کانون  جایزه صلح جهانی دارستانی

کانون جایزه صلح جهانی دارستانی

اساسنامه کانون صلح جهانی دارستانی
تمام حقوق کتاب ها و اموال معنویب و مادی خودم را در این راه می گذارم اسماعیل دارستانی درجه دار بازنشسته ارتش و نویسنده و محقق هفت کتاب چاپ شده و‌پنچ‌کتاب در حال چاپ است و شاعر و رزمنده داوطلب هشت سال دفاع مقدس و فرزند جانباز شهید و برادر دو رزمنده جانباز داوطلب هشت سال دفاع مقدس
و مستند ساز و عکاس
اساسنامه
به کسانی در جهان جایزه و لوح جایزه جهانی صلح دارستانی اهدا میشود
۱_مبارزه مدنی برای آزادی و دموکراسی و حقوق بشر و محیط زیست که حانشان را بخاطر انداختن یا زندانی شدند
۲_مبارزه با جنگ و رواج صلح در جهان
۳_فعالیت برای نجات حیوانات و موجودات و‌خیات وحش و طبیعت
۴_اقدام علمی و اختراع برای نجات بشریت و زمین و طبیعت
۵_در راه آگاه سازی و‌مبارزه جهان برای شناسایی تندروهای دینی جنایتکار به جهان جدا از کدام دین باشند
۶_اموزش بیسواد ها و گرسنگان برای نجات از بیسوادی و گرسنگی جامعه
۷_برای پیشرفت و آبادانی جهان و جامعه قدم بزرگ انجام دادند
۸_موسسه صلح جهانی جهانی حق ورود به سیاست یا طرفداری از حکومت ها ندارد
۹_افراذی که با صلح درصدد براندازی دیکتاتورها بودند و هستند
۱۰_کسانی که برای رفع نژاد پرستی و برابری زنان جهان قدم بر داشتند
اولین لوح جایزه جهانی کانون صلح جهانی. به شادروان ها# گاندی رهبر صلح آمیز هند و #ماندلا رهبر صلح آمیز آفریقای جنوبی و مبارزه با نژاد پرستی
ریس کانون و هیات مدیره جایزه صلح جهانی دارستانی :ا#سماعیل دارستانی
واتساپ اسماعیل دارستانی
#کانون_جایزه #صلح_جهانی_دارستانی

کانون  جایزه صلح جهانی دارستانی

کانون جایزه صلح جهانی دارستانی

اساسنامه کانون صلح جهانی دارستانی
تمام حقوق کتاب ها و اموال معنویب و مادی خودم را در این راه می گذارم اسماعیل دارستانی درجه دار بازنشسته ارتش و نویسنده و محقق هفت کتاب چاپ شده و‌پنچ‌کتاب در حال چاپ است و شاعر و رزمنده داوطلب هشت سال دفاع مقدس و فرزند جانباز شهید و برادر دو رزمنده جانباز داوطلب هشت سال دفاع مقدس
و مستند ساز و عکاس
اساسنامه
به کسانی در جهان جایزه و لوح جایزه جهانی صلح دارستانی اهدا میشود
۱_مبارزه مدنی برای آزادی و دموکراسی و حقوق بشر و محیط زیست که حانشان را بخاطر انداختن یا زندانی شدند
۲_مبارزه با جنگ و رواج صلح در جهان
۳_فعالیت برای نجات حیوانات و موجودات و‌خیات وحش و طبیعت
۴_اقدام علمی و اختراع برای نجات بشریت و زمین و طبیعت
۵_در راه آگاه سازی و‌مبارزه جهان برای شناسایی تندروهای دینی جنایتکار به جهان جدا از کدام دین باشند
۶_اموزش بیسواد ها و گرسنگان برای نجات از بیسوادی و گرسنگی جامعه
۷_برای پیشرفت و آبادانی جهان و جامعه قدم بزرگ انجام دادند
۸_موسسه صلح جهانی جهانی حق ورود به سیاست یا طرفداری از حکومت ها ندارد
۹_افراذی که با صلح درصدد براندازی دیکتاتورها بودند و هستند
۱۰_کسانی که برای رفع نژاد پرستی و برابری زنان جهان قدم بر داشتند
اولین لوح جایزه جهانی کانون صلح جهانی. به شادروان ها# گاندی رهبر صلح آمیز هند و #ماندلا رهبر صلح آمیز آفریقای جنوبی و مبارزه با نژاد پرستی
ریس کانون و هیات مدیره جایزه صلح جهانی دارستانی :ا#سماعیل دارستانی
واتساپ اسماعیل دارستانی
#کانون_جایزه #صلح_جهانی_دارستانی

استاد اکبر اکسیر (متولد ۱۳۳۲ آستارا)


قسمتی از کتاب سیزدهم اسماعیل دارستاتی جاوید و مفاخر و چهرهای ماندگار شهرستان مرزی بندر آستارا
قسمت اول :شهر آستارا
ملک الشعرامعاصر ایران _شعر فرا نوین و طنز پرداز نوین
پدر شعر طنز نوین ایران
نویسنده دهها کتاب شعر
و طنز و مقاله
استاد اکبر اکسیر (متولد ۱۳۳۲ آستارا) شاعر، آموزگار بازنشسته زبان و ادبیات فارسی، و صاحب امتیاز انتشاراتی در آستارا .. گرافیست، طنزپرداز معاصر ایرانی و صاحب نظریه شعر فرانو و مجموعه شعرهای در سوگ سپیداران، بفرمایید بنشینید صندلی عزیز، زنبورهای عسل دیابت گرفته‌اند، پسته لال سکوت دندان شکن است، ملخ‌های حاصلخیز، مالاریا، ما کو تا اونا شیم، من هارا شورا هارا و همچنین مجموعه « شعرهای گاوی» است که به صورت مشترک با ابوالقاسم تقوایی به چاپ رسانده است. طنزپردازی در عین سادگی و ایجاز، از ویژگی‌های برجسته اشعار اکسیر هستند..اکسیر معتقد به فقر «تولید اندیشه و نظریه‌پردازی» در ادبیات امروز است. جریان فرانو در ابتدا به صورت گروهی و با عنوان حلقه شعر فرانو مطرح بود و شاعرانی نظیر منصور بنی‌مجیدی، داوود ملک‌زاده، آرش نصرت‌اللهی و افشین خدامرد در آن حضور داشتند و البته برای پیش‌برد این جریان، به انتشار مقاله، مصاحبه و حتی ویژهٔ ادبی پرداختند. مجله ادبی دانشجویی «بلم» به سردبیری داوود ملک‌زاده در سال ۱۳۸۴، با انتشار «ویژهٔ فرانو و اکبر اکسیر» جزو اولین و موثرترین مجلات در راستای تثبیت نام فرانو بوده‌است.
در ایران و کشورهای فارسی زبان ایشان را بعنوان ملک الشعرا ایران و پدر شعر فرانوین و طنز پرداز می داند شاعر بی ادعا و برادر شهید و بدون ریا و مردمی ...
#اسماعیل_دارستاتی
#قسمتی از کتاب به اتمام رسیده اسماعیل دارستانی تاکنون هفت کتاب این نویسنده و شاعر و حماسه سرا مجوز و چاپ شده است #بسیج هشت سال دفاع مقدس و فرزند جانباز شهید بسیج و برادر دو بسیجی جانباز و ایثارگر و مستند ساز و خبرنگار و جاتباز بازنشسته ارتش
ادامه دارد
در اینستا _تلگرام _ایتا _ لاتین با این دو نام اخبار پشت پرده گیلان ایران و جهان
@gilanazadi
@iranhrt
khabaresmail.ir

مرگ‌ یک زندگی دیگر است, [04.10.23 02:18]
[ File : 1 (2).doc ]
تاریخ حکومت های شیعه ایران

مسکن‌مهر لوندویل

۱_مسکن‌مهر لوندویل در دوره احمدی نژاد دویست میلیون تومان بلاعوض بحساب بنیاد مسکن هدیه شد .. هشتاد میلیون تومان با دستور غبر قانونی برای برف رشت خرج شد و ۱۲۰میلیون تومان محو شد..در پرونده مسکن گیلان مسکن مهر لوندویل در زمان احمدی نژاد ساخته ،تحویل شده است.
۲_دهها هکتار زمبن منابع طبیعی از قره سو و ویزنه به یک‌پیرزن تحت پوشش کمیته امداد واگذار شد بعنوان سرمایه گذارتله کابین ...در روی کاغذ تاسیس شده است .
۳_به بهانه ایجاد کارخانه ذوب آهن در آستارا چه بر سر زمین داران منطقه سیبلی آوردند! . زمین های کشاورزی قنبر محله سیبلی با چک خارج کردند .... قول استخدام فرزندان شان را نی دادند! قول می دادند که سیبلی به یک منطقه توسعه یافته تبدیل می شود! و با فریبکاری زمین های مردم را به قیمت چند هزار تومان از دست شان درآوردند! زمین هایی را که به قیمت مفت از دست مردم درآورده بودند دست چه کسانی افتاد و چه بر سر این زمین ها اوردند زملنها قطعه بندی کردندبه چندبرابر فروختند و کارگاه و ویلا ساختند و بقیه را با جادوگری به دخانیات دادند ..
رمینها برنج را تبدیل به توتون کردند
#اسماعیل_دارستانی
@gilanazadi
@iranhrt
@t_a_astara
پیچ اینستا _ایتا _ واتساپتلگرام

@astaracai
@astaraheyran
پییچ اینستا

حسین محبوب مقدم  

استاد حسین محبوب مقدم
روزنامه نگار منتقد و مقاله نویس ملی
و نظریه پرداز و سیاستمدار منتقد
و جاوید نام و‌چهره ماندگار
بندر آستارا حقوقدان و کارمند اداره صنعت مدیر مسول هفنه نامه آوای آستارا و‌اهل قلم منتقد ملی و‌شجاع و دبیر حزب توسعه و اعتدال آستارا و از داخل اهل قلم بزرگترین پایگاه مردمی در گیلان دارد #قسمتی کتاب جاوید
نام ها و چهره‌های ماندگار آستارا

احد نجار

استاد احد نجار فرزند کمال (معلم) متولد ۱۳۵۸
دارای مدارک کارشناسی اقتصاد و کارشناسی ارشد علوم اقتصادی مدرس دانشگاه ، عضو شورای اسلامی شهر آستارا در دوره چهارم و از بازاریان با ریشه ای آستارایی است..
استاد دانشگاه و یک دوره کاندیدا مجلس که تا اوج نمایندگی رسید ..
بخاطر سیاست بازی و... نماینده نشد.فردی ساده زیست و مردمی و بدون ریا و میدان عمل و عالم و آشنا به سیاست و مسایل روز و طرفداران خاصی دارد ویکی از چهار نفر سکوی پرتاب مجلس است اگر یک عده را از دور بروش قیچی بکند ... باچ نمی گیرد و باج نمی دهد این در زمانیکه شورا شهر آستارا بود ثابت کند و به فنون و علوم هست ب ای نجات اقتصادی کشور و آستارا بسته علمی و تجربی دارد و فردی انتقاد پذیر بدون تعارف است.. فردی معروف و ثروتمند است می توانست در امور انتخاباتی و سرنوشت جامعه بی خیال باشد مثل خیلی از تاجر ها و قروتمندان ..در آستارا سنت شده است .. ثروتمندان و تاجرها بخصوص گمرک دخالت در انتخابات نمی کنند آخر های می بینند ..کدام‌کاندیدا جلو است نفرات اول تا سوم حتی چهارم نسبت به شانس دارنند .. در اختیار ستاد انتخاباتی کاندیدا ها با شانش بیشتر کمک مالی یا وام بدون ضامن می دهند و مغازه و خانه و حتی خودرو به انها می دهند از نفر اول تا سوم برخی مواقع چهارنفر برتر و شانش بیشتر ..
بعداز انتخابات اعلام می کنتد من با نمابنده می شوند ..شروع به زمین خواری و رانت خواری و استفاده از رانت گمر ک و اسکله و.... انتصاب روسا و..می کنند و حتی ب خی فراترعمل می کنند به کاندیدا برتر در تالش و اردبیل و گیلان و حتی در سطح ملی کمک از مزایا تمام گمرکات و رمین خواری و رانت دولتی و... در هنه چای ایران استفاده می کنتد .
به جرات می توان گفت این ساام تربم قروتمند است که وارد سیاست شده است ..
با توجه به سوابق عصویت در شورای شهر آستارا و کاندیدا انتخابات قبلی یکی از چهار سکوی پرتاب ایشان خواهند بود ..
اگر دلق پوش روی ایشان نتنور با همانتد ولی داداشی از وی حمابت کتد احتمال دارد نجار با رای ده تا سیزده هزار نماینده دوره بعدی بشود اگر دلق پوش و تیم اش از وی حمایت کنند منظور توکل مولایی و دبگران که دور بر نجار هستند نیست... چون دفعه پیش دیدید .. هیچ وقت دلق پوش از واعظی حمابت نکرد بلکه این مولایی و تیم اش بود کخ بطرف اسد معانی رفتند با دستور دلق پوش .. اگر اسد معانی یک‌مقدلر زودتر و یک‌مقدار هزینه تبلیغات بیشتر می کرد نماینده مجلس بود که خودش به بخت خود لگد زد و هماکنون به نظر من اید معانی پایین ت از هزا ر نفر هوا دار ندارد ..
با وضعیت کنونی داداشی مرحبا نجار فرزام ساسانیان روی سکوی نمایتده مجلس هستند هجمه هربار بر علیه نماینده وقت است
#ولی داداشی#مرحبا #نجار #حاج فرزام ساسانیان #حاجی امیری #جواد معیتی #اسماعیل_دارستاتی #فرهاد دلقپوش #شاپور مرحبا #حسین محبوبمقدم #بولتن نویسها #لوندویلی #آستارا چای #آستاا حیزان #گیلان آزادی #ایران هرت
جانباز ۶۵درصد شهید ب و برادر دو جانباز ب س ی ج و...
شیخ اسماعیل دارستانی

اسماعیل دارستانی

🌹 بخاطر هفتمین کتاب از من تشکر اما هشت سال دفاع مقدس و مجروحیت ارتش یک لوح ندادن

کتاب نبرد مقدس در اقدامي بي سابقه براي تقدير وتشكر از شجاعت ها وشهامت هاي من در ۱۴ماه جبهه بسیج در سیزده سالگی و خدمات من بعنوان بازنشسته مجروح ارتش و‌کتابهایم شدم قرار شد یک از خیابانها داخل پادگان بنام من بشود وحواله زمین دولتی را به او دادند. من غرور وشادي را در چشمهاي همسرم و فرزندم ديدم...حواله زمين را كه دادند که به دولت بدهم رسیدم خانه پاره اش کردم اما تقدیر نامه به دیوار خانه ام زدم وخوبند پشت تريبون قرار گرفتم تشکر کردم که در شهرک غریبه اما هم لباس و هم رزمانم مرا ازیاد نبردند و بسیج گیلان دوماه مرخصی به منطقه بسیج ام اضافه کردند از انهم خوشحال شدم چون لطف سپاه گیلان بود ..ولي همين كه پايم به خانه رسيد، ديگر طاقت نياوردم. کاغذ نامه زمین را را پاره كردم وريختم آشغال دانی خانه.. و من در سیزده سالگی با برادرم مهدی جبهه رفتیم به نیت شهادت در ارتش استخدام شدم بعشق چدفاع از وطن ایران اسلامی تا سعید شوم افتخار نداشتم مجروح شدم بازنشست هیچ وقت دوست نداشتم ۱۴مله جبهه بسیج داوطلب و مجروحیت ارتش و‌ندشتن هفت کتاب و... انجام دادم بخاطرخدا و ولی عصر عج و فقط موقع دیپلم برای تحصیل در مدرسه ایثارگران رودبار و مجروحیت در دانشگاه آزاد چون پول نداشتم و تبدیل وضعیت تنها فرزندم همیشه با خود می گوییم ای کاش استفاده نمی کردم و هیچ جا هم نگفتم کن رزمنده و مجروح جنگ هستم!" ما برای وطن و ناموس و دینمون وولی امرمسامین در سیزده سالگی بسیجی جنگ رفتیم و ارتش رفتیم ....لوح تقدیرکافی است ... اما از در آستارا غریب ماندیم سخت است ... دیگر تصمیم گرفتم دور سیاست باشم و‌فقط کتابهایم را می نویسیم اسماعیل ‌دارستانی نویسنده و محقق هفت کتاب و‌خبرنگارو‌عکاس و مستند ساز و بسیج سیزده ساله هشت سال دفاع مقدس و ارتشی مجروح بازنشسته و عضو دوره سوم شورای اسلامی و فرزند جانباز شهید بسیجی و برادر دو بسیجی جانباز و ایثارگر
09112850112
واتساپ
همین‌که خاطرات ما بنام خود نکنید و کار به کار ما نداشته باشید شکر .

فلسطین

اصل ماجرای فلسطین چیست؟ اصل ماجرا این است كه یك عده از یهودیان متنفّذ در دنیا به فكر ایجاد یك كشور مستقل برای یهودیها افتادند. از فكر این‌ها دولت انگلیس استفاده كرد و خواست مشكل خود را حل كند. البته آن‌ها قبلًا به فكر بودند به اوگاندا بروند و آنجا را كشور خودشان قرار دهند. مدّتی به فكر افتادند به طرابلس، مركز كشور لیبی بروند؛ لذا رفتند با ایتالیایی‌ها كه آن وقت طرابلس در دست آن‌ها بود صحبت كردند؛ اما ایتالیایی‌ها به این‌ها جواب رد دادند؛ بالاخره با انگلیسی‌ها كنار آمدند. انگلیسی‌ها آن وقت در خاورمیانه اغراض بسیار مهمِّ استعماری داشتند؛ دیدند خوب است كه این‌ها به این منطقه بیایند. اوّل به عنوان یك اقلیت وارد شوند، بعد بتدریج توسعه پیدا كنند و گوشه‌ای را، آن هم گوشه‌ی حسّاسی را بگیرند چون كشور فلسطین در نقطه‌ی حساسی قرار دارد و دولت تشكیل دهند و جزو متّحدین انگلیس باشند و مانع شوند از اینكه دنیای اسلام بخصوص دنیای عرب در آن منطقه اتّحادی به وجود آورد. درست است كه اگر دیگران هوشیار باشند، دشمن می‌تواند اتّحاد ایجاد كند؛ اما دشمنی كه از بیرون آن‌طور حمایت می‌شود، با ترفندهای جاسوسی و با روشهای گوناگون می‌تواند اختلاف ایجاد كند كه همین كار را هم كرد: به یكی نزدیك شود، یكی را بزند، یكی را بكوبد، با یكی سختی كند. بنابراین، در درجه‌ی اوّل كمك كشور انگلیس و بعضی كشورهای غربی دیگر بود. بعد این‌ها بتدریج از انگلیس جدا و به امریكا متّصل شدند. امریكا هم این‌ها را تا امروز زیر بال خودش گرفته است. این‌ها به این معنا كشوری به وجود آوردند و آمدند كشور فلسطین را تصرّف كردند. تصرّفشان هم این‌طوری بود: اوّل با جنگ نیامدند؛ اوّل با حیله آمدند، رفتند زمینهای بزرگ فلسطین را كه زارعان و كشاورزان عرب روی آن‌ها كار می‌كردند و خیلی هم سرسبز و آباد بود، با قیمتهای چند برابر قیمت اصلی، از صاحبان و مالكان اصلی این زمینهای بزرگ كه در اروپا و امریكا بودند خریدند؛ آن‌ها هم از خدا خواستند و زمینها را به این یهودیها فروختند. البته دلّال‌هایی هم داشتند كه نقل كرده‌اند یكی از دلال‌هایشان همین «سیّد ضیاء» معروف، شریك رضا خان در كودتای ۱۲۹۹ بود كه از اینجا كه به فلسطین رفت، آنجا دلّال خرید زمین از مسلمانان برای یهودیها و اسرائیلیها شد! زمینها را خریدند؛ زمینها كه ملك این‌ها شد، با روشهای واقعاً بسیار خشن و همراه با سبعیّت و سنگدلی، بتدریج شروع به اخراج زارعان از این زمینها كردند. در جایی می‌رفتند، می‌زدند، می‌كشتند و در همین هنگام افكار عمومی دنیا را هم با دروغ و فریب به طرف خودشان جلب می‌كردند. این تسلّط غاصبانه‌ی صهیونیستها بر فلسطین سه ركن داشت: یك ركنش عبارت از قساوت با عربها بود. برخوردشان با صاحبان اصلی، با قساوت و با سختی و خشونت شدید همراه بود. با این‌ها هیچ‌گونه مدارا نمی‌كردند.ركن دوم، دروغ به افكار عمومی دنیا بود. این دروغ به افكار عمومی دنیا، یكی از آن حرفهای عجیب است. این قدر این‌ها به‌وسیله‌ی رسانه‌های صهیونیستی كه دست یهودیها بود، دروغ گفتند هم قبل از آن و هم بعد از آن، این دروغها گفته می‌شد كه به خاطر همین دروغها بعضی از سرمایه‌داران یهودی را گرفتند! خیلی‌ها هم دروغهای آن‌ها را باور كردند. حتّی این نویسنده‌ی فیلسوف اجتماعی فرانسوی «ژان پل سارتر» را نیز كه خودمان هم در جوانی چندی شیفته‌ی این آدم و امثال او بودیم، فریب دادند. همین «ژان پل سارتر» كتابی نوشته بود كه بنده در سی سال قبل آن را خواندم. نوشته بود: «مردمی بی‌سرزمین، سرزمینی بی‌مردم»! یعنی یهودیها مردمی بودند كه سرزمینی نداشتند؛ به فلسطین آمدند كه سرزمینی بود و مردم نداشت! یعنی چه مردم نداشت؟ یك ملت در آنجا بود و كار می‌كرد. شواهد زیادی هم هست. یك نویسنده‌ی خارجی می‌گوید در سرتاسر سرزمین فلسطین، مزارع گندم مثل دریای سبزی بود كه تا چشم كار می‌كرد، دیده می‌شد. سرزمین بی‌مردم یعنی چه؟! در دنیا این‌طور وانمود كردند كه فلسطین یك جای متروكه‌ی مخروبه‌ی بدبختی بود؛ ما آمدیم اینجا را آباد كردیم! دروغ به افكار عمومی! همیشه سعی می‌كردند خودشان را مظلوم جلوه دهند؛ الآن هم همین‌طور است! در این مجلّات امریكایی مثل «تایم» و «نیوزویك» كه بنده گاهی به این‌ها مراجعه دارم، اگر كوچك‌ترین حادثه‌ای علیه یك خانواده‌ی یهودی اتّفاق بیفتد، عكس و تفصیلات و سنّ كشته شده و مظلومیت بچه‌هایش را بزرگ می‌كنند؛ اما صدها و هزارها مورد قساوت نسبت به جوانان فلسطینی، خانواده‌های فلسطینی، بچه‌های فلسطینی، زنهای فلسطینی، در داخل فلسطین اشغال شده و در لبنان اتّفاق می‌افتد، ولی كمترین اشاره‌ای به آن‌ها نمی‌كنند! ركن سوم هم ساخت‌وپاخت، مذاكره و به قول خودشان «لابی» است. بنشین با این دولت، با آن شخصیت، با آن سیاستمدار، با آن روشن‌فكر، با آن نویسنده، با آن شاعر، صحبت و ساخت كن! كار این‌ها تابه‌حال سه ركن داشته است كه توانسته‌اند این كشور را با این فریب و با این خدعه بگیرند. آن وقت قدرتهای خارجی هم با این‌ها همراه بودند؛ كه عمده انگلیس بود. سازمان ملل و قبل از سازمان ملل، جامعه‌ی ملل هم كه بعد از جنگ برای به اصطلاح مسائل صلح تشكیل شده بود همیشه از این‌ها حمایت كردند؛ مگر در موارد معدودی. در همان سال ۱۹۴۸، جامعه‌ی ملل قطعنامه‌ای صادر نمود و فلسطین را بدون دلیل و بدون علّت تقسیم كرد. گفت پنجاه و هفت درصد از سرزمین فلسطین متعلّق به یهودیهاست؛ در حالی كه قبل از آن، در حدود پنج درصد زمینهای فلسطین متعلّق به این‌ها بود! آن‌ها هم دولت تشكیل دادند و بعد هم قضایای گوناگون و حمله به روستاها و شهرها و خانه‌ها و حمله به بی‌گناهان اتّفاق افتاد. البته دولتهای عرب هم كوتاهیهایی كردند. چند جنگ اتّفاق افتاد. در جنگ ۱۹۶۷، اسرائیلیها توانستند با كمك امریكا و دولتهای دیگر، مبالغی از زمینهای مصر و سوریّه و اردن را تصرّف كنند. بعد، در جنگ ۱۹۷۳ كه این‌ها شروع كردند، باز به كمك آن قدرتها توانستند نتیجه‌ی جنگ را به نفع خودشان قرار دهند و زمینهای دیگری را تصرّف كنند. هدف اسرائیل، توسعه است. دولت صهیونیستی به سرزمین فلسطین فعلی هم قانع نیست. اوّل یك وجب جا می‌خواستند، بعد نصف زمین فلسطین را گرفتند، بعد همه‌ی سرزمین فلسطین را گرفتند، بعد به كشورهای همسایه‌ی فلسطین مثل اردن و سوریّه و مصر تجاوز كردند و زمینهای آن‌ها را گرفتند. الآن هم هدف اساسی صهیونیزم، ایجاد اسرائیل بزرگ است. البته این روزها كمتر اسم می‌آورند؛ سعی می‌كنند كتمان كنند. بازهم به افكار عمومی دروغ می‌گویند. چرا؟ چون در این مرحله‌ای كه الآن هستیم، احتیاج دارند كه هدفهای توسعه‌طلبانه‌ی خود را كتمان كنند! گرفتاری‌ای كه امروز صهیونیستها دارند، این است كه به صلح احتیاج مبرم دارند. چرا؟ چون بعد از سال ۱۹۴۷ تا سال ۱۹۶۷ مبارزه‌ای نبود و آن بیست سال در حال خوبی نگذشت. بعد هم كه مبارزات مسلّحانه شروع شد. این مبارزات مسلّحانه از بیرون سرزمین فلسطین بود؛ همین سازمان آزادی‌بخش و بقیه‌ی گروهها، مركزشان در اردن یا در سوریّه یا در جاهای دیگر بود. گروههایی را می‌فرستادند و حمله‌ای می‌كردند و ضربه‌ای می‌زدند و عقب می‌كشیدند. در داخل سرزمین فلسطین، سازمان مبارزی شكل نگرفته بود. در داخل سرزمین، مردم مرعوب بودند و نمی‌توانستند هیچ حركتی بكنند؛ اما بعد از انقلاب اسلامی دو اتّفاق مهم افتاد. یكی اینكه نهضت فلسطین كه یك نهضت غیر دینی بود به یك نهضت اسلامی تبدیل شد و مقاومت اسلامی به وجود آمد و رنگ اسلامی گرفت. همان مبارزانی هم كه از بیرون مبارزه می‌كردند مثل كسانی كه از لبنان یا مناطق دیگر به اسرائیل حمله می‌كردند و به آن‌ها ضربه می‌زدند با انگیزه‌ی اسلامی، كه یك انگیزه‌ی بسیار قوی است، وارد میدان شدند. ثانیاً «انتفاضه» به وجود آمد. «انتفاضه»، یعنی قیام و شورش در داخل سرزمین و وطن مغصوب. از این قیام می‌ترسند؛ چون برایشان خیلی مهمّ است. البته سعی می‌كنند مطلب را آن‌چنان كه هست، منعكس نكنند؛ اما مبارزات مردم فلسطین در داخل سرزمین فلسطین، برای رژیم صهیونیستی شكننده و كوبنده است؛ ستون فقراتشان را می‌شكافد. چرا؟ به‌خاطر اینكه این‌ها به یهودیانی كه از سراسر دنیا در این منطقه جمع كرده‌اند، وعده دادند كه در اینجا امنیت و راحتی و زندگی خوش هست و گفتند بیایید در اینجا آقایی كنید؛ اما حالا این‌ها طاقت برخورد با این نسل نوخاسته و صاحبان اصلی این سرزمین را كه امروز بیدار شده‌اند، ندارند. اركان نظام صهیونیستی متزلزل است؛ لذا این‌ها الآن مجبورند كه با دولتهای منطقه هرطور هست، مسأله‌ی صلح را تمام كنند، تا بتوانند به مسأله‌ی داخلی خودشان برسند. این قضیه‌ی به‌اصطلاح صلح با سازمان آزادی‌بخش فلسطین و قضیه‌ی عرفات هم دنباله‌ی همین است. آن‌ها خواستند یك عنصر فلسطینی را داخل طرح سازش بیاورند؛ شاید بتوانند فلسطینیهای مبارز را در داخل سرزمینهای اشغالی ساكت كنند؛ اما نتوانستند. امروز با این خصوصیات، دیگر دولت غاصب صهیونیست جرأت نمی‌كند مسأله‌ی اصلی خودش را كه توسعه‌ی نیل تا فرات است مطرح كند. سرزمین موعود صهیونیستها، به گمان باطلشان، از رود نیل تا فرات ادامه دارد. هرچه‌اش را نگرفتند، باید بعد از این بگیرند؛ برنامه‌شان این است! الآن جرأت نمی‌كنند این را به زبان بیاورند

تقسیم فلسطین

مجمع عمومی سازمان ملل متحد در ۲۹ نوامبر سال ۱۹۴۷ با تصویب قطعنامه ۱۸۱ به تقسیم فلسطین به دو کشور مجزا برای یهودیان و اعراب ساکن آن رای داد. قطعنامه مزبور با وجود عدم پذیرش اعراب و اعتراض بسیاری از کشورها و دولتها، خود زمینه ای شد برای جنگ و مبارزه بی امان و مستمر فلسطینی ها و مقاومت آنها در طی این مدت. لکن، با گذشت زمان و پس از 65 سال، وضعیت نظام بین الملل در چرخشی آشکار و متعارض، این بار- رای به نفع فلسطینی های دردمند و جنگ زده داد.

مجمع عمومی سازمان ملل متحد در 29 نوامبر سال 1947 با تصویب قطعنامه 181 به تقسیم فلسطین به دو کشور مجزا برای یهودیان و اعراب ساکن آن رای داد. قطعنامه مزبور با وجود عدم پذیرش اعراب و اعتراض بسیاری از کشورها و دولتها، خود زمینه ای شد برای جنگ و مبارزه بی امان و مستمر فلسطینی ها و مقاومت آنها در طی این مدت. لکن، با گذشت زمان و پس از 65 سال، وضعیت نظام بین الملل در چرخشی آشکار و متعارض، این بار- رای به نفع فلسطینی های دردمند و جنگ زده داد.
در 29 نوامبر 2012 و در پی تصویب قطعنامه مجمع عمومی سازمان ملل- فلسطین توانست با کسب 138 رای موافق در مقابل 9 رای مخالف و 41 رای ممتنع، موقعیت خود را از " نهاد ناظر" به عنوان " دولت ناظر غیرعضو" در این سازمان ارتقا دهد. در رای‌گیری روز پنجشنبه مجمع عمومی سازمان ملل، سه کشور از پنج کشور عضو دائم شورای امنیت، یعنی فرانسه، روسیه و چین به درخواست فلسطینی‌ها رای مثبت دادند،آمریکا با این درخواست مخالفت کرد و انگلیس به آن رای ممتنع داد. اسرائیل، کانادا، جمهوری چک، جزایر مارشال، میکرونزیا، نائورو، پالائو و پاناما نیز از کشورهای دارای رای منفی به درخواست فلسطین بوده اند. ایران نیز در راستای سیاست های عرفی و جاری خویش، از موافقین به این قطعنامه بوده است.
محمود عباس، رییس تشکیلات خودگردان فلسطین طی سخنانی در جلسه تاریخی مجمع عمومی سازمان ملل برای رای گیری درباره درخواست ارتقای سطح نمایندگی فلسطین به ˈدولت ناظرغیر عضوˈ در سازمان ملل- رژیم صهیونیستی را نژاد پرست و جنایتکار دانست و از مجمع عمومی خواست با رای مثبت خود به مسولیت تاریخی خود در برابر مردم فلسطین عمل کند.(1).

وی که در برابر نمایندگان بیش از 190 کشور جهان سخنرانی می کرد؛ با اشاره به درد و رنج مردم غزه گفت: این لحظه ای تاریخی برای مردم فلسطین و جامعه بین المللی است. او ضمن تشریح جنایات اسرائیل علیه مردم فلسطین و نقض آشکار حقوق بشر و قوانین بین المللی، گفت: مجمع عمومی و جامعه جهانی در برابر مسئولیت تاریخی خود برای پایان دادن به درد و رنج مردم فلسطین قرار دارد. به گفته محمود عباس؛ جامعه جهانی باید به مصیبت مردم فلسطین که از هنگام روز ˈنکبتˈ از زمان تاسیس اسراییل به وجود آمده، پایان دهد.در آغاز این نشست نماینده سودان به نمایندگی از کشورهای عربی سخنانی بیان کرد و گفت: این روزی تاریخی برای همه ما و فلسطین است.وی گفت: بر اساس قطعنامه های سازمان ملل، اسراییل باید از سرزمین های اشغالی از جمله قدس شرقی عقب نشینی کند.(2)
مفاد قطعنامه مجمع عمومی سازمان ملل متحد :
در متن قطعنامه‌ای که توسط مجمع عمومی سازمان ملل تصویب شد، موارد ذیل مشهود است :
1- فلسطین به عنوان کشور ناظرغیرعضو در سازمان ملل پذیرفته شده و از شورای امنیت خواسته تا به درخواست فلسطینی‌ها که در سپتامبر 2011 مطرح شد و در آن از این شورا خواسته بود تا با عضویت کامل فلسطین در سازمان ملل موافقت کرده و با دیدی مثبت نگاه کند.
2- در این قطعنامه، برضرورت حل و فصل عادلانه مشکل آوارگان فلسطینی و توقف کامل شهرک‌سازی‌های رژیم صهیونیستی در اراضی فلسطینی، از جمله قدس شرقی تاکید شده است.
3- قطعنامه مذکور خواستار مشخص شدن چارچوب حقوقی فلسطینی‌ها شد و تاکید کرد که باید صلح در خاورمیانه به شکلی عادلانه برقرار شود و " اشغالگری که از سال 1967 آغاز شده"، پایان یابد.
4- در این قطعنامه تاکید شده که باید مذاکرات و گفت‌وگوها میان دو طرف برای حل و فصل اختلافات موجود به شکل عادلانه، دائم و فراگیر آغاز شود و "دو کشور مستقل در کنار هم" تشکیل شوند.
مواضع شخصیت های بین المللی و کشورهای مختلف :
محمود عباس، رئیس تشکییلات خودگردان نیز در ابتدای سخنان خود پس از رای مثبت مجمع عمومی سازمان ملل گفت: این تصمیم پیروزی برای صلح، آزادی و مشروعیت قوانین بین‌المللی بود و ما به این خاطر از ملت فلسطین تشکر می‌کنیم و به آنها به خاطر این دستاورد بزرگ تبریک می‌گوییم.بان کی مون ، دبیرکل سازمان ملل آن را "حادثه‌ای مهم" ارزیابی کرده و با سیاستی دو پهلو و محافظه کارانه بیان داشت : من همواره ایمان داشته‌ام که فلسطینی‌ها حق تشکیل یک کشور مستقل را داشته‌اند و در عین حال به اسرائیل نیز حق می‌دهم که با صلح و امنیت در کنار همسایگان خود به حیاتش ادامه دهد و هیچ گزینه‌ای بهتر از مذاکرات برای تحقق صلح در خاورمیانه وجود ندارد. بان کی مون ادامه داد: ما باید تلاش کنیم تا کشور مستقل فلسطین به شکلی دموکراتیک و دارای حاکمیتی مستقل تشکیل شود که در کنار " کشور اسرائیل" با صلح و ثبات به حیات خود ادامه دهد.(3)
ران پروسر، سفیر اسرائیل در سازمان ملل در آستانه تصویب ارتقای عضویت فلسطینی‌ها گفته بود: هیچ چیز نمی تواند مشکلات میان اسرائیل و فلسطینی‌ها را حل کند، مگر مذاکره. هیلاری کلینتون، وزیر امور خارجه آمریکا و دهنده رای منفی بعنوان یکی از اعضای دائم شورای امنیت، لحظاتی پس از تصویب قطعنامه پیشنهادی محمود عباس، از این اقدام سازمان ملل ابراز تاسف کرد و گفت: چنین اقدامی از سوی سازمان ملل باعث تاسف است و در عین حال، فایده‌ای نخواهد داشت و باعث سنگ‌اندازی در مقابل تحقق صلح در خاورمیانه خواهد شد. وی گفت: تنها راه برای تشکیل کشور مستقل فلسطین، آغاز مذاکرات صلح میان فلسطین و اسرائیل است و چنین اقداماتی تنها وضعیت را دشوارتر می‌کند.
سوزان رایس، نماینده آمریکا در سازمان ملل نیز با ابراز تاسف از صدور این قطعنامه گفت: تصویب چنین قطعنامه‌هایی از سوی مجمع عمومی سازمان ملل هیچ فایده‌ای ندارد و راه رسیدن به صلح در خاورمیانه را دشوارتر می‌کند و به همین خاطر، آمریکا علیه آن رای داد.وی در سخنان خود در مجمع عمومی سازمان ملل بارها تکرار کرد که چنین تصمیمی باعث نخواهد شد که فلسطین به کشور تبدیل شود و در هر حالت، به فلسطینی‌ها این حق را نمی‌دهد که در سازمان ملل عضو شوند.
بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر رژیم صهیونیستی نیز با انتقاد از تصویب قطعنامه پیشنهادی فلسطینی‌ها در سازمان ملل آن را بی‌فایده خواند.نتانیاهو گفت: یقینا قطعنامه سازمان ملل چیزی را تغییر نخواهد داد و بدون اینکه امنیت شهروندان اسرائیلی تضمین شود کشور فلسطینی وجود نخواهد داشت.جان برد، وزیر امور خارجه کانادا، از دیگر کشورهای رای دهنده منفی به قطعنامه، اقدام سازمان ملل را باعث مختل شدن روند مذاکرات صلح در خاورمیانه خواند. ویلیام هیگ، وزیر امور خارجه انگلیس نیز به نوبه خود درخصوص اقدام اخیر سازمان ملل موضع‌گیری کرد و از فلسطینی‌ها و اسرائیلی‌ها خواست بدون هیچ پیش شرطی مذاکرات را بار دیگر آغاز کنند.وی گفت: ما به نتیجه رای‌گیری و اقداماتی که محمود عباس در پیش گرفته احترام می‌گذاریم و به حمایت‌های خود از عباس و تشکیلات خودگردان ادامه می‌دهیم.وی در عین حال، از اسرائیل نیز خواست تا نسبت به تصمیم مجمع عمومی سازمان ملل موضع‌گیری منفی انجام ندهد.
فرانسوا اولاند، رئیس‌جمهوری فرانسه نیز که کشورش به نفع فلسطینی‌ها در سازمان ملل رای داد از اسرائیل و فلسطینی‌ها خواست تا مذاکرات خود را بدون هیچ پیش شرطی از سر بگیرند و تاکید کرد که پاریس از دیرباز بر تشکیل دو کشور مستقل در فلسطین که در کنار هم با امنیت و ثبات زندگی کنند، تاکید داشته است. وی گفت‌وگوی مستقیم میان اسرائیل و فلسطینی‌ها را راه پایان دادن به اختلافات خواند و تاکید کرد که فرانسه برای به رسمیت شناختن فلسطین در جامعه جهانی و حمایت از کشور فلسطین ادامه می‌دهد.
کاترین آشتون، مسئول سیاست خارجه اتحادیه اروپا نیز با صدور بیانیه‌ای اعلام کرد که اتحادیه اروپا بارها بر حمایت خود و میلش به عضویت کامل فلسطین در سازمان ملل تاکید کرده است. وی اعلام کرد که اتحادیه اروپا آماده است تا در وقتی مناسب کشور مستقل فلسطین را به رسمیت بشناسد.در همین ارتباط، لندن و پاریس از دو طرف خواستند تا بدون هیچگونه پیش شرطی بر سر میز مذاکرات باز گردند.(4)
در این میان، کشورهایی چون آمریکا، کانادا و دیگر مخالفان رای گیری مجمع عمومی می‌گویند؛ ارتقای وضعیت تشکیلات فلسطینی نباید به روند مذاکرات صلح و توافقات میان اسرائیل و فلسطینی‌ها در جریان توافقنامه 1993 اسلو آسیب بزند.این در حالی است که طرف فلسطینی هم با استناد به توافقنامه اسلو می‌گوید؛ بخش‌های مهمی از کرانه غربی رود اردن طی دو دهه گذشته و از طریق حملات نظامی یا ساخت و سازهای اسرائیلی به طور نظام یافته‌ای از غزه جدا شده است. فلسطینی‌ها سالهاست که به دنبال تصویب عصویت خود تحت عنوان یک کشور مستقل در سازمان ملل هستند و تلاش می‌کنند که سرزمین‌هایی چون رام الله، کرانه غربی رود اردن، غزه و مناطق اشغال شده توسط اسرائیل در سال 1967 را یکپارچه و زیر پرچم فلسطین درآورند. طرف اسرائیلی هم با انتقاد از فلسطینی‌ها می‌گوید؛ آنها هیچگاه اسرائیل را به عنوان یک سرزمین یهودی نشین به رسمیت نشناخته‌اند؛ در حالی که مطابق رای اعضای سازمان ملل متحد برای تشکیل دو سرزمین یهودی نشین و عرب نشین در 29 نوامبر سال 1947 اسرائیل "یک کشور" محسوب می‌شود؟!.(5)
آثار مصوبه مجمع عمومی سازمان ملل متحد :
مجمع عمومی سازمان ملل بعنوان یکی از ارکان اصلی سازمان ملل متحد بوده و متکشل از دولت های عضو سازمان ملل متحد می باشد که هر یک با وجود امکان داشتن تا پنج نماینده، وفق ماده 18 منشور ملل متحدد،از یک حق رای برخوردارند. نحوه رای گیری نیز بسته به اهمیت موضوع در دستور جلسه متفاوت است.شیوه تصمیم گیری در مجمع عمومی، همراه با برابری قدرت رای کلیه اعضای مجمع، اعم از دولت های بزرگ یا کوچک است که تماماً از یک حق رای مساوی برخوردارند.(6)
تصویب طرح پیشنهادی محمود عباس در صحن علنی مجمع عمومی آن سازمان، متشکل از نمایندگان کشورهای سازمان ملل متحد، علاوه بر تبعات سیاسی و اجتماعی، دارای آثار حقوقی و بین المللی مهم و غیر قابل انکاری است.اهم این آثار، به اجمال عبارتند از :
1- ارتقای سطح نمایندگی فلسطین در سازمان ملل از عضو ناظر به ˈدولت ناظرغیر عضوˈ در واقع، به منزله شناسایی عینی و عملی فلسطین در مقام یک دولت و هدایت آن در جهت به رسمیت شناختن آن به عنوان یک دولت از سوی سازمان ملل محسوب می گردد. به این ترتیب، ‌برای اولین بار، رتبه فلسطین در سازمان ملل متحد با جایگاه واتیکان برابر شد. این ترفیع به ظاهر کوچک می‌تواند برای اسرائیل پیامدهای جدی از حیث حقوقی و سیاسی در پی‌داشته باشد.
2- قطعنامه مزبور بیانگر تجویز عضویت تشکیلات خودگردان فلسطین در مجامع، نهادها و سازمان های بین المللی وابسته به سازمان ملل و ایجاد امکان تعاملات سیاسی، حقوقی، فنی، اجرایی، تخصصی و بین المللی متعدد با آنها در این رابطه بوده و از آثار حاصل از شخصیت، مسولیت و مصونیت های بین المللی آنها، حسب مورد بهره مند خواهد شد(7).
3- ایجاد امکان استفاده از ظرفیت های حقوقی و بین المللی در توسل فلسطین به نهادی های حقوقی بین المللی، به منظور استیفای حقوق بین المللی خویش، از زمره دیگر پیامدهای این مهم خواهد بود که در این بین، نقش دانشگاهیان، حقوقدانان و وکلای بین المللی در جهت نیل به هدف مزبور و تثبیت مواضع حقوقی و بین المللی فلسطین در عرصه جهانی و سازمان ملل متحدد غیر قابل انکار بوده و مورد تاکید است.
4- صرفنظر از دیدگاه اسرائیل، اقدام یک جانبه فلسطین به ریاست محمود عباس در این ارتباط، تائید و تاکید مجددی بر پذیرش " اعمال یک جانبه حقوقی" بعنوان یکی از منابع حقوق بین الملل و تصویب آن در بالاترین سطح جهانی ، یعنی مجمع عمومی سازمان ملل متحد از حیث حقوقی است.(8)
5- تاکید دبیر کل سازمان ملل متحد بعنوان بالاترین مقام بین المللی سازمان ملل و بعنوان دبیر کل آن برمعرفی تشکیلات خودگردان فلسطین بعنوان "یک کشور دارای حاکمیت مستقل" از حیث حقوقی در عرصه حقوق داخلی و بین المللی دارای آثار مثبت و ارزشمند و قابل استنادی برای فلسطین محسوب می گردد.
6- در قطعنامه صادره، ضمن محکومیت اشغالگری 1947 و تائید مواضع فلسطین- آنرا بعنوان یک کشور به رسمیت می شناسد.این دو مورد، از حیث حقوقی، سیاسی و بین المللی، خود دارای پیامدها و آثار قابل تعقیبی از سوی این کشور خواهد بود.(9)
7- تصویب قطعنامه مزبور، زمینه آغاز شناسایی رسمی و بین المللی فلسطین از سوی کشورها و سازمان های منطقه ای و بین المللی را فراهم کرده و بر موقعیت حقوقی و بین المللی آن خواهد افزود.(10)
نتیجه :
نوشتار حاضر بیانگر ایجاد یک وضعیت حقوقی، سیاسی و بین المللی جدید در موقعیت سیاسی و حقوقی تشکیلات خودگردان فلسطین در قالب قطعنامه مجمع عمومی سازمان ملل متحد و ایجاد آثار حقوقی و بین المللی حاصل از آن است. پیش از این، فلسطین صرفاً بعنوان عضر ناظر سازمان مزبور بوده است. عضو ناظر در سازمان تنها حق شرکت در مذاکرات را داشته و نمی تواند اسناد سازمان را دریافت نمایند. عضو مزبور فاقد حق شرکت در رای گیری بوده و نمی تواند در مقام یک حق در اجلاس سازمان به مانند دیگر کشورهای عضور سخن بگوید.(11) وضعیت مزبور، نه تنها با تصویب قطعنامه یاد شده نسبت به فلسطین دگرگون گردید، بلکه برابر آن قطعنامه، این کشور بعنوان یک " دولت ناظر غیر عضو" در سازمان ملل متحد ارتقاء یافته و از این حیث، به رسمیت شناخته شده است.
وضعیت موصوف، جدای از پیامدهای حقوقی و بین المللی متعدد، چالش های سیاسی و حقوقی بزرگی را نیز برای دولت و ملت فلسطین با خود به همراه خواهد داشت که باید با دقت و مهارت و برخورداری از ظرفیت ها و فرصت های ملی و بین المللی در جهت برون رفت از آن و تثبیت روزافزون موقعیت حقوقی این کشور عمل کرد. تصویب این قطعنامه و معرفی فلسطین در دیدگاههای شخصیت ها و مقامات کشورهای مختلف و دبیر کل سازمان ملل بعنوان " یک کشور و دولت مستقل" و نیز در مفاد مندرج در قطعنامه مزبور بعنوان یکی از اسناد بین المللی معاصر و محکومیت اشغالگری دهه 50، منشاء آثار حقوقی و بین المللی جدید و فراوانی برای فلسطین بوده که در کنار تدبیر لازم برای مواجهه با چالش های پیش رو، باید در جهت استفاده مناسب از آنها و نهادینه کردن مجدد این پیامدها در سطح منطقه ای و جهانی از سوی دولتمردان فلسطینی و حقوقدانان ملی و بین المللی اقدام کرد.
پی نوشت ها و منابع :
1- تبیان نیوز، 10/9/1391
2- همان و خبرگزاری ایسنا،
3- خبرگزاری ایسنا، همان
4- همان
5- همان و تبیان نیوز، همان.
6- منشور سازمان ملل متحد.
7- دکتر سید قاسم زمانی، حقوق سازمان های بین المللی، چاپ ششم، نشر شهر دانش، 1388
8- دکتر هدایت الله فلسفی، حقوق معاهدات بین المللی، چاپ دوم، نشر نو، 1383
9- محمد رضا زمانی درمزاری، جایگاه حقوقی قطعنامه های مجمع عمومی سازمان ملل در حقوق بین الملل، موسسه حقوقی و بین المللی نیک داد ( زمانی)، 1391
10- محمدرضازمانی درمزاری، همان.
11- دکتر سید داود آقایی، حقوق سازمان های بین المللی،چاپ نهم، انتشارات دانشگاه پیام نور، 1390

فلسطین

فلسطین منطقه ای است كه محل سكونت معتقدان به ادیان آسمانی بود. اما به طور طبیعی، اكثر آنها را مسلمانان تشكیل می دادند. در سال 1880م تعداد یهودیان این منطقه 24 هزار نفر بود كه 5 درصد كل جمعیت را شامل می گردید. ولی صهیونیست‏ها در اواخر قرن نوزدهم با برگزاری كنگره ها و جلساتی به دنبال راه كاری جهت دستیابی بر فلسطین و سپس عملی نمودن شعارِ تسلط بر نیل تا فرات بودند. اینان هم چنین حمایت دولت استعماری بریتانیا را با خود داشتند. این هدف باعث شد تا جمعیت یهودیان به 85 هزار نفر در سال 1914م برسد. این آمار تا سال 1938م در حدود 500هزار نفر بالغ گردید كه سی درصد جمعیت فلسطین را در برمی ‏گرفت. در واقع ظرف مدت كمتر از 6 دهه جمعیت یهودیان بیش از 20 برابر شد. در آغاز سال 1947م، جمعیت یهودیان فلسطین از مرز هفت‏صد هزار نفر گذشت و در فوریه همین سال، دولت انگلیس كه قیمومیت فلسطین را بر عهده داشت، به عنوان این كه دیگر قادر به ادامه قیمومیت بر فلسطین نیست، حل این مسئله را به سازمان ملل متحد ارجاع نمود. سازمان ملل نیز یك كمیته ویژه برای حل مسئله فلسطین تشكیل داد و این كمیته پس از شش ماه مطالعه و اعزام هیأت هایى به فلسطین و اردوگاه های آوارگان یهودی در اروپا، بر سر دو راهی تقسیم فلسطین بین اعراب و یهود یا تشكیل یك حكومت فدرال در این سرزمین باقی ماند. اكثریت اعضای كمیته به تقسیم فلسطین و بین المللی شدن شهر بیت المقدس رای دادند و اقلیت كمیته، تشكیل یك حكومت فدرال و محدودیت مهاجرت یهودیان را به فلسطین پیشنهاد كردند. با ارائه گزارش كمیته در مجمع عمومی سازمان ملل، در نهایتْ در بیست و نهم نوامبر سال 1947م، این مجمع، تحت نفوذ دولت‏های غربی، به خصوص امریكا و هم‏چنین صهیونیست‏ها، با اكثریتی ضعیف به تقسیم سرزمین فلسطین میان دو دولت فلسطینی و یهودی رأی داد. بر اساس این مصوّبه، بیت المقدس، منطقه‏ای بین المللی اعلام شد. این قطعنامه كه به وجود یك دولت صهیونیستی در فلسطین اشغالی رسیمت بخشید، خشم اعراب و رضایت صهیونیست ها را در پی داشت. در این میانْ، استعمار انگلیس به بهانه مخالفت با طرح سازمان ملل، اما در اصل به منظور آماده كردن شرایط برای تأسیس رژیم صهیونیستی، نیروهای خود را در 13 مه 1948م از فلسطین خارج كرد. بلافاصله پس از این اقدام انگلیس، صهیونیست ها، در مراكز نظامی كه انگلیسی ها تخلیه كرده بودند، مستقر شدند و تأسیس رژیم صهیونیستی را در 24 مه آن سال اعلام كردند. پس از آن بود كه جنگ اول اعراب و اسرائیل به وقوع پیوست

صفوی

در سال 1501 میلادی (907 هجری قمری) اسماعیل صفوی در تبریز، در سن چهارده سالگی، به عنوان اولین پادشاه سلسلۀ صفویه تاج بر سر نهاد و تشیع دوازده‌امامی را مذهب رسمی ایران اعلام کرد و با این تصمیم، تاریخ ایران را در مسیر تازه‌ای قرار داد.

شاه اسماعیل صفوی در واقع مؤسس نخستین "دولت ایرانی" پس از حملۀ اعراب مسلمان به ایران بود. تا پیش از آن، ایران بیش از 600 سال بخشی از "دولت اسلامی" به شمار می‌رفت؛ دولتی که در قالب نظام "خلافت" شکل گرفته بود و از زمان حملۀ مسلمین به ایران در زمان خلافت عمر بن خطاب تا زمان فروپاشی امپراتوری عباسیان در سال 656 هجری قمری، بر ایران سیطره داشت.

کانال عصر ایران در تلگرام

شاه اسماعیل

حکومت صفویه چگونه شکل گرفت؟

از زمان فروپاشی خلافت عباسیان تا تأسیس دولت صفویان نیز ایران عمدتا بخشی از "دولت مغولان" محسوب می‌شد که در واقع یک امپراتوری وسیع بود.

از زمان فروپاشی ساسانیان تا روی کار آمدن صفویان، حکومت‌هایی ایرانی نیز در محدوده‌ای که روزگاری جزو قلمرو ساسانیان بود، شکل گرفته بودند ولی هیچ کدام نتوانسته بودند ایران را یکپارچه کرده و از دایرۀ حاکمیت "خلافت اسلامی" خارج سازند.

تاج‌گذاری شاه اسماعیل در تبریز محصول دو قرن تدارک ایدئولوژیک خاندان صفویه برای کسب قدرت در ایران بود.

نیای صفویان، شیخ صفی‌الدین، تقریبا در سال 700 هجری قمری به جایگاه مذهبی رفیعی دست یافت و همین سرآغاز دو قرن تدارک ایدئولوژیک خاندان صفوی برای کسب قدرت سیاسی و یکپارچه‌کردن ایران به عنوان یک دولت-ملت بود.

اولین فرد خاندان صفوی که نامش و اقداماتش در تاریخ ثبت شده، زمین‌دار ثروتمندی در ناحیۀ اردبیل بود به نام فیروزشاه زرین‌کلاه، که در قرن پنجم (هجری قمری) می‌زیست.

دربارۀ منشأ خاندان صفوی چند نظر بین مورخان وجود دارد. برخی گفته‌اند فیروزشاه از یمن به آذربایجان مهاجرت کرده و بنابراین صفویان منشأ عربی داشتند. برخی هم گفته‌اند صفویان ترک بودند.

ولی احمد کسروی به این نتیجه رسیده بود که صفویان ساکنین بومی ایران و از تبار آریایی بودند ولی به آذری که نوعی از زبان ترکی و زبان بومی آذربایجان است، تکلم می‌کردند. کسروی فقط نمی‌دانست که صفویان برای مدتی طولانی در آذربایجان ساکن بودند یا از کردستان به آذربایجان مهاجرت کردند.

احمد کسروی

حکومت صفویه چگونه شکل گرفت؟

راجر سیوری مورخ مشهور و نویسندۀ کتاب "ایران عصر صفوی" نیز در یکی از مقالاتش نظر کسروی را تایید می‌کند.

پس از کسروی، این رأی مطرح شد که اجداد صفویه احتمالا هنگام فتح اردبیل و مغان و داربوم به دست امیر روادی کُرد در سال 415 ه.ق، همراه وی بودند و از آن پس مقیم اردبیل شدند.

به هر حال، فیروزشاه نزدیک بین گیلان و اردیبل رحل اقامت افکنده بود تا احشام پرشمارش از چراگاه‌های مرغوب آن منطقه بهره‌مند شوند. او انسانی ثروتمند و جوانمرد و خوشخو و شایسته و بسیار متشرع بود و چنانکه می‌گفتند سیّد هم بود. لاجرم مریدان بسیاری در میان مردم پیدا کرد.

شیخ صفی‌الدین نوۀ نوۀ نوۀ فیروزشاه بود. شاه اسماعیل هم نوۀ نوۀ نوۀ شیخ صفی‌الدین بود. ثروت فیروزشاه مبنای تمکن مالی خاندان صفویه بود. موقعیت مذهبی-عرفانی و "ارادۀ معطوف به قدرت" نزد شیخ صفی‌الدین نیز مبنای تفوق سیاسی خاندان صفوی شد.

شیخ صفی‌الدین در 650 ه.ق به دنیا آمد. او در بیست‌سالگی در پی مرشدی در میان زهاد اردبیل بود ولی مراد خویش را نیافت و به توصیۀ شیخی، راهی شیراز شد تا مرید فردی به نجیب‌الدین شود ولی نجیب‌الدین پیش از رسیدن او به شیراز، مرده بود. شیخ‌صفی مدتی در شیراز ماند و دراویش این شهر به او گفتند فقط شیخ زاهد گیلانی می‌تواند رویاهایت را تعبیر کند.

آرامگاه شیخ صفی‌الدین در اردبیل

حکومت صفویه چگونه شکل گرفت؟

او نیز راهی گیلان شد و سرانجام در سن 25 سالگی، شیخ‌زاهد را در دهکده‌ای در ساحل دریای خزر یافت. ‌صفی‌الدین تا 50 سالگی مرید شیخ‌زاهد بود و با دختر شیخ‌ نیز ازدواج کرد بود در ساحل دریای خزر.

شیخ‌زاهد در سال 700 ه.ق درگذشت و صفی‌الدین را به عنوان جانشین خودش، یعنی رهبر طریقت زاهدیه، برگزید؛ طریقتی عرفانی، که درونمایه‌های شیعی داشت و از آن پس طریقت صفویه نامیده شد.

شیخ‌‌صفی‌الدین در سال 735 ه.ق درگذشت و برخلاف شیخ‌زاهد، پسرش را جانشین خودش کرد. مورخان این تصمیم را نشانۀ آینده‌نگری و تمایل شیخ برای تصاحب قدرت سیاسی از سوی خاندانش می‌دانند؛ بویژه که در زمان او قدرت اجتماعی خاندان صفوی افزایش چشمگیری یافت. دلیل این تحول، رشد روزافزون مریدان شیخ‌صفی‌الدین و دسترسی خاندان صفوی به املاک و موقوفات فراوان در 35 سال آخر عمر شیخ بود.

پسر شیخ‌صفی‌الدین، شیخ‌صدرالدین، 58 سال ریاست خاندان و طریقت صفویه را بر عهده داشت. از 735 تا 793 هجری قمری. او بر مزار پدرش، بنای زیارتگاه خاندان صفوی را طی ده سال ساخت و کوشش‌های پدرش را برای گسترش تبلیغات مذهبی صفویه دنبال کرد و بسیاری از امرای ایلخانی و اشراف مغول را جذب زیارتگاه و طریقت شیخ‌صفی‌الدین کرد.

در ابتدای رسیدن شیخ‌صدرالدین به مقام رهبری طریقت صفویه، امپراتوری ایلخانی در ایران فروپاشید و در غیاب دولت مرکزی نیرومند، باندهای قدرت مغولان از در رقابت با یکدیگر درآمدند و اتحادیۀ قبایل ترکمن، به نام قره‌قویونلو (سیاه‌گوسپندان) توانست کنترل ناحیۀ تبریز را از دست مغولان بیرون آرد. این واقعه به سال 792 ه.ق بود.

یک سال بعد شیخ‌صدرالدین درگذشت و پسرش خواجه‌علی رهبر طریقت و خاندان صفویه شد. خواجه‌علی تا سال 830 ه.ق زندگی کرد و در دوران رهبری‌اش، تعالیم نیمه‌مخفیِ طریقت صفویه آشکارا ماهیت شیعی گرفت. او پس از سفر حج، در بیت‌المقدس درگذشت و همان‌جا دفن شد و پسرش ابراهیم به جایش نشست.

ابراهیم هم به نوبۀ خود بر خیل مریدان صفویه بویژه در منطقۀ آناتولی افزود و در 851 درگذشت. پس از او پسرش جنید به رهبری خاندان صفویه رسید و با اعلام جهاد علیه کفار، علائم آشکاری از تمایل به کسب قدرت دنیوی نشان داد. این روحیۀ سلحشوری و جنگجویی را وارد طریقت صفویه کرد.

این کار او موجب ناراحتی حکمران غرب ایران، جهانشاهِ قره‌قویونلو شد. او به جنید دستور داد اردبیل را ترک کند و از حوزۀ حکمرانی‌اش خارج شود. حوزۀ حکمرانی قره‌قویونلوها از آذربایجان و مرزهای گرجستان تا خلیج فارس بود.

قلمرو امپراتوری قره‌قویونلوها در اوج قدرت

حکومت صفویه چگونه شکل گرفت؟

جنید همراه با عده‌ای از مریدانش، چند سالی را این‌جا و آن‌جا سپری کرد و سرانجام به اوزون حسن، حکمران آق‌قویونلو، پناه برد و با او ائتلاف کرد. امپراتوری آق‌قویونلو از شعب علیایی فرات تا کویر نمک بزرگ و از کرمان تا ماورای قفقاز (قفقاز جنوبی) و میان‌رودان و خلیج فارس کشیده شده بود.

آق‌قویونلوها سنی بودند و قره‌قویونلوها شیعه. بنابراین ائتلاف جنید با آق‌قویونلوها، اقدامی کاملا سیاسی بود و معطوف به غلبۀ صفویان بر یک رقیب شیعی، که بخش قابل توجهی از ایران را نیز در اختیار داشت. جنید با خواهر اوزون حسن نیز ازدواج کرد تا اتحادشان مستحکم‌تر شود.

با این حال بخت با جنید یار نبود زیرا او در سال 860 ه.ق در جنگ با حاکم شیروان کشته شد. پس از او پسرش حیدر رهبر صفویان شد.

اوزون حسن مقتدرترین فرمانروای سلسلۀ آق‌قویونلو بود که سرانجام ده سال قبل از مرگش (872 ه.ق) موفق شد جهانشاه قره‌قویونلو را در جنگ شکست دهد و با کشتن او، سلسلۀ قره‌قویونلوها را نابود کند.

حیدر ائتلاف با آق‌قویونلوها را ادامه داد و بر قدرت نظامی صفویان افزود ولی او نیز مثل پدرش در جنگی نه چندان مهم کشته شد. به سال 894 هجری قمری. سیزده سال قبل از آغاز پادشاهی شاه‌‌اسماعیل.

اوزون حسن در سال 882 ه.ق درگذشت و پسرش علاقه‌ای به ادامۀ اتحاد با حیدر نداشت. به همین دلیل آق‌قویونلوها در 894 ه.ق در جنگ حاکم شیروان با حیدر، به حاکم شیروان کمک کردند و حیدر را کشتند.

صفویان برای دومین بار رهبرشان را در جنگ از دست دادند ولی مضمحل نشدند چراکه نهضتی نوپا و پویا بودند. علی، فرزند بزرگ شیخ‌حیدر، جانشین او شد و خودش را پادشاه (سلطان) خواند.

قلمرو امپراتوری آق‌قویونلوها در اوج قدرت

حکومت صفویه چگونه شکل گرفت؟

در 896 ه.ق فرزند اوزون حسن (یعقوب) درگذشت و روند تجزیۀ امپراتوری آق‌قویونلو از طریق جنگ داخلی آغاز شد. سلطان‌علی، رهبر صفویان، به یکی از آق‌قویونلوها (رستم) کمک کرد برای غلبه بر رقبایش. رستم پس از تفوق بر رقیبان، از قدرت هواداران صفویه ترسید و تصمیم گرفت علی را بکشد. به سال 899 هجری قمری.

علی به سوی اردبیل گریخت و رستم نیز از پی‌اش. در راه اردبیل، سلطان‌علی احساس کرد که مرگش نزدیک شد و برادرش اسماعیل را به عنوان جانشین و رئیس طریقت صفویه تعیین کرد.

علی و اسماعیل با هفت تن از فداییان صفویه می‌گریختند. این گروه کوچک، نقشی بسیار مهم در به قدرت رسیدن صفویه داشتند و آن‌ها را "اهل اختصاص" می‌نامیدند. در واقع این هفت نفر جزو خصیصینِ مرشد کامل (یعنی رهبر صریقت صفویه) بودند.

نزدیک اردبیل، فرستادگان رستمِ آق‌قویونلو به علی و اسماعیل و همراهانشان رسیدند. علی کشته شد ولی اسماعیل توانست بگریزد. اسماعیل شش هفته در اردبیل مخفی بود و از این مخفی‌گاه به آن مخفی‌گاه می‌رفت و نهایتا مخفیانه به گیلان گریخت.

اهل اختصاص در جان به در بردن او نقشی اساسی داشتند و اگر اسماعیل کشته می‌شد، جانشینی در خاندان صفویه برایش نبود. اسماعیل در آن زمان هفت‌ساله بود.

در اواخر سال 902 ه.ق، رستم کشته شد و شرش از سر اسماعیلِ ده‌ساله کم شد. اسماعیل پنج سال در مخفی‌گاهش در لاهیجان باقی ماند و در دوازده سالگی علیه تتمۀ آق‌قویونلوها قیام کرد و پس از شکست آن‌ها، در چهارده سالگی در تبریز تاجِ شاهی بر سر نهاد.

شاه اسماعیلِ جوان

حکومت صفویه چگونه شکل گرفت؟

بدیهی است که اگر اهل اختصاص نبودند، اسماعیل نه زنده می‌ماند، نه می‌توانست در سن دوازده‌سالگی وارد جنگ با آق‌قویونلوها شود و آن‌ها را شکست دهد.

مینورسکی گفته است که "اهل اختصاص" بسیار شبیه "گروه کوچکی" بود که لنین با کمک آن، نهضت بلشویکی را قبل از انقلاب 1917 اداره می‌کرد و از سال 1919 "دفتر سیاسی" (پولیت بورو) نامیده شد.

اهل اختصاص در محرم 905 ه.ق به این نتیجه رسیدند که زمان مناسب برای تلاش نهایی در راه دستیابی به قدرت فرا رسیده است. سه رهبر قبلی صفویه، علی و حیدر و جنید، در جنگ کشته شده بودند و اسماعیل دوازده‌ساله هم جانشینی نداشت.

کار کیا میرزا، حاکم لاهیجان، که پنج سال به اسماعیل پناه داده بود، کوشید او را منصرف کند ولی اسماعیل از لاهیجان به سمت اردبیل حرکت کرد. در راه دست کم 8500 نفر سلحشور نیز از قبایل گوناگون به او پیوستند.

در این زمان دو شاهزادۀ آق‌قویونلو (الوند و مراد) که از نزاع‌های داخلی آق‌قویونلوها جان سالم به در برده بودند، امپراتوری آق‌قویونلو را با مسالمت بین یکدیگر تقسیم کردند. آذربایجان و آران و مغان و دیاربکر (یعنی شمال و غرب) به الوند رسیده بود و مراد هم عراق عجم و کرمان و فارس (یعنی مرکز و جنوب) را برای خودش برداشته بود!

اسماعیل پس از شکست شیروان‌شاه و ستاندن انتقام مرگ پدر و پدربزرگش (حیدر و جنید) از حاکم شیروان، باکو را هم تسخیر کرد و در نخجوان با 7 هزار سربازش به جنگ سپاه 30 هزار نفری الوند رفت و او را شکست داد و کنترل آذربایجان را به دست گرفت و در تابستان 1501 میلادی/ 907 هجری قمری در تبریز تاجگذاری کرد و دوران حکومت 235 سالۀ صفویان آغاز شد.

حکومت صفویه چگونه شکل گرفت؟

در سال 1501 میلادی (907 هجری قمری) اسماعیل صفوی در تبریز، در سن چهارده سالگی، به عنوان اولین پادشاه سلسلۀ صفویه تاج بر سر نهاد و تشیع دوازده‌امامی را مذهب رسمی ایران اعلام کرد و با این تصمیم، تاریخ ایران را در مسیر تازه‌ای قرار داد.

شاه اسماعیل صفوی در واقع مؤسس نخستین "دولت ایرانی" پس از حملۀ اعراب مسلمان به ایران بود. تا پیش از آن، ایران بیش از 600 سال بخشی از "دولت اسلامی" به شمار می‌رفت؛ دولتی که در قالب نظام "خلافت" شکل گرفته بود و از زمان حملۀ مسلمین به ایران در زمان خلافت عمر بن خطاب تا زمان فروپاشی امپراتوری عباسیان در سال 656 هجری قمری، بر ایران سیطره داشت.

کانال عصر ایران در تلگرام

شاه اسماعیل

حکومت صفویه چگونه شکل گرفت؟

از زمان فروپاشی خلافت عباسیان تا تأسیس دولت صفویان نیز ایران عمدتا بخشی از "دولت مغولان" محسوب می‌شد که در واقع یک امپراتوری وسیع بود.

از زمان فروپاشی ساسانیان تا روی کار آمدن صفویان، حکومت‌هایی ایرانی نیز در محدوده‌ای که روزگاری جزو قلمرو ساسانیان بود، شکل گرفته بودند ولی هیچ کدام نتوانسته بودند ایران را یکپارچه کرده و از دایرۀ حاکمیت "خلافت اسلامی" خارج سازند.

تاج‌گذاری شاه اسماعیل در تبریز محصول دو قرن تدارک ایدئولوژیک خاندان صفویه برای کسب قدرت در ایران بود.

نیای صفویان، شیخ صفی‌الدین، تقریبا در سال 700 هجری قمری به جایگاه مذهبی رفیعی دست یافت و همین سرآغاز دو قرن تدارک ایدئولوژیک خاندان صفوی برای کسب قدرت سیاسی و یکپارچه‌کردن ایران به عنوان یک دولت-ملت بود.

اولین فرد خاندان صفوی که نامش و اقداماتش در تاریخ ثبت شده، زمین‌دار ثروتمندی در ناحیۀ اردبیل بود به نام فیروزشاه زرین‌کلاه، که در قرن پنجم (هجری قمری) می‌زیست.

دربارۀ منشأ خاندان صفوی چند نظر بین مورخان وجود دارد. برخی گفته‌اند فیروزشاه از یمن به آذربایجان مهاجرت کرده و بنابراین صفویان منشأ عربی داشتند. برخی هم گفته‌اند صفویان ترک بودند.

ولی احمد کسروی به این نتیجه رسیده بود که صفویان ساکنین بومی ایران و از تبار آریایی بودند ولی به آذری که نوعی از زبان ترکی و زبان بومی آذربایجان است، تکلم می‌کردند. کسروی فقط نمی‌دانست که صفویان برای مدتی طولانی در آذربایجان ساکن بودند یا از کردستان به آذربایجان مهاجرت کردند.

احمد کسروی

حکومت صفویه چگونه شکل گرفت؟

راجر سیوری مورخ مشهور و نویسندۀ کتاب "ایران عصر صفوی" نیز در یکی از مقالاتش نظر کسروی را تایید می‌کند.

پس از کسروی، این رأی مطرح شد که اجداد صفویه احتمالا هنگام فتح اردبیل و مغان و داربوم به دست امیر روادی کُرد در سال 415 ه.ق، همراه وی بودند و از آن پس مقیم اردبیل شدند.

به هر حال، فیروزشاه نزدیک بین گیلان و اردیبل رحل اقامت افکنده بود تا احشام پرشمارش از چراگاه‌های مرغوب آن منطقه بهره‌مند شوند. او انسانی ثروتمند و جوانمرد و خوشخو و شایسته و بسیار متشرع بود و چنانکه می‌گفتند سیّد هم بود. لاجرم مریدان بسیاری در میان مردم پیدا کرد.

شیخ صفی‌الدین نوۀ نوۀ نوۀ فیروزشاه بود. شاه اسماعیل هم نوۀ نوۀ نوۀ شیخ صفی‌الدین بود. ثروت فیروزشاه مبنای تمکن مالی خاندان صفویه بود. موقعیت مذهبی-عرفانی و "ارادۀ معطوف به قدرت" نزد شیخ صفی‌الدین نیز مبنای تفوق سیاسی خاندان صفوی شد.

شیخ صفی‌الدین در 650 ه.ق به دنیا آمد. او در بیست‌سالگی در پی مرشدی در میان زهاد اردبیل بود ولی مراد خویش را نیافت و به توصیۀ شیخی، راهی شیراز شد تا مرید فردی به نجیب‌الدین شود ولی نجیب‌الدین پیش از رسیدن او به شیراز، مرده بود. شیخ‌صفی مدتی در شیراز ماند و دراویش این شهر به او گفتند فقط شیخ زاهد گیلانی می‌تواند رویاهایت را تعبیر کند.

آرامگاه شیخ صفی‌الدین در اردبیل

حکومت صفویه چگونه شکل گرفت؟

او نیز راهی گیلان شد و سرانجام در سن 25 سالگی، شیخ‌زاهد را در دهکده‌ای در ساحل دریای خزر یافت. ‌صفی‌الدین تا 50 سالگی مرید شیخ‌زاهد بود و با دختر شیخ‌ نیز ازدواج کرد بود در ساحل دریای خزر.

شیخ‌زاهد در سال 700 ه.ق درگذشت و صفی‌الدین را به عنوان جانشین خودش، یعنی رهبر طریقت زاهدیه، برگزید؛ طریقتی عرفانی، که درونمایه‌های شیعی داشت و از آن پس طریقت صفویه نامیده شد.

شیخ‌‌صفی‌الدین در سال 735 ه.ق درگذشت و برخلاف شیخ‌زاهد، پسرش را جانشین خودش کرد. مورخان این تصمیم را نشانۀ آینده‌نگری و تمایل شیخ برای تصاحب قدرت سیاسی از سوی خاندانش می‌دانند؛ بویژه که در زمان او قدرت اجتماعی خاندان صفوی افزایش چشمگیری یافت. دلیل این تحول، رشد روزافزون مریدان شیخ‌صفی‌الدین و دسترسی خاندان صفوی به املاک و موقوفات فراوان در 35 سال آخر عمر شیخ بود.

پسر شیخ‌صفی‌الدین، شیخ‌صدرالدین، 58 سال ریاست خاندان و طریقت صفویه را بر عهده داشت. از 735 تا 793 هجری قمری. او بر مزار پدرش، بنای زیارتگاه خاندان صفوی را طی ده سال ساخت و کوشش‌های پدرش را برای گسترش تبلیغات مذهبی صفویه دنبال کرد و بسیاری از امرای ایلخانی و اشراف مغول را جذب زیارتگاه و طریقت شیخ‌صفی‌الدین کرد.

در ابتدای رسیدن شیخ‌صدرالدین به مقام رهبری طریقت صفویه، امپراتوری ایلخانی در ایران فروپاشید و در غیاب دولت مرکزی نیرومند، باندهای قدرت مغولان از در رقابت با یکدیگر درآمدند و اتحادیۀ قبایل ترکمن، به نام قره‌قویونلو (سیاه‌گوسپندان) توانست کنترل ناحیۀ تبریز را از دست مغولان بیرون آرد. این واقعه به سال 792 ه.ق بود.

یک سال بعد شیخ‌صدرالدین درگذشت و پسرش خواجه‌علی رهبر طریقت و خاندان صفویه شد. خواجه‌علی تا سال 830 ه.ق زندگی کرد و در دوران رهبری‌اش، تعالیم نیمه‌مخفیِ طریقت صفویه آشکارا ماهیت شیعی گرفت. او پس از سفر حج، در بیت‌المقدس درگذشت و همان‌جا دفن شد و پسرش ابراهیم به جایش نشست.

ابراهیم هم به نوبۀ خود بر خیل مریدان صفویه بویژه در منطقۀ آناتولی افزود و در 851 درگذشت. پس از او پسرش جنید به رهبری خاندان صفویه رسید و با اعلام جهاد علیه کفار، علائم آشکاری از تمایل به کسب قدرت دنیوی نشان داد. این روحیۀ سلحشوری و جنگجویی را وارد طریقت صفویه کرد.

این کار او موجب ناراحتی حکمران غرب ایران، جهانشاهِ قره‌قویونلو شد. او به جنید دستور داد اردبیل را ترک کند و از حوزۀ حکمرانی‌اش خارج شود. حوزۀ حکمرانی قره‌قویونلوها از آذربایجان و مرزهای گرجستان تا خلیج فارس بود.

قلمرو امپراتوری قره‌قویونلوها در اوج قدرت

حکومت صفویه چگونه شکل گرفت؟

جنید همراه با عده‌ای از مریدانش، چند سالی را این‌جا و آن‌جا سپری کرد و سرانجام به اوزون حسن، حکمران آق‌قویونلو، پناه برد و با او ائتلاف کرد. امپراتوری آق‌قویونلو از شعب علیایی فرات تا کویر نمک بزرگ و از کرمان تا ماورای قفقاز (قفقاز جنوبی) و میان‌رودان و خلیج فارس کشیده شده بود.

آق‌قویونلوها سنی بودند و قره‌قویونلوها شیعه. بنابراین ائتلاف جنید با آق‌قویونلوها، اقدامی کاملا سیاسی بود و معطوف به غلبۀ صفویان بر یک رقیب شیعی، که بخش قابل توجهی از ایران را نیز در اختیار داشت. جنید با خواهر اوزون حسن نیز ازدواج کرد تا اتحادشان مستحکم‌تر شود.

با این حال بخت با جنید یار نبود زیرا او در سال 860 ه.ق در جنگ با حاکم شیروان کشته شد. پس از او پسرش حیدر رهبر صفویان شد.

اوزون حسن مقتدرترین فرمانروای سلسلۀ آق‌قویونلو بود که سرانجام ده سال قبل از مرگش (872 ه.ق) موفق شد جهانشاه قره‌قویونلو را در جنگ شکست دهد و با کشتن او، سلسلۀ قره‌قویونلوها را نابود کند.

حیدر ائتلاف با آق‌قویونلوها را ادامه داد و بر قدرت نظامی صفویان افزود ولی او نیز مثل پدرش در جنگی نه چندان مهم کشته شد. به سال 894 هجری قمری. سیزده سال قبل از آغاز پادشاهی شاه‌‌اسماعیل.

اوزون حسن در سال 882 ه.ق درگذشت و پسرش علاقه‌ای به ادامۀ اتحاد با حیدر نداشت. به همین دلیل آق‌قویونلوها در 894 ه.ق در جنگ حاکم شیروان با حیدر، به حاکم شیروان کمک کردند و حیدر را کشتند.

صفویان برای دومین بار رهبرشان را در جنگ از دست دادند ولی مضمحل نشدند چراکه نهضتی نوپا و پویا بودند. علی، فرزند بزرگ شیخ‌حیدر، جانشین او شد و خودش را پادشاه (سلطان) خواند.

قلمرو امپراتوری آق‌قویونلوها در اوج قدرت

حکومت صفویه چگونه شکل گرفت؟

در 896 ه.ق فرزند اوزون حسن (یعقوب) درگذشت و روند تجزیۀ امپراتوری آق‌قویونلو از طریق جنگ داخلی آغاز شد. سلطان‌علی، رهبر صفویان، به یکی از آق‌قویونلوها (رستم) کمک کرد برای غلبه بر رقبایش. رستم پس از تفوق بر رقیبان، از قدرت هواداران صفویه ترسید و تصمیم گرفت علی را بکشد. به سال 899 هجری قمری.

علی به سوی اردبیل گریخت و رستم نیز از پی‌اش. در راه اردبیل، سلطان‌علی احساس کرد که مرگش نزدیک شد و برادرش اسماعیل را به عنوان جانشین و رئیس طریقت صفویه تعیین کرد.

علی و اسماعیل با هفت تن از فداییان صفویه می‌گریختند. این گروه کوچک، نقشی بسیار مهم در به قدرت رسیدن صفویه داشتند و آن‌ها را "اهل اختصاص" می‌نامیدند. در واقع این هفت نفر جزو خصیصینِ مرشد کامل (یعنی رهبر صریقت صفویه) بودند.

نزدیک اردبیل، فرستادگان رستمِ آق‌قویونلو به علی و اسماعیل و همراهانشان رسیدند. علی کشته شد ولی اسماعیل توانست بگریزد. اسماعیل شش هفته در اردبیل مخفی بود و از این مخفی‌گاه به آن مخفی‌گاه می‌رفت و نهایتا مخفیانه به گیلان گریخت.

اهل اختصاص در جان به در بردن او نقشی اساسی داشتند و اگر اسماعیل کشته می‌شد، جانشینی در خاندان صفویه برایش نبود. اسماعیل در آن زمان هفت‌ساله بود.

در اواخر سال 902 ه.ق، رستم کشته شد و شرش از سر اسماعیلِ ده‌ساله کم شد. اسماعیل پنج سال در مخفی‌گاهش در لاهیجان باقی ماند و در دوازده سالگی علیه تتمۀ آق‌قویونلوها قیام کرد و پس از شکست آن‌ها، در چهارده سالگی در تبریز تاجِ شاهی بر سر نهاد.

شاه اسماعیلِ جوان

حکومت صفویه چگونه شکل گرفت؟

بدیهی است که اگر اهل اختصاص نبودند، اسماعیل نه زنده می‌ماند، نه می‌توانست در سن دوازده‌سالگی وارد جنگ با آق‌قویونلوها شود و آن‌ها را شکست دهد.

مینورسکی گفته است که "اهل اختصاص" بسیار شبیه "گروه کوچکی" بود که لنین با کمک آن، نهضت بلشویکی را قبل از انقلاب 1917 اداره می‌کرد و از سال 1919 "دفتر سیاسی" (پولیت بورو) نامیده شد.

اهل اختصاص در محرم 905 ه.ق به این نتیجه رسیدند که زمان مناسب برای تلاش نهایی در راه دستیابی به قدرت فرا رسیده است. سه رهبر قبلی صفویه، علی و حیدر و جنید، در جنگ کشته شده بودند و اسماعیل دوازده‌ساله هم جانشینی نداشت.

کار کیا میرزا، حاکم لاهیجان، که پنج سال به اسماعیل پناه داده بود، کوشید او را منصرف کند ولی اسماعیل از لاهیجان به سمت اردبیل حرکت کرد. در راه دست کم 8500 نفر سلحشور نیز از قبایل گوناگون به او پیوستند.

در این زمان دو شاهزادۀ آق‌قویونلو (الوند و مراد) که از نزاع‌های داخلی آق‌قویونلوها جان سالم به در برده بودند، امپراتوری آق‌قویونلو را با مسالمت بین یکدیگر تقسیم کردند. آذربایجان و آران و مغان و دیاربکر (یعنی شمال و غرب) به الوند رسیده بود و مراد هم عراق عجم و کرمان و فارس (یعنی مرکز و جنوب) را برای خودش برداشته بود!

اسماعیل پس از شکست شیروان‌شاه و ستاندن انتقام مرگ پدر و پدربزرگش (حیدر و جنید) از حاکم شیروان، باکو را هم تسخیر کرد و در نخجوان با 7 هزار سربازش به جنگ سپاه 30 هزار نفری الوند رفت و او را شکست داد و کنترل آذربایجان را به دست گرفت و در تابستان 1501 میلادی/ 907 هجری قمری در تبریز تاجگذاری کرد و دوران حکومت 235 سالۀ صفویان آغاز شد.

تصویب طرح تقسیم فلسطین به دو منطقه عربی و یهودی در سازمان ملل (1947م)

فلسطین منطقه ای است كه محل سكونت معتقدان به ادیان آسمانی بود. اما به طور طبیعی، اكثر آنها را مسلمانان تشكیل می دادند. در سال 1880م تعداد یهودیان این منطقه 24 هزار نفر بود كه 5 درصد كل جمعیت را شامل می گردید. ولی صهیونیست‏ها در اواخر قرن نوزدهم با برگزاری كنگره ها و جلساتی به دنبال راه كاری جهت دستیابی بر فلسطین و سپس عملی نمودن شعارِ تسلط بر نیل تا فرات بودند. اینان هم چنین حمایت دولت استعماری بریتانیا را با خود داشتند. این هدف باعث شد تا جمعیت یهودیان به 85 هزار نفر در سال 1914م برسد. این آمار تا سال 1938م در حدود 500هزار نفر بالغ گردید كه سی درصد جمعیت فلسطین را در برمی ‏گرفت. در واقع ظرف مدت كمتر از 6 دهه جمعیت یهودیان بیش از 20 برابر شد. در آغاز سال 1947م، جمعیت یهودیان فلسطین از مرز هفت‏صد هزار نفر گذشت و در فوریه همین سال، دولت انگلیس كه قیمومیت فلسطین را بر عهده داشت، به عنوان این كه دیگر قادر به ادامه قیمومیت بر فلسطین نیست، حل این مسئله را به سازمان ملل متحد ارجاع نمود. سازمان ملل نیز یك كمیته ویژه برای حل مسئله فلسطین تشكیل داد و این كمیته پس از شش ماه مطالعه و اعزام هیأت هایى به فلسطین و اردوگاه های آوارگان یهودی در اروپا، بر سر دو راهی تقسیم فلسطین بین اعراب و یهود یا تشكیل یك حكومت فدرال در این سرزمین باقی ماند. اكثریت اعضای كمیته به تقسیم فلسطین و بین المللی شدن شهر بیت المقدس رای دادند و اقلیت كمیته، تشكیل یك حكومت فدرال و محدودیت مهاجرت یهودیان را به فلسطین پیشنهاد كردند. با ارائه گزارش كمیته در مجمع عمومی سازمان ملل، در نهایتْ در بیست و نهم نوامبر سال 1947م، این مجمع، تحت نفوذ دولت‏های غربی، به خصوص امریكا و هم‏چنین صهیونیست‏ها، با اكثریتی ضعیف به تقسیم سرزمین فلسطین میان دو دولت فلسطینی و یهودی رأی داد. بر اساس این مصوّبه، بیت المقدس، منطقه‏ای بین المللی اعلام شد. این قطعنامه كه به وجود یك دولت صهیونیستی در فلسطین اشغالی رسیمت بخشید، خشم اعراب و رضایت صهیونیست ها را در پی داشت. در این میانْ، استعمار انگلیس به بهانه مخالفت با طرح سازمان ملل، اما در اصل به منظور آماده كردن شرایط برای تأسیس رژیم صهیونیستی، نیروهای خود را در 13 مه 1948م از فلسطین خارج كرد. بلافاصله پس از این اقدام انگلیس، صهیونیست ها، در مراكز نظامی كه انگلیسی ها تخلیه كرده بودند، مستقر شدند و تأسیس رژیم صهیونیستی را در 24 مه آن سال اعلام كردند. پس از آن بود كه جنگ اول اعراب و اسرائیل به وقوع پیوست

فلسطین در قطعنامه مجمع عمومی سازمان ملل متحد

مجمع عمومی سازمان ملل متحد در ۲۹ نوامبر سال ۱۹۴۷ با تصویب قطعنامه ۱۸۱ به تقسیم فلسطین به دو کشور مجزا برای یهودیان و اعراب ساکن آن رای داد. قطعنامه مزبور با وجود عدم پذیرش اعراب و اعتراض بسیاری از کشورها و دولتها، خود زمینه ای شد برای جنگ و مبارزه بی امان و مستمر فلسطینی ها و مقاومت آنها در طی این مدت. لکن، با گذشت زمان و پس از 65 سال، وضعیت نظام بین الملل در چرخشی آشکار و متعارض، این بار- رای به نفع فلسطینی های دردمند و جنگ زده داد.

مجمع عمومی سازمان ملل متحد در 29 نوامبر سال 1947 با تصویب قطعنامه 181 به تقسیم فلسطین به دو کشور مجزا برای یهودیان و اعراب ساکن آن رای داد. قطعنامه مزبور با وجود عدم پذیرش اعراب و اعتراض بسیاری از کشورها و دولتها، خود زمینه ای شد برای جنگ و مبارزه بی امان و مستمر فلسطینی ها و مقاومت آنها در طی این مدت. لکن، با گذشت زمان و پس از 65 سال، وضعیت نظام بین الملل در چرخشی آشکار و متعارض، این بار- رای به نفع فلسطینی های دردمند و جنگ زده داد.
در 29 نوامبر 2012 و در پی تصویب قطعنامه مجمع عمومی سازمان ملل- فلسطین توانست با کسب 138 رای موافق در مقابل 9 رای مخالف و 41 رای ممتنع، موقعیت خود را از " نهاد ناظر" به عنوان " دولت ناظر غیرعضو" در این سازمان ارتقا دهد. در رای‌گیری روز پنجشنبه مجمع عمومی سازمان ملل، سه کشور از پنج کشور عضو دائم شورای امنیت، یعنی فرانسه، روسیه و چین به درخواست فلسطینی‌ها رای مثبت دادند،آمریکا با این درخواست مخالفت کرد و انگلیس به آن رای ممتنع داد. اسرائیل، کانادا، جمهوری چک، جزایر مارشال، میکرونزیا، نائورو، پالائو و پاناما نیز از کشورهای دارای رای منفی به درخواست فلسطین بوده اند. ایران نیز در راستای سیاست های عرفی و جاری خویش، از موافقین به این قطعنامه بوده است.
محمود عباس، رییس تشکیلات خودگردان فلسطین طی سخنانی در جلسه تاریخی مجمع عمومی سازمان ملل برای رای گیری درباره درخواست ارتقای سطح نمایندگی فلسطین به ˈدولت ناظرغیر عضوˈ در سازمان ملل- رژیم صهیونیستی را نژاد پرست و جنایتکار دانست و از مجمع عمومی خواست با رای مثبت خود به مسولیت تاریخی خود در برابر مردم فلسطین عمل کند.(1).

وی که در برابر نمایندگان بیش از 190 کشور جهان سخنرانی می کرد؛ با اشاره به درد و رنج مردم غزه گفت: این لحظه ای تاریخی برای مردم فلسطین و جامعه بین المللی است. او ضمن تشریح جنایات اسرائیل علیه مردم فلسطین و نقض آشکار حقوق بشر و قوانین بین المللی، گفت: مجمع عمومی و جامعه جهانی در برابر مسئولیت تاریخی خود برای پایان دادن به درد و رنج مردم فلسطین قرار دارد. به گفته محمود عباس؛ جامعه جهانی باید به مصیبت مردم فلسطین که از هنگام روز ˈنکبتˈ از زمان تاسیس اسراییل به وجود آمده، پایان دهد.در آغاز این نشست نماینده سودان به نمایندگی از کشورهای عربی سخنانی بیان کرد و گفت: این روزی تاریخی برای همه ما و فلسطین است.وی گفت: بر اساس قطعنامه های سازمان ملل، اسراییل باید از سرزمین های اشغالی از جمله قدس شرقی عقب نشینی کند.(2)
مفاد قطعنامه مجمع عمومی سازمان ملل متحد :
در متن قطعنامه‌ای که توسط مجمع عمومی سازمان ملل تصویب شد، موارد ذیل مشهود است :
1- فلسطین به عنوان کشور ناظرغیرعضو در سازمان ملل پذیرفته شده و از شورای امنیت خواسته تا به درخواست فلسطینی‌ها که در سپتامبر 2011 مطرح شد و در آن از این شورا خواسته بود تا با عضویت کامل فلسطین در سازمان ملل موافقت کرده و با دیدی مثبت نگاه کند.
2- در این قطعنامه، برضرورت حل و فصل عادلانه مشکل آوارگان فلسطینی و توقف کامل شهرک‌سازی‌های رژیم صهیونیستی در اراضی فلسطینی، از جمله قدس شرقی تاکید شده است.
3- قطعنامه مذکور خواستار مشخص شدن چارچوب حقوقی فلسطینی‌ها شد و تاکید کرد که باید صلح در خاورمیانه به شکلی عادلانه برقرار شود و " اشغالگری که از سال 1967 آغاز شده"، پایان یابد.
4- در این قطعنامه تاکید شده که باید مذاکرات و گفت‌وگوها میان دو طرف برای حل و فصل اختلافات موجود به شکل عادلانه، دائم و فراگیر آغاز شود و "دو کشور مستقل در کنار هم" تشکیل شوند.
مواضع شخصیت های بین المللی و کشورهای مختلف :
محمود عباس، رئیس تشکییلات خودگردان نیز در ابتدای سخنان خود پس از رای مثبت مجمع عمومی سازمان ملل گفت: این تصمیم پیروزی برای صلح، آزادی و مشروعیت قوانین بین‌المللی بود و ما به این خاطر از ملت فلسطین تشکر می‌کنیم و به آنها به خاطر این دستاورد بزرگ تبریک می‌گوییم.بان کی مون ، دبیرکل سازمان ملل آن را "حادثه‌ای مهم" ارزیابی کرده و با سیاستی دو پهلو و محافظه کارانه بیان داشت : من همواره ایمان داشته‌ام که فلسطینی‌ها حق تشکیل یک کشور مستقل را داشته‌اند و در عین حال به اسرائیل نیز حق می‌دهم که با صلح و امنیت در کنار همسایگان خود به حیاتش ادامه دهد و هیچ گزینه‌ای بهتر از مذاکرات برای تحقق صلح در خاورمیانه وجود ندارد. بان کی مون ادامه داد: ما باید تلاش کنیم تا کشور مستقل فلسطین به شکلی دموکراتیک و دارای حاکمیتی مستقل تشکیل شود که در کنار " کشور اسرائیل" با صلح و ثبات به حیات خود ادامه دهد.(3)
ران پروسر، سفیر اسرائیل در سازمان ملل در آستانه تصویب ارتقای عضویت فلسطینی‌ها گفته بود: هیچ چیز نمی تواند مشکلات میان اسرائیل و فلسطینی‌ها را حل کند، مگر مذاکره. هیلاری کلینتون، وزیر امور خارجه آمریکا و دهنده رای منفی بعنوان یکی از اعضای دائم شورای امنیت، لحظاتی پس از تصویب قطعنامه پیشنهادی محمود عباس، از این اقدام سازمان ملل ابراز تاسف کرد و گفت: چنین اقدامی از سوی سازمان ملل باعث تاسف است و در عین حال، فایده‌ای نخواهد داشت و باعث سنگ‌اندازی در مقابل تحقق صلح در خاورمیانه خواهد شد. وی گفت: تنها راه برای تشکیل کشور مستقل فلسطین، آغاز مذاکرات صلح میان فلسطین و اسرائیل است و چنین اقداماتی تنها وضعیت را دشوارتر می‌کند.
سوزان رایس، نماینده آمریکا در سازمان ملل نیز با ابراز تاسف از صدور این قطعنامه گفت: تصویب چنین قطعنامه‌هایی از سوی مجمع عمومی سازمان ملل هیچ فایده‌ای ندارد و راه رسیدن به صلح در خاورمیانه را دشوارتر می‌کند و به همین خاطر، آمریکا علیه آن رای داد.وی در سخنان خود در مجمع عمومی سازمان ملل بارها تکرار کرد که چنین تصمیمی باعث نخواهد شد که فلسطین به کشور تبدیل شود و در هر حالت، به فلسطینی‌ها این حق را نمی‌دهد که در سازمان ملل عضو شوند.
بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر رژیم صهیونیستی نیز با انتقاد از تصویب قطعنامه پیشنهادی فلسطینی‌ها در سازمان ملل آن را بی‌فایده خواند.نتانیاهو گفت: یقینا قطعنامه سازمان ملل چیزی را تغییر نخواهد داد و بدون اینکه امنیت شهروندان اسرائیلی تضمین شود کشور فلسطینی وجود نخواهد داشت.جان برد، وزیر امور خارجه کانادا، از دیگر کشورهای رای دهنده منفی به قطعنامه، اقدام سازمان ملل را باعث مختل شدن روند مذاکرات صلح در خاورمیانه خواند. ویلیام هیگ، وزیر امور خارجه انگلیس نیز به نوبه خود درخصوص اقدام اخیر سازمان ملل موضع‌گیری کرد و از فلسطینی‌ها و اسرائیلی‌ها خواست بدون هیچ پیش شرطی مذاکرات را بار دیگر آغاز کنند.وی گفت: ما به نتیجه رای‌گیری و اقداماتی که محمود عباس در پیش گرفته احترام می‌گذاریم و به حمایت‌های خود از عباس و تشکیلات خودگردان ادامه می‌دهیم.وی در عین حال، از اسرائیل نیز خواست تا نسبت به تصمیم مجمع عمومی سازمان ملل موضع‌گیری منفی انجام ندهد.
فرانسوا اولاند، رئیس‌جمهوری فرانسه نیز که کشورش به نفع فلسطینی‌ها در سازمان ملل رای داد از اسرائیل و فلسطینی‌ها خواست تا مذاکرات خود را بدون هیچ پیش شرطی از سر بگیرند و تاکید کرد که پاریس از دیرباز بر تشکیل دو کشور مستقل در فلسطین که در کنار هم با امنیت و ثبات زندگی کنند، تاکید داشته است. وی گفت‌وگوی مستقیم میان اسرائیل و فلسطینی‌ها را راه پایان دادن به اختلافات خواند و تاکید کرد که فرانسه برای به رسمیت شناختن فلسطین در جامعه جهانی و حمایت از کشور فلسطین ادامه می‌دهد.
کاترین آشتون، مسئول سیاست خارجه اتحادیه اروپا نیز با صدور بیانیه‌ای اعلام کرد که اتحادیه اروپا بارها بر حمایت خود و میلش به عضویت کامل فلسطین در سازمان ملل تاکید کرده است. وی اعلام کرد که اتحادیه اروپا آماده است تا در وقتی مناسب کشور مستقل فلسطین را به رسمیت بشناسد.در همین ارتباط، لندن و پاریس از دو طرف خواستند تا بدون هیچگونه پیش شرطی بر سر میز مذاکرات باز گردند.(4)
در این میان، کشورهایی چون آمریکا، کانادا و دیگر مخالفان رای گیری مجمع عمومی می‌گویند؛ ارتقای وضعیت تشکیلات فلسطینی نباید به روند مذاکرات صلح و توافقات میان اسرائیل و فلسطینی‌ها در جریان توافقنامه 1993 اسلو آسیب بزند.این در حالی است که طرف فلسطینی هم با استناد به توافقنامه اسلو می‌گوید؛ بخش‌های مهمی از کرانه غربی رود اردن طی دو دهه گذشته و از طریق حملات نظامی یا ساخت و سازهای اسرائیلی به طور نظام یافته‌ای از غزه جدا شده است. فلسطینی‌ها سالهاست که به دنبال تصویب عصویت خود تحت عنوان یک کشور مستقل در سازمان ملل هستند و تلاش می‌کنند که سرزمین‌هایی چون رام الله، کرانه غربی رود اردن، غزه و مناطق اشغال شده توسط اسرائیل در سال 1967 را یکپارچه و زیر پرچم فلسطین درآورند. طرف اسرائیلی هم با انتقاد از فلسطینی‌ها می‌گوید؛ آنها هیچگاه اسرائیل را به عنوان یک سرزمین یهودی نشین به رسمیت نشناخته‌اند؛ در حالی که مطابق رای اعضای سازمان ملل متحد برای تشکیل دو سرزمین یهودی نشین و عرب نشین در 29 نوامبر سال 1947 اسرائیل "یک کشور" محسوب می‌شود؟!.(5)
آثار مصوبه مجمع عمومی سازمان ملل متحد :
مجمع عمومی سازمان ملل بعنوان یکی از ارکان اصلی سازمان ملل متحد بوده و متکشل از دولت های عضو سازمان ملل متحد می باشد که هر یک با وجود امکان داشتن تا پنج نماینده، وفق ماده 18 منشور ملل متحدد،از یک حق رای برخوردارند. نحوه رای گیری نیز بسته به اهمیت موضوع در دستور جلسه متفاوت است.شیوه تصمیم گیری در مجمع عمومی، همراه با برابری قدرت رای کلیه اعضای مجمع، اعم از دولت های بزرگ یا کوچک است که تماماً از یک حق رای مساوی برخوردارند.(6)
تصویب طرح پیشنهادی محمود عباس در صحن علنی مجمع عمومی آن سازمان، متشکل از نمایندگان کشورهای سازمان ملل متحد، علاوه بر تبعات سیاسی و اجتماعی، دارای آثار حقوقی و بین المللی مهم و غیر قابل انکاری است.اهم این آثار، به اجمال عبارتند از :
1- ارتقای سطح نمایندگی فلسطین در سازمان ملل از عضو ناظر به ˈدولت ناظرغیر عضوˈ در واقع، به منزله شناسایی عینی و عملی فلسطین در مقام یک دولت و هدایت آن در جهت به رسمیت شناختن آن به عنوان یک دولت از سوی سازمان ملل محسوب می گردد. به این ترتیب، ‌برای اولین بار، رتبه فلسطین در سازمان ملل متحد با جایگاه واتیکان برابر شد. این ترفیع به ظاهر کوچک می‌تواند برای اسرائیل پیامدهای جدی از حیث حقوقی و سیاسی در پی‌داشته باشد.
2- قطعنامه مزبور بیانگر تجویز عضویت تشکیلات خودگردان فلسطین در مجامع، نهادها و سازمان های بین المللی وابسته به سازمان ملل و ایجاد امکان تعاملات سیاسی، حقوقی، فنی، اجرایی، تخصصی و بین المللی متعدد با آنها در این رابطه بوده و از آثار حاصل از شخصیت، مسولیت و مصونیت های بین المللی آنها، حسب مورد بهره مند خواهد شد(7).
3- ایجاد امکان استفاده از ظرفیت های حقوقی و بین المللی در توسل فلسطین به نهادی های حقوقی بین المللی، به منظور استیفای حقوق بین المللی خویش، از زمره دیگر پیامدهای این مهم خواهد بود که در این بین، نقش دانشگاهیان، حقوقدانان و وکلای بین المللی در جهت نیل به هدف مزبور و تثبیت مواضع حقوقی و بین المللی فلسطین در عرصه جهانی و سازمان ملل متحدد غیر قابل انکار بوده و مورد تاکید است.
4- صرفنظر از دیدگاه اسرائیل، اقدام یک جانبه فلسطین به ریاست محمود عباس در این ارتباط، تائید و تاکید مجددی بر پذیرش " اعمال یک جانبه حقوقی" بعنوان یکی از منابع حقوق بین الملل و تصویب آن در بالاترین سطح جهانی ، یعنی مجمع عمومی سازمان ملل متحد از حیث حقوقی است.(8)
5- تاکید دبیر کل سازمان ملل متحد بعنوان بالاترین مقام بین المللی سازمان ملل و بعنوان دبیر کل آن برمعرفی تشکیلات خودگردان فلسطین بعنوان "یک کشور دارای حاکمیت مستقل" از حیث حقوقی در عرصه حقوق داخلی و بین المللی دارای آثار مثبت و ارزشمند و قابل استنادی برای فلسطین محسوب می گردد.
6- در قطعنامه صادره، ضمن محکومیت اشغالگری 1947 و تائید مواضع فلسطین- آنرا بعنوان یک کشور به رسمیت می شناسد.این دو مورد، از حیث حقوقی، سیاسی و بین المللی، خود دارای پیامدها و آثار قابل تعقیبی از سوی این کشور خواهد بود.(9)
7- تصویب قطعنامه مزبور، زمینه آغاز شناسایی رسمی و بین المللی فلسطین از سوی کشورها و سازمان های منطقه ای و بین المللی را فراهم کرده و بر موقعیت حقوقی و بین المللی آن خواهد افزود.(10)
نتیجه :
نوشتار حاضر بیانگر ایجاد یک وضعیت حقوقی، سیاسی و بین المللی جدید در موقعیت سیاسی و حقوقی تشکیلات خودگردان فلسطین در قالب قطعنامه مجمع عمومی سازمان ملل متحد و ایجاد آثار حقوقی و بین المللی حاصل از آن است. پیش از این، فلسطین صرفاً بعنوان عضر ناظر سازمان مزبور بوده است. عضو ناظر در سازمان تنها حق شرکت در مذاکرات را داشته و نمی تواند اسناد سازمان را دریافت نمایند. عضو مزبور فاقد حق شرکت در رای گیری بوده و نمی تواند در مقام یک حق در اجلاس سازمان به مانند دیگر کشورهای عضور سخن بگوید.(11) وضعیت مزبور، نه تنها با تصویب قطعنامه یاد شده نسبت به فلسطین دگرگون گردید، بلکه برابر آن قطعنامه، این کشور بعنوان یک " دولت ناظر غیر عضو" در سازمان ملل متحد ارتقاء یافته و از این حیث، به رسمیت شناخته شده است.
وضعیت موصوف، جدای از پیامدهای حقوقی و بین المللی متعدد، چالش های سیاسی و حقوقی بزرگی را نیز برای دولت و ملت فلسطین با خود به همراه خواهد داشت که باید با دقت و مهارت و برخورداری از ظرفیت ها و فرصت های ملی و بین المللی در جهت برون رفت از آن و تثبیت روزافزون موقعیت حقوقی این کشور عمل کرد. تصویب این قطعنامه و معرفی فلسطین در دیدگاههای شخصیت ها و مقامات کشورهای مختلف و دبیر کل سازمان ملل بعنوان " یک کشور و دولت مستقل" و نیز در مفاد مندرج در قطعنامه مزبور بعنوان یکی از اسناد بین المللی معاصر و محکومیت اشغالگری دهه 50، منشاء آثار حقوقی و بین المللی جدید و فراوانی برای فلسطین بوده که در کنار تدبیر لازم برای مواجهه با چالش های پیش رو، باید در جهت استفاده مناسب از آنها و نهادینه کردن مجدد این پیامدها در سطح منطقه ای و جهانی از سوی دولتمردان فلسطینی و حقوقدانان ملی و بین المللی اقدام کرد.
پی نوشت ها و منابع :
1- تبیان نیوز، 10/9/1391
2- همان و خبرگزاری ایسنا،
3- خبرگزاری ایسنا، همان
4- همان
5- همان و تبیان نیوز، همان.
6- منشور سازمان ملل متحد.
7- دکتر سید قاسم زمانی، حقوق سازمان های بین المللی، چاپ ششم، نشر شهر دانش، 1388
8- دکتر هدایت الله فلسفی، حقوق معاهدات بین المللی، چاپ دوم، نشر نو، 1383
9- محمد رضا زمانی درمزاری، جایگاه حقوقی قطعنامه های مجمع عمومی سازمان ملل در حقوق بین الملل، موسسه حقوقی و بین المللی نیک داد ( زمانی)، 1391
10- محمدرضازمانی درمزاری، همان.
11- دکتر سید داود آقایی، حقوق سازمان های بین المللی،چاپ نهم، انتشارات دانشگاه پیام نور، 1390

ماجرای تسلّط غاصبانه‌ صهيونيستها بر فلسطين

اصل ماجرای فلسطین چیست؟ اصل ماجرا این است كه یك عده از یهودیان متنفّذ در دنیا به فكر ایجاد یك كشور مستقل برای یهودیها افتادند. از فكر این‌ها دولت انگلیس استفاده كرد و خواست مشكل خود را حل كند. البته آن‌ها قبلًا به فكر بودند به اوگاندا بروند و آنجا را كشور خودشان قرار دهند. مدّتی به فكر افتادند به طرابلس، مركز كشور لیبی بروند؛ لذا رفتند با ایتالیایی‌ها كه آن وقت طرابلس در دست آن‌ها بود صحبت كردند؛ اما ایتالیایی‌ها به این‌ها جواب رد دادند؛ بالاخره با انگلیسی‌ها كنار آمدند. انگلیسی‌ها آن وقت در خاورمیانه اغراض بسیار مهمِّ استعماری داشتند؛ دیدند خوب است كه این‌ها به این منطقه بیایند. اوّل به عنوان یك اقلیت وارد شوند، بعد بتدریج توسعه پیدا كنند و گوشه‌ای را، آن هم گوشه‌ی حسّاسی را بگیرند چون كشور فلسطین در نقطه‌ی حساسی قرار دارد و دولت تشكیل دهند و جزو متّحدین انگلیس باشند و مانع شوند از اینكه دنیای اسلام بخصوص دنیای عرب در آن منطقه اتّحادی به وجود آورد. درست است كه اگر دیگران هوشیار باشند، دشمن می‌تواند اتّحاد ایجاد كند؛ اما دشمنی كه از بیرون آن‌طور حمایت می‌شود، با ترفندهای جاسوسی و با روشهای گوناگون می‌تواند اختلاف ایجاد كند كه همین كار را هم كرد: به یكی نزدیك شود، یكی را بزند، یكی را بكوبد، با یكی سختی كند. بنابراین، در درجه‌ی اوّل كمك كشور انگلیس و بعضی كشورهای غربی دیگر بود. بعد این‌ها بتدریج از انگلیس جدا و به امریكا متّصل شدند. امریكا هم این‌ها را تا امروز زیر بال خودش گرفته است. این‌ها به این معنا كشوری به وجود آوردند و آمدند كشور فلسطین را تصرّف كردند. تصرّفشان هم این‌طوری بود: اوّل با جنگ نیامدند؛ اوّل با حیله آمدند، رفتند زمینهای بزرگ فلسطین را كه زارعان و كشاورزان عرب روی آن‌ها كار می‌كردند و خیلی هم سرسبز و آباد بود، با قیمتهای چند برابر قیمت اصلی، از صاحبان و مالكان اصلی این زمینهای بزرگ كه در اروپا و امریكا بودند خریدند؛ آن‌ها هم از خدا خواستند و زمینها را به این یهودیها فروختند. البته دلّال‌هایی هم داشتند كه نقل كرده‌اند یكی از دلال‌هایشان همین «سیّد ضیاء» معروف، شریك رضا خان در كودتای ۱۲۹۹ بود كه از اینجا كه به فلسطین رفت، آنجا دلّال خرید زمین از مسلمانان برای یهودیها و اسرائیلیها شد! زمینها را خریدند؛ زمینها كه ملك این‌ها شد، با روشهای واقعاً بسیار خشن و همراه با سبعیّت و سنگدلی، بتدریج شروع به اخراج زارعان از این زمینها كردند. در جایی می‌رفتند، می‌زدند، می‌كشتند و در همین هنگام افكار عمومی دنیا را هم با دروغ و فریب به طرف خودشان جلب می‌كردند. این تسلّط غاصبانه‌ی صهیونیستها بر فلسطین سه ركن داشت: یك ركنش عبارت از قساوت با عربها بود. برخوردشان با صاحبان اصلی، با قساوت و با سختی و خشونت شدید همراه بود. با این‌ها هیچ‌گونه مدارا نمی‌كردند.ركن دوم، دروغ به افكار عمومی دنیا بود. این دروغ به افكار عمومی دنیا، یكی از آن حرفهای عجیب است. این قدر این‌ها به‌وسیله‌ی رسانه‌های صهیونیستی كه دست یهودیها بود، دروغ گفتند هم قبل از آن و هم بعد از آن، این دروغها گفته می‌شد كه به خاطر همین دروغها بعضی از سرمایه‌داران یهودی را گرفتند! خیلی‌ها هم دروغهای آن‌ها را باور كردند. حتّی این نویسنده‌ی فیلسوف اجتماعی فرانسوی «ژان پل سارتر» را نیز كه خودمان هم در جوانی چندی شیفته‌ی این آدم و امثال او بودیم، فریب دادند. همین «ژان پل سارتر» كتابی نوشته بود كه بنده در سی سال قبل آن را خواندم. نوشته بود: «مردمی بی‌سرزمین، سرزمینی بی‌مردم»! یعنی یهودیها مردمی بودند كه سرزمینی نداشتند؛ به فلسطین آمدند كه سرزمینی بود و مردم نداشت! یعنی چه مردم نداشت؟ یك ملت در آنجا بود و كار می‌كرد. شواهد زیادی هم هست. یك نویسنده‌ی خارجی می‌گوید در سرتاسر سرزمین فلسطین، مزارع گندم مثل دریای سبزی بود كه تا چشم كار می‌كرد، دیده می‌شد. سرزمین بی‌مردم یعنی چه؟! در دنیا این‌طور وانمود كردند كه فلسطین یك جای متروكه‌ی مخروبه‌ی بدبختی بود؛ ما آمدیم اینجا را آباد كردیم! دروغ به افكار عمومی! همیشه سعی می‌كردند خودشان را مظلوم جلوه دهند؛ الآن هم همین‌طور است! در این مجلّات امریكایی مثل «تایم» و «نیوزویك» كه بنده گاهی به این‌ها مراجعه دارم، اگر كوچك‌ترین حادثه‌ای علیه یك خانواده‌ی یهودی اتّفاق بیفتد، عكس و تفصیلات و سنّ كشته شده و مظلومیت بچه‌هایش را بزرگ می‌كنند؛ اما صدها و هزارها مورد قساوت نسبت به جوانان فلسطینی، خانواده‌های فلسطینی، بچه‌های فلسطینی، زنهای فلسطینی، در داخل فلسطین اشغال شده و در لبنان اتّفاق می‌افتد، ولی كمترین اشاره‌ای به آن‌ها نمی‌كنند! ركن سوم هم ساخت‌وپاخت، مذاكره و به قول خودشان «لابی» است. بنشین با این دولت، با آن شخصیت، با آن سیاستمدار، با آن روشن‌فكر، با آن نویسنده، با آن شاعر، صحبت و ساخت كن! كار این‌ها تابه‌حال سه ركن داشته است كه توانسته‌اند این كشور را با این فریب و با این خدعه بگیرند. آن وقت قدرتهای خارجی هم با این‌ها همراه بودند؛ كه عمده انگلیس بود. سازمان ملل و قبل از سازمان ملل، جامعه‌ی ملل هم كه بعد از جنگ برای به اصطلاح مسائل صلح تشكیل شده بود همیشه از این‌ها حمایت كردند؛ مگر در موارد معدودی. در همان سال ۱۹۴۸، جامعه‌ی ملل قطعنامه‌ای صادر نمود و فلسطین را بدون دلیل و بدون علّت تقسیم كرد. گفت پنجاه و هفت درصد از سرزمین فلسطین متعلّق به یهودیهاست؛ در حالی كه قبل از آن، در حدود پنج درصد زمینهای فلسطین متعلّق به این‌ها بود! آن‌ها هم دولت تشكیل دادند و بعد هم قضایای گوناگون و حمله به روستاها و شهرها و خانه‌ها و حمله به بی‌گناهان اتّفاق افتاد. البته دولتهای عرب هم كوتاهیهایی كردند. چند جنگ اتّفاق افتاد. در جنگ ۱۹۶۷، اسرائیلیها توانستند با كمك امریكا و دولتهای دیگر، مبالغی از زمینهای مصر و سوریّه و اردن را تصرّف كنند. بعد، در جنگ ۱۹۷۳ كه این‌ها شروع كردند، باز به كمك آن قدرتها توانستند نتیجه‌ی جنگ را به نفع خودشان قرار دهند و زمینهای دیگری را تصرّف كنند. هدف اسرائیل، توسعه است. دولت صهیونیستی به سرزمین فلسطین فعلی هم قانع نیست. اوّل یك وجب جا می‌خواستند، بعد نصف زمین فلسطین را گرفتند، بعد همه‌ی سرزمین فلسطین را گرفتند، بعد به كشورهای همسایه‌ی فلسطین مثل اردن و سوریّه و مصر تجاوز كردند و زمینهای آن‌ها را گرفتند. الآن هم هدف اساسی صهیونیزم، ایجاد اسرائیل بزرگ است. البته این روزها كمتر اسم می‌آورند؛ سعی می‌كنند كتمان كنند. بازهم به افكار عمومی دروغ می‌گویند. چرا؟ چون در این مرحله‌ای كه الآن هستیم، احتیاج دارند كه هدفهای توسعه‌طلبانه‌ی خود را كتمان كنند! گرفتاری‌ای كه امروز صهیونیستها دارند، این است كه به صلح احتیاج مبرم دارند. چرا؟ چون بعد از سال ۱۹۴۷ تا سال ۱۹۶۷ مبارزه‌ای نبود و آن بیست سال در حال خوبی نگذشت. بعد هم كه مبارزات مسلّحانه شروع شد. این مبارزات مسلّحانه از بیرون سرزمین فلسطین بود؛ همین سازمان آزادی‌بخش و بقیه‌ی گروهها، مركزشان در اردن یا در سوریّه یا در جاهای دیگر بود. گروههایی را می‌فرستادند و حمله‌ای می‌كردند و ضربه‌ای می‌زدند و عقب می‌كشیدند. در داخل سرزمین فلسطین، سازمان مبارزی شكل نگرفته بود. در داخل سرزمین، مردم مرعوب بودند و نمی‌توانستند هیچ حركتی بكنند؛ اما بعد از انقلاب اسلامی دو اتّفاق مهم افتاد. یكی اینكه نهضت فلسطین كه یك نهضت غیر دینی بود به یك نهضت اسلامی تبدیل شد و مقاومت اسلامی به وجود آمد و رنگ اسلامی گرفت. همان مبارزانی هم كه از بیرون مبارزه می‌كردند مثل كسانی كه از لبنان یا مناطق دیگر به اسرائیل حمله می‌كردند و به آن‌ها ضربه می‌زدند با انگیزه‌ی اسلامی، كه یك انگیزه‌ی بسیار قوی است، وارد میدان شدند. ثانیاً «انتفاضه» به وجود آمد. «انتفاضه»، یعنی قیام و شورش در داخل سرزمین و وطن مغصوب. از این قیام می‌ترسند؛ چون برایشان خیلی مهمّ است. البته سعی می‌كنند مطلب را آن‌چنان كه هست، منعكس نكنند؛ اما مبارزات مردم فلسطین در داخل سرزمین فلسطین، برای رژیم صهیونیستی شكننده و كوبنده است؛ ستون فقراتشان را می‌شكافد. چرا؟ به‌خاطر اینكه این‌ها به یهودیانی كه از سراسر دنیا در این منطقه جمع كرده‌اند، وعده دادند كه در اینجا امنیت و راحتی و زندگی خوش هست و گفتند بیایید در اینجا آقایی كنید؛ اما حالا این‌ها طاقت برخورد با این نسل نوخاسته و صاحبان اصلی این سرزمین را كه امروز بیدار شده‌اند، ندارند. اركان نظام صهیونیستی متزلزل است؛ لذا این‌ها الآن مجبورند كه با دولتهای منطقه هرطور هست، مسأله‌ی صلح را تمام كنند، تا بتوانند به مسأله‌ی داخلی خودشان برسند. این قضیه‌ی به‌اصطلاح صلح با سازمان آزادی‌بخش فلسطین و قضیه‌ی عرفات هم دنباله‌ی همین است. آن‌ها خواستند یك عنصر فلسطینی را داخل طرح سازش بیاورند؛ شاید بتوانند فلسطینیهای مبارز را در داخل سرزمینهای اشغالی ساكت كنند؛ اما نتوانستند. امروز با این خصوصیات، دیگر دولت غاصب صهیونیست جرأت نمی‌كند مسأله‌ی اصلی خودش را كه توسعه‌ی نیل تا فرات است مطرح كند. سرزمین موعود صهیونیستها، به گمان باطلشان، از رود نیل تا فرات ادامه دارد. هرچه‌اش را نگرفتند، باید بعد از این بگیرند؛ برنامه‌شان این است! الآن جرأت نمی‌كنند این را به زبان بیاورند

فهرست قطعنامه‌های سازمان ملل در مورد فلسطین

عنامه‌های مجمع عمومی سازمان ملل

۱۹۴۷:

۲۹ نوامبر ۱۹۴۷

قطعنامه ۱۸۱: پیشنهاد تقسیم فلسطین به کشورهای عربی و یهودی و وضعیت بین‌المللی برای شهر بیت‌المقدس.

۱۹۴۸:

۱۹ نوامبر: قطعنامه ۲۱۲: کمک به آوارگان فلسطینی

۱۱ دسامبر: قطعنامه ۱۹۴: تشکیل کمیسیون مصالحه. محافظت و دسترسی آزاد به بیت‌المقدس و سایر اماکن مقدس. تصریح می‌کند که پناهجویانی که مایل به بازگشت به خانه‌های خود هستند و در آرامش با همسایگان خود زندگی می‌کنند باید در سریعترین تاریخ عملی مجاز به انجام این کار باشند و باید برای اموال کسانی که تصمیم به بازگشت ندارند و برای از بین رفتن یا خسارت وارده باید پرداخت شود. به املاکی که طبق اصول حقوق بین‌الملل یا عدالت باید توسط دولت‌ها یا مقامات مسئول انجام شود

۱۹۴۹:

۸ دسامبر: قطعنامه 302 (IV): کمک به پناهندگان فلسطینی

۹ دسامبر: قطعنامه 303 (IV): رژیم بین‌المللی بیت‌المقدس

۱۰ دسامبر: قطعنامه ۳۵۶: اورشلیم

۱۹۵۰:

۲ دسامبر: قطعنامه ۳۹۳: کمک به آوارگان فلسطینی

۱۴ دسامبر: قطعنامه 394 (V): خواستار مذاکرات صلح اعراب و اسرائیل و راه حل برای پناهندگان فلسطینی است.

۱۴ دسامبر: قطعنامه ۴۶۸: تأمین اعتبار برای یک رژیم بین‌المللی در اورشلیم را کاهش می‌دهد.

۱۹۵۲:

۲۶ ژانویه: قطعنامه ۵۱۲: گزارش کمیسیون جمع‌بندی ملل متحد برای فلسطین.

۲۶ ژانویه: قطعنامه ۵۱۳: کمک به آوارگان فلسطینی.

۶ نوامبر: قطعنامه ۶۱۴: کمک به آوارگان فلسطینی.

۲۵ نوامبر: قطعنامه ۶۶۰: گزارش سازمان امداد و نجات سازمان ملل برای پناهندگان فلسطینی (UNRWA).

۱۹۵۳:

۲۷ نوامبر: قطعنامه ۷۲۰: کمک به آوارگان فلسطینی.

۲۷ نوامبر: قطعنامه ۷۶۶

۱۹۵۴:

۴ دسامبر: قطعنامه ۸۱۸: کمک به آوارگان فلسطینی.

۴ دسامبر: قطعنامه ۸۷۹

۱۹۵۵:

۳ دسامبر: قطعنامه ۹۱۶: کمک به آوارگان فلسطینی.

۳ دسامبر: قطعنامه ۹۶۴

۱۹۵۶:

۲۱ دسامبر: قطعنامه ۱۰۸۱

۱۹۵۷:

۲۷ فوریه: قطعنامه ۱۰۹۱: پناهندگان فلسطینی.

۲۸ فوریه: قطعنامه ۱۰۱۸: پناهندگان فلسطینی.

۱۲ دسامبر: قطعنامه 1191.html: آوارگان فلسطینی.

۱۹۵۸:

۱۲ دسامبر: قطعنامه ۱۳۱۵: پناهندگان فلسطینی.

۱۹۵۹:

۹ دسامبر: قطعنامه ۱۴۵۶:

۱۹۶۰:

۱۸ دسامبر: قطعنامه ۱۵۴۵

۱۹۶۱:

۲۱ آوریل: قطعنامه ۱۶۰۴: پناهندگان فلسطینی

۳۰ اکتبر: قطعنامه ۱۶۳۶

۲۰ دسامبر: قطعنامه ۱۷۲۵: پناهندگان فلسطینی

۱۹۶۲:

۱۱ دسامبر: قطعنامه ۱۷۸۹

۲۰ دسامبر: قطعنامه ۱۸۵۶: پناهندگان فلسطینی

۱۹۶۳

۲۷ ژوئن: قطعنامه ۱۸۷۴ مجمع ویژه سازمان ملل.

۲۷ ژوئن: قطعنامه ۱۸۷۵ مجمع ویژه سازمان ملل.

۶ نوامبر: قطعنامه ۱۸۹۰

۳ دسامبر: قطعنامه ۱۹۱۲: پناهندگان فلسطینی

۱۹۶۵:

۱۰ فوریه: قطعنامه ۲۰۰۲: پناهندگان فلسطینی

۱۳ دسامبر: قطعنامه ۲۰۴۷

۱۳ دسامبر: قطعنامه ۲۰۴۸

۱۵ دسامبر: قطعنامه ۲۰۵۲:

۱۹۶۶:

۲۶ اکتبر: قطعنامه ۲۱۳۹

۱۷ نوامبر: قطعنامه ۲۱۵۴: پناهندگان فلسطینی.

۱۹۶۷:

۴ ژوئیه: قطعنامه ۲۲۵۲: کمک‌های بشردوستانه در جنگ ۱۹۶۷.

۴ ژوئیه: قطعنامه 2253 (ES-V): اقدامات اسرائیل برای تغییر وضعیت بیت‌المقدس را باطل می‌کند

۱۴ ژوئیه: قطعنامه ۲۲۵۴: «ابراز خرسندی» از عدم پایبندی اسرائیل به قطعنامه ۲۲۵۳ مجمع عمومی سازمان ملل (ES-V)

۲۱ ژوئیه: قطعنامه ۲۲۵۶: اوضاع در خاورمیانه

۱۸ سپتامبر: قطعنامه ۲۲۵۷: اوضاع در خاورمیانه.

۱۶ نوامبر: قطعنامه ۲۲۶۴

۱۹ دسامبر: قطعنامه ۲۳۴۱: پناهندگان فلسطینی

۱۹۶۸:

۱ نوامبر: قطعنامه ۲۳۸۰

۱۹ دسامبر: قطعنامه ۲۴۴۳: کمیته ویژه ای را برای تحقیق در مورد اقدامات اسرائیلی مؤثر بر حقوق بشر فلسطین تأسیس می‌کند.

۱۹ دسامبر: قطعنامه ۲۴۵۲:

۱۹۶۹:

۵ دسامبر: قطعنامه ۲۵۲۲

۱۰ دسامبر: قطعنامه ۲۵۳۵: "تأیید مجدد" "حقوق غیرقابل انکار" مردم فلسطین و از شورای امنیت می‌خواهد "اقدامات مؤثر" را برای اجبار اجرای اجرای قطعنامه‌های قبلی سازمان ملل انجام دهد

۱۱ دسامبر: قطعنامه ۲۵۴۶: «نقض حقوق بشر و آزادیهای اساسی» اسرائیل در سرزمین‌های اشغالی را محکوم می‌کند

۱۹۷۰:

۴ نوامبر: قطعنامه ۲۶۲۸: اجرای سریع قطعنامه ۲۴۲ شورای امنیت سازمان ملل را تشویق می‌کند و می‌پذیرد که «احترام به حقوق فلسطینی‌ها یک عنصر انکار ناپذیر در برقراری صلح عادلانه و پایدار در خاورمیانه است»

۴ دسامبر: قطعنامه ۲۶۵۳

۵ دسامبر: قطعنامه ۲۷۲۷: از اسرائیل خواسته‌است توصیه‌های کمیته ویژه سازمان ملل را که در مورد شیوه‌های اسرائیل در سرزمین‌های اشغالی تحقیق می‌کند، اجرا کند

۷ دسامبر: قطعنامه ۲۶۵۶: ایجاد کارگروه برای تأمین

۸ دسامبر: قطعنامه ۲۶۷۲:

۱۵ دسامبر: قطعنامه ۲۷۲۸: گزارش کمیته ویژه برای بررسی شیوه‌های اسرائیلی که بر حقوق بشر جمعیت سرزمین‌های اشغالی تأثیر می‌گذارد.

۱۶ دسامبر: قطعنامه ۲۷۲۹: گزارش کارگروه در زمینه تأمین

۱۹۷۱:

۸ نوامبر: قطعنامه ۲۷۵۶

۶ دسامبر: قطعنامه ۲۷۹۱: کارگروه تأمین

۶ دسامبر: قطعنامه ۲۷۹۲ خواستار اجرای قطعنامه ۱۹۴ مجمع عمومی سازمان ملل است، بر «حقوق غیرقابل انکار مردم فلسطین» تأکید می‌کند و اسرائیل را متوقف می‌کند که اسکان مجدد ساکنان اردوگاه‌های پناهندگان فلسطین را متوقف کند.

۱۳ دسامبر: قطعنامه ۲۷۹۹: اوضاع در خاورمیانه.

۲۰ دسامبر: قطعنامه ۲۸۵۱: گزارش کمیته ویژه برای بررسی شیوه‌های اسرائیلی که بر حقوق بشر جمعیت مناطق اشغالی تأثیر می‌گذارد. اقدامات اسرائیل در سرزمین‌های اشغالی را محکوم می‌کند.

۱۹۷۲:

۹ نوامبر: قطعنامه ۲۹۱۲

۸ دسامبر: قطعنامه ۲۹۴۹: اوضاع در خاورمیانه.

۱۳ دسامبر: قطعنامه ۲۹۶۳

۱۳ دسامبر: قطعنامه ۲۹۶۴: کارگروه تأمین

۱۵ دسامبر: قطعنامه ۳۰۰۵: گزارش کمیته ویژه بررسی شیوه‌های اسرائیلی که در حقوق بشر جمعیت سرزمین‌های اشغالی تأثیر می‌گذارد.

۱۹۷۳:

۱۷ اکتبر: قطعنامه ۳۰۵۳

۷ دسامبر: قطعنامه ۳۰۸۹

۷ دسامبر: قطعنامه ۳۰۹۰: کارگروه تأمین

۷ دسامبر: قطعنامه ۳۰۹۲: گزارش کمیته ویژه برای بررسی شیوه‌های اسرائیلی که بر حقوق بشر جمعیت سرزمین‌های اشغالی تأثیر می‌گذارد.

۱۷ دسامبر: قطعنامه ۳۱۷۵: حاکمیت دائمی بر منابع طبیعی در سرزمین‌های اشغالی عرب.

۱۹۷۴:

۱۴ اکتبر: قطعنامه ۳۲۱۰: از PLO دعوت می‌کند تا در جلسات مجمع عمومی برای مسئله فلسطین شرکت کند.

۱۲ نوامبر: قطعنامه ۳۲۲۷

۲۲ نوامبر: قطعنامه ۳۲۳۶: حق مردم فلسطین را برای به دست آوردن حقوق خود، از جمله حق تعیین سرنوشت و حق بازگشت، به رسمیت می‌شناسد.

۲۲ نوامبر: قطعنامه ۳۲۳۷: وضعیت ناظر برای PLO.

۲۹ نوامبر: قطعنامه ۳۲۴۰: گزارش کمیته ویژه تحقیق دربارهٔ اقدامات اسرائیلی تأثیرگذار بر حقوق بشر جمعیت مناطق اشغالی.

۲۹ نوامبر: قطعنامه ۳۲۴۶: تأیید بر مشروعیت مقاومت مسلحانه توسط مردم مظلوم در راستای دستیابی به حق تعیین سرنوشت، و دولتهایی را که از آن حق پشتیبانی نمی‌کنند محکوم می‌کند

۱۶ دسامبر: قطعنامه ۳۳۳۰: کارگروه تأمین

۱۷ دسامبر: قطعنامه ۳۳۳۱

۱۷ دسامبر: قطعنامه ۳۳۳۶: حاکمیت دائمی بر منابع ملی در سرزمین‌های اشغالی عرب.

۱۹۷۵:

۳۰ اکتبر: قطعنامه ۳۳۷۰

۱۰ نوامبر: قطعنامه ۳۳۷۵: دعوت از سازمان آزادی‌بخش فلسطین برای مشارکت در تلاش‌های صلح در خاورمیانه.

۱۰ نوامبر: قطعنامه ۳۳۷۶: تأسیس کمیته اعمال حقوق غیرقابل انکار مردم فلسطین (CEIRPP).

۵ دسامبر: قطعنامه ۳۴۱۴: خواستار تحریم‌های اقتصادی و تحریم تسلیحاتی علیه اسرائیل است تا زمانی که از تمام سرزمین‌های اشغالی در سال ۱۹۶۷ خارج شود و به فلسطینی‌ها «حقوق ملی غیرقابل نفوذ» اعطا کند.

۸ دسامبر: قطعنامه ۳۴۱۹

۱۵ دسامبر: قطعنامه ۳۵۱۶: حاکمیت دائمی بر منابع ملی در سرزمین‌های اشغالی عرب.

۱۵ دسامبر: قطعنامه ۳۵۲۵: گزارش کمیته ویژه تحقیق دربارهٔ اقدامات اسرائیلی تأثیرگذار بر حقوق بشر جمعیت مناطق اشغالی.

۱۹۷۶:

۲۳ نوامبر: قطعنامه ۳۱/۱۵

۲۴ نوامبر: قطعنامه ۳۱/۲۰: ابراز نگرانی عمیق از اینکه هیچ «راه حل عادلانه» برای «مسئله فلسطین» حاصل نشده‌است، از این مسئله به عنوان هسته اصلی مناقشه خاورمیانه یاد می‌کند و «حقوق غیرقابل انکار» را مجدداً تأیید می‌کند. فلسطینی‌ها، از جمله حق بازگشت و حق استقلال ملی.

۲۹ نوامبر: قطعنامه ۳۱/۲۲

۹ دسامبر: قطعنامه ۳۱/۶۲: خواستار کنفرانس بین‌المللی صلح خاورمیانه تحت نظارت سازمان ملل و با ریاست ایالات متحده و اتحاد جماهیر شوروی است.

۱۶ دسامبر: قطعنامه ۳۱/۱۰۶: گزارش کمیته ویژه تحقیق دربارهٔ اقدامات اسرائیلی تأثیرگذار بر حقوق بشر مناطق اشغالی.

۲۱ دسامبر: قطعنامه ۳۱/۱۸۶: حاکمیت دائمی بر منابع ملی در سرزمین‌های اشغالی عرب.

۱۹۷۷:

۲۵ نوامبر: قطعنامه ۳۲/۲۰: تأیید مجدد درخواست‌های قبلی برای خروج کامل اسرائیل از سرزمین‌های اشغالی و یک کنفرانس صلح بین‌المللی با مشارکت PLO است.

۲ دسامبر: قطعنامه ۳۲/۴۰: تأیید مجدد «حقوق غیرقابل نفوذ مردم فلسطین»، از جمله حق حاکمیت ملی و حق بازگشت.

۱۳ دسامبر: قطعنامه ۳۲/۹۰

۱۳ دسامبر: قطعنامه ۳۲/۹۱: گزارش کمیته ویژه تحقیق دربارهٔ اقدامات اسرائیلی تأثیرگذار بر حقوق بشر جمعیت مناطق اشغالی. از اسرائیل می‌خواهد که به کنوانسیون ژنو احترام بگذارد

۱۵ دسامبر: قطعنامه ۳۲/۱۱۱: نیازهای بهداشتی کودکان پناهنده فلسطینی.

۱۹ دسامبر: قطعنامه ۳۲/۱۶۱: حاکمیت دائم بر منابع ملی

۱۹۷۷:

۲۵ نوامبر: قطعنامه ۳۲/۲۰: تأیید مجدد درخواست‌های قبلی برای خروج کامل اسرائیل از سرزمین‌های اشغالی و یک کنفرانس صلح بین‌المللی با مشارکت PLO است.

۲ دسامبر: قطعنامه ۳۲/۴۰: تأیید مجدد «حقوق غیرقابل نفوذ مردم فلسطین»، از جمله حق حاکمیت ملی و حق بازگشت.

۱۳ دسامبر: قطعنامه ۳۲/۹۰

۱۳ دسامبر: قطعنامه ۳۲/۹۱: گزارش کمیته ویژه تحقیق دربارهٔ اقدامات اسرائیلی تأثیرگذار بر حقوق بشر جمعیت مناطق اشغالی. از اسرائیل می‌خواهد که به کنوانسیون ژنو احترام بگذارد

۱۵ دسامبر: قطعنامه ۳۲/۱۱۱: نیازهای بهداشتی کودکان پناهنده فلسطینی.

۱۹ دسامبر: قطعنامه ۳۲/۱۶۱: حاکمیت دائمی بر منابع ملی در سرزمین‌های اشغالی عرب.

۱۹ دسامبر: قطعنامه ۳۲/۱۷۱: شرایط زندگی مردم فلسطین.

۲۱ دسامبر: قطعنامه 32/212-III: پیامدهای گسترش برخی از کارمندان سابق توسط صندوق بازنشستگی کارکنان سازمان ملل برای خدمات

۱۹۷۸:

۷ دسامبر: قطعنامه ۳۳/۲۸

۷ دسامبر: قطعنامه ۳۳/۲۹: مجدداً برخاستهای قبلی برای خروج کامل اسرائیل از سرزمین‌های اشغالی و کنفرانس صلح بین‌المللی با مشارکت PLO تأکید می‌کند.

۱۵ دسامبر: قطعنامه ۳۳/۸۱: نیازهای بهداشتی کودکان پناهنده فلسطینی.

۱۸ دسامبر: قطعنامه ۳۳/۱۱۰: شرایط زندگی مردم فلسطین.

۱۸ دسامبر: قطعنامه ۳۳/۱۱۲

۱۸ دسامبر: قطعنامه ۳۳/۱۱۳: گزارش کمیته ویژه تحقیق دربارهٔ اقدامات اسرائیلی تأثیرگذار بر حقوق بشر جمعیت مناطق اشغالی.

۲۰ دسامبر: قطعنامه ۳۳/۱۴۷: کمک به مردم فلسطین.

۱۹۷۹:

۱۶ نوامبر: قطعنامه ۳۴/۲۹: ابراز نگرانی از تبعید بنام شکا، شهردار نابلوس، توسط اسرائیل.

۲۳ نوامبر: قطعنامه ۳۴/۵۲

۲۹ نوامبر و ۱۲ دسامبر: قطعنامه ۳۴/۶۵

۶ دسامبر: قطعنامه ۳۴/۷۰: تأیید مجدد درخواست‌های قبلی برای خروج کامل اسرائیل از سرزمین‌های اشغالی و کنفرانس صلح بین‌المللی با مشارکت PLO است.

۱۱ دسامبر: قطعنامه ۳۴/۷۷: خواستار ایجاد منطقه عاری از سلاح هسته ای در خاورمیانه.

۱۲ دسامبر: قطعنامه ۳۴/۹۰: گزارش کمیته ویژه تحقیق دربارهٔ اقدامات اسرائیلی تأثیرگذار بر حقوق بشر جمعیت مناطق اشغالی.

۱۴ دسامبر: قطعنامه ۳۴/۱۱۳: شرایط زندگی مردم فلسطین.

۱۴ دسامبر: قطعنامه ۳۴/۱۳۳: کمک به مردم فلسطین.

۱۴ دسامبر: قطعنامه ۳۴/۱۳۶: حاکمیت دائمی بر منابع ملی در سرزمین‌های اشغالی عرب.

۱۹۸۰:

۳ نوامبر: قطعنامه ۳۵/۱۳

۵ دسامبر: قطعنامه ۳۵/۷۵: شرایط زندگی مردم فلسطین.

۵ دسامبر: قطعنامه ۳۵/۱۱۰: حاکمیت دائمی بر منابع ملی در سرزمین‌های اشغالی عرب.

۵ دسامبر: قطعنامه ۳۵/۱۱۱: کمک به مردم فلسطین.

۱۱ دسامبر: قطعنامه ۳۵/۱۲۲: گزارش کمیته ویژه تحقیق دربارهٔ اقدامات اسرائیلی که بر حقوق بشر جمعیت سرزمین‌های اشغالی تأثیر می‌گذارد.

۱۵ دسامبر: قطعنامه ۳۵/۱۶۹

۱۶ دسامبر: قطعنامه ۳۵/۲۰۷: تأیید مجدد درخواست‌های قبلی برای خروج کامل اسرائیل از سرزمین‌های اشغالی و ایجاد کشور فلسطین است.

۱۹۸۱:

۲۸ اکتبر: قطعنامه ۳۶/۱۵: خواستار آن است که اسرائیل از هرگونه کاوش باستان‌شناسی در شرق قدس به‌طور کلی با تأکید بر کوه معبد چشم پوشی کند.

۴ دسامبر: قطعنامه ۳۶/۷۰: کمک به مردم فلسطین.

۴ دسامبر: قطعنامه ۳۶/۷۳: شرایط زندگی مردم فلسطین.

۱۰ دسامبر: قطعنامه ۳۶/۱۲۰

۱۶ دسامبر: قطعنامه ۳۶/۱۴۶

۱۶ دسامبر: قطعنامه ۳۶/۱۴۷: گزارش کمیته ویژه تحقیق دربارهٔ اقدامات اسرائیلی تأثیرگذار بر حقوق بشر جمعیت مناطق اشغالی.

۱۶ دسامبر: قطعنامه ۳۶/۱۵۰: اسرائیل را متوقف می‌کند که برنامه‌ریزی کانال بین دریای مرده و دریای مدیترانه را متوقف کند.

۱۷ دسامبر: قطعنامه ۳۶/۱۷۳: حاکمیت دائم بر منابع ملی در سرزمین‌های اشغالی عرب.

۱۷ دسامبر: قطعنامه‌های ۳۶/۲۲۶ مجمع عمومی سازمان ملل متحد A & B: تأیید مجدد درخواست‌های قبلی برای خروج کامل اسرائیل از سرزمین‌های اشغالی و ایجاد کشور فلسطین است.

۱۹۸۲:

۵ فوریه: نهمین جلسه ویژه اضطراری ES / 9-1: وضعیت در سرزمین‌های اشغالی عرب.

۱۶ نوامبر: قطعنامه ۳۷/۱۸: اسرائیل را از اجرای قطعنامه ۴۸۷ شورای امنیت محکوم می‌کند و از اسرائیل می‌خواهد تهدید خود را برای حمله به تأسیسات هسته ای کشورهای همسایه بازگرداند.

۱۰ دسامبر: قطعنامه ۳۷/۸۶

۱۰ دسامبر: قطعنامه ۳۷/۸۸: گزارش کمیته ویژه تحقیق دربارهٔ اقدامات اسرائیلی تأثیرگذار بر حقوق بشر جمعیت مناطق اشغالی.

۱۶ دسامبر: قطعنامه ۳۷/۱۲۰

۱۶ دسامبر: قطعنامه ۳۷/۱۲۲: از اسرائیل می‌خواهد که کانالی بین دریای مرده و ماد ایجاد نکند

۱۹۸۲:

۵ فوریه: نهمین جلسه ویژه اضطراری ES / 9-1: وضعیت در سرزمین‌های اشغالی عرب.

۱۶ نوامبر: قطعنامه ۳۷/۱۸: اسرائیل را از اجرای قطعنامه ۴۸۷ شورای امنیت محکوم می‌کند و از اسرائیل می‌خواهد تهدید خود را برای حمله به تأسیسات هسته ای کشورهای همسایه بازگرداند.

۱۰ دسامبر: قطعنامه ۳۷/۸۶

۱۰ دسامبر: قطعنامه ۳۷/۸۸: گزارش کمیته ویژه تحقیق دربارهٔ اقدامات اسرائیلی تأثیرگذار بر حقوق بشر جمعیت مناطق اشغالی.

۱۶ دسامبر: قطعنامه ۳۷/۱۲۰

۱۶ دسامبر: قطعنامه ۳۷/۱۲۲: از اسرائیل می‌خواهد که کانالی بین دریای مرده و دریای مدیترانه ایجاد نکند.

۱۶ دسامبر: قطعنامه ۳۷/۱۲۳: محکوم کردن مسئولیت ادعا شده اسرائیل در مورد قتل‌عام صبرا و شاتیلا توسط حزب کاتائب در بیروت، لبنان؛ ثابت می‌کند که این قتل‌عام یک عمل نسل‌کشی بوده‌است. اعمال غارت میراث فرهنگی فلسطین را محکوم می‌کند؛ اشغال کرانه باختری، غزه و ارتفاعات جولان را محکوم می‌کند؛ و الحاق اورشلیم را محکوم می‌کند.

۱۷ دسامبر: قطعنامه ۳۷/۱۳۴: کمک به مردم فلسطین.

۱۷ دسامبر: قطعنامه ۳۷/۱۳۵: حاکمیت دائمی بر منابع ملی در فلسطین‌های اشغالی و سایر مناطق عربی.

۲۰ دسامبر: قطعنامه ۳۷/۲۲۲: شرایط زندگی مردم فلسطین در سرزمین‌های اشغالی فلسطین.

۱۹۸۳:

۱۳ دسامبر: قطعنامه ۳۸/۵۸

۱۵ دسامبر: قطعنامه‌های ۳۸/۷۹: گزارش کمیته ویژه تحقیق دربارهٔ اقدامات اسرائیلی مؤثر بر حقوق بشر جمعیت مناطق اشغالی.

۱۵ دسامبر: قطعنامه ۳۸/۸۳

۱۵ دسامبر: قطعنامه ۳۸/۸۵: از اسرائیل می‌خواهد که کانالی بین دریای مرده و دریای مدیترانه ایجاد نکند.

۱۹ دسامبر: قطعنامه ۳۸/۱۴۴: حاکمیت دائم بر منابع ملی در فلسطین‌های اشغالی و سایر مناطق عربی.

۱۹ دسامبر: قطعنامه ۳۸/۱۴۵: کمک به مردم فلسطین.

۱۹ دسامبر: قطعنامه ۳۸/۱۶۶: شرایط زندگی مردم فلسطین در سرزمین‌های اشغالی فلسطین.

۱۹ دسامبر: قطعنامه‌های ۳۸/۱۸۰: از همه ملت می‌خواهد که کلیه روابط دیپلماتیک، اقتصادی و فناوری با اسرائیل را متوقف یا قطع کنند. محکوم کردن اسرائیل در موضوعات مختلف از جمله اشغال کرانه باختری، غزه و ارتفاعات جولان، جنگ در لبنان و الحاق بیت‌المقدس.

۱۹۸۴:

۱۱ دسامبر: قطعنامه ۳۹/۴۹

۱۴ دسامبر: قطعنامه‌های ۳۹/۹۵: گزارش کمیته ویژه تحقیق در مورد اقدامات اسرائیلی مؤثر بر حقوق بشر جمعیت مناطق اشغالی.

۱۴ دسامبر: قطعنامه ۳۹/۹۹

۱۴ دسامبر: قطعنامه ۳۹/۱۰۱: از اسرائیل می‌خواهد که کانالی بین دریای مرده و دریای مدیترانه ایجاد نکند.

۱۷ دسامبر: قطعنامه ۳۹/۱۶۹: شرایط زندگی مردم فلسطین در سرزمین‌های اشغالی فلسطین.

۱۸ دسامبر: قطعنامه ۳۹/۲۲۳: پروژه‌های توسعه اقتصادی در سرزمین‌های اشغالی فلسطین.

۱۸ دسامبر: قطعنامه ۳۹/۲۲۴: کمک به مردم فلسطین.

۱۹۸۵:

۱۲ دسامبر: قطعنامه ۴۰/۹۶

۱۶ دسامبر: قطعنامه‌های ۴۰/۱۶۱: گزارش کمیته ویژه تحقیق در مورد اقدامات اسرائیلی تأثیرگذار بر حقوق بشر جمعیت مناطق اشغالی.

۱۶ دسامبر: قطعنامه ۴۰/۱۶۵

۱۶ دسامبر: قطعنامه ۴۰/۱۶۷: تصمیم به نظارت بر تصمیم اسرائیل در ساخت کانال بین دریای مرده و دریای مدیترانه است.

۱۷ دسامبر: قطعنامه ۴۰/۱۶۹: پروژه‌های توسعه اقتصادی در سرزمین‌های اشغالی فلسطین.

۱۷ دسامبر: قطعنامه ۴۰/۱۷۰: کمک به مردم فلسطین.

۱۷ دسامبر: قطعنامه ۴۰/۲۰۱۲: شرایط زندگی مردم فلسطین در سرزمین‌های اشغالی فلسطین.

۱۹۸۶:

۲ دسامبر: قطعنامه ۴۱/۴۳

۳ دسامبر: قطعنامه‌های ۴۱/۶۳: گزارش کمیته ویژه تحقیق در مورد اقدامات اسرائیلی که بر حقوق بشر جمعیت مناطق اشغالی اشغال شده‌است.

۳ دسامبر: قطعنامه ۴۱/۶۹

۸ دسامبر: قطعنامه ۴۱/۱۸۱: کمک به مردم فلسطین.

۱۹۸۷:

۲ دسامبر: قطعنامه ۴۲/۶۶

۲ دسامبر: قطعنامه ۴۲/۶۹

۸ دسامبر: قطعنامه ۴۲/۱۶۰: گزارش کمیته ویژه تحقیق در مورد اقدامات اسرائیلی تأثیرگذار بر حقوق بشر جمعیت مناطق اشغالی.

۱۱ دسامبر: قطعنامه ۴۲/۱۶۶: کمک به مردم فلسطین.

۱۱ دسامبر: قطعنامه ۴۲/۱۹۰: شرایط زندگی مردم فلسطین در سرزمین‌های اشغالی فلسطین.

۱۹۸۸:

۲۰ آوریل: قطعنامه ۴۳/۲۳۳: ابراز شوک از کشته شدن غیرنظامیان فلسطین در ناهالین.

۳ نوامبر: قطعنامه ۴۳/۲۱: قیام (انتفاضه) فلسطین.

۶ دسامبر: قطعنامه ۴۳/۵۷

۶ دسامبر: قطعنامه‌های ۴۳/۵۸: گزارش کمیته ویژه تحقیق در مورد اقدامات اسرائیلی تأثیرگذار بر حقوق بشر جمعیت مناطق اشغالی.

۷ دسامبر: قطعنامه ۴۳/۶۵: خواستار ایجاد منطقه عاری از سلاح هسته ای i

۱۹۸۸:

۲۰ آوریل: قطعنامه ۴۳/۲۳۳: ابراز شوک از کشته شدن غیرنظامیان فلسطین در ناهالین.

۳ نوامبر: قطعنامه ۴۳/۲۱: قیام (انتفاضه) فلسطین.

۶ دسامبر: قطعنامه ۴۳/۵۷

۶ دسامبر: قطعنامه‌های ۴۳/۵۸: گزارش کمیته ویژه تحقیق در مورد اقدامات اسرائیلی تأثیرگذار بر حقوق بشر جمعیت مناطق اشغالی.

۷ دسامبر: قطعنامه ۴۳/۶۵: خواستار ایجاد منطقه عاری از سلاح هسته ای در خاورمیانه.

۱۵ دسامبر: قطعنامه ۴۳/۱۷۵

۱۵ دسامبر: قطعنامه ۴۳/۱۷۶ مجمع عمومی سازمان ملل: کنفرانس بین‌المللی صلح؛ اصول صلح

۱۵ دسامبر: قطعنامه ۴۳/۱۷۷ مجمع عمومی سازمان ملل: اعلامیه کشور فلسطین در ۱۵ نوامبر ۱۹۸۸ را تصدیق می‌کند.

۲۰ دسامبر: قطعنامه ۴۳/۱۷۸: کمک به مردم فلسطین.

۲۰۱۲

قطعنامه ۶۶/۲۲۵ مجمع عمومی سازمان ملل متحد (۲۰۱۲)

۲۹ نوامبر: قطعنامه ۶۷/۱۹: فلسطین را به یک کشور ناظر غیر عضو تبدیل کرد.

۲۰۱۸

قطعنامه ۷۳/۵ مجمع عمومی سازمان ملل متحد (۲۰۱۸): فلسطین را به عنوان کرسی ریاست جلسات ۲۰۱۹ برای گروه ۷۷ منصوب می‌کند.

طرح سازمان ملل برای تقسیم فلسطین

  • مقاله
  • بحث
  • خواندن
  • ویرایش
  • نمایش تاریخچه

ابزارها

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد

مطابق این قطعنامه سرزمین فلسطین به دو کشور عبری و فلسطینی تقسیم می‌شد و ۵۵ درصد اراضی سرزمین فلسطین به اسرائیل تعلق می‌گرفت

قطعنامه ۱۸۱ مجمع عمومی سازمان ملل متحد که به طرح تقسیم فلسطین نیز موسوم است، قطعنامه‌ای است که در تاریخ ۲۹ نوامبر ۱۹۴۷ (برابر با ۱۸ آذر ۱۳۲۶ خورشیدی)[۱] با ۳۳ رای موافق در برابر ۱۳ رای مخالف، یک غایب و ۱۰ ممتنع در مجمع عمومی سازمان ملل متحد تصویب شد.[۲][۳] مطابق این قطعنامه سرزمین فلسطین به دو کشور عبری و فلسطینی تقسیم می‌شد و ۵۵ درصد اراضی سرزمین فلسطین به اسرائیل تعلق می‌گرفت[۴] و مقرر شد شهر بیت‌المقدس (اورشلیم) به صورت بین‌المللی اداره شود.[۵]

نکبت فلسطین

مقالات اصلی

  • جنگ داخلی 1947-1948 در فلسطین تحت قیمومت بریتانیا
  • جنگ اول اعراب و اسرائیل
  • جنگ عرب‌ها و اسرائیل (۱۹۴۸)
  • علل آوارگی
  • روز نکبت
  • پناهندگان فلسطینی
  • اردوگاه‌های آورگان فلسطینی
  • حق بازگشت فلسطینیان
  • بازگشت فلسطینیان به اسرائیل
  • غایب حاضر
  • کمیته نقل و انتقالات
  • قطعنامه 194

تاریخچه

  • قیمومت بریتانیا بر فلسطین
  • منشور استقلال اسرائیل
  • تاریخچه درگیری اسرائیل و فلسطین
  • مورخان نوین
  • فلسطین • نقشه دالت
  • طرح سازمان ملل برای تقسیم فلسطین • اونروا

اتفاقات مهم

  • نبرد حیفا (1948)
  • کشتار دیر یاسین
  • آوارگی فلسطینیان از لد و رمله

نویسندگان برجسته

  • عارف العارف • یواف گلبر
  • افرایم کاش • ولید خالدی
  • نورالدین مصالحه • بنی موریس
  • ایلان پاپه • تام سگف
  • آوراهام سلا • اوی شلایم

رده‌های مرتبط/فهرست‌ها

  • فهرست شهرها و روستاهای تخلیه‌شده درطی جنگ 1947-1949 فلسطین

الگوهای مرتبط

  • الگو:فلسطینی‌ها
  • ن
  • ب
  • و

ترکیب آرا

قطعنامه ۱۸۱ مجمع عمومی سازمان ملل متحد با ۳۳ رای موافق در برابر ۱۳ رای مخالف، یک غایب و ۱۰ ممتنع در تصویب شد که ترکیب رای‌دهندگان به قرار زیر بود:

۳۳ کشور موافق (۵۸٪) عبارت بودند از: استرالیا، بلژیک، بولیوی، برزیل، کانادا، کاستاریکا، چکسلواکی، دانمارک، جمهوری دومینیکن، اکوادور، فرانسه، گوآتمالا، هائیتی، ایسلند، لیبریا، لوکزامبورگ، هلند، نیوزلند، نیکاراگوئه، نروژ، پاناما، پاراگوئه، پرو، فیلیپین، لهستان، سوئد، آفریقای جنوبی، آمریکا، شوروی، اروگوئه و ونزوئلا.

۱۳ کشور مخالف (۲۳٪) عبارت بودند از:افغانستان، کوبا، مصر، یونان، هند، ایران، عراق، لبنان، پاکستان، عربستان سعودی، سوریه، ترکیه و یمن.

۱۰ کشور ممتنع (۱۷٪) عبارت بودند از:آرژانتین، شیلی، جمهوری چین، کلمبیا، السالوادور، اتیوپی، هندوراس، مکزیک، بریتانیا و یوگسلاوی.

۱ کشور غایب (۲٪) عبارت بود از:تایلند.

واکنش‌ها

تصویب این طرح در مجمع عمومی سازمان ملل متحد موافقت سران اسرائیل را در پی داشت اما فلسطینیان و دولت‌های عرب منطقه آن را رد کردند. طرح تقسیم ۱۹۴۷ بارها از سوی ناظران به عنوان بهترین شانس طرف فلسطینی که در زمان خود از دست رفته، معرفی شده‌است.[۶] نکته مهم در این میان، اما، این است که این تحلیل ها با نگاهی فرا-زمانی و بر مبنای آگاهی امروز ما از تاریخ تحولات خاورمیانه ارائه می شوند. حال آن که تلاش برای درک موقعیت زمانی و مکانی مخالفان "طرح تقسیم" می تواند تصمیم آنها را برای ناظر بیرونی قابل درک کند. تقسیم خانه ای - که به باور فلسطینیان تماما به آنها تعلق داشت - با مردمانی بیگانه که برای ساختن خانه جدیدی برای خود به آن وارد شده بودند، امری غیرقابل قبول بود که به هر وسیله مقدور در برابر آن مقاومت می کردند.[۶] هرچند شورای ملی فلسطین سرانجام طرح مذکور، حق موجودیت اسرائیل و قطعنامه‌های شماره ۲۴۲ و ۳۳۸ شورای امنیت را در دسامبر ۱۹۸۸ پذیرفت و خشونت را نفی کرد و همین مسئله موجب آغاز مذاکراتی میان ایالات متحده آمریکا و سازمان آزادی‌بخش فلسطین گردید.[۷]

در دسامبر ۱۹۴۷ میلادی و پس از صدور قطعنامه ۱۸۱، مجموعه حملاتی یهودستیزانه علیه جمعیت یهودی شهر حلب روی داد که به شورش‌های ضدیهودی حلب معروف شد. این حملات باعث مهاجرت بیش از نیمی از جمعیت یهودیان حلب شد.[۸]

پانویس

  • «ایران و رژیم صهیونیستی در دوره پهلوی دوم(۲)». دریافت‌شده در ۱۸ ژوئن ۲۰۰۸.[پیوند مرده]
  • «صدور قطعنامه ناعادلانه تقسیم فلسطین». بایگانی‌شده از اصلی در ۲۳ دسامبر ۲۰۱۵. دریافت‌شده در ۱۸ ژوئن ۲۰۰۸.
  • «اسرائیل؛ خاطی‌ترین عنصر تحمیل شده به نظام جهانی و ناقض قوانین بین‌الملل (خبرگزاری مهر)». دریافت‌شده در ۱۸ ژوئن ۲۰۰۸.[پیوند مرده]
  • «۶۰ سال اشغالگری: جنگ ژوئن، اشغال کامل فلسطین (قسمت نهم)». بایگانی‌شده از اصلی در ۱۲ آوریل ۲۰۲۱. دریافت‌شده در ۱۸ ژوئن ۲۰۰۸.
  • «امروز در آینه تاریخ (۲۹ نوامبر)، مرکز اطلاع‌رسانی مؤسسه فرهنگی هنری شهید آوینی». بایگانی‌شده از اصلی در ۴ ژوئیه ۲۰۰۸. دریافت‌شده در ۱۸ ژوئن ۲۰۰۸.
  • «'یوم النکبه'؛ روایت روزهای آغازین تأسیس یک کشور (بی‌بی‌سی فارسی)». دریافت‌شده در ۱۸ ژوئن ۲۰۰۸.
  • «گاه شمار صلح خاورمیانه (پل اطلاعاتی ایران-آمریکا)». بایگانی‌شده از اصلی در ۱۷ مه ۲۰۰۸. دریافت‌شده در ۱۸ ژوئن ۲۰۰۸.
  1. Colin Shindler (2008). A history of modern Israel. Cambridge University Press. p. 63. ISBN 978-0-521-61538-9. Retrieved 18 October 2010.
  • ن
  • ب
  • و

مناقشه اسرائیل–فلسطین

در ویکی‌انبار پرونده‌هایی دربارهٔ طرح سازمان ملل برای تقسیم فلسطین موجود است.

رده‌ها:

  • اسناد قیومت بریتانیا بر فلسطین
  • تاریخ اسرائیل
  • تاریخ فلسطین
  • جنگ ۱۹۴۸ عرب‌ها و اسرائیل
  • چاره دو کشوری
  • روابط بین‌الملل در ۱۹۴۷ (میلادی)
  • سازمان ملل متحد در ۱۹۴۷ (میلادی)
  • قانون در ۱۹۴۷ (میلادی)
  • قطعنامه‌های مجمع عمومی سازمان ملل متحد
  • مرزهای اسرائیل
  • مرزهای دولت فلسطین
  • مرزهای کرانه باختری رود اردن
  • مرزهای نوار غزه
  • مهاجرت دسته‌جمعی فلسطینی‌ها در سال ۱۹۴۸
  • نزاع اسرائیل و فلسطین
  • قیومت بریتانیا بر فلسطین در ۱۹۴۷ (میلادی)
  • فلسطین، اسرائیل و سازمان ملل متحد

امام‌جمعه آستارا: دشمن وحدت و امنیت ملی را هدف گرفته است

آستارا

  • امام‌جمعه آستارا: دشمن وحدت و امنیت ملی را هدف گرفته است

    امام‌جمعه آستارا: دشمن وحدت و امنیت ملی را هدف گرفته است

    ۱۴۰۲-۰۷-۱۴ ۱۶:۰۶
  • آغاز بتن‌ریزی ساخت پل آغبند در مرز ایران و آذربایجان

    آغاز بتن‌ریزی ساخت پل آغبند در مرز ایران و آذربایجان

    ۱۴۰۲-۰۷-۱۴ ۱۴:۱۹
  • تدارک مسکو برای احداث خط سوم ریلی با استاندارد روس تا جنوب ایران

    تدارک مسکو برای احداث خط سوم ریلی با استاندارد روس تا جنوب ایران

    ۱۴۰۲-۰۷-۱۳ ۱۵:۰۵
  • افزایش ۴۴ درصدی مبادلات ریلی با جمهوری آذربایجان

    افزایش ۴۴ درصدی مبادلات ریلی با جمهوری آذربایجان

    ۱۴۰۲-۰۷-۱۳ ۱۳:۰۲
  • رئیس‌دادگستری گیلان:کاهش آسیب‌ها نیازمند ارائه تحلیل مناسب از بحرانهاست

    رئیس‌دادگستری گیلان:کاهش آسیب‌ها نیازمند ارائه تحلیل مناسب از بحرانهاست

    ۱۴۰۲-۰۷-۱۲ ۱۵:۰۳
  • مسئولان آستارا شرایط مناسبی برای ورزش جوانان فراهم کنند

    مسئولان آستارا شرایط مناسبی برای ورزش جوانان فراهم کنند

    ۱۴۰۲-۰۷-۱۲ ۱۴:۴۵
  • فرماندار آستارا: مردم به هشدارهای هواشناسی توجه کنند

    فرماندار آستارا: مردم به هشدارهای هواشناسی توجه کنند

    ۱۴۰۲-۰۷-۱۰ ۲۲:۱۵
  • فرماندار: حضور مسئولان در سیل آستارا نمود عملی شعار دولت مردمی بود

    فرماندار: حضور مسئولان در سیل آستارا نمود عملی شعار دولت مردمی بود

    ۱۴۰۲-۰۷-۱۰ ۱۷:۳۳
  • نشت لوله به قطع گاز مناطقی از آستارا منجر شد

    نشت لوله به قطع گاز مناطقی از آستارا منجر شد

    ۱۴۰۲-۰۷-۱۰ ۱۷:۰۴
  • مدیرعامل هلال احمر اردبیل: آماده رویارویی با رویدادهای جوی پاییز هستیم

    مدیرعامل هلال احمر اردبیل: آماده رویارویی با رویدادهای جوی پاییز هستیم

    ۱۴۰۲-۰۷-۱۰ ۱۴:۵۹
  • محدودیت ترافیکی در گردنه حیران جاده اردبیل - آستارا اعمال می‌شود

    محدودیت ترافیکی در گردنه حیران جاده اردبیل - آستارا اعمال می‌شود

    ۱۴۰۲-۰۷-۱۰ ۰۷:۵۹
  • شهرداری آستارا تیم فوتبال خوشه‌طلایی را شکست داد

    شهرداری آستارا تیم فوتبال خوشه‌طلایی را شکست داد

    ۱۴۰۲-۰۷-۰۹ ۱۹:۴۲
  • آمریکا از سال‌ها پیش در پی تجزیه کشورهای اسلامی است

    آمریکا از سال‌ها پیش در پی تجزیه کشورهای اسلامی است

    ۱۴۰۲-۰۷-۰۹ ۰۹:۲۹
  • ۳۵۳ عملیات امداد و اطفاء در آستارا انجام شد/ آتش‌نشانی، نیازمند نردبان

    ۳۵۳ عملیات امداد و اطفاء در آستارا انجام شد/ آتش‌نشانی، نیازمند نردبان

    ۱۴۰۲-۰۷-۰۸ ۲۱:۰۶
  • زیرساخت‌های گردشگری آستارا باید تقویت شود

    زیرساخت‌های گردشگری آستارا باید تقویت شود

    ۱۴۰۲-۰۷-۰۸ ۱۴:۲۹
  • امام‌جمعه آستارا: تغییر مسیرهای بین‌المللی با سیلی جمهوری اسلامی مواجه می‌شود

    امام‌جمعه آستارا: تغییر مسیرهای بین‌المللی با سیلی جمهوری اسلامی مواجه می‌شود

    ۱۴۰۲-۰۷-۰۷ ۱۶:۳۶
  • فیلم | مراسم گرامی‌داشت هفته وحدت در آستارا

    فیلم | مراسم گرامی‌داشت هفته وحدت در آستارا

    ۱۴۰۲-۰۷-۰۶ ۲۳:۴۴
  • فیلم | دیدار مسئولان آستارا با خانواده شهدا

    فیلم | دیدار مسئولان آستارا با خانواده شهدا

    ۱۴۰۲-۰۷-۰۵ ۲۳:۳۹
  • آخرین جزییات سیل آستارا/ آمادگی یک خیر برای برچیدن مدرسه کانکسی

    آخرین جزییات سیل آستارا/ آمادگی یک خیر برای برچیدن مدرسه کانکسی

    ۱۴۰۲-۰۷-۰۵ ۰۷:۵۴
  • آب شرب بخش‌هایی از آستارا قطع شد

    آب شرب بخش‌هایی از آستارا قطع شد

    ۱۴۰۲-۰۷-۰۴ ۱۳:۴۴
  • فیلم | خسارت سیل آستارا به ابنیه و راه‌ها

    فیلم | خسارت سیل آستارا به ابنیه و راه‌ها

    ۱۴۰۲-۰۷-۰۴ ۰۹:۴۷
  • فیلم | توضیحات رئیس‌کل گمرک ایران در مورد پروژه‌های مرزی آستارا

    فیلم | توضیحات رئیس‌کل گمرک ایران در مورد پروژه‌های مرزی آستارا

    ۱۴۰۲-۰۷-۰۳ ۲۳:۴۶
  • عملیات اجرایی پروژه‌های حوزه حمل و نقل آستارا سرعت می‌گیرد

    عملیات اجرایی پروژه‌های حوزه حمل و نقل آستارا سرعت می‌گیرد

    ۱۴۰۲-۰۷-۰۳ ۱۸:۴۳
  • تردد از پل قدیم آستارا با تقویت سازه به ۵۰۰ دستگاه در شبانه‌روز می‌رسد

    تردد از پل قدیم آستارا با تقویت سازه به ۵۰۰ دستگاه در شبانه‌روز می‌رسد

    ۱۴۰۲-۰۷-۰۳ ۱۷:۲۳
  • خسارت سیل منطقه آستارا به راه‌ها و ابنیه فنی ۳۰۶ میلیارد تومان برآورد شد

    خسارت سیل منطقه آستارا به راه‌ها و ابنیه فنی ۳۰۶ میلیارد تومان برآورد شد

    ۱۴۰۲-۰۷-۰۳ ۱۳:۱۳
  • ۱۲۲۰ واحد مسکونی و تجاری شهری و روستایی در سیل آستارا آسیب دید

    ۱۲۲۰ واحد مسکونی و تجاری شهری و روستایی در سیل آستارا آسیب دید

    ۱۴۰۲-۰۷-۰۳ ۱۰:۰۲
  • روند کاهشی آب دریای خزر تاثیری برفعالیت مجتمع بندری انزلی ندارد

    روند کاهشی آب دریای خزر تاثیری برفعالیت مجتمع بندری انزلی ندارد

    ۱۴۰۲-۰۷-۰۳ ۰۸:۳۱
  • شهرداری آستارا مقابل تیم فوتبال مس سونگون شکست خورد

    شهرداری آستارا مقابل تیم فوتبال مس سونگون شکست خورد

    ۱۴۰۲-۰۷-۰۲ ۲۱:۵۹
  • فیلم | سیل آستارا و ۱۰۰ ساعت بی‌خوابی نیروهای امدادی و جهادی

    فیلم | سیل آستارا و ۱۰۰ ساعت بی‌خوابی نیروهای امدادی و جهادی

    ۱۴۰۲-۰۷-۰۲ ۰۵:۴۸
  • دانش‌آموزان به عنوان حساس‌ترین سرمایه کشور هدف جنگ نرم هستند

    دانش‌آموزان به عنوان حساس‌ترین سرمایه کشور هدف جنگ نرم هستند

    ۱۴۰۲-۰۷-۰۱

آستارا

آستارا

  • فیلم | رو آمدن خسارت‌ها پس از فروکش کردن سیل آستارا

    فیلم | رو آمدن خسارت‌ها پس از فروکش کردن سیل آستارا

    ۱۴۰۲-۰۶-۳۱ ۲۳:۲۱
  • امام‌جمعه آستارا: یقه مسئولان مقصر حادثه سیل در دست قانون خواهد بود

    امام‌جمعه آستارا: یقه مسئولان مقصر حادثه سیل در دست قانون خواهد بود

    ۱۴۰۲-۰۶-۳۱ ۱۶:۱۴
  • توان و تولید داخلی در گرو آموزش و پرورش صحیح نسل جدید است

    توان و تولید داخلی در گرو آموزش و پرورش صحیح نسل جدید است

    ۱۴۰۲-۰۶-۳۱ ۱۴:۵۷
  • بازگشت آموزش و پرورش آستارا به دوران طلایی‌اش نیاز به همیاری مردم دارد

    بازگشت آموزش و پرورش آستارا به دوران طلایی‌اش نیاز به همیاری مردم دارد

    ۱۴۰۲-۰۶-۳۱ ۱۳:۵۷
  • سیل به بناهای تاریخی غرب گیلان آسیب جدی وارد نکرده است

    سیل به بناهای تاریخی غرب گیلان آسیب جدی وارد نکرده است

    ۱۴۰۲-۰۶-۳۱ ۱۳:۱۶
  • استاندار: فاضلاب مساله ای جدی برای آستارا و کل گیلان است

    استاندار: فاضلاب مساله ای جدی برای آستارا و کل گیلان است

    ۱۴۰۲-۰۶-۳۱ ۰۰:۵۳
  • وزیر کشور: آستارا باید به سرعت به وضعیت عادی بازگردد

    وزیر کشور: آستارا باید به سرعت به وضعیت عادی بازگردد

    ۱۴۰۲-۰۶-۳۱ ۰۰:۰۹
  • حضور وزیر کشور در مناطق سیل زده آستارا

    حضور وزیر کشور در مناطق سیل زده آستارا

    ۱۴۰۲-۰۶-۳۰ ۲۰:۵۳
  • وزیر کشور از مناطق سیل زده شهرستان آستارا دیدن کرد

    وزیر کشور از مناطق سیل زده شهرستان آستارا دیدن کرد

    ۱۴۰۲-۰۶-۳۰ ۱۸:۰۱
  • دستگاه قضا به حادثه سیل آستارا ورود کرد

    دستگاه قضا به حادثه سیل آستارا ورود کرد

    ۱۴۰۲-۰۶-۳۰ ۱۴:۱۹
  • از آغاز ساخت پل سیبلی تا حمل رایگان خودروهای سیل‌زده در آستارا

    از آغاز ساخت پل سیبلی تا حمل رایگان خودروهای سیل‌زده در آستارا

    ۱۴۰۲-۰۶-۳۰ ۰۸:۵۴
  • خسارات سیل در آستارا

    خسارات سیل در آستارا

    ۱۴۰۲-۰۶-۲۹ ۲۰:۱۴
  • 300 خانه زیر آب

    300 خانه زیر آب

    ۱۴۰۲-۰۶-۲۹ ۲۰:۰۰
  • برآورد اولیه خسارت سیل آستارا ۶ هزار میلیارد ریال است

    برآورد اولیه خسارت سیل آستارا ۶ هزار میلیارد ریال است

    ۱۴۰۲-۰۶-۲۹ ۱۹:۴۶
  • پاکسازی منازل سیل‌زدگان آستارا با حضور۶۰۰ نیروی خدماتی و جهادی

    پاکسازی منازل سیل‌زدگان آستارا با حضور۶۰۰ نیروی خدماتی و جهادی

    ۱۴۰۲-۰۶-۲۹ ۱۹:۰۵
  • مدیرکل مدیریت بحران اردبیل: آماده ارسال تجهیزات به مناطق سیل‌زده آستارا هستیم

    مدیرکل مدیریت بحران اردبیل: آماده ارسال تجهیزات به مناطق سیل‌زده آستارا هستیم

    ۱۴۰۲-۰۶-۲۹ ۱۱:۱۹
  • فیلم | مشکلات سیل‌زدگان آستارا و تلاش امدادگران در شب دوم حادثه

    فیلم | مشکلات سیل‌زدگان آستارا و تلاش امدادگران در شب دوم حادثه

    ۱۴۰۲-۰۶-۲۹ ۰۹:۱۹
  • استاندار گیلان: تلاش بر جبران خسارت‌های مادی سیل آستارا است

    استاندار گیلان: تلاش بر جبران خسارت‌های مادی سیل آستارا است

    ۱۴۰۲-۰۶-۲۸ ۱۸:۴۵
  • اطلاعیه مرکز مدیریت راه‌ها درباره تردد کامیون و تریلی از محور اردبیل - آستارا

    اطلاعیه مرکز مدیریت راه‌ها درباره تردد کامیون و تریلی از محور اردبیل - آستارا

    ۱۴۰۲-۰۶-۲۸ ۱۷:۵۰
  • دومین دستگاه آشکارساز کامیونی در گمرک آستارا فعال شد

    دومین دستگاه آشکارساز کامیونی در گمرک آستارا فعال شد

    ۱۴۰۲-۰۶-۲۸ ۱۶:۰۲
  • جاری شدن سیل در آستارا

    جاری شدن سیل در آستارا

    ۱۴۰۲-۰۶-۲۸ ۱۵:۳۶
  • عملیات امدادرسانی به سیل‌زدگان آستارا سه‌شنبه‌شب پایان می‌یابد

    عملیات امدادرسانی به سیل‌زدگان آستارا سه‌شنبه‌شب پایان می‌یابد

    ۱۴۰۲-۰۶-۲۸ ۱۴:۵۶
  • تردد در روستاهای سیل زده تالش گیلان از مسیرهای فرعی انجام می شود

    تردد در روستاهای سیل زده تالش گیلان از مسیرهای فرعی انجام می شود

    ۱۴۰۲-۰۶-۲۸ ۱۳:۴۸
  • پنجمین دستگاه آشکارساز چمدانی مرز خسروی راه اندازی شد

    پنجمین دستگاه آشکارساز چمدانی مرز خسروی راه اندازی شد

    ۱۴۰۲-۰۶-۲۸ ۱۲:۵۲
  • مصلی آستارا آماده اسکان سیل‌زدگان است

    مصلی آستارا آماده اسکان سیل‌زدگان است

    ۱۴۰۲-۰۶-۲۸ ۰۰:۲۲
  • جاری شدن سیل در آستارا و تلاش مسئولان برای مدیریت بحران

    جاری شدن سیل در آستارا و تلاش مسئولان برای مدیریت بحران

    ۱۴۰۲-۰۶-۲۷ ۲۳:۱۸
  • امدادگران هلال احمر استان اردبیل عازم آستارا شدند

    امدادگران هلال احمر استان اردبیل عازم آستارا شدند

    ۱۴۰۲-۰۶-۲۷ ۲۱:۲۲
  • رانندگان به جای مسیر آستارا از جاده اردبیل - سرچم تردد کنند

    رانندگان به جای مسیر آستارا از جاده اردبیل - سرچم تردد کنند

    ۱۴۰۲-۰۶-۲۷ ۲۱:۱۲
  • فیلم | ترافیک شدید در جاده‌های آستارا

    فیلم | ترافیک شدید در جاده‌های آستارا

    ۱۴۰۲-۰۶-۲۷ ۱۵:۵۴
  • فیلم | بارش باران و جاری شدن سیل در آستارا

    فیلم | بارش باران و جاری شدن سیل در آستارا

    ۱۴۰۲-۰۶-۲۷ ۱۳:۳۵

آستارا

آستارا

  • فیلم / بارش سیل آسای باران در آستارا

    فیلم / بارش سیل آسای باران در آستارا

    ۱۴۰۲-۰۶-۲۷ ۱۲:۱۰
  • بارش شدید باران موجب سیلاب در آستارا شد

    بارش شدید باران موجب سیلاب در آستارا شد

    ۱۴۰۲-۰۶-۲۷ ۱۰:۱۷
  • امام‌جمعه آستارا: باید در برابر توطئه‌های دشمنان هشیار باشیم

    امام‌جمعه آستارا: باید در برابر توطئه‌های دشمنان هشیار باشیم

    ۱۴۰۲-۰۶-۲۴ ۱۵:۴۱
  • تصادف ۲ خودرو سواری در گردنه حیران پنج مصدوم داشت

    تصادف ۲ خودرو سواری در گردنه حیران پنج مصدوم داشت

    ۱۴۰۲-۰۶-۲۳ ۲۱:۰۰
  • بازگشت طاووسک به حیات وحش لوندویل آستارا

    بازگشت طاووسک به حیات وحش لوندویل آستارا

    ۱۴۰۲-۰۶-۲۲ ۱۰:۴۲
  • فاضلاب، معضل دیرینه آستارا با پروژه‌ای ۲۳ ساله

    فاضلاب، معضل دیرینه آستارا با پروژه‌ای ۲۳ ساله

    ۱۴۰۲-۰۶-۲۰ ۰۸:۴۴
  • فیلم | شب بارانی آستارا در آخرین روزهای تابستان

    فیلم | شب بارانی آستارا در آخرین روزهای تابستان

    ۱۴۰۲-۰۶-۱۹ ۲۳:۳۰
  • اطلاعیه مرکز مدیریت راه‌ها درباره تردد کامیون و تریلی در مسیر اردبیل- آستارا

    اطلاعیه مرکز مدیریت راه‌ها درباره تردد کامیون و تریلی در مسیر اردبیل- آستارا

    ۱۴۰۲-۰۶-۱۳ ۱۴:۳۰
  • اتصال ریلی ایران به غرب آسیا و مدیترانه از طریق راه آهن شلمچه- بصره

    اتصال ریلی ایران به غرب آسیا و مدیترانه از طریق راه آهن شلمچه- بصره

    ۱۴۰۲-۰۶-۱۲ ۰۹:۳۸
  • پیگیری تحقق وعده‌ها ویژگی بارز دولت سیزدهم است

    پیگیری تحقق وعده‌ها ویژگی بارز دولت سیزدهم است

    ۱۴۰۲-۰۶-۱۰ ۱۶:۳۹
  • ۱۰ پروژه عمرانی و مسکونی در آستارا افتتاح شد

    ۱۰ پروژه عمرانی و مسکونی در آستارا افتتاح شد

    ۱۴۰۲-۰۶-۰۸ ۱۳:۱۸
  • پنج پروژه درمانی و برق‌رسانی در آستارا رونمایی شد

    پنج پروژه درمانی و برق‌رسانی در آستارا رونمایی شد

    ۱۴۰۲-۰۶-۰۷ ۱۶:۱۸
  • استاندار گیلان: توسعه آستارا در دستور کار است

    استاندار گیلان: توسعه آستارا در دستور کار است

    ۱۴۰۲-۰۶-۰۶ ۱۸:۲۶
  • ۵۰ طرح در «لوندویل» آستارا بهره برداری و کلنگ‌زنی شد

    ۵۰ طرح در «لوندویل» آستارا بهره برداری و کلنگ‌زنی شد

    ۱۴۰۲-۰۶-۰۵ ۱۵:۵۴
  • ۱۷ پروژه در شهرستان آستارا افتتاح شد

    ۱۷ پروژه در شهرستان آستارا افتتاح شد

    ۱۴۰۲-۰۶-۰۴ ۲۰:۲۳
  • گام عملی برای تحقق کریدور جدید غلات؛ کشتی روس از آستراخان راهی ایران شد

    گام عملی برای تحقق کریدور جدید غلات؛ کشتی روس از آستراخان راهی ایران شد

    ۱۴۰۲-۰۶-۰۳ ۱۸:۱۸
  • ایران بزرگترین قربانی تروریسم در دنیا است

    ایران بزرگترین قربانی تروریسم در دنیا است

    ۱۴۰۲-۰۶-۰۳ ۱۶:۱۲
  • دستگاه‌های فرهنگی به تبیین نقش جوانان در بیانیه گام دوم بپردازند

    دستگاه‌های فرهنگی به تبیین نقش جوانان در بیانیه گام دوم بپردازند

    ۱۴۰۲-۰۶-۰۲ ۱۵:۳۴
  • صداهای تفرقه‌انگیز، مسئولان را از خدمت به مردم بازندارد

    صداهای تفرقه‌انگیز، مسئولان را از خدمت به مردم بازندارد

    ۱۴۰۲-۰۶-۰۲ ۱۰:۱۷
  • ۸۶ پروژه به مناسبت هفته دولت در آستارا بهره‌برداری می‌شود

    ۸۶ پروژه به مناسبت هفته دولت در آستارا بهره‌برداری می‌شود

    ۱۴۰۲-۰۶-۰۱ ۲۰:۰۲
  • مراقبت‌های بهداشتی مقابله با پشه آئدس در پایانه‌های مرزی آستارا برقرار شود

    مراقبت‌های بهداشتی مقابله با پشه آئدس در پایانه‌های مرزی آستارا برقرار شود

    ۱۴۰۲-۰۶-۰۱ ۱۵:۳۴
  • ایجاد جامعه‌ای حسینی در گرو الگوپذیری از مکتب امام حسین (ع) است

    ایجاد جامعه‌ای حسینی در گرو الگوپذیری از مکتب امام حسین (ع) است

    ۱۴۰۲-۰۶-۰۱ ۰۸:۰۴
  • الگوهای حماسه کربلا با زبان هنر به جامعه معرفی شوند

    الگوهای حماسه کربلا با زبان هنر به جامعه معرفی شوند

    ۱۴۰۲-۰۵-۳۱ ۱۶:۴۳
  • بخشی از عدم تمایل به فرزندآوری ناشی از مسائل فرهنگی است

    بخشی از عدم تمایل به فرزندآوری ناشی از مسائل فرهنگی است

    ۱۴۰۲-۰۵-۲۹ ۲۳:۰۷
  • تیم فوتبال شهرداری آستارا سه بازیکن جدید جذب کرد

    تیم فوتبال شهرداری آستارا سه بازیکن جدید جذب کرد

    ۱۴۰۲-۰۵-۲۸ ۰۹:۲۰
  • بیش از ۲ هزار گردشگر تابستانی در مدرسه‌های آستارا اسکان یافتند

    بیش از ۲ هزار گردشگر تابستانی در مدرسه‌های آستارا اسکان یافتند

    ۱۴۰۲-۰۵-۲۷ ۲۰:۴۸
  • بیانات رهبر معظم انقلاب رویش‌های آینده سپاه را نمایان کرد

    بیانات رهبر معظم انقلاب رویش‌های آینده سپاه را نمایان کرد

    ۱۴۰۲-۰۵-۲۷ ۱۵:۳۴
  • ۲ بازیکن جدید به تیم فوتبال شهرداری آستارا پیوستند

    ۲ بازیکن جدید به تیم فوتبال شهرداری آستارا پیوستند

    ۱۴۰۲-۰۵-۲۷ ۰۸:۵۵
  • مردم به هشدارها برای جلوگیری از تکثیر پشه آئدس در آستارا توجه کنند

    مردم به هشدارها برای جلوگیری از تکثیر پشه آئدس در آستارا توجه کنند

    ۱۴۰۲-۰۵-۲۵ ۱۶:۱۰
  • ایستگاه هواشناسی ساحلی آستارا راه‌اندازی می‌شود

    ایستگاه هواشناسی ساحلی آستارا راه‌اندازی می‌شود

    ۱۴۰۲-۰۵-۲۴

آستارا

آستارا

  • آسفالت چهار هکتار از خیابان‌های آستارا بهسازی شد

    آسفالت چهار هکتار از خیابان‌های آستارا بهسازی شد

    ۱۴۰۲-۰۵-۲۴ ۱۱:۴۷
  • فرماندار آستارا: همه مسئولان به حل مشکلات آموزش و پرورش کمک کنند

    فرماندار آستارا: همه مسئولان به حل مشکلات آموزش و پرورش کمک کنند

    ۱۴۰۲-۰۵-۲۳ ۲۱:۵۹
  • امام‌جمعه آستارا: ظرفیت‌های منطقه در راستای توسعه صنایع کوچک قرار گیرد

    امام‌جمعه آستارا: ظرفیت‌های منطقه در راستای توسعه صنایع کوچک قرار گیرد

    ۱۴۰۲-۰۵-۲۰ ۱۶:۰۶
  • بسیاری از پروژه‌های ورزشی راکد گیلان در دولت سیزدهم احیا شد

    بسیاری از پروژه‌های ورزشی راکد گیلان در دولت سیزدهم احیا شد

    ۱۴۰۲-۰۵-۲۰ ۰۰:۳۴
  • مشکلات حوزه آب و برق آستارا در حال برطرف شدن است

    مشکلات حوزه آب و برق آستارا در حال برطرف شدن است

    ۱۴۰۲-۰۵-۱۹ ۱۸:۵۶
  • حضور عوامل امدادی در طرح‌های سالم‌سازی و نقاط خطرآفرین ساحل آستارا الزامی است

    حضور عوامل امدادی در طرح‌های سالم‌سازی و نقاط خطرآفرین ساحل آستارا الزامی است

    ۱۴۰۲-۰۵-۱۸ ۱۸:۲۷
  • امام‌جمعه آستارا: راهپیمایی‌های اعتراضی نشانه فروپاشی رژیم صهیونیستی است

    امام‌جمعه آستارا: راهپیمایی‌های اعتراضی نشانه فروپاشی رژیم صهیونیستی است

    ۱۴۰۲-۰۵-۱۳ ۱۶:۰۸
  • پل اتومبیل‌رو  و بارانداز ریلی مرزی آستارا به‌زودی تکمیل می‌شود

    پل اتومبیل‌رو و بارانداز ریلی مرزی آستارا به‌زودی تکمیل می‌شود

    ۱۴۰۲-۰۵-۱۳ ۱۳:۱۳
  • افزون‌بر ۵۵ هزار نفر در آستارا از آموزش‌های فنی و حرفه‌ای برخوردار شدند

    افزون‌بر ۵۵ هزار نفر در آستارا از آموزش‌های فنی و حرفه‌ای برخوردار شدند

    ۱۴۰۲-۰۵-۱۳ ۰۸:۱۲
  • فرمانده سپاه گیلان: دشمن در پی جدایی نسل جوان از راه شهدا است

    فرمانده سپاه گیلان: دشمن در پی جدایی نسل جوان از راه شهدا است

    ۱۴۰۲-۰۵-۱۳ ۰۷:۰۰
  • "وحید بیاتلو" سرمربی تیم فوتبال شهرداری آستارا شد

    ۱۴۰۲-۰۵-۱۰ ۰۷:۳۹
  • کتاب

    کتاب "نبرد مقدس فرزندان روح‌الله"، بازخوانی خاطرات چهار رزمنده آستارایی

    ۱۴۰۲-۰۵-۰۹ ۰۹:۱۸
  • تردد در مبادی ورودی و خروجی استان اردبیل پنج درصد افزایش یافت

    تردد در مبادی ورودی و خروجی استان اردبیل پنج درصد افزایش یافت

    ۱۴۰۲-۰۵-۰۷ ۱۷:۳۳
  • فیلم | تعزیه ظهر عاشورا در آستارا

    فیلم | تعزیه ظهر عاشورا در آستارا

    ۱۴۰۲-۰۵-۰۷ ۰۲:۲۹
  • امام‌جمعه آستارا: برگزاری شکوهمند مراسم دینی نشانه پرهیزکاری و تقوا است

    امام‌جمعه آستارا: برگزاری شکوهمند مراسم دینی نشانه پرهیزکاری و تقوا است

    ۱۴۰۲-۰۵-۰۶ ۱۵:۱۳
  • فیلم | تکریم و معارفه فرمانداران آستارا

    فیلم | تکریم و معارفه فرمانداران آستارا

    ۱۴۰۲-۰۵-۰۵ ۱۵:۴۵
  • امام‌جمعه آستارا: دولت انقلابی خرابی‌های گذشته را جبران کند

    امام‌جمعه آستارا: دولت انقلابی خرابی‌های گذشته را جبران کند

    ۱۴۰۲-۰۵-۰۴ ۲۱:۰۹
  • ظرفیت‌های آستارا، آینده روشنی را برای منطقه رقم خواهد زد

    ظرفیت‌های آستارا، آینده روشنی را برای منطقه رقم خواهد زد

    ۱۴۰۲-۰۵-۰۴ ۱۶:۵۰
  • "محمدرضا شهاب‌زاده" سرپرست فرمانداری آستارا شد

    ۱۴۰۲-۰۵-۰۴ ۱۴:۳۷
  • ضرورت ارتقای زیرساخت‌های گمرکی آستارا قبل از فصل صادرات کشاورزی

    ضرورت ارتقای زیرساخت‌های گمرکی آستارا قبل از فصل صادرات کشاورزی

    ۱۴۰۲-۰۵-۰۲ ۱۴:۴۹
  • ۱۱۸ پروژه اولویت‌دار آستارا در حال اجرا است

    ۱۱۸ پروژه اولویت‌دار آستارا در حال اجرا است

    ۱۴۰۲-۰۵-۰۱ ۱۸:۵۲
  • مبادلات تجاری از پایانه مرزی ریلی آستارا در دولت سیزدهم افزایش یافت

    مبادلات تجاری از پایانه مرزی ریلی آستارا در دولت سیزدهم افزایش یافت

    ۱۴۰۲-۰۴-۳۱ ۱۴:۰۳
  • اهانت به قرآن کریم نقشه صهیونیست‌ها جهت ایجاد اختلاف بین ادیان است

    اهانت به قرآن کریم نقشه صهیونیست‌ها جهت ایجاد اختلاف بین ادیان است

    ۱۴۰۲-۰۴-۳۰ ۱۶:۲۷
  • پلمب یک واحد و تعزیر ۱۷ واحد مشاور املاک در آستارا

    پلمب یک واحد و تعزیر ۱۷ واحد مشاور املاک در آستارا

    ۱۴۰۲-۰۴-۲۸ ۲۱:۲۷
  • فیلم | باران تابستانی در غرب گیلان

    فیلم | باران تابستانی در غرب گیلان

    ۱۴۰۲-۰۴-۲۷ ۱۴:۰۹
  • روسای کمیسیون مشترک ایران و آذربایجان از محل احداث بارانداز ریلی پارس‌آباد بازدید می‌کنند

    روسای کمیسیون مشترک ایران و آذربایجان از محل احداث بارانداز ریلی پارس‌آباد بازدید می‌کنند

    ۱۴۰۲-۰۴-۲۷ ۰۹:۴۰
  • فیلم | نشست کمیسیون مشترک همکاری‌های اقتصادی ایران و آذربایجان در آستارا

    فیلم | نشست کمیسیون مشترک همکاری‌های اقتصادی ایران و آذربایجان در آستارا

    ۱۴۰۲-۰۴-۲۷ ۰۱:۳۷
  • مذاکرات خوبی در راستای توسعه روابط ایران و آذربایجان انجام شد

    مذاکرات خوبی در راستای توسعه روابط ایران و آذربایجان انجام شد

    ۱۴۰۲-۰۴-۲۶ ۲۰:۵۸
  • کمیسیون مشترک اقتصادی ایران و آذربایجان در آستارا آغازبه کار کرد

    کمیسیون مشترک اقتصادی ایران و آذربایجان در آستارا آغازبه کار کرد

    ۱۴۰۲-۰۴-۲۶ ۱۲:۱۰
  • معاون فرماندار آستارا: سرعت‌گیرها باید ساماندهی شوند

    معاون فرماندار آستارا: سرعت‌گیرها باید ساماندهی شوند

    ۱۴۰۲-۰۴-۲۵ ۱۵:۲۴

استارا

  • فیلم | پایان سفر دریایی پاروزن جانباز از بندر ترکمن تا بندر آستارا

    فیلم | پایان سفر دریایی پاروزن جانباز از بندر ترکمن تا بندر آستارا

    ۱۴۰۲-۰۴-۲۴ ۲۰:۵۰
  • تکمیل پروژه فاضلاب آستارا نیازمند ۱۵ هزار میلیارد ریال اعتبار است

    تکمیل پروژه فاضلاب آستارا نیازمند ۱۵ هزار میلیارد ریال اعتبار است

    ۱۴۰۲-۰۴-۲۴ ۱۴:۱۳
  • امام‌جمعه آستارا: برابر دشمن به پشتوانه مبانی فکری پربار باید حالت هجومی داشته باشیم

    امام‌جمعه آستارا: برابر دشمن به پشتوانه مبانی فکری پربار باید حالت هجومی داشته باشیم

    ۱۴۰۲-۰۴-۲۳ ۱۶:۱۴
  • نماینده آستارا: جلوی تحریف چشمه زلال عاشورا گرفته شود

    نماینده آستارا: جلوی تحریف چشمه زلال عاشورا گرفته شود

    ۱۴۰۲-۰۴-۲۲ ۱۵:۰۹
  • تعهد سال اول گیلان در طرح کاشت یک میلیارد اصله نهال محقق شد

    تعهد سال اول گیلان در طرح کاشت یک میلیارد اصله نهال محقق شد

    ۱۴۰۲-۰۴-۲۱ ۱۵:۱۶
  • برای استفاده از ظرفیت‌های مردمی در بحث مدیریت پسماند برنامه‌ریزی شود

    برای استفاده از ظرفیت‌های مردمی در بحث مدیریت پسماند برنامه‌ریزی شود

    ۱۴۰۲-۰۴-۲۱ ۱۳:۴۸
  • بیش از ۷۰۰ میلیارد ریال تسهیلات به حوزه حمایت از خانواده در آستارا پرداخت شد

    بیش از ۷۰۰ میلیارد ریال تسهیلات به حوزه حمایت از خانواده در آستارا پرداخت شد

    ۱۴۰۲-۰۴-۲۰ ۱۷:۱۶
  • تکریم خانواده معظم شهدا تجلیل ارزش‌های نظام اسلامی است

    تکریم خانواده معظم شهدا تجلیل ارزش‌های نظام اسلامی است

    ۱۴۰۲-۰۴-۲۰ ۱۵:۴۸
  • فرماندار آستارا: ظرفیت و حضور اثربخش هنرمندان در جامعه بیشتر استفاده شود

    فرماندار آستارا: ظرفیت و حضور اثربخش هنرمندان در جامعه بیشتر استفاده شود

    ۱۴۰۲-۰۴-۱۹ ۱۷:۱۲
  • هزار و ۵۸۳ تن کالای رسوبی در گیلان تعیین تکلیف شد

    هزار و ۵۸۳ تن کالای رسوبی در گیلان تعیین تکلیف شد

    ۱۴۰۲-۰۴-۱۸ ۰۸:۲۱
  • عضویت در پیمان شانگهای گامی مثبت در راستای سیاست خارجی نظام است

    عضویت در پیمان شانگهای گامی مثبت در راستای سیاست خارجی نظام است

    ۱۴۰۲-۰۴-۱۶ ۱۵:۲۴
  • فرماندار آستارا: دهیاران زمینه خدمات‌رسانی بیشتر به مردم را فراهم کنند

    فرماندار آستارا: دهیاران زمینه خدمات‌رسانی بیشتر به مردم را فراهم کنند

    ۱۴۰۲-۰۴-۱۴ ۱۹:۰۲
  • مدیرکل دیوان محاسبات گیلان: تامین اعتبار سه پروژه مهم آستارا پیگیری می‌شود

    مدیرکل دیوان محاسبات گیلان: تامین اعتبار سه پروژه مهم آستارا پیگیری می‌شود

    ۱۴۰۲-۰۴-۱۴ ۱۵:۴۱
  • بررسی تفاهم‌نامه ترانزیتی ایران، روسیه و جمهوری آذربایجان

    بررسی تفاهم‌نامه ترانزیتی ایران، روسیه و جمهوری آذربایجان

    ۱۴۰۲-۰۴-۱۳ ۱۹:۳۰
  • گردشگری دریایی بین بنادر گیلان فعال می‌شود

    گردشگری دریایی بین بنادر گیلان فعال می‌شود

    ۱۴۰۲-۰۴-۱۳ ۰۸:۴۵
  • تراز تجاری آستارا مثبت شد

    تراز تجاری آستارا مثبت شد

    ۱۴۰۲-۰۴-۱۲ ۱۲:۲۴
  • امام‌جمعه آستارا: ادعای دروغین حقوق بشر آمریکایی باید رسوا شود

    امام‌جمعه آستارا: ادعای دروغین حقوق بشر آمریکایی باید رسوا شود

    ۱۴۰۲-۰۴-۰۹ ۱۵:۲۳
  • مراسم دعای عرفه در مصلی آستارا برگزار شد

    مراسم دعای عرفه در مصلی آستارا برگزار شد

    ۱۴۰۲-۰۴-۰۷ ۲۲:۲۱
  • طرح تابستانه مهارت غنی‌سازی اوقات فراغت دانش‌آموزان در آستارا اجرا می‌شود

    طرح تابستانه مهارت غنی‌سازی اوقات فراغت دانش‌آموزان در آستارا اجرا می‌شود

    ۱۴۰۲-۰۴-۰۷ ۲۰:۵۵
  • مدیر شبکه بهداشت آستارا: مردم توصیه‌های پیشگیری از وبا را جدی بگیرند

    مدیر شبکه بهداشت آستارا: مردم توصیه‌های پیشگیری از وبا را جدی بگیرند

    ۱۴۰۲-۰۴-۰۵ ۱۶:۲۶
  • تعهد اشتغال آستارا یک‌هزار و ۲۰۴ نفر است

    تعهد اشتغال آستارا یک‌هزار و ۲۰۴ نفر است

    ۱۴۰۲-۰۴-۰۵ ۱۳:۳۲
  • اصناف و اتحادیه‌ها باید بازار را زیر نظارت هوشمند قرار دهند

    اصناف و اتحادیه‌ها باید بازار را زیر نظارت هوشمند قرار دهند

    ۱۴۰۲-۰۴-۰۴ ۱۵:۴۸
  • ۴۲ پایگاه غنی‌سازی اوقات فراغت در آستارا دایر می‌شود

    ۴۲ پایگاه غنی‌سازی اوقات فراغت در آستارا دایر می‌شود

    ۱۴۰۲-۰۴-۰۳ ۱۴:۳۲
  • ۱۰ نفر در استخر یکی از هتل‌های آستارا مسموم شدند

    ۱۰ نفر در استخر یکی از هتل‌های آستارا مسموم شدند

    ۱۴۰۲-۰۴-۰۲ ۱۹:۲۷
  • امام‌جمعه آستارا: خانواده‌ها برای جلوگیری از اعتیاد مراقب جوانان باشند

    امام‌جمعه آستارا: خانواده‌ها برای جلوگیری از اعتیاد مراقب جوانان باشند

    ۱۴۰۲-۰۴-۰۲ ۱۶:۲۲
  • پرونده‌های ورودی دادگستری آستارا به بیش از ۱۲ هزار فقره رسید

    پرونده‌های ورودی دادگستری آستارا به بیش از ۱۲ هزار فقره رسید

    ۱۴۰۲-۰۴-۰۲ ۱۵:۱۱
  • هیات کارشناسی روسیه برای پیگیری مباحث فنی راه‌آهن رشت–آستارا راهی ایران می‌شود

    هیات کارشناسی روسیه برای پیگیری مباحث فنی راه‌آهن رشت–آستارا راهی ایران می‌شود

    ۱۴۰۲-۰۴-۰۱ ۱۵:۲۰
  • آمار ولادت در آستارا بیش از ۱۱ درصد افزایش داشت

    آمار ولادت در آستارا بیش از ۱۱ درصد افزایش داشت

    ۱۴۰۲-۰۴-۰۱ ۱۴:۱۰
  • نخستین دانشکده پدافند غیرعامل کشور در گیلان راه‌اندازی می‌شود

    نخستین دانشکده پدافند غیرعامل کشور در گیلان راه‌اندازی می‌شود

    ۱۴۰۲-۰۳-۳۱ ۲۲:۱۴
  • اشتغال، مسکن و ازدواج مشکل اساسی جوانان آستارا است

    اشتغال، مسکن و ازدواج مشکل اساسی جوانان آستارا است

    ۱۴۰۲-۰۳-۳۰ ۱۴:۳۸

ایران

ورود

اتباع کشورهای زیر جهت ورود به ایران به روادید نیاز ندارند:

ترکیه، مالزی، سوریه، گرجستان، آذربایجان، ونزوئلا، نیکاراگوئه، بولیوی، اکوادور.

طبق آخرین دستور وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی ایران کلیه ی اتباع خارجی بجز اتباع امریکا، اسراییل، کلمبیا، افغانستان، پاکستان، سومالی می توانند روادید خود را در بدو ورود به ایران (مرزهای هوایی و زمینی) دریافت نمایند.

ساده ترین روش اخذ روادید برای ایران روادید توریستی با اعتبار ۱۷ روزه می‌باشد. تمام اتباع خارجی (به جز دارندگان گذرنامه اسراییلی) می‌توانند از طریق آژانس‌های مسافرتی مورد تایید ایران درخواست روادید نمایند. وزارت امور خارجه ایران اجازه نمی‌دهد که دارندگان گذرنامه آمریکا برای سفر به ایران به طور مستقل اقدام نمایند. شهروندان ایالات متحده باید در قالب تورهای مسافرتی و طبق برنامه دقیق تور اقدام به مسافرت به ایران را نمایند و رعایت برنامه دقیق تور برای آنها اجباری می‌باشد.

Travel Warningمحدودیت های روادید: مسافرانی که جزو شهروندان اسرائیل باشند و یا در گذرنامه آنها روادید ورود به اسرائیل وجود داشته باشد، حق ورود به ایران را ندارند.

برای درخواست و دریافت روادید شما باید به یک آژانس مسافرتی تایید شده و مجوز دار از وزارت امور خارجه ایران مراجعه نمایید. این آژانسها پس از دریافت اطلاعات شخصی شما، آنها را به وزارت امور خارجه ایران ارسال می‌نمایند. روادید شما پس از تایید توسط وزارت امور خارجه ایران و به یکی از کنسولگری‌های مجاز در نزدیکترین شهر فاکس خواهد شد نماینده آژانس مسافرتی شماره مجوز روادید شما را دریافت کرده و به اطلاع شما خواهد رسانید و مراحل بعدی یعنی اخذ خود روادید توسط شما با مراجعه به کنسولگری انجام خواهد شد.

بسته به ملیت درخواست کننده روادید ممکن است نیاز به انگشت نگاری در یکی از کنسولگری‌های ایران در کشور خودتان باشد. انگشت نگاری برای دارندگان گذرنامه آمریکایی و انگلیسی در زمان ورود به ایران انجام می‌گیرد.

هوایی

فرودگاه بین‌المللی امام خمینی تهران

اکثر شرکت‌های هواپیمایی بین‌المللی از طریق فرودگاه بین‌المللی امام خمینی که در ۳۷ کیلومتری جنوب غرب تهران واقع شده است به ایران پرواز می‌کنند و بیش از ۷۰ فرودگاه بین‌المللی دیگری که در شهرهای شیراز، مشهد، اصفهان و تبریز واقع شده است پروازهای شرکت‌های هواپیمایی جهان را پذیرا هستند که مقاصد بین‌المللی مختلفی در جهان را به ایران متصل می‌کنند.

هواپیمایی امارات برای بسیاری از شهرهای ایران، از جمله تهران، شیراز، اصفهان، کرمان، لار، مشهد، تبریز، جزیره کیش، بندر عباس، بوشهر، زاهدان، کرمانشاه، چابهار برنامه ریزی کرده است. پرواز به ایران توسط ایرلاین‌هایی مانند: هواپیمایی هما، هواپیمایی آسمان، هواپیمایی ماهان هواپیمایی آتا و دیگر شرکت‌های ایرانی انجام می‌شود. قیمت بلیط هواپیما برای ایران نسبتا ارزان می‌باشد و از ۱۰۰ الی ۲۵۰ دلار و بسته به زمان رزرو و نوع بلیط متغییر است.

شرکت‌های هواپیمایی ایران ایر و ماهان ایر عمده شهرهای اروپایی و برخی شهرهای آسیایی و خاورمیانه را به تهران پایتخت ایران متصل می‌کنند. شرکت‌های هواپیمایی اروپایی که در تهران به زمین می‌نشینند شامل لوفت هانزا، کی ال ام، آلایتالیا، خطوط هوایی ترکیه، هواپیمایی اتریش، Aeroflot می‌باشند. خطوط هوایی عربستان سعودی، هواپیمایی قطر، امارات، و اتحاد نیز شرکت‌هایی هستند که به ایران پرواز می‌کنند؛ بنابراین پیدا کردن یک پرواز مناسب به ایران نباید برای مسافران سخت باشد.

فرودگاه دبی در امارات متحده عربی، فرودگاه منامه در قطر و فرودگاه آتا تورک استانبول در ترکیه پلی بین ایران و کل جهان محسوب می‌شوند.

'لیست فرودگاه‌های بین‌المللی ایران:

  • فرودگاه بین المللی آبادان
  • فرودگاه بین‌المللی امام خمینی تهران
  • فرودگاه بین‌المللی مهرآباد تهران
  • فرودگاه بین‌المللی شهید مدنی تبریز
  • فرودگاه بین‌المللی شهید هاشمی‌نژاد مشهد
  • فرورگاه بین‌المللی اهواز (اهواز)
  • فرودگاه بین‌المللی بندرعباس (بندرعباس)
  • فرودگاه بین‌المللی شهید بهشتی (اصفهان)
  • فرودگاه بین‌المللی سردارجنگل (رشت)
  • فرودگاه بین‌المللی کیش (کیش)
  • فرودگاه بین‌المللی شهید دستغیب (شیراز)
  • فرودگاه بین‌المللی گرگان (گرگان)

با قطار

ترکیه

در هفته یک قطار مسیر بین وان، تبریز و تهران را طی می‌کند.

افغانستان

راه‌آهن مشهد-هرات در دست ساخت است.

پاکستان

خط کویته-زاهدان شما را به ایران می‌آورد.

جمهوری آذربایجان

سرویس نخجوان-تبریز شهر نخجوان را به تبریز متصل می‌کند و از مرز جلفا گذر می‌کند.

زمینی

از طریق ارمنستان

  • نودوز: واقع شده در روستا نودوز از توابع شهرستان جلفا در استان آذربایجان شرقی می‌باشد که در مجاورت رودخانه ارس واقع شده است. پل نوردوز، شاهراه تردد مسافر به ارمنستان می‌باشد.

از طریق جمهوری آذربایجان

  • آستارا: در شمالی ترین نقطه استان گیلان واقع شده است که در آن سوی مرز به شهری به نام آستارای آذربایجان همجوار می‌باشد و یکی از اصلی ترین مسیرهای تردد مسافر به ایران می‌باشد.
  • بیله سوار: شهر مرزی بین ایران و جمهوری آذربایجان است که در شمال شرق استان اردبیل واقع شده است. بیله سوار در نوع خود یکی از دروازه‌های ورودی شهروندان آذربایجانی به ایران به شمار می‌رود

از طریق جمهوری خودمختار نخجوان

  • جلفا: یکی از شهرهای شهرستان جلفا در استان آذربایجان شرقی می‌باشد و مرز بین ایران و جمهوری خودمختار نخجوان محسوب می‌شود.
  • پلدشت: از توابع استان آذربایجان غربی است. گمرک پلدشت البته به بزرگی دیگر گمرک‌های مرز ایران وآذربایجان نیست. در پنج‌ماهه نخست سال ۹۱ در حدود ۷۰ هزارنفر از گمرک پلدشت تردد کرده‌اند.

از طریق ترکیه:

  • بازرگان: در شمال استان آذربایجان غربی، از توابع شهرستان ماکو به شمار می‌رود؛ و یکی از پرترددترین دروازه‌های مرزی ایران از طریق کشور ترکیه به حساب می‌آید.
  • سرو: از شهرهای شهرستان ارومیه به شمار می‌رود و در غرب استان آذربایجان غربی جهت تردد به کشور ترکیه واقع شده است.
  • رازی: یکی از دروازه‌های زمینی متفاوت ایران است. رازی از توابع شهرستان خوی، موقعیتی شمالی تر از مرز سرو و جنوبی تر از مرز بازرگان دارد. مرز رازی از جهتی نزدیک ترین مسیر زمینی به ترکیه به شمار می‌رود. این گمرک به دلیل خروج خط آهن از آن اهمیت یافته است.

از طریق عراق

  • مرز خسروی: واقع در شهرستان قصر شیرین، یکی از شهرستان‌های استان کرمانشاه بود. البته در قصر شیرین، دروازه مرزی دیگری هم وجود دارد، پرویزخان که تردد زائران عتبات عالیات از آن ممنوع است، چرا که استفاده از آن صرفا به منظور تردد مسافرانی صورت می‌گیرد که قصد سفر به اقلیم کردستان عراق را دارند.
  • مزرعه تمرچین: از توابع شهرستان پیرانشهر، یکی از شهرستان‌های آذربایجان غربی از جمله دیگر دروازه‌های مرزی ایران و عراق به شمار می‌رود.
  • مرز مهران: در استان ایلام قرار دارد و به سبب نزدیکی به شهرهای مذهبی عراق و امنیت مسیر منتهی به اماکن مذهبی در کشور عراق، یکی از مهم ترین مرزها برای تردد مسافرانی است که قصد زیارت عتبات عالیات را دارند. البته ذکر این نکته ضروری است که تردد انفرادی از مرز مهران امکان‌پذیر نیست و تنها کاروان‌های دارای مجوز از سازمان حج و زیارت قادر به تردد از این مرز هستند.
  • باشماق: مرزی است که مابین کردستان ایران و سلیمانیه عراق واقع شده است. باشماق در ۱۵ کیلومتری مریوان و از مناطق این شهرستان به شمار می‌رود. باشماق از جمله مرزهایی است که مدت‌ها پیش از رسمیت یافتن به عنوان یک مرز غیر رسمی به فعالیت می پرداخته و منطقه‌ای مهم برای جابه جایی کالا بوده است. اینک باشماق علاوه بر اهمیت اقتصادی، اهمیت گردشگری یافته و به یکی از مرزهای پرتردد تبدیل شده است.
  • شلمچه یکی از روستاهای شهرستان خرمشهر در جنوب غربی ایران است که البته همنامی نیز در آن سوی مرزها دارد. در سال‌های اخیر تبدیل به یکی از دروازه‌های مرزی ایران شده است و حجم قابل توجهی از زائران عتبات از آن تردد می‌کنند. البته تردد زائران به صورت انفرادی از مرز شلمچه ممنوع است.

از طریق پاکستان

  • میرجاوه: اصلی ترین دروازه ایران در مرز پاکستان است. این شهر کوچک در ۷۵ کیلومتری جنوب خاوری زاهدان و در میانه محدوده مرزی استان سیستان و بلوچستان واقع شده است.
  • مرز کوهک: دیگر دروازه مرزی، مرز کوهک، از توابع شهرستان سراوان در استان سیستان و بلوچستان است. این دروازه مرزی به منظور ترانزیت کالا و بهبود وضعیت معیشتی مردم منطقه تاسیس شده است. به طور کلی دروازه‌های مرزی استان سیستان و بلوچستان دروازه‌های تازه تاسیس می‌باشند.

از طریق افغانستان

  • میلک: گذرگاه مرزی میلک که از روستاهای شهرستان هیرمند، از توابع استان سیستان و بلوچستان بوده و در ۴۵ کیلومتری زابل واقع شده است، یکی از دروازه‌های مرزی ایران و افغانستان به حساب می‌آید. میلک در مجاورت ولایت نیمروز افغانستان واقع شده و در سال ۹۱ مسیر تردد چیزی در حدود ۱۵هزار مسافر بوده است.
  • دوغارون: از توابع تایباد در استان خراسان رضوی است. مهم ترین کریدور مرزی با افغانستان را باید دوغارون دانست. فاصله آن با تایباد ۱۵ کیلومتر و با هرات ۱۳۵ کیلومتر است.

از طریق ترکمنستان

  • سرخس: در شمال خاوری ایران واقع است. مرز سرخس، با فروپاشی شوروی و احداث پل رودخانه تجن ایجاد شد؛ و بخشی از اهمیت آن هم به نزدیکی اش به افغانستان بازمی گردد. سرخس در ابتدا نقش مرز ریلی را ایفا می‌کرد و بعدها به عنوان مرزی برای تردد کامیون‌ها نیز در نظر گرفته شد. سرخس ۱۸۶ کیلومتر با مشهد فاصله دارد.
  • باجگیران: دیگر مرز ایران و ترکمنستان، از توابع شهرستان قوچان در خراسان رضوی است.
  • لطف آباد: واقع در شهرستان درگز نیز از توابع خراسان رضوی است. فاصله لطف آباد با عشق آباد در مقایسه با فاصله لطف آباد تا مشهد نزدیک تر است.

گشتن

با اتوبوس

اتوبوس پرمصرف ترین وسیله تردد مخصوصا بین شهرهای ایران محسوب می‌شود که البته هزینه پایین، یکی از مزایای آن به شمار می‌آید. بجز تعطیلات نوروز و برای مسافرت فوری با اتوبوس به شهرهای داخلی ایران از مبدا شهرهای بزرگ نیازی نیست که از پیش بلیت تهیه کنید اما در روزهایی که ایرانی ها در تعطیلات هستند باید از قبل بلیط تهیه کرد. برای تهیه ی بلیط می توان خرید اینترنتی داشت و یا حضورا نسبت به دریافت بلیط اقدام نمود.اتوبوس های داخلی ایران خصوصا از مبدا شهرهای بزرگ معمولا نو و تمیز می باشند.برخی شرکت های مسافربری ممکن است خدماتی مثل غذا ، آبمیوه و بیسکویت به مسافران ارائه کنند.

با مترو

سفر با مترو همواره یکی از راه‌های مناسب طی کردن مسیرها در کلانشهرهای شلوغ و پر ترافیک بوده است. در ایران مترو در شهرهای تهران ، مشهد ، کرج ، اصفهان ، تبریز و شیراز وجود دارد.

متروی تهران دارای ۵ خط اصلی است که از شرق به غرب تهران متصل است. بلیت‌های مترو در دو نوع بلیت اعتباری و تک سفره و دو سفره موجود است. تابلوهای راهنما در طول مسیرها مسافرین را راهنمایی می‌کنند. در صورت نیاز می‌توانید خط مترو را عوض کنید تا به مقصد خود برسید. در ساعاتی از روز ممکن است واگن‌های مترو بسیار شلوغ باشد و مجبور شوید سر پا بایستید.

با تاکسی

در ایران تاکسی‌ها به دو دسته تقسیم می‌شوند:

تاکسی‌های خیابانی و تاکسی‌هایی که در موسساتی به نام آژانس کار می‌کنند. تفاوت آنها در این است که در آژانس فقظ خود مسافر و آشنایانش می‌توانند سوار شوند ولی در تاکسی‌های خیابانی چنین نیست.

در ایران توصیه می‌شود بیشتر از تاکسی‌های سیار که با نام تاکسی بی سیم شناخته می‌شوند استفاده کنید. شماره تلفن آن‌ها ۱۳۳ می‌باشد.

در داخل شهرها به ویژه شهرهای بزرگ تاکسی‌های خیابانی در مسیرهای مشخصی فعالیت می‌کنند و ایستگاه دارند، البته در هنگام گذر از مسیر نیز ممکن است مسافر سوار کنند. معمولا تا ماشین پر نشود راننده حرکت نمی‌کند مگر اینکه تاکسی را دربستی گرفته باشید. مدل ماشین‌های تاکسی در گذشته بیشتر پیکان بود اما امروزه بیشتر پژو ۴۰۵، پراید، سمند، الخ است. تاکسی‌ها معمولا در هر یک از شهرهای ایران رنگ خاصی دارند ولی به طور کلی پلاک تاکسی‌ها زردرنگ است.

با ماشین

به دلیل خطرات رانندگی در جاده، توصیه می‌شود در صورت رانندگی در ایران، مسائل ایمنی را کاملا رعایت کنید تا سفری آسوده و بی خطر داشته باشید. سعی کنید برای رسیدن به مقصد از جاده‌های اصلی عبور کنید.

برای کمک به حادثه دیدگان، پایگاه‌های اورژانس هوایی برای پوشش امدادی ۱۵۰ هزار کیلومتر راه روستایی و فرعی و مناطق صعب العبور ساخته شده است. تلفن خدمات اورژانس در ایران ۱۱۵ است که به صورت رایگان به حادثه دیدگان خدمات می دهند.

کسی مجاز نیست حیوان خانگی خود را سوار ماشینش کند هر چند بسیاری از افراد این کار را انجام می‌دهند.

در روزهای برفی زمستان برای گذر از استان‌های کوهستانی حتما زنجیر چرخ ببندید. در روزهای بارانی با احتیاط رانندگی کنید و از سرعت خود بکاهید.

در هنگام گذر از بزرگراه‌ها بایستی عوارض بپردازید که قیمت آن برای کامیون، سواری و اتوبوس، الخ متفاوت است.

در ایران داشتن بیمه نامه برای اتومبیل و بستن کمربند ایمنی برای کلیه ی سرنشینان الزامی می باشد.رانندگی در حال مستی و خوردن و آشامیدن و کشیدن سیگار ممنوع است.

با قطار

  • ایستگاه راه آهن (تهران)
  • ایستگاه راه آهن (ساری)
  • ایستگاه راه آهن (اصفهان)
  • ایستگاه راه آهن (اراک)
  • ایستگاه راه آهن (تبریز)
  • ایستگاه راه آهن (کاشان)
  • ایستگاه راه آهن (مشهد)
  • ایستگاه راه آهن (قم)
  • ایستگاه راه آهن (ملایر)
  • ایستگاه راه آهن (اهواز)

سخن گفتن

پارسی یک زبان هندوآریایی است و زبان ملی و رسمی ایران می‌باشد. اگرچه پارسی را با الفبای تغییر یافتۀ عربی می‌نویسند اما این دو زبان هیچ ارتباطی با هم ندارند با این حال وام‌واژه‌های بسیاری از عربی در پارسی دیده می‌شوند.

توانایی به خواندن اعداد پارسی برای مسافران خارجی بسیار می‌تواند مفید باشد.

دیدن

شهرهای باستانی

  • تخت جمشید: یا (پارسه، پرسپولیس، پرسه پلیس، هزارستون، صدستون و یا چهل منار) نام یکی از شهرهای باستانی ایران است که طی سالیان پیوسته، پایتخت باشکوه و تشریفاتی پادشاهی ایران در زمان امپراتوری هخامنشیان بوده‌است. در این شهر باستانی کاخی به نام تخت جمشید وجود دارد که در دوران زمامداری داریوش بزرگ، خشایارشا و اردشیر اول بنا شده‌است و به مدت حدود ۲۰۰ سال آباد بوده است. در نخستین روز سال نو گروه‌های زیادی از کشورهای گوناگون به نمایندگی از ساتراپی‌ها یا استانداری‌ها با پیشکش‌هایی متنوع در تخت جمشید جمع می‌شدند و هدایای خود را به شاه پیشکش می‌کردند.

تخت جمشید - مرودشت - فارس

  • شوش
  • هگمتانه
  • شهر سوخته
  • شهر تاریخی هفت گنبد

موزه‌ها

  • موزه دانشکده افسری. هسته مرکزی موزه را مجموعه سلاح های ناصرالدین شاه قاجار در موزه همایونی مشتمل بر سلاح های اهدائی سران کشورها به شاهان قاجار تشکیل می داد. این موزه جهت بازدید مقامات داخلی و سران کشورهای خارجی و آشنا کردن نسل جدید با نحوه ساخت و تزیینات ابزار و وسایل جنگی کاربرد داشت.این موضوع در زمان حکومت پهلوی با اضافه کردن سلاح ها و سایر وسایل اهدایی به شاهان قاجار ادامه یافت و در سال ۱۳۴۰ هجری شمسی در حکومت محمد رضا شاه به صورت موزه نظامی در دانشکده افسری سابق،دانشکده افسری امام علی فعلی برپا گردید .
  • موزه پارس. عمارتی در باغ نظر شیراز معروف به عمارت کلاه فرنگی وجود دارد که درزمان کریم خان زند برای اقامت مهمانان و سفرای خارجی احداث گردید.این مکان در سال ۱۳۱۵ به موزه تبدیل شد. عمارت این موزه یک تالار مزکزی گنبد دار و چهار شاه نشین جانبی دارد و نمای آن با کاشیکاری و مقرنس کاری بی نظیر مزین گردیده است.اشیای به نمایش درآمده در این موزه اغلب کتب خطی نفیس و اشیای سفالی و فلزی است.
  • موزه مردم شناسی تهران. این موزه با مجموعه ای از اشیاء که از مساجد و تکایا و هدایای مردم بود کار خود را آغاز کرد.مساحت زیربنای آن ۲۶۰۰ متر و در دو طبقه طراحی شده و شیوه معماری آن تلفیقی از معماری ایران و یونان است. محل موزه از سال ۱۳۱۶ تا ۱۳۴۶ در خیابان بوعلی (ارامنه سابق) قرار داشت که در سال ۱۳۴۷ زیر نظر اداره کل موزه ها به کاخ ابیض در مجموعه کاخ گلستان منتقل و با اعزام گروههایی به نقاط گوناگون کشور برای گردآوری فرهنگ عامه و مردم نگاری به کار مردم شناسی به معنای خاص آن پرداخت.
  • موزه تخت جمشید. این بنا از یک تالار اصلی دارای ۱۲ ستون و ۲ تالار جنبی و ۱ ایوان هشت ستونی تشکیل شده است. در سال ۱۳۱۱ هیئتی به سرپرستی پرفسور هرتسفلد در حین کاوش های باستان شناسی این بنا را به عنوان محلی برای نگهداری اشیای یافته شده در تخت جمشید در نظر گرفتند. این موزه دارای تالارهای مجلل و ایوانی است که به حیاط منتهی می شود.ایوان شمالی که داخل موزه است از سنگ هایی یک پارچه به ارتفاع ۲۰/۸ متر و عرض ۲۰/۱ متر و وزن تقریبی ۷۰ تن تشکیل یافته و کف آن ترکیبی از ریگ و آهک آغشته به رنگ سرخ است. یکی از مهمترین دلایل اهمییت این بنا تزیینات آن است.
  • موزه ایران باستان، خیابان امام خمینی – ابتدای خیابان ۳۰ تیر. موزه ایران باستان با زیربنای ۲۷۴۴ مترمربع نخستین موزه ملی ایران و موزه مادر است. ساخت این بنا زیر نظر آندره گودار در سال ۱۳۱۴ ه.ش آغاز شد و در سال ۱۳۱۶ گشایش یافت. در طبقه اول این موزه آثار پیش از تاریخ و تمدن و هنر ایرانی از هزاره ششم پیش از میلاد و نیز کتیبه های سنگی ، آثار سفالی، زیلوها و لوح های گلی ، نقوش برجسته ، مجسمه های فلزی و سنگی ، تابوتهای سفالی و سفال لعاب دار، یادگار عهد هخامنشیان، پارت‌ها، اشکانیان ، سلوکی‌ها و ساسانیان به نمایش گذاشته شده است. از مشهورترین آثار این بخش ، پلکان تخت جمشید ، مجسمه سردار اشکانی ، جام طلایی هخامنشی و قطعه ای سرامیک از کاخ آپادانای شوش با نقش سرباز پارتی است. طبقه دوم موزه به آثار دوره اسلامی اختصاص دارد و در آن آثار هنری ، نسخه های خطی ، سکه های دوره های مختلف ، نقاشی و قطعاتی پارچه و فرش بازمانده و از دورترین دوران حفظ می شود. این موزه دارای تاسیسات جنبی شامل تالار سخنرانی ، تالار نمایش ، کتابخانه و … است .
  • موزه ملی مَلِک. این بنا خانه شخصی حاج آقا ملک (ملک التجار) یکی از تجار معروف مشهد است که در دوران قاجار ساخته شده است و اکنون وابسته به آستان قدس رضوی می باشد.این عمارت از دو بخش اندرونی و بیرونی تشکیل شده است .آثار موجود در موزه شامل کتب خطی نفیس و آثار و اشیایی از خود صاحبخانه مانند انواع قالی پشمی و ابریشمی مربوط به دوره قاجاریه ، سکه های طلا و نقره مربوط به دوره هخامنشی تا قاجاریه ، میز و صندلی چوبی و قلمدان و تابلوهایی از دوره صفویه تا قاجاریه ، تمبر و... به نمایش گذاشته است .در سال ۱۳۱۶ این عمارت به صورت رسمی تبدیل به موزه گشت. این موزه در میدان امام خمینی – باغ ملی – جنب وزارت خارجه واقع می باشد.
  • موزه بوعلی در آرامگاه بوعلی سینا:

این موزه در سال ۱۳۲۰ درمحل سابق با الهام از معماری گنبد قابوس و دشت گرگان احداث شد.موزه درون محوطه مقبره قرار دارد.آثار به نمایش درآمده در این موزه شامل آثار باستانی و کتب بوعلی سینا است که متعلق به هزاره اول پیش از میلاد و اشیای نقره ای متعلق به ساسانی و .... می باشد.

  • موزه آرامگاه حضرت معصومه:

یکی از قدیمی ترین موزه های مرتبط با بقاع متبرکه محسوب می شود که در آبان ماه سال ۱۳۱۴ هجری شمسی در محوطه داخلی حرم مطهر و محل فعلی مسجد شیخ مطهری تاسیس گردید.فعالیت این موزه تا حدود دی ماه سال ۱۳۵۳ ادامه یافت و از آن تاریخ تا سال ۱۳۶۱ به دلایل فعالیت متعدد(از جمله لزوم گسترش فضای جانبی موزه و احداث ساختمان فعلی،فعالیت موزه متوقف شد .ساختمان کنونی موزه که در میدان آستانه واقع است بعداز پیروزی انقلاب اسلامی در فروردین ماه ۱۳۶۱ با مساحتی حدود ۵۰۰ متر مربع احداث شد و درسال ۱۳۷۱ زیرزمین موزه نیز به مجموعه افزوده و مساحت موزه به یک هزار متر مربع افزایش یافت.

اشیای ارائه شده در آن اغلب قرآن های نفیس خطی و وسایل قدیمی مربوط به عصر نعمت ا... جوشقانی است که توسط شاهان صفوی وقف گردیده است.موزه شامل دو تالار بزرگ با تزیینات کاشی است .

  • موزه استان قدس رضوی:

اولین موزه درآستان قدس رضوی در سال ۱۳۲۴ هجری شمسی در ساختمانی به مساحت ۱۰۲۴ متر مربع در صحن امام خمینی بنا گردید.این موزه به مدت چهل سال تمام تنها موزه آستان قدس رضوی بوده است.پس از انقلاب اسلامی تعداد و وسعت موزه های آستان قدس به شدت گسترش یافت.

تاریخ تاسیس موزه حرم مطهر شاهچراغ به سال ۱۳۴۴ هجری شمسی بر می گردد.در آن سال با توجه به آثار و اشیاء موجود،موزه ای هرچند کوچک در زاویه ای ازحرم مطهر ایجاد گردید.اما این فضا قابلیت های لازم را برای ارائه آثار وتماشای علاقمندان نداشت.اهمییت حفظ آثار و ارائه متناسب مواریث فرهنگی باعث شد بازنگری دقیقی به امکانات موجود شود.موزه اکنون در فضایی به وسعت هفتصد متر مربع با بهره مندی از شاخصه های موزه ای در ضلع جنوبی صحن مطهر قرار دارد.

شهر ری و آستان مقدس آن تا سال ۱۳۷۳ فاقد موزه ای منظم و واجد شرایط اصولی بوده است و مجموعه آثار نفیس موجود در خزانه نگهداری می شد.در بهمن ماه سال ۱۳۷۳ با توجه به اهمیت تاریخی شهر ری،سالنی در صحن باغ توتی واقع در ضلع غربی مرقد شریف حضرت عبدالعظیم الحسنی علیه السلام جهت عرضه آثار اختصاص یافت.در سال ۱۳۷۵ شمسی با اجرای طرح توسعه حرم مطهر موزه به طور موقت به ساختمان دیگری در مجموعه آستان انتقال یافت.در سال ۱۳۷۸ پس از تکمیل ساختمان فعلی موزه در ضلع جنوب شرقی و در مجاورت مصلای بزرگ ری،به وسعت ۳۰۰۰ متر مربع در ۳ طبقه به این محل انتقال داده شد و پس از اتمام مراحل سرانجام در هشتم آبان ماه سال ۱۳۸۱ موزه آستان مقدس بازگشایی شد.

  • موزه جانور شناسی و حشره شناسی کشور:

در سال ۱۳۰۷ هجری شمسی اولین موزه جانور شناسی و حشره شناسی کشور به همت دکتر جلال افشار در بنگاه دفع آفات تاسیس شد.در سال ۱۳۲۴ پس از الحاق دانشکده کشاورزی ،موزه نیز به دانشگاه منتقل شد.اکنون این موزه با وسعت دو هزار مترمربع در سه طبقه از نظر ساختار علمی یکی از موزه های باارزش کشور است.

دکتر صدرالدین شریفی از شاگردان دکتر افشار پس ازبازگشت به شهر خود در دانشسرای کشاورزی شیراز مشغول به کار شد و با کمک دانشجویان از آفات و جانوران اطراف محل کار خود موزه ای شامل یک سالن بزرگ و چهار اتاق راه اندازی کرد که در آن زمان بسیار مورد توجه قرار گرفت.وی پس از استخدام در دانشگاه شیراز به دلیل عدم پذیرش دانشگاه برای همکاری،موزه را به مدت ۱۸ سال به طور خصوصی در ساختمان استیجاری اداره کرد.سرانجام با نظر مساعد رئیس وقت دانشگاه در روز پانزدهم اسفند ۱۳۵۳ نمونه های این موزه تاریخ طبیعی خصوصی به دانشگاه منتقل و در یک محوطه کوچک متشکل از ۵ دهنه مغازه در طبقه همکف در خیابان پوستچی شیراز جمعا به مساحت ۲۰۰ متر مربع به وجود آمد.سپس ساختمان استیجاری پنج طبقه ای که دو سالن بزرگ ۳۷۶ متری و ۱۰ اتاق داشت در اختیار موزه قرار گرفت و سرانجام در اسفندماه ۱۳۵۹ موزه به ساختمان اصلی که بدین منظور ساخته شد با مساحت ۲۶۰۰ متر مربع زیربنا و ۱۰۰ هزار متر زمین در اطراف آن،منتقل شد.

  • موزه تاریخ طبیعی همدان:

موزه تاریخ طبیعی درهمدان سال ۱۳۵۱ به همت جعفر محمد علی زاده و چند تن از دبیران دبیرستان و اساتید دانشگاه در سالن کوچک و محدود در گوشه ای از دبیرستان موسوم به پهلوی آن زمان گذاشته شده است.این موزه هم اینک در چند تالار مجهز با وسعت دو هزار متر مربع به چند فضای مناسب برای مطالعه ،سالن سخنرانی و کتابخانه تخصصی در دانشکده کشاورزی دانشگاه بوعلی سینا مجهز است.

در سال های اخیر توجه به ایجاد موزه های فناوری افزایش یافته است. در این راستا وزارت نیرو در سال ۱۳۷۴ موزه صنعت برق ایران را که موزه ای تاریخی، صنعتی و آموزشی است با مساحتی بالغ بر ۴۵۰۰ متر مربع درجای اصلی یکی از قدیمی ترین نیروگاههای کشور ساخت. در این گنجینه اشیاء و اسناد قدیمی مربوط به صنعت برق از حدود ۱۲۰ سال پیش تاکنون به همراه پیشرفت های این صنعت طوری نمایش داده شده است که روند تکامل صنعت برق را نشان می دهد.

  • موزه ارتباطات (موزه پست و مخابرات). در سال ۱۳۱۱ هجری شمسی نخستین موزه پستی و تلگرافی با الگوبرداری از موزه های تخصصی اروپایی تاسیس و در آن کلیه اشیاء،آلات و ادوات پستی و تلگرافی جمع آوری و نگهداری گردید. محل این موزه قسمتی از ساختمان وزارت پست و تلگراف (تلگرافخانه) واقع در ضلع جنوبی میدان توپخانه سابق مقابل عمارت شهرداری قرار داشت که در حال حاضر تخریب گردیده است.
  • موزه پرفسور حسابی، خیابان تجریش – خیابان مقصودبیک. اندک زمانی پس از مرگ دکتر حسابی ، ریاضیدان مشهور دنیای علم در سال ۱۳۷۲ خانه او تبدیل به موزه ای شد که درآن وسایل شخصی ، مدارک علمی و تحصیلی ،نشانها و تقدیر نامه ها و عکسهای قدیمی و متن نطقها و نوشته ها ، از جمله تحقیقات مربوط به بی نهایت بودن ذرات در آن به نمایش گذاشته شده است .
  • موزه جواهرات ملی. پیشینه جواهرات ملی ایران به عصر صفویه بر می گردد که پایه گنجینه دولت یعنی مجموعه ای جدا از اموال شخصی پادشاه گذاشته شد و کارشناسانی مأمور خرید، ارزیابی و حفظ گوهرها و تزئینات کمیابی شدند که گاه شهرت جهانی داشت . پس از مرگ نادرشاه این مجموعه در دویست و پنجاه سال گذشته تغییر چندانی نکرده و از گنجینه هایی است که در عین پربها بودن نمی توان قیمتی برای آن قائل شد . این موزه در خیابان فردوسی – روبروی سفارت آلمان واقع می باشد .
  • تماشاگه پول، تهران، پارک ارم. این مجموعه که شامل ۱۴۰۰ سکه و ۷۵۰ قطعه اسکناس و تعداد تقریبی ۲۰۰ قطعه اشیاء موزه ای غیر از سکه و اسکناس می باشد .
  • تماشاگه تاریخ، خیابان ولیعصر – بالاتر از بلوار میرداماد – جنب خیابان قبادیان. آثار به نمایش گذاشته شده در این گنجینه به تاریخ معاصر ایران ( ۲۰۰ سال اخیر ) اختصاص دارد و شامل ظروف وسایل شخصی ناصرالدین شاه تابلوهای کمال الملک و … است.
  • موزه آثار صنعتی. این موزه دربردارنده آثار نقاشی و مجسمه علی اکبر صنعتی می‌باشد.
  • میدان بهارستان – جنب مدرسه شهید مطهری. این موزه آثار هنری و تاریخی از قبیل استاد خطی تاریخی و تابلوهای نقاشی را جهت بازدید عموم ارائه نموده است .
  • موزه های هنرهای معاصر، خیابان کارگر شمالی – جنب پارک لاله. آثار هنری از قبیل نقاشی ، مجسمه ، عکس ، خط ، کتابهای هنری و صنایع دستی در این موزه به معرض تماشای عموم گذاشته شده است.
  • موزه خانه صبا، میدان بهارستان – خیابان ظهیرالاسلام. این موزه هنری ، وسایل موسیقی و اسباب و لوازم شخصی استاد ابوالحسن صبا موسیقیدان مشهور ایرانی را ارائه نموده است . این موزه در واقع می باشد .
  • موزه هنرهای ملی. یکی ازمراکز نمایش هنر ایرانی موزه هنرهای ملی است . این مرکز هنر ایران را با آن ویژگی خاص به نمایش گذارده است . از ویژگیهای این موزه می توان به مینیاتورهایی به سبک قرن دهم که در قرن اخیر نقاشی شده اند تابلوهای عرضه کننده چند هنر شامل نقاشی ، تذهیب و تشعیر و قالبسازی و خاتم کاری و منبت کاری در کنار همدیگر اشاره نمود .
  • موزه ایران (رضا عباسی)، خیابان دکتر شریعتی – نرسیده به پل سید خندان. این موزه در بزرگداشت یکی از نگارگران عصر صفویه نامگذاری شده است . هدف از تشکیل آن گردآوری ، پاس داشتن ، مطالعه کردن و شناساندن دستمایه های به یادگار مانده از هنرمندان چیره دست این مرز و بوم می باشد که به روی عموم شیفتگان هنر و فرهنگ والای ایران گشوده است . آثار این موزه از دوره ماقبل تاریخ تا قرن ۱۳ هجری را در بر می گیرد .این موزه در واقع می باشد .
  • موزه هنرهای تزیینی ایران. این موزه در سال ۱۳۳۸ بنا نهاده شده است . اکثر اشیاء جمع آوری شده مربوط به سده دهم تا چهاردهم هجری قمری می باشد . ساختمان موزه چهارطبقه می باشد که هر طبقه آثار خاصی را شامل می شود . طبقه همکف نمایشگاه دائمی آثار موزه ای کاخ مرمر شامل منبت ، معرق و خاتم کاری می باشد . طبقه اول بافته ها و دوخته های سنتی ایران و سوزن دوزی را در معرض دید قرار داده است . طبقه دوم پنج پخش مجزا دارد : بخش خاتم ، بخش منبت ،بخش لاکی ، بخش فلز و بخش شیشه و طبقه سوم که انواع نقاشی ها و مینیاتورها را به نمایش گذاشته است .
  • موزه فرش ایران، خیابان کارگر شمالی – تقاطع دکتر فاطمی.
  • موزه سبز (کاخ شهوند). موزه سبز در حقیقت خانه رضا خان است که در سال ۱۳۰۶ ه.ش در بالای بلندترین نقطه سعدآباد ساخته شده است . این موزه از نظر ارزشهای اصیل معماری حائز اهمیت است رعایت اصول معماری سنتی با گچ بری ها آینه کاری‌ها و … که کلاٌ توسط اساتید هنرمند ایرانی به انجام رسیده است این بنا را از نظر معماری با سایر کاخ های موجود در این ناحیه متمایز می کند .

آثار موجود در این موزه عبارت است از قالی های نفیس و کلیه اشیاء کاخ از جمله مبل ظروف چینی و لوسترهای متنوع که در بین سالهای ۵۳ و ۵۴ از اروپا وارد شده است .

  • موزه مردم شناسی، میدان ۱۵ خرداد داخل محوطه کاخ گلستان. موزه مردم شناسی که در سال ۱۳۱۴ بنیاد گردید شامل آثار مربوط به مردم شهرستانهای مختلف ایران در دوره قاجاریه و معاصر می باشد .
  • کاخ موزه تاریخ طبیعی. این کاخ موزه که در مجموعه سعد آباد واقع شده است و مجموعه کم نظیری از حیوانات و جانداران سرزمینهای مختلف جهان را در خود جای داده است . این موزه در میدان هفت تیر ابتدای خیابان قائم مقام واقع می باشد .
  • موزه صنعت برق، خیابان شهدا خیابان پیروزی خیابان شهید افروز. در این موزه هر نمونه ای از ابزار و لوازم برقی و برق رسانی از عهد مظفرالدین شاه تا امروز که درکشور موجود بوده به تماشای اهل علوم و علاقمندان گذاشته شده است .
  • کاخ موزه هنرهای زیبا. کاخ موزه هنرهای زیبا که تابلوهای گرانبها و نفیس نقاشی را به نمایش گذارده است در مجموعه سعد آباد واقع شده است .
  • کاخ موزه نظامی. در این کاخ موزه ابزار و ادوات و تن پوشهای جنگلی مربوط به ادوار مختلف تاریخی ایران به نمایش گذارده شده است این کاخ موزه نیز در مجموعه سعدآباد جای گرفته است .
  • موزه آزادی. این مجموعه در داخل برج آزادی واقع شده و در آن اشیاء مختلفی از دوره های قبل از میلاد هخامنشی اشکانی ساسانی و دوره های اسلامی از قبیل اشیاء سفالین ظروف مفروغین تابلوهای نقاشی و فرش به نمایش گذارده شده است .
  • مجموعه هرباریوم، خیابان تابناک جنب دانشگاه شهید بهشتی. این مجموعه که وابسته به وزارت کشاورزی است مجموعه ای ازگیاهان حشرات و جانوران را گرد آورده و محل مناسبی جهت بازدید و مطالعه علاقمندان و محققین فراهم نموده است.
  • موزه گیاهان دارویی، دانشگاه تهران، دانشکده داروسازی. این موزه علمی وابسته به دانشکده داروسازی دانشگاه تهران می باشد که گیاهان مختلف دارویی را جهت بازدید محققین و علاقمندان و دانشجویان ارائه نموده است.
  • گنجینه رئیس علی دلواری، خیابان جمهوری خیابان سی تیر. این گنجینه درساختمانی که دراواخر سده سیزدهم ه.ق بنا شده قرار دارد و آثاری از سفال و آبگینه درآن به نمایش گذاشته شده است
  • گنجینه ملی ایران، خیابان امام خمینی – جنب خیابان سی تیر. اشیاء باستانی متعلق به هزاره های قبل از میلاد و آثار دوره تاریخی در این گنجینه به نمایش گذاشته شده است.
  • گنجینه مینیاتور آبکار، خیابان ولیعصر خیابان زعفرانیه خیابان شهید طاهری کاخ سعدآباد. در این گنجینه مجموعه ای از نقاشی مینیاتورهای استاد کلارا آبکار به نمایش گذاشته شده است
  • گنجینه نقاشی پشت شیشه، تقاطع خیابان هدایت و تنکابن. مجموعه تابلوهای نقاشی پشت شیشه در این گنجینه به نمایش گذاشته شده است
  • گنجینه ملی آب ایران، گنجینه ملی آب ایران به منظور حفظ احیاء و معرفی میراث گذشتگان این مرز و بوم در صنعت آب اعم از استحصال انتقال توزیع و بهره برداری تاسیس شده است .. خیابان ولی عصر زعفرانیه شهید فلاحی
  • عکاسخانه شهر، شیراز، میدان بهار. شاید هنوز عکاسان که سرشان را زیر پارچه ای که روی دوربین قرار داشت پنهان می کردند مشغول به کار باشند همچنین نمونه های سالم از دوربین های دستی کداک و آگفا که تنها در آفتاب عکس می گرفت احتمالاٌ هنوز در جاهایی در گوشه انبار اشیای متروک خاک می خورد .
  • گنجینه فرهنگ و مردم، چهارراه قصر- ابتدای خیابان شهید بهشتی. این موزه در سال ۱۳۴۷ شروع به جمع آوری نمونه هایی از لباس های محلی ایران و کتب خطی نموده است
  • گنجینه شهدا، خیابان طالقانی جنب خیابان فرصت. در این گنجینه وسائل آثار شخصی و به جای مانده از شهدا و آثاری که مرتبط با فرهنگ ایثار و شهادت است به نمایش گذاشته شده است
  • گنجینه علوم دانشگاه تهران. ر این گنجینه جانوران تاکسیدرمی شده و گیاهان خشک نگهداری می شوند این گنجینه مخصوص دانش آموزان و دانشجویان است . این موزه در خیابان انقلاب اسلامی دانشگاه تهران واقع شده است .
  • گنجینه زمین شناسی. دراین گنجینه انواع سنگواره ها به نمایش گذاشته شده است مکان استقرار این موزه درخیابان آزادی می باشد
  • گنجینه سکه، تهران، خیابان امام خمینی. سکه های ادوار مختلف در این گنجینه به نمایش گذاشته شده است
  • گنجینه ۱۳ آبان. در این گنجینه آثار استاد صنعتی و مجسمه و طراحی به نمایش گذاشته شده است این موزه در خیابان امام خمینی واقع شده است .
  • گنجینه سینما، خیابان لاله زار کوچه پیرنیا. در این گنجینه عکس ها اسناد و وسایل و تجهیزات قدیمی سینما از شخصیت های سینمایی نظیر دوبلورها و فیلم سازان پشت صحنه فیلم های بزرگ پوسترها و …. به نمایش گذاشته شده است .
  • گنجینه خط و کتاب میرعماد، خیابان ولی عصر. مجموعه ای ازسیرخوشنویسی درایران به نمایش گذاشته شده است
  • گنجینه دوران اسلامی، تهران، خیابان امام خمینی. این موزه درآثار ادوار مختلف اسلامی به نمایش گذاشته شده است
  • گنجینه ریاست جمهوری، تهران، خیابان فلسطین. هدایایی که به ریاست جمهور تقدیم شده است در این گنجینه قرار دارد
  • موزه نیروی هوایی. یکی از قدیمترین موزه ها موزه نیروی هوایی می باشد . این موزه در خیابان پیروزی خیابان پنجم نیرو هوایی واقع است
  • گنجینه بهزاد، خیابان زعفرانیه، خیابان شهید طاهری، کاخ سعدآباد. این موزه مربوط به آثار استاد حسین بهزاد میباشد آثار این هنرمند با دو سبک قدیم و جدید در این مکان به نمایش گذارده شده است
  • موزه تاریخ طبیعی، میدان هفت تیر ابتدای خیابان قائم مقام فراهانی. این موزه بغیر از جمعه ها باز می باشد .. حیوانات تاسیدرمی شده در این موزه به نمایش گذاشته شده است
  • شهرک سینمایی. دسترسی به استودیوی شهرک مانند که بتوان صحنه های مربوط به خیابانها معابر و دیگر جاهای عمومی را برای کنترل دقیق بر حرکات اشخاص و تنظیم عناصر صحنه در آنها بازسازی کرد از لوازم اصلی صنعت سینماست . در محوطه ای ۴۵۰۰۰ متری در جاده مخصوص کرج که در سال ۱۳۵۹ آماده بهره برداری شد امکان بازسازی تهران در نیم قرن پیش و اماکنی بسیار قدیمی تر و حتی باستانی فراهم آمده است.

آثار تاریخی

  • برج‌طغرل:برج طغرل سازه‌ای سر به فلک کشیده است که شکوه خود را طی گذشت ۷۰۰ سال حفظ کرده است. برجی شبیه ساعت که می‌توان از روی تابش آفتاب روی کنگره‌های آن، زمان را تشخیص داد. برج طغرل همان ساعت آفتابی عظیم تهران است. در شرق آرامگاه ابن بابویه در شهرری، این برج به‌جامانده از دوران سلجوقی با ۲۰ متر ارتفاع و ۴۸ متر مساحت با اسکلتی خشتی و آجری خودنمایی می‌کند، اما جالب‌بودن و زیبایی این معماری نه‌تنها به خاطر داشتن ساعت بلکه جنس به کاررفته در آن است. ملات به کاررفته در برج از زاج، خاک و سفیده تخم‌مرغ است. این ارگ علاوه بر استحکامش، هنر معماری گذشته را نیز نشان می‌دهد. برج طغرل در همین نزدیکی‌هاست، اما صدافسوس که یکی از مکان‌های ناشناخته تهران به‌شمار می‌رود.
  • ارگ بم
  • معبد چغازنبیل
  • تپه باستانی هگمتانه
  • ارگ کریمخان: ارگ کریمخان در مرکز شهر شیراز قرار دارد؛ ارگی که در دوران زندیه ساخته شد و پایگاه نظامی برای زندیان بود، اما بعدها در زمان سلسله پهلوی به زندان تبدیل شد. بهترین معمارها، ارگ کریمخانی را با بهترین مصالحی که از خارج از کشور تهیه می‌شد، ساختند و حالا این ارگ زیباترین یادگار آن دوران برای تاریخ دوستانی است که به آن سر می‌زنند.

فهرست استان‌ها

  • استان آذربایجان شرقی
  • استان آذربایجان غربی
  • استان اردبیل
  • استان اصفهان
  • استان البرز
  • استان ایلام
  • استان بوشهر
  • استان تهران
  • استان چهارمحال و بختیاری
  • استان خراسان جنوبی
  • استان خراسان رضوی
  • استان خراسان شمالی
  • استان خوزستان
  • استان زنجان
  • استان سمنان
  • استان سیستان و بلوچستان
  • استان فارس
  • استان قزوین
  • استان قم
  • استان کردستان
  • استان کرمان
  • استان کرمانشاه
  • استان کهکیلویه و بویراحمد
  • استان گلستان
  • استان گیلان
  • استان لرستان
  • استان مرکزی
  • استان هرمزگان
  • استان همدان
  • استان یزد

مناطق

به ترتیب ناحیه، استان، شهرستان، بخش و شهر، ناحیه‌های جغرافیایی ایران را تشکیل می‌دهند.

سیستان و بلوچستان
منطقه‌ای در جنوب شرقی ایران که همان استان سیستان و بلوچستان است.

منطقهٔ خزری ایران
به منطقهٔ حاشیه دریای خزر(کاسپین) گفته می‌شود که آب و هوای معتدلی دارد.

مرکز ایران

خراسان

خلیج فارس

آذربایجان ایران

غرب ایران

شهرها

در زیر فهرست ۱۱ شهر دیدنی و پرجمعیت ایران آمده‌اند:

قله دماوند با ارتفاع ۵٫۶۱۰ متر - شمال تهران

  • تهران: پایتخت ایران و بزرگ‌ترین و پرجمعیت‌ترین شهر ایران
  • مشهد: یکی از بزرگترین شهرهای ایران و محل دفن علی ابن موسی الرضا (امام هشتم شیعیان)
  • اصفهان: یا اِسپَهان شهری باستانی در مرکز ایران که به آن لقب نصف جهان داده‌اند.
  • شیراز: شهر باستانی ایران و از مراکز مهم توریستی کشور
  • تبریز: یکی از زیباترین شهرهای تاریخی ایران دارای یک بازار بزرگ قدیمی.
  • کرمان: از باستانی ترین مناطق فلات ایران
  • همدان: یکی از قدیمی‌ترین شهرهای ایران و از کهن‌ترین شهرهای جهان
  • اهواز: شهر کارون و نخل با چند پل بزرگ بسیار زیبا در مسیر پالایشگاه های نفت
  • بندرعباس: مهمترین و بزرگترین بندر ایران در کنار خلیج فارس
  • شهرکرد: شهرکرد با بیشترین ارتفاع نسبت به شهرهای ایران به بام ایران معروف است.
  • اراک یکی از شهرهای صنعتی ایران

سایر مقاصد

  • تخت جمشید در استان پارس
  • تاق بستان در کرمانشاه
  • جزیره کیش
  • جزیره قشم
  • پارک ملی گلستان
  • دیزین پیست اسکی دیزین
  • سنگ نبشته ی بیستون، بزرگ ترین سنگ نوشته ی جهان
  • پارک جنگلی تاق بستان، مجموعه نقش برجسته‌های ساسانی، شکارگاه خسرو پرویز که به دلیل امکانات تفریحی و آثار تاریخی یکی از پرگردش ترین مناطق کرمانشاه است
  • پرستش گاه (نیایش گاه) آناهیتا در کنگاور که جایی برای نیایش آب که یکی از چهار عنصر مقدس و مورد احترام ایرانیان باستان بوده [۱]
  • بلوار تاق‌بستان، به درازای 4 کیلومتر یکی از پرگذرترین خیابان‌ها و اصلی‌ترین مسیرهای حمل و نقل شهر
  • تکیه معاون‌الملک در کرمانشاه، از آثار زیبا و باشکوه قاجاریان
  • بازار کرمانشاه، بزرگ ترین بازار سرپوشیده ی خاورمیانه
  • غار پرآو کرمانشاه بزرگ ترین غار عمودی دنیا، اورست غارهای جهان
  • موزه پارینه‌سنگی زاگرس در کرمانشاه موزه‌ای تخصصی در زمینه پیشاتاریخ شامل مجموعه‌ای از ابزارهای سنگی و استخوان‌های انسان از دوره‌های پارینه سنگی در ایران و کشورهای دیگر است که در ردیف موزه‌های تخصصی جهان قرار دارد

آنچه باید بدانید

مردم

مردم ایران به عنوان مردمی صمیمی و میهمان نواز و صلح جو مشهور هستند. در ایران مذهب شیعه به عنوان مذهب غالب که شاخه‌ای از دین اسلام می باشد بین مردم مرسوم است. قبل از آن ایران دارای یک دین بود که زرتشت نامیده می‌شد. رعایت حجاب برای همه زنان (فارغ از دین و مذهبشان) اجباری است. زمان ملاقات و سلام دادن اکثر زنان مایل نیستند (طبق توصیه های مذهبی) با مردان غریبه دست بدهند و درصورتی که زمان احوال پرسی، خانمی برای دست دادن پیشقدم نشد، بهتر است با آنها دست ندهید. با توجه به وابستگی های سیاسی و مذهبی و حتی قومیتی بهتر است در ایران در مورد مذهب و سیاست و قومیت با آنها صحبت نشود. ایرانیان در مورد تاریخ و نژاد و قدمت کشورشان داوطلبانه و با اشتیاق صحبت می کنند و به تاریخ و نژاد ایران افتخار می کنند. در ایران، مذهب رسمی بیشتر مردم مسلمان شیعه است و رتبه های بعدی متعلق به مسلمان اهل سنت، مسیحی (ارامنه و آشوریان)، یهودی و زرتشتی میباشد. پیروان این ادیان با یکدیگر همزیستی مسالمت آمیزی دارند. قانون اساسی، بی دین بودن یا پیروی از سایر ادیان را به رسمیت نمی شناسد.

تاریخ

ایران کشوری با تاریخی کهن است که تاریخ‌آن به چندهزار سال پیش باز می‌گردد و آثار به جا مانده از دوره‌های تاریخی گوناگون را می‌توان در جای‌جای کشور دید.

برج شهیاد میدان آزادی تهران

فرهنگ

ایران کشوری پهناور است و فرهنگ‌ ها نژاد و زبان‌ های گوناگونی از دیرباز با هم زیسته‌‌اند که در عین یگانه بودن، زیبایی‌ های ویژه خود را نیز دارند. از همین‌ رو، سفر به هر بخشی از ایران تجربه‌ ای متفاوت و تازه است.

مسجد امام اصفهان

آب‌وهوا

این کشور دارای آب و هوای گوناگون در نقاط مختلف می‌باشد. آب و هوا در غرب و شمال غرب سرد و کوهستانی است و در شمال معتدل و خزری است و مرکز نیز کویری، گرم و خشک است.

طبیعت

ایران از رشته‌کوه‌های ناهموار؛ بیابان‌ها و کوه‌ها در مناطق مرکزی؛ و جلگه‌های کوچک ناپیوسته در کناره‌های دو ساحل (کاسپین و خلیج فارس و دریای عمان) تشکیل شده است. بلندترین نقطه ایران، دماوند است با ارتفاع ۵٬۶۱۰ متر.

در مرکز ایران دو بیابان گسترده وجود دارد. یکی از این بیابان‌ها دشت لوت است. دشت لوت عمدتاً با سنگ و شن پوشیده شده است. بیابان دیگر دشت کویر است که بیشتر از نمک پوشیده شده است. این دو بیابان لم یزرع و خالی از سکنه هستند. رشته‌کوه‌های زاگرس از مرز ارمنستان شروع می‌شود و از جنوب غربی تا خلیج فارس و از جهت شرقی تا بلوچستان امتداد می‌یابد. زاگرس بسیار صعب است و دسترسی به آن سخت است و بیشتر جمعیت ساکن در آن، بجز چوپانان نیستند. رشته‌کوه البرز باریک‌تر از زاگرس است، در امتداد سواحل دریای کاسپین تا مرزهای خراسان از جهت شرقی امتداد می‌یابد. تقریباً ۱۱ درصد ایران پوشش جنگلی دارد که عمده آن در منطقه کاسپین است. در جنگل‌های ایران، درخت‌های پهن برگ خزان‌پذیر یافت می‌شود که بیشتر بلوط، راش، نرمدار، نارون سرخ، گردو، زبان گنجشک و ممرز است و علاوه بر آن درختان پهن برگ همیشه سبز نیز وجود دارد. در ایران بوته‌های خاردار و سرخس فراوان است. نوار باریک کناره دریای کاسپین بر خلاف سایر مناطق، دارای خاک جنگلی غنی قهوه‌ای رنگ است.

تقویم

اولین روز هفته در ایران روز شنبه می‌باشد و آخرین روز هفته روز جمعه است که روز جمعه به عنوان روز تعطیل پایان هفته می‌باشد.

تقویم هجری خورشیدی

تقویم رسمی در ایران تقویم هجری خورشیدی می‌باشد. در تقویم هجری شمسی یا گاه‌شماری هجری خورشیدی آغاز سال خورشیدی برابراست با نخستین روز بهار که این تقویم از ۱۱ فروردین سال ۱۳۰۴ به عنوان گاه‌شمار رسمی کشور اعلام شده است.

تعطیلات رسمی در ایران بر اساس تقویم هجری خورشیدی به شرح زیر می‌باشد:

  • ۱ فروردین (عید نوروز).
  • ۲ فروردین (عید نوروز).
  • ۳ فروردین (عید نوروز).
  • ۴ فروردین (عید نوروز).
  • ۱۲ فروردین (روز جمهوری اسلامی).
  • ۱۳ فروردین (سیزده‌به‌در - روز طبیعت).
  • ۱۴ خرداد (روز درگذشت امام خمینی).
  • ۱۵ خرداد (قیام ۱۵ خرداد).
  • ۲۲ بهمن (پیروزی انقلاب اسلامی سال ۵۷).
  • ۲۹ اسفند (روز ملی شدن صنعت نفت).

تقویم هجری قمری

تقویم هجری قمری، تقویمی براساس چرخش ماه است که توسط مسلمانان و نیز در بسیاری از کشورهای اسلامی به عنوان سالنمای مذهبی یا در مواردی سالنمای مدنی استفاده می‌شود. در ایران نیز به عنوان تقویم دوم و بیشتر برای محاسبه مناسبتهای مذهبی استفاده می‌شود. وقایع و رویدادهایی که بر اساس تقویم هجری قمری محاسبه می‌شوند هر ساله با فاصله ۱۰ روزه نسبت به تقویم هجری خورشیدی در حال حرکت می‌باشند به عنوان مثال در صورتی که مناسبت مذهبی اربعین طبق تاریخ هجری خورشیدی در سال ۱۳۹۳ خورشیدی روز ۲۲ آذر ماه باشد در سال ۱۳۹۴ به روز ۱۲ آذر ماه منتقل خواهد شد. برخی از تعطیلات رسمی در ایران بر اساس تقویم هجری قمری محاسبه شده و در ابتدای هر سال به همراه تقویم هجری خورشیدی ارایه می‌شود.

تعطیلات رسمی در ایران بر اساس تقویم هجری قمری به شرح زیر می‌باشد:

  • ۹ محرم (تاسوعا).
  • ۱۰ محرم (عاشورا).
  • ۲۰ صفر (اربعین).
  • ۲۸ صفر (در گذشت حضرت محمد و امام حسن مجتبی).
  • ۲۹ یا ۳۰ صفر (درگذشت امام علی بن موسی الرضا).
  • ۱۷ ربیع‌الاول (تولد حضرت محمد و امام جعفر صادق).
  • ۳ جمادی‌الثانی (درگذشت حضرت فاطمه الزهرا).
  • ۱۳ رجب (تولد حضرت علی بن ابی طالب).
  • ۲۷ رجب (مبعث).
  • ۱۵ شعبان (تولد حضرت حجت بن الحسن).
  • ۲۱ رمضان (درگذشت حضرت علی بن ابی طالب).
  • ۱ شوال (عید فطر).
  • ۲ شوال (عید فطر).
  • ۲۵ شوال (درگذشت امام جعفر صادق).
  • ۱۰ ذیحجه (عید قربان).
  • ۱۸ ذیحجه (عید غدیر).

ایران

هنر و طراحی

مقالهٔ اصلی: هنر ایرانی

جام زرین یافت شده در مارلیک، از عصر آهن که در موزه متروپولیتن نیویورک نگهداری می‌شود.

نقاشی تالار آینه در کاخ گلستان؛ اثر کمال‌الملک، نقاش ایرانی در دوران قاجاریان

از هزارهٔ چهارم تا هزارهٔ دوم پیش از میلاد، هنر در ایران، بیشتر شامل عناصری از باورهای دینی می‌شده‌است. ظروف منقش و کنده‌کاری‌هایی همانند آنچه که در کورانگون و نقش رستم صورت گرفته، از بازماندگان آثار هنری آن دوران هستند. در اواخر هزارهٔ سوم و در هزارهٔ دوم، صنعت برنز در ایران، با مهارت بالا و استادی دنبال شد. در این دوران، سفال‌سازی ظریف گردید و نقوش جاندارانی بر آنان گذارده شد. مجسمه‌هایی نیز در تورنگ‌تپه یافت شده‌اند که احتمال دارد، ساخت مردم همین دوران باشند.[۲۳۹] در کاخ‌های هخامنشی، با همکاری تمام کشور، تلاش شده‌است که تصویری از آن دوران نمایش یابد و هنرهای بسیاری در ساخت آنان به کار رفته‌است؛ سنگ‌نگاره‌ها و کنده‌کاری‌ها، جزئیات رنگی، روکش‌های طلا و برنز و نقوش روی اشیاء درونی ساختمان‌ها، بخشی از هنر هخامنشی هستند که تاکنون حفظ شده‌اند.[۲۳۹] پس از هنر پارت‌ها که تحت تأثیر هنر یونانی بود، هنر ساسانیان، تمدن ایرانی را بار دیگر زنده کرد. هنر ساسانی، از فرهنگ‌های دیگر هم اثر گرفت اما اساساً ایرانی بود؛ از رویدادهای مهم در این دوران، این بود که معماری طاق‌دار در ساختمان‌ها رواج یافت.[۲۳۹]

به شکل کلی، فرهنگ اسلامی در ایران، مکتب‌های بومی قدرتمندی از هنرهای تجسمی را توسعه نداد. اما موارد استثنایی نیز وجود دارد؛ یکی از این موارد مهم، گسترش نگارگری ایرانی در مکتب‌هایی چون مکتب شیراز و اصفهان است. با این حال، نگارگری ایرانی، در اواخر دوران صفوی، رو به انقراض رفت. اما هنرهایی چون خوش‌نویسی ایرانی، تذهیب، بافندگی، سفال ایرانی و فلزکاری ادامه یافتند. نقاشی و مجسمه‌سازی کلاسیک غربی در اواخر سده ۱۹ میلادی وارد ایران و با مضامین ایرانی تطبیق داده‌شدند. گرایش به اسلامی‌سازی پس از انقلاب ۱۳۵۷، هنرهای تجسمی را محدود کرد اما این هنرها همچنان از طریق نمایشگاه‌ها و اخیراً از طریق دسترسی به اینترنت، در حال پیشرفت هستند.[۲۲۱]

نوگرایی، در هنر ایران، قدرت گرفته‌است و مهم‌ترین تحول در نوگرایی هنری در این کشور، حاصل تغییرات اجتماعی انجام شده توسط رضاشاه پهلوی است. حدوداً در میان سال‌های ۱۳۲۸ تا ۱۳۵۸، هنر نوین در ایران رشد قابل توجهی کرد و بسیاری از هنرمندان نامی معاصر این کشور، در آن دوران رشد و شکوفایی داشتند.[۲۴۰] روزنامه گاردین اعلام داشته‌است که آثار موزه هنرهای معاصر تهران، بزرگ‌ترین گنجینهٔ هنر مدرن، در بیرون از آمریکا و اروپای غربی است. در دوران شاهنشاهی پهلوی، گالری‌های خصوصی راه افتادند و وزارت فرهنگ و هنر نیز جشنواره‌های سالیانه‌ای را برگزار می‌کرد.[۲۴۱] جشن هنر شیراز از همان دوران آغازینش با توجه به ابتکار گماشتگی و گوناگونی برنامه‌هایش در میان جشنواره‌های موسیقی بین‌المللی موجود، برجسته بود.[۲۴۲]

معماری

مقالهٔ اصلی: معماری ایرانی

برج آزادی از معمار حسین امانت؛ معماری آن، تلفیقی از معماری هخامنشی، ساسانی و اسلامی است.[۲۴۳]

معماری ایرانی دارای دانش بومی و پیشینه‌ای طولانی است و در طول تاریخ، همواره به عنوان عالی‌ترین بخش هنر ایران، شناخته شده‌است. این معماری در دوره‌های هخامنشیان، پارت‌ها و ساسانیان برتر بوده‌است و در دوران اسلامی نیز برتری خود را حفظ کرد.[۲۴۴] فرهنگ باستانی ایران، از سبک معماری عمیقی برخوردار است. ایلامی‌ها، هخامنشیان، هلنیستی‌ها و دیگر سلسله‌های پیش از اسلام، آثار سنگی برجسته‌ای را از عظمت معماری خود، به جای گذاشتند. چغازنبیل و پارسه از این آثار هستند و هر دو در سال ۱۹۷۹ میلادی، به عنوان میراث جهانی یونسکو شناخته شدند. مجموعه‌آثار رهبانی ارامنه ایران در سال ۲۰۰۸ م، به عنوان میراث جهانی یونسکو ثبت شد؛ معماری این مجموعه، نمایانگر ترکیبی از فرهنگ‌های بیزانس، پارسی و ارمنی است. از آغاز دوران اسلامی، دستاوردهای معماری سلسله‌های سلجوقی، ایلخانی و صفوی، منحصراً قابل توجه است. در این دوران، شهرهایی در ایران، نظیر نیشابور، اصفهان و شیراز در بین شهرهای بزرگ جهان اسلام قرار گرفتند و شمار بالای مساجد، مدرسه‌های اسلامی، زیارتگاه‌ها و کاخ‌های آن‌ها، یک سبک معماری ایرانی را شکل داد که در مجموعهٔ بزرگتر اسلامی قرار داشت.[۲۲۱]

در دوران شاهنشاهی پهلوی، دو نوع معماری در ایران، توسعه داده شد؛ نخستین نوع، تقلیدی از سبک معماری غربی بود که ارتباط کمی با اقلیم این کشور داشت و دومین نوع، تلاشی در جهت احیای معماری بومی ایرانی بود. به تدریج، مسئولان ایرانی از تقلید کورکورانه از غرب، دلسرد شدند و به پشتیبانی از سبک‌های بومی ایرانی که برای رفع نیازهای نوین، اصلاح شده بودند، پرداختند. از برجسته‌ترین نمونه‌های معماری این دوران، برج آزادی است.[۲۲۱] همچنین دو دورهٔ برجستهٔ نفوذ معماری غربی در ایران وجود دارد که نخستین آن در دوران قاجار بود. در دورهٔ دوم نیز که کلاً در دوران پهلوی رخ داد، کل معماری ایران دگرگون شد و ساختمان‌هایی با عنوان و کارکرد غربی در این کشور، متداول شدند.[۲۴۵] در گفتگوی سال ۱۳۹۷ خبرگزاری مهر و امیر منصوری، پژوهشگر معماری، این خبرگزاری به اهمیت ندادن مسئولان جمهوری اسلامی به برقراری پیوندی میان معماری و هویت تاریخی ایران اشاره داشت و اعلام کرد که یک سردرگمی در زمینهٔ معماری ایجاد شده‌است.[۲۴۶]

ادبیات و فلسفه

مقاله‌های اصلی: تاریخ ادبیات فارسی، فلسفه در ایران، و اساطیر ایران

آرامگاه فردوسی، شاعر حماسه‌سرای ایرانی و سرایندهٔ شاهنامه، در طوس

کهن‌ترین سنت ادبی ملی ایران، از زبان اوستایی، زبان مقدس نوشتار اوستا است که از متون افسانه‌ای و مذهبی زرتشتی و آیین‌های کهن ایرانی تشکیل شده‌است؛ پیشینهٔ آن به دوران پیش از هخامنشیان می‌رسد.[۲۴۷] ادبیات ایران، از بخش‌های معرف فرهنگ ایرانی است. استادان بزرگ زبان فارسی، همانند فردوسی، حافظ، نظامی گنجوی، جامی و مولوی، هنوز الهام‌بخش نویسندگان ایرانی هستند. ادبیات فارسی در سده‌های نوزده و بیست میلادی، عمیقاً تحت تأثیر روش‌های ادبی و فلسفی غربی قرار گرفت؛ اما همچنان، یک رسانهٔ چالاک برای فرهنگ ایرانی ماند. این ادبیات، چه به صورت نثر و چه در نظم، به عنوان ابزاری برای نقل درون‌نگری فرهنگی، مخالفت سیاسی و اعتراضات شخصی نویسندگان با نفوذ ایرانی همچون صادق هدایت، جلال آل احمد و صادق چوبک و سرایندگانی چون احمد شاملو و فروغ فرخزاد خدمت کرده‌است. پس از انقلاب ۱۳۵۷، شمار قابل توجهی از نویسندگان ایرانی به تبعید درآمدند و بخش اعظم آثار برتر ادبیات فارسی، در خارج از این کشور، نوشته و منتشر شد. با این حال، در دوران پس از انقلاب ۱۳۵۷، ادبیات جدید حقوق زنان، توسط نویسندگانی چون شهرنوش پارسی‌پور و منیرو روانی‌پور متولد شده‌است.[۲۲۱]

آگاهی کنونی از اساطیر ایران از منابع گوناگونی به دست آمده‌است که مهم‌ترین آنان، اوستا است.[۲۴۸] ادبیات پهلوی شامل شروح دینی، الهام، ادبیات اندرزی، ادبیات حماسی، شعر و نوشتار با اهمیت تاریخی می‌شود؛ در برخی از نوشتار این ادبیات، اساطیر و باورهای اوستایی حفظ شده‌است. بندهشن و دینکرد نیز آگاهی‌رسان‌های مهم دیگری از باورها و اساطیر کهن ایران هستند. پس از آغاز دوران اسلامی در ایران نیز اثر ادبی مهمی از افسانه‌ها و اساطیر ایرانی تهیه شد؛ این اثر، شاهنامه نام دارد و فردوسی آن را پدیدآورده است. در شاهنامه، تاریخ ایران از ابتدا تا ورود اسلام، با شعر، بازسازی شد و اسطوره‌ها همانند رویدادهای تاریخی تعبیر شده‌اند. در بسیاری از داستان‌های شاهنامه، مفهوم نبرد میان نیک و بد نهفته‌است.[۲۴۸] اساطیر ایران باستان، شامل نبردهای کیهانی، مفاهیم انتزاعی، شخصیت‌های دینی، قهرمانان افسانه‌ای، موجودات افسانه‌ای، نمونه‌های شاهی و افراد دلیر می‌شده‌است که پیوندی مستقیم با باورهای دوران باستان داشته‌اند.[۲۴۹] رستم (نام‌آورترین پهلوان شاهنامه)، اسفندیار، افراسیاب، کاوه آهنگر، سهراب، سیاوش و فریدون از معروف‌ترین پهلوان‌های شاهنامه هستند.[۲۵۰] فارسی، نخستین زبان در تمدن مسلمان بود که انحصار عربی در نوشتن را شکست. نثر فارسی نیز گنجینه‌ای از روایت‌ها را شامل می‌شود. نخستین شاعر برجستهٔ فارسی که رودکی بود، کلیله و دمنه را نیز به نظم درآورده‌است. همچنین در سنت کلاسیک مفهوم «ادبیات» تقریباً با شعر هم‌معنی بوده‌است.[۲۵۱]

فلسفه در ایران به دلیل تحولات سیاسی و اجتماعی بزرگ در این کشور، بازهٔ گسترده‌ای از مکتب‌های فکری را شامل می‌شود. به‌طور کلی، فلسفه در ایران را می‌توان به دوران پیش و پس از اسلام تقسیم کرد. مکتب‌های پیش از اسلام، شامل آیین زرتشتی، مانوی و مزدکیه است. به عنوان نمونه‌ای از این مکتب‌ها، مکتب مزدیسنا به دنبال آموزه‌های زرتشت در سال‌های ۱۰۰۰ تا ۵۸۸ پ. م، در نقاطی از ایران، پدیدار شد. زرتشت نخستین کسی بود که مسائل شر را از نظر فلسفی بررسی کرد. فلسفهٔ اخلاقی وی مبتنی بر تقدم پندار نیک، گفتار نیک و کردار نیک است. اندکی از عقیده‌های زرتشتی در فرهنگ پسا کلاسیک غربی تا اواخر سدهٔ ۱۸ م، شناخته شده بود و او، اثرگذاری بسزایی در فلسفهٔ یونان و روم داشت. در بررسی دوران پس از اسلام، مشخصاً فلسفهٔ نخستین اسلامی، در پدیداری فلسفهٔ نوین، بسیار اثرگذار بوده‌است. از اثرات مهم این فلسفه، بر تئوری‌های فرگشت بوده‌است. از مکتب‌های مهم پس از اسلام، حکمت سینوی، اشراق و متعالیه هستند. به عنوان نمونه‌ای از این مکتب‌ها، حکمت سینوی، توسط ابن سینا، فیلسوف ایرانی، بنیان نهاده‌شد و تا سدهٔ دوازدهم میلادی، به مکتب پیشرو در فلسفهٔ اسلامی تبدیل شد. ابن سینا تلاش کرد تا ارسطوگری و فلسفه نوافلاطونی را با الهیات اسلامی آشتی دهد و نظریات وی، بر دانشجویان غربی آن دوران، اثرگذار بود و در غرب نیز نفوذ داشت.[۲۵۲][۲۵۳]

رسانه‌ها

مقالهٔ اصلی: رسانه در ایران

نشریات و روزنامه‌های ایران عمدتاً در پایتخت این کشور، منتشر می‌شوند و بر اساس قانون مطبوعاتی انقلابی ایران، مجوز می‌گیرند. انتشار تمایلات و باورهای ضداسلام، کاملاً ممنوع است. وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، خبرگزاری جمهوری اسلامی را اداره می‌کند. خبرنگاران خارجی، تنها در موارد ویژه‌ای مجازند به این کشور وارد شوند. با وجود تضمین‌های قانونی آزادی رسانه، سانسور رسانه‌های همگانی و اینترنت، توسط عناصر محافظه‌کار دولت، گسترده‌است. فارغ از این موضوعات، رسانه‌های چاپی در اواخر دههٔ ۱۹۹۰ میلادی، در رشد اصلاحات سیاسی در ایران نقش بسزایی داشتند. در دههٔ ۲۰۰۰ میلادی نیز گروه‌های اصلاح‌طلب و مخالف، به‌طور فزاینده‌ای پیام‌های خود را در اینترنت پخش می‌کردند؛ در برابر آنان، مسئولان کشور، تلاش‌های خود را برای خاموش کردن مخالفت‌های آنلاین، تشدید کردند. روزنامه‌های این کشور، شامل روزنامه‌هایی چون اطلاعات و کیهان می‌شود. ایستگاه‌های پخش رادیو و تلویزیون در ایران، توسط حکومت اداره شده و سراسر کشور را پوشش می‌دهند؛ برخی از پخش‌های این بخش، دریافت بین‌المللی نیز دارند. حکومت جمهوری اسلامی، تجهیزات دریافت ماهواره‌ای را در سال ۱۳۷۳ غیرقانونی کرد اما این ممنوعیت به‌طور نامنظمی اجرا شد و بسیاری از ایرانیان، به دریافت برنامه‌های ماهواره‌ای، ادامه دادند. برنامه‌های ساخت ایران، به زبان فارسی، برخی از زبان‌های خارجی و نهایتاً به زبان‌ها و گویش‌های محلی پخش می‌شوند. با وجود آنکه سواد اساسی در سال‌های پس از انقلاب ۱۳۵۷ به میزان قابل توجهی افزایش یافته‌است، رسانه‌های دیداری و شنیداری، بسیار اثرگذارتر از رسانه‌های چاپی هستند؛ به ویژه در مناطق روستایی ایران.[۲۵۴][۲۵۵]

نخستین فرستندهٔ تلویزیونی در ایران، در سال ۱۳۳۷ ایجاد شد.[۲۵۶] به شکل کلی، گسترش تلویزیون در ایران، سرگرمی‌های سنتی دیگری چون شهر فرنگ را از میان برد.[۲۵۷] با وجود آنکه بازی‌های آسیایی ۱۹۷۴ (۱۳۵۳) با سیستم رنگی پخش شد، اما برنامه‌ریزی کامل تلویزیون رنگی، از چهار سال پس از آن، انجام شد.[۲۵۷] انتشار و پخش برنامه‌های صوتی و تصویری فراگیر در انحصار صدا و سیما است. در قانون اساسی جمهوری اسلامی، رادیو و تلویزیون، دولتی بوده و راه‌اندازی شبکه‌های رادیویی و تلویزیونی خصوصی، مغایر این اصل دانسته می‌شود.[۲۵۸] سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران (پیش از انقلاب ۱۳۵۷: سازمان رادیو تلویزیون ملی ایران) بزرگ‌ترین سازمان رسانه‌ای ایران و یکی از بزرگ‌ترین سازمان‌های رسانه‌ای جهان، از دید شمار نیروی انسانی است. این سازمان، سالانه ردیف بودجهٔ خود را دارد. بر پایهٔ گزارشی در سال ۱۳۹۵، بودجهٔ این سازمان، بیش از ۲ هزار میلیارد تومان بوده‌است.[۲۵۹]

ایران، کشوری با محدودیت بالا در دسترسی به اینترنت است و سانسور اینترنت در ایران در دوران جمهوری اسلامی، به شکل گسترده‌ای صورت گرفت. نیمی از ۵۰۰ وبگاه برتر الکسا در این کشور فیلتر شده‌اند. شماری از شبکه‌های اجتماعی پربازدید نیز فیلتر شده‌اند؛ توییتر نمونه‌ای از موارد فیلترشده بوده‌است که هنگام سانسور همگانی، مقامات حکومتی در آن فعالیت می‌کردند.[۲۶۰] قطعی اینترنت هنگام تظاهرات همانند قطعی سراسری ۱۳۹۸ و تشویق ایرانیان به استفاده از شبکه ملی اطلاعات، از دیگر مسائل اینترنت در ایران هستند. اینترنت ملی در دوران محمود احمدی‌نژاد طرح و در دوران حسن روحانی، پیگیری شد.[۲۶۱]

صنعت بازی‌های ویدئویی در ایران، از حدود سال ۱۳۹۳، با شیبی تند به سوی افزایش فروش دیجیتالی رفته‌است. از سال ۱۳۹۲، ساخت بازی‌های موبایل در ایران، گسترش پیدا کرد. این صنعت در ایران، به دلیل رعایت نکردن حق تکثیر در این کشور به ویژه در مورد بازی‌های خارجی، دچار مشکلاتی شده‌است.[۲۶۲] بر پایهٔ گزارشی در سال ۱۳۹۶، از هر ۱۰۰ ایرانی، ۳۵ تن گیمر هستند.[۲۶۳]

سینما

مقاله‌های اصلی: سینمای ایران و تاریخ انیمیشن ایران

نقش‌های روی جام سفالی یافت‌شده از هزارهٔ سوم پ. م در شهر سوخته که به عنوان کهن‌ترین پویانمایی جهان، شناخته شده‌است.[۲۶۴]

پرهوادارترین گونهٔ سرگرمی در ایران، سینما است که رسانهٔ مهمی برای تفسیرهای اجتماعی و سیاسی بوده‌است.[۲۲۱] نخستین سینمای همگانی ایران، توسط میرزا ابراهیم‌خان عکاس‌باشی که نخستین فیلم‌ساز ایرانی است، در سال ۱۲۸۳ گشایش یافت اما نخستین سالن رسمی سینمایی در این کشور، در سال ۱۳۰۵ به نام سینما ایران در تهران ساخته شد. نخستین فیلم بلند سینمایی این کشور، آبی و رابی بود که در سال ۱۳۰۹ توسط اوانس اوگانیانس ساخته شد. نخستین فیلم صدادار ایرانی نیز فیلم دختر لر بود که در سال ۱۳۱۲ توسط اردشیر ایرانی ساخته شد. در دههٔ ۱۳۲۰ شرکت‌های سینمایی ایرانی پدیدار شدند و سینما میان مردم، عمومی‌تر شد.[۲۶۵]

عباس کیارستمی از دیدگاه بسیاری از منتقدان و فیلم‌سازان جهان، مهم‌ترین و شناخته‌شده‌ترین کارگردان ایرانی بود.[۲۶۶]

در دههٔ ۱۳۳۰، پیشرفت سینما ادامه یافت و شهلا ریاحی با ساخت مرجان به نخستین کارگردان زن ایرانی تبدیل شد؛ در این دهه، پویانمایی وارد ایران شد و نخستین تلاش‌های ساخت پویانمایی ایرانی، در ادارهٔ کل فرهنگ و هنرهای زیبای تهران صورت گرفت. نخستین فیلم کوتاه پویانمایی در ایران، توسط اسفندیار احمدیه با عنوان ملانصرالدین در ۱۳۳۶ ساخته شد. در دههٔ ۱۳۴۰، سینمای فارسی‌زبان، یکی از دوره‌های اوج خود را تجربه کرد؛ فیلم‌هایی چون گنج قارون، گاو و قیصر در این دوران نمایش یافتند. بنیان‌گذاری نهادی که پخش‌کنندهٔ فیلم‌های کودکان هم باشد، با عنوان کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان در همین دهه، فرصتی مناسب برای شکل‌گیری سینمای فرهنگی در ایران شد.[۲۶۵][۲۶۷] جشنواره جهانی فیلم تهران در دههٔ ۱۳۵۰، مهم‌ترین جشنوارهٔ سینمایی آسیا به‌شمار می‌رفت.[۲۶۸]

پس از انقلاب ۱۳۵۷، حکومت جدید، ابتدا فیلم‌سازی را محدود کرد؛ سپس در صورت تبلیغ ارزش‌های اسلامی، به کارگردانان، کمک مالی رساند. با این حال، مردم، علاقهٔ کمی نشان دادند و این دوران از فیلم‌سازی با محوریت مستقیم ایدئولوژی، دوامی نیاورد. کمی بعد، فیلم‌هایی که به جنگ ایران و عراق می‌پرداختند و فیلم‌هایی که بیان‌گر مدارای بیشتر با ارزش‌های اسلامی بودند، جایگاه خود را به‌دست آوردند. استقرار مذهبی، عموماً تقلید از فیلم‌های غربی را ناپسند ساخت و سازوار کردن داستان‌های باستانی، قومی و مذهبی غربی و شرقی را تشویق کرد؛ مشروط بر آنکه دلواپسی‌های معاصر ایران را بازتاب دهند و محدودیت‌های اسلامی وضع‌شده را محترم شمارند.[۲۲۱]

در حدود دههٔ ۱۳۷۰، شوق نخستین انقلابی، با خواسته‌های میانه‌روی سیاسی و روابط بهتر با غرب، جایگزین شد. صنعت فیلم‌سازی ایران با جشنواره‌های فیلم ایرانی (همچون جشنواره فیلم فجر) که هر ساله به شکل جهانی برگزار می‌شوند، به یکی از بهترین‌های نوع خود، در جهان تبدیل شد. کارگردانانی چون بهرام بیضایی، عباس کیارستمی، محسن مخملباف و داریوش مهرجویی فیلم‌هایی را تولید کرده‌اند که جوایز قابل توجهی را در جشنواره‌های بین‌المللی به سمت خود کشاندند. همچنین نسل جدیدی از کارگردانان زن ایرانی پدید آمده‌است که شامل کارگردانانی چون رخشان بنی‌اعتماد و تهمینه میلانی می‌شود.[۲۲۱] در فهرست سال ۲۰۱۷ برترین فیلم‌سازان سدهٔ ۲۱ میلادی از متاکریتیک، جعفر پناهی (با فیلم‌هایی چون دایره و تاکسی) در ردهٔ ۵، اصغر فرهادی (با فیلم‌هایی چون جدایی نادر از سیمین و فروشنده) در ردهٔ ۸، عباس کیارستمی (با فیلم‌هایی چون طعم گیلاس و کپی برابر اصل) در ردهٔ ۲۰ و بهمن قبادی (با فیلم‌هایی چون زمانی برای مستی اسب‌ها و لاک‌پشت‌ها هم پرواز می‌کنند) در در ردهٔ ۲۵ جای داشتند.[۲۶۹] با تمام اینها، واکنش رسانه‌های ایرانی به اخبار دریافت جوایز سینمایی توسط ایرانیان، شامل اتهام «سیاه‌نمایی» می‌شود و ملاحظات جشنواره‌ای کارگردانان، مورد بحث بوده‌است.[۲۷۰] ایران کنونی، در پویانمایی در حال پیشرفت است و علاوه بر پویانمایی‌های کوتاه، انواع مجموعه (همانند پهلوانان و شکرستان) و فیلم بلند پویانمایی (همانند تهران ۱۵۰۰ و فیلشاه) را می‌سازد.[۲۶۷]

ورزش

مقالهٔ اصلی: ورزش در ایران

چوگان یک ورزش ملی ایرانی برای زنان و مردان است که بلندپایگان و شاهان نیز آن را بازی می‌کردند.[۲۷۱]

ورزشگاه آزادی تهران، از بزرگ‌ترین ورزشگاه‌های آسیا[۲۷۲] که به عنوان میزبان اصلی بازی‌های آسیایی ۱۹۷۴ ساخته شد و میزبان مسابقات بین‌المللی قابل توجهی بوده‌است.[۲۷۳]

ورزش‌های سنتی ایران، شامل بخش‌های کشتی، اسب‌دوانی و بدن‌سازی می‌شود. ورزش‌های تیمی، در سدهٔ بیستم میلادی، از غرب وارد این کشور شدند که شاخص‌ترین آنان، فوتبال، راگبی و والیبال بوده‌است. در دوران حکومت سلطنتی پیشین، ورزش‌های نوین در برنامه‌های درسی آموزشگاه‌ها گنجانیده شدند. در سال ۱۹۴۸، ورزشکاران ایرانی برای نخستین‌بار در بازی‌های المپیک شرکت کردند. نخستین حضور ایران در بازی‌های المپیک زمستانی نیز در سال ۱۹۵۶ بود. بیشتر مدال‌های المپیک ایران، در رشته‌های کشتی، وزنه‌برداری و ورزش‌های رزمی به‌دست آمده‌اند.[۲۵۴] ایران، زادگاه آیین‌های پهلوانی و زورخانه‌ای و چوگان (مورد اختلاف با آذربایجان) است.[۲۷۴] چوگان برای نخستین‌بار، در ایران در سدهٔ ششم پ. م پدیدار گشت و کم‌کم تا تبت، چین، ژاپن، عربستان و هند گسترش یافت.[۲۷۱] ورزش زورخانه‌ای و چوگان، در فهرست میراث فرهنگی ناملموس یونسکو در ایران به ثبت رسیده‌اند.[۲۷۵]

فوتبال به پرهوادارترین ورزش در ایران تبدیل شده‌است. به عنوان دوره‌ای درخشان، تیم ملی فوتبال ایران در سال‌های ۱۹۶۸، ۱۹۷۲، ۱۹۷۴ و ۱۹۷۶ به قهرمانی در بالاترین سطح آسیا دست یافت و نخستین‌بار در سال ۱۹۷۸ به جام جهانی فوتبال راه پیدا کرد. در این دوران درخشان، باشگاه فوتبال تاج (استقلال کنونی) نیز در مسابقات باشگاهی قهرمانی آسیا ۱۹۷۰ به قهرمانی رسید. برخی از این موفقیت‌ها، با گرفتن میزبانی بالاترین رقابت‌های ورزشی آسیا توسط ایران، هم‌دوره بودند و میزبانی جام ملت‌های آسیا ۱۹۶۸ و ۱۹۷۶ نمونه‌های آن هستند. با روی دادن انقلاب ۱۳۵۷، یک وقفه در پیشرفت ورزش ایران، اتفاق افتاد. در دورانی، دولت جدید، ورزشگاه‌ها را رقیب مساجد دانست. تیم‌های بزرگ ایرانی، ملی شدند و از حضور زنان در بسیاری از فعالیت‌های مربوط، جلوگیری شد. علاوه بر این، جنگ ایران و عراق، منابع کمی را برای اختصاص دادن به ورزش ایران، باقی گذاشت. با این حال، پشتیبانی عظیم مردم از ورزش، به ویژه در مورد فوتبال، ادامه‌دار بود. از دههٔ ۱۹۹۰ میلادی، ورزش ایران و فعالیت بانوان، احیا شد.[۲۵۴][۲۷۶] با این حال، حجاب اجباری برای ورزشکاران زن و بی‌حجابی آنان در خارج از این کشور، باعث برخورد فدراسیون‌های ورزشی جمهوری اسلامی با این ورزشکاران، شده‌است.[۲۷۷] با وجود آنکه در دوران جمهوری اسلامی، هیچ قانونی حضور زنان در ورزشگاه‌های ایران را منع نمی‌کند، زنان، تنها در موارد محدودی برای تماشای فوتبال یا دیگر رشته‌های ورزشی مردان، به ورزشگاه‌ها راه یافتند. در سال ۱۳۹۸، کمی پس از درگذشت دختر آبی، که پس از تلاش برای ورود به ورزشگاه دستگیر شده بود، در بازی ایران و کامبوج از سری بازی‌های مقدماتی جام جهانی فوتبال، رسماً به زنان اجازه داده‌شد تا وارد ورزشگاه شوند.[۲۷۸]

مهاجرت ورزشکاران از ایران که در اواخر دههٔ ۱۳۹۰ موجی بی‌سابقه داشت، معمولاً دارای دلایلی با منشأ سیاسی و اجتماعی بوده‌است. مشکلات مربوط به مسابقه دادن با اسرائیلی‌ها، مسائل حجاب و زنان، دستگیری در تظاهرات و مسائل خانوادگی از دلایل مهاجرت ورزشکاران سرشناس ایرانی، اعلام شده‌است.[۲۷۹]

مد و پوشاک

مقالهٔ اصلی: مد در ایران

تاریخ دقیق پیدایش نساجی در ایران، هنوز مشخص نشده‌است اما به شکل احتمالی، همزمان با پیدایش تمدن در نظر گرفته می‌شود. پوشاک در ایران، در افسانه‌های ایرانی و نوشتار تاریخ‌نگاران، مورد اشاره قرار گرفته‌است. فردوسی و شماری از تاریخ‌نگاران شرق و غرب، کیومرث را مبدع استفاده از پوست و موی جانداران به عنوان پوشاک، دانسته‌اند. برخی از تاریخ‌نگاران نیز از هوشنگ به عنوان نخستین مبدع استفاده از پوست جانداران به عنوان پوشاک، یاد کرده‌اند. فردوسی، تهمورث را به نوعی، آغازکنندهٔ نساجی در ایران، دانسته‌است. یافته‌هایی در شمال ایران، از حدود ۶۰۰۰ سال پیش از میلاد، وجود دارد که به بافت پشم در آن دوران، اشاره می‌کند. اکتشافات دیگری در مرکز ایران که مربوط به ۴۲۰۰ سال پیش از میلاد است، نشان داد که از این سال‌ها، پوست جانداران، دیگر تنها پوشاک رایج در فلات ایران نبوده‌است. پوشاک دوران باستانی ایران، شکلی پیشرفته گرفت و جنس پارچه و رنگ پوشاک در آن دوران، اهمیت بالایی یافت. بر اساس جایگاه اجتماعی، مقام، اقلیم منطقه و فصل، پوشاک پارسی در دوران هخامنشیان به فرم‌های گوناگونی درمی‌آمد. فلسفهٔ مورد استفادهٔ این پوشاک، علاوه بر ویژگی کاربردی بودن، نقشی زیباشناختی نیز داشت. در این دوران، انواع گوناگونی از پارچه و رنگ (شامل فیروزه‌ای) رواج یافت. پارس‌ها تا حد قابل توجهی در پوشاک، از مادها الهام گرفته بودند. دیگر ویژگی پوشاک باستانی این کشور، وجود زینت‌های بسیار بر پوشاک و سلاح است.[۲۸۰] در ادامه برخلاف اشکانیان، ساسانیان، چندان تحت تأثیر یونانیان نبودند و در تغییر پوشاک، تاج‌ها و داشتن گوشواره طی دورهٔ ساسانی، گرایش به نفی نقش بیگانگان، دیده می‌شود.[۲۸۰]

در دوران مظفرالدین‌شاه و محمدعلی‌شاه قاجار، شوق پوشاک اروپایی در اندیشهٔ قشرهای بسیاری در ایران، نفوذ کرد و تقلید ظاهری از اروپایی‌ها، در حال رواج بود؛ در این دوران، پوشاک مردم و برخی طوایف، تغییر قابل توجهی یافت و به پوشاک اروپایی نزدیک شد. کشمکش‌هایی پیرامون پوشاک در ایران، شکل گرفت تا دوران رضاشاه پهلوی که نقش عمده‌ای در تغییر پوشاک مردم ایران داشت. دوران پادشاهی وی، نقطهٔ اوجی از تغییر ناگهانی پوشاک بود. تا سال ۱۳۱۴، کلاه پهلوی با فشار حکومتی به مد ایران تبدیل و در میان مردم، رایج شد. کمی بعد نیز کلاه شاپو رواج یافت.[۲۸۱] کشف حجاب در ایران نیز رویداد مهم دیگری است که در همان سال ۱۳۱۴ رخ داد؛ پیش از این تغییر پوشاک حکومتی، زنان ایرانی از پوشاکی چون چادر سیاه و روبنده استفاده می‌کردند.[۲۸۲]

پس از انقلاب ۱۳۵۷ و از آبان ۱۳۶۲، زنان ایرانی با حجاب اجباری در این کشور روبرو شدند که به پدیداری معترضانی چون دختران خیابان انقلاب انجامید.[۲۸۳] جشنواره‌های ملکه زیبایی درون ایران، پس از انقلاب ۱۳۵۷، دیگر برگزار نشدند و آخرین مراسم گزینش ملکهٔ زیبایی ایران، در سال ۱۳۵۷ در این کشور برگزار شد.[۲۸۴] بر پایه گزارشی در بی‌بی‌سی فارسی، جمهوری اسلامی در ساخت و پرداخت هویت «زن ایرانی مسلمان» تلاش کرده‌است و کد لباس اسلامی تجویزشدهٔ این حکومت، مورد بحث بوده‌است. این رسانه همچنین حکومت اسلامی را دارای «وسواس» و «وحشت» از زنان مدرن غربی‌پوش دانست.[۲۸۵] به عنوان دیدگاهی مقابل، مرجع تقلید ایرانی، ناصر مکارم شیرازی، حجاب را برای حفظ شخصیت زنان و پیشگیری از انحراف جوانان و فساد دانسته‌است.[۲۸۶] جشنواره بین‌المللی مد و پوشاک فجر نیز رویداد مد دولتی ایران است که بخش‌های داخلی و جهانی دارد و دارای ملاحظات اسلامی است.[۲۸۷]

ایران

مقالهٔ اصلی: اقتصاد ایران

نمای کلی

نرخ تورم در ایران (سالیانه، از ۱۹۸۰ تا ۲۰۲۵)

تهران، کانون اقتصادی ایران که میزبان ۴۵ درصد از صنایع کشور است.

اقتصاد ایران به عنوان یک اقتصاد نا کارآمد شناخته می‌شود و بر فروش نفت و گاز متکی است. با این حال، ایران زیرساخت قابل توجهی در بخش‌های خدماتی، صنعتی و کشاورزی دارد که اقتصاد این کشور را توانمند می‌سازند. حکومت ایران، صدها تشکیلات اقتصادی را به‌طور مستقیم تملک و اداره می‌کند و به‌طور غیر مستقیم، بر بسیاری از شرکت‌های وابسته به نیروهای امنیتی کشور اثر می‌گذارد. مواردی همچون فساد اقتصادی، کنترل‌های قیمت، یارانه و سیستم بانکی کشور که میلیاردها دلار وام غیر عامل دارد، اقتصاد کشور را تضعیف کرده و پتانسیل رشد بخش خصوصی ایران را بسیار کاهش داده‌است. فعالیت‌های بخش خصوصی ایران، شامل کارگاه‌های مقیاس‌کوچک، کشاورزی، تولیدی‌های گوناگون، خدمات، ساخت و سازهای متوسط، کار معدن، تولید سیمان و صنعت فلز می‌شود. همچنین اقتصاد غیررسمی قابل توجهی در این کشور وجود دارد که فساد مرتبط با آن، گسترش یافته‌است. بر اساس اطلاعات‌نامه جهان، تولید ناخالص داخلی ایران در سال ۲۰۱۷ میلادی، ۴۳۰٫۷ میلیارد دلار و سرانه تولید ناخالص داخلی بر پایه برابری قدرت خرید نیز ۲۰٫۱۰۰ دلار بود.[۱۰۸][۱۵۱] بر اساس اعلام بانک جهانی، سرانهٔ تولید ناخالص داخلی در سال ۲۰۱۷ برابر ۵۵۲۰ دلار[۱۵۲] و سرانهٔ تولید ناخالص داخلی (برابری قدرت خرید) برابر ۱۴۵۳۶ دلار[۱۵۳] بوده‌است. طبق داده‌های بانک جهانی، جی‌دی‌پی اسمی این کشور در سال ۲۰۱۹–۲۰ حدود ۴۶۳ میلیارد دلار، برآورد شده‌است. همچنین فعالیت اقتصادی و درآمد دولت، بسیار به درآمد نفتی بستگی دارد؛ بنابراین، پایداری ندارد.[۱۵۴]

کل نیروی کار ایران در سال ۲۰۱۷ میلادی، ۳۰٫۵ میلیون نفر بوده‌است و این کشور از کمبود نیروی کار ماهر رنج می‌برد؛ از این شمار، ۱۶٫۳٪ در کشاورزی، ۳۵٫۱٪ در صنعت و ۴۸٫۶٪ در بخش خدماتی مشغول بوده‌اند. نفت، فراورده‌های پتروشیمی، گاز، کود، سدیم هیدروکسید، بافتنی‌ها، سیمان و مصالح ساختمانی، فرآوری خوراک، صنعت فلزات و برخی جنگ‌افزارها، به ترتیب، بیشترین میزان تولید سالانهٔ ایران را تشکیل می‌دهند. نفت (۶۰٪)، فراورده‌های شیمیایی و پتروشیمی، میوه، آجیل، فرش، سیمان و سنگ معدن به ترتیب بیشترین محصولات صادراتی ایران هستند. در سال ۲۰۱۷ میلادی، ایران ۱۰۱٫۴ میلیارد دلار صادرات داشت که چین ۲۷٫۵٪، هند ۱۵٫۱٪، کره جنوبی ۱۱٫۴٪، ترکیه ۱۱٫۱٪، ایتالیا ۵٫۷٪ و ژاپن ۵٫۳٪ از صادرات این کشور را سهم خود کردند. محصولات کشاورزی و دامی این کشور نیز به بسیاری از نقاط جهان صادر شده و مهم‌ترین آنان، شامل گندم، برنج، گونه‌های غلات، چغندرقند، نیشکر، میوه، آجیل، پنبه، فراورده لبنی، پشم و خاویار می‌شود. ارزشمندترین واردات ایران نیز شامل انواع تجهیزات صنعتی، کالاهای سرمایه‌ای، خدمات فنی، مواد غذایی و کالاهای مصرفی می‌شود. در سال ۲۰۱۷ میلادی، شرکای تجاری ایران در واردات، شامل امارات متحده عربی (۲۹٫۸٪)، چین (۱۲٫۷٪)، ترکیه (۴٫۴٪)، کره جنوبی (۴٪) و آلمان (۴٪) بوده‌است.[۱۰۸]

از اوایل انقلاب ۱۳۵۷، دو جناح به دنبال تحمیل تفسیر خود از اقتصاد اسلامی به دولت بودند. چپ‌گرایان اسلامی خواستار ملی شدن گسترده در اقتصاد شدند. محافظه‌کاران مذهبی که پیوند محکمی با بازرگانان ایران داشتند نیز از حقوق صاحبان صنایع دفاع کرده و بر خصوصی‌سازی پافشاری کردند. با این حال، هر دو جناح به صورت کلی، از انحصار حکومت در بخش بانکی ایران حمایت کردند. بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران نیز مسئولیت توسعه و نگهداری ریال ایران، که یکای پول کشور است را بر عهده دارد. تأثیرهای جنگ ایران و عراق در نهایت باعث افزایش مداخلات حکومتی در اقتصاد شد. دولت با ملی کردن بانک‌های خصوصی و شرکت‌های بیمه و افزایش کنترل دولتی بر بازرگانی، انحصار نهفته‌ای بر فعالیت‌های تولیدی و درآمدی ایران به دست آورد. در دهه‌های گذشته، مهم‌ترین مانع پیش روی اقتصاد ایران، انزوای آن از جامعه جهانی بوده‌است؛ این منزوی شدن، حاصل خارجی‌هراسی سیاست‌مداران محافظه کار این کشور و تحریم‌های اعمال شدهٔ خارجی، به ویژه از سوی ایالات متحده است.[۱۵۱] برداشته‌شدن بیشتر تحریم‌های هسته‌ای، بر اساس برنامه جامع اقدام مشترک در سال ۱۳۹۴، باعث احیای بخش تولید نفت و درآمد نفتی ایران شد که رشد سریع تولید ناخالص داخلی را در پی داشت؛ اما به دلیل سقوط تولید نفت در سال ۲۰۱۷ میلادی، رشد اقتصادی این کشور نیز کاهش یافت. اقتصاد ایران همچنان از سطح سرمایه‌گذاری کم و ضعف اقتصادی پیش از برجام رنج می‌برد و بیکاری گسترده، به ویژه میان زنان و جوانان ایرانی تحصیل‌کرده، خودنمایی می‌کند.[۱۰۸] بحران ناشی از دنیاگیری ویروس کرونا باعث استمرار رکود اقتصادی در سال ۲۰۲۰ م شد و رشد اقتصادی این کشور تا سال ۲۰۲۳ م همچنان ضعیف برآورد شد.[۱۵۴]

زیرساخت

مقاله‌های اصلی: ارتباطات در ایران، خدمات فاضلاب و عرضه آب در ایران، و ترابری در ایران

یک قطار ایرانی در حال عبور از پل ورسک در سوادکوه

کانون‌های جمعیتی ایران، در سراسر کشور گسترش یافته‌اند و این پراکندگی، ترابری در ایران را دشوار ساخته‌است. بودجه و نگهداری کم، کارایی بزرگراه‌های این کشور را کاهش داده‌است. با این وجود، وسایل نقلیهٔ موتوری به ویژه اتوبوس و کامیون، مهم‌ترین وسایل برای حمل مسافر و کالا هستند. در دهه‌های گذشته، دولت ایران منابع قابل توجهی را صرف بهبود راه‌های ارتباطی کشور کرده‌است و اکنون، تقریباً نیمی از جاده‌ها آسفالت شده‌اند.[۱۵۵]

خط اصلی سیستم ریلی کشوری، دریای خزر را به خلیج فارس متصل و بسیاری از مراکز استان‌ها را پشتیبانی می‌کند. در سال ۱۳۵۰، راه‌آهن ایران از طریق ترکیه، به راه‌آهن اروپا متصل شد؛ این پیوند مهم، بازرگانی و گردشگری را به طرز چشم‌گیری تقویت می‌کند و نیاز به راه آبی و هوایی را در مسیر از بین می‌برد. راه‌آهن ایران گسترش و موقعیت قابل توجهی دارد و این کشور به یک مسیر عبور کارا و کم‌هزینه برای کشورهای منطقه تبدیل شده‌است. هواپیمایی ملی ایران، ایران ایر، شهرهای بزرگ و مراکز استان‌های این کشور را پوشش داده‌است. برخی خطوط هوایی بزرگ اروپایی، آسیایی و آفریقایی نیز در ایران حضور دارند. در مرداد ۱۳۸۹ اعلام شد که از میان ۵۴ فرودگاه مسافری ایران، ۹ فرودگاه بین‌المللی هستند و تنها سه فرودگاه توجیه اقتصادی دارند. فرودگاه بین‌المللی مهرآباد، فرودگاه بین‌المللی شهید هاشمی‌نژاد مشهد و فرودگاه بین‌المللی امام خمینی، پررفت‌وآمدترین فرودگاه‌ها در ایران هستند.[۱۵۶][۱۵۵]

کارون تنها رودخانهٔ دارای قابلیت کشتیرانی در ایران است و از آن برای حمل مسافر و بارهای گوناگون استفاده می‌شود. دریاچه ارومیه نیز برای حمل مسافر و بار استفاده شده‌است. ایران از پنج بندر بزرگ در خلیج فارس، که بزرگ‌ترین آنان در بندرعباس است، بهره می‌برد. پایانه‌های نفتی مهمی در آبادان و خارگ قرار گرفته‌اند که در جنگ با عراق ویران شده یا آسیب دیدند اما از آن زمان، بازسازی شده‌اند. همچنین امکانات بندری قابل توجهی در خرمشهر و بندر امام خمینی وجود دارد. ایران امکانات خود را در بندر بوشهر گسترش داده و بندر جدیدی را در چابهار در دریای عمان ساخته‌است. همچنین بندرهای دریای خزر، همانند بندر انزلی و بندر ترکمان در درجهٔ نخست برای بازرگانی با ملل شمالی مورد استفاده قرار می‌گیرند.[۱۵۵]

رسانه‌های ارتباطی در ایران عمدتاً متعلق به حکومت این کشور هستند و در طول دههٔ ۱۳۷۰، این کشور منابع قابل توجهی را برای توسعه و گسترش زیرساخت‌های ارتباطی خود، هزینه کرد؛ در این مدت، استفاده از تلفن تقریباً دو برابر شد. خدمات تلفنی به مناطق روستایی نیز داده می‌شود و تا سال ۲۰۰۰ میلادی، تقریباً تمام ایرانیان، به خدمات مربوط دسترسی داشتند. تلفن‌های همراه و اینترنت نیز در سراسر ایران خدمت‌رسانی می‌کنند و ایرانیان را هرچه بیشتر با جهان و فرهنگ جهانی آشنا ساخته‌اند.[۱۵۵] ۹۹٫۵ درصد از جمعیت ایران به شبکهٔ برق دسترسی دارند و این کشور از نیروگاه‌های تجدیدپذیر خورشیدی و بادی نیز بهره می‌برد. همچنین امروزه ۹۹٫۵ درصد از جمعیت شهری و ۷۵ درصد از جمعیت روستایی ایران، از شبکهٔ آبرسانی برخوردارند.[۱۵۷]

صنایع

مقالهٔ اصلی: صنعت در ایران

کارخانهٔ ایران خودرو در سال ۱۳۹۶. صنعت خودروسازی ایران پس از نفت، گاز و پتروشیمی، بزرگ‌ترین صنعت این کشور به‌شمار می‌رود.[۱۵۸]

توسعهٔ صنعتی ایران از اواسط دههٔ ۱۳۳۰ شدت یافت و بخش‌های گوناگون این کشور را متحول کرد. ایران کنونی، طیف گسترده‌ای از کالاها همانند خودرو، لوازم خانگی، تجهیزات مخابراتی، ماشین‌آلات صنعتی، کاغذ، کالاهای لاستیکی، فولاد، مواد خوراکی، محصولات چوبی و چرمی، منسوجات و دارو را تولید می‌کند. کارخانه‌های نساجی این کشور در اصفهان و در امتداد سواحل دریای خزر، متمرکز شده‌اند. ایران همچنین به خاطر فرش‌های دستباف خود در سراسر جهان شناخته شده‌است. کار دستی سنتی ساخت این فرش‌ها، به میزان قابل توجهی در درآمدهای روستایی کشور نقش دارد و همواره یکی از مهم‌ترین صنایع صادراتی ایران بوده‌است. صنایع دستی ایران در مناطقی در سراسر کشور، بومی‌سازی شده‌است و هر شهر برای صنایع دستی خود، در پایتخت و دیگر شهرهای بزرگ کشور بازاری ایجاد کرده‌است.[۱۵۹]

تا اوایل دههٔ ۱۳۳۰ میلادی، صنعت ساخت‌وساز ایران به شرکت‌های داخلی محدود می‌شد. کمی بعد، با افزایش درآمد حاصل از نفت و گاز و دسترسی به اعتبارات جدید، رونق قابل توجهی به صنعت ساختمان این کشور وارد شد و شرکت‌های بزرگ بین‌المللی ساخت‌وساز را به سمت ایران کشاند. این رشد تا اواسط دههٔ ۱۳۵۰ ادامه داشت. صنعت ساخت‌وساز ایران تا اواسط دههٔ ۱۳۶۰، تا حدودی احیا شده بود، اما کمبود مسکن به ویژه در مناطق شهری، به عنوان یک مشکل جدی باقی ماند.[۱۵۹]

انرژی

مقاله‌های اصلی: انرژی در ایران، صنعت نفت ایران، و برنامه هسته‌ای در ایران

میدان گازی پارس جنوبی (در استان بوشهر)، بزرگ‌ترین میدان گازی جهان. پارس جنوبی ۱۴٫۲ تریلیون متر مکعب ذخایر گازی، برابر هشت درصد از کل ذخایر گازی جهان و نزدیک به ۴۰ درصد از کل ۳۳٫۸ تریلیون متر مکعب ذخایر گازی ایران، بعلاوه ۱۸ میلیارد بشکه میعانات گازی را داراست.[۱۶۰]

در میان ۱۴ عضو سازمان کشورهای صادرکننده نفت، ایران سومین دارندهٔ ذخایر اثبات شدهٔ نفت است. بر اساس آمار سال ۱۳۹۷ این سازمان، ایران ۱۵۵ میلیارد و ۶۰۰ میلیون بشکه ذخیرهٔ اثبات شدهٔ نفتی دارد. در رده‌بندی جهانی، در خارج از اوپک، با حضور کانادا در جایگاه سوم، ایران در ردهٔ چهارم بزرگ‌ترین کشورهای دارای ذخایر اثبات شدهٔ نفت جهان قرار می‌گیرد.[۱۶۱] پس از اجرای برجام و پیش از خروج آمریکا از آن، ایران توانست در سال ۱۳۹۶، به‌طور متوسط روزانه ۲٫۱ میلیون بشکه نفت صادر کند. درآمد نفتی این کشور در سال ۲۰۱۷ میلادی، برابر با ۵۵ میلیارد دلار بوده و ۴۵ درصد نسبت به سال پیشین آن، رشد داشته‌است. خروج آمریکا از برجام باعث کاهش شدید صادرات نفتی ایران شد.[۱۶۲]

ایران دومین دارندهٔ ذخایر بزرگ گاز طبیعی جهان نیز است اما سهم آن از بازار جهانی گاز، اندک است. اگرچه بیشتر کشورهای همسایه، بازار خوبی برای گاز طبیعی ایران هستند، اما پروژه‌هایی همانند خط لوله صلح که با هدف صادرات گاز ایران آغاز شدند، نیمه‌تمام رها شده‌اند. تحریم‌ها علیه ایران، سیاست خارجی این کشور و نبود منابع مالی، به عنوان دلایل ناتوانی ایران در صادرات گاز دانسته می‌شوند. ترکیه و عراق نیز تنها متقاضیان عمدهٔ گاز ایران هستند.[۱۶۳]

تا سده بیستم میلادی، منابع انرژی ایران، به شکل کلی، به چوب و زغال محدود می‌شد. هم‌اکنون از نفت، گاز طبیعی و زغال‌سنگ برای تأمین گرما و تولید بخش بزرگی از برق کشور استفاده می‌شود. شبکه‌ای از سدها در کشور، دارای بخش هیدروالکتریسیته هستند و برای آبیاری زمین‌های کشاورزی نیز استفاده می‌شوند.[۱۵۹]

سازمان انرژی اتمی ایران در سال ۱۳۵۳، برای ایجاد شبکه‌ای با بیش از ۲۰ نیروگاه هسته‌ای بنیان گذاشته شد. در سال ۱۳۵۷، کار ایجاد دو رآکتور ۱۲۰۰ مگاواتی در نزدیکی بوشهر تقریباً به پایان رسید و قرار بود به زودی عملیات اجرایی آن آغاز شود که دولت انقلابی، این برنامه را لغو کرد. یکی از این دو رآکتور، با کمک بسیار از روسیه کامل شد و در سال ۱۳۹۰ شروع به کار کرد. هیچ برنامه‌ای برای تکمیل رآکتور دوم وجود ندارد. از سال ۲۰۰۲ میلادی، در جهان شک‌هایی دربارهٔ برنامه‌های هسته‌ای ایران شکل گرفت و این احتمال که ایران برای ساخت جنگ‌افزار هسته‌ای تمایل دارد، مورد توجه قرار گرفت. از آن زمان، برنامهٔ هسته‌ای ایران، که مقامات ایرانی اعلام کرده‌اند تنها اهداف صلح‌آمیز دارد، از منابع اصلی تنش‌های بین‌المللی ایران بوده‌است و از سال ۲۰۰۶ میلادی، باعث افزایش تحریم‌های بین‌المللی علیه ایران شده‌است.[۱۵۹]

پیشه‌های نخستین

مقالهٔ اصلی: کشاورزی در ایران

ایران از نخستین سرزمین‌هایی است که کشاورزی در آن پدیدار شد. برخی مهاجرت‌های باستانی به این کشور نیز، به دلیل یافتن زمین‌های بهتر برای کشاورزی بوده‌است. کشاورزی در ایران، بخش قابل توجهی از اقتصاد این کشور را تشکیل می‌دهد. بر اساس آمار رسمی در سال ۱۳۹۶، ۱۷٫۶ درصد از نیروی کار ایرانی در بخش کشاورزی مشغول هستند. بر همین اساس، سهم ارزش افزودهٔ بخش کشاورزی به قیمت ثابت در ایران، ۶ درصد است که شامل ۷۱٪ کشت و باغداری، ۲۴٪ دامداری، ۴٪ بخش آبزیان و ۱٪ جنگل‌داری است.[۱۶۴]

بر اساس آمار سال ۱۳۹۳، مساحت زمین‌های زراعی ایران برابر با ۱۴ میلیون و ۶۸۷ هزار هکتار است که ۵ میلیون و ۹۹۷ هزار هکتار آن به روش آبی و دیگر زمین‌ها، با روش دیم، کشت می‌شوند. بیشترین اراضی زراعی این کشور، به ترتیب، در استان‌های خوزستان، خراسان رضوی، فارس، کرمان و اصفهان قرار گرفته‌اند و ۶ درصد از زمین‌های زراعی ایران، زیر کشت محصولات سالانه و بقیه تحت آیش هستند.[۱۶۴]

بر اساس آماری در دههٔ ۱۳۹۰، از کل زمین‌های زراعی ایران، ۵۶ درصد زیر کشت گندم، ۱۸ درصد زیر کشت جو، ۳ درصد زیر کشت برنج و ۲۳ درصد زیر کشت دیگر محصولات هستند. دیگر محصولات، به ترتیب درصد کشت، شامل مواردی چون یونجه، گوجه‌فرنگی، گونه‌های سبزیجات، خیار، نخود و لوبیا، زعفران، سیب‌زمینی و پیاز می‌شود.[۱۶۴]

طبق گزارشی در سال ۱۳۹۹ و بنابر اطلاعات فائو، ایران از ده کشور بزرگ جهان در تولید محصولات کشاورزی بوده‌است.[۱۱۰] بنابر گفتهٔ کارشناسان فائو، ایران توانایی تولید و تأمین کل نیاز داخلی و کشورهای پیرامون خود به محصولات کشاورزی را دارد و می‌تواند نیاز کشورهای هم‌مرز با خلیج فارس را نیز برآورده کند.[۱۱۰] با این حال، کشاورزی ایران، برای دسترسی به آب در نبرد است.[۱۶۵]

میزان دامداری و دامپروری در ایران نیز قابل توجه است. از میان دام‌های این کشور، گوسفندان شمار بسیاری دارند و نسبت به بقیه، بیشترند و به دنبال آنان بز، گاو، شتر، اسب، گاومیش و قاطر قرار دارند. یکی از بخش‌های دارای رشد بالا، مرغ‌داری‌ها هستند که زیرساخت آنان، به سرعت رشد کرده‌است. چهرهٔ صنعت مربوط، اکنون به شکل چشمگیری تغییر یافته‌است؛ به گونه‌ای که همهٔ فرایند زنجیرهٔ تأمین، می‌تواند در خود کشور انجام شود.[۱۶۶][۱۶۵]

ایران همچنین صنایع لبنی بزرگی دارد و به عنوان نمونه، در سال ۲۰۰۶ م، نزدیک به دو میلیون تن دانه علوفه وارد کرد. پرورش خوک نیز به دلیل قوانین اسلامی در ایران ممنوع است.[۱۶۵]

دانش و فناوری

مقالهٔ اصلی: دانش و فناوری در ایران

ماهواره بر سفیر نخستین ماهوارهٔ ایرانی با نام امید را در بهمن ۱۳۸۷ در مدار قرار داد.

آریوژن، شرکت زیست‌دارویی ایرانی در سال ۱۳۹۵

قنات قصبه معروف‌ترین قنات ایران در گناباد

در طول تاریخ، ایران پرورش‌دهندهٔ دانشمندان سرشناسی بوده‌است که برخی از آنان، در میان دانشمندانی جای گرفتند که با اکتشافات خود، جهان را دگرگون کردند. این کشور، به شکل تاریخی، دارای دانشمندان بزرگی در زمینه‌های اخترشناسی، انسان‌شناسی، پزشکی، ریاضیات، شیمی، تاریخ و جغرافیا بوده‌است که شامل ابوریحان بیرونی، ابوالوفا محمد بوزجانی، پورسینا، جابر بن حیان، خوارزمی، خیام، زکریای رازی، خواجه نصیرالدین طوسی و غیاث‌الدین جمشید کاشانی می‌شود.[۱۶۷] ایران دانش و فناوری باستانی نیز دارد؛ برای مثال، در دوران ساسانیان، آموزشگاه‌هایی همانند دانشگاه گندی شاپور و افرادی همچون مانی وجود داشتند و کتب خارجی به زبان پهلوی ترجمه شدند.[۱۶۸] همچنین ایرانیان باستان، فناوری آبی قنات را اختراع کردند که به کشورهای دیگر نیز راه یافت.[۱۶۹] پیل بغداد نیز به عنوان نخستین باتری احتمالی ساخت انسان، در دوران اشکانیان یا ساسانیان در نظر گرفته شده‌است و نظریات گوناگونی را دربارهٔ چرایی دست‌یابی ایرانیان باستان به اصول تولید برق، پدیدآورد.[۱۷۰]

در دوران نوین، دانشمندان ایرانی سهم قابل توجهی در گسترش دانش داشته‌اند؛ به عنوان نمونه، علی جوان نخستین لیزر گازی را پدیدآورد و لطفی زاده تئوری مجموعه‌های فازی را به جهان معرفی کرد.[۱۷۱] مریم میرزاخانی، ریاضی‌دان اهل تهران که نخستین زن و نخستین ایرانی برندهٔ مدال فیلدز است، توسط نهاد زنان سازمان ملل متحد در فهرست «۷ زنی که دنیا را تغییر دادند» قرار گرفته‌است.[۱۷۲] توفیق موسیوند نخستین پمپ قلب مصنوعی را اختراع و توسعه داد. در پیشبرد تحقیقات و درمان دیابت نیز ساموئل رهبر توانست هموگلوبین گلیکوزیله را کشف کند. فیزیک ایران نیز به ویژه در نظریه ریسمان، قوی است و مقالات بسیاری در این کشور منتشر می‌شوند.[۱۷۳]

اخیراً ایران در تلاش بوده‌است که اثرگذاری دانش و فناوری در اقتصاد خود را افزایش دهد. در سال ۱۳۹۷ اعلام شد که شرکت‌های نوپای ایرانی، با پرداخت تسهیلات مالی پشتیبانی خواهند شد. در این سال، بانک‌های ایرانی به صورت ماهانه تا سقف ۶ هزار میلیارد ریال، قابلیت ارائهٔ تسهیلات به شرکت‌های دانش‌بنیان کشور را داشته‌اند.[۱۷۴] جشنواره خوارزمی که در سال ۱۳۶۶ پایه‌گذاری شد، به عنوان با سابقه‌ترین جشنوارهٔ علمی ایران شناخته می‌شود و مورد توجه دانشمندان ایرانی و خارجی بوده‌است.[۱۷۵] بر اساس گزارش سال ۲۰۱۵ مجمع جهانی اقتصاد، ایران از نظر شمار فارغ‌التحصیلان رشته‌های مهندسی، در جایگاه سوم جهان قرار داشت.[۱۷۶] دانشگاه تهران موفق شده‌است که ربات‌های انسان‌نمای سری سورنا را توسعه دهد و تاکنون چندین نسل از آن را رونمایی کرده‌است.[۱۷۷] مرکز تحقیقات بیوشیمی و بیوفیزیک دانشگاه تهران نیز دارای کرسی یونسکو در رشتهٔ بیوشیمی است.[۱۷۸] پژوهشگاه رویان یکی از معتبرترین مراکز خدمات تخصصی و فوق تخصصی در خاورمیانه است و در سال ۱۳۸۵ توانست تولد نخستین گوسفند شبیه‌سازی شده در ایران را رقم بزند.[۱۷۹] در سال ۲۰۱۸ میلادی، ایران در زمینهٔ سلول‌های بنیادی و پزشکی بازساختی، در جایگاه چهاردهم جهان جای داشت؛ همچنین شرکت‌های دانش‌بنیان ایرانی در این زمینه، محصولات خود را به کشورهایی در آسیا و خاورمیانه صادر می‌کنند.[۱۸۰] بر اساس آمارهای وب آو ساینس، ایران تا پایان دسامبر سال ۲۰۱۷ میلادی، با انتشار ۸ هزار و ۷۹۱ مقاله توانسته‌است که رتبهٔ چهارم جهانی را در فناوری نانو داشته باشد. محصولات نانویی ایران نیز در این دوران، به ۴۷ کشور صادر می‌شد.[۱۸۱] ماهواره امید نیز با سکوی پرتاب و موشکی ایرانی به فضا پرتاب شد و ایران را در فهرست ۱۰ کشوری وارد کرد که توانسته‌اند ماهوارهٔ خود را در مدار قرار دهند. نخستین جاندار نیز در دوران دولت احمدی‌نژاد به فضا فرستاده شد تا ایران در کنار شش کشوری قرار گیرد که موفق به انجام چنین کاری شده‌اند. در برنامه‌های هسته‌ای ایران، افزایش شمار مراکز هسته‌ای و سانتریفیوژها به شکلی قابل توجه، ادامه پیدا کرد. به شکل کلی، ایران در فناوری هسته‌ای، بیوتکنولوژی، نانوتکنولوژی، هوا فضا و استخراج و فرآوری مواد معدنی به رتبه‌های بالای جهانی (زیر بیست) دست پیدا کرده‌است. همچنین میزان تحقیقات در حوزهٔ دانش، به ویژه در علوم مهندسی، ریاضی، پزشکی، فیزیک، شیمی، زیست‌شناسی و محیط زیست رشد داشته‌است.[۱۸۲]

گردشگری

مقالهٔ اصلی: گردشگری در ایران

تا اوایل دههٔ ۱۹۶۰ میلادی، ایران توجه اندکی به گردشگری کرده بود. کمبود امکانات و زیرساخت‌های مسافرت، سفر در ایران را بسیار سخت کرده بود. سرانجام، حکومت پهلوی شروع به ایجاد سنگفرش، بزرگراه و هتل کرد و شمار گردشگران وارد شده به این کشور، به‌طور پیوسته از دههٔ ۱۳۴۰ تا سال ۱۳۵۷ افزایش یافت. با این حال، آشفتگی سیاسی در سال ۱۳۵۷ که منجر به سرنگونی سلطنت در ایران شد، عملاً صنعت گردشگری در ایران را نابود کرد. حکومت جمهوری اسلامی در پی تلاش برای از بین بردن تأثیرهای غربی، شمار گردشگران را از کشورهای غیرمسلمان کاهش داد و بخش خدماتی ایرانی که به صنعت گردشگری وابسته بود، فروریخت. با این حال، دولت ایران بعداً تلاش کرد که ایران را به عنوان یک مقصد گردشگری ترویج دهد. اکنون، خدمات مرتبط با گردشگری، تنها بخش کوچکی از اقتصاد ایران هستند.[۱۵۹]

در دههٔ ۱۳۹۰، با گذشت هر سال، سفرهای خارجی ایرانیان بیشتر شد. از مهم‌ترین مقاصد گردشگری خارجی ایرانیان نیز، می‌توان به ترکیه و امارات متحده عربی اشاره کرد. ایران در رتبه‌های بالا از نظر ارسال گردشگر به ترکیه قرار گرفته‌است و تنها در نیمهٔ نخست سال ۲۰۱۸ میلادی، یک میلیون و ۱۵۹ هزار گردشگر ایرانی به ترکیه سفر کردند.[۱۸۳][۱۸۴] در شش ماه نخست سال ۱۳۹۸، چهار میلیون و ۲۵۸ هزار و ۹۴۴ نفر از ایران خارج شدند و چهار میلیون و ۹۹۸ هزار و ۲۱۵ گردشگر خارجی به ایران سفر کردند؛ این آمار، در مقایسه با زمان مشابه در سال ۱۳۹۷، رشد ۲۶٫۳۴ درصدی ورود گردشگر به ایران را نشان می‌داد. کشورهای همسایهٔ ایران در فرستادن گردشگر به ایران پیشتاز هستند. در سال ۱۳۹۸ اعلام شد که عراق، آذربایجان، افغانستان، ترکیه و پاکستان، بیشترین گردشگر را به ایران فرستاده‌اند.[۱۸۵]

جمعیت‌شناسی

مقالهٔ اصلی: جمعیت‌شناسی ایران

روند رشد جمعیت و میزان کلی باروری در ایران (از ۱۹۵۰)

بر اساس آمار سال ۱۳۹۸، جمعیت ایران در حدود یک سده، ۸ برابر شده‌است. هرچند که در دهه‌های اخیر، باروری در این کشور، کاهش داشته و حرکت جمعیت به سوی سالخوردگی است. میان سال‌های ۱۳۳۵ تا ۱۳۹۵، هر سال به‌طور میانگین، یک میلیون تن به جمعیت ایران افزوده شد. میزان کلی باروری در این کشور، نزدیک به ۲٫۱ است.[۱۸۶] جمعیت کنونی ایران از ۸۳ میلیون تن گذر کرده‌است.[۱۸۷] بر اساس آمار سال ۲۰۱۸ میلادی گروه بانک جهانی، رشد جمعیت سالانهٔ ایران، ۱٫۴ درصد بوده‌است.[۱۸۸] آمار سال ۲۰۲۰ نیز اعلام می‌کند که میزان زاد ولد ۱۶٫۳ در هر ۱۰۰۰ تن و میزان مرگ‌ومیر ۵٫۳ در هر ۱۰۰۰ تن بوده‌است؛ بر اساس همین آمار، نسبت جنسی نیز ۱۰۲٫۸ مرد به ازای هر ۱۰۰ زن بود. مناطق شهری تهران، مشهد، اصفهان، شیراز، کرج و تبریز، اهواز، به ترتیب، بزرگ‌ترین کانون‌های جمعیتی ایران هستند.[۱۰۸]

ایران شمار قابل توجهی از مهاجران خارجی را میزبانی می‌کند. بر اساس سرشماری عمومی نفوس و مسکن سال ۱۳۹۵، مهاجران ساکن ایران، به ترتیب، بیشتر از افغانستان (یک میلیون و ۵۸۴ هزار تن)، عراق (۳۴ هزار و ۵۰۰ تن) و پاکستان (۱۴ هزار و سیصد تن) هستند. طبق این آمار، استان سکونت معمول این مهاجران، برای افغان‌ها تهران و برای عراقی‌ها و پاکستانی‌ها قم بوده‌است.[۱۸۹] میزان مهاجرت از ایران نیز قابل توجه است. در سال ۱۳۹۶، حسین عبده تبریزی اعلام کرد که یک و نیم میلیون ایرانی در صف مهاجرت به کشورهای کانادا و استرالیا قرار دارند. پس از انقلاب ۱۳۵۷، چندین موج مهاجرتی در ایران به راه افتاد؛ موج نخست به دلایل سیاسی، بلافاصله پس از انقلاب ۱۳۵۷ و بیشتر به سمت ایالات متحده، موج دوم به دلایل سیاسی-عقیدتی در ابتدای دههٔ ۱۳۶۰ و بیشتر به سوی اروپا، موج سوم با دلایلی چون کسب کیفیت زندگی و رفاه بالاتر به سمت کشورهایی همانند کانادا و استرالیا و موج چهارم که به دلایل سیاسی رخ داد و از سال ۱۳۸۸ آغاز شد. بحران‌های سیاسی، اجتماعی و اقتصادی ایران در ابعاد تظاهرات سراسری نمود پیدا کرده و با همراهی بلایای طبیعی، بر دشواری زندگی در این کشور افزوده‌اند؛ این شرایط، انگیزه‌ها برای مهاجرت از ایران را افزایش داده‌است. برآوردهای زیادی از خسارت سنگین مهاجرت سرمایه‌داران و فرار مغزها از ایران انجام شده که برخی از آنان، از سوی منابع رسمی این کشور تأیید شده‌اند.[۱۹۰][۱۹۱]

قومیت

مقاله‌های اصلی: اقوام ایرانی‌زبان و مردمان ایرانی‌تبار

ایران دارای جامعه‌ای با فرهنگ‌های گوناگون است و روابط بین اقوام آن معمولاً دوستانه بوده‌است. گروه قومی و فرهنگی غالب در ایران، برآمده از فارسی‌زبانان این کشور است. این کشور علاوه بر کردها، بلوچ‌ها، بختیاری‌ها، لرها و دیگر اقلیت‌های کوچکتر (ارمنی‌ها، آشوری‌ها، یهودیان، براهویی‌ها و دیگران) دارای عناصر مهم آذری‌های ایرانی و عرب‌های ایران است. در سال ۲۰۱۶ میلادی، ۹۷٫۸ درصد از مردم ساکن ایران، ایرانی بودند و تنها ۲٫۲ درصد از ساکنان ایران را خارجی‌ها، با اکثریت افغان تشکیل می‌دادند.[۱۹۲] کتابخانه کنگره اعلام داشته‌است که قومیت مردم ایران به ترتیب جمعیت، شامل: ۶۵ درصد پارسیان، ۱۶ درصد آذری‌های ایرانی، ۷ درصد کردها، ۶ درصد لرها، ۲ درصد عرب‌ها، ۲ درصد بلوچ‌ها، ۱ درصد ترکمن‌ها، ۱ درصد گروه‌های ایلی ترک (شامل قشقایی) و کمتر از ۱ درصد دیگر اقلیت‌ها (شامل ارمنی‌ها، گرجی‌ها و آشوری‌ها) می‌شود.[۱۹۳]

آذری‌های ایرانی به‌طور معمول، ساکن استان‌های مرزی در شمال غربی ایران هستند. قشقایی‌ها در اطراف شیراز در استان فارس و ترکمن‌ها در شمال شرق این کشور، ساکن هستند. ارمنی‌های ایران با میراث قومی گوناگون در تهران، اصفهان و منطقهٔ آذربایجان متمرکز شده‌اند. گرجی‌های ایران، بیشتر در استان اصفهان زندگی می‌کنند. چند گروه جداگانه که گویش دراویدی دارند، در استان سیستان و بلوچستان در جنوب شرق ایران یافت می‌شوند. آشوریان در شمال غربی متمرکز شده‌اند و اعراب ایرانی نیز در خوزستان و جزایر خلیج فارس، زندگی می‌کنند. یهودیان ایرانی، میراث تاریخی خود را به سرانجام اسیران یهودی در بابل وابسته می‌دانند و در بزرگ‌ترین شهرهای ایران، سکونت دارند.[۱۹۲]

طبق پژوهشی که در سال ۲۰۱۳ م منتشر شد، گوناگونی ژنتیکی ایرانیان، سطح بالایی دارد و در مجموع، نظیر مناطقی چون آناتولی، اروپا و قفقاز جنوبی است. آذری‌های ایرانی، به شکل قابل توجهی از نظر ژنتیکی به مردم گرجی نزدیکند و عموماً گمان می‌رود که با آذربایجانی‌ها منشأ مشترکی دارند؛ اما خوشهٔ ژن آنان، با آذربایجانی‌ها متفاوت است. پارسیان، کردها، قشقایی‌ها و اقوام گویشور زبان‌های هندواروپایی در ایران، از نظر ژنتیکی، تشابه بالایی به هم دارند.[۱۹۴][۱۹۲] در سال ۲۰۱۹ م، پژوهشی دربارهٔ ژنتیک مردم ۱۱ قوم ساکن ایران، منتشر شد که مقایسه‌ای با ژنتیک دیگر مناطق و نیز باستان‌ژنتیک خاور نزدیک در آن وجود داشت؛ بر اساس آن، هفت گروه قومی آذری، پارس، عرب، کرد، گیلک، لر و مازندرانی شباهت بسیاری در توزیع ویژگی‌های ژنتیکی دارند که آن‌ها را در یک خوشه قرار می‌دهد؛ این همگونی، درون خود تنوع دارد اما میزان آن از جمعیت دیگر مناطق، حتی از ارمنی‌های قفقاز کمتر است. همچنین این همگونی، دست کم برای پنج هزار سال، ادامه یافته‌است و یافته‌های ژنتیکی، تنها مؤید مهاجرت مردم قفقاز به فلات ایران، طی دوران نوسنگی و برنز است. در نتیجهٔ این پژوهش، دانسته شده‌است که مهاجرت‌های بعدی، همانند مهاجرت آریایی‌ها، عرب‌ها و ترک‌ها، به اندازه‌ای نبوده‌است که باعث دگرگونی ساختار ژنتیک جمعیت بومی فلات ایران شود. همچنین این خوشهٔ جمعیتی، افزون بر شباهت قابل توجه با ژنتیک مردم خاورمیانه، همانند ژنتیک مردم جنوب اروپا، به ویژه نواحی توسکانی در ایتالیا است.[۱۹۵]

زبان

مقاله‌های اصلی: زبان فارسی و زبان‌های رایج در ایران

زبان فارسی زبان غالب و رسمی ایران است. با این حال، شماری از زبان‌ها و گویش‌های دیگر نیز، از سه خانوادهٔ زبانی هندواروپایی، ترکی و آفروآسیایی در این کشور مورد استفاده قرار می‌گیرند. بیش از سه چهارم مردم ایران، گویشور یکی از زبان‌های هندواروپایی هستند. گویش اصلی کمی بیش از نصف مردم این کشور، فارسی است. ادبیات فارسی، نوعی پخته‌تر از زبان ایرانی رایج، توسط بیشتر ایرانی‌ها قابل درک است. فارسی به عنوان زبان غالب در ادبیات، روزنامه‌نگاری و علوم به کار برده می‌شود. کمتر از یک دهم جمعیت این کشور نیز به زبان کردی سخن می‌گویند. لرها و بختیاری‌ها هر دو زبان لری را می‌دانند؛ زبانی که از فارسی جداست اما با آن ارتباط نزدیکی دارد. زبان ارمنی نیز یک زبان هندواروپایی است که توسط اقلیت ارمنی ایران، استفاده می‌شود.[۱۹۶]

زبان‌های ترکی، که تقریباً یک پنجم از مردم ایران به آنان گویش می‌کنند، به‌طور قابل توجهی در این کشور نمایان شده‌است. بیشتر گویشوران ایرانی این خانواده از زبان‌ها، به زبان ترکی آذربایجانی سخن می‌گویند؛ زبانی که همانند ترکی نوین است. همچنین زبان ترکمنی، یکی دیگر از زبان‌های ترکی است که ترکمن‌های این کشور به آن صحبت می‌کنند.[۱۹۶]

از میان زبان‌های سامی که از خانوادهٔ آفروآسیایی هستند، زبان عربی بیشترین گویشور را در ایران دارد اما درصد اندکی از این گویشوران، آن را به عنوان زبان مادری استفاده می‌کنند. اهمیت اصلی زبان عربی در ایران، از دیدگاه تاریخی و مذهبی است. به دنبال فتح ایران توسط مسلمانان، زبان عربی عملاً اثر فراوانی بر فارسی گذاشت. از آن زمان به بعد، فارسی بخش قابل توجهی از کل واژه‌های عربی را پذیرفت و ساختارهای دستوری را از زبان عربی باستان و در برخی موارد، از عربی محاوره وام گرفت. در زمان حکومت پادشاهی پیشین، تلاش شد تا عناصر زبان عربی از زبان فارسی حذف شود، اما این کوشش با موفقیت اندکی روبرو شد و به دنبال انقلاب ۱۳۵۷، کاملاً متوقف شد. از آن زمان به بعد، مطالعهٔ زبان عربی کلاسیک، در مدرسه‌های ایرانی مورد تأکید قرار گرفته‌است و زبان عربی، همچنان غالب گفتمان دینی است.[۱۹۶]

پیش از سال ۱۳۵۷، زبان انگلیسی و فرانسوی و به میزان کمی آلمانی و روسی، توسط طبقهٔ تحصیل کرده مورد استفاده قرار می‌گرفتند. زبان‌های اروپایی، اکنون کمتر مورد استفاده قرار می‌گیرد اما هنوز در مدرسه‌ها و دانشگاه‌های ایران، آموزش داده می‌شوند.[۱۹۶] از دیدگاه دانش زبان‌های بین‌المللی نیز، رتبه‌بندی مهارت انگلیسی ئی‌اف، ایران را در رتبهٔ ۶۹ از ۱۰۰ قرار داده‌است و میزان مهارت انگلیسی ایرانیان، در سطح پایین قرار دارد؛ این کشور، با سطح بسیار پایین (۷۰)، تنها یک شماره فاصله دارد و رتبهٔ دوم مهارت انگلیسی در خاورمیانه را داراست.[۱۹۷]

دین

مقاله‌های اصلی: دین در ایران و دین‌های ایرانی

نیایشگاه آدریان؛ از نیایشگاه‌های زرتشتی ایران

در طول تاریخ، ایرانیان سازنده و توسعه‌دهندهٔ دین بوده‌اند و باورهای دینی در زندگی روزمرهٔ ایرانیان، نفوذ فراوانی دارد. از حدود دوران باستان، دین‌های ایرانی آغاز به پدیداری کردند. آیین زرتشتی، دین باستانی ایران است که تاکنون حفظ شده‌است.[۱۹۸] مهرپرستی نخستین دینی است که آریاییان ایرانی پس از شهرنشینی تدوین کردند و در خارج از ایران نیز گسترش داشت؛ آثار این آیین، در ایران کنونی نیز یافت می‌شود. قدیمی‌ترین پیامبر ایرانی، زرتشت است که در حدود هزار سال پیش از میلاد پدیدار شد و مزدیسنا را ترویج داد. زرتشت یکتاپرست بود و مردم را به پرستش خدای یکتا دعوت می‌کرد. در مضامین اوستا، اهورامزدا (خدای آیین زرتشتی) بالاترین قدرت جهان هستی دانسته شده‌است. آیین زرتشتی افزون بر یکتاپرستی، مردم را به رعایت اصول اخلاقی دعوت می‌کرد و جهان را به دو بخش خیر و شر تقسیم کرده بود.[۱۹۹] منابع در مورد یکتاپرستی زرتشت، توافق ندارند و گروه دوم، مزدیسنا را دارای ثنویت می‌دانند. به صورت کلی، این آیین به عنوان دینی در نظر گرفته می‌شود که گرایش توحیدی دارد اما دارای عناصر قوی ثنویت است.[۲۰۰] آیین مزدک و آیین مانوی نیز دیگر اثرگذاران مهم دین در ایران هستند.[۲۰۱]

تاریخ یهودیان در ایران نیز پیشینه‌ای طولانی دارد و قدمت آن به سقوط بابل می‌رسد؛ جایی که کوروش، شاه هخامنشی، یهودیان را که دهه‌های بسیاری در اسارت بودند، آزاد کرد و با توجه به اینکه خود نیز یکتاپرست بود، به یهودیان در بازسازی معابدشان یاری رساند و اموال آنان را بازگرداند. پس از آن، یهودیان در کشورهای گوناگونی از جمله ایران، گسترش یافتند.[۲۰۲]

نخستین برخورد ایرانیان با مسیحیت را می‌توان دیدار سه مغ با عیسی نوزاد دانست.[۲۰۳] پادشاهی یزدگرد یکم که کلیسای مشرق را به رسمیت رساند، برای مسیحیان ایران، نقطهٔ عطفی بود. این کارش، منجر به دایر شدن کلیسای ایرانی شد که در سال ۴۲۴ م، استقلال خود را از کلیسای روم اعلام کرد.[۲۰۴][۲۰۵] همچنین در دوره‌هایی، بیزانس تلاش کرد تا در توجه به مسیحیان ایران، در این کشور مداخله کند. سپس پیمان‌هایی میان دو امپراتوری بسته شد که مدارای مذهبی را برای مسیحیان در ایران و زرتشتیان در سرزمین‌های بیزانس فراهم می‌کرد.[۲۰۳]

نمایی از حرم امام رضا، مهم‌ترین مکان مذهبی در ایران

اسلام شیعه که بیشترین پیرو را در ایران داشت، در همان اوایل پیدایش اسلام در ایران، مورد علاقهٔ برخی از ایرانیان بود؛[۲۰۲] هر چند در دوره نظام جمهوری اسلامی ایران، آمار مسلمانان به ویژه شیعه بسیار کاهش یافته‌است.[۲۰۶] به هر حال، اسلام شیعه در این کشور، با فرمان شاه اسماعیل و از دوران صفویان گسترش یافت تا سدی شود در برابر نفوذ دیگر کشورهای مسلمان (سنی مذهب). از دوران صفوی بود که اسلام شیعه اثرگذاری فراوانی بر حیات فرهنگی ایران داشت و شاهان صفوی تلاش کردند تا با پیوند دادن حکومت خود با اسلام، مشروعیت بیشتری کسب کنند. همچنین در دوران صفوی، روحانیت جایگاه بالایی داشت و در زمان شاه تهماسب، فرمان‌های سلطنتی، از جانب مقام روحانی وقت، بررسی و تأیید می‌شدند.[۲۰۲]

قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، اسلام شیعه را دین رسمی ایران اعلام کرده‌است. دست کم ۹۰ درصد از ایرانیان، مسلمان شیعه و حدود ۸ درصد از ایرانیان، مسلمان سنی هستند. مسیحیت با بیش از ۳۰۰ هزار پیرو، بهائیت با حداقل ۲۵۰ هزار پیرو، دین زرتشت با حدود ۳۲ هزار پیرو و یهودیت با حدود ۳۰ هزار پیرو، دیگر ادیان موجود در ایران هستند. قانون اساسی این کشور، مسیحیت، مزدیسنا و یهودیت را به رسمیت می‌شناسد.[۱۹۳] از مهم‌ترین مباحث تشیع در ایران، نوید بازگشت امام دوازدهم و ادای احترام به پیشوای شهید او است. غیبت امام دوازدهم به‌طور غیرمستقیم در افزایش قدرت روحانیت در ایران نقش داشت. روحانیت شیعهٔ ایران، از زمان انقلاب ۱۳۵۷ تاکنون، نیروی غالب سیاسی و اجتماعی در ایران بوده‌است. ملاها به شکل وسیعی در پست‌های مذهبی در ایران، شاغل هستند. شیعیان این کشور در موارد بسیاری به روحانیون متکی هستند و برای اجتناب از گناه، از یک مرجع تقلید، آموزه‌هایی را دنبال می‌کنند. این امور، قدرت روحانیت در ایران را افزایش داد و نقش آنان را به عنوان میانجی الهی تقویت کرد؛ به اندازه‌ای که در اسلام سنی و شیعهٔ نخستین وجود نداشت.[۲۰۷]

یافته‌های تاریخی همچون منشور به جا مانده از پادشاهی کوروش بزرگ که به وجود ادیان گوناگون و آزادی پیروان آنان اشاره دارد و نوشتارهای تاریخی، هم‌زیستی ادیان در ایران را گزارش می‌دهند.[۲۰۸] با این وجود، مدارای دینی، یکی از ویژگی‌های ایران در هنگام سلطنت پهلوی با انقلاب اسلامی در سال ۱۳۵۷، پایان یافت و پس از این، گروه‌هایی از اقلیت‌های دینی به مهاجرت دست زدند. همچنین برخی اقلیت‌های دینی ایران، همانند پیروان بهائیت، مورد آزار قرار گرفته‌اند.[۲۰۷][۲۰۸]

دین‌ناباوری در ایران

مقالهٔ اصلی: بی‌دینی در ایران

همچنین ببینید: خداناباوری در ایران

در دوره نظام جمهوری اسلامی ایران به دلیل استفاده از دین برای سرکوب معترضان (و دلایلی دیگر)، دین‌ناباوری از جمله، اسلام‌گریزی،[۲۰۹] مانند سونامی در میان جوانان ایرانی افزایش یافته‌است.[۲۱۰]

آموزش

مقالهٔ اصلی: آموزش در ایران

نرخ باسوادی میان جمعیت ۱۵ ساله و پیرتر ایران (۲۰۱۵–۱۹۷۵)

جشن فارغ‌التحصیلی دانشجویان دانشگاه تهران در سال ۱۳۹۸

تحصیلات در ایران، میان ۶ تا ۱۱ سال اجباری است. به شکل کلی، چهار پنجم مردان و دو سوم زنان ایرانی سواد دارند. آموزش ابتدایی در ایران به دانش‌آموزان امکان می‌دهد تا شایستگی‌های خود را ارزیابی کنند و در انتخاب رشتهٔ آنان در دورهٔ دبیرستان اثرگذار است. سیستم آموزش همگانی ایران، توسط وزارت آموزش و پرورش کنترل می‌شود. دانشگاه‌ها زیر نظر وزارت علوم، تحقیقات و فناوری و آموزشگاه‌های پزشکی زیر نظر وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی فعالیت می‌کنند.[۲۱۱]

تحولات سیاسی که از زمان انقلاب ۱۳۵۷ آغاز شد، دوران آموزشگاه‌های مختلط را در ایران پایان داد و تمام آموزشگاه‌ها و دانشگاه‌های ایرانی، ملزم به ترویج ارزش‌های اسلامی شدند. پیروی از عقیده‌های دینی سیاسی رایج، برای دانشجویان و استادان دانشگاهی که مایل به کسب موفقیت در دانشگاه‌های ایران هستند، از اهمیت بالایی برخوردار بوده‌است و پذیرش در دانشگاه‌های این کشور، تا حد زیادی مبتنی بر تقوی شخصی فرد است، خواه واقعی باشد یا برای ملاحظه.[۲۱۱][۹۳]

دانشگاه تهران در سال ۱۳۱۳ بنیان‌گذاری شد و از آن دوران، ایران انواع دانشگاه، دانشکدهٔ آموزگاران و دانشکده‌های فنی را تأسیس کرده‌است. مؤسسات آموزش عالی ایران پس از انقلاب ۱۳۵۷ متحمل رنج‌هایی شدند؛ با انقلاب ۱۳۵۷، ده‌ها هزار پروفسور و آموزگار یا از کشور گریختند یا به دلیل سکولاریسم و ارتباط با حکومت سلطنتی، از کار اخراج شدند. دانشگاه‌های ایران دچار کمبود پرسنل شدند و نام‌نویسی دانشجویان در کشور کاهش یافت. در حالی که شمار نام‌نویسی در دانشگاه‌های ایران کاهش داشته‌است، میزان پذیرش زنان در دانشگاه‌های این کشور به شکلی چشم‌گیر، افزایش یافته‌است و تا سال ۲۰۰۰ میلادی، بیش از نیمی از دانشجویان ورودی، زنان بودند.[۲۱۱][۹۳] بر اساس داده‌های وبومتریک تا ژانویه ۲۰۲۰، پنج مورد برتر دانشگاه‌های ایران به ترتیب، دانشگاه تهران (۴۳۸ جهان)، دانشگاه علوم پزشکی تهران (۵۷۰ جهان)، دانشگاه صنعتی شریف (۷۷۰ جهان)، دانشگاه پلی‌تکنیک تهران (۷۹۱ جهان) و دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی (۷۹۴ جهان) هستند.[۲۱۲]

بهداشت

مقالهٔ اصلی: مراقبت سلامت در ایران

پس از جنگ جهانی دوم، با تلاش حکومت ایران، آژانس‌های فرامرزی و نیکوکاران، شرایط بهداشتی این کشور به طرز چشمگیری بهبود یافت. در حدود سال ۱۳۴۲، ایران توانست آبله را از بین ببرد، طاعون را ناپدید کند و مالاریا را عملاً در سرزمین خود، ناپیدا سازد. وبا نیز در حدود سال ۱۳۴۹ شایع و کمی بعد، کنترل شد؛ این بیماری دوباره در اوایل دههٔ ۱۳۶۰ گسترش یافت و به سرعت به آن رسیدگی شد. با این وجود، امکانات بهداشتی ایران، ناکافی است و کمبود پزشک، پرستار و تجهیزات پزشکی در این کشور، نمود پیدا می‌کند.[۱۳۲]

بیمارستان‌های دولتی در کنار نهادهای خصوصی، به مردم خدمات بهداشتی و درمانی ارائه می‌دهند اما هنوز ناکافی هستند. وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی بر خدمات درمانی کشور نظارت می‌کند. بهزیستی نیز توسط سازمان بهزیستی ایران، بنیاد شهید و امور ایثارگران و بنیاد مستضعفان انقلاب اسلامی اجرا می‌شود.[۱۳۲] بنا بر آمار سال ۲۰۱۷ میلادی، میزان مرگ مادران در این کشور، ۱۶ در هر ۱۰۰ هزار زایمان زنده بوده‌است (رتبهٔ ۵۰ از ۱۸۵ کشور). این میزان در سنجش با هفده سال پیش (۲۰۰۰ میلادی)، به یک سوم رسیده‌است و از این روی، ایران جایگاه سیزدهم را از دید کاهش میزان مرگ مادری در این بازهٔ زمانی داشته‌است.[۲۱۳] مرگ‌ومیر نوزادان بر اساس برآورد سال ۲۰۱۹، ۱۲ در هر ۱۰۰۰ تولد زنده است. از این روی ایران از میان ۱۹۳ کشور بررسی شده، در رتبهٔ ۸۲ ام جای گرفته‌است.[۲۱۴] نرخ امید به زندگی در ایران برابر ۷۶/۵ سال (۷۵ سال مردان[۲۱۵] و ۷۸ سال زنان[۲۱۶]) و از این نظر، این کشور در جایگاه ۷۳ ام جهان (از میان ۱۹۹ کشور) جای دارد. این رقم با افزایشی بیش از بیست و دو ساله، یافته‌است.[۲۱۷] سرانهٔ تخت‌های بیمارستانی در این کشور در سال ۱۳۹۷، ۱٫۶ تخت برای هر ۱۰۰۰ نفر بوده‌است و توزیع آنان در استان‌های این کشور، نابرابر است. بر اساس آمار سال ۱۳۹۶، نزدیک به ۷۵ درصد از تخت‌های موجود در ایران، از بخش دولتی بوده‌اند. میزان قابل توجهی از تخت‌های بیمارستان‌های خصوصی این کشور، بیشتر مواقع خالی هستند که کمبود توانایی مالی ایرانیان به عنوان چرایی آن در نظر گرفته شده‌است.[۲۱۸] بیماری غالب ناشی از آب و غذای این کشور نیز، اسهال باکتریایی است. دنیاگیری کروناویروس در ایران (سال ۱۳۹۸) نیز رخ داد و با گسترش پایدار در جامعهٔ ایرانی، تلفات قابل توجهی بر جای گذاشت.[۱۰۸]

فرهنگ

مقالهٔ اصلی: فرهنگ ایرانی

میراث فرهنگی تاریخی ایران، در جهان، کم‌نظیر است. مردم ایران نیز از آیین فرهنگ خود، با آگاهی یاد می‌کنند. ایران به عنوان یک کشور تاریخی، در دوران باستان شاهنشاهی‌هایی چون هخامنشیان را به خود دیده‌است و با وجود تغییرات سیاسی، مذهبی و تاریخی، ایرانیان ارتباط عمیق با گذشتهٔ خود را حفظ کرده‌اند. اگرچه زندگی روزمره در ایران نوین با اسلام شیعه در هم آمیخته شد، اما هنر، ادبیات و معماری بومی این کشور، یادآور سنت عمیق ملی آن و فرهنگ ادبی گسترده‌تری است که در دوران پیشین، در سراسر خاورمیانه و جنوب آسیا گسترش یافته‌است. از دیدگاه فرهنگی، بخش اعظم تاریخ نوین ایران، به تنش میان مذهب شیعه و میراث فرهنگی ایرانی تعلق گرفت.[۲۱۱]

با وجود غالب بودن فرهنگ پارسی، ایران همچنان به عنوان یک کشور چند قومیتی شناخته می‌شود و قومیت‌های ارمنی، آذری، کرد و دیگر قومیت‌ها، هر کدام دارای آیین‌های ادبی و تاریخی خود هستند که قدمت بسیاری از آن‌ها به سده‌ها پیش بازمی‌گردد؛ به عنوان نمونه، در مورد ارمنی‌ها، این آیین‌ها به دوران پیش از میلاد مربوط می‌شوند. این گروه‌های قومی، غالباً با فرهنگ‌های همسایه در خارج از ایران، ارتباط نزدیکی دارند.[۲۱۱]

شمار موزه‌های ایران کم است و سرآغاز مواردی که وجود دارند نیز از دوران اخیر است. هرچند که موارد استثنایی چون کاخ گلستان وجود دارد. موزه هنرهای معاصر تهران که در سال ۱۳۵۶ گشایش یافت، تنها گالری انحصاری بزرگ هنر، در ایران است. موزه پارس در شیراز و موزه ملی ایران در تهران، از موزه‌های شناخته‌شدهٔ ایرانی هستند.[۲۱۹]

آیین‌ها و رسوم

مقاله‌های اصلی: فهرست جشنواره‌ها و سوگواره‌های ایران و تعطیلات عمومی در ایران

هفت‌سین از رسوم نوروز

سوگواری محرم در قم

ایران دارای مردمی از اقوام گوناگون است که خود را دارای هویت ایرانی می‌دانند و تاکنون، جشن‌های ملی ایران را پاس داشته‌اند. اعیاد و سوگواری‌های اسلامی نیز در این کشور بسیار رایج است. پس از انقلاب ۱۳۵۷، این مراسم‌ها شکلی مجلل به خود گرفت و هویت اسلامی، توسط ساختار حکومت جدید، پشتیبانی شد.[۲۲۰]

جشن سال نوی ایرانی، نوروز، از سوی یونسکو به عنوان میراث فرهنگی و معنوی بشریت ثبت شده‌است و مجمع عمومی سازمان ملل متحد با تصویب قطعنامه‌ای، ۲۱ مارس، برابر با اول بهار را به عنوان روز جهانی نوروز به رسمیت شناخته‌است. این آیین باستانی ایرانی، توسط پیروان ادیان مختلف و در کشورهای دیگر نیز جشن گرفته می‌شود.[۲۲۰][۲۲۱] این جشن به عنوان مهم‌ترین تعطیلات ایران شناخته می‌شود و از چهارشنبهٔ آخر سال که چهارشنبه‌سوری در آن برگزار می‌شود، آغاز شده و با تعطیلات یک هفته‌ای، به روز سیزدهم سال جدید می‌رسد که سیزده‌به‌در نام دارد و در آن، مردم به پیک‌نیک می‌روند.[۲۲۱]

روایت شهادت یکی از مؤلفه‌های اساسی فرهنگ شیعه است. یادبود نبرد کربلا و شهادت حسین بن علی و یارانش، به تمام بخش‌های فرهنگ ایران، وارد شده‌است و در اشعار، آهنگ‌ها و رسوم مذهبی شیعیان نمایان است. هیچ‌کدام از تلاش‌های حکومت سلطنتی پیشین، مانند جشنواره‌های سالانه و پشتیبانی از موسیقی‌دانان و بخش بومی وابسته، موفق به تغییر این گرایش در ایران نشد. نمایش عمومی خنده و شادی در این دوران، نامطلوب بوده و در برخی محافل، گناه دانسته شده‌است. به شکل کلی، در هر ماه ایران، حداقل یک روز عزای عمومی و مذهبی وجود دارد و در مراسم‌های مذهبی، معمولاً به نبرد کربلا نیز اشاره می‌شود. این کشور، چندین عید را نیز جشن می‌گیرد. عید قربان و عید فطر توسط شیعه و سنی در این کشور، جشن گرفته می‌شود. زادروز حجت بن الحسن نیز از مهم‌ترین جشن‌هایی است که در ایران برگزار می‌شود؛ در این روز، خیابان‌ها چراغانی می‌شوند، شهرها نمایی دیگر می‌گیرند و بازارهای سنتی تزئین می‌شوند تا پذیرای مشتریان باشند.[۲۲۱] سرچشمهٔ رسوم اسلامی در ایران به ورود اسلام به این کشور می‌رسد و با فروپاشی سلسلهٔ ساسانی و آتشکده‌ها، دوران فرهنگ متمایز پیشین به گونه‌ای پایان یافت و بقایای آخرین نمایندهٔ تمدن خاورمیانهٔ باستان، برچیده شد.[۳۸]

جشن تیرگان، مهرگان، سپندارمذگان، سده، امرداد و شب یلدا از بازماندگان آداب و رسوم ایرانی هستند که هنوز در این کشور زنده‌اند. جشن میلاد امامان و میلاد پیامبر، عید غدیر خم، ماه رمضان (در این ماه، روزه بر مسلمانان واجب است) و جشن مبعث و معراج نیز از آداب و رسوم اسلامی ایران هستند.[۲۲۲]

آشپزی

مقالهٔ اصلی: آشپزی ایرانی

چلوکباب، از خوراک‌های پرهوادار ایرانی که با برنج و گوشت تهیه و معمولاً با کره و سبزیجات سرو می‌شود.[۲۲۳]

آشپزی ایرانی اگرچه تحت تأثیر روش‌های آشپزی جهان عرب و شبه‌قاره‌ای بوده‌است اما به اندازهٔ زیادی محصول جغرافیا و محصولات خوراکی درون ایران است. برنج یک مادهٔ اصلی در رژیم غذایی ایرانیان است و گوشت (عمدتاً گوسفند) تقریباً در هر وعدهٔ خوراک ایرانی نقش دارد. سبزیجات برای رژیم غذایی ایرانی حائز اهمیت است و پیاز تقریباً در هر غذا استفاده می‌شود. دام‌داری مدت‌هاست که بخش کهن اقتصاد بوده‌است و فراورده‌های لبنی همانند شیر، پنیر و به ویژه ماست، به‌طور معمول در سفرهٔ ایرانیان استفاده می‌شوند. آشپزی اصیل ایرانی، تمایل به ایجاد مزه‌های لطیف و تهیهٔ غذاهایی با مقدمات نسبتاً ساده، مانند خورش و انواع کباب دارد. برجسته‌ترین ادویه که در ایران استفاده می‌شود، زعفران است؛ اما بسیاری از طعم‌دهنده‌های دیگر، از جمله لیمو، نعنا، زردچوبه و گلاب به اندازهٔ عناصری چون انار و گردو در خوراک ایرانی استفاده می‌شوند.[۲۲۱]

به جز برنج، نان هم در رژیم غذایی ایرانیان، یک مادهٔ اصلی به‌شمار می‌رود. بربری، تافتون، لواش و در نهایت، سنگک که سرآمد نان‌های ایرانی است، توسط ایرانیان مصرف می‌شوند. ایرانیان در پخت انواع چلو، از ته‌دیگ، زرشک، زعفران و آجیل بهره می‌برند. در رستوران‌های این کشور، بیشتر خوراک اصلی را انواع کباب تشکیل می‌دهد؛ رایج‌ترین موارد آن، شامل کباب بختیاری، چلوکباب، جوجه‌کباب و کباب کوبیده می‌شود. خوراک‌های ایرانی همانند آبگوشت، دلمه، زرشک‌پلو، سبزی‌پلو، فسنجان، قرمه‌سبزی و میرزاقاسمی به سفرهٔ ایرانی، گوناگونی قابل توجهی می‌بخشند. انواع شیرینی‌های ایرانی نیز به عنوان دسر استفاده می‌شوند. فالوده و بستنی ایرانی از مهم‌ترین دسرهای این کشور هستند. ایرانیان، معمولاً صبحانه و چای را در رژیم غذایی خود دارند. ناهار حکم وعدهٔ اصلی را دارد و شام معمولاً سبک‌تر است.[۲۲۴] خاویار ایران در جهان شهرت دارد و ایران، زمانی مقام نخست تولید خاویار در جهان را داشت.[۲۲۵] شراب ایرانی نیز تاریخچه‌ای طولانی دارد و این کشور از قدیمی‌ترین تولیدکنندگان نوشیدنی‌های الکلی است؛ اگرچه در دوران جمهوری اسلامی با ممنوعیت به همراه مجازات روبرو بوده‌اند.[۲۲۶]

موسیقی، رقص و تئاتر

مقاله‌های اصلی: موسیقی در ایران، رقص ایرانی، و تئاتر در ایران

یک کرنا، ساز موسیقی ایرانی که در موزه هخامنشی نگهداری می‌شود.

موسیقی در ایران، از دوران باستان، حائز اهمیت بوده‌است. در دوران شاهنشاهی هخامنشی، موسیقی در آیین‌های مذهبی و دادگاه‌ها استفاده می‌شده‌است. هویت دقیق موسیقی ایرانی، هنوز آشکار نشده‌است اما تحقیقات پیرامون آن، ادامه دارد و جوانبی از آن، مشخص شده‌است.[۲۲۷] موسیقی در دوران ساسانیان قابل توجه بوده‌است و ساسانیان، شمار فراوانی از سازها را به کار برده‌اند. باربد، از موسیقی‌دانان دوران شاهنشاهی ساسانی، نخستین سیستم موزیکال خاورمیانه را با عنوان خسروانی ایجاد کرد. بسیاری از مدها و ملودی‌های باستانی ایران، با تسلط اعراب بر این کشور، از بین رفته‌اند؛ اما دستگاه‌ها، به شکل شفاهی به ایران کنونی رسیده‌اند.[۲۲۷][۲۲۸] ایران زادگاه نخستین سازهای پیچیده‌است که قدمت برخی از آنان، به هزارهٔ سوم پیش از میلاد می‌رسد.[۲۲۸] نواحی ایران، دارای شمار قابل توجهی سازهای بومی از انواع بادی، پوست‌صدا، خودصدا و زهی هستند. سازهایی همانند تار، سه‌تار، بربط، سنتور، قانون، کمانچه، نی، قیچک، رباب، تنبک، دف، دایره و دایره‌زنگی در موسیقی ملی ایران به کار می‌روند.[۲۲۹] در دهه‌های ۱۳۳۰ و ۱۳۴۰، موسیقی ایران به شکل اساسی تغییر یافت. در دههٔ ۱۳۳۰، موسیقی پاپ وارد ایران شد و نخستین گروه‌های پاپ و راک ایرانی، شکل گرفتند. موسیقی پاپ ایرانی در این دوران، از موسیقی پاپ غربی اثر گرفت. در دههٔ ۱۳۴۰ نیز نخستین شاخه‌های نوگرایی در موسیقی ایران، پدیدار شد.[۲۳۰] در اواسط دههٔ ۱۳۴۰، استودیوهای ایرانی با همراهی بارها و باشگاه‌های شبانه، به گسترش موسیقی جدید رایج در ایران کمک کردند. در این سال‌ها، شعر و موسیقی ایران، دگرگون شد و ستاره‌های موسیقی، یکی پس از دیگری بر روی صحنه رفتند.[۲۳۱]

مسائل جنسیتی در موسیقی و رقص ایران بسیار مورد توجه بوده‌است. در دوران قاجار و صفویه، به پسربچه‌ها لباس دخترانه پوشانده می‌شد و از آنان برای رقص و آواز استفاده می‌کردند. جایگاه زنان در موسیقی ایرانی، پس از انقلاب ۱۳۵۷، با محدودیت‌هایی مواجه شد و فقهای اسلامی این کشور، اعلام داشته‌اند که آواز خواندن آنان، کاری لهو و لعبی است. برای اجرای بانوان، قوانین خاصی وجود دارد که باعث توقف بسیاری از کنسرت‌های زنان شده‌است. پیش‌تر نیز برنامه‌های موسیقی زنان با فشار محافل محافظه‌کار جمهوری اسلامی، لغو شده‌اند.[۲۳۲][۲۳۳] اگرچه ممنوعیت و محدودیت‌ها برای مردان نیز بوده‌اند و برخی موسیقی‌ها کلاً ممنوع دانسته شده‌اند.[۲۳۴]

رقص در ایران، پیشینه‌ای طولانی دارد و به عنوان نمونه‌ای باستانی، در دربار ساسانیان، رقصی ویژه انجام می‌شده‌است. فردوسی، شاعر حماسه‌سرای ایرانی، از رقاصانی چون آزاده یاد کرده‌است که چنگ می‌نواختند، چامه می‌خواندند، ساقی بودند و می‌رقصیدند.[۲۳۵] به شکل کلی، ایران، یکی از امپراتوری‌های باستانی بود که به گسترش هنر رقص پرداخت. برای این ملت کهن، رقص یک پدیدهٔ مهم اجتماعی و یک آیین مذهبی بوده‌است. پیشینهٔ رقص ایرانی به عنوان یک شکل هنری مستقل، دست کم از دوران مهرپرستی تخمین زده می‌شود و منابع تاریخی دوران باستان، به آن اشاره کرده‌اند. رقص ایرانی بسیار متداول بوده‌است و کتب تاریخی یونانی از اهمیت آن در نزد ایرانیان، نوشته‌اند. پس از انقلاب ۱۳۵۷، محدودیت‌هایی برای رقص، وضع شد.[۲۳۶] دستگیری یک دختر ۱۷ ساله که در سال ۱۳۹۷ در اینستاگرام، ویدئوهایی از رقص خود منتشر کرده بود و پخش اعترافات او علیه خود از تلویزیون ملی ایران، نمونه‌ای از محدودیت‌های رقص در این کشور را به نمایش گذاشت. در جمهوری اسلامی ایران، ممکن است در قالب اتهاماتی چون «خلاف عفت عمومی»، علیه افرادی که برقصند، اعلام جرم شود.[۲۳۷]

تالار وحدت که برای نمایش‌های باله و اپرا نیز به‌کار می‌رفت.

تئاتر در ایران با گونه‌های بومی نمایان شده‌است. ایرانیان، گونهٔ ویژه‌ای از درام را داشتند؛ شیوهٔ اجرایی قابل توجه، معروف به نقالی که یک هنر کهن داستان‌گویی است و گاه شامل موسیقی نیز می‌شود. سنت نمایشی ایران، وام‌دار گونه‌های نمایشی بومی مانند نقالی و عروسک‌گردانی‌ها است اما نمایش‌های مذهبی نیز جنبه‌ای دیگر را به این سنت افزوده‌اند. تعزیه (که در آن واقعه کربلا نمایش داده می‌شود) نقشی قابل توجه در تئاتر ایران داشته‌است. سوگ سیاوش، خیمه‌شب‌بازی و سیاه‌بازی نیز نمایش‌های سرشناس ایرانی هستند.[۲۳۸]

از میانه‌های سدهٔ نوزدهم م به بعد، تولید درام‌های غربی در ایران، تشویق شد؛ به شکلی دقیق، پس از سفر ناصرالدین‌شاه به اروپا بود که یک سالن تئاتر در تهران تأسیس شد. در اواخر دههٔ ۱۹۵۰ م، گروه هنر ملی با جذب برترین نمایشنامه‌نویسان، کارگردانان صحنه و بازیگران به برقراری دوبارهٔ تئاتر در ایران کمک کرد. بعدها، تلویزیون ملی ایران نیز از تشکیلات و نمایش‌های تئاتر در ایران، پشتیبانی می‌کرد. کارگاه نمایش (از ۱۳۴۸) از نمایش‌های وابسته به این رسانه است. در این دوران، دیگر عوامل اثرگذار در رشد تئاتر، پشتیبانی‌های تجاری و حکومتی بودند و اینها در کنار جشنواره‌های این دوره (همچون جشن هنر شیراز)، توانستند تئاتر ایران را نیرومند سازند.[۲۳۸

ایران

جمهوری اسلامی

مقاله‌های اصلی: نظام جمهوری اسلامی ایران، انقلاب ۱۳۵۷ ایران، و روحانی‌گرایی در ایران

تصویری از سخنرانی رهبر انقلاب ۱۳۵۷ در بهشت زهرا تهران (بهمن ۱۳۵۷)

انقلاب ۱۳۵۷ ایران با رهبری سید روح‌الله خمینی، پادشاهی پهلوی را پایان داد و به پدیدار شدن جمهوری اسلامی ایران انجامید؛ این انقلاب، حاصل مشارکت مردم، اعتراضات پیوسته و آغاز قدرت خمینی در فرانسه است. پس از تظاهرات ۱۷ شهریور که به کشته شدن ۸۸ نفر منجر شد، فاصلهٔ حکومت پهلوی با مردم و پریشانی شرایط، بر همگان آشکار شد.[۸۹] پس از حدود یک سال اعتصاب و تظاهرات، در ۱۲ بهمن همان سال، سید روح‌الله خمینی از فرانسه، به ایران بازگشت و دولت جدیدی را تشکیل داد.[۹۰] در فروردین ۱۳۵۸، در همه‌پرسی نظام جمهوری اسلامی در ایران، واجدان شرایط رأی‌دهی با قاطعیت موافقت خود را اعلام کردند و ایران در ۱۲ فروردین ۱۳۵۸، رسماً به یک جمهوری اسلامی تبدیل شد. کمی بعد، در همه‌پرسی قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران (۱۳۵۸)، مردم با قاطعیت به قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران رأی مثبت دادند.[۹۱]

دانشجویان مسلمان پیرو خط امام، در ۱۳ آبان ۱۳۵۸ به گروگان‌گیری در سفارت ایالات متحده آمریکا دست زدند و خمینی، رهبر انقلاب ۱۳۵۷، این عمل را «انقلاب دوم» دانست؛ این رویداد، روابط دیپلماتیک تهران و واشینگتن را پایان داد.[۹۲] از سال ۱۳۵۹ نیز انقلاب فرهنگی ایران آغاز شد؛ این انقلاب، ضمن «اسلامی‌سازی» فرهنگی و آموزشی، به پاک‌سازی دانشگاهیانی که از دیدگاه حکومت جدید، «غرب‌زده» به‌شمار می‌رفتند، پرداخت.[۹۳]

جنگ ایران و عراق در ۳۱ شهریور ۱۳۵۹، با هدف‌گیری غرب ایران توسط عراق، رسماً آغاز شد و در اوایل، نیروهای صدام توانستند پیشروی فراوانی انجام دهند. ارتش ایران نیز با وقوع انقلاب، فرماندهان و نیروهای با تجربهٔ خود را از دست داده بود و در عملیات‌های بسیاری شکست خورد. اما از سال ۱۳۶۱، با آزادسازی خرمشهر، نیروهای ایرانی شروع به عقب‌راندن ارتش دشمن کردند. در همان سال، ایران آغاز به انجام عملیات‌هایی در خاک عراق کرد که در نهایت، با پیروزی عراق همراه شدند. از پایان عملیات کربلای پنج در اسفند ۱۳۶۵، تا آغاز عملیات والفجر ۱۰ ایران در اواخر زمستان سال بعد، برای حدود یک سال، ایران و عراق پیشروی خاصی در خاک یکدیگر نداشتند. سرانجام، در تیرماه ۱۳۶۷، قطعنامه ۵۹۸ شورای امنیت توسط رهبر ایران پذیرفته شد تا افزایش معلولین غیرنظامی و کشته‌شدگان این جنگ، پس از حدود ۸ سال پایان یابد.[۹۴]

به گزارش بی‌بی‌سی فارسی، اینکه انگیزهٔ مردم ایران از مشارکت در انقلاب ۱۳۵۷، برخورداری از امکانات اقتصادی بیشتر بود یا استقرار حکومت دینی، هنوز محل اختلاف است اما این انقلاب، حکومتی را سرنگون کرد که اولویت اصلی یا منحصر به فرد آن، توسعهٔ سریع اقتصادی و اجتماعی ایران بوده‌است. با سقوط نظام پهلوی، روند مصادره و تعطیلی واحدهای نوین صنعتی، خدماتی و کشاورزی، تا از کار انداختن بخش نوین اقتصاد این کشور ادامه یافت و جایگاه پیشین ایران در جهان، از دست رفت. دیدگاه‌های قدیمی نخبگان سیاسی و اقتصادی جدید و شکل‌گیری اقتصاد زیرزمینی، گسترش رفتارهای فاسد اقتصادی و انحصار نهادهای قدرتمند بر بخش بزرگی از اقتصاد ملی، بیش از پیش به اقتصاد ایران ضربه زد.[۹۵] مخالفان سرمایه‌داری در اوایل انقلاب، از نقش برتر دولت در اقتصاد هواداری کردند و پس از حملهٔ عراق به ایران، توانستند کشور را به سوی اقتصاد متمرکز دولتی پیش ببرند. ضعف اقتصادی ایران و شکل‌گیری صاحب‌امتیازان اقتصاد دولتی، به اوج‌گیری قدرت‌های منطقه‌ای، همانند امارات، ترکیه و عربستان کمک کرد. ایران پس از جنگ با عراق، اقتصاد بدون تنشی نداشته‌است و کارفرمایان ایرانی به تطبیق با شرایط اقتصاد جنگی و اقتصاد مقاومتی تشویق شده‌اند.[۹۶] اساس سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران نیز، بر شعار «نه شرقی، نه غربی، جمهوری اسلامی» استوار شد و اولویت روابط، با کشورها و حرکت‌های اسلامی و کشورهای منطقه بوده‌است؛ اگرچه، این سیاست با گذشت زمان تغییر کرد و روابط به سوی اروپا، روسیه، انگلستان، ایالات متحده و در نهایت، کشورهای عربی تغییر کرد.[۹۷] همچنین نظام جمهوری اسلامی ایران مدعی مالکیت قانونی ایران بر منطقهٔ قره سو می‌باشد.[۹۸] ایران که برای چهار دهه با انواع تحریم‌های بین‌المللی روبرو بود، تلاش کرد به اقتصاد خود جان تازه‌ای دهد؛ برنامه جامع اقدام مشترک از مهم‌ترین توافقات جمهوری اسلامی با دیگر ملل بوده‌است که پس از آن، با ورود سرمایه به کشور، پیشرفت اقتصادی قابل توجهی در ایران صورت گرفت. هرچند که خروج آمریکا از برجام و تحریم‌های مجدد، این توافق را به هم ریخت و علاوه بر سرمایهٔ خارجی، سرمایهٔ داخلی ایران نیز به خروج از کشور شتافت.[۹۹][۱۰۰] کشته شدن قاسم سلیمانی، حمله موشکی ایران به نیروهای آمریکایی در عراق و ادامه یافتن بحران خلیج فارس، ایران را در آغاز دههٔ ۲۰۲۰ میلادی، با تنش‌های جدیدی روبرو ساخت.[۱۰۰]

اعتراضات دی ۱۳۹۶ ایران

تظاهرات ۱۷ اسفند ۱۳۵۷، اعتراضات ۱۳۸۸، اعتراضات دی ۱۳۹۶، اعتصابات ۱۳۹۷-۱۳۹۸، اعتراضات آبان ۱۳۹۸ و اعتراضات ۱۴۰۱ نمونه‌هایی از نارضایتی‌های منجر به اعتراض دوران جمهوری اسلامی هستند. بر اساس تحلیلی در سال ۱۳۹۷، در این سال‌ها، افزایش شکاف طبقاتی، فساد سیستماتیک دولتی و فشارهای خارجی، با افزایش نارضایتی همگانی، اعتراضات سراسری پراکنده‌ای را برانگیخت.[۱۰۱] اعتراضات ۱۳۸۸، پیامد پیروزی احمدی‌نژاد بر موسوی در انتخابات ۱۳۸۸ بود.[۱۰۲] پس از ناکامی این اعتراضات، حامیان نتایج انتخابات، کم‌کم مستندهای انتخاباتی بی‌شماری را پنهان یا از دسترس خارج کردند.[۱۰۳] اعتراضات ۱۳۹۶ ماهیتی ضدحکومتی داشت که از نارضایتی‌های اقتصادی و سیاسی تغذیه می‌شد و در پاسخ آن، حکومت افزون بر برگزاری تظاهرات و محدودسازی شبکه‌های اجتماعی، از عوامل خارجی گفت و معترضان را سرکوب کرد که شماری از آنان، کشته شدند.[۱۰۴] اعتراضات آبان ۱۳۹۸ (پس از افزایش قیمت بنزین در ایران) نیز با سرکوب شدید مردم معترض همراه شد و بنابر گزارش‌های خارجی، شمار کشته‌شدگان تا ۱۵۰۰ تن و شامل زنان و نوجوانان بوده‌است. اگرچه وزیر کشور، شمار کشته‌شدگان را ۲۰۰ تا ۲۲۵ تن اعلام کرد. در این تظاهرات، ویدئوهایی از شلیک مستقیم نیروهای امنیتی به معترضان منتشر شد.[۱۰۵][۱۰۶] به‌گزارش گاردین، اعتراضات سراسری ۱۴۰۱ که به‌دنبال کشته‌شدن مهسا امینی توسط نیروهای گشت ارشاد اتفاق افتاد، بزرگ‌ترین تهدید برای حکومت از زمان انقلاب ۱۳۵۷ بوده‌است.[۱۰۷]

جغرافیا

مقاله‌های اصلی: جغرافیای ایران، مسائل زیست‌محیطی در ایران، و منابع طبیعی ایران

دماوند در مازندران، بلندترین کوه ایران

ایران در مختصات جغرافیایی ۳۲ درجه شمالی و ۵۳ درجه شرقی قرار دارد و از شمال به آذربایجان، ارمنستان، ترکمنستان و دریای خزر، از شرق به پاکستان و افغانستان، از جنوب به خلیج فارس و دریای عمان و از غرب به ترکیه و عراق محدود می‌شود. این کشور همچنین جزیره‌هایی را در خلیج فارس در اختیار دارد. کل گسترهٔ ایران، ۱٫۶۴۸٫۱۹۵ کیلومتر مربع است که ۱۱۶٫۶۰۰ کیلومتر مربع آن را آب‌های این کشور تشکیل می‌دهند. حدود یک سوم از مرز ۸٫۳۳۴ کیلومتری آن نیز آبی است. این کشور خاورمیانه‌ای، موقعیت استراتژیکی در خلیج فارس دارد و تنگه هرمز در جنوب کشور، مسیری حیاتی برای انتقال نفت خام است.[۱۰۸] سرزمین ایران، از ثروت طبیعی فراوانی برخوردار است؛ حدود ۱۱ درصد زمین‌های آن، قابل کشت هستند و نفت، گاز طبیعی، زغال‌سنگ، کروم، مس، سنگ آهن، سرب، منگنز، روی و گوگرد شناخته‌شده‌ترین منابع طبیعی ایران هستند.[۱۰۸]

آب و هوا

نقشهٔ آب و هوایی ایران (سامانه طبقه‌بندی اقلیمی کوپن)

بیابانی گرم

بیابانی سرد

نیمه‌خشک گرم

نیمه‌خشک سرد

مدیترانه‌ای گرم

مدیترانه‌ای قاره‌ای

اقلیم ایران بسیار متنوع است و از نیمه‌گرمسیری تا زیرشمالگانی را شامل می‌شود. بلندی، عرض جغرافیایی، تأثیرهای دریایی، بادهای فصلی و نزدیکی به دامنه‌های کوهستانی یا بیابان‌ها، نقش مهمی در نوسانات دمای روزانه و فصلی در این کشور ایفا می‌کند. به عنوان نمونه، میانگین دمای روز تابستانی در آبادان در استان خوزستان، ۴۳ درجهٔ سانتی‌گراد و میانگین دمای زمستان در تبریز در استان آذربایجان شرقی، به حدود انجماد می‌رسد. بارش نیز در سراسر کشور، متغیر است؛ از کمتر از ۲ اینچ در جنوب شرقی کشور تا ۷۸ اینچ در مناطق نزدیک به دریای خزر. میانگین بارش سالانه در کشور نیز نزدیک به ۱۶ اینچ است. پر باران‌ترین فصل ایران، زمستان است و بیش از نیمی از بارش سالانه در این ۳ ماه رخ می‌دهد. شمال کشور در آمار بارش یک تضاد بزرگ به وجود آورده‌است؛ کوه‌های بلند البرز، بخش‌های جنوبی خود را از اثر دریای خزر محروم می‌سازند و یک شمال حاصلخیز و جنگلی، برای ایران به وجود می‌آورند؛ در شمال ایران، هوایی تا ۳۸ درجهٔ سانتی‌گراد پدیدار می‌شود، یخبندان بسیار نادر است و ممکن است رطوبت تا ۱۰۰ درصد افزایش یابد. به جز در شمال کشور، تابستان به عنوان یک فصل خشک در ایران شناخته می‌شود. از ویژگی‌های آب و هوای ایران این است که مناطق مختلف آن، می‌توانند دارای چهار فصل جدا از هم باشند.[۱۰۹]

گوناگونی زیستگاه‌ها

سرزمین ایران به شکل کلی، کوهستانی و نیمه‌خشک است و میانگین بلندی آن، بیش از ۱۲۰۰ متر از سطح دریا است. بیش از نیمی از مساحت ایران را بلندی و کوه‌های این کشور، یک‌چهارم آن را دشت‌های آن و کمتر از یک‌چهارم دیگر آن را زمین‌های در دست کشت، می‌سازند. پست‌ترین نقطهٔ درونی با بلندی ۵۶ متر در چاله لوت و بلندترین نقطه، دماوند با ۵۶۱۰ متر بلندی است که در میان رشته‌کوه البرز قرار دارد. در کنارهٔ جنوبی دریای خزر، بلندی زمین ۲۸ متر پایین‌تر از سطح دریای آزاد است.[۱۱۰]

از دیدگاه ناهمواری‌ها، ایران کشوری کوهستانی با بیابان و دشت‌هایی در میانه است. بلندترین نقطهٔ کشور، کوه دماوند با ۵٫۶۲۵ متر بلندی و کم‌ترین بلندی کشور نیز در دریای خزر در منفی ۲۸ متر ثبت شده‌است. این کشور ممکن است با خشک‌سالی دوره‌ای، سیل، طوفان‌های غبار یا شنی و زمین‌لرزه تهدید شود. آلودگی هوا به ویژه در مناطق شهری، نبود مدیریت درست پساب صنعتی، جنگل‌زدایی، بیابان‌زایی، آلودگی نفتی در خلیج فارس، نابودی تالاب‌ها بر اثر خشک‌سالی، فرسایش خاک و آلودگی آب، از مهم‌ترین مسائل زیست‌محیطی در ایران هستند.[۱۰۸]

پارک‌های ملی ایران و مناطق حفاظت‌شدهٔ این کشور از مهم‌ترین جاذبه‌های جغرافیایی آن هستند. این کشور همچنین ۱۳ ذخیره‌گاه زیست‌کره دارد که شامل ارسباران، ارژن، گنو، پارک ملی گلستان، منطقه حفاظت‌شده حرا و تالاب بین‌المللی خور خوران، پارک ملی کویر، پارک ملی دریاچه ارومیه، شبه‌جزیره میانکاله، منطقه حفاظت‌شده توران، دنا، تنگ صیاد، دریاچه هامون و کپه‌داغ می‌شود.[۱۱۱]

گوناگونی گیاهان

لاله واژگون در دشت افوس

تقریباً یک دهم ایران جنگلی است و گسترده‌ترین جنگل‌های آن، در جنوب دریای خزر قرار گرفته‌است؛ در این منطقه انواع درختان برگ‌ریز، بلوط، راش، نمدار، نارون، گردو و بسیاری درخت و گیاهان دیگر، می‌رویند. در نواحی خشک میانی کشور نیز ارس، بادام و شماری گیاه میوه‌دار رشد می‌کنند. انواع درمنه و درختچه نیز در نواحی بیابانی و سراسر کشور پراکنده هستند. تپه‌های ماسه‌ای کویری ایران، با نگهداری آب، از رشد گیاهانی همانند موردیان پشتیبانی می‌کنند. واحه‌های ایران نیز با کمک به رشد تاکستان‌ها، تمشک ایرانی، صنوبر، خرما، مورد، خرزهره‌ایان، آکاسیا، بید، آلو و توت باعث تنوع بیشتر پوشش گیاهی منطقه می‌شوند.[۱۰۹]

گوناگونی جانوران

مقاله‌های اصلی: حیات وحش ایران و محیط زیست ایران

گوزن زرد ایرانی از گونه‌های در معرض خطر این کشور

پلنگ ایرانی که از گونه‌های بومی غرب آسیا به‌شمار می‌رود

تاکنون بیش از ۲۱۰ گونه پستاندار، ۵۵۸ گونه پرنده، ۲۶۰ گونه خزنده و ۲۲ گونه دوزیست در ایران ثبت شده‌اند. پستانداران سرزمین ایران شامل پلنگ ایرانی، خرس، کفتار راه راه، گرگ، گرازهای وحشی، بز کوهی، آهو و قوچ‌ومیش است که در کوه‌های دارای پوشش گیاهی زندگی می‌کنند. انواع شغال ،گربه وحشی و خرگوش نیز در سراسر کشور وجود دارند. گور ایرانی نیز دشت و بیابان‌ها را برای حیات خود، انتخاب کرده‌است. یوزپلنگ آسیایی در جهان به عنوان یک گونهٔ در معرض انقراض ایرانی، شناخته شده‌است. قرقاول‌های ایرانی در شمال کشور یافت می‌شوند و کبک‌ها در بیشتر مناطق کشور زندگی می‌کنند. پرندگان آبزی همانند پرنده دریایی، اردک و غاز نیز در سواحل دریای خزر و خلیج فارس زندگی می‌کنند؛ در حالی که کرکس‌های ایرانی، در بیابان به حیات خود ادامه می‌دهند. انواعی از گوزن، جوجه‌تیغی، روباه و دست کم ۲۲ گونهٔ جوندگان، در مناطق نیمه صعب‌العبور و بلند این کشور، زندگی می‌کنند. سنجاب نخلی و خرس سیاه آسیایی در سیستان و بلوچستان یافت شده‌اند. ببرها نیز زمانی در جنگل‌های مناطق جنوبی دریای خزر سکونت داشتند اما هم‌اکنون منقرض شده‌اند.[۱۰۹] شیر ایرانی نیز در ایران منقرض شده‌است اما پیش از انقلاب ۱۳۵۷ ایران، طرح‌های احیای آن ریخته شد و در سال ۱۳۹۸، با توافق میان باغ وحش ارم و انجمن آبزیگاه و باغ‌وحش‌های اروپا، به ایران بازگشت تا احیای آن در این کشور آغاز شود.[۱۱۲]

سیاست

مقالهٔ اصلی: سیاست در ایران

همایش اقتدار بسیج در ورزشگاه آزادی تهران و سخنرانی دومین رهبر ایران، سید علی خامنه‌ای (۱۳۹۷)

ایران، از اعضای بنیان‌گذار سازمان ملل متحد، سازمان همکاری اقتصادی، سازمان همکاری اسلامی و اوپک و همچنین از اعضای سازمان همکاری‌های شانگهای است[۱۱۳] و یک قدرت منطقه‌ای[۱۱۴] شمرده می‌شود.

نظام سیاسی کنونی ایران، بر قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران استوار است که در سال ۱۳۵۸ تصویب شد.[۱۱۵] ایران کنونی، در واقع یک جمهوری اسلامی با بخش قانون‌گذار است. دستگاه‌های اجرایی، مجلس شورای اسلامی و قوه قضائیه، در نهایت تحت نظر روحانیت کار می‌کنند. این نظام ترکیبی، تحت نظر رهبر ایران قرار می‌گیرد. رهبر این کشور، اختیارات گسترده‌ای دارد و علاوه بر مقامات کشوری، مقامات نظامی را هم می‌تواند تعیین کند. رهبر ایران همچنین منحصراً می‌تواند اعلان جنگ دهد و فرماندهٔ ارشد نیروهای مسلح ایران است؛ او جهت کلی سیاست‌های کشور را هم تعیین می‌کند. محدودیتی برای دورهٔ رهبری وجود ندارد اما مجلس خبرگان این امکان را دارد که رهبر را از مقام خود بردارد. به شکل دقیق‌تر، در جمهوری اسلامی ایران، قوای سه‌گانه متشکل از قوه مقننه، قوه مجریه و قوه قضائیه، تحت نظر ولایت فقیه فعالیت می‌کنند. مردم ایران نیز مستقیماً در انتخاب رهبر کشور دخالت ندارند و مجلس خبرگان، به نمایندگی از آنان، رهبر را انتخاب می‌کند و این گزینش، بر پایهٔ معیارهای شرعی و اسلامی است.[۱۱۶][۱۱۷] اگرچه، اعضای شورای نگهبان که مستقیم و غیرمستقیم از سوی رهبر گزینش می‌شوند، وظیفهٔ تأیید صلاحیت نامزدهای مجلس خبرگان را نیز دارند.[۱۱۸]

رئیس‌جمهور ایران که با انتخابات ریاست‌جمهوری کشور گزینش می‌شود، رئیس قوهٔ مجریه است و باید یک شیعهٔ ایرانی باشد. رئیس‌جمهور، شورای وزیران را برای تأیید مجلس انتخاب کرده و به عنوان رئیس شورای عالی امنیت ملی فعالیت می‌کند. رئیس‌جمهور و وزرای وی، وظیفهٔ ادارهٔ امور روز کشور و اجرای قوانینی را دارند که قوهٔ مقننه تصویب کرده‌است. علاوه بر این، رئیس‌جمهور بر طیف گسترده‌ای از دفاتر و سازمان‌های دولتی نظارت دارد. در جرم‌های معمول، رسیدگی به اتهامات رئیس‌جمهور، معاونان وی و وزیران با آگاهی مجلس شورای اسلامی در دادگاه‌های عمومی انجام می‌شود. استعفای رئیس‌جمهور نیز باید مورد تأیید رهبر ایران قرار گیرد.[۱۱۹][۱۱۷]

تقسیمات اداری

مقاله‌های اصلی: استان‌های ایران، شهرستان‌های ایران، و منطقه‌بندی استان‌های ایران

نقشهٔ استان‌های ایران

ایران دارای ۳۱ استان است که در کل، پنج منطقه را تشکیل می‌دهند.[۱۲۰] تقسیمات کشوری در ایران، به ترتیب، شامل استان‌ها، شهرستان‌ها، بخش‌ها و دهستان‌ها می‌شود. هیچ منطقهٔ خودمختاری در این کشور وجود ندارد و از استاندار تا بخش‌دار، توسط وزارت کشور منصوب می‌شود. در هر سطح نیز یک شورا وجود دارد و شورای عالی استان‌ها از نمایندگان شوراهای استان تشکیل می‌شود. وزارت کشور این اختیار را دارد که شهرداران را نیز منصوب کند، اما اعضای شورای شهر، به صورت محلی انتخاب می‌شوند. دهکده‌ها نیز توسط دهیار که توسط بزرگان (شورا) همان ناحیه، توصیه می‌شود، اداره می‌شوند.[۱۱۷]

سیاست در تاریخ

همچنین ببینید: تاریخ دموکراسی در ایران باستان

ایران در دوران پیش از اسلام، دارای حکومت‌هایی از نوع شاهنشاهی و در طول پنج سدهٔ اخیر از نوع پادشاهی بوده‌است.[۱۲۱] نهایتاً در سال ۱۳۵۸، با رأی نزدیک به ۹۸ درصد از مردم این کشور، پس از حدود ۲۵۰۰ سال، رسماً تاج و تخت در ایران برچیده شد. از آن پس، نظام جمهوری اسلامی ایران جایگزین دودمان پهلوی که آخرین حکومت پادشاهی این کشور بود، شد.[۱۲۲]

قانون و قوه مقننه

مقالهٔ اصلی: قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران

ایران دارای ساختار قانون‌گذاری است. مجلس شورای اسلامی که بیشتر به عنوان مجلس شناخته می‌شود، اجازه می‌دهد نمایندگان مجلس برای دوره‌های چهارساله، به شکل مستقیم توسط مردم انتخاب شوند و اقلیت‌های مذهبی و قومی رسمی، دارای نمایندگانی در مجلس هستند. مجلس قوانین کشور را تصویب می‌کند و در شرایط ویژه، این امکان را دارد که رئیس‌جمهور را با دو سوم آرا استیضاح کند.[۱۱۷]

شورای نگهبان ۱۲ عضو شامل فقها و حقوقدان دارد که نیمی از آنان را رهبر و بقیه را شورای قضایی گزینش می‌کند. مصوبات مجلس شورای اسلامی پیش از اجرایی شدن، نظر این شورا را می‌گیرند و بررسی می‌شوند که مخالف قانون اسلامی نباشند. این شورا بر انتخابات نیز نظارت می‌کند و تمام نامزدهای انتخاباتی، حتی برای ریاست‌جمهوری، باید تأیید صلاحیت از آن را به دست آورند.[۱۱۷]

قوه قضائیه

مقالهٔ اصلی: قوه قضائیه جمهوری اسلامی ایران

رهبر جمهوری اسلامی ایران، رئیس قوه قضائیه ایران را تعیین می‌کند که وی نیز، رئیس دیوان عالی کشور و دادستان عمومی را منصوب می‌کند. چندین دادگاه در این کشور وجود دارد، از جمله دادگاه‌های همگانی که به پرونده‌های مدنی و جنایی رسیدگی می‌کنند و دادگاه انقلاب که به گروه ویژه‌ای از جرائم رسیدگی می‌کند؛ این دادگاه که به مقوله‌هایی همانند اقدام علیه امنیت ملی، اقدام علیه نظام جمهوری اسلامی و قاچاق موادمخدر رسیدگی می‌کند، حکم نهایی را می‌دهد و قابلیت تجدیدنظر ندارد.[۱۲۳]

دادگاه ویژه روحانیت که مستقل از چارچوب منظم قضایی عمل می‌کند و فقط به رهبری پاسخگو است، احکام نهایی می‌دهد و قابلیت تجدید نظر ندارد. دادگاه ویژه روحانیت به جرائمی که توسط روحانیون انجام شده‌اند، رسیدگی می‌کند؛ اگرچه در پرونده‌های مربوط به افراد غیر روحانی نیز دخالت داشته‌است.[۱۲۳] بر اساس اعلام سازمان ملل متحد در سال ۲۰۱۸ میلادی، ۱۷۰ کشور یا مجازات اعدام را به کل پایان دادند یا اجرای آن را متوقف کردند؛ در یک سال پیش از این اعلامیه، ۸۴ درصد کل اعدام‌های ثبت‌شده در جهان، در چهار کشور عربستان، عراق، پاکستان و ایران بوده‌است.[۱۲۴] گزارش سال ۲۰۱۸ سازمان عفو بین‌الملل اعلام کرد که اعدام‌ها در ایران، نسبت به سال پیش، ۵۰ درصد کاهش داشته‌است و ظاهراً حلق‌آویز کردن متداول‌ترین روش اعدام در این کشور است.[۱۲۵]

روابط با جهان

مقالهٔ اصلی: سیاست خارجی ایران

رئیس‌جمهور ابراهیم رئیسی در دیدار با فومیو کیشیدا، نخست‌وزیر ژاپن (۳۰ شهریور ۱۴۰۱) در مجمع عمومی سازمان ملل متحد

در اصول قانون اساسی ایران اعلام شده‌است که سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران، بر اساس نفی سلطه‌جویی و سلطه‌پذیری، حفظ استقلال همه‌جانبه و یکپارچگی کشور، دفاع از حقوق تمام مسلمانان و عدم تعهد در برابر قدرت‌های سلطه‌گر و روابط صلح‌آمیز با دول غیرمحارب استوار است؛ جمهوری اسلامی ایران، سعادت انسان در کل جامعه بشری را آرمان خود دانسته و استقلال، آزادی و حکومت حق و عدل را از حقوق مردم جهان می‌داند. همچنین در عین خودداری از دخالت در امور داخلی کشورهای دیگر، از مبارزه حق‌طلبانه مستضعفین در برابر مستکبرین، در تمام جهان، پشتیبانی می‌کند. همچنین هر قراردادی که سلطهٔ بیگانه بر منابع، فرهنگ، ارتش و دیگر شئون ایران را فراهم آورد، ممنوع اعلام شده‌است. شعار «نه شرقی نه غربی، جمهوری اسلامی» نیز به عنوان فلسفهٔ سیاسی این کشور، در نظر گرفته شده‌است.[۱۲۶]

آتش زدن پرچم اسرائیل و ایالات متحده در راهپیمایی روز قدس در تهران

آخرین حکومت‌های ایران، سیاست خارجی متفاوتی را دنبال کرده‌اند. محمدرضا پهلوی، در سیاست خارجی به دنبال دوری از تنش بود و با وجود روابط نزدیک با آمریکا، با اتحاد جماهیر شوروی نیز روابط مناسبی ایجاد کرد؛ در همین حال، با بسیاری از کشورهای جنبش عدم تعهد، روابط گرمی را حفظ کرد. با وجود روابط دوستانه با جهان، وی همواره نیروی نظامی ایران را تقویت می‌کرد. اما با پدیداری جمهوری اسلامی، ایران تبدیل به کشوری مخاصمه‌جو، تجدیدنظرطلب، رادیکال و مذهبی شد و به سرعت جهان را با سیاست‌های تازهٔ خود آشنا ساخت. استکبارستیزی و صدور انقلاب از سیاست‌های مورد توجه ایران در دهه‌های اخیر هستند. در زمینهٔ غرب‌ستیزی، جمهوری اسلامی ایران تلاش کرد که با رژیم‌های کمونیستی روابط نزدیکی برقرار کند و با کشورهایی همانند رومانی،[یادداشت ۵] کره شمالی و کوبا به روابطی موفق رسید. در دهه‌های اخیر، ایران با بلاروس، نیجریه و ونزوئلا نیز روابط قابل توجهی داشته‌است. مارک گازیوروسکی، عالم سیاسی، حکومت جمهوری اسلامی ایران را یک حکومت مطرود برای بسیاری از کشورهای جهان می‌داند.[۱۲۷] برنامه‌های هسته‌ای و موشکی ایران و نوع روابط با اسرائیل، تنش‌ها و تحریم‌هایی را برای این کشور به همراه داشته‌است. در تیر ۱۳۹۴، ایران با گروه ۱+۵ به توافقی مهم با عنوان برنامه جامع اقدام مشترک، دست یافت که پیرامون برنامهٔ هسته‌ای این کشور بود و تحریم‌های اقتصادی را پایان می‌داد. اگرچه خروج آمریکا از برجام و تحریم‌های مجدد، این توافق را به هم ریخت.[۱۲۸][۹۹][۱۲۹] دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور ایالات متحده، پس از اعلام خروج این کشور از برجام، از ناکارآمدی برجام در پیشگیری از دستیابی جمهوری اسلامی به سلاح اتمی و ادامه‌دار بودن پشتیبانی این نظام از تروریسم و خطر برنامه موشکی بالستیک ایران گفت.[۱۳۰]

نیروی نظامی و امنیتی

مقالهٔ اصلی: نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران

گرومن اف-۱۴ تام‌کت در خدمت نیروی هوایی ارتش ایران

جمهوری اسلامی ایران دارای دو گونه نیروی مسلح است؛ نیروهای معمول ارتش که شامل نیروی هوایی و نیروی دریایی می‌شود و یک گروه جداگانه با نام سپاه پاسداران انقلاب اسلامی.[۱۳۱] در دوران پهلوی، ایران یکی از بزرگ‌ترین نیروهای مسلح جهان را در اختیار داشت که به سرعت، با فروپاشی سلطنت منحل شد. ارتش ایران، پس از انقلاب ۱۳۵۷، درگیر یک جنگ طولانی با عراق شد و از آن زمان، مؤلفه‌ای فعال و نیرومند را حفظ کرده‌است. نیروی نظامی این کشور، بخش اعظم نیروی انسانی خود را از خدمت اجباری در ایران به دست می‌آورد و مردان باید تا حدود ۲ سال، خدمت سربازی انجام دهند. ارتش، بزرگ‌ترین شاخهٔ نیروی نظامی ایران است و پس از آن، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی قرار دارد. هر نیروی امنیتی ایرانی که درگیر نبردهای خارجی یا داخلی باشد، توسط عناصر سپاه همراهی یا رهبری می‌شود. نیروی هوایی و دریایی ایران، از دیدگاه بین‌المللی هنوز کوچک شمرده می‌شوند. نیروی انتظامی جمهوری اسلامی ایران نیز نقش پلیس را در این کشور ایفا می‌کند.[۱۳۲] نیروی قدس نیز شاخهٔ مخفی نخبهٔ سپاه پاسداران و در اصل مسئول عملیات در خارج از مرزهای کشور است که در جهت منافع سپاه و نظام کنونی ایران فعالیت می‌کند.[۱۳۳]

در سال ۲۰۱۸ میلادی، ایران با ۱۷ میلیارد و ۴۰۰ میلیون دلار بودجهٔ نظامی، در ردهٔ پانزدهم جهان جای گرفت؛ در این سال، هزینهٔ نظامی ایران بالاتر از اسرائیل و کانادا و پایین‌تر از عربستان بود.[۱۳۴] بر اساس اعلام مؤسسه بین‌المللی مطالعات استراتژیک، ایران حدود ۵۲۳ هزار نیروی نظامی فعال دارد که ۳۵۰ هزار نفر آن در ارتش معمول کشور و دست کم ۱۵۰ هزار نفر آن در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی خدمت می‌کنند. حدود ۲۰ هزار نیرو نیز در نیروی دریایی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی هستند.[۱۳۵] بسیج نیز یک سازمان شبه‌نظامی فعال در ایران است که می‌تواند شمار قابل توجهی نیروی داوطلب جذب کند.[۱۳۶]

نیروی دریایی ارتش ایران که از تولیدات داخلی نیز بهره می‌برد.

از انقلاب ۱۳۵۷ تاکنون، برای غلبه بر تحریم‌های خارجی، دولت ایران صنایع نظامی خود را گسترش داد. انواع تانک، نفربر زره‌پوش، موشک، زیردریایی، کشتی‌های نظامی، ناوچه، رادار، هلیکوپتر و هواپیماهای جنگنده در ایران ساخته می‌شوند.[۱۳۷] ایران ارتش سایبری نیز دارد و پس از حملات سایبری به تأسیسات هسته‌ای ایران در سال ۱۳۸۹، این کشور توانایی سایبری خود را افزایش داد. ایران، همچنین توانایی ساخت پهپاد را داراست و با پهپادهای خود، عملیات داشته‌است.[۱۳۵]

ایران، توان موشکی بالایی دارد. برنامه موشکی ایران پیش از انقلاب ۱۳۵۷ آغاز شد اما از جنگ ایران و عراق سرعت گرفت. از آن پس، ایران با کشورهایی همانند لیبی، کره شمالی، چین و روسیه همکاری کرده‌است تا زرادخانه‌ای بزرگ و متنوع از موشک‌های بالستیک و کروز ایجاد کند. در سال ۱۳۶۶، نخستین موشک ایران ساخته شد و در دههٔ ۱۳۷۰، پیشرفت موشکی ادامه یافت تا دههٔ ۱۳۸۰ که موشک‌های دوربرد طراحی شدند و بر دقت آنان افزوده شد. تمام خاورمیانه و بخش‌هایی از اروپا، در تیررس موشک‌های ایران قرار دارند. توسعهٔ برنامهٔ موشکی ایران، به ویژه تولید موشک‌هایی با برد بیش از ۳۰۰۰ کیلومتر، همواره باعث نگرانی اروپا و آمریکا بوده‌است؛ اگرچه، ایران اعلام داشته‌است که چنین موشک‌هایی نمی‌سازد. با این حال، برخی رسانه‌ها، برد نهایی موشک‌های ایران را تا ۳۰۰۰ کیلومتر دانسته‌اند و اعلام کردند که ایران امکان هدف قرار دادن ۷۰ درصد آسیا و دورترین نقاط اروپا را دارد. همچنین ایران از سوی غرب به داشتن موشک با توانایی حمل کلاهک هسته‌ای متهم شده‌است.[۱۳۸][۱۳۹]

حقوق بشر

مقاله‌های اصلی: حقوق بشر در ایران، حقوق بشر در جمهوری اسلامی ایران، و نقض حقوق بشر توسط جمهوری اسلامی ایران

بر اساس گزارش شاخص دموکراسی سال ۲۰۱۷، کارنامه حقوق بشر در ایران به شدت ضعیف است.[۱۴۰] همچنین جاوید رحمان، گزارشگر ویژه حقوق بشر در ایران، در سال ۲۰۲۱ از وخیم تر شدن وضع حقوق بشر در ایران خبر داد.[۱۴۱] حکومت در ایران غیردموکراتیک است، مکرراً منتقدان دولت و رهبر آن را تحت تعقیب و دستگیری قرار داده‌است و شرکت نامزدها در انتخابات مردمی و نیز سایر اشکال فعالیت سیاسی را به شدت محدود می‌کند.[۱۴۲][۱۴۳] حقوق زنان در ایران به‌طور جدی ناکافی توصیف می‌شود،[۱۴۴] و حقوق کودکان به‌شدت نقض شده‌است، به طوری که در ایران بیش از هر کشور دیگری در جهان، کودکان مجرم اعدام شده‌اند.[۱۴۵][۱۴۶] فعالیت جنسی بین افراد همجنس غیرقانونی است و مجازات آن تا اعدام است.[۱۴۷][۱۴۸]

در طول دهه گذشته، تعداد زیادی اعتراضات ضد دولتی در سراسر ایران (مانند اعتراضات آبان ۱۳۹۸ ایران) یا (اعتراضات سراسری ۱۴۰۱) با خواست پایان دادن به جمهوری اسلامی به راه افتاده‌است. با این حال، سپاه و پلیس همیشه اعتراضات توده‌ای را با روش‌های خشونت‌آمیز سرکوب می‌کردند که منجر به کشته شدن هزاران معترض شد. (مانند جمعه خونین زاهدان) یا (جمعه خونین خاش)[۱۴۹][۱۵

ایران

تهران
۳۵°۴۱′ شمالی ۵۱°۲۵′ شرقی

زبان(های) رسمیفارسی

زبان(های) محلی

فهرست زبان‌ها

گروه‌های قومی

فهرست گروه‌های قومی

دین(ها)اسلام شیعه (دین رسمی)

نام(های) اهلیت

  • ایرانی[۳]

حکومتجمهوری اسلامی ریاستی دین‌سالار متمرکز

• رهبر

سید علی خامنه‌ای

• رئیس‌جمهور

سید ابراهیم رئیسی

• معاون اول رئیس‌جمهور

محمد مخبر

• رئیس مجلس

محمدباقر قالیباف

• رئیس قوه قضائیه

غلامحسین محسنی اژه‌ای

قوه مقننه

• مجلس سفلا

مجلس شورای اسلامی

چکیدهٔ بنیان‌گذاری

• پادشاهی ماد

حدود ۶۷۸ پ. م

• شاهنشاهی هخامنشی

۵۵۰ پ. م

• شاهنشاهی اشکانی

۲۴۷ پ. م

• شاهنشاهی ساسانی

۲۲۴ م

• آل بویه

۹۳۴ م

• ایران صفوی

۱۵۰۱ م

• ایران افشاری

۱۷۳۶ م

• زندیان

۱۷۵۱ م

• ایران قاجاری

۱۷۹۶ م

• ایران پهلوی

۲۴ آذر ۱۳۰۴

• انقلاب ۱۳۵۷

۲۲ بهمن ۱۳۵۷

• قانون اساسی کنونی

۱۲ آذر ۱۳۵۸

• آخرین بازنگری

۶ مرداد ۱۳۶۸

مساحت

• کل

۱٬۶۴۸٬۱۹۵ کیلومتر مربع (۶۳۶٬۳۷۲ مایل مربع) (۱۸ام)

• آبها (٪)

۱٫۶۳ (تا ۲۰۱۵)[۴]

جمعیت

• برآورد سال ۲۰۲۳

۸۷٬۵۹۰٬۸۷۳[۵] (۱۷ام)

• تراکم

۴۸ بر کیلومتر مربع (۱۲۴٫۳ بر مایل مربع) (۱۶۲ام)

تولید ناخالص داخلی (GDP) برابری قدرت خرید (PPP)برآورد ۲۰۲۳

• کل

کاهش $۱٫۶۹۲ تریلیون[۶] (۲۲ام)

• سرانه

کاهش $۱۹٫۵۴۸[۶] (۸۰ام)

تولید ناخالص داخلی (GPD) (اسمی)برآورد ۲۰۲۳

• کل

کاهش $۳۶۷٫۹۶۸ میلیارد[۶] (۴۳ام)

• سرانه

کاهش $۴٫۲۵۲[۶] (۱۲۰ام)

شاخص جینی (۲۰۱۹)افت مثبت ۴۰٫۹[۷]
متوسط

شاخص توسعه انسانی (۲۰۲۱)کاهش ۰٫۷۷۴[۸]
۷۶ام. بالا

واحد پولریال ایران (IRR)

منطقه زمانییوتی‌سی+۳:۳۰ (IRST)

گاه‌شماریهجری خورشیدی

جهت رانندگیراست

پیش‌شماره تلفنی‎+۹۸

کد ایزو ۳۱۶۶IR

دامنه سطح‌بالا

  • ‎.ir
  • . ایران

ایران با نام رسمی جمهوری اسلامی ایران، کشوری در غرب آسیا است. این کشور از غرب با ترکیه و عراق، از شمال غربی با ارمنستان و جمهوری آذربایجان، از شمال با دریای خزر و ترکمنستان، از شرق با افغانستان و پاکستان، و از جنوب با دریای عمان و خلیج فارس هم‌مرز است. ایران با دارا بودن پهناوری به مساحت ۱٫۶۴ میلیون کیلومتر مربع، هفدهمین کشور پهناور جهان است، و با جمعیت تخمینی ۸۶٫۸ میلیون نفری، در رتبهٔ هفدهم کشورها با بیشترین جمعیت، قرار می‌گیرد.[۹] ایران در تقسیمات کشوری به ۳۱ استان، تقسیم می‌شود. زبان رسمی کشور ایران، فارسی است. پرجمعیت‌ترین شهرهای ایران به‌ترتیب تهران (پایتخت)، مشهد، اصفهان، کرج و شیراز هستند.[۱۰]

سرزمین ایران با ده هزار سال تاریخ و تمدن، میزبان تمدن‌های کهن متعددی چون ایلام در هزارهٔ چهارم پیش از میلاد بوده‌است. در سدهٔ هفتم پ. م، پادشاهی ماد بخش‌های قابل توجهی از فلات ایران را یکپارچه کرد. در سدهٔ ششم پ. م، شاهنشاهی هخامنشی به‌دست کوروش بزرگ، بنیان نهاده شد تا ایران یکی از بزرگ‌ترین امپراتوری‌های تاریخ را تشکیل دهد. در سدهٔ چهارم پ. م، اسکندر مقدونی این قلمرو را تسخیر کرد و ایران به بخشی از سرزمین‌های هلنیستی تبدیل شد. پدیداری شاهنشاهی اشکانی در سدهٔ سوم پ. م، بار دیگر این کشور را تحت فرمان یک شاهنشاهی ایرانی قرار داد که در سدهٔ سوم میلادی، شاهنشاهی ساسانی جانشین آن شد. در سدهٔ هفتم م، مسلمانان عرب این شاهنشاهی را فتح کردند که منجر به اسلام آوردن ایرانیان شد. از آن به بعد، ایرانیان مشارکتی اثرگذار در علم و فرهنگ اسلامی داشتند. از سدهٔ نهم م، دودمان‌های مسلمان ایرانی‌تبار پدیدار شدند که با ترک‌های سلجوق و مغول‌های ایلخانی ادامه پیدا کرد. در سدهٔ شانزدهم، صفویان حکومت ایران را بار دیگر یکپارچه کرد. نادرشاه در سدهٔ هجدهم فرماندهی قدرتمندترین ارتش آن زمان را بر عهده داشت اما در سدهٔ نوزدهم، جنگ‌هایی با امپراتوری روسیه منجر به جدایی بخش‌های قابل توجهی از مرز ایران شد. دههٔ ۱۲۸۰ شمسی شاهد جنبش مشروطه بود. کوشش‌ها به‌منظور ملی‌سازی صنعت نفت ایران منجر به کودتایی انگلیسی-آمریکایی در ۱۳۳۲ شد. پس از انقلاب ۱۳۵۷، جمهوری اسلامی کنونی به‌دست سید روح‌الله خمینی، نخستین رهبر عالی این کشور، بنا نهاده شد.

حکومت ایران نوعی حاکمیت دینی با نظام ریاستی است اما اختیارات اساسی به «رهبر عالی» که یکه‌سالار است، واگذار شده‌است؛ این مقام از زمان مرگ خمینی در سال ۱۳۶۸ تحت اختیار سید علی خامنه‌ای بوده‌است. حکومت ایران اقتدارگراست و انتقادات گسترده‌ای به‌دلیل محدودیت‌های قابل توجه، نقض حقوق بشر و آزادی‌های مدنی به آن وارد شده‌است. این نظام، قطب اسلام شیعه درون خاورمیانه است. از زمان انقلاب ۱۳۵۷، این کشور به‌عنوان دشمن قاطع اسرائیل شناخته می‌شود. ایران همچنین یکی از بزرگ‌ترین بازیگران امور خاورمیانه به‌شمار می‌رود و دولت آن به‌طور مستقیم و غیرمستقیم در اکثر درگیری‌های خاورمیانه دخالت دارد. سیاست خارجهٔ تنش‌زای جمهوری اسلامی در منطقه که مشخصهٔ آن پشتیبانی از گروه‌های شبه‌نظامی خمینی‌گرای متعدد است، به‌شدت محکوم شده‌است.

ایران دارای گروه‌های قومی و فرهنگی مختلفی است که اغلب آن‌ها ریشه در همین سرزمین دارند. قانون اساسی جمهوری اسلامی، اسلام شیعه را دین رسمی این کشور اعلام کرده‌است. ایران جایگاه راهبردی در منطقهٔ خلیج فارس دارد و تنگهٔ هرمز در جنوب آن، مسیری حیاتی برای انتقال نفت خام است. این کشور زیرساخت قابل توجهی در بخش‌های خدماتی، صنعتی و کشاورزی دارد که اقتصاد این کشور را توانمند می‌سازند اما این اقتصاد هنوز بر فروش نفت و گاز متکی است و از فساد مالی رنج می‌برد. منابع طبیعی ایران، قابل توجه هستند و در میان اعضای اوپک، ایران سومین دارندهٔ ذخایر بزرگ اثبات شدهٔ نفت است. میراث فرهنگی این کشور غنی است و میراث جهانی یونسکو در آن از ۲۷ مورد تشکیل می‌شود. ایران از اعضای مؤسس سازمان ملل متحد، سازمان همکاری اقتصادی، سازمان همکاری اسلامی و اوپک است و از قدرت‌های منطقه‌ای شمرده می‌شود.

ریشه‌شناسی نام

مقالهٔ اصلی: نام‌های ایران

ایران

کتیبه شاپور یکم در کعبه‌یِ زرتشت، به سه زبانِ فارسی میانه، زبان پارتی و زبان یونانی که شاپور در آن، کشورش را «ایران» و «ایران‌شهر» نامیده‌است. در متن پارتی و یونانی، به ترتیب از عبارتِ آریان و اریان‌خشثره بهره‌گرفته‌شده.[۱۱]

واژهٔ ایران مستقیماً از پارسی میانه سرچشمه می‌گیرد. نخستین بار در دنبالهٔ نام اردشیر بابکان، بنیان‌گذار شاهنشاهی ساسانی به نام ایران اشاره شده‌است. در نقش رستم و سکه‌های اردشیر بابکان، به او با عنوان «اردشیر شاهنشاه آریان (ایران)» اشاره شده‌است.[۱۲] ایران (پهلوی ساسانی) و آریان (پهلوی اشکانی) هردو برای اشاره به مجموع مردم ایران نیز استفاده می‌شدند؛ این دو واژه برگرفته از آریا[یادداشت ۱] در زبان نیاایرانی هستند.[۱۲][۱۳] بر اساس اسناد تاریخی موجود، ایران‌شهر را ساسانیان برای نخستین بار به شکل سیاسی به کار بردند و پیش از آنان، به این کشور با چنین عنوانی اشاره نشده‌است؛ پیش از ساسانیان تنها یک بار، از اصطلاح سرزمین‌های غیر آریایی[یادداشت ۲] استفاده شده‌است.[۱۲]

بر اساس اساطیر ایران نیز، نام ایران از نام ایرج، یک شاهزادهٔ افسانه‌ای که توسط برادرانش کشته شد، آمده‌است.[۱۴] در اوستا، منطقه‌ای که نخستین مهد زندگی آریایی‌ها بوده، ایران وئجه نامیده شده‌است که به معنای «سرزمین آریاها» است. همچنین در اوستا واژهٔ ایریا برای اشاره به همین نژاد استفاده شده‌است.[۱۵]

واژه‌های برگرفته از پارس

برگی از کتاب «خاطرات جغرافیاییِ امپراتوری پارسین» از جان مکدونالد کینر، عضو دربار فتحعلی شاه قاجار که متذکر می‌شود نامِ بومیِ کشور، «ایران» است و نام «پارسین» برگرفته از برداشت‌های ایلامی و یونانی است.[۱۶]

به جز واژهٔ ایران، این کشور بیشتر با پارس و واژه‌های برگرفته از آن، توسط جهان خارج مورد اشاره قرار گرفته‌است. به شکل تاریخی، جهان غرب به این کشور با عنوان Persia اشاره کرده‌است که در زبان‌های مختلف آنان، به شکل خاصی تلفظ می‌شود.[۱۷] از مهم‌ترین عوامل گسترش این نام در جهان غرب، نوشته‌های مورخان یونانی است که از ایران به عنوان Persís یاد می‌کردند.[۱۸] پارسه، یکی از این دسته واژه‌ها، دارای معنی «سرزمین پارسیان» است. این موارد، در حالی اند که پارس نام یکی از استان‌های ایران باستان نیز بود که امروزه به عنوان استان فارس تعریف شده‌است.[۱۹] این دسته از نام‌ها، در داخل ایران نیز مورد استفاده قرار می‌گرفتند. در ادبیات فارسی و عربی، با عنوان مملکت فارس به این کشور اشاره شده‌است.[۲۰]

در ۶ دی ۱۳۱۳، در دوران رضاشاه، حکومت ایران به شکل رسمی از کشورهای دیگر خواست که در مکاتبات رسمی، از واژهٔ ایران به جای واژه‌هایی همچون پرشیا، پرس و پرسه استفاده کنند. در این دوران، در اروپا، ایران تنها یک اصطلاح جغرافیایی بود و برای اشاره به این کشور به کار نمی‌رفت.[۱۵] سعید نفیسی، در دفاع از تغییر نام این کشور به ایران،[یادداشت ۳] ضمن انجام اشاراتی به تاریخ این کشور، اعلام داشت که ایران قدیمی‌ترین نام باستانی و تاریخی این کشور است.[۱۵]

تاریخ

مقالهٔ اصلی: تاریخ ایران

پیشاتاریخ

مقاله‌های اصلی: ایران پیش از تاریخ و فهرست تمدن‌ها و جاهای باستانی ایران پیش از تمدن ایلام

یک غارنگاره در غار دوشه در لرستان، از هزارهٔ هشتم پیش از میلاد

قدیمی‌ترین آثار باستانی کشف‌شده در ایران، همانند نمونه‌های کاوش شده در کشف‌رود و گنج پر در شمال این کشور، گواهی‌دهندهٔ حضور انسان در ایران از دوران پارینه‌سنگی زیرین هستند.[۲۱] آثاری از نئاندرتال‌های ایران از پارینه‌سنگی میانی وجود دارد که عمدتاً در منطقهٔ زاگرس، در مکان‌هایی مانند ورواسی و یافته (از فرهنگ موستری)، پیدا شده‌اند.[۲۲][۲۳] در پارینه‌سنگی پسین، فرهنگ‌هایی چون برادوستی و زرزی در منطقه جان گرفتند. در این دوران، سکونتگاه‌های زاگرس در فضای باز بوده‌اند و ابعاد آن‌ها، نظامی سلسله‌مراتبی را نشان می‌دهد.[۲۴]

دوران نوسنگی و مس‌سنگی در ایران با توجه به سردی، نزدیک به هزار سال طول کشید تا عصر نوسنگی از هلال حاصلخیز به فلات ایران برسد و کشاورزی ممکن شود. سکونتگاه‌های نوسنگی یافت شده در این کشور، در جاهایی با امکان دیم‌کاری قرار دارند.[۲۵] از هزارهٔ دهم تا هفتم پیش از میلاد، نخستین جوامع کشاورزی، در منطقهٔ زاگرس در غرب ایران، از جمله چغاگلان، چغابنوت و چغامیش به شکوفایی رسیدند.[۲۶][۲۷][۲۸]
در عصر برنز، مناطق پیرامون دشت‌های فلات ایران از میانهٔ هزارهٔ چهارم پیش از میلاد تا اوایل هزارهٔ سوم پیش از میلاد، دستخوش پیدایش مراکز شهری شد که نتیجهٔ گسترش بازرگانی به‌ویژه در زمینهٔ فلز بود. این فرایند، غالباً شاخه‌ای از پیدایش تمدن در دوران اوروک میانرودان دانسته می‌شود.[۲۹] در دوران برنز، جمعیت فلات ایران به شکلی قابل توجه افزایش یافت.[۳۰]

پدیداری شوش به عنوان یک شهر کهن، که با تاریخ‌گذاری رادیوکربن تعیین شده‌است، به اوایل سال ۴۳۹۵ پیش از میلاد بازمی‌گردد.[۳۱] شمار زیادی سایت‌های پیش از تاریخ در سراسر فلات ایران وجود دارد که به وجود فرهنگ‌های باستانی و سکونت‌گاه‌های شهری در هزاره چهارم پیش از میلاد گواهی می‌دهند.[۳۲][۳۳] در دوران برنز، قلمروی ایران کنونی، جایی برای بالندگی تمدن‌های گوناگون، از جمله ایلام، جیرفت و زاینده‌رود بود. ایلام، برجسته‌ترین این تمدن‌ها، در جنوب غربی کشور در کنار بین‌النهرین توسعه یافت و تا زمان پدیداری امپراتوری‌های ایرانی، وجود خود را ادامه داد. پیدایش نگارش در ایلام با سومر موازی بود و خط میخی ایلامی، از هزارهٔ سوم پیش از میلاد توسعه یافت.[۳۴] از حدود ۳۳۵۰ تا ۲۵۰۰ سال پیش از دوران مشترک نیز، شمال باختری ایران بخشی از تمدن کورا–آراکس بود.[۳۵]

دوران باستان

مقالهٔ اصلی: تاریخ ایران باستان

تا هزاره دوم پیش از میلاد، مردم ایرانی باستان از استپ اوراسیا به آنچه هم‌اکنون ایران خوانده می‌شود، وارد شدند و به رقابت با ساکنان بومی این منطقه پرداختند.[۳۶] مهاجرت آریایی‌ها به ایران که به دلایلی همچون افزایش جمعیت و تغییرات اقلیمی رخ داد، بسیار مورد بحث بوده‌است و هنوز زمان دقیقی برای شروع آن مشخص نشده‌است؛ اما در منابعی پایان این مهاجرت، حدوداً در قرن نهم و هشتم پیش از میلاد در نظر گرفته شده‌است. مهم‌ترین اقوام آریایی که ایران را برای زندگی برگزیدند، پارس‌ها و مادها بودند. این دو، دارای فرهنگی نزدیک به هم بودند و زبان آنان با یکدیگر چندان تفاوتی نداشته‌است. مادها در گروه‌هایی جدا از هم زندگی می‌کردند و در هنگام نیاز، با یکدیگر متحد می‌شدند. مادها در غرب و شمال غربی ایران اقامت داشتند و تا پیش از بنیان‌گذاری دولت‌شان، مورد حملهٔ اقوام دیگر قرار می‌گرفتند.[۳۷] از قبایل پرشمار ایرانی که در فلات ایران ساکن شده بودند، نخست این مادها بودند که قدرتی یافتند و پیشرو شدند.[۳۸]

نمونه‌ای از پوشاک سربازان ماد

دیاکو، بنیان‌گذار و نخستین شاه پادشاهی ماد بود که برای ۵۳ سال حکومت کرد و تاریخ حدودی حکومت وی، از ۷۰۸ تا ۶۵۵ پیش از میلاد در نظر گرفته شده‌است. دیاکو هگمتانه را به عنوان نخستین پایتخت حکومت خود برگزید؛ پس از دیاکو، پسرش، فرورتیش به عنوان شاه برگزیده شد[۳۸] که همان سیاست‌های پدرش را دنبال کرد و پس از اتحاد با پارس‌ها، به آشوری‌ها اعلام جنگ کرد تا مردم خود را از پرداخت باج به آنان رها سازد؛ فرورتیش برای ۲۲ سال حکومت کرد (از ۶۵۵ تا ۶۳۳ پیش از میلاد) و در جنگی با آشوری‌ها شکست خورد و کشته شد.[۳۷] ریشهٔ این درگیری‌ها به مدت‌ها پیش، از اواخر قرن دهم تا قرن هفتم پیش از میلاد بر می‌گردد؛ مردم و تمدن‌های ایرانی در این دوران، تحت سلطهٔ آشوریان که در شمال بین‌النهرین اقامت داشتند، بودند.[۳۹] اما در نهایت، هووخشتره، سومین شاه ماد (دوران: ۶۲۵ تا ۵۸۴ پیش از میلاد) یک ارتش ایرانی مسلح و منظم ایجاد کرد تا به سلطهٔ آشوریان بر مردم ایرانی پایان دهد. هووخشتره به همراه ارتش مسلح خود، به دژهای آشوری حمله برد و نینوا، پایتخت دشمن را محاصره کرد؛ در این دوران، بابل متحد هووخشتره بود و نینوا در نهایت به دست نبوپلسر، پادشاه بابل افتاد و ویران گشت. این پایانی بر سلطهٔ آشور بر مردم ایرانی بود.[۳۷][۳۸]

پایان سلطهٔ آشور بر مردم ایرانی، آغازی بر گسترش بیشتر تمدن‌های ایرانی بود و پس از پیروزی‌های هووخشتره، بخش اعظم آسیای صغیر در اختیار مادها قرار گرفت. هووخشتره برای مدت ۶ سال نیز با پادشاهی لیدیه جنگید که در سال هفتم به دلیل خورشیدگرفتگی جنگ متوقف شد. بابل میان دو طرف جنگ وساطت کرد و هالیس مرز میان دو کشور شد. هووخشتره یک سال پس از این، در ۵۸۴ پیش از میلاد درگذشت.[۳۷] آخرین پادشاه ماد نیز ایشتوویگو بود که شکست از کوروش، شاه انشان را پذیرفت.[۳۸]

پدیداری پادشاهی ماد یکی از نقاط عطف تاریخ ایران بوده‌است. این، یک آگاهی‌رسانی از خیزش آریایی‌ها به سوی قدرت سلسله‌ای بود که از این پس ادامه یافت و زندگی فرهنگی و سیاسی در فلات ایران و دیگر سرزمین‌های تصرف‌شده توسط ایرانیان را شکل داد.[۳۸]

کوروش بزرگ و شاهنشاهی هخامنشی

مقاله‌های اصلی: کوروش بزرگ و شاهنشاهی هخامنشی

نقش‌برجسته‌های آپادانا در پارسه که یک واحد از سربازان هخامنشی را نشان می‌دهد.

در نزدیکی سال ۵۵۰ پیش از میلاد، حکومت مادها با پشتیبانی داخلی توسط کوروش بزرگ فتح شد. شکست ایشتوویگو توسط کوروش، در واقع، گذاری از یک قدرت به قدرتی دیگر بوده‌است نه نابودی کامل قدرت شکست‌خورده. به شکلی دقیق‌تر، کوروش به عنوان پیش‌درآمدی برای اتحاد همهٔ مردم ایران و دیگران زیر پرچم خود، مادها و پارس‌ها را در ارتش خود در هم آمیخت.[۳۸]

پس از آن که کوروش لقب «شاه ماد» را از آن خود کرد، کرزوس، پادشاه لیدیه، برای جنگ آماده شد و از یونانی‌ها و مصری‌ها برای جنگ با کوروش درخواست اتحاد کرد. کوروش در سال ۵۴۶/۵۴۵ پ. م، به همراه ارتش خود وارد سارد شد. سپس مناطق یونانی‌نشین آسیای صغیر نیز به‌دست ارتش کوروش فتح شد.[۳۷][۳۸]

یهودیان در نزد کوروش بزرگ، اثر ژان فوکه در سال ۱۴۷۰ میلادی؛ او یهودیان را آزاد کرد و به آنان امکان بازسازی معابدشان را داد.

او بر آسیای میانه نیز چیره گشت؛ از سال ۵۴۵ تا ۵۳۹ پیش از میلاد، کوروش با اقوامی که میان دریای خزر و هند بودند، مبارزه کرد و توانست شهرهای بسیاری همچون بلخ، مرو و سغد را ضمیمهٔ قلمروی شاهنشاهی هخامنشی کند. در سال ۵۳۹ پ. م، کوروش تصمیم به فتح بابل، پایتخت سیاسی و فرهنگی خاور نزدیک باستان، گرفت؛ ترفندهای نظامی معمول برای حمله به بابل کاربردی نبودند و تصمیم گرفته شد که مجرای فرات تغییر یابد و ابزار ویژه‌ای همراه لشکریان فرستاده شد. ارتش کوروش توانست بلشاصر و نیروهایش را شکست دهد و از مجرای فرات وارد بابل شد. در اقدامی قابل توجه، کوروش دستور منع کشتار و غارت را صادر کرد. در این دوره با توجه به مشکلات داخلی بابل، آوازهٔ پارس‌ها زودتر از خودشان رسیده بود و مردم بابل کوروش را نجات‌دهندهٔ خود می‌دانستند. نبونعید آخرین پادشاه امپراتوری بابل نو نیز پس از پذیرش شکست از پارس‌ها، به کرمان فرستاده شد. اقدامات کوروش در فتح بابل، در تاریخ بشریت مهم دانسته می‌شوند؛ مهربانی وی بر ملل مغلوب متمایز بود. مِهر پادشاه ایرانی در حق یهودیان باعث شد که در تورات به وی اشاره شود. کوروش آداب و دین ایرانیان را به دیگر ملل تحمیل نکرد و در این مقطع، اموال یهودیان را به آنان بازگرداند و گذاشت معبد خود را دوباره بسازند. منشور کوروش که پس از شکست‌دادن نبونعید و تصرف بابل (حدود ۵۳۹ و ۵۳۸ پ. م) نوشته شده‌است، نشانی است از اینکه کوروش برای مردم این امکان را فراهم کرده‌است که در آرامش زندگی کنند.[۳۷][۴۰][۳۸]

گستردگی امپراتوری هخامنشیان در دوران فرمانروایی داریوش بزرگ

کمبوجیه دوم، فرزند ارشد کوروش پس از درگذشت پدرش، در نزدیکی سال ۵۳۰ پ. م تاج‌گذاری کرد. در سال ۵۲۵ پ. م، پس از عبور از صحرا و شکست ارتش‌های مصری، توانست منف، پایتخت مصر را تصرف کند. دیگر شاه هخامنشیان که اقدامات مهمی داشت، داریوش بزرگ است که چهارمین پادشاه هخامنشی شناخته می‌شود. کسب پیروزی در جنگ‌هایی جهت حفظ قلمرو، افزایش نظارت حکومت مرکزی به ساتراپی‌ها، افزایش عدالت اجتماعی، ایجاد شاه‌راه شوش و سارد، انجام اصلاحات مالی گسترده و کاهش مالیات و توجه بیشتر به معماری و هنر از اقدامات او بودند. در دوران وی، به قلمروی هخامنشیان افزوده نیز شد. برای مثال، در حدود سال ۵۱۲ پ. م، داریوش به ناحیهٔ پنجاب لشکرکشی کرد، بخش وسیعی از این ناحیه را تصرف کرد و یک ساتراپی جدید تشکیل داد.[۳۷][۳۸]

پیروزی‌های هخامنشیان باعث شد گستردگی قلمروی آنان به حدی برسد که به عنوان نخستین حکومت جهانی و بزرگ‌ترین امپراتوری جهان تا به آن زمان، شناخته شوند. این امپراتوری در اوج خود، بیش از ۴۴ درصد از جمعیت جهان را اداره می‌کرد که بالاترین رقم در میان امپراتوری‌های تاریخ است.[۴۱][۴۲] دانش و ساخته‌های آنان نیز برای تاریخ بشریت دارای اهمیت بالایی است. سازه‌های زیربنایی همانند راه شاهی و چاپارخانه و استفاده از یک زبان رسمی در سرتاسر سرزمین‌های امپراتوری به رفاه همگانی و ادارهٔ کشور بسیار کمک کرد.[۴۱] امپراتوری هخامنشیان دارای یک دولت متمرکز با بخش‌های اداری، یک ارتش پر جمعیت آموزش‌دیده، کارمند و خدمات حقوقی بود که الهام‌بخش تحولات مشابه در امپراتوری‌های بعدی شد.[۴۳][۴۴]

هنر هخامنشی ناب‌ترین شکل هنر خاورمیانهٔ باستان و اوج آن بوده‌است. همچنین دوران هخامنشی نمایندهٔ بالاترین درجهٔ قدرت سیاسی است که ایرانیان در طول تاریخ به آن رسیده‌اند. پس از آن، ایرانیان هرگز همان درجهٔ چیرگی را بر مردم آسیای غربی و مناطقی از شمال آفریقا اعمال نکردند.[۳۸]

دوران هلنیستی و پایان هخامنشیان

اسکندر مقدونی در نبرد گرانیک اثر کرنلیس تروست

داریوش سوم، آخرین پادشاه امپراتوری هخامنشی در نقاشی موزائیکی نبرد ایسوس

در نتیجهٔ افزایش کشمکش‌ها در مرزهای غربی امپراتوری هخامنشیان به دلیل شورش ایونیان، جنگ‌های یونانی-پارسی شعله‌ور شد و تا نیمهٔ نخست قرن ۵ پیش از میلاد ادامه یافتند. این جنگ‌ها با عقب‌نشینی هخامنشیان از سرزمین‌هایشان در بالکان و شرق اروپا پایان یافت.[۴۵] داریوش سوم، آخرین پادشاه هخامنشی بود که در ۳۳۶ پ. م به تخت نشست و نیاز شد به تنش تاریخی میان امپراتوری و یونانی‌ها پایان دهد.[۳۷][۳۸]

فیلیپ مقدونی (۳۳۶–۳۸۲ پ. م) سرزمین‌های یونانی را یکپارچه ساخت و برای حمله به آناتولی نوسازی کرده بود. پسر فیلیپ، اسکندر مقدونی، یک رهبر نظامی با استعداد زودرس، فراتر از چشم‌انداز پدرش رفت و در چندین نبرد مهم، هخامنشیان را شکست داد؛ پس از نبردهایی، این‌بار در سال ۳۳۱ پ. م، اسکندر به بین‌النهرین آمد تا در نزدیکی اربیل بار دیگر با داریوش سوم، در نبرد گوگمل روبرو شود؛ شمار نیروهای هردو طرف بسیار بود و ارتش هخامنشی از واحدهای نظامی جدیدی بهره می‌برد. با زخمی شدن داریوش سوم، ارتش وی بی‌نظم شد تا اسکندر پیروز نبرد باشد. سپس بابل، اصطخر و شوش به دست فاتح مقدونی افتاد. همچنین او به سمت پایتخت هخامنشیان، پارسه لشکرکشی کرد و پس از کشتن آریوبرزن و نیروهایش، آنجا را به آتش کشید. داریوش سوم را نیز دو تن از ساتراپ‌ها کشتند. پایان رسمی دوران هخامنشیان نیز، پس از نبرد دربند پارس، در سال ۳۳۰ پ. م در نظر گرفته شده‌است.[۳۸][۳۷]

پس از درگذشت ناگهانی اسکندر در سال ۳۲۳ پ. م، با توجه به آنکه جانشین لایقی معرفی نکرد، هرج و مرج بر قلمروی وی چیره گردید؛ تا اینکه در سال ۳۱۲ پ. م، امپراتوری سلوکی هلنیستی به پا خواست و ایران نیز در اختیار آنان قرار گرفت.[۳۷] مهم‌ترین میراث پیروزی‌های نظامی و سیاسی اسکندر در زمینهٔ فرهنگی بود؛ تمدن یونانی با او و جانشینانش در سراسر سرزمین هخامنشی گسترش یافت. با وجود اینکه برخی عناصر بومی نیز توسط فاتحان پذیرفته شد، اما پذیرش جنبه‌های گوناگون تمدن یونان توسط بومیان قابل توجه بود. اگرچه دین‌یاران زرتشتی در سرپیچی از اسکندر سرسخت باقی ماندند و او را «اسکندر لعنت‌شده» لقب دادند و او را ویرانگر امپراتوری ایران و مقدسات زرتشتی دانستند. روستاییان نیز کسانی بودند که طبیعتاً کمتر از فرهنگ یونانی اثر گرفتند.[۳۸]

شاهنشاهی اشکانی

مقالهٔ اصلی: شاهنشاهی اشکانی

نقشه‌ای از گستردگی امپراتوری پارت

در دوران آنتیوخوس دوم که از ۲۶۱ تا حدود ۲۴۲ پیش از میلاد حکومت کرد، ایالت پارت به استقلال دست یافت؛ مردم این ایالت از مردم آریایی بوده‌اند. ارشک یکم، بنیان‌گذار امپراتوری پارت، در سال ۲۵۰ پ. م، به کمک مردم پرنی، توانست از سلوکیان استقلال یابد؛ پس از وی برادرش، تیرداد یکم، جای او را گرفت و آغاز به گرفتن سرزمین‌های از دست‌رفتهٔ هخامنشیان کرد و توانست ارتش امپراتوری سلوکی را شکست دهد؛ آغاز امپراتوری پارت نیز همان دوران تیرداد یکم، یعنی از سال ۲۴۷ پ. م در نظر گرفته شده‌است. پس از وی پسرش، ارشک دوم در حدود سال ۲۱۴ پ. م شاه شد و به جنگ با امپراتوری سلوکی پرداخت. در ۱۴۱ پ. م، مهرداد یکم باختر ایران و بابل را فتح کرد. او همچنین آنچه را که از دولت یونانی بلخ در شرق مانده بود، ضمیمه کرد و عنوان سلطنتی هخامنشیان، «شاه شاهان» را به خود گرفت. شاهان پسین اشکانی در راستای پس‌گیری سرزمین‌های هخامنشیان تلاش کردند و در نهایت توانستند یک امپراتوری قوی از لحاظ فرهنگی و سیاسی بسازند.[۳۷][۳۸][۴۶]

ابریشم چینی هان از ماوانگدویی (حدود قرن ۲ پ. م)، ابریشم چینی احتمالاً از پرسودترین کالاهایی بوده‌است که پارتیان در انتهای باختری راه ابریشم معامله می‌کردند.[۴۷]

اشکانیان تا حد زیادی هنر، معماری، مذهب و نشان‌های سلطنتی امپراتوری فرهنگی ناهمگن خود را که شامل فرهنگ‌های پارس، هلنیستی و منطقه‌ای بود، پذیرفتند. در اوایل، درباریان اشکانی برخی از آداب یونانی را پذیرفتند اما با گذر زمان، به دنبال احیای فرهنگ و دین‌های ایرانی رفتند. همگی پادشاهان اشکانی نسب خود را به هخامنشیان می‌دانستند و خود را شاهنشاه می‌خواندند.[۳۷] دوره اشکانی از دید دستاوردهای فرهنگی (بومی) در هیچ وجهی برجسته نبوده‌است.[۳۸]

با توجه به اینکه پارتیان از نظر فرهنگی و مذهبی با ملل دیگر مدارا می‌کردند، زبان یونانی باستان را نیز به عنوان یکی از زبان‌های رسمی امپراتوری پذیرفتند؛ این در حالی بود که زبان آرامی کهن، در امپراتوری پارت به عنوان یک زبان میانجی کاربرد داشت. زبان پارسی میانه، زبان اکدی و زبان پارتی که زبان رسمی بود، پرکاربردترین زبان‌های این امپراتوری بوده‌اند.[۴۸]

در امپراتوری پارت، حاکمان برخی ایالات دارای اختیارات بالایی در ادارهٔ امور داخلی بودند. همچنین پادشاهان نیز دارای دو مجلس مشاوره‌دهنده بوده‌اند. در امپراتوری پارت، فعالیت‌های بازرگانی رونق فراوان داشتند؛ با این حال، این امپراتوری سال‌های طولانی با رومیان جنگید که باعث شد رسیدگی‌شان به مرزهای شرقی کاهش یابد. تاریخ امپراتوری پارت پر از درگیری‌های مسلحانهٔ پیوسته‌است که در بسیاری از آنان، پادشاهان اشکانی شخصاً رهبر ارتش بوده‌اند. هرچند از نظر نظامی، این امپراتوری دارای ارتش دائمی نبود، اما قادر بود که در هنگام بروز بحران، نیروهای نظامی را به سرعت جذب کند. با این حال در مرزها، دژهای دائمی با نیرویی برای محافظت از سرزمین وجود داشته‌است. این امپراتوری همچنین دارای واحدهای نظامی همچون سوار زره‌پوش و سوار کماندار بوده‌است و از ترفندهای نظامی خاص خود بهره می‌برده‌است؛[۳۷][۴۶] برای مثال، آن‌ها از کمان‌هایی ویژه استفاده می‌کردند که بتوانند هنگام اسب‌سواری و از فاصله‌ای دور، به دشمنان تیراندازی کنند؛ این ترفند، با نام تیراندازی پارتی شناخته می‌شود.[۴۹] امپراتوری پارت برای حدود ۴۷۱ سال، تا سال ۲۲۴ م بر سرزمینی گسترده حکومت کرد.[۳۸]

شاهنشاهی ساسانی

مقالهٔ اصلی: شاهنشاهی ساسانی

شاهنشاهی ساسانی در گسترده‌ترین حالت آن

پارس، استانی بود که خیزش بنیان‌گذار امپراتوری تازهٔ ایرانی از آن شروع شد. اگرچه در آستانهٔ سدهٔ سوم میلادی، شهرت پیشین خود را از دست داده بود، اما شاهان محلی پارس، آداب پیشین را هنوز حفظ می‌کردند و نام‌های شاهان هخامنشی را بر خود می‌نهادند.[۵۰] اردشیر بابکان پس از شکست واپسین شاهنشاه پارت، اردوان پنجم، در سال ۲۲۴ م در دشت هرمزدگان، به دودمان اشکانی پایان داد و شاهنشاهی ساسانی را بنیان گذاشت. اردشیر از آن پس خود را «شاهنشاه» نامید و قصد ایجاد یک امپراتوری متحد همانند هخامنشیان را داشت. اردشیر بابکان به نیروی نظامی خود به خوبی رسیدگی می‌کرد و دانش نظامی و سیاسی بالایی داشت.[۳۷]

به دنبال کسب مشروعیت، ساسانیان شاهان اشکانی را فاقد صلاحیت خواندند، چنانچه گویی آن‌ها جانشینان اسکندر «لعنت‌شده» و عوامل شالوده‌شکنی پادشاهی ایران باستان بودند. همچنین در دوره‌ای تلاش کردند خود را به عنوان نسل دارا معرفی کنند؛ کسی که در باورشان، آخرینِ کیانیان بوده‌است.[۳۸]

فرمانروایی ساسانیان می‌تواند با سه ویژگی بزرگ توصیف شود؛ یکی روابط تنگاتنگ آن با مزدیسنا، یکی موضع ملی‌گرایانه و دیگری گرایش فزاینده به تمرکزگرایی است.[۳۸]

استحکامات دربند، بخشی از خطوط دفاع ساسانی

پادشاهان ساسانی، خود را جانشین هخامنشیان می‌دانستند و همانند داریوش بزرگ، قدرت مرکز امپراتوری را افزایش و استقلال حاکمان محلی را بسیار کاهش دادند؛ چیزی که در سرزمین ایران، از زمان حملهٔ یونانیان و در دوران امپراتوری پارت، وجود نداشت. در شاهنشاهی ساسانی، در موارد بسیاری برخلاف پارت‌ها عمل شد و تلاش شد که فرهنگ و دین بومی ایران ترویج شود و در این دوران، مزدیسنا دین رسمی امپراتوری اعلام شد. زبان پارسی میانه نیز زبان رسمی شد. بیشتر شاهان این امپراتوری میان مردم محبوب بوده‌اند و استبداد نداشته‌اند؛ با این حال، شاه معمولاً در مجامع عمومی حاضر نمی‌شد. همچنین شاهان ساسانی به احکام دین رسمی کشور احترام می‌گذاشتند. هنر ایران در دوران ساسانی یک نوزایی کلی را تجربه کرد و گونه‌ای از آن، هنر ساسانی، در این دوران بسیار مورد توجه بوده‌است. موسیقی ایرانی در دوران ساسانیان بار دیگر گسترش یافت و شاعران و موسیقی‌دانان ایرانی در رسوم گوناگونی همانند شکار، اجرا می‌کردند. معماری کشور، غالباً ابعاد باشکوهی به خود گرفت؛ مانند کاخ‌های تیسفون، کاخ اردشیر بابکان و کاخ ساسانی سروستان. در کل، معماری ساسانی به اوج رسید و آثار آن هنوز وجود دارد. شاهان ساسانی همچنین کمک شایانی به گسترش دانش و آموزش در سرزمین‌شان کردند و دانشگاه گندی‌شاپور به عنوان یکی از مراکز علمی آن دوران، شهرت بالایی دارد.[۳۸][۳۷][۵۱]

کشاورزی با سیستم‌های آبی ممتاز، پایهٔ اقتصاد ساسانی و سهم آن در اقتصاد ملی، بیش از بازرگانی بود. در دورهٔ ساسانیان از دو مسیر تجاری بهره‌برداری شده‌است؛ راه ابریشم در شمال و راهی دیگر در سواحل جنوبی کشور. کارخانه‌های شوش، شوشتر و گندی‌شاپور نیر برای محصولات ابریشم خود شهرت یافته بودند و با کارخانه‌های چینی رقابت می‌کردند.[۵۲]

سنگ‌نگاره پیروزی شاپور بر امپراتوران روم. ساسانیان به عنوان یک ابرقدرت باستانی، با دیگر ابرقدرت‌های دوران خود رقابت داشتند و جنگ‌های ایران و روم برای مدت طولانی توسط ساسانیان دنبال شد که در نهایت باعث فرسودگی نیروها شد و به شکست در برابر مسلمانان کمک کرد.

از دیدگاه نظامی، سیاسی و اداری، ساسانیان برنامه‌ریزی بسیاری کرده بودند. بخش قضایی نوع جرم و شرایط مجرم را در نظر می‌گرفت؛ برای مثال، ارادی بودن جرم و جنسیت و بزرگسال بودن مجرم در احکام بسیار اثر داشتند. در محاکمه‌ها، مردم می‌توانستند در کنار درباریان، روحانیون و گاهی شاه حاضر شوند. امپراتوری ساسانی همچنین روابط خارجی برنامه‌ریزی شده‌ای داشت و از سفرای خارجی با آداب محترمانه‌ای پذیرایی می‌شد. ارتش شاهنشاهی ساسانی نه تنها سرزمین امپراتوری را برای قرن‌ها از حمله‌های بیگانگان محفوظ داشت، بلکه با بهترین سپاهیان زمان خود، همانند رومیان رقابت کرد و آنان را در نبردهای بسیاری شکست داد. این ارتش دارای رتبه‌بندی نظامی پیشرفته بوده‌است و مهم‌ترین سطوح این ارتش وفادار به شاه، فرماندهی کل ارتش و ریاست سواره‌نظام بوده‌است. سواران زره‌پوش ساسانی از نجبای جامعه بوده‌اند و تیراندازان ساسانی نیز شهرت فراوانی داشتند. این ارتش در محاصره مهارت بالایی داشت و دارای زیرساخت و دستگاه‌های جنگی پیشرفته‌ای بوده‌است. این ارتش همچنین از جانوران نامرسومی در جنگ‌ها استفاده می‌کرد؛ رویارویی فیل‌های ارتش ساسانی با رومیان، هولناک توصیف شده‌است. شاهنشاهی ساسانی که از سال ۲۲۴ میلادی بر ایران فرمانروایی کرد، در نهایت با حمله اعراب به ایران سرنگون شد و پایان دوران ساسانیان، سال ۶۵۱ میلادی در نظر گرفته شده‌است. با فروپاشی سلسلهٔ ساسانی و آتشکده‌ها، دوران سیستم شاهنشاهی‌های ایرانی و همچنین فرهنگ متمایز آن، به گونه‌ای پایان یافت و بقایای آخرین نمایندهٔ تمدن خاورمیانهٔ باستان، برچیده شد. این، آغاز پیدایش دوران و فرهنگ جدیدی برای ایران بود.[۳۷][۳۸]

ورود اسلام، میان‌دورهٔ ایرانی و حملهٔ مغول

همچنین ببینید: حمله اعراب به ایران، میان‌دوره ایرانی، و حمله مغول به ایران

جنگ‌های طولانی ایران و روم باعث انحراف توجه‌ها از رویدادهای دنیای عرب و فرسودگی ارتش شاهنشاهی ساسانی ساسانی شد. افزون بر آن، مناقشه‌های درون‌اجتماعی در اواخر دوران شاهنشاهی ساسانی، باعث ایجاد ضعف‌هایی شده بود که در سدهٔ هفتم، راه را برای حملهٔ اعراب به ایران باز کرد.[۵۳][۵۴] به جز ترویج اسلام، اهداف مادی همانند دسترسی به راه‌های بازرگانی از انگیزه‌های اعراب برای فتح ایران بوده‌است.[۵۵] خلافت راشدین با بهره‌گیری از نیروهای متحد خود، موفق شد به شاهنشاهی ساسانی پایان دهد؛ پایان ساسانیان، آغازی رسمی بر سقوط شهرهای ایرانی بود و ارتش اعراب یکی پس از دیگری، شهرهای قلمروی ساسانی را فتح کرد. اگرچه، پس از این، برخی از شهرها به تنهایی ایستادگی کردند و مناطقی تا مدت‌ها استقلال داشتند و کشمکش‌های نژادی و مذهبی برای قرن‌ها به اوج رسید.[۳۷] منابعی اعلام کرده‌اند که ایرانیان دین اسلام را با روحیه‌های خود موافق دانستند و به زور شمشیر مسلمان نشدند.[۳۷] منابعی نیز اعلام کردند که اعراب از طریق اعمال فشار و یک روند طولانی اسلامی‌سازی که با شکنجهٔ زرتشتیان همراه بود، اسلام را در ایران گسترش دادند. منابعی، تخریب کتابخانه‌ها، مجازات مالیاتی برای پیروان ادیان دیگر، از بین بردن منابع دین زرتشت و تغییر زبان را از اقدامات سخت‌گیرانهٔ اعراب در حکومت گستردهٔ آنان دانسته‌اند.[۵۶][۵۷][۵۸][۵۹] با این وجود، ادبیات پارسی میانه پس از اسلام از بین نرفت و زرتشتیان می‌توانستند با پرداخت جزیه به اعمال دینی خود بپردازند و نیایشگاه‌های آنان، در چند سده پس از اسلام هنوز برپا بوده‌است. به مرور زمان، دین اسلام به شکلی مسالمت‌آمیز توسط ایرانیان پذیرفته شد و شماری از افراد سرشناس ایرانی، بدون فشار از دین زرتشت دست کشیدند. ایرانیان با گذر زمان، توانستند به بخش‌های اداری حکومت وارد شوند و این در حالی بود که اعراب، به این کمک بومی نیاز داشتند.[۳۷]

خلیفه‌های عرب به برتری اعراب بر دیگر ملل باور داشتند و فشارهای فراوانی بر ملل مغلوب، همانند ایرانیان آوردند. با گذشت زمان، خراسان پایگاهی برای مخالفان خلفای عرب شد و ایرانیان کمک کردند که خلافت عباسی جایگزین خلافت اموی شود؛ رویدادی که باعث نشد آن‌ها از سلطهٔ اعراب خارج شوند. اگرچه، عباسیان شمار قابل توجهی از ایرانیان را در مقام‌های اجرایی به کار گرفتند اما در نهایت، همگی این افراد از حکومت بیرون رانده یا کشته شدند. به تدریج، حکومت عباسی نیز ضعیف شد و برخی سرزمین‌ها از نفوذ آنان خارج گردید. پس از حدود ۲ سده حکومت عربی، پادشاهی‌های نیمه مستقل و مستقلی، همانند طاهریان، صفاریان، سامانیان و بوییان در ایران شکل گرفتند. در دوران سامانیان، ایران عملاً استقلال خود را به دست آورده بود و دیگر زیر سلطهٔ عباسیان نبود.[۳۷][۶۰]

در دوران خلافت اسلامی، فعالیت‌های ادبی، علمی و هنری ایرانی نه تنها پایان نیافت، بلکه بار دیگر به شکوفایی رسید و ایرانیان و دوران طلایی اسلام بر یکدیگر اثری مهم و دوطرفه داشتند. از حدود سدهٔ ۱۰ میلادی، زبان فارسی در کنار زبان عربی، برای نوشتن آثار علمی، پزشکی، فلسفی، ریاضی، تاریخی و هنری مورد استفاده قرار گرفت.[۶۰] در سدهٔ ۱۰ میلادی، اقوام ترک از آسیای میانه به فلات ایران مهاجرت گسترده‌ای کردند؛ بسیاری از آنان در ارتش عباسی به کار گرفته شدند و قدرت سیاسی بالایی به دست آوردند. در سال ۹۹۹ میلادی، حکومت غزنویان که حاکمانی با اصالت ترک داشت، بخش‌های بزرگی از ایران را در اختیار گرفت و سلجوقیان و خوارزمشاهیان نیز پشت سر آنان، بخش‌هایی بزرگ از ایران را کنترل می‌کردند؛ این حکومت‌ها پارسی‌گو بودند و راه و رسم کشورداری آنان بسیار مشابه روش ایرانی بود. سلجوقیان حتی سلجوقیان روم را در حالی که هویت کاملاً ایرانی را به همراه خود داشتند، پدیدآوردند. نتیجهٔ پذیرفتن و حمایت از فرهنگ ایرانی توسط حاکمان ترک، فرهنگ ترکی-ایرانی است که بر نواحی بسیاری در اطراف ایران کنونی، اثر گذاشت.[۳۷][۶۱]

  • موزهٔ فردوسی، شاعر حماسه‌سرای ایرانی و سرایندهٔ شاهنامه (سدهٔ ۱۱ میلادی)

    موزهٔ فردوسی، شاعر حماسه‌سرای ایرانی و سرایندهٔ شاهنامه (سدهٔ ۱۱ میلادی)

  • آرامگاه حافظ، شاعر سده‌های میانی فارسی که آثار او به عنوان اوج ادبیات فارسی تلقی شده‌است.

    آرامگاه حافظ، شاعر سده‌های میانی فارسی که آثار او به عنوان اوج ادبیات فارسی تلقی شده‌است.

  • برج طغرل، بنای تاریخی از سدهٔ دوازدهم میلادی در شهر ری

    برج طغرل، بنای تاریخی از سدهٔ دوازدهم میلادی در شهر ری

از سال ۱۲۱۹ تا ۱۲۲۱ میلادی، در زمان فرمانروایی خوارزمشاهیان، ارتش چنگیز خان مغول، ایران را متحمل هجومی خشن و ویرانگر کرد. حمله مغول به ایران بسیار خشونت‌آمیز و پر از جنایت توصیف شده‌است. مغول‌ها افزون بر آنکه شهرها را غارت و به آتش کشیدند، جوانان و زنان ایرانی را به اسارت گرفته و دیگر افراد را به قتل رساندند. نقل شده‌است که میزان کشتار غیرنظامی‌ها تا حدی بود که تنها در تسخیر خوارزم، ۱۰۰ هزار مغول وظیفهٔ کشتار افراد غیرنظامی ناکارآمد را داشته‌اند. با سرکوب خشن و نابودی مقاومت‌های نظامی و غیرنظامی، امپراتوری مغول توانست ایران را تحت سلطهٔ خود درآورد.[۳۷]

به دنبال چندپاره شدن امپراتوری مغول در سال ۱۲۵۶ م، هولاکو خان، نوهٔ چنگیز خان، ایلخانان را در ایران تأسیس کرد. در سال ۱۳۷۰ م نیز یک کشورگشای دیگر، تیمور، امپراتوری تیموری را ایجاد کرد که حدود یک و نیم سده به طول انجامید. در این حکومت نیز به مردم و فرهنگ ایرانی آسیب فراوانی وارد شد؛ برای مثال، در سال ۱۳۸۷ م، تیمور فرمان کشتن تمام مردم اصفهان را صادر کرد که بنا بر گزارش‌ها، ۷۰ هزار شهروند اصفهانی غیر مسلح، قتل‌عام شدند.[۶۲] تیمور همچنین اهل حرفه را از شهرهای فتح شده به پایتخت خود، سمرقند می‌فرستاد. با وجود تمام خشونت و آسیب‌های وارد شده به ایران، ایلخانان و تیموریان به مرور زمان، روش زندگی و فرهنگ ایرانیان را فرا گرفتند و امپراتوری خود را با فرهنگ ایرانی احاطه کردند.[۳۷]

بعد از مرگ تیمور و بی‌ثباتی حکومت جانشینانش، جهانشاه از قبیلهٔ ترکمان قره‌قویونلو ظهور کرد که در طی بیست سال بر بخش‌هایی از ایران حکومت شد اما نهایتاً از اوزون حسن، رهبر قبیلهٔ ترکمان رقیب به نام آق‌قویونلو، شکست خورد و حکومت سلسله‌اش رو به تضعیف رفت. مانند قره‌قویونلوها، سلسلهٔ آق‌قویونلو نیز بعد از مرگ رهبرشان اوزون حسن و در اثر اختلافات داخلی فرو پاشید تا اینکه نهایتاً شاه اسماعیل صفوی بازمانده‌های آنها و تیموریان را از بین برد.[۶۳]

دوران مدرن نخستین و ایران مدرن

صفویان

مقالهٔ اصلی: ایران صفوی

پرترهٔ شاه اسماعیل یکم، بنیان‌گذار صفویان

گستردگی ایران صفوی هنگام فرمانروایی شاه عباس یکم

در دههٔ ۱۵۰۰ م، شاه اسماعیل یکم از اردبیل، توانست ایرانیان را زیر پرچم ایران صفوی، حکومتی مستقل، متحد سازد. اقدامات صفویان در تاریخ ایران اهمیت بسیاری دارد؛ شاهان صفوی که بر اتحاد ایرانیان باور داشتند، اقتدار خود را در تمام سرزمین‌های ایرانی به اثبات رسانده، بر هویت ایرانی تأکید و مذهب شیعه را رسمی کردند. تغییر مذهب ایرانیان از سنی به شیعه با اجبار صفویان انجام شد که ایران را به مرکز این مذهب در جهان تبدیل کرد و سدی شد در برابر نفوذ دیگر مسلمانان بر مردم ایران. این مجموعه تصمیمات شاهان صفوی، میان ایران و عثمانی رقابت‌های منطقه‌ای و ایدئولوژیکی به وجود آورد که به جنگ‌های ایران و عثمانی منجر شد.[۶۴][۶۵]

در دوران حکومت ۴۲ سالهٔ شاه عباس یکم، از حدود ۱۵۸۷ م، ایران صفوی توانست به اقتدار رسیده و پیشرفت کند؛ اگرچه در اوایل حکومت وی، ایران در هرج و مرج بود و یکپارچگی ایران، از سوی عوامل داخلی و خارجی، تهدید می‌شد که با سیاست و قاطعیت شاه عباس، این تهدیدات رفع شدند.[۶۴]

در دوران شاه عباس یکم که سیاستمدار و سرداری توانا بود، ایران، آرامش و امنیت را تجربه کرد؛ سازندگی، بازرگانی و تولید، مورد توجه وی بودند و شخص شاه به سیاست اقتصادی اهمیت می‌داد. پس از شاه عباس، نشانه‌های زوال حکومت صفوی نمایان شد. هرچند که ایران از نتایج اقداماتش تا دوران شاه سلیمان سود می‌برد؛ افت شدید حکومت صفوی، در همین دوران (اواخر سدهٔ ۱۶۰۰ م) آغاز شد. هوتکیان افغان در سال ۱۷۲۲ م اصفهان را محاصره کرده، سلطان حسین را شکست و نظم صفوی را پایان دادند. پس از این، عثمانی و روسیه توانستند بخش‌های قابل توجهی از ایران را در اختیار بگیرند.[۶۴]

افشاریان

مقالهٔ اصلی: افشاریان

گستردگی سرزمین افشاریان در دوران نادرشاه

نادرشاه، بنیان‌گذار افشاریان، از خراسان، در سال ۱۷۲۹ م افغان‌ها را شکست داد و پیروی آن، عثمانی و روسیه را از سرزمین‌های ایرانی بیرون راند. وی در دوران صفوی، در نبردهایی مانند جنگ با ازبک‌ها، نخبگی خود را در جنگاوری اثبات کرده بود و سپس با پیروزی‌های قاطع در برابر عثمانی و دیگر دشمنان خارجی، استقلال ایران را بازیابی کرد. در دههٔ ۱۷۳۰ م که دیگر ایران، استقلال خود را بازیافته بود، فتوحات نادرشاه با حمله به هند ادامه یافت. همچنین نادر به رسمیت‌گیری مذهب جعفری پرداخت. در دوران او در برهه‌هایی نیز به دلیل کمبود بودجه، مالیات سنگینی وضع می‌شد که گاه با شورش همراه بود.[۶۴][۶۶][۶۷]

در دوران نادرشاه، ایران به گسترده‌ترین حالت خود، از زمان سقوط شاهنشاهی ساسانی رسید و فتوحات و پیروزی‌های نظامی نادرشاه، تا جنگ‌های ایران در داغستان ادامه‌دار بودند؛ اما از آن پس، افشاریان رو به زوال رفتند و نخستین شکست‌ها پدیدار گشتند. نادرشاه در اواخر حکومت خود، دچار تغییرات اخلاقی شده بود و با خشونت حکومت می‌کرد که سبب ترور وی را فراهم آورد و پس از آن، در دوره‌ای کوتاه، ایران دچار جنگ داخلی شد که با قدرت گرفتن کریم‌خان از سلسلهٔ زند، پایان یافت.[۶۴][۶۶][۶۷]

زندیان

مقالهٔ اصلی: زندیان

مسجد وکیل شیراز با معماری دورهٔ زندیان

پس از نادرشاه، ایران دچار هرج و مرج شد و در همین حال، کریم‌خان زند با علی‌مردان‌خان متحد شد، در ۱۷۵۰ م اصفهان را فتح و این دو، زمام امور را در دست گرفتند؛ در نهایت، کریم‌خان توانست علی‌مردان‌خان را نیز از میدان بدر کند. پس از این، وی برای خود از عنوان پادشاه استفاده نکرد و خویشتن را وکیل الرعایا خواند. او تلاش خود را صرف جان‌بخشی به بازرگانی و کشاورزی در فارس و غرب ایران کرد. زندیان، برای آبادانی سرزمین‌های خود، به ویژه شهر شیراز که دورانی پایتخت‌شان بود، کوشیدند. آنان همچنین با دشمنان داخلی قدرتمندی چون محمدحسن‌خان قاجار به‌طور قابل توجهی درگیر بوده‌اند.[۶۸][۶۴]

رقابت زند–قاجار، به شکلی جدی دنبال شد، تا دوران لطفعلی‌خان زند که در نهایت به سود قاجاریان پایان یافت. آغامحمدخان قاجار، موفق شد لطفعلی‌خان زند را شکست دهد و او را پس از دستگیری، شکنجه و اعدام کرد. پیروزی‌های آغامحمدخان قاجار بر زندیان همراه با خشونت و جنایاتی بوده‌است؛ از نمونه‌های آن نیز نبرد کرمان بود که در آن، زنان و کودکان به عنوان برده به سربازان داده شدند و مردان بالغ، کور یا کشته شدند.[۶۸][۶۹]

قاجاریان

مقالهٔ اصلی: ایران قاجاری

مظفرالدین‌شاه قاجار که فرمان مشروطیت را امضا کرد.

پس از حمله به گرجستان و تثبیت قدرت در سال ۱۷۹۵ م، تا سال بعد، تاج پادشاهی ایران، رسماً بر سر آغامحمدخان قاجار گذاشته شد و ایران قاجاری پدیدار گشت. در این دوران، تهران به عنوان پایتخت کشور انتخاب شد که در حکومت‌های پسین نیز پایتخت ماند. جنگ‌های ایران و روسیه در دوره قاجار (۱۸۱۳–۱۸۰۴ و ۱۸۲۸–۱۸۲۶) باعث شکست و از دست‌رفتگی قطعی سرزمین‌هایی گسترده از ایران شد؛ ارتش ایران در این جنگ‌ها مجبور شد که با سلاح‌های برتر و ترفندهای نظامی که هنوز آنان را فرا نگرفته بود، نبرد کند. روایاتی از ارائه شدن آموزش نظامی توسط نیروهای انگلیسی و فرانسوی وجود دارد، اما این اقدامات، مانع پیروزی روسیه نشدند. عهدنامه‌های ترکمانچای و گلستان میان ایران و روسیه مورد پذیرش قرار گرفت و ایران، سرزمین‌هایی همانند قفقاز جنوبی، داغستان و به شکل کلی، سرزمین‌های گرجی و ارمنی خود را از دست داد.[۷۰][۷۱][۷۲]

همانند دیگر کشورهای نیمه‌استعماری این دوره، ایران به منبع مواد اولیهٔ ارزان و بازار کالاهای صنعتی کشورهای غربی تبدیل شد. این صادرات نادرست، ایران را در برابر قحطی آسیب‌پذیر ساخت؛[۷۲] به نحوی که با روی دادن قحطی ۱۸۷۲–۱۸۷۰ ایران، بخش قابل توجهی از جمعیت این کشور، جان باختند.[۷۳]

نخستین دارالشورای ملی ایران، در سال ۱۹۰۶ م پایه‌گذاری شد.

بازی بزرگ، رقابت دو امپراتوری بریتانیا و روسیه در منطقه، ایران قاجاری را به درون خود کشاند و امتیازنامه‌های بسیاری با ارزش بالا، به خارجی‌ها داده شد که اعتراضات داخلی را شعله‌ور کرد؛ بیشتر این امتیازنامه‌ها، اجازهٔ بهره‌برداری از منابع و فرصت‌های اقتصادی ایران را در اختیار روسیه و انگلیس قرار می‌دادند. همین، زمینه‌ساز پدیداری جنبش مشروطه ایران شد که در پی آن، قانون اساسی مشروطه (در ۱۹۰۶ م) بر ایران، حاکم شد. با همین جریان، جایگاه مشروطه استوار شد و اثر آن، ایران را فرا گرفت. این قانون اساسی، چارچوبی برای قانون‌گذاری سکولار، دستورالعمل تازهٔ قضایی و مطبوعات آزاد فراهم ساخت. با اینها، قدرت دربار و مراجع دینی ایران کاهش یافت و اختیارات بیشتری را به مجلس داد که موضعی محکم در برابر دست‌درازی‌های اروپایی به ایران گرفت. فتح تهران در سال ۱۹۰۹ م صورت پذیرفت و محمدعلی‌شاه از سلطنت برکنار شد. پس از این، احمدشاه قاجار به آخرین شاه این دودمان تبدیل شد؛ در حالی که روسیه در شمال ایران سلطه‌گری می‌کرد، انگلیس نیز درخواست حضور نظامی در جنوب ایران را کرد. همچنین روسیه تلاش داشت تا با استفاده از جریانات داخلی، مشروطه را ناکام بگذارد. تمام این‌ها، در نهایت توانستند مشروطه و جریان اصلاحات در ایران را تحت فشار قرار دهند و تا شروع جنگ جهانی اول، روسیه عملاً بر ایران حکومت می‌کرد.[۷۲][۷۴]

اشغال ایران در جنگ جهانی اول و قحطی ۱۹۱۷ تا ۱۹۱۹ ایران ضربه‌های بعدی بر پیکر ایران قاجاری بودند. در قرارداد ۱۹۱۹ م، هیئت دولت ایران با ریاست وثوق الدوله قصد داشت برای ادارات، مستشاران انگلیسی بیاورد و به شکل کلی، در ادارهٔ امور لشکری و دولتی، اروپاییان را مسئول گذارد؛ این با اعتراضات شدید مردم روبرو شد و شیخ محمد خیابانی در تبریز و میرزا کوچک خان جنگلی در رشت، پرچم مخالفت برافراشتند. در این دوره، ضعف دولت با بی‌نظمی و مشکلات اقتصادی همراه بود. در پایان این رخدادها، رضاشاه از مازندران به پا خواست و دودمان پهلوی را بنیان نهاد.[۷۵

11

https://s6.uupload.ir/files/image_(7)_3jhd.jpg

عکس سوم