🌹 بخاطر هفتمین کتاب از من تشکر اما هشت سال دفاع مقدس و مجروحیت ارتش یک لوح ندادن

کتاب نبرد مقدس در اقدامي بي سابقه براي تقدير وتشكر از شجاعت ها وشهامت هاي من در ۱۴ماه جبهه بسیج در سیزده سالگی و خدمات من بعنوان بازنشسته مجروح ارتش و‌کتابهایم شدم قرار شد یک از خیابانها داخل پادگان بنام من بشود وحواله زمین دولتی را به او دادند. من غرور وشادي را در چشمهاي همسرم و فرزندم ديدم...حواله زمين را كه دادند که به دولت بدهم رسیدم خانه پاره اش کردم اما تقدیر نامه به دیوار خانه ام زدم وخوبند پشت تريبون قرار گرفتم تشکر کردم که در شهرک غریبه اما هم لباس و هم رزمانم مرا ازیاد نبردند و بسیج گیلان دوماه مرخصی به منطقه بسیج ام اضافه کردند از انهم خوشحال شدم چون لطف سپاه گیلان بود ..ولي همين كه پايم به خانه رسيد، ديگر طاقت نياوردم. کاغذ نامه زمین را را پاره كردم وريختم آشغال دانی خانه.. و من در سیزده سالگی با برادرم مهدی جبهه رفتیم به نیت شهادت در ارتش استخدام شدم بعشق چدفاع از وطن ایران اسلامی تا سعید شوم افتخار نداشتم مجروح شدم بازنشست هیچ وقت دوست نداشتم ۱۴مله جبهه بسیج داوطلب و مجروحیت ارتش و‌ندشتن هفت کتاب و... انجام دادم بخاطرخدا و ولی عصر عج و فقط موقع دیپلم برای تحصیل در مدرسه ایثارگران رودبار و مجروحیت در دانشگاه آزاد چون پول نداشتم و تبدیل وضعیت تنها فرزندم همیشه با خود می گوییم ای کاش استفاده نمی کردم و هیچ جا هم نگفتم کن رزمنده و مجروح جنگ هستم!" ما برای وطن و ناموس و دینمون وولی امرمسامین در سیزده سالگی بسیجی جنگ رفتیم و ارتش رفتیم ....لوح تقدیرکافی است ... اما از در آستارا غریب ماندیم سخت است ... دیگر تصمیم گرفتم دور سیاست باشم و‌فقط کتابهایم را می نویسیم اسماعیل ‌دارستانی نویسنده و محقق هفت کتاب و‌خبرنگارو‌عکاس و مستند ساز و بسیج سیزده ساله هشت سال دفاع مقدس و ارتشی مجروح بازنشسته و عضو دوره سوم شورای اسلامی و فرزند جانباز شهید بسیجی و برادر دو بسیجی جانباز و ایثارگر
09112850112
واتساپ
همین‌که خاطرات ما بنام خود نکنید و کار به کار ما نداشته باشید شکر .