با حضور فرمانده قرارگاه غرب سپاه استان گیلان بازخوانی خاطرات چهار رزمنده آستارایی در کتاب “نبرد مقدس
https://bandarastaranews.ir/%D8%A8%D8%A7%D8%B2%D8%AE%D9%88%D8%A7%D9%86%DB%8C-%D8%AE%D8%A7%D8%B7%D8%B1%D8%A7%D8%AA-%DA%86%D9%87%D8%A7%D8%B1-%D8%B1%D8%B2%D9%85%D9%86%D8%AF%D9%87-%D8%A2%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D8%B1%D8%A7%DB%8C%DB%8C/
تاریخچه فلسطین و چگونگی تسلط اسرائیل بر آن
آشنایی با تاریخ فلسطین -
مروری بر تاریخ مبارزات مردمی فلسطین از ۱۹۶۷ تا ۲۰۲۲
از مطالبه گری کوتاه نخواهم آمد/ توسعه با مدیران خسته محقق نمی شود
عزاداری های محرم نباید موجب سلب آرامش مردم گردد

سفر خانواده یک مقام مسئول ارشد نظام به خارج از کشور به هیچ وجه پذیرفته نیست/بسیاری از خانواده ها رنگ سفر را ندیده اند

از مطالبه گری کوتاه نخواهم آمد/ توسعه با مدیران خسته محقق نمی شود

وظیفه امام جمعه ایجاد فضای وحدت و آرامش در جامعه است
چرا عراق به ایران حمله کرد؟
نفر
۱۱ آذر ۱۳۹۱ - ۰۲:۲۱
فلسطین و حقوق بین الملل
فلسطین در قطعنامه مجمع عمومی سازمان ملل متحد
مجمع عمومی سازمان ملل متحد در ۲۹ نوامبر سال ۱۹۴۷ با تصویب قطعنامه ۱۸۱ به تقسیم فلسطین به دو کشور مجزا برای یهودیان و اعراب ساکن آن رای داد. قطعنامه مزبور با وجود عدم پذیرش اعراب و اعتراض بسیاری از کشورها و دولتها، خود زمینه ای شد برای جنگ و مبارزه بی امان و مستمر فلسطینی ها و مقاومت آنها در طی این مدت. لکن، با گذشت زمان و پس از 65 سال، وضعیت نظام بین الملل در چرخشی آشکار و متعارض، این بار- رای به نفع فلسطینی های دردمند و جنگ زده داد.
مجمع عمومی سازمان ملل متحد در 29 نوامبر سال 1947 با تصویب قطعنامه 181 به تقسیم فلسطین به دو کشور مجزا برای یهودیان و اعراب ساکن آن رای داد. قطعنامه مزبور با وجود عدم پذیرش اعراب و اعتراض بسیاری از کشورها و دولتها، خود زمینه ای شد برای جنگ و مبارزه بی امان و مستمر فلسطینی ها و مقاومت آنها در طی این مدت. لکن، با گذشت زمان و پس از 65 سال، وضعیت نظام بین الملل در چرخشی آشکار و متعارض، این بار- رای به نفع فلسطینی های دردمند و جنگ زده داد.
در 29 نوامبر 2012 و در پی تصویب قطعنامه مجمع عمومی سازمان ملل- فلسطین توانست با کسب 138 رای موافق در مقابل 9 رای مخالف و 41 رای ممتنع، موقعیت خود را از " نهاد ناظر" به عنوان " دولت ناظر غیرعضو" در این سازمان ارتقا دهد. در رایگیری روز پنجشنبه مجمع عمومی سازمان ملل، سه کشور از پنج کشور عضو دائم شورای امنیت، یعنی فرانسه، روسیه و چین به درخواست فلسطینیها رای مثبت دادند،آمریکا با این درخواست مخالفت کرد و انگلیس به آن رای ممتنع داد. اسرائیل، کانادا، جمهوری چک، جزایر مارشال، میکرونزیا، نائورو، پالائو و پاناما نیز از کشورهای دارای رای منفی به درخواست فلسطین بوده اند. ایران نیز در راستای سیاست های عرفی و جاری خویش، از موافقین به این قطعنامه بوده است.
محمود عباس، رییس تشکیلات خودگردان فلسطین طی سخنانی در جلسه تاریخی مجمع عمومی سازمان ملل برای رای گیری درباره درخواست ارتقای سطح نمایندگی فلسطین به ˈدولت ناظرغیر عضوˈ در سازمان ملل- رژیم صهیونیستی را نژاد پرست و جنایتکار دانست و از مجمع عمومی خواست با رای مثبت خود به مسولیت تاریخی خود در برابر مردم فلسطین عمل کند.(1).
وی که در برابر نمایندگان بیش از 190 کشور جهان سخنرانی می کرد؛ با اشاره به درد و رنج مردم غزه گفت: این لحظه ای تاریخی برای مردم فلسطین و جامعه بین المللی است. او ضمن تشریح جنایات اسرائیل علیه مردم فلسطین و نقض آشکار حقوق بشر و قوانین بین المللی، گفت: مجمع عمومی و جامعه جهانی در برابر مسئولیت تاریخی خود برای پایان دادن به درد و رنج مردم فلسطین قرار دارد. به گفته محمود عباس؛ جامعه جهانی باید به مصیبت مردم فلسطین که از هنگام روز ˈنکبتˈ از زمان تاسیس اسراییل به وجود آمده، پایان دهد.در آغاز این نشست نماینده سودان به نمایندگی از کشورهای عربی سخنانی بیان کرد و گفت: این روزی تاریخی برای همه ما و فلسطین است.وی گفت: بر اساس قطعنامه های سازمان ملل، اسراییل باید از سرزمین های اشغالی از جمله قدس شرقی عقب نشینی کند.(2)
مفاد قطعنامه مجمع عمومی سازمان ملل متحد :
در متن قطعنامهای که توسط مجمع عمومی سازمان ملل تصویب شد، موارد ذیل مشهود است :
1- فلسطین به عنوان کشور ناظرغیرعضو در سازمان ملل پذیرفته شده و از شورای امنیت خواسته تا به درخواست فلسطینیها که در سپتامبر 2011 مطرح شد و در آن از این شورا خواسته بود تا با عضویت کامل فلسطین در سازمان ملل موافقت کرده و با دیدی مثبت نگاه کند.
2- در این قطعنامه، برضرورت حل و فصل عادلانه مشکل آوارگان فلسطینی و توقف کامل شهرکسازیهای رژیم صهیونیستی در اراضی فلسطینی، از جمله قدس شرقی تاکید شده است.
3- قطعنامه مذکور خواستار مشخص شدن چارچوب حقوقی فلسطینیها شد و تاکید کرد که باید صلح در خاورمیانه به شکلی عادلانه برقرار شود و " اشغالگری که از سال 1967 آغاز شده"، پایان یابد.
4- در این قطعنامه تاکید شده که باید مذاکرات و گفتوگوها میان دو طرف برای حل و فصل اختلافات موجود به شکل عادلانه، دائم و فراگیر آغاز شود و "دو کشور مستقل در کنار هم" تشکیل شوند.
مواضع شخصیت های بین المللی و کشورهای مختلف :
محمود عباس، رئیس تشکییلات خودگردان نیز در ابتدای سخنان خود پس از رای مثبت مجمع عمومی سازمان ملل گفت: این تصمیم پیروزی برای صلح، آزادی و مشروعیت قوانین بینالمللی بود و ما به این خاطر از ملت فلسطین تشکر میکنیم و به آنها به خاطر این دستاورد بزرگ تبریک میگوییم.بان کی مون ، دبیرکل سازمان ملل آن را "حادثهای مهم" ارزیابی کرده و با سیاستی دو پهلو و محافظه کارانه بیان داشت : من همواره ایمان داشتهام که فلسطینیها حق تشکیل یک کشور مستقل را داشتهاند و در عین حال به اسرائیل نیز حق میدهم که با صلح و امنیت در کنار همسایگان خود به حیاتش ادامه دهد و هیچ گزینهای بهتر از مذاکرات برای تحقق صلح در خاورمیانه وجود ندارد. بان کی مون ادامه داد: ما باید تلاش کنیم تا کشور مستقل فلسطین به شکلی دموکراتیک و دارای حاکمیتی مستقل تشکیل شود که در کنار " کشور اسرائیل" با صلح و ثبات به حیات خود ادامه دهد.(3)
ران پروسر، سفیر اسرائیل در سازمان ملل در آستانه تصویب ارتقای عضویت فلسطینیها گفته بود: هیچ چیز نمی تواند مشکلات میان اسرائیل و فلسطینیها را حل کند، مگر مذاکره. هیلاری کلینتون، وزیر امور خارجه آمریکا و دهنده رای منفی بعنوان یکی از اعضای دائم شورای امنیت، لحظاتی پس از تصویب قطعنامه پیشنهادی محمود عباس، از این اقدام سازمان ملل ابراز تاسف کرد و گفت: چنین اقدامی از سوی سازمان ملل باعث تاسف است و در عین حال، فایدهای نخواهد داشت و باعث سنگاندازی در مقابل تحقق صلح در خاورمیانه خواهد شد. وی گفت: تنها راه برای تشکیل کشور مستقل فلسطین، آغاز مذاکرات صلح میان فلسطین و اسرائیل است و چنین اقداماتی تنها وضعیت را دشوارتر میکند.
سوزان رایس، نماینده آمریکا در سازمان ملل نیز با ابراز تاسف از صدور این قطعنامه گفت: تصویب چنین قطعنامههایی از سوی مجمع عمومی سازمان ملل هیچ فایدهای ندارد و راه رسیدن به صلح در خاورمیانه را دشوارتر میکند و به همین خاطر، آمریکا علیه آن رای داد.وی در سخنان خود در مجمع عمومی سازمان ملل بارها تکرار کرد که چنین تصمیمی باعث نخواهد شد که فلسطین به کشور تبدیل شود و در هر حالت، به فلسطینیها این حق را نمیدهد که در سازمان ملل عضو شوند.
بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر رژیم صهیونیستی نیز با انتقاد از تصویب قطعنامه پیشنهادی فلسطینیها در سازمان ملل آن را بیفایده خواند.نتانیاهو گفت: یقینا قطعنامه سازمان ملل چیزی را تغییر نخواهد داد و بدون اینکه امنیت شهروندان اسرائیلی تضمین شود کشور فلسطینی وجود نخواهد داشت.جان برد، وزیر امور خارجه کانادا، از دیگر کشورهای رای دهنده منفی به قطعنامه، اقدام سازمان ملل را باعث مختل شدن روند مذاکرات صلح در خاورمیانه خواند. ویلیام هیگ، وزیر امور خارجه انگلیس نیز به نوبه خود درخصوص اقدام اخیر سازمان ملل موضعگیری کرد و از فلسطینیها و اسرائیلیها خواست بدون هیچ پیش شرطی مذاکرات را بار دیگر آغاز کنند.وی گفت: ما به نتیجه رایگیری و اقداماتی که محمود عباس در پیش گرفته احترام میگذاریم و به حمایتهای خود از عباس و تشکیلات خودگردان ادامه میدهیم.وی در عین حال، از اسرائیل نیز خواست تا نسبت به تصمیم مجمع عمومی سازمان ملل موضعگیری منفی انجام ندهد.
فرانسوا اولاند، رئیسجمهوری فرانسه نیز که کشورش به نفع فلسطینیها در سازمان ملل رای داد از اسرائیل و فلسطینیها خواست تا مذاکرات خود را بدون هیچ پیش شرطی از سر بگیرند و تاکید کرد که پاریس از دیرباز بر تشکیل دو کشور مستقل در فلسطین که در کنار هم با امنیت و ثبات زندگی کنند، تاکید داشته است. وی گفتوگوی مستقیم میان اسرائیل و فلسطینیها را راه پایان دادن به اختلافات خواند و تاکید کرد که فرانسه برای به رسمیت شناختن فلسطین در جامعه جهانی و حمایت از کشور فلسطین ادامه میدهد.
کاترین آشتون، مسئول سیاست خارجه اتحادیه اروپا نیز با صدور بیانیهای اعلام کرد که اتحادیه اروپا بارها بر حمایت خود و میلش به عضویت کامل فلسطین در سازمان ملل تاکید کرده است. وی اعلام کرد که اتحادیه اروپا آماده است تا در وقتی مناسب کشور مستقل فلسطین را به رسمیت بشناسد.در همین ارتباط، لندن و پاریس از دو طرف خواستند تا بدون هیچگونه پیش شرطی بر سر میز مذاکرات باز گردند.(4)
در این میان، کشورهایی چون آمریکا،
فلسطین و حقوق بین الملل فلسطین در قطعنامه مجمع عمومی سازمان ملل متحد
فلسطین و حقوق بین الملل
فلسطین در قطعنامه مجمع عمومی سازمان ملل متحد
مجمع عمومی سازمان ملل متحد در ۲۹ نوامبر سال ۱۹۴۷ با تصویب قطعنامه ۱۸۱ به تقسیم فلسطین به دو کشور مجزا برای یهودیان و اعراب ساکن آن رای داد. قطعنامه مزبور با وجود عدم پذیرش اعراب و اعتراض بسیاری از کشورها و دولتها، خود زمینه ای شد برای جنگ و مبارزه بی امان و مستمر فلسطینی ها و مقاومت آنها در طی این مدت. لکن، با گذشت زمان و پس از 65 سال، وضعیت نظام بین الملل در چرخشی آشکار و متعارض، این بار- رای به نفع فلسطینی های دردمند و جنگ زده داد.
مجمع عمومی سازمان ملل متحد در 29 نوامبر سال 1947 با تصویب قطعنامه 181 به تقسیم فلسطین به دو کشور مجزا برای یهودیان و اعراب ساکن آن رای داد. قطعنامه مزبور با وجود عدم پذیرش اعراب و اعتراض بسیاری از کشورها و دولتها، خود زمینه ای شد برای جنگ و مبارزه بی امان و مستمر فلسطینی ها و مقاومت آنها در طی این مدت. لکن، با گذشت زمان و پس از 65 سال، وضعیت نظام بین الملل در چرخشی آشکار و متعارض، این بار- رای به نفع فلسطینی های دردمند و جنگ زده داد.
در 29 نوامبر 2012 و در پی تصویب قطعنامه مجمع عمومی سازمان ملل- فلسطین توانست با کسب 138 رای موافق در مقابل 9 رای مخالف و 41 رای ممتنع، موقعیت خود را از " نهاد ناظر" به عنوان " دولت ناظر غیرعضو" در این سازمان ارتقا دهد. در رایگیری روز پنجشنبه مجمع عمومی سازمان ملل، سه کشور از پنج کشور عضو دائم شورای امنیت، یعنی فرانسه، روسیه و چین به درخواست فلسطینیها رای مثبت دادند،آمریکا با این درخواست مخالفت کرد و انگلیس به آن رای ممتنع داد. اسرائیل، کانادا، جمهوری چک، جزایر مارشال، میکرونزیا، نائورو، پالائو و پاناما نیز از کشورهای دارای رای منفی به درخواست فلسطین بوده اند. ایران نیز در راستای سیاست های عرفی و جاری خویش، از موافقین به این قطعنامه بوده است.
محمود عباس، رییس تشکیلات خودگردان فلسطین طی سخنانی در جلسه تاریخی مجمع عمومی سازمان ملل برای رای گیری درباره درخواست ارتقای سطح نمایندگی فلسطین به ˈدولت ناظرغیر عضوˈ در سازمان ملل- رژیم صهیونیستی را نژاد پرست و جنایتکار دانست و از مجمع عمومی خواست با رای مثبت خود به مسولیت تاریخی خود در برابر مردم فلسطین عمل کند.(1).
وی که در برابر نمایندگان بیش از 190 کشور جهان سخنرانی می کرد؛ با اشاره به درد و رنج مردم غزه گفت: این لحظه ای تاریخی برای مردم فلسطین و جامعه بین المللی است. او ضمن تشریح جنایات اسرائیل علیه مردم فلسطین و نقض آشکار حقوق بشر و قوانین بین المللی، گفت: مجمع عمومی و جامعه جهانی در برابر مسئولیت تاریخی خود برای پایان دادن به درد و رنج مردم فلسطین قرار دارد. به گفته محمود عباس؛ جامعه جهانی باید به مصیبت مردم فلسطین که از هنگام روز ˈنکبتˈ از زمان تاسیس اسراییل به وجود آمده، پایان دهد.در آغاز این نشست نماینده سودان به نمایندگی از کشورهای عربی سخنانی بیان کرد و گفت: این روزی تاریخی برای همه ما و فلسطین است.وی گفت: بر اساس قطعنامه های سازمان ملل، اسراییل باید از سرزمین های اشغالی از جمله قدس شرقی عقب نشینی کند.(2)
مفاد قطعنامه مجمع عمومی سازمان ملل متحد :
در متن قطعنامهای که توسط مجمع عمومی سازمان ملل تصویب شد، موارد ذیل مشهود است :
1- فلسطین به عنوان کشور ناظرغیرعضو در سازمان ملل پذیرفته شده و از شورای امنیت خواسته تا به درخواست فلسطینیها که در سپتامبر 2011 مطرح شد و در آن از این شورا خواسته بود تا با عضویت کامل فلسطین در سازمان ملل موافقت کرده و با دیدی مثبت نگاه کند.
2- در این قطعنامه، برضرورت حل و فصل عادلانه مشکل آوارگان فلسطینی و توقف کامل شهرکسازیهای رژیم صهیونیستی در اراضی فلسطینی، از جمله قدس شرقی تاکید شده است.
3- قطعنامه مذکور خواستار مشخص شدن چارچوب حقوقی فلسطینیها شد و تاکید کرد که باید صلح در خاورمیانه به شکلی عادلانه برقرار شود و " اشغالگری که از سال 1967 آغاز شده"، پایان یابد.
4- در این قطعنامه تاکید شده که باید مذاکرات و گفتوگوها میان دو طرف برای حل و فصل اختلافات موجود به شکل عادلانه، دائم و فراگیر آغاز شود و "دو کشور مستقل در کنار هم" تشکیل شوند.
مواضع شخصیت های بین المللی و کشورهای مختلف :
محمود عباس، رئیس تشکییلات خودگردان نیز در ابتدای سخنان خود پس از رای مثبت مجمع عمومی سازمان ملل گفت: این تصمیم پیروزی برای صلح، آزادی و مشروعیت قوانین بینالمللی بود و ما به این خاطر از ملت فلسطین تشکر میکنیم و به آنها به خاطر این دستاورد بزرگ تبریک میگوییم.بان کی مون ، دبیرکل سازمان ملل آن را "حادثهای مهم" ارزیابی کرده و با سیاستی دو پهلو و محافظه کارانه بیان داشت : من همواره ایمان داشتهام که فلسطینیها حق تشکیل یک کشور مستقل را داشتهاند و در عین حال به اسرائیل نیز حق میدهم که با صلح و امنیت در کنار همسایگان خود به حیاتش ادامه دهد و هیچ گزینهای بهتر از مذاکرات برای تحقق صلح در خاورمیانه وجود ندارد. بان کی مون ادامه داد: ما باید تلاش کنیم تا کشور مستقل فلسطین به شکلی دموکراتیک و دارای حاکمیتی مستقل تشکیل شود که در کنار " کشور اسرائیل" با صلح و ثبات به حیات خود ادامه دهد.(3)
ران پروسر، سفیر اسرائیل در سازمان ملل در آستانه تصویب ارتقای عضویت فلسطینیها گفته بود: هیچ چیز نمی تواند مشکلات میان اسرائیل و فلسطینیها را حل کند، مگر مذاکره. هیلاری کلینتون، وزیر امور خارجه آمریکا و دهنده رای منفی بعنوان یکی از اعضای دائم شورای امنیت، لحظاتی پس از تصویب قطعنامه پیشنهادی محمود عباس، از این اقدام سازمان ملل ابراز تاسف کرد و گفت: چنین اقدامی از سوی سازمان ملل باعث تاسف است و در عین حال، فایدهای نخواهد داشت و باعث سنگاندازی در مقابل تحقق صلح در خاورمیانه خواهد شد. وی گفت: تنها راه برای تشکیل کشور مستقل فلسطین، آغاز مذاکرات صلح میان فلسطین و اسرائیل است و چنین اقداماتی تنها وضعیت را دشوارتر میکند.
سوزان رایس، نماینده آمریکا در سازمان ملل نیز با ابراز تاسف از صدور این قطعنامه گفت: تصویب چنین قطعنامههایی از سوی مجمع عمومی سازمان ملل هیچ فایدهای ندارد و راه رسیدن به صلح در خاورمیانه را دشوارتر میکند و به همین خاطر، آمریکا علیه آن رای داد.وی در سخنان خود در مجمع عمومی سازمان ملل بارها تکرار کرد که چنین تصمیمی باعث نخواهد شد که فلسطین به کشور تبدیل شود و در هر حالت، به فلسطینیها این حق را نمیدهد که در سازمان ملل عضو شوند.
بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر رژیم صهیونیستی نیز با انتقاد از تصویب قطعنامه پیشنهادی فلسطینیها در سازمان ملل آن را بیفایده خواند.نتانیاهو گفت: یقینا قطعنامه سازمان ملل چیزی را تغییر نخواهد داد و بدون اینکه امنیت شهروندان اسرائیلی تضمین شود کشور فلسطینی وجود نخواهد داشت.جان برد، وزیر امور خارجه کانادا، از دیگر کشورهای رای دهنده منفی به قطعنامه، اقدام سازمان ملل را باعث مختل شدن روند مذاکرات صلح در خاورمیانه خواند. ویلیام هیگ، وزیر امور خارجه انگلیس نیز به نوبه خود درخصوص اقدام اخیر سازمان ملل موضعگیری کرد و از فلسطینیها و اسرائیلیها خواست بدون هیچ پیش شرطی مذاکرات را بار دیگر آغاز کنند.وی گفت: ما به نتیجه رایگیری و اقداماتی که محمود عباس در پیش گرفته احترام میگذاریم و به حمایتهای خود از عباس و تشکیلات خودگردان ادامه میدهیم.وی در عین حال، از اسرائیل نیز خواست تا نسبت به تصمیم مجمع عمومی سازمان ملل موضعگیری منفی انجام ندهد.
فرانسوا اولاند، رئیسجمهوری فرانسه نیز که کشورش به نفع فلسطینیها در سازمان ملل رای داد از اسرائیل و فلسطینیها خواست تا مذاکرات خود را بدون هیچ پیش شرطی از سر بگیرند و تاکید کرد که پاریس از دیرباز بر تشکیل دو کشور مستقل در فلسطین که در کنار هم با امنیت و ثبات زندگی کنند، تاکید داشته است. وی گفتوگوی مستقیم میان اسرائیل و فلسطینیها را راه پایان دادن به اختلافات خواند و تاکید کرد که فرانسه برای به رسمیت شناختن فلسطین در جامعه جهانی و حمایت از کشور فلسطین ادامه میدهد.
کاترین آشتون، مسئول سیاست خارجه اتحادیه اروپا نیز با صدور بیانیهای اعلام کرد که اتحادیه اروپا بارها بر حمایت خود و میلش به عضویت کامل فلسطین در سازمان ملل تاکید کرده است. وی اعلام کرد که اتحادیه اروپا آماده است تا در وقتی مناسب کشور مستقل فلسطین را به رسمیت بشناسد.در همین ارتباط، لندن و پاریس از دو طرف خواستند تا بدون هیچگونه پیش شرطی بر سر میز مذاکرات باز گردند.(4)
در این میان، کشورهایی چون آمریکا، کانادا و دیگر مخالفان رای گیری مجمع عمومی میگویند؛ ارتقای وضعیت تشکیلات فلسطینی نباید به روند مذاکرات صلح و توافقات میان اسرائیل و فلسطینیها در جریان توافقنامه 1993 اسلو آسیب بزند.این در حالی است که طرف فلسطینی هم با استناد به توافقنامه اسلو میگوید؛ بخشهای مهمی از کرانه غربی رود اردن طی دو دهه گذشته و از طریق حملات نظامی یا ساخت و سازهای اسرائیلی به طور نظام یافتهای از غزه جدا شده است. فلسطینیها سالهاست که به دنبال تصویب عصویت خود تحت عنوان یک کشور مستقل در سازمان ملل هستند و تلاش میکنند که سرزمینهایی چون رام الله، کرانه غربی رود اردن، غزه و مناطق اشغال شده توسط اسرائیل در سال 1967 را یکپارچه و زیر پرچم فلسطین درآورند. طرف اسرائیلی هم با انتقاد از فلسطینیها میگوید؛ آنها هیچگاه اسرائیل را به عنوان یک سرزمین یهودی نشین به رسمیت نشناختهاند؛ در حالی که مطابق رای اعضای سازمان ملل متحد برای تشکیل دو سرزمین یهودی نشین و عرب نشین در 29 نوامبر سال 1947 اسرائیل "یک کشور" محسوب میشود؟!.(5)
آثار مصوبه مجمع عمومی سازمان ملل متحد :
مجمع عمومی سازمان ملل بعنوان یکی از ارکان اصلی سازمان ملل متحد بوده و متکشل از دولت های عضو سازمان ملل متحد می باشد که هر یک با وجود امکان داشتن تا پنج نماینده، وفق ماده 18 منشور ملل متحدد،از یک حق رای برخوردارند. نحوه رای گیری نیز بسته به اهمیت موضوع در دستور جلسه متفاوت است.شیوه تصمیم گیری در مجمع عمومی، همراه با برابری قدرت رای کلیه اعضای مجمع، اعم از دولت های بزرگ یا کوچک است که تماماً از یک حق رای مساوی برخوردارند.(6)
تصویب طرح پیشنهادی محمود عباس در صحن علنی مجمع عمومی آن سازمان، متشکل از نمایندگان کشورهای سازمان ملل متحد، علاوه بر تبعات سیاسی و اجتماعی، دارای آثار حقوقی و بین المللی مهم و غیر قابل انکاری است.اهم این آثار، به اجمال عبارتند از :
1- ارتقای سطح نمایندگی فلسطین در سازمان ملل از عضو ناظر به ˈدولت ناظرغیر عضوˈ در واقع، به منزله شناسایی عینی و عملی فلسطین در مقام یک دولت و هدایت آن در جهت به رسمیت شناختن آن به عنوان یک دولت از سوی سازمان ملل محسوب می گردد. به این ترتیب، برای اولین بار، رتبه فلسطین در سازمان ملل متحد با جایگاه واتیکان برابر شد. این ترفیع به ظاهر کوچک میتواند برای اسرائیل پیامدهای جدی از حیث حقوقی و سیاسی در پیداشته باشد.
2- قطعنامه مزبور بیانگر تجویز عضویت تشکیلات خودگردان فلسطین در مجامع، نهادها و سازمان های بین المللی وابسته به سازمان ملل و ایجاد امکان تعاملات سیاسی، حقوقی، فنی، اجرایی، تخصصی و بین المللی متعدد با آنها در این رابطه بوده و از آثار حاصل از شخصیت، مسولیت و مصونیت های بین المللی آنها، حسب مورد بهره مند خواهد شد(7).
3- ایجاد امکان استفاده از ظرفیت های حقوقی و بین المللی در توسل فلسطین به نهادی های حقوقی بین المللی، به منظور استیفای حقوق بین المللی خویش، از زمره دیگر پیامدهای این مهم خواهد بود که در این بین، نقش دانشگاهیان، حقوقدانان و وکلای بین المللی در جهت نیل به هدف مزبور و تثبیت مواضع حقوقی و بین المللی فلسطین در عرصه جهانی و سازمان ملل متحدد غیر قابل انکار بوده و مورد تاکید است.
4- صرفنظر از دیدگاه اسرائیل، اقدام یک جانبه فلسطین به ریاست محمود عباس در این ارتباط، تائید و تاکید مجددی بر پذیرش " اعمال یک جانبه حقوقی" بعنوان یکی از منابع حقوق بین الملل و تصویب آن در بالاترین سطح جهانی ، یعنی مجمع عمومی سازمان ملل متحد از حیث حقوقی است.(8)
5- تاکید دبیر کل سازمان ملل متحد بعنوان بالاترین مقام بین المللی سازمان ملل و بعنوان دبیر کل آن برمعرفی تشکیلات خودگردان فلسطین بعنوان "یک کشور دارای حاکمیت مستقل" از حیث حقوقی در عرصه حقوق داخلی و بین المللی دارای آثار مثبت و ارزشمند و قابل استنادی برای فلسطین محسوب می گردد.
6- در قطعنامه صادره، ضمن محکومیت اشغالگری 1947 و تائید مواضع فلسطین- آنرا بعنوان یک کشور به رسمیت می شناسد.این دو مورد، از حیث حقوقی، سیاسی و بین المللی، خود دارای پیامدها و آثار قابل تعقیبی از سوی این کشور خواهد بود.(9)
7- تصویب قطعنامه مزبور، زمینه آغاز شناسایی رسمی و بین المللی فلسطین از سوی کشورها و سازمان های منطقه ای و بین المللی را فراهم کرده و بر موقعیت حقوقی و بین المللی آن خواهد افزود.(10)
نتیجه :
نوشتار حاضر بیانگر ایجاد یک وضعیت حقوقی، سیاسی و بین المللی جدید در موقعیت سیاسی و حقوقی تشکیلات خودگردان فلسطین در قالب قطعنامه مجمع عمومی سازمان ملل متحد و ایجاد آثار حقوقی و بین المللی حاصل از آن است. پیش از این، فلسطین صرفاً بعنوان عضر ناظر سازمان مزبور بوده است. عضو ناظر در سازمان تنها حق شرکت در مذاکرات را داشته و نمی تواند اسناد سازمان را دریافت نمایند. عضو مزبور فاقد حق شرکت در رای گیری بوده و نمی تواند در مقام یک حق در اجلاس سازمان به مانند دیگر کشورهای عضور سخن بگوید.(11) وضعیت مزبور، نه تنها با تصویب قطعنامه یاد شده نسبت به فلسطین دگرگون گردید، بلکه برابر آن قطعنامه، این کشور بعنوان یک " دولت ناظر غیر عضو" در سازمان ملل متحد ارتقاء یافته و از این حیث، به رسمیت شناخته شده است.
وضعیت موصوف، جدای از پیامدهای حقوقی و بین المللی متعدد، چالش های سیاسی و حقوقی بزرگی را نیز برای دولت و ملت فلسطین با خود به همراه خواهد داشت که باید با دقت و مهارت و برخورداری از ظرفیت ها و فرصت های ملی و بین المللی در جهت برون رفت از آن و تثبیت روزافزون موقعیت حقوقی این کشور عمل کرد. تصویب این قطعنامه و معرفی فلسطین در دیدگاههای شخصیت ها و مقامات کشورهای مختلف و دبیر کل سازمان ملل بعنوان " یک کشور و دولت مستقل" و نیز در مفاد مندرج در قطعنامه مزبور بعنوان یکی از اسناد بین المللی معاصر و محکومیت اشغالگری دهه 50، منشاء آثار حقوقی و بین المللی جدید و فراوانی برای فلسطین بوده که در کنار تدبیر لازم برای مواجهه با چالش های پیش رو، باید در جهت استفاده مناسب از آنها و نهادینه کردن مجدد این پیامدها در سطح منطقه ای و جهانی از سوی دولتمردان فلسطینی و حقوقدانان ملی و بین المللی اقدام کرد.
پی نوشت ها و منابع :
1- تبیان نیوز، 10/9/1391
2- همان و خبرگزاری ایسنا،
3- خبرگزاری ایسنا، همان
4- همان
5- همان و تبیان نیوز، همان.
6- منشور سازمان ملل متحد.
7- دکتر سید قاسم زمانی، حقوق سازمان های بین المللی، چاپ ششم، نشر شهر دانش، 1388
8- دکتر هدایت الله فلسفی، حقوق معاهدات بین المللی، چاپ دوم، نشر نو، 1383
9- محمد رضا زمانی درمزاری، جایگاه حقوقی قطعنامه های مجمع عمومی سازمان ملل در حقوق بین الملل، موسسه حقوقی و بین المللی نیک داد ( زمانی)، 1391
10- محمدرضازمانی درمزاری، همان.
11- دکتر سید داود آقایی، حقوق سازمان های بین المللی،چاپ نهم، انتشارات دانشگاه پیام نور، 1390
اعلامیه جهانی حقوق بشر
اﻋﻼﻣﯿﻪ ﺟﻬﺎﻧﯽ ﺣﻘﻮق ﺑﺸﺮ
-٢-
ﻣﺼﻮب10دﺳﺎﻣﺒﺮ1948ﻣﯿﻼدي
)ﻣﻄﺎﺑﻖ19/9/1327ﺷﻤﺴﯽ(
ﻣﺠﻤﻊ ﻋﻤﻮﻣﯽ ﺳﺎزﻣﺎن ﻣﻠﻞ ﻣﺘﺤﺪ
ﻣﻘﺪﻣﻪ:
ازآﻧﺠﺎ ﮐﻪ ﺷﻨﺎﺳﺎﯾﯽ ﺣﯿﺜﯿﺖ ذاﺗﯽ ﮐﻠﯿﻪ اﻋﻀﺎي ﺧﺎﻧﻮاده ﺑﺸﺮي وﺣﻘﻮق ﯾﮏ ﺳﺎن واﻧﺘﻘﺎل ﻧﺎﭘﺬﯾﺮ
آﻧﺎن اﺳﺎس آزادي، ﻋﺪاﻟﺖ وﺻﻠﺢ را درﺟﻬﺎن ﺗﺸﮑﯿﻞ ﻣﯿﺪﻫﺪ.ازآﻧﺠﺎ ﮐﻪ ﻋﺪم ﺷﻨﺎﺳﺎي وﺗﺤﻘﯿﺮ
ﺣﻘﻮق ﺑﺸﺮ ﻣﻨﺘﻬﯽ ﺑﻪ اﻋﻤﺎل وﺣﺸﯿﺎﻧﻪﯾﯽ ﮔﺮدﯾﺪه اﺳﺖ ﮐﻪ روح ﺑﺸﺮﯾﺖ را ﺑﻪ ﻋﺼﯿﺎن وادﺷﺘﻪ
وﻇﻬﻮر دﻧﯿﺎﯾﯽ ﮐﻪ درآن اﻓﺮاد ﺑﺸﺮدرﺑﯿﺎن ﻋﻘﯿﺪه،آزاد و ازﺗﺮس وﻓﻘﺮ، ﻓﺎرغ ﺑﺎﺷﻨﺪ ﺑﻪ ﻋﻨﻮان
ﺑﺎﻻﺗﺮﯾﻦ آﻣﺎل ﺑﺸﺮاﻋﻼم ﺷﺪه اﺳﺖ.ازآﻧﺠﺎ ﮐﻪ اﺳﺎﺳﺎ ً ﺣﻘﻮق اﻧﺴﺎﻧﯽ را ﺑﺎﯾﺪ ﺑﺎ اﺟﺮاي ﻗﺎﻧﻮن
ﺣﻤﺎﯾﺖ ﮐﺮد ﺗﺎ ﺑﺸﺮﺑﻪ ﻋﻨﻮان آﺧﺮﯾﻦ ﻋﻼج ﺑﻪ ﻗﯿﺎم ﺑﺮﺿﺪ ﻇﻠﻢ وﻓﺸﺎر ﻣﺠﺒﻮرﻧﮕﺮدد.
از آﻧﺠﺎ ﮐﻪ اﺳﺎﺳﺎ ً ﻻزم اﺳﺖ ﺗﻮﺳﻌﻪ رواﺑﻂ دوﺳﺘﺎﻧﻪ ﺑﯿﻦ اﻟﻤﻠﻞ را ﻣﻮرد ﺗﺸﻮﯾﻖ ﻗﺮار داد.
آﻧﺠﺎ ﮐﻪ ﻣﺮدم ﻣﻠﻞ ﻣﺘﺤﺪ، ﺑﺎور ﺧﻮد را ﺑﻪ ﺣﻘﻮق اﺳﺎﺳﯽ ﺑﺸﺮو ﻣﻘﺎم وارزش ﻓﺮد اﻧﺴﺎﻧﯽ وﺗﺴﺎوي
ﺣﻘﻮق زن وﻣﺮد ﻣﺠﺪدا ً درﻣﻨﺸﻮر، اﻋﻼم ﮐﺮده اﻧﺪ و ﺗﺼﻤﯿﻢ راﺳﺦ ﮔﺮﻓﺘﻪ اﻧﺪ ﮐﻪ ﺑﻪ ﭘﯿﺸﺮﻓﺖ
اﺟﺘﻤﺎﻋﯽ ﮐﻤﮏ ﮐﻨﻨﺪ و درﻣﺤﯿﻂ آزاد، وﺿﻊ زﻧﺪه ﮔﯽ ﺑﻬﺘﺮ ﺑﻮﺟﻮد آورﻧﺪ.
از آﻧﺠﺎﮐﻪ دول ﻋﻀﻮ ﻣﺘﻌﻬﺪ ﺷﺪه اﻧﺪ ﮐﻪ اﺣﺘﺮام ﺟﻬﺎﻧﯽ ورﻋﺎﯾﺖ واﻗﻌﯽ ﺣﻘﻮق ﺑﺸﺮ و آزادي ﻫﺎي
اﺳﺎﺳﯽ را ﺑﺎ ﻫﻤﮑﺎري ﺳﺎزﻣﺎن ﻣﻠﻞ ﻣﺘﺤﺪ ﺗﺎﻣﯿﻦ ﮐﻨﻨﺪ.
آز آﻧﺠﺎ ﮐﻪ ﺣﺴﻦ ﺗﻔﺎﻫﻢ ﻣﺸﺘﺮﮐﯽ ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ اﯾﻦ ﺣﻘﻮق و آزادي ﻫﺎ ﺑﺮاي اﺟﺮاي ﮐﺎﻣﻞ اﯾﻦ ﺗﻌﻬﺪ
ﮐﻤﺎل اﻫﻤﯿﺖ را دارد.
ﻣﺠﻤﻊ ﻋﻤﻮﻣﯽ اﯾﻦ اﻋﻼﻣﯿﻪ ﺟﻬﺎﻧﯽ ﺣﻘﻮقﺑﺸﺮ را آرﻣﺎن ﻣﺸﺘﺮﮐﯽ ﺑﺮاي ﺗﻤﺎم ﻣﺮدم و ﮐﻠﯿﻪ ﻣﻠﻞ
اﻋﻼم ﻣﯿﮑﻨﺪ.ﺗﺎ ﺟﻤﯿﻊ اﻓﺮاد و ﻫﻤﻪ ارﮐﺎن اﺟﺘﻤﺎع اﯾﻦ اﻋﻼﻣﯿﻪ را داﯾﻤﺎ ً ﻣﺪ ﻧﻈﺮ داﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻨﺪ و
ﻣﺠﺎﻫﺪت ﮐﻨﻨﺪ ﮐﻪ ﺑﻪ وﺳﯿﻠﻪ ﺗﻌﻠﯿﻢ وﺗﺮﺑﯿﺖ، اﺣﺘﺮام ﺑﻪ اﯾﻦ ﺣﻘﻮق و آزادي ﻫﺎ ﺗﻮﺳﻌﻪ ﯾﺎﺑﺪ و ﺑﺎ
ﺗﺪاﺑﯿﺮ ﺗﺪرﯾﺠﯽ ﻣﻠﯽ و ﺑﯿﻦ اﻟﻤﻠﻠﯽ ﺷﻨﺎﺳﺎﺋﯽ و اﺟﺮاي واﻗﻌﯽ و ﺣﯿﺎﺗﯽ آﻧﻬﺎ ﭼﻪ درﻣﯿﺎنﺧﻮد ﻣﻠﻞ
ﻋﻀﻮ وﭼﻪ درﺑﯿﻦ ﻣﺮدم ﮐﺸﻮرﻫﺎﯾﯽ ﮐﻪ درﻗﻠﻤﺮو آﻧﻬﺎ ﻣﯽ ﺑﺎﺷﻨﺪ ﺗﺎﻣﯿﻦ ﮔﺮدد.
ﻣﺎده ﯾﮏ:
ﺗﻤﺎم اﻓﺮاد ﺑﺸﺮ آزاد ﺑﻪ دﻧﯿﺎ ﻣﯽ آﯾﻨﺪ و از ﻟﺤﺎظ ﺣﯿﺜﯿﺖ وﺣﻘﻮق ﺑﺎ ﻫﻢ ﺑﺮاﺑﺮﻧﺪ، ﻫﻤﻪ داراي ﻋﻘﻞ و
وﺟﺪان ﻣﯿﺒﺎﺷﻨﺪ وﺑﺎﯾﺪ ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ ﯾﮑﺪﯾﮕﺮ ﺑﺎ روح ﺑﺮادري رﻓﺘﺎرﮐﻨﻨﺪ.
ﻣﺎده دوم:
ﻫﺮﮐﺲﻣﯿﺘﻮاﻧﺪ ﺑﺪون ﻫﯿﭻ ﮔﻮﻧﻪ ﺗﻤﺎﯾﺰ، ﻣﺨﺼﻮﺻﺎ ً ازﺣﯿﺚﻧﮋاد، رﻧﮓ،ﺟﻨﺲ،زﺑﺎن،ﻣﺬﻫﺐ،
ﻋﻘﯿﺪه ﺳﯿﺎﺳﯽ ﯾﺎ ﻫﺮﻋﻘﯿﺪه دﯾﮕﺮ وﻫﻤﭽﻨﯿﻦ ﻣﻠﯿﺖ ﻫﺎ وﺿﻊ اﺟﺘﻤﺎﻋﯽ، ﺛﺮوت وﻻدت ﯾﺎ ﻫﺮ
اﻋﻼﻣﯿﻪ ﺟﻬﺎﻧﯽ ﺣﻘﻮق ﺑﺸﺮ
-٣-
ﻣﻮﻗﻌﯿﺖ دﯾﮕﺮ ازﺗﻤﺎم ﺣﻘﻮق وﮐﻠﯿﻪ آزادﯾﻬﺎﯾﯽ ﮐﻪ دراﻋﻼﻣﯿﻪ ﺣﺎﺿﺮ ذﮐﺮ ﺷﺪه اﺳﺖ ﺑﻬﺮه ﻣﻨﺪ
ﮔﺮدد.
ﺑﺮﻋﻼوه ﻫﯿﭻ ﺗﺒﻌﯿﻀﯽ ﺑﻪ ﻋﻤﻞ ﻧﺨﻮاﻫﺪ آﻣﺪ ﮐﻪ ﻣﺒﺘﻨﯽ ﺑﺮ وﺿﻊ ﺳﯿﺎﺳﯽ، اداري، ﻗﻀﺎﯾﯽ ﯾﺎ
ﺑﯿﻦاﻟﻤﻠﻠﯽ ﮐﺸﻮر ﯾﺎ ﺳﺮزﻣﯿﻨﯽ ﺑﺎﺷﺪ ﮐﻪ ﺷﺨﺺ ﺑﻪ آن ﺗﻌﻠﻖ دارد، ﺧﻮاه اﯾﻦ ﮐﺸﻮر ﻣﺴﺘﻘﻞ، ﺗﺤﺖ
ﻗﯿﻤﻮﻣﺖ ﯾﺎ ﻏﯿﺮﺧﻮد ﻣﺨﺘﺎر ﺑﻮده ﯾﺎ ﺣﺎﮐﻤﯿﺖ آن ﺑﻪ ﺷﮑﻠﯽ ﻣﺤﺪود ﺷﺪه ﺑﺎﺷﺪ.
ﻣﺎده ﺳﻮم:
ﻫﺮﮐﺲ ﺣﻖ زﻧﺪهﮔﯽ، آزادي واﻣﻨﯿﺖ ﺷﺨﺼﯽ دارد.
ﻣﺎده ﭼﻬﺎرم:
ﻫﯿﭻﮐﺲرا ﻧﻤﯿﺘﻮان درﺑﺮده ﮔﯽ ﻧﮕﺎه داﺷﺖ وداد وﺳﺘﺪ ﺑﺮده ﮔﺎن ﺑﻪ ﻫﺮﺷﮑﻠﯽ ﮐﻪ ﺑﺎﺷﺪ ﻣﻤﻨﻮع
اﺳﺖ.
ﻣﺎده ﭘﻨﺠﻢ:
ﻫﯿﭻ ﮐﺲرا ﻧﻤﯿﺘﻮان ﺗﺤﺖ ﺷﮑﻨﺠﻪ ﯾﺎ ﻣﺠﺎزات ﯾﺎ رﻓﺘﺎري ﻗﺮار داد ﮐﻪ ﻇﺎﻟﻤﺎﻧﻪ وﯾﺎ ﺑﺮﺧﻼف
اﻧﺴﺎﻧﯿﺖ وﺷﺌﻮن ﺑﺸﺮي ﯾﺎ ﻣﻮﻫﻦ ﺑﺎﺷﺪ.
ﻣﺎدهﺷﺸﻢ:
ﻫﺮﮐﺲ ﺣﻖ دارد ﮐﻪ ﺷﺨﺼﯿﺖ ﺣﻘﻮﻗﯽ او درﻫﻤﻪ ﺟﺎﺑﻪ ﻋﻨﻮان ﯾﮏ اﻧﺴﺎن درﻣﻘﺎﺑﻞ ﻗﺎﻧﻮن ﺷﻨﺎﺧﺘﻪ
ﺷﻮد.
ﻣﺎده ﻫﻔﺘﻢ:
ﻫﻤﻪ درﺑﺮاﺑﺮ ﻗﺎﻧﻮن ﻣﺴﺎوي ﻫﺴﺘﻨﺪ وﺣﻖ دارﻧﺪ ﺑﺪون ﺗﺒﻌﯿﺾ ازﺣﻤﺎﯾﺖﯾﮑﺴﺎنﻗﺎﻧﻮن ﺑﺮ ﺧﻮردار
ﺷﻮﻧﺪ درﻣﻘﺎﺑﻞ ﻫﺮﺗﺒﻌﯿﻀﯽ ﮐﻪ ﻧﺎﻗﺾ اﻋﻼﻣﯿﻪ ﺣﺎﺿﺮ ﺑﺎﺷﺪ وﺑﺮﻋﻠﯿﻪ ﻫﺮﺗﺤﺮﯾﮑﯽ ﮐﻪ ﺑﺮايﭼﻨﯿﻦ
ﺗﺒﻌﯿﻀﯽ ﺑﻪ ﻋﻤﻞ آﯾﺪ ازﺣﻤﺎﯾﺖﯾﮑﺴﺎنﻗﺎﻧﻮن ﺑﻬﺮه ﻣﻨﺪ ﺷﻮﻧﺪ.
ﻣﺎده ﻫﺸﺘﻢ:
درﺑﺮاﺑﺮ اﻋﻤﺎﻟﯽ ﮐﻪ ﺣﻘﻮق اﺳﺎﺳﯽ ﻓﺮد را ﻣﻮرد ﺗﺠﺎوز ﻗﺮار ﺑﺪﻫﺪ و آن ﺣﻘﻮق ﺑﻪ وﺳﯿﻠﻪ ﻗﺎﻧﻮن
اﺳﺎﺳﯽ ﯾﺎ ﻗﺎﻧﻮن دﯾﮕﺮي ﺑﺮاي او ﺷﻨﺎﺧﺘﻪ ﺷﺪه ﺑﺎﺷﺪ، ﻫﺮﮐﺲ ﺣﻖ رﺟﻮع ﻣﻮﺛﺮ ﺑﻪ ﻣﺤﺎﮐﻢ ﻣﻠﯽ
ﺻﺎﻟﺤﻪرادارد.
ﻣﺎده ﻧﻬﻢ:
ﻫﯿﭻ ﮐﺲﻧﻤﯿﺘﻮاﻧﺪ ﺧﻮد ﺳﺮاﻧﻪ ﺗﻮﻗﯿﻒ،ﺣﺒﺲ ﯾﺎ ﺗﺒﻌﯿﺪ ﺷﻮد.اﻋﻼﻣﯿﻪ ﺟﻬﺎﻧﯽ ﺣﻘﻮق ﺑﺸﺮ
-٤-
ﻣﺎده دﻫﻢ:
ﻫﺮﮐﺲ ﺑﺎ ﻣﺴﺎوات ﮐﺎﻣﻞ ﺣﻖ دارد ﮐﻪ دﻋﻮاﯾﺶ ﺑﻪ وﺳﯿﻠﻪ دادﮔﺎه ﻣﺴﺘﻘﻞ و ﺑﯿﻄﺮﻓﯽ،ﻣﻨﺼﻔﺎﻧﻪ و
ﻋﻠﻨﺎ ً رﺳﯿﺪه ﮔﯽﺷﻮد و ﭼﻨﯿﻦ دادﮔﺎﻫﯽ درﺑﺎره ﺣﻘﻮق و اﻟﺰاﻣﺎت او ﯾﺎ ﻫﺮاﺗﻬﺎم ﺟﺰاﯾﯽ ﮐﻪ ﺑﻪ او
ﻣﻨﺴﻮب ﺷﺪه ﺑﺎﺷﺪ اﺗﺨﺎذ ﺗﺼﻤﯿﻢ ﺑﻨﻤﺎﯾﺪ.
ﻣﺎده ﯾﺎزده ﻫﻢ:
1.ً ﻫﺮﮐﺲ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺟﺮﻣﯽ ﻣﺘﻬﻢ ﺷﺪه ﺑﺎﺷﺪ ﺑﯽ ﮔﻨﺎه ﻣﺤﺴﻮب ﺧﻮاﻫﺪ ﺷﺪ ﺗﺎ وﻗﺘﯽ ﮐﻪ درﺟﺮﯾﺎن
ﯾﮏ دﻋﻮاي ﻋﻤﻮﻣﯽ ﮐﻪ درآن ﮐﻠﯿﻪ ﺗﻀﻤﯿﻨﻬﺎي ﻻزم ﺑﺮاي دﻓﺎع او ﺗﺎﻣﯿﻦ ﺷﺪه ﺗﻘﺼﯿﺮ او ﻗﺎﻧﻮﻧﺎ
ﻣﺤﺮز ﮔﺮدد.
2.ﻫﯿﭻ ﮐﺲ ﺑﺮاي اﻧﺠﺎم ﯾﺎ ﻋﺪم اﻧﺠﺎم ﻋﻤﻠﯽ ﮐﻪ درﻣﻮﻗﻊ ارﺗﮑﺎب آن ﻋﻤﻞ ﺑﻪ ﻣﻮﺟﺐﺣﻘﻮق
ﻣﻠﯽ ﯾﺎ ﺑﯿﻦ اﻟﻤﻠﻠﯽ ﺟﺮم ﺷﻨﺎﺧﺘﻪ ﻧﺸﻮد ﻣﺤﮑﻮم ﻧﺨﻮاﻫﺪ ﺷﺪ ﺑﻪ ﻫﻤﯿﻦ ﻃﺮﯾﻖ ﻫﯿﭻ ﻣﺠﺎزاﺗﯽ ﺷﺪﯾﺪ
ﺗﺮاز آﻧﭽﻪ ﮐﻪ درﻣﻮﻗﻊ ارﺗﮑﺎب ﺟﺮم ﺑﺪان ﺗﻌﻠﻖ ﻣﯿﮕﺮﻓﺖ درﺑﺎرهﮐﺴﯽاﻋﻤﺎل ﻧﺨﻮاﻫﺪ ﺷﺪ.
ﻣﺎده دوازدﻫﻢ:
اﺣﺪي درزﻧﺪه ﮔﯽ ﺧﺼﻮﺻﯽ، اﻣﻮر ﺧﺎﻧﻮاده ﮔﯽ، اﻗﺎﻣﺘﮕﺎه ﯾﺎ ﻣﮑﺎﺗﺒﺎت ﺧﻮد ﻧﺒﺎﯾﺪ ﻣﻮرد ﻣﺪاﺧﻠﻪﻫﺎي
ﺧﻮد ﺳﺮاﻧﻪ واﻗﻊ ﺷﻮد وﺷﺮاﻓﺖ واﺳﻢ و رﺳﻤﺶ ﻧﺒﺎﯾﺪ ﻣﻮرد ﺣﻤﻠﻪ ﻗﺮار ﮔﯿﺮد، ﻫﺮﮐﺲ ﺣﻖ دارد ﮐﻪ
درﻣﻘﺎﺑﻞ اﯾﻦ ﮔﻮﻧﻪ ﻣﺪاﺧﻼت وﺣﻤﻼت، ﻣﻮرد ﺣﻤﺎﯾﺖ ﻗﺎﻧﻮن ﻗﺮار ﮔﯿﺮد.
ﻣﺎده ﺳﯿﺰدﻫﻢ:
1.ﻫﺮﮐﺲ ﺣﻖ دارد ﮐﻪ درداﺧﻞ ﻫﺮ ﮐﺸﻮري آزاداﻧﻪ ﻋﺒﻮر و ﻣﺮور ﮐﻨﺪ و ﻣﺤﻞ اﻗﺎﻣﺖ ﺧﻮد را
اﻧﺘﺨﺎب ﻧﻤﺎﯾﺪ.
2.ﻫﺮﮐﺲﺣﻖ دارد ﻫﺮ ﮐﺸﻮري و ازﺟﻤﻠﻪ ﮐﺸﻮر ﺧﻮد را ﺗﺮك ﮐﻨﺪ ﯾﺎ ﺑﻪ ﮐﺸﻮر ﺧﻮد ﺑﺎزﮔﺮدد.
ﻣﺎده ﭼﻬﺎرد ه ﻫﻢ:
1.ﻫﺮﮐﺲ ﺣﻖ دارد درﺑﺮاﺑﺮ ﺗﻌﻘﯿﺐ، ﺷﮑﻨﺠﻪ و آزار، ﭘﻨﺎﻫﻨﺪه ﮔﯽ ﺟﺴﺘﺠﻮ ﮐﻨﺪ و درﮐﺸﻮرﻫﺎي
دﯾﮕﺮ ﭘﻨﺎه اﺧﺘﯿﺎرﻧﻤﺎﯾﺪ.
2.درﻣﻮردي ﮐﻪ ﺗﻌﻘﯿﺐ واﻗﻌﺎ ً ﻣﺒﺘﻨﯽ ﺑﻪﺟﺮم ﻋﻤﻮﻣﯽ و ﻏﯿﺮﺳﯿﺎﺳﯽ ﯾﺎ رﻓﺘﺎرﻫﺎﯾﯽ ﻣﺨﺎﻟﻒ ﺑﺎ
اﺻﻮل ﻣﻘﺎﺻﺪ ﻣﻠﻞ ﻣﺘﺤﺪ ﺑﺎﺷﺪ، ﻧﻤﯿﺘﻮان ازاﯾﻦ ﺣﻖ اﺳﺘﻔﺎده ﻧﻤﻮد.
ﻣﺎده ﭘﺎﻧﺰده ﻫﻢ:
1.ﻫﺮﮐﺲ ﺣﻖ دارد ﮐﻪ داراي ﺗﺎﺑﻌﯿﺖ ﺑﺎﺷﺪ.
2.ﻫﯿﭻ ﮐﺲرا ﻧﻤﯿﺘﻮان ﺧﻮد ﺳﺮاﻧﻪ ازﺗﺎﺑﻌﯿﺖ ﺧﻮد ﯾﺎ از ﺣﻖ ﺗﻐﯿﯿﺮ ﺗﺎﺑﻌﯿﺖ ﻣﺤﺮوم ﮐﺮد.
ﻣﺎده ﺷﺎﻧﺰده ﻫﻢ:اﻋﻼﻣﯿﻪ ﺟﻬﺎﻧﯽ ﺣﻘﻮق ﺑﺸﺮ
-٥-
1.ﻫﺮ ز ن وﻣﺮد ﺑﺎﻟﻐﯽ ﺣﻖ دارد ﺑﺪون ﻫﯿﭻ ﮔﻮﻧﻪ ﻣﺤﺪودﯾﺖ ازﻧﻈﺮ ﻧﮋاد،ﻣﻠﯿﺖ،ﺗﺎﺑﻌﯿﺖ،ﯾﺎ ﻣﺬﻫﺐ
ﺑﺎﻫﻤﺪﯾﮕﺮ زﻧﺎﺷﻮﯾﯽ ﮐﻨﻨﺪ و ﺗﺸﮑﯿﻞ ﺧﺎﻧﻮاده دﻫﻨﺪ.درﺗﻤﺎم ﻣﺪت زﻧﺎﺷﻮﯾﯽ و ﻫﻨﮕﺎم اﻧﺤﻼل آن،
زن وﺷﻮﻫﺮ درﮐﻠﯿﻪ اﻣﻮر ﻣﺮﺑﻮط ﺑﻪ ازدواج، داراي ﺣﻘﻮق ﻣﺴﺎوي ﻣﯿﺒﺎﺷﻨﺪ.
2.ازدواج ﺑﺎﯾﺪ ﺑﺎ رﺿﺎﯾﺖ ﮐﺎﻣﻞ و آزاداﻧﻪ زن وﻣﺮد واﻗﻊ ﺷﻮد.
3.ﺧﺎﻧﻮاده رﮐﻦ ﻃﺒﯿﻌﯽ و اﺳﺎﺳﯽ اﺟﺘﻤﺎع اﺳﺖ و ﺣﻖ دارد ازﺣﻤﺎﯾﺖ ﺟﺎﻣﻌﻪ و دوﻟﺖ ﺑﻬﺮه ﻣﻨﺪ
ﺷﻮد.
ﻣﺎده ﻫﻔﺪه ﻫﻢ:
1.ﻫﺮﺷﺨﺺ، ﻣﻨﻔﺮدا ً ﯾﺎ ﺑﻄﻮر ﺟﻤﻌﯽ ﺣﻖ ﻣﺎﻟﮑﯿﺖ دارد.
2.ﻫﯿﭻ ﮐﺲرا ﻧﻤﯿﺘﻮان ﺧﻮد ﺳﺮاﻧﻪ ازﺣﻖ ﻣﺎﻟﮑﯿﺖ ﻣﺤﺮوم ﻧﻤﻮد.
ﻣﺎده ﻫﮋده ﻫﻢ:
ﻫﺮﮐﺲ ﺣﻖ دارد ﮐﻪ ازآزادي ﻓﮑﺮ، وﺟﺪان وﻣﺬﻫﺐ ﺑﻬﺮه ﻣﻨﺪ ﺷﻮد.اﯾﻦﺣﻖ ﻣﺘﻀﻤﻦ ﺗﻐﯿﯿﺮ
ﻣﺬﻫﺐ ﯾﺎ ﻋﻘﯿﺪه و ﻫﻤﭽﻨﯿﻦ ﻣﺘﻀﻤﻦ آزادي اﻇﻬﺎر ﻋﻘﯿﺪه و اﯾﻤﺎن ﻣﯿﺒﺎﺷﺪ وﻧﯿﺰ ﺷﺎﻣﻞ ﺗﻌﻠﯿﻤﺎت
ﻣﺬﻫﺒﯽ و اﺟﺮاي ﻣﺮاﺳﻢ دﯾﻨﯽ اﺳﺖ.ﻫﺮﮐﺲ ﻣﯿﺘﻮاﻧﺪ ازاﯾﻦ ﺣﻘﻮق ﻣﻨﻔﺮدا ً ﯾﺎ ﺟﻤﻌﺎ ً ﺑﻪ ﻃﻮر
ﺧﺼﻮﺻﯽ ﯾﺎ ﺑﻪ ﻃﻮر ﻋﻤﻮﻣﯽ ﺑﺮﺧﻮردارﺑﺎﺷﺪ.
ﻣﺎده ﻧﺰده ﻫﻢ:
ﻫﺮ ﮐﺲ ﺣﻖ آزادي ﻋﻘﯿﺪ ه وﺑﯿﺎن دارد و ﺣﻖ ﻣﺰﺑﻮر ﺷﺎﻣﻞ آن اﺳﺖ ﮐﻪ ازداﺷﺘﻦ ﻋﻘﺎﯾﺪ ﺧﻮد ﺑﯿﻢ
و اﺿﻄﺮاﺑﯽ ﻧﺪاﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ و درﮐﺴﺐ اﻃﻼﻋﺎت و اﻓﮑﺎر و دراﺧﺬ و اﻧﺘﺸﺎر آن ﺑﺎ ﺗﻤﺎم وﺳﺎﯾﻞ ﻣﻤﮑﻦ
و ﺑﺪون ﻣﻼﺣﻈﺎت ﻣﺮزي، آزاد ﺑﺎﺷﺪ.
ﻣﺎده ﺑﯿﺴﺘﻢ:
1.ﻫﺮ ﮐﺲ ﺣﻖ دارد آزاداﻧﻪ ﻣﺠﺎﻣﻊ و ﺟﻤﻌﯿﺘﻬﺎي ﻣﺴﺎﻟﻤﺖ آﻣﯿﺰ ﺗﺸﮑﯿﻞ دﻫﺪ.
2.ﻫﯿﭻﮐﺲ را ﻧﻤﯿﺘﻮان ﻣﺠﺒﻮر ﺑﻪ ﺷﺮﮐﺖ دراﺟﺘﻤﺎﻋﯽ ﮐﺮد.
ﻣﺎده ﺑﯿﺴﺖ وﯾﮑﻢ:
1.ﻫﺮﮐﺲ ﺣﻖ دارد ﮐﻪ دراداره اﻣﻮر ﻋﻤﻮﻣﯽ ﮐﺸﻮرﺧﻮد، ﺧﻮاه ﻣﺴﺘﻘﯿﻤﺎ ً وﺧﻮاه ﺑﺎ وﺳﺎﻃﺖ
ﻧﻤﺎﯾﻨﺪﮔﺎﻧﯽ ﮐﻪ آزاداﻧﻪ اﻧﺘﺨﺎب ﺷﺪه ﺑﺎﺷﻨﺪ،ﺷﺮﮐﺖ ﺟﻮﯾﺪ.
2.ﻫﺮﮐﺲ ﺣﻖ دارد ﮐﻪ ﺑﺎﺗﺴﺎوي ﺷﺮاﯾﻂ، ﺑﺎﻣﺸﺎﻏﻞ ﻋﻤﻮﻣﯽ ﮐﺸﻮر ﺧﻮد ﻧﺎﯾﻞ آﯾﺪ.
3.اﺳﺎس وﻣﻨﺸﺄ ﻗﺪرت ﺣﮑﻮﻣﺖ ارادهء ﻣﺮدم اﺳﺖ اﯾﻦ اراده ﺑﺎﯾﺪ ﺑﻪ وﺳﯿﻠﻪء اﻧﺘﺨﺎﺑﺎﺗﯽ ﺑﺮ ﮔﺰار
ﮔﺮدد ﮐﻪ از روي ﺻﺪاﻗﺖ وﺑﻪ ﻃﻮر ادواري ﺻﻮرت ﭘﺬﯾﺮد.اﻧﺘﺨﺎﺑﺎت ﺑﺎﯾﺪ ﻋﻤﻮﻣﯽ و ﺑﺎرﻋﺎﯾﺖ
ﻣﺴﺎوات ﺑﺎﺷﺪ و ﺑﺎ رأي ﻣﺨﻔﯽ ﯾﺎ ﻃﺮﯾﻘﻪء ﻧﻈﯿﺮ آن اﻧﺠﺎم ﮔﯿﺮد ﮐﻪ آزادي رأي را ﺗﺎﻣﯿﻦ ﻧﻤﺎﯾﺪ.
ﻣﺎده ﺑﯿﺴﺖ ودوم:اﻋﻼﻣﯿﻪ ﺟﻬﺎﻧﯽ ﺣﻘﻮق ﺑﺸﺮ
-٦-
ﻫﺮﮐﺲ ﺑﻪ ﻋﻨﻮان ﻋﻀﻮ اﺟﺘﻤﺎع ﺣﻖ اﻣﻨﯿﺖ اﺟﺘﻤﺎﻋﯽ دارد وﻣﺠﺎز اﺳﺖﺑﻪ وﺳﯿﻠﻪ ﻣﺴﺎﻋﯽ ﻣﻠﯽ و
ﻫﻤﮑﺎري ﺑﯿﻦ اﻟﻤﻠﻠﯽ، ﺣﻘﻮق اﻗﺘﺼﺎدي،اﺟﺘﻤﺎﻋﯽ و ﻓﺮﻫﻨﮕﯽ ﺧﻮد را ﮐﻪ ﻻزﻣﻪء ﻣﻘﺎم و رﺷﺪ آزاداﻧﻪ
ء ﺷﺨﺼﯿﺖ اوﺳﺖ ﺑﺎ رﻋﺎﯾﺖ ﺗﺸﮑﯿﻼت وﻣﻨﺎﺑﻊ ﻫﺮﮐﺸﻮر ﺑﻪ دﺳﺖ آورد.
ﻣﺎده ﺑﯿﺴﺖ وﺳﻮم:
1.ﻫﺮﮐﺲ ﺣﻖ دارد ﮐﺎرﮐﻨﺪ، ﮐﺎرﺧﻮد را آزاداﻧﻪ اﻧﺘﺨﺎب ﻧﻤﺎﯾﺪ،ﺷﺮاﯾﻂ ﻣﻨﺼﻔﺎﻧﻪ و رﺿﺎﯾﺘﺒﺨﺸﯽ
ﺑﺮاي ﮐﺎرﺧﻮاﺳﺘﺎر ﺑﺎﺷﺪ ودرﻣﻘﺎﺑﻞ ﺑﯿﮑﺎري ﻣﻮرد ﺣﻤﺎﯾﺖ ﻗﺮارﮔﯿﺮد.
2.ﻫﻤﻪ ﺣﻖ دارﻧﺪ ﮐﻪ ﺑﺪون ﻫﯿﭻ ﺗﺒﻌﯿﻀﯽ درﻣﻘﺎﺑﻞ ﮐﺎر ﻣﺴﺎوي، اﺟﺮت ﻣﺴﺎوي درﯾﺎﻓﺖ دارﻧﺪ.
3.ﻫﺮﮐﺴﯽ ﮐﻪ ﮐﺎر ﻣﯿﮑﻨﺪ ﺣﻖ دارد ﻣﺰد ﻣﻨﺼﻔﺎﻧﻪ و رﺿﺎﯾﺖ ﺑﺨﺶ درﯾﺎﻓﺖ دارد ﮐﻪ زﻧﺪﮔﯽ او و
ﺧﺎﻧﻮاده اش را ﻣﻮاﻓﻖ ﺣﯿﺜﯿﺖ و ﮐﺮاﻣﺖ اﻧﺴﺎﻧﯽ ﺗﺄﻣﯿﻦ ﮐﻨﺪ و در ﺻﻮرت ﻟﺰوم ﺑﺎ دﯾﮕﺮ وﺳﺎﯾﻞ
ﺣﻤﺎﯾﺖ اﺟﺘﻤﺎﻋﯽ ﮐﺎﻣﻞ ﺷﻮد.
4.ﻫﺮﮐﺲ ﺣﻖ دارد ﮐﻪ ﺑﺮاي دﻓﺎع ازﻣﻨﺎﺑﻊ ﺧﻮد ﺑﺎدﯾﮕﺮان اﺗﺤﺎدﯾﻪ ﺗﺸﮑﯿﻞ دﻫﺪ و دراﺗﺤﺎدﯾﻪ ﻫﺎ
ﻧﯿﺰ ﺷﺮﮐﺖ ﻧﻤﺎﯾﺪ.
ﻣﺎده ﺑﯿﺴﺖ وﭼﻬﺎرم:
ﻫﺮﮐﺲ ﺣﻖ اﺳﺘﺮاﺣﺖ وﻓﺮاﻏﺖ وﺗﻔﺮﯾﺢ دارد وﻣﺴﺘﺤﻖ ﻣﺤﺪودﯾﺖ ﻣﻌﻘﻮل ﺳﺎﻋﺎت ﮐﺎرو
ﻣﺮﺧﺼﯿﻬﺎي ادواري، ﺑﺎ اﺧﺬ ﺣﻘﻮق ﻣﯿﺒﺎﺷﺪ.
ﻣﺎده ﺑﯿﺴﺖ وﭘﻨﺠﻢ:
1.ﻫﺮﮐﺲ ﺣﻖ دارد ﮐﻪ ﺳﻄﺢ زﻧﺪه ﮔﯽ ﺳﻼﻣﺘﯽ و رﻓﺎه ﺧﻮد وﺧﺎﻧﻮاده اش را ازﺣﯿﺚ ﺧﻮراك
وﻣﺴﮑﻦ و ﻣﺮاﻗﺒﺘﻬﺎي ﻃﺒﯽ وﺧﺪﻣﺎت ﻻزم اﺟﺘﻤﺎﻋﯽ ﺗﺎﻣﯿﻦ ﮐﻨﺪ و ﻫﻤﭽﻨﯿﻦ ﺣﻖ دارد ﮐﻪ درﻣﻮﻗﻊ
ﺑﯿﮑﺎري،ﺑﯿﻤﺎري،ﻧﻘﺾ اﻋﻀﺎء، ﺑﯿﻮه ﮔﯽ، ﭘﯿﺮي ﯾﺎ درﺗﻤﺎم ﻣﻮارد دﯾﮕﺮي ﮐﻪ ﺑﻪ ﻋﻠﻞ ﺧﺎرج از اراده
اﻧﺴﺎن، وﺳﺎﯾﻞ اﻣﺮار ﻣﻌﺎش ازﺑﯿﻦ رﻓﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ.از ﺷﺮاﯾﻂ آﺑﺮوﻣﻨﺪاﻧﻪ ء زﻧﺪه ﮔﯽ ﺑﺮﺧﻮردار ﺷﻮد.
2.ﻣﺎدران و ﮐﻮدﮐﺎن ﺣﻖ دارﻧﺪ ﮐﻪ ازﮐﻤﮏ وﻣﺮاﻗﺒﺖ ﻣﺨﺼﻮﺻﯽ ﺑﻬﺮه ﻣﻨﺪ ﺷﻮﻧﺪ.ﮐﻮدﮐﺎن ﭼﻪ
ﺑﺮاﺛﺮ ازداواج و ﭼﻪ ﺑﺪون ازداواجﺑﺪﻧﯿﺎ آﻣﺪه ﺑﺎﺷﻨﺪ ﺣﻖ دارﻧﺪ ﮐﻪ ﻫﻤﻪ از ﺣﻤﺎﯾﺖ اﺟﺘﻤﺎﻋﯽ ﺑﺮﺧﻮر
دار ﺷﻮد.
ﻣﺎده ﺑﯿﺴﺖ ﺷﺸﻢ:
1.ﻫﺮﮐﺲ ﺣﻖ دارد ﮐﻪ ازآﻣﻮزش وﭘﺮورش ﺑﻬﺮه ﻣﻨﺪ ﺷﻮد.آﻣﻮزش و ﭘﺮورش ﻻاﻗﻞ ﺗﺎ ﺣﺪودي
ﮐﻪ ﻣﺮﺑﻮط ﺑﻪ ﺗﻌﻠﯿﻤﺎت اﺑﺘﺪاﯾﯽ واﺳﺎﺳﯽ اﺳﺖ ﺑﺎﯾﺪ ﻣﺠﺎﻧﯽ ﺑﺎﺷﺪ.آﻣﻮزش اﺑﺘﺪاﯾﯽ اﺟﺒﺎري
اﺳﺖ.آﻣﻮزش ﺣﺮﻓﻪ ﯾﯽ ﺑﺎﯾﺪ ﻋﻤﻮﻣﯿﺖ ﭘﯿﺪا ﮐﻨﺪو آﻣﻮزش ﻋﺎﻟﯽ ﺑﺎﯾﺪ ﺑﺎ ﺷﺮاﯾﻂ ﺗﺴﺎوي ﮐﺎﻣﻞ، ﺑﻪ
روي ﻫﻤﻪ ﺑﺎز ﺑﺎﺷﺪ، ﻫﻤﻪ ﺑﻨﺎ ﺑﻪ اﺳﺘﻌﺪاد ﺧﻮد ﺑﺘﻮاﻧﻨﺪ از آن ﺑﻬﺮه ﻣﻨﺪ ﮔﺮدﻧﺪ.
2.آﻣﻮزش و ﭘﺮورش ﺑﺎﯾﺪ ﻃﻮري ﻫﺪاﯾﺖ ﺷﻮد ﮐﻪ ﺷﺨﺼﯿﺖ اﻧﺴﺎﻧﯽ ﻫﺮ ﮐﺲ را ﺑﻪ ﺣﺪ ﮐﺎﻣﻞ
رﺷﺪ آن ﺑﺮﺳﺎﻧﺪ و اﺣﺘﺮام ﺑﻪ ﺣﻘﻮق و آزادﯾﻬﺎي ﺑﺸﺮ را ﺗﻘﻮﯾﺖ ﮐﻨﺪ.آﻣﻮ زش و ﭘﺮورش ﺑﺎﯾﺪ ﺑﺎاﻋﻼﻣﯿﻪ ﺟﻬﺎﻧﯽ ﺣﻘﻮق ﺑﺸﺮ
-٧-
ﺣﺴﻦ ﺗﻔﺎﻫﻢ، ﮔﺬﺷﺖ واﺣﺘﺮام ﺑﻪ ﻋﻘﺎﯾﺪ ﻣﺨﺘﻠﻒ و دوﺳﺘﯽ ﺑﯿﻦ ﺗﻤﺎم ﻣﻠﻞ، ﺟﻤﻌﯿﺖﻫﺎي ﻧﮋادي ﯾﺎ
ﻣﺬﻫﺒﯽ وﻫﻤﭽﻨﯿﻦ ﺗﻮﺳﻌﻪ ﻓﻌﺎﻟﯿﺘﻬﺎي ﻣﻠﻞ ﻣﺘﺤﺪ را درراه ﺣﻔﻆ ﺻﻠﺢ وﺗﺴﻬﯿﻞ ﻧﻤﺎﯾﺪ.
3.ﭘﺪرو ﻣﺎدر دراﻧﺘﺨﺎب ﻧﻮع آﻣﻮزش وﭘﺮورش ﻓﺮزﻧﺪان ﺧﻮد ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ دﯾﮕﺮان اوﻟﻮﯾﺖ دارﻧﺪ.
ﻣﺎدهﺑﯿﺴﺖ و ﻫﻔﺘﻢ:
1.ﻫﺮﮐﺲ ﺣﻖ دارد آزاداﻧﻪ درزﻧﺪه ﮔﯽ ﻓﺮﻫﻨﮕﯽ–اﺟﺘﻤﺎﻋﯽ ﺷﺮﮐﺖ ﮐﻨﺪ، از ﻓﻨﻮن و ﻫﻨﺮ ﻫﺎ
ﻣﺘﻤﺘﻊ ﮔﺮدد ودرﭘﯿﺸﺮﻓﺖ ﻋﻤﻠﯽ وﻓﻮاﯾﺪ آن ﺳﻬﯿﻢ ﺑﺎﺷﺪ.
2.ﻫﺮﮐﺲ ﺣﻖ دارد از ﺣﻤﺎﯾﺖ ﻣﻨﺎﻓﻊ ﻣﻌﻨﻮي و ﻣﺎدي آﺛﺎر ﻋﻠﻤﯽ،ﻓﺮﻫﻨﮕﯽ ﯾﺎ ﻫﻨﺮي ﺧﻮد
ﺑﺮﺧﻮردار ﺷﻮد.
ﻣﺎده ﺑﯿﺴﺖ وﻫﺸﺘﻢ:
1.ﻫﺮﮐﺲ ﺣﻖ دارد ﺑﺮﻗﺮاري ﻧﻈﻤﯽ را ﺑﺨﻮاﻫﺪ ﮐﻪ از ﻟﺤﺎظ اﺟﺘﻤﺎﻋﯽ و ﺑﯿﻦ اﻟﻤﻠﻠﯽ، ﺣﻘﻮق و
آزادﯾﻬﺎﯾﯽ را ﮐﻪ دراﯾﻦ اﻋﻼﻣﯿﻪ ذﮐﺮ ﮔﺮدﯾﺪه اﺳﺖ ﺗﺎﻣﯿﻦ ﮐﻨﺪ وآﻧﻬﺎ را ﺑﻪ ﻣﻮرد ﻋﻤﻞ ﺑﮕﺬارد.
ﻣﺎده ﺑﯿﺴﺖ وﻧﻬﻢ:
1.ﻫﺮﮐﺲ درﻣﻘﺎﺑﻞ آن ﺟﺎﻣﻌﻪ ﯾﯽ وﻇﯿﻔﻪ دارد ﮐﻪ رﺷﺪ آزاد وﮐﺎﻣﻞ ﺷﺨﺼﯿﺖ او را ﻣﯿﺴﺮ ﺳﺎزد.
2.ﻫﺮﮐﺲ دراﺟﺮاي ﺣﻘﻮق واﺳﺘﻔﺎده ازآزادﯾﻬﺎي ﺧﻮد، ﻓﻘﻂ ﺗﺎﺑﻊ ﻣﺤﺪودﯾﺘﻬﺎﯾﯽ اﺳﺖ ﮐﻪ ﺑﻪ
وﺳﯿﻠﻪ ﻗﺎﻧﻮن،ﻣﻨﺤﺼﺮا ً ﺑﻪ ﻣﻨﻈﻮر ﺗﺎﻣﯿﻦ ﺷﻨﺎﺳﺎﯾﯽ و ﻣﺮاﻋﺎت ﺣﻘﻮق وآزادﯾﻬﺎي دﯾﮕﺮان و ﺑﺮاي
ﻣﻘﺘﻀﯿﺎت ﺻﺤﯿﺢ اﺧﻼﻗﯽ وﻧﻈﻢ ﻋﻤﻮﻣﯽ ورﻓﺎه ﻫﻤﻪ ﮔﺎﻧﯽ،درﺷﺮاﯾﻂ ﯾﮏ ﺟﺎﻣﻌﻪ، دﻣﻮﮐﺮاﺗﯿﮏ
وﺿﻊ ﮔﺮدﯾﺪه اﺳﺖ.
3.اﯾﻦ ﺣﻘﻮق و آزادﯾﻬﺎ، درﻫﯿﭻ ﻣﻮردي ﻧﻤﯿﺘﻮاﻧﺪ ﺑﺮﺧﻼف ﻣﻘﺎﺻﺪ واﺻﻮل ﻣﻠﻞ ﻣﺘﺤﺪ اﺟﺮا ﮔﺮدد.
ﻣﺎده ﺳﯽ وم:
ﻫﯿﭻ ﯾﮏ ازﻣﻘﺮارت اﻋﻼﻣﯿﻪ ﺣﺎﺿﺮ ﻧﺒﺎﯾﺪ ﻃﻮري ﺗﻔﺴﯿﺮ ﺷﻮد ﮐﻪ ﻣﺘﻀﻤﻦ ﺣﻘﯽ ﺑﺮاي دوﻟﺘﯽ ﯾﺎ
ﺟﻤﻌﯿﺘﯽ ﯾﺎ ﻓﺮدي ﺑﺎﺷﺪ ﮐﻪ ﺑﻪ ﻣﻮﺟﺐ آن ﺑﺘﻮاﻧﺪ ﻫﺮﯾﮏ ازﺣﻘﻮق و آزادﯾﻬﺎي ﻣﻨﺪرج دراﯾﻦ اﻋﻼﻣﯿﻪ
را ازﺑﯿﻦ ﺑﺒﺮد وﯾﺎ درآن راه ﻓﻌﺎﻟﯿﺘﯽ ﺑﻨﻤﺎﯾﺪ.
متن منشور حقوق بشر کوروش
روی خط رسانه های خبرگزاری برنا، متن منشور حقوق بشر کوروش به شرح زیر است.
«منم کوروش، شاه جهان، شاه بزرگ، شاه توانمند، شاه بابل، شاه سومر و اکد، شاه چهار گوشه جهان.
پسر کمبوجیه، شاه بزرگ … نوه ی کوروش، شاه بزرگ … نبیره چیش پش، شاه بزرگ …
آنگاه که بدون جنگ و پیکار وارد بابل شدم، همه ی مردم گام های مرا با شادمانی پذیرفتند. در بارگاه پادشاهان بابل بر تخت شهریاری نشستم. مردوک (توجه داشته باشید مردوک خدای مردم بابل بود) خدای بزرگ، دلهای پاک مردم را متوجه من کرد…
زیرا من او را ارجمند و گرامی داشتم.
ارتش بزرگ من به صلح و آرامی وارد بابل شد. نگذاشتم رنج و آزاری به مردم این شهر و این سرزمین وارد آید. وضع داخلی بابل و جایگاه های مقدسش قلب مرا تکان داد … من برای صلح کوشیدم.
من برده داری را برانداختم، به بدبختی آنان پایان بخشیدم. فرمان دادم که همه ی مردم در پرستش خدای خود آزاد آزاد باشند و آنان را نیازارند. فرمان دادم که هیچ کس اهالی شهر را از هستی ساقط نکند.
مردوک خدای بزرگ از کردار من خوشنود شد … او برکت و مهربانیش را ارزانی داشت. ما همگی شادمانه و در صلح و آشتی مقام بلندش را ستودیم …»
خط ۱۰- مردم از خدای بزرگ می خواستند تا به وضع همه باشندگان روی زمین که زندگی و کاشانه شان رو به ویرانی رفت، توجه کند. مردوک خدای بزرگ اراده کرد تا یزدان به ((بابل)) بازگردند.
خط ۱۱- ساکنان زمین ((سومر)) و ((اکد)) مانند مردگان شده بودند. مردوک به سوی آنان متوجه شد و بر آنان رحمت آورد.
خط ۱۸-مردم بابل و سراسر سرزمین سومر و اکد و همه فرمانروایان محلی، فرمان کوروش را پذیرفتند. از پادشاهی او شادمان شدند و با چهره های درخشان او را بوسیدند.
خط ۱۹-مردم سروری را شادباش گفتند که به یاری او از چنگال مرگ و غم رهایی یافتند و به زندگی بازگشتند. همه ایزدان او را ستودند و نامش را گرامی داشتند.
خط ۲۰-منم((کوروش))، شاه جهان، شاه بزرگ، شاه توانمند، شاه بابل، شاه سومر و اکد، شاه چهار گوشه جهان.
خط ۳۲-فرمان دادم تمام نیایشگاه هایی که بسته شده بود را بگشایند. همه خدایان این نیایشگاه ها را به جاهای خود بازگردانند. همه مردمانی که پراکنده و آواره شده بودند را به جایگاه های خود برگرداندم. خانه های ویران آنان را آباد کردم. همه مردم را به همبستگی فرا خواندم.
خط ۳۳-همچنین پیکره خدایان سومر و اکد را که نبونئید (پادشاه ستمگر بابل) بدون واهمه از خدای بزرگ به بابل آورده بود، به خوشنودی مردوک به شادی و خرمی.
خط ۳۴-به نیایشگاه های خودشان بازگرداندم، بشود که دلها شاد گردد. بشود، خدایانی که آنان را به جایگاه های مقدس نخستین شان بازگرداندم.
خط ۳۶-بی گمان در روزهای سازندگی، همگی مردم بابل، پادشاه را گرامی داشتند و من برای همه مردم، جامعه ای آرام فراهم ساختم. (صلح و آرامش را به تمامی مردم عطا کردم. … )
ترجمه متون منشور کوروش کبیر | اولین منشور حقوق بشر
ترجمه متون منشور کوروش کبیر | اولین منشور حقوق بشر
مجموعه : تاریخ و تمدن ها

همه چیز درباره منشور استوانه ایی کوروش کبیر
بـه گزارش از سایت تالاب : منشور یا کتیبه کوروش کبیر اولین قوانین درباره حقوق بشر بود کـه متعلق بـه ایران باستان و حکومت هخامنشیان بـه ثبت رسید این قوانین و دستورات حتی امروزه مورد استفاده جوامع برای تنظیم قوانین قرار می گیرد همراه سایت تالاب باشید تا ارائه کاملی از ترجمه این متون و سرگذشت این منشور بسیار با ارزش داشته باشید
استوانه یا منشور کوروش لوحی از جنس گِل پخته شده اسـت کـه ۵۳۸ سال پیش از میلاد مسیح بـه دستور کوروش کبیر نگاشته شده و امروزه بـه اولین منشور حقوق بشر تاریخ مشهور اسـت. این لوح هماکنون در موزه بریتانیا در شهر لندن نگهداری میشود.
منشور کوروش چیست و چه بر روی ان نگاشته شده اسـت؟ منظور از منشور کوروش لوحی گِلي اسـت کـه بـه دستور کوروش نگاشته شده و حاوی فرمانهاي این سلطان باستانی اسـت. این منشور بـه عنوان اولین منشور حقوق بشر در تاریخ مشهور اسـت و بـه همین دلیل بدلی از ان نیز در مقر سازمان ملل متحد در نیویورک قرار دارد. درسال ۱۹۷۱ سازمان ملل این منشور را بـه ۶ زبان رسمی دنیا منتشر کرده اسـت.

ایران باستان و منشور کوروش کبیر
سرگذشت کامل از منشور استوانه ایی کوروش کبیر
منشور کوروش در ۵۳۸ سال پیش از میلاد مسیح بـه دستور کوروش نگاشته شده اسـت. این منشور بـه زبان و خط میخی اکدی «بابلی نو» نگاشته شده اسـت. نیمی از این استوانه از زبان رویدادنگاران بابلی نگاشته شده اسـت و نیمه دوم ان فرمانهاي کوروش درباره نحوه برخورد با بابلیان اسـت.
کوروش پس از فتح بابل با بردباری بسیار با اهالی بابل رفتار کرد و این نوع برخورد مسالمتآمیز قبلاً در پادشاهان دیگر سابقه نداشته اسـت. کوروش بـه خدای بابلیان یعنی مردوک توهینی نکرد و حتی او را سپاس گفت، مردمان بابل را بـه بردگی نگرفت، سپاهیان خودرا از تاراج بر حذر داشت، چهلهزار یهودی را از اسارت در بابل آزاد کرد و حتی کسانی را کـه در بابل بـه اسارت و بردگی بودند آزاد کرد و بـه ایشان منزل داد.

بـه دستور کوروش، تمام این وقایع و دستورات بر روی لوحی نگاشته شد ودر پرستشگاه مردوک قرار گرفت. این لوح درسال ۱۲۵۹ خورشیدی و ۱۸۷۹ میلادی توسط گروهی از باستانشناسان بریتانیایی در بابل «واقع در کشور عراق کنونی» کشف شد و از ان پس در موزه بریتانیا در شهر لندن نگهداری میشود. همچنین درسال ۱۳۷۵ خورشیدی مشخص شد کـه بخشی از یک کتیبه گِلي کـه در دانشگاه ییل کشور آمریکا نگهداری میشده اسـت، در واقع سطور ۳۶ تا ۴۳ منشور کوروش هستند.
پس از این کشف، اینبخش از استوانه نیز بـه بخش دیگر ان در بریتانیا انتقال داده شد. در شهریور سال ۸۹ این منشور وارد ایران شد و بـه موزه ملی واقع در تهران تحویل داده شد تا بـه مدت ۷ ماه در مورد بازدید ایرانیان قرار بگیرد و پس از ان بـه بریتانیا برگردانده شود. یکبار دیگر نیز درسال ۱۳۵۰ ودر هنگام برگزاری جشنهاي ۲۵۰۰ ساله این کتیبه بـه ایران آورده شد و پس از ۱۰ روز بـه بریتانیا بازگشت داده شد.

ترجمه سطر به سطر از متون حکاکی های منشور از زبان میخی به فارسی
در ادامه، ترجمه متن ۴۵ سطری حکاکیشده بر کتیبه کوروش را قرار دادهایم. دراین ترجمه بخشهاي نقطهچین نشان دهنده شکستگیها و بخشهاي ناخوانای کتیبه اسـت. همچنین کلماتی کـه در قلاب آمدهاند نیز نشان دهنده بخشهایي از منشور کوروشاند کـه ناخوانا بوده، اما بازسازی شدهاند. کلمات داخل پرانتز نیز توضیحاتیاند کـه مترجمان برای مخاطبان اضافه کردهاند.
١. …… [بنا کرد] «؟»
٢. ……گوشه جهان.
٣. …… ناشایستی شگرف بر سروری کشورش چیره شده بود
۴. …… «فرمود تا بـه زور» باج گندم و دهش رمه بر آنان بنهند
۵. «پرستشگاهی» همانند اَسنگیل Esangila [ بنا کر]د … از برای او ur و دیگر جایهاي مقدس
۶. با آیینهایي نه در خور ایشان، آیین پیشکشی قربانیاي نهاد کـه «پیش از ان» نبود. هرروز بـه گونهاي گستاخانه و خوارکننده سخن میگفت، و نیز با بدکرداری از بهر خوار کردن «خدایان»

٧. بردن نذورات را «بـه پرستشگاهها» برانداخت. [او «همچنین» در آیینها «بـه گونههایي ناروا» دست برد. اندوه و ناشادمانی] را بـه «= در» شهر های مقدس بپیوست. او عبادت مردوک Marduk سلطان خدایان را از دل خویش بشست.
٨. کسی کـه همواره بـه شهر وی «= شهر مردوک = بابل Bābilion» تباهکاری روا میداشت «و» هرروز [بـه آزردن «ان» سرزمین دست «می یازید»؛ مردمانش] رابا یوغی بیآرام بـه نابودی میکشانید، همه ی انها را.
٩. از شکوههاي ایشان انلیل Enlil خدایان «= سرور خدایان = مردوک یا مردوخ یکی از خدایان باستانی تمدن بابل اسـت.» سخت بـه خشم آمد. [ جایهاي مقدس رها شدند و یادنمای «ان» پرستشگاهها «= آثار» بـه فراموشی سپرده شد]. دیگر خدایان باشنده در بین ایشان «نیز» پرستشگاههاي خویش را ترک کردند.
١٠. در «برابر» خشم وی «= مردوک» او «= نبونئید Nabūna’id» آنان «= پیکرههاي خدایان» را بـه بابل فرا برد. لیک مردوک، [ان بلند پایه کـه موزیک جنگ کرده بود]؛ از بهر همه ی باشندگان روی زمین کـه جایهاي زندگیشان ویرانه گشته بود،
١١. و «از بهر» مردم سرزمینهاي سومر Šumer و اکد Akkadî کـه «بسان» [ کالبد ] مردگان «بیجان» گشته بودند، او «= مردوک» از روی اراده و خواست خویش روی بـه سوی آنان بازگردانید و بر آنان رحمت آورد و آنان را ببخشود.
١٢. «مردوک» در بین همه ی سرزمینها، بـه جستجو و کاوش پرداخت، بـه جستن شاهی دادگر، آنگونه کـه خواسته وی «= مردوک» باشد، شاهی کـه «برای در پذیرفتن او» دستان او بـه دست خویش گرفت.

١٣. او «= مردوک» کورش، سلطان شهر انشان Anšan را بـه نام بخواند «برای آشکار کردن دعوت وی» و او را بـه نام بخواند «از بهر» پادشاهی بر همه ی جهان.
او «= مردوک» سرزمین گوتیان Qutî و تمامی سپاهیان مندَ Manda «= مادها»؛ را بـه فرمانبرداری از او «= کورش» واداشت. او «مردوک» -«واداشت تا»- مردم، سیاه سران، بـه دست کورش شکست داده شوند.
١۴. «در حالی کـه» او «= کورش» با راستی و داد پیوسته آنان را شبانی می کرد، خدای بزرگ، نگاهبان مردم خویش، با شادی بـه کردارهای نیک و دل «پر از» داد او « = کورش» نگریست.
١۵. «پس» او را فرمود کـه بـه سوی شهر وی، بابل، پیش رود. «مردوک» او «= کورش» را برانگیخت تا راه بابل را در سپرد «و خود» همانند دوست و همراهی درکنار وی همواره گام برداشت.
١۶. «در حالی کـه» سپاهیان بیشمار او کـه همانند «قطره هاي» آب یک رود بـه شمارش درنمیآمدند، پوشیده در ساز و برگ جنگ، درکنار وی گام برمیداشتند.
١٧. او «= مردوک» بیهیچ کارزاری وی «= کورش» را بـه شهر خویش، بابل، فرا برد. «مردوک» بابل را از هر بدبختی برهانید «و» نبونئید را -پادشاهی کـه وی «= مردوک» را عبادت نمی کرد- بـه دست او «= کورش» سپرد.

نسخه ای از منشور کوروش کبیر در بریتانیا
١٨. همه ی مردم بابل، همگی «مردم» سومر و اکد، «همه یي» شاهزادگان و فرمانروایان بـه وی «= کورش» نماز بردند و بر دو پای او بوسه دادند «و» از پادشاهیاش شادمان گردیده، چهرهها درخشان کردند.
١٩. سروری کـه بـه یاری وی خدایان ِ«؟» در خطر مرگ «قرار گرفته» زندگی دوباره یافتند و از گزند و آسیب رها شدند، «و» همه یي خدایان «؟» بـه شادی او را همی ستودند و نامش را گرامی داشتند.
٢٠. من، کورش، سلطان جهان، شاه بزرگ، شاه قدرتمند، شاه بابل، شاه سومر و اکد، شاه چهار گوشه جهان،
٢١. پسر کمبوجه، شاه بزرگ، شاه «شهر» انشان، نوهي کورش، شاه بزرگ، شاه «شهر» انشان، نبیره چیش پیش، شاه بزرگ، شاه «شهر» انشان،
٢٢. از تخمه پادشاهیاي جاودانه، ان کـه پادشاهیش را خداوند «= مردوک» و نبو Nabu دوست میدارند و از بهر شادی دل خویش پادشاهی او را خواهانند.
آنگاه کـه من «= کورش» آشتی خواهان بـه بابل اندر شدم،
٢٣. با شادی و شادمانی در کاخ شهریاری خویش، اورنگ سروری خویش بنهادم، مردوک، سرور بزرگ، مهر دل گشادهام را کـه د[وستدار] بابل اسـت بـه خواست خود بـه [خویشتن گروانید] «پس» هرروز پیوسته در عبادت او کوشیدم.
٢۴. «و آنگاه کـه» سربازان بسیار من دوستانه اندر بابل گام برمیداشتند، من نگذاشتم کسی «در جایی» در تمامی سرزمینهاي سومر و اکد بترسد.
٢۵. من «شهر» بابل و همه ی «دیگر» شهر های مقدس را در فراوانی نعمت پاس داشتم. درماندگان در شهر بابل را کـه «نبونئید» ایشان را بـه رغم خواست خدایان، یوغی داده بود «؟» نه در خور ایشان،
٢۶. درماندگیهاشان را چاره کردم و ایشان را از بیگاری برهانیدم.
مردوک، خدای بزرگ از کردارهای من شاد شد و
٢٧. «آنگاه» مرا، کورش، پادشاهی کـه پرستندهي وی اسـت و کمبوجیه، فرزندِ زادهشده من و همگی سپاهیانم را

تندیس و سازه بزرگ از منشور کوروش کبیر
٢٨. با بزرگواری، افزونی داد و ما بـه شادمانی، در آشتی تمام، کردارهایمان بـه چشم او زیبا جلوه کرد و والاترین پایه [خدائیش] را ستودیم. بـه فرمان او «= مردوک» همه یي شاهان بر اورنگ شاهی برنشسته
٢٩. و همگی «شاهان» جهان از زبرین دریا [دریای بالا] «= دریای مدیترانه» تا زیرین دریا [دریای پایین] «= دریای پارس = خلیج فارس»؛ «همه ی» باشندگان سرزمینهاي دور دست، همه ی شاهان آموری، باشندگان در چادرها همه ی انها
٣٠. باج و ساو بسیارشان را از بهر من «= کورش»؛ بـه بابل اندر آوردند و بر دو پای من بوسه دادند.
از … تا «شهر» آشور Aššur و شوش MŬŠ. ERIN = Šusan
٣١. آگاده Agade، سرزمین اشنونا Ešnunna، «شهر» زمین مه – تورنو Mê – Turnu، دیر Dēr تا «پایان» نواحی سرزمین گوتیان و نیز «همه یي» شهر های مقدس ان سوی دجله کـه از دیرباز ویرانه گشته بود، «از نو باز ساختم».
٣٢. «و نیز پیکره» خدایانی را کـه در میانه ان شهرها «= جای ها» بـه جایهاي اولین بازگردانیدم و «همه ی ان پیکرهها را» تا بـه جاودان در جای «اولینشان» بنشاندم «و» همگی ان مردم را «کـه پراکنده بودند»؛ فراهم آوردم و آنان را بـه جایگاههاي خویش بازگردانیم.
٣٣. «و نیز پیکره» خدایان سومر و اکد را کـه نبونئید «بیبیم» از خشم سرور خدایان «= مردوک» با بابل اندر آورده بود، بـه فرمان مردوک، خدای بزرگ بـه شادی و خوشی
٣۴. در نیایشگاههایشان بنشاندم – جایهایي کـه دل انها شاد گردد- باشد کـه خدایانی کـه من بـه جایهاي مقدس «اولین شان» باز گردانیدم،
٣۵. هرروز در برابر خداوند «= مردوک» و نبو زندگی دیریازی از بهر من بخواهند و هماره در پایمردی من سخنها گویند، با واژههایي نیکخواهانه باشد کـه بـه مردوک، خدای من، گویند کـه «بـه کورش، پادشاهی کـه «با بیم» تو را پرستنده اسـت و کمبوجیه پسرش،

ترجمه متون نوشته های منشور
٣۶. بیگمان باش، بهل تا ان زمان باز سازنده باشند … با روزهایی بیهیچ گسستگی.» همگی مردم بابل پادشاهی را گرامی داشتند و من همه ی «مردم» سرزمینها را در زیستگاهی آرام بنشانیدم.
٣٧. [ ………. یک ؟ غاز، دو اردک و ده قمری «فربه» بیش از «رسم ِمعمول ِدادن ِ» غازها، اردکها و قمریان «معین کردم»
٣٨. [………بل]ند و بر انها بیفزودم. در استوار گردانیدن ب[نای ] باروی «ایمگور – انلیل Imgur – Enlil» باروی بزرگ شهر بابل کوشیدم[٢٨] و
٣٩. [……….] دیوار کنارهاي «ساخته از» آجر را بر کنار خندق شهر کـه «یکی از» شاهان پیشین [ساخته و «بنایش را» بـه انجام نرسانیده] بود،
۴٠. [بدانسان کـه] بر پیرامون [شهر «بـه تمامی» برنیامده بود]؛ انچه را کـه هیچ از یک شاهان پیشین «باوجود» افراد بـه بیگاری گرفته شده [ کشورش ] در بابل نساخته بودند،
۴١. [ ….. از قیر ] و آجر از نو بار دیگر بساختم و بنایشان را بـه انجام رسانیدم.
۴٢. [دروازههاي بزرگ وسیع مر انها را بنهادم ……. و درهایی از چوب سدر با پوششی از مفرغ، با آستانهها و پاشنه [هایي از مس ریخته شده …… هر ان جایی کـه دروازهها]یشان «یافت می شد»؛
۴٣. استوار گردانیدم ……………. نوشتهاي لوحهاي «در بردارندهي» نام آشور بانی پال Aššur – bāni – apli شاهی پیش از من در بین ان «= بنا» کردهام.
۴۴. ………………………………….
۴۵. …………………… تا بـه روز جاودان.

منشور تاریخی و مهم کوروش کبیر
منشور کوروش در واقع کتیبهاي اسـت کـه بـه دستور کوروش، سلطان ایرانی و پایهگذار سلسله هخامنشی نگاشته شده اسـت و بـه اولین منشور حقوق بشر مشهور اسـت. این کتیبه شامل ثبت فرمانهاي کوروش بـه سپاهیان خود پس از فتح بابل اسـت کـه رفتاری بسیار انسانی بوده اسـت.
تعداد زیادی از اصول اساسی پیمان جهانی حقوق بشر از این کتیبه اقتباس شده اسـت. اصولی مانند: عدم تاراج و ویرانی در جنگ، آزادی اندیشه، احترام بـه حقوق اولیه انسانها، احترام بـه دین و اندیشه سایر ملل و… .
مطلب پایانی :
استوانهٔ کوروش بزرگ یا منشور حقوق بشر کوروش لوحی از گل پخته اسـت کـه درسال 538 پیش از میلاد بـه فرمان کوروش بزرگ هخامنشی سلطان و بنیانگذار شاهنشاهی هخامنشی نگاشته شده اسـت.
نیمهٔ نخست این لوح از زبان رویدادنگاران بابلی و نیمهٔ پایانی ان سخنان و دستور های کورش بـه زبان و خط میخی اکدی «بابلی نو» نوشته شده اسـت. این استوانه درسال 1258 خورشیدی/ 1879 میلادی در نیایشگاه اِسَگیله «معبد مردوک، خدای بزرگ بابلی» در شهر بابل باستانی پیدا شده ودر موزه بریتانیا در شهر لندن نگهداری می شود.[1] این منشور یکی از بزرگ ترین نشانه هاي روحیهٔ بردباری در فرهنگ ایرانی اسـت.
حقوق بشر و حقوق شهروندی از نگاه دولتهای اسلامی خاورمیانه با تاکید بر قانون اساسی جمهوری اسلامی ایرا
چگونه اقتصاد چین پیشرفت کرد؟
در سال ۱۹۷۶ مائوتسه تونگ رهبر چین در گذشت. شوان لای نخست وزیر چین نیز در همان سال فوت نمود. بعد از گذشت دو سال رقابت برای رسیدن به قدرت، حکومت به اشخاصی رسید که دیدگاهشان با دیدگاه های حاکمان گذشته متفاوت بود. دنگ شیائوپینگ تفکرات خاصی را پیاده و آنها را تحکیم بخشید. به این ترتیب اولویت های رهبران و سران چینی تغییر نمود و اصلاح اقتصادی، تحقق یک سطح زندگی آبرومندانه برای شهروندان چینی و تأمین رفاه آنان به اولویت اصلی رهبران چینی تبدیل شده بود. به دست گرفتن زمام امور توسط حاکمان جدید با دیدگاه های نو در سال ۱۹۷۸ حاکی از شروع روند جدیدی در چین بود که بعداً این کشور را به سطوح بالای اقتصادی هدایت نمود که در تاریخ چین بی سابقه بوده است.
مواضع و دیدگاه های نو با گذشته متفاوت داشت و بر مواردی همچون گشایش درهای چین برروی جهان خصوصاً جهان غرب، ایجاد اصلاحات اقتصادی در راستای تحقق خودکفایی و سرانجام تحقق رضایت قابل قبول شهروندان چینی استوار بود. تجربه اقتصادی چین که دنگ شیائوپینگ از سال ۱۹۷۸ رهبری آن را در دست داشت و بعد از وی نیز ادامه دار شد در نوع خود یک تجربه بی نظیر به حساب می آمد که جهان از دستاوردهای آن شگفت زده شده و موفقیت های حاصل از این تجربه سطح زندگی مردم چین را به درجات بالایی سوق داده است. اهمیت تجربه فوق و بحث درباره آن به این دلیل است که اتفاق فوق در بزرگترین کشور جهان از لحاظ وسعت و جمعیت و عضو دائم شورای امنیت رخ داده و در بعد نظامی و هسته ای و غیرهسته ای قدرتی غیرقابل چشم پوشی دارد.
تجربه فوق با کسب موفقیت های لازم چین را به جایگاه بالایی در میان کشورهای جهان سوق داد. به طوری که چین در حال و آینده در سطح جهان نقش بارزی را ایفا خواهدکرد. لازم به یادآوری است اکنون چین در فعل و انفعال های سیاسی نیز نقش عمده ای بازی می کند.
چین از سال ۱۹۴۹ الی ۱۹۷۸ از نظر اقتصادی یک دولت فقیر محسوب می شد به طوری که درآمد سرانه، تولید ناخالص ملی و میانگین رشد اقتصادی آن بسیار پائین بود. علاوه بر آن سرمایه گذاری خارجی قابل ذکری در این کشور انجام نمی شد و سهم این کشور در تجارت جهانی بسیار ناچیز بود که هیچ گونه همخوانی با وسعت عظیم این کشور نداشت.
گشودن درهای چین به روی جهان خارج بعد از سال ۱۹۸۷ به یک گزینه و شیوه استراتژیک تبدیل شد. اگرچه برخی از این گونه تجربه ها در برخی از کشورهای مارکسیستی با شکست مواجه شده اند. آنچه که موجب شد تا این تجربه چین از شکست محفوظ بماند این بود که سیاست فوق در چند مرحله به اجرا درآمد اگرچه از همان ابتدا تمام بخش ها و مناطق را دربرگرفت. نگاهی به نتایج تجربه چین افزایش چشمگیر میانگین رشد اقتصادی چین را نشان خواهد داد، امری که در هیچ کشور دیگری محقق نشده است. یکی از شاخص های اصلی سیاست اقتصادی چین عبارت بود از ادغام میان اقتصاد بازار و اقتصاد سوسیالیستی.
● گشایش درهای چین به سوی دنیای خارج
تا پایان دهه ۶۰ قرن گذشته چین از جمله کشورهای فقیر جهان به حساب می آید ولی این کشور با پیروی از سیاست های اقتصادی موفق توانست جایگاه ویژه ای در میان کشورهای پیشرفته و صنعتی جهان کسب کند.
سران چینی به رهبری دنگ شیائو که از سال ۱۹۷۸ قدرت را در دست گرفتند به این نتیجه رسیدند رشد چین مستلزم رشد اقتصادی این کشور است و این امر جز از طریق ارتباط وسیع با عالم خارج امکان پذیر نیست. اتخاذ سیاست فوق موجب شد تا زمینه مناسب برای سیاست های اقتصادی موفق چین ایجاد شود. برای چینی ها درخصوص ارتباط با عالم خارج نام کشورها خیلی مهم نبود و حتی این سخن در آن زمان مطرح شده بود که «رنگ گربه ای که می خواهد موش بگیرد اصلاً مهم نیست که سیاه باشد یا سفید بلکه هر گربه ای که موش بگیرد گربه خوبی است». آنچه که برای چینی ها در آن زمان مهم جلوه می نمود عبارت بود از دستیابی به تکنولوژی و سرمایه هایی که جهت پیشرفت به آن نیاز داشتند. در آن زمان چین استقبال از جهان خارج و ارتباط با آن را جز سیاست های لایتغیر خویش اعلام و بر جذب سرمایه ها و تکنولوژی های جدید تأکید کرد و به بررسی تجارب موفق در برنامه ریزی و مدیریت اقتصادی کشورهای خارجی پرداخت و به مؤسسه های بین المللی خویش تأکید کرد تا در بازارهای جهانی به رقابت بپردازند و اصلاح داخلی و توسعه اقتصادی را تقویت نمایند.
دو سال بعد از درگذشت مائوتسه تونگ در سال ۱۹۷۶ کنفرانس یازدهم حزب مارکسیست چین برگزار شد و در این کنفرانس جهت اقدام برای اصلاحات اقتصادی تأکید شد که هدف از آن کاهش شکاف میان ثروتمندان و فقرا از طریق استمرار کمک های دولتی به مردم چین بود. این کنفرانس که در نوامبر ۱۹۷۸ برگزارشد چهار برنامه را مدنظر داشت که عبارت است از:
۱) افزایش قدرت سازگاری چین با تغییرات ساختاری اقتصاد جهان. زهاوزیانگ یکی از مشاوران دبیرکل سابق حزب مارکسیسم دولت ها را درخصوص توانایی تعامل با تغییرات جامعه بین الملل به چهار دسته تقسیم کرد که عبارتند از:
الف) دولت ها و اقتصادهای انعطاف ناپذیر که ساختار دولت و اقتصاد آمادگی سازگاری با هیچ کدام از تغییرات را ندارد که شوروی از جمله این کشورها محسوب می شود.
ب) دولت های انعطاف ناپذیر و اقتصاد انعطاف پذیر: در این نوع مکانیزم های هماهنگی با بخش اقتصاد بیشتر از بخش سیاست فراهم است بهترین نمونه درخصوص این گونه کشورها؛ کشورهایی اند که ببرهای آسیا نامیده می شوند.
ج) دولت های انعطاف پذیر و اقتصاد انعطاف ناپذیر: این نمونه از دولت ها دقیقاً برخلاف دولت های گذشته هستند و این دولت ها بیش از ساختار اقتصادی توانایی سازگاری دارند که بهترین نمونه در این خصوص کشور هند است.
د) دولت ها و اقتصادهای انعطاف پذیر: این شیوه در کشورهای پیشرفته رایج است به طوری که هم دولت ها و هم اقتصادشان از مکانیزم های سازگاری با تغییرات بین الملل برخوردارند. زهاوزیانگ تأکید می کند لازم است چین به این مجموعه ملحق شود.
۲) بازنگری در اولویت های توسعه بدین ترتیب که ابتدا کشاورزی، سپس صنعت، در مرحله بعد پژوهش علمی و سرانجام مسائل دفاعی موردبررسی قرار گیرد.
۳) بازنگری در ساختار بخش های تولید، به طوری که مزارع و زمین های عمومی به خانواده ها تحویل و اجازه راه اندازی طرح های خصوصی داده می شد و دولت سیطره خویش را بر صنایع سنگین، بخش انرژی و معدن حفظ می کرد.
۴) اجرای اصلاحات شهری مصوب در سال ۱۹۸۴ توسط حزب مارکسیسم
۵) اعطای استقلال به مؤسسه های اداری
۶) روان تر کردن کانال های تجارت خارجی با کاهش تعرفه های گمرکی
۷) تلاش برای ملحق شدن به هیأت های مالی و تجاری بین المللی
۸) تشویق بخش گردشگری و آغاز عملیات گسترده برای توسعه آن
آنچه که رهبر چینی خواهان دستیابی به آن بود عبارت بود از افزایش تولید و رساندن جامعه به رفاه اقتصادی و در راه رسیدن به هدف حرکت در مسیر درست ملاک بود چه براساس اصول سوسیالیستی باشد و یا سرمایه داری.
اصلاحات اقتصادی چین به شاخص ترین اولویت های سیاست خارجی چین تبدیل شد و اقتصاد چین را از بعد منطقه ای و محلی خارج کرد و به سمت رقابت با اقتصادهای بزرگ جهان سوق داد. تمام برآوردها و انتظارات بیانگر این مسئله است که کشور چین در دهه فعلی و یا طی دو دهه آینده به اوج قله اقتصاد جهان صعود می کند و به نخستین قدرت اقتصادی جهان تبدیل خواهد شد. انقلاب اقتصادی چین و ظهور بازارهای متعدد اقتصادی در اکثر کشورهای جهان مهم ترین اتفاق اواخر قرن بیستم به شمار می رود اما برتری اقتصادی چین بر سایر اقتصادهای جهان از مهم ترین حوادث آغاز قرن بیست و یکم خواهد بود.
● خصوصیت های تجربه اقتصادی چین
در کنفرانس دوازدهم حزب کمونیست دنگ شیاو بنگ نظریه ای را درخصوص پذیرش سوسیالیسم سازگار با خصوصیت های چین مطرح کرد که به نحوه فعالیت برای توسعه سوسیالیسم، مراحل توسعه و شرایط خارجی می پرداخت. سیاست خارجی چین با سیاست خارجی دولت های سوسیالیستی اروپا و شوروی تفاوت داشت و به این دلیل چین دچار تغییرات سیاسی حادی نشد که علل آن موارد زیر است:
۱) حزب مارکسیست چین قدرت را در دست داشت و با تمام تلاش هایی که در راستای متزلزل کردن نظام و دولت انجام می شد مقابله می کرد.
۲) سران چینی شیوه ارتباط با دنیای خارج را مثل کشورهای اردوگاه سوسیالیسم به صورت ناگهانی انجام ندادند بلکه آن را طی چند مرحله اجرا کردند.
عوامل فوق موجب شد تا فشارهای اقتصادی کاهش یابد و چین از انزوا خارج و با دنیای بیرون ارتباط برقرار نماید و از واکنش های بالعکس در امان بماند و ارکان نظام حکومتی قدرتمندتر از گذشته شود.
دلایل 12 گانه تبدیل چین به قدرت اقتصادی جهان
دلایل 12 گانه تبدیل چین به قدرت اقتصادی جهان

راز موفقیت چین را باید در وحدت تصمیمگیری و حمایت قاطع دولت چین از اصلاحات اقتصادی که همسو و هماهنگ با اهداف مناطق آزاد است، دانست.
به گزارش خبرنگار مهر، مهدی رضایی دانشجوی مقطع کارشناسی ارشد جغرافیای سیاسی درباره تاثیر ژئواکونومیکی چین در روند تحولات جهانی گزارشی تحقیقی تهیه کرده است.
در این تحقیق آمده است: از آغاز سال ۱۹۷۹ حزب کمونیست چین سیاستهای اصلاحات و درهای باز را که تنگ شیائوپنگ مطرح کرد به اجرا گذارد.
پس از اجرای سیاستهای اصلاحات و درهای باز به این طرف و همچنین ایجاد مناطق آزاد در این کشور ، توسعه اقتصاد ملی و اجتماعی چین به دستآوردههای چشمگیری نائل آمده است.
چهره این کشور دستخوش تغییرات تکان دهنده شد. این دوران از لحاظ وضعیت بهترین زمان پس از تأسیس جمهوری خلق و بهترین دوره برای مردم به لحاظ تامین منافع آنان به شمار میرود .
نقش اصلی توسعه اقتصادی در کشوری مانند چین را باید در گسترش مناطق آزاد ، تغییر تفکر اقتصادی و همسویی اقتصاد ملی این کشور با اقتصاد جهانی دانست. چین نمونه بارز این تغییر تفکر هست.
این کشور از ابزار منطقه آزاد به خوبی در راستای بازگشایی اقتصاد خویش بهره گرفته و توانسته با تغییر قوانین و مقررات در راه جذب سرمایهگذاری خارجی و ایجاد فضای مناسب توسعه از تکنولوژی و علم کشورهای توسعه یافته بهره گیرد و با افزایش تعداد مناطق آزاد با سرعت بیشتری فضای درونی اقتصاد ملی را تغییر دهد و قوانین و مقررات و سیاست کلی اقتصادی را با شرایط اقتصاد جهانی هماهنگ و هم جهت سازد به طوریکه در حال حاضر به لحاظ اقتصادی سومین اقتصاد جهان بشمار می رود.
چین طی سالهای اخیر با اعمال سیاست باز اقتصادی کوشش وافری در ایجاد محیط مناسب سرمایهگذاری خارجی مصرف نموده و با وجود مالکیت دولتی با اعمال سیاست آزادسازی و به کارگیری ابزار منطقه آزاد ، اقتصاد خود را جهش داده و اصلاحات گستردهای را در آن به عمل آورد .
راز موفقیت چین را باید در وحدت تصمیمگیری و حمایت قاطع دولت چین از اصلاحات اقتصادی که همسو و هماهنگ با اهداف مناطق آزاد است، دانست.
سیاست خارجی چین
در بخشی از این تحقیق با اشاره به سیاست خارجی چین تصریح شده است: سیاست خارجی چین با اصل اولویت توسعه و اصلاحات اقتصادی کشور و اجرای سیاست درهای باز بر گسترش رابطه با همه کشورها و پرهیز از هرگونه درگیری استوار است .
چین به عنوان یک کشور در حال توسعه برای پیشرفت و دستیابی به اهداف استراتژی توسعه ملی خود نیازمند ثبات و آرامش در همسایگی خود و همچنین محیط بین المللی است و در این راستا تلاش می کند که از هرگونه برخورد نظامی و حتی مناقشات سیاسی با دیگر کشورها پرهیز کند.
این کشور همزمان با توسعه مناسبات خود با کشورهای جهان سوم به ویژه کشورهای آسیایی و آفریقایی ، برای تحکیم روابط خود با کشورهای توسعه یافته صنعتی نظیر ژاپن ، آمریکا ، اروپا و روسیه اهمیت ویژه ای قائل است، زیرا علاوه بر ملاحظات منطقه ای و بین المللی ، کشورهای مذکور منابع اصلی تامین سرمایه و دانش فنی مورد نیاز چین برای اجرای برنامه اصلاحات اقتصادی آن کشور میباشند .
چین همچنین مایل است در نظم نوین جهانی جایگاه مطلوبتری را به خود اختصاص دهد و سهم بیشتری را در مشارکت و اداره امور جهانی به خود اختصاص دهد.
ویژگیهای ژئواکونومیکی چین
در بخش دیگر این تحقیق ویژگیهای ژئواکونومیکی چین مورد توجه قرار گرفته و اشاره شده است: چین به عنوان یکی از مهمترین بازیگران اقتصاد جهانی دارای سومین اقتصاد بزرگ دنیا است .
آهنگ رشد شتابان اقتصادی این کشور از ابتدای قرن بیستم با تغییر در سیاست های کمونیستی چین و ارائه آزادی های ویژه به سرمایه گذاران آغاز شد .
متوسط رشد اقتصادی چین در طول 27 سال گذشته 9/4 درصد بوده است . تولید ناخالص داخلی (GDP ) چین در سال 2006 با 10 / 7 درصد رشد نسبت به ارقام سال 2005 به رقم تقریبی 2 تریلیون و 500 میلیارد دلار و در سال 2007 با 11 / 4 درصد افزایش نسبت به سال 2006 به 3 تریلیون و 430میلیارد دلار رسید . در پایان سال 2008حجم تولید ناخالص داخلی چین با رشدی معادل 9 / 8 درصد به رقم 4 / 421 تریلیون دلار رسید .
سیاستهای اقتصادی چین که چنین رشد شتابانی را برای توسعه بخشهای مختلف اقتصادی این کشور به همراه داشته، سبب شده است درآمد سرانه ملی چین از 1300 دلار در ابتدای قرن بیستم به 6 هزار دلار در انتهای سال 2008 افزایش یابد.
حجم اقتصاد چین ($ 7,043,000,000,000) در سال ۲۰۰۷ از ژاپن بیشتر بوده و بلافاصله پس از آمریکا یعنی در مقام سوم در جهان قرار میگیرد.
چنانچه رشد کنونی اقتصادی چین همچنان ادامه یابد، چین از نظر اقتصادی، در حال رسیدن به آمریکا یعنی بزرگترین اقتصاد جهان است و باید خود را برای مقابله با پیامدهای سیاسی و اقتصادی این موضوع آماده کند. این امر موجب نگرانیهای عمده سیاسی خواهد شد، زیرا این کشور به صورت نیروی به مراتب قویتری در منطقه در آمده است. در کشور چین 88 میلیون نفر در امور مربوط به تجارت خارجی اشتغال به کار دارند.
در حال حاضر مهمترین شرکای عمده تجاری چین اروپا – آمریکا – ژاپن – کشورهای عضو آسه آن – کره جنوبی – روسیه به شمار می روند و لیکن به طور عموم با همه کشورهای جهان حداقل روابط اقتصادی دارد .
در ادامه این گزارش تحقیق با اشاره به تاثیر ژئواکونومی چین بر اقتصاد جهان و دلایل آن، آمده است: در واقع ژئواکونومی از ترکیب سه عنصر جغرافیا، قدرت و اقتصاد شکل گرفته است و بهنظر میرسد سیاست، که عامل مهمی در ژئوپلیتیک بوده ، جای خود را به اقتصاد داده است.
داشتن طرحهای منسجم توسعه علوم و فنون یکی از دلایل نشانه های رشد اقتصادی چین عنوان شده است .
در این برنامه با توجه به گرایش توسعه فنون عالی جهان و نیاز و توانایی چین ، 15 موضوع اصلی در 7 قلمرو فنون بیولوژیک ، فضانوردی ، اطلاع رسانی ، لیزر، اتوماتیک ، انرژی و مواد و مصالح جدید را چون اولویت پژوهشی و توسعه شامل می شود.
در این گزارش به برنامه علمی و فنی کشاورزی، برنامه تعمیم نتایج فنون عالی و جدید و برنامه فضایی چین مورد توجه قرار گرفته است.
بخش غیر دولتی فعال چین
در ادامه این گزارش درباره بخش غیر دولتی فعال چین می خوانیم: سهم بخش غیردولتی از اقتصاد چین که زمانی کاملا دولتی بود، تا پایان دهه جاری میلادی به 75 درصد افزایش مییابد.
در فاصله سالهای 2000 تا 2005 شرکتهای دولتی در این کشور 15 میلیون نفر را بیکار کردند اما در مقابل، شرکتهای خصوصی 57 میلیون شغل ایجاد کردند.
شرکتهای خصوصی همچنین مالیاتدهندگان بزرگی هستند و میزان مالیات آنها از سال 2000 تاکنون سالانه 40 درصد افزایش یافته است، حال آنکه افزایش مالیات شرکتهای دولتی کمتر از 7 درصد بوده است.
در ادامه این گزارش با اشاره به اینکه چین کمترین شکاف اطلاعاتی را داراست، تصریح شده است: بررسیها نشان میدهد که این کشور نمونهمناسبی از نظر ارایه تجهیزات گسترده مخابراتی در مناطق روستایی است که به مردم امکان میدهد به آسانی به فناوریهای اطلاعاتی و ارتباطاتی دسترسی پیدا کنند .
این کشور پر جمعیت هم چنین از ایالات متحده در زمینه تعداد کاربران اینترنتی و تعداد مشترکان خدمات شبکهسراسری در سال 2005 سبقت گرفت. این شکاف اطلاعاتی کم باعث افزایش سهم دولت الکترونیک و در کنار آن افزایش سرمایه گزاری در طرحهای توسعه کشور می شود.
عضویت در سازمان تجارت جهانی و آزاد سازی تجارت در استانهای چین آن هم به طور تدریجی نیز در این گزارش مورد توجه قرار گرفته است.
در این گزارش اشاره شده است: مناطق آزاد تجاری چین و ویژگیهای ژئواکونومیکی آن مناطق آزاد از اهمیت خاصی در توسعه اقتصادی چین محسوب می شوند .
به منظور سرعت بخشیدن به این برنامه ها ، این کشور 4 منطقه ساحلی را به عنوان مناطق ویژه اقتصادی اعلام کرد که این مناطق هم اکنون پس از طی فرآیند موفقیت آمیز و سازنده شان به 2000 منطقه ویژه اقتصادی افزایش یافته است.
بخش غیر دولتی فعال چین در این مناطق شرکتهای خارجی خارج از مقررات داخلی چین براساس نظام سرمایه داری و مقررات ویژه این مناطق سرمایه گذاری نموده و از معافیت های خاص مالیاتی بهره مند شدند.
دریک کلام ، آزاد شهرهای چین علاوه بر کارآفرینی بسیار بالا باعث جذب سرمایه های خارجی ، انتقال تکنولوژی ، توسعه ملی و رشد صنعتی و بازرگانی چین شده و این کشور را از حالت انزوا بیرون آورده اند.
افزایش رشد اقتصادی چین به نفع اقتصاد جهانی
در این گزارش نقل قبلی از رئیس پارلمان اروپا آمورده شده که وی گفته است، اتحادیه اروپا از افزایش رشد اقتصادی چین استقبال می کند چرا که این مساله به نفع رشد اقتصاد جهانی خواهد بود .
جوزپه بورل افزوده است : اروپا و آمریکا نباید نگران افزایش رشد اقتصادی چین باشند . افزایش رشد و توسعه اقتصادی چین خبر بسیار خوبی برای سایر کشورها به خصوص کشورهای در حال توسعه و فقیر است.
وی تصریح کرده است: امیدوارم روند رشد و توسعه اقتصادی چین یک روند باثبات و مداوم باشد و اقتصاد چین بتواند نقش مهم و راهبردی در اقتصاد جهان طی قرن 21 ایفا کند.
در ادامه این گزارش آمده است: چین هم اکنون یکی از بزرگترین شرکای تجاری اتحادیه اروپا به شمار می رود . افزایش حضور چین و کالاهای ساخت این کشور در بازارهای اروپا و آمریکا ، نگرانی شدید مقامهای آمریکایی و اروپایی را در بر داشته است .
به هر حال امروزه مناطق استراتژیکی جهان با دیدگاه اقتصادی مورد تجزیه و تحلیل قرار می گیرند. به همین دلیل می توان ویژگیهای ژئواستراتژیکی چین را رشد اقتصادی بالا ، دارا بودن جمعیت فعال اقتصادی و تولید ناخالص ملی بالا، عنوان بزرگترین مصرف کننده سوخت فسیلی در جهان پس از آمریکا
، قرار گرفتن در یکی از مناطق استراتژیک جهان یعنی شرق و جنوب شرقی آسیا، قرار گرفتن در بین دو منطقه استراتژیک جهان یعنی روسیه و هند، دارا بودن بیش از 2000 منطقه آزاد تجاری که در اقتصاد جهانی نقش بسزایی دارند، داشتن بالاترین ذخیره ارز و طلا در جهان عنوان کرد.
در بخش نتیجه گیری این گزارش تحقیقی چنین آمده است:
چین به دلیل مولفه های ذیل یک کشور استراتژیک و ژئواکونومیک است:
1 - در مجموع میتوان چنین جمعبندی کرد که چین سیاستهای عملگرایانهای برای حفظ ثبات در منطقه، کسب منافع بیشتر اقتصادی و افزایش تأثیرگذاری سیاسی، بدون مصالحه بر سر منافع حیاتی، در پیش گرفته و همه اینها معطوف به ”تداوم توسعه اقتصادی و ثبات سیاسی“ است.
2 - تغییر وضع موجود بینالمللی را از طریق رعایت قواعد نظم موجود و بازی در درون این قواعد، پیگیری می کند.
3- جمعیت زیاد و وسعت کشور
4 - ایجاد حدود 2000 منطقه آزاد تجاری با قوانین خاص آن مناطق و بنادر مجهز به بارگیری با حداکثر ظرفیت
5 - واقع شدن بین دو کشور استراتژیک و ژئواکونومیک روسیه در شمال و هند در جنوب
6 - واقع شدن در منطقه استراتژیک جنوب و شرق آسیا
7 - واقع شدن بین اقیانوس آرام و اقیانوس هند
8 - به گفته برخی از نظریه پردازان ، در حال حاضر کشورهایی می توانند در جهان مطرح باشند که تکنولوژی برتری نسبت به سایر کشورها داشته باشند و چین چنین پتانسیل و برتری دارد . (رشد شگفتانگیز اقتصادی و ثبات سیاسی در چین را میتوان معلول یک عامل اساسی دانست و آن حصول اجماع نظر میان نخبگان این کشور پیرامون استراتژی کلان چین است که با توجه به درکی واقعبینانه از محیط داخلی و بینالمللی، شرایط را برای بهرهگیری از پتانسیلهای داخلی و خارجی در جهت افزایش قدرت ملی فراهم آورده است .)
9- عضویت در سازمانهای مهم بین المللی و منطقه ای مانند سارک و شانگهای و تاثیر گذاری مستقیم در این سازمانها.
10 - در حوزه آسیا چین یک رویکرد کم خطر را برای مواجهه با مسائل بینالمللی اتخاذ کرده است.
11- دسترسی به آبهای آزاد جهان از طریق دریای چین .
12 - همسایگی با یکی از قدرتها و قطبهای اقتصادی جهان یعنی ژاپن.
11:03 تلگرام واتساپ توییتر تبلیغات توسط تجارتنیوز از بر افتادن اتحادیههای صنفی تا ب
آمریکا چگونه ابرقدرت جهان شد؟
ژاپن چگونه به یک قدرت اقتصادی تبدیل شد؟
ژاپن چگونه به یک قدرت اقتصادی تبدیل شد؟

مطالعهی تجربهی توسعهی برخی کشورها مانند ژاپن که پس از بمباران اتمی توسط آمریکا و خسارات هنگفت ناشی از جنگ جهانی دوم، علیرغم کمبود منابع مناسب و نبود پهنهی سرزمینی گسترده، با جمعیت بالاتر از ایران توانست به یک ابرقدرت اقتصادی تبدیل بشود، خود تأییدی بر عدم وجود بنبست اقتصادی در کشور ماست. سؤال این است که چه عناصری در سیاستگذاری و فرهنگ جمعی ژاپنیها در بازسازی این کشور با وجود محدودیتهای موجود، نقش کلیدی را ایفا نمود؟
رهبر انقلاب اسلامی معتقدند: «اقتصاد مقاومتی یک اندیشهی تجربهشده در دنیا است و فقط اختصاص به ما ندارد.»(۱۳۹۵/۱۰/۱۳) ایشان همچنین در دیدار اخیر با مدالآوران کاروان ورزشی ایران در بازیهای پاراآسیایی اندونزی ضمن بیان وجود ظرفیتهای گوناگون در کشور، راهحل عبور از مشکلات اقتصادی کنونی را استفاده از ظرفیتهای ملی دانستند و فرمودند: «یکی از مشکلات بزرگ ما امروز در کشور این است که ظرفیتهای زیادی داریم -ظرفیتهای ملی- که از اینها استفاده نمیکنیم؛ ظرفیت جغرافیایی داریم، ظرفیت فرهنگی داریم، ظرفیت نیروی انسانی داریم، ظرفیت منابع زیرزمینی داریم، ظرفیت تجارت داریم، ظرفیت رفتوآمدهای بینالمللی و مرکزیت [داریم]، از همهجور انواع ظرفیتها را داریم، [اما] از خیلیهایش متأسفانه درست استفاده نمیشود که اگر استفاده بشود، مشکلاتِ کنونیِ اقتصادیِ کشور هم به میزان زیادی حل خواهد شد.» (۱۳۹۷/۸/۲۶)
پایگاه اطلاعرسانی KHAMENEI.IR در این گزارش، دلالتهای الگوی پیشرفت ژاپن برای اقتصاد ایران در استفاده از ظرفیتهای درونی را بررسی کرده است.
ژاپن در شرایطی جایگاه خود را بهعنوان یکی از قدرتهای اقتصادی جهان تثبیت کرده است که به لحاظ منابع طبیعی و نیز سرگذشت سیاسی شرایط بسیار نامطلوبی دارد. به لحاظ طبیعی این کشور منابع بسیار محدودی دارد و بیشتر جزایر و خاک آن کوهستانی و آتشفشانی است. به لحاظ سیاسی نیز شکست در جنگ دوم جهانی وضعیت اسفباری را برای این کشور رقم زد. ژاپن پس از شکست در این جنگ، با داشتن ۱۳ میلیون نفر بیکار، شرایط بسیار سخت اقتصادی را تجربه کرد. «کمبود مواد غذایی»، «تورم بسیار شدید تا حدی که حقوق افراد، کفاف سیر کردن شکمشان را نمیداد» و «شکلگیری بازار سیاه»، تنها بخشی از مشکلات این کشور بود. این مسائل بهعلاوهی ضرورت بازسازی خرابیهای کشور ناشی از جنگ -که منجر به ویرانی ۲۵ درصد از داراییهای غیرنظامی و نابودی ۴۱.۵ درصد از ثروت ملی این کشور شده بود- و نیز مسئولیت پرداخت غرامت به متفقین، باعث بروز فشار بیشتری بر این مردم و دولت ژاپن شده بود. اما مردم و دولت ژاپن با رویکردی منطقی -لااقل در بخش تقویت تولید ملی و با همکاری یکدیگر- ژاپن را به یکی از قدرتهای اقتصادی و تولیدی جهان تبدیل کردند. با همکاری دولت، مردم و صنعت، و نیز با توسعهی فناوریهای پیشرفته، ژاپن به یکی از پیشگامان عمده در صنعت و فناوری دنیا تبدیل شد.
در فرهنگ ژاپنی، «کار» امری مقدس و ارزشمند شمرده میشود. «ارزش قائل شدن برای کار و تولید»، «تلاش مضاعف» و «تلاش برای ارتقای دانش و مهارت»، سه ویژگی مهم نیروی کار ژاپنی هستند. در کنار فرهنگ تولیدی، دو ویژگی مهم مردم ژاپن در حوزهی مصرف عبارت بود از: «قناعت و اعتدال در مصرف» و «تأکید بر مصرف کالاهای داخلی».
فرهنگ تولیدی قوی
یکی از عوامل پیشرفت شگفتانگیز تولید ملی در اقتصاد ژاپن، فرهنگ بالای تولید در مردم این کشور است. در فرهنگ ژاپنی، «کار» امری مقدس و ارزشمند شمرده میشود و در همین راستا ژاپنیها برای ارتقای بهرهوری و کارایی خود تلاش میکردند. آنها با کنجکاوی به پیگیری مهارتها و روشهای مناسبتر برای کار و تولید میپرداختند. در واقع انگیزهی نیروی کار ژاپنی برای بهبود کارایی خود، فراتر از آنکه تحت تأثیر نظام انگیزشی اقتصادی باشد بهصورت درونزا و با انگیزههای شخصی صورت میگرفت.(۱) «ارزش قائل شدن برای کار و تولید»، «تلاش مضاعف» و نیز «تلاش برای ارتقای دانش و مهارت»، سه ویژگی مهم نیروی کار ژاپنی هستند.
فرهنگ مصرف صحیح
در کنار فرهنگ تولیدی بالا، الگو و فرهنگ مصرف صحیح نیز از کلیدهای پیشرفت اقتصادی ژاپن در دهههای پس از جنگ دوم جهانی بوده است. دو ویژگی مهم مردم ژاپن در حوزهی مصرف عبارت بود از: «قناعت و اعتدال در مصرف» و «تأکید بر مصرف کالاهای داخلی».
مردم ژاپن طی سالهای پس از جنگ به قناعت مشهور بودهاند و مصرف خود را متناسب با شرایط اقتصاد ملی تنظیم و کنترل میکردهاند. همین قناعت که معنای دیگر آن خودداری از اسراف و تجملگراییهای زائد است، باعث انباشت سرمایهی بیشتر و در نتیجه تأمین منابع مالی برای تقویت تولید ملی در این کشور شده است.(۲)
بهترین مکمل برای فرهنگ اقتصادی قوی مردم ژاپن، سیاستهای دولتی این کشور در دهههای پیشرفت بوده است. در دوران طلایی پیشرفت ژاپن، دو سیاست «توسعهی صادرات» و «جایگزینی واردات» نقش مهمی در تقویت تولید این کشور ایفا نمود. دولت ژاپن برای افزایش مزیتهای صادراتی خود حتی بارها اقدام به کاهش ارزش پول ملی خود کرد تا صادرات ژاپن افزایش یابد.
همچنین تأکید مردم ژاپن بر مصرف کالاهای ساخت داخل در دهههای اولیهی پس از جنگ با هدف تقویت صنایع داخلی، موضوعی مهم در پیشرفت اقتصادی این کشور محسوب میشود. این زمینهی فرهنگی باعث شد دولت، سیاست کاهش واردات از کشورهای دیگر را بهمنظور تقویت صنایع داخلی در ژاپن با موفقیت اجرا کند؛ سیاستی که گاهی چنان افراطی محسوب میشد که با عنوان سیاست انزواطلبی از آن یاد شده است. تأمین بازار داخل با تولیدات و محصولات ژاپنی، نقطهی اتکایی مهم برای تقویت تولید ملی در ژاپن محسوب میشود.
تولیدمحوری و حمایت اصولی از صنایع داخلی
بهترین مکمل برای فرهنگ اقتصادی قوی مردم ژاپن، سیاستهای دولتی این کشور در دهههای پیشرفت بوده است؛ سیاستهایی که منجر به ارتقای دانش و فناوری و در نهایت رشد بالای تولید ملی در این کشور میشده است. در دوران طلایی پیشرفت ژاپن، دو سیاست «توسعهی صادرات» و «جایگزینی واردات» نقش مهمی در تقویت تولید این کشور ایفا نمود. دولت ژاپن برای افزایش مزیتهای صادراتی خود حتی بارها اقدام به کاهش ارزش پول ملی خود (ین در مقابل دلار آمریکا) کرد تا کالای ژاپنی برای خریداران خارجی ارزانتر تمام شود و صادرات ژاپن افزایش یابد. در مقابل توسعهی صادرات، دولتمردان ژاپنی بهخوبی واقف بودند که نیازمند فناوریهای موجود در سایر کشورهای پیشرفته هستند، اما به هیچ عنوان قصد نداشتند با آزادسازی واردات، بازار مصرف تولیدات داخلی خود را دچار خطر کنند. به همین جهت بر واردات کالاهایی تمرکز کردند که همزمان با ورود آنها، انتقال فناوری نیز ممکن میشد. این کشور در دهههای شکوفایی خود هرگز اجازهی واردات آزاد در صنایعی که قدرت رقابت با تولیدات جهانی را نداشتند، نداد و دائماً تا تحقق قدرت رقابتی بالا از صنایع خود حمایت کرد.(۳)
تفکر بلندمدت در سودآوری
شاید کشورهای زیادی درآمد صادراتی بالایی داشته باشند اما نکتهی مهم در الگوی صادرات ژاپن، مبتنی بودن آن بر صادرات کالاهای «ساختهشده» و «با ارزش افزودهی بالا» است و نه اتکای بر صادرات مواد اولیه و خام. لذا درآمد بالای ناشی از این الگو، دوباره برای رشد و توسعهی کشور، هزینه میشود. الگوی واردات در این کشور، مبتنی بر واردات مواد خام و مواد اولیهی مورد نیاز صنایع این کشور است. اولویت در ذهن مدیران «تولید» است نه «سود کوتاهمدت»؛ بنابراین الگوی اقتصادی حاصل، مبتنی بر چهار گزاره است: «واردات مواد خام از خارج برای تولید در داخل بهمنظور مصرف کالای ساخت داخل و صادرات کالای ساخت ژاپن برای اعتلای نام ژاپن در دنیا.»(۴)
الگوی واردات در این کشور، مبتنی بر واردات مواد خام و مواد اولیهی مورد نیاز صنایع این کشور است. اولویت در ذهن مدیران «تولید» است نه «سود کوتاهمدت»؛ بنابراین الگوی اقتصادی حاصل، مبتنی بر چهار گزاره است: «واردات مواد خام از خارج برای تولید در داخل بهمنظور مصرف کالای ساخت داخل و صادرات کالای ساخت ژاپن برای اعتلای نام ژاپن در دنیا.»
در سالهای اولیهی پس از استقلال ژاپن، کالاهای ژاپنی به کیفیت پایین اما قیمت ارزان مشهور بودند؛ اما ژاپنیها نمیتوانستند این نگاه را به محصولات خود تحمل کنند. از طرف دیگر افزایش رشد تولیدات، رقابت را در صحنهی جهانی شدت بخشیده بود؛ لذا تمام همّ و غمّ ژاپنیها بر کاهش ضایعات تولید در حد صفر قرار گرفت و به این ترتیب نظام کنترل کلی کیفیت برپا شد. فقط کالاهایی که مطابق با استانداردها بودند اجازهی صدور مییافتند و از این زمان، ارزشگذاری شرکتها، بر اساس «تحقق بهترین کیفیت» انجام میشد.
شرکتهای ژاپنی رقیب شرکتهای آمریکایی
ژاپن پس از استقلال توانست بهسرعت خود را به یک ابرقدرت اقتصادی بدل کند. در سال ۱۹۸۰ بیش از ۸۰ درصد رشد ژاپن ناشی از رشد صادرات بود که بخش اعظم آن به مقصد آمریکا صورت میگرفت. در داخل خاک آمریکا، شرکتهای ژاپنی بهسرعت از رقیبان آمریکایی خود پیشی گرفته بودند. بالاخره گسترش مازاد تجاری ژاپن در مقابل آمریکا، به ایجاد منازعات و فشارهایی از طرف آمریکا برای محدودیت صادرات منجر شد. فشارهای آمریکا دولت ژاپن را واداشت تا مردم را به خرید کالای آمریکایی تشویق کند و ارزش دلار را در برابر ین کاهش دهد، تا کالاهای آمریکایی ارزانتر تمام شوند.(۵)
واگذاری و خصوصیسازی هوشمندانه
در فرایند صنعتی شدن ژاپن، دولت در یک سیر تکاملی به شکلگیری بخش خصوصی توانمند کمک کرده است. ابتدا در دورهی امپراتور مِیجی، سرمایهگذاری در زیرساختهای اقتصادی توسط دولت صورت گرفته و بنگاههای دولتی تأسیس شدهاند و سپس خصوصیسازی با انتخاب تعداد محدودی از تجار و افراد بانفوذ و ثروتمند آغاز شده و کسبوکارهای گروهی و خانوادگی ایجاد شدهاند. درجهی بالایی از هماهنگی و همکاری میان دولت و بخش خصوصی منتخب (گروههای کسبوکار بزرگ) تا زمان تکامل بازارهای کارآمد در اقتصاد، پس از جنگ ادامه داشته و دولت با ابزارهای مهمی چون سیاست صنعتی و هدایت اعتبارات بانکی، از بخش خصوصی حمایت کرده است. سپس روابط میان بنگاههای کوچک و متوسط با بنگاههای بزرگ بهتدریج توسط بخش خصوصی شکل گرفته و پس از رسیدن ژاپن به مرحلهی توسعهیافتگی، حمایت دولت از سوی بنگاههای بزرگ به بنگاههای کوچک و متوسط و ایجاد محیط مساعد کسبوکار معطوف شده است.
در کنار سیاست تجاری همسو با تقویت تولید ملی، سیاست مالی و بانکی این کشور نیز موجب فراهم شدن منابع مالی و سرمایهای کافی برای تولیدکنندگان ژاپنی شد. شبکهی بانکی ژاپن همگام با روحیه و فرهنگ اعتدال در مصرف و پسانداز مردم ژاپن، با جمعآوری سرمایههای خرد و تخصیص تسهیلات به تولیدکنندگان، موتور محرک صنعت و فناوری این کشور محسوب میشد.
ژاپنیها معتقد بودند مکانیسم بازار برای هدایت سرمایهگذاری به طرف صنایعی که بالاترین رشد را برای کل اقتصاد به ارمغان میآورد، ناتوان است و بنابراین ساختار انگیزشیای از طریق مسابقههایی مبتنی بر رقابت را با مزایای همکاری و تعاون در میان شرکتها و بین دولت و بخش خصوصی تلفیق کردند. هدایت اعتبار را میتوان اصلیترین مکانیسم انگیزشی در اقتصاد ژاپن برشمرد که سیستم بانکی و مخصوصاً بانکهای خصوصی را به پیشخدمتهایی مشتاق در راستای اهداف تعیینشدهی دولت تبدیل کرد. با این حال دولتهای ژاپن برای جلوگیری از رقابت مخرب بانکها با یکدیگر، همواره محدودیتهایی جدی برای ورود نهادهای جدید برقرار کردهاند.(۶)
نکتهی بسیار مهم این است که برخلاف بسیاری از اقتصادهای در حال توسعه که در آنها اعتبارات جهتدار اغلب به شرکتهای عمومی یا نیمهعمومی تخصیص مییافت، اعتبارات جهتدار در ژاپن بهطور کلی به طرف بخش خصوصی برای خلق زنجیرهی ارزش سوق داده میشد. وامدهی به تعداد نسبتاً اندک گروههای صنعتی بزرگ ژاپن موجب افزایش هماهنگی و نظارت بر سیاست هدایت اعتباری میشد. همچنین اجرای کارآمد مسابقات، بستگی به دو عامل «صلاحیت و فقدان نسبی فساد در دستگاههای دولتی ژاپن» و «عملگرایی و انعطافپذیری دولتها» داشت که برحسب نتایج، مسابقات ادامه مییافت یا متوقف میشد. بر این اساس تعجبآور نیست که در بسیاری از کشورها چنین مسابقاتی (از جمله هدایت اعتبار) با شکست مواجه شدند.
نظام مالی مولد
در کنار سیاست تجاری همسو با تقویت تولید ملی، سیاست مالی و بانکی این کشور نیز موجب فراهم شدن منابع مالی و سرمایهای کافی برای تولیدکنندگان ژاپنی شد. شبکهی بانکی ژاپن همگام با روحیه و فرهنگ اعتدال در مصرف و پسانداز مردم ژاپن، با جمعآوری سرمایههای خرد و تخصیص تسهیلات به تولیدکنندگان، موتور محرک صنعت و فناوری این کشور محسوب میشد.(۷)
همانگونه که در ژاپن با اجرای سیاستهای تدریجی در حمایت از صنایع نوپا، توان رقابت ایجاد گردید، حوزههای مختلف اقتصاد ایران مانند خودروسازی نیز نیازمند اجرای برنامههای مشابه جهت توانمندسازی هستند. اما متأسفانه علیرغم حمایتهای بلندمدت از برخی صنایع، شاهد ضعفهای بزرگی در آنها هستیم که برنامهریزی اصولی و اجرای قدرتمندانه و بدون اغماض برنامهی تدوینی، راهکار عبور کشور از شرایط فعلی است.
دلالتهای الگوی توسعه ژاپن برای اقتصاد ایران
همانطور که ذکر شد یکی از مؤلفههای اصلی توسعهی ژاپن، فرهنگ تولید و مصرف کالای ژاپنی است. در فرهنگ عمومی عمدهی کشورهای جنوب شرق آسیا حمایت از کالای داخلی امری مرسوم است؛ مثلاً در کرهی جنوبی مردم در راستای حمایت از اقتصاد خود تلویزیونهای ضعیفتر را میخریدند تا تلویزیونهای کرهای توان رقابت با کالای رقیب را داشته باشند. البته این راهبرد (حمایت از کالای ایرانی) و حمایت از تولید توسط دولت نباید موجب ایجاد رانت در تولیدکنندهی ایرانی شود.
همانگونه که در ژاپن با اجرای سیاستهای تدریجی در حمایت از صنایع نوپا، توان رقابت ایجاد گردید، حوزههای مختلف اقتصاد ایران مانند خودروسازی نیز نیازمند اجرای برنامههای مشابه جهت توانمندسازی هستند. اما متأسفانه علیرغم حمایتهای بلندمدت از برخی صنایع، شاهد ضعفهای بزرگی در آنها هستیم که برنامهریزی اصولی و اجرای قدرتمندانه و بدون اغماض برنامهی تدوینی، راهکار عبور کشور از شرایط فعلی است. از طرفی سپردن کارها به بخش خصوصی، مدیریت صحیح خصوصیسازی و جلوگیری از ایجاد بخش خصولتی نیز از الزامات این اصلاحات است.
از سوی دیگر نظام مالی کشور هم باید به جای بنگاهداری، به عنصری مولد در اقتصاد کشور تبدیل شود به طوری که ظرفیتهای اقتصادی کشور را بیش از پیش در عرصهی تولید فعال کند. ژاپنیها با آگاهی کامل از نقاط ضعف و قوت خود، عزمشان را برای دستیابی به هدف آرمانی کشور که همان «برتری و اقتدار ژاپن» بود، جزم کرده و پیامد تصمیمگیریهای خود را در مواجهه با چالشها پیشبینی کردند؛ با انگیزهی قوی (غرور ملی)، بستر مناسب توسعه را ایجاد کردند و توانستند با هماهنگی و مدیریت صحیح منابع مادی، مالی و انسانی و با تصمیمگیری صحیح در مقابله با بحران و استفاده از فرصتها به آرمان خود دست یابند. شایسته است که مسئولان و سیاستگذاران اقتصادی ضمن شناخت ظرفیتها و باور به توان داخلی در حوزههای مختلف، با فعال نمودن ظرفیتها، شرایط اقتصادی کشور را متناسب با جایگاه حقیقی ایران اسلامی (ترسیمشده در اسناد چشمانداز) سامان دهند.
منابع
۱. توسعه اقتصادی ژاپن و عوامل کلیدی آن؛ حقیقی، ایمان؛ راهبرد یاس، ۱۳۸۴
۲. واکاوی اقتصاد ژاپن؛ ماکاتو ایتو؛ مؤسسه تحقیقاتی تدبیر اقتصاد، ۱۳۹۴
۳. توسعه نیروی کار و برآیند سیاستهای توسعه منابع انسانی در ژاپن؛ فورویا، کنچی و کلارک، رابرت؛ محمدرضا سرکارآرانی؛ اطلاعات سیاسی – اقتصادی، شماره ۱۶۷ و ۱۶۸، ۱۳۸۰
۴. ژاپن؛ کاهن هرمان؛ نشر خوارزمی، تهران، ۱۳۵۸
۵. اقتصاد مقاومتی در کشورهای پیشرفته با تأکید بر تولید ملی؛ حانیه سادات مؤمنی؛ انتشارات سدید، ۱۳۹۶
۶.سیری در سیاست علم و تکنولوژی شش کشور: فرانسه، انگلستان، ژاپن، کانادا، چین و کره جنوبی؛ ملکیفر، عقیل و طباییان، کمال؛ مؤسسه آموزشی و تحقیقاتی صنایع دفاعی، تهران، ۱۳۷۷
۷. بررسی سیاستهای بازار کار در ژاپن؛ امانی، محمدرضا و امیری، سارا؛ مؤسسه تحقیقاتی تدبیر اقتصاد،
13میلیون بیکار در ژاپن پس از جنگ جهانی دوم! دلایل پیشرفت
13میلیون بیکار در ژاپن پس از جنگ جهانی دوم!
دلایل پیشرفت
1)فرهنگ تولید قوی
یکی از عوامل پیشرفت شگفت انگیز تولید ملی اقتصاد ژاپن فرهنگ بالای تولید در مردم این کشور است. در این دهه ها مردم ژاپن نه تنها برای سود تولید می کردند، بلکه تولید و کار را امری مقدس و ارزشمند می دانستند.
2)فرهنگ مصرف صحیح
در کنار فرهنگ تولیدی بالا، الگو و فرهنگ مصرف صحیح نیز از کلیدهای پیشرفت اقتصادی ژاپن طی دهه های پس از جنگ دوم جهانی بوده است. دو ویژگی مهم مردم ژاپن در حوزه مصرف عبارت بود از:قناعت و اعتدال در مصرف و تاکید بر مصرف کالاهای وطنی.
مردم ژاپن طی این سال ها به قناعت مشهور بوده اند و مصرف خود را متناسب با شرایط اقتصاد ملی تنظیم و کنترل می کرده اند. همین قناعت که معنای دیگر آن خودداری از اسراف و تجمل گرایی های زائد است باعث انباشت سرمایه بیشتر و در نتیجه تامین منابع مالی برای تقویت تولید ملی دراین کشور شده است.
3)حمایت از تولیدات داخلی
در دهه های پیشرفت ژاپن، رشد تولید ملی این کشور تا حد زیادی مرهون تقویت و توسعه صادرات آن بوده است. دولت ژاپن با سیاست های مناسب علاوه بر تشویق صادرات، واردات کالا را محدود می کرد تا زمینه برای تقویت تولیدکنندگان ژاپنی فراهم شود.
4)اولویت تولید است نه سود کوتاه مدت
الگوی صادرات ژاپن مبتنی بر صادرات کالاهای ساخته شده و با ارزش افزوده بالاست و نه بر صادرات مواد اولیه. درآمد بالای ناشی از این الگو، دوباره برای رشد و توسعه کشور، هزینه می شود. الگوی واردات مبتنی بر واردات مواد خام و مواد اولیه مورد نیاز صنایع این کشور است. اولویت در ذهن مدیران «تولید» است نه سود کوتاه مدت، بنابراین الگوی اقتصادی حاصل، مبتنی بر 4 گزاره است:واردات مواد خام از خارج برای تولید در وطن به منظور مصرف کالای ساخت وطن و صادرات کالای ساخت ژاپن برای اعتلای نام ژاپن در دنیا.
و اما شاید یکی از بزرگترین دلایلی که کشورهایی دوست ندارند جای ژاپن باشند!!!!
کشور ژاپن بعد از جنگ جهانی دوم به کل مستعمره ی آمریکا شد و از همان موقع در واقع هیچ قدرت نظامی ندارد و در دنیا به این کشور اجازه داشتن ارتش نظامی مستقل داده نمی شود
آشنایی با کشور سنگاپور
آشنایی با کشور سنگاپور

کشور سنگاپور در جنوب شبه جزیره مالایا واقع شده است، همچنین کوچکترین کشور جنوب شرقی آسیا نیز محسوب میشود ، شهری که به نیویورک آسیا معروف است، سنگاپور در شمال خط استوا قرار گرفته و کشوری ثروتمند و مدرن و در نوع خود بی نظیر می باشد و پایتخت این کشور شهر سنگاپور است و کشورهای مالزی و اندونزی تنها همسایگان آن هستند، تور سنگاپور زیبا یکی از مقاصد پر طرفدار میان گردشگران است و جالب است بدانید که به نیویورک آسیا نیز معروف است و این کشور زیبا که به نوعی یکی از بهترین کشورهای آسیا از نظر سلامت اداری ، گردشگری و مدرنیته شهرت جهانی یافته است.
ضمنا همواره توانسته است در بسیاری از رکورد های گردشگری جای پای خود را در آسیا محکم کرده است و در بعضی موارد حتی آبروی آسیا را خریده است و سالانه افراد بسیاری روانه این کشور می شوند ، داشتن باغ وحشی مدرن ، آکواریومی زیبا و خیلی مناطق گردشگری این کشور باعث شده است که هم اکنون یکی از بهترین نقاط دنیا هم برای زندگی و هم برای گردشگری باشد. برای کسانی که اهل سفر هستند و می خواهند این کشور زیبا را از نزدیک ببینند، نوروز 99 فرصت بسیار مناسبی خواهد بود.
این کشور زیبا که به نوعی یکی از بهترین کشورهای آسیا از نظر سلامت اداری ، گردشگری و مدرنیته شهرت جهانی یافته است
نقشه سنگاپور

تاریخچه کشور سنگاپور
کشورهای مالزی و اندونزی تنها همسایه های سنگاپور بشمار می روند و قبل از حضور کشورهای اروپایی در منطقه ، منطقه ای که امروزه به عنوان سنگاپور شناخته می شود فقط منطقه ماهیگیری مالایی در مصب رودخانه سنگاپور بوده است ، سنگاپور از سال 1824 تا 1963 میلادی ، به غیر از سه سال در زمان جنگ جهانی دوم یکی از مستعمرات بریتانیا قرار داشته است ، در سال 1942 میلادی کشور سنگاپور که همچنان مستعمره بریتانیا بود ، توسط ژاپن اشغال میشود و نیروهای بریتانیایی مجبور به ترک آن می شوند که این واقعه توسط وینستون چرچیل ، بزرگترین عزیمت تاریخ بریتانیا نام گرفته است ، بعد از پایان این جنگ ، در سال 1945 میلادی سنگاپور مجددا توسط نیروهای بریتانیایی پس گرفته شد و 18 سال بعد در سال 1963 سنگاپور به عنوان عضوی از فدراسیون مالزی استقلال خود را از بریتانیا را بدست گرفت و این کشور در نهایت 2 سال بعد در سال 1965 میلادی از مالزی جدا شده و به این ترتیب جمهوری سنگاپور شکل گرفت .

موقعیت و جمعیت سنگاپور
سنگاپور در منطقه جنوب شرق آسیا در تنگه مالاکا بین اقیانوس هند و آرام قرار دارد و کوچکترین کشور مستقل آسیا نامیده می شود و از یک جزیره اصلی و 60 جزیره کوچک تشکیل شده است ، از شمال به تنگه جوهور در مالزی و از جنوب به جزیره باتام در اندونزی و از مشرق به آب های خلیج سیام و از مغرب به تنگه ی مالاکا محدود و توسط 2 تنگه از نواحی اطراف خود جدا می شود . تنگه مالاکا این کشور را از مالزی و تنگه سنگاپور و ماین آن را از اندونزی جدا کرده و ارتباط سنگاپور و مالزی از طریق یک گذرگاه زمینی به طول 1056 متر می باشد ، ساحت کل سنگاپور 5/647 کیلومتر مربع می باشد که 6/321 کیلومترمربع از آن را مناطق مسکونی و 8/10 کیلومترمربع را مناطق کشاورزی و 6/28 کیلومترمربع را جنگل و 5/15 کیلومترمربع را مناطق باتلاقی و آبگیری و 271 کیلومترمربع را فضاهای باز و تاسیسات نظامی تشکیل داده است ، همچنین جمعیت اين کشور 5184000 نفر می باشد و تا پایان قرن 19، چینی ها 3 تا 4 درصد جمعیت این کشور را تشکیل می دادند و به علاوه عده قابل توجهی از سوماترایی ها - جاوه ای ها ، هندو ها ، عرب ها ، یهودی ها و اروپایی های مهاجر نیز در این کشور به رسمیت شناخته شده اند.
زبان و دین مردم سنگاپور
اسلام در سنگاپور به عنوان سومین دین رسمی بعد از تاتوئیسم و هندوئیسم شناخته و رسمیت دارد و این در حالی است که مسیحیت و سایر اقلیت های دینی در رده های بعد از اسلام قرار گرفته اند . البته درصد قابل توجهی از مردم در این کشور هنوز آیین بت پرستی داشته و از آن پیروی می کنند ، سازمان" دار الارقام " یکی از نهاد های اسلامی سنگاپور است که به انجام اموری با محوریت دعوت غیر مسلمانان به اسلام می پردازد ، سنگاپور به عنوان یکی از مدرنترین کشورهای آسیا ، به توسعه اسلام و بهبود شرایط مسلمانان این کشور کمک شایانی کرده است و اسلام را کاملا به رسمیت می شناسد و جالب است که حتی یکی از شبکه های تلویزیونی در ساعات شرعی اذان پخش می کند؛ در سنگاپور چهار زبان انگلیسی ، مالایی ، چینی و تامیل به عنوان زبان های رسمی شناخته شده و عموم مردم به این زبان ها صحبت می کنند ، اما درمجموع ساکنین این کشور با نزدیک به بیست زبان مختلف تکلم می کنند که این امر نشان دهنده تنوع وسیع زبانی و فرهنگی در سنگاپور است ، بسیاری از تابلوها و علائم در سنگاپور به چهار زبان رسمی نوشته شدها است که در سنگاپور سیاست رسمی آموزشی به ترتیبی است که دانش آموزان به طور همزمان زبان انگلیسی و زبان مادری خود را به طور منظم و دقیق می آموزند.
فرهنگ و آداب و رسوم مردم سنگاپور
فرهنگ های گوناگونی در سنگاپور وجود دارد که این موضوع از مهاجرت اقوام مختلف به این کشور در گذشته سرچشمه دارد و نیز هر کدام از این قوم ها مذهب مخصوص به خودشان را دارند ، اما در نهایت در کنار یکدیگر به زندگانی مسالمت آمیزشان ادامه می دهند ، هرچند که کشور سنگاپور طی چندین سال گذشته ، ظاهری مدرن و جالبی به خود گرفته است اما هنوز هم آداب و رسوم سنتی این کشور زنده نگه داشته شده است و برای عموم مردم حائز اهمیت است . تأثیر قوم های مهاجر در این کشور به راحتی قابل مشاهده است ، برای مثال ساختمان های نئوکلاسیک بعضی قسمت های شهر، استعمار کشور انگلستان و " محله چینی ها " یا " خیابان عرب " نیز ویژگی های منحصر به فرد این گروه ها را به خوبی در معرض دید گردشگران می گذارد، بیشتر مردم سنگاپور از فرد گرایی به دورند و به شدت از آن پرهیز می کنند و به گروه و امنیت متقابل اعتقاد عجیبی دارند . خانواده، کانون ساختارهای اجتماعی آن ها به شمار می رود و الفاظی مثل وفاداری و احترام به بزرگ ترها از اینجا شروع می شود و وقتی گفته میشود " خانواده " در واقع اقوام و دوستان نزدیکی که با آن ها صمیمی هستیم را شامل می شود.
آبرو، اهمیت زیادی در این کشور داراست که به افراد شخصیت و غرور می بخشد، سنگاپوری ها ادعا دارند که جامعه ای مساوات طلبند و اما سلسه مراتب در این کشور به گونه ای است که برای بزرگ ترها و میانسالان، ارزش و احترام بالاتری قائل می شوند، این موضوع از تعالیم آیین کنفوسیوس سرچشمه گرفته است و بر این اساس ، حتی حقوق میانسالان از بقیه کارکنان بالاتر است.
.jpg)
ضمنا بهترین مکان برای نشستن و بهترین غذا برای آن ها درنظر گرفته می شود و هنگام معرفی افراد نیز ابتدا از آن ها شروع کرده و حتی اگر شناختی نسبت به آن فرد نداشته باشید هم باید به او احترامی چشمگیر بگذارید ، لازم به ذکر است مردم سنگاپور برای گفتن حرفهایشان بیشتر از حالات چهره و روش های غیر مستقیم کمک میگیرند ، این موضوع باعث شده که اگر افراد اشکالی در کارشان داشته باشند ، آبرویشان در جمع یا بین دوستانشان نرود . آنها به جای اینکه مستقیم به شما جواب منفی بدهند ، از جملاتی مثل " تلاشم را میکنم " یا " حالا ببینم چه پیش می آید " استفاده کرده تا شخصیت هر دو طرف حفظ شود و دوستی ها لطمه ای نبیند ، معمولا وقتی از آن ها درخواستی میشود یا سوال می پرسند ، کمی قبل از جواب دادن مکث می کنند و این موضوع نشان دهنده این است که برای حرفتان ارزش زیادی قائل اند و در مورد آن خوب فکر می کنند ، در واقع باورش برای سنگاپوری ها سخت است که غربی ها چطور می توانند خیلی سریع جواب سوال آنها را بدهند و از نظرشان ، این کار کمی گستاخانه و بی ادبانه به نظر خواهد آمد ، سلام کردن و دست دادن در این کشور، در بین اقوام مختلف تفاوت دارد و هر کدام بنا به محدودیت های مذهبی که از آن پیروی می کنند ، آداب معاشرت شان را شکل می دهند .
آب و هوای سنگاپور
همان طوری که می دانید کشور سنگاپور از کشور های جنوب شرقی آسیا بشمار می رود و سنگاپور از نظر جغرافیایی چندان هموار نمی باشد و بلند ترین ارتفاع آن ۱۶۶ متر بیشتر نیست . این کشور که در شمال خط استوا قرار گرفته است ، آب و هوای گرمسیری دارد . بنابراین هوا نیز اغلب گرم می باشد و به علت شرایط جغرافیایی آن در فصل های مختلف سال تغییر هوا را احساس نخواهید کرد . اما از دسامبر تا ژانویه هوا خنک تر شده و بنابراین سفر در این ماه ها بسیار دلپذیر تر و عالی تر است ولی در ماه های آوریل تا مه که معادل خرداد ماه و تیر ماه است گرم ترین زمان در سنگاپور است ، بیشتر ماه ها سنگاپور با بارش باران همراه است و میانگین بارش آن ۲۳۴۰ میلی متر می باشد ، بارانی ترین ماه های سال ماه دسامبر یعنی آذر و دی ماه است و حتی کمترین دمایی که تاکنون در آن دیده شده 19 سانتی گراد بوده است و بنابراین با این توضیحات ، سفر خوبی به سنگاپور تجربه خواهید کرد و برای اطلاعات بیشتر از آب و هوای سنگاپور باید بدانید که این کشور بین دو جبهه باد موسمی قرار دارد و اینکه باد های موسمی خاصی که از شمال شرق می آیند . این باد ها باران زا هستند و باران هایی که در سنگاپور می بارند شدید ولی کوتاه اند . باد های دیگری از جانب جنوب غرب می وزند که این باد ها باران زا نیستند و بنابراین در این ماه ها یعنی ماه های ژوئن تا سپتامبر دمای هوا بالاتر می رود .
.jpg)
سوالات متداول معرفی شهر سنگاپور به همراه نقشه و تصاویر
1- زمان باز شدن تور سنگاپور در چه تاریخی است ؟
با توجه به ویروس کرونا احتمال میرود در ۲۰ تیر ماه ۹۹
2- هزینه ویزا سنگاپور چند دلار است
۵۰ دلار آمریکا
3- مدارک مورد نیاز سنگاپور چیست ؟
اسکن پاسپورت و ۱ قطعه عکس
4- تمامی اطلاعات مورد نیاز از کشور سنگاپور
برای اطلاعات بیشتر و دقیق تر به سایت معراج گشت آسمان معراجعه کنید
5- سنگاپور کجاست؟
سنگاپور یک کشور جزیرهای و شهر-دولت در جنوب شرقی آسیا است. این کشور در شرق مالزیا و جنوب جزیره مالزی واقع شده و مرزهای خود را با مالزیا در شمال و شمال جنوبی خود دارد. سنگاپور همچنین در نزدیکی جزایر اندونزی و جنوب تایلند قرار دارد.
6- پایتخت سنگاپور کجاست؟
پایتخت سنگاپور در جزیره سنگاپور واقع شده است.
7- مساحت سنگاپور چقدر است؟
مساحت سنگاپور حدود 728 کیلومتر مربع است.
آشنایی با کشور سنگاپور
آشنایی با کشور سنگاپور

کشور سنگاپور در جنوب شبه جزیره مالایا واقع شده است، همچنین کوچکترین کشور جنوب شرقی آسیا نیز محسوب میشود ، شهری که به نیویورک آسیا معروف است، سنگاپور در شمال خط استوا قرار گرفته و کشوری ثروتمند و مدرن و در نوع خود بی نظیر می باشد و پایتخت این کشور شهر سنگاپور است و کشورهای مالزی و اندونزی تنها همسایگان آن هستند، تور سنگاپور زیبا یکی از مقاصد پر طرفدار میان گردشگران است و جالب است بدانید که به نیویورک آسیا نیز معروف است و این کشور زیبا که به نوعی یکی از بهترین کشورهای آسیا از نظر سلامت اداری ، گردشگری و مدرنیته شهرت جهانی یافته است.
ضمنا همواره توانسته است در بسیاری از رکورد های گردشگری جای پای خود را در آسیا محکم کرده است و در بعضی موارد حتی آبروی آسیا را خریده است و سالانه افراد بسیاری روانه این کشور می شوند ، داشتن باغ وحشی مدرن ، آکواریومی زیبا و خیلی مناطق گردشگری این کشور باعث شده است که هم اکنون یکی از بهترین نقاط دنیا هم برای زندگی و هم برای گردشگری باشد. برای کسانی که اهل سفر هستند و می خواهند این کشور زیبا را از نزدیک ببینند، نوروز 99 فرصت بسیار مناسبی خواهد بود.
این کشور زیبا که به نوعی یکی از بهترین کشورهای آسیا از نظر سلامت اداری ، گردشگری و مدرنیته شهرت جهانی یافته است
نقشه سنگاپور

تاریخچه کشور سنگاپور
کشورهای مالزی و اندونزی تنها همسایه های سنگاپور بشمار می روند و قبل از حضور کشورهای اروپایی در منطقه ، منطقه ای که امروزه به عنوان سنگاپور شناخته می شود فقط منطقه ماهیگیری مالایی در مصب رودخانه سنگاپور بوده است ، سنگاپور از سال 1824 تا 1963 میلادی ، به غیر از سه سال در زمان جنگ جهانی دوم یکی از مستعمرات بریتانیا قرار داشته است ، در سال 1942 میلادی کشور سنگاپور که همچنان مستعمره بریتانیا بود ، توسط ژاپن اشغال میشود و نیروهای بریتانیایی مجبور به ترک آن می شوند که این واقعه توسط وینستون چرچیل ، بزرگترین عزیمت تاریخ بریتانیا نام گرفته است ، بعد از پایان این جنگ ، در سال 1945 میلادی سنگاپور مجددا توسط نیروهای بریتانیایی پس گرفته شد و 18 سال بعد در سال 1963 سنگاپور به عنوان عضوی از فدراسیون مالزی استقلال خود را از بریتانیا را بدست گرفت و این کشور در نهایت 2 سال بعد در سال 1965 میلادی از مالزی جدا شده و به این ترتیب جمهوری سنگاپور شکل گرفت .

موقعیت و جمعیت سنگاپور
سنگاپور در منطقه جنوب شرق آسیا در تنگه مالاکا بین اقیانوس هند و آرام قرار دارد و کوچکترین کشور مستقل آسیا نامیده می شود و از یک جزیره اصلی و 60 جزیره کوچک تشکیل شده است ، از شمال به تنگه جوهور در مالزی و از جنوب به جزیره باتام در اندونزی و از مشرق به آب های خلیج سیام و از مغرب به تنگه ی مالاکا محدود و توسط 2 تنگه از نواحی اطراف خود جدا می شود . تنگه مالاکا این کشور را از مالزی و تنگه سنگاپور و ماین آن را از اندونزی جدا کرده و ارتباط سنگاپور و مالزی از طریق یک گذرگاه زمینی به طول 1056 متر می باشد ، ساحت کل سنگاپور 5/647 کیلومتر مربع می باشد که 6/321 کیلومترمربع از آن را مناطق مسکونی و 8/10 کیلومترمربع را مناطق کشاورزی و 6/28 کیلومترمربع را جنگل و 5/15 کیلومترمربع را مناطق باتلاقی و آبگیری و 271 کیلومترمربع را فضاهای باز و تاسیسات نظامی تشکیل داده است ، همچنین جمعیت اين کشور 5184000 نفر می باشد و تا پایان قرن 19، چینی ها 3 تا 4 درصد جمعیت این کشور را تشکیل می دادند و به علاوه عده قابل توجهی از سوماترایی ها - جاوه ای ها ، هندو ها ، عرب ها ، یهودی ها و اروپایی های مهاجر نیز در این کشور به رسمیت شناخته شده اند.
زبان و دین مردم سنگاپور
اسلام در سنگاپور به عنوان سومین دین رسمی بعد از تاتوئیسم و هندوئیسم شناخته و رسمیت دارد و این در حالی است که مسیحیت و سایر اقلیت های دینی در رده های بعد از اسلام قرار گرفته اند . البته درصد قابل توجهی از مردم در این کشور هنوز آیین بت پرستی داشته و از آن پیروی می کنند ، سازمان" دار الارقام " یکی از نهاد های اسلامی سنگاپور است که به انجام اموری با محوریت دعوت غیر مسلمانان به اسلام می پردازد ، سنگاپور به عنوان یکی از مدرنترین کشورهای آسیا ، به توسعه اسلام و بهبود شرایط مسلمانان این کشور کمک شایانی کرده است و اسلام را کاملا به رسمیت می شناسد و جالب است که حتی یکی از شبکه های تلویزیونی در ساعات شرعی اذان پخش می کند؛ در سنگاپور چهار زبان انگلیسی ، مالایی ، چینی و تامیل به عنوان زبان های رسمی شناخته شده و عموم مردم به این زبان ها صحبت می کنند ، اما درمجموع ساکنین این کشور با نزدیک به بیست زبان مختلف تکلم می کنند که این امر نشان دهنده تنوع وسیع زبانی و فرهنگی در سنگاپور است ، بسیاری از تابلوها و علائم در سنگاپور به چهار زبان رسمی نوشته شدها است که در سنگاپور سیاست رسمی آموزشی به ترتیبی است که دانش آموزان به طور همزمان زبان انگلیسی و زبان مادری خود را به طور منظم و دقیق می آموزند.
فرهنگ و آداب و رسوم مردم سنگاپور
فرهنگ های گوناگونی در سنگاپور وجود دارد که این موضوع از مهاجرت اقوام مختلف به این کشور در گذشته سرچشمه دارد و نیز هر کدام از این قوم ها مذهب مخصوص به خودشان را دارند ، اما در نهایت در کنار یکدیگر به زندگانی مسالمت آمیزشان ادامه می دهند ، هرچند که کشور سنگاپور طی چندین سال گذشته ، ظاهری مدرن و جالبی به خود گرفته است اما هنوز هم آداب و رسوم سنتی این کشور زنده نگه داشته شده است و برای عموم مردم حائز اهمیت است . تأثیر قوم های مهاجر در این کشور به راحتی قابل مشاهده است ، برای مثال ساختمان های نئوکلاسیک بعضی قسمت های شهر، استعمار کشور انگلستان و " محله چینی ها " یا " خیابان عرب " نیز ویژگی های منحصر به فرد این گروه ها را به خوبی در معرض دید گردشگران می گذارد، بیشتر مردم سنگاپور از فرد گرایی به دورند و به شدت از آن پرهیز می کنند و به گروه و امنیت متقابل اعتقاد عجیبی دارند . خانواده، کانون ساختارهای اجتماعی آن ها به شمار می رود و الفاظی مثل وفاداری و احترام به بزرگ ترها از اینجا شروع می شود و وقتی گفته میشود " خانواده " در واقع اقوام و دوستان نزدیکی که با آن ها صمیمی هستیم را شامل می شود.
آبرو، اهمیت زیادی در این کشور داراست که به افراد شخصیت و غرور می بخشد، سنگاپوری ها ادعا دارند که جامعه ای مساوات طلبند و اما سلسه مراتب در این کشور به گونه ای است که برای بزرگ ترها و میانسالان، ارزش و احترام بالاتری قائل می شوند، این موضوع از تعالیم آیین کنفوسیوس سرچشمه گرفته است و بر این اساس ، حتی حقوق میانسالان از بقیه کارکنان بالاتر است.
.jpg)
ضمنا بهترین مکان برای نشستن و بهترین غذا برای آن ها درنظر گرفته می شود و هنگام معرفی افراد نیز ابتدا از آن ها شروع کرده و حتی اگر شناختی نسبت به آن فرد نداشته باشید هم باید به او احترامی چشمگیر بگذارید ، لازم به ذکر است مردم سنگاپور برای گفتن حرفهایشان بیشتر از حالات چهره و روش های غیر مستقیم کمک میگیرند ، این موضوع باعث شده که اگر افراد اشکالی در کارشان داشته باشند ، آبرویشان در جمع یا بین دوستانشان نرود . آنها به جای اینکه مستقیم به شما جواب منفی بدهند ، از جملاتی مثل " تلاشم را میکنم " یا " حالا ببینم چه پیش می آید " استفاده کرده تا شخصیت هر دو طرف حفظ شود و دوستی ها لطمه ای نبیند ، معمولا وقتی از آن ها درخواستی میشود یا سوال می پرسند ، کمی قبل از جواب دادن مکث می کنند و این موضوع نشان دهنده این است که برای حرفتان ارزش زیادی قائل اند و در مورد آن خوب فکر می کنند ، در واقع باورش برای سنگاپوری ها سخت است که غربی ها چطور می توانند خیلی سریع جواب سوال آنها را بدهند و از نظرشان ، این کار کمی گستاخانه و بی ادبانه به نظر خواهد آمد ، سلام کردن و دست دادن در این کشور، در بین اقوام مختلف تفاوت دارد و هر کدام بنا به محدودیت های مذهبی که از آن پیروی می کنند ، آداب معاشرت شان را شکل می دهند .
آب و هوای سنگاپور
همان طوری که می دانید کشور سنگاپور از کشور های جنوب شرقی آسیا بشمار می رود و سنگاپور از نظر جغرافیایی چندان هموار نمی باشد و بلند ترین ارتفاع آن ۱۶۶ متر بیشتر نیست . این کشور که در شمال خط استوا قرار گرفته است ، آب و هوای گرمسیری دارد . بنابراین هوا نیز اغلب گرم می باشد و به علت شرایط جغرافیایی آن در فصل های مختلف سال تغییر هوا را احساس نخواهید کرد . اما از دسامبر تا ژانویه هوا خنک تر شده و بنابراین سفر در این ماه ها بسیار دلپذیر تر و عالی تر است ولی در ماه های آوریل تا مه که معادل خرداد ماه و تیر ماه است گرم ترین زمان در سنگاپور است ، بیشتر ماه ها سنگاپور با بارش باران همراه است و میانگین بارش آن ۲۳۴۰ میلی متر می باشد ، بارانی ترین ماه های سال ماه دسامبر یعنی آذر و دی ماه است و حتی کمترین دمایی که تاکنون در آن دیده شده 19 سانتی گراد بوده است و بنابراین با این توضیحات ، سفر خوبی به سنگاپور تجربه خواهید کرد و برای اطلاعات بیشتر از آب و هوای سنگاپور باید بدانید که این کشور بین دو جبهه باد موسمی قرار دارد و اینکه باد های موسمی خاصی که از شمال شرق می آیند . این باد ها باران زا هستند و باران هایی که در سنگاپور می بارند شدید ولی کوتاه اند . باد های دیگری از جانب جنوب غرب می وزند که این باد ها باران زا نیستند و بنابراین در این ماه ها یعنی ماه های ژوئن تا سپتامبر دمای هوا بالاتر می رود .
.jpg)
سوالات متداول معرفی شهر سنگاپور به همراه نقشه و تصاویر
1- زمان باز شدن تور سنگاپور در چه تاریخی است ؟
با توجه به ویروس کرونا احتمال میرود در ۲۰ تیر ماه ۹۹
2- هزینه ویزا سنگاپور چند دلار است
۵۰ دلار آمریکا
3- مدارک مورد نیاز سنگاپور چیست ؟
اسکن پاسپورت و ۱ قطعه عکس
4- تمامی اطلاعات مورد نیاز از کشور سنگاپور
برای اطلاعات بیشتر و دقیق تر به سایت معراج گشت آسمان معراجعه کنید
5- سنگاپور کجاست؟
سنگاپور یک کشور جزیرهای و شهر-دولت در جنوب شرقی آسیا است. این کشور در شرق مالزیا و جنوب جزیره مالزی واقع شده و مرزهای خود را با مالزیا در شمال و شمال جنوبی خود دارد. سنگاپور همچنین در نزدیکی جزایر اندونزی و جنوب تایلند قرار دارد.
6- پایتخت سنگاپور کجاست؟
پایتخت سنگاپور در جزیره سنگاپور واقع شده است.
7- مساحت سنگاپور چقدر است؟
مساحت سنگاپور حدود 728 کیلومتر مربع است.