طالبان
تغییر وضعیت زیربخشهای ایدئولوژی و اهداف
جنایات و اقدامات نقض حقوق بشرتغییر وضعیت زیربخشهای جنایات و اقدامات نقض حقوق بشر
رهبری و سازمانتغییر وضعیت زیربخشهای رهبری و سازمان
روابط خارجیتغییر وضعیت زیربخشهای روابط خارجی
اقتصاد
درگیری و مقابله با داعش
الگوگیری از جمهوری اسلامی ایران
تعارض منافع با عربستان سعودی
جستارهای وابسته
پیوند به بیرون
منابع
پیوند به بیرونطالبان
۱۱۴ زبانمقالهبحثخواندننمایش مبدأنمایش تاریخچه
ابزارها
از ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد
برای گروه اسلامگرای پاکستانی جنبش طالبان پاکستان را ببینید.طالبان
پرچم طالبان که پس از استقرار این گروه در افغانستان تبدیل به پرچم رسمی این کشور شدهاست.مؤسسینملا عمر (مرگ بر اثر بیماری سل)[۱]ملا برادررهبرملا عمر (مرگ بر اثر بیماری سل) (۱۹۹۴–۲۰۱۳)ملا اختر منصور (ترور شد) (۲۰۱۵–۲۰۱۶)ملا هبتالله (۲۰۱۶–کنون)بدنه دولتشورای رهبریتاریخ عملیاتها۱۹۹۴–۱۹۹۶ (گروه شبهنظامی)۱۹۹۶–۲۰۰۱ (امارت یکم)۲۰۰۲–۲۰۲۱ (شورش طالبان)۲۰۲۱–کنون (امارت دوم)گروه(ها)عمدتا پشتونها;[۲][۳] اقلیتی از تاجیکها، و ازبکها[۴][۵]ستاد فرماندهیقندهار (۱۹۹۴–۲۰۰۱؛ ۲۰۲۱–کنون)مناطق فعالافغانستانایدئولوژیجهادگرایی دیوبندی[۶][۷][۸][۹]بنیادگرایی اسلامی[۱۰][۷][۱۱][۱۲][۱۳][۱۴]ملیگرایی دینی[۱۵]ملیگرایی افغانی[۱۶]پشتونگرایی[۱۷][۱۸]پشتونوالی[۶][۱۹][۲۰][۲۱]اسلامگراییاندازههسته اصلی -۴۵٬۰۰۰ (۲۰۰۱)۱۱٬۰۰۰ (۲۰۰۸)[۲۲]۳۶٬۰۰۰ (۲۰۱۰)[۲۳]۶۰٬۰۰۰ (۲۰۱۴)[۲۴]۶۰٬۰۰۰[۲۵] (برآورد سال ۲۰۱۷ شامل ۹۰٬۰۰۰ شبهنظامی محلی و ۵۰٬۰۰۰ نیروی پشتیبانی)۷۵٬۰۰۰ (۲۰۲۱)[۲۶][۲۷][۲۸]متحدینزیرمجموعههاشبکه حقانی (از ۱۹۹۵)جماعت دعوت به قرآن و سنت (از ۲۰۱۰)طالبان تاجیکستان (از ۲۰۲۱)کشورهای حامی چین(مورد ادعای آمریکا، چین این ادعا را رد میکند)[۲۹] ایران(ادعاشده، ایران این ادعا را رد میکند)[۳۰][۳۱][۳۲][۳۳] پاکستان[۳۴][۳۵][۱۲][۳۶][۳۷] قطر(مورد ادعای عربستان، قطر این ادعا را رد میکند)[۳۸][۳۹] روسیه(ادعاشده، روسیه این ادعا را رد میکند)[۴۰][۴۱][۴۲] عربستان سعودی(ادعاشده، عربستان این ادعا را رد میکند)[۴۳][۳۹] ترکمنستان(تا ۲۰۰۱)[۴۴] امارات متحدهٔ عربی(تا ۲۰۰۱)[۴۵] ایالات متحده آمریکا(پشتیبانی از طالبان در منازعه داعش-طالبان)[۴۶][۴۷][۴۸][۴۹]حامیان غیردولتیالقاعده[۵۰] (در حال حاضر از سوی طالبان تکذیب شدهاست)لشکر طیبه[۵۱]جیش محمد[۵۱]طالبان پاکستان[۵۲][۵۳] (توسط طالبان رد شد)[۵۴]حزب اسلامی گلبدین حکمتیار[۵۵] (رد شده از ۲۰۱۶–۲۰۲۱,[۵۶] از ۲۰۲۱)[۵۷]حزب حرکت اسلامی ازبکستان (سابقا همراه طالبان در جناح ضد-داعش)[۵۸][۵۹]معارضینمخالفان دولتی و بیندولتی دولت اسلامی افغانستان (۱۹۹۴–۲۰۰۲) دولت انتقالی افغانستان (۲۰۰۲–۲۰۰۴) جمهوری اسلامی افغانستان (۲۰۰۴–۲۰۲۱)[۶۰] ناتو (۲۰۰۱–۲۰۲۱)[۶۱]مخالفان غیردولتیجبهه مقاومت ملی افغانستاندولت اسلامی عراق و شام – ولایت خراسان[۶۲][۶۳][۶۴]جبههَ آزادی افغانستانحزب حرکت اسلامی ازبکستان (متحد با شاخه خراسان داعش)[۶۵]شورای عالی امارت اسلامی افغانستان (۲۰۱۵–۲۰۲۱)[۶۶]فدا محاذنبردها و جنگهاجنگ داخلی افغانستان (۱۹۹۶–۱۹۹۲)جنگ داخلی تاجیکستان (۱۹۹۲–۱۹۹۷)[۶۷]جنگ داخلی افغانستان (۲۰۰۱–۱۹۹۶)جنگ در افغانستان (۲۰۲۱–۲۰۰۱)شورش طالبانهجوم طالبان (۱۴۰۰)منازعه داعش-طالبان در افغانستاندر نظر گرفتهشدهبعنوان گروه تروریستی توسط کانادا[۶۸] قزاقستان[۶۹] قرقیزستان[۷۰] روسیه[۷۱] تاجیکستان[۷۲] ترکیه[۷۳] امارات متحده عربی[۷۴][۷۵]وبسایتalemarahenglish.afبخشی از مجموعه مقالات دربارهٔجهادگراییجهادمجاهدعملیات استشهادی ShahidShahidkaInghimasiMartyrdom videoBeheading videoتروریسم اسلامیحمله انتحاریJihadist flagبنیادگرایی اسلامیاسلامگراییQutbismسلفی و وهابیت International propagationجهادگرایی سلفیسازمانهای جهادی برجستهطالبان جنبش طالبان پاکستانالقاعدهجهاد اسلامی فلسطینJama'at al-Tawhid wal-Jihadالشباب (گروه نظامی)انصار الاسلاماحرار الشامدولت اسلامی عراقداعشبوکو حرامجبهه النصرههیئت تحریر شامجهاد در آفریقاشورش بوکو حرامInsurgency in Cabo DelgadoInsurgency in the Maghreb and Sahelجهاد در آسیاAl-Qaeda insurgency in Yemenجنبش اسلامی ترکستان شرقیکشمکش در جامو و کشمیرInsurgency in Khyber PakhtunkhwaMoro insurgency in the Philippinesشورش در صحرای سیناSouth Thailand insurgencyشورش طالبان عربهای افغانستانجهاد در غربتروریسم اسلامی در اروپا Islamic terrorism in the BalkansIslamism in the United KingdomJihadist extremism in the United StatesForeign fighters in Bosnia مجاهدین بوسنیاییForeign fighters in Syria and IraqHomegrown terrorismJihadi tourismدرگاه اسلامنبو
طالبان[۷۶][۷۷] (طلبهها به معنای دانشآموختگان)[۷۸][۷۹][۸۰] که خود را امارت اسلامی افغانستان مینامند،[۸۱] یک جنبش و یک سازمان مذهبی-نظامی اسلامگرای دیوبندی متشکل از روحانیان اسلامگرای سنی در افغانستان است. کشورها و سازمانهای متعددی آن را یک گروه تروریستی قلمداد کردهاند.[۸۲][۸۳] در سال ۲۰۲۱ برآورد شده است که طالبان ، ۷۵٬۰۰۰ جنگجو داشته باشد.[۸۴] اعضای طالبان ادعا میکنند که هدفشان اعاده صلح و امنیت افغانستان، خروج سربازان خارجی و اعمال قرائتشان از شریعت است.[۸۵][۸۶][۸۷] طالبان در سطح بینالملل به دلیل کشتار مردم غیرنظامی افغان، تروریسم، تفسیر و اجرای شدید و خشن آنها از احکام اسلام که منجر به برخورد وحشیانه با بسیاری از افغانها شده، محکوم شدهاند.[۸۸][۸۹] از لحاظ ایدئولوژیک، تفکر طالبانی بر روی بنیادگرایی اسلامی مبتنی بر دیوبندی،[۹۰] و قواعد و رسوم قوم پشتون همچون پشتونوالی است.[۲][۳][۷۹][۸۰]
طالبان پس از تصرف افغانستان، از سال ۱۹۹۶ تا ۲۰۰۱م با نام امارت اسلامی افغانستان تقریباً بر سه چهارم این کشور حکومت کرد. در این سالها، تنها کشورهای پاکستان، امارات متحده عربی و عربستان سعودی طالبان را به رسمیت شناختند.[۶۸] طالبان پس از حمله آمریکا به افغانستان که موجب برکناری آنان از قدرت شد، از سال ۲۰۰۶ بار دیگر با بازآرایی خود به صورت جنبشی شورشی علیه دولت مورد حمایت آمریکای حامد کرزی و نیروهای بینالمللی کمک به امنیت (آیساف) به رهبری ناتو جنگیدند. در پی سقوط کابل در ۱۵ اوت ۲۰۲۱، طالبان دوباره قدرت را در افغانستان در دست گرفتند.
رهبر کنونی طالبان پس از کشته شدن ملا اختر منصور، از سال ۲۰۱۶ ملا هبتالله است.[۹۱][۹۲][۹۳] در ۱۰ اسفند ۱۳۹۸ (۲۹ فوریه ۲۰۲۰) طالبان و ایالات متحده آمریکا در قطر، توافقنامه دوحه را امضا کردند.[۹۴]
طالبان و متحدانشان در طول سالهای ۱۹۹۶ تا ۲۰۰۱، مرتکب کشتار جمعی، غیرنظامیان افغان شدند، از تأمین غذا برای ۱۶۰٬۰۰۰ غیرنظامی گرسنه توسط سازمان ملل جلوگیری کردند و با سیاست زمین سوخته، مناطق وسیعی از زمین حاصلخیز را سوزاندند و دهها هزار خانه را ویران کردند. آنها در طول حکومت خود سرگرمیها و فعالیتهایی مانند پرواز بادبادک و نگهداری پرندگان به عنوان حیوانات خانگی را ممنوع کردند[۹۵] و اقلیتهای مذهبی و قومی را مورد تبعیض قرار دادند. طبق اعلام سازمان ملل متحد، طالبان و متحدان آنها مسئول ۷۶٪ از تلفات غیرنظامیان افغان در سال ۲۰۱۰، ۸۰٪ در ۲۰۱۱ و ۸۰٪ در سال ۲۰۱۲ بودند. طالبان همچنین دست به نسلکشی فرهنگی زده و بناهای تاریخی بسیاری از جمله بوداهای معروف ۱۵۰۰ ساله بامیان را تخریب کردهاست.[۹۶][۹۷]تاریخچه
مقالهٔ اصلی: پیشینه طالبانمداخله شوروی (۱۹۷۸–۱۹۹۲)
پس از مداخله اتحاد جماهیر شوروی و اشغال افغانستان در سال ۱۹۷۹، مجاهدین افغان درگیر جنگ با نیروهای شوروی شدند.
محمد ضیاءالحق، رئیسجمهور پاکستان، ترس داشت که شوروی قصد دارد به بلوچستان پاکستان نیز حمله کند، بنابراین مختار عبدالرحمان را به عربستان سعودی فرستاد تا حمایت آنها را از مقاومت افغانستان در برابر نیروهای شوروی بدست آورد. چندی بعد، سازمان سیا و دستگاه اطلاعاتی عمومی عربستان سعودی (GIP) بودجه و تجهیزات را از طریق سازمان اطلاعات نظامی پاکستان (ISI) به مجاهدین افغانستان منتقل کردند.[۹۸]
حدود ۹۰٬۰۰۰ افغان، از جمله ملا عمر، در طول دهه ۱۹۸۰ تحت آموزش ISI پاکستان قرار گرفتند.[۹۸] پروفسور بریتانیایی کارول هیلنبراند به این نتیجه رسید که طالبان گروهی از آن مجاهدین تحت حمایت ایالات متحده، عربستان و پاکستان هستند، او در این زمینه گفته: «غرب به مجاهدین در مبارزه با تصرف افغانستان توسط شوروی کمک کرد.» تقریباً اکثر رهبران اصلی طالبان قبلاً در جنگ شوروی و افغانستان برای جناحهای حزب اسلامی خالص یا حرکت انقلاب اسلامی افغانستان جنگیدند.[۹۹]۱۹۹۴ تا ۱۹۹۶: پیدایش و شروع فعالیت
در ۱۰ اکتبر سال ۱۹۹۴ میلادی در اوج جنگهای داخلی افغانستان گروهی وارد ولسوالی سپینبولدک، ولایت قندهار در جنوب افغانستان شدند و نام خود را «تحریک اسلامی طلبای کرام» نهادند. آنها با تبلیغ شعارهای دینی اسلام مانند جهاد با شرک و کفر و اینکه هر کس کشته شود به بهشت خواهد رفت، پیروان زیادی از افغانستان و پاکستان پیدا کردند.
در بدو امر مردم افغانستان به این گروه خوشبین بوده و گمان میکردند، آنها میتوانند به جنگهای داخلی افغانستان پایان دهند.[۱۰۰]۱۹۹۶ تا ۲۰۰۱: حکومت بر افغانستان
پیشروی سریع
طالبان به سرعت مناطقی را در جنوب افغانستان که زیر تسلّط دولت مجاهدین به رهبری برهانالدین ربانی بود، اشغال کردند. آنها یک ماه و دو روز پس از اعلام موجودیت، ولایت قندهار چهارمین ولایت مهم افغانستان را تصرف کردند. طالبان به پیشرویهای خود ادامه داد و تعدادی از ولایات را بدون جنگ یکی پس از دیگری اشغال کردند که به ترتیب عبارتند از ولایتهایی همچون میدان وردک، لوگر، خوست، هرات، ننگرهار و کابل که با اندک درگیریای تا تاریخ ۲۶ سپتامبر ۱۹۹۶ به تصرف خود درآوردند.
ورود به کابل
طالبان ۲۶ سپتامبر ۱۹۹۶ کابل پایتخت افغانستان را تصرف کردند. آنان به محض ورود؛ محمد نجیبالله، رئیسجمهوری پیشین افغانستان و برادرش شاهپور احمدزی را کشتند و جنازههایشان را در چهارراه آریانا در نزدیکی ارگ ریاستجمهوری افغانستان آویزان و به نمایش گذاشتند. سپس به تدریج سه چهارم خاک افغانستان را متصرف شدند.
امارت اسلامی
طالبان سپس نام حکومت خود را امارت اسلامی افغانستان گذاشتند و تشکیلات خود را از طریق رادیو افغانستان اعلام کردند. کشورهای پاکستان، امارات متحده عربی و عربستان سعودی تنها سه کشوری بودند که طالبان را به رسمیت شناختند.[۶۸]
شیوه حکومت
مامور پلیس مذهبی طالبان در حال زدن زنان در ملأ عام، ۲۶ اوت ۲۰۰۱
طالبان با دیدگاهی بسته و با بازگشت به نگرشهای مذهبی و زیر فشار قرار دادن مردم، موجب نارضایتی قشر زیادی از مردم افغانستان شدند. آنها حکومت را از جمهوری اسلامی به امارت اسلامی تغییر داده و رهبر خود، ملا عمر، را به عنوان امیرالمؤمنین معرفی کردند. طالبان قطعنامههای پیاپی شورای امنیت را نادیده گرفتند و تعدادی از خارجیان را از کشور اخراج کردند.
حکومت طالبان با رادیو، تلویزیون، موسیقی، نقاشی، مجسمهسازی و آثار هنری مخالف بودند و تندیسهای بودا در بامیان را که از جمله غنائم فرهنگی و باستانی افغانستان بود را منهدم ساختند. در آن زمان کریکت تنها ورزش مجاز در افغانستان بهشمار میرفت.[۱۰۱] آنان به زنان اجازه نمیدادند تا بدون مرد محرم یا بدون حجاب از خانههایشان بیرون بروند. مجازات لواطکاران و زناکاران، مرگ و سنگسار بود و دست کسانی که دزدی میکردند، قطع میشد. مردم را برای ادای نماز، به زور از مغازههایشان به مساجد میفرستادند. ریش مردان در نظام طالبانی باید بلند میبود و موهای سرشان را میبایست کوتاه میکردند. هر چند طالبان پخش هرگونه اخبار دال بر اختلاف داخلی این گروه را پنهان نگاه میداشتند، اما گهگاه خبرهایی از اختلافات داخلی به بیرون درز میکرد. طالبان قشری و قبیله ای برخورد میکند. آنها حتی با اخوانیها و جماعتیها و مودودیها سر سازش ندارند.[۱۰۲]حمله آمریکا، سرنگونی و شورش دوباره
رابطه با اسامه بنلادن و القاعده
اسامه بن لادن سرمایهدار اهل عربستان سعودی به بهانه کمک به طالبان یک سال بعد از استقرار نظام طالبان با هواپیمای شخصی خود وارد جلالآباد شد و مورد استقبال مقامات طالبان قرار گرفت. در پی حملات تروریستی همچون انفجار یواساس کول و حملات ۱۱ سپتامبر، ایالات متحده القاعده را به سرکردگی بن لادن مسئول این حملات عنوان نموده و از گروه طالبان خواست تا وی را در اولین فرصت به آمریکا تحویل دهد، اما طالبان به هیچ وجه حاضر به تحویل اسامه بن لادن به آمریکا نشدند.
حمله آمریکا و شکست طالبان
مقالهٔ اصلی: جنگ در افغانستان (۲۰۰۱–اکنون)
با وقوع حملات ۱۱ سپتامبر و عدم تسلیم بن لادن به آمریکا از سوی طالبان، حمله به افغانستان در دستور کار آمریکا قرار گرفت. ایالات متحده آمریکا در تاریخ ۷ اکتبر ۲۰۰۱ به افغانستان حمله کرد. با همکاری اعضای جبهه مخالف طالبان (مجاهدین سابق علیه شوروی)، گروه طالبان شکست خورد و حامد کرزی رئیسجمهور دولت موقت افغانستان گردید.
بنابر اعلام سایت ویکیلیکس، در پی این حمله دولت ایتالیا برای حفاظت از نظامیان خود در برابر حملات تروریستی، به شبه نظامیان افغانستان پول پرداختهاست. این پول چندین سال برای در امان ماندن نظامیان ایتالیایی از حملات طالبان، به شبه نظامیان افغانستان پرداخت شدهاست. بر این اساس، دولت آمریکا در زمان جرج بوش و از طریق رونالد اسپوگلی، سفیر خود در رم، بارها نگرانی خود را از این مسئله ابراز کردهاست. هفتهنامهٔ اسپرسو در آخرین شمارهٔ خود به وجود مدارک محرمانهای اشاره کرده که نشانگر پرداخت پول توسط دولت ایتالیا به طالبان است. اسپوگلی در نامهای که در اکتبر ۲۰۰۸ به واشینگتن ارسال کرده، دلیل همراهی ایتالیا با ناتو در جنگ افغانستان را اطمینان یافتن دولت این کشور از در امان بودن نظامیان خود از این طریق عنوان کردهاست. سفیر آمریکا در رم، دولتهای پیشین و کنونی ایتالیا را به دست داشتن در چنین اقدامی متهم کرده و در عین حال آوردهاست: «در گفتگویی که با سیلویو برلوسکونی در این مورد داشتم، او ابراز بیاطلاعی کرد.» طبق این گزارش، بدگمانی آمریکا به نظامیان ایتالیایی در افغانستان همچنان تا سال ۲۰۰۹ ادامه داشتهاست. اما در این سال در عملیاتی که علیه شبه نظامیان انجام شد، کشته و زخمی شدن نظامیان ایتالیایی همانند دیگر نظامیان ناتو تا حدودی به رفع این بدگمانی کمک کردهاست.[۱۰۳]
پیدایش دوباره
در سال ۲۰۰۶ بار دیگر طالبان اعلام موجودیت نموده و با حاکمیت افغانستان مخالفت ورزیدند و به بیشتر قسمتهای جنوب افغانستان به ویژه زابل، قندهار و هلمند نفوذ کرده و پس از ۲ سال آغاز به پیشروی به سمت پایتخت نمودند. طالبان پاکستان نیز در سال ۲۰۰۷ میلادی با هدف استقرار حکومت اسلامی و جاری کردن قوانین شرع در پاکستان، وارد مبارزه مسلحانه شدند. از طالبان پاکستان به عنوان شبکهای متشکل از تعدادی گروههای تندروی محلی نام برده میشود. در غیاب ارتش افغانستان این نیروها توانستند به مرور برای خود کارخانههای اسلحهسازی و مهماتسازی ایجاد کنند. ناتوانی در بازسازی کشور و فساد حکومتی در بین مقامات جدید افغانستان، در کنار میلیونها افغان بیکار بازگشته از ایران و پاکستان، موجب سرخوردگی افغانها گشت و گرایش به سمت این نیرو را دوباره افزایش داد.[۱۰۰] دولت افغانستان بار دیگر دولت پاکستان را به حمایت از طالبان متهم نمود.
توافق با آمریکا
روز شنبه ۱۰ حوت (اسفند) ۱۳۹۸ برابر با ۲۹ فوریه ۲۰۲۰ زلمی خلیلزاد نماینده ویژه آمریکا در امور افغانستان به نمایندگی از دولت ایالات متحده آمریکا با ملا برادر، معاون سیاسی طالبان توافق صلحی را امضاء کردند و رسانهها از آن با عنوان «توافق تاریخی» یاد میکنند.[۱۰۴] اشرف غنی رئیسجمهور افغانستان گفت که تمام مواد توافقنامه طالبان و آمریکا، مشروط است و این توافقنامه زمانی قابل تطبیق است که طالبان به تعهداتش عمل کند.[۱۰۵]
هجوم و بازگشتن به قدرت
مقالههای اصلی: هجوم طالبان (۱۴۰۰) و سقوط کابل (۱۴۰۰)
نقشه افغانستان نشان دهنده تهاجم طالبان به افغانستان.
در میانه سال ۲۰۲۱، طالبان در جریان خروج نیروهای آمریکایی از افغانستان، تهاجم گستردهای را صورت داد که کنترل بیش از نیمی از ۴۲۱ ولسوالیهای افغانستان را تا ۲۳ ژوئیه ۲۰۲۱، بدست آورد.[۱۰۶][۱۰۷]
در پی توافقنامه دوحه میان دولت ایالات متحده آمریکا با طالبان که منجر به خروج اغلب سربازان آمریکایی و ناتو از افغانستان در سال ۲۰۲۱ شد، طالبان حملات گستردهای را آغاز کرد.[۱۰۸] در مراحل نخستین، طالبان با پیشروی در مناطق روستایی، تعداد ولسوالیهای تحت کنترل خود را از ۷۳ به ۲۲۳ افزایش دادند.[۱۰۹] تا ۱۰ اوت طالبان بر ۶۵٪ از مساحت افغانستان چیره شد.[۱۱۰] از ششم تا پانزدهم ماه اوت، نیروهای طالبان بیست و نه مرکز ولایت از جمله قندوز و هرات را اشغال کردند. (تعداد کل مراکز ولایت در افغانستان ۳۴ است)[۱۱۱][۱۱۲] جامعه اطلاعاتی ایالات متحده آمریکا تخمین زد در صورت عدم حمایت از نیرویهای افغان، دولت افغانستان ظرف شش ماه آینده سقوط خواهد کرد.[۱۱۳][۱۱۴]
این حمله به خاطر دستاوردهای سرزمینی سریع طالبان،[۱۱۵][۱۱۶] و پیامدهای داخلی و بینالمللی آن شناخته شدهاست.[۱۱۷] در ۱۰ اوت، مقامات آمریکایی تخمین زدند که کابل، پایتخت افغانستان، ظرف ۳۰ تا ۹۰ روز به دست طالبان سقوط میکند.[۱۱۸] در ۱۵ اوت، آسوشیتدپرس گزارش داد که طالبان به کابل رسیدهاند و منتظر «انتقال» قدرت هستند.[۱۱۹]وزارت داخله افغانستان در بیانیهای اعلام کرد که اشرف غنی رئیسجمهور افغانستان تصمیم به تقسیم قدرت گرفته و دولت موقت با حضور طالبان تشکیل میشود.[۱۲۰] در همین حال، افراد طالبان میدان هوایی بگرام (فرودگاه) را محاصره و سپس نیروهای امنیتی آنرا به طالبان تسلیم کردند. این پایگاه هوایی حدود ۵۰۰۰ زندانی طالبان و داعش و القاعده را در خود جای داده بود.[۱۲۱]ایدئولوژی و اهدافنهفتنبخشی از سلسله مقالات درمورداسلامگراییگسترش
بنیانهاگسترش
ایدئولوژیهاگسترش
مفاهیمگسترش
تأثیراتگسترش
جنبشهاگسترش
متون کلیدیگسترش
سران حکومتگسترش
ایدئولوگهای کلیدیگسترش
انتقاد از اسلامگراییگسترش
موضوعات مرتبط درگاه اسلامنبو
طالبان، گروهی از روحانیان سنی هستند که عقاید خشک اسلامی با ریشههایی در مکتب حنفی دیوبندی،[۱۰۲] دارد. طالبان قشری و قبیلهای برخورد میکند. آنها حتی با اخوانیها و جماعتیها و مودودیها سر سازش ندارند.[۱۰۲] بیشتر افراد گروه طالبان پشتونهایی هستند که در مناطق شمال غربی پاکستان و دو سوی خط دیورند زندگی میکنند.[۱۲۲]احکام اسلامی دیوبندی
دارالعلوم دیوبندی در اوتار پرادش هند که دیوبندیه از آنجا نشات گرفت
رژیم طالبان احکام اسلام را در تطابق با فقه حنفی و فرمانهای دینی ملا عمر تفسیر میکنند.[۱۲۳] طالبان گوشت خوک و الکل، بسیاری از انواع فناوریهای مصرفی همچون موسیقی، [۱۲۴] تلویزیون، [۱۲۴] فیلمبرداری، [۱۲۴] و اینترنت، و همچنین بیشتر گونههای هنر از جمله نقاشی یا عکاسی، [۱۲۴] شرکت در ورزش، [۱۲۵] از جمله فوتبال و شطرنج;[۱۲۵] تفریح نظیر بادبادک بازی و نگهداشتن کبوتر یا دیگر حیوانات خانگی را نیز ممنوع کردند، و دیگر پرندگان بر اساس احکام طالبان ذبح شدند.[۱۲۵] سالنهای سینما بسته شدند و به عنوان مسجد تغییر کاربری دادند.[۱۲۵] جشن گرفتن روز سال نو و نوروز ممنوع بود.[۱۲۶] برداشتن عکس و به نمایش درآوردن تصاویر و پرترهها ممنوع شد، چرا که طالبان آن را نوعی از بتپرستی میدانستند.[۱۲۵] بدلیل خشونت طالبان علیه زنان، [۱۲۷] دختران از شرکت در مدارس و دانشگاهها منع شدند، [۱۲۷] از آنان درخواست شد پرده را رعایت کنند و در بیرون از منزل یکی از اقوام مذکر شان همراه شان باشد، آنان که این محدودیتها را نقض میکردند مجازات میشدند .[۱۲۷] مردان از تراشیدن ریش شان منع میشدند و ملزم بودند آن را مطابق میل طالبان بلند نگه دارند و بیرون از منزل عمامه بر سر بگذارند. .[۱۲۸][۱۲۹] نماز اجباری شده بود و آنان که به الزامات مذهبی پس از اذان احترام نمیگذاشتند دستگیر میشدند.[۱۲۸] قمار ممنوع بود، [۱۲۶] و دزدان با قطع دست یا پایشان مجازات میشدند.[۱۲۵] در سال ۲۰۰۰, ملا عمر رهبر طالبان رسماً تولید و قاچاق تریاک را در افغانستان ممنوع کرد. ;[۱۳۰][۱۳۱][۱۳۲] طالبان موفق شدند تا سال ۲۰۲۱ اکثریت تولید تریاک (۹۹٪) را محو کنند.[۱۳۱][۱۳۲][۱۳۳] در دوره حکومت طالبان استفادهکنندگان و قاچاقچیان مواد مخدر به شدت آزار میدیدند.[۱۳۰]دیدگاهها دربارهٔ بچهبازی
مقالهٔ اصلی: بچهبازی در افغانستان
رسم افغان بچهبازی , گونه ای از بردگی جنسی شاهدبازانه و میل جنسی به کودکان که بهطور سنتی در بسیاری از ولایات افغانستان مرسوم بوده، در دوره حکومت شش ساله رژیم طالبان ممنوع بود.[۱۳۴] تحت حکومت امارت اسلامی افغانستان، بچهبازی , گونه ای از سوءاستفاده جنسی از کودکان بین مرد مسن تر و پسران خردسال رقصان در این کشور با مجازات اعدام[۱۳۵][۱۳۶] در این کشور مواجه بود.
این رسم در دوره حکومت جمهوری اسلامی غیرقانونی باقی ماند ولی مقررات به ندرت علیه مرتکبین قدرتمند اعمال میشد و گزارش شده پولیس ملی افغانستان در جرایم مرتبط همدست بودهاست.[۱۳۷][۱۳۸][۱۳۹][۱۴۰] در دوران حکومت جمهوری اسلامی افغانستان، پس از آشکار شدن اتهاماتی مبنی بر بی اعتنایی تعمدی حکومت آمریکا نسبت به بچه بازی پس از حمله آمریکا به افغانستان مجادله ای شکل گرفت.[۱۴۱] ارتش آمریکا با ادعای این که سوءاستفاده تا حد زیادی مسئولیت «حکومت بومی افغانستان» بوده پاسخ داد.[۱۴۲] طالبان نقش آمریکا در سوءاستفاده از کودکان افغان را مورد انتقاد قرار دادهاست.جنایات و اقدامات نقض حقوق بشر
مقالهٔ اصلی: جنایات جنگی در افغانستان § طالبانکشتار مردم هزاره
براساس گزارشهای نهادهای بینالمللی حقوق بشری، طالبان از در دورهٔ حاکمیت خود تاکنون دست به کشتار هزاران تن از مردم هزاره زدهاند که از آن میتوان به عنوان یک نسلکشی یاد کرد.[۱۴۳] قتلعام هزارهها در شهر مزار شریف در ماه اوت سال ۱۹۹۸ که هزاران تن از هزارهها در طی چند روز کشته شدند یکی از نمونههای این قتلعامها بهشمار میآید. بر اساس گزارش دیدهبان حقوق بشر والی طالبان در آن هنگام، پس از تصرف شهر مزار شریف از هزارهها (به دلیل شیعه مذهب بودن) به عنوان کافر یاد کرده و قتل آنان و غارت اموال شان را جایز دانست.
قتلعام هزارهها در فاصله سالهای ۱۹۹۹ تا سال ۲۰۰۱ در ولایتهای سرپل و بامیان از نمونههای دیگر این کشتارهای جمعی است. دیدهبان حقوق بشر با انتشار گزارشی ویژه در سال ۲۰۰۱ به بخشهای مهمی از این قتلعامها به صورت مستند پرداختهاست.[۱۴۴]
مجسمه بودا در بامیان قبل و بعد از تخریب توسط طالبان در ۲۰۰۱حملات به مدارس
در ۱۲ مه سال ۲۰۰۹ میلادی در «مکتب قزاق» در شمال کابل پنج دختر افغان برای مدت کوتاهی به کما رفتند و نزدیک به ۱۰۰ دانش آموز دیگر پس از حمله گاز به مدرسه خود نیاز به درمان داشتند. قربانیان استفراغ و سرگیجه داشتند و برخی از هوش رفتند. هواداران طالبان که با تحصیل دختران مخالف هستند، مقصر شناخته شدند.[۱۴۵] در سال ۲۰۱۱ در «دبیرستان توتیا» در مجموع ۴۶ دانش آموز و ۹ معلم پس از آنچه محمد آصف ننگ، یکی از مقامات وزارت آموزش و پرورش آن را «مسمومیت آشکار» توسط «دشمنان آموزش زنان» توصیف کرد، در بیمارستان مداوا شدند.[۱۴۵]
در سال ۲۰۱۲ بین ماه مه تا ژوئن، چهار حمله با سم به یک مکتب دخترانه در ولایت تخار در شمال افغانستان رخ داد[۱۴۶] همچنین دست کم ۱۴۰ دانش آموز دختر و معلم زن افغان پس از نوشیدن آب مدرسه که توسط مخالفان تحصیل دختران مسموم شده بود، در یک شفاخانه محلی بستری شدند.[۱۴۷] در سال ۲۰۱۲ گزارش شدهاست که دولت افغانستان و سازمان ناتو از دختران نمونه خون گرفتهاند اما هیچ اثری از عوامل شیمایی وجود نداشتهاست. در همان سال این گمانهزنی هم مطرح شده که ممکن است این مسمومیتها نتیجه هراس جمعی ناشی از به قدرت رسیدن دوباره طالبان باشد.[۱۴۸]
در سال ۲۰۱۳، ۷۴ دانش آموز دختر پس از استشمام بوی گاز در مکتب شان، «بی بی مریم»، در مرکز ولایت تخار، تالقان، بیمار شدند.[۱۴۶]در سال ۲۰۱۵، در ولایت هرات و ولایت نیمروز، بیش از ۳۰۰ دانشآموز دختر، طی حوادثی سریالی با مسمومیت تنفسی راهی بیمارستان شدند. برخی این حملات را به طالبان و مخالفت آنها با تحصیل دختران نسبت دادهاند.[۱۴۹] مهاجمان اغلب تحصیلات دختران را هدف قرار میدادند. نامههای تهدیدآمیزی شبانه در خارج از مدارس، در مسیر مدرسه یا بیرون از خانه معلمان گذاشته میشد. این نامهها در مناطق جنوبی، جنوب شرقی، مرکزی و شمالی پخش میشد و به تمام جوامع هشدار میداد که دختران خود را به مدرسه نفرستند. برخی از نامهها هشدار میدادند که عدم رعایت این تقاضا منجر به تلافیجویی و حملات اسید و گاز میشود. همچنین از معلمان و کارمندان دولت تعطیلی مدارس به ویژه مدارس دخترانه را درخواست میکرد.[۱۵۰]تخریب مجسمههای ایستاده بودا در بامیان
دو مجسمه بودا در شهر بامیان در مرکز هزارهجات، بلندترین مجسمههای ایستاده بودا در جهان محسوب میشدند (هر کدام با ارتفاع ۵۶ متر). سازمان علمی فرهنگی یونسکو این دو مجسمه را در فهرست ارزشمندترین آثار تاریخی جهان قرار داده بود که تنها آثار جهانی ثبت شده به عنوان میراث بشری از افغانستان بودند. طالبان در ماه مارس سال ۲۰۰۱ این مجسمهها را در کنار کشتار و سرکوب مردم هزاره تخریب کردند.[۱۵۱]رهبری و سازمان
پلیس طالبان پشت یک وانت درحال گشتزنی در خیابانهای هراتاعضای کابینه امارت اسلامی
کابینه افغانستان ارگان اداری امارت افغانستان است که مسئولیت حکومتداری و تطبیق سیاستهای تعیین شده توسط رهبری را برعهده دارد. ریاست آن بر عهده رئیسالوزرا است و که به عنوان رئیس دولت فعالیت می کند.مقامنامدوره تصدیوضعیتمنبع(ها)امیرملا هبتالله آخندزاده۲۰۱۶– [۱۵۲]رئیسالوزرای افغانستانملا محمدحسن آخند۲۰۲۱-سرپرست[۱۵۳]معاون رئیسالوزراملا برادر۲۰۲۱–سرپرست[۱۵۳]معاون رئیسالوزراملا عبدالسلام حنفی۲۰۲۱–سرپرست[۱۵۳]وزیر دفاعملا یعقوب۲۰۲۱–سرپرست[۱۵۳]وزیر مالیهملا هدایتالله بدری۲۰۲۱–سرپرست[۱۵۳]وزارت تحصیلات عالیملا عبدالباقی حقانی۲۰۲۱–سرپرست[۱۵۴][۱۵۳]وزیر اطلاعات و فرهنگملا خیرالله خیرخواه۲۰۲۱–سرپرست[۱۵۳]وزیر معارفملا نورالله منیر۲۰۲۱–سرپرست[۱۵۳]وزیر امور خارجهامیر خان متقی۲۰۲۱–سرپرست[۱۵۳]وزیر امور داخلهسراجالدین حقانی۲۰۲۱–سرپرست[۱۵۵]وزیر ارشاد، حج و اوقافنورمحمد ثاقب۲۰۲۱–سرپرست[۱۵۳]وزیر عدلیهعبدالحکیم شرعی۲۰۲۱–سرپرست[۱۵۳]وزیر امور سرحدات، اقوام و قبایلنورالله نوری۲۰۲۱–سرپرست[۱۵۳]وزیر احیا و انکشاف دهاتمحمد یونس آخندزاده۲۰۲۱–سرپرست[۱۵۳]وزیر فوائد عامهعبدالمنان عمری۲۰۲۱–سرپرست[۱۵۳]وزیر معادن و پترولیوممحمد عیسی آخند۲۰۲۱–سرپرست[۱۵۳]وزیر انرژی و آبعبداللطیف منصور۲۰۲۱–سرپرست[۱۵۳]وزیر ترانسپورتحمیدالله آخندزاده۲۰۲۱–سرپرست[۱۵۶][۱۵۳]وزیر مخابرات و تکنالوژی معلوماتینجیبالله حقانی۲۰۲۱–سرپرست[۱۵۳]وزیر امور مهاجرین و عودتکنندگانخلیلالرحمن حقانی۲۰۲۱–سرپرست[۱۵۳]وزارت امر بالمعروف، نهی عن المنکر و سمع شکایاتشیخ محمد خالد۲۰۲۱–سرپرست[۱۵۳]
سایر اعضای ارشد طالبان
اعضای ارشد طالبان به تاریخ اوت ۲۰۲۱ عبارتند از:[۱۵۷]ملا هبتالله، فرمانده نیروهای طالبان از سال ۲۰۱۶،از علمای مذهبی ولایت قندهار و امیر کنونی امارت افغانستان.ملا برادر، از بنیانگذاران طالبان در کنار ملا عمر. اهل ولایت اروزگان، او پیش از آزادی به درخواست آمریکا در پاکستان زندانی بود.ملا یعقوب، پسر ملا عمر بنیانگذار این گروه و رهبر عملیاتهای نظامی طالبان.ملا سراجالدین حقانی، رهبر گروه خانوادگی شبکه حقانیدارای پیوندهایی با القاعده. بر داراییهای مالی و نظامی این گروه بین مرز افغانستان و پاکستان نظارت میکند.شیر محمد عباس ستانکزی، رئیس سابق دفتر سیاسی این گروه در دوحه. او که اهل ولایت لوگر است، دارای مدرک دانشگاهی فوق لیسانس است و به عنوان دانشجوی افسری در آکادمی نظامی هند آموزش دیدهاست.عبدالحکیم اسحاقزی، مذاکره کننده ارشد دفتر سیاسی این گروه در دوحه، که در سال ۲۰۲۰ جانشین ستانکزی شد. او رئیس شورای پرقدرت علمای مذهبی طالبان است.سهیل شاهین، سخنگوی دفتر سیاسی طالبان در دوحه. در پاکستان تحصیلات دانشگاهی انجام داده، و دبیر روزنامه انگلیسی زبان کابل تایمز در دهه ۱۹۹۰ و قائم مقام سفیر در پاکستان در آن دوره بوده.ذبیحالله مجاهد، سخنگوی طالبان از سال ۲۰۰۷. او برای نخستین بار پس از افتادن کابل به دست این گروه در سال ۲۰۲۱ خود را علنی ساخت.مرور کلی
حلقه رهبری طالبان را کسانی تشکیل میدادند که تعدادی از آنان هیچگاه دیده نشدند و با رسانه صحبت نکردند و تصویری از آنان مشاهده نشدهاست.
در مجموع رهبری طالبان در آنزمان را میتوان به سه قسمت تقسیم کرد:طلاب: کسانیکه رهبری اصلی را به عهده داشتند؛ به سرکردگی ملا عمرآنهایی که دیدی باز تر نسبت به قضایا داشتند؛ به رهبری ملا احسان اللهمیانهروها که شمارشان کمتر بود و نقش زیادی در قضایای بزرگ سیاسی نیز نداشتند، زیرا شاید در صورت میانهروی منافعشان به خطر میافتاد.روابط خارجیکشورها
پاکستان
گروههای مخالف طالبان همواره ادعا کردهاند که طالبان از سوی سازمان اطلاعات پاکستان یاری میشوند. این اتهام مداوم از سوی طالبان رد میگردد، درحالیکه کشور پاکستان بزرگترین دوست طالبان شناخته میشود.[۱۵۸] گروههای مجاهد افغان بر این باور بودند که پاکستان به خاطر توجه نکردن دولتهای افغان به خط دیورند، نمیخواهند امنیت و حاکمیت یک دولت مقتدر را در افغانستان ببینند.چالمرز جانسن در کتاب «برچیدن امپراتوری» در رابطه با همکاری پاکستان و آمریکا چنین مینویسد:
در پی توصیهٔ سازمان اطلاعات نظامی پاکستان به آمریکا، ویلیام یوسف کیسی تا آنجا پیش رفت که هزاران نسخه قرآن چاپ کرده و به مرزهای پاکستان با افغانستان منتقل کرد تا قرآنها به دست مجاهدان افغانستان و ازبکستان برسند.[۱۵۹] پرویز مشرف یک حکومت وفادار اسلامی در کابل به رهبری پشتونها ایجاد کرد. رابط آمریکا در پاکستان چنین افزوده بود: «امروز همهٔ احزاب پاکستان، خواه لیبرال یا مذهبی، همگی از طالبان حمایت میکنند؛ زیرا این مجاهدین جلوی ارتش هندوستان را در جامو و کشمیر و مرزهای شمالی پاکستان با افغانستان میگیرند. در طول دهه ۸۰ میلادی، آمریکا پیشرفتهترین سلاحها را در اختیار مجاهیدن پشتون قرار داد.»[۱۶۰]
ایران
مقالهٔ اصلی: روابط ایران و طالبان
مقالهٔ اصلی: قتل دیپلماتهای ایرانی در مزارشریف
در تاریخ ۱۷ مرداد ۱۳۷۷ (۸ اوت ۱۹۹۸) کشتاری در کنسولگری ایران در مزار شریف به دنبال اشغال شهر توسط نیروهای طالبان رخ داد. در ابتدا مرگ هشت دیپلمات گزارش شد. مدتی بعد مرگ دو دیپلمات و یک روزنامهنگار دیگر نیز تأیید شد. بر پایه گفتههای تنها بازماندهٔ این رویداد (اللهمدد شاهسون) «از روزهای پیش از ۱۷ مرداد، درگیریها در اطراف ساختمان کنسولگری شدت گرفته بود. ناگهان حدود ۱۰ نفر از آنها پشت ساختمان رسیدند. ما را به زیرزمینی بردند و به تیر بستند.»[۱۶۱]
نیروهای قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در جریان شورش ۲۰۰۱ هرات، به نیروهای نظامی آمریکایی در فتح هرات و خلع امارت اسلامی طالبان از قدرت در آن شهر، یاری رساندند. فرماندهی نیرویهای ایرانی بر عهده سرلشکر رحیم صفوی بود. مأمورانی از سیا در کنار نیروهای کنترل عملیات در تهران، بهطور مستقیم، عملیات را زیر نظر داشتند.[۱۶۲][۱۶۳][۱۶۴][۱۶۵]
روزنامههای آمریکایی وال استریت ژورنال و انگلیسی تلگراف در گزارشی (منتشره در ۱ اوت ۲۰۱۲) به نقل از منابع ناشناس افغانی و غربی مدعی شدند که یکی از اعضای رهبری طالبان در شورای کویته در اواخر ماه مه همان سال، اقدام به ایجاد و تأسیس دفتری در مرکز استان سیستان و بلوچستان و در شهر زاهدان کردهاست.[۱۶۶]روزنامه وال استریت ژورنال در ادامه گزارش خود مدعی شده، در شنودهای مکالمات تلفنی اطلاعاتی بدست آمده که نشان میدهد، اعضای سپاه قدس ایران در اوایل ماه ژانویه ۲۰۱۲ در مورد ارسال و تجهیز نیروهای طالبان در افغانستان با موشکهای زمین به هوا گفتگو انجام دادهاند.[۱۶۶]
روزنامه روسی نیزاویسمایا گازتا نیز در گزارش خود (منتشره در ۲ اوت ۲۰۱۲) به نقل از منابع افغانی و غربی ادعاهایی مشابه موارد بالا را منتشر کرده و در بخش دیگر اعلام داشته: «ایران و طالبان خود را آماده میکنند که در صورت حمله اسرائیل یا آمریکا به تاسیسات اتمی ایران، به عملیات انتقامی مشترک دست بزنند. علاوه بر این، ایرانیها روی عقبنشینی نیروهای آمریکا از افغانستان در سال ۲۰۱۴ میلادی حساب کردهاند.»[۱۶۷]این در حالی است که منابع و مقامات ایرانی موارد مطرح شده از این قبیل را به شدت رد نموده و اینگونه اخبار را دروغ اعلام کردند.[۱۶۸]
طالبان از زمان افول خود در افغانستان در پی گسترش روابط بینالمللی خود بوده و در این بین ایران نیز یکی از گزینههای آنها بودهاست. در پی این هدف یک هیئت از این گروه در اردیبهشت سال ۹۴ وارد ایران شد و با افرادی از مقامات سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و نیروهای امنیتی دیدار کرد. حسن روحانی رئیسجمهور وقت ایران و همچنین وزارت امور خارجه این کشور بیان داشتند که از این رخداد بیاطلاع هستند، زیرا این اقدامات با دولت در میان گذاشته نمیشود و طرف آن هیئت تنها مقامات امنیتی کشور بودند. پیش از این نیز دو هیئت دیگر از طالبان به جمهوری اسلامی سفر کردند تا با مقامات امنیتی دیدار کرده و در نشست بیداری اسلامی شرکت کنند.[۱۶۹][۱۷۰][۱۷۱][۱۷۲]
رئیس امنیت ملی هرات با صدور اعلامیهای اعلام کرد که مولوی شفیع مشهور به «حافظ عمری» مسئول نظامی و عضو رهبری طالبان در حالیکه از خودروی سپاه پاسداران پیاده میشدند در استان هرات دستگیر شد.[۱۷۳] اغلب حملات تروریستی و ترورهای هدفمند و همچنین حمله به تأسیسات عمومی در استان هرات با فرماندهی او انجام شدهاست.[۱۷۴]
عربستان سعودی
عربستان سعودی به حمایت از طالبان متهم شدهاست.[۱۷۵] در نامه ای به کارکنان دیپلماتیک آمریکا در سال ۲۰۰۹ (که در جریان افشای اسناد دیپلماتیک آمریکا یک سال بعد افشا شد),وزیر امور خارجه آمریکا هیلاری کلینتون به دیپلماتهای آمریکایی اصرار کرد بر تلاش خود برای سد کردن ارسال پول از کشورهای عربی خلیج فارس به تروریستها در پاکستان و افغانستان بیفزایند، و نوشت «اهداکنندگان کمک مالی در عربستان سعودی شایان توجهترین منبع بودجه گروههای تروریستی سنی در سطح جهان اند» و این که «از آنجا که عربستان سعودی همچنان از پایگاههای حساس حمایت مالی از القاعده، طالبان، لشکر طیبه و دیگر گروههای تروریستی است، اقدامات بیشتری باید صورت گیرد.»[۱۷۶]
آمریکا
مایک پومپئو وزیر امور خارجه آمریکا در دیدار با هیئت طالبان، دوحه، قطر، در ۱۲ سپتامبر ۲۰۲۰
آمریکا هرگز رسماً دولت طالبان در افغانستان را به رسمیت نشناخت. احمد رشید اظهار داشته که آمریکا بین ۱۹۹۴ و ۱۹۹۶ بهطور غیرمستقیم از طریق همپیمانش پاکستان از طالبان حمایت میکرد، چرا که طالبان را ضد ایرانی، ضدشیعه و احتمالاً حامی غرب میدانست. واشینگتن همچنین امیدوار بود طالبان از توسعه برنامهریزی شده توسط شرکت نفتی آمریکایی یونوکال حمایت کند. برای مثال، وقتی طالبان در سال ۱۹۹۵ هرات را تصرف کرد، و هزاران دختر را از مدرسهها اخراج کرد، آمریکا نظری ابراز نکرد. در اواخر ۱۹۹۷، مادلین آلبرایت وزیر امور خارجه آمریکا شروع کرد آمریکا را از طالبان فاصله دهد، و شرکت نفتی یونوکال از مذاکرات احداث خط لوله از آسیای مرکزی کناره گرفت.[۱۷۷][۱۷۸][۱۷۹][۱۸۰]
سوزاندن یک خانه امن طالبان به دست سربازان آمریکا.
دولت ترامپ در ۲۹ فوریه ۲۰۲۰ یک پیمان صلح مشروط با طالبان امضا کرد،[۱۸۱][۱۸۲] که خواستار خروج سربازان آمریکایی از افغانستان در عرض ۱۴ ماه در صورت پایبندی طالبان به مفاد توافق میشد.[۱۸۳][۱۸۴]گروههای پیکارجو
القاعده
در سال ۱۹۹۶، بن لادن از سودان به افغانستان نقل مکان کرد. او بدون دعوت ملا عمر آمد و گاه او را با اعلان جنگهایش و فتواهایش علیه شهروندان کشورهای ثالث میآزرد، اما با گذر زمان روابط بین این دو گروه بهبود پیدا کرد، تا جایی که ملا عمر درخواست دوست گروه خود، عربستان سعودی، را رد کرد و با خلف وعده قبلی خود مبنی بر تحویل بن لادن به سعودیها به شاهزاده ترکی از وزرای سعودی بیاحترامی کرد.[۱۸۵][۱۸۶]
حمید میر روزنامهنگار پاکستانی در مصاحبه با اسامه بن لادن رهبر القاعده در افغانستان، در حدود ۱۹۹۷ و ۱۹۹۸.
بن لادن توانست بین طالبان و القاعده ائتلافی تشکیل دهد. القاعده گردان ۰۵۵ که از اجزای سپاه طالبان بود را بین ۱۹۹۷ و ۲۰۰۱ آموزش داد. صدها جنگجوی عرب و افغان گسیل شده توسط بن لادن طالبان را در کشتار ۱۹۹۸ مزارشریف یاری کردند.[۱۸۷] از سال ۱۹۹۶ تا ۲۰۰۱ سازمان اسامه بن لادن و ایمن الظواهری تبدیل به دولتی مجازی درون دولت طالبان شده بود. روزنامه بریتانیایی دتلگرف در سپتامبر ۲۰۰۱ نوشت که ۲۵۰۰ عرب تحت فرماندهی بن لادن برای طالبان جنگیدند.[۱۸۸]
وضعیت نظامی در ۳ اوت ۲۰۲۱
در کنترل حکومت مرکزی افغانستان، مأموریت حمایت قاطع، و ناتو
در کنترل طالبان، القاعده، و همپیمانان
به گفته بن لادن، در نواری که به الجزیره فرستاده، طالبان در حملات ۱۱ سپتامبر درگیر نبودند: «من مسئولم… مردم و حکومت افغانستان هیچ چیز در خصوص این وقایع نمیدانستند.».[۱۸۹]
در ژوئیه ۲۰۱۲، یک فرمانده گمنام عالیرتبه اظهار داشت که «افراد ما القاعده را طاعونی میدانند که از آسمانها بر ما نازل شد. برخی حتی به این نتیجه رسیدهاند که القاعده در واقع جاسوسهای آمریکا هستند. در اصل، طالبان خام و بی اطلاع از سیاست بودند و از القاعده در خانههایشان استقبال کردند. ولی القاعده از مهمان نوازی ما سوء استفاده کرد.» او تا آنجا رفت که ادعا کند ۷۰٪ از طالبان از دست القاعده عصبانی اند، که بیانگر رابطه شکراب بین این دو گروه است.[۱۹۰][۱۹۱]
دولت اسلامی عراق و شام
همچنین ببینید: منازعه طالبان-داعش در افغانستان
طالبان رابطه ای منفی با دولت اسلامی عراق و شام – ولایت خراسان داشتهاست. داعش از جداشدگان از طالبان افغان به خصوص آنها که نسبت به رهبران یا فقدان پیروزی در میدان نبرد ناخرسند بودند بهطور فعال شروع به عضوگیری کرد. این باعث شد اختر محمد منصور رهبر عالی طالبان نامه ای خطاب به ابوبکر البغدادی بنویسد، و بخواهد عضوگیری در افغانستان متوقف شود و استدلال کند که جنگ در افغانستان باید تحت رهبری طالبان باشد.[۱۹۲] در هر صورت بین این دو گروه در ولایت ننگرهار جنگ درگرفت و داعش تا ژوئن ۲۰۱۵ توانست برای اولین بار در افغانستان زمین به چنگ آورد.[۱۹۳] در سپتامبر ۲۰۱۵، داعش پس از ماهها نبرد طالبان را از ولسوالیهای معینی در ننگرهار به بیرون راند.[۱۹۴]
در آوریل ۲۰۱۶، طالبان گزارش کرد که شماری از رهبران ارشد و میانی ولایت خراسان در ننگرهار از داعش جدا شده و با اختر منصور رهبر طالبان بیعت کردهاند. جداشدگان شامل اعضایی از شورای مرکزی این گروه، شورای قضایی و شورای زندانیان و نیز فرماندهان میدانی و جنگجویان آن بودند.[۱۹۵]اقتصاد
بازارهای پولی کابل در چند هفته ابتدایی پس از اشغال این شهر توسط طالبان در ۱۹۹۶ واکنش مثبت نشان دادند. اما ارزش افغانی کوتاه مدتی بعد افت کرد. طالبان مالیاتی ۵۰٪ای بر هر شرکت فعال در کشور اعمال کردند، کسانی که در پرداخت آن ناکام میماندند، مورد حمله قرار میگرفتند. آنان مالیاتی ۶٪ بر هر گونه واردات به کشور اعمال کردند و تا ۱۹۹۸ کنترل فرودگاهها و گذرگاههای مرزی اصلی کشور را در دست گرفتند که به آنها امکان میداد بر همه تجارت انحصار اعمال کنند. تا سال ۲۰۰۱، درآمد سرانه جمعیت ۲۵ میلیونی زیر ۲۰۰$ بود، و کشور در شرف فروپاشی کامل اقتصادی قرار داشت. تا سال ۲۰۰۷ اقتصاد شروع به بازیابی کرده بود و ذخیره خارجی تخمینی ۳ میلیارد دلار بود و رشد اقتصادی ۱۳٪ افزایش یافته بود.[۱۹۶][۱۹۷][۱۹۸][۱۹۹][۲۰۰][۲۰۱]
تریاک در خانه امن طالبان در ولایت هلمند
بر اساس پیمان ترانزیت بین افغانستان و پاکستان یک شبکه عظیم قاچاق توسعه یافت. تخمین زده میشود گردش مالی آن ۲٫۵ میلیارد دلار بوده باشد و طالبان بین ۱۰۰ و ۱۳۰ میلیارد دلار در سال جذب کرده باشد. این عملیات در کنار تجارت هلال طلایی مخارج مالی جنگ در افغانستان را تأمین میکرد و اثرات جنبی آن نابودی صنایع نوپا در پاکستان بود. احمد رشید توضیح داده که پیمان تجاری ترانزیتی با افغانستان بزرگترین منبع درآمد برای طالبان بودهاست.[۲۰۲][۲۰۳][۲۰۴]
بین سالهای ۱۹۹۶ و ۱۹۹۹، ملا عمر نظرات خود دربارهٔ تجارت مواد مخدر را برعکس کرد، ظاهراً به این دلیل که تنها به کافران آسیب میرساند. طالبان ۹۶٪ از مزارع خشخاش افغانستان را کنترل میکرد و تریاک را به یکی از بزرگترین منشاهای مالیات خود تبدیل کرد. بنا بر رشید، پول مواد مخدر، سلاحها، مهمات و سوخت جنگ را تأمین مالی میکرد. در نیویورک تایمز, وزیر مالیه جبهه متحد اعلام کرد طالبان بودجه سالانه ندارد ولی به نظر میرسد سالی ۳۰۰ میلیون دلار خرج میکنند که تقریباً همه اش خرج جنگ میشود. او افزود که طالبان به طرز فزاینده ای به سه منبع مالی وابسته شدهاند: «شقایق، پاکستانیها و بن لادن.»[۲۰۴]
از لحاظ اقتصادی به نظر میرسد چاره دیگری وجود نداشته، با ادامه داشتن جنگ با ائتلاف شمال درآمد ناشی از تولید تریاک تنها عامل جلوگیری از گرسنگی در کشور بود. تا سال ۲۰۰۰، افغانستان در حدود ۷۵٪ از تولید جهانی را در اختیار داشت و در سال ۲۰۰۰ تخمین زده شده ۳۲۷۶ تن تریاک از خشخاش کشت شده در ۸۲٬۱۷۱ هکتار مزرعه تولید کرد. در این زمان عمر فرمانی در خصوص منع کشت تریاک صادر کرد و تولید به میزان تخمینی ۷۴ تن از ۱٬۶۸۵ هکتار مزرعه کاهش یافت. بسیاری از ناظران میگویند این ممنوعیت که در تلاش برای به رسمیت شناخته شدن از سوی آمریکا انجام شد تنها برای افزودن بر قیمت تریاک و افزایش سود از فروش مخزنهای بزرگ موجود انجام شد. تولید ۱۹۹۹ بیسابقه بود و سال ۲۰۰۰ شاهد تولیدی کمتر ولی همچنان زیاد بود. قاچاق موجودی جمع شده توسط طالبان در سالهای ۲۰۰۰ و ۲۰۰۱ ادامه داشت. در سال ۲۰۰۲، سازمان ملل به وجود انبارهای قابل توجه پر از تریاک در سالهای قبل یاد کرد. گفته شده طالبان در سپتامبر ۲۰۰۱ درست قبل از حملات ۱۱ سپتامبر به کشاورزان افغان دوباره اجازه داد خشخاش بکارند.[۲۰۴][۲۰۵][۲۰۶][۲۰۷]درگیری و مقابله با داعش
با نفوذ داعش خراسان در افغانستان، از آن جا که طالبان با برخی عقاید و اقدامات داعش از جمله جهاد نکاح مخالف بودند، به مقابله با آنها پرداختند. درگیریهای زیادی بین آنها در افغانستان صورت گرفتهاست که از جمله آنها میتوان به درگیریهایی در ولایتهای ننگرهار،[۲۰۸] فراه،[۲۰۹] جوزجان[۲۱۰] و غور[۲۱۱] اشاره کرد.الگوگیری از جمهوری اسلامی ایران
برخی از ناظران پس از سیطره مجدد طالبان و استقرار دولت امارات اسلامی پیشنهاد کردهاند که جمهوری اسلامی ایران میتواند به عنوان یک الگوی مشروطه برای دولت جدید طالبان عمل کند و یک سیستم حکومتی به ظاهر جمهوری را با «دموکراسی محدود و پلورالیسم» معرفی کند که توسط «حاکمیت دینی» هدایت میشود.[۲۱۲][۲۱۳] هارون رحیمی، با این حال، خاطرنشان کرد که شرایط محلی در ایران اساساً با شرایط موجود در افغانستان متفاوت است و جنبههای دموکراتیک حکومت ایران توسط «گروهی از علمای دینی تأثیرگذار که همیشه خود را به عنوان نیروهای دموکراتیک معرفی کردهاند» محافظت میکند. اما این علمای به ظاهر دموکراتیک در امارات اسلامی افغانستان وجود ندارند.[۲۱۳]تعارض منافع با عربستان سعودی
پس از حملات ۱۱ سپتامبر، رژیم سعودی مواضع یکسانی با آمریکا علیه طالبان افغانستان اتخاذ کرد. طالبان در آن ایام از عربستان سعودی انتظار داشت به مثابه اینکه یک کشور اسلامی است در مقابله با آمریکا در کنار آنها بایستد.[۲۱۴] این جریانات موجب شد رهبران طالبان از همان زمان نگاه مثبتی به سعودی نداشته باشند و حتی نزدیکی دولت اشرف غنی به عربستان سعودی را مورد انتقاد قرار میدادند بهطوری که اعلام عید فطر که هر ساله به پیروی از عربستان سعودی دنبال میشد در اولین سال قدرتگیری مجدد طالبان، مستقل از عربستان اعلام گردید و برخی مقامات شناخته شده طالبان سخنانی علیه عربستان را مطرح کردند، مثلاً جنرال مبین که یک چهره تلویزیونی طالبان است در مصاحبهای با شبکه تلویزیونی آریانا گفتهاست: «ما ایمان به سعودی نیاوردیم، ما به شریعت، کتاب خدا و احادیث رسولالله باور داریم.»[۲۱۵]
جنایات و اقدامات نقض حقوق بشرتغییر وضعیت زیربخشهای جنایات و اقدامات نقض حقوق بشر
رهبری و سازمانتغییر وضعیت زیربخشهای رهبری و سازمان
روابط خارجیتغییر وضعیت زیربخشهای روابط خارجی
اقتصاد
درگیری و مقابله با داعش
الگوگیری از جمهوری اسلامی ایران
تعارض منافع با عربستان سعودی
جستارهای وابسته
پیوند به بیرون
منابع
پیوند به بیرونطالبان
۱۱۴ زبانمقالهبحثخواندننمایش مبدأنمایش تاریخچه
ابزارها
از ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد
برای گروه اسلامگرای پاکستانی جنبش طالبان پاکستان را ببینید.طالبان
پرچم طالبان که پس از استقرار این گروه در افغانستان تبدیل به پرچم رسمی این کشور شدهاست.مؤسسینملا عمر (مرگ بر اثر بیماری سل)[۱]ملا برادررهبرملا عمر (مرگ بر اثر بیماری سل) (۱۹۹۴–۲۰۱۳)ملا اختر منصور (ترور شد) (۲۰۱۵–۲۰۱۶)ملا هبتالله (۲۰۱۶–کنون)بدنه دولتشورای رهبریتاریخ عملیاتها۱۹۹۴–۱۹۹۶ (گروه شبهنظامی)۱۹۹۶–۲۰۰۱ (امارت یکم)۲۰۰۲–۲۰۲۱ (شورش طالبان)۲۰۲۱–کنون (امارت دوم)گروه(ها)عمدتا پشتونها;[۲][۳] اقلیتی از تاجیکها، و ازبکها[۴][۵]ستاد فرماندهیقندهار (۱۹۹۴–۲۰۰۱؛ ۲۰۲۱–کنون)مناطق فعالافغانستانایدئولوژیجهادگرایی دیوبندی[۶][۷][۸][۹]بنیادگرایی اسلامی[۱۰][۷][۱۱][۱۲][۱۳][۱۴]ملیگرایی دینی[۱۵]ملیگرایی افغانی[۱۶]پشتونگرایی[۱۷][۱۸]پشتونوالی[۶][۱۹][۲۰][۲۱]اسلامگراییاندازههسته اصلی -۴۵٬۰۰۰ (۲۰۰۱)۱۱٬۰۰۰ (۲۰۰۸)[۲۲]۳۶٬۰۰۰ (۲۰۱۰)[۲۳]۶۰٬۰۰۰ (۲۰۱۴)[۲۴]۶۰٬۰۰۰[۲۵] (برآورد سال ۲۰۱۷ شامل ۹۰٬۰۰۰ شبهنظامی محلی و ۵۰٬۰۰۰ نیروی پشتیبانی)۷۵٬۰۰۰ (۲۰۲۱)[۲۶][۲۷][۲۸]متحدینزیرمجموعههاشبکه حقانی (از ۱۹۹۵)جماعت دعوت به قرآن و سنت (از ۲۰۱۰)طالبان تاجیکستان (از ۲۰۲۱)کشورهای حامی چین(مورد ادعای آمریکا، چین این ادعا را رد میکند)[۲۹] ایران(ادعاشده، ایران این ادعا را رد میکند)[۳۰][۳۱][۳۲][۳۳] پاکستان[۳۴][۳۵][۱۲][۳۶][۳۷] قطر(مورد ادعای عربستان، قطر این ادعا را رد میکند)[۳۸][۳۹] روسیه(ادعاشده، روسیه این ادعا را رد میکند)[۴۰][۴۱][۴۲] عربستان سعودی(ادعاشده، عربستان این ادعا را رد میکند)[۴۳][۳۹] ترکمنستان(تا ۲۰۰۱)[۴۴] امارات متحدهٔ عربی(تا ۲۰۰۱)[۴۵] ایالات متحده آمریکا(پشتیبانی از طالبان در منازعه داعش-طالبان)[۴۶][۴۷][۴۸][۴۹]حامیان غیردولتیالقاعده[۵۰] (در حال حاضر از سوی طالبان تکذیب شدهاست)لشکر طیبه[۵۱]جیش محمد[۵۱]طالبان پاکستان[۵۲][۵۳] (توسط طالبان رد شد)[۵۴]حزب اسلامی گلبدین حکمتیار[۵۵] (رد شده از ۲۰۱۶–۲۰۲۱,[۵۶] از ۲۰۲۱)[۵۷]حزب حرکت اسلامی ازبکستان (سابقا همراه طالبان در جناح ضد-داعش)[۵۸][۵۹]معارضینمخالفان دولتی و بیندولتی دولت اسلامی افغانستان (۱۹۹۴–۲۰۰۲) دولت انتقالی افغانستان (۲۰۰۲–۲۰۰۴) جمهوری اسلامی افغانستان (۲۰۰۴–۲۰۲۱)[۶۰] ناتو (۲۰۰۱–۲۰۲۱)[۶۱]مخالفان غیردولتیجبهه مقاومت ملی افغانستاندولت اسلامی عراق و شام – ولایت خراسان[۶۲][۶۳][۶۴]جبههَ آزادی افغانستانحزب حرکت اسلامی ازبکستان (متحد با شاخه خراسان داعش)[۶۵]شورای عالی امارت اسلامی افغانستان (۲۰۱۵–۲۰۲۱)[۶۶]فدا محاذنبردها و جنگهاجنگ داخلی افغانستان (۱۹۹۶–۱۹۹۲)جنگ داخلی تاجیکستان (۱۹۹۲–۱۹۹۷)[۶۷]جنگ داخلی افغانستان (۲۰۰۱–۱۹۹۶)جنگ در افغانستان (۲۰۲۱–۲۰۰۱)شورش طالبانهجوم طالبان (۱۴۰۰)منازعه داعش-طالبان در افغانستاندر نظر گرفتهشدهبعنوان گروه تروریستی توسط کانادا[۶۸] قزاقستان[۶۹] قرقیزستان[۷۰] روسیه[۷۱] تاجیکستان[۷۲] ترکیه[۷۳] امارات متحده عربی[۷۴][۷۵]وبسایتalemarahenglish.afبخشی از مجموعه مقالات دربارهٔجهادگراییجهادمجاهدعملیات استشهادی ShahidShahidkaInghimasiMartyrdom videoBeheading videoتروریسم اسلامیحمله انتحاریJihadist flagبنیادگرایی اسلامیاسلامگراییQutbismسلفی و وهابیت International propagationجهادگرایی سلفیسازمانهای جهادی برجستهطالبان جنبش طالبان پاکستانالقاعدهجهاد اسلامی فلسطینJama'at al-Tawhid wal-Jihadالشباب (گروه نظامی)انصار الاسلاماحرار الشامدولت اسلامی عراقداعشبوکو حرامجبهه النصرههیئت تحریر شامجهاد در آفریقاشورش بوکو حرامInsurgency in Cabo DelgadoInsurgency in the Maghreb and Sahelجهاد در آسیاAl-Qaeda insurgency in Yemenجنبش اسلامی ترکستان شرقیکشمکش در جامو و کشمیرInsurgency in Khyber PakhtunkhwaMoro insurgency in the Philippinesشورش در صحرای سیناSouth Thailand insurgencyشورش طالبان عربهای افغانستانجهاد در غربتروریسم اسلامی در اروپا Islamic terrorism in the BalkansIslamism in the United KingdomJihadist extremism in the United StatesForeign fighters in Bosnia مجاهدین بوسنیاییForeign fighters in Syria and IraqHomegrown terrorismJihadi tourismدرگاه اسلامنبو
طالبان[۷۶][۷۷] (طلبهها به معنای دانشآموختگان)[۷۸][۷۹][۸۰] که خود را امارت اسلامی افغانستان مینامند،[۸۱] یک جنبش و یک سازمان مذهبی-نظامی اسلامگرای دیوبندی متشکل از روحانیان اسلامگرای سنی در افغانستان است. کشورها و سازمانهای متعددی آن را یک گروه تروریستی قلمداد کردهاند.[۸۲][۸۳] در سال ۲۰۲۱ برآورد شده است که طالبان ، ۷۵٬۰۰۰ جنگجو داشته باشد.[۸۴] اعضای طالبان ادعا میکنند که هدفشان اعاده صلح و امنیت افغانستان، خروج سربازان خارجی و اعمال قرائتشان از شریعت است.[۸۵][۸۶][۸۷] طالبان در سطح بینالملل به دلیل کشتار مردم غیرنظامی افغان، تروریسم، تفسیر و اجرای شدید و خشن آنها از احکام اسلام که منجر به برخورد وحشیانه با بسیاری از افغانها شده، محکوم شدهاند.[۸۸][۸۹] از لحاظ ایدئولوژیک، تفکر طالبانی بر روی بنیادگرایی اسلامی مبتنی بر دیوبندی،[۹۰] و قواعد و رسوم قوم پشتون همچون پشتونوالی است.[۲][۳][۷۹][۸۰]
طالبان پس از تصرف افغانستان، از سال ۱۹۹۶ تا ۲۰۰۱م با نام امارت اسلامی افغانستان تقریباً بر سه چهارم این کشور حکومت کرد. در این سالها، تنها کشورهای پاکستان، امارات متحده عربی و عربستان سعودی طالبان را به رسمیت شناختند.[۶۸] طالبان پس از حمله آمریکا به افغانستان که موجب برکناری آنان از قدرت شد، از سال ۲۰۰۶ بار دیگر با بازآرایی خود به صورت جنبشی شورشی علیه دولت مورد حمایت آمریکای حامد کرزی و نیروهای بینالمللی کمک به امنیت (آیساف) به رهبری ناتو جنگیدند. در پی سقوط کابل در ۱۵ اوت ۲۰۲۱، طالبان دوباره قدرت را در افغانستان در دست گرفتند.
رهبر کنونی طالبان پس از کشته شدن ملا اختر منصور، از سال ۲۰۱۶ ملا هبتالله است.[۹۱][۹۲][۹۳] در ۱۰ اسفند ۱۳۹۸ (۲۹ فوریه ۲۰۲۰) طالبان و ایالات متحده آمریکا در قطر، توافقنامه دوحه را امضا کردند.[۹۴]
طالبان و متحدانشان در طول سالهای ۱۹۹۶ تا ۲۰۰۱، مرتکب کشتار جمعی، غیرنظامیان افغان شدند، از تأمین غذا برای ۱۶۰٬۰۰۰ غیرنظامی گرسنه توسط سازمان ملل جلوگیری کردند و با سیاست زمین سوخته، مناطق وسیعی از زمین حاصلخیز را سوزاندند و دهها هزار خانه را ویران کردند. آنها در طول حکومت خود سرگرمیها و فعالیتهایی مانند پرواز بادبادک و نگهداری پرندگان به عنوان حیوانات خانگی را ممنوع کردند[۹۵] و اقلیتهای مذهبی و قومی را مورد تبعیض قرار دادند. طبق اعلام سازمان ملل متحد، طالبان و متحدان آنها مسئول ۷۶٪ از تلفات غیرنظامیان افغان در سال ۲۰۱۰، ۸۰٪ در ۲۰۱۱ و ۸۰٪ در سال ۲۰۱۲ بودند. طالبان همچنین دست به نسلکشی فرهنگی زده و بناهای تاریخی بسیاری از جمله بوداهای معروف ۱۵۰۰ ساله بامیان را تخریب کردهاست.[۹۶][۹۷]تاریخچه
مقالهٔ اصلی: پیشینه طالبانمداخله شوروی (۱۹۷۸–۱۹۹۲)
پس از مداخله اتحاد جماهیر شوروی و اشغال افغانستان در سال ۱۹۷۹، مجاهدین افغان درگیر جنگ با نیروهای شوروی شدند.
محمد ضیاءالحق، رئیسجمهور پاکستان، ترس داشت که شوروی قصد دارد به بلوچستان پاکستان نیز حمله کند، بنابراین مختار عبدالرحمان را به عربستان سعودی فرستاد تا حمایت آنها را از مقاومت افغانستان در برابر نیروهای شوروی بدست آورد. چندی بعد، سازمان سیا و دستگاه اطلاعاتی عمومی عربستان سعودی (GIP) بودجه و تجهیزات را از طریق سازمان اطلاعات نظامی پاکستان (ISI) به مجاهدین افغانستان منتقل کردند.[۹۸]
حدود ۹۰٬۰۰۰ افغان، از جمله ملا عمر، در طول دهه ۱۹۸۰ تحت آموزش ISI پاکستان قرار گرفتند.[۹۸] پروفسور بریتانیایی کارول هیلنبراند به این نتیجه رسید که طالبان گروهی از آن مجاهدین تحت حمایت ایالات متحده، عربستان و پاکستان هستند، او در این زمینه گفته: «غرب به مجاهدین در مبارزه با تصرف افغانستان توسط شوروی کمک کرد.» تقریباً اکثر رهبران اصلی طالبان قبلاً در جنگ شوروی و افغانستان برای جناحهای حزب اسلامی خالص یا حرکت انقلاب اسلامی افغانستان جنگیدند.[۹۹]۱۹۹۴ تا ۱۹۹۶: پیدایش و شروع فعالیت
در ۱۰ اکتبر سال ۱۹۹۴ میلادی در اوج جنگهای داخلی افغانستان گروهی وارد ولسوالی سپینبولدک، ولایت قندهار در جنوب افغانستان شدند و نام خود را «تحریک اسلامی طلبای کرام» نهادند. آنها با تبلیغ شعارهای دینی اسلام مانند جهاد با شرک و کفر و اینکه هر کس کشته شود به بهشت خواهد رفت، پیروان زیادی از افغانستان و پاکستان پیدا کردند.
در بدو امر مردم افغانستان به این گروه خوشبین بوده و گمان میکردند، آنها میتوانند به جنگهای داخلی افغانستان پایان دهند.[۱۰۰]۱۹۹۶ تا ۲۰۰۱: حکومت بر افغانستان
پیشروی سریع
طالبان به سرعت مناطقی را در جنوب افغانستان که زیر تسلّط دولت مجاهدین به رهبری برهانالدین ربانی بود، اشغال کردند. آنها یک ماه و دو روز پس از اعلام موجودیت، ولایت قندهار چهارمین ولایت مهم افغانستان را تصرف کردند. طالبان به پیشرویهای خود ادامه داد و تعدادی از ولایات را بدون جنگ یکی پس از دیگری اشغال کردند که به ترتیب عبارتند از ولایتهایی همچون میدان وردک، لوگر، خوست، هرات، ننگرهار و کابل که با اندک درگیریای تا تاریخ ۲۶ سپتامبر ۱۹۹۶ به تصرف خود درآوردند.
ورود به کابل
طالبان ۲۶ سپتامبر ۱۹۹۶ کابل پایتخت افغانستان را تصرف کردند. آنان به محض ورود؛ محمد نجیبالله، رئیسجمهوری پیشین افغانستان و برادرش شاهپور احمدزی را کشتند و جنازههایشان را در چهارراه آریانا در نزدیکی ارگ ریاستجمهوری افغانستان آویزان و به نمایش گذاشتند. سپس به تدریج سه چهارم خاک افغانستان را متصرف شدند.
امارت اسلامی
طالبان سپس نام حکومت خود را امارت اسلامی افغانستان گذاشتند و تشکیلات خود را از طریق رادیو افغانستان اعلام کردند. کشورهای پاکستان، امارات متحده عربی و عربستان سعودی تنها سه کشوری بودند که طالبان را به رسمیت شناختند.[۶۸]
شیوه حکومت
مامور پلیس مذهبی طالبان در حال زدن زنان در ملأ عام، ۲۶ اوت ۲۰۰۱
طالبان با دیدگاهی بسته و با بازگشت به نگرشهای مذهبی و زیر فشار قرار دادن مردم، موجب نارضایتی قشر زیادی از مردم افغانستان شدند. آنها حکومت را از جمهوری اسلامی به امارت اسلامی تغییر داده و رهبر خود، ملا عمر، را به عنوان امیرالمؤمنین معرفی کردند. طالبان قطعنامههای پیاپی شورای امنیت را نادیده گرفتند و تعدادی از خارجیان را از کشور اخراج کردند.
حکومت طالبان با رادیو، تلویزیون، موسیقی، نقاشی، مجسمهسازی و آثار هنری مخالف بودند و تندیسهای بودا در بامیان را که از جمله غنائم فرهنگی و باستانی افغانستان بود را منهدم ساختند. در آن زمان کریکت تنها ورزش مجاز در افغانستان بهشمار میرفت.[۱۰۱] آنان به زنان اجازه نمیدادند تا بدون مرد محرم یا بدون حجاب از خانههایشان بیرون بروند. مجازات لواطکاران و زناکاران، مرگ و سنگسار بود و دست کسانی که دزدی میکردند، قطع میشد. مردم را برای ادای نماز، به زور از مغازههایشان به مساجد میفرستادند. ریش مردان در نظام طالبانی باید بلند میبود و موهای سرشان را میبایست کوتاه میکردند. هر چند طالبان پخش هرگونه اخبار دال بر اختلاف داخلی این گروه را پنهان نگاه میداشتند، اما گهگاه خبرهایی از اختلافات داخلی به بیرون درز میکرد. طالبان قشری و قبیله ای برخورد میکند. آنها حتی با اخوانیها و جماعتیها و مودودیها سر سازش ندارند.[۱۰۲]حمله آمریکا، سرنگونی و شورش دوباره
رابطه با اسامه بنلادن و القاعده
اسامه بن لادن سرمایهدار اهل عربستان سعودی به بهانه کمک به طالبان یک سال بعد از استقرار نظام طالبان با هواپیمای شخصی خود وارد جلالآباد شد و مورد استقبال مقامات طالبان قرار گرفت. در پی حملات تروریستی همچون انفجار یواساس کول و حملات ۱۱ سپتامبر، ایالات متحده القاعده را به سرکردگی بن لادن مسئول این حملات عنوان نموده و از گروه طالبان خواست تا وی را در اولین فرصت به آمریکا تحویل دهد، اما طالبان به هیچ وجه حاضر به تحویل اسامه بن لادن به آمریکا نشدند.
حمله آمریکا و شکست طالبان
مقالهٔ اصلی: جنگ در افغانستان (۲۰۰۱–اکنون)
با وقوع حملات ۱۱ سپتامبر و عدم تسلیم بن لادن به آمریکا از سوی طالبان، حمله به افغانستان در دستور کار آمریکا قرار گرفت. ایالات متحده آمریکا در تاریخ ۷ اکتبر ۲۰۰۱ به افغانستان حمله کرد. با همکاری اعضای جبهه مخالف طالبان (مجاهدین سابق علیه شوروی)، گروه طالبان شکست خورد و حامد کرزی رئیسجمهور دولت موقت افغانستان گردید.
بنابر اعلام سایت ویکیلیکس، در پی این حمله دولت ایتالیا برای حفاظت از نظامیان خود در برابر حملات تروریستی، به شبه نظامیان افغانستان پول پرداختهاست. این پول چندین سال برای در امان ماندن نظامیان ایتالیایی از حملات طالبان، به شبه نظامیان افغانستان پرداخت شدهاست. بر این اساس، دولت آمریکا در زمان جرج بوش و از طریق رونالد اسپوگلی، سفیر خود در رم، بارها نگرانی خود را از این مسئله ابراز کردهاست. هفتهنامهٔ اسپرسو در آخرین شمارهٔ خود به وجود مدارک محرمانهای اشاره کرده که نشانگر پرداخت پول توسط دولت ایتالیا به طالبان است. اسپوگلی در نامهای که در اکتبر ۲۰۰۸ به واشینگتن ارسال کرده، دلیل همراهی ایتالیا با ناتو در جنگ افغانستان را اطمینان یافتن دولت این کشور از در امان بودن نظامیان خود از این طریق عنوان کردهاست. سفیر آمریکا در رم، دولتهای پیشین و کنونی ایتالیا را به دست داشتن در چنین اقدامی متهم کرده و در عین حال آوردهاست: «در گفتگویی که با سیلویو برلوسکونی در این مورد داشتم، او ابراز بیاطلاعی کرد.» طبق این گزارش، بدگمانی آمریکا به نظامیان ایتالیایی در افغانستان همچنان تا سال ۲۰۰۹ ادامه داشتهاست. اما در این سال در عملیاتی که علیه شبه نظامیان انجام شد، کشته و زخمی شدن نظامیان ایتالیایی همانند دیگر نظامیان ناتو تا حدودی به رفع این بدگمانی کمک کردهاست.[۱۰۳]
پیدایش دوباره
در سال ۲۰۰۶ بار دیگر طالبان اعلام موجودیت نموده و با حاکمیت افغانستان مخالفت ورزیدند و به بیشتر قسمتهای جنوب افغانستان به ویژه زابل، قندهار و هلمند نفوذ کرده و پس از ۲ سال آغاز به پیشروی به سمت پایتخت نمودند. طالبان پاکستان نیز در سال ۲۰۰۷ میلادی با هدف استقرار حکومت اسلامی و جاری کردن قوانین شرع در پاکستان، وارد مبارزه مسلحانه شدند. از طالبان پاکستان به عنوان شبکهای متشکل از تعدادی گروههای تندروی محلی نام برده میشود. در غیاب ارتش افغانستان این نیروها توانستند به مرور برای خود کارخانههای اسلحهسازی و مهماتسازی ایجاد کنند. ناتوانی در بازسازی کشور و فساد حکومتی در بین مقامات جدید افغانستان، در کنار میلیونها افغان بیکار بازگشته از ایران و پاکستان، موجب سرخوردگی افغانها گشت و گرایش به سمت این نیرو را دوباره افزایش داد.[۱۰۰] دولت افغانستان بار دیگر دولت پاکستان را به حمایت از طالبان متهم نمود.
توافق با آمریکا
روز شنبه ۱۰ حوت (اسفند) ۱۳۹۸ برابر با ۲۹ فوریه ۲۰۲۰ زلمی خلیلزاد نماینده ویژه آمریکا در امور افغانستان به نمایندگی از دولت ایالات متحده آمریکا با ملا برادر، معاون سیاسی طالبان توافق صلحی را امضاء کردند و رسانهها از آن با عنوان «توافق تاریخی» یاد میکنند.[۱۰۴] اشرف غنی رئیسجمهور افغانستان گفت که تمام مواد توافقنامه طالبان و آمریکا، مشروط است و این توافقنامه زمانی قابل تطبیق است که طالبان به تعهداتش عمل کند.[۱۰۵]
هجوم و بازگشتن به قدرت
مقالههای اصلی: هجوم طالبان (۱۴۰۰) و سقوط کابل (۱۴۰۰)
نقشه افغانستان نشان دهنده تهاجم طالبان به افغانستان.
در میانه سال ۲۰۲۱، طالبان در جریان خروج نیروهای آمریکایی از افغانستان، تهاجم گستردهای را صورت داد که کنترل بیش از نیمی از ۴۲۱ ولسوالیهای افغانستان را تا ۲۳ ژوئیه ۲۰۲۱، بدست آورد.[۱۰۶][۱۰۷]
در پی توافقنامه دوحه میان دولت ایالات متحده آمریکا با طالبان که منجر به خروج اغلب سربازان آمریکایی و ناتو از افغانستان در سال ۲۰۲۱ شد، طالبان حملات گستردهای را آغاز کرد.[۱۰۸] در مراحل نخستین، طالبان با پیشروی در مناطق روستایی، تعداد ولسوالیهای تحت کنترل خود را از ۷۳ به ۲۲۳ افزایش دادند.[۱۰۹] تا ۱۰ اوت طالبان بر ۶۵٪ از مساحت افغانستان چیره شد.[۱۱۰] از ششم تا پانزدهم ماه اوت، نیروهای طالبان بیست و نه مرکز ولایت از جمله قندوز و هرات را اشغال کردند. (تعداد کل مراکز ولایت در افغانستان ۳۴ است)[۱۱۱][۱۱۲] جامعه اطلاعاتی ایالات متحده آمریکا تخمین زد در صورت عدم حمایت از نیرویهای افغان، دولت افغانستان ظرف شش ماه آینده سقوط خواهد کرد.[۱۱۳][۱۱۴]
این حمله به خاطر دستاوردهای سرزمینی سریع طالبان،[۱۱۵][۱۱۶] و پیامدهای داخلی و بینالمللی آن شناخته شدهاست.[۱۱۷] در ۱۰ اوت، مقامات آمریکایی تخمین زدند که کابل، پایتخت افغانستان، ظرف ۳۰ تا ۹۰ روز به دست طالبان سقوط میکند.[۱۱۸] در ۱۵ اوت، آسوشیتدپرس گزارش داد که طالبان به کابل رسیدهاند و منتظر «انتقال» قدرت هستند.[۱۱۹]وزارت داخله افغانستان در بیانیهای اعلام کرد که اشرف غنی رئیسجمهور افغانستان تصمیم به تقسیم قدرت گرفته و دولت موقت با حضور طالبان تشکیل میشود.[۱۲۰] در همین حال، افراد طالبان میدان هوایی بگرام (فرودگاه) را محاصره و سپس نیروهای امنیتی آنرا به طالبان تسلیم کردند. این پایگاه هوایی حدود ۵۰۰۰ زندانی طالبان و داعش و القاعده را در خود جای داده بود.[۱۲۱]ایدئولوژی و اهدافنهفتنبخشی از سلسله مقالات درمورداسلامگراییگسترش
بنیانهاگسترش
ایدئولوژیهاگسترش
مفاهیمگسترش
تأثیراتگسترش
جنبشهاگسترش
متون کلیدیگسترش
سران حکومتگسترش
ایدئولوگهای کلیدیگسترش
انتقاد از اسلامگراییگسترش
موضوعات مرتبط درگاه اسلامنبو
طالبان، گروهی از روحانیان سنی هستند که عقاید خشک اسلامی با ریشههایی در مکتب حنفی دیوبندی،[۱۰۲] دارد. طالبان قشری و قبیلهای برخورد میکند. آنها حتی با اخوانیها و جماعتیها و مودودیها سر سازش ندارند.[۱۰۲] بیشتر افراد گروه طالبان پشتونهایی هستند که در مناطق شمال غربی پاکستان و دو سوی خط دیورند زندگی میکنند.[۱۲۲]احکام اسلامی دیوبندی
دارالعلوم دیوبندی در اوتار پرادش هند که دیوبندیه از آنجا نشات گرفت
رژیم طالبان احکام اسلام را در تطابق با فقه حنفی و فرمانهای دینی ملا عمر تفسیر میکنند.[۱۲۳] طالبان گوشت خوک و الکل، بسیاری از انواع فناوریهای مصرفی همچون موسیقی، [۱۲۴] تلویزیون، [۱۲۴] فیلمبرداری، [۱۲۴] و اینترنت، و همچنین بیشتر گونههای هنر از جمله نقاشی یا عکاسی، [۱۲۴] شرکت در ورزش، [۱۲۵] از جمله فوتبال و شطرنج;[۱۲۵] تفریح نظیر بادبادک بازی و نگهداشتن کبوتر یا دیگر حیوانات خانگی را نیز ممنوع کردند، و دیگر پرندگان بر اساس احکام طالبان ذبح شدند.[۱۲۵] سالنهای سینما بسته شدند و به عنوان مسجد تغییر کاربری دادند.[۱۲۵] جشن گرفتن روز سال نو و نوروز ممنوع بود.[۱۲۶] برداشتن عکس و به نمایش درآوردن تصاویر و پرترهها ممنوع شد، چرا که طالبان آن را نوعی از بتپرستی میدانستند.[۱۲۵] بدلیل خشونت طالبان علیه زنان، [۱۲۷] دختران از شرکت در مدارس و دانشگاهها منع شدند، [۱۲۷] از آنان درخواست شد پرده را رعایت کنند و در بیرون از منزل یکی از اقوام مذکر شان همراه شان باشد، آنان که این محدودیتها را نقض میکردند مجازات میشدند .[۱۲۷] مردان از تراشیدن ریش شان منع میشدند و ملزم بودند آن را مطابق میل طالبان بلند نگه دارند و بیرون از منزل عمامه بر سر بگذارند. .[۱۲۸][۱۲۹] نماز اجباری شده بود و آنان که به الزامات مذهبی پس از اذان احترام نمیگذاشتند دستگیر میشدند.[۱۲۸] قمار ممنوع بود، [۱۲۶] و دزدان با قطع دست یا پایشان مجازات میشدند.[۱۲۵] در سال ۲۰۰۰, ملا عمر رهبر طالبان رسماً تولید و قاچاق تریاک را در افغانستان ممنوع کرد. ;[۱۳۰][۱۳۱][۱۳۲] طالبان موفق شدند تا سال ۲۰۲۱ اکثریت تولید تریاک (۹۹٪) را محو کنند.[۱۳۱][۱۳۲][۱۳۳] در دوره حکومت طالبان استفادهکنندگان و قاچاقچیان مواد مخدر به شدت آزار میدیدند.[۱۳۰]دیدگاهها دربارهٔ بچهبازی
مقالهٔ اصلی: بچهبازی در افغانستان
رسم افغان بچهبازی , گونه ای از بردگی جنسی شاهدبازانه و میل جنسی به کودکان که بهطور سنتی در بسیاری از ولایات افغانستان مرسوم بوده، در دوره حکومت شش ساله رژیم طالبان ممنوع بود.[۱۳۴] تحت حکومت امارت اسلامی افغانستان، بچهبازی , گونه ای از سوءاستفاده جنسی از کودکان بین مرد مسن تر و پسران خردسال رقصان در این کشور با مجازات اعدام[۱۳۵][۱۳۶] در این کشور مواجه بود.
این رسم در دوره حکومت جمهوری اسلامی غیرقانونی باقی ماند ولی مقررات به ندرت علیه مرتکبین قدرتمند اعمال میشد و گزارش شده پولیس ملی افغانستان در جرایم مرتبط همدست بودهاست.[۱۳۷][۱۳۸][۱۳۹][۱۴۰] در دوران حکومت جمهوری اسلامی افغانستان، پس از آشکار شدن اتهاماتی مبنی بر بی اعتنایی تعمدی حکومت آمریکا نسبت به بچه بازی پس از حمله آمریکا به افغانستان مجادله ای شکل گرفت.[۱۴۱] ارتش آمریکا با ادعای این که سوءاستفاده تا حد زیادی مسئولیت «حکومت بومی افغانستان» بوده پاسخ داد.[۱۴۲] طالبان نقش آمریکا در سوءاستفاده از کودکان افغان را مورد انتقاد قرار دادهاست.جنایات و اقدامات نقض حقوق بشر
مقالهٔ اصلی: جنایات جنگی در افغانستان § طالبانکشتار مردم هزاره
براساس گزارشهای نهادهای بینالمللی حقوق بشری، طالبان از در دورهٔ حاکمیت خود تاکنون دست به کشتار هزاران تن از مردم هزاره زدهاند که از آن میتوان به عنوان یک نسلکشی یاد کرد.[۱۴۳] قتلعام هزارهها در شهر مزار شریف در ماه اوت سال ۱۹۹۸ که هزاران تن از هزارهها در طی چند روز کشته شدند یکی از نمونههای این قتلعامها بهشمار میآید. بر اساس گزارش دیدهبان حقوق بشر والی طالبان در آن هنگام، پس از تصرف شهر مزار شریف از هزارهها (به دلیل شیعه مذهب بودن) به عنوان کافر یاد کرده و قتل آنان و غارت اموال شان را جایز دانست.
قتلعام هزارهها در فاصله سالهای ۱۹۹۹ تا سال ۲۰۰۱ در ولایتهای سرپل و بامیان از نمونههای دیگر این کشتارهای جمعی است. دیدهبان حقوق بشر با انتشار گزارشی ویژه در سال ۲۰۰۱ به بخشهای مهمی از این قتلعامها به صورت مستند پرداختهاست.[۱۴۴]
مجسمه بودا در بامیان قبل و بعد از تخریب توسط طالبان در ۲۰۰۱حملات به مدارس
در ۱۲ مه سال ۲۰۰۹ میلادی در «مکتب قزاق» در شمال کابل پنج دختر افغان برای مدت کوتاهی به کما رفتند و نزدیک به ۱۰۰ دانش آموز دیگر پس از حمله گاز به مدرسه خود نیاز به درمان داشتند. قربانیان استفراغ و سرگیجه داشتند و برخی از هوش رفتند. هواداران طالبان که با تحصیل دختران مخالف هستند، مقصر شناخته شدند.[۱۴۵] در سال ۲۰۱۱ در «دبیرستان توتیا» در مجموع ۴۶ دانش آموز و ۹ معلم پس از آنچه محمد آصف ننگ، یکی از مقامات وزارت آموزش و پرورش آن را «مسمومیت آشکار» توسط «دشمنان آموزش زنان» توصیف کرد، در بیمارستان مداوا شدند.[۱۴۵]
در سال ۲۰۱۲ بین ماه مه تا ژوئن، چهار حمله با سم به یک مکتب دخترانه در ولایت تخار در شمال افغانستان رخ داد[۱۴۶] همچنین دست کم ۱۴۰ دانش آموز دختر و معلم زن افغان پس از نوشیدن آب مدرسه که توسط مخالفان تحصیل دختران مسموم شده بود، در یک شفاخانه محلی بستری شدند.[۱۴۷] در سال ۲۰۱۲ گزارش شدهاست که دولت افغانستان و سازمان ناتو از دختران نمونه خون گرفتهاند اما هیچ اثری از عوامل شیمایی وجود نداشتهاست. در همان سال این گمانهزنی هم مطرح شده که ممکن است این مسمومیتها نتیجه هراس جمعی ناشی از به قدرت رسیدن دوباره طالبان باشد.[۱۴۸]
در سال ۲۰۱۳، ۷۴ دانش آموز دختر پس از استشمام بوی گاز در مکتب شان، «بی بی مریم»، در مرکز ولایت تخار، تالقان، بیمار شدند.[۱۴۶]در سال ۲۰۱۵، در ولایت هرات و ولایت نیمروز، بیش از ۳۰۰ دانشآموز دختر، طی حوادثی سریالی با مسمومیت تنفسی راهی بیمارستان شدند. برخی این حملات را به طالبان و مخالفت آنها با تحصیل دختران نسبت دادهاند.[۱۴۹] مهاجمان اغلب تحصیلات دختران را هدف قرار میدادند. نامههای تهدیدآمیزی شبانه در خارج از مدارس، در مسیر مدرسه یا بیرون از خانه معلمان گذاشته میشد. این نامهها در مناطق جنوبی، جنوب شرقی، مرکزی و شمالی پخش میشد و به تمام جوامع هشدار میداد که دختران خود را به مدرسه نفرستند. برخی از نامهها هشدار میدادند که عدم رعایت این تقاضا منجر به تلافیجویی و حملات اسید و گاز میشود. همچنین از معلمان و کارمندان دولت تعطیلی مدارس به ویژه مدارس دخترانه را درخواست میکرد.[۱۵۰]تخریب مجسمههای ایستاده بودا در بامیان
دو مجسمه بودا در شهر بامیان در مرکز هزارهجات، بلندترین مجسمههای ایستاده بودا در جهان محسوب میشدند (هر کدام با ارتفاع ۵۶ متر). سازمان علمی فرهنگی یونسکو این دو مجسمه را در فهرست ارزشمندترین آثار تاریخی جهان قرار داده بود که تنها آثار جهانی ثبت شده به عنوان میراث بشری از افغانستان بودند. طالبان در ماه مارس سال ۲۰۰۱ این مجسمهها را در کنار کشتار و سرکوب مردم هزاره تخریب کردند.[۱۵۱]رهبری و سازمان
پلیس طالبان پشت یک وانت درحال گشتزنی در خیابانهای هراتاعضای کابینه امارت اسلامی
کابینه افغانستان ارگان اداری امارت افغانستان است که مسئولیت حکومتداری و تطبیق سیاستهای تعیین شده توسط رهبری را برعهده دارد. ریاست آن بر عهده رئیسالوزرا است و که به عنوان رئیس دولت فعالیت می کند.مقامنامدوره تصدیوضعیتمنبع(ها)امیرملا هبتالله آخندزاده۲۰۱۶– [۱۵۲]رئیسالوزرای افغانستانملا محمدحسن آخند۲۰۲۱-سرپرست[۱۵۳]معاون رئیسالوزراملا برادر۲۰۲۱–سرپرست[۱۵۳]معاون رئیسالوزراملا عبدالسلام حنفی۲۰۲۱–سرپرست[۱۵۳]وزیر دفاعملا یعقوب۲۰۲۱–سرپرست[۱۵۳]وزیر مالیهملا هدایتالله بدری۲۰۲۱–سرپرست[۱۵۳]وزارت تحصیلات عالیملا عبدالباقی حقانی۲۰۲۱–سرپرست[۱۵۴][۱۵۳]وزیر اطلاعات و فرهنگملا خیرالله خیرخواه۲۰۲۱–سرپرست[۱۵۳]وزیر معارفملا نورالله منیر۲۰۲۱–سرپرست[۱۵۳]وزیر امور خارجهامیر خان متقی۲۰۲۱–سرپرست[۱۵۳]وزیر امور داخلهسراجالدین حقانی۲۰۲۱–سرپرست[۱۵۵]وزیر ارشاد، حج و اوقافنورمحمد ثاقب۲۰۲۱–سرپرست[۱۵۳]وزیر عدلیهعبدالحکیم شرعی۲۰۲۱–سرپرست[۱۵۳]وزیر امور سرحدات، اقوام و قبایلنورالله نوری۲۰۲۱–سرپرست[۱۵۳]وزیر احیا و انکشاف دهاتمحمد یونس آخندزاده۲۰۲۱–سرپرست[۱۵۳]وزیر فوائد عامهعبدالمنان عمری۲۰۲۱–سرپرست[۱۵۳]وزیر معادن و پترولیوممحمد عیسی آخند۲۰۲۱–سرپرست[۱۵۳]وزیر انرژی و آبعبداللطیف منصور۲۰۲۱–سرپرست[۱۵۳]وزیر ترانسپورتحمیدالله آخندزاده۲۰۲۱–سرپرست[۱۵۶][۱۵۳]وزیر مخابرات و تکنالوژی معلوماتینجیبالله حقانی۲۰۲۱–سرپرست[۱۵۳]وزیر امور مهاجرین و عودتکنندگانخلیلالرحمن حقانی۲۰۲۱–سرپرست[۱۵۳]وزارت امر بالمعروف، نهی عن المنکر و سمع شکایاتشیخ محمد خالد۲۰۲۱–سرپرست[۱۵۳]
سایر اعضای ارشد طالبان
اعضای ارشد طالبان به تاریخ اوت ۲۰۲۱ عبارتند از:[۱۵۷]ملا هبتالله، فرمانده نیروهای طالبان از سال ۲۰۱۶،از علمای مذهبی ولایت قندهار و امیر کنونی امارت افغانستان.ملا برادر، از بنیانگذاران طالبان در کنار ملا عمر. اهل ولایت اروزگان، او پیش از آزادی به درخواست آمریکا در پاکستان زندانی بود.ملا یعقوب، پسر ملا عمر بنیانگذار این گروه و رهبر عملیاتهای نظامی طالبان.ملا سراجالدین حقانی، رهبر گروه خانوادگی شبکه حقانیدارای پیوندهایی با القاعده. بر داراییهای مالی و نظامی این گروه بین مرز افغانستان و پاکستان نظارت میکند.شیر محمد عباس ستانکزی، رئیس سابق دفتر سیاسی این گروه در دوحه. او که اهل ولایت لوگر است، دارای مدرک دانشگاهی فوق لیسانس است و به عنوان دانشجوی افسری در آکادمی نظامی هند آموزش دیدهاست.عبدالحکیم اسحاقزی، مذاکره کننده ارشد دفتر سیاسی این گروه در دوحه، که در سال ۲۰۲۰ جانشین ستانکزی شد. او رئیس شورای پرقدرت علمای مذهبی طالبان است.سهیل شاهین، سخنگوی دفتر سیاسی طالبان در دوحه. در پاکستان تحصیلات دانشگاهی انجام داده، و دبیر روزنامه انگلیسی زبان کابل تایمز در دهه ۱۹۹۰ و قائم مقام سفیر در پاکستان در آن دوره بوده.ذبیحالله مجاهد، سخنگوی طالبان از سال ۲۰۰۷. او برای نخستین بار پس از افتادن کابل به دست این گروه در سال ۲۰۲۱ خود را علنی ساخت.مرور کلی
حلقه رهبری طالبان را کسانی تشکیل میدادند که تعدادی از آنان هیچگاه دیده نشدند و با رسانه صحبت نکردند و تصویری از آنان مشاهده نشدهاست.
در مجموع رهبری طالبان در آنزمان را میتوان به سه قسمت تقسیم کرد:طلاب: کسانیکه رهبری اصلی را به عهده داشتند؛ به سرکردگی ملا عمرآنهایی که دیدی باز تر نسبت به قضایا داشتند؛ به رهبری ملا احسان اللهمیانهروها که شمارشان کمتر بود و نقش زیادی در قضایای بزرگ سیاسی نیز نداشتند، زیرا شاید در صورت میانهروی منافعشان به خطر میافتاد.روابط خارجیکشورها
پاکستان
گروههای مخالف طالبان همواره ادعا کردهاند که طالبان از سوی سازمان اطلاعات پاکستان یاری میشوند. این اتهام مداوم از سوی طالبان رد میگردد، درحالیکه کشور پاکستان بزرگترین دوست طالبان شناخته میشود.[۱۵۸] گروههای مجاهد افغان بر این باور بودند که پاکستان به خاطر توجه نکردن دولتهای افغان به خط دیورند، نمیخواهند امنیت و حاکمیت یک دولت مقتدر را در افغانستان ببینند.چالمرز جانسن در کتاب «برچیدن امپراتوری» در رابطه با همکاری پاکستان و آمریکا چنین مینویسد:
در پی توصیهٔ سازمان اطلاعات نظامی پاکستان به آمریکا، ویلیام یوسف کیسی تا آنجا پیش رفت که هزاران نسخه قرآن چاپ کرده و به مرزهای پاکستان با افغانستان منتقل کرد تا قرآنها به دست مجاهدان افغانستان و ازبکستان برسند.[۱۵۹] پرویز مشرف یک حکومت وفادار اسلامی در کابل به رهبری پشتونها ایجاد کرد. رابط آمریکا در پاکستان چنین افزوده بود: «امروز همهٔ احزاب پاکستان، خواه لیبرال یا مذهبی، همگی از طالبان حمایت میکنند؛ زیرا این مجاهدین جلوی ارتش هندوستان را در جامو و کشمیر و مرزهای شمالی پاکستان با افغانستان میگیرند. در طول دهه ۸۰ میلادی، آمریکا پیشرفتهترین سلاحها را در اختیار مجاهیدن پشتون قرار داد.»[۱۶۰]
ایران
مقالهٔ اصلی: روابط ایران و طالبان
مقالهٔ اصلی: قتل دیپلماتهای ایرانی در مزارشریف
در تاریخ ۱۷ مرداد ۱۳۷۷ (۸ اوت ۱۹۹۸) کشتاری در کنسولگری ایران در مزار شریف به دنبال اشغال شهر توسط نیروهای طالبان رخ داد. در ابتدا مرگ هشت دیپلمات گزارش شد. مدتی بعد مرگ دو دیپلمات و یک روزنامهنگار دیگر نیز تأیید شد. بر پایه گفتههای تنها بازماندهٔ این رویداد (اللهمدد شاهسون) «از روزهای پیش از ۱۷ مرداد، درگیریها در اطراف ساختمان کنسولگری شدت گرفته بود. ناگهان حدود ۱۰ نفر از آنها پشت ساختمان رسیدند. ما را به زیرزمینی بردند و به تیر بستند.»[۱۶۱]
نیروهای قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در جریان شورش ۲۰۰۱ هرات، به نیروهای نظامی آمریکایی در فتح هرات و خلع امارت اسلامی طالبان از قدرت در آن شهر، یاری رساندند. فرماندهی نیرویهای ایرانی بر عهده سرلشکر رحیم صفوی بود. مأمورانی از سیا در کنار نیروهای کنترل عملیات در تهران، بهطور مستقیم، عملیات را زیر نظر داشتند.[۱۶۲][۱۶۳][۱۶۴][۱۶۵]
روزنامههای آمریکایی وال استریت ژورنال و انگلیسی تلگراف در گزارشی (منتشره در ۱ اوت ۲۰۱۲) به نقل از منابع ناشناس افغانی و غربی مدعی شدند که یکی از اعضای رهبری طالبان در شورای کویته در اواخر ماه مه همان سال، اقدام به ایجاد و تأسیس دفتری در مرکز استان سیستان و بلوچستان و در شهر زاهدان کردهاست.[۱۶۶]روزنامه وال استریت ژورنال در ادامه گزارش خود مدعی شده، در شنودهای مکالمات تلفنی اطلاعاتی بدست آمده که نشان میدهد، اعضای سپاه قدس ایران در اوایل ماه ژانویه ۲۰۱۲ در مورد ارسال و تجهیز نیروهای طالبان در افغانستان با موشکهای زمین به هوا گفتگو انجام دادهاند.[۱۶۶]
روزنامه روسی نیزاویسمایا گازتا نیز در گزارش خود (منتشره در ۲ اوت ۲۰۱۲) به نقل از منابع افغانی و غربی ادعاهایی مشابه موارد بالا را منتشر کرده و در بخش دیگر اعلام داشته: «ایران و طالبان خود را آماده میکنند که در صورت حمله اسرائیل یا آمریکا به تاسیسات اتمی ایران، به عملیات انتقامی مشترک دست بزنند. علاوه بر این، ایرانیها روی عقبنشینی نیروهای آمریکا از افغانستان در سال ۲۰۱۴ میلادی حساب کردهاند.»[۱۶۷]این در حالی است که منابع و مقامات ایرانی موارد مطرح شده از این قبیل را به شدت رد نموده و اینگونه اخبار را دروغ اعلام کردند.[۱۶۸]
طالبان از زمان افول خود در افغانستان در پی گسترش روابط بینالمللی خود بوده و در این بین ایران نیز یکی از گزینههای آنها بودهاست. در پی این هدف یک هیئت از این گروه در اردیبهشت سال ۹۴ وارد ایران شد و با افرادی از مقامات سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و نیروهای امنیتی دیدار کرد. حسن روحانی رئیسجمهور وقت ایران و همچنین وزارت امور خارجه این کشور بیان داشتند که از این رخداد بیاطلاع هستند، زیرا این اقدامات با دولت در میان گذاشته نمیشود و طرف آن هیئت تنها مقامات امنیتی کشور بودند. پیش از این نیز دو هیئت دیگر از طالبان به جمهوری اسلامی سفر کردند تا با مقامات امنیتی دیدار کرده و در نشست بیداری اسلامی شرکت کنند.[۱۶۹][۱۷۰][۱۷۱][۱۷۲]
رئیس امنیت ملی هرات با صدور اعلامیهای اعلام کرد که مولوی شفیع مشهور به «حافظ عمری» مسئول نظامی و عضو رهبری طالبان در حالیکه از خودروی سپاه پاسداران پیاده میشدند در استان هرات دستگیر شد.[۱۷۳] اغلب حملات تروریستی و ترورهای هدفمند و همچنین حمله به تأسیسات عمومی در استان هرات با فرماندهی او انجام شدهاست.[۱۷۴]
عربستان سعودی
عربستان سعودی به حمایت از طالبان متهم شدهاست.[۱۷۵] در نامه ای به کارکنان دیپلماتیک آمریکا در سال ۲۰۰۹ (که در جریان افشای اسناد دیپلماتیک آمریکا یک سال بعد افشا شد),وزیر امور خارجه آمریکا هیلاری کلینتون به دیپلماتهای آمریکایی اصرار کرد بر تلاش خود برای سد کردن ارسال پول از کشورهای عربی خلیج فارس به تروریستها در پاکستان و افغانستان بیفزایند، و نوشت «اهداکنندگان کمک مالی در عربستان سعودی شایان توجهترین منبع بودجه گروههای تروریستی سنی در سطح جهان اند» و این که «از آنجا که عربستان سعودی همچنان از پایگاههای حساس حمایت مالی از القاعده، طالبان، لشکر طیبه و دیگر گروههای تروریستی است، اقدامات بیشتری باید صورت گیرد.»[۱۷۶]
آمریکا
مایک پومپئو وزیر امور خارجه آمریکا در دیدار با هیئت طالبان، دوحه، قطر، در ۱۲ سپتامبر ۲۰۲۰
آمریکا هرگز رسماً دولت طالبان در افغانستان را به رسمیت نشناخت. احمد رشید اظهار داشته که آمریکا بین ۱۹۹۴ و ۱۹۹۶ بهطور غیرمستقیم از طریق همپیمانش پاکستان از طالبان حمایت میکرد، چرا که طالبان را ضد ایرانی، ضدشیعه و احتمالاً حامی غرب میدانست. واشینگتن همچنین امیدوار بود طالبان از توسعه برنامهریزی شده توسط شرکت نفتی آمریکایی یونوکال حمایت کند. برای مثال، وقتی طالبان در سال ۱۹۹۵ هرات را تصرف کرد، و هزاران دختر را از مدرسهها اخراج کرد، آمریکا نظری ابراز نکرد. در اواخر ۱۹۹۷، مادلین آلبرایت وزیر امور خارجه آمریکا شروع کرد آمریکا را از طالبان فاصله دهد، و شرکت نفتی یونوکال از مذاکرات احداث خط لوله از آسیای مرکزی کناره گرفت.[۱۷۷][۱۷۸][۱۷۹][۱۸۰]
سوزاندن یک خانه امن طالبان به دست سربازان آمریکا.
دولت ترامپ در ۲۹ فوریه ۲۰۲۰ یک پیمان صلح مشروط با طالبان امضا کرد،[۱۸۱][۱۸۲] که خواستار خروج سربازان آمریکایی از افغانستان در عرض ۱۴ ماه در صورت پایبندی طالبان به مفاد توافق میشد.[۱۸۳][۱۸۴]گروههای پیکارجو
القاعده
در سال ۱۹۹۶، بن لادن از سودان به افغانستان نقل مکان کرد. او بدون دعوت ملا عمر آمد و گاه او را با اعلان جنگهایش و فتواهایش علیه شهروندان کشورهای ثالث میآزرد، اما با گذر زمان روابط بین این دو گروه بهبود پیدا کرد، تا جایی که ملا عمر درخواست دوست گروه خود، عربستان سعودی، را رد کرد و با خلف وعده قبلی خود مبنی بر تحویل بن لادن به سعودیها به شاهزاده ترکی از وزرای سعودی بیاحترامی کرد.[۱۸۵][۱۸۶]
حمید میر روزنامهنگار پاکستانی در مصاحبه با اسامه بن لادن رهبر القاعده در افغانستان، در حدود ۱۹۹۷ و ۱۹۹۸.
بن لادن توانست بین طالبان و القاعده ائتلافی تشکیل دهد. القاعده گردان ۰۵۵ که از اجزای سپاه طالبان بود را بین ۱۹۹۷ و ۲۰۰۱ آموزش داد. صدها جنگجوی عرب و افغان گسیل شده توسط بن لادن طالبان را در کشتار ۱۹۹۸ مزارشریف یاری کردند.[۱۸۷] از سال ۱۹۹۶ تا ۲۰۰۱ سازمان اسامه بن لادن و ایمن الظواهری تبدیل به دولتی مجازی درون دولت طالبان شده بود. روزنامه بریتانیایی دتلگرف در سپتامبر ۲۰۰۱ نوشت که ۲۵۰۰ عرب تحت فرماندهی بن لادن برای طالبان جنگیدند.[۱۸۸]
وضعیت نظامی در ۳ اوت ۲۰۲۱
در کنترل حکومت مرکزی افغانستان، مأموریت حمایت قاطع، و ناتو
در کنترل طالبان، القاعده، و همپیمانان
به گفته بن لادن، در نواری که به الجزیره فرستاده، طالبان در حملات ۱۱ سپتامبر درگیر نبودند: «من مسئولم… مردم و حکومت افغانستان هیچ چیز در خصوص این وقایع نمیدانستند.».[۱۸۹]
در ژوئیه ۲۰۱۲، یک فرمانده گمنام عالیرتبه اظهار داشت که «افراد ما القاعده را طاعونی میدانند که از آسمانها بر ما نازل شد. برخی حتی به این نتیجه رسیدهاند که القاعده در واقع جاسوسهای آمریکا هستند. در اصل، طالبان خام و بی اطلاع از سیاست بودند و از القاعده در خانههایشان استقبال کردند. ولی القاعده از مهمان نوازی ما سوء استفاده کرد.» او تا آنجا رفت که ادعا کند ۷۰٪ از طالبان از دست القاعده عصبانی اند، که بیانگر رابطه شکراب بین این دو گروه است.[۱۹۰][۱۹۱]
دولت اسلامی عراق و شام
همچنین ببینید: منازعه طالبان-داعش در افغانستان
طالبان رابطه ای منفی با دولت اسلامی عراق و شام – ولایت خراسان داشتهاست. داعش از جداشدگان از طالبان افغان به خصوص آنها که نسبت به رهبران یا فقدان پیروزی در میدان نبرد ناخرسند بودند بهطور فعال شروع به عضوگیری کرد. این باعث شد اختر محمد منصور رهبر عالی طالبان نامه ای خطاب به ابوبکر البغدادی بنویسد، و بخواهد عضوگیری در افغانستان متوقف شود و استدلال کند که جنگ در افغانستان باید تحت رهبری طالبان باشد.[۱۹۲] در هر صورت بین این دو گروه در ولایت ننگرهار جنگ درگرفت و داعش تا ژوئن ۲۰۱۵ توانست برای اولین بار در افغانستان زمین به چنگ آورد.[۱۹۳] در سپتامبر ۲۰۱۵، داعش پس از ماهها نبرد طالبان را از ولسوالیهای معینی در ننگرهار به بیرون راند.[۱۹۴]
در آوریل ۲۰۱۶، طالبان گزارش کرد که شماری از رهبران ارشد و میانی ولایت خراسان در ننگرهار از داعش جدا شده و با اختر منصور رهبر طالبان بیعت کردهاند. جداشدگان شامل اعضایی از شورای مرکزی این گروه، شورای قضایی و شورای زندانیان و نیز فرماندهان میدانی و جنگجویان آن بودند.[۱۹۵]اقتصاد
بازارهای پولی کابل در چند هفته ابتدایی پس از اشغال این شهر توسط طالبان در ۱۹۹۶ واکنش مثبت نشان دادند. اما ارزش افغانی کوتاه مدتی بعد افت کرد. طالبان مالیاتی ۵۰٪ای بر هر شرکت فعال در کشور اعمال کردند، کسانی که در پرداخت آن ناکام میماندند، مورد حمله قرار میگرفتند. آنان مالیاتی ۶٪ بر هر گونه واردات به کشور اعمال کردند و تا ۱۹۹۸ کنترل فرودگاهها و گذرگاههای مرزی اصلی کشور را در دست گرفتند که به آنها امکان میداد بر همه تجارت انحصار اعمال کنند. تا سال ۲۰۰۱، درآمد سرانه جمعیت ۲۵ میلیونی زیر ۲۰۰$ بود، و کشور در شرف فروپاشی کامل اقتصادی قرار داشت. تا سال ۲۰۰۷ اقتصاد شروع به بازیابی کرده بود و ذخیره خارجی تخمینی ۳ میلیارد دلار بود و رشد اقتصادی ۱۳٪ افزایش یافته بود.[۱۹۶][۱۹۷][۱۹۸][۱۹۹][۲۰۰][۲۰۱]
تریاک در خانه امن طالبان در ولایت هلمند
بر اساس پیمان ترانزیت بین افغانستان و پاکستان یک شبکه عظیم قاچاق توسعه یافت. تخمین زده میشود گردش مالی آن ۲٫۵ میلیارد دلار بوده باشد و طالبان بین ۱۰۰ و ۱۳۰ میلیارد دلار در سال جذب کرده باشد. این عملیات در کنار تجارت هلال طلایی مخارج مالی جنگ در افغانستان را تأمین میکرد و اثرات جنبی آن نابودی صنایع نوپا در پاکستان بود. احمد رشید توضیح داده که پیمان تجاری ترانزیتی با افغانستان بزرگترین منبع درآمد برای طالبان بودهاست.[۲۰۲][۲۰۳][۲۰۴]
بین سالهای ۱۹۹۶ و ۱۹۹۹، ملا عمر نظرات خود دربارهٔ تجارت مواد مخدر را برعکس کرد، ظاهراً به این دلیل که تنها به کافران آسیب میرساند. طالبان ۹۶٪ از مزارع خشخاش افغانستان را کنترل میکرد و تریاک را به یکی از بزرگترین منشاهای مالیات خود تبدیل کرد. بنا بر رشید، پول مواد مخدر، سلاحها، مهمات و سوخت جنگ را تأمین مالی میکرد. در نیویورک تایمز, وزیر مالیه جبهه متحد اعلام کرد طالبان بودجه سالانه ندارد ولی به نظر میرسد سالی ۳۰۰ میلیون دلار خرج میکنند که تقریباً همه اش خرج جنگ میشود. او افزود که طالبان به طرز فزاینده ای به سه منبع مالی وابسته شدهاند: «شقایق، پاکستانیها و بن لادن.»[۲۰۴]
از لحاظ اقتصادی به نظر میرسد چاره دیگری وجود نداشته، با ادامه داشتن جنگ با ائتلاف شمال درآمد ناشی از تولید تریاک تنها عامل جلوگیری از گرسنگی در کشور بود. تا سال ۲۰۰۰، افغانستان در حدود ۷۵٪ از تولید جهانی را در اختیار داشت و در سال ۲۰۰۰ تخمین زده شده ۳۲۷۶ تن تریاک از خشخاش کشت شده در ۸۲٬۱۷۱ هکتار مزرعه تولید کرد. در این زمان عمر فرمانی در خصوص منع کشت تریاک صادر کرد و تولید به میزان تخمینی ۷۴ تن از ۱٬۶۸۵ هکتار مزرعه کاهش یافت. بسیاری از ناظران میگویند این ممنوعیت که در تلاش برای به رسمیت شناخته شدن از سوی آمریکا انجام شد تنها برای افزودن بر قیمت تریاک و افزایش سود از فروش مخزنهای بزرگ موجود انجام شد. تولید ۱۹۹۹ بیسابقه بود و سال ۲۰۰۰ شاهد تولیدی کمتر ولی همچنان زیاد بود. قاچاق موجودی جمع شده توسط طالبان در سالهای ۲۰۰۰ و ۲۰۰۱ ادامه داشت. در سال ۲۰۰۲، سازمان ملل به وجود انبارهای قابل توجه پر از تریاک در سالهای قبل یاد کرد. گفته شده طالبان در سپتامبر ۲۰۰۱ درست قبل از حملات ۱۱ سپتامبر به کشاورزان افغان دوباره اجازه داد خشخاش بکارند.[۲۰۴][۲۰۵][۲۰۶][۲۰۷]درگیری و مقابله با داعش
با نفوذ داعش خراسان در افغانستان، از آن جا که طالبان با برخی عقاید و اقدامات داعش از جمله جهاد نکاح مخالف بودند، به مقابله با آنها پرداختند. درگیریهای زیادی بین آنها در افغانستان صورت گرفتهاست که از جمله آنها میتوان به درگیریهایی در ولایتهای ننگرهار،[۲۰۸] فراه،[۲۰۹] جوزجان[۲۱۰] و غور[۲۱۱] اشاره کرد.الگوگیری از جمهوری اسلامی ایران
برخی از ناظران پس از سیطره مجدد طالبان و استقرار دولت امارات اسلامی پیشنهاد کردهاند که جمهوری اسلامی ایران میتواند به عنوان یک الگوی مشروطه برای دولت جدید طالبان عمل کند و یک سیستم حکومتی به ظاهر جمهوری را با «دموکراسی محدود و پلورالیسم» معرفی کند که توسط «حاکمیت دینی» هدایت میشود.[۲۱۲][۲۱۳] هارون رحیمی، با این حال، خاطرنشان کرد که شرایط محلی در ایران اساساً با شرایط موجود در افغانستان متفاوت است و جنبههای دموکراتیک حکومت ایران توسط «گروهی از علمای دینی تأثیرگذار که همیشه خود را به عنوان نیروهای دموکراتیک معرفی کردهاند» محافظت میکند. اما این علمای به ظاهر دموکراتیک در امارات اسلامی افغانستان وجود ندارند.[۲۱۳]تعارض منافع با عربستان سعودی
پس از حملات ۱۱ سپتامبر، رژیم سعودی مواضع یکسانی با آمریکا علیه طالبان افغانستان اتخاذ کرد. طالبان در آن ایام از عربستان سعودی انتظار داشت به مثابه اینکه یک کشور اسلامی است در مقابله با آمریکا در کنار آنها بایستد.[۲۱۴] این جریانات موجب شد رهبران طالبان از همان زمان نگاه مثبتی به سعودی نداشته باشند و حتی نزدیکی دولت اشرف غنی به عربستان سعودی را مورد انتقاد قرار میدادند بهطوری که اعلام عید فطر که هر ساله به پیروی از عربستان سعودی دنبال میشد در اولین سال قدرتگیری مجدد طالبان، مستقل از عربستان اعلام گردید و برخی مقامات شناخته شده طالبان سخنانی علیه عربستان را مطرح کردند، مثلاً جنرال مبین که یک چهره تلویزیونی طالبان است در مصاحبهای با شبکه تلویزیونی آریانا گفتهاست: «ما ایمان به سعودی نیاوردیم، ما به شریعت، کتاب خدا و احادیث رسولالله باور داریم.»[۲۱۵]
+ نوشته شده در یکشنبه ششم فروردین ۱۴۰۲ ساعت 10:23 توسط پایگاه خبری و تحلیلی خبرنگار آزاد خبر ا
|