می خوام بنویسم ولی نه میتونم. نه میدونم از کجا بنویسم.
می خوام بنویسم ولی نه میتونم. نه میدونم از کجا بنویسم.
جاتون خالی. هفته پیش خواهرم نذری داشت رفتم شمال. زیبایی خیلی زیاد بود از مردم روستایی ساده و پاک بگیر، تا باغ های پرتقال ساری و شهر به شهر قشنگش ...
برگشتنی با اتوبوس وی ای پی (فارسیش چی میشه؟) اومدیم. شب بود و آمنه جون می گفت؛ شب های این جاده رو دوست ندارم. با این حرفش من و مجبور کرد تا بیشتر بهش فکر کنم. بله راست میگه حکایت این جاده پر خاطره هراز ، عین حکایت این دنیای پلشته. روزش دل می بره و آدم و سرکیف می آره، ولی شبش به شعای نور احاطه شده از چراغ های ماشین ها عزمت کوه ها را به رخ این انسان کوچک و ترسو می کشه.
انسان کوچک؛
انسانی که از اول جاده که راه می افتی کامیون و اتوبوس های اطرافت را غولی خون آشام برای خودت فرض می کنی - ولی کمر جاده تو امامزاده هاشم علیه السلام می شکنه و از اون بالا پایین را نگاه می کنی می بینی آن غول های خون آشام زره ای بیش نیستند و اصلا این دنیا یک زره کوچک است که در کنار کرات دیگر هیچ است و این منظومه نیز یکی از منظومه های موجود در هستی است.
جشنواره عمار ؛
حال این روز های من حال بچه هایی است که توفیق جهاد ندارند و به جبهه نرفته اند . درصورتی که همه دوستان در خط ، در حال جنگ اند و از تلویزیون اخبارش را می شنوند. جشنواره ای که به مصابه عملیات های کردستان و فتح المبین است حکایت بی امکاناتی و عدم پشتیبانی و توپخانه ای است. عملیاتهای مظلومانه غرب که احمد متوسلیان گزارشی در جمع دولتی های پایتخت نشین وقت آن زمان قرائت می کند. و می گوید؛ در مورد غربی صحبت می کنید که رزمندگان اسلام در حالی در آنجا می جنگند که در ارتفاعات بالای غرب تنفس بدون کپسول هوا سخت است و ارتفاع برف در آنجا بیش از 3 متر است و شهدای ما یا از ارتفاع افتاه اند یا از سرما و...
وقتی وحید جلیلی این طلایه دار و سپه سالار لشگر هنر و ادبیات جبهه انقلاب اسلامی حرف از مظلومیت نیروهایش می زند نباید به مجریان صدا و سیما خرده بگیریم گناهی ندارند. بیگانه اند با این قبیله. ولی براد به جان آن 5 شهید عرصه هنر که در کربلای 5 چند ده کیلومتری تهران معراجی شدند، قسم آنکه باید بگیرد می گیرد. به قول حضرت امام خامنه ای عزیز بروید سراغ کارهای نشدنی که بشود خب محرومیت هایش چه، رنج هایش چه، زخم زبان هایش چه و کفی باللهحسیبا...
سوریه نیاز فرهنگی دارد نه نظامی...
با یکی از دوستانم که چند روزی رفته بود سوریه و از وضع و اوضای اونجا مطلع بود، برایم صحبت می کرد . خیلی دردناک بود. متاسفانه بدنه مردمی این کشور که در خط استوایی مقاومت حضور دارند با فرهنگ پایداری و مقاومت بیگانه هستند. بگونه ای که قوای نظامی عملیات می کند و شهر را می گیرد و تحویل نیروهای بومی میدهد و دو روز بعد شهر را دوباره پس می گیرند و تحمل یک ساعت مقاومت را هم ندارند. و بلعکس شهر بنل و الزهرا سلام الله علیها درقلب حلب وجود دارد که طی این مدت در محاصره هستند و هنوز مقاومت می کند و دسترسی پشتیبانی هم ندارد. و توانسته اند یک سپاه چند هزار نفری تشکیل بدهند و از شهر خود که در دل سلفی های تکفیری است مردانه دفاع کنند و نه تنها دفاع که درصدد عملیات تهاجمی نیز هستند. آیا ما در قبال این خون هایی که دارند از جان ملت های مسلمان به صورت وحشیانه بر زمین می ریزند مسئول نیستیم . آیا در گذشته این اولویت های جهانی را بر دغدغه های شخصی خود ارجع می دانستیم و بجای طرح موضوعات داخلی این مخاطبان تشنه جهانی را که همچو طفلی دنبال پستان مادر می گردد را می دیدیدیم، کار امروز جهان اسلام به اینجا نمی رسید.
ایا هنوز بچه های انقلابی سینما یه حبه قند و برنگ ارغوان اولویتشان است.
ایا زمان آن نرسیده است که این فرزندان انقلابی انقلاب از خاکریز های فجری و روزمرگی امروز سینما جهش کنند و فاز بر زمین مانده سینمایی عمار را احیا کنند. و دین خود به انقلاب را ادا کنند.
حنا؛
نمی دونم کیا یادشونه تو جمع بچه بسیجی ها رسم بود ایام ربیع و جشن های اهلبیت علیهم السلام سینی حنا می آوردن و بچه ها با کلی خندو شادی حنا کف دستاشون می گذاشتند ما هم به عشق اون روز ها و خوشی اهل بیت علیهم السلام به آمنه جون گفتم یه کاسه حنا بزار که دیشب دخل شو در اوردم کف دست و پام و گذاشتم خیلی خوشگل شد جای همتون خالی...
چراغ خاموش؛
یک سری از بچه ها در زمینه های گوناگون بویژه علمی دارند با ظرفیت خود جوش و پول شخصی حماسه سازی می کنند که اگر اخبارش رسانه ای بشه دل مسلمین شاد میشه برای نصرت و بهجت در کاراشون دعا کنید(حتما)
بازسازی دفتر رییس جمهور اعتدال؛
بچه هایی که تو ریاست جمهوری هستند می گویند از همون روز اول که این تیم جدید وارد پاستور شده اند دفتر قبلی احمدی نژاد و تخلیه کردند و شروع به بازسازی کردند . و تنها توجیه شان برای هزینه بالای بازسازی که تا کنون12 میلیار تومان، این است که در شان رییس جمهور نیست. خدا بخیر کند...
یک خاطره از رزمندگان اسلام در سوریه
در یک سری از شرایط جاده ها بسته میشود هم برما هم بر روستا هایی که خانواده های سلفی های سوری زندگی می کنند و نان و آب و هر جنس دیگری قیمتش صد برابر می شود یکی از بچه ها یک هفته را روزه می گرفت و نان و اب جیره بندی شده خود را جمع می کرد و شبانه به روستای سلفی ها می رفت که کسی جرات نزدیک شدن به آنجا را ندارد و اب نان را به در خانه خانواده های انها می برد…
...!!