بی سیم بنده و خدا ...
بنده به گوشم
- حواست باشه؛دارم نگاهت میکنم
- مفهوم شد...
می خواهی امتحان کنی
کسی رو که دوست داری
کسی رو که می گه دوستت داره ...
شمارشو به دوستت می دی ... بهش زنگ می زنه ، طرف اصلا تحویل نمی گیره ...
نفس راحتی می کشی ...
ناراحتش می کنی ، ببینی بازم تحویلت می گیره یا نه ...
یه بهانه ای پیدا می کنه تا ببخشدت ...
نفس راحتی می کشی ...
تولدت رو یادش نمیاری
ببینی حواسش بهت هست ؟؟!
بله ... یادشه ...
نفس راحتی می کشی ...
خوب خدا امتحانمون می کنه ببینه ما هم دوستش داریم یا نه
دور میکنه آدم رو از تعلقات
از چیزهایی که حواست رو ازش پرت می کنه ...
خوب فقط دوستت داره ...

ای کاش اینجوری نبود
ولی واقعیت این هست که در درون ما یک بت هست به اسم نفس
عبادت هم می کنیم بر اساس نفس
مثلا من نماز می خونم چون یک حالت آرامشی بهم دست می ده ! این از جلوات لذت نفسانی هست ...
از این چادر استفاده می کنم چون وقتی بیرون می رم در آرامشم ...
روزه می گیرم روحم پاک بشه ...
.
.
.
البته اینها همه به آدم دست میده و خدا به کرم خودش می پذیره ،
ولی عمل خالص ... برای خدا ... یه چیز دیگست ...
.
.
.
یک نفر می خوام یک دقیقه برای خدا زندگی کرده باشه ...
ولی واقعیت این هست که در درون ما یک بت هست به اسم نفس
عبادت هم می کنیم بر اساس نفس
مثلا من نماز می خونم چون یک حالت آرامشی بهم دست می ده ! این از جلوات لذت نفسانی هست ...
از این چادر استفاده می کنم چون وقتی بیرون می رم در آرامشم ...
روزه می گیرم روحم پاک بشه ...
.
.
.
البته اینها همه به آدم دست میده و خدا به کرم خودش می پذیره ،
ولی عمل خالص ... برای خدا ... یه چیز دیگست ...
.
.
.
یک نفر می خوام یک دقیقه برای خدا زندگی کرده باشه ...
بیشتر زندگی من شبیه یه جوون سر به هوا بود که وقتی به قصد بدی از خونه خارج می شد ...
وسط راه یه بزرگتری می رسید و دستش رو می گرفت و برش می گردوند
شاید پیش کسی آبروش نرفت ... ولی همیشه بزرگتره می دونست توی سر طرف چی گذشته ...
.
.
.
لحظه ای به من نگاه کن
چشم های مهربانت معلم خوبیست
کمکم نمی کنی خدایِ غریبِ قریب ؟!!
.
.
.
باز هم بیا و با ما مسامحه کن ...

وسط راه یه بزرگتری می رسید و دستش رو می گرفت و برش می گردوند
شاید پیش کسی آبروش نرفت ... ولی همیشه بزرگتره می دونست توی سر طرف چی گذشته ...
.
.
.
لحظه ای به من نگاه کن
چشم های مهربانت معلم خوبیست
کمکم نمی کنی خدایِ غریبِ قریب ؟!!
.
.
.
باز هم بیا و با ما مسامحه کن ...

ماجرا از اونجایی شروع میشه که تصمیم میگیری یک گناهی رو ترک کنی ...
اما نفس اماره هست ... بس نمی کنه که!
آقا اگر ما این پشت کار ِ نفس امارهِ خودمونـــــ رو در عمل صالح به کار می گرفتیمــــ چی میشد!!!!
برای من بــــــیچاره هم دعا کنید ...
وای از دل دیوانه ام ، این دشمن ِ هم خانه ام
زین پس درون خانه ام ، یا جای من یا جای دل
اما نفس اماره هست ... بس نمی کنه که!
آقا اگر ما این پشت کار ِ نفس امارهِ خودمونـــــ رو در عمل صالح به کار می گرفتیمــــ چی میشد!!!!
برای من بــــــیچاره هم دعا کنید ...
وای از دل دیوانه ام ، این دشمن ِ هم خانه ام
زین پس درون خانه ام ، یا جای من یا جای دل
این روزها وقتی می گویم عبودیت... دلم یک جور خاصی می تپد ...
..
.میگویند با حلوا حلوا کردن دهن شیرین نمیشود !!
.
..یا من ذکره حلو
..
.میگویند با حلوا حلوا کردن دهن شیرین نمیشود !!
.
..یا من ذکره حلو

+ نوشته شده در شنبه شانزدهم شهریور ۱۳۹۲ ساعت 2:51 توسط پایگاه خبری و تحلیلی خبرنگار آزاد خبر ا
|