آسیب شناسی تاخیر در سن ازدواج جوانان/اسماعیل اسدی دارستانی اسماعیل اسدی دارستانی کارشناس حقوق بین الملل خصوصی

آسیب شناسی تاخیر در سن ازدواج جوانان : اسماعیل اسدی دارستانی کارشناس حقوق بشر و محیط زیست  جهانی

مقدمه : ازدواج یکى از اساسى ترین و در عین حال حساس ترین مراحل زندگى انسان به شمار مى رود. انسان بنابر سرشت و ماهیت وجودى خویش و وابستگى به غیر در پاسخ به نیازهاى درونى و بیرونى خود همواره از فردگرایى گریزان بوده است. حتى انسان بدوى نیز بى نیاز از زندگى مشترک (خانوادگى و گروهى) نبود. ازدواج اصلى ترین و  عالى ترین نمود این پاسخ است و مظهرى از قانون گروه گرایى اوست.

از دیدگاه جامعه شناسی،ازدواج یک قرارداد اجتماعى و ضامن بقاى نسل انسان است و آرامش و امنیت در یک جامعه،نتیجه ازدواج سالم و محیط آرام بخش خانواده است. از آنجائیکه ازدواج عامل پیدایی خانواده و تاخیر و عقب افتادن آن باعث تاخیر در پیدایش و شکل گیری خانواده های جدید است موضوع قابل اهمیتی برای بررسی است.

 

در امر ازدواج و تشکیل خانواده در جوامع گوناگون، اهداف و انگیزه های متعددی مطرح بوده است، که به طور عمده می توان به: میل به داشتن فرزند،عوامل اجتماعی،نیاز اقتصادی و عشق اشاره کرد. این عوامل در دوره های مختلف متغیر بوده است. در جوامع علل اقتصادی و اجتماعی مهمترین عوامل تلقی شده و در تمدن های قدیم زاد و ولد و درمدرنیت های امروزی عشق و محبت اهمیت بیشتری یافته است. امروزه در ایران ماهیت و اشکال ازدواج و پیامدهای اجتماعی آن در خانواده و جامعه، و به طور کلی الگوی همسر گزینی و نظام خانواده،ازدواج های نا موفق و طلاق های زود هنگام و بالا رفتن توقعات برای آغاز زندگی،تغییر در نگرش افراد و انتظاراتی که از زندگی مشترک دارند عملا ً ازدواج را دچار مشکلات جدی کرده است که از جمله افزایش سن ازدواج جوانان را می توان جزو یکی از این مشکلات دانست. در این پژوهش سعی خواهد شد با برآورد عوامل اجتماعی موثر،به بررسی افزایش سن ازدواج پرداخته شود.

 

بیان مسأله:

ازدواج بعنوان یکی از رویدادهای مهم وحیاتی در زندگی روزمره افراد جامعه می باشد و ازجنبه های مختلف می توان آن را مورد بررسی قرار داد. یکی از این زوایا سن شروع و به اصطلاح وارد شدن به ازدواج است.ازدواج علاوه بر پاسخگویی به نیازهای جنسیتی وعاطفی فرد،نیازهای اقتصادی،ارتباطات اجتماعی وفرهنگی او رانیز تنظیم می کند و بخاطر اهمیت و تاثیری که دارد،بعنوان هنجاری پذیرفته شده در تمامی کشورهای دنیا به حساب می آید. به لحاظ اجتماعی و فرهنگی بی توجهی والدین نسبت به ازدواج امری ناپسند به شمار می آید چرا که بقای خانواده در گرو بقا و ساماندهی ازدواج است (آزاد ارمکی،۹۹:۱۳۸۶). در سالهای اخیر،پدیده ازدواج که منشاء وقوع ولادت و باروری، و بعنوان عامل بسیار موثر بر ساخت سنی و جنسی جمعیت و افزایش آن محسوب می شود، در کشور ما دستخوش تحولات قابل توجهی شده است. ازدیاد جمعیت دختر وپسر واقع در مدار ازدواج که بیش از یک سوم جمعیت کشور را تشکیل داده اند و حاصل افزایش شدید موالید دهه ۶۰ می باشند از یکسو،و از سویی دیگر بازتاب تحولات واقع شده در حوزه های مختلف  اقتصادی،اجتماعی و فرهنگی جامعه،نظیر افزایش شهرنشینی و باسوادی و به ویژه تحصیلات زنان،وتمایل به کسب درآمد و شغل مناسب در قبل از ازدواج که از نشانه های حرکت جامعه به سوی مدرنیزه شدن می باشد،افزایش سن ازدواج در کشور برای دولتمردان و جامعه محققین نگران کننده گردیده است (کاظمی پور،۱۰۷:۱۳۸۵).

امروزه وقتی مساله ازدواج در خانواده ها و در میان جوانان مطرح می شود غالباً به جای اینکه به ضرورت این امر بیندیشند،تصوری مبهم در واقع کوهی از مشکلات و موانع در مقابل دیدگانش مجسم می گردد. مهریه سنگین ومخارج هنگفت خرید طلا وجواهر،هدایا و لباس های گوناگون،هزینه های هنگفت جشن های عقد و عروسی و هزینه اجاره،رهن و یا خرید مسکن،بارداری،فقدان شغل و ده ها مساله دیگر خانوادگی،اقتصادی و اجتماعی مساله  ازدواج جوانان را به تاخیر می اندازد (اسکندری،۱۱:۱۳۸۷).

ازدواج پیمان مقدسی است که در میان تمام اقوام و ملل در تمامی زمان ها و مکان ها وجود داشته است. ازدواج سرآغاز تشکیل خانواده است و خانواده یکی از قدیمی ترین نهاد های اجتماعی است که تاریخی به قدمت حیات انسان دارد (گیدنز،۱۷،۱۳۸۷). در واقع میل به ازدواج از اصلی ترین و مهمترین نیازهای نوع انسانی در جامعه بشری است و چه بسا دختران و پسران که امید و آرزوی خود را در زندگی فردا می جستند حالا آن را پیش روی دارند و درصدد بهره برداری صحیح و دلپسند از زندگی می باشند. با این تفاوت که خانواده های امروزی در مسیر تحولاتشان با دو تحول عمده ساختاری و کارکردی در این زمینه درگیر شده اند. تحول ساختاری بر این مبنا که حوزه ساختاربندی قدرت در خانواده را تعیین می کند و حوزه کارکردی به وظایفی که خانواده در طول حیات خود بر عهده داشته است اشاره می کند. در راستای این تحولات است که جامعه شناسان مسیر تحولات خانواده را از خانواده های "گسترده" به "هسته ای" شناسایی کرده اند. با این نگاه به خانواده و آسیب شناسی تحولات آن می توان مسئله تأخیر سنی ازدواج را در میان جوانان به شیوه نوینی تبیین نمود. چرا که آنچه در جامعه امروزی ما مشهود است صحبت از تحول خانواده به سوی خانواده های هسته ای و در برخی مناطق در مرحله ی گذار از این وضعیت می باشد. با این توضیح مسئله تأخیر سنی ازدواج و سایر مسائل از قبیل افزایش طلاق و … را می توان در نوع ساختار و کارکرد نهاد خانواده آن هم در بعد هسته ای تشریح نمود. چرا که نگاهی به گذشته خانواده های گسترده در ایران بیانگر آن است که زودرسی سن ازدواج و منع اجتماعی طلاق و تکیه بر ازدواج های درون همسری از مسائل خانواده در آن زمان بوده است ولی امروزه در خانواده های هسته ای با تأخیر سنی ازدواج، تکرار و افزایش طلاق و تکیه بر ازدواج های برون همسری مواجه هستیم. آمارهای موجود نشان می دهد که میانگین سن ازدواج در ایران با تحولات عمده ای روبرو شده است،بر این اساس سن ازدواج زنان بین سالهای (۱۳۸۱-۱۳۴۵) با افزایش تدریجی همراه بوده است واین افزایش در یکی دو دهه اخیر شتاب بیشتری داشته است،به طوری که در سال  1381بیش از یک چهارم دختران ۲۹-۲۵ ساله هنوز ازدواج نکرده بودند. همچنین سن ازدواج زنان در ایران در طی سالهای سرشماری (۱۳۸۱-۱۳۴۵) به تدریج افزایش یافته و از ۴/۱۸ سال به ۲/۲۳سال رسیده در صورتی که سن متوسط ازدواج مردان فقط از ۸/۲۵ سال به ۹/۲۵ سال رسیده است (کاظمی پور،۱۰۶:۱۳۸۴).

تاخیر در سن ازدواج می تواند تبعات اجتماعی زیادی به همراه داشته باشد. از جمله آسیبها ومضرات دیر ازدواج کردن می توان به عدم مسئولیت پذیری و بی توجهی به آن در سایر زمینه های زندگی، گرایش به ارتباطات غیر متعارف دختر و پسر،هدر رفتن سنین جوانی و طراوت،بدخلقی در زندگی به دلیل عدم ارضای نیازهای فرد،دل نگرانی والدین از دیر ازدواج کردن فرزندان،افسردگی و اختلالات جنسی،پناه بردن به مواد مخدر وبسیاری از آسیبهای دیگر اشاره نمود. لذا با توجه به مسائلی که ذکر گردید، پژوهش حاضر درصدد بررسی عوامل مؤثر بر پدیده تأخیر در سن ازدواج جوانان از دید تئوری های جامعه شناختی و پژوهش های انجام گرفته قبلی می باشد.

 

اهمیت و ضرورت پژوهش:

اهمیت رویداد اجتماعی ازدواج در تغییرات سریع همسرداری در طول و جریان نوسازی و توسعه جوامع مختلف،همیشه مورد توجه بوده است،چراکه تغییر درزندگی ونیازهای جدیدی که در طول زمان درجامعه ایجادمی شود موجب تغییراتی درکیفیت رفتارهای انسانی می گردد که به نوبه خود تغییراتی را درجنبه های مختلف زندگی خانوادگی نظیر زمان ازدواج و تداوم زندگی زناشویی ایجاد می کند، و این امر ضرورت مطالعه مستمر و دقیق این واقعه حیاتی را در هر دوره زمانی و در جوامع مختلف، با بهره گیری از روش های مطالعاتی خاص ایجاد می کند. بررسی آمارهای ثبتی ازدواج در کشور(بر اساس آمارهای ثبت احوال کشور) طی پنج سال اخیر (سالهای ۱۳۸۳-۱۳۸۸) رشد ۲۳ درصدی را برای ازدواج نشان می دهد، و این میزان رشد به نسبت جمعیت واقع در سن ازدواج که بیش از۳۵ درصد جمعیت کشور را تشکیل می دهند رقم ناچیزی می باشد و علیرغم نفوذ اعتقادات مذهبی و ارزش های اجتماعی حاکم برجامعه ایران،نگران کننده بوده وجای مداقه وبررسی دارد (کاظمی پور،۲۳:۱۳۸۵).

امروزه ازدواج جوانان یکی از چالشهای اصلی جامعه ایرانی به شمار می آید.جوانان به دلایل مختلفی از مبادرت به ازدواج دوری می کننند و پدیده تاخیر در سن ازدواج نه بعنوان یک مساله و مشکل شخصی بلکه بعنوان یک مساله اجتماعی نمود پیدا کرده است. جوانانی که به خاطرسنتهای غلط اجتماعی مجبور به خانه نشینی می شوند وجوانانی که دوست دارند مجرد بمانند،همه وهمه پدیده تجرد را بصورت یک مشکل عمومی درآورده است که بیشتر خانواده های ایرانی با آن  مواجه هستند. جوانانی که تا سنین بالا با پدر و مادر خویش زندگی می کنند وبرای آغاز زندگی توقعات بالایی دارند عملا ازدواج را دچار مشکلات جدی کرده است(اسکندری چراتی،۱۰:۱۳۸۷).

ازدواج می تواند ازاشاعه فحشا،فساد ورفتارهای ناپسندی که می تواند پیامد مستقیم عنان گسیختگی غرایز جنسی باشد جلوگیری کند و یکی از پایه های حفظ سلامت جامعه است. از نقطه نظر اجتماعی بدون تردید ازدواج واجد ارزش است و از آن جمله آداب اجتماعی است که در تمام جوامع بشری آن طور که تاریخ نشان می دهد تا به امروز متداول بوده و این خود دلیلی بر اینکه یک سنت فطری است می باشد. تغییر در الگوی ازدواج یکی از شاخص های اصلی تغییرات اجتماعی است. اگر شواهد نشان دهنده کاهش بسیار در میزان ازدواج باشد،جامعه با فروپاشی خانواده و در نهایت نوگرایی افراطی روبرو خواهد بود.

دختران و پسران کنونی مثل دوران گذشته نمی توانند همسر خود را ندیده و نشناخته انتخاب نمایند و امیدوار به همسانی فکری، ارزشی و هنجاری در زندگی مشترک آینده شان باشند، لذا توجه جوانان به همسانی فکری، اخلاقی و هنجاری در امر همسر گزینی به صورت یکی از مشکلات آنها درآمده و در بسیاری موارد به عنوان مانعی در امر ازدواج آنان قرار گرفته است. آنها به خوبی دریافته اند که عدم توجه به این امر می تواند موجب شکنندگی ازدواج شده و در نهایت به طلاق منجر شود (کاظمی پور،۱۰۷،۱۳۸۴).

امروزه به دلایل مختلفی تعداد کثیری از جوانان جامعه از مبادرت به ازدواج دوری می کنند، به طوری که ملاحظه افرادی که ازدواج نمی کنند و سن ازدواجشان افزایش یافته، نگارنده را به این فکر واداشته است تا تاثیر عوامل اجتماعی موثر بر افزایش این پدیده را مورد شناخت و کاوش قرار دهد. لذا انجام مطالعه و پژوهش درباره افزایش سن ازدواج از دو جنبه نظری و کاربردی حائز اهمیت می باشد. از بعد نظری انجام مطالعه درباره موضوع فوق موجب رشد و ارتقای علمی می شود و این مطالعه به عنوان یک مطالعه بنیادی می تواند در جهت شناخت این پدیده موثر باشد. از جنبه کاربردی نیز می توان با شناخت عوامل موثر بر این پدیده، آگاهی های لازم را برای از میان برداشتن موانع موجود بر سر راه ازدواج جوانان کسب نمود و نتایج حاصل از این پژوهش می تواند راهکارهای مناسب را در اختیار خانواده ها، مسئولان متولیان بخش فرهنگی و دولتمردان قرار دهد تا بتوانند با شناخت عوامل تاثیر گذار بر این پدیده برنامه ریزی های مقتضی را جهت داشتن جامعه ای با سن  ازدواج مناسب انجام دهند و ارزشهای جوانان را از ازدواج گریزی به سمت ازدواج گزینی سوق دهند.

از این روی است که توجه واهمیت به مقوله ازدواج همواره مورد تاکید عالمان و جامعه شناسان خصوصا در حوزه مطالعات خانواده بوده و عدم تحقق آن در شرایط وزمان بهنگام به عنوان دغدغه ذهنی و فکری مسئولین این حوزه می باشد. خانواده اساسی ترین  در عین حال قدیمی ترین نهاد اجتماعی است و پویایی و استمرار آن و کارکردهایش همواره در طول زمان حائز اهمیت می باشد. هرچند پژوهشهای زیادی در مورد این موضوع انجام شده است که در جای خود محترمند ولی در اکثر موارد به عوامل ظاهری پرداخته اند و از بررسی تحلیلی و ریشه یابی دور بوده اند که در این پژوهش به نکات بسیاری توجه شده است. نتایج  حاصل از این تحقیق می تواند راهگشای ذهنی مسئولین برای شناخت عوامل موثر بر تاخیر در سن ازدواج بوده و با شناخت این عوامل بر نامه ریزی جهت برداشتنن موانع و بهبود اوضاع اجتماعی تسهیل خواهد شد.

 —————————–

جوانان چرا ازدواج را تعطلیل کردند/اسماعیل اسدی دارستانی کارشناس حقوق بشر و محیط زیست  جهانی
برخی می‌گویند پوشش نامناسب دختران و اختلاط دختر و پسر در دانشگاه مانع ازدواج جوانان است و عده‌ای دیگر تورم و مشکلات اقتصادی را اصلی‌ترین عامل فرار جوانان از تشکیل زندگی زناشویی می‌دانند‎. ‎

برای بی میلی جوانان به ازدواج و آمار بالای طلاق دلایل بسیاری ذکر شده که کمابیش به هم شبیه‌اند. اما در نشست تخصصی "موانع ازدواج دانشجویان" که در محل پژوهشگاه فرهنگ و معارف اسلامی برگزار شد ، دلایل و راهکارهای نسبتاً جدیدتری بیان شد‎.‎
برای مثال فاطمه محبی، پژوهشگر پژوهشگاه فرهنگ و معارف اسلامی اعلام کرد که ‏‎75‎درصد پسران تمایلی به ازدواج ندارند به این دلیل که پوشش دختران نامناسب است‎. ‎
همچنین عدم باور پسران به برکت زندگی پس از ازدواج ۸۰ درصد، مهریه‌های سنگین ۵۸ درصد، توجه به زیبایی و ظواهر ۷۵ درصد، توقعات بالای پسران در انتخاب همسر ۷۴ درصد، ضعف خانواده پسر در یافتن دختر مناسب برای ازدواج ۵۰ درصد، پوشش نامناسب دختران ۸۷ درصد، از جمله آمارهای به دست آمده در این آسیب‌شناسی در بحث بی‌تمایلی دانشجویان به ازدواج محسوب می‌شود‎.‎
همچنین گفته می‌شود دانشجویان به پدیده ناهنجار خودارضایی روی آورده‌اند اما راهکارهایی که ارائه می‌دهند، تجربه‌هایی تکراری است که قبلاً شکست خورده‌اند‎.‎
بانکی‌پور همچنین اختلاط‌های غیرضروری در محیط دانشگاه را مشکلی جدی دانست و تأکید کرد که دانشگاه‌ها اگر کلاس‌های درس را جدا برگزار کنند، با استقبال بیشتری روبه‌رو می‌شوند‎. ‎
محبی نیز برای حل مشکل ازدواج جوانان راهکارهایی داد که وساطت نوین برای آشنایی دختر و پسر یکی از آن‌ها بود‎.‎
در واقع یکی از علت هایی که ازدواج جوان را با تأخیر مواجه کرده است نبود گروه های واسط برای آشنا کردن خانواده های دختر و پسر است. این مسئله موجب شده است تا جوانان مسئولیت چندانی در قبال ازدواج نداشته باشند و خانواده ها هم نسبت به ازدواج فرزندانشان بی انگیزه شوند‎.‎
اقتصاد و گرانی، حرف اول را می‌زند
بسیاری از کارشناسان اجتماعی فرار جوانان از تشکیل زندگی را تحت تأثیر تورم و گرانی می‌دانند. آنها معتقدند بحران‌های اقتصادی و ناتوانی در تأمین مسکن باعث بالا رفتن سن ازدواج می‌شود و بی‌اخلاقی‌هایی را رواج می‌دهد‎. ‎
بی‌تردید گسترش فساد در جامعه، افزایش آمار طلاق و بسیاری از آسیب‌های اجتماعی بازتاب افزایش تورم و گرانی به ویژه در مسکن هستند. یک روانشناس و مشاور خانواده، کار و مسکن را دو فاکتور اصلی ازدواج معرفی کرده است که در صورت ناقص بودن هر کدام، ازدواج با مشکل مواجه می‌شود و جوانان را دچار افسردگی‌های پنهان می‌سازد‎.‎
برخی فارغ‌التحصیلان دانشگاه‌ها اصلاً امکان ازدواج ندارند، چون هزینه‌های مسکن به شدت افزایش یافته است. به این ترتیب جوانانی که تحمل بار سنگین گرانی را ندارند، عطای ازدواج را به لقایش می‌بخشند‎. ‎
شوک اقتصادی واردشده به بازار متعلق به روزها و ماه های اخیر است و باید با کنترل هر چه سریعتر بازار، مانع از دامن زدن به بحران ازدواج در میان جوانان شد. بحرانی که بسیاری از جامعه شناسان و روانشناسان طی سال های اخیر نسبت به آن هشدار داده، اما هنوز اقدام خاصی انجام نشده است. امیدوارم با سر و سامان دادن به وضعیت اقتصادی کشور،این بهانه از سبد دلایل بالارفتن سن ازدواج خارج شود‎. ‎
عوامل فرهنگی و اجتماعی موثر در تاخیر ازدواج‎ ‎
از جمله عوامل فرهنگی موثر در تاخیر ازدواج می‌توان به تغییر نگرش جامعه به ملاک‌های ازدواج، ناکارآمدی شیوه‌های سنتی انتخاب همسر، کاهش تعداد خواستگار دختران، تمایل پسران به ازدواج با دخترانی که ۷ تا ۱۰ سال از آنها کوچکترند، تاخیر در ازدواج به ویژه در پسران اشاره کرد‎. ‎
‎ ‎
همچنین در خصوص عوامل اجتماعی تاخیر در بحث ازدواج نیزافزایش طلاق و تاثیر آن در ترس از ازدواج، پیدا نشدن گزینه مناسب برای دختران، مشکلات خانوادگی از جمله اعتیاد پدر یا موقعیت پایین اجتماعی و والدین بیمار، از جمله عوامل اجتماعی تاخیر در بحث ازدواج به شمار می‌رود‎.‎
مدرک گرایی عامل تاخیر ازدواج جوانان
با رواج فرهنگ مدرک گرایی، اکثر جوانان جهت کسب اعتبار و منزلت اجتماعی (تحرک اجتماعی) و احراز شغل مناسب، آرزوی ورود به دانشگاه را در سر می پرورانند و با تلاش بسیار بهترین سال های جوانی خویش را یا پشت درهای بسته کنکور و یا در کسوت دانشجویی صرف می نمایند و از پذیرش مسئولیت زندگی و اقدام به ازدواج باز می مانند. از نظر بسیاری از دانشجویان، ازدواج امکان ارتقای تحصیلی را کاهش داده و تحقق بسیاری از آرزوهای آنان را با مشکل مواجه می کند لذا ازدواج را به زمانی بعد از فارغ التحصیلی وامی گذارند. باید توجه داشت برخی از دختران معتقدند از طریق ازدواج و مخالفت همسر، فرزندآوری و انجام امور خانه ادامه تحصیل آنان با دشواری های بسیاری مواجه می شود‎.  ‎همان طور که می دانید با افزایش سطح تحصیلات، نگرش فرد نسبت به زندگی و انتخاب همسر تغییر کرده و ضمن افزایش سطوح توقعات از میزان نفوذ و حمایت خانواده در ازدواج فرد کاسته می شود‎. ‎
به این ترتیب عدم امکان ازدواج پسران در طول تحصیل، منجر به کاهش نرخ ازدواج دانشجویان دختر می گردد. زیرا ملاک انتخاب اغلب دانشجویان دختر با ورود به دانشگاه تغییر کرده و انتظار دارند که فرد مقابل آنها دارای تحصیلات عالی همسطح یا بالاتر از آنها باشد ولی از آنجا که اولا تعداد دانشجویان پسر نسبت به دانشجویان دختر رو به کاهش است و ثانیا اغلب پسران دانشجو نیز امکان ازدواج در زمان دانشجویی را ندارند، این وضعیت فرصت های ازدواج دختران را کاهش می دهد‎. ‎
دقت کنید! برخی از مردان از انتخاب همسری دارای تحصیلات عالی و شاغل می پرهیزند و معتقدند که اشتغال و تحصیل برخی از زنان، منجر به احساس برتری آنها نسبت به همسرشان می شود، این طرز تفکر می تواند منجر به کاهش فرصت های ازدواج شود‎.‎
معاشرت قبل از ازدواج با افزایش سن ازدواج ارتباط دارد
متاسفانه در جامعه امروز ما اختلاط بین دختر و پسر ها زیاد شده و خود این یک عامل مهم عدم تمایل جوانان به ازدواج شده است. درواقع گرایش به جنس مخالف با همین اختلاط ها و ارتباط های آزاد جواب داده می شود. در میان عواملی که این وضع را بوجود آورده، این است که دختران ما به خودشناسی نرسیده اند. اگر زمینه خودشناسی برای دختران ما فراهم شود و آنها به قدر و ارزش خودشان خوب آشنا شوند، خودشان مانع می شوند که اوضاع فعلی که بیشترین ضرر را برای جوانها  و مخصوصا دختران دارد، ادامه پیدا کند و زمینه ازدواج و تشکیل خانواده را با این خودشناسی و رفتار صحیح خود فراهم می کنند‎.‎
توسعه روابط دختران و پسران در جامعه موجب شده است تا دیگر نه پسران و نه دختران علاقه ای برای تشکیل خانواده نداشته باشند و متأسفانه مشکلاتی هم که در این نوع ارتباط برای جوانان ایجاد می شود آنان را نسبت به جنس مخالف خود بدبین می کند‎. ‎جوانان جامعه باید نسبت به فضای باز اجتماعی که خودشان برای خود ایجاد کرده اند تجدیدنظر کنند تا شاید بتوانند مشکل مهم تر خود را که همان ازدواج است، برطرف کنند‎.‎
ازدواج دغدغه جوان امروزی نیست، چون آنان خود را گم کرده اند و تا زمانی که خود را نشناسند،  ازدواج  برایشان معنا ندارد .جوانان مسئولیت ازدواج را نمی فهمند. این درحالی است که همین جوان به شدت نیاز و خلأ عاطفی دارد و این را می فهمد‎ .‎
هزار راه نرفته
مشکلات، تنگناها و موانع بر سر راه جوانان به ویژه قشر دانشجویان در طول سال‌های اخیر افزایش یافته است. مشکلاتی پیچیده که ریشه در عوامل اقتصادی، اجتماعی، روانی وتفاوت های دو جنس دارد‎.‎
کارشناسان و مسئولان بسیاری تلاش کرده‌اند در برابر این مشکلات قد علم کنند و جوانان را به ازدواج‌هایی پایدار تشویق کنند. اما آمار نشان می‌دهند که در این زمینه آن طور که باید و شاید موفق نبوده‌اند‎. ‎
نظریه‌های تک بعدی، جابجایی پی در پی مسئولان، عدم مدیریت علمی، نبود برنامه بلندمدت و همچنین بی‌ثباتی در سیاست‌گذاری کلان اقتصادی و اجتماعی از جمله دلایل عدم توفیق در امر ازدواج جوانان است. با این حال هنوز هزار راه نرفته وجود دارد، تنها کافی است کمی عمیق‌تر به مسائل نگاه شود و مشکلات جدی‌تر در نظر گرفته شوند‎.‎

اسماعیل اسدی دارستانی کارشناس حقوق بین الملل خصوصی