اسماعيل اسدي دارستاني / مجموعه اسماعيل بابا

خدایا همیشه مهربانیت-هدیه هایت وبخششت را باتمام وجود احساس کرده ام اگرچیزی درخواست کرده ام ونیافتم ایمان دارم یا لایق آن نبوده ام یابینش من کوتاه بود ورای آن راندیده....دربرابراین همه بزرگی ازمن چیزی جزنافرمانی ندیده ای... خدایابرمن ببخش که بخشش جز ازتو نیاید وسرکشی جزازمن...خدایا یاریم کن تابا تمام وجود دربندگیت بکوشم تا شایدقطره ای از این همه لطف راسپاس گفته باشم
 
حال دنیا را بپرسیدم من از فرزانه ای گفت یا باد است یا خواب است یا

 

افسانه ای ، گفتمش احوال عمرم را بگو تا عمر چیست؟  گفت یا برق است یا شمع است یا

 

پروانه ای!  گفتمش آنانکه می بینی بر او

 

دل بسته اند،  گفت یا کورند یا مستند یا دیوانه ای.
 
در نبرد بین انسانهای سخت و روزهای سخت - این انسانهای سخت هستند که می مانند نه روزهایسخت با این4 دسته از افراد کمتر معاشرت کنید:
 
1-آنهائی که از زندگی بیزارند و با همه دنیا سر جنگ دارند.
2-آنهائی که مدام پشت سر دیگران غیبت می کنند.
3-آنهائی که شکست و سر خوردگی های گذشته شما را به شما یادآوری می کنند.
4-آنهائی که می خواهند شما را کنترل کنند.

بهترین روزهایت را به کسانی هدیه کن که بدترین روزها در کنارت بوده اند

 

نمی توان برگشت و آغاز خوبی داشت، اما می توان شروع کرد و پایان خوبی داشت

  

حتی لاک پشت ها هم هنگامی که بدانند به کجا می روندزودتر از خرگوش ها به مقصد می رسند

 

 

 

به خاطر داشته باش دست نیافتن به آنچه می جویی، گاه اقبالی بزرگ است.

 وقتی تخم مرغ به وسیله یک نیرو از خارج می شکند، یک زندگی به پایان می رسد.
وقتی تخم مرغ به وسیله نیروئی از داخل می شکند، یک زندگی آغاز می شود.
تغییرات بزرگ همیشه از داخل انسان آغاز می شود.

  
اگر روی پای خود بایستیم، آسمان بر شانه هایمان تکیه خواهد زد.
 
به یادت بسپار که تاریک ترین لحظه شب، نزدیکترین لحظه به طلوع است.
  
وآنگاه که ضربه های شیشه ی زندگی را به ریشه هایت حس می کنی،
به خاطر بیاور که زیبایی شهاب ها از شکستن قلب ستاره هاست.
  
فراموش کن چیزی را که نمی توانی بدست بیاوری و بدست بیاور آنچه را که
نمی توانی فراموش کنی.
 
 
دریا باش نه سنگ!
چرا که سنگی اگر به سمت دریا پرتاب شود،
این سنگ است که در عمق دریا غرق
می شود، ولی دریا آسیبی نمی بیند.
  
سختی ها فانی اند و سر سختان باقی.
  
فرصت هارا غنیمت شمریم نه غنیمت ها را شمارش،
 
بیایید طراح حل مساله باشیم نه طراح مسائل،
 
بیایید دیگران را یارباشیم نه بار،
 
بیایید رنگین کمان بعداز باران باشیم نه خرابی های بعد از باران.
 
 
هیچوقت مغرور نشو ....برگها وقتی می ریزند که فکر می کنند طلا شدند.
 
 
انسان هم می تواند دایره باشد، هم یک خط راست،
تا ابد دور خودت بچرخی یا تا بی نهایت ادامه بدی!
 
از تقدير سر نوشت غمگين مباش   چه بسا سگ هايي  بر روي اجساد شير ها رقصيدند  شادي كردند  و خود را بزرگ پنداشتند .. ولي نمي دانستند شير شير مي ماند ..سگ سگ مي ماند ... نمي دانند ما ايستاده ايم و ايستاده شهيد مي شويم........
--------

زندگی یک نعمت است.

امروز هرگاه خواستید کلمه ای ناخوشایند به زبان آورید، به کسانی فکر کنید که قادر به تکلم نیستند.

قبل از اینکه بخواهید از مزه غذایتان شکایت کنید، به کسی فکر کنید که اصلاً چیزی برای خوردنندارد.

قبل از اینکه از همسرتان شکایت کنید، به کسی فکر کنید که برای داشتن یک همدم به درگاه خدا زاری می کند.

امروز پیش از آنکه از زندگیتان شکایت کنید، به کسی فکر کنید که خیلی زود هنگام به بهشت رفته است.

قبل از آنکه از فرزندانتان شکایت کنید، به کسی فکر کنید که آرزوی بچه دار شدن دارد اما عقیم است.

قبل از آنکه شکایت کنید که چرا کسی خانه تان را تمیز نکرده یا جارو نزده، به آدمهایی فکر کنید که مجبورند شب را در خیابانها بخوابند.

پیش از نالیدن از مسافتی که مجبورید رانندگی کنید، به کسی فکر کنید که مجبور است همان مسیر را پیاده طی کند.

و پیش از آنکه از شغلتان خسته شوید و از آن شکایت کنید، به افراد بیکار و ناتوان و کسانی که درآرزوی داشتن شغل شما هستند فکر کنید.

اما قبل از اینکه به فکرِ گرفتن انگشت اتهام به سوی کسی یا محکوم کردن او بیفتید، بیاد بیاورید که هیچ کدام از ما بی گناه نیستیم و همه به یک خالق جواب پس می دهیم.

و زمانی که افکار ناامید کننده در حال درهم کوبیدن شماست، لبخندی بزنید و خدا را بخاطر زنده بودنتان شکر کنید.

زندگی یک نعمت است، از آن لذت ببرید، آنرا جشن بگیرید و ادامه اش دهید.

 

 

 

 
 
 
-------------
 بزرگ‌ترین حسرت‌های آدم‌های در حال مرگ رو جمع کرده و پنج حسرت رو که بین بیشتر آدم‌ها مشترک بوده منتشرکرده:
 
حسرت اول : کاش جرات‌اش رو داشتم اون جوری زندگی می‌کردم که می‌خواستم٬ نه اون جوری که دیگران ازم توقع داشتن
 حسرت دوم: کاش این قدر سخت کار نمی‌کردم
 
حسرت سوم: کاش شجاعت‌اش رو داشتم که احساسات‌ام رو به صدای بلند بگم
 
حسرت چهارم: کاش رابطه‌هام رو با دوستام حفظ می‌کردم
 
حسرت پنجم: کاش شادتر می‌بودم
 
-----
در هر کس را بدانیم
 
زن و شوهر پیری با هم زندگی می کردند. پیر مرد همیشه از خروپف همسرش شکایت داشت و پیر زن هرگز زیر بار نمی رفت و گله های شوهرش رو به حساب بهانه گیری های او می گذاشت. این بگو مگوها همچنان ادامه داشت. تا اینکه روزی پیر مرد فکری به سرش زد و برای اینکه ثابت کند زنش در خواب خروپف می کند و آسایش او را مختل کرده است ضبط صوتی را آماده می کند و شبی همه سر و صدای خرناس های گوشخراش همسرش را ضبط می کند. پیر مرد صبح از خواب بیدار می شود و شادمان از اینکه سند معتبری برای ثابت کردن خروپف های شبانه او دارد به سراغ همسر پیرش می رود و او را صدا می کند، غافل از اینکه زن بیچاره به خواب ابدی فرو رفته است! از آن شب به بعد خروپف های ضبط شده پیرزن، لالایی آرام بخش شبهای تنهایی او می شود.
 
خویش را باور کن

هیچکس چون تو نخواهد آمد

هیچکس چون تو نخواهد زیست

گل این باغ تو باید باشی

هیچکس چون تو نخواهد رویید

خواب و خاموشی امروز تو را

هیچکس بر تو نخواهد بخشید

هیچکس بر در این خانه نخواهد کوبید

و نگوید برخیز بهار آمده است

تو بهاری آری

خویش را باور کن 



..: قدر هر کسی رو بدونید تا یه روزی پشیمون نشید :..
 خدايا شكرت كه من به كسي محتاج نيستم و خدايا شكرت من يك مسلمان زاده و مسلمان ماندم  خدايا شكرت دوستان خوبم راذ شنا ختم خدايا بر همه چيز شكرت .. خدايا مي دانم دوستم داري چون من دوستت دارم ... دلنوشته اسماعيل اسدي دارستاني / مجموعه اسماعيل بابا