آخرین وضعیت پرونده جواد لاریجانی/ 20 هکتار باغ پسته و ماجرای چاه آب
علي لاريجاني: سند داريد رو كنيد!
ماجراي پرونده جواد لاريجاني زماني قوت گرفت كه در تيرماه 91 برخي سايتهاي خارج از كشور اسناد جديدي از اين پرونده منتشر كردند. اسنادي 12 برگي كه نشان مي داد محمد جواد لاريجاني 342 هكتار زمين در ورامين را غصب كرده است. در همین حال علي لاريجاني رئيس مجلس در دفاع از برادرش گفت: «كدام زمين خواري؟ هر كس سندي دارد به قوه قضائيه بدهد تا بررسي شود.
دستور رئيس قوه قضائيه براي بررسي پرونده برادر بدون پارتي بازي
يك ماه بعد از مطرح شدن اين پرونده و اظهارات رئيس مجلس اين بار عليرضا آوايي رئيس دادگستري استان تهران در مورد اين پرونده سخن گفت و اظهار داشت: چند ماه قبل رياست محترم قوه قضائيه با من صحبت كرد و گفتند «چنين پروندهاي وجود دارد. تقاضاي موكد من از شما اين است كه پيگيري كنيد تا اين پرونده به سرعت رسيدگي شود». رئيس قو ه قضائيه تاكيد كردند كه مطلقا ملاحظه هيچ كدام از ما را نكنيد و اين براي خود من هم جالب بود زيرا يك تعارف نبود بلكه يك تاكيد صادقانه بود. صحبت رئيس قوه قضائيه اين بود كه مثلا اگر كسي از بستگان من يا برادر من احيانا پروندهاي دارد چرا بايد حيثيت همه و مسئولين نظام زير سوال برود براي اينكه چند هكتار زمين گرفته شده يا نشده است. لذا من بلافاصله يكي دو روز بعد از اين موضوع، رييس دادگاه جوادآباد را دعوت كردم و پيام و مطالبه رييس قوه قضاييه را نيز به او گفتم و حدود شش بار هم با ايشان تماس گرفتم.
پاسخ جواد لاريجاني در مورد پرونده زمين خواري
اما بعد از اين حاشيه ها 7 آذرماه 91 بود كه اين بار محمد جواد لاريجاني خود لب به سخن گشود در نشست خبري به اما و اگرها و حرف و سخن هاي مطرح شده در مورد پرونده زمين خواري اش گفت: شکایتی از سوی یکی از نهادهای دولتی علیه من مطرح شده بود. این شکایت ابتدا رد و مجددا مطرح شد. قضات محترم دیدند بهتر است دوباره بررسی شود و من هم مثل هر شهروند دیگری شرکت کردم و از خود دفاع کردم. ما لاریجانیها ضمن اینکه برادر هستیم ولی در رابطه با کار برادر و اینها نمیشناسیم. جواد لاريجاني با بیان اینکه شاید در حال حاضر بالغ بر 150 هزار پرونده اینچنینی مطرح باشد، گفت: یکی از مسائل اصلی کشاورزی، مساله عدم تنسیق اسناد مالکیتی است و خوشبختانه با همتی که ریاست قوه قضائیه و اداره ثبت اسناد و املاک کشور کردند، برای زمینهای کشاورزی هم اسناد مالکیت صادر میشود و این زمینها هویت پیدا میکنند. البته چون ما در یک پروسه قضایی هستیم من نباید درباره آن صحبت کنم و سخنگوی قوه قضائیه در این باره صحبت خواهد کرد و انشاءالله وقتی که کار قضاییاش تمام شد یک روز به مزرعه میرویم و من در آنجا به شما آبگوشت میدهم.
سايت دولت: چاه هاي باغ پسته جواد لاريجاني كشاورزي ورامين را دچار مشكل كرده است
بعد از اين سخن ها چندين بار هم موضوع پرونده جواد لاريجاني در جلسه سخنگوي قوه قضائيه مطرح شد ولي پاسخ ها تكراري بود كه اين پرونده در حال رسيدگي است. تا اينكه 27 فروردين ماه سال جاري (1392) خبرگزاري جمهوري اسلامي ايران به نقل از چند كشاورز وراميني اعلام كرد كه حفر 72 حلقه چاه برای چند باغ پسته متعلق به آقاي "ل" بسیاری از زمین های کشاورزی ورامین راخشک کرده است.
اين كشاورزان مدعي شدند که باغ های پسته ای که در منطقه سالاریه و سیاه کوه به نام باغ آقایˈلˈ احداث شده تاثیر بسیار زیادی بر روی کشاورزی شهرستان ورامین داشته و مشکلات عدیده ای برای کشاورزان این منطقه به وجود آورده است. این چاه ها همگی در یک مسیر قرار دارند و تمامی آبهای زیرزمینی این منطقه را برای آبیاری بیش ازپنج هزار هکتار باغ پسته ای که در اراضی ملی احداث نموده اند استحصال می کنند. در اين منطقه هيچ فرد عادي نمي تواند مجوز چاه بگيرد ولي اين آقا چاه دارد.
يك منبع آگاه: تنها چاه قانوني باغ هاي پسته ورامين متعلق به محمد جواد لاريجاني است
هر چند اظهارات كشاورزان روز بعد در روزنامه دولت منتشر شد و بسياري از سايتهاي داخلي و خارجي هم اين خبر را اعلام كردند ولي يك منبع آگاه نزدیک به خانواده لاریجانی گفت: اين موضوع به هيچ عنوان صحت ندارد.
وي اظهار داشت: حقيقت ماجرا اين است كه در كل منطقه ورامين 2 هزار هکتار باغ پسته و بیش از یکصد چاه آب وجود دارد كه بیشترآنها غيرقانوني است و تنها چاه محمد جواد لاريجاني قانوني است.
اين منبع آگاه گفت: مساحت زمينهاي آقاي جواد لاريجاني 20 هكتار است نه هزاران هكتار که فقط یک چاه در این زمینها وجود دارد.
هر چند اظهارات اين منبع آگاه به برخي شايعات پايان مي دهد ولي افكار عمومي در انتظار برگزاري دادگاه و نتايج بررسي ها در مورد پرونده برادر رئيس قوه قضائيه و رئيس مجلس هستند. نتيجه اي كه همانند دادگاه فساد و بيمه مي تواند سلامت قوه قضائيه را بار ديگر به منحصه ظهور بگذارد
------------------------------------
در دیدار نوروزی حجت الاسلام سید محمد خاتمی با آیت الله هاشمی رفسنجانی در دیدار نوروزی خود مباحثی را در خصوص مهمترین مسائل کشور از جمله آرایش سیاسی انتخابات پیش رو، وضعیت و نحوه حضور اصلاح طلبان در انتخابات و کاندیداتوری چهره حداکثری از سوی این جریان سیاسی بحث و گفتگو کردند.
در این دیدار نوروزی سید محمد خاتمی به آیت الله هاشمی رفسنجانی پیشنهاد کاندیداتوری ارائه می کند و می گوید: بهتر است شما در انتخابات ریاست جمهوری آتی کاندیدا شوید؛ چرا که از نظر بنده، بسیاری از سیاسیون و مردم شما بهترین گزینه برای ریاست جمهوری محسوب می شوید.
پس از سخنان خاتمی، هاشمی پیشنهاد وی را نمی پذیرد و در عین حال پیشنهادی را به رئیس جمهور دولت اصلاحات ارائه می کند.
هاشمی رفسنجانی در پیشنهاد انتخاباتی خود خطاب به خاتمی می گوید: بهتر است همچون اصولگرایان که ساز و کار ائتلافی را برای معرفی کاندیدای خود در نظر گرفته اند، اصلاح طلبان نیز به سمت تشکیل یک ائتلاف بروند.
وی در تشریح پیشنهاد انتخاباتی اش برای اصلاح طلبان به خاتمی، می افزاید: همانطور که اصولگرایان ائتلاف سه گانه را برای رسیدن به اجماع برگزیده و معرفی کرده اند، خوب است که اصلاح طلبان هم ائتلاف 2+1 را با حضور جنابعالی و آقایان اسحاق جهانگیری و حسن روحانی تشکیل دهند.
هاشمی رفسنجانی در ادامه پیشنهادش به خاتمی ضمن تاکید بر فصل الخطاب بودن نظر خاتمی در این ائتلاف اضافه می کند: اگر خروجی این ائتلاف سه نفره برای کاندیداتوری در انتخابات ریاست جمهوری آینده شما باشید که بهترین حالت برای اصلاح طلبان بوجود خواهد آمد، در غیر اینصورت ضمن موافقت با کاندیداتوری یک نفر از بین اسحاق جهانگیری و حسن روحانی از آن ها حمایت کنید.
البته این پیشنهاد رئیس جمهور دولت سازندگی با اقبال رئیس جمهور دولت اصلاحات مواجه نشده و خاتمی تمایلی به این پیشنهاد نشان نداده است.
-----------------------------------------
دفتر سخنگوی قوه قضائیه، اولین جلسه دادگاه مهدی هاشمی بهرمانی روز ۱۵/۲/۹۲ راس ساعت ۹ صبح در شعبه اول دادگاه انقلاب اسلامی تهران به ریاست قاضی ناصر سراج تشکیل میشود. -----------
---------
روی سخن این نوشتار با نامزدهای "چهره" ای است که بدون داشتن تخصص لازم و تنها بر اساس مشهوریت و یا محبوبیت در عرصه های ورزشی و هنری و بدون سابقه و تخصص در مدیریت شهری ، پا در این عرصه نهاده اند و می خواهند برای مدت 4 سال برای مثال اداره کلان شهری چون تهران با همه معضلات و بحران های خرد و کلان آن را بر عهده بگیرند.
در این زمینه ذکر نکاتی چند لازم و ضروری به نظر می رسد:
1- تجربه حضور سیاسیون و نظامیان در ورزش در طی دهه های گذشته تجربه در مجموع تلخ و ناموفقی بوده است اما به واسطه نفوذ و قدرتی که این قشر از افراد در ساختار های حکومتی دارند ، گوش هایشان در برابر انتقادات سازنده و درست منتقدان در زمینه ضرورت دوری اصحاب سیاست و نظامی ها از عرصه مدیریت ورزشی شنوا نبود و آسیب و ضررهای حضور آنها در عرصه مدیریت ورزشی واضح تر از آن است که نیاز به توضیح و ارایه برهان داشته باشد و مراد اصلی این نوشتار نیز نیست.
حالا عکس این اتفاق رخ داده و ورزشی ها و هنری ها ، بی ان که تخصصی در مدیریت شهری داشته باشند ، عزمشان را جرم کرده اند که وارد شورای شهر شوند! چرا؟ چون معروف اند و احتمال رأی آوری دارند!
مگر شورای شهر ، به تخصص هایی چون برداشتن وزنه ، فیتیله پیچ کردن ، آپچاکی ، مجری گری برنامه کودک ، بازیگری سینما ، خوانندگی و سه گاه کشیدن و ... دارد؟ مگر نامداران ورزشی و هنری و رسانه ای چه چیزی کم دارند که وارد عرصه ای می شوند که تا کنون هیچ تجربه ای در آن نداشته اند؟!
2- متأسفانه ملاک و معیار اصلی در نامزدی انتخابات مختلف در ایران "رای آوری" شده است. هر چند رای آوری یکی از ملاک های لازم در این عرصه باید باشد اما نکته اصلی در این است که عموم توصیه کنندگان به نامزدی چهره ها ، همواره به آنها می گویند : " شما رای می آورید نامزد شوید!"
و کمتر کسی به آنها می گوید: "شما می توانید کاری بکنید پس وارد این عرصه شوید."
این مساله ای مهم است. به ویژه برای مدیریت کلانشهری چون تهران و دیگر شهرهای کشور که با دهها معضل و مشکل دیرپا و بحران های متعدد فرهنگی ، اجتماعی، زیست محیطی و... دست و پنجه نرم می کنند.
در واقع ملاک اصلی چهره های ورزشی و رسانه ای و هنری برای حضور در عرصه انتخابات شوراها (و یا احتمالا دیگر انتخابات ها) مساله " رای آوری" است نه این مساله که آیا می توانند قدمی برای بهبود اوضاع بردارند یا نه؟! در واقع ، همین که رأی آور هستند ، برای نامزدی شان کفایت می کند. کاردانی ، موضوعی ثانویه است.
متأسفانه ، جریان های سیاسی نیز برای این که بتوانند از معروفیت این افراد به نفع خود استفاده کنند، با بی مسوولیتی تمام در قبال جامعه ، به جای متخصصان مجرب ، آنها را در لیست انتخاباتی خود قرار می دهندو به این موضوع دامن می زنند.
3- آقایان و خانم های ورزشی ،هنری و رسانه ای و همه کسانی که بدون داشتن تخصص وارد عرصه انتخابات شوراها شده اید و امیدوارید با توجه به محبوبیت و شناخته بودنتان در افکار عمومی رای بیاورید و به کرسی های شوراهای شهر در تهران و دیگر شهرهای کشور تکیه بزنید!
بدانید و آگاه باشید که در کلان شهری چون تهران بر اساس آمارهای رسمی سالانه رقمی نزدیک به 4 هزار نفر تنها و تنها به دلیل مستقیم آلودگی هوا می میرند و این ، تنها یکی از مشکلات موجود است.
شما که می خواهید به کرسی های عضویت در شوراها تکیه بزنید اگر واقعا بدون داشتن لیاقت و تخصص های لازم در عرصه مدیریت شهری ،جای یک متخصص و مدیر لایق را اشغال کنید در مرگ این عده از شهروندان کشورمان در تهران و دیگر شهرها سهیم هستید.
ورود هر کدام از شما ، می تواند جای یک متخصص را بگیرد. شورای شهر ، به متخصصین و افراد با تجربه در حوزه های شهرسازی و زلزله ، محیط زیست، علوم اجتماعی ، حمل و نقل ، حقوق و ... نیاز دارد. اگر در هر کدام از این عرصه ها ، تخصص و تجربه دارید ، بسم الله ! ولی اگر نه تخصص دارید و نه تجربه و فقط معروف هستید ، حرمت معروفیت خود را نگه دارید و نه به آن شهرت خیانت کنید و نه به این ملت..