خبرگزاری مهر دقایقی قبل خبری را با عنوان " معاونت در قتل سومین اتهام سعید مرتضوی ابلاغ شد" روی خروجی خود قرار داده و با اعلام اینکه یک منبع آگاه این خبر را به این خبرگزاری مهر اعلام کرده از اتهام جدید رئیس سازمان تامین اجتماعی خبر داد .
نکته قابل تامل در این خبر حذف آن از روی خروجی سایت پس از گذشت دقایقی کوتاه بود .
هنوز مشخص نیست علت انتشار و حذف این خبر توسط خبرگزاری مهر چیست . احتمال کذب بودن این خبر می تواند اصلی ترین دلیل آن باشد.
گفتنی است این خبر توسط شبکه پیامک خبرگزاری مهر نیز برای اعضای آن ارسال شده است .



 

 

=======================================================================================

امروز در شرایطی سپیده سرزد که ایران روز گذشته توانست بعد از شکست تیم آمریکا بر کشتی گیران روس هم فائق آید و مقام اول کشتی جهان را از آن خود کند، از این رو صراط طی گفتگو با نماینده مردم سمنان در مجلس شورای اسلامی ضمن بررسی این پیروزی به بازخوانی شعار نه شرقی نه غربی –  جمهوری اسلامی پرداخت.
 

 

علیرضا خسروی ضمن تبریک پیروزی شیرین کشتی گیران کشورمان گفت: " در گذشته تقابل کشورها معمولا محدود به بحث های ارزی بود و در عرصه جنگ های نظامی دشمنی ها بروزی می کرد؛ اما در دنیای پیچیده امروز شاهد هستیم، تقابل فرهنگی، سیاسی، اقتصادی و حتی ورزشی هم مطرح می شود.
وی ادامه داد: امروز مرزها شکسته شده است و کشورها حتی بواسطه رسانه ها هم به یکدیگر حمله می کنند و طی روزهای اخیر با توجه به مسئله حذف کشتی از المپیک شاهد بودیم رسانه های غربی صحبت از اتحاد ایران و آمریکا برای ماندن کشتی در المپیک را می کردند که این نشان می دهد، حتی ورزش هم امروز از معادلات سیاسی مسموم غرب در امان نیست.

نماینده مردم سمنان با اشاره به مطرح شدن برگزاری بازی پینگ پنگ بین شوروی و آمریکا در گذشته که با اهداف سیاسی دنبال می شد تاکید کرد: هوشیاری در خصوص این بازهای سیاسی دشمن ضرورت دارد و مسئولین باید در اظهارتشان بسیار دقت کنند.
این چهره اصولگرای مجلس با اشاره به توطئه های دشمن طی دهه های اخیر گفت: معاندان ملت ایران از ابتدای انقلاب تا کنون از فشارهای نظامی تا فرهنگی را مورد آزمون قرار دادند که با لطف خدا و هدایت های رهبری توانستیم از همه مشکلات عبور کنیم اما امروز جبهه استکبار وارد جنگ اقتصادی شده است که به تعبیر رهبری برهه زمانی فعلی همچون یک پیچ تاریخی است که باید با هوشیاری از آن هم عبور کنیم.
خسروی با گلایه از کم کاریهای عده ای طی سالهای اخیر گفت: " چرا نباید در دانشگاه های ما غرب شناسی بصورت تخصصی تدریس شود؟ این ها جزء غفلت های مسئولین است و اگر به همین رویه ادامه دهیم نمی توانیم دشمن را آسیب شناسی کنیم و با مشکل روبرو خواهیم شد.

عضو کمیسیون عمران مجلس ضمن تاکید بر لزوم نگاهی جدید به مسائل تاکید کرد: موضوعی که ما در مجلس هم روی آن بحث داریم، توجه به دیدگاه های جدید چهره های اقتصادی است؛ چرا که اگر مدعیان اقتصاد که قبلا نقش آفرینی می کردند توفیقی داشتند امروز اوضاع اقصادی ما به این شکل نبود.

نماینده مردم سمنان در بخش دیگری از اظهاراتش به موضوع مذاکره با آمریکا اشاره داشت و گفت: امام راحل تعبیر زیبایی در این خصوص د اشتند و بنا به فرمایش ایشان ما باید آمریکا را زیر پا بگذاریم و صراحتا اعلام می کنم بحث مذاکره با آمریکا صرفا در حیطه اختیارات رهبری انقلاب خواهد بود.

این چهره اصولگرای مجلس با یادآوری رفتارهای برخی که بدنبال ناآرام کردن فضای کشور هستند گفت: "ای کاش اتفاقات جلسه استیضاح وزیر کار رخ نمی داد چرا که آن ماجرا هیچ برنده ای نداشت".

خسروی در ادامه تاکید داشت: شرایط امروز ایران یک مختار می خواهد که به یاری ولی زمان بشتابد؛ و این مختار باید از لجاجت بپرهیزد و با حضور در خط رهبری معظم از حاشیه سازی و جنجال آفرینی بپرهیزد.

این عضو کمیسیون عمران مجلس در بخش پایانی صحبت هایش تلویحا به بحث انتخاب افراد در انتخابات ریاست جمهوری اشاره داشت و گفت: "کشور کسی را می خواهد که با در نظر داشتن مصالح کشور و منویات رهبری از تحلیل های پوچ برای تئوریزه کردن رفتارهای خودسرانه بپرهیزد.
---------------------------------------------------------------------------


دور جدید مذاکرات ایران و 1+5 در شرایطی روز سه‌شنبه در آلماتی، پایتخت قزاقستان آغاز می‌شود که تقریبا همه مطمئن‌ هستند ایران بار دیگر در این مذاکرات بر لزوم به‌رسمیت شناخته شدن حقوق هسته‌ای خود از سوی قدرت‌های غربی که خود را جامعه بین‌المللی می‌خوانند، تاکید کرده و حاضر به کوتاه آمدن از حقوقی که در پیمان منع گسترش تسلیحات هسته‌ای برای اعضا به‌رسمیت شناخته شده‌اند، نخواهد شد.

احتمالا طرف غربی نیز در این مذاکرات بار دیگر مسیری را در پیش می‌گیرد که در مذاکرات بغداد و مسکو در پیش گرفته بود و باز هم خواستار توقف دست‌کم بخشی از فعالیت‌های غنی‌سازی ایران خواهد شد؛ امری که تا قبل از به‌رسمیت شناخته شدن حقوق هسته‌ای ایران حتی نباید قابل مذاکره باشد.

این سوال احتمالا برای برخی مطرح است که چرا ایران تاکید دارد که نباید از حقوق هسته‌ای خود کوتاه بیاید؟ تبعات صرفنظر کردن از حقوق هسته‌ای برای ایران چه خواهد بود؟ آیا بر فرض اگر ایران با خواسته‌های طرف غربی کنار بیاید، مستمسک دیگری برای اعمال فشار بر جمهوری اسلامی وجود نخواهد داشت؟ آیا حتی تضمینی وجود دارد که تحریم‌ها لغو شوند؟

فارس در این یادداشت به بررسی پاسخ اجمالی سوالات مزبور می‌پردازد.

* اهمیت غنی‌سازی اورانیوم برای آینده ایران

پذیرش این واقعیت شاید برای همه ایرانیان مشکل باشد اما با وجود تلخ بودن، باید پذیرفت که تا سال 2050، تقریبا از مصرف نفت در صنایع جهان خبری نخواهد بود چرا که در صورت عدم کشف منابع جدید و با توجه به روند مصرف رو به رشد نفت، احتمالا تا سال 2050 منابع نفت جهان یا به اتمام می‌رسد و یا آن‌قدر کم می‌شود که ارزش سرمایه‌گذاری ندارد.

در چنین شرایطی باید پذیرفت که استفاده از منابع انرژی هسته‌ای در آینده برای ایران یک امر الزامی است نه یک امر انتخابی. ایران جز استفاده از اورانیوم غنی‌شده در آینده، گزینه دیگری ندارد. در شرایطی که ظرفیت صارات نفت ایران پیش از انقلاب اسلامی تقریبا 2.5 برابر ظرفیت فعلی بود، ایران از همان زمان به‌فکر استفاده از انرژی هسته‌ای افتاده بود و غربی‌ها هم نه‌تنها اعتراضی به آن نداشتند بلکه با آن همکاری می‌کردند. با توجه به روابط خوب رژیم پهلوی با بلوک غرب، کشورهای غربی آن زمان به ایرانیان نمی‌گفتند چون نفت و گاز دارید، از انرژی هسته‌ای صرفنظر کنید.

استفاده از اورانیوم غنی‌شده به دوشیوه ممکن است، اول غنی‌سازی اورانیوم یعنی همان راهی که ایران در پیش گرفته و مورد اعتراض طرف غربی است و دوم، واردات اورانیوم غنی‌شده از کشورهای صاحب فن‌آوری.

بنابراین، اگر ایران امروز غنی‌سازی اورانیوم را به کنار نهد، در آینده لاجرم به واردکننده اورانیوم غنی‌شده تبدیل خواهد شد و کشوری که برای انرژی خود وابسته باشد، در اتخاذ مواضع مستقل بین‌المللی دچار مشکل می‌شود. اکنون سوال این است که وقتی برخورد قدرت‌های بین‌المللی با ایران در شرایطی که دارای منابع کم‌نظیر انرژی است، این‌چنین است، در زمانی که دست ایران از انرژی خالی باشد چگونه خواهد بود؟

کدام تحلیلگر عاقلی انتظار دارد کشوری که با موجودیت اسرائیل مخالف است، در آینده به مشکل وارد کردن اورانیوم غنی‌شده برنخورد؟

بر این اساس، غنی‌سازی اورانیوم برای ایران یک منفعت حیاتی و یک «باید» است، نه یک «انتخاب» صرف!

* آیا ممکن است غرب برای ایران مزاحمت ایجاد نکند؟

شاید تصور برخی بر این باشد که اگر ایران از غنی‌سازی اورانیوم صرفنظر کند، دشمنی‌های نظام سرمایه‌داری جهانی با ایران به پایان خواهد رسید. به دو دلیل، این گزاره را باید اشتباه دانست:

اولا، پیش از آنکه بحث هسته‌ای مطرح باشد نیز جمهوری اسلامی ایران تحت فشارهای متعدد غرب قرار گرفته که دوران جنگ تحمیلی مشخص‌ترین نماد آن است؛

ثانیا، ایران از نظر موقعیت ژئوپلتیک، کشوری بین‌المللی است. ایران در منطقه‌ای قرار دارد که سه قاره بزرگ جهان را به هم متصل می‌کند و کشورهای این منطقه و مسائل مرتبط به آنها در تمام طول تاریخ، خواه ناخواه جنبه بین‌المللی داشته است. اگر ایران با همین مشخصات جغرافیایی در نقطه‌ای دیگر از جهان واقع شده بود و همین مردم هم در طول تاریخ در آن زندگی کرده بودند، باز هم دارای تاریخی متفاوت از تاریخ پرفراز و نشیبی بود که اکنون واجد آن است. در طول تاریخ، قدرت‌های بزرگ جهانی هرگز ایران را به حال خود رها نکرده‌اند. ایرانیان عرصه تاخت و تاز رومی‌ها، مقدونی‌ها، مغول‌ها و سرانجام غربی‌ها بوده است. این از آن روست که موقعیت ایران موقعیتی ژئواستراتژیک است و قدرت‌های جهانی در هر مقطعی از تاریخ آن را به حال خود رها نکرده‌اند.

در دروان جدید موقعیت ژئواکونومیک ایران که خود در مرکزیت اتصال حلقه‌های ژئواکونومیک منطقه‌ای است، به این معادلات اضافه شده است. منطقه‌ای که ایران در آن قرار گرفته مملو از منابع انرژی است و کشور ایران نیز به‌نوبه خود دارای منابع قابل توجه انرژی است. چنین کشوری با توجه به نیاز بین‌المللی به منابع انرژی، خواه‌ناخواه دارای بعد بین‌المللی است.

بر این اساس، قدرت‌های بین‌المللی خواستار آن هستند که ایران در حوزه نفوذ این کشورها قرار داشته باشد. خروج ایران از مدار کنترل قدرت‌های بین‌المللی با انقلاب اسلامی عملا امری قابل تحمل در طولانی‌مدت برای رژیم‌های قدرتمند جهانی نیست. از این رو ایران به هر حال تحت فشار قرار خواهد گرفت، خواه مساله هسته‌ای مطرح باشد و خواه نباشد.

* آیا تضمینی بر لغو تحریم‌ها وجود دارد؟

علاوه بر تمام مباحث فوق، اصل این مساله که ایالات متحده و اتحادیه اروپا حتی در صورت کوتاه آمدن ایران از حقوق هسته‌ایش اقدام به لغو کامل تحریم‌ها علیه ایران نمایند، در هاله‌ای از ابهام قرار دارد.

تحریم‌هایی که رسانه‌های غربی از آنها تحت عنوان «تحریم‌های دردآور یا فلج‌کننده» یاد می‌کنند، عموما تحریم‌هایی یک‌جانبه هستند که از سوی نهادهای بین‌المللی چون شورای امنیت سازمان ملل به تصویب نرسیده‌اند. آن دسته تحریم‌ها که به تصویب شورای امنیت رسیده است، ابعاد چندان قدرتمندی ندارند.

بر این اساس، لغو چنین تحریم‌هایی کاملا منوط به تصمیم‌گیری سران کشورهای اروپایی و ایالات متحده آمریکاست. اگر به این معادله نفوذ لابی‌های یهودی (صهیونیستی) را هم اضافه کنیم، آن‌گاه نباید نسبت به لغو تحریم‌ها حتی در صورت صرفنظر کردن ایران از غنی‌سازی چندان خوش‌بین باشیم.

تقریبا کسی تردید ندارد که تصمیم‌گیرنده نهایی در خصوص لغو تحریم‌ها، ایالات متحده آمریکاست. تصمیم‌گیری سیاست خارجی در آمریکا از سه بعد برخوردار است: «وزارت خارجه، کنگره و افکار عمومی».

وزارت خارجه آمریکا هر چند در دوران اوباما تا حدودی مصالحه‌جو به نظر رسیده است اما بین ایران و ایالات متحده بی‌اعتمادی شدیدی حکمفرماست که حداقل به یک تاریخ 30 ساله پرتنش بازمی‌گردد. در چنین شرایطی بهبود روابط به یک «تغییر دهنده بازی» (Game Changer) نیاز دارد که در شرایط کنونی به‌چشم نمی‌خورد. منظور از تغییر دهنده بازی، یک رویداد تغییردهنده نگرش‌ها و سیاست‌هاست. به‌طور مثال، واکنش قاطعانه جمهوری اسلامی ایران به اشغال کویت توسط رژیم بعث عراق را یک تغییردهنده بازی بین ایران و اعراب برمی‌شمارند که در زمان خود، منجر به بهبود روابط ایران و شورای همکاری خلیج فارس شد.

کنگره آمریکا اما در کنترل کامل تفکرات نومحافظه‌کارانه و به‌شدت تحت نفوذ لابی‌های یهودی چون «ایپک» است. ترکیب فعلی کنگره آمریکا بالاخص مجلس نمایندگان این کشور، تقریبا هرگونه خوش‌بینی به لغو تحریم‌ها را از بین می‌برد. مواضع کنگره آمریکا علیه برنامه هسته‌ای ایران و دفاع این نهاد آمریکایی از گروه‌های مخالف جمهوری اسلامی ایران بسیار شدیدتر از دولت آمریکاست.

به‌زبان علمی‌تر، کنگره ایالات متحده در مقابله با جمهوری اسلامی ایران دارای «متغیرهای نقش‌گرایانه تعدیل‌کننده کمتری به نسبت دولت آمریکاست»، به این لحاظ دست بازتری در اعمال خصومت علیه ایران دارد. از سوی دیگر محیط روانی حاکم بر کنگره آمریکا تحت نفوذ لابی‌های یهودی، به‌مراتب خصمانه‌تر از محیط روانی دولت آمریکا در خصوص ایران است.

افکار عمومی آمریکا نیز در خصوص مسائل سیاست خارجی این کشور عموما با تبلیغات رسانه‌ای شکل می‌گیرد. می‌توان یقین داشت که رسانه‌های غربی بدبینی لازم را در خصوص ایران در ذهن مخاطبان خود ایجاد کرده‌اند، کما اینکه یک نظرسنجی اخیر گالوپ نشان می‌داد که 99 درصد از شهروندان آمریکایی برنامه هسته‌ای ایران را که سازمان‌های اطلاعاتی آمریکایی عدم انحراف آن را تایید می‌کنند، برای کشورشان یک تهدید می‌دانند!

بنابراین، حتی در صورت کوتاه آمدن ایران از حقوق هسته‌ای، باز هم نمی‌توان امید چندانی به لغو تحریم‌ها داشت بلکه باید انتظار طرح شرط و شروط جدید را از سوی طرف مقابل کشید.

* سخن آخر

بسیاری از تحلیلگران بر این باورند که هدف تحریم‌ها چیزی فراتر از برنامه هسته‌ای ایران است. سخنان برخی مقامات اسرائیلی هم به این موضوع اذعان دارد. آنچه به نظر می‌رسد هدف اصلی تحریم‌های ایالات متحده و اتحادیه اروپاست، اصل نظام سیاسی حاکم بر ایران است.

بنابراین، امروز مساله هسته‌ای ایران به مساله‌ای برای اعمال فشار بر نظام سیاسی ایران تبدیل شده و نباید آن را تنها در حوزه مسائل مروبط به برنامه هسته‌ای ایران نگریست.

ایران در منطقه‌ای دم از استقلال زده است که خصلت هژمونیک بین‌المللی، تسلط هژمون بر آن را چاره‌ناپذیر می‌سازد. اگر موضوع هسته‌ای در میان نباشد هم، نظام سرمایه‌داری جهانی برای اعمال فشار بر ایران بدون مستمسک نخواهد ماند.