حقوق بشر و محيط زيست / اسماعيل اسدي دارستاني
سرنوشت آرال عبرتی برای دریاچه ارومیه
مطلب اين پست به بهانه بازديد اخير خود و پروفسور كريستين اوپ استاد جغرافياي آب و خاك از دانشگاه ماربورك آلمان از درياچه اروميه نوشته شد. ايشان در نخستين روزهاي ارديبهشت ماه سالجاري مهمان بخش تحقيقات بيابان-موسسه تحقيقات جنگلها و مراتع كشور بود. از آنجا كه نامبرده تحقيقات زياد و قابل توجهي در درياچه آرال و همچنين مسايل مربوط به گرد و غبار در آسياي ميانه از جمله تركمنستان،ازبكستان و قزاقستان داشتند برنامه اي براي سفر به اهواز و همچنين بازديد درياچه اروميه به اتفاق ايشان و تني چند از همكاران بخش بيابان تدارك ديده شد كه ضمن بازديد، نتايج تحقيقات خود را در هر مورد در اهواز و اروميه نيز در جمع محققين و صاحب نظران استان ارايه كند. هر دو سخنراني اهواز و اروميه با استقبال خوبي برگزار شد از اقبال ما در روزهاي سفر به اهواز (5-2 ارديبهشت) و اروميه (7-6 ارديبهشت) هوا بسيار عالي و از گرد و خاك خبري نبود. فعلا گزارش سفر اهواز را به وقت ديگري موكول مي كنم و از آنجا كه سرنوشت غم انگيز و فلاكت بار درياچه آرال بسيار شبيه درياچه اروميه است قدري به اين مشابهت ها اشاره مي كنم.
آرال در گذشته یکی از چهار دریاچهٔ بزرگ دنیا بود که ۶۸ هزار کیلومتر مربع وسعت داشت اما از دههٔ ۱۹۶۰ که دولت شوروی با انحراف مسیر رود آمودریا و سیردریا به صحرای قرهقوم (به منظور کشاورزی) اقدام كرد این دریاچه رفته رفته آب رفت، در ۱۹۸۷ دریاچه به دو پهنهٔ آبی مجزا تقسیم شد. یک دریاچهٔ کوچکتر در شمال و یکی بزرگتر در جنوب. در سال ۲۰۰۳ دریاچهٔ آرال جنوبی با سرعتی بیشتر از پیشبینیها شروع به خشکیدن کرد. چون در بخشهای عمیقتر آن بخش زیرین آب شورتر از بخش روئی بود و آب زیر و رو با هم ترکیب نمیشدند به همین دلیل گرمای تابستان فقط به روی آب میرسید و آن را با سرعتی بیش از حد انتظار تبخیر میکرد. در همین سال دریاچهٔ جنوبی به دو دریاچه در شرق و غرب خود تقسیم شد. که همگی در مجموع ۱۰ درصد مساحت اصلی دریاچه را داشتند. در سال ۲۰۰۹ تصاویر ماهوارهای نشان داد که دریاچهٔ شرقی و دریاچهٔ جنوبی هم بهکلی خشک شده و دریاچهٔ غربی نیز بسیار کوچکتر شدهاست.
تاريخ تصوير ۲۷ آگوست ۲۰۰۹
مارس ۲۰۱۰
بخش کوچک باقیماندهٔ این دریاچه هم گرفتار آلودگیهایی نظیر دورریزهای آزمایشهای نظامی، کودهای شیمیایی، آفتکشها، و پسماندههای پروژههای صنعتی و همچنین درصد نمک بسیار بالا شدهاست. آلودگی زیستبوم بزرگترین مشکل این پهنه آبی است. در پی کاهش مساحت این دریاچه صنعت پر رونق ماهیگیری گذشته تقریباً از میان رفت و موجب بیکاری و مشکلات اقتصادی زیادی شد. همچنین منطقهٔ اطراف دریاچه آرال دچار آلودگیهای زیستمحیطی مهیبی شد که با افزایش بیماریها خود را نشان داد. مشکلی که هم اکنون دریاچه ارومیه با آن مواجه شده است از جمله آلودگیهای زیست محیطی از قبیل آرسنیک و سطح وسیع پوشیده از نمک که از آن بعنوان سونامی نمک در آینده یاد می شود
پسروی آب دریاچه تغییرات آبوهوایی را نیز در منطقه ایجاد کرد که طی آن تابستانها گرمتر و خشکتر و زمستانها سردتر و طولانیتر شدهاند. در سالهای اخیر تلاش هایی از سوی دولت قزاقستان برای حفظ و احیای دریاچهٔ آرال شمالی صورت گرفته که موجب کاهش شوری آب دریاچه و افزایش تعداد ماهیان در برخی نقاط شدهاست. اما دریاچهٔ جنوبی شانس چندانی برای بقا ندارد. تخریب دریاچهٔ آرال یکی از بزرگترین فجایع زیستمحیطی کره زمین به شمار میرود.
از سال ۱۹۶۰ هر سال ۲۰ تا ۶۰ کیلومترمکعب آب به جای دریا به سوی بیابان میرفت. بیشتر آبی که در گذشته به دریاچهٔ آرال میرفت تغییر مسیر داده بود و در دههٔ ۱۹۶۰ آرال آبرفتن خود را آغاز کرد. از ۱۹۶۱ تا ۱۹۷۰ هر سال به طور میانگین ۲۰ سانتیمتر از سطح آب دریاچه کاسته میشد، در دههٔ ۱۹۷۰ این رقم به ۵۰ تا ۶۰ سانتیمتر و در دههٔ ۱۹۸۰ به ۸۰ تا ۹۰ سانتیمتر رسید. واکنشها به نابودی تدریجی آرال متغیر بود. برخی کارشناسان شوروی سابق دریاچهٔ آرال را «خطای طبیعت» توصیف کرده و نابودی آن را غیرقابل اجتناب میدانستند. اما از سوی دیگر طرحی در دههٔ ۱۹۶۰ پیشنهاد شده بود که رودخانههای حوضهٔ آبریز اوب با یک پروژهٔ کانالکشی عظیم به آسیای میانه منتقل شود که پر کردن دریاچهٔ در حال خشکیدن ارال یکی از اهداف این طرح بود. این طرح در نهایت به دلیل هزینهٔ بسیار زیاد و مخالفت افکار عمومی در روسیه در ۱۹۸۶ کنار گذاشته شد. این موضوع باید مورد توجه کسانی قرار گیرد که طرح انتقال آب از دریای خزر به دریاچه ارومیه را پیشنهاد می کنند. این طرح هم بلحاظ هزینه هنگفت و هم بلحاظ مسایل حقوقی عملی نخواهد بود
در سال ۲۰۰۷ مساحت دریاچه به ۱۰ درصد مساحت اصلی رسید و شوری آب دریاچهٔ جنوبی به ۱۰۰ گرم در لیتر رسید. در مقام مقایسه میزان شوری آب دریاهای آزاد حدود ۳۵ گرم در لیتر و بحرالمیت ۳۰۰ تا ۳۵۰ گرم در لیتر است. از سال ۲۰۰۶ با احداث یک سد دریاچهٔ آرال شمالی در حال افزایش وسعت، عمق و کاهش شوری آب است اما باقیماندههای دریاچهٔ جنوبی همچنان در حال خشکیدن است وصحرای آرالقوم را در بستر دریاچهٔ سابق پدید آوردهاست.
درياچه اروميه
November 2003
دریاچهٔ ارومیه، بزرگترین دریاچهٔ داخلی ایران و دومین دریاچهٔ آبشور دنیا است. حجم آب درياچه اروميه در مساحت 5822 كيلومتر مربع و باعمق متوسط 5/4 متر بالغ بر 31 ميليارد مترمكعب تخمين زده ميشود. رودخانه هاي مهم حوضه آبريز درياچه عبارتند از :سيمينه رود ، زرينه رود ، مهاباد چاي ، گدارچاي ، باراندوز چاي ،نازلوچاي ، روضه چاي ، زولاچاي ، شهرچاي در آذربايجانغربي وآجي چاي ، ليلان چاي ، آذرشهر چاي ، قلعه چاي ، صوفي چاي ،مردوق چاي و 7 رودخانه فصلي درآذربايجان شرقي وغربي بنامهاي خرخره چاي ،شيواسان چاي ،سنيخ چاي ، طسوج چاي، دريان چاي ، وگبي چاي كه اغلب در زمستان وبهار جريان دارند.
|
جدول مشخصات رودخانه هاي مهم حوضه درياچه اروميه در استان آذربايجان غربي | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
|
لازم به توضیح است که سهم آب ورودی به دریاچه ارومیه از رودخانه های استان آذربایجان غربی به میزان 85 درصد واز رودخانه های استان آذربایجان شرقی 15 درصد می باشد.
متاسفانه هم اکنون مساحت اين زيست بوم طبيعي به شدت در حال کاهش است به دلايل مختلف از جمله کم آبی، برداشت بی رويه آب از منابع زيرزمينی، احداث چندين سد بر روی رودخانه های ورودی و نيز تغييرات اکوسيستم ناشی از احداث جاده، طی 10 سال گذشته حدود 40 کيلومتر مربع از سطح درياچه به شوره زار تبديل شده و شوری آب نيز به شدت افزايش يافته است. تنها جانور زنده داخل درياچه كه سخت پوستی به نام “آرتميا” است و بيش از نيمی از ترکيبات بدن آن حاوی پروتئين بوده و منبع غذايی بسيار مناسبی برای پرورش ماهی و ميگو می باشد در حال از بين رفتن است. با توجه به افزايش شوري درياچه اروميه به 350-300 گرم در ليتر و کاهش سطح آب، ميزان تراکم آرتميا در حال حاضر نسبت به 10 سال گذشته 30 برابر کاهش يافته است. گفتني آنكه شرايط طبيعي آب براي زيست و زاد و ولد آرتميا، دارا بودن املاح به ميزان 150 گرم در ليتر است.
![]()
سدهاي احداث شده در مسير رودخانه هاي منتهي به درياچه اروميه
ورود پساب هاي صنعتي آلوده به آرسنيك و آمونياك در حاشيه درياچه اروميه، پيامدهايي همچون احتمال بروز سرطان در انسان ها و ناباروري اراضي حاشيه اين تالاب را در پي دارد. آرسنيك شبه فلزي سنگين و سمي است و خطرات زيادي براي محيط زيست و انسان دارد. مهم ترين اثر آن در بدن انسان، سرطان زايي است. قرار گرفتن افراد در معرض اين ماده سمي باعث ابتلابه سرطان هاي پوست، معده، ريه، كبد، كليه، مثانه و... مي شود.
مسئولين مربوطه استان علت اصلي وضعيت اسفناک پارک ملي درياچه اروميه را تغييرات آب و هوايي، کاهش نزولات آسماني، بالا رفتن دماي هوا، عدم استفاده صحيح و بهينه از آب در داخل حوزه آبي، کنترل روان آبها و احداث سازههاي آبي، حفر چاههاي آب و راندمان پايين آبياري در داخل حوزه آبريز درياچه اروميه عنوان مي كنند.
مقایسه تصویری دریاچه آرال و ارومیه
ارومیه آرال
![]()
ارومیه آرال
وضعيت خشك شدن درياچه آرال در فاصله زماني ۱۹۸۹ تا ۲۰۰۹
Urmia from space, 1984 Satellite image of Lake Urmia, 2010
جنگل مصنوعی برای پاک کردن آلودگی هوا
به گزارش گیزمک كه خبرآنلاین آنرا انتشار داده است، اعضای گروه Influx Studio در یک ابتکار تازه به ساخت جنگل مصنوعی در شهر بوستون دست زدهاند. آنها تلاش کردهاند با مهار انرژیهای تجدیدپذیر، درختهای مصنوعی زیبایی را خلق کنند که به کمک همان مکانیزم موجود در جنگل، دیاکسیدکربن هوا را جذب میکنند. این درختهای مصنوعی به کمک فناوری ایجاد شده توسط یکی از اساتید دانشگاه کلمبیا با صرف انرژی تجدیدپذیر، دیاکسیدکربن هوا را جذب خواهند کرد. در ساختار این درختها که Treepod نام دارند از رزین قلیایی استفاده شده که در مجاورت با هوا، دیاکسیدکربن آنرا جذب كرده و هوای پاک به محیط اطراف پراکنده میشود تا جای خود را به هوای آلوده بدهد. در انتهای این فرایند کافی است رزین اشباعشده در مجاورت آب قرار بگیرد تا دیاکسیدکربن را به درون آن آزاد کند. این درختهای مصنوعی را میتوان از انواع پلاستیکهای بازیافتشده یا قابلبازیافت مانند پلیاتیلنترفتالات (PET) که برای تولید انواع بطریها بهکار میرود، تولید کرد. ساختار اصلی هر درخت از یک پایه و سه بخش مجزا تشکیل شده که در نهایت تصویری ششضلعی را از نمای بالا شکل خواهد داد. برای پاکسازی هوای هر منطقه به تعدادی از این درختها نیاز خواهد بود که در مجموع شبکهای از درختهای مصنوعی برای تولید هوای پاک در بوستون را شکل خواهند داد.
چرا جنگلها و مراتع حائز اهميت هستند
سرانجام هفته منابع طبيعي امسال هم سپري شد. اگر چه انتظار اين بود كه قدري بيشتر از جنبه هاي حائز اهميت جنگلها و مراتع در بخش هاي خبري صدا و سيما و يا تريبونهاي نماز جمعه سراسر كشور به سمع و نظر مردم مي رسيد ولي طبق معمول اگر هم مسئولين صحبتي كردند بيشتر به جنبه هاي كارهاي اجرايي حال و آينده پرداختند و كسي هم نيست كه از آنها بپرسد اگر اين همه كار كرده ايد و يا قصد انجام آنرا داريد چرا سرنوشت منابع طبيعي به اين روز افتاده است آخر مسئولين قبلي هم از اين حرفها زياد گفتند و رفتند. مهم نتيجه هاي عملي و دست يافتني اين كارهاست كه متاسفانه كمتر به چشم مي خورد. بگذريم؛ اگرچه در همين وبلاگ و در موارد متعدد به اهميت منابع طبيعي اعم از جنگل، مرتع، خاك و آب پرداخته شده است لازم ديدم شمه اي از فوايد اين منابع پر اهميت را براي خوانندگان خوب و عزيز اين تارنما مرور كنم.
پاره اي از فوايد بيشمار جنگلها و مراتع:
1ـ كنترل آبهاي سطحي و تغذيه آبهاي زيرزميني:
هر هكتار جنگل قادر است سالانه 500 تا 2000 متر مكعب آب را در خاك نفوذ دهد كه اين مقدار به مراتب بيشتر از زمينهاي غير جنگلي است. به طور مثال براي نفوذ يك ليتر آب در اراضي جنگلي پهن برگ 7 دقيقه و 40 ثانيه، در زمين كشاورزي 46 دقيقه و 46 ثانيه و در محيط خارج از جنگل 4 ساعت و 26 دقيقه و 40 ثانيه وقت لازم است. در عرض يك ساعت در زمين جنگل پهن برگ 4/8 ليتر، در زمين كشاورزي 29/1 ليتر و در محيط خارج از جنگل 22/0 ليتر آب وارد خاك مي شود يعني خاصيت نفوذپذيري خاك جنگل هاي پهن برگ 40 برابر بيشتر از خاك زمين غير جنگلي مي باشد.. از طرفي درصد تبخير در سطح زمينهاي جنگلي بعلت خنكي هوا و بالا بودن رطوبت و كمتر تابيدن نور آفتاب و نبودن باد شديد بسيار كمتر از منطقه غير جنگلي مي باشد.. در آمريكا ارزش سالانه جنگل هاي دولتي را از لحاظ ذخيره آب 300 ميليون دلار و درامد آنرا از محل گردشگاهها و پارك هاي جنگلي 40 ميليون دلار تخمين مي زنند در صورتيكه از محل فروش چوب سالانه فقط 23 ميليون دلار بدست آمده است
2ـ مبارزه با آلودگي هوا:
آلودگي هوا چه درمناطق شهري بوسيله وسايل دود زا و كارخانجات و ساير منابع آلوده كننده و چه در مناطق بياباني در اثر حركت و جآبجائي ماسه ها و گرد و غبار بوسيله باد وجود دارد. مواد سمي موجود در هواي شهرها فقط از لوله اگزوز ماشينها و يا دودكش كارخانه هاي داخل شهر خارج نمي شود بلكه بادهايي كه از اطراف مي وزند سبب مي گردند كه گرد و غبار و گازهاي كارخانههاي اطراف را هم وارد شهر نمايند و به غلظت مواد سمي هواي مناطق مسكوني بيافزايند. درختان در جلوگيري و كاهش آلودگي هوا كه در بالا ذكر شد نقش اساسي دارند. بطور مثال یک درخت صد ساله راش با 2.5 تن وزن (وزن چوب خشک) در طول عمر خود 12.5 میلیون متر مکعب گاز کربنیک هوا را جذب کرده است تا بتواند این مقدار چوب را تولید کند. همچنین درختان باد حامل ذرات ريز را شانه مي كنند و ميتوانند در هر هكتار جنگل تا 68 تن گرد و غبار را هر بار در خود رسوب دهند طبق بررسيهاي دانشمندان روسيه درختان كاج، گردو، پيسه آ، آبيس سيبري، بلوط، فندق، اوكاليپتوس، ارس، افرا، بيد، زبان گنجشك و داغداغان از خود موادي در هوا پخش مي كنند كه باعث از بين رفتن بسياري از باكتريها و قارچ هاي تك سلولي و برخي از حشرات مضر مي شود اين ماده را توكين ( Tukin ) در سال 1956 فيتونسيد ناميده است. اين مسئله ايجاد فضاي سبز در اطراف و داخل شهرها و اطراف بيمارستانها، مدارس و اماكن عمومي را بخوبي گويا مي سازد.
3ـ مبارزه با فرسايش و حفظ و توليد خاك:
جنگل به كمك شاخ و برگ درختان، از سرعت باد مي كاهد و از طريق ريشه گياهان، خاك را حفظ مي كند و مانع ايجاد فرسايش مي شود. بعلت آرام بودن هواي داخل جنگل تبخير بسيار ناچيز بوده و خطر خشك شدن خاك كه از شرايط مهم آغاز فرسايش است از بين ميرود. در مناطقي كه پوشش گياهي وجود دارد، هنگام بارندگي قطرات باران به علت انرژي كه در مسير خود و همچنين تاثير قوه جاذبه زمين كسب مي كنند و مي توانند موجب متلاشي شدن ذرات خاك و جآبجايي آن شوند در اثر برخورد به شاخ و برگ گياهان به ذرات بسيار ريز تبديل گشته و به آهستگي روي خاك مي رسند. از طرفي بقاياي نباتي كف جنگل و مراتع همچون اسفنجي آب حاصل از بارندگي را د رخود جذب نموده و به آهستگي روي خاك رها مي كند و بدينوسيله خطر شتشوي خاك از بين رفته و خاك حفظ مي شود. در تحقيقات انجام شده در يكي از ايالتهاي آمريكا (New Hampshire) ثآبت شده است كه پس از بريدن درختان يك جنگل، جريان آب حاصلاز بارندگي در عرض دو سال در هر هكتار 95 كيلوگرم ازت نيتراتي و 89 كيلوگرم كلسيم را از بينبرده است در حاليكه در يك جنگل دست نخورده ميزان ازت نه تنها از بين نرفته بلكه در هر هكتار2 كيلوگرم نيز به ميزان آن افزوده شده است. اين مقدار ازت از باران دريافت شده است. همچنينكلسيم از بين رفته بسيار كم بوده و مقدار آن 7 كيلوگرم در هكتار بوده است.
4ـ جلوگيري از سرو صداي محيط:
يكي از آثار نامطلوب صنعت ايجاد سرو صدا در مناطق مسكوني است كه در اثر تراكم جمعيت، وسايط نقليه موتوري، كارخانه ها و وسايل و ماشين آلات ساختماني و ساختمان سازي توليد مي شود. اگر اقدامات لازم در جهت كمتر نمودن سر و صدا در شهرهاي صنعتي بزرگ و نزديك فرودگاه ها انجام نگيرد، مي تواند ناراحتيهاي عصبي و روحي ببار آورد. علاوه بر اقدامات فني لازم براي جلوگيري از سرو صداي محيط، جنگل كاري و ايجاد فضاي سبز در داخل شهرها و اطراف مناطق صنعتي و فرودگاهها به ميزان قابل ملاحظه اي از سرو صدا ميكاهد .
5ـ تفرجگاه براي انسان:
جنگل و پارك و فضاي سبز در داخل و اطراف شهرها به مردم خسته از زندگي ماشيني و سر و صداي محيط اين امكان را مي دهد كه بتوانند ايام فراغت را در اين مكان به استراحت و تفريح بپردازند و بچه ها از آپارتمان بيرون آيند و جهت تقويت فكر و بدن خود در محيطي آرام و با هوايي سالم به بازي بپردازند. طبيعت همواره با زيبائي هاي خود نظر انسان را به خود جلب مي نمايد و گياهان يكي از عوامل مهم زيبايي طبيعت بشمار مي روند. هر انسان از مشاهده طبيعت سرسبز جنگلها و مراتع لذت مي برد و با ديدن گل هاي زيباي طبيعي با رنگ هاي دلفريب كه از دل خاك سر بر آوده است به عظمت و رحمت خالق سبحان پي مي برد و شكر نعمتهاي بيكرانش را بجا مي آورد. بسياري معتقدند كه جنگل در سبك موسيقي و نقاشي افراد تاثير خاصي دارد و بسياري از هنرمندان و اهل ادب از مناظر زيباي طبيعت در ايجاد اثر خود الهام مي گيرند.
6ـ تعديل آب و هواي يك منطقه:
وجود رسنتي ها، بخصوص جنگل در تعديل حرارت محيط موثر است و حرارت روزانه سطح زمين را متعادل مي كند و باعت اعتدال آب و هوا مي گردد، زيرا در تابستان قسمتي از انرژي حرارتي خورشيد را جذب نموده و باعث تقليل حرارت زمين ميگردند و در زمستان به منزله روپوشي براي آن به شمار رفته و مانع از دست دادن حرارت آن مي گردند. از اين گذشته تبخير ناچيز و بالا بودن رطوبت نسبي هوا در داخل جنگل نيز به اين امر كمك مي كنند.
7ـ تلطيف هوا:
جنگل ها و مراتع و به طور كلي گياهان سبز در نتيجه عمل كربنگيري مرتباً گاز كربنيك هوا را كه در اثر تنفس حيوانات و انسان و فعل و انفعالات شيميايي و آلودگيهاي محيط زيست وارد هوا مي شوند جذب نموده و گاز اكسيژن را كه يك ماده حياتي براي موجودات زنده به شمار مي رود پس مي دهند. بررسی های انجام شده نشان داده است هنگام کربن گیری درختان، از 264 گرم انیدرید کربنیک هوا مقدار 192 گرم اکسیژن آزاد می شود از این نظر هر هکتار جنگل قادر است سالانه 2.5 تن اکسیژن (اکسیژن لازم برای 10 نفر در سال) آزاد کند. در مجموع حدود 60 درصد از اكسيژن مصرفي جهان بوسيله فضاي سبز تامين مي شود از اين رو تلطيف هوا و تامين اكسيژن مورد نياز جانداران از فوايد مهم جنگل و فضاي سبز مي باشد.
8- جلوگيري از وقوع بهمن:
پوشش گياهي از نوع بوتهاي يا بالشتكي سطوح ناهمواري ايجاد كرده وخطر سقوط بهمن را كاهش ميدهد. لذا در نقاطي كه حتي براي ورزش اسكي استفاده می شود، بهتر است هم محل اسكي و هم ارتفاعات مشرف به آن را با گونههاي مرتعي نوع بوتهاي وبالشتكي تقويت كرد. در مناطق بهمن خيز براي جلوگيري از خطرات ناشي از آن در محلهاي آغاز حركت تودههاي برفي اقدام به جنگلكاري ميشود. معمولاً جنگلكاري در روي خطوط تراز و با ايجاد بانكت صورت ميگيرد.
هفته منابع طبيعي و دو روز بيادماندني:
منابع طبيعي با وجود نقش حياتي كه در تامين غذا بازي مي كنند و از اجزاء اصلي محيط زيست به شمار مي روند، هيچ گاه از توجهي كه در خور اهميت آنها است برخوردار نبوده و بهره برداريهاي بي رويه و شتابزده موجب تخريب كيفيت و گاه نابودي كامل آن شده است. اگرچه نقش و اهميت منابع طبيعي از طريق رسانه هاي ديداري و نوشتاري كمتر به سمع و نظر مردم مي رسد اما همين مراسم يك هفته اي هم كه اغلب با حضور مقامات و مسئولين بلندپايه كشور برگزار مي شود غنيمت است. مراسم امسال كه دور روز آن با حضور رهبر انقلاب اسلامي و رئيس جمهوري محترم برگزار گرديد نكات قابل تاملي در بر داشت كه در زير به آنها اشاره شده است:
اولين روز هفته منابع طبيعي يعني 15 اسفند 1389 با غرس نهال توسط آقاي دكتر احمدي نزاد رئيس جمهوري محترم در غرب تهران (حوالي وردآورد) آغاز گشت. يقينا غرس نهال توسط مسئولين محترم كشور و تبليغ آن از رسانه هاي ديداري و شنيداري براي خفظ و حراست منابع طبيعي كشور اهميت بسزايي دارد، اما سخنان مسئولين در چنين مراسمي نيز مي تواند تاثير شگرفي در فرايند حفظ و احياي منابع طبيعي و سمت و سوي كارهاي اجرايي در پي داشته باشد. رئيس جمهوري در اين مراسم گفت می توان زمین های گسترده اطراف تهران از جمله شرق تهران را به قطعات، یک هزار متری تقسیم کرده و با قیمت مناسب در اختیار مردم قرار داد ايشان همچنين اضافه كردند اگر اين فضاي 2 هزار هكتاري را به فضاي 2 ميليون هزار متري در تهران تبديل كنيم ميتوان به هرفرد هزار متر زمين داد، به این شرط که فضای سبز و شکل ظاهری آن را حفظ کنند!. از اين حهت سخنان رئيس جمهوري ايران در اين مراسم نگرانيهايي را براي كارشناسان منابع طبيعي و محيط زيست در پي داشت. درست دو روز بعد از آن(17/12/89) سخنان رهبر انقلاب در مراسم درختكاري در محل سابق پادگان قلعهمرغی در جنوب تهران تا حدودي اين نگراني را برطرف كرد بويژه آنجا كه با تاكيد به مسولان درباره تخریب جنگلها و گسترش فضاي شهر تهران هشدار مي دهند و از مسئولین كشور مي خواهند تا به محیط زیست و هوای پاك به عنوان موضوعات اصلی نگاه كنند و نسبت به تخریب جنگلها حساس باشند. گفتني است رهبر انقلاب با انتقاد از طرح باغ شهر افزودند: این طرح زمینه سوء استفاده افراد سود جود را فراهم می كند و مسئولین باید از بزرگ تر شدن شهر تهران جلوگیری كنند. ايشان همچنين حفاظت از محیط زیست، جنگلها و منابع طبیعی و فراهم كردن فضایی سالم و با طراوت برای زندگی را از اساسی ترین وظایف مسئولان برشمردند كه باید در اولویت كاری آنها قرار گيرد.
