فعلا فكري به حال خشك شدن درياچه هاي داخلي ايران بكنيد، ايجاد درياچه جديد پيشكشتان

امروز مطلبي تحت عنوان " کاش تصمیم گیران ما سرخ پوست بودند " توسط خانم مرضيه ناظري خبرنگار فعال ايسنا در خراسان نوشته شده توجهم را جلب كرد. توصيه مي كنم شما هم اين مطلب را بخوانيد.

از قرار معلوم طرحهاي بلند پروازانه و شايد رؤيايي كه قبلا هم ارايه شده و پس از بررسي هاي اوليه امكان انجام آنها عملي تشخيص داده نشده مجددا مطرح شده است از جمله اين طرحها مي توان به چند طرح مشابه از قبيل طرح ايرانرود (طرح اتصال درياي خزر به خليج فارس)، طرح ايجاد کانال کشتيراني از طريق ايجاد شکاف در کوه البرز، طرح احداث کانال لوت و طرح احداث درياچه هايي بين درياي خزر و خليج فارس اشاره كرد كه در سال هاي گذشته هم مطرح بوده است. اخيرا هم برخي از صاحب نظران يا صاحب منصبان طرح اتصال درياچه خزر به خليج فارس و انتقال آب به مناطقي از کوير مرکزي کشور در قالب ايجاد سه يا چهار درياچه مصنوعي در فرورفتگي هاي طبيعي موجود از جمله حوض سلطان، درياچه نمك، دشت كوير ،هامون و جازموريان مطرح كرده اند و در كنار آن چه رؤياهايي در سر پرورانده اند آنچنانكه با انتقال آب، کوير مرکزي ايران را به يکي از زيباترين نقاط دنيا تبديل کنند، بارندگي را در كوير مركزي افزايش دهند و در آنجا درياچه دائمي داشته باشند و..... مي توانيد آنها را در لينك هاي سايت معرفي شده در بالا ببينيد. 

بايد گفت اولا اگر قرار بود با آوردن آب در كوير مركزي ايران بارندگي ايجاد شود كه نواحي ساحلي جنوب كشور در كنار درياي بزرگ عمان و خليج فارس بايد سرسبز و پر از جنگلهاي زيبا مثل شمال كشور داشتند در حاليكه بدليل بارندگي كم در رديف مناطق بياباني قرار دارند. براي ايجاد باران بايد شرايط ديگري هم فراهم باشد تا هوا بتواند صعود كند و بارندگي ايجاد كند. به دليل نبودن شرايط لازم حتي در روي درياها هم از نظر شرايط اقليمي بيابان وجود دارد.

 ثانيا چقدر آب و با چه هزينه اي از خليج فارس بايد به كوير مركزي ايران پمپاژ شود تا بتواند تبخير 3 تا 4 هزار ميليمتري اين نواحي را جبران كرده و آبي هم در اين كفه هاي كويري ماندگار شود. اگر گذرتان در اسفند يا اوايل فروردين بعضي از سالهاي مرطوب به دشت كوير افتاده باشد اين منطقه بصورت دريايي پرآب جلوه مي كند كه تنها در فاصله اي بسيار كم چيزي جز يك كفه نمكي از آن باقي نمي ماند.

 دشت كوير

آيا بهتر نيست اين فكرها و ايده ها را براي نجات آنچه داريم بكار ببنديم تا آنها را از دست ندهيم. وضعيت اسفناك درياچه اروميه، روزهاي فلاكت بار زاينده رود، تبديل شدن رودخانه ها و حتي سواحل درياها به زباله دانهاي صنعتي و مراكز فاضلاب، كاهش سطح جنگلها و سير قهقرايي مراتع فرسوده ي كشور ، از بين رفتن صدها گونه مختلف گياهي و جانوري، فرسايش نگران كننده خاك و بهره برداري بيروبه از زمين و آب، شوره زارهای گسترده تر و سيلابهاي شديدتر، طوفانهاي گرد و غبار، راندمان كم آبياري و توليد و ...... و در يك كلام بايد گفت شما را به خدا اگر مي توانيد كاري كنيد كه همين درياچه ها و تالاب آبدار داخلي كشور خشك نشود، ايجاد درياچه جديد و اتصال خليج فارس به درياي خزر پيشكشتان.




سایت  آپلود عکس رایگان , فضای  رایگان برای آپلود عکس , آپلود عکس با لینک مستقیم , آپلود عکس رایگان

درياچه مهارلو

درياچه اروميه

+ نوشته شده در  دوشنبه دوم آبان 1390ساعت 11:48  توسط محمد خسروشاهي  |  8 نظر

مقدمه اي بر روشهاي برآورد نياز آبي گياهان در عرصه هاي طبيعي مناطق خشك و بياباني(3)

- روشهاي تعيين تبخير و تعرق:

- اندازه گيري مستقيم:

اندازه گيري هاي مستقيم به دليل در نظر گرفتن شرايط واقعي و بدست آوردن مستقيم پارامتر هاي اصلي به عنوان يكي از دقيق ترين روشها شناخته شده است. نتايج روش هاي مستقيم در همان فواصل زماني اندازه گيري شده، قابل استفاده است و تعميم آن به زمان هاي ديگر مقدور نمي باشد. همچنين گران بودن آن باعث شده كه از اين روش براي اصلاح، واسنجي و تعيين صحت روشهاي تجربي مورد استفاده قرار گيرد.  اندازه گيري مستقيم تبخير و تعرق توسط لايسيمتر صورت مي گيرد و لايسيمتر ها به دو دسته زهکش دار و وزني تقسيم مي شوند. لايسيمتر يك مخزن با ابعاد مشخص است كه در داخل خاك قرار داشته و از خاك مزرعه پر و گياه مورد نظر در آن كاشته مي شود.

براي ساخت لايسيمتر ها كرت هائي به مساحت 1تا2 متر مربع و يا دايره اي با همين قطر و به عمق هاي مختلف (تا حدود سه متر ) در بستر خاك يا شنزار ايجاد مي شود و  ديوارهاي ا طراف گودال حفر شده بوسيلاه لايه اي از مواد  مخصوص غير قابل نفوذ مي شود. كف لايسيمتر را با استفاده از  بتن به صورت قيف در آورده تا بدين وسيله آب نفوذي از پروفيل توسط لوله اي پلاستيكي به مخزن هايي متشكل از دو بطري مدرج منتقل شده و اندازه گيري شود. در زير كليه لايسيمترها يك تونل يا  زير زمين نسبتاٌ بزرگ براي كنترل و اندازه گيري آب خروجي ساخته مي شود. در اين سيستم لايسيمتري، كاهش رطوبت خاك اعم از آب خروجي از بروفيل خاك يا  مقدارتبخير و تعريق از طريق گياه و سطح خاك با دقت زيادي قابل اندازه گيري است. از آنجائي كه لايسيمترهاي زهكش دار قادر به اندازه گيري تبخير و تعرق ساعتي يا روزانه نمي باشند مي توان با استفاده از دستگاه TDR رطوبت لحظه اي را در عمق هاي مختلف لايسيمتر اندازه گيري نموده و با دستگاه data logger آنها را براي زمانهاي تعيين شده ثبت نمود. بطور كلي اساس كار در اين روش، اندازه گيري جريانهاي ورودي و خروجي آب است كه طي يك دوره زماني مشخص به حجم كنترل شده خاك وارد يا خارج مي شود و تبخير و تعرق بر اساس معادله بيلان آب تعيين مي شود

+ نوشته شده در  یکشنبه هفدهم مهر 1390ساعت 15:17  توسط محمد خسروشاهي  |  یک نظر

مقدمه اي بر روشهاي برآورد نياز آبي گياهان در عرصه هاي طبيعي مناطق خشك و بياباني (2)

در مناطق خشك و بياباني و بويژه در پروژه هاي مقابله با بيابانزايي تعيين مقدار نياز آبي گياهان، يكي از نيازهاي ضروري بخشهاي اجرايي كشور محسوب مي شود. اين نياز براي بسياري از گونه هاي درختي و درختچه اي و حتي بوته اي كه براي احياي بيابانها بكار مي رود هنوز مشخص نشده است هر چند براي بسياري از گونه هاي زراعي كشور اين مهم به انجام رسيده است. اين نكته را بايد يادآوري كنم كه براي تعيين آب مورد نياز و رسيدن به اعداد واقعي  نياز آبي گونه هايي كه در عرصه هاي طبيعي كشت مي شوند احتياج به استفاده از لايسيمتر است كه متاسفانه هزينه زيادي هم دارد. اما از آنجا كه در مناطق بياباني آب بعنوان يك كالاي حياتي و با ارزش محسوب مي شود و احداث و ايجاد سيستم هاي لايسيمتري هم معمولا با هزينه هاي زيادي همراه است مي توان در نبود اينگونه ابزار و ادوات با كمك مدلهاي رياضي و حتي بسته نرم افزاري كراپ وات(Cropwat ) كه معمولا براي گياهان زراعي بكار مي رود نياز آبي گياهان را براي آبياري تكميلي در ماههاي مختلف سال بطور تقريبي برآورد كرد. قبل از پرداختن به بحث اصلي لازم است به برخي تعاريف مرتبط با موضوع اشاره اي بشود. چرا كه اگر بتوانيم تبخير و تعرق واقعي را براي گونه هاي گياهي محاسبه كنيم به مقدار تقريبي نياز آبي گونه هاي گياهي دسترسي خواهيم يافت. از اين رو واژه اي كه بيش از هر عنصر ديگري تكرار مي شود واژه تبخير و تعرق است كه خود انواع مختلفي دارد.

 تبخير و تعرق: فرايندي تركيبي است كه شامل تبخير از سطح خاك و تعرق از سطح گياه مي باشد. انتقال آب از سطح خاك به هوا را تبخير و خارج شدن آن از سطح گياه را تعرق گويند. اين دو پديده هر دو ماهيت تبخيري داشته و چون تفكيك آنها از هم پيچيده است مجموعا تبخير و تعرق ناميده مي شود.

تبخير و تعرق پتانسيل: چنانچه در محيط محدوديت آب وجود نداشته باشد، حداكثر مقدار آبي كه توسط سطوح خاك و گياه تبخير مي شود تبخير و تعرق پتانسيل ناميده مي شود.

تبخير و تعرق واقعي: وقتي كه توان تبخير كنندگي جو بيشتر از آب موجود در خاك يا گياه باشد، تبخير و تعرق پتانسيل اتفاق نمي افتد و در اين شرايط مقدار تبخير و تعرق محدود به ميزان آب قابل تبخير از سطح خاك و گياه مي شود كه آن را تبخير و تعرق واقعي مي نامند.

تبخير و تعرق گياه مرجع: همان تبخير و تعرق پتانسيل براي پوشش گياهي چمن يا يونجه است كه بطور وسيع و با پوشش يكنواخت و بطور كامل بر زمين سايه انداخته است و بدون محدوديت آب، تبخير و تعرق مي كند. در عمل براي تعيين تبخير و تعرق هر گياهي، اول تبخير و تعرق پتانسيل يا مرجع برآورد مي گردد و سپس با اعمال ضريب گياهي مناسب، تبخير و تعرق واقعي گياه، تعيين ميگردد.

+ نوشته شده در  سه شنبه بیست و دوم شهریور 1390ساعت 13:13  توسط محمد خسروشاهي  |  2 نظر

مقدمه اي بر روشهاي برآورد نياز آبي گياهان در عرصه هاي طبيعي مناطق خشك و بياباني

محدود بودن منابع آب در کشور و نياز به مصرف رو به افزايش جمعيت و همچنين گرم شدن کره زمين ايجاب مي کند که استفاده از اين منبع حياتي در کليه زمينه هاي مصرف با احتياط و به درستي انجام شود. بخش عمده مصرف آب يعني بيش از 85 درصد در زمينه کشاورزي و 15درصد بقيه در صنعت و مصارف شهري مورد استفاده قرار مي گيرد. در سالهاي اخير به منظور جلوگيري از آلودگي هوا و ايجاد فضاي سبز و پارکهاي کويري و همچنين توليد علوفه و احياي مراتع در مناطق بياباني محل مصرف جديدي براي مصرف آب بوجود آمده است. از اين رو تعيين ميزان آب مورد نياز گياهان، از اولين و مهم ترين اطلاعات مورد نياز براي كشت و كار است. برآورد كمتر از مقدار واقعي آب مورد نياز گياه،  باعث تنش آبي گياهان و کاهش محصول مي شود و برعكس تخمين بيش از حد آن ضمن هدر رفتن آب، شستشوي مواد مغذي خاک و كاهش توليد را در پي دارد. پژوهش هاي مربوط به نياز آبي گياهان، در حدود يك قرن است آغاز شده و كماكان نيز ادامه دارد. اگر به تاريخ تحول اين علم كه در جستجوي رابطه اي براي تخمين تبخير آب از خاك وگياه بوده بنگريم، ملاحظه مي شود كه معادله پنمن انگليسي در سال 1948 و مان تيث در سال 1965 بيش از هر معادله ديگر مورد بحث و بررسي قرار گرفته و هم اكنون نيز معادله تلفيقي پنمن و مان تيث، بيش از هر رابطه ديگري مورد استفاده قرار مي گيرد.

در حدود بيست سال پيش نيز، دورن باس هلندي و پرويت آمريكايي، نشريه شماره 24 فائو را كه مشعر بر تعيين نياز آبي گياهان است، تهيه و منتشر كردند و در آن نشريه، علاوه بر معادله پنمن، معادلات متداول ديگر و يا تغيير شكل يافته آنها را نيز عرضه داشته و دستور العمل نسبتا جامعي براي كاربرد اين نشريه آماده ساختند. كاربرد بيست ساله اين نشريه در اقاليم گوناگون نشان داد كه معادله پنمن تعديل شده و اصلاح شده در اغلب موارد تبخير و تعرق از يك پوشش چمني مبنا را كه پايه محاسبات بعدي براي تبديل آن به نياز آبي كشت مورد نظر است، به ميزان 15 تا 20 درصد بيش از واقعيت برآورد مي کند. در 22 سالي كه از انتشار نشريه 24 فائو مي گذرد[1]  دانشمندان و پژوهندگان كوشش كرده اند كه معادلات و روبط مختلف را در چند نقطه كره زمين به محك تجربه بيازمايند و در اين ميان معادله تلفيقي پنمن و مان تيث ( Penmam & Monteith ) در هر دو نيمكره شمالي و جنوبي و آب و هواي خشك يا مرطوب، گوي سبقت را از ساير روش ها ربوده است. در نشريه فائو به پيروي از تعريف اوليه پنمن، تبخير و تعرق از يك پوشش چمني ( ETo ) به عنوان تبخير و تعرق پايه در نظر گرفته شده است و هر چند پژوهندگان آمريكا، يونجه را جايگزين چمن ساخته اند ولي در هر دو مورد، تنوع بين گونه ها و همچنين اعمال مديريت هاي متفاوت در نگهداري آن، سبب شده است كه نتوان پوشش گياهي يكساني را در نقاط مختلف، به آساني فراهم آورد. كاربرد پنمن مانتيث بر روي هر دو گونه گياهي نشان مي دهد كه در شرايط برابر، نسبت تبخير و تعرق از يونجه( ETa ) به تبخير و تعرق از چمن ( ETg ) در حدود ۱.۳۲ بوده و با مرطوب شدن اقليم به ۱.۲۵ كاهش مي يابد. بدين جهت معادله پنمن مانتيث چنان يكپارچه و بازسازي شده است تا بتواند تبخير و تعرق را از يك پهنه كشت مجازي و نه واقعي برآورد كند و تأثير عوامل انساني، گياهي و مديريتي به كمترين مقدار كاهش يابد.

.......ادامه دارد.......

[1] - اين نشريه توسط آقاي دكتر امير برهان به فارسي ترجمه و توسط وزارت كشاورزي چاپ و منتشر شده است


+ نوشته شده در  چهارشنبه شانزدهم شهریور 1390ساعت 14:24  توسط محمد خسروشاهي  |  3 نظر

سبز كردن بام های شیراز و كوچك كردن درياچه اروميه

در حالیکه سازمان پارک ها و فضای سبز شهرداری شیراز برای نخستین بار در کشور، ضوابط و سیاست های انگیزشی بام سبز در کلان شهر شیراز را به تصویب رسانده است نماینده ارومیه در مجلس شورای اسلامی راه حل نجات دریاچه ارومیه را در کوچک کردن آن می داند. 
به گزارش دادنا مدیرعامل پارک ها و فضای سبز شهرداری شیراز گفته است: طرح ایجاد فضای سبز بر روی بام یا بام سبز برای نخستین بار در کشور پس از تعیین مشاور و تهیه طرح مهندسی در شورای اسلامی شهر شیراز تصویب و به شهرداری شیراز ابلاغ شد .به گفته وی بام سبز از راههای کنترل جزایر گرمایی در شهرهای بزرگ است که از چند سال پیش در چند شهر بزرگ دنیا اجرا می شود .
جزایر گرمایی مناطقی از کلان شهرهاست که به سبب تراکم ساخت و ساز و جمعیت ، دمایی بیشتر از سایر نقاط شهری دارد و طرح بام سبز یکی از راههای افزایش سرانه فضای سبز شهری است. اگرچه این اقدام بسیار پسندیده شهرداری شیراز جای تقدیر دارد اما طرح بعضی مسایل غیر کارشناسی شده آنهم از سوی افراد تاثیر گذار در تصمیم گیریهای کشوری جای سئوال است. به گزارش آفتاب نیوز قاضی پور نماینده مردم ارومیه در پاسخ به این سئوال كه با وضعیت فعلی دریاچه ارومیه آیا راه‌حلی كه بتواند حداقل در كوتاه‌مدت وضعیت بحرانی دریاچه ارومیه را بهبود ببخشد وجود دارد یا خیر گفته است:در گذشته گفته شده و امروز هم تاكید می‌‌شود نگهداری دریاچه‌‌ ارومیه به این وسعت فعلی سخت است چون دچار كمبود آب هستیم. بنابراین بهترین كار در حال حاضر این است كه با برداشت نمک هم به شكل سنتی و هم صنعتی غلظت نمک دریاچه را كمتر كنیم. وی تاکید كرده است: بهترین راه‌حل این است كه از یک طرف آب از رود ارس به دریاچه ارومیه پمپاژ شده و از سوی دیگر برداشت نمک هم از دریاچه افزایش یابد تا به این‌ترتیب سطح دریاچه كوچک‌تر شود تا حفاظت از آن راحت‌تر باشد، سپس منتظر لطف خدا و بارش باران باشیم تا دوباره آب دریاچه بیشترشده و دریاچه به سر جای خودش برگردد. باید گفت لطف خدا شامل همه ما شده و می شود اما مدیریت نادرست خود را نیز نباید از نظر دور بداریم . یادتان هست که برای انتقال آب از خلیج فارس و دریای خزر به دشت كوير چه پیشنهاداتی به دولتهای قبل شده بود و چه توجیهات کارشناسی هم کرده بودند یکی از توجیهات آنها آوردن آب به کویر مرکزی ایران و تغییر اکوسیستم و تعدیل آب و هوا بود غافل از اینکه تبخیر بیش از ۳۰۰۰ میلیمتری هوا در آن منطقه چیزی جز به جای گذاشتن نمک بیشتر در آن ناحیه نبود حال خداوند این لطف را به اهالی آذربایجان کرده است و دریاچه ای را با آن وسعت و اکوسیستمی زیبا که باعث تعدیل و تلطیف آب و هوا می شود در آن دیار قرار داده ولی ما با دستکاریهای نابجا و مدیریت نادرست خود در آن حوضه آبخیز در آینده یک کویر نمک دیگر به جای خواهیم گذاشت.

+ نوشته شده در  دوشنبه هفتم شهریور 1390ساعت 9:30  توسط محمد خسروشاهي  |  3 نظر

ادغام دستگاه های حاکمیتی زیست محیطی کلید خورد

رئیس سازمان حفاظت محیط زیست ادغام دستگاه های «حاکمیتی» نظیر سازمان حفاظت محیط زیست، سازمان جنگلها و مراتع کشور و سازمان هواشناسی را در قالب یک سازمان تحت معاونت ریاست جمهوری بهتر از ادغام در قالب یک «وزارتخانه» می داند. مشروح خبر را در اینجا بخوانید
+ نوشته شده در  یکشنبه سی ام مرداد 1390ساعت 9:37  توسط محمد خسروشاهي  |  یک نظر

به جاي اين غائله پوشش گياهي را حفظ كنيد تا محيط زيست تان دچار آسيب نشود

امروز در سايت فرارو مطلب جالبي را تحت عنوان "چرا کسی یکبار برای همیشه به این غائله پایان نمی‌دهد؟ "  ديدم كه خوب است شما هم آنرا بخوانيد

به گزارش سرویس اجتماعی فرارو؛ اواخر خرداد ماه سال جاری، وزارت بهداشت اعلام کرد که شاخص تابش اشعه ماورا بنفش در شرایط خطر بسیار زیاد است. مرکز سلامت محیط و کار این وزارت‌خانه، طی اطلاعیه‌ای اشعه ماورا بنفش را یک اشعه مضر برای سلامت پوست و چشم خواند که می‌تواند عامل بروز سرطان پوست و برخی بیماری‌های پوستی باشد.
وزارت بهداشت به مردم تمام استان‌های کشور پیشنهاد داد برای کاهش عوارض اشعه ماورا بنفش هنگام تردد در فضای آفتابی، حتماً از عینک آفتابی استفاده کنند، کرم ضد آفتاب با SPF بالای 30 بزنند، در فضای باز از کلاه و لباس مناسب استفاده کنند و به طور کلی از حضور طولانی مدت در محیط بیرون اجتناب کنند. به دنبال این اطلاعیه، مشاور شهردار تهران در امور محیط زیست، از ابلاغ بخشنامه شهرداری تهران درخصوص ممنوعیت فعالیت بدون محافظ در ساعات ۱۱ صبح تا ۱۶ بعدازظهر خبر داد. همچنین استفاده از زمین چمن‌های مصنوعی در تمامی پارک‌ها و مراکز تفریحی شهرداری تهران ممنوع شد. رئیس شورای شهر تهران نیز به سازمان تربیت بدنی پیشنهاد داد استخرهای روباز تا زمانی که خطر اشعه ماورای بنفش کاهش نیافته، تعطیل شوند. همزمان، پزشكان متخصص چشم و پوست نیز در بسیاری از رسانه‌ها هشدارهایی نسبت به مضرات این اشعه با عوارض پوستی و چشمی اعلام كردند. این داستان ادامه یافت تا اوایل مرداد ماه امسال، رئیس سازمان هواشناسی كشور طی مصاحبه‌ای به صراحت مطرح شدن افزایش اشعه ماورای بنفش را دروغ خواند و اعلام کرد که طرح چنین موضوعی برای آن است كه یا عینك‌های UV بالا را زیاد وارد كرده‌اند یا می‌خواهند كرم‌های ضدآفتاب را به فروش برسانند. به این ترتیب وزیر بهداشت شخصا وارد عمل شد و گفت: «اگر می‌گوییم در فضای باز و آفتابی تابستان، كودكان را به خیال اینكه بدن‌شان از ویتامین‌های آفتاب استفاده كند برهنه نكنید یا به آنان بگویید از كلاه نقاب‌دار استفاده كنند منظوری جز سلامتی آنان در برابر اشعه ماورای بنفش خورشید (UV) نداریماختلاف وزیر بهداشت و رییس سازمان هواشناسی همچنان ادامه یافت تا اینکه بهرام صانعی بار دیگر متذکر شد که سازمان هواشناسی تنها مرجعی است که از میزان اشعه ماورای بنفش اطلاع صحیح دارد. صانعی با طرح این سوال که چرا كارشناسان وزارت بهداشت، سال‌های قبل واكنش نشان ندادند؟! باز هم اعلام کرد: « به نظرم برخی قصد سوءاستفاده دارند و می‌خواهند از طریق بحرانی اعلام كردن وضعیت، عینك دودی و كرم ضد آفتاب بفروشند.» رییس سازمان هواشناسی كشور تاكید کرد که پشت حرف‌های مسوولان وزارت بهداشت مسایل دیگری وجود دارد.
 
رسانه‌ها نیز در این مورد چنین گمانه‌زنی کرده‌اند: «آنچه از سوی این مسوول مطرح می‌شود این شبهه را به ذهن می‌رساند كه یا مسوولان وزارت بهداشت و غیره در امور تجارت عینك و ضدآفتاب ذی‌نفع هستند، یا این‌كه داستان همان داستان برنج آلوده و آب نیترات‌دار تهران است كه قرار است هفته‌ای تكذیب و هفته دیگر تایید شود، غافل از این‌كه سلامت شهروندان بازیچه نظرات مسوولان می‌شود گفتني آنكه بالا‌ترین رقم محاسبه شده در اشعه ماورای بنفش تهران مربوط به 27 می ‌سال 2007 بوده است. رقم ثبت شده برای این روز، 94/13 است.

 به هر حال به صحت و سقم مطلب بالا كاري ندارم ولي اين همين قدر مي دانم كه اگر وضعيت آلودگي هاي زيست محيطي كنترل نشود به بلاهاي بدتري هم دچار خواهيم شد . شايد براي دوري جستن از خطرات مورد اشاره فوق داشتن يك عينك دودي و ماليدن كرم ضدآفتاب به روي پوست كفايت كند اما تحقيقات متعدد نشان داده كه افزايش آلودگي هاي زيست محيطي و متعاقب آن پديده گرم شدن هوا اثرات مخربي بر حيات كره زمين دارد. افزايش وقوع سيل و خشكسالي، بيابانزايي، تشديد گرد و غبار و سایر آلاینده‌ها ، كاهش حاصلخيزي خاك و افزايش بيماريها و مرگ هاي زودرس، در اثر به هم خوردن نسبت گازهاي موجود در اتمسفر از جمله ميزان CO2  اتفاق افتاده و يا در حال وقوع است.  

يكي از راه حل هاي پيشنهادي براي جلوگيري از اين خطرات نه تنها حفظ جنگلها و مراتع بلكه افزايش پوشش گياهي كره زمين است.  امروزه توجه بیشتری به گیاهان به عنوان چاره‌ای براي كاهش آلودگی هوا در شهرها، معطوف شده است، چرا که گیاهان طی فرایند فتوسنتز کربن با جذب دی اکسید کربن و تبدیل آن به اکسیژن بطور طبیعی کربن اضافی هوا را جذب می‌کنند. همچنین طی فرایند فتوسنتز، برگ درختان سایر مواد شیمیایی مانند اکسیدهای نیتروژن، آمونیم تولید شده در هوا، بخشی از دی اکسید گوگرد و ازن که مولد قسمتی از مشکلات آلودگی و اثرات گلخانه‌ای هستند را از محیط خارج می‌کنند.در اين راستا حتي استفاده از روش هاي مصنوعي براي پالايش كربن مطرح شده  و در بعضي نقاط اقدام به ساخت جنگل مصنوعی در شهرها دست زده‌اند. آنها تلاش کرده‌اند با مهار انرژی‌های تجدیدپذیر، درخت‌های مصنوعی زیبایی را خلق کنند که به کمک همان مکانیزم موجود در جنگل، دی‌اکسیدکربن هوا را جذب می‌کنند. اگر ما در كلانشهرها با چنين مسايلي مواجه شده ايم يكي از علت ها عدم توجه به سرانه فضاي سبز و كاهش سطح جنگلها و مراتع و سير قهقرايي پوشش  گياهي زمين است[1].