حقوق بشر و محيط زيست / اسماعيل اسدي دارستاني
بادشكن ها
واژه بادشكن كه در زبان فارسي براي كلماتي مانند windbreak و shelterbeltبكار برده مي شود معمولا شامل ديواره هايي از چند رديف درخت، بوته، سرشاخه و ساير مصالح مشابه است كه به منظور حفاظت مزارع، جاده ها، تاسيسات، كانالهاي آبرساني، كمربند سبز اطراف شهرهاي مناطق بياباني براي جلوگيري يا كم كردن اثرات فرسايش بادي و گرد و خاك، فرسايش خاك و در يك كلام براي كم كردن سرعت باد بكار مي رود. بادشكن ها اگر بدرستي طراحي شوند حتي در اطراف خانه ها و منازل مي توانند هزينه هاي گرمايش و سرمايش را كاهش داده و از اين نظر در مصرف انرژي صرفه جويي شود.بادشكن هاي حفاظتي كه معمولا براي واژه shelterbelt كه گاهي نيز بصورت forestbelt ديده مي شود در كشورهايي مانند آمريكا و چين براي حفاظت مزارع كاربرد گسترده اي دارد. هدف اصلی از احداث اين نوع بادشكن محافظت محصولات کشاورزی از بلایای طبیعی، به ویژه حوادث هواشناسی و بهبود کیفیت محیط زیست و افزایش بهره وری در کشاورزی است. بادشكن اطراف مزارع در داكوتاي شمالي-آمريكااين نوع بادشكن بصورت كمربندهاي حفاظتي شهرهاي واقع در مناطق بياباني براي كم كردن اثرات گرد و خاكهاي ناشي از فرسايش بادي نيز بكار مي رود. بادشكن ها ضمن كاهش سرعت باد با اثري كه در ميكروكليماي محيط خود ايجاد مي كنند، مي توانند در وضعيت اكولوژي منطقه نيز تاثير گذار باشند. اين عمل با كاهش تبخير و تعرق، تغيير درجه حرارت خاك و هواي مجاور آن و حتي تاثير در ميزان برف و رطوبت خاك سبب افزايش مقدار محصول در هكتار مي شود. از جمله مزيت هاي ديگر بادشكن تسهيل شرايط رشد گياهان و تامين امكانات مناسب براي زندگي انسان و حيات وحش در منطقه مورد نظر است بادشكن اطراف مزارع در كشور چين + نوشته شده در چهارشنبه دوازدهم مهر 1391ساعت 10:31 توسط محمد خسروشاهي | 7 نظر مدتي اين مثنوي تاخير شد چند هفته اي براي شركت در دوره بين المللي تكنولوژي مهار بيابان زايي به كشور چين سفر كرده بودم از اين رو اين وبلاگ براي مدتي بروز نشد. اميدوارم بتوانم در فرصتهاي مناسب تجربيات و كارهاي محققين كشور چين را در ارتباط با محيط زيست و مهار بيابانزايي براي خوانندگان خوب اين وبلاگ منتشر كنم + نوشته شده در شنبه هجدهم شهریور 1391ساعت 8:33 توسط محمد خسروشاهي | 2 نظر داستان غم انگیز ریزگردها و سردرگمي مسئولین مربوطه چند سالی است که تکرار طوفانهای گرد و غباری در استانهای جنوبی و غربی کشور بصورت یک معضل و پدیده حاد بروز و ظهور کرده است بصورتی که در بسیاری موارد تعطیلی چند روزه ادارت و مدارس مناطق مذکور را در پی داشته است. فراوانی و گستردگی این طوفانهای گرد و غباری در بسیاری موارد با عبور از زاگرس، مناطق مرکزی کشور را هم در نوردیده و آنطوری که برخی تصاویر ماهواره ای نشان می دهند حتی از البرز نیز عبور کرده است. در طول این چند سال حرف و حدیث های فراوانی نیز از سوی مسولین و دست اندرکاران مربوطه برای انجام اقداماتی در جهت کاستن از شدت و حدت این پدیده به زبان جاری شده است. حداقل دو مقام بلندبالای قبلی و فعلی سازمان حفاظت محیط زیست ایران به کشورهای همجوار سفر کرده و در طول 5-6 سال گذشته نشستهاي چند جانبه اي نيز با ترکيه، اردن، سوريه، قطر و عراق صورت گرفته است. آنچه در این مورد خاص می توان گفت این است که برایند این سفرها و نشست ها فقط در حد چند مصاحبه رسانه ای به سراجام رسیده است جالب انکه همین مصاحبه ها هم در مواقع طغیان ریزگردها و سرازیر شدن آنها به کشور و برای تسکین دل مردمی که نفس کشیدن برای آنها دشوار بوده ، به زبان آورده شده است و در بقیه ایام نه صحبتی و نه اقدامی در خور برای روزهای بحرانی صورت گرفته است. جالب اينجاست در ماده 5 آيين نامه آمادگي و مقابله با آثار زيان بار پديده گرد و غبار (ريزگردها) كه بنا به پيشنهاد سازمان حفاظت محيط زيست و به استناد اصل يكصدوسي وهشتم قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران در جلسه مورخ 21/4/1388هيئت وزيران به تصويب رسيده و بوسيله رئيس جمهور براي اجرا اعلام شده است گفته شده "وزارت جهاد كشاورزي موظف است با هماهنگي سازمان هواشناسي كشور و استانداريهاي مربوطه مطابق زمان بندي هايي كه كارگروه تعيين مي نمايد، نسبت به مالچ پاشي و ساير اقدامات مناسب در مناطق با پتانسيل فرسايش بادي بالا براساس نتايج طرح شناسايي كانونهاي بحراني بيابانزا اقدام نمايد". طرح شناسايي كانونهاي بحراني مربوط به داخل كشور است و ارتباطي با ريزگردهاي مورد نظر ندارد حتي مديران مسئول هم در مصاحبه ها كه البته هيچ منبع و ماخذ درستي ندارد به اين موضوع اشاره كرده اند. آنچنانكه معاون مناطق خشک و نيمه خشک سازمان جنگلها و مراتع كشور مي گويد11 ميليون هکتار کانون گرد و غبار در کشور عراق وجود دارد که 2 ميليون هکتار آن بحراني است و در جاي ديگري گفته مي شود 75درصد گرد و غبار هاي خارجي مربوط به کشور عراق است و بقيه مربوط به شمال آفريقا، اردن، سوريه و عربستان هستند. آمارهاي مشابهي نيز بارها از سوي رئيس سازمان حفاظت محيط زيست كشور در مصاحبه ها اعلام شده است. بايد گفت؛ آنچه تاکنون وسیله کارشناسان مربوطه به زبان آورده شده و می شود فقط در حد اظهار نظر کارشناسی است که بیشتر بر اساس تصاویرماهواره ای صورت می گیرد و بس. حتی در بسیاری از موارد نظرات متفاوتی برای منشاء این ریزگردها بیان می شود که اینهم از نبود یک تحقیق مستند و علمی است. از اينها كه بگذريم؛ در سه چهار سال اخیر هم صحبت های زیادی از تخصیص اعتبار برای مهار ریزگردها و از زبان مسولین شنیده شده و حتی تا آنجا پیش رفتند که گفتند قرار است سطحی معادل یک میلیون هکتار از سرزمین عراق مالچپاشی شود آنهم نه با مالچ نفتی بلکه با مالچ ارگانیک! چون عراق اجازه استفاده از مالچ نفتی را بلحاظ تبعات زیست محیطی آن نمی دهد. يكي از بندهايي كه كارگروه ياد شده در دو سال پيش از جمله اقدامات خود بشمار آورده است نيز بازديد از دو منطقه مالچپاشي شده آزمايشي با مالچ غير نفتي در اهواز و كاشان بود. بنده به اتفاق گروهي از محققين موسسه تحقيقات جنگلها و مراتع كشور و كارشناسان سازمان جنگلها در ارديبهشت و خرداد 1390 از مناطق مذكور بازديد كردم و پس از گذشت چند ماه هيچ اثري از مالچ مربوطه در تثبيت ماسه هاي روان در مناطق يادشده نديدم . اخیرا هم بودجه ای در حد یک میلیارد تومان از طریق مجلس و دولت برای این کار اختصاص یافته است. کسی نیست از این آقایان بپرسد این اعتبار میلیاردی را چگونه و در کجا می خواهید هزینه کنید. آیا منشا بروز و ظهور این پدیده در عرصه چندميليون هكتاري بیابانهای عربی همجوار مشخص شده است؟. اکنون که قریب به یک دهه از بحران ریزگردها که اصطلاع عربی را هم یدک می کشند،می گذرد و مراودات بین کشوری در سطح مسولین سیاسی و اجرایی هم راه بجایی نبرده است بهتر نیست به جای مرودات سیاسی و یا در کنار آن به مراودات علمی منطقه ای و بین کشوری بهای بيشتري داده شود. یقینا اگر طی چند سال گذشته اینکار صورت می گرفت دست کم می دانستیم که اعتبارات پیش بینی شده را در کجا و چگونه خرج کنیم که بهترین نییجه عاید شود. یقین دارم با وضعیت خاص فعلی هر گونه هزینه ای که بدون پشتوانه کار تحقیقاتی، صرف اینکار شود راه بجایی نخواهد برد. اکنون اگرچه خیلی دیر شده ولی لازم است که با همکاری دستگاههای تحقیقاتی و پژوهشی کشورهای درگیر با این پدیده و با هماهنگی سازمانهای بین المللی مربوطه ، بصورت جدی با انجام پروژه های مشترک تحقیقاتی هرچه سریعتر ابتدا کانونهای بحران زا در کشورهای همجوار شناسایی شود و سپس کارهای اجرایی صورت گیرد. + نوشته شده در شنبه سوم تیر 1391ساعت 9:39 توسط محمد خسروشاهي | 5 نظر برنامه نرم افزاري Crop Wat برنا مه Crop Wat يک آبزار کاربردي است براي مهندسان آبياري تا بتوانند به کمک آن محاسبات استاندارد براي تبخير و تعرق گياه مرجع، نياز آبي گياه و نياز آبياري گياه و مخصوصا طراحي و مديريت برنامه آبياري را به آساني انجام دهند.مدل برمبناي روش پنمن – مانتيث – فائو طراحي شده است. در اين مدل با استفاده از سه دسته اطلاعات شامل پارامترهاي هواشناسي موثر در تبخير و تعرق ،رفتار گونه هاي گياهي و ويژگيهاي خاك ، نياز آبي گياهان مختلف از روي نمونه گياه مرجع براي هر منطقه برآورد ميشود. معادله پنمن-مانتيث –فائو به شكل زير بيان شده است: كه در آن: ET0: تبخير و تعرق استاندارد سطح مرجع برحسب ميليمتر در روز ea-ed: فشار بخار اشباع و فشار واقعي بخار آب در هوا برحسب ميلي بار U2: سرعت باد در روز در ارتفاع 2 متري از سطح زمين برحسب متر بر ثانيه Rn, G: ميزان تشعشع برحسب MJm-2d-1 Δ: شيب منحني تغييرات فشار بخار اشباع نسبت به درجه حرارت (T) γ: ثابت سايكرومتري برحسب Kpa c-1 داده هاي اصلي مورد نياز براي معادله مذكور عبارتند از: 1) داده هاي دمايي براي محاسبه ET0 2) داده هاي بارش 3) داده هاي مربوط به گياه 4) داده هاي خاك در مدل Crop Wat براي محاسبه مقدار تبخير و تعرق گياه مرجع() پارامترهاي زير مورد نياز مي باشند: ميانگين حداكثر درجه حرارت برحسب سانتيگراد · ميانگين حداقل درجه حرارت برحسب سانتيگراد · درصد حداقل رطوبت نسبي · ساعات آفتابي روزانه · سرعت باد بر حسب كيلومتر در روز · و تعيين نياز آبي (تبخير و تعرق) گياه از رابطه زير استفاده مي شود. در مدل Crop Wat برنامه آبياري طي 4 مرحله زير صورت مي گيرد. 1- بر اساس پارامتر هاي موثر در تبخير و تعرق گياه مرجع(قدرت تبخير کنندگي هوا) ( درجه حرارت- ساعات آفتابي- سرعت باد- رطوبت نسبي). 2- با استفاده از () محاسبه شده در بالا و با معرفي ضريب گياهي (kc) و ساير خصوصيات مورد نياز گياه. 3- بر اساس مدلهاي موجود باران موثر محاسبه و از مقدار نياز آبي مرحله 2 کم مي شود. 4- با وارد نمودن خصوصيات فيزيکي موثر در تعيين برنامه آبياري خاک ، سناريو هاي مختلف تعيين و ارائه مي شود. + نوشته شده در سه شنبه دوازدهم اردیبهشت 1391ساعت 11:55 توسط محمد خسروشاهي | 3 نظر ضريب گياهي مرحله اوليه رشد درختان و درختچه ها ضريب گياهي مرحله اوليه رشد درختان و درختچه ها بايد شرايط سطح زمين در دوره پيش از رويش مجدد برگ درختان يا درختچه هاي خزان شونده يا شرايط دوره خواب يا فعاليت پايين درختان يا درختچه هاي هميشه سبز را منعكس كند. اين ضريب به مقدار پوشش چمن يا علفهاي هرز، فواصل بارندگي و آبياري، تراكم درختان و پوشش مالچ بستگي دارد. براي درختان ميوه خزان شونده در اقليم بدون يخبندان، مقدار ضريب گياهي در مرحله اوليه رشد مي تواند در خاك داراي پوشش گياهي0.8 تا 0.9 باشد و در شرايطي كه خاك بدون پوشش بوده و فواصل بارندگي يا آبياري زياد است، 0.3 تا 0.4 باشد. اين ضريب براي درختان ميوه هميشه سبز (بدون ريزش همزمان برگ ها) و داراي دوره خواب تغيير چنداني ندارد. چنانچه، پوشش گياهي 50 درصد يا كمتر باشد، اين ضريب وضعيت سطح خاك (خاك بدون پوشش، خاك با پوشش مالچ يا چمن زنده يا علفهاي هرز) را نيز، منعكس مي كند. لازم به ذكر است كليه موارد فوق كه معمولا براي محاسبه نياز آبي گياهان در مدل كراپ وات استفاده مي شود و بطور مشروح توضيح داده شد بيشتر براي محصولات زراعي و باغي است اما چنانچه قصد استفاده از اين مدل براي گونه هاي درختي يا درختچه اي مناطق بياباني باشد دوره هاي رشد چهارگانه براي اين گونه ها خيلي مصداق پيدا نمي كند از اين نظر مراحل اوليه و توسعه را نمي توان به ميزان درصد پوشش سطح زمين ارتباط داد زيرا كاشت اين گونه ها برخلاف محصولات زراعي با فواصل نسبتا زياد صورت مي گيرد و علاوه بر پوشش سطحي، رشد ارتفاعي و حجم فضاي اشغال شده آنها نيز بايد ملاك عمل قرار گيرد. + نوشته شده در یکشنبه سوم اردیبهشت 1391ساعت 8:12 توسط محمد خسروشاهي | 7 نظر مقدمه اي بر روشهاي برآورد نياز آبي گياهان در عرصه هاي طبيعي مناطق خشك و بياباني (9) 3- مرحله مياني رشد مرحله مياني رشد، از زمان برقراري پوشش كامل مؤثر شروع شده و تا رسيدن محصول ادامه مي يابد. مرحله مياني طولاني ترين مرحله رشد در گياهان چند ساله و بسياري از گياهان يکساله مي باشد. در مرحله مياني رشد، ضريب گياهي (Kc mid) به بيشترين مقدار مي رسد. تفاوت ضريب گياهي از مقدار مرجع(يعني1)، به طور عمده، ناشي از تفاوت مقاومت و ارتفاع گياه و سطح مرجع چمن و همچنين، شرايط اقليمي است. 4- مرحله پاياني رشد مرحله پاياني از شروع رسيدن محصول (انتهاي مرحله مياني) تا برداشت آن يا پلاسيدگي كامل گياه ادامه دارد. محاسبه ضريب گياهي و تبخير تعرق گياه در پايان دوره رشد يعني تا زمان برداشت، خشك شدن طبيعي و پلاسيدگي كامل گياه يا ريزش برگ ها خاتمه مييابد. براي برخي گياهان چند ساله در اقليم بدون يخبندان، رشد گياه ممكن است در سراسر سال ادامه يابد به نحوي كه، انتهاي مرحله پاياني رشد مصادف با تاريخ كشت گياه در سال پيش گردد. ضريب گياهي در انتهاي مرحله پاياني (Kc end ) ، تأثير عمليات مديريت آب و گياه را منعكس مي كند. مراحل چهار گانه فوق در شكل 5 بطور شماتيك نشان داده شده است. + نوشته شده در دوشنبه بیست و هشتم فروردین 1391ساعت 8:18 توسط محمد خسروشاهي | نظر بدهید مقدمه اي بر روشهاي برآورد نياز آبي گياهان در عرصه هاي طبيعي مناطق خشك و بياباني (8) مراحل رشد گياه پوشش سطح زمين، ارتفاع گياه و سطح برگ با رشد گياه تغيير ميكند. ضريب گياهي يك گياه مشخص در طول دوره رشد به دليل تفاوت تبخير و تعرق در مراحل مختلف، تغيير ميكند. دوره رشد گياه را ميتوان به چهار مرحله متمايز اوليه[1]، توسعه گياه[2]، مياني [3] و پاياني [4] تقسيم كرد. ترتيب و طول نسبي دوره و مراحل رشد انواع گياهان در شكل4 نشان داده شده است( تبخير- تعرق 1378 گياهان كميته ملي آبياري و زهكشي ايران). 1- مرحله رشد اوليه : در طول مرحله اوليه رشد، سطح برگ محدود بوده و تبخير و تعرق، به طور عمده، به صورت تبخير از خاك سطحي است. بنابراين، ضريب گياهي در مرحله اوليه رشد(Kc ini) هنگامي كه خاك با آبياري و بارندگي خيس شده، بالا و هنگامي كه خاك سطحي خشك است، پايين مي باشد. زمان لازم براي خشك شدن خاك به فاصله خيس شدن، توان تبخيركنندگي آتمسفر يعني (Eto) و مقدار بارندگي و آبياري بستگي دارد. 2- مرحله توسعه گياه: مرحله توسعه گياه، از زمان پوشش گياهي 10 درصد شروع مي شود و تا زمان پوشش مؤثر كامل ادامه مييابد. زمان پوشش مؤثر كامل براي بسياري از گياهان مصادف با شروع گل دهي است. بطور مثال براي گياهان زراعي رديفي زمان پوشش مؤثر كامل هنگامي است كه با تداخل برگ بوته هاي همجوار، سايه اندازي خاك تقريباً كامل مي شود يا گياهان بدون تداخل برگ نيز، به اندازه كامل خود مي رسند. تعيين زمان پوشش مؤثركامل براي گياهان متراكم نظير غلات زمستانه و بهاره و برخي انواع علوفه دشوار بوده و بنابراين، از زمان ظهور خوشه[5](گل دهي)كه به سادگي قابل تعيين است استفاده مي شود. براي گونه هاي چمن ظريف(مرتع ديم) ارتفاع چمن قبل از رسيدن به پوشش مؤثر كامل، ممكن است، حدود 0.3 تا 0.5 متر باشد. علوفه با تراكم كشت مناسب نظير يونجه و شبدر در ارتفاع حدود 0.3 تا 0.4 متري به پوشش مؤثر كامل ميرسند. روش ديگر براي برآورد زمان پوشش مؤثر كامل هنگامي است كه نمايه سطح برگ (LAI)، 3 باشد. نمايه سطح برگ به عنوان ميانگين مجموع مساحت(يك سمت) برگ ها در واحد سطح( زمين) زيرين آن تعريف مي شود. در مرحله توسعه گياه، ضريب گياهي متناسب با پوشش سطح زمين و رشد گياه متغير است. به طور مثال، چنانچه خاك سطحي خشك و تحت تأثير سايه اندازي گياه و انتقال خُرد مقياس گرماي محسوس از خاك به پوشش گياهي باشد، ضريب گياهي0.5 متناظر با پوشش گياهي 25 تا 40 درصد است. اغلب، ضريب گياهي 0.7 با پوشش گياهي حدود 40 تا 60 درصد متناظر مي باشد. بر مبناي نوع گياه، فاصله خيس شدن خاك و اين فرض كه گياه در زمان پوشش كامل(متناسب با شكل ظاهري و ارتفاع گياه نسبت به چمن) بيشتر از گياه مرجع آب مصرف ميكند، اين مقدار تغيير خواهد كرد. [1]- Initial stage [2]- Crop development stage [3] -Mid-season stage [4] Late season stage- [5] - Stage of heading + نوشته شده در چهارشنبه بیست و سوم فروردین 1391ساعت 8:58 توسط محمد خسروشاهي | نظر بدهید همايش ريزگردها و بايد و نبايدها به همت جامعه مهندسان مشاور ايران در تاريخ 9/11/90 همايشي بي سر و صدا تحت عنوان " همايش ريزگردها" برگزار گرديد بي سر و صدا از اين جهت مي گويم كه حتي يك نفر از خبرنگاران رسانه هاي ديداري، شنيداري و نوشتاري در اين همايش حضور نداشت. طبق معمول مسئولين رده بالاي مرتبط با موضوع هم كارهاي مهمتري داشتند و در اين همايش حضور پيدا نكردند. اما بنده هم كه در جمع مستمعين بودم هر چه بيشتر صحبت هاي سخنرانان را در ارتباط با پديده ريزگردها مي شنيدم بيشتر نا اميد مي شدم. براستي اين همه مصاحبه هاي پي در پي مسئولين مرتبط با موضوع چه بود. هر موقع كه وضعيت بحراني گرد و غبار استانهاي جنوب و جنوب غربي كشور را در بر مي گرفت مصاحبه اي براي تسكين آلام مردم مي شد حتي صحبت از اجرايي شدن مناطق مشخصي از عراق براي مالچ پاشي مي شد كه خوشبختانه كسي از سخنرانان و كارشناسان همايش ديروز صحبتي از مالچپاشي نكرد چون مسئله اساسي را در مديريت نادرست منابع اب بالادست منطقه هورالعظيم مي دانستند. خدا انصاف دهد كسي را كه اين كلمه مالچ را براي مهار ريزگردهاي عربي به دهان مسئولين انداخت. شمه اي از اين مصاحبه ها را مي توانيد در جاي جاي رسانه هاي موجود ببينيد. رئيس سازمان حفاظت محيط زيست از مالچپاشي مي گويد. 200 هزار هكتار مالچ پاشي براي مهار ريزگردها تا پايان سال 1390 رئيس سازمان جنگلها، مراتع و آبخيزداري كشور : چشمههاي خاكي عراق كه منشا 60 درصد گرد و غبار ايران است توسط كارشناسان ايراني شناسايي شده و بزودي عمليات مالچ پاشی براي مهار آنها آغاز ميشود. مسئول كميته پيگيري حل مشكل ريزگردها در مجلس شوراي اسلامي : ایران با پاشیدن مالچ به جنگ ریزگردها می رود. معاون وزير جهاد كشاورزي : ايران کانون های بحرانی ریزگردها در كشورهاي همسايه را مهار ميكند آيا مي توان پرسيد كه كدام مناطق بايد مالچپاشي شود؟ آيا در عرصه وسيع بروز طوفانهاي گرد و غباري، مناطق برداشت یا تغذیه گرد و غبار دقيقا شناسايي شده است؟ اصلا مگر حق داريم هر جايي را مالچپاشي كنيم ؟ با چه مالچي بايد مالچپاشي كنيم؟ مسئله جالب تر اين كه طرف عراقي اجازه استفاده از مالچ نفتي را هم نمي دهد و مايل است از مالچ غير نفتي استفاده شود. از طرفي تا كنون چنين مالچي هم براي تثبيت ماسه هاي روان معرفي نشده است. از دو سه نوع مالچ ارگانيك و پليمري هم كه تا كنون براي اينكار به دفتر امور بيابان معرفي شده و بصورت آزمايشي و بعضا تحقيقاتي كار شده است هيچكدام كارايي لازم را نداشته و در همان چند ماه اول بوسيله باد و باران تخريب شده است. و اما آنچه تاکنون در زمینه مقابله با ریزگردها صورت گرفته، فهرست وار عبارتند از: تشکیل کارگروه ملی گرد و غبار با مسئولیت معاون اول رییس جمهور تدوین و تصویب آیین نامه آمادگی و مقابله با آثار زیانبار پدیده گرد و غبار در کشور تدوین طرح ملی مدیریت گرد و غبار و تعیین تکالیف وزارتخانه ها و سازمان های ذی نفع در برنامه طرح مدیریت گرد و غبار اجرای طرح های متعدد، در چارچوب تکالیف تعیین شده در طرح ملی یا منطبق بر مسئولیت های سازمانی دستگاه های اجرایی برگزاری چندین نشست دو یا چندجانبه با کشورهای عراق، ترکیه، سوریه، قطر و امضای چندین فقره توافقنامه برگزاری کارگاه های آموزشی در ایران برای کارشناسان و مدیران کشورهای موثر در پدیده گرد و غبار . همانطور که می بینید در تدوین و تصویب و تعیین تکلیف هر چه بخواهیم می گوییم و می نویسیم حال این تکلیف ها چقدر جنبه عملی به خود می گیرد بماند! متاسفانه در نشست هاي دو يا چند جانبه بین کشوری هم تا كنون هيچ توافقي در مورد اصلي ترين مسئله و بويژه كشور مورد نظر يعني تركيه، در رعايت حقآبه طبيعي منطقه پايين دست سدها صورت نگرفته است و يقين دارم كه به اين زودي و شايد اصلا تركيه به چنين توافقي تن در دهد شايد بافعال کردن هرچه بیشتر دیپلماسی ملی و بين المللي و جلب همکاری و فشار نهادهای بین المللی، تركيه ملزم به اينكار شود. نظير كاري كه چين و كشورهاي متاثر از پديده گرد و غبار در سال 2003 انجام داد. در آن پروژه با همكاري بانك توسعه آسيايي، سازمان ملل و سازمان تسهيلات زيست-محيطي جهاني يك پروژه بينالمللي براي كمك به كشور چين به اجرا در آمد. در پروژه مذکور دولتهاي چين، مغولستان، ژاپن و كره با همكاري يكديگر طرحي بينالمللي براي مقابله با توفانهاي گرد و خاك طراحي كردند. آيا مي توان براي اين منطقه هم و انجام چنين طرحي اميدوار بود؟. چه خوب بود كه حرفهاي ديروز كارشناسان از طريق رسانه ها به اطلاع عموم مي رسيد تا بدانند كه مهار ريزگردها به اين زودي و با مالچپاشي چندصد هكتار شدني نيست. وقتي مردم اصل موضوع را بدانند و مسئولين هم وعده هاي آنچناني ندهند مشكلات را بهتر تحمل مي كنند چون مي دانند كار به اين سادگي نيست كه آقايان در مصاحبه هاي خود مي گويند. + نوشته شده در دوشنبه دهم بهمن 1390ساعت 15:25 توسط محمد خسروشاهي | 2 نظر مقدمه اي بر روشهاي برآورد نياز آبي گياهان در عرصه هاي طبيعي مناطق خشك و بياباني (7) عوامل مؤثر بر ضريب گياهي 3- تبخير از سطح خاك تحت شرايطي كه پوشش زمين كامل است، به دليل پايين بودن سهم تبخير از لايه خاك سطحي، ضريب گياهي تفاوت تعرق را منعكس ميكند. هنگامي كه گياه كوچك بوده و سايه اندازي آن بر سطح زمين كم است، سهم تبخير از خاك سطحي پس از بارندگي يا آبياري بالا مي باشد. ضريب گياهي در اين شرايط، به طور عمده، از روي فاصله خيس شدن خاك تعيين مي شود. در شرايطي كه، خاك با آبياري و يا بارندگي خيس شده، تبخير از خاك سطحي قابل ملاحظه بوده و ممكن است ضريب گياهي بالاتر از 1 شود. همچنين، مقدار تبخير از خاك سطحي خشك، ناچيز و ضريب گياهي پايين بوده و ممكن است حتي، به0.1 كاهش يابد (كميته ملي آبياري و زهكشي 1387). + نوشته شده در شنبه هفدهم دی 1390ساعت 9:40 توسط محمد خسروشاهي | یک نظر مقدمه اي بر روشهاي برآورد نياز آبي گياهان در عرصه هاي طبيعي مناطق خشك و بياباني (6) عوامل مؤثر بر ضريب گياهي2- اقليم يك اقليم نيمه مرطوب با ميانگين روزانه حداقل رطوبت نسبي 45 درصد و بادهاي آرام تا ملايم (ميانگين روزانه سرعت باد 2 متر بر ثانيه)، اقليم استاندارد تعريف مي شود. تغيير سرعت باد موجب تغيير مقاومت آئروديناميك و در نتيجه، تغيير ضريب گياهي، به ويژه در گياهان بلندتر از سطح مرجع چمن مي شود. تفاوت ويژگي هاي آئروديناميك سطح مرجع چمن و محصولات علاوه بر نوع گياه به شرايط اقليمي و ارتفاع گياه نيز وابسته است. تحت تفاوت مشخصات آئروديناميك، نسبت تبخير تعرق بسياري از محصولات به تبخير تعرق گياه مرجع(يعني ضريب گياهي)، اغلب، با افزايش سرعت باد و كاهش رطوبت نسبي افزايش مي يابد. به عنوان مثال، گياهان در اقليم هاي خشك تر و سرعت باد بزرگ تر(از 2 متر بر ثانيه)، داراي ضريب گياهي بالاتر و در اقليم هاي مرطوبتر و سرعت باد كوچك تر، داراي ضريب گياهي پايين تر هستند. حدود تغيير مورد انتظار ضريب گياهي، تحت تأثير شرايط اقليمي براي گياهان كوتاه بسياركم و براي گياهان بلند، زياد است. در اقليم مرطوب و باد آرام، ضريب گياهي به تفاوت اجزاي آئروديناميك تبخير و تعرق گياه مرجع وابستگي چنداني ندارد. در اين وضعيت، ضريب گياهي محصولات با رشد كامل، بالاتر از 1.05 نمي باشد زيرا، محصولات با رشد كامل و گياه مرجع چمن هر دو در اين شرايط، به طور تقريبي، بيشترين مقدار تابش طول موج كوتاه را كه منبع اصلي تأمين انرژي تبخير و تعرق است، دريافت مي كنند. در شرايط رطوبت نسبي پايين، افزايش نسبي تبخير و تعرق گياهان بلند در مقايسه با گياهان كوتاه، بيشتر مي باشد. ضريب گياهي محصولات بلند( 2 تا 3 متر)، در يك اقليم بادخيز و خشك 30 درصد بيشتر از اقليم آرام و مرطوب است. افزايش ضريب گياهي در اين حالت متأثر از بالا بودن زبري آئروديناميك محصولات بلند در مقايسه با چمن مي باشد كه انتقال بخار آب از سطح گياه به آتمسفر را تشديد ميكند. + نوشته شده در سه شنبه ششم دی 1390ساعت 13:39 توسط محمد خسروشاهي | 6 نظر مقدمه اي بر روشهاي برآورد نياز آبي گياهان در عرصه هاي طبيعي مناطق خشك و بياباني (5) عوامل مؤثر بر ضريب گياهي ضريب گياهي اثر متفاوت بودن ويژگي هاي يك محصول با شاهد يا سطح چمن را با ظاهر ثابت و پوشش گياهي كامل در يك ضريب مي گنجاند. بنابراين، انواع محصولات داراي ضرايب گياهي متفاوت هستند. متغير بودن ويژگي هاي گياه در طول دوره رشد، نيز، بر ضريب گياهي مؤثر است. سرانجام، شرايط مؤثر بر تبخير بر ضريب گياهي، نيز، تأثيرگذار است. 1- نوع گياه به دليل تفاوت آلبيدو، ارتفاع، شرايط آئروديناميك، ويژگي هاي برگ و روزنه بين گياهان با رشد كامل و تحت آبياري مطلوب و گياه سطح مرجع، تبخير تعرق اين دو متفاوت مي باشد. ضريب گياهي بسياري از محصولات با رشد كامل بدليل كمتر بودن فاصله كشت و بلندتر بودن ارتفاع پوشش گياهي و تفاوت زبري نسبت به سطح مرجع، بالاتر از 1 و اغلب، بين 5 تا 10 درصد بيشتر از ضريب گياهي سطح مرجع(1(Kc= است. اين تفاوت مي تواند براي برخي گياهان بلند نظير ذرت، سرگوم يا نيشكر بين 15 تا 20 درصد افزايش يابد. ضريب گياهي براي گياهان كه، تنها، در بخش زيرين برگ روزنه داشته و يا مقاومت سطحي بالا دارند، به طور نسبي، پايين است. اين وضعيت در مركبات و اغلب درختان ميوه خزان شونده مشاهده مي شود.كنترل تعرق و فاصله درختان، موجب مي شود كه بيشترين مقدار پوشش گياهي درختان بالغ با رشد كامل، تنها، 70 درصد شود. چنانچه فاصله كشت درختان فاقد پوشش گياهي باشد، ضريب گياهي، پايين تر از 1 است (كميته ملي آبياري و زهكشي 1387). ......ادامه دارد..... + نوشته شده در چهارشنبه شانزدهم آذر 1390ساعت 14:49 توسط محمد خسروشاهي | 2 نظر مقدمه اي بر روشهاي برآورد نياز آبي گياهان در عرصه هاي طبيعي مناطق خشك و بياباني (4) - روشهاي تعيين تبخير و تعرق: 2- برآورد غير مستقيم (معادلات تجربي) در روآبط تجربي با استفاده از داده هاي هواشناسي، تبخير و تعرق بطور غير مستقيم برآورد مي شود. بطور كلي اين روشها به پنج دسته تقسيم مي شوند: دمايي، تشعشعي، رطوبتي، تشت تبخير و ترکيبي. معمولا نوع داده هاي هواشناسي در دسترس، معيار انتخآب روش است. 2-1- روشهاي دمايي روشهاي دمايي از دماي هوا به عنوان پارامتر معرف انرژي در دسترس براي تبخير و تعرق، استفاده مي كنند. در صورتي كه رابطه مستقيم و يگانه اي بين دما و انرژي وجود ندارد. اعتبار اين روشها منوط به واسنجي محلي است. از جمله اين روشها مي توان به روش هارگريوس- ساماني ، روش هارگريوس، روش بلاني کريدل و اصلاح شده آن توسط FAO، و روش جانسون اشاره کرد. 2-2- روشهاي رطوبتي در اين گروه روشهايي نظير ايوانف و پاپاداکيس قرار دارند. با توجه به کشور ما که غالبا از نظر آب و هوايي مرطوب نمي باشد، لذا اين روشها کاربرد زيادي ندارند. 2-3- روشهاي تابشي در اين گروه پارامتر تشعشع و تابش خورشيدي عامل اصلي در تعيين تبخير و تعرق محسوب مي شود. روشهاي جنسن-هيز و اصلاح شده آن، درونباس-پروت ، ماکينگ و تورک در اين گروه قرار دارند. 2-4- روشهاي ترکيبي براي تعيين معادله حاكم بر تبخير آب در روشهاي تركيبي از دو پديده، يكي انرژي كه باعث تبخير آب و ديگري آيروديناميك كه باعث دور كردن آب از سطح تبخير مي گردد، استفاده شده است. اين روشها نسبت به روشهاي تشعشعي به داده هاي بيشتري مثل دماي هوا، تابش خالص، سرعت باد و رطوبت نسبي نياز دارد. از شاخص ترين اين معادلات معادله پنمن مانتيث است كه توسط سازمان فائو براي تعيين تبخير و تعرق گياه مرجع توصيه شده است. آلن و همكاران(1998) يك سطح پوشش گياهي فرضي را تعريف نمودند كه در آن ارتفاع گياه و مقاومت سطحي در طول دوره رشد ثابت است و سطح پوشش گياهي، بدون كمبود آب، تبخير و تعرق مي كند. به عبارتي تبخير و تعرق از اين سطح فرضي، تحت تاثير شرايط جوي مي باشد و بوسيله پارامتر هاي هواشناسي برآورد مي شود. مشخصات گياه فرضي آلن و همكاران عبارت بود از يك سطح وسيع و متراكم از گياه چمن با ارتفاع 12/0 متر كه كاملا بر سطح زمين سايه انداخته و بدون كمبود آب تبخير و تعرق كند. 2-5- دادههاي طشتك تبخير طشتك تبخير تقريبا" در اکثر ايستگاههاي هواشناسي نصب است و يکي از وسايل بسيار سادهاي است که اگر مقدار تبخير از آن به دقت اندازهگيري و ثبت شده باشد آمار آن ميتواند در تخمين نياز آبي گياهان حتي در دورههاي کوتاه مدت , مثلا" 10 روزه, مورد استفاده قرار گيرد. تا جائي که اطلاع در دست است 9 نوع طشت در نقاط مختلف دنيا استفاده ميشود که معموليترين آنها طشت کلاس A است. مشخصات اين طشتك که در ايستگاههاي هواشناسي ايران نيز بعنوان استاندارد بکار برده ميشود به شرح زير است: شکل = استوانهاي به قطر 121 سانتيمتر جنس = ورق آهني گالوانيزه عمق = 25.4 سانتيمتر سطح آب در داخل طشت = 5 تا 5/7 سانتيمتر زير لبة طشت طرز نصب طشت کلاس A اين است که روي سکوي چوبي قرار داده ميشود تا کف طشت 15 سانتيمتر بالاي سطح زمين قرار گيرد.
واژه بادشكن كه در زبان فارسي براي كلماتي مانند windbreak و shelterbeltبكار برده مي شود معمولا شامل ديواره هايي از چند رديف درخت، بوته، سرشاخه و ساير مصالح مشابه است كه به منظور حفاظت مزارع، جاده ها، تاسيسات، كانالهاي آبرساني، كمربند سبز اطراف شهرهاي مناطق بياباني براي جلوگيري يا كم كردن اثرات فرسايش بادي و گرد و خاك، فرسايش خاك و در يك كلام براي كم كردن سرعت باد بكار مي رود. بادشكن ها اگر بدرستي طراحي شوند حتي در اطراف خانه ها و منازل مي توانند هزينه هاي گرمايش و سرمايش را كاهش داده و از اين نظر در مصرف انرژي صرفه جويي شود.بادشكن هاي حفاظتي كه معمولا براي واژه shelterbelt كه گاهي نيز بصورت forestbelt ديده مي شود در كشورهايي مانند آمريكا و چين براي حفاظت مزارع كاربرد گسترده اي دارد. هدف اصلی از احداث اين نوع بادشكن محافظت محصولات کشاورزی از بلایای طبیعی، به ویژه حوادث هواشناسی و بهبود کیفیت محیط زیست و افزایش بهره وری در کشاورزی است. بادشكن اطراف مزارع در داكوتاي شمالي-آمريكااين نوع بادشكن بصورت كمربندهاي حفاظتي شهرهاي واقع در مناطق بياباني براي كم كردن اثرات گرد و خاكهاي ناشي از فرسايش بادي نيز بكار مي رود. بادشكن ها ضمن كاهش سرعت باد با اثري كه در ميكروكليماي محيط خود ايجاد مي كنند، مي توانند در وضعيت اكولوژي منطقه نيز تاثير گذار باشند. اين عمل با كاهش تبخير و تعرق، تغيير درجه حرارت خاك و هواي مجاور آن و حتي تاثير در ميزان برف و رطوبت خاك سبب افزايش مقدار محصول در هكتار مي شود. از جمله مزيت هاي ديگر بادشكن تسهيل شرايط رشد گياهان و تامين امكانات مناسب براي زندگي انسان و حيات وحش در منطقه مورد نظر است بادشكن اطراف مزارع در كشور چين + نوشته شده در چهارشنبه دوازدهم مهر 1391ساعت 10:31 توسط محمد خسروشاهي | 7 نظر مدتي اين مثنوي تاخير شد چند هفته اي براي شركت در دوره بين المللي تكنولوژي مهار بيابان زايي به كشور چين سفر كرده بودم از اين رو اين وبلاگ براي مدتي بروز نشد. اميدوارم بتوانم در فرصتهاي مناسب تجربيات و كارهاي محققين كشور چين را در ارتباط با محيط زيست و مهار بيابانزايي براي خوانندگان خوب اين وبلاگ منتشر كنم + نوشته شده در شنبه هجدهم شهریور 1391ساعت 8:33 توسط محمد خسروشاهي | 2 نظر داستان غم انگیز ریزگردها و سردرگمي مسئولین مربوطه چند سالی است که تکرار طوفانهای گرد و غباری در استانهای جنوبی و غربی کشور بصورت یک معضل و پدیده حاد بروز و ظهور کرده است بصورتی که در بسیاری موارد تعطیلی چند روزه ادارت و مدارس مناطق مذکور را در پی داشته است. فراوانی و گستردگی این طوفانهای گرد و غباری در بسیاری موارد با عبور از زاگرس، مناطق مرکزی کشور را هم در نوردیده و آنطوری که برخی تصاویر ماهواره ای نشان می دهند حتی از البرز نیز عبور کرده است. در طول این چند سال حرف و حدیث های فراوانی نیز از سوی مسولین و دست اندرکاران مربوطه برای انجام اقداماتی در جهت کاستن از شدت و حدت این پدیده به زبان جاری شده است. حداقل دو مقام بلندبالای قبلی و فعلی سازمان حفاظت محیط زیست ایران به کشورهای همجوار سفر کرده و در طول 5-6 سال گذشته نشستهاي چند جانبه اي نيز با ترکيه، اردن، سوريه، قطر و عراق صورت گرفته است. آنچه در این مورد خاص می توان گفت این است که برایند این سفرها و نشست ها فقط در حد چند مصاحبه رسانه ای به سراجام رسیده است جالب انکه همین مصاحبه ها هم در مواقع طغیان ریزگردها و سرازیر شدن آنها به کشور و برای تسکین دل مردمی که نفس کشیدن برای آنها دشوار بوده ، به زبان آورده شده است و در بقیه ایام نه صحبتی و نه اقدامی در خور برای روزهای بحرانی صورت گرفته است. جالب اينجاست در ماده 5 آيين نامه آمادگي و مقابله با آثار زيان بار پديده گرد و غبار (ريزگردها) كه بنا به پيشنهاد سازمان حفاظت محيط زيست و به استناد اصل يكصدوسي وهشتم قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران در جلسه مورخ 21/4/1388هيئت وزيران به تصويب رسيده و بوسيله رئيس جمهور براي اجرا اعلام شده است گفته شده "وزارت جهاد كشاورزي موظف است با هماهنگي سازمان هواشناسي كشور و استانداريهاي مربوطه مطابق زمان بندي هايي كه كارگروه تعيين مي نمايد، نسبت به مالچ پاشي و ساير اقدامات مناسب در مناطق با پتانسيل فرسايش بادي بالا براساس نتايج طرح شناسايي كانونهاي بحراني بيابانزا اقدام نمايد". طرح شناسايي كانونهاي بحراني مربوط به داخل كشور است و ارتباطي با ريزگردهاي مورد نظر ندارد حتي مديران مسئول هم در مصاحبه ها كه البته هيچ منبع و ماخذ درستي ندارد به اين موضوع اشاره كرده اند. آنچنانكه معاون مناطق خشک و نيمه خشک سازمان جنگلها و مراتع كشور مي گويد11 ميليون هکتار کانون گرد و غبار در کشور عراق وجود دارد که 2 ميليون هکتار آن بحراني است و در جاي ديگري گفته مي شود 75درصد گرد و غبار هاي خارجي مربوط به کشور عراق است و بقيه مربوط به شمال آفريقا، اردن، سوريه و عربستان هستند. آمارهاي مشابهي نيز بارها از سوي رئيس سازمان حفاظت محيط زيست كشور در مصاحبه ها اعلام شده است. بايد گفت؛ آنچه تاکنون وسیله کارشناسان مربوطه به زبان آورده شده و می شود فقط در حد اظهار نظر کارشناسی است که بیشتر بر اساس تصاویرماهواره ای صورت می گیرد و بس. حتی در بسیاری از موارد نظرات متفاوتی برای منشاء این ریزگردها بیان می شود که اینهم از نبود یک تحقیق مستند و علمی است. از اينها كه بگذريم؛ در سه چهار سال اخیر هم صحبت های زیادی از تخصیص اعتبار برای مهار ریزگردها و از زبان مسولین شنیده شده و حتی تا آنجا پیش رفتند که گفتند قرار است سطحی معادل یک میلیون هکتار از سرزمین عراق مالچپاشی شود آنهم نه با مالچ نفتی بلکه با مالچ ارگانیک! چون عراق اجازه استفاده از مالچ نفتی را بلحاظ تبعات زیست محیطی آن نمی دهد. يكي از بندهايي كه كارگروه ياد شده در دو سال پيش از جمله اقدامات خود بشمار آورده است نيز بازديد از دو منطقه مالچپاشي شده آزمايشي با مالچ غير نفتي در اهواز و كاشان بود. بنده به اتفاق گروهي از محققين موسسه تحقيقات جنگلها و مراتع كشور و كارشناسان سازمان جنگلها در ارديبهشت و خرداد 1390 از مناطق مذكور بازديد كردم و پس از گذشت چند ماه هيچ اثري از مالچ مربوطه در تثبيت ماسه هاي روان در مناطق يادشده نديدم . اخیرا هم بودجه ای در حد یک میلیارد تومان از طریق مجلس و دولت برای این کار اختصاص یافته است. کسی نیست از این آقایان بپرسد این اعتبار میلیاردی را چگونه و در کجا می خواهید هزینه کنید. آیا منشا بروز و ظهور این پدیده در عرصه چندميليون هكتاري بیابانهای عربی همجوار مشخص شده است؟. اکنون که قریب به یک دهه از بحران ریزگردها که اصطلاع عربی را هم یدک می کشند،می گذرد و مراودات بین کشوری در سطح مسولین سیاسی و اجرایی هم راه بجایی نبرده است بهتر نیست به جای مرودات سیاسی و یا در کنار آن به مراودات علمی منطقه ای و بین کشوری بهای بيشتري داده شود. یقینا اگر طی چند سال گذشته اینکار صورت می گرفت دست کم می دانستیم که اعتبارات پیش بینی شده را در کجا و چگونه خرج کنیم که بهترین نییجه عاید شود. یقین دارم با وضعیت خاص فعلی هر گونه هزینه ای که بدون پشتوانه کار تحقیقاتی، صرف اینکار شود راه بجایی نخواهد برد. اکنون اگرچه خیلی دیر شده ولی لازم است که با همکاری دستگاههای تحقیقاتی و پژوهشی کشورهای درگیر با این پدیده و با هماهنگی سازمانهای بین المللی مربوطه ، بصورت جدی با انجام پروژه های مشترک تحقیقاتی هرچه سریعتر ابتدا کانونهای بحران زا در کشورهای همجوار شناسایی شود و سپس کارهای اجرایی صورت گیرد. + نوشته شده در شنبه سوم تیر 1391ساعت 9:39 توسط محمد خسروشاهي | 5 نظر برنامه نرم افزاري Crop Wat برنا مه Crop Wat يک آبزار کاربردي است براي مهندسان آبياري تا بتوانند به کمک آن محاسبات استاندارد براي تبخير و تعرق گياه مرجع، نياز آبي گياه و نياز آبياري گياه و مخصوصا طراحي و مديريت برنامه آبياري را به آساني انجام دهند.مدل برمبناي روش پنمن – مانتيث – فائو طراحي شده است. در اين مدل با استفاده از سه دسته اطلاعات شامل پارامترهاي هواشناسي موثر در تبخير و تعرق ،رفتار گونه هاي گياهي و ويژگيهاي خاك ، نياز آبي گياهان مختلف از روي نمونه گياه مرجع براي هر منطقه برآورد ميشود. معادله پنمن-مانتيث –فائو به شكل زير بيان شده است: كه در آن: ET0: تبخير و تعرق استاندارد سطح مرجع برحسب ميليمتر در روز ea-ed: فشار بخار اشباع و فشار واقعي بخار آب در هوا برحسب ميلي بار U2: سرعت باد در روز در ارتفاع 2 متري از سطح زمين برحسب متر بر ثانيه Rn, G: ميزان تشعشع برحسب MJm-2d-1 Δ: شيب منحني تغييرات فشار بخار اشباع نسبت به درجه حرارت (T) γ: ثابت سايكرومتري برحسب Kpa c-1 داده هاي اصلي مورد نياز براي معادله مذكور عبارتند از: 1) داده هاي دمايي براي محاسبه ET0 2) داده هاي بارش 3) داده هاي مربوط به گياه 4) داده هاي خاك در مدل Crop Wat براي محاسبه مقدار تبخير و تعرق گياه مرجع() پارامترهاي زير مورد نياز مي باشند: ميانگين حداكثر درجه حرارت برحسب سانتيگراد · ميانگين حداقل درجه حرارت برحسب سانتيگراد · درصد حداقل رطوبت نسبي · ساعات آفتابي روزانه · سرعت باد بر حسب كيلومتر در روز · و تعيين نياز آبي (تبخير و تعرق) گياه از رابطه زير استفاده مي شود. در مدل Crop Wat برنامه آبياري طي 4 مرحله زير صورت مي گيرد. 1- بر اساس پارامتر هاي موثر در تبخير و تعرق گياه مرجع(قدرت تبخير کنندگي هوا) ( درجه حرارت- ساعات آفتابي- سرعت باد- رطوبت نسبي). 2- با استفاده از () محاسبه شده در بالا و با معرفي ضريب گياهي (kc) و ساير خصوصيات مورد نياز گياه. 3- بر اساس مدلهاي موجود باران موثر محاسبه و از مقدار نياز آبي مرحله 2 کم مي شود. 4- با وارد نمودن خصوصيات فيزيکي موثر در تعيين برنامه آبياري خاک ، سناريو هاي مختلف تعيين و ارائه مي شود. + نوشته شده در سه شنبه دوازدهم اردیبهشت 1391ساعت 11:55 توسط محمد خسروشاهي | 3 نظر ضريب گياهي مرحله اوليه رشد درختان و درختچه ها ضريب گياهي مرحله اوليه رشد درختان و درختچه ها بايد شرايط سطح زمين در دوره پيش از رويش مجدد برگ درختان يا درختچه هاي خزان شونده يا شرايط دوره خواب يا فعاليت پايين درختان يا درختچه هاي هميشه سبز را منعكس كند. اين ضريب به مقدار پوشش چمن يا علفهاي هرز، فواصل بارندگي و آبياري، تراكم درختان و پوشش مالچ بستگي دارد. براي درختان ميوه خزان شونده در اقليم بدون يخبندان، مقدار ضريب گياهي در مرحله اوليه رشد مي تواند در خاك داراي پوشش گياهي0.8 تا 0.9 باشد و در شرايطي كه خاك بدون پوشش بوده و فواصل بارندگي يا آبياري زياد است، 0.3 تا 0.4 باشد. اين ضريب براي درختان ميوه هميشه سبز (بدون ريزش همزمان برگ ها) و داراي دوره خواب تغيير چنداني ندارد. چنانچه، پوشش گياهي 50 درصد يا كمتر باشد، اين ضريب وضعيت سطح خاك (خاك بدون پوشش، خاك با پوشش مالچ يا چمن زنده يا علفهاي هرز) را نيز، منعكس مي كند. لازم به ذكر است كليه موارد فوق كه معمولا براي محاسبه نياز آبي گياهان در مدل كراپ وات استفاده مي شود و بطور مشروح توضيح داده شد بيشتر براي محصولات زراعي و باغي است اما چنانچه قصد استفاده از اين مدل براي گونه هاي درختي يا درختچه اي مناطق بياباني باشد دوره هاي رشد چهارگانه براي اين گونه ها خيلي مصداق پيدا نمي كند از اين نظر مراحل اوليه و توسعه را نمي توان به ميزان درصد پوشش سطح زمين ارتباط داد زيرا كاشت اين گونه ها برخلاف محصولات زراعي با فواصل نسبتا زياد صورت مي گيرد و علاوه بر پوشش سطحي، رشد ارتفاعي و حجم فضاي اشغال شده آنها نيز بايد ملاك عمل قرار گيرد. + نوشته شده در یکشنبه سوم اردیبهشت 1391ساعت 8:12 توسط محمد خسروشاهي | 7 نظر مقدمه اي بر روشهاي برآورد نياز آبي گياهان در عرصه هاي طبيعي مناطق خشك و بياباني (9) 3- مرحله مياني رشد مرحله مياني رشد، از زمان برقراري پوشش كامل مؤثر شروع شده و تا رسيدن محصول ادامه مي يابد. مرحله مياني طولاني ترين مرحله رشد در گياهان چند ساله و بسياري از گياهان يکساله مي باشد. در مرحله مياني رشد، ضريب گياهي (Kc mid) به بيشترين مقدار مي رسد. تفاوت ضريب گياهي از مقدار مرجع(يعني1)، به طور عمده، ناشي از تفاوت مقاومت و ارتفاع گياه و سطح مرجع چمن و همچنين، شرايط اقليمي است. 4- مرحله پاياني رشد مرحله پاياني از شروع رسيدن محصول (انتهاي مرحله مياني) تا برداشت آن يا پلاسيدگي كامل گياه ادامه دارد. محاسبه ضريب گياهي و تبخير تعرق گياه در پايان دوره رشد يعني تا زمان برداشت، خشك شدن طبيعي و پلاسيدگي كامل گياه يا ريزش برگ ها خاتمه مييابد. براي برخي گياهان چند ساله در اقليم بدون يخبندان، رشد گياه ممكن است در سراسر سال ادامه يابد به نحوي كه، انتهاي مرحله پاياني رشد مصادف با تاريخ كشت گياه در سال پيش گردد. ضريب گياهي در انتهاي مرحله پاياني (Kc end ) ، تأثير عمليات مديريت آب و گياه را منعكس مي كند. مراحل چهار گانه فوق در شكل 5 بطور شماتيك نشان داده شده است. + نوشته شده در دوشنبه بیست و هشتم فروردین 1391ساعت 8:18 توسط محمد خسروشاهي | نظر بدهید مقدمه اي بر روشهاي برآورد نياز آبي گياهان در عرصه هاي طبيعي مناطق خشك و بياباني (8) مراحل رشد گياه پوشش سطح زمين، ارتفاع گياه و سطح برگ با رشد گياه تغيير ميكند. ضريب گياهي يك گياه مشخص در طول دوره رشد به دليل تفاوت تبخير و تعرق در مراحل مختلف، تغيير ميكند. دوره رشد گياه را ميتوان به چهار مرحله متمايز اوليه[1]، توسعه گياه[2]، مياني [3] و پاياني [4] تقسيم كرد. ترتيب و طول نسبي دوره و مراحل رشد انواع گياهان در شكل4 نشان داده شده است( تبخير- تعرق 1378 گياهان كميته ملي آبياري و زهكشي ايران). 1- مرحله رشد اوليه : در طول مرحله اوليه رشد، سطح برگ محدود بوده و تبخير و تعرق، به طور عمده، به صورت تبخير از خاك سطحي است. بنابراين، ضريب گياهي در مرحله اوليه رشد(Kc ini) هنگامي كه خاك با آبياري و بارندگي خيس شده، بالا و هنگامي كه خاك سطحي خشك است، پايين مي باشد. زمان لازم براي خشك شدن خاك به فاصله خيس شدن، توان تبخيركنندگي آتمسفر يعني (Eto) و مقدار بارندگي و آبياري بستگي دارد. 2- مرحله توسعه گياه: مرحله توسعه گياه، از زمان پوشش گياهي 10 درصد شروع مي شود و تا زمان پوشش مؤثر كامل ادامه مييابد. زمان پوشش مؤثر كامل براي بسياري از گياهان مصادف با شروع گل دهي است. بطور مثال براي گياهان زراعي رديفي زمان پوشش مؤثر كامل هنگامي است كه با تداخل برگ بوته هاي همجوار، سايه اندازي خاك تقريباً كامل مي شود يا گياهان بدون تداخل برگ نيز، به اندازه كامل خود مي رسند. تعيين زمان پوشش مؤثركامل براي گياهان متراكم نظير غلات زمستانه و بهاره و برخي انواع علوفه دشوار بوده و بنابراين، از زمان ظهور خوشه[5](گل دهي)كه به سادگي قابل تعيين است استفاده مي شود. براي گونه هاي چمن ظريف(مرتع ديم) ارتفاع چمن قبل از رسيدن به پوشش مؤثر كامل، ممكن است، حدود 0.3 تا 0.5 متر باشد. علوفه با تراكم كشت مناسب نظير يونجه و شبدر در ارتفاع حدود 0.3 تا 0.4 متري به پوشش مؤثر كامل ميرسند. روش ديگر براي برآورد زمان پوشش مؤثر كامل هنگامي است كه نمايه سطح برگ (LAI)، 3 باشد. نمايه سطح برگ به عنوان ميانگين مجموع مساحت(يك سمت) برگ ها در واحد سطح( زمين) زيرين آن تعريف مي شود. در مرحله توسعه گياه، ضريب گياهي متناسب با پوشش سطح زمين و رشد گياه متغير است. به طور مثال، چنانچه خاك سطحي خشك و تحت تأثير سايه اندازي گياه و انتقال خُرد مقياس گرماي محسوس از خاك به پوشش گياهي باشد، ضريب گياهي0.5 متناظر با پوشش گياهي 25 تا 40 درصد است. اغلب، ضريب گياهي 0.7 با پوشش گياهي حدود 40 تا 60 درصد متناظر مي باشد. بر مبناي نوع گياه، فاصله خيس شدن خاك و اين فرض كه گياه در زمان پوشش كامل(متناسب با شكل ظاهري و ارتفاع گياه نسبت به چمن) بيشتر از گياه مرجع آب مصرف ميكند، اين مقدار تغيير خواهد كرد. [1]- Initial stage [2]- Crop development stage [3] -Mid-season stage [4] Late season stage- [5] - Stage of heading + نوشته شده در چهارشنبه بیست و سوم فروردین 1391ساعت 8:58 توسط محمد خسروشاهي | نظر بدهید همايش ريزگردها و بايد و نبايدها به همت جامعه مهندسان مشاور ايران در تاريخ 9/11/90 همايشي بي سر و صدا تحت عنوان " همايش ريزگردها" برگزار گرديد بي سر و صدا از اين جهت مي گويم كه حتي يك نفر از خبرنگاران رسانه هاي ديداري، شنيداري و نوشتاري در اين همايش حضور نداشت. طبق معمول مسئولين رده بالاي مرتبط با موضوع هم كارهاي مهمتري داشتند و در اين همايش حضور پيدا نكردند. اما بنده هم كه در جمع مستمعين بودم هر چه بيشتر صحبت هاي سخنرانان را در ارتباط با پديده ريزگردها مي شنيدم بيشتر نا اميد مي شدم. براستي اين همه مصاحبه هاي پي در پي مسئولين مرتبط با موضوع چه بود. هر موقع كه وضعيت بحراني گرد و غبار استانهاي جنوب و جنوب غربي كشور را در بر مي گرفت مصاحبه اي براي تسكين آلام مردم مي شد حتي صحبت از اجرايي شدن مناطق مشخصي از عراق براي مالچ پاشي مي شد كه خوشبختانه كسي از سخنرانان و كارشناسان همايش ديروز صحبتي از مالچپاشي نكرد چون مسئله اساسي را در مديريت نادرست منابع اب بالادست منطقه هورالعظيم مي دانستند. خدا انصاف دهد كسي را كه اين كلمه مالچ را براي مهار ريزگردهاي عربي به دهان مسئولين انداخت. شمه اي از اين مصاحبه ها را مي توانيد در جاي جاي رسانه هاي موجود ببينيد. رئيس سازمان حفاظت محيط زيست از مالچپاشي مي گويد. 200 هزار هكتار مالچ پاشي براي مهار ريزگردها تا پايان سال 1390 رئيس سازمان جنگلها، مراتع و آبخيزداري كشور : چشمههاي خاكي عراق كه منشا 60 درصد گرد و غبار ايران است توسط كارشناسان ايراني شناسايي شده و بزودي عمليات مالچ پاشی براي مهار آنها آغاز ميشود. مسئول كميته پيگيري حل مشكل ريزگردها در مجلس شوراي اسلامي : ایران با پاشیدن مالچ به جنگ ریزگردها می رود. معاون وزير جهاد كشاورزي : ايران کانون های بحرانی ریزگردها در كشورهاي همسايه را مهار ميكند آيا مي توان پرسيد كه كدام مناطق بايد مالچپاشي شود؟ آيا در عرصه وسيع بروز طوفانهاي گرد و غباري، مناطق برداشت یا تغذیه گرد و غبار دقيقا شناسايي شده است؟ اصلا مگر حق داريم هر جايي را مالچپاشي كنيم ؟ با چه مالچي بايد مالچپاشي كنيم؟ مسئله جالب تر اين كه طرف عراقي اجازه استفاده از مالچ نفتي را هم نمي دهد و مايل است از مالچ غير نفتي استفاده شود. از طرفي تا كنون چنين مالچي هم براي تثبيت ماسه هاي روان معرفي نشده است. از دو سه نوع مالچ ارگانيك و پليمري هم كه تا كنون براي اينكار به دفتر امور بيابان معرفي شده و بصورت آزمايشي و بعضا تحقيقاتي كار شده است هيچكدام كارايي لازم را نداشته و در همان چند ماه اول بوسيله باد و باران تخريب شده است. و اما آنچه تاکنون در زمینه مقابله با ریزگردها صورت گرفته، فهرست وار عبارتند از: تشکیل کارگروه ملی گرد و غبار با مسئولیت معاون اول رییس جمهور تدوین و تصویب آیین نامه آمادگی و مقابله با آثار زیانبار پدیده گرد و غبار در کشور تدوین طرح ملی مدیریت گرد و غبار و تعیین تکالیف وزارتخانه ها و سازمان های ذی نفع در برنامه طرح مدیریت گرد و غبار اجرای طرح های متعدد، در چارچوب تکالیف تعیین شده در طرح ملی یا منطبق بر مسئولیت های سازمانی دستگاه های اجرایی برگزاری چندین نشست دو یا چندجانبه با کشورهای عراق، ترکیه، سوریه، قطر و امضای چندین فقره توافقنامه برگزاری کارگاه های آموزشی در ایران برای کارشناسان و مدیران کشورهای موثر در پدیده گرد و غبار . همانطور که می بینید در تدوین و تصویب و تعیین تکلیف هر چه بخواهیم می گوییم و می نویسیم حال این تکلیف ها چقدر جنبه عملی به خود می گیرد بماند! متاسفانه در نشست هاي دو يا چند جانبه بین کشوری هم تا كنون هيچ توافقي در مورد اصلي ترين مسئله و بويژه كشور مورد نظر يعني تركيه، در رعايت حقآبه طبيعي منطقه پايين دست سدها صورت نگرفته است و يقين دارم كه به اين زودي و شايد اصلا تركيه به چنين توافقي تن در دهد شايد بافعال کردن هرچه بیشتر دیپلماسی ملی و بين المللي و جلب همکاری و فشار نهادهای بین المللی، تركيه ملزم به اينكار شود. نظير كاري كه چين و كشورهاي متاثر از پديده گرد و غبار در سال 2003 انجام داد. در آن پروژه با همكاري بانك توسعه آسيايي، سازمان ملل و سازمان تسهيلات زيست-محيطي جهاني يك پروژه بينالمللي براي كمك به كشور چين به اجرا در آمد. در پروژه مذکور دولتهاي چين، مغولستان، ژاپن و كره با همكاري يكديگر طرحي بينالمللي براي مقابله با توفانهاي گرد و خاك طراحي كردند. آيا مي توان براي اين منطقه هم و انجام چنين طرحي اميدوار بود؟. چه خوب بود كه حرفهاي ديروز كارشناسان از طريق رسانه ها به اطلاع عموم مي رسيد تا بدانند كه مهار ريزگردها به اين زودي و با مالچپاشي چندصد هكتار شدني نيست. وقتي مردم اصل موضوع را بدانند و مسئولين هم وعده هاي آنچناني ندهند مشكلات را بهتر تحمل مي كنند چون مي دانند كار به اين سادگي نيست كه آقايان در مصاحبه هاي خود مي گويند. + نوشته شده در دوشنبه دهم بهمن 1390ساعت 15:25 توسط محمد خسروشاهي | 2 نظر مقدمه اي بر روشهاي برآورد نياز آبي گياهان در عرصه هاي طبيعي مناطق خشك و بياباني (7) عوامل مؤثر بر ضريب گياهي 3- تبخير از سطح خاك تحت شرايطي كه پوشش زمين كامل است، به دليل پايين بودن سهم تبخير از لايه خاك سطحي، ضريب گياهي تفاوت تعرق را منعكس ميكند. هنگامي كه گياه كوچك بوده و سايه اندازي آن بر سطح زمين كم است، سهم تبخير از خاك سطحي پس از بارندگي يا آبياري بالا مي باشد. ضريب گياهي در اين شرايط، به طور عمده، از روي فاصله خيس شدن خاك تعيين مي شود. در شرايطي كه، خاك با آبياري و يا بارندگي خيس شده، تبخير از خاك سطحي قابل ملاحظه بوده و ممكن است ضريب گياهي بالاتر از 1 شود. همچنين، مقدار تبخير از خاك سطحي خشك، ناچيز و ضريب گياهي پايين بوده و ممكن است حتي، به0.1 كاهش يابد (كميته ملي آبياري و زهكشي 1387). + نوشته شده در شنبه هفدهم دی 1390ساعت 9:40 توسط محمد خسروشاهي | یک نظر مقدمه اي بر روشهاي برآورد نياز آبي گياهان در عرصه هاي طبيعي مناطق خشك و بياباني (6) عوامل مؤثر بر ضريب گياهي2- اقليم يك اقليم نيمه مرطوب با ميانگين روزانه حداقل رطوبت نسبي 45 درصد و بادهاي آرام تا ملايم (ميانگين روزانه سرعت باد 2 متر بر ثانيه)، اقليم استاندارد تعريف مي شود. تغيير سرعت باد موجب تغيير مقاومت آئروديناميك و در نتيجه، تغيير ضريب گياهي، به ويژه در گياهان بلندتر از سطح مرجع چمن مي شود. تفاوت ويژگي هاي آئروديناميك سطح مرجع چمن و محصولات علاوه بر نوع گياه به شرايط اقليمي و ارتفاع گياه نيز وابسته است. تحت تفاوت مشخصات آئروديناميك، نسبت تبخير تعرق بسياري از محصولات به تبخير تعرق گياه مرجع(يعني ضريب گياهي)، اغلب، با افزايش سرعت باد و كاهش رطوبت نسبي افزايش مي يابد. به عنوان مثال، گياهان در اقليم هاي خشك تر و سرعت باد بزرگ تر(از 2 متر بر ثانيه)، داراي ضريب گياهي بالاتر و در اقليم هاي مرطوبتر و سرعت باد كوچك تر، داراي ضريب گياهي پايين تر هستند. حدود تغيير مورد انتظار ضريب گياهي، تحت تأثير شرايط اقليمي براي گياهان كوتاه بسياركم و براي گياهان بلند، زياد است. در اقليم مرطوب و باد آرام، ضريب گياهي به تفاوت اجزاي آئروديناميك تبخير و تعرق گياه مرجع وابستگي چنداني ندارد. در اين وضعيت، ضريب گياهي محصولات با رشد كامل، بالاتر از 1.05 نمي باشد زيرا، محصولات با رشد كامل و گياه مرجع چمن هر دو در اين شرايط، به طور تقريبي، بيشترين مقدار تابش طول موج كوتاه را كه منبع اصلي تأمين انرژي تبخير و تعرق است، دريافت مي كنند. در شرايط رطوبت نسبي پايين، افزايش نسبي تبخير و تعرق گياهان بلند در مقايسه با گياهان كوتاه، بيشتر مي باشد. ضريب گياهي محصولات بلند( 2 تا 3 متر)، در يك اقليم بادخيز و خشك 30 درصد بيشتر از اقليم آرام و مرطوب است. افزايش ضريب گياهي در اين حالت متأثر از بالا بودن زبري آئروديناميك محصولات بلند در مقايسه با چمن مي باشد كه انتقال بخار آب از سطح گياه به آتمسفر را تشديد ميكند. + نوشته شده در سه شنبه ششم دی 1390ساعت 13:39 توسط محمد خسروشاهي | 6 نظر مقدمه اي بر روشهاي برآورد نياز آبي گياهان در عرصه هاي طبيعي مناطق خشك و بياباني (5) عوامل مؤثر بر ضريب گياهي ضريب گياهي اثر متفاوت بودن ويژگي هاي يك محصول با شاهد يا سطح چمن را با ظاهر ثابت و پوشش گياهي كامل در يك ضريب مي گنجاند. بنابراين، انواع محصولات داراي ضرايب گياهي متفاوت هستند. متغير بودن ويژگي هاي گياه در طول دوره رشد، نيز، بر ضريب گياهي مؤثر است. سرانجام، شرايط مؤثر بر تبخير بر ضريب گياهي، نيز، تأثيرگذار است. 1- نوع گياه به دليل تفاوت آلبيدو، ارتفاع، شرايط آئروديناميك، ويژگي هاي برگ و روزنه بين گياهان با رشد كامل و تحت آبياري مطلوب و گياه سطح مرجع، تبخير تعرق اين دو متفاوت مي باشد. ضريب گياهي بسياري از محصولات با رشد كامل بدليل كمتر بودن فاصله كشت و بلندتر بودن ارتفاع پوشش گياهي و تفاوت زبري نسبت به سطح مرجع، بالاتر از 1 و اغلب، بين 5 تا 10 درصد بيشتر از ضريب گياهي سطح مرجع(1(Kc= است. اين تفاوت مي تواند براي برخي گياهان بلند نظير ذرت، سرگوم يا نيشكر بين 15 تا 20 درصد افزايش يابد. ضريب گياهي براي گياهان كه، تنها، در بخش زيرين برگ روزنه داشته و يا مقاومت سطحي بالا دارند، به طور نسبي، پايين است. اين وضعيت در مركبات و اغلب درختان ميوه خزان شونده مشاهده مي شود.كنترل تعرق و فاصله درختان، موجب مي شود كه بيشترين مقدار پوشش گياهي درختان بالغ با رشد كامل، تنها، 70 درصد شود. چنانچه فاصله كشت درختان فاقد پوشش گياهي باشد، ضريب گياهي، پايين تر از 1 است (كميته ملي آبياري و زهكشي 1387). ......ادامه دارد..... + نوشته شده در چهارشنبه شانزدهم آذر 1390ساعت 14:49 توسط محمد خسروشاهي | 2 نظر مقدمه اي بر روشهاي برآورد نياز آبي گياهان در عرصه هاي طبيعي مناطق خشك و بياباني (4) - روشهاي تعيين تبخير و تعرق: 2- برآورد غير مستقيم (معادلات تجربي) در روآبط تجربي با استفاده از داده هاي هواشناسي، تبخير و تعرق بطور غير مستقيم برآورد مي شود. بطور كلي اين روشها به پنج دسته تقسيم مي شوند: دمايي، تشعشعي، رطوبتي، تشت تبخير و ترکيبي. معمولا نوع داده هاي هواشناسي در دسترس، معيار انتخآب روش است. 2-1- روشهاي دمايي روشهاي دمايي از دماي هوا به عنوان پارامتر معرف انرژي در دسترس براي تبخير و تعرق، استفاده مي كنند. در صورتي كه رابطه مستقيم و يگانه اي بين دما و انرژي وجود ندارد. اعتبار اين روشها منوط به واسنجي محلي است. از جمله اين روشها مي توان به روش هارگريوس- ساماني ، روش هارگريوس، روش بلاني کريدل و اصلاح شده آن توسط FAO، و روش جانسون اشاره کرد. 2-2- روشهاي رطوبتي در اين گروه روشهايي نظير ايوانف و پاپاداکيس قرار دارند. با توجه به کشور ما که غالبا از نظر آب و هوايي مرطوب نمي باشد، لذا اين روشها کاربرد زيادي ندارند. 2-3- روشهاي تابشي در اين گروه پارامتر تشعشع و تابش خورشيدي عامل اصلي در تعيين تبخير و تعرق محسوب مي شود. روشهاي جنسن-هيز و اصلاح شده آن، درونباس-پروت ، ماکينگ و تورک در اين گروه قرار دارند. 2-4- روشهاي ترکيبي براي تعيين معادله حاكم بر تبخير آب در روشهاي تركيبي از دو پديده، يكي انرژي كه باعث تبخير آب و ديگري آيروديناميك كه باعث دور كردن آب از سطح تبخير مي گردد، استفاده شده است. اين روشها نسبت به روشهاي تشعشعي به داده هاي بيشتري مثل دماي هوا، تابش خالص، سرعت باد و رطوبت نسبي نياز دارد. از شاخص ترين اين معادلات معادله پنمن مانتيث است كه توسط سازمان فائو براي تعيين تبخير و تعرق گياه مرجع توصيه شده است. آلن و همكاران(1998) يك سطح پوشش گياهي فرضي را تعريف نمودند كه در آن ارتفاع گياه و مقاومت سطحي در طول دوره رشد ثابت است و سطح پوشش گياهي، بدون كمبود آب، تبخير و تعرق مي كند. به عبارتي تبخير و تعرق از اين سطح فرضي، تحت تاثير شرايط جوي مي باشد و بوسيله پارامتر هاي هواشناسي برآورد مي شود. مشخصات گياه فرضي آلن و همكاران عبارت بود از يك سطح وسيع و متراكم از گياه چمن با ارتفاع 12/0 متر كه كاملا بر سطح زمين سايه انداخته و بدون كمبود آب تبخير و تعرق كند. 2-5- دادههاي طشتك تبخير طشتك تبخير تقريبا" در اکثر ايستگاههاي هواشناسي نصب است و يکي از وسايل بسيار سادهاي است که اگر مقدار تبخير از آن به دقت اندازهگيري و ثبت شده باشد آمار آن ميتواند در تخمين نياز آبي گياهان حتي در دورههاي کوتاه مدت , مثلا" 10 روزه, مورد استفاده قرار گيرد. تا جائي که اطلاع در دست است 9 نوع طشت در نقاط مختلف دنيا استفاده ميشود که معموليترين آنها طشت کلاس A است. مشخصات اين طشتك که در ايستگاههاي هواشناسي ايران نيز بعنوان استاندارد بکار برده ميشود به شرح زير است: شکل = استوانهاي به قطر 121 سانتيمتر جنس = ورق آهني گالوانيزه عمق = 25.4 سانتيمتر سطح آب در داخل طشت = 5 تا 5/7 سانتيمتر زير لبة طشت طرز نصب طشت کلاس A اين است که روي سکوي چوبي قرار داده ميشود تا کف طشت 15 سانتيمتر بالاي سطح زمين قرار گيرد.
+ نوشته شده در یکشنبه هفدهم دی ۱۳۹۱ ساعت 3:23 توسط پایگاه خبری و تحلیلی خبرنگار آزاد خبر ا
|