شاید احمدی نژاد وقتی مشغول پیچیدن نسخه پرونده بانک پارسیان در اوایل حضورش در مقام ریاست جمهوری بود، هرگز تصور نمی کرد موضوع گران شدن گوجه فرنگی در نارمک بتواند چنین پرونده ای را تحت تاثیر قرار بدهد!

احمدی نژاد در شروع کار خود ایده هایی اقتصادی را مطرح کرد که اگرچه جذاب و آرمانی بود، اما خود او هم می دانست که رسیدن به هر کدام از آنها در فضای نامتوازن اقتصاد کشور کاری بسیار دشوار است. شاید هم او باسعدی هم عقیده بود که “به راه بادیه رفتن به از نشستن باطل” است.

خانه دار کردن همه مردم ، پول نفت سر سفره ها و مبارزه با مفاسد اقتصادی / کوتاه از شعارهایی که نشد !

 ایده هایی مانند خانه دار کردن همه مردم، آوردن پول نفت بر سر سفره ها و مبارزه قاطع با مفاسد اقتصادی، تنها بخشی از وعده هایی بود او در دو دوره انتخابات ریاست جمهوری اش آنها را مطرح می کرد، اما شاید احمدی نژاد به یک نکته توجه نکرده بود و آن هم این که کشور فقط با نظرات شخص رییس جمهور اداره نمی شود و عوامل بسیار متعدد و مختلفی وجود دارند که بر اداره امور موثرند.

شاید احمدی نژاد وقتی مشغول پیچیدن نسخه پرونده بانک پارسیان در اوایل حضورش در مقام ریاست جمهوری بود، هرگز تصور نمی کرد موضوع گران شدن گوجه فرنگی در نارمک بتواند چنین پرونده ای را تحت تاثیر قرار بدهد!

آن روزها احمدی نژاد چنان سریع شروع کرد که می خواست فرزند جاسبی را برای مزه مزه کردن فشار شهریه دانشگاه آزاد به تحصیل در این دانشگاه مجبور کند، ولی تصور نمی کرد پس از سالها تلاش برای پایین کشیدن رییس ۳۰ ساله این دانشگاه، یک روز رفیق شفیقش در راس آن قرار بگیرد و با افتخار بگوید که در تامین شهریه دانشگاه آزاد فرزندانش مشکلی ندارد!

شهردار سابق تهران و رئیس جمهور فعلی کشور که روزی پرونده بیمه ایران را با آب و تاب فراوان افشاگری کرد و برای جلب نظر مردم و نشان دادن تلاشش در جهت مبارزه با مفاسد اقتصادی دستور داد همه اعضای هیات مدیره این شرکت برکنار شوند، تصور نمی کرد روزی از درون سیستم بانکی تحت مدیریتش بزرگترین فساد مالی تاریخ کشور بیرون بیاید.

او که مرتب موضوع اشتغال جوانان را مطرح می کرد و طرح های عجیبی مانند بنگاه های زودبازده را کلید زد تا از این طریق نرخ بیکاری را کاهش دهد، باورش نمی شد ،که بیشترین نرخ بیکاری ۱۰ ساله اخیر در دوران او تجربه شود.

رئیس دولت مهرورزی که هفت سال از حضورش در راس سیستم اجرایی کشور می گذرد، زمانی که ایده هدفمندی یارانه ها را مطرح و با شدت هر چه بیشتر از آن دفاع کرد، شاید هرگز تصور نمی کرد که یک روز بانک مرکزی تحت مدیریت خودش اعلام کند که اثرات مثبت آن در حال از بین رفتن است و تورم ، نقدینگی و گرانی به پاشنه آشیل این طرح تبدیل شده اند .

احمدی نژادی که روزی برای مردم متوسط و رو به پایین ایران یک منجی بود و در سفرهای استانی مورد استقبال آنها قرار می گرفت، این روزها خودش را درگیر مسائل حاشیه ای کرده است .

شاید آراء ۵ نفر اول در دور دوم انتخابات مجلس در شهر تهران که متعلق به منتقدان وی بود ، زنگ خطر را برای رئیس جمهور مردمی و پر تلاش به صدا درآورده باشد ؛که تجدید نظری در وعده ها و عملکرد خود نماید .

به نظر می رسد رییس جمهور باید موقعیتی را که در آن قرار گرفته ؛ قدر بداند و برای افراد، خود و دولتش را فدا نکند. ماههای پایانی دولت مثل سالهای آغازین با سرعت تمام می شوند و بهتر است خاطره خوشی از آنها به میان بماند. مردم علاقه ای ندارند سرنوشتی که برای پیشینیان او رقم خورد را برای چندمین بار شاهد باشند.

 

 

ماجرای شکایت مشایی ازروزنامه کیهان و....

 


وکیل رئیس دفتر رئیس جمهور گفت که شخص مشایی شکایتی از پژوهشگر مؤسسه کیهان نداشته و شاکی فضلی‌نژاد، معاونت حقوقی دولت است.

علی اصغر حسینی وکیل اسفندیار رحیم‌مشایی در تماس با فارس در خصوص شکایت دولت از پیام فضلی نژاد پژوهشگر مؤسسه کیهان گفت: آقای مشایی شخصاً هیچ شکایتی از آقای فضلی نژاد نداشته است.

وی افزود: شکایت از آقای فضلی‌نژاد توسط معاونت حقوقی ریاست جمهوری صورت گرفته و لذا وقت رسیدگی به این شکایت به آقای مشایی یا بنده ابلاغ نشده است.

وکیل رئیس دفتر رئیس جمهور گفت: شکایت دولت از پژوهشگر کیهان در مرحله تحقیقات مقدماتی در دادسرا قرار دارد و هنوز پرونده به دادگاه نرفته که حضور یا غیبت شاکی در جلسه رسیدگی موضوعیت داشته باشد.

حسینی در پایان این نکته را نیز متذکر شد که طبق قانون در پرونده‌های کیفری حضور شاکی جز در موارد استثنایی ضروری نیست و حضور وکیل وی کفایت می کند.

چندی پیش پیام فضلی نژاد پژوهشگر مؤسسه کیهان از شکایت رئیس دفتر رئیس جمهور از خود به خاطر طرح برخی مطالب در خصوص اسفندیار رحیم مشایی خبر داده بود.

امروز نخستین جلسه رسیدگی به شکایت دولت از فضلی‌نژاد در شعبه ۱۲ دادسرای فرهنگ و رسانه برگزار شد.

مطالب پیشنهادی:

  1.  
  2. ماجرای گزارش بی بی سی درباره حسین شریعتمداری چه بود ؟
  3.  
  4. این سیاست است یا میدان جنگ ؟ / بیانات جدید اسفندیار رحیم مشایی
  5.  
  6. شریعتمداری کیهان را تعطیل کرد ! / ماجرای کاریکاتور اهانت آمیز به حضرت یوسف
  7.  
  8. احمدی نژاد فکر میکند مشایی از او بیشتر می فهمد !
  9.  
  10. حمایت جالب بی بی سی از مشایی ! / مشایی از همه محبوب تر است !
  11.  
  12. وقتی قالیباف را مشایی تایید صلاحیت میکند !
  13.  
  14. تنش در همایش نهاد تحت مدیریت مشایی+احمدی نژاد: طرف خودش بازار سکه و ارز را خراب کرده، بعد دولت را متهم می‌کند
  15.  
  16. احمدتوکلی:۹۶ سفر خارجی مشایی در ۵ سال به کجاها بوده؟
  17.  
  18. حمله روزنامه دولت به برادر رییس جمهور: داستان محمود و داوود داستان هابیل و قابیل است
  19.  
  20. معلم خصوصی بقایی و مشایی کجاست؟ فرانسه یا زندان؟
  21.  
  22. حمایت نوری زاده از مشایی: مشایی قربانی باندهای قدرتی است که با احمدی نژاد مخالفند
  23.  
  24. روایت ویکی‌لیکس از یک دیدار پنهانی مشایی با سفیر اتریش

آهسته آهسته  اذهان در حال عادت به عدم شنیدن اخبار تغییرات حاشیه ای در دولت بود  که باز هم رسانه ها از تغییرات گسترده در بدنه دولت و در سطوح بالای آن خبر دادند.

آیا  اسفندیار رحیم مشایی برای انتخابات ریاست جمهوری آماده می شود ؟


دولت احمدی نژاد همیشه به خاطر تغییرات گسترده زیر تیغ نقد منتقدین و مخالفان بوده و به عدم ثبات مدیریتی متهم شده است . این تغییرات از جایجایی های درونی در دولت تا اخراج از آن به خاطر مخالفت با جریان خاص وجود داشته است. هم اکنون در آخرین تغییرات زلزله ای دیگر در دولت به وجود آمده و دیروز شاهد حکم های  جداگانه ای از طرف رئیس جمهور بودیم.

احمدی نژاد و مشایی

رئیس جمهور  در احکامی جداگانه، رئیس دفتر و رئیس جدید سازمان میراث فرهنگی و گردشگری را منصوب و با انتصاب مشایی به ریاست دبیرخانه جنبش عدم تعهد، دو وزیر کابینه را نیز جابجا کرد. انتصاباتی که در پی توصیه های رهبری مبنی بر عدم تنش افرینی در فضای کنونی باز بوی تنش افرینی می دهد.

اما باید دید چه مصلحتی در پی هر کدام از این تغییرات نهفته است،آیا واقعا این انتصابات جای سوال ندارد و سوال درباره آن جنگ روانی و کار دست های خار جی است!  گمانه زنی های بسیاری در اینباره شده است که نشان از مهره چینی های دولت برای چند ماه باقی مانده از عمر خود و حتی ماه های بعد ازآن دارد.

در اولین نگاه ، تقی پور وزیر ارتباطات به سمت مشاور رئیس جمهور در امور ارتباطات و فناوری اطلاعات منصوب شده است و نیکزاد وزیر کنونی مسکن و شهرسازی با حفظ سمت سرپرستی وزارت خانه تحت مدیریت تقی پور را تصاحب کرده است.

پرده از این انتصاب زمانی برداشته می شود که بدانیم یکی از ایده های دولت  در راستای اجرای برنامه پنجم توسعه  ادغام وزارت جدید التاسیس راه و شهرسازی با وزارت ارتباطات است که مولد آن وزارتی با عنوان وزارت امور زیر بنایی خواهد شد. شائبه ای مطرح می شود که دولت با وجود مخالفتهای مجلس به دنبال راه جدیدی برای اقدام این دو وزارت خانه می باشد دولت سه ماه وقت دارد تا وزیر جدید برای وزارت بی وزیر معرفی کند یا اینکه قصد داشته باشد از اهرم مخصوص به خود ادغام را به پیش ببرد.

 اما باید دید چه مصلحتی در پی هر کدام از این تغییرات نهفته است،آیا واقعا این انتصابات جای سوال ندارد و سوال درباره آن جنگ روانی و کار دست های خار جی است!

جای مشایی مستحکم تر می شود؟

اما با نگاه به سایر تغییرات این گونه به نظر می آید که از چند نگاه گروه نزدیک به آقای مشایی جای پایشان در دولت مستحکم تر خواهد شد . در یک نگاه انتصابات سید حسن موسوی، شریف ملک زاده و اسفندیار رحیم مشایی نشان از چینش جدید تیم اقای مشایی در اطراف رئیس جمهور و بدنه دولت را دارد و به قول برخی جریان انحرافی جای خود را در کابینه به کسی نمی دهد و فقط اعضا جابجا می شوند و جای جدید را به خود اختصاص می دهند. حتی برای وزارت امور زیر بنایی نیکزاد که گزینه نزدیک به تیم خاص در دولت و از مهره های مطرح و مورد وثوق دولت برای انتخابات آینده می باشد انتخاب شده است .

 

در دولت نهم اسفندیارمشایی خیلی آهسته وارد دولت شد اما هنوز شرایط لازم را برای بدست آوردن جایگاهی در صدر دولت نداشت و اولین گام جدی با تصدی وی بر سازمان گردشگری به وجود آمد، این تنها راه ورود مشایی بود ولی در اواخر دولت نهم و اوایل دولت دهم چیزی نگذشت که وی حائز حدود بیش از بیست سمت در دولت بود حتی  در جدی ترین اقدام شاهد انتصاب وی به سمت معاون اولی رئیس جمهور  بودیم که حاشیه های زیادی  به همراه داشت و با حکم حکومتی رهبری آقای مشایی بعد از مدتی از حکم رهبری مبتنی بر عزل، استعفا داد! اما همانطور که اشاره شد او تنها معاون اول نبود بلکه با سمت های فراوان نفوذ بسیاری در دولت پیدا کرد . انتصاب وی به عنوان رئیس دفتر رئیس جمهور عملا دست مشایی را در دولت را باز کرد.

بر خلاف همه اعتقاد ها مبنی بر چرایی قدرت گیری جریان موسوم به انحرافی و عدم تجربه کافی و نگاه صحیح این افراد در پست های کلان نسبت به افراد با تجربه و دارای سوابق بهتر؛ آقای احمدی نژاد همواره ارادت قلبی خود را به اقای مشایی مطرح و ایستادگی به پای او را با همه تهمت ها به جان خریده و ثابت کرده است. قبل ها در تعاریفی مشایی را قله ای دست نایافتنی عنوان کرده  و افتخار به معاون اولی وی کرده بود و در حکم جدید وی نیز  همکاری با وی را برای خود هدیه ای الهی و افتخاری بزرگ بر شمارده است.  و نسبت به حکم معاون اولی وی حمایت قوی تری از وی داشته است.

 

اما جای سوال انجا است که این اعتماد و علاقه به خدمت وی در چه محلی هزینه می شود؟ جایگاه تاثیرگذار جنبش عدم تعهد که نقش شایانی در مدیریت بین المللی جمهوری اسلامی  در مناسبات کنونی دارد؛ در این برهه حساس به دست کسی سپرده شود که تجربه سیاست خارجی کافی در این حد را ندارد. آیا غیر از آقای مشائی کسی که در زمینه های سیاست خارجی دارای تجربه و سابقه بوده است وجود ندارد؟ تجربه اقای مشایی در نهایت به شورای عالی ایرانیان خارج از کشور می رسد. البته در نگاه درونی دولت که داعیه مدیریت جهاتی را بسیار مطرح کرده است و آن نیز بسیار متاثر از نگاه اسفندیار مشایی بوده است فرصت خوبی است تا این تئوریسین دولت نگاه خود را در فرصت مدیریت ایران بر عدم تعهدها پیاده کند. اما آیا با توجه یه اینکه نظریات ایشان مورد نقد بسیاری از اندیشمندان از جمله علما و مراجع بزرگوار ما می باشد تا چه حد می تواند منطبق بر اصول اساسی اسلام و آرمان های انقلاب و فارغ از تفسیر های شخصی باشد؟

در واقع دولت نشان داد باز هم در این چند ماه آخر با وجود همه توصیه ها، بر ادامه راه قبلی خود پافشاری دارد و این نظر را پر رنگ تر می کند که، از کجا می‌دانید یک سال به آخر دولت مانده است؟

 

در نگاهی دیگر برخی این انتصاب را برای به حاشیه راندن اقای مشایی در فرصت باقی مانده دولت دانسته اند در واقع وی در این مدت با حفظ جایگاه خود در حاشیه ای امن وارد خواهد شد اما این تجربه ای نیز برای او خواهد بود که در این حاشیه امن خود را بیشتر برای آنچه به عنوان پروژه جانشینی مطرح می شود اماده کند. نه تنها کسب تجربه و وجه پیدا کردن خارجی برای وی، بلکه فراغ بال برای هماهنگی امور دولت در جهت کارهای انتخاباتی که مدتی هم است  کلید خورده.

اسفندیار مشایی حتی اگر به دلایلی از جمله تغییرات احتمالی در قانون انتخابات موفق به راه یابی به رقابت ریاست جمهوری نشود باید جریان دولت برای این رقابت را مدیریت کند. و این نیازمند فراغ بال بیشتری است. اما گمانه دیگری که مطرح می شود میدان دادن به افراد جوان تر این حلقه است افرادی چون موسوی که به عنوان مهره سفید نیازمند تجربه بیشتری اند تا بتوانند در صورت نیاز در مسیر دولت برای انتخابات آینده گام بردارند.

 نتیجه گیری:

با گذر از همه این گمانه ها، چیزی که با نگاه از بالا به این تغییرات در اذهان  مطرح می شود این است که  حتی اگر در این جابجایی ها  نیت انتخاباتی در کار نباشد، باز صحبت از تغییرات با طعم گروه خاص است . گویا قرار نیست تغییرات در دولت رنگ و بوی تجربه جدید و افراد مسبوق به سابقه دیگر را بگیرد بلکه هنوز فقط خط قرمز دولت پر رنگ تر می شود و افراد حلقه آقای مشایی در این جایگاه ها جا بجا می شوند.  این برخلاف آنچه مصلحت دولت برای کار تخصص و قوی و دوری از تنش آفرینی و توجه به انتقادات دلسوزان دولت می باشد. در واقع دولت نشان داد باز هم در این چند ماه آخر با وجود همه توصیه ها، بر ادامه راه قبلی خود پافشاری دارد و این نظر را پر رنگ تر می کند که، از کجا می‌دانید یک سال به آخر دولت مانده است