ای کاش...........
کاش همیشه از اسمون خدا بارون عشق بباره
کاش میشد سواره ابرای اسمون شدو رفت جایی که پر از عشق باشه
کاش میشد رفت به اونجایی که ادماش به عشق احترام میزارن
کاش همیشه همه ادما به خاطر عشق قلب هاشون بتپه
کاش هیچ ادمی بدون عشق زندگی نکنه
کاش خدای مهربون دلا رو به هم نزدیک کنه
کاش روزی نباشه که دلی بدون همدل باشه
کاش خدای مهربون عشق پاک و تو باغچه دل ما ادما بکاره
کاش ادما برای لحظه ای به عشق واقعی فکر کنندو ارزشش رو متوجه بشند
کاش لحظه های انتظار زودتر بگذره تا ادم کمتر دلهره داشته باشه
کاش میشد با نگاه کردن به چشمای کسی که میگه دوست داره فهمید حرفش راسته یا .....
کاش زندگی انقدر سخت نبود
کاش انقدر احساس تنهایی نمیکردم
کاش هیچ ادمی تنها نباشه که خیلی سخته
کاش بودم با کسی که میتونستم باشم باهاش اما......
کاش اونقدر تو چشماش نگاه میکردم تا راز دلشو میفهمیدم
کاش بشه همیشه حتی با خیالش صبح و به شب رسوند
کاش همیشه اسمون خدا مثل امروز بارونی بود 
کاش نیاد روزی که ادم به خاطر یه سری مشکلات پا روی قلبش بزاره
کاش وقتی کسی به کسی دل میبنده دلبستنش پاک و عمقی باشه
کاش هیچ وقت نمیذاشتیم حریم زیبای عشق شکسته بشه
کاش میشد همه ماها به اونی که میپرستیمش قسم بخوریم که تا اخرش عاشق می مونیم
وهزار تا کاش............دیگه







بابا آب داد.بابا نان داد.بابا فقط آب و نان داد.مامان عشق داد

بابا گول شیطان را خورد و شناسنامه اش چند بار پر شد خالی شد.خط خورد.

زنها خط خوردند.مادرها خط خوردند.دخترها خط خوردند.

زنها مادر شدند.مادرها خط خوردند.

و بابا چون حق دارد آب می دهد نان می دهد.

مامان زوجه 

مامان عفیفه

مامان ضعیفه

بابا روزنامه خواند و اخبار دنیا را فهمید ولی نفهمید مامان غم دارد.

بابا اخم کرد فحش داد آخر بابا ناموس دارد پشت سر ناموسش حرف بود حدیث بود.

مامان کار

مامان پیکار 

مامان بیدار

بابا میخوابد مامان میخوابد. مامان می زاید مامان با درد می زاید.
مامان شیر می دهد بزرگ میکند.

حقیر می شود.پیر می شود.

بابا زن صیغه کرد مامان بغض کرد.

صیغه یعنی رفتم رفتی رفت

مامان برگشت کسی با بابا کاری ندارد بابا حق دارد حتی اگر شبها هم نیاید
ولی مامان باید با آبرو باشد

آبرو یعنی مامان ساکت باشد و مرد آب بدهد نان بدهد.

مامان بیمار 

مامان تب دار

بابا ارث دارد خانه دارد زور دارد

مامان روسری دارد ولی دیگر هیچ ندارد

فقط حق مهریه دارد حق نفقه دارد حق آزادی دارد .
باید ساکت بماند حتی اگرمهریه نفقه آزادی ندارد.

بابا کله پاچه را بیشتر از زنهای زیر پل دوست دارد. مامان خدا را دوست دارد.

ولی نمی دانم خدا چرا او را دوست ندارد.

پس چرا مامان تب دارد بابا نمی بیند نمی بیند که مامان غم دارد.

مردها هیچ وقت نمی بینند.

بابا فقط آب و نان میدهد می رود و ما هر روز روزی هزار بار خدا را شکر میکنیم