تفسیر جدید از صلح و امنیت بین المللی و تاثیر آن بر مفهوم حاکمیت ملی
تفسیر جدید از صلح و امنیت بین المللی و تاثیر آن بر مفهوم حاکمیت ملی
برقراری صلح و امنیت بین المللی از کهنترین آرمانهای بشر بوده است. صلح و امنیت، مفهوم
ثابتی نداشته و مفهوم آن ها با گذشت زمان دچار تغییر و تحول شده است. تا قبل از تحولات اخیر
در روابط بینالمللی، منبعث از نگاه نظامی که اصطلاحاً نظام وستفالیایی نامیده م یشود صلح و
امنیت به معنای رعایت اصول حق حاکمیت، برابری حقوق، رعایت مصونیت کشورها و نمایندگان
آنان، احترام به تمامیت ارضی کشورها، عدم مداخله در امور داخلی یکدیگر و حل و فصل
مسالمتآمیز اختلافات تلقی میشد لکن جهانیشدن سبب تغییر مفهوم صلح و امنیت بی نالمللی
منبعث از نظام وستفالیایی شده است. در این دوره ماهیت تهدیدات تغییر یافته و تهدیدات از جنبه
نظامی به حوزههای دیگر ازجمله فقر و گرسنگی، تروریسم، قاچاق و جرائم سازما نیافته ، شیوع
بیماریهای مسری، مهاجرتهای بیرویه، محیط زیست و نقض حقوق بشر تسری یافته است.
بر اساس چنین تفسیری از صلح و امنیت بینالمللی بوده است که شورای امنیت که رکن اصلی
صلاحیتدار حفظ صلح و امنیت بینالمللی است پس از پایان جنگ سر د، جن گهای داخلی،
بحران های انسانی از جمله پاکسازیهای قومی و تصفیه نژادی، تغییر نظامهای سیاسی، تروریسم و
نقض گسترده حقوق بشری را تهدید صلح و امنیت بینالمللی تلقی کرده است.