آستارا
منشأ نامگذاری
درباره منشأ و چگونگی پیدایش نام این شهر دو نظریه متفاوت وجود دارد. نظریة اول نام آستارا را برگرفته ازترکیبی در زبان تالشی میداند مطابق این نظریة نام این شهر برگرفته از واژه آسته رو در زبان تالشی است. درباره وجه تسمیة نام این شهر گفته شده که کاروانان و مسافران زمانی که به این منطقه مردابی ساحلی میرسیدند ناچار به حرکت آهسته تر میشدند و واژة آسته رو (آهسته رو) تالشی به مرور تبدیل به آستارا شدهاست. جالب این که در محلة عنبران محلة آستارا. جالب این که مردم هنوز هم به این شهر اوستورو میگویند.
اما نظریة دوم این نام را تشکیل شده از دوبخش «آست» + «آرا» میداند. «آست» در ترکی به معنی پایین و فرودست و «آرا» یا «آرالیک» به معنی سرزمین یا دشت هموار است. مطابق این نظریه آستارا واژهای ترکی به معنی دشت هموار و کم ارتفاع است و به دشت هموار و کم ارتفاعی بر میگردد که شهر آستارا در آن قرار دارد.[۶] از زمان صفویه تا قاجاریه، نام آستارا تنها به منطقهای میان انزلی و رود ارس که بخشی از آن در حال حاضر جزو جمهوری آذربایجان است، اطلاق میشدهاست. بررسی متون تاریخی مربوط به استارا نشان میدهد که این شهر در قرن گذشته دهکده کوچکی در آبریز رودخانه آستارا به نام دهنه کنار بوده و این نکته بیان گر این است که آستارا به منطقهای کوهستانی اطلاق میشده نه یک ناحیه شهری. از مشاهدات خاورشناسان در قرن نوزدهم چنین برمی آید که این روستا دارای مکانهایی بوده که از طریق آنها کالاهای تولیدی به خارج از ایران صادر میشده و این مساله نقش مهمی را در گسترش شهر نشینی درمنطقه ایفا کردهاست. در محل کنونی آستارا دهی به نام «دهنه کنار» وجود داشته که از زمان قاجاریه به یعد، به سبب صدور کالا و رفت و آمد تجار توسعه یافت و در اواخر دوره قاجار به اهمیت بازرگانی و مسافرتی پیدا کرد، اما به سبب کمی عمق آب، بندرگاهی در آن احداث نشد. با وجود این شهر آستارا رشد وگسترش نسبی یافت. همین موضوع، یعنی محل رفت وآمد میان ایران وروسیه و از آن طریق اروپا سبب شد تا تمدن جدید اروپا، زودتر به این شهرستان راه پیدا کند، به طوری که هم زمان با تاسیس دارالفنون تهران، در آستارا نیز مدرسهای به نام «مدرسه صادقیه» افتتاح شده بود. در سالهای اخیر نیزپس از گسترش روابط میان دولتهای ایران و اتحاد جماهیر شوروی سابق و سپس با جمهوریهای استقلال یافته آذربایجان و گرجستان، آستارا اهمیت بیش تری یافت.
تقسیمات کشوری
قدیمی ترین جایی که از آستارا ذکر شده، در حدودالعالم است که در پایان قرن چهارم هجری نوشته شده. در قرن هشتم هجری آستارا مقر شهرداری گیلان شد. از قرن دهم تا دوازهم خانهای تالشی آستارا خودمختار یا در قلمروی فرمانروایان گیلان یا اردبیل بودند، و نقش مهمی در رخدادهای استانهای خزری ایفا کردند.[۷]
منطقهٔ آستارا از نظر جغرافیائی به درهای اطلاق میگردد که حدوداً در مرکز سرزمین تالش و در فاصلهٔ بین سلسله کوههای شمالی-جنوبی تالش و دریای خزر و در شرق دشت اردبیل واقع است. پس از بسته شدن عهدنامهٔ ترکمنچای میان دو دولت ایران و روسیه، بخش شمالیِ سرزمین تالش به دولت روسیه واگذار شده و رود آستاراچای به عنوان مرز تعیین گردید که از مرکز آبادی قدیمی آستارا میگذشت. بخش جنوبی در ترکیب ایران باقی ماند. پس از تاسیس گمرگات و مرزبانی، اهمیت سیاسی و بازرگانی آن افزایش یافت. در آن دوران منطقهٔ آستارا در ترکیب ایالت آذربایجان تحت حکومت شاهزاده عباس میرزا نایب السلطنه، قرار داشته و بخشی از ولایت اردبیل بود.
آستارا تا تقسیمات کشوری سال ۱۳۱۶ خورشیدی یکی از شهرهای استان گیلان تلقی می شد که در همان سال با تصویب قانون تقسیمات کشوری جدید به یکی از شهرهای شهرستان اردبیل در شرق استان آذربایجان شرقی تبدیل گشت. در سال ۱۳۳۶ آستارا با تأسیس فرمانداری به یکی از شهرستانهای استان آذربایجان شرقی مبدل شد تا این که بعدها به برخی دلایل و از جمله تشابهات اقلیمی از خرداد سال ۱۳۳۹ خورشیدی، دوباره به زادگاه اصلی خود استان گیلان ملحق گردید. جمعیت آن بر اساس سرشماری سال ۱۳۵۵ خورشیدی، ۳۵٬۹۴۵ نفر بوده و طبق بر آورد سال ۱۳۶۳ خورشیدی، به ۴۳٬۸۶۴ نفر رسیده و و بر اساس سرشماری ۱۳۸۵ جمعیت شهرستان ۸۱۲۳۴ نفر است. براساس آخرین سرشماری در سال۱۳۹۰ شهرستان آستارا دارای جمعیتی بیش از ۸۵۰۰۰ نفر می باشد..[۸]
آب وهوای بندرآستارا
این شهرستان شامل جلگه و کوهستان است. هوای جلگه در تابستان گرم و مرطوب و در زمستان ملایم و هوای کوهستان در تابستان معتدل و در زمستان سرد است.
آب و هوای آستارا معتدل و مرطوب و میزان بارندگی سالانه به طور متوسط ۱۵۰۰ میلی متر است. رطوبت نسبی در این منطقه بین ۷۵ تا ۸۵ درصد متغیر است. حداکثر بارندگی سالیانه در ایستگاه آستارا ۲/۱۷۸۰ میلی متر و دامنه تغییرات بارندگی سالیانه در محدوده مورد نظر بین ۲۰۰۰ میلی متر در مناطق ساحلی تا ۷۰۰ میلی متر در ارتفاعات نوسان دارد.
متوسط درجه حرارت معادل ۱۷٫۳ درجه سانتی گراد و معدل حداکثر دما ۲۶٫۱ درجه و معدل حداقل دما ۶٫۲ درجه سانتی گراد بودهاست متوسط روزهای یخبندان در سواحل خزر طی یک دوره ۲۰ ساله، ۱۱ روز در سال برآورد گردیدهاست. با توجه به موقعیت جغرافیایی و ارتفاع از سطح دریا و نزدیکی به دره حیران و اقلیم کوهستان، آب و هوای مرطوب و معتدل، اندکی خنک تر از مناطق پست جلگهای دیگر استان میباشد.[۹]
اماکن تاریخی و طبیعی
- قلعه شیندان
- آبشار لاتون مرتفع ترین آبشار ایران
- تله کابین حیران آستارا
- گردنه حیران
- دبیرستان حکیم نظامی اولین مدرسه به سبک نوین در شمال ایران در دوره قاجاریه
- مدرسه شهیدمدنی(داریوش سابق)
- کوته کومه
- مدرسه سنایی سیبلی (همزمان با مدرسه داریوش تاسیس شد)
- آستاراچای
- امامزاده ابراهیم و قاسم
- ساحل۱۷هکتاری صدف سیبلی اولین طرح سالم سازی دریا در شمال
- ساحل شریعتی
- تالاب استیل
- پناهگاه حیات وحش لوندویل
- باغ پرندگان اولین باغ پرندگان شهرستانهای ایران
- باغ ملی
- باغ چای عباس آباد
- بهشت کاکتوسها اولین موزه کاکتوسهای ایران
- کوه اسپیناس
- پارک جنگلی بی بی یانلو
- آسیو شوان(اسیاب آبی)
- چشمه آب گرم علی داشی
- بقعه پیرقطب الدین
- بقعه شیخ تاج الدین محمد خیوی
- بقعه سیدمحمد دوست
- طرق مظفری
- قلعه تک آغاج
سابقه تاریخی در منابع مکتوب
به لحاظ تاریخی قدیمی ترین مورخی که از آستارا نام بردهاست، سیدظهیرالدین مرعشی است. وی در کتاب گلستان و دیلمستان سه بار این محل را به نام «آستارا» و یک بار به نام«آستاره» آوردهاست.[۱۵]
یکی دیگر از ماخذقدیمی که در آن از آستارا یادی به میان آمده، کتاب حدودالعالم(تألیف ۳۷۲ ق/۹۸۲ م) است. در این کتاب، آستارا به شکل استراب ضبط گشته و جزو ناحیه گیلان دانسته شدهاست. بیشتر مؤلفان بعدی مانند علی بن شمس الدین بن حاجی حسین لاهیجی و عبدالفتاح فومنی و میرخواند، همه نام این شهر را به صورت آستارا آوردهاند.[۱۶]
تنها در صریح الملک (که درباره موقوفات مزار شیخ صفی الدین اردبیلی است)، این نام به شکلهای اصطاراب و استاره دیده میشود که دو صورت اول با شکل مذکور در حدود العالم قرابت دارد.[۱۷]
از جهانگردان کانی این شهر را نام برده و آن را توصیف کردهاند. شاید وصف«ابت» رساتر از دیگران باشد. وی که در ۱۲۵۹ق/ ۱۸۴۳م از این محل میگذشته، نام این شهر را دهنه کنار ضبط کردهاست. به نوشته او «دهکده دهنه کنار در مصب رودخانه آستارا قراردارد ودارای ۵۰ تا ۶۰ خانوار جمعیت است و دکانهایی دارد که اجناس آن به خارج ایران حمل میشود».[۱۸] آستارا به موجب عهدنامه گلستان که در ۱۲۲۸ هجری قمری مصادف با ۱۸۱۱ میلادی میان دولت ایران و روسیه منعقد شد به دو قسمت تقسیم گردید. قسمتی از این شهر که در شمال رودخانه آستارا است، به دولت روسیه واگذار گردیدو رودخانه آستارا مرز میان دو کشور شناخته شد.[۱۹]
آثار تاریخی
اکنون قدیمی ترین بنای منطقه متعلق به دوره ایلخانی بوده و تعداد دیگر از آثار دوران صفویه و قاجاریه این بنای کهن را همراهی میکنند. شایان ذکر است که بناها و آثار دوران اسلامی منطقه شهرستان آستارا اکثرا شامل قبور قدیمی و بقاع و آرامگاههایی هستند که در دامنه کوهها و جنگلها به صورت متروک و برخی بدون تاریخ و بنا واقع شدهاند و از لحاظ فیزیکی وضعیت مناسبی ندارند.[۲۰]
وضعیت اقتصادی آستارا
از نظر اقتصادی میتوان گفت آستارا به هیچکدام از شهرستانهای هم تراز خود شباهتی ندارد. وجود نقطه صفر مرزی با روسیه شوروی در گذشته و جمهوری آذربایجان در حال حاضر و همچنین دارابودن مرز آبی و خاکی با این کشور از جمله دلایل این ناهمگونی است. آستارا به سبب واقع شدن در گلوگاه حیاتی دریای خزر و همچنین نزدیکی به مرکز کشور (نسبت به دیگر نقاط مرزی کشور) با فاصله ۵۳۰ کیلومتر از تهران و ۱۹۰ کیلومتر از مرکز استان گیلان از ویژگیهای طبیعی منحصر به فردی سود میبرد. که از آن جمله میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
- قرار داشتن در نقطة مرزی ایران با جمهوری آذربایجان
- همسایگی با ۴ کشور تازه استقلال یافته شوروی سابق
- تنها راه ترانزیتی زمینی خلیج فارس با کشورهای آسیای میانه
- اتصال آستارا (ایران) به آستارا (آذربایجان) از طریق راه آهن در آینده نزدیک
- دسترسی آسان به امکانات خطوط انتقال گاز و برق
- طبیعت ملایم و مساعد و گردشگری مناسب
- دریایی ملایم با ۱۲۰ روز آفتابی و با شیب کم
- بزرگراه جاده ۴۹ (ایران) که مرز آذربایجان را از طریق آستارا به قزوین و تهران و از طریق ساوه به جاده ۶۵ متصل میکند.
- بزرگراه جاده ۱۶ (ایران) جادهای در شمال و شمال غربی ایران است که از گیلان شهرآستارا آغاز میشود و از شهرهای تبریز، اردبیل و سراب میگذرد و به ترکیه متصل میشود. قسمتی از این جاده به خاطر گذر از میان دریاچهٔ ارومیه توسط پل، بسیار مهم است.
وبه همه اینها باید اضافه کرد که مرز آستارا، تقریباً تنها مرز امن و دست نخورده و بدون تنش ایران در حداقل ۸۰ سال گذشتهاست که خود تأثیر بسزایی درامنیت اقتصادی و سیاسی این شهر دارد. قدمت تاریخی و وضعیت فرهنگی مناسب یکی دیگر از مزایای این شهر مرزی است. با دست به دست هم دادن این عوامل ما به شهر مرزی روبرو میشویم که علی رغم وسعت کم و دور افتادگی نسبی دارای همیت اقتصادی و استراتژیکی زیادی است. به طوری که میتوان ادعا کرد، از نظر سطح اقتصادی، پیشرفتهای شهری، سطح فرهنگی، سطح گردشگری و سطح سواد عمومی ما با منطقهٔ مرزی سرو کار داریم که اصولاً با عام ترین ویژگی نقاط مرزی (یعنی محرومیت) بیگانهاست. سطح درآمد عمومی اکثر مردم شهر بالا و یا متوسط بالاست و فقر چندان در حومه شهر به چشم نمیخورد. بیشترین سهم در درآمد مردم شهر را میتوان در وهله اول، بازار کالاهای وارداتی آن داراست. بطوری که بعد از آزاد شدن عبور و مرور مرزی بازاری تأسیس شد که در ابتدا تنها به عرضهٔ کالاهای مبادلهای مرزنشینان اختصاص داشت، اما امروزه یکی از فعالترین و پر رونق ترین و معروف ترین بازارهای مرزی در نوع خود است به طوری که تقریباً در ایام تعطیل از سراسر کشور میتوان مسافران و خریدارانی را در این شهر مشاهده کرد که البته به همراه خود مبادلة فرهنگی را نیز به همراه دارد. از دیگر آثار وجود این بازار، سطح اشتغال زایی بالای آنست در حال حاضر جمعیت زیادی از شهرها و استانهای مجاور، بصورت مهاجرانی دائمی در این بخش مشغول فعالیت میباشند که به اظهار عموم سطح درآمد مناسبی نیز از این محل دارند. بطور نسبی اگر ۵۰ درصد فعالیت اقتصاد اهالی را بازار کالاهای وارداتی آن در نظر بگیریم میتوان بقیهٔ فعالیتها را به شرح زیر در نظر گرفت:
- ۵٪ازشاغلین بخش گمرکی که عمدتا غیربومی هستند.
- ۱۰٪شاغلین بخش خدمات وتجارت شهری وگردشگری
- ۱۵٪دربخش کشاورزی ودامپروری که عمدتا روستاییان هستند
- ۵&مشاغل دولتی، آموزشی وبهداشتی
- ۱۰٪شاغلین دربخش مسکن مشغولند.
دلیل بالا بودن سهم اشتغال در بخش مسکن، حجم گسترده ساخت و ساز در سالهای اخیر بدلیل افزایش جمعیت ناشی از مهاجرت ازیک سو و تمایل به سطوح زندگی مرفه تر و تخریب بافت سنتی قدیمی بخاطر افزایش سطح درآمد عمومی از سوی دیگر است. بگونهای که در حال حاضرفعالیت در بخش مسکن از فعالیتهای اقتصادی پرسود تلقی میشود.[۲۱]
بانک توسعه صادرات ایران یکی از بانکهای تخصصی فعال در ایران است. عمده فعالیت این بانک اعطای تسهیلات خرد و کلان به صادرکنندگان ایرانی است بانک توسعه صادرات دارای تعداد معدودی شعبهاست که در تهران، برخی شهرستانها و نیز در مناطق آزاد کشور پراکندهاند. این بانک همچنین نمایندگیهایی در بلاروس، ونزوئلا و قزاقستان دارد.
شعبات بانک توصعه صادرات در ۳۱ مرکز استان پراکنده شدهاست که البته در پایتخت بانضمام شعبه مرکزی ۴ شعبه دیگر نیز وجود دارد. از جمله شعبههای دیگر بانک توسعه صادرات که در کل کشور به ۴ نقطه متمرکز شده است؛عبارتنداز:مناطق آزاد (کیش،قشم،چابهار) و بندرآستارا[۲۲]