بیایید کمی کلاه خودمان را قاضی کنیم. فارغ از آنکه در شرایط فعلی، تجمعات ایثارگران ممکن است تبعات و هزینه ای برای کشور داشته باشد، اما آسیب‌شناسی تجمع ایثارگران بسیار قابل تأمل است و چرایی آن به اهتمام ویژه مسئولین نیازمند است.

بنده به عنوان آزاده ده ساله و جانباز پنجاه درصد، هر از چند گاهی شاهد کمرنگ شدن قوانین حمایتی مربوط به ایثارگران هستم. چرا باید قوانینی که برای رفاه ایثارگران در نظر گرفته شده است روز به روز کم رنگتر شود؟ آیا سن بالای ایثارگران که میانگین سن آزادگان و جانبازان حدود 60 سال است قابل توجه نیست و یا شاید شامل مرور زمان شده است.

متاسفانه ایثارگران در شرایط روزمرگی با فرزندانی با تحصیلات عالی روزگار می گذرانند. آنها تبعیض و رانت‌خواری بعضی مسئولین نالایق و فاسد را با زندگی اشرافی و فرزندان ناخلفی که هرازچندگاهی در فضای مجازی فخر می‌فروشند را احساس می‌کنند.

آنها هنوز هم پس از سال های طولانی با مشکلات روحی و روانی و جسمی دوران جنگ و اسارت و شکنجه های رژیم بعث عراق دست و پنجه نرم می‌کنند.

اما به عنوان راه حل، برای مثال اگر اجرای ماده 48 مربوط به جانشینی فرزندان بجای پدر در کش و قوس مجلس مسکوت نمی ماند و با بکارگیری فرزندان به سرانجام می رسید، آیا باری از دوش آنها برنمی داشت؟

آیا تمام دستگاه هایی که به نوعی مدعی استخدام سهمیه ایثارگران بوده و هستند کدامشان اسامی استخدام شدگان را به بنیاد شهید ارائه داده اند و این همه ادارات عریض و طویل دولتی و بنیاد شهید چکار می کنند.

سخن اینکه اگر هزینه درمان ایثارگران -که نه دندان دارند و نه از سلامت جسمی و روحی بهره می برند- به موقع تامین و پرداخت شود و عدم تمکین بیمه های طرف قرارداد که هرازچندگاهی لیست داروهای جدید خارج از بیمه به آن اضافه می شود اصلاح شود، تاثیرگذار نخواهد بود؟

آیا وقت آن نرسیده است که به علت کهولت سن، در درصد جانبازان تجدید نظری شود؟ همچنین مواردی مانند واگذاری خودرو هر ده سال یکبار، مرخصی دوران اسارت، شهریه فرزندان، سهمیه سوخت، ماده فلان و تبصرهای مکرر و بی فایده و... اجرایی شود مشکلات ایثارگران برطرف نخواهد شد.

واقعا اگر از جانباز یا آزاده ای که ده سال در اسارت بوده است و پنجاه درصد هم جانبازی دارد پلاک جانبازی او را بگیرند، دیگر چه امتیازی خواهد داشت؟ پلاکی که شاید هیچگونه امکانی هم برای او فراهم نمی کند؛ حتی پارک در خیابان ها؛ چرا که تنها کسی که در آنجا پارک نمی کند جانبازان هستند و تماس های مکرر با پلیس هم هیچ نتیجه ای به دنبال نداشته است. این پلاک را حتی آزادراه ها هم قبول ندارند.

سئوال این است که امتیازات رفاهی این پلاک چیست؟ آیا کسی هست که جواب این سئوال ها را بدهد. چه کسی باید پاسخگو باشد. واقعا چقدر وعده و وعید. نمونه بارز آن خودرو است. باید چند ماه بگذرد تا قانون واگذاری خودرو اجرایی شود؟

آیا این همه تبلیغات فراوان برای جامعه ایثارگری -که فقط بار روانی آنها را بیشتر می کند سودی هم دارد؟

چند ماه باید ماده 48 که مربوط به استخدام فرزندان ایثارگران به جای پدر است در مجلس منتظر تصویب نهایی بماند؟ کسی به فکر تصویب و اجرایی شدن آن هست؟ اصلا کسی گوش شنوایی هست یا مسئولان و دست‌اندرکاران فقط به دنبال ژست های انتخاباتی هستند؟

چرا باید روز به روز فاصله بین ایثارگران با ندانم کاری های بعضی مسئولین بیشتر شود. مگر آنها همان پیشکسوتان جهاد و شهادت نیستند. آقای رئیس جمهور از شما عاجزانه تقاضا می کنم که در رابطه با مشکلات آزادگان و جانبازان و خانواده محترم شهدا -که نام کشور ما به نام و یاد آها مزین است، اهتمام ویژه ای به خرج دهید.

امیدوارم با همت جهادی برای تسریع در حل و فصل ده ها بخشنامه و ماده و تبصره راکد مربوط به ایثارگران، بخصوص اشتغال و بکارگیری فرزندان بجای پدر -که بسیاری از مشکلات جامعه ایثارگری را حل خواهد کرد و بار مهمی از دوش آنها برمی دارد- دستور لازم را صادر و دین خود را به جامعه ایثارگری ادا کنید.