اسماعیل اسدی دارستانی: متولد ۱۳۵۳ در شهرستان آستارا است. متاهل و دارای یک فرزند است. نویسنده و محقق/ روزنامه نگار ملی/ بازنشسته ارتش/ عضو خانواده شاهد انقلاب اسلامی/ مستند ساز و مدیر عامل شرکت تعاونی مستند سازان نور تاکون ۴ فیلم مستند حیات وحش و محیط زیست و مذهب ساخته است و…/ از فعالان حقوق بشر و محیط زیست کشور/ عضو اسبق شورای روستای سیبلی- مسولیت در شورا که رد صلاحیت شد./ و مسئول تبلیغات ستاد انتخاباتی روحانی در آستارا / مدیر کانون مردمی حامیان یار / دکتر روحانی /hamianeyar/ مدیر کانون حامیان مردمی دکتر محمد بافر نوبخت از سال ۱۳۹۰

مصاحبه با اسماعیل اسدی دارستانی نویسنده وو محقق و فعال حقوق بشر و محیط زیسن و وبلاگ نویس :وی تاکنون بخاطر فعالیت های حقوق بشری و محیط زیستی بازداشت و زندندانی و محاکمه شده است و بارها توسط افراد مجهول ربوده و شکنجه شده است اما وی می کوید چون کشور و ملتم را دوست دارم در ایران می ما نم و به فعالیت مدنی خود ادامه می دهم و آروزی وی با حفظ نظام ج ا ا اصلاحات در قانون اساسی از جمله اداره کشور بصورت فدرالی است و تاکنون مطالب وو مقالات زیادی در این خصوص نوشته است

وی در مصاحبه با درد نیوز گفت: طبیعت و فعالیت برای حل مشکلات مردم و نوشتن عشق من است ..بخاطر آنها حتی حاضرم جانم را بدهم …

وئی تصریح کرد : بخاطر فعالیت حقوق بشری و محط زیستی خیلی خسارت جبران ناپذیری روحی و جسمی و مالی و پرونده سازی دیم .. از جمله زندان و شنکجه ، توهین ، ممنوع القلم شدن در روز نامه ها و فیلتر کردن وبلاگها و سایت هایم از سال ۱۳۸۰ تاکنون ، به هر انتشاراتی آثارم را برای مراحل می دهم فورا به انتشاراتی تذکر چند روز بعدا انتشاراتی بمن یم گویند بخاطر مسایل که نمی خواهم با بعضی ها درگیر شویم کتابت را جایی دیگر ببر ف دستور عدم خرید کتابهایم از سوی وزارت ارشاد ، ممنوع القم …. عدم صدور پروانه هفته آبادگران شمال چندد سال پی گیریی کردم ودر مراحل صدور مجوز یکدفعه ورق در وزارت ارشاد زمان احمدی نزاد سال ۱۳۹۰ برگشت به علت جرمی که مرتکب نشدم ممنوع الجوز شدم و رد صلااحیت شدم محرمانه بمن گفتند عدم التزام به ولایت فقیه و اسلام و عدم التزام به قاون اساسی و ۶ مورد تهت ثابت نشده که یکی از ارگانها بمن زده همگی سیاسی بودند….. خلاصه روحانی هم آمد نامه نوشتم جواب ندادند اما الحمدالله فقط زمان انتخابات ۹۲ چون مسئول تبلیغات ستادروحانی در آستارا بودم بازداشت و بازداشت خانگی شدم بمن ابلاغ شد حق رای دادن هم ندارم …. و با اینکه عضو شورا و ریس شورای سیبلی هم شده بودم مرا طبق ماده ۲۶ بنده د و ج رد صلاحیت کردند عدم التزام به ولایت فقیه و اسلام و عدم التزام و ابراز وفاداری به نظام ج ا ا ……فقط سکوت کردم …خیلی ها بمن پشنهاد کرد … و جالب اینجاست ب….

وی ادامه داد : پدرم آخر عمرش بسیجی هشت سال دفاع مقدس‌( دوسال متناوب جبهه بسیجی دارد ۱۳۵۹ تا ۱۳۶۲ .. جانبار ۶۵ درصد) چهار سال بخاطر صدمات جببه و جنگ و جانبازی کلا خانه نشین و هر رزو بستری بیمارستان بود در 12 مهر ۱۳۸۸ در بیمارستان براثر چانبازی شهید شد…و دکترمعالجش هم تایید کرده است فوت براثر جانبازی …. ما که نمی دانستم به دکتر نگفتیم وی جانباز است چون خودش نمی خواست منت کسی سرش بگذرند.. دکتر آخرین علت مرگ را نوشت و بنیاد هم بما نگفت علت مرگ را ار بنیاد بگیریم تا ۴۰ روز ما سرم با مراسم پدر بود و من که گیج و منگ بودم ….بنیاد شهید برابر فوت نامه شهادت را تایید نکرد ..بعداز پی گیریی متوجه شدیم بخاطر فعالیت حقوق بشری من و پدرم ..در گیلان بما بدبین هستند اگر دستشان بود جانبازی پدرم را حذف می کردند و حتی شخصی محرمانه در بنیاد استان گیلان گفت می دانی چرا شهادت پدرت تایید نمی شود چون گزارش نوشتند پدر جانباز۶۵ درصد بسیجی ات و شما مسیحی هستید .. آن شخصی که گفت آدم محترم بود و بمن گفت زیاد زور نزن فقط یکی از رجال سیاسی نیستند دو سازمان و بخصوص یکی اشان اصرار دارنند باید حکم شهادت پدرت صادر نشود چون اسماعیل اسدی دارستانی مسیحی و فعال حقوق بشر است از حکم شهادت پدرش سو استفاده خواهد کرد…

این فعال حقوق بشر تصریح کرد : من دیگر مطمن شدم و حرفهای این شخص را با رد صلاحیت در شورا توسط یک وزارت خانه و یک ارکلن دیگر سبک و سنگین کردم همین ها یک بار هم برای گرفتن مج.ز روز نامه برایم پرونده سازی کذب درست کرده بودم .. و هربار در خصوص من استعلام می شود در صلاحیت ها این ارگان می نویسند عدم التزام به اسلام و ولایت فقیه و اسلام و عدم باراز وفاداری به قاونی اساسی و پس این کارمند دلسوز بنیاد درست گفته است ..اینها مرا ضد انقلاب و مسیحی و یک شورشی می دانند و حکم شهادت پدرم را نمی گذرند صادر شود با اینکه مدارک موثق است چون مرا مسلمان و موافق ولایت فقیه و قاونی اساسی نمی داندد با اینکه مدرک محکمه پسندی ندارنند….بله حکم شهادت پدرم بخاطر فعالیت حقوق بشری کن توسط یک وزارت خانه و یک ارگان مختومه شده است … و حتی خدمت مسئولان نوشتم…×دا بخدا پدرم و من مسلمان و شیعه هستیم و اشهد خود را در کاغذ نوشتم و گواهی ثبتی نوشتم که من مسلمان و موافق ولایت فقیه و قاون اساسی هستم و سوال از مسئولان بنیاد کردم پدر من دواطبانه به جبهه بعنوان بسیجی مدتها رفته انهم سال ۱۳۵۹ ….اگر مسلمان نبود چرا قبول کردید بجبه برود …در ثانی وی رزمنده اسلام است براثر جانبازی شهید شدئه است چطورر افرادی با ۲۵ درصد شهید محسوب می شود یا افراد توریست که برای گردش به عذاق می روند براثر بمب عراقی ها کشته یا زخمی می شوند بنیاد شهید کشته ها را شهید و زخمی ها را جانباز اما پدر من در جبهه جانباز ۶۵ درصد شده و چهار سال کار افتاد ه و زمین گیر بود براثر جانباز ۶۵ درصد بخاطر اینکه شما مشکوک هستید ما مسلمان نیستم و من فعال حقوق بشر هستم حکم شهادت پدرم را نمی دهید … اما جواب یتاکنون نگرفتم و فقط تهدید کردند ….. بتوریستی که زمان جنگ حتی برعلیه دانقلاب بوده و حتی یک رزو جبهه نرفته برای گردش به عراق با هزینه شخصی میر ود آقایون شهید می زنند اما پدرمن جانباز بسیجی هشت یال دفاع مقدس حکم شهادت نمی دهند ..

وی در حایل که در حال مصاحبه با ما گریه می کرد : گفت من یک درجه دار بازنشسته ارتش هستم و نویسنده و مشکل مالی ندارم ….اما زورم می اید پدرم موقع جان دادن گفت اسمایعل جان حتما روی قبر من بنویسید شهید جانباز و اگر حکم شهادت مرا ندادند به اقا بنویس حتما رسیدگی می کند ..اما……

ااد در ادامه گفت : یک در یک شرکت دتعاونی مسئولیت داشتم شرکت تعاونی توسعه و عمران لوندویل .. دولت مصوبه داشت برای دادن زمین برای تعاونی های کشاورزی و.. خلاصه با هزار زحمت برای ۷۰۰ عضو مصوبه را گرفتم .. برای غیر بومی ها و میلیاردها که حق اشان نبود زمین کنابع طبیعی را دادند اما برای توسعه و عمران لوندویل یک زمین دادند که یک خانواده شهید ۲۰ سال است تصرف کردند و کشاورزی می کنند خلاصه هر جا من قدم می گذرم با ذربین نگاه می کنند و مشکگل تراشی می کنند و در فعالیت اقتصاد ی هم برایم مشکل درست کردند و نتوانستم کاری کنم..

وی در ادادمه گفت : مثل اینکه با زور می خواهند من از این کشور فرار کنم اما من یک ایرانی معتقد به جمهوری اسلامی هستم و تا زنده ام در کشور خواهم ماند من نه مخالف انقلاب و اسلام و قانون اساسی نیستم و فعالیت حقو بشری و محیط زیستی و وبلاگ نویسی من مطابق با قانون اساسی است…

این فعال حقوق بشر گفت : جالب است یک جلد پنجمین کتاب من وزارت ارشاد نخرید اما افرادی که هستند رونوشت و کپی کردند واسمش را گذشتند کتاب صدهها و هزار ان جلد ارشاد از آنها می خرد و وام هم می دهد امام من ممنوع هستم و حتی تاکنون برای رونمایی کتابهایم در اداره ارشاد اسلامی تاکنون مخالفت می کنند ..

این وبلاگ نویس گفت : من اولین وبلاگ نویسها و سایت نویسهای خبری و تحلیلی در کشور هستم ..در اداره کل ارشاد گیلان در جلسه از ما خواستندبیاید سایت ها ی خبری را قاونی بکیند و مجوز بگیرید .. من هم گواهی عدم سو پیشنه و مدارک و فرمها را پر کردم و تحویل اداره کل ارشاد گیلان نمودم نزیدک به یکسال است از مجوز خبری نیست قرار بود دو هفته ای مجوز بدهند افرادی بعداز من تشیکیل پرونده دادند مجوز یکساله گرفتند اما من برای درد نیوز dardnews.ir هنوز هنوز مجوز نگرفتم ..یعنی می دانم بعلت عدم صلاحیت رد شدم نمی خواهند کتبا ابلاغ کنند..

این فعال حقوق بشر و محیط زیست گفت : از سال ۱۳۸۸ بعداز بازنشستگی از ارتش بارها برای تشکیل جمعیت مدافعان حقوق بشر و جمعیت مدافعان محیط زیست آستارا درخواست دادیم ..آخرش هم از تاسیس جمعیت مدافعان حقوق بشر منصرف شدم آنقدر رفتم استاندارر یو وزارت کشور و در سال ۱۳۸۸ رسما برای تاسیس جمعیت مدافعان محیط زیست در فرماندار ی آستارا تشکیل پرنده دادیم و گواهی عدم سو پیشنه و تمام مراحل انجام شدن ودر سال ۱۳۸۹ بما استانداری پرینت دادند که فرماندارموافقت کرد با تاسی جمعیت استعلام از استانداری ارسال و جواب مثبت است .. بعداز مراجعه به فرماندار استارا بمن گفتند دوباره مدار ک بدهعم دادم و هرماه یک نامه به فرمکانداری آستارا و استانداری و وزیر کشور می نویسم و چند رزو پیشن رفتم فرماندار استارا نزد خانم اقدام گر ..با کمال تاسف بمن اقدام گفت بعلت عدم پی گیریی از سوی شما باید دوباره تشکیل پرونده و گواهی عدم پیشنه و. بیاورید من دیگر شاخ در آورم من از سال ۱۳۸۸ هر ماه به معاون سیاسی فرمانداری و فرماندار اسبق نامه و حتی حضور مراجعه و حتی هر ماه یکبار به وزیر کشور اسبق و فعلی در خصوص صدور پروانه نامه نشتم..فقط این فهمیدم کلا روی من کلید کردند…نه مجوز روزو نامه می دهند و نه پروانه فعایلت قاونی جمعیت مدافعان میحط زیست و نه پروانه فعالیت درد نیوز فقط نمی خواهند بمن کتبا ابلاغ کنند در انتخبات شوراها اگر مجبور نبودند ابلاغیه رد صلاحیت را نمی دادنددهمانند این کاره از جمله حکم شهادت پدرم سر کار می گذشتند یا همانند پروانه هفته نامه آباگران شمال ، سایت دردنیوز ، جمعیت مدافعان محیط زیست‌استارا و کنسر کردن فعالیت های اقتصادی که به روز سیاه و نداری مرا کشانند ….من نمی دانم گنا هم چیست..

من اگر کشور و قانون اساسی و جمهوری اسلامی ایران را دوست نداشتم چرا در این مملکت می ماندم می رفتم با مدارک و اسناد و دیگر علل ها مشهو و وضعیت شغل قبلی و امروز و نویسندگی و وبلاگ نویس .. فقط حتی خواجه حافظ شیرازی هم مرا می شناسد…مثل آب خوردن می رفتم پناهنده می شدم حتی قبلا بمن پشنهاد شد قبول نکردم ..برادر یا خواهر من مسیحی نیستم و عاشق وطن و کشور و قاون اساسی هستم اینقدر مرا اذیت نکیند من ۴۰ سال دارم فوقش عمر کنم ۱۰ سال …بگذرید این ۱۰ سال را مثل یک انسان ازاده زندگی کن….من می خواهم برای جامعه و کشورم مفید باشم و در خاک و بخاطر وطن ایرانم خابشوم نه خا بیگانه و هیچ مشکلی هم با قانون اساسی و ولایت فقیه ندارم.من از زماینکه چشمم را باز کردم پدر و مادرم و خانواده ام را در نماز و نیایش و خدمت به نظام و ولایت فقیه و جبهه و جنگ دیدم…نمی دانم شما چه می گوید

****************************

کتاب های چاب شده اسماعیل اسدی دارستانی

۱-خدمت و مدیریت نظامی از دیدگاه اسلام

۲-تا زنده ام بسیجی ام

۳-داستانهای آسمانی ایران

۴-سرگذشت تالشان

۵-بررسی تاریخ حقوق بشر و محیط زیست

و مشاهیر و چهرهای ماندگار ایران و جهان و حکایت ها و مثالها و چند اثر وی تالیف شده درمراحل انتشاراتی است..

مدیر مسئول روزنامه های الکترونیکی ۱- irannews1.comخبر گزاری حقوق بشر ومحیط زیست /۲-astaranews.com آستارا نیور / ۳- astaranews1.irاستارا نیوز /۴- dardnews.irدرد نیوز

هر آمدنی رفتنی دارد و هر انتصابی دارای عزلی. خوشا به حال آنکه در طاعت خالق و در خدمت مخلئق باشد…نه زندگی آنقدر شیرین نه مرگ انقدر ترسناک است که انسان بخاطر آن شرف خود را بفروشد.

علی بن ابیطالب