خبر اسماعیل

رد صلاحيت اسماعيل اسدي دارستاني فعال حقوق بشر و وبلاگ نويس / دلنوشته

جريان رد صلاحيت اسماعيل اسدي دارستاني /دلنوشته اسماعيل اسدي دارستاني /

خيلي بلاها سرم آوردند بعضي ها از جمله يك مسئول سياسي اهل روستا و يك نفر و نصفي از همكاران شورا و بعضي مسئولان خواستند برايم پروند كلفت درست كنند.. اما الحمدالله همه حل شد .... و مي شود ما فرزندان ان5قلاب و امام را امام زمان ياري مي كند .... پرونده جعلي خودفروشي با لطف و عنايت امام زمان و سربازان گمنان اقا اما زمان در ناجا پا كشد و الحمدالله چنين سابقه جعلي در تشخيص هويت ناجا نيست و اين يك دسيسه سياسي بود ... در خصوص اقدام عليه امنيت ملي و تبليغ بر عليه نظام جمهوري اسلامي ايران بنده در شبعه سوم انقلاب تهران محاكمه و با راي قطعي تبريه شده بود امروز حكم قطعي تبريه را به دادستاني دادم و مطابق قاون گواهي عدم سو پيشينه من صادر شد ..متاسفانه آفايون براي سنگ اندازي تماسهاي با دادگستري گرفته بودند كه عدم سو پيشنه براي من صادر نشود با توجه به استقلال قوه قوقضاييه ..دادگستري و دادستان قانونمندي آستارا .................. و با رويت حكم قطعي تبريه بنده گواهي عدم سو پيشنه مرا صادر نمود و براي بنده جاي بس تاسف است از يك مسئول از لوندويل يك نفر را براي تعقيقب من گذاشته بود كه نتيجه را فورا گزارش دهد و دو نفر از سوي يك مسئول دولتي سياسي آستارا گذاشته بودند كه فقط ثانيه به ثانيه كار هاي مرا گزار مي كردند وووووتيرشان به هدف نخورد و نمي دانستند امام زمان پشتبان فرزندان انقلاب و امام است ... اين نا اهلان و نا محرمان بدانيد زمانيكه خردسالي بيش نبودم پدر و بردارانم و عموهايم در جبهه داوطلب بودند... هان شما كه الان مسئول شديد، با اينكه بالاي 16 سال سن داشتيد به جبهه نرفتيد و اي آقاي كه همكار من در روستا هستي آنزمان شما با اينكه سنتان مي رسيد قايم شديد و به جبهه نرفتيد و انقلاب را تخريب كرديد و حالا همگي انقلابي و بسيجي شديد و بدانيد اي يزيدان و ابوجهل ها و اي طليعه و زبير ها ي زمان درست است شما پول و قدرت داريد اما ..ما فرزندان انقلاب ...خدا و امام زمان را داريم ..پس ايستاده ايم هر تهمت و پرونده اي دلتان مي خواهد برايمان درست كنيد ... اي مسئولي كه خودت مي داني من چند سال پيش عزلت را گرفتم بخاطر تخلفات ..دست به دامن دوستان من و نماينده اسبق شديد وگرنه يك كارمند ساده يا بازنشسته استانداري نبودي و اي مسئولي كه صلاحيت نداشتي و بالاي دوسال دلق پوش شما را بعنوان فرماندار و معاون فرماندار آستارا و ريس .... معرفي و صلاحيت نگرفتي حق شما بيش آن نبود ..آمديد پيش من قرآن قسم خورديد به راه راست هدايت مي شويد و خدا را در نظر مي گيرد ... و اي مسئولي كه مرا بي دين و بي قران و كافر ناميديد پي گير رد صلاحيت من بوديد و عضو هيات اجراي انتخابات شهرستان بوديدي .. بدان خدا با فرزندان انقلاب است نه تازه به دوران رسيد ها ... چرا بد قولي كرديد و اي فردي كه در روستاي من زندگي مي كنيد مگر بخدا و قران و روز قيامت اعتقاد نداريد چندبار خدا و قرآن را قسم خورديد مگر دنيا ارزش اين قدر پستي را دارد .. ننگ بر شما .. بدانيد خدا ناظركارهاي ماست .. توضيح اينكه خيلي فكر مي كنند شايد منظور من از هم محلي حاجي ...........است بخدا بنده بوي اعتماد كامل دارم در حق من برادري را تمام كرد من منظورم افرادي ديگر است خودشان مي دانند و مطمن باشند تير انتقام خدا و امام زمان بر سر اين نا ااهلان و نامحرمان در آينده نزديك فرود خواهد آمد.... خدا با ماست .......خدا با فرزندان انقلاب است ... خدايا خديا تا انقلاب مهدي از نهضت خميني محافظت بفرما .. آمين ..

اسماعيل اسدي دارستاني كانديدا شوراي اسلامي سيبلي ..رد صلاحيت نيمه نهايي شورا
كشاورزی می گفت:

آیا این سگ خود كشی می كند؟

کشاورزی سگ پیری وفادار داشت که شبانروز سگ از مزرعه و حياط وي مراقبت مي كرد و اگر كسي مي خواست از انبار دزدي كند يا وارد حريم شود فورا سر و صدا مي كرد ... همسر كشاوز با فردي رابطه داشت و زماني كه كشاورز براي بازرسي از مزرعه مي رفت .. دوست همسر كشاورز از طريق همسر كشاورز با خبر مي شد ... سگ وفادار كه از رابطه اين دو با خبر بود سر و سدا مي كرد و مانع ورود مرد ناهل بخانه نمي شد و طوري مي شد كه كشاورز سر و صدا مي كرد كه كشاورز به خانه يمي امد وقتي مرد متجاوز فرار مي كرد مرد فكر مي كرد دزد بوده ..

زن كشاوز كه از آگاهسازي و اطلاع رساني سگ خانه ناراحت بود یک روز كه سگ
اتفاقی به درون یک چاه نگاه مي كرد زن كشاورز يك دفعه سگ را هل داد به سگ نگون بخت به ته چاه افتاد اما نمرد..
کشاورز هر چه سعی کرد نتوانست سگ را از درون چاه بیرون بیاورد.
برای اینکه حیوان دست و پاه شكسته بیچاره زیاد زجر نکشد،

کشاورز و مردم روستا تصمیم گرفتند چاه را با خاک پر کنند تا سگ زودتر بمیرد و زیاد زجر نکشد.
مردم با سطل روی سرسگ هر بار خاک می ریختند اما سگ هر بار خاکهای روی بدنش را می تکاند وزیر پایش میریخت و وقتی خاک زیر پایش بالا می آمد سعی می کرد روی خاک ها بایستد. روستایی ها همینطور به زنده به گور کردن سگ بیچاره ادامه دادند و سگ هم همینطور به بالا آمدن ادامه داد تا اینکه به لبه چاه رسید و بیرون آمد.!!!؟؟؟

كدا خدا محل بخاطر همين نجات سگ را به فال نيك گرفت و تصميم گرفت ... يكي از ساختمانهاي كدا خدا را به سگ بدهد و مقام حفاظت از روستا و ريس سگهاي منطقه را به سگ بدهد و بخواست خدا دوست همسر كشاورز كه از روستاي ديگر مي امد ديگر جرات آمدن به روستا را نداشت و زن كشاورز كوچك ترين تخلفي نمي توانست بكند...

يك روز شاه عباس كه از روستا مي گذشت .. وقتي ديد سگي در روستا خانه دارد تعجب كرد و وقتي موضوع نجات سگ و مقام سگ را فهميد .. سگ را به پايتخت برد و ريس سگان دربار و ريس حفاظت از كاخ منصوب كرد بقيه اش را بعدا مي نويسم ... اگر خدا بخواهد به يك سگ هم مقام مي دهد چه رسد به اشرف مخلوقات انسان..

**نکته:**مشکلات، مانند تلی از خاک بر سر ما می ریزند و ما همواره دو انتخاب داریم:*

*اول: اینکه اجازه بدهیم مشکلات ما را زنده به گور کنند.*

یـــــــــــــــا ............

*دوم: اینکه از مشکلات سکویی بسازیم برای صعود

توصيه وپشنهاد داخل اين داستان : اينكه از اطلاع رساني و حقيقت گويي و افشاي تخلفات و خرابكاري نا اهلان و نامحرمان نترسيد و اين خداست كه مردن يا زنده ماندن شما را مشخص مي كند اگر خدا بخواهد بدست دشمنان به شما عزت و مقام مي دهد.

تا حدودي رد صلاحيت من و درست شدنش همانند جريان سگ عزيز شد .. دشمنان خواستند مرا با خاك بكشند اما به من جان و. آبروي دوباره دادند. بيبن اي نا اهل و نامحرم ./امام زمان و خدا با دست خود شما بمن جان سياسي و ابروي صد چندان داد.. ننگ بر شما زبير و طلعه زما ن ننگ بر شما اي ابوموسي شعري و امرعاص ها آستارا و منطقه ... من مي مانم و ايستاد ه ام به كوري .. انشالله خداوند از طريق تير غيب تكليف شما چند نفر را همانند طللعه و زبير و ابوموسي اشعري و امر عاص خواهد رسيد..آيا خدا بعضي چيزها را سرتان آورد بخاطر دست به دامن شدن من بخدا و امام زمان بس نبود و عبرت نمي گيرد ...خدا مرا خيلي دوست دارد اگر اينبار نفرين كنم مطمن باش در اي دنيا نيستيد در وسط جهنم هستيد..اما خداوند بخشنده و مهربان است و چون من بنده برگزيده خدا هستم و اشرف مخلوقات تحمل مي كنم بخاط خدا و امام زمان و شهدا و ج ا ا .. خدا شما را راهنمايي كند...