آشنایی با یک دو سپهبدو ۱۳ سرلشکر ایرانی+عکس و

فرماندهان ارشد نیروهای نظامی در کشورهای مختلف جهان به نوعی نمادی از نیروهای مسلح آن کشورها به شمار می روند. در کشور ما در حال حاضر تعداد ۱۳ نفر از فرماندهان عالی رتبه ارتش و سپاه دارای درجه سرلشکری هستند که در این پست، به صورت اجمالی با اسامی و سوابق خدمتی آنها آشنا خواهید شد. شایان ذکر است که شهید سپهبد علی صیاد شیرازی پیش از شهادت به دریافت درجه سرلشکری نائل شده بود که در این فهرست، نام ایشان نیز در نظر گرفته شده است.

سپهبد قرنی اولین ریس ستاد مسترک جمهوری اسلامی ایران که بدست گروه فرقان به شهاد ت رسید .. شهید قرنی یکی از افسران شاهنشاهی بود که  قبل از سال ۱۳۴۰ به درجه افسری رسیده و بعنوان ریس تاد مشترک ارتش شاهنشاهی خدمت می کرد که با همکاری عده ای از افسران ارتش شاهنشاهی درصدد کودتا بر علیه شاه بود تا حکومت جمهوری و انتخاباتی در کشور باشد .. که سرویس جاسوسی انگلیس وآمریکا ان را شناسایی به شاه اطلاع می دهند  اگر یک روز کودتا لو نمی رفت  حکومت شانهنشاهی در  دهه ۳۰  منقرض می شد و  قرنی محاکمه و زندانی و  امام خمینی ایشان را بعنوان اولیت ریس ستاد مشترک ارتش منصوب می کتدو گروه فرقان بعداز چهل . پنج روز شروع کار این فرمانده را ترور و شهید می کند…

سپهبد علی صیاد شیرازی


سپهبد علی صیاد شیرازی
شهید گرانقدر نیروهای مسلح که چند روز دیگر سالگرد شهادت اوست، از جمله فرماندهان غیور ارتش در دوران دفاع مقدس بود که پس از این دوران نیز در ستاد کل نیروهای مسلح به خدمت مشغول بود.
شهید صیاد شیرازی پس از دریافت درجه سرلشکری، به درجه رفیع شهادت نائل شد. نقل است که پس از دریافت این درجه، بسیار خوشحال بود و هنگامی که علت آنرا پرسیدند، گفته است که «امروز فهمیدم ولی فقیه از من راضی است.»

سرلشکر بسیجی سید حسن فیروزآبادی

سرلشکر بسیجی سید حسن فیروزآبادی

سرلشکر بسیجی سید حسن فیروزآبادی همواره با آن لباس خاکی و چفیه بر دوش شناخته می شود. او به عنوان رییس ستاد کل نیروهای مسلح کشورمان مسئولیت مهمی را بر عهده داشته و از جمله مدیران ارشد و محبوب در نیروهای مسلح است.
وی از سال ۶۸ عهده دار این مسئولیت بسیار مهم و تاثیرگذار است و در عین حال، در دانشگاه عالی دفاع ملی نیز به فعالیت می پردازد.

سرلشگر رشید

سرلشکر غلامعلی رشید
سرلشکر غلامعلی رشید از فرماندهان ارشد سپاه در دوران دفاع مقدس به شمار می رود که تحلیل های جامع و عمیق وی در طی سالهای اخیر در موضوعات مختلف همچون جنگ تحمیلی، نبردهای حزب الله لبنان، جنگ های منطقه و چشم انداز آینده همواره مورد توجه کارشناسان بوده است.
وی مسئولیتهایی چون فرماندهی قرارگاه فتح در عملیات بیت المقدس و مسئول عملیات قرارگاه مرکزی سپاه را پیش از حضور در ستادکل نیروهای مسلح تجربه کرده است.
سرلشکر رشید پیش از انتصاب به عنوان جانشین رئیس ستاد کل نیروهای مسلح ، معاون اطلاعات و عملیات ستاد کل نیروهای مسلح بود.

سرلشکر محمدعلی جعفری

سرلشکر محمدعلی جعفری
سرلشکر محمد علی جعفری معروف به "عزیز" پس از انتصاب به عنوان فرمانده کل سپاه پاسداران، به درجه سرلشکری نائل شد. وی در دوران دفاع مقدس از فرماندهان مهم سپاه و عنصری مبتکر در عملیاتهای نامتقارن بود که پس از دفاع مقدس، چند سال فرمانده نیروی زمینی سپاه، سپس رییس مرکز راهبردی سپاه و پس از آن فرمانده کل سپاه شد.
سرلشکر جعفری در دوران حضور در مسئولیت اخیر نیز تحول اساسی در سپاه پاسداران به وجود آورد و ضمن تشکیل سپاههای استانی، نیروی هوایی و دریایی را نیز ارتقاء داد.

سرلشکر عطا الله صالحی


سرلشکر عطا الله صالحی
سرلشکر عطاء الله صالحی از جمله فرماندهان دلاور ارتش در دوران جنگ تحمیلی است که در سال ۸۴ به سمت فرمانده کل ارتش جمهوری اسلامی ایران منصوب شد.
تشکیل نیروی مستقل پدافندی با مسئولیت ارتش و نیز ساخت تجهیزات مدرن دفاعی همچون جنگنده صاعقه، ناوشکن جماران، انواع زیردریایی و تانک از جمله نقاط درخشان مسئولیت سرلشکر صالحی است. تدوین طرح های راهبردی چون حضور شناورهای ایرانی در خلیج عدن و دریای مدیترانه از جمله مصادیق نگاه راهبردی این فرمانده ارشد نیروهای مسلح است.

دریابان علی شمخانی


دریابان علی شمخانی
دریابان علی شمخانی فرمانده ای که هم مسئول نیروی دریایی ارتش بوده و هم سپاه. تنها سرلشکر نیروی دریایی کشورمان اکنون رییس مرکز تحقیقات راهبردی دفاعی است. وی پس از وزارت دفاع با حکم رهبر معظم انقلاب در این مسئولیت مشغول انجام امور فکری و تحقیقاتی در موضوعات مختلف برای بهره برداری نیروهای مسلح است.
وی به علت حضور موثر و آینده نگر در ۸ سال دوران وزارت دفاع، نقش مهمی در ارتقاء توان بازدارندگی نیروهای مسلح داشته است.

سرلشکر سید یحیی صفوی


سرلشکر سید یحیی صفوی
سرلشکر سید یحیی صفوی معروف به "رحیم" نیزاز فرماندهان ارشد سپاه در دوران جنگ تحمیلی است که مسئولیتهای مهمی چون فرماندهی نیروی زمینی و اطلاعات و عملیات کل سپاه را در ان زمان عهده دار بوده است.
وی پس از دفاع مقدس، جانشین سردار محسن رضایی فرمانده کل سپاه شد و در سال ۱۳۷۶ به جای وی، به فرماندهی کل سپاه منصوب گردید.
در دوران فرماندهی سرلشکر صفوی، سپاه پاسداران به یک نیروی مهم دفاعی در منطقه تبدیل شد و در ابعاد مختلف اطلاعاتی و عملیاتی نیز رشد چشمگیری داشت. به همین دلیل فرمانده معظم کل قوا، وی را به سمت دستیار خود در نیروهای مسلح منصوب کردند.

سرلشکر مصطفی ایزدی

سرلشکر مصطفی ایزدی
سرلشکر مصطفی ایزدی سال ها فرمانده نیروی زمینی سپاه بوده و جزء فرماندهان تاثیرگذار در دفاع مقدس محسوب می شود.
وی پس از حضور در ستادکل نیروهای مسلح، مسئولیت مهمی را بر عهده داشته و در سالهای اخیر به درجه سرلشکری نائل شده است.

سرلشکر محمد باقری


سرلشکر محمد باقری
سرلشکر محمد باقری برادر شهید گرانقدر حسن باقری (غلامحسین افشردی) است که اولین مسئول اطلاعات و عملیات سپاه بوده است.
وی نیز از تبحر بالایی در امور اطلاعاتی و عملیاتی برخوردار بوده و اکنون نیز در همین مسئولیت در ستادکل نیروهای مسلح فعالیت می کند. باقری همزمان با ایزدی به درجه سرلشکری مفتخر شده است.


سرلشکر علی شهبازی
سرلشکر علی شهبازی نیز در دفاع مقدس کارنامه درخشانی داشته و در دوران حضور در فرماندهی ارتش جمهوری اسلامی ایران نیز عامل تحولات مهمی بوده است. وی اکنون در گروه مشاوران نظامی فرمانده معظم کل قوا مشغول خدمت به نیروهای مسلح است.
 

سرلشکر محمد سلیمی

سرلشکر محمد سلیمی
سرلشکر محمد سلیمی پس از شهبازی به فرماندهی کل ارتش منصوب شد. وی در زمان حضور رهبر معظم انقلاب در دفاع مقدس نیز از جمله افرادی بوده که نزدیکترین ارتباط را با ایشان داشته است.
ارتش جمهوری اسلامی ایران در دوران فرماندهی وی، شاهد نوآوری ها و ارتقاء شاخص ها بوده است.

سرلشکر محسن رضایی


سرلشکر محسن رضایی
سرلشکر محسن رضایی از سال ۱۳۵۹ تا ۱۳۷۶ فرمانده کل سپاه بوده و نقش مهمی در هدایت نیروهای مسلح کشورمان در دفاع مقدس بر عهده داشته است.
وی ترجیح داد در سال ۷۶ وارد فعالیتهای غیرنظامی شود و به همین خاطر به مجمع تشخیص مصلحت نظام رفت.
رضایی هنوز هم در جلسات و نشست های فرماندهان عالی رتبه نیروهای مسلح با رهبر انقلاب حضور فعال دارد و عضو ثابت جلسات پیشکسوتان دفاع مقدس است.

سرلشکر حسین حسنی سعدی


سرلشکر حسین حسنی سعدی
سرلشکر حسین حسنی سعدی قبلا فرمانده نیروی زمینی ارتش بوده و در حال حاضر معاون هماهنگ کننده ستاد کل نیروهای مسلح است که سابقه درخشان او در دفاع مقدس قابل توجه است. او از جمله مدیران موثر در پیشرفت نیروهای مسلح است که در جایگاه حساس خود، عهده دار اجرای طرح های مهمی بوده است.

سرلشکر قاسم سلیمانی


سرلشکر قاسم سلیمانی
سرلشکر قاسم سلیمانی از باسابقه ترین فرماندهان سپاه پاسداران است که پیش از فرماندهی نیروی قدس سپاه، فرمانده لشکر ۴۱ ثار الله کرمان بوده است. وی جدیدترین فرمانده نیروهای مسلح است که از سوی فرمانده معظم کل قوا به درجه سرلشکری نائل شده است.
در بخشی از حکم سرلشکری سردار سلیمانی از سوی رهبر معظم انقلاب نوشته شده است: « سردار قاسم سلیمانی کسی است که خود بارها در جبهه به شهادت رسیده و شهید زنده انقلاب است.»

روز خبر نگار در گیلان و آستارا برگزار نشد… مدیرکل محترم ارشاد گیلان لا اقل ما خبرنگاران را مسخره نکن

آستارا نیوز :
خبرنگار که باشی، پاسدار می‌شوی!خبرنگار که باشی قلمت برایت ارزش می‌آورد؛ ارزشمند که شدی تاثیر گذار هم می‌شوی و امروز است که مسئولیت اطلاع رسانی به دوش توست.

خبرگزاری فارس: خبرنگار که باشی، پاسدار می‌شوی!
 

 

اسماعیل اسدی دارستانی  نویسنده و محقق و وبلاگک نویس و فعال حقوق بشر و محیط زیست  و روزنامه نگار جهانی نوشت:

 خبرنگار که باشی لمت برایت ارزش می آورد ارزشمند که شدی تاثیر گذار هم می شوی و امروز است که مسئولیت اطلاع رسانی به دوش توست!

همه از شنیدن اخبار بکر و تازه استقبال می کنند چه دبیرت باشد چه دوستت و چه اعضای خانواده ات! مطلع که باشی عزیز تر هم می شوی!

خبرنگار بودن امروز وجدان می خواهد و صداقت! داغ شدن و تشویقی گرفتن جای خود!

خبرنگار بودن نیاز به کارت شناسایی ندارد خبر که داشته باشی خبرپراکن که شدی همه را مطلع که کردی خبرنگاری!! فقط برچسب خبرنگاری گه گرفتی حفاظت و پاسداشت اخبار و آبرو افراد توی کوله بارت است! از امروز پاسدار شده ای! پاسدار ابرو..

هر چقدر بتوانی چشم پوشی کنی از پراکندن اخبار خصوصی افراد ،برنده ای!

اخلاق که داشته باشی در لیست خبرنگاران مطلع با اخلاق جا می گیری و این یعنی موفقی..موفقیت در شغل هم آرامش به همراه میاورد و برکت!

 ————-

روز خبر نگار در گیلان و آستارا برگزار نشد… مدیرکل محترم ارشاد گیلان لا اقل ما خبرنگاران را مسخره نکن…ااد

 

بازهم مرداد آمد…با دنیای خاطره…با زیباییهای خودش…با گرمایی دوست داشتنی که برای من انگیزه قلم زدن را صدچندان می کند…
نمیدانم یادتان هست سال گذشته در  آستارا خصوص مراسم تجلیل از روز خبرنگار یادداشتی منعکس کرده بودم با عنوان" لطفا دیگر از ما تجلیل نکنید !!! " یا خیر؟ اگر تمایل داشتید دوباره آن را در سایتم بخوانید با این لینک:

 

بله، بازهم مرداد آمد و روز خبرنگار و مراسم تجلیل از خبرنگاران…انگار طلسم شده ایم ما خبرنگاران…هرسال اوضاعمان بدتر می شود…هرسال به امید مراسم درخورشانتر ولی بازهم… حلا دولت که رسما خبرنگاراتن سایت ها همان روز نامه های الکترونیکی مجوز دار را هم خبرنگار نمی دانند در صورتیکه فعال ترین خبرنگاران خبر نگاران  روزنامه های الکترونیکی در ایران هستند…
با خودم عهد کرده بودم که اگر امسال مراسم روز خبرنگار به صورت متمرکز و بازهم در آستارا  برگزار شود قید حضور را بزنم. نگذارید پای شرق و غرب کردن …………. که به والله اینطور نیست.تنها به خاطر مرارتی که برای حضور می کشیدیم و برنامه هایی که شاید ارزش آن همه مرارت را نداشت.این شد که بازهم شال و کلاه کردیم و امسال دو روز زودتر برای تجلیل شدن راهی  می خواستم راهی شود .. اما در آستارا و کلا در گیلان مراسم برگزار نشد.. مدیرکل ارشاد گیلان گفته است ۲۶ مراسم برگزار می شود … در جواب مدیرکل ارشاد گیلان می گویم…۱- ما فقط روز خبرنگار رسمی را در ۱۷ مرداد می شناسیم و لاغیر ۲- اول هر سال یا همان عید نوروز ۱ فروردین است یک دفعه ریس جمهور اعلام کند  اول روز عید نوروز ۱۴ فرودین است اقای مدیرکل تا کی به خبرنگاران باید در استارا و گیلان توهین کنید.
آقای استاندار گیلان و اقای دکتر اسد پور فرماندار  آستارا  به خدا می دانیم نمی شود برای مشکلات خبرنگاران   خارج از چارچوب های تعیین شده اش کاری کرد حتی برای ما خبرنگاران…اما توی ذوقمان هم نزنید بگذارید از درددل هایمان برایتان بگوییم لااقل…باور کنید همه گلایه های ما برای حل شدن صددرصد آن نیست، باور نمی کنید؟
آقای مدیر کل ارشاد گیلان…خوب می دانستید  اما کاش نمی گفتید که در فلان جلسه ای   در ۲۶ مرداد برگزار می شود لا اقل ۱۷ مرداد نمی خواستید مراسم برگزار کنید لا اقل ما را مسخره نمی کردید…کاش نمی گفتید…یکدفعه دلمان به حال خودمان سوخت که چرا اینقدر کم شانسیم!!
آقای استاندار گیلان و فرماندار آستارا …شما که این همه خاطرات شیرین دارید و همه را هم از سر صدق برایمان می گویید، یکدفعه فکر نمی کنید در این میان عده ای از منتخبین و منتصبین حرفهایتان را به خودشان بگیرند و بهشان بربخورد؟؟؟!! بماند…گرچه یکی دو روزی بیشتر نیست که برای همه طلب مغفرت کردید!!
وقتی شنیدیم روز تولد خبرنگار را بجای ۱۷ مرداد ۲۶ مرداد می گیرید چقدر خجالت کشیدیم…از چه؟ من که از روی همکاران پیشکسوتم و بقیه همکارانم که مثلا قرار بود تجلیل شوند…!! نمیدانم چرا چنین حسی داشتم…آخر ماه رمضان است…خبرنگار بودنمان هیچ…حرمت روزه داران  خبرنگار را  چرا نگاه نداشتید؟ . امسال هم گذشت…مراسم روز خبرنگار ۹۲ هم رفت. و مراسم روز خبرنگار در گیلان و آستارا برگزار نشد  به همین آسانی ساعاتی از آن گذر کردیم. ولی سوالات زیادی برایم مانده…در استان برنامه های خیلی بزرگتر از این هم برگزار می شود و همه را هم من و همکارانم پوشش می دهیم ولی هیچکدام به این شکل نیست! خیلی سعی می شود که نهایت احترام به خبرنگار و جایگاه والای اجتماعیشان گذاشته شود ولی نمیدانم چرا هرسال دریغ از پارسال!!!
البته نماینده محترم آستارا  ما جناب آقای نعیمی  قول داد برنامه سال آینده به امسال برگزار شود و اما از صفر هم خبری نشدو حتما الان همکارانم با خواندن این مطلب می گویند ببینیم شما سال آینده چه گلی به سرمان می زنید!! که البته حق دارید. به بدشانس بودن یا بهتر بگویم مظلوم بودن قشر خبرنگار شک ندارم

یاد طالبی افتاد نه بابا طالبی خوردنی نه  آقای طالبی دارستانی فرماندار اسبق  آستارا هر چه داشت و حتی اگر با خبر نگار لج بود احترامش را روز خبرنگار نگه می داشت …راستی همیشه از خودم سوال می کنم اگر این طالبان شهید صارمی را شهید نمی کردند  آیا خبری از روز خبر نگار نبود….

استاندار و مدیر کل ارشاد گیلان ..همه اینها را گفتم تا بهانه ای پیدا کنم بازهم بگویم : لطفا دیگر از ما تجلیل نکنید !!! ۱۷ مرداد را تعطیل کنید، کاری به کارمان نداشته باشید، به موبایلمان زنگ نزنید، به مردم بگویید برایمان از مرغ و نان درددل نکنند، کلنگ نزنید، افتتاح نکنید، روزنامه و هفته نامه نخواهید، در سایت ها دنبال خبر نگردید،…اصلا چطور است شما هم تعطیل کنید بروید و بگردید!! فقط هرکاری می کنید بکنید ولی از ما تجلیل نکنید!!..

فقط این را بگویم استاندار گیلان و مدیر کل ارشاد گیلان و فرماندار آستارا و ریس ارشاد استارا … تولد هر کس در روز تولد است نه یبیشت روز دیگر… ۲۲ بهمن یا ۱۳ آبان و.. را می توان دو روز بعد برگزار کرد و دیگر مراسمات..خواهش می کنم دیگر دم از انتقاد پذیری بفکر خبر بودن نکنید..

ما در گیلان و استارا عادت کردیم مثالش در روز کتاب یا کتابخوانی بجای دعوت از نویسندگان آستارایی از روسای ادارات یا  کسانی دعوت می کنید که کار به کار کتاب ندارنند حتی یک نامه دعوت نامه بما نویسندگان نمی دهید و من بارها به مسئول کتابخانه استار ا  و ریس ارشاد گفتم هر سال کار خودشان را گفتید ریس محترم اگر نمی خواهید روز  کتاب خوانی یا… بدون حضور نویسندگان بومی برگزار کنید لا اقل مراسم نگذارید دیگر چرا بجای نویسنده از جوشکار و بنا و نجار دعوت می کنید…

 

 اسماعیل اسدی دارستانی  روزنامه نگار ، نویسنده و محقق و وبلاگ نویس و مدیر مسئول روز نامه های الگترونیکی آستارا نیوز و ایران نیوز  و گیلان پرس——- فعال حقوق بشر و محیط زیست

خدایا شکرت که خبرنگار شدم…

چند سالی است که هفدهم مرداد سالروز شهادت محمود صارمی همکار خبرنگارمان در خبرگزاری ایرنا را با نام روز خبرنگار در تقویم هایمان مشاهده می کنیم.
روزها گذشت و تقویم ها ورق خورد و گذر زمان ما را به ۱۷ مرداد رساند…امسال دلم میخواست یک جور دیگر از روز خبرنگار بنویسم.روزی که از آن من و همکارانم در این عرصه است.
خبرنگاری شغل نیست، یعنی اگر قرار باشد شغل حسابش کنی همان اول راه می بوسی و کنارش می گذاری. خبرنگاری دغدغه است، رسالت است، عشق است و شاید بتوان گفت جنون است…
امروز میخواهم خدا را شکر کنم، از اینکه فرصت خبرنگار بودن را به من داد،از اینکه به من فرصت داد تا چشمهایم را بازتر کنم، فرصت داد تا گوشهایم تیزتر باشد، به من فرصت داد تا قلم به دست بگیرم، تفکر کنم، تحلیل داشته باشم، فرصت داد تا بی توجه از کنار مسائل نگذرم…
گرچه تحمل خیلی از روزهایی که بر من و مای خبرنگار می گذرد کار ملال آور و صعبی است،اما خدا را شکر که صبورم کرد و…
دغدغه دانستن و تلاش در جهت پیدا کردن، ریزبینی و مو را از ماست بیرون کشیدن…جسارت پرسیدن و کنکاش کردن، دغدغه رنج مردم و جسارت دفاع از حقوق شان…
وقتی در تاکسی نشستی آنقدر محو شهر می شوی که ببینی فلان خیابان چرا آسفالتش ناجور است و فلان جاده چرا روشنایی هایش در روز روشن است که موقع پیاده شدن یادت نمی آید کرایه را حساب کردی یا…!!
وقتی شب عید است و تو هنوز وقت نکردی سروسامانی به خانه و زندگیت بدهی و مجبوری همه کارهایت را دقیقه ۹۰ انجام دهی…
وقتی جمعه است و همه در حال استراحت ولی تو مجبوری سوژه خبریت را دنبال کنی، به فلان جلسه بروی و بازدید از جایی داشته باشی…
وقتی دلت می گیرد و به جای اهمیت دادن به دلگیری هایت به یاد درد دل همشهریان و هم محلی ها و همسایه هایت می افتی…
وقتی در کوچه قدم میزنی و با اطرافیانت سلام و علیک می کنی، همه از تو می خواهند فکری برای تورم و گرانی بکنی…
وقتی با خانواده به یک رستوران دور افتاده می روی و بازهم می شناسنت و سر درد دل کردن باز می شود…
وقتی دل تنگ می شوی اما کسی نیست تا از دلتنگی های کاریت برایش درددل کنی…
وقتی استرس دیر رسیدن داری و …
وقتی فشار کاری تو را به مرز جنون می رساند اما بازهم باید لبخند بزنی…
وقتی از کارگر و معلم، از بازاری و راننده، از صنعتکار و کارمند، از پزشک و دانشجو، از بیکار و خانه دار، از زن و مردم، از پیر و جوان، از کوچک و بزرگ فقط زورشان به تو می رسد و هرچه داد از دیگران دارند بر سرت خالی می کنند…
وقتی مجبوری صبح بروی و شب برگردی…
وقتی گاهی یادت می رود ناهار خوردی یا نه…
وقتی ده بار برای خودت چای می ریزی و هر ده بار یخ می کند وقت نکردی سرت را بالا بیاوری و…
وقتی گلنج گردنت را به هزار دارو و درمان نمی توانی رفع کنی…
وقتی فراموشی میگیری، آن هم نه برای امور کاریت…برای کارهای شخصیت…
وقتی…
اینها و همه آن چند نقطه های پایانیش دردهای مشترک خبرنگاران است…می دانم هزاران وقتیِ دیگر را می شود در کنار اینها نوشت، اما همین اشاره کوچک کافی است…
میخواهم خدا را شکر کنم…از همه این وقتی هایی که نوشتم…می دانم خیلی دوستم داشته که به من فرصت خبرنگار بودن داده است…
فرصت اینکه برای خودم نباشم و به درد بخورم…فرصت اینکه به " او" نزدیکتر شوم…من با خبرنگار بودن خدا را بیشتر شناختم!…
خدا را شکر که خبرنگار شدم… اسماعیل اسدی دارستانی  روزنامه نگار ، نویسنده و محقق و وبلاگ نویس و مدیر مسئول روز نامه های الگترونیکی آستارا نیوز و ایران نیوز  و گیلان پرس——- فعال حقوق بشر و محیط زیست

  

شصت و هشتمین سالگرد بمباران اتمی ناکازاکی

شصت و هشتمین سالگرد بمباران اتمی ناکازاکی
جزئیات انفجارهای اتمی ژاپن به روایت اسناد رسمی آمریکا+تصاویر

یک سند رسمی از آمریکا حاوی جزئیات کمتر گفته شده‌ای از انفجارهای اتمی هیروشیما و ناکازاکی است.

خبرگزاری فارس: جزئیات انفجارهای اتمی ژاپن به روایت اسناد رسمی آمریکا+تصاویر
 

 

به گزارش آستارا نیوز ، صبح روز ۶ آگوست سال ۱۹۴۵ در هیروشیمای ژاپن، روز چندان خاصی به نظر نمی‌آمد و مردم این شهر هرگز تصور نمی‌کردند قرار است یکی از اعجاب‌‌آورترین صبح‌های کل تاریخ را شاهد باشند.

با این حال، ساعت ۸:۱۵ دقیقه صبح این روز، چنانکه شاهدان عینی می‌گویند، ناگهان نور عظیمی در آسمان هیروشیما دیده شد و بعد شهر صحنه فاجعه‌ای ناگفتنی بود… آدمهایی که با پوست‌های آویزان در شهر راه می‌رفتند، جسدهایی که کاملاً سوخته بودند و گرمایی که وصف‌‌ناپذیر بود.

برای بسیاری از کسانی که توانستند به حسب تصادف توانسته بودند از بمباران هیروشیما جان سالم به در ببرند مشاهده آنچه یک بار دیده بودند، تصوری غیرقابل باور می‌نمود؛ اما طولی نکشید که این تصور غیرقابل باور، بار دیگر تکرار شد.

تنها سه روز بعد، بمب موسوم به «مرد چاق» از یک هواپیمای B29 رأس ساعت ۱۱:۰۲ صبح به وقت محلی ژاپن در ارتفاع ۵۰۰ متری از زمین منفجر شد و کل شهر ناکازاکی را به نابودی کشاند.

اکنون که شصت و هشت سال از بمباران این دو شهر ژاپنی می‌گذرد، زوایای آنها از جنبه‌های مختلف مورد بحث و بررسی قرار گرفته‌اند. میزان تلفات این دو حمله، دلایل و انگیزه‌های آنها، آسیب‌های مختلفی که وارد کردند، ـ از آسیب‌های اقتصادی گرفته تا افزایش نقائص ژنتیکی در کودکان تولد یافته ـ و غیره مواردی هستند که به کرات درباره آنها بحث شده است.

با این حال، حمله‌های هیروشیما و ناکازاکی از منظر محافل داخلی آمریکایی به خصوص در زمان پس از این حملات کمتر مورد بررسی قرار گرفته‌اند.

گزارش زیر نگاهی است به یکی از گزارش‌های رسمی آمریکا در سال ۱۹۴۶ که به تحقیق درباب اثرات حملات اتمی هیروشیما و ناکازاکی پرداخته بود. این تحقیق را «واحد تحقیق بمباران‌های اتمی آمریکا» برای ارائه به وزارت جنگ و نیروی هوایی ارتش آمریکا فراهم کرد.

واحد تحقیق درباره بمباران‌های راهبردی آمریکا در ۳ نوامبر ۱۹۴۴ پس از دستوری از «فرانکلین روزولت»، رئیس جمهور وقت آمریکا توسط وزارت جنگ این کشور پایه‌گذاری شد.

هدف این سازمان انجام تحقیقاتی کارشناسانه و منصفانه دربار ه اثرات حملات هوایی آمریکا به آلمان و همچنین حمله‌های هوایی این کشور به ژاپن بود.

قرار بود این تحقیقات مبنایی برای ارزیابی اهمیت و توانمندی‌های نیروی هوایی آمریکا به عنوان یکی از ابزارهای راهبرد نظامی این کشور فراهم آورد تا ایالات متحده بتواند در توسعه آتی نیروهای مسلح خود از آنها استفاده کند و سیاست‌های اقتصادی خود در زمینه دفاع ملی را بر اساس آنها پایه‌ریزی کند.

در ۱۵ آگوست سال ۱۹۴۵، یعنی ۶ روز پس از بمباران اتمی شهر ناکازاکی ژاپن، «هری ترومن» رئیس جمهور آمریکا خواست که این تحقیق، بررسی‌های مشابهی درباره تأثیرات تمامی انواع حملات هوایی علیه ژاپن به عمل آورد و نتایج به دست آمده را به طور مشترک تقدیم وزارت جنگ و نیروی هوایی آمریکا کند.

به دنبال این دستور رئیس جمهور، گروهی از متخصصان نظامی، مسئولیت بررسی اثرات حملات هوایی آمریکا به ژاپن، از جمله بمباران‌های اتمی هیروشیما و ناکازاکی را به عهده گرفتند.

در این گزارش که در ۱۹ ژوئن ۱۹۴۶ آماده شد با بیش از ۷۰۰ مقام نظامی، دولتی و صنعتی ژاپن مصاحبه شد؛ ضمن اینکه اسناد بسیار زیادی بازیابی شده و ترجمه شدند تا آمارهای دقیقی از تأثیرات بمباران‌های اتمی آمریکا بر بخش‌های مختلف اقتصاد، صنعت و سلامت عمومی جامعه ژاپن به دست آید.

 

در بخش مقدمه این گزارش آمده است: «واقعیت‌های موجود درباره قدرت بمب‌های اتمی در ماجرایی نهفته است که در هیروشیما و ناکازاکی آن را شاهد بودیم.»

در ادامه این بخش آمده است: «بسیاری از این واقعیت‌ها به گونه‌های رسمی یا غیررسمی منتشر شده‌‌اند اما همواره به رگه‌هایی از تحریف یا خطا آغشته بوده‌اند. واحد تحقیق درباره بمباران‌های راهبردی آمریکا، بنا به مأموریتی که برای آن تشکیل شده است، شرح نسبتاً کاملی از آنچه بمب‌های اتمی در هیروشیما و ناکازاکی انجام داده‌اند، فراهم کرده است.»

در این گزارش از روشهای اندازه‌گیری، مشاهده عینی و تحلیل تحقیقات پژوهشگران برای به دست آوردن گستره و ماهیت آسیب‌ها، خسارات و واکنش‌های سیاسی این دو انفجار اتمی که در سال ۱۹۴۵ به قوع پیوستند، استفاده شده است.

برخی ادعا کرده‌اند دولت آمریکا پیش از حمله اتمی به شهرهای هیروشیما و ناکازاکی با پخش اعلامیه‌هایی شهروندان این کشور را در جریان حمله قرار داده بود.

در بخشی از فصل اول این گزارش این ادعا مورد بررسی قرار گرفته و استدلال شده شهر هیروشیما به هیچ عنوان آمادگی چنین حمله‌ای را نداشته است.در ابتدای این فصل، درباره حمله هوایی به هیروشیما آمده است: «یک بمب اتمی که اولین سلاح از نوع خودش بود ساعت ۸:۱۵ صبح روز ۶ آگوست سال ۱۹۴۵ بر فراز شهر هیروشیما منفجر شد. گزارش شده اکثر کارگران صنعتی در این روز سر کار بودند، اما بسیاری از آنها هم در راه [برای آمدن سر کار] بودند. تقریباً تمامی دانش‌آموزان نیز روانه مدرسه بودند.»

در ادامه این گزارش آمده است: «به خاطر نبود هیچ هشدار قبلی و بی‌تفاوتی مردم به پرواز گروه‌های کوچک هواپیماها، این انفجار، تقریباً در بی‌خبری کامل انجام شد و مردم پناه نگرفته بودند. بسیاری در محوطه‌های باز گرفتار شدند و بسیاری دیگر در خانه‌ها یا تأسیسات تجاری که از استحکام کافی برخوردار نبودند، جان باختند.»

این گزارش در ادامه به برخی اثرات مخرب انفجار این بمب در هیروشیما اشاره می‌کند: «این بمب تقریباً در شمال غرب مرکز شهر منفجر شد. به خاطر دقت بمب و زمین مسطح و شکل مدور هیروشیما، شهر به طور یکنواخت و در سطحی وسیع تخریب شد.»

«از لحاظ عملی، این انفجار و آتش‌سوزی پس از آن، تمامی مناطقی که به طور متراکم یا با تراکم متوسط ساخته شده بودند را با خاک یکسان کرد.»

«طوفان آتش» از جمله پدیده نادر در این انفجار اتمی بوده که در ادامه گزارش به آن اشاره شده است: «در هیروشیما طوفان آتش راه افتاد که پدیده‌ای نادر در سایر آتش‌سوزی‌ها است: زبانه‌های آتش که تقریباً به طور همزمان از محوطه مسطح وسیعی در اطراف مرکز شهر شعله کشیده بودند به تمامی جهات پراکنده می‌شدند. هجوم جریان هوا که شتاب آن تنها 5 مایل در ساعت بود به آسانی بر جریان باد در سطح زمین غلبه کرد. این "باد آتشین"، دو تا سه ساعت پس از انفجار به شتابی برابر 30 تا 40 مایل در ساعت رسید. این "باد آتشین" و متقارن بودن مرکز مسکونی شهر باعث شد 4.4 مایل مربعی که تقریباً به طور کامل در آتش سوختند، شکلی دایره‌ای داشته باشند.»

در ادامه درباره رقم تلفات بی‌سابقه بمباران هیروشیما می‌خوانیم: «آنچه جای شگفتی دارد این است که ریزش بسیاری از ساختمان‌ها و آتش‌سوزی‌های بعدی موجب نرخ تلفات بی‌سابقه‌ای شد. هفتاد تا هشتاد هزار نفر کشته یا مفقود شدند و همین تعداد نفر هم مجروح شدند. میزان این تلفات هنگامی بیشتر آشکار می‌شود که رقم آن را با یک بمباران هوایی توکیو در 9 و ۱۰ مارس سال ۱۹۴۵ مقایسه کنیم؛ در این آتش‌سوزی با اینکه تقریباً ۱۶ مایل مربع تخریب شدند، میزان تلفات، بیشتر نبود و تعداد کمتری زخمی شدند.»

 

این گزارش در بخش دیگر، وضعیت آمادگی شهر ناکازاکی که سه روز بعد از هیروشیما هدف حمله قرار گرفت را توصیف کرده و مینویسد این شهر تا اندازه‌ای بیشتر از هیروشیما آماده رویارویی با حمله اتمی بود اما از گزارش استانداری ناکازاکی که در زیر آمده است می‌توان استنباط کرد که این حمله هم چندان پیش‌بینی‌پذیر نبوده است:

«در آن روز هوا صاف و بدون وزش باد بود… مانند یک روز عادی در وسط تابستان. زنجیره حملات مداوم به مردم شهر و طاقت‌فرسایی تابستان باعث شده بود اقدامات احتیاطی برای حمله‌های هوایی کمتر شوند. پیشتر، یک هشدار عمومی حدود ساعت ۷:۴۸ دقیقه صبح صادر شده بود و ساعت ۷:۵۰ هم هشدار حمله هوایی داده شده بود. این هشدار در ساعت ۸:۳۰ لغو شده بود و میزان گوش‌به‌زنگی مردم از بین رفته بود و احساس آرامش جایگزین آن شده بود.»

در این گزارش استانداری ناکازاکی که تحقیق مذکور به آن اشاره کرده است، شرحی از جزئیات لحظه وقوع حمله هم آمده است: «وقتی که بمب اتمی منفجر شد، ابتدا نور بسیار عظیمی مشاهده شد، مثل اینکه مقدار زیادی منیزیم آتش گرفته باشد و بعد دود سفید صحنه را غبارآلود کرد.»

این گزارش می‌افزاید: «در آن زمان در مرکز انفجار، و مدت کوتاهی بعدتر در مناطق دیگر، صدای غرش مهیبی شنیده شد و یک موج انفجار مخرب و گرمای بسیار شدید، احساس شد. مردم ناکازاکی، حتی آنها که در لایه بیرونی انفجار قرار گرفته بودند، همگی این طور احساس کردند که انگار کسی به آنها ضربه مستقیم می‌زند؛ تمام شهر آسیب دید طوری که انگار در تمام نقاط شهر بمب‌های عادی کار گذاشته‌اند.»

 

در گزارش استانداری ناکازاکی آمده است: «آسیب‌ها در منطقه صفر انفجار، بسیار بیشتر بود و این منطقه کاملاً محو شد. »

در شهر ناکازاکی، چنانکه در این گزارش به آن اشاره شده است، طوفان آتش مشاهده نشد و سطح ناهموار شهر بخش عظیمی از خسارت‌ها را به دره‌ای که این بمب بر بالای آن منفجر شد، منتقل کرد. بنابراین در این شهر مناطقی که کاملاً نابود شده باشند، بسیار کمتر و حدود ۱٫۸ مایل مربع بود. تلفات در این شهر هم از هیروشیما پایین‌تر و بین ۳۵ هزار تا ۴۰ هزار نفر بود. همین تعداد نفر هم زخمی شدند.

بخش بعدی این گزارش، اثرات کلی اولین موارد استفاده از جنگ‌افزارهای هسته‌ای علیه بشر را مورد بررسی قرار داده است.

در این بخش آمده است: «قابل توجه‌ترین نتیجه بمب‌های اتمی تعداد بالای تلفات آنها بود. تعداد دقیق افراد مجروح و کشته شده به خاطر سردرگمی‌هایی که درباره موارد بعد از انفجار وجود دارد، هرگز مشخص نخواهد شد.»

 

یک علت عدم مشخص نبودن تعداد کشته شدگان دقیق این دو انفجار، طبق «واحد تحقیق درباب بمباران راهبردی آمریکا» این بوده که از جمعیت این دو شهر قبل از این حملات هم آمار دقیقی در دست نبوده است.

با این حال، این گزارش، ضمن در نظر گرفتن این اشکالات می‌نویسد: «در این شرایط مبهم، برآوردهای تلفات بین ۱۰۰ هزار تا ۱۸۰ هزار نفر برای هیروشیما و ۵۰ تا ۱۰۰ هزار نفر  برای ناکازاکی متغیر بوده‌اند. اما این تحقیق میزان کشته‌شدگان در هیروشیما را بین ۷۰ تا ۸۰ هزار نفر و میزان کشته شدگان ناکازاکی را بالای ۳۵ هزار نفر برآورد می‌کند که محتمل‌ترین برآورد به نظر می‌رسد.»

 

 

در این بخش، درباره تلفات، تأکید شده است: «میزان تلفات بلافاصله افراد تفاوتی با تلفات ناشی از حملات هوایی با بمب‌های آتش‌زا یا مواد منفجره نداشته است. تفاوتهایی که در اینجا وجود داشت، اثرات تشعشعات بود که حدود یک هفته بعد از این حملات اتمی آشکار شد.»

«در زمان انفجار، علت مرگ و میرها سوختگی‌های ناشی از حرارت، اثرات ثانویه انفجار و ریزگردهای اتمی و سوختگی ناشی از آتش‌سوزی در ساختمان‌ها گزارش شد.»

 

این گزارش برای برآورد رقم تلفات هیروشیما به یک گزارش رسمی از وزرات بهداشت ژاپن در آن زمان اشاره کرده که میزان تلفات ناشی از سوختگی را ۶۰ درصد، تلفات ناشی از ریزش گرد و غبارهای اتمی را ۳۰ درصد و میزان مرگ و میرهای ناشی از جراحت‌های دیگر را ۱۰ درصد اعلام کرده بود.

واحد تحقیق درباب بمباران راهبردی آمریکا نوشته است: «میزان جدی بودن این اثرات تشعشعات را باید با این واقعیت اندازه گرفت که ۹۵ درصد از بازماندگان این انفجار که در دامنه سه هزار فوتی از انفجار قرار گرفته بودند به بیماری‌های ناشی از تشعشعات اتمی مبتلا شده بودند.»

سرهنگ «استافورد کارن» در جلسه شهادت خود در مقابل کمیته انرژی اتمی سنا گفت که تشعشعات اتمی عامل ۷ تا ۸ درصد از کل مرگ و میرها در این دو شهر بوده است. با این حال، شمار زیادی از محققان پزشکی گفته‌اند این برآورد بسیار کم است؛ باور عمومی بر ایت است که دست‌کم ۱۵ تا ۲۰ درصد از مرگ و میرها از تشعشعات اتمی ناشی شده‌اند.

گزارش واحد تحقیق درباب بمباران راهبردی آمریکا پس از اشاره به آمارهای متفاوت درباره میزان تلفات و عامل ایجاد کنده آنها دلایل تلفات در این دو شهر و عوامل ایجادکننده آنها را به شرح زیر خلاصه می‌کند:

سوختگی‌های ناشی از حرارت مفرط: ۲۰ تا ۳۰ درصد

جراحت‌های دیگر: ۵۰ تا ۶۰ درصد

بیماری‌های ناشی از تشعشعات: ۱۵ تا ۲۰ درصد

بخشی از این گزارش تحقیقی مفصل به اثرات بیماری‌های ناشی از تشعشعات هسته‌ای اختصاص یافته است. البته با توجه به دانش آن زمان درباره اثرات تشعشعات هسته‌ای بر بافت بدن نوشته شده است: «دانش ما از میزان تلفات ناشی از تشعشعات دقیق نیست. بخشی از این نقص به ضعف در نحوه اثرگذاری تشعشعات اتمی بر بافت جاندار مربوط می‌شود.»

بنا به این تحقیق: «طبق نظر دکتر رابرت استون از پزشکان پروژه منهتن، مکانیسم بنیادی اثرگذاری تشعشعات بر بافت‌های زنده هنوز درک نشده است.»

 

با این حال، محققان این تحقیق با استناد به نظر ژاپنی‌ها می‌نویسند: «طبق نظر ژاپنی‌ها، افرادی که در نزدیکی مرکز انفجار قرار داشتند اما در معرض سوختگی‌های حرارتی یا جراحت‌های ثانویه قرار نگرفتند ظرف دو تا سه روز بعد به بیماری‌های ناشی از تشعشعات مبتلا شدند.»

«این افراد سپس به اسهال خونی مبتلا می‌شدند و خیلی‌ها ظرف یک هفته فوت می‌کردند. کالبدشکافی این افراد نشان می‌داد شکل خون آنها کاملاً تغییر کرده است: تقریباً هیچ گلبول سفیدی وجود نداشت و ضخامت استخوان کاملاً از بین رفته بود. غشاءهای مخاطی گلو، ریه، شکم و روده به تورم‌های حاد مبتلا شده بودند.»

بخش پایانی این گزارش ادعاهای رسمی دولت آمریکا مبنی بر اینکه بمباران اتمی ژاپن باعث تسلیم این کشور شده است را مورد بررسی قرار داده است.

محققان در این بخش می‌نویسند: «سوال تأثیر این بمب‌ها بر روحیه رهبران ژاپن و تصمیم آنها برای ترک جنگ با عوامل دیگر در هم آمیخته است.»

این گزارش می‌افزاید: «این بمب اتم، بر تفکر رهبران دولتی تأثیر بیشتری داشت تا بر روحیه مردمی که دور از نواحی هدف حمله قرار داشتند؛ با این حال، نمی‌توان گفت که این بمباران اتمی بود که ضرورت تسلیم شدن را به رهبران ژاپنی گوشزد کرد؛ تصمیم به تسلیم که تا اندازه‌ای از روحیه پایین مردم رده‌های پایین هم اثر می‌پذیرد، در ۲۶ ژوئن در جلسه‌ای از شورای عالی هدایت جنگ و در حضور امپراطور این کشور اخذ شده بود.»



تاريخ : شنبه نوزدهم مرداد 1392 | 15:9 | نویسنده : دكتر محمد علي هالو ومهندس سیامک آستارایی | GetBC(718); نظر بدهید
شهر دار لوندويل عزل شد

تاريخ : پنجشنبه هفدهم مرداد 1392 | 21:0 | نویسنده : دكتر محمد علي هالو ومهندس سیامک آستارایی | GetBC(717); نظر بدهید
تصور اکثریت جامعه در مورد مصرف مواد مخدر عمدتاً بر پدیده ای مردانه است. بویژه در ایران هنوز اکثریت سنتی جمعیت، سیگار کشیدن زنان و دختران را عملی قبیح می دانند که البته با توجه به کانون اعتقادی در خانواده ها بدرستی متصور می شود اما در واقعیت رشد افزایش اعتیاد در زنان طی چند سال اخیر نگرانیها را دو چندان کرده است .

شیوع اپیدمی لاغری در میان خانم ها از جمله دلایل اصلی افزایش مصرف مواد در میان این قشر از جامعه بشمار می رود؛ به طوریکه توزیع کنندگان مواد با آگاهی از این نقطه ضعف خانم ها، گستره فعالیت خود را به این بخش اختصاص داده اند و با نفوذ در برخی باشگاههای بدنسازی با تجویز داروهای غیرمجاز لاغری ، افراد را به قرص های روان گردان معتاد می کنند.

بر اساس آمار ارائه شده از سوی اداره پیشگیری، درمان و کاهش آسیب اعتیاد وزارت بهداشت در سال گذشته شیوع اعتیاد یک میلیون و 350 هزار نفر بوده  که 9 درصد این آمار مربوط به بانوان بوده است.

استان  گيلان بدلیل گردشگرپذیری و ورود میلیونی مسافران بخصوص در روزهای تعطیلات و اوج سفر از تهدید افزایش اعتیاد در میان زنان مستثنی نبوده است و به رغم نبود آمار مشخص از میزان اعتیاد در زنان اما می توان از خبر احداث کمپ های ترک اعتیاد برای نسوان این افزایش را بخوبی احساس کرد و نگران شد.

حذف عوامل محیطی نقشی مهم در پیشگیری از اعتیاد زنان دارد

دكتر هالو   با اشاره به تشدید مبارزه با قاچاق مواد مخدر و افزایش مراكز پذیرش و درمان درگيلان گفت: متاسفانه به رغم همه فعالیت ها آمار مصرف كنندگان مواد مخدر روبه افزایش بوده و از طرف دیگر سن شروع مصرف نیز بسیار كاهش یافته است.

دكتر هالو  با بیان اینکه زنان بیشتر در معرض سوء استفاده‌های گوناگون قرار می گیرند، افزود: گرایش مصرف مواد مخدر در زنان با استفاده از داروهای مسکنی که دارای مخدر است می تواند با توجه به عواملی از قبیل فرهنگی – اجتماعی، مشکلات اقتصادی و خانوادگی و ... آغازکننده مصرف آرام بخش‌ها و بدنبال آن مواد مخدر صنعتی را به همراه داشته باشد.

وی افزود: اعتیاد بیماری است که از مجموع چند عامل از جمله ژنتیکی و محیطی شروع می شود و در صورتیکه بتوان نقش عوامل محیطی را در اعتیاد کاهش داد بطور حتم پیشگیری از اعتیاد در زنان از نتایج بهتری برخوردار می شود.
.

نیمی از زنان قربانی همسران معتاد خود

دكتر هالو   با بیان عدم حمایت خانواده از دختران و زنان در گرایش آنان به مصرف مواد مخدر گفت: طبق آمار نیمی از زنان به علت اعتیاد همسرانشان به مصرف مواد مخدر روی آوردند.

دكتر هالو  افزود: با توجه به گسترش صنعت توریسم در گيلان  و توسعه زندگی شهری و ورود مشکلات اقتصادی و اجتماعی و کاهش روابط عاطفی، ثبات و انسجام در خانواده ها را کمرنگ ساخته است.

وی با اشاره به علت گرایش زنان به اعتیاد خاطرنشان کرد: از یکسو همنشینی نامتعارف زنان با یکدیگر در محیط های مختلف از جمله باشگاه های ورزشی و آرایشگاه های زنانه و روابط نامشروع و عدم رشد مهارت ها در زندگی و از سوی دیگر سودجویی از زنان توسط افراد باعث شده تا مصرف و فروش مواد مخدر در بین زنان افزایش یابد.

وی افزود: زنان و دخترانی که از کانون گرم خانواده طرد می‌شوند، به علت نداشتن سرپناه و به خاطر تامین مخارج زندگی و بی‌کسی به سمت باندها و شبکه‌های اعتیاد کشیده می‌شوند..

دكتر هالو در آخر افزود: متاسفانه مصرف قرض هاي مخدر و روان گردان و بخصوص قرض هاي ترمادول ومشابه در بين دختران دبير ستاني و دانشگاه شيوع پيدا كرده است و امري عادي در بين دختران و پسران دبير ستاني و دانشگاهي گيلان شده است  و خانواده ها بايد خيلي مواظب باشند و صدا وس يما و مطبوعات بايد اطلاع رساني نمايند...


خداحافظی به سبک «احمدی‌نژادی‌ها»

 
مگر می‌شود خداحافظی احمدی نژاد را دید و نادیده‌اش گرفت؟ آن‌ هم برای مایی که نزدیک به یک دهه از زندگی‌اش را پدیده‌ای بنام احمدی نژاد، با تمام وجود تحت الشعاع قرار داده است و شاید مهم‌ترین دوران زندگی‌اش را! مگر ۲۴ میلیون یادشان رفت چطور از وی دفاع می کردیم ..چرا ما اول هرکس می اوریم شیرش می کینم و در آخر خوردش می کینم..  هاشمی  خاتمی و اینبار احمدی و هشت سال دیگر  روحانی مگر این ریس جمهور با رای ما ریس جمهور نشده است و جای تعجب است هر ریس جمهوری می اید ریس جمهور قبلی را محکوم و … می نامد و همه تاییدش می کنند این چه رسمی مظلوم کشی است ریس جمهور ها با رای مردم انتخاب می شوند نه توس یک فرد بیایم با خودمان رو راست باشیم چرا احمدی نزاد  در مجلس  رزو معارفه نبود و اقای روحانی این دب را حداقل شما نابودش کن تا دفعه بعد …….این طلسم باید شکسته شود…

مگر می‌شود فراموش کرد روزهایی را که توسل می‌کردیم، گریه می‌کردیم، با تمام وجود کار می‌کردیم، غصه می‌خوردیم، دعوا می‌کردیم و تبلیغ می‌کردیم تا مردی از جنس مردم رئیس دولت شود.

مگر می‌شود فراموش کرد شور و حال ساعات اعلام نتایج را و نگاه‌های پر از حیرت پس از اعلام نتایج را و اشک شوق را و شوری که در دل می‌جوشید از بازگشت انقلاب به ریل اصلی.

مگر فراموش شدنی است فردای پیروزی و واکنشی که فقط و فقط حمله بود به نشستن مردی که از حلقه بسته مدیران نبود بر کرسی دومین شخص مملکت، تا این بار فقط و فقط مجبور باشیم دفاع کنیم از دولتی که بوی رجایی می‌داد در برابر آنها که فقط و فقط حمله می‌کردند.

نگران می‌شدیم، غصه‌دار می‌شدیم، غیرتی می‌شدیم و با تمام داشته‌هایمان که شاید یک وبلاگ بود، یا یک سایت، یا روزنامه از دولتمان دفاع می‌کردیم.

ما جوان بودیم، یک عده نسل سومی!

گمانمان این بود که توانسته‌ایم انقلاب را در دهه سومش به معیارهای روزهای نخستین بازگردانیم، پس عجیب نبود اگر همه زندگی، کنش، تلاش و داشته‌هایمان را برای دفاع از این دستاورد هزینه می‌کردیم.

از سیاست خارجی انقلابی و فعالش که در مدت ۲ سال کل دنیا را به هم ریخته بود دفاع می‌کردیم، از مردم‌داری‌اش، سادگی و اشرافیت گریزی‌اش، پرکاری‌اش، ابتکارات بکر و مؤثر اجرایی‌اش، رسیدگی به محرومین‌اش، ولایتمداریش و خیلی صفت‌های دیگرش دفاع که می‌کردیم هیچ، به آن افتخار می‌کردم.

به ما می‌گفتند احمدی نژادی…

مگر می‌شود احمدی نژادی باشی و تمام شدن دولت احمدی نژاد برایت تفاوتی نداشته باشد؛ اینکه احمدی نژاد بر این مسیر ماند یا نماند یک مجادله قدیمی و تکراری است، که برای من مدت‌هاست حل شده است اما چند چیز را نمی‌توان انکار کرد.

دولت او ثمره هزاران ساعت کار فرهنگی مخلصانه‌ای بود که در سال‌های غربت در مساجد و هیأت‌ها برای حفظ انقلاب انجام شده بود و این تلاش‌ها اینک تجمیع شده بود تا تبدیل به یک جریان اجتماعی بشود؛ ما نسل سومی‌ها، با احمدی‌نژاد بود که وارد سیاست‌ورزی شدیم؛ چه در مقام مدافع او و چه در مقام منتقدش.

احمدی نژادی‌ها واقعیتی بودند که در تاریخ معاصر ایران ثبت شدند، واقعیتی که اجتماعی است و غیرقابل حذف یا انکار؛ این شیوه و منش در عرصه سیاست ایران باقی خواهد ماند و رشد خواهد کرد هرچند احمدی نژاد هم احمدی نژادی نمانده باشد.

قطعاً بعد از این دولت دیگر خیلی سخت خواهد بود تا بسیاری از آن چیزهایی که آرمان می‌دانستیم‌اش و این بار تبدیل به واقعیتی عینی شده بود، فراموش شود، گم شود یا نادیده گرفته شود.

هر چند که به نظرم حالا دیگر دوره احمدی نژاد نیز گذشته اما در این دوره بود که انقلاب اسلامی وارد مرحله ثبوت و حرکت به سمت نظام سازی تمدنی شد.

انتخاب روحانی را بخشی از همین حرکت انقلاب اسلامی برای نظام‌سازی تمدنی می‌دانم و با اشتیاق در انتظارم تا سنتز دیالکتیک جریانی که روحانی نماینده آن است با جریانی که احمدی نژاد را در سوم تیر برآورد، در دهه آینده انقلاب اسلامی ببینم، اشتیاقی که احساس می کنم شبیه به اشتیاق دیدن ثمره پیروزی در روزهای تابستان ۸۴ است.

احمدی نژاد رفت، اما احمدی نژادی‌ها یک واقعیت غیرقابل انکار هستند که تازه زمان نوزاییشان فرارسیده است.

واما در ادامه دکتر اسماعیل اسدی دارستانی

 نوشت

پس از رخدادهای سال ۸۸ و آشوب‌های منافقان، بارها امام امت در سخنان خود، این فتنه را یادآوری و واکاوی می‌کردند و آن را به یک «شاه‌کلید» پیوند می‌زدند.

بارها و بارها و پس از هر سخنرانی معظم له، از خود می‌پرسیدم: «چرا آقا اینقدر بر این مسئله اهتمام دارند؟» و هر چه از آن فتنه‌ ننگین و شرم‌آور می‌گذشت، این پرسش در ذهنم پررنگ‌تر می‌شد و می‌دانستم که حکمتش را نمی‌دانم لااقل.

یک سال گذشت، ۲-۳ سال هم؛ چرا این موضوع هنوز هم در فرمایش ایشان تکرار می‌شود؟ به جواب‌هایی رسیدم که مهم‌ترین آن، جلوگیری از تحریف تاریخ و مصادره‌ صفحات رنج‌کشیده‌ آن به دست عده‌ای بود؛ همان عده‌ای که حباب «ما بی‌شماریم» آنها، در عاشورای ۸۸ به بد فرجامی دچار شد و رویشان سیاه!

اما امروز وقتی حرف‌ها و نمایش‌های سران معلومُ الحال آن فتنه را رصد می‌کنم، درمی‌یابم که علمدار انقلاب اسلامی و خلف صالح حضرت روح الله (ره)، چه جانانه از بیرق حق حراست می‌کند و کلام حیدری‌اش، چگونه آتش بر خرمن پندارهای جمل‌نشینان و ریاکاران انداخته است!

*با کتاب قانون بر پیکر قانون‌گرایان می‌زنند

این روزها یکی می‌گوید: «وقتی می‌گویند و تهدید می‌کنند که کسانی باید توبه کنند؛ مرادشان چیست؟ توبه از اصلاح طلبی؟ یا از حقی که هست و از آن دفاع می‌کنیم؟ چه جرمی رخ داده است که باید از آن توبه کرد؟»(دست‌پیش گرفتن برای پس نیافتادن یا همان سیاست فرار به جلو)

آن دیگری می‌گوید: «اگر به نظرات من عمل می‌شد، گرفتار شرارت‌های سال ۸۸ نمی‌شدیم!» این حرف‌ها در جنگ نرم تعریف دارد؛ گویا حقوقدانِ مجرمی با کت و شلوار غربی! کتاب قانون را بر دست گرفته و بر پیکر قانون‌گرایان می‌زند!

خطایی که آقای خندان از جرم نبودنش دم می‌زند و آن را حق می‌داند، چیزی جز تهدید امنیت امت اسلام بود؟ به تعبیر خودشان می‌شود «امنیت ملی»؛ باید پرسید: آیا برهم زدن آرامش روانی مردم، خلاف قانون بود یا نه؟

نظراتی که آن عالیجناب درباره‌اش سخن می‌گوید و آن را کلید گرفتار نشدن در شرارت‌های سال ۸۸ می‌داند، آیا همان نسخه‌ «بریزند توی خیابان» نبود؟ آیا این نسخه که از بیت ایشان صادر می‌شد، خلاف قانون نبود؟ بیش از این گفتن، سزاوار نیست؛ چرا که حاجت به بیان نیست آخر!

برسیم به آن «شاه‌کلید»؛ حق این است که عاملِ خطاها، بدعت‌ها و رخدادهای تلخ را، قانون‌گریزی بدانیم! امروز هم آقا جان ما، بیش از هر چیز بر قانون تأکید و سفارش می‌فرمایند: «سال ۸۸ اشکالاتى که وارد شد، خسارتى که به کشور وارد کردند و نگذاشتند کشور و ملت طعم آراء ۴۰ میلیونى را درست بچشد، به خاطر تخلف از قانون بود».

قانون، این روزها حکمِ آن شیپور دوست‌داشتنیِ جنگ را دارد که با نواختنش، مرد از نامرد و سره از ناسره غربال می‌شوند.

حتی اگر باز هم بیانیه‌های فریبنده بدهند و تلخی سال ۸۸ را در کاممان یادآوری کنند؛ باز هم صدای رسا و نازنین آن شیپور دوست‌داشتنی به گوش امت اسلام خواهد رسید و قانون تنها با فتنه‌گرانِ منحرف سر جنگ دارد!

امروز هر کس، در هر پست و مقامی نسبت به قانون جمهوری اسلامی ایران بی‌مبالاتی، بی‌رغبتی، بی‌غیرتی، تساهل و تسامح داشته باشد، یک آنارشیست تمام عیار است که مانند دیگر هرج و مرج طلبانِ قانون‌گریز دنیا، راهی به جز پوچی، سستی و ویرانی نخواهد پیمود!

 واما غرب بی پدر مادر چه میگوید

دو دستگی در برخورد غربی ها در خصوص انتخاب دکتر حسن روحانی به وضوح به چشم می خورد. برخی که بیشتر گروه های تند روی مرتبط با صهیونیست ها هستند اعتقاد دارند که چه حسن روحانی رئیس جمهور ایران باشد چه احمدی نژاد حاکمیت و تصمیم نهایی را در ایران رهبری می گیرد و ساختار انتخاب رهبری به گونه ای است که احتمال روی کار آمدن رهبری که اهل معامله باشد بسیار کم است. این گروه روی کار آمدن دکتر روحانی را نشانه اثر بخش بودن تحریم ها می دانند و معتقدند که افزایش تحریم و فشار علیه ایران موفقیت های بیشتری را به دنبال خواهد داشت، در نتیجه باید با ایران برخورد جدی کرد و مذاکره و دیپلماسی مشکلی را حل نمی کند. دسته دیگر که به نظر می رسد شناخت بهتری نسبت به ایران دارد گروهی در غرب هستند که معتقدند می شود با وجود رهبری در ایران تغییر دلخواه را در ایران ایجاد کرد و باید با حوصله و البته دقت زیاد به استقبال تغییرات جدید در ایران رفت. این گروه با زیرکی تمام هرگونه اقدام و همکاری با ایران را منوط به اقدام عملی توسط رئیس جمهور جدید ایران کرده اند و اعلام کرده اند که حرف دردی را دوا نمی کند.

فعالیت های گروه اول ممکن است پل ها را برای رسیدن گروه دوم به خواسته های احتمالی خود را خراب کند. یکی از این اقدامات تصویب تحریم های جدید توسط کنگره آمریکا است که صهیونیست ها بیشترین نفوذ خود را در آنجا دارند. ولی این اقدام باعث خواهد شد اوبامایی که به نظر می رسد جزو دسته دوم باشد محدود شود.

رسانه ها و اتاق های فکر هر دو دسته به شدت مشغول ارائه راهکارهایی برای تصمیم گیران دو گروه هستند.

برای مثال اندیشکده چتم هاوس در مطلبی می گوید اینکه ما خیال کنیم حالا که روحانی آمده همه چیز تمام شده است این خیال درستی نیست باید رفتار غرب به گونه ای تغییر کند که اگر روحانی خواست تغییرات مورد دلخواه غرب را ایجاد کند این امکان برای او وجود داشته باشد.

در ادامه مطالبی که رسانه های مختلف که مواضع هر کدام از این دو گروه را دنبال می کنند آمده است که سعی خواهم کرد تا جایی که امکان دارد آن را به روز کنم.

 

* اندیشکده انگلیسی چاتم هاوس است:

روحانی که هم از حوزه علمیه قم و هم دانشگاه «گلاسکو» اسکاتلند فارغ التحصیل شده، آمده است که غرب باید بدون طبقه بندی کردن سیاسی روحانی، با دولت جدید ایران بر اساس اقدامات آن وارد تعامل شود.

اقدام دیگری که آمریکا باید عملی کند این است که نام مجاهدین خلق [گروهک تروریستی منافقین] را بار دیگر در فهرست سازمان های تروریستی وارد کند.

چتم هاوس در پایان گزارش خود نوشت که برای اولین بار در تاریخ جمهوری اسلامی ایران، مقامات خارجی شامل سران کشورها به عنوان مهمان در مراسم تحلیف رئیس جمهور دعوت شدند؛ این رویکرد گام کوچک ابتدایی است و مسیر را به سوی یک توافق جامع تر بین ایران و غرب هدایت می کند.

 

* روزنامه گاردین:

واکنش کاخ سفید که اعلام کرد اگر ایران تصمیم به تعامل داشته باشد، شریکی مصمم در واشنگتن خواهد یافت، خوب بود، اما «باراک اوباما» باید بر بد اَخمی‌ِ کنگره فائق آید. در حالی که کاخ سفید علاقه‌ای به طرح مجلس نمایندگان ندارد، اما تلاش کافی هم برای اصلاح آن به خرج نداده است.

این روزنامه در خصوص یک بار تجربه ناموفق آقای روحانی در مصالحه با غرب در کسوت سرپرست تیم مذاکره‌کننده ایرانی، نوشته است: درسی که آقای اوباما باید بگیرد این است که برای بار دوم زیر پای آقای روحانی را خالی نکند.

 

* وال استریت ژورنال:

ایران می‌تواند تا تابستان سال آینده پلوتونیوم مورد نیاز ساخت بمب را تولید کند. ایران از فناوری هسته‌ای متفاوتی در این مسیر استفاده می‌کند که حمله به آن برای کشورهای خارجی آسان‌تر خواهد بود. 

این روش برای تولید تسلیحات هسته‌ای می‌تواند تلاش‌های بین‌المللی برای مذاکره با حسن روحانی، رئیس جمهور جدید ایران را پیچیده سازد. مقامات آمریکایی و اروپایی اعلام کرده اند که این موضوع همچنین احتمال حمله اسرائیل (به تاسیسات هسته‌ای‌ ایران) را افزایش می‌دهد.

 

* نتیجه گیری:

هیچکدام از این دو گروه دوستان ما نیستند و هر دو دشمن محسوب می شوند ولی این دو دشمن در دو جبهه متفاوت حضور دارند و نباید با یک راهبرد با هر دوی آنها برخورد کنیم. این اشتباه باعث خواهد شد که ما دو جبهه ای که با هم زاویه گرفته اند را با هم علیه خود متحد کنیم.

 نگاهی به عملکرد زنگنه؛ خط اتیلن غرب پروژه‌ای با انتقادات فراوان + فیلم

خط اتیلن غرب پروژه‌ای با انتقادات فراوان» اقدام به بررسی احداث خط اتیلن غرب کرده است.

در این خبر آمده است: وزیر پیشنهادی روحانی برای تصدی وزارت نفت، زنگنه است.

وی دو دوره سابقه وزارت نفت را در کارنامه خود دارد. بررسی عملکرد او در زمان وزارتش می‌تواند در شناخت او  کمک فراوانی کند.

یکی از پروژه‌هایی که در زمان زنگنه طرح‌ریزی و اجرایش شروع شد، پروژه خط اتیلن غرب است. این پروژه که قرار بود در آن تنها ۵ مجتمع پروژه پتروشیمی تاسیس شود، در نهایت به عدد ۱۶ مجتمع پتروشیمی رسید. پروژه‌ای که انتقادات بسیاری از کارشناسان توسعه منطقه‌ای و نفتی را در پی داشت. در آن زمان نعمت زاده وزیر پیشنهادی صنعت معدن و تجارت نیز رئیس شرکت ملی پتروشیمی بود. 

همچنین سایت عیار به انتشار مستندی تلویزیونی در دو قسمت کرده است که می توانید این  فیلم ها را در لینک زیر مشاهده کنید.

براساس این گزارش در این فیلم ها به مواردی از قیبل عدم کار تخصصی در تصویب و احداث خط لوله اتیلن غرب در دوران وزارت نفت زنگنه و همچنین پیش بینی غلط در خصوص اشتغال زایی اشاره شده است.

از طرفی در بخش دیگری از این فیلم های مستند به خطر آفرینی این خط لوله اشاره شده که با درایت وزرای نفت در دولت نهم و دهم تا حدود بسیار زیادی از احتمال وقوع خطر کاسته شده است.

همچنین در بخش هایی از فیلم شاهد نحوه احداث پتروشیمی های در طول مسیر هستیم که با مشکلات عدیده ای روبه رو هستند.

 

و در آخر  شاعر معاصر کشورمان  آورده است:

باغی ست در حوالی من

 

باغی ست در حوالی من، خلوتی ست هم

شوق شکفتن است مرا، فرصتی ست هم

باغی ست در حوالی من، فاش و بی‌حصار

باغی که حیرت است مرا، حسرتی ست هم

باغی شکفته در صلوات و سلام و صبح

باغی که در طبیعت او طاعتی ست هم

باغی که گل به گل خبر از غیب می‌دهد

باغی که برگ برگ، مرا حکمتی ست هم

باغی که رنگ رنگ به کثرت رسیده است

باغی که فصل فصل در او وحدتی ست هم

آوازهای فلسفی چشمه‌ها در اوست

از بی‌کران ذات خدا، آیتی ست هم

جان مرا نشانده به قد قامت سکوت

باغی که خود، قیام مرا جرأتی ست هم

بی‌­شک، اگر از این همه شک روبه او کنم

بالیدن یقین مرا حجتی ست هم

آنجا برای خواندن من، عاشقانه‌هاست

اینجا برای راندن من ،غربتی ست هم

با من برای رفتنم از خود، بهانه‌ای ست

با او برای بردن من، صحبتی ست هم

باری اگر نفس بکشم در هوای او

بیرون شود ز سینه اگر رخوتی ست هم

باید برآید از دل سنگم جوانه‌ای

آری در این میانه اگر غیرتی ست هم

***

گل فروشی

بی‌تو همه خاطره‌ها خاک شده ست

از شهر نشان عشق ما پاک شده ست

دیریست که گل فروشی کوچه‌ ما

بنگاه معاملات املاک شده ست

***

با این همه چشم

 

با گردش بی‌امان، زمان در پی کیست؟

اینگونه جهان، با هیجان در پی کیست؟

دنبال که این چنین زمین می‌گردد؟

با این همه چشم، آسمان در پی کیست؟

دکتر اسماعیل اسدی دارستانی

خبرگزاری که باید هر چه زودتر اصلاح شود

 

خبرگزاری ایرنا که تا قبل از آغاز به کار دولت نهم در کنار ایسنا جایگاه خاصی در بین مخاطبان فارسی زبان دنیا داشت با چالش های پی در پی که برای آن پیش آمد عملا به محفل رسانه ای جریان انحرافی تبدیل شد تا آنجا که بسیاری از رسانه‌های داخلی اخبار آن را با شک و تردید بنگرند و از همین رو رسانه دیجیتال و یا مکتوب سعی می کنند منبع خبری خود را رسانه ای دیگری به جز این خبرگزاری قرار دهند.

خبرگزاری جمهوری اسلامی ایران مهمترین بازوی اطلاع رسانی دولت است که متاسفانه چند سالی است به دلیل مدیریت بسته و غیر اصولی نزدیکان رئیس جمهور سابق با افت شدید مخاطب و از دست دادن شان و جایگاه خود در نزد افکار عمومی مواجه شده است.


به گزارش خبرنگار آستارا نیو ز؛ خبرگزاری ایرنا که تا قبل از آغاز به کار دولت نهم در کنار ایسنا جایگاه خاصی در بین مخاطبان فارسی زبان دنیا داشت با چالش های پی در پی که برای آن پیش آمد عملا به محفل رسانه ای جریان انحرافی تبدیل شد تا آنجا که بسیاری از رسانه‌های داخلی اخبار آن را با شک و تردید بنگرند و از همین رو  رسانه دیجیتال و یا مکتوب سعی می کنند منبع خبری خود را رسانه ای دیگری به جز این خبرگزاری قرار دهند.


از همین رو  در دولت یازدهم، فردی را باید برای مدیر عاملی خبرگزاری جمهوری اسلامی در نظر بگیرد که علاوه بر نزدیکی با تیم کاری دکتر روحانی تجربیات عملی و آکادمیک و توانایی لازم برای احیای این خبرگزاری که امروز در شرایط نامطلوبی به سر می برد را داشته باشد و بتواند با تکیه بر سوابق کاری و تیم رسانه ای پشتیبانش این امر را محقق کند.


هر چند در دولت دهم بر خلاف عرف رسمی مدیر عامل ایرنا و رئیس موسسه ایران مستقیما با حکم رئیس دفتر رئیس جمهور معرفی شد اما در انتخاب مدیرعامل ایرنا رئیس دفتر رئیس جمهور و سرپرست نهاد ریاست جمهوری در کنار وزیر ارشاد، نقش دارند و با توجه به ترکیب بندی فوق و منش دولت یازدهم مبنی بر رعایت مقررات و تشریفات باید منتظر ماند تا علی جنتی رای اعتماد خود را از مجلس نهم بگیرد تا تکلیف بازوی اطلاع رسانی دولت نیز تا قبل از آغاز هفته دولت معلوم شود.

اسماعیل اسدی دارستانی

سیبلی روستای فرهنگی توریستی وساحلی و باستانی – شهر باستانی سلطانیه – تمدن ایران زمین باستانی

سیبلی روستای فرهنگی توریستی وساحلی و باستانی – شهر باستانی سلطانیه – تمدن ایران زمین باستانی


پیروزی آن نیست که هرگز زمین نخوری

آن است که بعد از هر زمین خوردن

دوباره برخیزی

 

روستای سیبلی در قدیم بنام شهر سطانیه می باشد که امروز روستای سیبلی می نامیم . روستای توریستی و باستانی است که از جنوب از صنایع چوب حبیبی پور شروع و در سه راه داداش آباد تمام می شود و در قدیم تا امزاده ابراهیم و قاسم را سیبلی می نامندو در تاریخ هم امامزاده بنام سیبلی نامیده است . از مغرب به رشته کوه تالش و از مشرق به دریای خز وصل می باشد . روستای سیبلی ۲۰۲۰ نفر جمعیت دارد و۶ شهید تقدیم کشور کرده است ودارای دو مسجد و یک پایگاه بسیج ، یک پادگان دریایی ارتش . شرکت تعاونی ماهیگیر پره . رودخانه . مجتمع ساحلی صدف سیبلی .ساحل و جنگل زیبا . املاک کشاورزی سیبلی . مجتمع بزرگ ورزشی سر باز و بسته شهدای سیبلی و چند ورزشکار کشوری و جهانی از جمله جین سا و خانمها محمدی و میر آزند و چند ورزشکار بنام دارد که در آینده معرفی خواهد شد و.

توضیح : در زمان اشغال آستارا توسط فدائیان دمکرات مزدور دولت خود خوانده آذربایجان مردمان سیبلی به صورت چریکی با فدایان می جنگند که بعلت جنگلی بودن روستا و شجاعت مردم سیبلی روسها و فدایان در زمان اشغال جرات ورود به سیبیلی را نداشتند و

نامگذاری سیبلی : مردمان سیبلی قبل از اسلام بنام سطانیه نامیده بودند همگی تالش زبان بودند که مرزداران کشور بودند که بعداز حمله عربها شهر ویران و مردمان سطانیه به گوشه های تالشان رفتند به مرور زمان به منطقه چلوندو لوندویل کانرود آمدند اما مردمان اصیل سیبلی تالشان بودند که خلیج ها بعدا به سیبلی آمدند و سطانیه را به سیبلی نامیدند و تا ورود قوم خلیج سیبلی و منطقه لوندویل و کانرود را سلطانیه می نامندند . مرکز شهر سطانیه در داخل شالیزارهای سیبلی و مرکز فرماندهی و قلعه در نورعلی محله سیبلی که امروز کارگاه بتون می باشد. مردمان امروز ی سیبلی از مردمان تالش وقسمتی خلیج فارس که اصالا کرمانشاهی بودند که بقوم خلیج معروف بودند که به مرور زمان خلج معرو ف شدند هماکنون سیبلی همانند گذشته اکثریت با قو م خلیج نیست قومهای ایرانی گلیلک، فارس ، ترک آمدند و به جرات می شود گفت اکثریت مردمان سیبلی ترکها هستند و مردم سیبلی دو رگه شدند و کسی نمی تواند .

اماکن سیاحتی و تفریحی و اماکن :

۱-مجتمع جهانگردی ۱۷ هکتار ساحل صدف سیبلی از جاده ساحلی شهید وفادار سیبلی را دارد و در ساحل سیبلی می باشد و مجتمع ساحلی تمام فصل است از امکانات تفریحی و شنا و حیات وحش برخوردار است و حصار بتونی آن را در سال ۱۳۸۴ سازمان محیطز یست تامین اعتبار و ساخت و دهه ۱۳۷۰ این منطقه باتلاق بود که با بودجه استانداری ساخته شد و در اختیار شهرداری آستارا قرار گرفت. و بعداز اینکه شهرداری در داخل شهر طرح شنا ساخت .. شرکت سرمایه گذاری جهانگردی وابسته به سازمان تایمن اجتما عی مجتمع را اشغال نمود بدون سند و مدرک و نامه و.. بارها شورای اسلامی سیبلی و مردم سیببلی در خواست استرداد مجتمع به دهیاری ئ مردم روستا بودند اما مسئولان شهرستان بی تفاوت و حتی از شرکت که غیر قانونی مجتمع را تصرف کردند حمایت نمودند.

۲- مکان طولبه سیبلی : یک قبرستان و مکان مقدس باستانی چندین سال است توسط تربیت بدنی و یک فرد شخصی متصرف شده است .

۳- کاخ تاریخی سیلمان خان : که بعداز انقلاب توسط مردم تخریب و خانه سازی شد.

۴- ساحل و جنگل وساحل زیبای سیبلی

۵- رودخانه مرده سیبلی . روزگاری رودخانه ای زنده مرکز تفریحی و شنا مردم و ماهی گیری بود .

۶- تعاونی ماهی گیری پره سیبلی

۷- پادگان نیروی دریایی ارتش سیبلی

۸- مسجد جامع سیبلی و مسجد ابوالفضل سیبلی

۹- پایگاه مقاومت بسیج سیبلی که از این پایگاه خیلی از مردم منطقه به جبهه و دفاع مقدس رفتند سیبلی ۶ شهید بنامهای ۱- ورزشخواه ۲- فلاحتی ۳- وفادار ۴- حبیبی پور ۵- جعفر زاده ۶- شهید جانباز حاج اسدالله اسد ی دارستانی و جانبازان روستا : ۱- کورش پورحسن ۲- مهدی اسدی دارستانی ۳- خلیل بنی جلالی ۴- صدد خانی ۵- تورج رحیم پناه ۶- مرحوم پر ویز دوستار

نویسندگان و شاعر سیبلی : ۱- شاعر پر آوازه ایران : منصور بنی مجیدی ۶ کتاب شعر ایشان چاپ شده است . ایشان معلم متعهد بود که در کنار معلمی شعر می نوشت و شاعر معاصر و پر آوازه ایران می باشد . ۲- اسماعیل اسدی دارستانی بازنشته ارتش . روزنامه نگار و محقق و نویسنده کتابهای مدیریت و خدمات نظامی از دیدگاه اسلام ، تا زنده امک بسیجی ام ، داستانهای آسمانی ، سرگذشت تالشان و بررسی تاریخ حقوق بشر و محیط زیست  چاپ و مورد استقبال می باشد و تاکنون در چندین جشنواره برنده گردیده است و بررسی تاریخ حقوق بشر در حال انتشار و چند اثر وی در حال تحویل است وی هماکنون مسئول شورای اسلامی سیبلی می باشدو موسس و مدیر جمعیت مدافعان محیط زیست آستارا و از فعالان حقوق بشر و محیط زیست بین المللی می باشد.

مسئولان شهرستانی از سیبلی : آقایون ۱- بیژن خالقوردی پور بعنوان ریس اداره بازرگانی آستارا ۲- سیروس خالقوردی پور بعنو.ان بخشدار لوندویل می باشند اکثر مردم روستا تیز هوش هستند و از تاجرین موفق هستند. از سیبلی معلمان زیادی در آموزش و پرورش کار می کنند.

شوراهای اسلامی سیبلی : دوره اول بیژن خالقوردی پور کارشناس ارشد سیاسی ، بهزاد دستیار کارشناس امور تربیتی و مدیر مدرسه راهنمایی ، خانم مصریه بنی مجیدی کارمند بازنشسته اداره بهداشت آستارا .

دوره دوم : خانم مصریه بنی مجیدی که با اولین رای شورا شده بود بعلت بها ندادن مسئولان به شورا زن شرکت نکرد . بیژن و بهزاد رای آوردند و قبادر ریاضی اضافه شد.

دوره سوم : قباد ریاضی ، بهزاد دستیار . اسماعیل اسدی دارستانی محقق و نویسنده و روزنامه نگار و بازنسشته ارتش فوق دیپلم ( کارشناسی افتخاری ادبیات ) و مدیر عامل شرکت تعاونی توسعه و عمران بخش و شهر لوندو.یل و بلگ نویس و فعال حقوق بشر و محیط یست شناخته بین المللی است/

دهییاران سیبلی : دوره قبل : قباد ریاضی معلم بازنشسته . چهار سال تاکنون بهزاد باغش زاده دهیار سیبلی فوق دیپلم

کارهای که بعداز انقلاب برای روستا انجام شده است : برق ، گاز، آب ، تلفن ، آسفالت ، پل ، ساخت و تکمیل سلختمان دهیاری وشورا ، دفتر مخابرات ، کانال کشی ، احداث یک مدرسه جدید، شرکت پره ماهگیری تعاونی سیبلی ، مجتمع ۱۷ هکتاری ساحلی صدف (بجای اینکه در آ»د میلیونی آن صرف عمران و آبادانی روستا شود خرج شرکت خصوصی می شود شورا در صدد بازپس گیری مجتمع به دهیاری است )

مردمان سیبلی : سیبلی از چهار تیره : تركهای مغان وخلج ، گیلک ، تالش می باشد .. و واکثریت مردم سیبلی مهاجرین هستند و ساکنین اولیه سیبلی تالشان و بعدا  خلج ها می باشند که از خلیج فارس آماده اند که مسکن اصلی آنها کرمانشاه می باشد. مردم سیبلی به زبان ترکی و تالشی صحبت می کنند و شغل آنها.. راننده ترانزیت. کشاورزی . باغ داری . ماهی گیری . برداشت صدف . توریسم و تجارت می باشدو سیبلی تاجران معروف بین المللی دارد که نسبت به سنشان که جوان می باشند پیشرفت خوبی داشتند.. از جمله تاجرین جوان سیبلی ۱- عباست وفادار۲- ظاهر میزا قلی پور می باشند.

مردمان سیبلی در انتخابات مجلس و شوراهای سیبلی تاثیر گذار هستند و در شهرستان هرکس بخواهد بداند کدام نماینده پیروز می شود در سیبلی نظر سنجی می کنندو این در شهرستان در دوران انتخابات ثابت شده است.

---------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------

 

حال که آسمان خود را سبک می کند

   تو چرا سنگینی؟؟؟

                                         دل به دلش بسپار محو شو   ببار!

                                             بیرون بریز هر آنچه می فشارد دلت را...

                                                                  بیرون بریز سیاهی را...

                                                                 بیرون بریز کویر دلت را...

نور مقصد نهایی توست.

 

------------------------------------
سیبلی  روستا ی باستانی  قشنگ ما

روستا  ما روستای قشنگ  سیبلی                  روستای سواد ، دلاوری  مهد فرهنگ  ، شجاعت 

سیبلی زبون  زد همه                                ز فرهنگ ادبیان و دلاوران هر چه بگم بازهم کم

سیبلی آخر فرهنگ و کلاس  و توریست          سیبلی  مهمان نواز و غرییب نواز

توریست  با دیدن ساحل ، طبیعت و مجتمع ساحلی     کوه ، جنگل انار، حیات وحش ،شالیزارها همیشه حیران است

از شمال به داداش آباد از جنوب به چوب شمال        از مشرق به دریا و ساحل زبیای  مجتمع صذف 

  از مغرب  به کوههای  سر به فلک کشیده  تالش      شهدای دلاورش  وفادار، حبیبی پور، جعفرزاده ، فلاحتی ، ورزشخواه

   شاعر آوازخوان ایران منصور اهل آنجاست        نگویم اسماعیل اهل قلم  نگارنده چندین کتاب  و دلاور ارتشی اهل اینجاست

 بخشدار و روسای اداراتش آستارا  اهل  آنجاست    وکیل آستارا گر بخواهد    رای بیارد  رای اعتماد ش بخواهد     

 روستا نگو بلکه بوستان  مهدفرهنگ دلیران                      این روستای باستانی شیر پاک خورده  نام زیبایش سیبلی ایست

به زبون  ساده تبریزی  سیبلی ما جیران است                    به یاد شعر و قلم   منصور  این ابر مرد شعر عصر جدید

با رفتنش اهل قلم غمگین                           خدا رحمت کند  این شاعر آواز خوان  عصر جدید

رحمت به مزارت ببارد عین نور                به یاد  گفتار و شعرهای زبیا این استاد عین ماه

در سیبلی ما  خنده آید برای ما                    پاییز شود بهار ما  جوان شود آن پیر ما

ذلیل شود دشمن ما                                    خونه ما  خونه  همه است

سیبلی  همان شهر سطانیه باستان                        که تاریخ ایران گواه مرزداری آنهاست

روستا   ماروستای قشنگ همان سیبلی                  روستای سواد ، دلاوری  مهد فرهنگ  ، شجاعت  سیبلی

                            سیبلی  روستای باستانی قشنگ ما

 به یاد پدرشهیدم

پدرم عجب مرد ولای بود               با نداری و مشقت  و با جانباز جنگ  با ما بود تا زمان شهادت

صبح  زود سر کار می رفت         صدای نمازش همیشه تو گوشمه عین ضبط  صوت

زمان بیکاری  برایم میز و صندلی درس میخواست   زمان فراقت برایم  شعر می گفت 

 آخر نکفته بودم پدرم بغیراز کشاوزی و رزمندگی       شاعر و مرد عارفی بود

برایم ساعتها شعر می خواند                            از دلاوریهای  علی و حسین  و نادرشاه می گفت

میگفت  شاهان همه بد نبودند                        اگر شاهان همه بد بودند  لقب پادشاه بخدا نمی دانند

این خاندان جعلی قاجار و پهلوی بودند که شاهان را بدنام نمودند     همانطور که بعضی  انقلاب نما ها و روحانی نما ها چهره انقلاب  را مختوش می کنند

ما کورش کبیر نویسنده منشور حقوق بشر داشتیم          ما شاه اسماعیل صفوی و نادرشاه و کریم خان زند داشتم

برای مردم خار می زد                                      برای ما تار میزد

برام از جوهر مرد علی  گونه بدن می گفت            از علی شیر خدا   می گفت

کار هر چه باشد   عار نیست                           محتاج کس بودن و گرسنه ماندن  همسرو فرزند عار است

نمازش همیشه سر وقت می خواند                   دعایش  رو سفیدی خود و خانواده بود و امت ایران زمین

 

ادامه دارد  شعر : اسماعیل اسدی دارستانی

اسماعیل اسدی دارستانی بازنشسته ارتش / روز نامه نگار و فعال حقوق بشر و محیط زیست و وبلاگ نویس جهانی / نویسنده ومحقق / عضو شورای آسلامی سیبلی /
محمدرضا اسدی دارستانی /09119812795

رضاخان دستاورد داشت، همان‌گونه که قذافی دستاورد داشت

صادق زیبا کلام، استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران، با نوشتن نامه‌ای خطاب به حسن روحانی، از وی خواسته ‌که رابطه یا تداوم ‌رابطه نداشتن با آمریکا را به رفراندوم بگذارد. وی این درخواست را مستند به اصل ۵۹ قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران کرده است.
 
 وی در بخشی از نامه خود که برای رسانه‌ها و از جمله آستارا نيوز  نیز فرستاده شده، نوشته است:

با سلام و تحیات و عرض تبریک به مناسبت انتخاب جناب‌عالی برای ریاست جمهوری دوره یازدهم. همان طور که مسبوق هستند میهن عزیزمان با مشکلات گسترده و عمیقی روبه‌روست.... دست کم ۱۹میلیون نفر از مردم ایران با رأی دادن به شما خواهان تغییر در سیاست خارجی‌مان و تعامل با دنیا هستند. اما برخی از مسئولین همچنان خواهان استمرار این سیاست می‌باشند. بنده تصور می‌کنم که اصل ۵۹ قانون اساسیمان که تصمیم گیری در خصوص مسائل مهم را از طریق مراجعه به همه پرسی پیش بینی نموده راه برون رفت از این دوگانگی می‌باشد. منطقی‌ترین راه آن است که از مردم ایران نظرخواهی شود که آیا خواهان دشمنی با آمریکا هستند یا نه؟ اگر اکثریت رأی دادند که کماکان خواهان استمرار دشمنی با آمریکا هستند، در آن صورت حضرتعالی هم در همین مسیر با جدیت گام بردارید. اگر هم برعکس اکثریت خواهان توقف دشمنی با غرب و آمریکا و تعامل با دنیا شدند، در آن صورت مسئولین به رأی مردم احترام گذارند.

اما اصل ۵۹ قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران چیست که زیبا کلام از حسن روحانی می‌خواهد ‌با استفاده از آن رابطه داشتن یا نداشتن‌ با آمریکا را به رفراندوم بگذارد؟

اصل پنجاه و نهم: در مسائل‏ بسیار مهم‏ اقتصادی‏، سیاسی‏، اجتماعی‏ و فرهنگی‏ ممکن‏ است‏ اعمال‏ قوه‏ مقننه‏ از راه‏ همه‏ پرسی‏ و مراجعه‏ مستقیم‏ به‏ آرای مردم‏ صورت‏ گیرد. درخواست‏ مراجعه‏ به‏ آرای عمومی‏ باید به‏ تصویب‏ دو‌سوم‏ مجموع‏ نمایندگان‏ مجلس‏ برسد.

برگزاری رفراندوم در مسائل‏ بسیار مهم‏ اقتصادی‏، سیاسی‏، اجتماعی‏ و فرهنگی یکی از اعمال قوه مقننه، یعنی مجلس شورای اسلامی است و رئیس جمهور خود راسا نمی‌تواند بدون هماهنگی با مجلس، یا بدون قانع کردن مجلس و در ‌‌نهایت بدون تصویب مجلس به برگزاری رفراندم مبادرت ورزد. چنین درخواست‌هایی از حسن روحانی، روی دیگر پوپولیسم ایرانی برای تهییج افکار عمومی است!
 
صادق زیبا کلام که ‌سال‌ها احمدی‌نژاد را به دلیل ‌سیاست‌های پوپولیستی مورد حمله قرار می‌داد، اکنون خود به سیاست‌های پوپولیستی روی می‌آورد تا از سوی حضار تشویق شود. ظریفی می‌گفت همه ما ایرانیان در باطن یک خصلت داریم با آب و رنگ متفاوت. یکی صریح و رک و دیگری شیک و‌ تر و تمیز.

در اصل ۵۸، درست یک اصل پیش از اصل ۵۹ هم قانونگذار تصریح می‌کند که اعمال‏ قوه‏ مقننه‏ از طریق‏ مجلس‏ شورای‏ اسلامی‏ است‏ که‏ از نمایندگان‏ منتخب‏ مردم‏ تشکیل‏ می‌شود و مصوبات‏ آن‏ پس‏ از گذراندن مراحلی‏ که‏ در اصول‏ بعد می‌‏آید، برای‏ اجرا به‏ قوه‏ مجریه‏ و قضائیه‏ ابلاغ‏ می‌‏گردد. تازه همه این موارد، در حالی است که منظور از اعمال قوه مقننه، قانونگذاری است.

یعنی آقای زیبا کلام از روحانی می‌خواهد نخست به جای مجلس تصیمیم گیری کند. تصمیم‌گیری که نه، قانونگذاری کند. مثلا فرض کنید در رفراندوم، مردم به رابطه به آمریکا رأی دهند، سپس مجلس دولت را مکلف کند تا تاریخ معینی با دولت آمریکا رابطه برقرار کند! معنای دیگر این سخن این است که دولت ایران ناچار خواهد بود با دولت آمریکا رابطه برقرار کند! چه پیشنهاد نابی! خلع سلاح کردن دولت ایران در برابر یک دولت خارجی!

واقعا باید از دکتر زیبا کلام تشکر کرد! بهتر از این نمی‌شود!

------------------

نشانه‌هایی از تمایل رئیس دولت یازدهم به واگذاری مذاکرات هسته‌ای به جایی بیرون از شورای عالی امنیت ملی وجود دارد؛ افزون بر گمانه‌زنی‌های این روز‌ها در این باره، باید به سخنان روحانی و تیم وی در ایام انتخابات نیز توجه کرد؛ تصمیمی که تغییری مهم در روند پرونده هسته‌ای ایران خواهد بود.


در بازنگری قانون اساسی در سال ۱۳۶۸، شورای عالی امنیت ملی به منظور تأمین‏ منافع ملی‏ و پاسداری‏ از انقلاب‏ اسلامی‏ و تمامیت‏ ارضی‏ و حاکمیت‏ ملی‏ تشکیل شد تا با ترکیبی از عالی‌ترین مقامات سیاسی و نظامی کشور و با استفاده از امکانات‏ مادی‏ و معنوی‏ کشور، سیاست‌های‏ دفاعی‏ ـ امنیتی‏ کشور را تعیین کرده و فعالیت‏‌های‏ سیاسی‏، اطلاعاتی‏، اجتماعی‏، فرهنگی‏ و اقتصادی‏ در ارتباط با تدابیر کلی‏ دفاعی‏ ـ امنیتی‏ را هماهنگ سازند.

اگر روزی این شورا در رسانه‌ها و افکار عمومی حضور کمتری داشت، سپردن پرونده هسته‌ای به این شورا، آن را به میان مهم‌ترین اخبار کشور آورد. حسن روحانی پرسابقه‌ترین دبیر شورا در سال ۱۳۸۴، مسئولیت خود در شورا و مذاکرات هسته‌ای را به علی لاریجانی سپرد و او نیز دو سال بعد، پس از اختلاف با رئیس جمهور جای خود را به سعید جلیلی داد تا وی در مدتی شش ساله پای مذاکره با سولانا و اشتون بنشیند.

دوره مدیریت جلیلی در پرونده هسته‌ای با همه فراز و فرود‌هایش احتمالا به زودی پایان خواهد پذیرفت و رئیس جمهور جدید، دبیر جدیدی ‌به جای رقیب خود در انتخابات برخواهد گزید. دبیر جدید احتمالا دیگر مسئول مذاکره هسته‌ای با قدرت‌های خارجی نخواهد بود.

عباس عراقچی، سخنگوی دستگاه دیپلماسی به تازگی درباره اخبار مطرح ‌در رسانه‌ها مبنی بر انتقال پرونده هسته‌ای ایران از شورای امنیت به وزارت امور خارجه گفته است: تصمیمی در این زمینه گرفته نشده، البته رئیس‌جمهور اختیار دارند که این پرونده و پیگیری آن را به هر نهادی که صلاح می‌داند واگذار‌د. تصمیم‌گیری در این خصوص در شورای عالی امنیت ملی صورت می‌گیرد، ولی مذاکرات می‌تواند توسط دبیرخانه و یا وزارت خارجه انجام شود. الان زود است و معتقدم این موضوع در زمان مقتضی انجام خواهد شد.

هرچند سخنگوی وزارت خارجه سپردن مذاکرات هسته‌ای به وزارت خارجه را به عنوان یک احتمال که بعدا درباره آن تصمیم‌گیری خواهد شد، مطرح کرده است، ولی نشانه‌هایی از تمایل روحانی برای خارج کردن پرونده هسته‌ای از شورای عالی امنیت ملی وجود دارد.

گزینه‌های مطرح برای دبیری شورای عالی امنیت ملی، نظر رئیس جمهور جدید در مورد سطح و روند مذاکرات هسته‌ای، سخنان اطرافیان وی در مورد فاصله بین نظامی‌گری و دیپلماسی، نشانه‌های تمایلی است که در بالا به آن اشاره شد.

ترکان از نزدیک‌ترین افراد به روحانی در آخرین فیلم تبلیغاتی وی در تلویزیون گفته است: «سپردن دیپلماسی به نظامیان یعنی این که ما خودمان را از ابزارهای دیپلماسی محروم کنیم. بهتر است که نظامیان نقش مهم نظامی‌گری‌شان را انجام دهند و آن کاری که در تخصص حرفه‌ای دیپلمات است را بگذارند دیپلمات‌ها انجام دهند‌».

و رئیس جمهور منتخب نیز در بخشی از برنامه‌های انتخاباتی خود گفته است: «شرایط امروز بسیار حساس است و باید کسانی که می‌توانند با مذاکره مسائل را حل کنند دیپلماسی هسته‌ای را در دست بگیرند.... باید با تدبیر با دنیا مذاکره کنیم. مگر کشور از تحریم و جنگ نجات داده نشد و در قبل ما این کار را نکردیم؟ باید فرصت لازم ایجاد شود؛ فرصت لازم با مذاکره واقعی ایجاد می‌شود، نه با بیانیه خواندن پشت میز مذاکره. سیاست خارجی همیشه برایمان مهم بوده، امروز به خاطر شرایط حساس، از همیشه مهم‌تر است. باید افرادی حکومت و قدرت را در دست گیرند که تجربه لازم ‌برای حل مسائل هسته‌ای و بقیه مسائل داشته باشند تا مشکل مردم را حل کنند‌».

به استثنای علی اکبر ولایتی که در میان گزینه‌های دبیری شورای عالی امنیت ملی شانس رو به کاهشی دارد، دیگر گزینه‌های مطرح برای دبیری شورای عالی، کسانی نیستند که بنا به گفته روحانی، بتوانند با مذاکره مسائل را حل کنند؛ این در حالی است که وزارت خارجه در دولت یازدهم به احتمال زیاد به یک مذاکره‌کننده با تجربه به نام محمدجواد ظریف و تیم پرسابقه وی خواهد رسید. این یکی از مهم‌ترین نشانه‌ها از انتخاب احتمالی وزارت خارجه به عنوان مرجع مذاکرات هسته‌ای است.

از سوی دیگر، روحانی در روزهای انتخابات، دیدگاه‌های خود را در‌باره سطح مذاکرات هسته‌ای نیز روشن کرده است. وی در برنامه گفت‌وگوی خبری خود در شبکه دوم سیما اظهار داشت: «باید پرونده هسته‌ای از شورای امنیت بیرون بیاید. ما آن زمان اول با وزرا مذاکره می‌کردیم، بعدش رفتیم با رؤسا مذاکره کردیم. امروز هم همینطور باید بشود. آن پنج نفر که الان مذاکره می‌کنند در سطح مدیرکل هستند، ما باید کاری کنیم که با سطح رؤسایشان مذاکره کنیم. ملت باید بیاید پشت مذاکره‌کننده. ما با این نبرد با همت بلند و با رهبری رهبر و با درایت و تدبیر نه با درشت‌گویی و شعار، این کار را خواهیم کرد و این تهدید را به فرصت تبدیل می‌کنیم‌».

این سخنان نشان می‌دهد که در پس ذهن روحانی، در صورت امکان یک توافق بین سران وجود دارد.‌ «ما آن زمان اول با وزرا مذاکره می‌کردیم، بعدش رفتیم با رؤسا مذاکره کردیم. امروز هم همین طور باید بشود‌»؛ توافقی اینچنینی از نگاه روحانی نیازمند حمایت همگانی است.

هر رئیس جمهوری تمایل خواهد داشت اگر توافق بزرگی در سطح برابر بین ایران و غرب اتفاق بیفتد، ‌به نام وی تمام شود؛ این خود دلیل دیگری است که شانس حضور یک مذاکره‌کننده ارشد در قامت دبیری شورای عالی امنیت ملی را کاهش می‌دهد.

-------------------------------------------

به رهبری نامه نوشته بودم در هر صورت اگر جنابعالی صلاح بدانید در این حوادث اخیر بنده مسئولیت هر آنچه رخ داده، اعم از این که ناجا کرده یا نکرده را می‌پذیرم، شما من را برکنار کنید تا غائله بخوابد/ در مورد روزه‌خواری، عزیزان ما می‌گویند نیروی انتظامی با روزه‌خواری برخورد کند. فکر می‌کنید در تهران چند درصد روزه نیستند؟ تقریبا نصف تهران روزه نیستند.


برنامه شناسنامه این هفته با حضور سردار اسماعیل احمدی مقدم، رئیس پلیس کشور‌ برگزار شد.

، رئیس ناجا در بخش‌هایی از این برنامه با اشاره به ماجرای سال ۸۸ گفت: «آقای توکلی را که دوست خوب ما هم هست از یک جهت تحسین می‌کنم که دوستی و رفاقت سرش نمی‌شود [خنده]. ایشان پس از ماجرای کهریزک گفتند فرمانده ناجا باید به خاطر اتفاق کهریزک استعفا دهد. یک روز ماه رمضان که به نماز جمعه رفته بودیم، پس از نماز همراه ایشان به مرکز پژوهش‌های مجلس رفتیم. آنجا گفتم من نمی‌خواهم هیچ حرفی بزنم و فقط چند کاغذ به ایشان دادم تا بخواند.
 
آخرین کاغذ نامه‌ای بود که ‌‌دستی برای حضرت آقا فرستاده بودم. در این نامه ضمن شرح ماجرای کهریزک، نوشته بودم دوستان ما طوری از موضوع کهریزک متأثر شده‌اند که قصد دارند اصل داستان را فراموش می‌کنند؛ یعنی کسانی که فتنه را به راه انداخته‌اند، تبدیل به مطالبه‌گر شده‌اند و ما بدهکار شده‌ایم».
 
وی افزود: «در ادامه نامه نوشته بودم در هر صورت اگر جنابعالی صلاح بدانید در این حوادث اخیر بنده مسئولیت هر آنچه ‌اتفاق افتاده، اعم از اینکه ناجا کرده یا نکرده را می‌پذیرم، شما من را برکنار کنید تا غائله بخوابد. در این نامه نوشتم که مطمئن باشید بنده هرگز از جنابعالی دلگیر نخواهم شد. من که نباید می‌گفتم. من گفتم مرا برکنار کنید و ایشان نپذیرفتند‌».
 
احمدی مقدم خاطر‌نشان کرد: «وقتی به منزل خانواده کسانی که جان خود را در کهریزک از دست دادند، رفتم هم یکسری حقایقی را بازگو کردم و از این دوستان عذرخواهی کردم. همین باعث شد که این عزیزان مسیری را برای مطالبه حقوقشان انتخاب کنند که امروز طی کردند. وقتی به خدمت حضرت آقا رسیدم، گفتم: خدمت این دوستان رفته‌ام، ایشان فرمودند: کارخوبی کردی، اما‌ ای کاش زود‌تر این کار را انجام می‌دادی. البته در آن ایام خانواده‌ها به ما گفتند ما به شرطی با شما دیدار خواهیم کرد که دیدارمان رسانه‌ای نشود. ما هم موضوع را رسانه‌ای نکردیم و بعداً خودشان در دادگاه ماجرای دیدارمان را مطرح کردند. در این دیدار‌ها من به این عزیزان گفتم که من هر کاری می‌توانم برای شما انجام دهم، به جز این که فرزندتان را زنده کنم‌».
 
فرمانده ناجا افزود: «ویژگی ایام فتنه همین است که حق و باطل به شدت مخلوط ‌و فضا مثل مه می‌شود. اگر راهدار‌ها خوب کار نکنند، مسیر اشتباه پیموده‌ و شرایط سخت خواهد شد. بنده اطلاعاتی ‌دارم که دوستان دیگر ندارند و وقتی از این موارد مطلع می‌شدند می‌دیدم که مواضع آن‌ها هم تغییر پیدا می‌کند. باید نه تندروی کرد و نه کندروی! ماه رمضان آن سال ما را هر جا افطاری دعوت می‌کردند، نمی‌توانستیم سر میز بنشینیم و همه در حال انتقاد و سؤال از ما بودند. کم کم پرونده‌های کشته سازی درست شد و ما واقعاً مانده بودیم باید چه کار کنیم. اینقدر فشار زیاد شد که یک روز صبح که از خواب بیدار شدم، تفألی به قرآن زدم که داستان محاصره موسی توسط فرعون آمد. معنای آیه شریفه این بود که فرمان الهی این است که شما حمله کنید، فرعونیان شکست می‌خورند اما بنی اسرائیل می‌گویند تو می‌خواهی ما را به کشتن دهی. موسی وقتی دید بنی‌اسرائیل به حرف‌هایش توجهی نمی‌کند، گفت: خدایا من خودم را به تو می‌سپارم. من حس کردم جوابم را گرفتم و بعد از آن هر کسی آمد با من بحث کند، گفتم من بحثی ندارم و همه چیز را به صاحب اصلی سپردم‌».
 
وی ادامه داد: «یک روز سردار اکبری رئیس پلیس امنیت آمد و گفت: خبر خوبی برایتان دارم و عاطفه امام و سعیده پورآقایی (کسانی که ادعا می‌شد توسط ناجا کشته شده‌اند) را پیدا کرده‌ایم. در واقع یک هفته نگذشت که همه این پرونده‌ها کشف شد و ورق ‌کامل برگشت. این گونه مسئولیت‌ها، سعه صدر و حوصله زیادی را می‌طلبد. البته من ادعا ندارم که صبر زیادی دارم اما خدا وقتی یک مسئولیتی را به انسان می‌دهد، به نوعی ظرفیت تحمل مشکلات را هم به او می‌دهد تا شرایط کمی تسهیل شود. اگر برای او کار کنیم، او هم به ما کمک خواهد کرد‌».
 
سردار احمدی مقدم در پاسخ به این ‌که اگر مسئولیت تصمیم سازی داشتید، در مواردی چون ‌اعتیاد، حجاب، ماهواره و... چه تصمیماتی می‌گرفتید که کارسازتر باشد گفت: «ما هیچ وقت نمی‌توانیم یک پاسخ قطعی برای مسائلی که بخشی از آن به انسان و رفتار او باز می‌گردد داشته باشیم. نمی‌توان انتظار داشت جامعه‌ای بی‌جرم و معصوم داشت و باید شرایط را نسبی بررسی کرد. باید شرایط امروز دنیا را ببینیم. ارتباطات، جهانی شدن، ماهواره‌ها، اینترنت، وسعت رسانه‌ها و... مسائلی است که باید مد نظر باشد. شرایط بسیار پیچیده است اما آگاهی‌ها هم خیلی بالا رفته، ولی همیشه بین جبهه حق و باطل جنگ بوده است‌».
 
وی ادامه داد: «باید نگاهمان را تعدیل کنیم. بعضی‌ها خیلی تند می‌روند. آیا این که یک نفر برای امر به معروف اقدام کرده و درگیری به وجود آمده مسأله ملی است؟ یا مثلا در مورد روزه خواری، عزیزان ما می‌گویند نیروی انتظامی با روزه خواری برخورد کند. فکر می‌کنید در تهران چند درصد روزه نیستند؟ ما روزانه ۳۰ درصد مسافر در تهران داریم که می‌توانند روزه نباشند. بچه‌ها و افراد سالمند و بیمار را هم به این آمار اضافه کنید، با این تفاسیر تقریباً نصف تهران روزه نیستند. با تمام این حرف‌ها شما در ‌روز چند روزه‌خوار می‌بینید؟ تعداد انگشت شماری که بیشتر آن‌ها مشغول سیگار کشیدن هستند که وقتی به آن‌ها تذکر می‌دهیم می‌گویند ببخشید حواسم نبود. ما تذکرات لازم را می‌دهیم اما آیا پرداختن به این مسأله موجب نمی‌شود عده‌ای فکر کنند که می‌شود روزه را خورد؟»
 
احمدی مقدم افزود: «فکر می‌کنم در کنار این که باید واقعیت‌ها را درک کنیم، نباید زود هم عقب نشینی کنیم. در جلسه‌ای که با آقای روحانی داشتیم هم به ایشان گفتم که آقای دکتر احمدی‌نژاد در موضوع ماهواره و حجاب همیشه با ما چالش داشتند. ما به دنبال چالش نیستیم اما فکر می‌کنم بهتر است نظام در این موارد تصمیم بگیریم. ما در نیروی انتظامی در تصمیم سازی کمک می‌کنیم اما سیاست‌گذار نیستیم و مجری سیاست‌های تعیین شده هستیم. این خوب نیست که دو، سه حرف از نظام بیرون بیاید، همه باید یک حرف بزنند‌».
 
رئیس ناجا در مورد برخورد فیزیکی با موضوع ماهواره گفت: «قانون مبارزه با تجهیزات انتظامی چیزی است که در مجلس تصویب شده و ما باید آن را اجرا کنیم. این که به نیروی انتظامی بگویند تکلیف قانونی‌ات را انجام نده کار خوبی نیست، باید به مجلس بروند قانون را تغییر دهند یا یک مرجع قانونی بگوید این موضوع دیگر به نیروی انتظامی ربطی ندارد. ناجا در برابر جرایم مشهود بدون حکم قاضی باید مداخله کند. جایی که جرم آشکار و علنی است ما باید مداخله کنیم. ما به نیرو‌هایمان گفته‌ایم نباید وارد واحد‌های مسکونی شوند. این‌ها هم دست ما را خوانده‌اند و ماهواره را روی بالکن خانه پیچ می‌کند. ما هم در این مورد محدودیت داریم. درباره جمع کردن به شکل نردبانی و راپل هم نظر مسئولین نظام بود که یک مقدار باعث تخفیف نیروهای ناجا می‌شود و کار خوبی نیست‌».
 
وی ادامه داد: «در موضوع امنیت اخلاقی موضع وسط است، این کار را انجام دهی یک گروه اعتراض می‌کند و اگر انجام ندهی گروهی دیگر اعتراضی شدید‌تر می‌کند. به نظر می‌رسد به یک تصمیم جامع و واحد برسیم که به نوعی در برگیرنده مطالبات ملی نیز باشد. باید قانون اساسی، فرهنگ عمومی و واقعیات جامعه را در نظیر بگیریم و در ‌‌نهایت به یک نظر واحد برسیم. باید کاری کنیم که رضایت کلی در جامعه فراهم شود‌».
 
رئیس پلیس ایران در بخش دیگری از مصاحبه تلویزیونی خود اظهار داشت: «از ابتدای انقلاب ما لباس نظامی به تن کرده‌ایم و عضویت و یا طرفداری از هر گروه سیاسی برایمان ممنوع بوده است. خوشبختانه تا الان هم کسی از ‌سابقه ‌ما سراغ نداره که عضو حزب یا جریان خاصی بوده باشم. همه جریان‌ها و گروه‌های سیاسی کشور با ما در ارتباطند و ما با هیچ کس مشکلی نداریم. مثلاً جریان اصلاح طلبی در مجلس تا به حال علیه ما موضعی گرفته؟ نه چون رابطه خوبی با هم داریم‌».
 
وی افزود: «در فتنه ۸۸ حمله زیادی به پلیس نشد، البته به پرونده‌هایی حمله شد اما به مجموعه نیروی انتظامی هجمه و حمله صورت نگرفت. ما همیشه تلاش کردیم در یک موضع قانونی و فراجناحی وظایف خود را انجام دهیم. مثلاً آقای تابش رئیس فراکسیون اقلیت مجلس هم‌رزم ما در جبهه بودند. از‌‌ همان موقع ما با هم دوست هستیم. در ایام فتنه هم رابط ما بود و با هم تعامل داشتیم‌».
 
احمدی مقدم اظهار داشت: «در روزهایی که در خیابان‌ها تظاهرات بود، وقتی جلسه‌ای داشتیم هیچ وقت نمی‌رفتم مسیر را دور بزنم و راه را دور کنم بلکه از میان جمعیت مسیرمان را طی می‌کردیم و همه هم دست تکان می‌دانند. ما در نیروی انتظامی تلاش کردیم طوری رفتار کنیم که به گروه یا جریانی منتسب نباشیم. گروه‌های سیاسی را کنار بگذارید. این که مسیحی حس کند ما متعلق به مسلمانان هستیم یا افراد سنی حس کنند که ما جانب شیعیان را می‌گیریم به معنای واقعی سم است‌».
 
فرمانده ناجا در مورد تشکیل پلیس اقتصادی هم گفت: «این پلیس شکل داده شده، در پلیس آگاهی، پلیس مبارزه با قاچاق کالاو ارز و پلیس مبارزه با مفاسد اقتصادی وجود دارد. اما مفهمومی که ما در مورد پلیس اقتصادی دنبال می‌کنیم این است که این پلیس وارد وزارتخانه‌ها شود. زمانی که آقای دانش جعفری وزیر بودند، خدمت ایشان رسیدم و گفتم: ما حاضریم این پلیس را در وزارتخانه اقتصادی و دارایی تشکیل دهیم. ایشان به من گفتند: نیروی روی دست مانده‌ای داری که می‌خواهی بفرستی اینجا؟ من در پاسخ گفتم: نه، حقوق نیرو را من می‌دهم و شما فقط محل اسکان آن‌ها را مشخص می‌کنید و زیر نظر شما هم فعالیت می‌کنند تا به جرایم مالیاتی، گمرکی و... به شکل تخصصی رسیدگی کنند‌».
 
وی ادامه داد: «در ریاست آقای مظاهری و آقای بهمنی در بانک مرکزی هم پیشنهاد تشکیل پلیس بانکی و استقرار آن در بانک مرکزی را هم ارائه کردم. این موضوع نیاز به قانون دارد و نیازمند تمرکز در مورد این جرائم هستیم. قوانین مبارزه با فساد و جرائم بانکی و اقتصادی و قاچاق باید تخصصی‌تر باشد‌».
 
احمدی مقدم در پاسخ به این ‌که اگر حکم فرماندهی شما در ناجا تمدید نشود، چه عرصه‌ای را برای ادامه فعالیت انتخاب خواهید کرد، اظهار داشت: «بار‌ها گفته‌ام که کار فرهنگی را دوست دارم و تا امروز هم این مسائل را‌‌ رها نکرده‌ام. کار نظامی و امنیتی را هم به دلیل این که به آن عادت دارم و در آن موثر هستیم، دوست دارم. سال ۸۴ بعد از اینکه فرماندهی نیروی انتظامی به بنده محول شد، اولین سؤالی که خبرنگاران از من پرسیدند این بود که شما هم دوست دارید رئیس جمهور شوید؟ که من در پاسخ گفتم: همین الان می‌گویم نه، چون اولاً خودم در این حد نمی‌دانم و بعد به کار حرفه‌ای خودم اعتقاد دارم و تلاش می‌کنم در این عرصه موفق باشم‌».
 
وی ادامه داد: «انشاءلله اگر توفیق داشتم در همین حوزه امنیتی و انتظامی و کارهایی که جنبه اجتماعی دارد، ادامه فعالیت خواهم داد‌».
 
رئیس پلیس ناجا در مورد شایعاتی که راجع به باجناق بودن وی با احمدی‌نژاد مطرح است هم گفت: «ما هیچ نسبت سببی و نسبی با هم نداریم. یکی از ضد انقلاب‌ها در خارج از کشور این شایعه را به راه انداخت. بار‌ها در این مورد از من سؤال شده و من همیشه گفته‌ام که بنده با ایشان نسبتی ندارم‌».

---------------------------------------------
کیوسک بین‌المللی «تابناک»
بازتاب سخنان رامین مهمانپرست درباره فتوای منع سلاح‌های هسته‌ای مقام معظم رهبری، بازتاب تصمیم ایران برای فرستادن میمون به فضا، سفر بازرسان آژانس به تهران برای مذاکره با مقامات هسته‌ای کشور، مشخص شدن احتمالی زمان و مکان مذاکرات ایران و ۱+۵ و عقب نشینی نامزد پست وزارت دفاع آمریکا از مواضع خود درباره ایران، از جمله مهمترین مطالب امروز مطبوعات جهان درباره ایران است.


بازتاب سخنان رامین مهمانپرست درباره فتوای منع سلاح‌های هسته‌ای مقام معظم رهبری، بازتاب تصمیم ایران برای فرستادن میمون به فضا، سفر بازرسان آژانس به تهران برای مذاکره با مقامات هسته‌ای کشور، مشخص شدن احتمالی زمان و مکان مذاکرات ایران و ۱+۵ و عقب نشینی نامزد پست وزارت دفاع آمریکا از مواضع خود درباره ایران، از جمله مهمترین مطالب امروز مطبوعات جهان درباره ایران است.


به گزارش «تابناک»، یکی از مطالبی که از روز گذشته تاکنون در شمار بسیاری از مطبوعات جهانی به چشم می‌خورد، سخنان رامین مهمانپرست، سخنگوی وزارت خارجه ایران درباره فتوای مقام معظم رهبری راجع به سلاح هسته ای است.

روزنامه «آیریش ایندیپندنت» در این زمینه می‌نویسد، ایران با تأکید بر یک فرمان مذهبی که از سوی آیت الله خامنه‌ای، رهبر عالی این کشور در ممنوعیت سلاح‌های هسته‌ای صادر شده، می‌خواهد به آشکار‌ترین شکل نشان دهد که در جست‌و‌جوی سلاح هسته‌ای نیست.

این روزنامه ادامه می‌دهد، اشارات جدید به فتوای آیت الله خامنه‌ای را می‌توان تلاشی برای پایان دادن به مباحثاتی دانست که درباره احتمال انجام آزمایش‌های مرتبط با بمب هسته‌ای از سوی ایران، مطرح می‌شود. این روزنامه سپس به سخنان مهمانپرست اشاره کرده که گفته بود، ایران آمادگی دارد فتوای مقام معظم رهبری را به عنوان یک سند بین‌المللی به ثبت برساند تا بهانه از کشورهایی که می‌کوشند، دیدگاه‌های خود را به ما تحمیل کنند، گرفته شود.


دیگر خبر مورد توجه امروز درباره ایران، دور از حوزه سیاست و مرتبط با بحث علم و فناوری است. در این رابطه، شماری از مطبوعات و رسانه ها، از جمله «بلومبرگ» خبر تصمیم ایران برای فرستادن میمون به فضا را بازتاب داده اند. بلومبرگ به نقل از حمید فاضلی، رئیس سازمان فضایی ایران می نویسد، ایران در راستای برنامه‌های خود برای فرستادن انسان به مدار زمین، ماه آینده چند میمون را به فضا خواهد فرستاد. این سایت به نقل از فاضلی می‌نویسد: «این میمون‌ها که در یک کپسول حیاتی فرستاده خواهند شد، اکنون در قرنطینه هستند و قرار است در مراسم دهه فجر به فضا فرستاده شوند». بلومبرگ در ادامه، مختصر به برخی اقدامات ایران در عرصه فضایی اشاره کرده است. 


اما همزمان با سفر دیپلمات‌های آژانس بین‌المللی انرژی اتمی به تهران، اخبار مربوط به این موضوع نیز در برخی مطبوعات انتشار یافته است. روزنامه «گالف تودی» در این زمینه می‌نویسد، در آستانه انجام این سفر، آژانس خواهان دسترسی بازرسان خود به مرکز نظامی «پارچین» در شرق تهران شده است؛ اما افزون بر این، «هرمن ناکارتس»، معاون مدیرکل آژانس بین‌المللی انرژی اتمی گفته، این نهاد در مذاکرات روز چهارشنبه خود در تهران در پی نهایی کردن یک توافق ساختاری است که آژانس را قادر می‌سازد تحقیقات خود را از سر بگیرد. به نوشته گالف تودی، ناکارتس پیش از پرواز به سمت تهران، در فرودگاه وین گفته: «ما با روحیه‌ای سازنده وارد این مذاکرات می‌شویم و اطمینان داریم که ایران نیز با همین روحیه با ما همکاری خواهد کرد».


در خبر دیگری مربوط به مذاکرات هسته‌ای، خبرگزاری «رویترز» از گفت‌و‌گوی مقامات ایران و اتحادیه اروپا درباره زمان برگزاری دور جدید مذاکرات ایران و ۱+۵ و احتمال برگزاری این مذاکرات در ماه جاری میلادی خبر داده است.

این خبرگزاری به نقل از سخنگوی «کا‌ترین اشتون»، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا می‌نویسد، هلگا اشمید، معاون اشتون و علی باقری، معاون دبیر شورای عالی امنیت ملی ایران روز سه شنبه تلفنی با یکدیگر گفت‌و‌گو کرده‌اند و محور سخنان آنان نیز زمان برگزاری مذاکرات بوده است.

وی افزوده، رایزنی‌ها برای فراهم کردن مقدمات دور جدید مذاکرات، همچنان ادامه دارد. در همین حال، دیپلمات‌های غربی به رویترز گفته‌اند، کشورهای غربی و ایران همچنان برگزاری مذاکرات در ماه ژانویه را مدنظر دارند. 


در پایان، سایت خبری «آروتز شوا» از عقب‌نشینی نامزد پست وزارت دفاع آمریکا از مواضع پیشین خود درباره ایران خبر داده است؛ هرچند در روزهای گذشته، «چاک هیگل» به سبب مواضع خود در مخالفت با تحریم‌های یکجانبه علیه ایران و نیز لابی یهود در آمریکا، مورد انتقاد راست‌گرایان قرار گرفته، به نوشته آروتز شوا، وی برای کاستن از این انتقادات از مواضعش عقب نشینی کرده است.

در این راستا، هیگل با فرستادن نامه‌ای برای «باربارا باکسر»، سناتور یهودی ایالت کالیفرنیا اظهار داشته، کاملا از تحریم‌های یکجانبه علیه ایران حمایت می‌کند. وی همچنین حزب الله لبنان را به سبب تهدید رژیم اسرائیل، یک تهدید تروریستی خوانده و این سازمان را محکوم و همچنین از روابط نزدیک آمریکا با رژیم اسرائیل حمایت کرده است.



تاريخ : دوشنبه هفتم مرداد 1392 | 14:20 | نویسنده : درد دل دكترمحمدعلي هالو | /**/نظر بدهید
پخش فیلم «مستند ـ داستانی» از یک شبکه ماهواره‌ای وابسته به سلطنت‌طلبان بنام من تو  كه وابسته به  دولت سطلنتي انگليس  است، هرچند در نوع خود رویکرد تازه‌ای نبود و در ادامه یک سلسله مستندسازی‌ها با همین رویکرد بود، از نگاهی دیگر، نوع چیدمان وقایع و مسکوت نهادن یا تحریف بخش وسیعی از تاریخ معاصر در این مستند، لزوم نقد این سو‌دهی به تاریخ را اجتناب‌ناپذیر ساخت.

 شبکه ماهواره‌ای «من و تو» در چند سال اخیر، تبلیغ و احیای چهره سران و خاندان پهلوی را به شیوه‌ای عریان در دستور کار قرار داده و حتی در این زمینه با اشارات غیرمستقیم نیز عمل نمی‌کند؛ رویکردی که وابستگی این شبکه به سلطنت‌طلبان را ‌انکارناپذیر ساخته و به واقع تنها گروهی که تاکنون از گزند نقد در امان مانده‌اند، همین سلطنت طلبان بوده‌اند.

مستندسازی با تاریخ شفاهی از روش‌هایی است که در راستای تبلیغ رژیم پهلوی صورت می‌پذیرد؛ اما در بسیاری از مستند‌ها نیز متکلم وحده مدیریت داستان را بر عهده می‌گیرد و بیننده را با اتکای بر تصاویر بکری که درباره وقایع تاریخ معاصر به ویژه وقایع دوره پهلوی در اختیار دارد، به هر سو می‌خواهد می‌برد و به ذهنیت سازی نسبت به وقایع تاریخی می‌پردازد؛ ذهنیت سازی که در تعیین خط مشی‌های مردم ایران در پیچ‌های تند تاریخی می‌تواند‌ تأثیر ناخودآگاهی داشته باشد.

فیلم مستند‌ ـ داستانیِ «رضا شاه» که پیرامون زندگی، شیوه قدرت گرفتن و سقوط پهلوی اول از تخت شاهی که به مناسب چهارم مرداد سالگرد مرگ رضا شاه در تبعید ساخته شد، از این قاعده جدا نیست و با حبس بخش‌هایی از تاریخ و تحریف بخش‌هایی دیگر، عملاً تاریخ را به گونه‌ای توالی بخشیده که رضاخان به عنوان یک قهرمان ملی ‌و مخالفانش روحانیون و بریتانیا معرفی شوند و سرانجام نیز با به تصویر کشیدن تخریب قبر رضا پهلوی که جنازه‌ای در آن نبود، مردم ایران را قدرنا‌شناس این «قهرمان ایران مدرن» معرفی کنند!رضاخان دستاورد داشت، همان‌گونه که قذافی دستاورد داشت

این که چنین رسانه‌ای ‌چنین چیدمانی کند، ‌چندان شگفت‌آور نیست؛ اما این که گروهی از مردم به واسطه نخواندن تاریخ، تحریفات قرار داده شده کنار واقعیات را بپذیرند و گمان کنند رضاخان واقعاً قهرمان بوده، ‌هضم‌شدنی نیست و جای تأسف دارد و در واقع پیش از آن که بتوان این شبکه را سرزنش کرد که چرا در پی القای خط فکری سلطنت طلبان در ایران است، باید مردمان خودمان را‌ نقد کنیم که چرا تاریخ‌ سی یا پنجاه ساله را در عوض کتب تاریخی «معتبر»، در یک مستند یک ساعته می‌یابند؟

اما درباره محتوای مستند، پیش از هر نقدی باید به این نکته اشاره کرد که هیچ ناظر منصفی، اصلاحات و ساختارهایی را که در کشور در دوره رضا پهلوی ایجاد شد، انکار نمی‌کند. به هر حال آنچه از دوره حکومت شاهان بی‌کفایت قاجار ‌مانده بود، آنچنان ایران عقب‌مانده‌ای بود که عملاً ایران شبیه خرابه‌ای بیش نبود و طبیعتاً در چنین فضایی، فرصت نهادسازی و شکل‌دهی به بنیان‌های کشور از پایه فراهم بود که رضاخان در چنین اوضاعی، زیربناهای مدرن برای اقتصاد، صنعت، آموزش، نظامی‌ و خطوط مواصلاتی در کنار جلوگیری از تجزیه بیشتر ایران دستاوردهایی داشت.

اتفاقاً همین رویکرد‌ها بود که‌ به مقبولیت نسبی رضاشاه به ویژه در میان قوای نظامی منجر شد و سرانجام رضاه شاه توانست با تکیه بر همین مقبولیت، نخست در کودتایی ‌سوم اسفند ماه ۱۲۹۹ وزارت جنگ را برای خود و نخست وزیری را برای سیدضیاءالدین طباطبائی بگیرد و سپس با تصاحب نخست وزیری ضمن حفظ وزارت جنگ، کودتایی علیه احمدشاه قاجار ترتیب دهد و در سال ۱۳۰۴ با فشار بر مجلس بر تصویب قانونی مبنی بر عزل احمدشاه، با «بوسیدن قرآن» خود را ملتزم به دین نشان دهد و بر تخت شاهی تکیه زند؛ رویدادهایی که اتفاقاً بر خلاف گفته این مستند حمایت انگلیس را داشت و انگلیس رسماً از رضاخان حمایت می‌‌کرد.

آیرونساید درباره رضاخان گفته بود: «نباید این سربازان و افسران را در اینجا نگه داشت. بلکه باید راهشان را به سوی تهران، پیش از آن که من از صحنه خارج شوم باز‌گذاشت. درواقع یک دیکتاتور نظامی در ایران، تمام اشکالات کنونی ما را حل خواهد کرد.» (!) و ساده‌انگارانه است که پنداشت انگلیسی‌ها سیاست رسمی‌شان حمایت از شاه نبوده و آیرونساید خودسرانه حمایت از کودتای رضا میرپنج را انجام داده بود و با ساده‌انگاری بیشتری همراه است که تصور کرد انگلیس پس از این کودتا رضاخان را‌‌ رها کرده و در کودتای بعدی که منجر به سقوط سلسله قاجار شد، طراح نبوده‌اند.

رضاخان که برای کودتا با اقلیت مجلس نظیر عبدالحسین میرزا فرمانفرما و سید حسن مدرس روابطش را نزدیک کرده بود و حتی‌ روی طرح استیضاحش از نخست وزیری توسط سیدحسن مدرس ظاهراً چشم بسته بود، پس از روی کار آمدن، آهسته آهسته چهره تغییر داد و در بیش از یک دهه ماهیتش نمایان شد. او بین سال‌های ۱۳۱۱ تا ۱۳۲۰ منتقدانش یک به یک را یا ترور و یا راهی زندان قصر کرد تا زیر دست امثال پزشک احمدی جان بسپارند و یا تبعید کرد و عملاً سیستمی را شکل داد که امروزه در فرهنگ عامه نیز با اصطلاح «رضاخانی» یاد می‌شود و مصداق اشخاصی است که به رغم برخورداری از توانمندی امور اجرایی، با زور و سرنیزه در پی پیشبرد خواسته‌هایشان هستند.

حتی پسرش محمدرضا پهلوی نیز این خودکامگی رضاشاه را تأیید می‌کند و بر این باور بود رضاشاه در دوره پادشاهی خود، همه امور مملکتی را در دست خود داشت (۲) و کشور را همچون یک پادگان اداره می‌کرد و اجرای طرح کشف حجاب در ایران که یک سال پس از سفر به ترکیه و متأثر از فضای آن کشور انجام داد، نیز در راستای همین روحیه نظامی‌گری بود که گمان می‌کرد مردم ایران سرباز‌هایش هستند و کوچک‌ترین حق انتخابی ندارند؛ حال آن که در همین مستند من و تو، ماجرای کشف حجاب را این گونه تحریف کرد که رضاشاه تأکید داشته از مردم پارچه وطنی استفاده کنند اما مردم به دلیل ارزان‌تر بودن پارچه خارجی، حاضر به استفاده از پارچه وطنی نبوده‌اند!

در واقع اگر قرار نباشد سیاه و سپید قضاوت کرد، باید این گونه اشاره نمود که هرچند‌ رضا پهلوی در پایه‌ریزی برخی زیرساخت‌های امروز کشور نقش مؤثری داشته اما در عین حال آنچنان دیکتاتوری شکل داد که وقتی دشمن به مرزهای ایران هجوم آورد، حمایت مردمی را نداشت و ارتشی به اصطلاح مدرنی که در مستند اخیر از آن یاد شده، نصف روز نیز نتوانست برابر هجوم متفقین به ایران مقاومت کند و در ‌‌نهایت با پیغام انگلیس از ایران رفت و سلطنت را به پسرش واگذار کرد.

«ممکن است اعلی‌حضرت لطفاً از سلطنت کناره‌گیری کرده و تخت را به پسر ارشد و ولیعهد واگذار نمایند؟ ما نسبت به ولیعهد نظر مساعدی داریم و از سلطنتش حمایت خواهیم کرد. مبادا اعلی‌حضرت تصور کنند که راه‌حل دیگری وجود دارد.» (۳) این آخرین پیغامی بود که بریتانیا پس از اشغال ایران به رضا شاه داد و لابد نشان می‌دهد، انگلیس در تداوم سلسله پهلوی هیچ نقشی نداشته است. پس از این پیغام بود که رضا شاه به جزیره موریس و ژوهانسبورگ فرستاده شد تا آخرین سال‌های عمرش را با ثروتی که از ایران با بانک‌های انگلیس برده بود و رقمش محل اختلاف است، بگذراند.

اگر قرار باشد مدلی شبیه به رضاشاه را معرفی کرد که در دوران معاصر ذکر کنیم که به سنت‌های زندگی بومی نظیر کباب خوردن علاقه داشت، ولی در عین حال در پی ظواهر زندگی مدرن غربی بود و به رغم دیکتاتوری دستاوردهایی برای کشورش داشت، می‌توان از «سرهنگ معمر قذافی» نام برد. لیبی نیز رشد مطلوبی به میزان تقریبی  ۶ / ۱۰  رشد در تولید ناخالص ملی از سال ۲۰۰۰ میلادی تا سال ۲۰۱۰ میلادی به دست آورد و قذافی زیربناهای فراوانی در دوران حکومتش بر این کشور به وجود آورد و البته یکی از مجهز‌ترین ارتش‌های آفریقا را شکل داد؛ اما او نیز به مخالفانش رحم نکرد و تک تک آن‌ها را ترور کرد.

او حتی ضعف بزرگ رضا شاه در روابط بین الملل و ایجاد شبکه‌ای از متحدان بین المللی را نیز نداشت و جامعه بین الملل تا همین چندی پیش که مردمش به قیمت ده‌ها هزار کشته سرنگونش کردند، به رغم رفتارهای دیوانه‌وارش، ‌مشروعیت داشت. با ‌وجود این، هیچ کس نمی‌تواند منکر دیکتاتوری قذافی شود، همان گونه که هیچ کس نمی‌تواند منکر دیکتاتوری رضاخان شود. این‌ها مصادیق فرجام قرار گرفتن‌ جماعت سلاح به دست در رأس قدرت سیاسی است که حتی اگر اثر مثبتی ‌در پی‌اش باشد، با شلیک گلوله، مسیر خلق اثر را باز می‌کنند!

بنابراین اندکی به تاریخ باز‌‌گردیم و جنایاتی را که در کنار برخی نوسازی‌های دوران رضا پهلوی صورت پذیرفت، ‌بازخوانی کنیم و چنین مستندهایی را که بیشتر جنبه فیلم بلند داستانی ‌دارد، جدی نگیریم.

در پایان شما را به خواندن یکی از اشعار محمد فرخی، شاعر آزادی خواه و یکی از قربانیان به شهادت رسیده توسط پزشک احمدی، جلاد مخصوص رضا پهلوی که لب‌های دوخته‌اش، فضای جالب دوران رضاخان را به خوبی به تصویر می‌کشد، دعوتتان می‌کنیم.

سوگواران را مجال بازدید و دید نیست
بازگرد‌ ای عید از زندان که ما را عید نیست
عید نوروزی که از بیداد ضحاکی عزاست
هر که شادی می‌کند از دوده جمشید نیست
بی‌گناهی گر به زندان مرد با حال تباه
ظالم مظلوم کش هم تا ابد جاوید نیست
وای بر شهری که در آن مزد مردان درست
از حکومت غیر حبس و کشتن و تبعید نیست

زندان قصر ۱۳۱۸

۱ـ انگلیسی‌ها در میان ایرانیان. سر دنیس رایت. ذبیح الله منصوری.
۲ـ پاسخ به تاریخ. محمدرضا پهلوی
۳ـ Kapuscinski، ‎Ryszard. Shah of Shahs. پنگوئن، ۲۰۰۶

------------------------------

پاسخ احمدی‌نژاد به اتهام بی‌برنامه بودن دولت‌های وی

* احمدی‌نژاد در پاسخ به این ‌که دولت شما متهم به بی‌برنامگی بوده و انحلال سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی هم در این راستا تلقی شده است، گفت: اولاً به عنوان مقدمه باید بگویم که هشت سال کار فراوان دولت بنده در یک گزارش نمی‌گنجد، ولی با دوستانمان صحبت کردیم و بنا شد در یک قالب مشخصی، بخشی از دستاورد‌ها و مبانی نظری دولت را بیان کنیم.

* من در صداوسیما هم به پرسش شما پاسخ دادم. ما از روز اول می‌دانستیم چه باید بکنیم. شاید اولین دولتی هستیم که از روز اول با برنامه حرکت کردیم در تمام بخش‌ها. من همهٔ این برنامه‌ها را نوشته‌ام و مکتوب دارم. اصول برنامه‌هایمان تا آخر حفظ شد. ما حتی یک ساعت بی‌برنامه نبودیم که ندانیم چه کار می‌خواهیم بکنیم و عاطل و باطل باشیم.

* البته هیچ کس نمی‌تواند صددرصد زوایا را ببیند اما جهت‌های اصلی را داشتیم.

* عوام‌فریبی است ‌از اینکه عنوان سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی برداشته شد، نتیجه بگیریم که دولت بی‌برنامه بوده است. مگر برنامه فقط مختص این سازمان است؟

ما در راستای احیای قانون اساسی گفتیم که وظیفه برنامه‌ریزی به عهده معاون رئیس‌جمهور است. ساختار را به هم نزدیم، ‌‌‌ همان کارکردهای سازمان مدیریت را دارند اما هدفمند‌تر. با معاونت برنامه‌ریزی رئیس‌جمهور یک اصل قانون‌ اساسی را احیا کردیم.

رئیس جمهور: ما اهتمام ویژه‌ای به قانون داشتیم

*ما اهتمام ویژه‌ای به قانون داشتیم. این خادم کوچک که الان گزارش می‌دهد از پایین‌ترین سطوح مدیریتی کار خود را شروع کرده. از معاون فرمانداری بخشداری مرکزی شروع ‌و تقریبا همه رده‌ها را تجربه کردم که قبل از ریاست جمهوری آخرینش شهرداری تهران بود. من نیازهای کشور و چرخه‌ کار‌ها را می‌شناسم. از اول معتقد بودم باید کشور بر اساس قوانین پایه و مادر اداره شود. بدون این قوانین باید همه‌اش بنشینیم و بر سر و کله هم بزنیم. یکی از اهتمامات ویژه دولت، تلاش برای تصویب لوایح قانونی پایه و مادر کشور بود. نزدیک به همه قوانین پایه و مادر کشور همه‌اش برای این دوره است.

* برای اولین بار لایحه اصل ۴۴ در دولت نهم به مجلس داده شد که تکلیف اقتصاد کشور را مشخص کرد. بیست و چند سال دعوا بود که ما سوسیالیستی هستیم یا سرمایه‌داری هستیم یا...؟ الان مسأله کاملا مشخص شده است.

* لایحه مالیات بر ارزش افزوده که جزو کارهای زیربنایی است و اقتصاد را شفاف می‌کند در این دولت تصویب شد. دیدیم چه کسانی با آن مخالفت کردند.

* ما برای تأمین مسکن مردم به مجلس لایحه دادیم.

* لایحه مدیریت حمل و نقل و سوخت جزو کارهای اساسی است که در این دولت انجام شد.

* لایحه هدفمندی یارانه‌ها که همه اقتصاد را تحت تأثیر قرار داد، قانون مبارزه با پولشویی، قانون جامع آب و خاک و... در این دولت ارائه شد.

* الان تکلیف کشور در بخش‌های فراوانی روشن شده است که چه باید بکنیم. مانند کشاورزی و صنعت و مسکن و حمل و نقل و مالیات و...! این‌ها کارهای دولت است.

* این دولت، قانونمدار‌ترین دولت تاریخ است. قانونمداری را در عمل باید جستجو کرد نه در بازی‌های سیاسی. من یادم نمی‌آید در این هشت سال از چراغ قرمز یا خط ویژه عبور کرده باشیم. در حالی که برخی بخش‌ها می‌گذرند.

* رئیس جمهور باید از قانون اساسی دفاع کند. من به عنوان نماینده ملت اگر‌گاه ‌به یک مصوبه معترضم، نامش قانون گریزی نیست. یک مورد نتوانستند علیه دولت اثبات کنند. به رغم اینکه همه دستگاه‌های نظارتی تجهیز شدند که این کار را بکنند.

* قوانین را نه تنها محترم بلکه تا حدی مقدس می‌دانیم. آن‌ها که دولت را متهم می‌کنند می‌خواهند کارهای خودشان را بپوشانند. چه دلیلی دارد رئیس جمهور قانون را زیر پا بگذارد؟ دولت دنبال منافع شخصی و گروهی نیست چه دلیلی دارد قانون را زیر پا بگذارد.

* مهم‌ترین قوانین کشور در این دولت تدوین و تقدیم مجلس شده و پایه پیشرفت کشور بر اساس قانون در این دولت ریخته شده است.

احمدی‌نژاد: ما کارهای زیربنایی زیادی کردیم

* احمدی‌نژاد در پاسخ به پرسشی مبنی بر اینکه می‌گویند دولت بیشتر به کارهای روبنایی توجه داشته نه زیر بنایی، گفت: اینکه کشور دیوان‌سالاری سیستمی داشته باشد یک آرزوست؛ اما آیا آمریکا و اروپا هم الان این گونه هستند؟

من مخالف دیدگاهی هستم که می‌گوید در مسیر توسعه باید بخشی از انسان‌ها له شوند. این نگاه غیرانسانی است. امام علی فرمودند کارهای مهم شما را از کارهای جزئی مربوط به تک تک مردم منصرف نکند.

دولت ۳۸ میلیون نامه را پاسخ داده اما آیا از کارهای زیربنایی بازمانده است؟

* بخش مهمی از کارهای عمرانی در واقع زیرساخت است. وقتی اقتصاد را می‌خواهی درست کنی، باید تولید را سامان بدهی و مقدمه تولید زیرساخت است.

* احمدی‌نژاد افزود: اصل ۴۴ که قانون وسیعی است در دولت اجرا شد. شانزده نهاد جدید برای این قانون تأسیس شد. در این دولت واگذاری‌ها چندین برابر شد که همه‌اش شفاف شفاف بود. این‌ها کارهای زیربنایی است. اجرای این قانون اساسا زیربنایی است.

*‌ای کاش اجازه می‌دادند‌‌‌ همان اول همهٔ گام‌های هدفمندی یارانه‌ها را اجرا کنیم. همه اقتصاد کشور را این قانون تحت تأثیر قرار داده و زیربنایی است.

* ما صندوق توسعه ملی را بپشتوانه‌ای برای تولید تأسیس کردیم که کاری زیربنایی است.

* بدهی‌هایی داشتیم به گندمکاران که از سال ۷۲ مانده بود و ما آن را تسویه کردیم.

* دولت نقاط کلیدی اقتصاد کشور را مانند مالیات و هدفمندی و اصل ۴۴ دستکاری کرد. من در ۲۴ - ۲۸ سال قبل از این دولت سراغ ندارم که اینقدر کارهای زیربنایی انجام شده باشد. مال صندوق قرض الحسنه و صندوق مهر امام رضا ـ علیه السلام ـ را تأسیس کردیم.

* در چهار ماهه اول امسال صادرات غیرنفتی کشور با واردات ما برابر شد. یادمان نرفته قبلاً وقتی دویست میلیون دلار به صادرات غیرنفتی اضافه می‌شد جشن می‌گرفتند!

* کدام دولت در گذشته توانسته صادرات غیرنفتی را اینقدر افزایش دهد؟ ما از روز نخست با برنامه وارد شدیم. چندین جلسه با صادرکنندگان داشتم و گره‌ها و نواقص را اصلاح کردیم.

* هشت سال پیش تلفن موبایل دو میلیون تومان بود الان ۲۵۰۰ تومان است که ۲۵۰۰ تومان هم شارژ دارد. یعنی قیمت صفر تومان.

سرعت تغییرات در دولت احمدی‌نژاد

* احمدی‌نژاد در پاسخ به پرسشی راجع به جدا شدن مدیران ارشد دولت، گفت: این نشانه برنامه‌دار بودن دولت بود. اگر برنامه نداشتیم، هر کسی کار خودش را می‌کرد و کسی به او کار نداشت. تعداد تغییرات مهم نیست، برنامه و هدف مهم نیست. بعضی‌ها اصالت را به این می‌دهند که فلان آقا حتما باید باشد، ولی ما اصالت را به کاری که برای مردم باید انجام شود می‌دهیم. اگر هماهنگ بود دستش را می‌بوسیم، اگر هم نبود دستش را می‌بوسیم و می‌گوییم برو کنار. اصلا نگاه ما در این زمینه سیاسی نبوده است. برای ما هدف مهم است، نه اینکه آدم‌ها در این پست باشند.

عدالت و مهرورزی

* عدالت یک هدف آرمانی است. عدالت نسبی و مطلق دو جور است. عدالت مطلق را باید انسان کامل پیاده کند. ولی ما در جهت آن تلاش می‌کنیم و می‌دویم. دولت کارهایی کرده و نتایج آن بی‌تردید ‌انکارناشدنی است.

متأسفانه وقتی برخی‌ها که قبلاً دستشان در کار بوده ‌می‌گویند کارهای دولت چیزی نبوده، انسان تعجب می‌کند. در سهام عدالت ۴۶ میلیون نفر ساماندهی شدند که کار بسیار مهمی است. یارانه مسکن و مسکن مهر و هدفمندی یارانه‌ها کارهای بسیار مهمی بوده است.

* ما چند بار ثروت را توزیع کردیم. حقوق بازنشستگان و کارمندان رده پایین بالا رفته. ما حتی به زندانیان هم توجه داشتیم. زندانیان بدهکار ناتوان (معسر) را پشتیبانی کردیم و بیش از بیست هزار تن آن‌ها در دولت‌های نهم و دهم به کمک دولت آزاد شدند.

* ضریب جینی در دولت نهم و دهم به شدت پایین آمد.

* ما دایره مدیریت را شکاندیم که فرصتی برای عدالت فراهم کرد.

روایت احمدی‌نژاد از رابطه دولت وی با نخبگان

احمدی‌نژاد در پاسخ به این ‌که یکی از اتهامات دولت شما کنار گذاردن نخبگان بوده است، گفت: میانگین تحصیلات دولت از دولت‌های قبلی بالا‌تر بوده است. پنج، شش استاد تمام در دولت داریم. دکتراهای جدی جدی در دولت داریم. از آن دکترهای جدی جدی، نه دکترای الکی [خنده]؛ از آن دکترهایی که سی سال زحمت کشیده‌ و درس خوانده‌اند.

* من یک دانشگاهی هستم، وقتی رئیس دولت که دانشگاهی است به او می‌گویند علمی نیستی، پس چه کسی علمی است؟ [خنده]

* از جمله کارهایی که دولت انجام داد، تأسیس بنیاد ملی نخبگان است. صندوقی را برای حمایت از نخبگان و صندوق دیگری را برای حمایت از فناوری‌های دانش بنیان تأسیس کردیم. کارهای زیربنایی زیادی در این زمینه انجام دادیم.

* ما دو، ‌ سه سال است که مقام اول را در سرعت پیشرفت علمی در دنیا داریم. آیا دولت در این‌ها هیچ نقش و تأثیری ندارد؟ چطور وقتی گوجه فرنگی دو هزار تومان گران می‌شود می‌گویند کار دولت است، ولی وقتی موشک به فضا می‌فرستیم می‌گویند به دولت ربطی ندارد؟

* دوازده هزار سانتریفیوژ در حال گردش در کشور داریم که پنج هزار تای دیگر آماده کلید زدن هستند.

* در این دوران یک جهش علمی اتفاق افتاده است.

* برای نخستین بار دانشکده طب سنتی راه‌اندازی کردیم.

* برای اولین بار نظام رتبه‌بندی معلمان را تنظیم کردیم‌ و....

مدیریت بخش انرژی

* احمدی‌نژاد در پاسخ به پرسشی راجع به مدیریت انرژی در کشور گفت: انرژی موتور اقتصاد است. بسیاری از کشور‌ها با مدیریت اقتصاد انرژی پیشرفت کردند.

یک کار خیلی بزرگ دردولت انجام شد که همینطوری از آن گذشتند. بی‌گمان طراحی کارت سوخت بزرگ‌ترین طراحی نرم‌افزاری خاورمیانه است‌. اگر کوچک‌ترین خطایی در آن رخ می‌داد، بحران امنیتی در کشور ایجاد می‌کرد. اما آیا چنین اتفاقی رخ داد؟ نمی‌گویم ۱۰۰ درصد را کنترل می‌کنیم اما نتایج ‌شگفت‌انگیزی است.

* ما به صادر کننده سوخت تبدیل شدیم. کارت سوخت ریسک بزرگی بود و هیچ دولتی زیر بارش نمی‌رفت که صرفه‌جویی کند. ما با شجاعت با ملت در میان گذاشتیم و مردم همراهی کردند. دولت‌های قبل می‌گفتند ناآرامی اجتماعی اتفاق می‌افتد.

اگر ستاره خلیج فارس هم راه بیفتد، جزو بزرگ‌ترین صادرکنندگان سوخت می‌شویم.

الان خودمان صادرکننده تجهیزات گازسوز هستیم. پانزده میلیون خودروی گازسوز در کل جهان وجود دارد که سه میلیون از آن در ایران است.

برای اولین بار در تاریخ کشور مصرف خانگی سوخت کاهش ‌و مصرف کشاورزی افزایش یافت؛ یعنی بردن مصرف به سمت تولید.

* باید هدفمندی یارانه‌ها به طور کامل اجرا شود تا حلقه‌های مدیریت سوخت تکمیل شود. اگر صددرصد آن را اجرا می‌کردیم سرعت رشد تکنولوژی در کشور هم بیشتر می‌شد.

دفاع از عملکرد فرهنگی دولت

احمدی‌نژاد در پاسخ به اهمیت دادن دولت به عرصه فرهنگ گفت: فرهنگ را ملت حفظ کردند و از این به بعد هم مردم نگه خواهند داشت. دولت باید موانع را برطرف کند. در فرهنگ اگر تخصصی وارد شویم اختلاف نظرهای زیادی وجود دارد. الان خودباوری ملی خیلی بیشتر از سال ۸۴ است. امید خیلی بالاست. شجاعت بالاست. آگاهی نسبت به مسائل جهان بالاست. همبستگی ملی در ایران در اوج است. کار دولت در این سطح است اما برخی کار‌ها هم هست باید حمایت شود. فیلم‌های خوبی ساخته می‌شود و در سطح جهانی جایزه می‌گیرند. موانع خودخواهی و تعصب و رقابت‌های... هم متأسفانه هست ولی کار‌ها دارد در مجموع خوب جلو می‌رود. در این دوره به اندازه ۲۵ سال اخیر کتاب چاپ شده است.

البته ایران پایگاه هنر است و ما از این حجم کارهای فرهنگی راضی نیستیم. ایران باید جریان سازی فرهنگی در جهان داشته باشد. باید اجازه دهیم هنرمندان پرواز کنند. در عرصه فرهنگ عمومی البته کارهای خوبی شده است.

عشق به ایران و سرزمین و افتخار به ایرانی بودن و البته فرهنگ کار بسیار مهم است که در این عرصه موفقیت‌های بسیاری به دست آمده است.

* ساده زیستی و پاک دستی مسئولان همه‌اش کار فرهنگی است.

* برای اولین بار میراث معنوی را هم ثبت کردیم. قبلا تنها میراث‌های محسوس مانند پل و ساختمان و... ثبت می‌شد. برای اولین بار سند مهندسی فرهنگی را در کشور تأسیس کردیم. ساعت کار زنان سرپرست خانوار را کاهش دادیم.

* برای اولین بار خطر اضمحلال نسل را من مطرح کردیم. برخی فکر می‌کنند جمعیت یک چیز مکانیکی است که می‌توانیم هر وقت خواستیم شیرش را می‌بندیم و هر وقت خواستیم باز می‌کنیم. وقتی منحنی‌های جمعیتی را ترسیم ‌و تحلیل کردیم هشدار دادم برخی‌ها اعتراض کردند. در حالی که این موضوع خیلی پیچیده است. حالا برخی‌ها تازه دارند متوجه می‌شوند. انقراض نسل است، شوخی که نیست.

* ما فرهنگ امامت را در سطح وسیع مطرح کردیم. انسان کامل را مطرح کردیم.

* مسأله امامت در ایران مربوط به بعد از اسلام نیست فقط. قبل از اسلام هم مردم ایران به این فرهنگ اعتقاد داشتند.

* در عرصه ورزش برای اولین بار به عنوان تیم اول گروه به جام جهانی صعود کردیم. به لیگ جهانی رفتیم و در المپیک و آسیا افتخار آفریدیم.

* برای اولین بار در المپیاد مهارت در جهان چهارم شدیم.

* در حوزه فرهنگ خاص هم باید کارهای خیلی زیادی انجام دهیم.

روایت احمدی‌نژاد از عملکرد خود در بخش حمل و نقل

* احمدی‌نژاد در پاسخ به پرسشی درباره ‌وضعیت ترافیک در کشور با توجه به تخصص خود در این عرصه گفت: بیشترین سرمایه گذاری را این دولت برای حمل و نقل عمومی در شهر‌ها و جاده‌ها کرد. ۹ برابر کل دولت‌های قبل. وضعیت خیلی بهتر شده است. در سال ۸۴ شمار کشته جاده‌ها ۲۸ هزار نفر و مجروحان ۸ تا ۱۰ برابر این رقم بود. از‌‌‌ همان ابتدای دولتم جلسه گذاشتیم که فکری برای این مسأله بکنیم. سالانه بین ۱۰ تا ۱۲ درصد رشد کشته در جاده‌ها بود. اگر‌‌‌ همان روند می‌خواست ادامه یابد الان به بالای ۶۰ هزار نفر می‌رسید. اما الان هشت سال از این دولت گذشته و تعداد خودرو سه برابر شده و تردد هم تقریبا همین قدر است و بیش از دو و نیم برابر سال ۸۴ شده اما تعداد کشته‌های سال ۹۱ زیر ۱۹ هزار نفر بود. بالا‌ترین سرعت کاهش نرخ کشته‌ها در جاده در کشور ایران به دست آمد. هرچند همین رقم هم باید کاهش یابد و همین هم زیاد است.

جاده‌ها را اصلاح ‌و تجهیزات کنترلی نصب کردیم و پایگاه‌های هلال احمر و بیمارستان‌های مجهز و... را به کار گرفتیم. بیش از صد فعالیت در این زمینه انجام شده که محصولش کاهش کشته‌هاست.

البته ۱۹ هزار نفر کشته جاده هم غم سنگینی است؛ اما اگر روند سابق می‌خواست ادامه یابد، به ۶۰ هزار نفر می‌رسید.

وعده‌های احمدی‌نژاد برای واگذاری زمین

* احمدی‌نژاد در پاسخ به این ‌که رقم‌هایی که درباره وسعت ایران گاهی عنوان می‌کنید با رقمی که در کتاب‌های جغرافیا هست، تفاوت می‌کند، گفت: رقم شما رقم قلابی است. اینکه گفتیم به هر نفر ۱۰۰۰ متر در ایران زمین می‌رسد درست است. نقشه‌برداری دقیق با دستگاه‌های دقیق شده است. آن رقم در کتاب‌های جغرافیا برای قدیم و اندازه‌گیری‌های دستی است. ما یک میلیون و ۸۷۳ هزار وسعت داریم و گفته‌ایم که رقم را در کتاب‌های جغرافیا هم اصلاح کنند.

کارهای زیربنایی در بخش برق و آب

* همیشه در برق قطعی داشتیم و ده سال قبل از این دولت، قطعی برنامه‌ریزی شده در تابستان داشتیم اما الان جزو صادرکنندگان بزرگ برق هستیم و به همه همسایگان مانند ترکیه و عراق و عمان و آذربایجان و... برق صادر می‌کنیم. البته با ارمنستان بده و بستان داریم. از طریق عراق به لبنان هم می‌رسانیم. البته آن وسط برق را مصرف می‌کنند و به لبنان نمی‌رسانند ولی ما برق می‌دهیم.

یکی از آرزو‌ها انتقال آب از شمال و جنوب به دشت مرکزی بود که در این دولت این کار شروع شده است. انتقال کار از ارس به دریاچه ارومیه نیز کارش شروع شده است.

قول‌های خارجی‌ها برای انتقال آب به دشت مرکزی الکی بود اما این دولت کار را شروع کرد.

* برای اولین بار تعداد مسکن در کشور از تعداد خانوار پیشی گرفت. البته نه اینکه همه خانه داشته باشند، برخی‌ها چند خانه دارند ولی در کل تعداد مسکن از تعداد خانوار پیشی گرفت.

برای اولین بار طرح‌های مهر ماندگار را ایجاد کردیم.

* برای یکسال و یکسال و نیم بعد هم پروژه برای افتتاح هست که الان بیش از ۹۰ درصد پیشرفت داشته‌اند که انشاءالله دولت بعدی می‌آید و افتتاح می‌کند.

دولت احمدی‌نژاد در صحنه جهانی

* احمدی‌نژاد در پاسخ به پرسشی راجع به ابتکارات دولت در عرصه بین‌الملل‌ گفت: اولین ابتکار گفت‌وگوی دوجانبه با ملت‌ها بود. برای اولین بار رئیس جمهوری از جانب ملت خود، با ملت‌های دیگر سخن گفت. یک گفتمان جدیدی در دنیا شکل گرفت به نام گفتمان مردمی.

* این گفتمان فصل مشترک مطالبات فطری ملت‌ها بود. همه جا از عدالت و آزادی و کرامت و نفی سلطه حرف زدیم. هنوز که حرف می‌زنم هر جای دنیا گوش می‌دهند می‌فه‌مند و من هم حرف‌های آن‌ها را می‌فهمم.

* ما دیدیم این نظم در دنیا که چهارصد سال هم سابقه دارد ناعادلانه است. بررسی دقیق کردیم و ستون فقرات و حلقه‌های اصلی را پیدا کردیم. دیدیم نظمی است که خدا و پیامبر و ارزش‌های اخلاقی را نفی می‌کند. رسیدیم به اینکه همبستگی این بلوک حول نظام صهیونیستی است که برایشان مقدس است و همه روی آن تعصب دارند. همه منافع تاریخی سرمایه داری و برده‌داری و استعمار در صهیونیسم خلاصه شده ‌و این هم دارد زور می‌گوید به ایران و بقیه کشور‌ها. خب چه کار باید کرد؟ ما که اهل جنگ نیستیم.

می‌خواهیم با فکر کار را پیش ببریم. این منجر شد به دو سؤال درباره هولوکاست. همه ادعاهای غرب درباره آزادی اندیشه زیر سؤال رفت. نتوانستند به سوالات ما را جواب بدهند. البته برخی در داخل گفتند این باعث تقویت صهیونیسم شد. این‌ها ساده فکر می‌کنند و نمی‌فه‌مند صهیونیسم چیست. اگر این به نفع صهیونیست‌ها بود چرا آن‌ها عصبانی شدند و گفتند باید کاری کنیم کسی از احمدی‌نژاد حمایت کند و باید محو شود. معلوم است که از بنیان هم خوردند ولی برای اینکه دلشان را خوش کنند گفتند این به نفع ما بوده و برخی هم در داخل همین را تکرار می‌کنند.

* اصلاح معاهده ان پی تی از دیگر کارهایی بود که در این دولت انجام شد.

* در مقابل نظام سلطه، طرح مدیریت مشترک جهانی را مطرح کردیم که ایده جدید رو به جلو بود. یک ایده عملیاتی بود. وقتی مدیریت مشترک شد، صالحان بالا می‌آیند. در این صورت به اندیشه مصلح کل و عدالت جهانی و آزادی و حکومت و کرامت جهانی می‌رسیم. این یک تئوری کامل در برابر نظام سرمایه داری و نظام مارکسیسم که تقریبا از بین رفته، هست.

* ما ته ته ته همه انبیای الهی را در بالا‌ترین قله‌های جهان مطرح کردیم.

* برای اولین بار مفهوم امام زمان در دنیا مطرح شده است. به آن شکلی که ما مطرح کردیم. امام زمانی که ما مطرح کردیم جنسش بهار و عشق و زیبایی و پاکی است. برخی می‌گویند وقتی امام زمان می‌آید دو سوم مردم جهان را می‌کشند. امام زمانی که ما مطرح کردیم برای مردم آشناست و غریبه نیست. روحانیون مسیحی هم از آن استقبال می‌کنند.

تغییرات ساختار دولت در دوره احمدی‌نژاد

احمدی‌نژاد در پاسخ به این ‌که امروز دولت بزرگ‌تر است یا سال ۸۴، هم به لحاظ ابعاد و هم ساختار و تعداد نیرو‌ها، تأکید کرد: دولت باید از مردم و همراه مردم و برای مردم باشد. در همه هشت سال نبض دولت با نبض مردم زده و اراده مردم هر طرف بوده ما هم‌‌ همان طرف بوده. هیچ کس احساس نکرد که دولت مقابل اوست. مخالف بودند ولی احساس نکردند دولت مقابل اوست. اولین دولتی هستیم که به راحتی بین مردم می‌رویم و دغدغه‌ای نداریم. من مثل ماهی که به اقیانوس و آب برمی گردد پس از هشت سال به بین مردم بازمی گردم. دولت واقعا مردمی است و ابهتی به آن معنا برای دولت نیست که مردم نخواهند حرفشان را بزنند. دولت مال مردم است.

ما به همه شهرستان‌ها سفر کردیم. اولین بار در تاریخ کشور رئیس جمهوری پیدا شده که همه ایران را دیده. دولت با اشراف تصمیم می‌گیرد. نیازهای همه مردم را می‌شناسد.

دولت حتما کوچک شده است. ما با واگذاری اختیارات به استان‌ها دولت را کوچک کردیم. ۷۰۰ هزار نفر از دولت بیرون رفتند و چند وزارت‌خانه ادغام شدند و دولت کوچک شد.

بیشترین واگذاری تصدی‌ها در این دولت اتفاق افتاده و بیشترین واگذاری اختیارات به استان‌ها در این دولت بوده است. واقعاً حلقه بسته مدیریت در کشور شکسته شد و نسل جدیدی از مدیران معرفی شدند و حتی برخی نامزد ریاست جمهوری شدند و چه بسا اگر رد صلاحیت نمی‌شدند رأی می‌آوردند.

برخی از مدیرانی را که الان هستند، چه کسی می‌شناخت؟ خیلی‌ها را مردم اولین بار بود که اسمشان را می‌شنیدند، ولی مدیران موفقی شدند.

سفرهای استانی دور زدن بروکراسی بود

* دولت در همه امور کشور اشراف داشت. جلوگیری از ریخت و پاش‌ها صورت گرفت. همه تعهد دادند کار شخصی اقتصادی نکنند و تقریبا این موضوع اتفاق افتاد و دیدید که همه دستگاه‌ها بسیج شدند که بتوانند یک مورد سوءاستفاده علیه اعضای اصلی دولت پیدا کنند که نتوانستند الحمدلله‌ و نیست.

* چون همه مدیران متعهد به مردم بودند، کارشان برکت کرد. فکر می‌کنم الان لایه‌ای از مدیران توانمند و متخصص و کاملاً مردمی و پاکدست الان در کشور تولید شده است.

* نوآوری همه دستگاه‌ها یک جزوه سنگینی شده و وقت نیست همه آن‌ها بیان شود. من به موارد ویژه‌ای که رخ داده اشاره می‌کنم. بیشترین پرواز با بالگرد و هواپیما در این دولت انجام شده برای حضور در همه نقاط کشور. وقتی بالگرد سوار می‌شویم تمام استخوان بندی لق می‌شود.

اتوبان شهید احمدی‌نژاد

* مزاح مجری: خیلی‌ها دوست داشتند اتوبان شهید احمدی‌نژاد درست شود. / احمدی‌نژاد: انشاءالله درست می‌شود. [خنده]

* اولین رئیس جمهوری بودم که به مرز رژیم صهیونیستی رفتم. چهل پرنده صهیونیست‌ها در حال پرواز بود. من سخنرانی کردم و بشارت نابودی صهیونیست‌ها را دادم. در بیروت در هنگام سخنرانی برایم شیشه ضدگلوله گذاشته بودند، من گفتم ننگ است که من پشت این شیشه سخنرانی کنم. مستقیم پشت تریبون رفتم و مترجم پشت این شیشه قرار گرفت.

* این دولت، اولین دولتی است که نه به خاطر اقدامات انجام نداده‌اش، بلکه به خاطر کار‌هایش مورد هجوم قرار گرفت.

* این دولت اولین دولتی است که در انتخابات ریاست جمهوری پس از خودش کاندیدا نداشت.

* اولین رئیس جمهوری که بالگردش به کابل برخورد کرد اما به خاطر دعای مردم، اتفاقی نیفتاد و اتوبان شهید احمدی‌نژاد درست نشد.

تیمی که درباره این سانحه گزارش می‌داد، گفت اولین بار است که بالگرد با کابل برخورد می‌کند و نمی‌افتد. این به لطف دعای مردم و عنایت خاص امام عصر بود.

احمدی‌نژاد پس از ریاست جمهوری

* احمدی‌نژاد در پاسخ به این ‌که بعد از ریاست جمهوری چه خواهد کرد، گفت: یکی از مهم‌ترین کارهایی که باید انجام شود، توسعه علمی کشور است و به نظرم رسید اگر بتوانم کمکی کنم به این بخش بروم. وقت اصلی را اختصاص دهیم به توسعه علمی کشور آن هم در یک سطوح بالا‌تر. دعوت کنیم از اساتید برجسته و ده، پانزده رشته‌ای که مرزهای دانش را شکل می‌دهد وقت بگذاریم. از مدت‌ها قبل مجوز گرفتیم و اساسنامه‌ای را تنظیم کردیم و داریم کار‌ها را شروع کنیم.

یک دانشگاه بین‌المللی می‌خواهم تأسیس کنم که از بیرون هم دانشجو می‌پذیرد.

* من اصلا اهل حزب و این‌ها نیستم و قبلا هم تجربه کردم. باورهایی در من به وجود آمده که از آن کانال نمی‌شود اهداف و باورهای الهی را دنبال کرد. ملت در حزب نمی‌گنجد. حزب خوب است برای برخی هماهنگی‌ها. ملت خیلی بزرگ‌تر است. من یک خادم کوچک هستم. یک قطره. اگر خدا ما را خاک پای ملت به حساب بیاورد کلاه‌مان را بالا می‌اندازیم.

اما اینکه در عرصه سیاسی هیچ حرفی نزنیم، مگر می‌شود؟ اما اینکه حزب درست کنیم و بگوییم ما این ور شما آن ور. اینگونه نیست.

* احمدی‌نژاد در پاسخ به این ‌که اگر شورا شما را به عنوان شهردار انتخاب کند می‌پذیرید، گفت: من حاضرم شب‌ها جوب‌های شهر را جارو کنم اما کاندیدا برای شهرداری زیاد است و جوان‌تر‌ها هستند و من ترجیح می‌دهم آن‌ها این کار را انجام بدهند. من کمکشان می‌کنم. البته عوارضم را می‌دهم هرچند هشت برابر شده است.

احمدی‌نژاد در پایان سخنان خود در گفت‌وگوی زنده تلویزیونی با مردم از شبکه یک سیما، از مردم خواست که در شب‌های قدر همه برای یکدیگر دعا کنند.

* رئیس جمهور در پایان گفت کهدر  یک جلسه دیگر برای خداحافظی و حلالیت‌خواهی از طریق رسانه ملی با مردم به گفت‌وگو خواهد نشست و ادامه داد، مدت زمان آخرین گفت‌وگوی خود با مردم از طریق رسانه ملی کوتاه خواهد بود.

----------------------------------

شهیدی که به دست منافقین تکه تکه شد

در دومین روز مرداد ماه سال ۱۳۶۷، منافقین کوردل با همکاری و پشتیبانی حزب بعث و نیروی هوایی ارتش عراق، عملیات سه روزه‌ای را علیه ملت ایران و برای فتح تهران با نام «فروغ جاویدان» از مرز خسروی آغاز کردند.

در این عملیات، نخست نیروهای ویژه بعثی که از قبل خطوط مرزی را شکسته و تا سرپل ذهاب پیشروی کرده بودند، متعهد شدند از طریق توپخانه و بمباران هوایی، منافقین را تا رسیدن به مقصود پشتیبانی کنند.

نیروهای مهاجم منافق با استعداد نزدیک پنج هزار نیروی مسلح در قالب ۳۲ تیپ که هر تیپ با ۱۵۰ نفر تدارک دیده شده بود، در این روز حمله به مرزهای ایران را برای به اصطلاح فتح سه روزه تهران از مرز خسروی آغاز کردند.

شهیدی که به دست منافقین تکه تکه شد

در پی این حمله نیروهای مهاجم در ساعت ۱۴و ۳۰ دقیقه سوم مرداد، شهر سرپل ذهاب و در ساعت ۱۸ شهر کرند غرب و شهر اسلام‌آباد را در ساعت ۲۰ تصرف کردند. آنان سپس حرکت سریع به سمت کرمانشاه را آغاز کرده تا به گردنه چهارزبر یا‌‌ همان تنگه مرصاد رسیدند.

پس از ‌آن، فرمان عملیات مرصاد با رمز «یا علی ابن ابیطالب» صادر شد. ‌ستونی به طول ‏چهار کیلومتر مسلح به توپ، تانک، نفربر، تفنگ ۱۰۶، ‏خودروهای سنگین حامل مهمات و سایر ادوات نظامی و ‏لجستیکی، جاده دشت حسن آباد را پوشانده بودند که ‏ناگهان صدای غرورآفرین بالگردهای هوانیروز ارتش ‏جمهوری اسلامی ایران در فضا طنین‌انداز شد. ‏

بمباران هوایی خلبانان نیروی هوایی چنان دقیق انجام گرفت که تمام سازمان نظامی منافقین از هم ‏فروپاشید و چند لحظه بعد، بالگردهای کبرا هوانیروز ‏از چپ و راست، انبوه نفرات و تجهیزات دشمن را مورد ‏حمله قرار دادند.‏

شهیدی که به دست منافقین تکه تکه شد

عملیات غرورآفرین مرصاد تا دو روز بعد ادامه یافت ‏تا این که منطقه به کلی از وجود منافقین پاکسازی ‏شد و بیش از 2500 نفر از آنان به هلاکت رسیده و بیش ‏از ۴۰۰ دستگاه خودرو، نفربر و تانک آن‌ها نابود شد ‏و برگ زرین دیگری در تاریخ حماسی هشت سال دفاع مقدس ‏به ثبت رسید.

این عملیات موجب نابودی همه توان نظامی منافقین شد و تنگه چهارزبر که شهادتگاه بر‌ترین فرزندان این مرز و بوم بود، «تنگه مرصاد» یا کمینگاه نامیده شد.

رژیم عراق نیز با شکست مفتضحانه در این عملیات، سرانجام در پانزدهم مرداد ماه سال ۶۷ طی نامه‌ای به ‏دبیرکل سازمان ملل، همه شرایط قطعنامه ۵۹۸ را ‏پذیرفته و تسلیم شد.

متن نامه ‌‌بدین ترتیب بود که با عنایت الهی و حماسه آفرینی‌های ‏رزمندگان غیور اسلام و مردم همیشه در صحنه ایران ‏اسلامی، پیروزی قاطع و ظفرمندانه ایران در نبرد هشت ‏ساله با رژیم بعثی عراق برای جهانیان به اثبات رسید.

شهیدی که به دست منافقین تکه تکه شد

در عملیات مرصاد ۳۰۳ نفر از رزمندگان میهن عزیزمان به درجه رفیع شهادت نائل آمدند که ضمن درود و صلوات بر ارواح پاکشان به ذکر مناقب یکی از این دلاوران شهید بسنده می‌کنیم.

شهید سید جلیل موسوی اسمعیل‌پور متولد ۱۳۳۸ از دلاور مردانی بود که در نبرد پیروزمندانه مرصاد به درجه شهادت نائل آمد و با اقتدا به مولایش امام حسین (ع) و یاران با وفایش با بدن ارباً اربای خود به سوی حق شتافت. از ایشان چهار فرزند به یادگار مانده ‌که یکی از آنان پسر و به سفارش ایشان رضا نامگذاری شده است.

در حالی که زنده بود ارباً اربا شد

همه رزمندگان درگیر مواجهه با دشمن بودند و مهمات تمام شده بود و فرستادن مهمات تقریباً ناممکن شده بود، زیرا هیچ ماشینی از تیررس دشمن در امان نبود؛ آنسان که فرماندهی از بچه‌ها درخواست یک داوطلب برای رساندن مهمات کرد. سید جلیل شجاعانه برخاست و این مأموریت را به عهده گرفت. ماشین را پر از مهمات کردند و او با هر زحمتی که بود، خود را به رزمندگان اسلام رساند و مهمات را تحویل داد.

در راه برگشت وقتی که جنازه مطهر شهدا و مجروحان را بر زمین دید، در کناری ایستاد و شروع به جمع ‌و سوار کردن آنان در ماشین کرد. جنازه‌ای که به پشت افتاده بود توجهش را جلب کرد. او را برگرداند ناگهان با یکی از زنان گروهک منفور منافقین طرف شد که زنده بود. زن شرور سریع لباسش را درید و تن خود را نمایان ساخت. سید جلیل رویش را برگرداند و در یک آن، این زن منافق که تله منافقین شده بود و چند تن دیگر از منافقین کوردل به او حمله‌ور شدند و او را اسیر کردند.

همرزم شهید که داماد خانواده آنان نیز بود، از دور با دوربین صحنه را می‌دید و آنچه ‌‌دیده اینچنین توصیف می‌کند: «نخست دست‌هایش را در حالی که زنده بود، قطع و سپس صورتش را تیرباران کردند و دیگری وحشیانه به او حمله‌ور شد و سرش را از پشت سر برید و آنسان که همه ما او را از دور ‌می‌‌دیدیم، آنان ناجوانمردانه شروع به قطعه قطعه کردن اعضای سید جلیل کردند. من تا جایی که او را می‌دیدم، هیچ خم به ابرو نیاورد و در حالی که زنده بود ارباً اربا شد.

شهیدی که به دست منافقین تکه تکه شد

این مسأله باعث شد که بچه‌های ما قوت دیگری گرفتند و یورش بیشتری به دشمن آوردند و به عبارتی با شهادت سید جلیل ورق برگشت و ما توانستیم خودمان را به جلو بکشیم. وقتی به پیکر قطعه قطعه شده سید رسیدم، تنها کاری که از دستم برآمد، جمع کردن پیکر و قرار دادن آن در زیر یک ماشین بود.

چند روز بعد که پیکرش را خودم به عقب آوردم، هیچ علامت شناسایی دقیقی در بدن او نبود و صورتش غیرقابل شناسایی شده بود. کمی که دقت کردم بازوی او را یافتم که بر رویش نوشته بود «دوستت دارم مادر»‌.

بخشی از وصیت نامه شهید موسوی بدین شرح است:

«بسم الله الرحمن الرحیم
من مات بغیر وصیه مات میته الجاهلیه

هر کس وصیت نکرده بمیرد، همانند مردم زمان جاهلیت پیش از اسلام است. اینجانب سید جلیل موسوی اسماعیل‌پور شماره شناسنامه ۱۹۴۲ متولد ۱۳۳۸ ساکن تهران می‌باشم.

شهیدی که به دست منافقین تکه تکه شد

... و دارای سه دختر می‌باشم و همسرم باردار می‌باشد، چون این حقیر با خدا عهد نموده‌ام در مشهد مقدس که اگر پسر باشد نام امام هشتم را نام او بگذارم. اگر شهید شدم و پسر بود همین نام را انتخاب کنید و اگر دختر بود هر چه که همسرم پیشنهاد نمود نام او بگذارید... .

سرپرستی کودکانم را به عهده خانم خودم می‌گذارم و امیدوارم همسر عزیزم مرا ببخشد چون شما را خیلی رنجاندم آن طور که باید خدمت کنم برای شما و فرزندانم نتوانستم تا حق شما عزیزان را ادا نمایم. امیدوارم‌ ای همسر فداکارم همانند حضرت زینب صبور و بردبار باشی و از سختی‌های روزگار و دشواری‌های زندگی نهراسی و دشمنان اسلام را شاد نکنید. مانند کوه استوار و مقاوم باشی و کودکانم را اول به خدا دوم به تو می‌سپارم و امیدوارم که مرا حلال نمایی.

مرا ببخش‌ ای همسر خوب و دلسوزم همان طور که گفته‌ام بار‌ها به شما من شهید می‌شوم و این راه را با اختیار انتخاب کرده‌ام و از تو می‌خواهم اگر مرا دوست داری به مادرم احترام بگذار و دل او را نرنجان، چون او تمام جوانی خود را با سختی و مشقت برای بزرگ شدن ما فدا کرد و من نتوانستم به او خدمت شایسته‌ای بکنم.

شهیدی که به دست منافقین تکه تکه شد

پس تو به خاطر من که همسر تو می‌باشم، به مادرم محبت کن. سعی کن در نزد او محبت کنی که به محبت تو لازم به سفارش نیست؛ اما می‌ترسم در اثر شیطنت بچه‌ها تو ناراحت بشوی و به آن‌ها تندی بکنی. سعی کن در نزد مادرم این عمل انجام نشود. من از برادرانم انتظار دارم پیرو رهبر کبیر انقلاب باشند و راه شهیدان را ادامه دهند و با دشمن متجاوز بجنگند... .

قربان شما، سید جلیل موسوی
یاد و خاطره شهدای سرافراز هشت سال دفاع مقدس زنده و راهشان پررهرو باد».




با دانا جنگ مکن : چون همیشه بازنده ای .

با دانا جنگ مکن : چون همیشه بازنده ای .

 

با نادان بحث مکن : چون سرانجامی ندارد .

 

با لجباز لج مکن : چون به جنونت میکشـد .

 

           ----------*****----------*****----------

 

از دانا پند بگیر ؛ چون کلماتش گوهر است .

 

از نادان عبرت گیر ؛ چون تجربه زندگیسـت .

 

از لجباز درس بگیر ؛ چون آینــه تنهایســت .

 

انسان های بزرگ درباره عقاید سخن می گویند

انسان های بزرگ درباره عقاید سخن می گویند
انسان های متوسط در باره وقایع سخن می گویند
انسان های كوچك پشت سر دیگران سخن می گویند
انسان های بزرگ درد دیگران را دارند
انسان های متوسط درد خودشان را دارند
انسان های كوچك بی دردند
انسان های بزرگ عظمت دیگران را می بینند
انسان های متوسط به دنبال عظمت خود هستند
انسان های كوچك عظمت خود را در تحقیر دیگران می بینند
انسان های بزرگ به دنبال كسب حكمت هستند
انسان های متوسط به دنبال كسب دانش هستند
انسان های كوچك به دنبال كسب سواد هستند
انسان های بزرگ به دنبال طرح پرسش های بی پاسخ هستند
انسان های متوسط پرسش هائی می پرسند كه پاسخ دارد
انسان های كوچك می پندارند پاسخ همه پرسش ها را می دانند
انسان های بزرگ به دنبال خلق مسئله هستند
انسان های متوسط به دنبال حل مسئله هستند
انسان های كوچك مسئله ندارند
انسان های بزرگ سكوت را برای سخن گفتن برمی گزینند
انسان های متوسط گاه سكوت را بر سخن گفتن ترجیح می دهند
انسان های كوچك با سخن گفتن بسیار، فرصت سكوت را از خود می گیرند.

دارستان

چه زیباست نامت

که جایگاه سبزه و درختی

کبکان بر دامنه ی کوه هایت

و بلبلان بر شاخه درختانت

با اواز هایشان

از گذشته درخشانت

چه حکایت ها دارند !

من امروز به نامت

می بالم!

چونکه می دانم

نامت دارستان از مرگ با عزت

حکایت های شیرین

بر زبان دارد

روزگاری که نمی دانم

چه ها بگذشت

همین اندازه می دانم

برای عزت و حقت

مقاوم پای بر جا

از حقوق خویش

نگذشتی

ومی دانم سه تن از بهترین هایت

شهید راه حق گشتند

بود سرداب خانی

زنده با نام شهیدانت

بمان بر جا ،ابادان

دارستان.

ییلاق دارستان :

شهرستان رودبار در منتهی الیه جنوبی استان گیلان قرار دارد که در مرکز اصلی پرورش درخت زیتون وتولید محصولات زیتون از جمله روغن و صابون وغیره میباشد. شهرستانی کوهستانی که مردم ان علاوه بر کار کشاورزی به دامپروری نیز مشغول می باشند . مرکز شهرستان شهر رودبار است . که در کنار رود سفید رود قرار دارد و متشکل از چند قسمت : بالا بازار ـ پایین بازار و خلیل اباد است . به فاصله ی ۸ کیلومتری از جنوب پایین بازار رودبار در دامنه ی کوه های تالش (پشت کوه) منطقه ییلاق دارستان قرار دارد که قدمت تاریخی بسیار زیادی دارد . اثار باستانی فراوانی از این منطقه حفر شده است که بخشی در موزه استان نگهداری می شود .دارستان روستایی است که زمانی بسیار اباد بوده و مردم به کار کشاورزی و دامپروری می پرداختند ولی امروزه با ساختن عمارت های زیبا به یک منطقه گردشگری تبدیل شده است این منطقه دو محل زیارتی به نامهای ( اقا سید محمد (محمد چو) ـ قبر شیخ مفید ) دارد که روایت است شیخ مفید یکی از شاگردان امام جعفر صادق (ع) بوده ،كه اقا سید جلال الدین اشرف در جنگ با مشركین به این اقا پناه می برد و چون زخمی شده بود ه به این اقا می فرماید چناچه مردم ، مرا به تابوت انداخته وبه داخل سفید رود بیانداز كه اقا شیخ مفید پس از مرگش به وصییتش عمل می كند .همچنین این منطقه دارای احشام (گاو وگوسفند) میباشد . و چرا گاه وسیعی دارد . چشمه هایی با اب زلال و سرد دارد كه هر ساله عده ای را برای تفریح و گردش به خودشان جذب می كنند. عده ای میگویند اسم قدیم این روستا قبلا به دلیل داشتن در ختان بسیار بزرگ به (سیاه دارستان)معروف بوده است . زیرا درختان مانع از تابیدن نور افتاب به داخل روستا می شدند . این روستا چشم انداز وسیعی دارد بطوری كه از دل روستا می توان  تمامی ارتفاعات جنوبی شهرستان را زیر نظر گرفت .تاریخ روستا مملوء از مردان بزرگ كه هر كدامشان در روزگار ان گذشته حماسه افریده اند از جمله می توان به نام (حاجی اقا ) بسنده نمود كه در مقابل متجاوزان روسی در جنگ جهانی اول مقاومت می نماید ودر این راه به شهادت . مقاومت مردم در مقابل مزدوران شاه در سال ۱۳۴۳كه می خواستند اب ابیاری زمین های روستا را به منطقه ی دیگری انتقال دهند . منجر به شهادت ۳تن از افراد روستا شد

اسماعیل اسدی دارستانی توسط هیات نظارت استان گیلان تایید صلاحیت شد.

اسماعیل اسدی دارستانی توسط هیات نظارت  استان گیلان  تایید صلاحیت شد.

خرید اینترنتی

سوابق اسماعیل اسدی دارستانی

http://t2.gstatic.com/images?q=tbn:ANd9GcSfZ8n630LbqdmTbLqjzrWjcxtqFChYKjAyl4zIFGgJglB-xiuYNA

اسماعیل اسدی دارستانی: متولد ۱۳۵۳ در شهرستان آستارا است. متاهل  و دارای یک فرزند است. نویسنده و محقق/ روزنامه نگار ملی/ بازنشسته ارتش/ عضو خانواده شاهد انقلاب اسلامی/ مستند ساز/ از فعالان حقوق بشر و محیط زیست کشور/ عضو فعلی شورای روستای سیبلی- مسولیت در شورا (منشی)/ برادر جانباز/ فرزند شهید و جانباز

****************************

کتاب های چاب شده اسماعیل اسدی دارستانی

۱-خدمت و مدیریت نظامی از دیدگاه اسلام

۲-تا زنده ام بسیجی ام

۳-داستانهای آسمانی ایران

۴-سرگذشت تالشان

۵-بررسی تاریخ حقوق بشر و محیط زیست

 

هر آمدنی رفتنی دارد و هر انتصابی دارای عزلی. خوشا به حال آنکه در طاعت خالق و در خدمت مخلق باشد…نه زندگی آنقدر شیرین نه مرگ انقدر ترسناک است که انسان بخاطر آن شرف خود را بفروشد.

——————————————————-

****از مسئولان هیات نظارت  و نمایندگان مجلس که مرا یاری نمودند بخصوص رییس و اعضای هیات نظارات گیلان  حاج آقایان ۱- کوچکی نژاد ۲- رهبری املشی۳- ایرج ندیمی  و دیگر نمایندگان و مسئولانی که  نگذشتند حق وآبروی من پایمال شود…

متشکرم

+100
0
  

اطلاعات خواندنی در مورد رابطه زن و مرد


- در میان پستانداران ، انسان و دلفین تنها موجوداتی هستند که از رابطه جنسی لذت می برند.

2- در 30 دقیقه رابطه جنسی ، 200 کالری انرژی مصرف می شود.

3- اسپرم قبل از اینکه تخمک را بارور کند حدود 10سانتیمتر حرکت می کند و حدود 30 دقیقه طول می کشد تا این مسیر را طی کند.

4- هر روز تقریباً 100 میلیون عمل آمیزش جنسی اتفاق می افتد.

5- مطالعه جهانی نشان می دهد که آدم ها 103 بار در سال ، یا 1.98 بار در هفته ، یا 0.28 بار در روز ، رابطه جنسی برقرار می کنند.

6- غذاهای خاصی هستند که می توانند میل جنسی شما را افزایش دهند و فهرست آن غذاها عبارتند از: گوشت کم چربی ، غلات ، هندوانه ، تخم کدوتنبل ، بادام ، موز ، توت فرنگی ، انبه، آووکادو، فلفل، ریحان، هل، انجیر،فلفل،صدف،شکلات،خاویار.

7- هر ساعت رابطه جنسی برای یک زن 65 کیلویی ،70 تا 120 کالری و برای یک مرد 85 کیلویی ، 77 تا 155 کالری انرژی نیاز دارد.

8- آمریکایی ها و یونانی ها بالاترین تعداد آمیزش جنسی را به خود اختصاص داده اند-آنها سالانه به ترتیب، 124 و 117 بار آمیزش انجام می دهند.این تعداد برای هندی ها 76 بار است اما به نظر می رسد که مردان ژاپنی چندان علاقه ای به آمیزش جنسی ندارند و سالانه فقط 36 بار آمیزش انجام می دهند.

9- کتاب هندی سانسکریت باستان-کاما ساتورا، کلیاتی از 64 حالت جنسی را برای عشق بازی و انجام آمیزش تشریح می کند.اینها در پیکره های معبد خاجوراهو و کنارک به تصویر کشیده شده اند.او عشق بازی را "پیوند الهی" می نامد.

10- آیا بوسه برای سلامتی خوب است؟ظاهراً اینطور است، بزاق اضافی که ردو بدل می شود با تمیز نگه داشتن دهان مانع پوسیدگی دندان ها می شود.

11- آیا صرف بوسیدن نیاز به مصرف انرژی دارد؟ظاهراً اینطور است، اگر بوسه یک دقیقه طول بکشد 26 کالری و اگر 10 دقیقه طول بکشد 260 کالری انرژی مصرف می شود.

12- اگر همسر شما سردرد داشته باشد می تواند با آمیزش درمان شود اما باید او را به ارگاسم برسانید. تحقیقات نشان می دهد که بدن زنان در هنگام ارگاسم، مسکن ها یا اندورفین های قوی آزاد می سازد.

13- آیا می خواهید در بستر کالری بسوزانید؟با انجام یک رابطه جنسی شدید به مدت نیم ساعت 150کالری انرژی مصرف می کنید که سالانه می تواند به سه پوند برسد-در صورتی که ماهانه 7 تا 8 بار رابطه داشته باشید.با افزایش دفعات می توانید وزن بیشتری کم کنید.اما فراموش نکنید که باید شدید باشد.

14- آیا در طول روز چندین بار به رابطه جنسی فکر می کنید؟نگران نباشید،شما تنها نیستید.54 درصد مردان و 20 درصد زنان هر روز یا چندین بار در روز به رابطه جنسی فکر می کنند.

15- به نظر شما مردان کدام کشورها بیشتر اوقات سال همخوابگی می کنند؟به نظر ، آمریکایی ها و یونانی ها بیشترین اعمال جنسی را دارند-آمریکایی ها 124 بار و یونانی ها 117 بار.هندی ها در این به اصطلاح، المپیک، عقب مانده اند و فقط 76 بار در سال رابطه دارن اما به نظر می رسد که ژاپنی ها کم علاقه ترین مردان هستند و این رقم برای آنها 36 بار در سال است.

16- آیا می دانید هر ساله در جهان چند کاندوم استفاده می شود؟این عدد نجومی است، بین 6 و 9 میلیارد.اکثر کاندوم ها در تایلند تولید می شوند(سه میلیارد).

 

 


Three things in life that are never certain
سه چیز در زندگی پایدار نیستند
Dreams رویاها
Success موفقیت ها
Fortune شانس
Three things in life that, one gone never come back
سه چیز در زندگی قابل برگشت نیستند
Time زمان
Words گفتار
Opportunity موقعیت
Three things in human life are destroyed
سه چیز در زندگی انسان را خراب می کنند
Alcohl الکل
Pride غرور
Anger عصبانیت
Three things that humans make
سه چیز انسانها را می سازند
Hard Work کار سخت
Sincerity صمیمیت
Commitment تعهد
Three things in life that are most valuable
سه چیز در زندگی بسیار ارزشمند هستند
Love عشق
Self-Confidence اعتماد به نفس
Friends دوستان
Three things in life that may never be lost
سه چیز در زندگی که هرگز نباید از بین بروند
Peace آرامش
Hope امید
Honesty صداقت
Do not rely on three things never
به سه چیز هرگز تکیه نکن
Pride غرور
Lie دروغ
Love عشق
Happiness in our lives has three primary
خوشبختی زندگی ما بر سه اصل است
Experience Yesterday تجربه از دیروز
Use Today استفاده از امروز
Hope Tomorrow امید به فردا
Ruin our lives is the three principle
تباهی زندگی ما نیز بر سه اصل است
Regret Yesterday حسرت دیروز
Waste Today اتلاف امروز
Fear of Tomorrow ترس از فردا
 
 
 

نوشيدن آب روزه را باطل نمي كند

فتواي جديد آيت الله بيات:

نوشيدن آب روزه را باطل نمي كند
خبرگزاری ایمنا: سایت اینترنی آیت الله بیات زنجانی از مراجع تقلید شیعه در قم فتوایی جدید از وی را منتشر کرد.

شنبه ۲۲ تير ۱۳۹۲ - ۱۲:۰۷
 به گزارش ایمنا در این فتوا آمده است:
"با استناد به موثقه عمار و روايت مفضل ابن عمر از امام صادق(ع) كه در باب ١٦ وسائل الشيعه از ابواب "من يصح منه الصوم" آمده است، كساني كه روزه مي گيرند ولي تاب و تحمل تشنگي را ندارند، فقط به اندازه اي كه جلوي تشنگي شان را بگيرد مي توانند آب بنوشند و در اين حالت روزه شان باطل نبوده و قضا هم ندارد."
سایت اینترنتی آیت الله بیات زنجانی همچنین اضافه کرد: " لازم به ذکر است نظر فقهی معظم له در رسالۀ عملیه به این شکل نبوده و این نظر فقهی جدید ایشان است."
این مرجع تقلید همچنین به سؤال دیگری درباره روزه داری به این شرح، پاسخ داد:
سؤال: ضمن عرض سلام؛ حضرتعالی در فتوائی فرموده اید:
با استناد به موثقه عمار و روايت مفضل ابن عمر از امام صادق(ع) كه در باب ١٦ وسائل الشيعه از ابواب "من يصح منه الصوم" آمده است، كساني كه روزه مي گيرند ولي تاب و تحمل تشنگي را ندارند، فقط به اندازه اي كه جلوي تشنگي شان را بگيرد مي توانند آب بنوشند و در اين حالت روزه شان باطل نبوده و قضا هم ندارد.
حال سؤال من اینجاست آیا فردی که در چنین شرایطی قرار گرفته، می تواند احتیاطاً و از روی استحباب روزۀ خود را قضا کند؟
پاسخ: "باسلام و تحیت؛ احتیاط همیشه امری پسندیده است ودر فرض سؤال نیز احتیاط مستحب آن است که فرد روزۀ خود را در وقت مقتضی، قضا کند."

هاشمی رفسنجانی: انتخاب روحانی بسیار معنادار بود

هاشمی رفسنجانی:

انتخاب روحانی بسیار معنادار بود


رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام گفت: حضور حماسی مردم در انتخابات اخیر ریاست جمهوری و انتخاب‌شان بسیار معنادار و حاکی از درک بالای آنها حتی در مناطق روستایی نسبت به واقعیت‌های جامعه و مخالفت با شعارزدگی، انحصارگرایی، قانون‌گریزی و بی‌برنامگی‌ها و مشکلات" بود.

آیت‌الله هاشمی رفسنجانی در دیدارهای جداگانه جمعی از مدیران اجرایی دولت‌های سازندگی و اصلاحات و رئیس کمیسیون صنایع مجلس و نمایندگانی از استان‌های اصفهان، زنجان و آذربایجان شرقی به تشریح شرایط سخت اقتصادی و سیاسی کشور در پایان دولت‌ احمدی‌نژاد پرداخت.

رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام گفت: دولت جدید وارث مشکلات داخلی و خارجی فراوان به‌ ویژه در عرصه‌های اقتصادی و سیاسی است و مردم باید با وقوف کامل نسبت به حجم مشکلات به‌ جای مانده، با سعه صدر دولت یازدهم را برای حل تدریجی مشکلات همراهی و همیاری کنند.

آیت الله هاشمی رفسنجانی حضور حماسی مردم در انتخابات اخیر ریاست جمهوری و انتخاب‌شان را بسیار معنادار و حاکی از درک بالای آنها حتی در مناطق روستایی نسبت به واقعیت‌های جامعه و مخالفت با شعارزدگی، انحصارگرایی، قانون‌گریزی و بی‌برنامگی‌ها و مشکلات دانست.

وی ابراز امیدواری کرد در سایه تدبیر و عقلانیت در دوره جدید اجرایی کشور، علاوه بر جبران تدریجی اشتباهات گذشته، کشور در عرصه داخلی به مسیر درست و عقلانی برگردد و در سیاست خارجی با تعامل و تفاهم سازنده با دنیا، هم آثار تحریم‌های ظالمانه تحمیلی را خنثی و هم تهدیدها به فرصت تبدیل و جایگاه والای جمهوری اسلامی ایران در دنیا احیا شود.

رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام اظهار داشت: تحول فکری ایجاد شده در جامعه را باید به تحول عملی و اجرایی تبدیل و اصلاحات لازم در کشور را به تدریج جامه عمل بپوشانیم.

آیت‌ا‌لله هاشمی رفسنجانی متذکر شد که تحقق این مهم، مستلزم تشکیل دولت فراجناحی و کمک همه مسئولان دلسوز و مجرب کشور و همراهی و همیاری کامل مردم با دولت جدید است.

به گزارش روابط عمومی مجمع تشخیص مصلحت نظام، در هر یک از این برنامه‌ها، مدیران اجرایی سابق و نمایندگان مجلس، دغدغه‌‌ها و نظرات خود را در خصوص مسائل کشور در عرصه‌های سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، هنری و اجتماعی بیان کرده و خواستار رهنمودهای هاشمی رفسنجانی شد

درخواست مجلسی‌ها برای پخش ربنای شجریان از تلویزیون

زیباروی ایتالیایی: عاشق احمدی نژادم و میخواهم با او ازدواج کنم!

به گزارش فراسو نیوز به نقل از العربیه، سیلویا به این خبرگزاری گفت: "می خواهم با احمدی نژاد رییس جمهوری ایران ازدواج کنم. احمدی نژاد چیز کمی نیست."


وی افزود: "احمدی نژاد یک نوآور و مبدع در عصر ما است. او اپوزیسیون را خاموش و آمریکا را تهدید می کند."

سیلویا والریو دختر 20 ساله ایتالیایی و مولف کتاب "روزی رییس جمهوری بود"، محمود احمدی نژاد رییس جمهوری ایران را تنها مرد واقعی در عرصه جهانی دانسته و گفته است که "احمدی نژاد تنها مرد روی زمین است، چرا که او هزاران فرسنگ به دور از هر نوع مد، پوچی و خودبینی است."

این نویسنده ایتالیایی، گفت: "البته او به زنان اجازه نمی دهد تا حجاب خود را بردارند، اما این به هیچ وجه مساله ای نیست. خوب چرا زنان ایرانی آنقدر علاقه دارند تبدیل به زنان غربی شوند؟"

کتاب ۸۱ صفحه ای سیلویا با عنوان "روزی رییس جمهوری بود" در کتابفروشی های سراسر ایتالیا به قیمت ۹ یورو عرضه شده است.

 

 

درخواست مجلسی‌ها برای پخش ربنای شجریان از تلویزیون

زیباروی ایتالیایی: عاشق احمدی نژادم و میخواهم با او ازدواج کنم!

به گزارش فراسو نیوز به نقل از العربیه، سیلویا به این خبرگزاری گفت: "می خواهم با احمدی نژاد رییس جمهوری ایران ازدواج کنم. احمدی نژاد چیز کمی نیست."


وی افزود: "احمدی نژاد یک نوآور و مبدع در عصر ما است. او اپوزیسیون را خاموش و آمریکا را تهدید می کند."

سیلویا والریو دختر 20 ساله ایتالیایی و مولف کتاب "روزی رییس جمهوری بود"، محمود احمدی نژاد رییس جمهوری ایران را تنها مرد واقعی در عرصه جهانی دانسته و گفته است که "احمدی نژاد تنها مرد روی زمین است، چرا که او هزاران فرسنگ به دور از هر نوع مد، پوچی و خودبینی است."

این نویسنده ایتالیایی، گفت: "البته او به زنان اجازه نمی دهد تا حجاب خود را بردارند، اما این به هیچ وجه مساله ای نیست. خوب چرا زنان ایرانی آنقدر علاقه دارند تبدیل به زنان غربی شوند؟"

کتاب ۸۱ صفحه ای سیلویا با عنوان "روزی رییس جمهوری بود" در کتابفروشی های سراسر ایتالیا به قیمت ۹ یورو عرضه شده است.

 

 


یک عضو فراکسیون اصولگرایان رهروان ولایت از صدا وسیما درخواست کرد تا در ماه مبارک رمضان امسال ربنای شجریان از رسانه ملی پخش شود.


کمال‌الدین پیرموذن با اشاره به خلق حماسه سیاسی از سوی مردم و شرکت گسترده ملت در یازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری گفت: با توجه به اینکه با تدبیر مقام معظم رهبری اعتماد مردم بیشتر شده و سطح خوشحالی و نشاط در بین آنها بالا رفته است، امیدواریم که در ماه مبارک امسال شاهد پخش دعای دلنشین و روح‌نواز ربنا با صدای استاد شجریان باشیم.

وی از استاد شجریان درخواست کرد که اجازه دهد تا صدایش از صدا و سیما پخش شود و همچنین صدا و سیما نیز نوای ربنای ایشان را پخش کنند.

پاسخ صدا و سیما به در خواست پخش ربنای استاد شجریان

معاون سیما به این پرسش پاسخ داد که «آیا صداوسیما قصد ندارد در ایام رمضان ربنای محمدرضا شجریان را پخش کند، در شرایطی که در فیلم تبلیغی رییس‌جمهور منتخب از این هنرمند نام برده شد و برخی شخصیت‌های سیاسی هم پخش ربنای شجریان را از مسؤولان صداوسیما درخواست کرده‌اند؟»

علی دارابی در پاسخ به پرسش بالا گفت: همه هنرمندان در برنامه‌های رادیو و تلویزیونی حضور دارند؛ ما در واقع بحثی نسبت به فردی یا کسی در این جهت نداریم. اما گاهی دیده می‌شود هنرمندان مسائل را با یکدیگر خلط مبحث می‌کنند که هم خودشان آسیب می‌بینند و هم حواشی‌هایی که به وجود می‌آید، موجب بروز مشکل می‌شود.

معاون ضرغامی در سیما با تاکیر بر اینکه هیچ بحثی نسبت به فردی یا کسی در این جهت نداریم، توضیح داد: یکسری سیاست‌ها‌، ضوابط و ملاحضاتی را باید همه‌ی ما، هم گروه رسانه و هم مجموع هنرمندان با همدیگر رعایت کنیم و مهم‌ترین آن این است که در واقع همه ما باید به نظام جمهوری اسلامی افتخار کنیم‌، همه ما باید به مردمی که داریم افتخار کنیم.

دکتر دارابی در ادامه با اشاره به اینکه نمی‌شود در یک انتخابات به مردم افتخار کنیم و در یک انتخابات به آنها افتخار نکنیم‌، افزود: نمی‌توان در یک انتخابات عملکرد مردم را زیر سوال ببریم و در انتخابات دیگر بگوییم عجب کار درستی کرده‌اند. به هر حال اگر ما دموکراسی،‌ رای اکثریت و همچنین صندوق رای را به رسمیت می‌شناسیم، باید به این مطلب توجه داشته باشیم.

او در عین حال با اشاره به این موضوع که گاهی دیده می‌شود هنرمندان مسائل را با یکدیگر خلط مبحث می‌کنند، گفت: این مساله باعث می‌شود هم خودشان آسیب ببینند و هم حواشی‌ به وجود بیاورند.

معاون سیما در پایان صحبت‌هایش تاکید کرد: ان‌شاء‌الله مجموعه رنگارنگی از هنرمندان وجود دارد که انتظارات مردم عزیزمان را برآورده می‌کند.

 

 

 

بعد از 34 سال

مجری "ورزش و مردم" تغییر کرد

بهرام شفیع در بیمارستان

به گزارش آوینی فیلم ، بهرام شفیع، مجری با سابقه تلویزیون این هفته در برنامه "ورزش و مردم" حضور پیدا نخواهد کرد .

بهرام شفیع یکی از مجریان با سابقه تلویزیون که 34 سال است برنامه ورزش و مردم را روی آنتن برده، به دلیل مشکل قلبی در بیمارستان بستری شد.

پزشکان نیز با بررسی وضعیت بهرام شفیع به او اعلام کردند: که سه روز باید تحت مراقبت باشد به همین علت این هفته برنامه ورزش و مردم در غیاب بهرام شفیع با اجرای محمد حق شناس روی آنتن خواهد رفت.

عكس هاي ديده نشده از شفيع:

 

 

 

مجلس به وزراي حاشیه‌ساز در فتنه 88، رای اعتماد نخواهد داد

نعيمي رز: مجلس به وزراي

حاشیه‌ساز  در فتنه 88، رای اعتماد نخواهد داد

به گزارش پارس به نقل از فارس، صفر نعیمی نماینده مردم آستارا با بیان اینکه نیروهای انقلابی به حسن روحانی نگاه مثبتی دارند، گفت: آقای روحانی بداند که نمایندگان ایثارگر و فرمانده لشکر مجلس به ایشان نگاهی سه ضلعی دارند، ضلع لباس روحانیت، ضلع روحانی بودن فامیلی‌ایشان و ضلع داشتن سیمای معنوی.

نعیمی گفت: مثلثی که از آقای روحانی در ذهن نیروهای انقلابی و نمایندگان ایثارگر مجلس به وجود آمده است نشانگر اعتماد به آقای روحانی است لذا امیدواریم که او به این اعتماد، پاسخی مناسب بدهد.

نماینده مردم آستارا با تاکید بر اینکه هیچکس با اعتدال مخالف نیست، گفت: انتظار داریم دولت و کابینه آقای روحانی واقعاً اعتدال‌گرا باشد؛ آقای روحانی مختار است که از گروه و جناحی کابینه خود را بچیند اما این امر منوط به رعایت اصول اعتدال و به معنای مقابله با افراط و تفریط است.

وی با بیان اینکه حل مشکلات اقتصادی و تولید کشور باید در اولویت دولت روحانی باشد، تصریح کرد: مردم انتظار دارند آقای روحانی به سرعت مشکلات اقتصادی را حل و فصل کند و در عین حال اجازه ندهد برخی افراطیون با حضور در دولت مسائل اقتصادی را تحت الشعاع قرار دهند.

نعیمی با اشاره به شرایط رای اعتماد مجلس به گزینه‌های پیشنهادی رئیس‌جمهور منتخب، اظهار داشت: یکی از اساسی‌ترین شروطی که مجلس برای رای اعتماد به وزرای پیشنهادی دارد، دوری از فتنه 88 است.

عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس گفت: طبیعی است که مجلس به گزینه‌های حاشیه‌ساز که در فتنه 88 نقش داشته‌اند، رای اعتماد نخواهد داد 

اسماعيل اسدي دارستاني درگذشت؟؟!!

چندي پيش اين اس ام اس از طرف يكي از دوستان نزديكم برايم رسيد:"طي حادثه اي ناگوار نيمه شب گذشته اسماعيل اسدي دارستاني بر اثر ايست قلبي بعد از تحمل سال ها درد و غصه ي مردم،‌جان به جان آفرين تسليم كرد."

سريع به همان دوستم زنگ زدم و گفتم كجاييد؟ گفت: داريم مي ريم به سمت خونه اسماعيل. خيلي ناراحت شدم و سريع رفتم و پيراهن مشكي بر تن كردم تا آماده رفتن به سيبلي (محل زندگي اسماعيل ) بشوم. من هم اين پيامك را براي چند تن از دوستان خبرنگار ارسال كردم. نزديكي هاي امام زاده بودم كه ديدم همان دويستم كه برايم خبر فوق را ارسال كرده بود زنگ زد. تا گوشي را برداشتم گفتم رسيدم. او بلافاصله گفت: برگرد. اين يك خبر كذب بوده و يكي از دوستان نامرد و بدجنس اسماعيل به قصد شوخي خيلي مسخره دست به اين اقدام زده است. در راه برگشت دوباره به دوستم زنگ زدم او گفت كه حدود 200 نفر الان جلوي درب اسماعيل هستند و پدرش با شنيدن اين خبر راهي بيمارستان شده كه البته به خير گذشته است.

ماجرا همين جا به اتمام رسيد و عده اي ناراحت و دربه در شدند. وقتي چند روز بعد اسماعيل را ديدم و ماجرا را جويا شدم گفت: ولش كن اون اگه دوست من بود هيچ وقت اين كار را نمي كرد. " حال جاي سوال و تعجب اينجاست كه چرا مقامات قضايي وارد ماجرا نشده اند. چرا دادستان بعنوان مدعي العموم عكس العملي از خود نشان نداد؟ اين درحالي بود كه منتشر كننده اين خبر كاملا مشخص بود. آيا اگر اين اتفاق براي يكي از مسولان رده بالاي شهر مي افتاد و طرف را مورد تمسخر قرار مي دادند و مردم علاف، عكس العمل دادگاه قضا هيمن بود.

يادآور مي شود اسماعیل اسدی دارستانی فعال حقوق بشر و محیط زیست جهانی / وبلاگ نویس و روز نامه نگار / نویسنده ومحقق مي باشد كه چندين بار به دلايل مختلف بازداشت شده و اخيرا هم در انتخابات شوراي روستاي سيبلي يك روزه مانده به انتخابات تاييد صلاحيت شد.

تاریخچه اصلاح طلبی : اسماعیل اسدی دارستانی

تاریخچه اصلاح طلبی : اسماعیل اسدی دارستانی

 

 

 

 

اصلاح طلبی به جریان سیاسی گفته می‌شود که انجام تغییر در جامعه را از طریق انجام اصلاحات در قوانین و سیاست‌ها و نه از طریق انقلاب و تعویض حکومت، تبلیغ می‌کند.

 تاریخچه اصلاح طلبی : اسماعیل اسدی دارستانی

اصلاح طلبی سوسیالیستی یا سوسیالیسم تکاملی (به انگلیسی:revolutionary socialism)، برای اولین بار توسط ادوارد برنشتاین، که یک سوسیال دموکرات بود، مطرح شد. اصلاح طلبی بلا فاصله مورد هجمه سوسیالیست‌های انقلابی قرار گرفت. رزا لوکزامبورگ، به عنوان یکی از رهبران این جریان ضد اصلاح طلبی، در مقاله‌ای تحت عنوان " اصلاح یا انقلاب؟"[۱] که در سال ۱۹۰۰ میلادی منشر کرد، سوسیالیسم تکاملی برنشتاین را محکوم کرد. زمانی که رزالوکزامبورگ در انقلاب آلمان درگذشت، اصلاح طلب‌ها خیلی زود توانستند خود را بازیابند وبا احزاب کمونیست و بلشویک‌ها درحمایت از پرولتاریا رقابت کنند.

پس از پیروزی بلشویک‌ها در سال ۱۹۱۷ در جنگ داخلی روسیه تزاری و تثبیت قدرت در اتحاد جماهیر شوروی، بلشویک‌ها کمپینی علیه جنبش اصلاح طلبان تشکیل دادند و حتی اصلاح طلبان را" فاشیست‌های اجتماعی"(به انگلیسی:Social Fashists) خواندند. بنا بر کتاب "خداست که شکست خورده" نوشته آرتور کوئستلر که از تشکیل دهندگان واعضای سابق حزب کمونیست آلمان بود و حزبش بزرگترین حزب کمونیست در اروپای غربی بود، با شوروی همراه شد و اعلام کرد حزب سوسیال دموکرات آلمان فاشیست هستند و بزرگترین دشمن آلمان همین فاشیستهای اجتماعی اند.

امروزه، اصلاح طلبان را به عنوان چپ‌های میانه رو می‌شناسند. برخی از احزاب سوسیال دموکرات، مثل حزب کانادایی " NDP " یا احزاب سوسیال دموکرات آلمان هنوز هم اصلاح طلب خوانده می‌شوند.

اصلاح طلبی در حزب کارگر بریتانیا

اصلاح طلبی در حزب کارگر بریتانیا درسالهای ۱۹۵۰ پدیدار شد و پس از آن به جذب هواداران اصلاح طلبی به جناح راست حزب کارگر معروف شدند. در سال ۱۹۵۶ آنتونی کروسلند (به انگلیسی:Anthony Crosland) "آینده سوسیالیسم"[۲] را نوشت که به عنوان مانیفست شخصی به بحث پیرامون اصلاح طلبی پرداخت. برای کروسلند، مالکیت عمومی برای سوسیالیتها به وسیله اشتغال همگانی کاهش می‌یابد و کنترل اقتصاد کینزی استثمار کاپیتالستی را کاهش می‌دهد. در سال ۱۹۶۰ پس از سه بار پیروزی متوالی حزب کارگر در انتخابات عمومی، هوگ گایتسکل به عنوان یک اصلاح طلب تلاش کرد تا بخشی از قانون اساسی را بر اساس مانیفست کروسلند اصلاح کند اما این تلاش‌ها با شکست مواجه شد.

برخی از طرفداران جوانتر گایتسکل از جمله روی جنکینس، بیل راجرز و شرلی ویلیامز حزب کارگر را در سال ۱۹۸۱ ترک کردند و حزب سوسیال دموکرات را تشکیل دادند. در نهایت اهداف و نظرات گایتسکل[۳] توانست در انتخابات پیروز شود و تونی بلر در سال ۱۹۹۵ توانست اصلاحیه قانون اساسی در انگلستان را بر اساس نظر اصلاح طلبانی چون گایتسکل و کروسلند به تصویب برساند.

ایدئولوژی

اصلاح طلبی (به انگلیسی: Reformism) مکتبی است که در آن از طریق نهادهای اجتماعی تغییراتی تدریجی و زیر بنایی در ساختارهای اقتصادی یا ساختارهای سیاسی دنبال می‌شود. این گروه در واقع واکنشی اعتراضی به سوسیالیسم انقلابی بود که معتقد بودند برای ایجاد تغییراتی انقلابی راهی جز انقلاب توده‌ها وجود ندارد.[۴]

مفهوم اصلاح طلبی در ایران

 

رژه سپاه دانش در سالروز انقلاب سفید شاه و مردم از بنیادی ترین اقدامات اصلاحی در ایران

اصلاح طلبی در ایران مفهومی متفاوت با آنچه در بالا گفته شد دارد. اصلاح طلبی در ایران با شاخه محافظه کاری پیوند نزدیکی دارد و اگر بخواهیم چارچوب مفهوم ایرانی اصلاحات را با مفهوم تاریخی آن مقایسه کنیم باید آن را نو محافظه کاری بخوانیم. اصلاح طلبی ایرانی در اغلب مواقع در پی تغییراتی تدریجی است ولی تفاوت آن با مفهوم اصلاح طلبی که سوسیال دموکرات‌ها در ابتدا پایه نهادند در آن است که اصلاح طلبی ایرانی اساسا درگیر تغییرات بنیادی نمی‌شود و تغییرات تدریجی فرهنگی را به تغییرات تدریجی اقتصادی و سیاسی اولویت می‌دهد. اثبات این مدعا، سابقه ایست که تاریخ از اصلاح طلبی در ایران ارائه می‌کند.[۵]

تاریخچه اصلاح طلبی در ایران

تلاش‌هایی که از زمان شاه عباس اول (۱۵۸۷-۱۶۲۹ میلادی) انجام یافت و توسط او اصلاح طلبی خوانده شد، پیگیری تغییراتی بود که وضع موجود را تثبیت می‌کرد و این اولین خواسته محافظه کاران بود. این تغییرات تدریجی گرچه جنبه رشد و توسعه داشتند ولی به هیچ وجه بنیادی نبودند. از دیگر نمونه‌های دیگر اصلاح طلبی در ایران، همچون عباس میرزا و میرزا تقی خان امیرکبیر نیز چیزی جز اصلاحات غیر بنیادی و فرهنگی محور و تدریجی نمی‌توان یافت.[۶]

 

شاه محمدرضا پهلوی

حتی اگر پهلوی اول را بزرگترین اصلاح طلب ایران بنامیم او نیز در نهایت اصلاح طلبی متفاوتی با نظر برنشتاین را نمایش می‌دهد. به نظر می‌رسد این اصلاح طلبی ریشه در فرهنگ خود محوری شرقی دارد.[۷] در کتاب موانع توسعه سیاسی در ایران نوشته حسین بشیریه به طور مشروح در مورد شکست اصلاح طلبی بحث شده است.[۸] این ریشه‌های فرهنگی ساختار مفهومی جدیدی برای اصلاح طلبی در ایران ساخته است.

در ایران شاید تنها کسی که با اندیشه‌های اصلاح طلبی اصیل آشنا بود و تلاش‌هایش تا حد زیادی در راستای تغییرات تدریجی و بنیادی پیش رفت، محمد مصدق بود.[۹] البته بسیاری از تحلیلگران مصدق را محافظه کار میدانند با این وجود در واقع مصدق که در بستر تحولات انقلاب مشروطه رشد کرده بود و از تبعات چنین انقلاب‌هایی آگاه بود به سوسیال دموکرات‌ها گرایش پیدا کرده بود.[۱۰] بارها در مضرات انقلاب و شکستن ناگهانی ساختارها سخن گفته بود و شاید بتوان گفت مصدق اولین کسی بود که مفهوم اصلاح طلبی را در ایران به شکل مدرن و برنشتاینی آن بنیان گذاشت. در کتاب خاطرات دکتر فاطمی، به دفعات از مصدق نقل شده بود که مشی من اصلاح طلبیست. اما با این وجود گرایش او به اندیشه‌های سوسیال دموکرات و همچنین وقوع جنگ سرد میان دو قطب ایدئولوژی باعث شد اصلاح طلبی با دخالت دول غربی و نیز تحریکات شوروی ناکام بماند و در کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ این گرایش به کلی توسط محافظه کاران حذف شود.[۱۱]

پس از آن دوباره مفهوم اصلاح طلبی دراوایل دهه ۴۰ شمسی توسط محمدرضا پهلوی مطرح شد. او نیز همچون پدرش نتوانست تغییر عمده‌ای در ساختارهای سیاسی و اجتماعی ایران ایجاد کند. تغییرات فرهنگی و اقتصادی هم آنقدر نبود که بتوان گفت ساختارهای بنیادی آن تغییر کرده است. بنابراین شاه که اصلاحات را ناکام یافته است تصمیم می‌گیرد این ساختارها را با برنامه‌ای به نام انقلاب سفید یا انقلاب شاه و مردم پی بگیرد.[۱۲]

دکتر همایون امینی پسر علی امینی در کتاب بربال بحران بخشی ازین تلاش برای اصلاح را نمایش می‌دهد و اصلاح طلبی را در ایران نوعی نومحافظه کاری می‌خواند.[۱۳]

مفهوم اصلاح طلبی پس از انقلاب

 

صحنه‌ای از انقلاب ۵۷ مردم ایران که منجر به روی کار آمدن حکومت اسلامی شد

اصلاح طلبی در ایران پس از انقلاب اسلامی سال ۱۳۵۷ مفهوم دیگری یافت. در اولین دولت انقلاب و پس دولت انتقالی مهدی بازرگان در انتخاباتی آزاد ابوالحسن بنی صدر به ریاست جمهوری رسید. وی که در فرانسه اقتصاد خوانده بود، مدعی اصلاحاتی بنیادی چون دوباره‌سازی مراکز قدرت، از دور خارج کردن تدریجی سپاه پاسداران، دادگاه‌های انقلاب و کمیته‌ها و ادغام آنها در سایر سازمانهای دولتی، کاستن نفوذ روحانیون و همچنین ایجاد طرحی برای بهسازی و توسعه اقتصادی کشور بود. بسیاری بر این باور بودند که بنی صدر به واسطه تحصیل در فرانسه دارای گرایش‌های سوسیال دموکرات بود.[۱۴]

 

سید محمد خاتمی، رئیس جمهور دولت اصلاحات

پس از سرنگونی بنی صدر، محافظه کاران و تکنوکرات‌های ایرانی حکومت را در دست گرفتند. در این دوره حاکمیت به دو بخش تقسیم شده بود. گروه محافظه کارتر به جناح راست مشهور شدند[۱۵] و گروهی دیگر به چپ ها یا اصلاح طلبان. چپ‌ها کسانی بودند که قبل از انقلاب اسلامی به گروه‌هایی چون سازمان مجاهدین خلق یا سازمان فداییان خلق نزدیک بودند و پس از انقلاب به علت اختلافات درونی منشعب شدند و سازمان‌های جدیدی یافتند برای مثال سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی با اندیشه‌های آشکار سوسیالیستی در اقتصاد و به علت تاکیدشان بر حکومت اسلامی از سازمان مجاهین خلق جدا شدند. در این میان در میان روحانیت هم اندیشه‌های نو اصلاح طلبی هرچند کمرنگتر از دیگر گروهای مشهور به چپ طرفدارانی یافت. جامعه روحانیون مبارز نمونه‌ای از این گروه‌ها بودند که حامیان چپ‌ها در میان روحانیون به حساب می‌آمدندمجمع روحانیون مبارز. اما در سال ۱۳۷۶ ه. ش یا ۱۹۹۸ م در انتخابات ریاست جمهوری، سید محمد خاتمی با شعار رسمی اصلاحات سیاسی، با اکثریتی قاطع بر سر کار آمد. دولت اصلاحات در پی آن بود که جامعه مدنی در ایران شکل گیرد و فضای مشارکتی سیاسی در ایران حاکم شود. آزادی بیشتر مطبوعات، اصلاح نظام نامه تحصیلات تکمیلی، شکل دهی نهادهای مدنی همچون شوراهای اسلامی زمینه را برای تغییر تدریجی مساعدتر کرده بود. در این سالها مقابله محافظه کاران مذهبی به ویژه دخالت‌های گروه‌های فشار به وقوع بحران‌های سیاسی انجامید. تجمعات اعتراضی دانشجویان در سال ۲۰۰۰م و وقوع قتل‌های سازمان یافته[۱۶] توسط گروه‌های فشار از جمله همین بحران‌ها بود. اما اوج قدرت دولت اصلاحات به دست آوردن اکثر کرسی‌های مجلس نمایندگان در دوره ششم انتخابات مجلس شورای اسلامی بود. با این وجود به علت نفوذ سنت و محافظه کاری در بخش عمده‌ای از دولت اصلاحات، اصلاحات نتوانست تغییرات ساختاری در حکومت ایجاد کند و صرفا تغییراتی غیر ساختاری در حوزه فرهنگ و جامعه مدنی شکل گرفت.[

0
0
  

"معمار اعظم فراماسونرها" و معاون ایرانی‌اش کیستند؟

موژان مجیدی، قائم‌مقام و دستیار ویژه لُرد "نورمن فاستر" (معمار اعظم فراماسونرهای جهان و عضو شورای راهبردی جایزه معماری بنیاد ضداسلامی آقاخان) است و با مدیریت پروژه‌های شرکت بین‌المللی فاستر، تلاش فراوانی برای پیشبرد اهداف شیطانی معماران ماسون در کشورهای مختلف دارد.
  فراماسونری یکی از بحث برانگیزترین پدیده های قرون اخیر بوده است. این ویژگی به دلیل ماهیت بسته و گرایش‌های صوفیانه موجب جلب توجه بسیاری از افراد شده است. جریان دین‌زدایی و فراماسونری، جریانی تدریجی است و همان گونه که طی‌کردن مراتب ماسونی یک امر تدریجی است و در قالب سیر صورت می‌گیرد. مکانیسم این جریان بدین‌گونه است که ابتدا عنوان می‌شود مراد از معمار بزرگ جهان، همان خداوند است، سپس اعلام آزادی مذهب در مرام ماسونی و ترویج تساهل در زمینه اعتقادات مذهبی، و مرحله بعد، ترویج نظریه اعتقاد به خداوند بدون اعتقاد به انبیاء و ادیان است که همزمان با آن، آیین مسخ‌شده یهودیت و مسیحیت نیز در بین افراد بهشکل غیرمستقیم و در قالب رمز و برخورد سمبلیک ترویج می‌شود.

استناد به مذاهب تحریف‌شده، حرکتی زیرکانه است برای نفی تدریجی ادیان و سست‌نمودن پایه اعتقادات. در مرحله آخر، نوبت به اعتقاد به خداوند می‌رسد که با ارائه آرا و نظریاتی مغشوش در این زمینه، عباراتی نظیر طبیعت و انرژی جایگزین واژه مقدس خداوند می‌شود. البته حتی رسیدن به این مرحله نیز، که عملاً صورت می‌پذیرد، باعث نمی‌شود آنان در ملأ عام اعلام کفر و الحاد کنند. بدین ترتیب می‌بینیم که اساسی‌ترین وجه فرهنگی هر قوم که همان دین باشد در قدم اول مورد هجوم قرار می‌گیرد. برای روشن‌تر شدن این بحث، که اساس و پایه اول هجوم فرهنگی غرب به کشورهای اسلامی و دیگر کشورها می باشد، سیر دین زدایی را از اسناد و آراء فراماسونری پی می گیریم.
 

  نورمن فاستر،معمار مشهور بریتانیایی و فعالترین معمار فراماسونر
 
 
 
موژان مجیدی،معمار ایرانی تبار؛ وی قائم مقام نورمن فاستر است
 
***سیر استحاله فرهنگی اعضای تشکیلات فراماسونری
در کتاب دیالوگ ماسونی اثر دکتر ایشین داغ، فراماسونر ترک، در خصوص آزادی مذهب در فراماسونی و سیر تغییر افکار دینی اعضاء چنین می خوانیم: "ماسونی به ایمان و عقاید شخصی هیچ برادری مداخله نمی کند. هر ماسون برابر تمنیات روحی خود، دینی را پذیرا می شود. در این خصوص آزادی کامل دارد. در افکار سیاسی نیز وضع به همبن منوال است. ما در فراماسونری این طرز شروع را قبول داریم. ولی در مراحل بعدی و با گذشت زمان و پیشروی درجات فراماسونی موافق با تکامل تدریجی و احراز هویت فراماسونری در رسیدن به عقاید مشترک هستیم. از نظر ما، فراماسونری، نمونه های گوناگون انسانی را در بر می گیرد و با القای اصول و پرنسیب های اصلی آنان را پرورش داده و بار می آورد، می تراشد و صیقل می دهد، متحول می کند، و آنان را برای رسیدن به حکمت و عرفان یاری می کند.

با این اوصاف، فراماسونری فعلی، جدا از بیگانه اولیه، به صورت شخصیت دیگری درآمده و به عرفان می رسد. فراماسونری از طریق علم و حکمت و عقل موجبات تحول افکار و عقاید انسان را فراهم می آورد. می توان گفت فراماسونری یک موسسه آدم سازی است.ابتدا فراماسونری به مسائل دینی، نژادی، ملی و فلسفی و برداشت های سیاسی هم مسلکان نمی پردازد. فقط بعد ها قسمت های مغایر با اصول و دکترین فراماسونری، مانند تراشیده شدن سنگ خام، تراشیده شده و با دور ریخته شدن ناهمواری ها و مغایرت ها و انطباق فرد با عقل و حکمت و عرفان، موجبات ظهور حکما را فرام می سازد. در اینجا آزادی وجدان و افکار جاکم است. فعالیت های معموله صرفا به علت جرح و تعدیل عقاید هم مسلکان انجام می پذیرد. هدف ایجاد کاراکتری مطابق با دکترین فراماسونری در هم مسلک ها است. فراماسونری دارای نظام، آداب و عصاره ای است که در نتیجه دکترین فراماسونری حاصل می شود. برای کسانی که به ساحل عرفان رسیده اند، دیگر عبارت تولد ادیان مفهومی ندارد. آن ها بر ماورای دین مسلط شده اند. از نظر آنان وابستگی به دین و مذهب خاصی بی مورد است".

مطالب نقل شده از کتاب دیالوگ فراماسونری، سیر استحاله فرهنگی اعضای تشکیلات فراماسونری را آشکار می کند. همانطور که ملاحظه می شود، این سیر از ادعای آزادی مذهب آغاز می شود، با رسیدن به عقاید مشترک تداوم می یابد و با نفی مذهب و جایگزینی عقل و علم گرایی به جای آن به پایان می رسد.
 

 
موژان مجیدی در کنار نورمن فاستر
 
 
***تشکیلات فراماسونری در شهر لندن و فرقه های یهودی- صلیبی
عده ای از فراماسون ها معتقدند که زمینه های تشکیل مجامع ماسونی  در بین صاحبان  فن معماری شکل گرفت و دوره ساختن ساختمان های کاتدرال ها-کلیساهای جامع- را که سال های بین ۹۰۰ الی ۱۶۰۰ میلادی را در بر می گیرد، دوران رشد این اجتماعات قلمداد می کنند.
آنان مدعی هستند که در اواخر قرن ۱۲ و اوایل قرن ۱۳ میلادی اولین اتحادیه "کارگران بناخانه" در آلمان به وجود آمد. آلمان های متعصب برای ارضای تمایلات مذهبی خود دست به ساخت کلیساهای بزرگی زدند که مستلزم صرف هزینه، زمان و به کارگیری درازمدت هزاران کارگر و هنرمند در کنار یکدیگر بود. کارگران، استاد کاران و معماران قواعد خاصی را در بین خود برای دفاع از منافع یکدیگر برقرار کردند، محل نگهداری وسایل بنایی و گفتگو در مورد مسائل و معضلات حرفه، لژ نامیده می شد. طرفداران این نظریه می گویند که تشکیلات صنفی بنایان در انگلستان در نیمه اول قرن سیزدهم تأسیس شد. با زوال سبک گوتیک در معماری اروپا، تشکیلات بنایان رفته رفته اهمیت خود را از دست داد. برای نجات تشکیلات مذبور از نابودی، در سال ۱۶۰۰ میلادی ورود افراد غیر بنا به لژهای فراماسونری آزاد شد و اولین فرد غیر بنا به نام "جان بوزول" در همین سال وارد تشکیلات بنایان آزاد گردید و به عضویت لژ ادینبورگ پذیرفته شد. به تدریج اشراف انگلستان برای دستیابی به اهداف سودجویانه خود وارد تشکیلات بنایان آزاد شدند. با ورو افراد غیر بنا به نشکیلات مذبور، واژه "ماسون" پذیرفته شده در بین بنایان متداول شد. حریق بزرگ شهر لندن که در ۱۶۶۶ میلادی به وقوع پیوست باعث تمرکز بنایان از سراسر اروپا در این شهر شد. همین امر باعث رونق گرفتن لژهای فراماسونری گردید.

 
پایان یافتن بازسازی شهر لندن سبب فروکش کردن فعالیت آن ها و تفرقه بنایان شد. بروز شورش های گسترده در سال ۱۷۱۷ در لندن باعث شد تمایل زیادی برای ایجاد  جمعیتی میانه رو که بتواند بر اوضاع ناآرام آن دوره لجام بزند در بین طبقه متوسط و اشراف متمایل به بورژوازی به وجود آمد. هدف این جمعیت این بود که با دعوت مردم به اصول اخلاقی از بروز هرج و مرج جلوگیری کند. نکته ای که در تمامی منابع فراماسونری از آنان تعمدا غفلت می شود، توضیح این نکته است که در صورت صحت ادعاهای آنان درخصوص تاریخچه کهن فراماسونری و حضور معماران و بنایان در آن، چگونه این تشکل صنفی تبدیل به یک جمعیت پنهانی سیاسی-فرهنگی شد که در اندک مدتی توانست مرزهای اروپا،آمریکا، آفریقا و آسیا را در نوردد. نکته دیگری که بسیار حائز اهمیت می باشد عدم پرداختن منابع فراماسونری به تحولات سیاسی انگلستان در آستانه تشکیل لژ بزرگ انگلستان است. "محمد عبدالله عنان" محقق جمعیت های سری و جنبش های تخریبی از این موضوع به عنوان شورش های گسترده در سال ۱۷۱۷ در لندن یاد می کند. پاسخ به برخی سوالات درخصوص منشأ جمعیت فراماسونری و جواب چرایی رسوخ مفاهیم، شعارها و علائم یهودی- صلیبی در این جمعیت را می توان از بررسی تحولات انگلستان در خلال سال های ۱۷۱۷-۱۷۱۴ میلادی. و روی کار آمدن خاندان هابسبورگ با حمایت کانون های یهودی- صلیبی به دست آورد.

لازم به ذکر است که اولین لژ فراماسونری، ۳ سال بعد از صعود خاندان آلمانی هابسبورگ به سلطنت انگلستان در لندن تأسیس شد، این تقارن و حضور موسسین لژ فراماسونری در بین برکشندگان خاندان هابسبورگ در انگلستان از یک سو ارتباط گسترده لژ انگلستان با دربار لندن، از سوی دیگر نشان می دهد که لژ فراماسونری برای استقرار و تثبیت این خاندان که ارتباطی مرموز و ویژه با کانون های زرسالار جهانی داشت در انگلستان تأسیس شد و با بسط حوزه نفوذ خود، مانع آن کانون ها را در سراسر جهان تأمین نمود، و به عنوان بازوی تشکیلاتی استعمار و کانون های استعماری عمل نمود. دکتر جیمز اندرسون و جان تئوفیل دزاگولیه از پیشقدمان این جریان بودند و نقشی اساسی در این زمینه ایفا کردند. نقش موثر این دو تن به حدی بود که عده ای معتقدند تشکیلات فراماسونری را این دو ایجاد کردند. تهیه قانون اساسی فراماسونری توسط جیمز اندرسون و وارد کردن خاندان سلطنتی انگلستان در این تشکیلات توسط دزاگولیه در واقع تحولی اساسی در کارکرد جمعیت بنایی ایجاد کرد. به همین دلیل این دو تن را می توان موسس سازمان فراماسونری تلقی کرد که دیگر کارکرد آن، تعلیم اصول معماری و فنون آن نبود، بلکه تبدیل به نهادی شده بود برای ترویج و تبلیغ بورژوازی و لیبرالیسم. براساس واقعیت های تاریخی، واژه فراماسونری تا قبل از سال ۱۷۱۷ – سال تشکیل لژ بزرگ لندن- به هیچ وجه مرسوم نبوده است.
 


آنچه تا قبل از این تاریخ مرسوم بوده، واژه ماسونری است که به صنف بنایان اطلاق می شده است. دزاگولیه با افزودن صفت "آزاد" به ابتدای این نام در واقع سعی کرد با جعل واژه "فراماسونری" ضمن ساختن پیشینه ای کهن برای تشکیلات جدید خود، اهداف و ماهیت این سازمان را نیز پنهان نماید. با توجه به رسوخ آیین مسخ شده ی یهودیت در فراماسونری، آنچه در روایت رایج به وجود آمدن تشکیلات فراماسونری- یعنی به وجود آمدن فراماسونری از بقایای جمعیت صنفی بنایان- مجهول می ماند، چگونگی و چرایی تأثیرپذیری شدید آیین فراماسونری از فرقه های یهودی-صلیبی به ویژه آیین رازآلود کابالیسم است که در قرون ۱۶و ۱۷ در اروپا به شکل گسترده ای رایج بود. ارتباط ژان تئوفیل دزاگولیه با خانواده "لافی" و سایر سرمایه اندوزان یهودی که در اوایل قرن ۱۸ حضور شایان توجهی در لندن داشتند، محل مناسبی برای ارائه اندیشه های جهان وطنی یهود در قالب تشکیلاتی به ظاهر بی خطر به نام فراماسونری شد که آلات و ادوات بنایی و آیین رازآلود کابالا، جاذبه های فریبنده آن را تشکیل می دادند.
 
***نورمن فاسترِ بریتانیایی، معمار اعظم فراماسونرها
نورمن فاستر، معمار مشهور بریتانیایی،در حال حاضر به فعالترین معمار فراماسونر تبدیل شده است. وی با ساخت ۲۰۰ ابلیسک در سراسر جهان، رکوردی قابل توجه را برای خود ثبت کرده است. فاستر در سال ۱۹۳۵ میلادی، در شهر منچستر انگلستان بدنیا آمد. به سال ۱۹۵۶ میلادی ، وارد دانشگاه منچستر و به سال ۱۹۶۱ از این دانشگاه فارغ التحصیل شد و در همین سال ، با قبولی در بورسیه ی  تحصیلی انجمن ساختمان سازان، به فلوشیب هنری نائل شد. پس از آن،برای گذراندن دوره دو ساله تخصصی در دانشگاه ییل، به آمریکا رفت. وی در آنجا تحت تأثیر "پل رادولف" و "وینسنت اسکالی" قرار گرفت و در همین زمان با "ریچارد راجرز" که مانند خود او دانشجوی بورسیه بود و "جیمز استرلینگ" که برای مدت کوتاهی در همان مدرسه تدریس می‌کرد، ملاقات کرد. او به سال ۱۹۶۲ میلادی، از دانشگاه ییل فارغ‌التحصیل شد و در سال ۱۹۶۳ با همکاری راجرز، گروه طراحی با عنوان "گروه ۴" را در لندن نشکیل داد. او به سال ۱۹۶۷ میلادی، دفتر معماری فاستر و همکاران را تأسیس کرد. به سال ۱۹۸۰ میلادی ،به عضویت انجمن معماران آمریکایی درآمد و در همین سال، دکترای افتخاری دانشگاه آنجلیای شرقی به او اعطاء شد . به سال ۱۹۸۳ میلادی، مدال طلای سلطنتی رشته معماری را از آن خود کرد و به سال ۱۹۸۶ میلادی، مفتخر به دریافت دکترای افتخاری علوم از دانشگاه بت شد. او در سال ۱۹۹۹ میلادی، از طرف ملکه انگلستان، به مقام "سِر" مفتخر شد و در همان سال، بیست و یکمین جایزه صهیونیستی پریتزکر(نوبل معماری) را دریافت کرد.. فاستر بعدها لقب لرد را نیز دریافت کرد.   
 
  
نورمن فاستر طراح اصلی پروژه هویت زدایی از شهر مکه
 
حضور نورمن فاستر در شورای راهبردی جایزه معماری بنیاد ضداسلامی آقاخان نیز از فعالیت گسترده این معمار فراماسون در کشورهای مختلف حکایت می کند. فاستر" طراح اصلی پروژه "هویت زدایی از شهر مکه" نیز می باشد. چند سالی است که دولت سعودی در قالب "طرح توسعه مسجد الحرام" اقدام به احداث ساختمان بلندی با نام "ابراج البیت" نموده است . این روند هرچند در راستای رفاه زائران بیت‌الله الحرام است ولی باطنی پلید در خود جای داده است که از جمله آن می توان به حذف جمره از نماد شیطان و تبدیل آن به یک دیوار بدون هویت و ساخت برج با نمادهای معماری اُبلیسکی در حریم پیرامونی بیت الله الحرام اشاره داشت. اقدامی که از بزرگترین اهداف فراماسون ها در تقابل با دین و مقدسات مسلمانان است و هر روز پر رنگ تر می شود.اما نکته ای که درخصوص این معمار مشهور، در رسانه های ایرانی کمتر مورد توجه قرار گرفته، دستیار ویژه و به عبارتی، قائم مقام وی می باشد. موژان مجیدی یک معمار ایرانی است که به عنوان نفر دوم، دستِ راست نورمن فاستر مطرح است.
 
 
در سال‌های اخیر و طی تصمیم آل سعود به بازسازی مکه، علاوه بر تخریب‌هایی که در بافت تاریخی کعبه روی داد و نیز ساخت و سازهای مشکوکی که پیرامون اطراف مسجدالحرام انجام گرفتند، ستون شیطان نیز با یک دیوار جایگزین گردید. طراحی دیوار مراسم رمی جمرات بر عهده نورمن فاستر و همکارانش بود
 
 
موزه هنر داتونگ- چین
 
 
کاخ صلح- قزاقستان
 
 
برج روسیه-مسکو
 

 

"موژان مجیدی"  در ۹ ژوئن ۱۹۶۴ در تهران به دنیا آمد. وی تحصیلات آکادمیک خود را در دانشگاه استراتکلاید در انگلستان سپری کرد. مجیدی پس از فارغ التحصیلی به گروه نورمن فاستر و شرکا پیوست. وی در سال ۱۹۹۲ به هنگ کنگ رفت و به عنوان مدیر طراحی فرودگاه بین المللی هنگ کنگ مشغول به کار شد. موژان مجیدی در بازگشت به لندن، مدیر پروژه ورزشگاه ومبلی شد. وی در حاضر در کسوت مدیر اجرایی و قائم مقام نورمن فاستر، مدیریت پروژه‌های این شرکت بین المللی را بر عهده گرفته و تلاش فراوانی برای پیشبرد اهداف شیطانی معماران ماسون دارد.
——————————————-

گزارش جدید پنتاگون افشا کرد
گزارش جدید پنتاگون نشان می دهد بر خلاف باور عمومی، ۵۳ درصد یعنی بیش از نیمی از شکایات مرتبط با آزار جنسی و تجاوز در ارتش آمریکا در سال ۲۰۱۲، مربوط به مردان است. در این سال ۲۶ هزار پرونده مرتبط با این موضوع تشکیل شده است.
گزارش جدید پنتاگون نشان می دهد بر خلاف باور عمومی، ۵۳ درصد یعنی بیش از نیمی از شکایات مرتبط با آزار جنسی و تجاوز در ارتش آمریکا در سال ۲۰۱۲، مربوط به مردان است.
به گزارش گروه سیاسی صراط، بر این اساس،  تعداد شکایات مرتبط با آزار جنسی و تجاوز در سال ۲۰۱۲ بیش از ۲۶ هزار پرونده اعلام شده که حدود ۱۴ هزار از موارد آن یعنی ۵۳ درصد مربوط به مردان است.
بی بی سی اخیرا مصاحبه ای با یکی از قربانیان قدیمی این تجاوزها انجام داده است. این مرد که جرامایا آربوگست نام دارد و یکی از سربازان قدیمی تفنگداران دریایی آمریکاست گفته است "دو سال از پیوستنم به تفنگداران دریایی گذشته بود که یکی از مسئولان مافوقم به من تجاوز کرد. از آن لحظه، رویای من مثل تُنگ بلوری شکست. هزار تکه شد. آن قدر افسرده و مضطرب شدم که زندگی برایم تیره و تار شد. آن افسر مافوق رویای من را دزدید. آن قدر شکسته و مایوس شدم که بالاخره در سال ۲۰۰۶ از نیروی دریایی بازنشسته شدم."

 

خودکشی قربانی تجاوز
به گفته این سرباز آمریکایی، خاطرات آن تجاوز نیز تا سال ها دست از سر او برنداشته است تا جایی که یک بار او را به خودکشی کشانده اما از آن جان سالم به در برده است: "سال ۲۰۰۹ بود. تنها چند ماه از ازدواج دومم گذشته بود. دور و برم همه چیز خوب بود اما یک دفعه احساس کردم دیگر تاب و تحمل‌ام تمام شده. خاطرات آن تجاوز لعنتی. شکستن‌های پی در پی در درون خودم. احساس عجز و ناتوانی در پیدا کردن مفهوم دوباره 'مرد بودن'، و هزار علت دیگر برای افسرده بودن و مضطرب شدن. طاقتم 'طاق' شده بود. یک روز در ماه اکتبر، کلت ۹ میلیمتری که داشتم را برداشتم. گذاشتم وسط قفسه سینه و ماشه را کشیدم… بعد که به هوش آمدم فهمیدم چون مست بودم، دستم لرزیده و گلوله به جای قلب ستون فقراتم را شکافته. از آن روز فلج شدم."

دادگاه حفظ آبرو کرد!
جرامایا آربوگست از اینکه دادگاه فرمانده مافوق او را به عنوان متجاوز نشناخته خشمگین است. به گفته او، "با این که دادگاه در نهایت او را مقصر شناخت و از نیروی دریایی با 'خفت و خواری' اخراج شد اما هنوز اسمش در نقشه جرم و جنایت به عنوان یک 'متجاوز جنسی' ثبت نشده. دادگاه گفت که این کار را برای حفاظت از حریم خصوصی او انجام می‌دهد اما من می‌خواستم که نام و مشخصات او بروی نقشه جرم و بزهکاری که در دسترس همه مردم آمریکاست، درج شود تا همسایگان و هم محلی‌های او بدانند که یک متجاوز جنسی ممکن است در کمین دائمی آنها باشد."
گفتنی است موضوع تجاوز جنسی در ارتش آمریکا در سال های اخیر به یک معضل جدی برای دولتمردان آمریکایی بدل شده است. در این زمینه تا کنون چند فیلم مستند نیز ساخته شده که گهگاه واکنش مقامات این کشور را به دنبال داشته است.

وصیت نامه شهید جانباز بسیجی حاج اسدالله اسدی دارستانی

وصیت نامه شهید جانباز بسیجی حاج اسدالله اسدی دارستانی

زنـــده کردی اسلام را با خونت و 
با خون انــصار و اصــحاب باوفایت ای که اسلام را تا ابــــد پایدار و بیمـه کردید . یا حسین(ع) دخیلم آقا جانم وقتی که ما به جبهه می رویم به این نیت می رویم که انتقام آن سیلی که آن نامردان برروی مادر شیعیان زده برای انتقام آن بازوی ورم کرده و گرفتن انتقام آن سینه ســــوراخ شده می رویم . سخت است شنیدن این مصیبتها خدایا به ما نیرویی و توانی عنایت کـن تا بتوانیم بـرای یـاری دینت بکار ببندیم . خدایا به ما توفیق اطاعت و فــرمانبرداری به این رهبر و انقـــلاب عنایت بفرما.خـــــدایا توفیق شناخت خودت آنطور که شـــــهداء شناختند به ما عطا فرما و شهداء را از ما راضـی بفرمــا و ما را به آنها ملحق بفرما .خدایا عملی ندارم که بخواهم به آن ببالم ، جز معصیت چیزی ندارم و الله اگر تو کمک نمی کردی و تو یاریم نمی کردی به اینجا نمی آمدم و اگر تو ستــارالعــیوبی را بر می داشــتی میدانم کـه هیچ کدام از مردم پیش من نمی آمدند ، هیچ بلکه از من فرار می کردند حتی پدر و مادرم  شادروان من . خدایا به رحمت و مهربانیت ببخش آن گناهانی راکه مانع از رسیدن بنده به تو می شود .خدایا تا روز شهادت و مرگم مرا تابع و مدافع ولایت فقیه و جمهوری اسلامی ایران  قرار بده خدایا تا انقلاب مهدی از نهضت خمینی محافظت بفرما و خدایا خانواده و فرزندان مرا در مسیر انقلاب و ولایت فقیه و اسلام فرار بده و نگذار منحرف شوند و خدایا ما را به خیل شهدا اسلام مفختر فرما الهی العفو

به خدا قسم که اگر دشمنان مرا بکشند و خونم را بر زمین ریزند در قطره قطره خونم نام مقدس خمینی را می بینند. ای برادران، خط آل محمد و علی را روش و منش خود قرار دهید و مبادا از این راه بیرون روید که شکست شماها در این صورت حتمی است. ای خواهران، این شعر را الگوی خودتان قرار دهید.
ای زن به تواز فاطمه اینگونه خطاب است
ارزنــده ترین زینت زن حفـظ حجاب است
… 

بر روی قبرم فقط و فقط بنویسید (شهید جانباز بسیجی  ) که میدانم بر سر قبرم رهبر و بسیجان می آیند. 

جانباز بسیجی حاج اسدالله اسدی دارستانی  24/6/1379

 

بسم الله الرحمن الرحیم

وصیت نام شهید جانباز هشت سال دفاع مقدس ایران حاج اسدالله اسدی دارستانی

سـتایش خدای را که ما را به دین خود هدایت نـمود و اگر مـا را هـــدایت نمی کردما هـدایت نمی شــدیم السلام علیک یاثارا… ای چراغ هدایت و کشتی نجات ، ای رهبر آزادگان ، ای آموزگار شهادت بر حران ای که زنـــده کردی اسلام را با خونت و 
با خون انــصار و اصــحاب باوفایت ای که اسلام را تا ابــــد پایدار و بیمـه کردید . یا حسین(ع) دخیلم آقا جانم وقتی که ما به جبهه می رویم به این نیت می رویم که انتقام آن سیلی که آن نامردان برروی مادر شیعیان زده برای انتقام آن بازوی ورم کرده و گرفتن انتقام آن سینه ســــوراخ شده می رویم . سخت است شنیدن این مصیبتها خدایا به ما نیرویی و توانی عنایت کـن تا بتوانیم بـرای یـاری دینت بکار ببندیم . خدایا به ما توفیق اطاعت و فــرمانبرداری به این رهبر و انقـــلاب عنایت بفرما.خـــــدایا توفیق شناخت خودت آنطور که شـــــهداء شناختند به ما عطا فرما و شهداء را از ما راضـی بفرمــا و ما را به آنها ملحق بفرما .خدایا عملی ندارم که بخواهم به آن ببالم ، جز معصیت چیزی ندارم و الله اگر تو کمک نمی کردی و تو یاریم نمی کردی به اینجا نمی آمدم و اگر تو ستــارالعــیوبی را بر می داشــتی میدانم کـه هیچ کدام از مردم پیش من نمی آمدند ، هیچ بلکه از من فرار می کردند حتی پدر و مادرم  شادروان من . خدایا به رحمت و مهربانیت ببخش آن گناهانی راکه مانع از رسیدن بنده به تو می شود .خدایا تا روز شهادت و مرگم مرا تابع و مدافع ولایت فقیه و جمهوری اسلامی ایران  قرار بده خدایا تا انقلاب مهدی از نهضت خمینی محافظت بفرما و خدایا خانواده و فرزندان مرا در مسیر انقلاب و ولایت فقیه و اسلام فرار بده و نگذار منحرف شوند و خدایا ما را به خیل شهدا اسلام مفختر فرما الهی العفو… 

بر روی قبرم فقط و فقط بنویسید (شهید جانباز بسیجی  ) که میدانم بر سر قبرم رهبر و بسیجان می آیند. 

جانباز بسیجی حاج اسدالله اسدی دارستانی  24/6/1379

 

 

لا لا لا لاگل ناز م

 صدای سبز آمدم توی گوشمان

  مخدی بیا  لا لا ی می خونه جاسوس ابلیس

لا لا لا لا گل لاله

زیرآسمون پر ستاره ایران

چشمان مردم پرخوابه

توی خونه اشون، آروم آروم

با لا لایی  موسوی جون می خوابه

لا لا لا لا گل نارنج

هوا شده پر ازعطر سبز فتنه

توی   خاک پاک ایران

جاسوس   ابلیس  لای برگها

داره لالایی می خونه

لا لا لالا گل پونه

صدای نااهل   توی  کوچه

 داره لالایی می خونه برای مردم ایرون

برای گلهای توی  ایرون

لا لا لا لا گل باغها

موسوی  جون رفته به خواب حالا

آسمون ایران ابری امروز

مثل کاغذ بی خط امروز

کبوتران در حال پرواز ،از راه دور تهران

مثل نقطه روی کلمات  امروز

شعرم جاری می شود روی هر خط

می سازند آسمان دلم را زیباترامروز  و غمگین تردیروز  …..

 

شرم دارم از گفتنش که بگویم  سید تنها به رنگ سبز نیست

هیچ دانی مادر سادات کیست

سبز یعنی عاشق مولا شدن

 سبز یعنی ذوب ولایت شدن

با حسین و فاطمه در کربلا

عاشق سبز م نه این سبز ریا

عاشق سبز مولایم ته سبز بین عباس

سبز هم بازیچه شد مهدی بیا

 

قسمتی از سروده  شهید جانباز حاج اسدالله اسدی دارستانی  ( در فتنه سبز ۱۳۸۸)ق

توضیح : شهید جانباز بسیجی حاج اسدالله اسدی دارستانی  در اولین رو زهای شروع تجاوز توسط عراق به لبیک امام آری گفت ..ایشان جزو پنچ نفر هستند که اولین بار از شهرستان آستارا بعنوان بسیجی به جبهه های حق علیه باطل اعزام شدند  و بعداز بارها مجروحیت بعداز سه سال حضور متناوب در جبهه های حق علیه باطل ذر سال ۱۳۶۳ جانباز ۶۵ درصد کار افتاده شد ولی همچنان در پشت جبهه ها فعالیت می نمود بعنوان بسیج فعال  تا روز شهادت فعالیت داشت ایشان بعداز سه سال بیماری و کار افتادگی بر اثر جانبازی که سه سال کلا زمین شده بود و اکثرا در بیمارستانم بستری بود در ۱۲ مهر ماه ۱۳۸۸ در اثر جانبازی ندای الله را لبیک و به دیار حق شتافت ….و اروزیش تاسیس موسسه جایزه صلح جهانی بود همانند جایزه نوبل  چون متعقد بود جایزه نوبل بر ضد مسلمانان کار کرده  و می کند و همیشه می گفت ایران هیچ وقت متجاوز نبود ما ملت صلح طلب بودیم و هستیم و ما برای دفاع به جبه رفتیم و تاریخ بهترین گواه است و همیشه فعالیتهای خیریه و فعالیت مدافع حقو ق بشری  و محیط زیستی  زیست انجام می داد…و عاشق امام و رهبر بود… و می گفت موسوی نخست وزیر امام فردی بزرگ و انقلابی است ..این افراد نفوذی بودند که ایشان را ابرویش را بردند موسوی فرزند انقلاب است و به انقلاب خیانت نمی کند…

——————————

برادران و خواهران ایرانی من بندگیتان کجاست؟

بعضی دنبال جاه و مقام میروند،اشتباه است!

جاه و مقام در این دنیای یکروزه چیست که انسان شب و روز جان بکند؟!

آنقدر کار کنید که به خاطر خدا باشد .

و به مستضعفین کمک کنید.

صلح خوب است ما ایرانیان صلح طلب هستیم ودر این زمان صلح و سازش ننگ است،جواب جنگ جنگ است.

برادران خواهران ایرانی به ولای علی قسم،به جان حسین و رزمندگان و به لحظه ای از عمر امام خمینی ،آنقدر به جبهه خواهیم رفت و جنگ خواهیم کرد که امام تنها نماند؛

و آنقدر به جبهه میروم که قطعه قطعه گردم و آنوقت است که رستگار خواهم شد.

بار خدایا اگر من شهید شدم- شهید راه خودت- بگذار به صورتی که جنازه ام را پور کنند یعنی مثل خاک ،تا باد جنازه ی پودر شده ی مرا ببرد تا زمین را اشغال نکند…" خدیا مرا شهدا و جانبازان خط امام و حضرت ابوالفضل قرار بده …

بعداز چند سال کار افتادگی و بیماری وخانه نشینی در اثر جراحالت جانبازی  و بارها بستر یو.. در بیمارستان آستارا در تاریخ  12 مهر ماه ۱۳۸۸  دنیا را ودا گفت وپیکر مطهر ایشان پس از چند سال چشم انتظاری به آغوش   شهدا بازگشت…

وصیت نامه جانباز شهید بسیجی هشت سال دفاع مقدس حاج اسدالله اسدی دارستانی

———————————————

وصیت نامه شهید جانباز حاج اسدالله اسدی دارستانی اولین بار موقع اعزام به جبه در پاییز ۱۳۵۹  به جبهه های حق  علیه باطل

 بنام الله کوبنده کخ ستمگران

ای را که نظر لطف و کرمش مردم ایران را در برگرفت و این چنین آنان را از خواب دو هزار و پانصد ساله بیدار کرد و مشت های آنان را گره کرده و قدم هایشان را استوار کرده و با بر کندن خزانه دو هزار و پانصد سال ظلم و نابرابری خورشید اسلام را از پشت ابرهای سیاه الحاد و مادیت و دنیا دوستی برابر اینان نمایان کرد تا آنها بوسیله اسلام خود و خدای خود را بشناسند و در نتیجه این شناخت به وی نزدیک گردند و این نزدیکی باعث عشقی شود که برای رسیدن به معشوق از هیچ وسیله ای نترسند و این چنین خود با آغوش باز به استقبال شهادت بروند بار پروردگارا تو هزاران هزار مرتبه شکر می گویم برای این که زندگی مرا در این دوره از زمان قرار دادی تا بتوانم ترا بجویم و به هدفم برسم.خدایا شکر که شیطان و نفس اماره مرا از من دور کردی که مرا در ادامه راه حسین نفریبند.ای دنیا به قول مولا علی ما ترا سه طلاقه کرده ایم و به سوی دیار عاشقان خواهیم شتافت حتی اگر با دادن هستی مان باشد در این جا لازم می دانم این را بگویم که دنیا بداند که جز در سایه مکتب اسلام آن مدینه فاضله خیال های سال های سال بوجود نخواهد آمد دنیا بداند تا اصلی به نام شهادت در اسلام وجود دارد هیچگاه مسلمان ذلیل نخواهد بود آخرین سرحد مشکلات و ناملایمات و تهدیدها مرگ است وقتی ما مسلمانان مرگ را شیرین و شروع زندگی راحت ابدی بدانیم دیگر از هیچ کس و هیچ سلاحی نخواهیم ترسید و علت پیروزی ما همین روحیه شهادت طلبی است به قول شاعر:

مرگ اگر مرد است گونزد من آی،تا در آغوشش بگیرم تنگ تنگ

 

 خدا را شکر می کنم بعنوان یک  مسلمان پیروخط اما م   جزو اولین نفرات  اعزام به جبهه هستم  و وقتی     می بینم من جزو ۵ نفر اعزامی به جبه از آستارا هستم  هزاران بار  خدا را شکر می کنم که   مرا  مورد لطف خود قرار داده تا در راه   اسلام و وطن و امام شهید شوم …. به  همسر خوب و مهربانم    تقدیر و تشکر م یکنم  و توصیه دمی کنم اگر من شهید  شدم خدا را شکر کند و گریه نکند و فرزندانم را پیرو خط امام و اسلام تربیت کند  و به فرزند ارشدم  ساسان اسدی  توصیه می کنم    وقتی به سن قاونی رسیدی  و در خود حس کردی می توانی  سلاح برداری   از خط و راه اما م دفاع و به بردار و خواهرانت نیز    راه اسلام و جهاد  را نشان بده و هیچ وقت    به سخنان دشمنان اسلام و امام گوش نده و کوش بفرمان امام   باش  و اگر من شهید شدهم افتخار کنید و اگر نیاز شد   شما هم راه مرا ادامه بدهید  و از اسلام و امام  و وطن دفاع کنید که این دنیا گذرا می باشد و ما همه مهمان هستیم و اما م خمینی تنها ناجی جهان و ایران است ..

 خدا را شکر کنید به پدرتان عنایت کرده تا در راهش جهاد کنم..انشا الله این انقلاب را به رهبری امام جهانی کنیم…وصیت نامه شهید جانباز بسیجی حاج اسدالله اسدی دارستانی

 خدا یا خدایا  تا انقلاب مهدی خمینی را نگهدار

  بسیجی اسدالله  اسدی دارستانی  …منطقه عملیاتی …..

0
0