پیش بینی آغاز جنگ جهانی سوم در 5 نقطه جهان

نج منطقه‌ای یاد کرده که به باور تحلیلگرانش، آبستن بیشترین خطر برای فوران چیزی هستند که ممکن است وسوسه شویم آن را «جنگ جهانی سوم» بنامیم.

1. اوکراین؛ خطر تشدید تنش فراتر از خواست غرب

به نظر می‌رسد نگرانی از این‌که روسیه ممکن است از سلاح‌های هسته‌ای برای احیای منافع و حیثیت خود در اوکراین استفاده کند، از تابستان کاهش یافته، زیرا جنگ به مرحله بن‌بست ویرانگری رسیده است. با این حال، تشدید تنش همچنان مایه نگرانی است. ناتوانی روسیه در پیشرفت در میدان نبرد ممکن است ثبات دولت پوتین را به خطر بیندازد و مسکو را به فکر تشدید خطرناک تنش سوق دهد. نگرانی در مورد توانایی اوکراین برای ادامه جنگ در درازمدت ممکن است کی‌یف را به اقدام به عملیات‌های مخاطره‌آمیزی برای شکستن بن‌بست وادارد.

01

گسترش جنگ به ناتو بعید، اما ممکن است. استفاده روسیه از تسلیحات هسته‌ای غیرقابل تصور، اما غیرممکن نیست. دولت بایدن و متحدانش در اروپا احتیاط فوق‌العاده‌ای برای پرهیز از خطرات تشدید تنش به خرج داده‌اند، اما واشنگتن همه کارت‌ها را در دست ندارد و ممکن است کی‌یف یا مسکو مایل به پذیرش خطر یک درگیری گسترده‌تر شوند؛ درگیری‌ای که می‌تواند به جنگ جهانی سوم ختم شود.

2. تایوان؛ توقف موقت‌ تنش‌ها زیر سایه کووید

به گزارش اکوایران، نگرانی در مورد قریب‌الوقوع بودن جنگ بین تایوان و چین در ماه‌های گذشته کمی کاهش یافته؛ اما این مسأله تا حد زیادی به دلیل تجربه فاجعه‌بار کووید در چین بوده است. با این حال، تردید کمی وجود دارد که تنش‌ها در تنگه تایوان همچنان قابل توجه است. تمایل دولت بایدن برای اتخاذ مواضع لفاظانه‌ تحریک‌آمیز در مورد دفاع از تایوان نشان می‌دهد که واشنگتن نگران چشم‌انداز حمله چین است. در عین حال، این اظهارات (و شیرین‌کاری‌های نابخردانه‌ای مانند سفر نانسی پلوسی، رئیس مجلس نمایندگان به تایپه) خطر تشدید تنش چین را به همراه دارد.

photo_2023-01-02_17-14-01

دلایل محکمی وجود دارد که باور کنیم هشدار جنگ جدی است. همانطور که پیش از آغاز جنگ، نیروهای نظامی در امتداد مرز اوکراین مستقر بودند، آمادگی چین برای درگیری برای همه افراد ذی‌نفع به وضوح قابل مشاهده است. با این حال، هر درگیری قابل تصوری، تقریباً پای کشورهای دیگر از جمله ایالات متحده و به احتمال زیاد ژاپن را به نبرد باز می‌کند و بنابراین جنگ قدرت‌های بزرگ کلید می‌خورد.

3. یونان-ترکیه؛ اختلافات خطرناک دو هم پیمان

در میان بحث‌های جاری در مورد احیای ناتو در پاسخ به تهاجم روسیه به اوکراین، یک بحران در حال جوشیدن در جناح جنوبی ناتو مغفول واقع شده است. در طول سال گذشته تنش‌ها بین یونان و ترکیه به طور قابل‌توجهی افزایش یافته است که عمدتاً به واسطه چرخش قاطعانه سیاست خارجی ترکیه و آسیب‌پذیری داخلی رژیم اردوغان بوده است. اختلافات بین آتن و آنکارا بر سر اکتشاف انرژی در دریای اژه منجر به تنش فعلی شده، اگرچه اختلافات ارضی چنددهه‌ای زیربنای این اختلافات بوده است.

5

در حالی که بعید به نظر می‌رسد که یک متحد ناتو آشکارا به یکی دیگر از متحدان ائتلاف حمله کند، درگیری‌های گذشته دو کشور علی‌رغم تعهداتشان در اتحاد، آن‌ها را در آستانه جنگ (و گاهی کمی فراتر از آن) قرار داده است. هرگونه درگیری بین ترکیه و یونان بلافاصله ناتو را درگیر خواهد کرد و تقریباً به طور قطع به درجاتی از مداخله فرصت‌طلبانه روسیه منجر خواهد شد.

4. شبه‌جزیره کره؛ تنش‌ زیر سایه ارزیابی‌های عجیب و غریب از محیط بین‌الملل

طی چند ماه گذشته تنش‌ها بین سئول و پیونگ‌یانگ به طور پیوسته افزایش یافته است و تحریکات کره شمالی - که اغلب توسط ارزیابی‌های عجیب و غریب رژیم کیم از محیط بین‌الملل انجام می‌شود - واکنش‌های لفاظانه‌ تهاجمی را از سوی جنوب به دنبال داشته است. به نظر می‌رسد پویایی بین دو دولت ناشی از لبریز شدن طاقت‌هاست؛ بی‌صبری در شمال، که جهان هنوز با وجود سلاح‌های هسته‌ایِ مهیبش از جدی گرفتن آن امتناع می‌ورزد، و بی‌تابی در جنوب که ملتی غنی زیر تیغ برادران ناتوان و واپس‌گرای خود قرار دارد.

kcna Kim jong un air force 1200

این تنش‌ها جدید نیستند، اما از نظر تاریخی توسط جنگ سرد و نظم بین المللی لیبرال پس از جنگ سرد محدود شده اند. اولی ناپدید شده و دومی در حال فروپاشی است، تا جایی که ممکن است پیونگ یانگ احساس کند یک لحظه فرصت دارد و سئول ممکن است برای تحمل بداخلاقی های همسایه خود تلاش کند. اگر جنگ آغاز شود، به سرعت می تواند مخرب تر از جنگ روسیه و اوکراین شود، و سلاح های متعارف و هسته ای تلفات وحشتناکی را برای هر دو طرف به دنبال خواهند داشت.

5. چین-هند؛ مخاطرات درگیری پراکنده در بام جهان

خطر درگیری پراکنده بین چین و هند در بام جهان ادامه دارد. اگرچه خطرات واقعی کنترل بر تکه‌های کوچک قلمرو در مناطق کوهستانی تقریباً غیرقابل سکونت همچنان مبهم است، نه چین و نه هند از درگیری عقب‌نشینی نکرده‌اند. در حالی که این نبرد تاکنون کاملاً محدود باقی مانده است، میل به دفاع از اعتبار ملی می‌تواند به سرعت عاقل‌ترین رهبران را از مسیر منطقی خارج می‌کند.

photo_2023-01-02_17-17-02

این‌که آیا مودی و شی با چنین توصیفی مطابقت دارند یا نه، سوالی برای روز دیگری است، اما دولت‌های تحت رهبری آن‌ها نتوانسته‌اند راهی برای حل مناقشه بیابند. ممکن است در نقطه‌ای، هندی‌ها یا چینی‌ها وسوسه شوند که مشکل را از طریق تشدید تنش حل کنند، گامی که می‌تواند طبق برنامه عمل کند، یا می‌تواند در را به روی درگیری بسیار بزرگ‌تر و مخرب‌تر باز کند.

دعا کنید جنگ جهانی سوم هرگز اتفاق نیفتد

امیدواریم هیچ‌یک از این اختلافات به یک درگیری جهانی تبدیل نشود؛ اگرچه جنگ اوکراین در حال حاضر جنبه‌هایی از جنگ قدرت‌های بزرگ را بطن خود دارد. تهاجم روسیه به اوکراین، اگر یک جنگ جهانی نباشد، نشان داده که با وجود بهترین تلاش‌های جامعه بین‌الملل، هنوز جنگ‌های بزرگی ممکن است رخ دهد. حفظ صلح مستلزم دولتمردانی لایق است. مدیریت تشدید تنش در طول جنگ به مهارت فوق‌العاده‌ای نیاز دارد. می‌توان امیدوار بود که رهبران جهان در سال آینده با ذخایر عظیم سلاح‌هایی که تحت کنترل خود دارند، از بروز بحران مراقبت کنند.

istockphoto-1384578519-612x612

ابعاد فاجعه‌بار بحران اوکراین در ۱۴۰۱

ابعاد فاجعه‌بار بحران اوکراین در ۱۴۰۱

تهران- ایرنا- ۱۴ میلیون آواره، ۷.۸ میلیون پناهجو، ۱۱۴ میلیارد دلار خسارت به اوکراین تنها بخشی از وقایع ناشی از بحران طی یکسال اخیر بود و کمک ۱۲۰ میلیارد دلاری غرب، بستر را برای فرسایشی شدن نبرد و کشته شدن ده‌ها هزار تن هموار ساخت.

اگرچه آمار دقیقی از تلفات و خسارات جنگ انتشار نیافته اما بر پایه گزارش‌های مختلف وارد شد. در یکسال اخیر ۱۲۰ میلیارد دلار به اوکراین کمک های مالی و نظامی از سوی غرب صورت گرفت و حدود ۱۰ هزار نفر از طرف کشته شده‌اند.

پنجم اسفندماه ۱۴۰۰ یعنی کمتر از یک ماه مانده به آغاز سال ۱۴۰۱، عملیات نظامی روسیه علیه اوکراین کلید خورد؛ عملیاتی که در حقیقت ریشه در سال ۲۰۱۴ (۱۳۹۳) و بحران کریمه داشت ولی برخلاف پیش‌بینی‌ها وارد فاز فرسایشی شد.

اگرچه آمار دقیقی از تلفات و خسارات جنگ انتشار نیافته اما بر پایه گزارش‌های مختلف ۱۴ میلیون اوکراینی آواره، ۷.۸ میلیون نفر پناهنده و ۱۱۴ میلیارد دلار به این کشور خسارت وارد شد. طی یکسال اخیر ۱۲۰ میلیارد دلار به اوکراین کمک های مالی و نظامی از سوی غرب صورت گرفت و حدود ۱۰ هزار نفر از طرف کشته شده‌اند.

اگرچه آمار دقیقی از تلفات و خسارات جنگ انتشار نیافته اما بر پایه گزارش‌های مختلف ۱۴ میلیون اوکراینی آواره، ۷.۸ میلیون نفر پناهنده و ۱۱۴ میلیارد دلار به این کشور خسارت وارد شدافزون بر آن شاهد الحاق بخشی از خاک اوکراین به روسیه بودیم. حدود هفت ماه پس از آغاز عملیات، جمعه ۳۰ سپتامبر ۲۰۲۲ با (۸ مهر ۱۴۰۱) حضور رؤسای مناطق چهارگانه «دونتسک» و «لوهانسک» در شرق اوکراین و «خرسون» و «زاپروژیا» در جنوب شرقی این کشور در کاخ کرملین، مراسم امضای اسناد الحاق این مناطق به فدراسیون روسیه با حضور «ولادیمیر پوتین» برگزار و این مناطق که حدود ۱۵ درصد خاک اوکراین را تشکیل می‌داد رسما به خاک روسیه ضمیمه شد.

ابعاد فاجعه‌بار بحران اوکراین در سال ۱۴۰۱

بحران اوکراین و سهم غرب در تنش‌افروزی

از زمان آغاز بحران، غرب با تسلیح و حمایت مالی- سیاسی سران کی یف، در صدد تضعیف روسیه برآمد و آمریکا نیز با پیشبرد پروژه «روس‌هراسی» فرصت یافت تا علاوه بر اوکراین، دیگر کشورها را به سمت خرید سلاح‌های خود سوق دهد.

به گزارش اندیشکده «شورای روابط خارجی»، اوکراین در سال ۲۰۲۰ (۱۳۹۹) مقصد ۲۸۴ میلیون دلار از سلاح‌های آمریکایی بود. این کشور پس از رژیم صهیونیستی، افغانستان، مصر، عراق و اردن در ردیف ششم قرار داشت اما به دلیل جنگ، کی‌یف تا ۲۰ نوامبر ۲۰۲۲ (۲۹ آبان ۱۴۰۱)، حدود ۲۲.۹ میلیارد دلار کمک نظامی از آمریکا دریافت کرد.

اوکراین در سال ۲۰۲۰ (۱۳۹۹) مقصد ۲۸۴ میلیون دلار از سلاح‌های آمریکایی بود اما به دلیل جنگ، کی‌یف تا ۲۰ نوامبر ۲۰۲۲ (۲۹ آبان ۱۴۰۱)، حدود ۲۲.۹ میلیارد دلار کمک نظامی از آمریکا دریافت کرد

موضع گیری اخیر «جو بایدن» در جریان سفر به اوکراین نیز نشان داد آمریکا در پی فرسایشی کردن بحران است. او در جریان سفر غیرمنتظره به کی یف، از کمک نظامی ایالات متحده به اوکراین را نزدیک به نیم میلیارد دلار بیشتر از مبلغ تعیین شده، اعلام کرد. این در حالی است که آمریکا بزرگترین کمک کننده به اوکراین از نظر مالی و تسلیحاتی است و کنگره تنها در سال ۲۰۲۲ (۱۴۰۱) بیش از ۱۱۲ میلیارد دلار (۹۲.۴۷ میلیارد پوند) به این کشور اروپای شرقی اختصاص داد.

قبل از وعده بایدن در اوکراین، آمریکا نزدیک به ۸۰ میلیارد دلار به اوکراین کمک کرده‌بود که حدود ۴۶.۶ میلیارد دلار از تعهدات این کشور کمک نظامی است؛ کمکی که بسیار بیشتر از هر کشور دیگری است. بریتانیا با ۵.۱ میلیارد دلار کمک نظامی در رتبه دوم و پس از آن اتحادیه اروپا با ۳.۳ میلیارد دلار قرار داشت. اما این فقط کمک نظامی است. انواع دیگر کمک‌ها به هزینه اضافه می‌شود.

ابعاد فاجعه‌بار بحران اوکراین در سال ۱۴۰۱

لازم به بیان است که کمک‌های نظامی برای پهپادها، تانک‌ها، موشک‌ها و سایر مهمات و همچنین آموزش، لجستیک و پشتیبانی اطلاعاتی پرداخت می‌شود. کمک‌های بشردوستانه و مالی کمک‌های مازاد بر آن است.

کمک‌های بشردوستانه شامل کمک‌های غذایی، آب آشامیدنی سالم، تجهیزات پزشکی و سایر ملزومات برای اوکراینی‌هایی است که در نتیجه جنگ آواره شده‌اند. کمک‌های مالی در قالب پرداخت حقوق به کارمندان دولت اوکراین، کارکنان مراقبت‌های بهداشتی و مربیان ارائه می‌شود.

بر پایه نمودار زیر، کمک‌های نظامی بیش از نیمی از هزینه‌های آمریکا را در اوکراین تشکیل می‌دهد که ۳.۹۶ میلیارد دلار به کمک‌های بشردوستانه و ۲۶.۷۳ میلیارد دلار به کمک مالی اختصاص یافته‌ است.

ابعاد فاجعه‌بار بحران اوکراین در سال ۱۴۰۱

از مواضع مقامات کنونی و سابق آمریکا این طور دریافت می‌شود که آمریکا با هدف توازن‌بخشی جبهه اوکراین و روسیه، کمک‌های بیشتری روانه کی‌یف خواهد کرد. چهارم اسفندماه یعنی یک روز قبل از یکسالگی جنگ اوکراین، «جانت یلن» وزیر خزانه داری آمریکا و اعضای «گروه ۷» خواستار حمایت مالی بیشتر از اوکراین و ادامه تحریم‌های شدید علیه روسیه شدند.

پیشتر وزیر خزانه داری آمریکا، پیش از نشست «گروه ۲۰» در هند، از صندوق بین المللی پول خواسته بود به اوکراین وام اختصاص دهد و افزود که واشنگتن در حال آماده سازی ۱۰ میلیارد دلار کمک اقتصادی اضافی به کی‌یف است. لازم به ذکر است که اوکراین به دنبال دریافت یک وام به ارزش ۱۵ میلیارد دلار از صندوق بین المللی پول است.

ابزار ناکارآمد تحریم

در سال گذشته هیچ کشوری در جهان به اندازه روسیه با شدیدترین و گسترده‌ترین تحریم‌های غرب روبرو نشد؛ پیش از آغاز بحران اوکراین، ۲ هزار و ۵۰۰ تحریم علیه مسکو اعمال شده‌بود اما در فضای پسابحران به نوشته وب‌سایت «مرکز مطالعات استراتژیک و بین‌المللی» تنها طی یک سال گذشته ۱۱ هزار تحریم به تحریم‌های پیشین علیه مسکو افزوده شد.

بنابراین از زمان آغاز جنگ اوکراین، بیش از ۴۰ کشور جهان به شیوه‌های مختلف در صدد اعمال تحریم علیه مسکو برآمده‌اند. این تحریم‌ها عبارتند از: تحریم‌های هدفمند، ممنوعیت سوئیفت برای چندین بانک روسی، مسدودسازی دارایی‌های بانک مرکزی روسیه، بستن حریم هوایی روی هواپیماهای روسی، ممنوعیت صادرات فناوری، واردات آهن و فولاد، صادرات کالاهای لوکس، واردات انرژی، تحریم‌های مالی، محدودیت‌های تجاری و در آخر، اعمال محدودیت بر «پاسپورت طلایی روسی».

اما غرب در تحریم روسیه دچار خطای محاسباتی شد. بنابراین آمریکا و اروپا که سیلی از تحریم‌ها را روانه مسکو کرده‌بودند درباره میزان اثرگذاری آن اشتباه کردند که تخمین‌های غیرواقعی آنها از این خطا نشان دارد.

چندی پیش بایدن ادعا کرد که تبعات اقتصادی جنگ و مجازات‌های اقتصادی غرب علیه روسیه، اقتصاد این کشور را به نصف میزان فعلی کاهش خواهد داد و «مؤسسه بازرگانی بین‌المللی» هم پیش بینی کرد که اقتصاد روسیه در پی این تحولات تا ماه مارس ۲۰۲۲ (اسفند ۱۴۰۰) به میزان ۱۵ درصد کوچک می‌شود.

همزمان بانک جهانی کاهشی دو رقمی را پیش بینی کرد و در گزارشی آورد: «اقتصاد روسیه ضربه سختی خواهد خورد و در سال ۲۰۲۲ (۱۴۰۱) یک رکود عمیق در پیش خواهد بود. انتظار می‌رود تولید ناخالص داخلی ۱۱.۲ درصد کاهش یابد و در دو سال آینده بهبود چندانی نداشته‌باشد.»

تولید ناخالص داخلی روسیه در سال ۲۰۲۲ (۱۴۰۱) تنها ۶ درصد کاهش یافت و اقتصاد این کشور ۲.۱ درصد کوچک شد؛ ارقامی که با پیش بینی‌های صندوق بین‌المللی پول و بسیاری از بازیگران دیگر تفاوت چشمگیری داشت

تحریم‌ها علیه روسیه تاکنون آنگونه که انتظار می‌رفت، نتیجه‌بخش نبوده‌است. تولید ناخالص داخلی روسیه در سال ۲۰۲۲ (۱۴۰۱) تنها ۶ درصد کاهش یافت و اقتصاد این کشور ۲.۱ درصد کوچک شد؛ ارقامی که با پیش بینی‌های صندوق بین‌المللی پول و بسیاری از بازیگران دیگر تفاوت چشمگیری داشت.

از نگاه ناظران، سیاست‌هایی که روسیه از مدت‌ها پیش در پیش گرفته از قبیل «دلارزدایی» در تجارت خارجی و نیز تقویت روابط دوجانبه و نیز پیمان‌ها و ائتلاف‌های منطقه‌ای تأثیر بسزایی در کاهش اثرات تحریم داشته‌است؛ سیاستی که باعث شد حتی تشدید تنگناهای اقتصادی و تیغ تحریم از سوی ده‌ها کشور جهان و بیش از ۱۱ هزار تحریم، آن طور که انتظار می‌رفت، اثرگذار نباشد.

اروپا در باتلاق بحران

طی یکسال گذشته همزمان با اثر ناچیز تحریم بر روسیه، شاهد فرو رفتن غرب به ویژه اروپا در باتلاق اوکراین بودیم. بنابراین کشورهای اروپایی به دلیل وابستگی شدید در حوزه انرژی به روسیه بیشتر از سایر کشورها از جنگ اوکراین متضرر شدند. در نتیجه تحریم‌های گسترده‌ای که اروپا در کنار آمریکا در حوزه نفت و گاز روسیه طی این مدت اعمال کرد نه تنها به توقف ماشین جنگی روسیه منجر نشد بلکه با افزایش قیمت حامل‌های انرژی موجب شد که کشورهای اروپایی خود بیشتر از روسیه از این تحریم‌ها صدمه ببینند.

کاهش رشد اقتصادی، تجربه تورم بی سابقه طی ۴۰ سال اخیر، بحران انرژی، افزایش چند برابری قبوض برق و گاز، ورشکستگی ده‌ها هزار شرکت‌، بروز اعتصاب‌ها و تظاهرات گسترده تنها بخشی از نتایج اقتصادی جنگ اوکراین برای اروپا بود.

در کنار مصائب یاد شده، قاره اروپا بناچار میزبان میلیون‌ها پناهجوی اوکراینی شدند. بر پایه آماری که «آژانس پناهندگان سازمان ملل متحد» (UNHCR) در تاریخ ۲۹ نوامبر ۲۰۲۲ (۸ آذر ۱۴۰۱) منتشر کرد، کشورهای اروپایی هر کدام سهمی از میزبانی آوارگان اوکراینی داشته‌اند. در این میان لهستان با بیش از ۱ میلیون و ۵۰۰ هزار نفر در جایگاه نخست، آلمان با بیش از یک میلیون نفر در جایگاه دوم و جمهوری چک با ۴۶۳ هزار نفر در جایگاه سوم قرار داشت.

ابعاد فاجعه‌بار بحران اوکراین در سال ۱۴۰۱

در آن برهه بود که موضوع «استاندارد دوگانه» اروپا بار دیگر بر سر زبان‌ها افتاد. در ارتباط با آغوش باز برای میلیون‌ها اوکراینی از سوی کشورهای اتحادیه اروپا به ویژه آلمان، «محمد شهاده» خبرنگار آزاد در توئیتی نوشت: آلمان در ۹ ماه بیش از یک میلیون پناهنده اوکراینی را پذیرفته که این رقم، بیش از تعداد افرادی است که زمان اوج بحران مهاجران در سال ۲۰۱۵ (۱۳۹۴) از کشورهای دیگر وارد آلمان شدند. با این حال، هیچکس آن را «بحران مهاجرت» ندانسته‌ است.

پذیرش فوری پناهجویان اوکراینی در سطح آلمان در حالی صورت می‌گیرد که حدود ۱۰۰ هزار پناهجوی دیگر از جمله سوریه، افغانستان و یا عراق از سال ۲۰۱۵ (۱۳۹۴) در برخی اردوگاه‌های مرزی و حتی درون شهری وجود دارند که در این مدت همچنان در شرایط بلاتکلیفی پذیرش و ورود به جامعه آلمان باقی مانده‌اند.

موضوع مهم دیگر در ارتباط با بحران اوکراین در سال گذشته، نگرانی از کاربرد سلاح های مخرب و کشتار جمعی مانند بمب کثیف و شیمیایی بود و تهدیدات دو طرف مبنی بر استفاده از بمب اتم، جهان را نگران و طبل جنگ جهانی سوم را به صدا درآورد؛ جنگی که در صورت تداوم و بسته ماندن درهای گفت وگو در سال ۱۴۰۲ دور از ذهن نخواهد بود.

شهید ارتشبد قرنی و صیاد شیرازی

سپهبدهای ایرانی؛ از فتح قله‌های ایثار تا نماد وطن‌پرستی

محمد تقی‌ زاده

سپهبدهای ایرانی؛ از فتح قله‌های ایثار تا نماد وطن‌پرستی

تهران- ایرنا- سپهبد بالاترین درجه نظامی در ایران معادل ژنرال سه ستاره در نیروهای مسلح جهانی است که بعد از انقلاب سه سرلشگر ارتش و سپاه موفق به نایل شدن به این مهم شدند؛ سپهبد سید محمدولی قرنی، سپهبد علی صیاد شیرازی و سپهبد قاسم سلیمانی نام هایی هستند که هر کدام از آنها چون کوهی استوار مانند دیگر شهدای گرانقدر پشتیبان انقلاب اسلامی بودند.

نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران یک بدنه منظم و قدرتمند دارند که این بدنه از همان اوایل دوران دفاع مقدس و با انجام ده ها عملیات موفقیت آمیز به وسیله ارتش و سپاه پاسداران انقلاب اسلامی شکل گرفت.

نشان سپهبد


در کشورهای مختلف دنیا شاید درجه سپهبد خیلی سریع به یک فرمانده نظامی اعطا شود؛ اما در ایران با توجه به تعداد کم ژنرال های سه ستاره اهمیت درجه سپهبد بیش از پیش نمایان می شود. در طول ۴۰ سال انقلاب اسلامی چهره‌های سرشناس و مطرح زیادی به دست گروه‌های تروریستی و در جنگ با دشمنان به شهادت رسیدند اما در این میان سه چهره نظامی درجه سپهبد داشتند که بالاترین درجه نظامی در ایران است. در ادامه به معرفی سه سپهبد ایرانی که هر سه نیز با اقدامات تروریستی به شهادت رسیده‌اند می‌پردازیم.

سپهبد سید محمدولی قرنی؛ اولین رئیس ستاد مشترک ارتش جمهوری اسلامی ایران

نخستین فرد بعد از انقلاب اسلامی که بعد از شهادت درجه سپهبدی کسب کرد؛ شهید قرنی بود. سپهبد سیدمحمدولی قرنی نخستین رئیس ستاد مشترک ارتش جمهوری اسلامی متولد اول فروردین ۱۲۹۲ خورشیدی در تهران بود. وی یکسال پس از پیروزی انقلاب اسلامی در سوم اردیبهشت ۱۳۵۸ خورشیدی در خانه‌اش به دست گروهکفرقان ترور شد و با شلیک ۲ گلوله به سینه و پا به شهادت رسید.

کینه مارکسیست‌ها از سپهبد قرنی به زمان تصدی وی در ارتش باز می‌گردد که پس از کودتای ۲۸ مرداد شبکه افسران حزب توده را کشف و منهدم کرد. تیمسار قرنی پس از ترور توسط گروهک فرقان به بیمارستان مهر منتقل شد، اما تلاش تیم پزشکی برای نجات وی افاقه نکرد و او به شهادت رسید. گروه فرقان در اعلامیه‌ای، مسئولیت ترور سرلشکر قرنی را برعهده گرفت؛ تروریست‌ها از چند روز قبل با اجاره اتاقی در هتل جم، یعنی مقابل خانه قرنی، رفت و آمد او را زیر نظر داشتند و سرانجام وقتی او در حیاط خانه بود، وی را مورد اصابت گلوله قرار دادند.

خبر ترور سپهبد قرنی در روزنامه اطلاعات مورخ سوم اردیبهشت ۱۳۵۸

سپهبد قرنی پس از پیروزی انقلاب با حکمی از سوی امام خمینی(ره) به عنوان رئیس ستاد ارتش منصوب شده بود و بعد از شهادت درجه سپهبدی ارتقا یافت.

سپهبد علی صیاد شیرازی؛ جانشین رئیس ستاد کل نیروهای مسلح

سپهبد علی صیاد شیرازی، فرمانده شهید نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی دومین سپهبد انقلاب بود که به دست عوامل گروهک منافقین شربت شهادت نوشید. امیر سپهبد شهید علی صیاد شیرازی در روز چهارم خرداد ۱۳۲۳ خورشیدی در شهرستان درگز از توابع استان خراسان به دنیا آمد. در خرداد ۱۳۴۲ خورشیدی از دبیرستان امیرکبیر در تهران در رشته ریاضی دیپلم متوسطه گرفت. یک سال بعد در آزمون ورودی دانشکده افسری پذیرفته شد و به تحصیل علوم نظامی پرداخت و سه سال بعد در مهر ۱۳۴۶ خورشیدی با درجه ستوان دومی در رسته توپخانه فارغ‌التحصیل شد.

صیاد شیرازی در دوران نوجوانی و جوانی

شهید صیاد شیرازی در دانشگاه افسری ــ نفر دوم از سمت چپ

شهید صیاد شیرازی پس از فراغت از تحصیل در شیراز، دوره رنجر و چتربازی را با رتبه عالی گذراند، در اصفهان دوره تخصصی توپخانه را طی کرد و از ۱۳۴۸ خورشیدی به لشکر زرهی تبریز پیوست و خدمت رسمی خود را در نیروی زمینی آغاز کرد. پس از انحلال لشکر تبریز در اسفند ۱۳۴۹ خورشیدی به لشکر ۸۱ زرهی کرمانشاه منتقل و در گردان ۳۱۷ توپخانه به عنوان فرمانده آتشبار مشغول به خدمت شد.

شهید صیاد شیرازی در حین آموزش چتربازی

در اوایل ۱۳۵۱ خورشیدی با قبولی در آزمون اعزام به خارج دانش آموختگان دانشکده افسری برای تکمیل تخصص توپخانه به آمریکا اعزام شد. این شهید بزرگوار، دوره سه ماهه تخصص هواسنجی بالستیک را در شهر فورت سیل ایالت اوکلاهما با نمره عالی و احراز رتبه نخست از میان ۲۰ افسر آمریکایی و ایرانی به پایان رساند.

شهید صیاد شیرازی در آمریکا

شهید صیاد شیرازی پیش از پیروزی انقلاب اسلامی، چندین سال در بخش‌های مختلف ارتش به ویژه در غرب کشور به پاسداری از میهن پرداخت و در سازماندهی و فعالیت نیروهای انقلابی در ارتش تلاشی گسترده داشت.

از ابتدای پیروزی انقلاب تا مهر ۱۳۵۸ خورشیدی در اصفهان بود و در این مدت با همکاری نیروهای نظامی و دوستان انقلابی خود که بعدتر پاسدار شدند گروه ۳۰ نفره‌ای را تشکیل داده و به حفظ و حراست از پادگان پرداخت. تلاش‌های وی پس از پیروزی انقلاب اسلامی در ساماندهی ارتش و ساختار نیروهای مسلح متجلی شد. از مهم‌ترین اقدامات او پس از پیروزی انقلاب اسلامی، می‌توان به تهیه طرح‌های عملیاتی که منجر به شکستن حصر شهرهای سنندج و پادگان‌های مریوان، بانه و سقز شد، اشاره کرد.

این شهید والامقام در آخرین ماه‌های ریاست جمهوری بنی صدر به دلیل برخورداری از روحیه انقلابی و مقابله با خیانت‌های او از سمت خود عزل شد و پس از آن تا عزل بنی صدر و فرار او به فرانسه، به دعوت شهید کلاهدوز در ستاد مرکزی سپاه پاسداران به خدمت پرداخت. شهید صیاد شیرازی نقش بسزایی در همکاری و نزدیکی ارتش و سپاه داشت. وی پس از خلع بنی صدر از فرماندهی کل قوا، برای پایان دادن به ناهماهنگی ارتش و سپاه در آن دوران، قرارگاه مشترک عملیاتی سپاه و ارتش را راه‌اندازی کرد و به عنوان فرمانده ارشد در آن قرارگاه مشغول به فعالیت شد.

وی در مهر ۱۳۶۰ خورشیدی به پیشنهاد رئیس شورای عالی دفاع از سوی امام خمینی (ره) به فرماندهی نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی منصوب شد که در این سمت، فرماندهی نیروهای ارتش اسلام در عملیات‌های پیروزمند ثامن‌الائمه (ع)، طریق‌القدس، فتح‌المبین و بیت‌المقدس را بر عهده داشت؛ عملیاتی که سرنوشت جبهه های اسلام علیه کفر را به پیروزی رقم زد و روند جنگ تحمیلی را در مسیر پیروزی ارتش اسلام قرار داد.

شهید صیاد شیرازی در دوران دفاع مقدس

شهید صیاد شیرازی پس از حدود پنج سال انجام وظیفه در مسئولیت خطیر فرماندهی نیروی زمینی، در ۲۳ تیر ۱۳۶۵ خورشیدی از سمت خود استعفا کرد و سپس با پیشنهاد حضرت آیت الله خامنه ای ریاست جمهوری وقت و تصویب امام راحل به سمت نمایندگی حضرت امام خمینی (ره) در شورای عالی دفاع منصوب شد.

وی در ۱۸ اردیبهشت ۱۳۶۶ خورشیدی به همراه تعدادی دیگر از فرماندهان ارتش با پیشنهاد رئیس شورای عالی دفاع و موافقت امام خمینی (ره) به درجه سرتیپی ارتقاء مقام یافت و در مهر ۱۳۶۸ خورشیدی به درخواست رئیس ستاد فرماندهی کل نیروهای مسلح و موافقت فرماندهی معظم کل قوا به سمت معاونت بازرسی ستاد فرماندهی کل نیروهای مسلح منصوب شد.

صیادشیرازی در شهریور ۱۳۷۲ خورشیدی با حکم فرماندهی معظم کل قوا به سمت جانشین رئیس ستاد کل نیروهای مسلح منصوب شد و سپس در ۱۶ فروردین ۱۳۷۸ خورشیدی همزمان با عید غدیر با حکم مقام معظم فرماندهی کل قوا به درجه سرلشکری ارتقاء یافت.

شهید سپهبد علی صیاد شیرازی، روز شنبه ۲۱ فروردین ۱۳۷۸ خورشیدی در حالی که به قصد عزیمت به محل کار خود از منزل، خارج شده بود مورد سوء قصد یکی از اعضای گروهک تروریستی منافقین قرار گرفت و به شدت مجروح شد. اهالی محل که از این حادثه مطلع شده بودند بلافاصله او را به بیمارستان انتقال دادند اما متأسفانه بر اثر شدت جراحات وارده، تلاش پزشکان برای نجات او بی نتیجه ماند و امیر سرافراز ارتش اسلام پس از عمری مجاهدت در راه خدا به فیض عظیم شهادت نایل آمد. صیاد شیرازی که پنج روز قبل از شهادت در ۱۶ فروردین ۱۳۷۸ خورشیدی، به درجه سرلشکری ارتقاء پیدا کرده بود این درجه پس از شهادت وی به سپهبدی ارتقاء یافت.

بوسه رهبر معظم انقلاب بر تابوت صیاد شیرازی در مراسم تشییع

در جلسه مهم سران ارتش در ۲۲بهمن ۵۷ چه گذشت؟

در جلسه مهم سران ارتش در ۲۲بهمن ۵۷ چه گذشت؟

روایت استیصال کامل ژنرال ها و فروپاشی نهایی رژیم شاهنشاهی

جلسه شورای فرماندهان ارتش در ساعت ده و نیم روز 22 بهمن ماه 1357 با حضور 27 نفر فرماندهان، معاونین، رؤسا و مسئولین سازمان‌های نیروهای مسلح شاهنشاهی به شرح زیر تشکیل گردید:
ارتشبد عباس قره‌باغی رئیس ستاد بزرگ ارتشتاران
ارتشبد جعفر شفقت وزیر جنگ
ارتشبد حسین فردوست رئیس دفتر ویژه اطلاعات
سپهبد هوشنگ حاتم جانشین دفتر ویژه اطلاعات
سپهبد ناصر مقدم معاون نخست‌وزیر و رئیس ساواک
سیهبد عبدالعلی نجیمی نائینی مشاور رئیس ستاد بزرگ ارتشتاران
سپهبد احمدعلی محققی فرمانده ژاندارمری کشور
سپهبد عبدالعلی بدره‌ای فرمانده نیروی زمینی شاهنشاهی
سپهبد امیرحسین ربیعی فرمانده نیروی هوایی شاهنشاهی
دریاسالار کمال حبیب‌اللهی فرمانده نیروی دریایی شاهنشاهی
سپهبد عبدالمجید معصومی نائینی معاون پارلمانی وزارت جنگ
سپهبد جعفر صانعی معاون لجستیکی نیروی زمینی شاهنشاهی
دریاسالار اسدالله محسن‌زاده جانشین فرمانده نیروی دریایی شاهنشاهی
سپهبد حسین جهانبانی معاون پرسنلی نیروی زمینی شاهنشاهی
سپهبد محمد کاظمی، معاون طرح و برنامه نیروی زمینی شاهنشاهی
سرلشکر کبیر، دادستان ارتش.
سپهبد خلیل بخشی آذر، رئیس اداره پنجم ستاد بزرگ
سپهبد علیمحمد خواجه‌نوری، رئیس اداره سوم ستاد بزرگ
سرلشکر پرویز امینی افشار، رئیس اداره دوم ستاد بزرگ
سپهبد امیر فرهنگ خلعتبری، معاون عملیاتی نیروی زمینی شاهنشاهی
سرلشکر محمد فرزام، رئیس اداره هفتم ستاد بزرگ
سپهبد جلال پژمان، رئیس اداره چهارم ستاد بزرگ
سرلشکر منوچهر خسروداد، فرمانده هوانیروز
سپهبد ناصر فیروزمند، معاون ستاد بزرگ ارتشتاران
سپهبد موسی رحیمی لاریجانی، رئیس اداره یکم ستاد بزرگ
سپهبد محمد رحیمی آبکناری، رئیس آجودانی ستاد بزرگ ارتشتاران
سپهبد رضا طباطبایی وکیلی، رئیس اداره بازرسی مالی ارتش
بعد از اعلام رسمیت جلسه اظهار کردم: با توجه به تشدید وضعیت بحرانی کشور و نیروهای مسلح، امروز صبح پس از بررسی وضعیت کلی نیروها با سپهبد حاتم جانشین و سپهبد فیروزمند معاون ستاد، لازم دیدیم تیمساران را دعوت کنیم که در یک شورای ستادی، هر یک از فرماندهان ضمن تشریح آخرین وضعیت خصوصی نیروی مربوطه، اشکالات و نظراتشان را بگویند تا ستاد و فرماندهان در جریان حوادث و وقایع قرار گرفته و درباره آنها بحث و بررسی شود. ضمناً‌ نخست‌وزیر منتظر من باشد که پس از خاتمه شورا به نخست‌وزیری بروم. ولی از آنجا که تیمساران به خوبی در جریان وضعیت عمومی و همچنین کم و بیش در جریان وقایع روزهای اخیر کشور و به خصوص پایتخت هستند، بنابراین فکر می‌کنم بهتر است من ابتدا به طور خیلی خلاصه کلیات حوادث 24 ساعت اخیر را مطابق گزارشات مرکز فرماندهی ستاد تشریح کنم و سپس فرماندهان نیروهای مسلح و رؤسای سازمان‌های هر یک آخرین وضعیت خصوصی خود را بیان نمایند:
پریشب هنرجویان و همافران نیروی هوایی در مرکز آموزش هوایی دوشان‌تپه با افراد گارد شاهنشاهی درگیری پیدا می‌نمایند. در نتیجه در حدود ساعت 30/8 صبح دیروز (21 بهمن ماه 57) مخالفین طرفدار همافران در نتیجه غفلت مسئولین مرکز آموزش هوایی دوشان تپه، وارد محوطه آن مرکز شده، درب اسلحه‌خانه را شکسته مقداری سلاح به دست می‌آورند! همافران نیز بنا به اظهار فرمانده نیروی هوایی برای دفاع در مقابل افراد گارد شاهنشاهی مسلح می‌شوند! عده‌ای از مخالفین طرفدار همافران از دیروز در اطراف مرکز آموزش دوشان‌تپه جمع شده‌اند.
نخست‌وزیر به علت تظاهرات و اغتشاشات ابتدا ساعت ممنوعیت عبور و مرور را در شهر تهران به ساعت 4ونیم بعد از ظهر تغییر داد، سپس دیشب در جلسه شورای امنیت ملی به فرمانداری نظامی تهران دستور داد که مقررات قانون حکومت نظامی را به موقع اجرا بگذارد. و همچنین در شورا به نیروی زمینی مأموریت داد که برای سرکوبی مسببین وقایع مرکز آموزش دوشان‌تپه، نیروی هوایی و فرمانداری نظامی را تقویت نماید. فرمانده نیروی زمینی تشریح خواهد کرد که به چه علت موفق به کمک به نیروی هوایی و فرمانداری نظامی نگردید.
در مورد وضعیت شهربانی کشور چون سپهبد رحیمی را نخست‌وزیر احضار کرده و حضور ندارد، من به اطلاع تیمساران می‌رسانم که برابر گزارشات رسیده به مرکز فرماندهی ستاد، دیروز بعد از ظهر پرسنل شهربانی تعدادی از کلانتری‌ها را تخلیه نمودند که توسط مخالفین اشغال گردیده و عده‌ای از پاسبان‌ها به سربازخانه ونک و مرکز آموزش افسری ژاندارمری پناه برده‌اند.
درباره اجرای مقررات حکومت نظامی از طرف فرمانداری نظامی تهران، به طوری که سپهبد رحیمی در شورای امنیت ملی اظهار نمود، چون تغییر ساعت ممنوعیت عبور و مرور در ساعت 14 ابلاغ شده، و تا دیشب نیز فرمانداری نظامی اجازه جلوگیری از اجتماعات و تظاهرات را نداشت، لذا در ساعت 4ونیم بعد از ظهر موفق به جلوگیری از رفت و آمد مردم نگردیده است. ضمناً ارتشبد طوفانیان با توجه به حضور وزیر جنگ در شورا، و نیز به علت هجوم مخالفین به تأسیسات ارتش خواستند که در دفترشان باشند، یادآوری می‌کنم که مسلسل‌سازی تسلیحات ارتش از نیمه شب دیشب هدف تیراندازی عده‌ای از مخالفین قرار گرفت. فرمانده نیروی زمینی و فرمانداری نظامی موفق نشدند که عده‌ای را برای کمک به نگهبانان آنجا و جلوگیری از تجاوز آشوبگران به مسلسل‌سازی اعزام نمایند.
دیشب تا صبح ستاد هوانیروز موفق نگردید سرلشکر خسروداد را پیدا نماید! من به سرتیپ اتابکی در یگان هوانیروز دستور دادم که عده‌ای درجه‌دار به وسیله هلی‌کوپتر برای کمک به مسلسل‌سازی بفرستد، ولی موفق به اجرای مأموریت نگردید و در نتیجه برابر اطلاع تلفنی ارتشبد طوفانیان، مخالفین در حدود ساعت 8 صبح امروز وارد مسلسل‌سازی شدند.
این بود وضعیت عمومی نیروهای مسلح و وقایع کلی مربوط به شهربانی و فرمانداری نظامی و اداره تسلیحات ارتش تا آنجا که به مرکز فرماندهی ستاد گزارش شده و حالا ابتدا سپهبد مقدم اطلاعات کشور را تشریح کند و سپس فرماندهان و رؤسا به ترتیب آخرین وضعیت خصوصی خود را بیان نمایند.
سپهبد مقدم معاون نخست‌وزیر و رئیس سازمان اطلاعات و امنیت کشور اظهار داشت:
«تیمساران اطلاع دارند که مدتی است آقای نخست‌وزیر سازمان اطلاعات و امنیت کشور را عملاً منحل کرده‌اند و لایحه انحلال سازمان امنیت هم چند روز پیش از تصویب مجلس گذشت. در حقیقت سازمان امنیتی وجود ندارد و تمام پرسنل این سازمان در سطح کشور بلاتکلیف و سرگردان هستند. در نتیجه در غالب شهرهای کشور و همچنین در تهران مردم در نقاط مختلف به ادارات سازمان امنیت حمله نموده، ضمن غارت وسائل، ساختمانها را آتش می‌زنند.
من دستور داده بودم که مسئولین، ادارات را سریعاً تخلیه کرده و مدارک و سلاح‌های موجود را جمع‌آوری نمایند و به نزدیکترین سربازخانه یا ژاندارمری و یا شهربانی ببرند. متأسفانه در غالب نقاط فرماندهان قسمت‌ها حتی اجازه نمی‌دادند که پرسنل سازمان امنیت به سربازخانه‌های نیروی زمینی یا ژاندارمری وارد بشوند. من از تیمسار ریاست ستاد بزرگ تقاضا کردم که به فرماندهان سربازخانه‌ها و ژاندارمری دستور بدهند که پرسنل سازمان امنیت را بپذیرند، تا مدارک و اسلحه و مهمات و وسایل آنها محافظت شود. خوشبختانه بعد از دستور مستقیم شخص تیمسار ریاست ستاد بزرگ، بالاخره موافقت کردند. علاوه بر این چون مخالفین به خانه‌های رؤسا و پرسنل ساواک نیز حمله می‌کنند، زندگی خود و خانواده‌هایشان در خطر می‌باشد. بدین ترتیب مدتی است که ساواک در وضعیت و موقعیتی نیست که بتواند اخبار و اطلاعاتی در اختیار سازمان‌ها بگذارد. من خودم هم که الساعه درخدمت تیمساران هستم بلاتکلیف می‌باشم و در اجرای دستور تیمسار ریاست ستاد در اینجا حاضر شده‌ام و اطلاعاتی بیش از تیمساران ندارم تا به اطلاع شورا برسانم.»
سپهبد بدره‌ای فرمانده نیروی زمینی شاهنشاهی اظهار نمود: «قسمتی از حوادث مربوط به نیروی زمینی را تیمسار ریاست ستاد گفتند. به طوری که دیشب در شورای امنیت ملی گفتم کلیه عده‌های موجود نیروی زمینی در تهران و همچنین لشکر گارد در اختیار فرمانداری نظامی تهران هستند، و نیروی زمینی شاهنشاهی عده اضافی و احتیاط ندارد که برای کمک در اختیار سازمان‌ها و قسمت‌هایی که تلفن زده و تقاضا می‌نمایند، بگذارد. یگان گارد جاویدان که آن هم مأموریت مخصوص دارد و باید از کاخ‌های سلطنتی حفاظت نماید، در این مورد هم به دستور ریاست ستاد به سرلشکر نشاط مراجعه شد. جواب داد که حق ندارد از یگان گارد جاویدان برای مأموریت فرمانداری نظامی استفاده کند. ضمناً یک گردان پیاده هم دیروز از لشکر قزوین خواسته بودم ولی چون ستون قادر به برقراری ارتباط با نیروی زمینی نبود، برابر اطلاع در حدود کاروانسراسنگی مخالفین جاده را بسته و جلوشان را گرفته‌اند که تا این ساعت به تهران نرسیده و اطلاع صحیحی از وضع آن نداریم. دیشب در اجرای دستورات ریاست ستاد بزرگ به هر ترتیب بود 30 دستگاه تانک از لشکر گارد برای کمک به مرکز آموزش دوشان‌تپه نیروی هوایی آماده کردیم ولی چون ارابه‌ها مهمات نداشتند مدتی طول کشید تا از زاغه‌ها مهمات برسد، که بالاخره در حدود ساعت 3 بعد از نصف شب به سرپرستی سرلشکر ریاحی فرمانده لشکر گارد حرکت کردند. متأسفانه طولی نکشید که در حدود تهران پارس مردم جلوی ستون اعزامی را گرفته ضمن تیراندازی، ارابه‌ها را آتش زدند که ابتدا خبر تیر خوردن و سپس شهادت سرلشکر ریاحی رسید. و برابر گزارش گارد، از 30 دستگاه ارابه جنگی، فقط چند دستگاه به سربازخانه برگشته‌اند.
ضمناً دیشب عده‌ای از پرسنل نیروی زمینی مأمور به فرمانداری نظامی و کلانتری‌ها با بی‌ترتیبی به سربازخانه‌های مربوطه مراجعت نموده‌اند که در نتیجه سبب ایجاد وحشت و بی‌نظمی شده‌اند و در بعضی از یگانها نیز هرج و مرج ایجاد گردیده است.
نکته مهمی که باید به عرض برسانم این است: نیروی زمینی که اساساً وضعیت بسیار نامطلوبی داشت، در اثر وقایع ناگوار چند روز اخیر وضع آن به صورتی درآمده که باید بگویم قادر به هیچ‌گونه عملی نمی‌باشد.»
سپهبد ربیعی در این مورد در دفاعیات خود چنین می‌گوید: «من که از وضعیت نیروی زمینی اطلاعی نداشتم، از اصرار بدره‌ای فهمیدم که نیرو کم دارد.»
در این موقع من به یاد تلفن صبح سپهبد صانعی معاون لجستیکی فرمانده نیروی زمینی افتاده و خطاب به ایشان گفتم: تیمسار صانعی: شما صبح به ستاد بزرگ تلفن کرده مطلبی به من اظهار کردید، آن را بیان کنید تا فرمانده نیروی زمینی درباره آن نیز توضیح بدهند.
سپهبد صانعی معاون لجستیکی فرمانده نیروی زمینی شاهنشاهی از جای خود بلند شده اظهار داشت:
«من امروز صبح به تیمسار ریاست ستاد بزرگ ارتشتاران تلفن زده اظهار نمودم: با توجه به بررسی‌هایی که در طول دیشب با حضور فرمانده نیرو و معاونین در ستاد نیروی زمینی به عمل آوریم، برای اینکه تیمسار ریاست ستاد از وضعیت واقعی امکانات نیروی زمینی مطلع باشند، وظیفه خود دانستم که به اطلاع تیمسار برسانم که روی نیروی زمینی حساب نکنید»!
سپهبد بدره‌ای اظهار کرد: «نظر ایشان صحیح است. من واقعاً وضع نیروی زمینی را تا این حد خراب نمی‌دانستم»[!]. معاونین نیروی زمینی نیز اظهارات سپهبد صانعی را تأیید نمودند.
سپهبد ربیعی فرمانده نیروی هوایی شاهنشاهی، که وضع بسیار ناراحت و آشفته‌ای داشت و با لباس کار در شورای فرماندهان حاضر شده بود ابتدا با ناراحتی و تأسف جریان زد و خورد همافران و هنرجویان مرکز آموزش نیروی هوایی با افراد گارد را تشریح نمود. سپس توضیح داد که چگونه تظاهرکنندگان وارد محوطه مرکز آموزش هوایی شده و با کمک همافران و هنرجویان در اسلحه‌‌خانه‌ها را باز کرده و به سلاح‌ها دسترسی پیدا کردند و اظهار داشت:
«هم اکنون مرکز آموزش دوشان‌تپه در محاصره مخالفین و محوطه مرکز آموزش در اشغال همافران و هنرجویان مسلح می‌باشد». و اضافه نمود: «من به ریاست ستاد بزرگ و همچنین دیشب در شورای امنیت ملی عرض کردم که نیروی هوایی در مقابل همافران و جمعیتی که در اطراف محوطه مرکز آموزش هوایی اجتماع کرده و پشت‌بام‌های اطراف مرکز را مسلحانه اشغال نموده‌اند به هیچ‌وجه قادر به انجام عملی نمی‌باشد و لازم است فرمانداری نظامی و یا نیروی زمینی به ما کمک کند، ولی تا این ساعت عده کمکی به مرکز آموزش دوشان‌تپه نرسیده است.»
و بعد راجع به نداشتن گاز در آشپزخانه‌ها و سوخت برای خودروها و سایر مشکلات و نیازمندی‌‌های لجستیکی صحبت نموده و اضافه کرد: «به علت تیراندازی، من در پست فرماندهی نیروی هوایی زندانی بودم و الآن هم با وضع بسیار بدی و به حالت خزیده توانستم خود را از ساختمان پشت فرماندهی به هلی‌کوپتر برسانم و در این جلسه شرکت کنم، چون دائماً از پشت‌بام‌های اطراف تیراندازی می‌کنند. حالا هم هر چه زودتر باید برگردم به پست فرماندهی و باید در آنجا باشم.»
سپهبد محققی، فرمانده ژاندارمری کشور، ضمن تشریح وضعیت خصوص ژاندارمری کشور اظهار کرد:
«دیشب از ژاندارمری کشور به من اطلاع دادند که تعدادی از پرسنل شهربانی پس از تخلیه کلانتری‌های مربوطه با وضع بسیار بدی در حالت فرار به سربازخانه ونک – مرکز آموزش افسری ژاندارمری – پناه برده‌اند. افسران نگهبان کسب تکلیف می‌کردند که چه بکنند، بالاخره دستور دادم تا در یک آسایشگاهی به آنها جا بدهند، ولی ورود پاسبانان شهربانی با بی‌تربیتی به سربازخانه ونک سبب ایجاد وحشت و بی‌نظمی در سربازخانه گردیده و نتیجه بسیار نامطلوبی داشته است، به طوری که عده‌ای از سربازان ژاندارمری شبانه از دیوار سربازخانه پریده و فرار نموده‌اند.
همچنین دیشب از اداره وظیفه عمومی تلفنی اطلاع دادند که جمعیت زیادی در مقابل اداره جمع شده و شعار می‌دهند، و تعداد نگهبانان برای جلوگیری از تجاوز احتمالی آنها به اداره وظیفه عمومی به هیچ‌وجه کافی نیستند، و برای تقویت مأمورین نگهبانی از فرمانداری نظامی کمک خواسته‌اند، ولی سپهبد رحیمی جواب داده که فرمانداری نظامی عده احتیاط ندارد که به کمک آنها بفرستد، وقتی به تیمسار بدره‌ای مراجعه کردم، ایشان هم همین جواب را به من دادند.»
سپس اضافه نمود: «ستاد ژاندارمری کشور، چند روز است که در محاصره مخالفین می‌باشد و ما مجبور هستیم که با لباس شخصی به ستاد رفت و آمد بکنیم. اطراف سربازخانه شاهپور را هم مخالفین محاصره کرده‌اند، به طوری که 48 ساعت است که مأمورین نتوانسته‌اند از آنجا غذا برای گروهان قرارگاه و سربازان نگهبان به ستاد ژاندارمری در میدان 24 اسفند بیاورند.»
سپهبد خواجه نوری رئیس اداره سوم ستاد بزرگ ارتشتاران اظهار داشت:
«درباره شهربانی کشور. برابر گزارش رسیده به مرکز فرماندهی، تعداد زیادی از کلانتری‌ها را مخالفین اشغال کرده‌اند و اسلحه و مهمات و بی‌سیم‌های شهربانی به دست مخالفین افتاده است.» و اضافه نمود: «چون از بعد از نصف شب دیشب تلفن‌های ستاد نیروی زمینی جواب نمی‌دادند، و گزارشات نوبه‌ای قسمت‌ها هم به موقع به مرکز فرماندهی ستاد نرسیده، من اطلاعاتی بیش از آنچه که تیمساران گفتند ندارم تا به عرض برسانم.»
سرلشکر پرویز امینی افشار رئیس اداره دوم ستاد بزرگ ارتشتاران اظهار نمود:
«نکاتی که می‌توانم به اظهارات فرماندهان اضافه کنم، این است که برابر آخرین خبری که در موقع آمدن به شورا به اداره دوم رسید، مخالفین مرکز پلیس را در میدان سپه به آتش کشیدند.
برابر گزارش ضداطلاعات، دیشب سربازان در بعضی از سربازخانه‌ها از جمله سربازخانه قصر از دیوار پریده و فرار می‌کردند. و وضع داخلی یگان‌ها از لحاظ انضباط بسیار بد و وضعیت هرج و مرج در آنها حکمفرما است. در اطراف غالب سربازخانه‌ها اخلالگران اجتماع کرده و مشغول تظاهرات هستند، و در سربازخانه عشرت‌آباد با مأمورین استحفاظی درگیر شده‌اند.»
در جریان مذاکرات شورای فرماندهان اطلاع دادند که نخست‌وزیر می‌خواهد با من صحبت کند. ولی مذاکره تلفنی از اطاق شورا با تلفن مستقیم نخست‌وزیر (خط شبکه مخصوص نخست‌وزیری) مقدور نبود، و می‌بایستی برای صحبت از جلسه خارج شده از دفترم با ایشان صحبت می‌کردم. چون قبل از تشکیل شورا با هم صحبت و قرار گذاشته بودیم که بعد از پایان جلسه به نخست‌وزیری بروم، به رئیس دفترم گفتم اطلاع بدهید که شورای فرماندهان هنوز تمام نشده، به محض پایان جلسه صحبت خواهم کرد. ولی آقای بختیار مجدداً پیغام داد که کار فوری دارد و حتماً می‌خواهد صحبت کند. بنابراین از ارتشبد شفقت وزیر جنگ خواهش کردم جلسه را اداره کند و برای صحبت با نخست‌وزیر به دفترم رفتم. آقای بختیار می‌خواست که به نخست‌وزیری بروم. گفتم سپهبد رحیمی را که می‌خواستید فرستادم. اظهار کرد: بلی، اینجاست. گفتم: ایشان هم فرماندار نظامی است و هم رئیس شهربانی کشور، به طوری که اطلاع دارید کلیه یگان‌های موجود نیروی زمینی در تهران در اختیار فرمانداری نظامی است، هر دستوری دارید به ایشان بدهید تا اجرا کند. موضوع مهم، مشکلات نیروهای مسلح می‌باشد که با فرماندهان مشغول بررسی آنها هستیم، تا ببینیم چه می‌شود کرد؟ چیزی هم به خاتمه شورا نمانده و فکر نمی‌کنم زیاد طول بکشد. به محض اتمام جلسه به نخست‌وزیری خواهم آمد.
پس از مراجعت به اطاق شورا سپهبد حاتم جانشین رئیس ستاد بزرگ ارتشتاران چنین اظهار کرد:
«به طوری که تیمساران ملاحظه می‌کنید با توجه به آخرین وضعیت خصوصی یگان‌ها که فرماندهان نیرو تشریح کردند به عللی که همه می‌دانیم، ارتش در موقعیت خاصی قرار گرفته است که نیروها بنا به اظهار فرماندهانشان قادر به انجام عملی نمی‌باشند. از طرف دیگر اعلیحضرت تشریف برده‌اند و بنا به اظهار نخست‌وزیر مراجعت نمی‌کنند. ماههاست که امور کشور تعطیل است. آیت‌الله خمینی خواهان جمهوری اسلامی است. تمام ملت ایران هم عملاً در این مدت نشان داده‌اند که پشتیبان ایشان و خواستار جمهوری اسلامی هستند. آقای بختیار هم با توجه به اظهاراتش در مجلسین و حتی اظهارات دیروز در مجلس سنا، و همچنین مصاحبه‌‌هایش می‌خواهد جمهوری اعلان کند ولی طرفداری در بین مردم ندارد! آنچه که به نظر می‌رسد اختلاف در این است که اعلام جمهوری در کشور به وسیله کی و چگونه صورت بگیرد. در کشور ترکیه از این موارد پیش آمده که بین احزاب اختلاف شدید ایجاد شده که در نتیجه امور کشور به حال وقفه درآمده. ارتش خود را کنارکشیده و اعلام نموده است که در سیاست دخالت نمی‌کند و از ملت پشتیبانی می‌نماید. پیشنهاد من این است که در این مناقشه سیاسی هم ارتش خود را کنار کشیده و مداخله ننماید.»
اظهارات و پیشنهاد سپهبد حاتم با توجه به اوضاع بحرانی آن روز کشور و نیروهای مسلح شاهنشاهی و توضیحات فرماندهان نیرو و رؤسا درباره حوادث و وقایع نیروها و امکانات آنها مورد استقبال و تأیید فرماندهان و رؤسای سازمان‌های نیروهای مسلح و ادارات که در جلسه حضور داشتند، قرار گرفت.
در این موقع لازم دیدم اوامر اعلیحضرت را به تیمساران یادآوری کنم. اظهار کردم: به طوری که چند روز قبل که غالب تیمساران حضور داشتند بیان نمودم، اعلیحضرت علاوه بر دستور جلوگیری از خونریزی که همیشه بر آن تأکید می‌نمودند، در جلسه‌ای با حضور نخست‌وزیر و فرماندهان نیروهای سه‌گانه، پشتیبانی ارتش از دولت قانونی را امر فرموده‌اند و علاوه بر این دو نکته، در یکی از جلسات شرفیابی «حفظ فرموده‌اند و علاوه بر این دو نکته، در یکی از جلسات شرفیابی «حفظ تمامیت و وحدت ارتش شاهنشاهی» را نیز تأکید کرده و اضافه نمودند که در این مورد به وزیر جنگ هم اوامری فرموده‌اند. ارتشبد شفقت وزیر جنگ اظهارات مرا تأیید نمود.
سپهبد حاتم اظهار کرد: «قطعاً منظور اعلیحضرت در مورد پشتیبانی ارتش از دولت تا موقعی بوده که نخست‌وزیر پشتیبان قانون اساسی باشد، نه خواهان جمهوری. حالا که آقای بختیار مانند مخالفین می‌خواهد جمهوری اعلام کند، بنابراین ارتش دیگر وظیفه ندارد از ایشان پشتیبانی کند». سپس اضافه نمود: «از طرف دیگر به طوری که فرماندهان اظهار می‌کنند در وضعیت فعلی ارتش عملاً قادر به پشتیبانی نمی‌باشند، و خیلی دیر شده است. ادامه وضعیت ارتش به این صورت هم نتیجه‌ای جز ادامه خونریزی بیهوده ندارد، به همین دلیل است که پیشنهاد کردم ارتش بی‌طرفی خود را اعلان نماید.»
سپهبد حاتم در دفاعیات خود نیز چنین گفت: «گفتم باید ما به ملت بپیوندیم و اعلان همبستگی کنیم تا به این برادرکشی خاتمه داده شود، چون دیگر شاه به مملکت برنمی‌گردد و ما باید برای بقاء ارتش و نگهداری آن تلاش کنیم.»
سپهبد ربیعی نیز در دفاعیات خود در این مورد چنین می‌گوید: «... از کسانی که خیلی آتشین صحبت کردند سپهبد حاتم بود؛ یکی سپهبد خلعتبری و دیگری معاون پارلمانی وزارت جنگ...، موضع حاتم به عقیده من جانبداری از رفتن بختیار بود و می‌گفت باید برود... معاون پارلمانی وزارت جنگ هم... موضع حاتم را دنبال کرد و خیلی هم خوب صحبت کرد و خیلی داغ. کسی که اول جانشین طوفانیان بود. البته این را جهانبانی هم گفت، ما بارها گفتیم.»
سپهبد فیروزمند معاون ستاد بزرگ ارتشتاران اظهار نمود: «من هم به منظور جلوگیری از خونریزی بیهود با پیشنهاد سپهبد حاتم موافقم ولی با توجه به خواسته اکثریت پرسنل نیروهای مسلح عقیده دارم که لازم است با ملت ایران همبستگی اعلام شود.»
سپهبد فیروزمند در دفاعیات خود نیز گفت: «در روزهای آخر بالاخص بعد از تاریخ رفتن شاه ما احساس می‌کردیم که دیگر زمینه برای ادامه سلطنت از بین رفته است.»
سپهبد معصومی نائینی معاون پارلمانی وزارت جنگ، پس از تشریح وضع بحرانی کشور و احساسات مردم اظهار داشت: «اعلیحضرت از کشور خارج شده‌اند، آنچه روشن است این است که مراجعتی هم در بین نیست. ملت ایران مدت‌ها است یکپارچه نشان داده‌اند که طرفدار و خواستار آیت‌الله خمینی هستند و کسی طرفدار دولت آقای بختیار نمی‌باشد. مملکت دارد از بین می‌رود. آقای بختیار هم در این مدت عملاً نشان داده که در مقابل اراده ملت ایران قادر به عملی نیست. بنابراین من هم عقیده دارم که برای جلوگیری از خونریزی و خاتمه دادن به این وضعیت ناگوار اعلان همبستگی شود.»
سپهبد خلعتبری معاون اطلاعاتی فرمانده نیروی زمینی شاهنشاهی ضمن تأیید پیشنهاد سپهبد حاتم اظهار کرد:
«به طوری که گفته شد آقای بختیار هم در تمام این مدت تلاش کرده است که جمهوری اعلان کند. همه می‌دانیم که ایشان به هیچ‌وجه طرفداری بین مردم و پرسنل نیروهای مسلح ندارد. به همین جهت من هم عقیده دارم که با ملت اعلان همبستگی شود.»
سپهبد حسین جهانبانی معاون پرسنلی فرمانده نیروی زمینی شاهنشاهی، ضمن موافقت با پیشنهاد سپهبد فیروزمند اضافه نمود: «بیش از یک ماه است که بارها ما در نیروی زمینی گفتیم باید همبستگی اعلام کنیم ولی توجه نکردند.»
ارتشبد جعفر شفقت وزیر جنگ، ضمن موافقت با پیشنهاد سپهبد حاتم اظهار کرد:
«باید ارتش را حفظ و از متلاشی شدن آن جلوگیری کنیم.» ارتشبد حسین فردوست رئیس دفتر ویژه اطلاعات پس از تأیید پیشنهاد سپهبد حاتم اضافه نمود:
«به نظر من هم دیر شده است.»
پس از صحبت و اظهار نظر چند نفر دیگر از تیمساران که عده‌ای از آنها طرفدار اعلان «بیطرفی» و تعدادی دیگر موافق اعلام «همبستگی» بودند، اظهار کردم: حالا که با توجه به اظهارات فرماندهان نیرو و وضعیت نیروهای مسلح و امکانات آنها پیشنهاد سپهبد حاتم مورد توجه تیمساران قرار گرفته و به منظور جلوگیری از خونریزی و حفظ تمامیت ارتش عده‌ای طرفدار اعلان بی‌طرفی و تعدادی دیگر خواهان اعلان همبستگی هستند، دو نکته را یادآوری می‌کنم: اولاً به طوری که تیمساران اطلاع دارید برابر قوانین و مقررات، ارتش حق دخالت در سیاست را ندارد. ثانیاً با توجه به اوامر اعلیحضرت در مورد حفظ وحدت و تمامیت ارتش بهتر است که وحدت نظر باشد. تیمساران هر نظری دارید بیان کنید تا بحث شود، بلکه شورا به اتفاق آراء تصمیم بگیرد.
پس از اظهارنظر و بحث چند نفر از جمله سرلشکر خسروداد فرمانده هوانیوز که طرفدار اعلان همبستگی بودند، و سپهبد حاتم اظهار نمود: «تیمساران به قدر کافی اظهارنظر کردند، اگر تیمسار ریاست ستاد اجازه می‌دهید رأی گرفته شود.» رأی گرفته شد. «بی‌طرفی ارتش» به اتفاق آراء مورد تصویب فرماندهان و رؤسای ادارات و سازمان‌‌های نظامی قرار گرفت.
بعد از قرائت مجدد صورتجلسه و توافق نظر در متن اعلامیه ارتش به شرح زیر، فرماندهان و رؤسا آن را تأیید و امضا نمودند:
«اعلامیه ارتش: ارتش ایران وظیفه دفاع از استقلال و تمامیت کشور عزیز ایران را داشته و تاکنون در آشوب‌های داخلی سعی نموده است با پشتیبانی از دولت‌های قانونی این وظیفه را به نحو احسن انجام دهد. با توجه به تحولات اخیر کشور، شورای عالی ارتش در ساعت 30/10 روز 22 بهمن 1357 تشکیل و به اتفاق تصمیم گرفته شد که برای جلوگیری از هرج و مرج و خونریزی بیشتر بیطرفی خود را در مناقشات سیاسی فعلی اعلام کند و به یگان‌های نظامی دستور داده شد که به پادگان‌های خود مراجعت نمایند. ارتش ایران همیشه پشتیبان ملت شریف و نجیب و میهن‌پرست ایران بوده و خواهد بود و از خواسته‌های ملت شریف ایران با تمام قدرت پشتیبانی می‌نماید.»
و این نامه در بعد از ظهر روز 22 بهمن از رادیو قرائت شد و...

سپهبدهای ایرانی؛ از فتح قله‌های ایثار تا نماد وطن‌پرستی

محمد تقی‌ زاده

سپهبدهای ایرانی؛ از فتح قله‌های ایثار تا نماد وطن‌پرستی

تهران- ایرنا- سپهبد بالاترین درجه نظامی در ایران معادل ژنرال سه ستاره در نیروهای مسلح جهانی است که بعد از انقلاب سه سرلشگر ارتش و سپاه موفق به نایل شدن به این مهم شدند؛ سپهبد سید محمدولی قرنی، سپهبد علی صیاد شیرازی و سپهبد قاسم سلیمانی نام هایی هستند که هر کدام از آنها چون کوهی استوار مانند دیگر شهدای گرانقدر پشتیبان انقلاب اسلامی بودند.

نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران یک بدنه منظم و قدرتمند دارند که این بدنه از همان اوایل دوران دفاع مقدس و با انجام ده ها عملیات موفقیت آمیز به وسیله ارتش و سپاه پاسداران انقلاب اسلامی شکل گرفت.

نشان سپهبد


در کشورهای مختلف دنیا شاید درجه سپهبد خیلی سریع به یک فرمانده نظامی اعطا شود؛ اما در ایران با توجه به تعداد کم ژنرال های سه ستاره اهمیت درجه سپهبد بیش از پیش نمایان می شود. در طول ۴۰ سال انقلاب اسلامی چهره‌های سرشناس و مطرح زیادی به دست گروه‌های تروریستی و در جنگ با دشمنان به شهادت رسیدند اما در این میان سه چهره نظامی درجه سپهبد داشتند که بالاترین درجه نظامی در ایران است. در ادامه به معرفی سه سپهبد ایرانی که هر سه نیز با اقدامات تروریستی به شهادت رسیده‌اند می‌پردازیم.

سپهبد سید محمدولی قرنی؛ اولین رئیس ستاد مشترک ارتش جمهوری اسلامی ایران

نخستین فرد بعد از انقلاب اسلامی که بعد از شهادت درجه سپهبدی کسب کرد؛ شهید قرنی بود. سپهبد سیدمحمدولی قرنی نخستین رئیس ستاد مشترک ارتش جمهوری اسلامی متولد اول فروردین ۱۲۹۲ خورشیدی در تهران بود. وی یکسال پس از پیروزی انقلاب اسلامی در سوم اردیبهشت ۱۳۵۸ خورشیدی در خانه‌اش به دست گروهکفرقان ترور شد و با شلیک ۲ گلوله به سینه و پا به شهادت رسید.

کینه مارکسیست‌ها از سپهبد قرنی به زمان تصدی وی در ارتش باز می‌گردد که پس از کودتای ۲۸ مرداد شبکه افسران حزب توده را کشف و منهدم کرد. تیمسار قرنی پس از ترور توسط گروهک فرقان به بیمارستان مهر منتقل شد، اما تلاش تیم پزشکی برای نجات وی افاقه نکرد و او به شهادت رسید. گروه فرقان در اعلامیه‌ای، مسئولیت ترور سرلشکر قرنی را برعهده گرفت؛ تروریست‌ها از چند روز قبل با اجاره اتاقی در هتل جم، یعنی مقابل خانه قرنی، رفت و آمد او را زیر نظر داشتند و سرانجام وقتی او در حیاط خانه بود، وی را مورد اصابت گلوله قرار دادند.

خبر ترور سپهبد قرنی در روزنامه اطلاعات مورخ سوم اردیبهشت ۱۳۵۸

سپهبد قرنی پس از پیروزی انقلاب با حکمی از سوی امام خمینی(ره) به عنوان رئیس ستاد ارتش منصوب شده بود و بعد از شهادت درجه سپهبدی ارتقا یافت.

سپهبد علی صیاد شیرازی؛ جانشین رئیس ستاد کل نیروهای مسلح

سپهبد علی صیاد شیرازی، فرمانده شهید نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی دومین سپهبد انقلاب بود که به دست عوامل گروهک منافقین شربت شهادت نوشید. امیر سپهبد شهید علی صیاد شیرازی در روز چهارم خرداد ۱۳۲۳ خورشیدی در شهرستان درگز از توابع استان خراسان به دنیا آمد. در خرداد ۱۳۴۲ خورشیدی از دبیرستان امیرکبیر در تهران در رشته ریاضی دیپلم متوسطه گرفت. یک سال بعد در آزمون ورودی دانشکده افسری پذیرفته شد و به تحصیل علوم نظامی پرداخت و سه سال بعد در مهر ۱۳۴۶ خورشیدی با درجه ستوان دومی در رسته توپخانه فارغ‌التحصیل شد.

صیاد شیرازی در دوران نوجوانی و جوانی

شهید صیاد شیرازی در دانشگاه افسری ــ نفر دوم از سمت چپ

شهید صیاد شیرازی پس از فراغت از تحصیل در شیراز، دوره رنجر و چتربازی را با رتبه عالی گذراند، در اصفهان دوره تخصصی توپخانه را طی کرد و از ۱۳۴۸ خورشیدی به لشکر زرهی تبریز پیوست و خدمت رسمی خود را در نیروی زمینی آغاز کرد. پس از انحلال لشکر تبریز در اسفند ۱۳۴۹ خورشیدی به لشکر ۸۱ زرهی کرمانشاه منتقل و در گردان ۳۱۷ توپخانه به عنوان فرمانده آتشبار مشغول به خدمت شد.

شهید صیاد شیرازی در حین آموزش چتربازی

در اوایل ۱۳۵۱ خورشیدی با قبولی در آزمون اعزام به خارج دانش آموختگان دانشکده افسری برای تکمیل تخصص توپخانه به آمریکا اعزام شد. این شهید بزرگوار، دوره سه ماهه تخصص هواسنجی بالستیک را در شهر فورت سیل ایالت اوکلاهما با نمره عالی و احراز رتبه نخست از میان ۲۰ افسر آمریکایی و ایرانی به پایان رساند.

شهید صیاد شیرازی در آمریکا

شهید صیاد شیرازی پیش از پیروزی انقلاب اسلامی، چندین سال در بخش‌های مختلف ارتش به ویژه در غرب کشور به پاسداری از میهن پرداخت و در سازماندهی و فعالیت نیروهای انقلابی در ارتش تلاشی گسترده داشت.

از ابتدای پیروزی انقلاب تا مهر ۱۳۵۸ خورشیدی در اصفهان بود و در این مدت با همکاری نیروهای نظامی و دوستان انقلابی خود که بعدتر پاسدار شدند گروه ۳۰ نفره‌ای را تشکیل داده و به حفظ و حراست از پادگان پرداخت. تلاش‌های وی پس از پیروزی انقلاب اسلامی در ساماندهی ارتش و ساختار نیروهای مسلح متجلی شد. از مهم‌ترین اقدامات او پس از پیروزی انقلاب اسلامی، می‌توان به تهیه طرح‌های عملیاتی که منجر به شکستن حصر شهرهای سنندج و پادگان‌های مریوان، بانه و سقز شد، اشاره کرد.

این شهید والامقام در آخرین ماه‌های ریاست جمهوری بنی صدر به دلیل برخورداری از روحیه انقلابی و مقابله با خیانت‌های او از سمت خود عزل شد و پس از آن تا عزل بنی صدر و فرار او به فرانسه، به دعوت شهید کلاهدوز در ستاد مرکزی سپاه پاسداران به خدمت پرداخت. شهید صیاد شیرازی نقش بسزایی در همکاری و نزدیکی ارتش و سپاه داشت. وی پس از خلع بنی صدر از فرماندهی کل قوا، برای پایان دادن به ناهماهنگی ارتش و سپاه در آن دوران، قرارگاه مشترک عملیاتی سپاه و ارتش را راه‌اندازی کرد و به عنوان فرمانده ارشد در آن قرارگاه مشغول به فعالیت شد.

وی در مهر ۱۳۶۰ خورشیدی به پیشنهاد رئیس شورای عالی دفاع از سوی امام خمینی (ره) به فرماندهی نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی منصوب شد که در این سمت، فرماندهی نیروهای ارتش اسلام در عملیات‌های پیروزمند ثامن‌الائمه (ع)، طریق‌القدس، فتح‌المبین و بیت‌المقدس را بر عهده داشت؛ عملیاتی که سرنوشت جبهه های اسلام علیه کفر را به پیروزی رقم زد و روند جنگ تحمیلی را در مسیر پیروزی ارتش اسلام قرار داد.

شهید صیاد شیرازی در دوران دفاع مقدس

شهید صیاد شیرازی پس از حدود پنج سال انجام وظیفه در مسئولیت خطیر فرماندهی نیروی زمینی، در ۲۳ تیر ۱۳۶۵ خورشیدی از سمت خود استعفا کرد و سپس با پیشنهاد حضرت آیت الله خامنه ای ریاست جمهوری وقت و تصویب امام راحل به سمت نمایندگی حضرت امام خمینی (ره) در شورای عالی دفاع منصوب شد.

وی در ۱۸ اردیبهشت ۱۳۶۶ خورشیدی به همراه تعدادی دیگر از فرماندهان ارتش با پیشنهاد رئیس شورای عالی دفاع و موافقت امام خمینی (ره) به درجه سرتیپی ارتقاء مقام یافت و در مهر ۱۳۶۸ خورشیدی به درخواست رئیس ستاد فرماندهی کل نیروهای مسلح و موافقت فرماندهی معظم کل قوا به سمت معاونت بازرسی ستاد فرماندهی کل نیروهای مسلح منصوب شد.

صیادشیرازی در شهریور ۱۳۷۲ خورشیدی با حکم فرماندهی معظم کل قوا به سمت جانشین رئیس ستاد کل نیروهای مسلح منصوب شد و سپس در ۱۶ فروردین ۱۳۷۸ خورشیدی همزمان با عید غدیر با حکم مقام معظم فرماندهی کل قوا به درجه سرلشکری ارتقا

اسماعیل اسدی دارستانی سپهبد بازنشسته ارتش

از درجه گروهباندومی شروع با درجه سپهبدی بخاطر مدیر یت ذاتی و شجاعت بازنشست شد .

به سمت معاونت بازرسی ستاد فرماندهی کل ارتش منصوب شد.

شهید سپهبد علی صیاد شیرازی، روز شنبه ۲۱ فروردین ۱۳۷۸ خورشیدی در حالی که به قصد عزیمت به محل کار خود از منزل، خارج شده بود مورد سوء قصد یکی از اعضای گروهک تروریستی منافقین قرار گرفت و به شدت مجروح شد. اهالی محل که از این حادثه مطلع شده بودند بلافاصله او را به بیمارستان انتقال دادند اما متأسفانه بر اثر شدت جراحات وارده، تلاش پزشکان برای نجات او بی نتیجه ماند و امیر سرافراز ارتش اسلام پس از عمری مجاهدت در راه خدا به فیض عظیم شهادت نایل آمد. صیاد شیرازی که پنج روز قبل از شهادت در ۱۶ فروردین ۱۳۷۸ خورشیدی، به درجه سرلشکری ارتقاء پیدا کرده بود این درجه پس از شهادت وی به سپهبدی ارتقاء یافت.

بوسه رهبر معظم انقلاب بر تابوت صیاد شیرازی در مراسم تشییع

سپهبد قاسم سلیمانی؛ فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران

سپهبد قاسم سلیمانی فرمانده شهید نیروی قدس سپاه پاسداران سومین سپهسالار شهیدی است که هدف ترور دشمنان این ملت قرار گرفت. سردار سپهبد شهید سلیمانی ۲۰ اسفند ۱۳۳۵ خورشیدی در قنات ملک استان کرمان به دنیا آمد. او در ۱۲ سالگی پس از پایان تحصیلات دوره ابتدایی، زادگاه خود را ترک کرد و مشغول به کار بنایی در کرمان شد و چندی بعد نیز به عنوان پیمانکار در سازمان آب مشغول به کار شد و در همان سال‌ها نیز فعالیت‌های انقلابی خود را آغاز کرد.

سردار سپهبد شهید سلیمانی بعد از پیروزی انقلاب، به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی پیوست و در ابتدای جنگ فرماندهی دو گردان از نیروهای کرمانی را برعهده گرفت. وی با پیشنهاد شهید حسن باقری، تیپ جدیدی از نیروهای کرمان را تشکیل داد که اندکی بعد در زمستان سال ۶۱ به لشکر ۴۱ ثارالله ارتقا یافت که شامل نیروهایی از کرمان، سیستان و بلوچستان و هرمزگان می‌شد.

جوانی سردار قاسم سلیمانی درجبهه

حاج قاسم در طول دوران دفاع مقدس، با لشکر تحت‌ امر خود در عملیات‌های زیادی از جمله، والفجر ۸، کربلای ۴، کربلای ۵ و تک شلمچه حضور مؤثر داشت. لشکر ۴۱ ثارالله را باید جزو لشکرهای خط شکن سپاه در سال‌های دفاع مقدس نامید که نیروهای آن نقش به‌سزایی در عملیات‌های بزرگی مثل والفجر۸، کربلای۵ و... داشتند.

وی به واسطه حضور در مرزهای شرقی و سابقه مبارزه با اشرار و باندهای مواد مخدر در مرزهای ایران و افغانستان، در سال ۱۳۷۶ از سوی حضرت آیت‌الله خامنه‌ای فرماندهی کل قوا از کرمان به تهران فراخوانده و مسئولیت نیروی قدس سپاه به او سپرده شد.

قاسم سلیمانی کنار اسطوره های جنگ

از جمله نقاط درخشان فرماندهی سردار سلیمانی بر نیروی قدس، تقویت حزب‌الله لبنان و گروه‌های مبارز فلسطینی بود که نمود عینی آن را در نبردهای متعددی ازجمله جنگ ۳۳روزه حزب‌الله لبنان و رژیم صهیونیستی و پیروزی مبارزان فلسطینی در جنگ ۲۲ روزه غزه علیه ارتش مجهز اسرائیل دیدیم. سردار سپهبد شهید سلیمانی در واقع توانسته بود استراتژی جمهوری اسلامی یعنی کمک به گروه های مبارز علیه رژیم اسرائیل را به خوبی دنبال کرده و هر روز در این مسیر گام‌های دیگری بردارد.

حاج قاسم سلیمانی در ۱۳۸۹ خورشیدی با حکم آیت‌الله خامنه‌ای فرمانده معظم کل قوا با یک درجه ارتقا به درجه سرلشکری نائل آمد. با تبلور توطئه جدید غرب و پشتیبانی مالی برخی از کشورهای منطقه و تأسیس گروهک‌های تروریستی تکفیری اعم از داعش و جبهه‌النصره در منطقه، قاسم سلیمانی مأموریتی تازه یافت و آن هم مقابله با این تهدیدات در ۲ کشور عراق و سوریه بود.

تصاویر دیده نشده از سردار قاسم سلیمانی در جنگ با داعش

او با کمک حشد الشعبی و بسیج مردمی (قوات دفاع وطنی) هدایت و مشاوره نیروی قدس سپاه، طی ۶ سال، بساط تروریست‌ها در این ۲ کشور جمع شد. نقش بی‌بدیل سردار سلیمانی در مدیریت منطقه و مقابله با دشمنان، القابی چون شبح فرمانده، قدرتمندترین فرد خاورمیانه و کابوس اسرائیل را از سوی آمریکایی‌ها و اسرائیلی‌ها، برای او به دنبال داشته است.


قاسم سلیمانی به همراه ابومهدی المهندس فرمانده حشدالشعبی عراق

حضور مؤثر حاج قاسم در صحنه مبارزه با داعش و شکست این توطئه‌ صهیونیستی در منطقه باعث شد تا در ۱۹ اسفند ۱۳۹۷ نشان ذوالفقار بعنوان عالی‌ترین نشان نظامی ایران از سوی فرمانده معظم کل قوا به سردار سلیمانی اهدا شود.

قاسم سلیمانی، حدود ۲۲ سال فرماندهی نیروی قدس سپاه پاسداران را برعهده داشت. نشان ذوالفقار که عالی‌ترین نشان نظامی ایران است، پس از انقلاب اسلامی تاکنون تنها به قاسم سلیمانی داده شده‌است.

سرانجام این فرمانده خستگی‌ناپذیر جبهه‌های حق علیه باطل سحرگاه ۱۳ دی‌ در حمله بالگردهای آمریکایی به خودروی حامل وی در اطراف فرودگاه بغداد، شهد شیرین شهادت را نوشید و به یاران شهیدش پیوست.

حضور آیت الله خامنه‌ای، حسن روحانی، علی لاریجانی، ابراهیم رئیسی و دیگر مقامات کشور در مراسم تشییع قاسم سلیمانی و همراهان‌اش و خواندن نماز میت

بهترین نویسندگان ایرانی

بهترین نویسندگان معاصر ایران: آنها که در قید حیات هستند

۱-عباس معروفی

۱- محمود دولت آبادی

۲- ابراهیم گلستان

۳- زویا پیرزاد

۴- رضا براهنی

۵- هوشنگ مرادی کرمانی

ما.

۶- صادق زیباکلام

۷- علی محمد افغانی

۸- ایرج پزشکزاد

۹- مصطفی مستور

۱۰- رضا امیرخانی



بهترین نویسندگان ایرانی: آنها که در قید حیات نیستند

۲- محمد علی جمالزاده

۳- سیمین دانشور

۴- هوشنگ گلشیری

۵- صادق هدایت

۶- جلال آل احمد

۷- شاهرخ مسکوب

۸- صمد بهرنگی

۹- بزرگ علوی

۱۰- احمد محمود

۱۱- علی اشرف درویشیان

۱۲- مهدی آذر یزدی

۱۳- علی شریعتی

۱۴- اسماعیل اسدی دارستانی

نویسنده و محقق هفت کتا ب از جمله سر گذشت

تالشان و بررسی تاریخ حقوق بشر و مخیط زیست

۱۵- حسین مسرور

۱۶- عبدالحسین صنعتی زاده

۱۷- نادر ابراهیمی

-مرتضی مشفق کاظمی

سرگذشت تالشان تالشان جنوبی(غرب گیلان) ایران: آستارا،تالش،رضوانشهر،ماسال و شاندرمن تالشان شمالی جمهور

سرگذشت تالشان

تالشان جنوبی(غرب گیلان) ایران:

آستارا،تالش،رضوانشهر،ماسال و شاندرمن

تالشان شمالی جمهوری آذربایجان:
سالیان،جلیل آباد،ماساللی،لنکران،یاردیملی،لریک،آستارا

بنی آدم اعضای یک پیکـــرند کـه در آفرینش ز یک گوهرند

چو عضوی به درد آورد روزگار دگــــــر عضوهارا نماند قرار

نویسنده و محقق:

اسماعیل اسدی دارستانی

سرشناسه :اسدی، دارستانی، اسماعیل، 1353-

عنوان و نام پدیدآور :سرگذشت تالشان: تالشان جنوبی (غرب گیلان) ایران:آستارا،

تالش، رضوانشهر، ماسال و شاندرمن،تالشان شمالی جمهوری

آذربایجان: سالیان، جلیل آباد، ماساللی... / اسماعیل اسدی دارستانی

مشخصات نشر : رشت: بلور، 1388.

شابک : 3258 ریال: 3- 10- 5498- 600- 978

وضعیت فهرست نویسی : فیپا

موضوع : تالشان

موضوع : تالش

موضوع : Talesh Iran

رده بندی کنگره : 1388 5الف 63الف / 2007 DSR

رده بندی دیویی : 236/955

شماره کتابشناسی ملی : 1765764

سرگذشت تالشان

نویسنده و محقق : اسماعیل اسدی دارستانی

ناشر : انتشارات بلور

نوبت چاپ : اول

سال انتشار : 1388

امور فنی: موسسه ساقی

چاپ و صحافی: چاپ زیتون

شمارگان 100000

قیمت : 3300 تومان

نشانی: رشت، خیابان امام خمینی، کوی آفخرا، جنب مسجد، انتشارات بلور

همراه: 09121975123 فکس: 2254617 تلفن: 2245575- 0131

Email.boloor.publications@gmail.com

آدرس نویسنده: آستارا ، صندوق پستی :1178 تلفن: 09119812795

بنام الله

به امید خدا چهارمین کتاب خود بنام سرگذشت تالشان را با اشعاری از حضرت حافظ و نیز شاعر پر آوازه ایران (غرب گیلان) مرحوم استاد منصور بنی مجیدی شروع میکنم:

منزل جانم

روشنی طلـــعت تو ماه ندارد پیش تو گـــــل رونق گیاه ندارد

گوشه ابروی تست منزل جانم خوشتـر از این گوشه پادشاه ندارد

دیدم و آن چشم دل سیه که تو داری جانب هیچ آشنا نگه ندارد

شوخی نرگس نگر که پیش تو بشکفت چشم دریده ادب نگاه ندارد

رطل گرانم ده ای مرید خرابات شادی شیخی که خانقاه ندارد

تا چه کند با رخ تو دود دل من آینه دانی که تاب آه ندارد

خون خور و خامش نشین که آن دل نازک طاقت فریاد دادخواه ندارد

نی من تنها کشم تطاول زلفت کیست که اوداغ این سیاه ندارد

گوبرو و آستین به خون جگر شوی هر که در این آستانه راه ندارد

حافظ اگر سجده تو کرد مکن عیب کافر عشق ای صنم گناه ندارد

حضرت حافظ

صلح و جنگ

پشت و روی یک سکه اند

در تقاطع هم

گاهی راه می آیند

حتا، با قد و قواره های زشت و زیبا.

با اقیانوس غمهایی

به عریانی تاریخ تمدن

به بهانه ی پاس داشت قدرت مطلقه....

وقتی خودم را فهمیدم نمیدانم چرا

از دو لفظ اقتصاد و سیاست

نیمه متنفرم...

خمیازه ای به انتظار گوری

سر صبحی، با گیسوان پرکبوتری

نه زاغ و زغن نه قاقار کلاغی

اما جغد این زندگی...

در خرابی های خود خواسته اش

.... چه شوم، میخوانده؟

شاعر پر آوازه ایران (غرب گیلان): مرحوم منصور بنی مجیدی(کتاب بربام خود آشفته می ورزم)

1%DA%AF%D8%B0%D8%B4%D8%AA_%D8%AA%D8%A7%D9%84%D8%B4%D8%A7%D9%86.docx.html

کتاب سر گذشت تالشان ( تالش ایران و جمهوری آذربایجان ) نویسنده و محقق اسماعیل اسدی دارستانی

آشنایی با مشاهیر و هنرمندان آستارا

آشنایی با مشاهیر و هنرمندان آستارا

آستارا شهری کوچک اما با قابلیت ها و ظرفیت های بسیار زیاد است که در سالهای اخیر کمتر شاهد استفاده بهینه از منابع و ظرفیت های آن در راستای رشد شهرستان بوده ایم , شهرستان آستارا علیرغم داشتن موقعیت بسیار مناسب جوی , زراعی , موقعیت تجاری , موقعیت توریستی و … هنوز نتوانسته است جایگاه خود را از نظر اقتصادی در کشور و منطقه به دست بیاورد و همواره به عنوان یک شهر کوچک در استان گیلان به آن نگاه شده و این در حالی است که یکی از پر آمدترین شهرهای استان گیلان این شهرستان است. در سالهای اخیر کم کم مردم این شهر کلماتی مانند پیشرفت و رونق را به دست فراموشی سپرده اند و آمار مهاجرت از آستارا به شهرهای دیگر بسیار بالا رفته است.

قصد داریم تا در این مطلب با معرفی افراد بنام و مشهور این شهرستان که زحمات زیادی را در جهت پیشرفت کشور عزیزمان کشیده اند به خودمان یاد آور شویم که آستارا در گذشته چه فرزندان خلفی را تربیت نموده و همواره یکی از با سوادترین و پویا ترین شهرهای کشور بوده است.

* پروفسورمصطفی عسگریان / متولد ۱۳۱۸ , ایشان دارای مدرک دکتری رشته مدیریت آموزشی جامعه شناسی آموزش و پرورش از دانشگاه سوربن فرانسه است.
وی عضو هیئت علمی و استاد دانشگاه تربیت معلم تهران بوده همچنین مدیر گروه کمیته برنامه ریزی رشته مدیریت آموزشی وزارت علوم و تحقیقات و فناوری از سال ۱۳۷۳ تا کنون , مدیر گروه آموزشی بنیادهای آموزشی و پرورش در دانشگاه تربیت معلم بمدت ۱۲ سال , عضو هیئت تحریریه ۵ مجله.
مصطفی عسگریان دارای ۱۲ جلد کتاب ، استاد راهنمای ۴۵۰ رساله دکتری و همچنین مولف بیش از ۴۰ مقاله و چندین جزوه درسی میباشد.

* دکتر کیوان امین / متولد ۱۳۰۸ , پدر شیلات ایرن نامیده شد , منشأ خدمات پایه در امور نظامی، پزشکی و امور تحقیقاتی در عرصه علوم و صنایع غذایی که تربیت و پرورش شاگردان زیادی را به همراه داشته است.
پایه گذار و هدایتگر سکان شیلات جنوب ایران ، استاد محقق در دانشگاه تهران ، مؤسس دپارتمان ماهی شناسی و صنایع شیلاتی در دانشکده علوم تغذیه انستیتو خوار و بار و تغذیه ایران (در دانشگاه شهید بهشتی فعلی) ، مشاور عالی در موضوعات کلان شیلاتی و بنیانگذار و راهگشای رشته های شیلات کشور بالاخص در ایجاد نخستین رشته شیلات در دانشگاه آزاد اسلامی واحد شرق گیلان در لاهیجان در سال ۱۳۶۸ و سکانداری رشته شیلات در واحد علوم و تحقیقات دانشگاه آزاد اسلامی و اشاعه و پشتیبانی آن در اقصی نقاط کشور.

* مرحوم دکتر بهزاد بهزادی / متولد ۱۳۰۶ و وفات ۱۳۸۶ , محقق و نویسنده مترجم و پژوهشگر زبان آذری , ترجمهٔ فارسی دده , قورقوت ، حماسهٔ بزرگ آذربایجان ، تألیف فرهنگ آذری به فارسی و لغتنامهٔ تشریحی زبان آذربایجانی (در سه مجلد) از آثار او هستند.
وی فعالیت روزنامه نگاری را در دههٔ ۳۰ آغاز کرد.
بهزادی که به دلیل نارسایی خونی برای معالجه به آمریکا سفر کرده بود ، هشتم اسفند ماه در این کشور درگذشت و همانجا به خاک سپرده شد.

* مرحوم سرهنگ جلیل بزرگمهر / متولد ۱۲۹۳ وفات ۱۳۸۷ , وی وکیل مدافع دکتر مصدق بود. بزرگمهر در طول خدمت بازنشستگی خود تا لحظه مرگ که بیش از نیم قرن بود به پژوهش مسائل تاریخی و نوشتن خاطرات خود از محکمه فرمایشی دکتر مصدق و تحلیلهایی از نهضت ملی شدن صنعت نفت دست زد که امروز جزو مستندترین مدارک تاریخی آن دوران است.
بعضی از آثار و کتابهایی که از بزرگمهر انتشار یافته است از این قرارند : تقریرات مصدق در زندان ، دکتر مصدق در محکمه نظامی ، دکتر مصدق در دادگاه تجدیدنظر نظامی ، دکتر مصدق و رسیدگی فرجامی در دیوان کشور ، خاطرات جلیل بزرگمهر از دکتر مصدق ، خاطرات سرهنگ جلیل بزرگمهر و ناگفته ها و کم گفته ها از دکتر مصدق و نهضت ملی ایران . خاطرات سرهنگ جلیل بزرگمهر است.

* دکتر محمدرضا نصیری / متولد ۱۳۲۴ , وی دارای مدرک دکتری تاریخ از دانشگاه استامبول ترکیه میباشد. نامبرده عضو هیئت علمی و دانشیار دانشگاه پیام نور میباشد.دکتر نصیری اولین دبیر فرهنگستان زبان و ادب فارسی بوده است.در ضمن وی رئیس دانشکده ادبیات دانشگاه گیلان، معاون اداری مالی دانشگاه پیام نور، مدیر گروه تاریخ دانشگاه پیام نور، قائم مقام انجمن آثار و مفاخر فرهنگی و نیز مشاور علمی بنیاد ایران شناسی بوده است. وی همچنین مدیر مسئول نشریه انجمن، انجمن آثار و مفاخر فرهنگی و همچنین سردبیر نشریه پیک نو، دانشگاه گیلان میباشد. فعالیتهای آموزشی: دکتر نصیری عضو هیئت علمی و دانشیار دانشگاه پیام نور میباشد.ایشان در دانشگاههای گیلان، پیام نور و آزاد اسلامی رشت به تدریس تاریخ مبادرت داشته است. جوائز و نشانها: محمد رضا نصیری در سال ۱۳۸۳ به عنوان پژوهشگر برجسته دانشگاه پیام نور(نفر اول) برگزیده شده است.
چگونگی عرضه آثار : شرکت در سمینارها و کنفرانسهای داخل و خارج از کشور، ژاپن ، هند ، تاجیکستان و غیره – چاپ بیش از ۵۰ کتاب و مقاله در زمینه های تاریخ و فرهنگ و تمدن ایران

* دکتر حسین فریور / متولد ۱۲۹۸ دکترای ادبیات

* مرحوم بهروز نعمت الهی / متولد ٬۱۳۱۵ شاعر، محقق و نویسندهٔ کتاب تاریخ جامع آستارا و حکام نمین، تاریخ جامع آستارا، دو دیوان شعر فارسی و آذری از وی به جا مانده است.

* مرحوم آرمان سیف اللهی آذر نمین/ متولد ۱۳۴۶ وفات ۱۳۸۸ بر اثر سانحه دلخراش تصادف. خبرنگار خبرگزاری جمهوری اسلامی ایران و ترجمه چند کتاب از روسی به فارسی

* اشرف حریری / متولد ۱۳۰۴ محقق و نویسنده کتاب تاریخ آموزش و پرورش آستارا در دو جلد

* اسداله عبدالهیان / متولد ۱۳۰۳ نویسنده کتاب زیارت کعبه ، آمال مسلمین و تفسیر آیات قرآنی در مثنوی

* جمشید ملکی / متولد ۱۳۱۶ – محقق و نویسنده تاریخ آستارا

* غفور شکوری / متولد ۱۳۰۷، نویسنده

* سید میر فتاح پاک نژاد / متولد ۱۳۲۲

* حجت السلام دکتر رضا برنجکار / متولد ۱۳۴۶ دکترای فلسفه – از اساتید دانشگاه تهران و صاحب چندین مقاله و کتاب

* استاد اسماعيل اسدي دارستاني نويسنده و محقق (5 كتابش تاكنون چاپ شده است و 4 كتابش در حال چاپ ) اخرين كتابش بنام بررسي تاريخ حقوق بشر و محيط زيست 1390 چاپ شد و مورد استقبال سازمانهاي بين المللي و جهاني قرار گرفت/ رزونامه نگار مستند ساز محيط زيست/ بازنشسته ارتش / فعال حقوق بشر /مدير مسئول خبر گزاري حقوق بشر و محيط زيست جهاني/فعال سياسي و تاثير گذار در آستارا و گيلان و از چهر هاي ماندگار ملي و بين المللي

* شاپور مرحبا سه ۳ دوره نماینده مردم شهرستان آستارا در مجلس شورای اسلامی (دوره چهارم – پنجم و هفتم). نویسنده چندین کتاب در مورد عملکرد و دستاوردهای پس از انقلاب برای رشد و شکوفایی آستارا.

* عزیز ناطقی / متولد ۱۳۰۹، نویسنده، دبیر ریاضیات و نویسنده چندین کتاب راهنمای آموزش ریاضیات

* دکتر اسمعیل آهنی / متولد ۱۳۳۵ – سیاستمدار و از هنرمندان سرشناس ایران

* مقصود عبدالهی / متولد ۱۳۱۷ – نقاش و نویسنده

* مهندس یونس ابراهیمی پدر کیوی و مرکبات ایران. محقق و نویسنده کتاب و مقالات متعدد در امور کشاورزی در ایران

* دکتر شیرین بزرگمهر / متولد ۱۳۲۶ – فرزند سرهنگ جلیل بزرگمهر، نویسنده و دکترای سینما تئاتر. از اساتید دانشگاههای هنر ایران

* ابراهیم نبوی/ متولد ۱۳۳۷ فعال سیاسی ، روزنامه نگار و طنزنویس

شاعران آستارا

* مرحوم استاد منصور بنی مجیدی مبتکر سبک شعر و قصه

* اکبر اکسیر مبتکر سبک فرانو

* اورنگ ضیا

* صفا شفیقی

* دکتر احسان شفیقی

* هوشنگ مجرب

* آرش نصرت الهی

* مرحوم میرزا محمد رحیم طایر آستارایی(ضیاء)

* مرحوم غفور خیامی

* مرحوم یوسف کلانتری

* مرحوم صمد جامی

* سیمین شکور نقاش

* رستم شهرامپور

* ذبیح اله سماپور دارای اشعار فارسی، ترکی و تالشی

هنرمندان آستارا

* مرحوم علی ابراهیمی / متولد …. وفات …. کمدین و از پیشگامان هنر نمایش در گیلان

* مرحوم جمشید بشرویه / متولد ۱۳۱۷ وفات ۱۳۸۱ از اساتید ممتاز خوشنویسی انجمن خوشنویسان ایران – دارای تخصص در خط نسخ

* مرحوم فرهاد احدی مقدم / متولد ۱۳۳۰ وفات….- نوازنده تار آذری و گارمون و آهنگساز- رهبر و بنیانگذار گروه موسیقی در آستارا

* مرحوم سروش خلیلی / متولد ۱۳۱۵. وفات ۱۳۸۶. بازیگر تئاتر و سینما

* مرحوم احمد گوهری / متولد …. وفات …. بازیگر تئاتر و سینما

* مرحوم میزرا جبار بشرویه / متولد ۱۲۷۵ وفات ۱۳۳۶ بنیانگذار خوشنویسی در آستارا و از نخستین آموزگاران هنر در دبیرستان تاریخی حکیم نظامی آستارا

* حاج کریم صمدزاده آستارایی / متولد ۱۳۲۷ -از اساتید فوق ممتاز خوشنویسی انجمن خوشنویسیان ایران و گیلان ودارای تخصص در خطوط نستعلیق و شکسته نستعلیق

* بهنام سیف اللهی/ متولد ۱۳۱۶ – پیکر تراش، معمار و طراح دکوراسیون موزه ها

* هوشنگ نوروزی / متولد ۱۳۱۹ – خوشنویس

* رسول آهنی / متولد ۱۳۲۷- شاعر، نقاش و فعال سیاسی با گرایشات اسلامی در دوران حکومت پهلوی

* دکتر ناصر وثوقی / متولد ۱۳۲۰ – پیکرتراش، نقاش

* کیخسرو فیروزی / متولد ۱۳۲۱ – نقاش

* فرزین حریری / متولد ۱۳۴۸ – خوشنویس، طراح، گرافیست

* فرشاد روحی / متولد ۱۳۵۳ – نقاش

* پرویز نوری زاد / متولد ۱۳۵۹ – عکاس حرفه ای

* رامین پیری / متولد ۱۳۵۲ – خوشنویس، تذهیب، مینیاتور

* طوفان هل عطائی …. – آهنگساز و خواننده

* بهمن شریف زادهٔ ۱۳۳۸ – مجسمه ساز

* جهانبخش محمدپور / متولد ۱۳۴۵ – معرق کار چوب

* ترانه هاشم نیا / متولد ۱۳۴۵ – نقاش، تصویر ساز، کاریکاتوریست

* جاوید علیوندی / متولد ۱۳۴۹ – طراح گرافیک و عضو انجمن طراحان گرافیک ایران

* آرمین بشرویه / متولد ۱۳۶۱ – بازیگر تئاتر و سینما – فارغ التحصیل این رشته از دانشگاه سوره تهران

* نیما رهایی شاهکوئی / متولد ۱۳۵۲ – بازیگر تئاتر و سینما

* مهدی سیروس / متولد ۱۳۶۰ – نوازنده گارمون، دف و کمانچه ایرانی

* سعید کرامت / متولد ۱۳۴۵ – نقاش، خطاط و طراح

* مقصود عبداللهی / متولد ۱۳۱۷ – نقاش، نویسنده

در پایان از همه بزرگوارانی که اسامی آنها از قلم افتاده پوزش می طلبیم و امیدوا

تاریخ دولتهای شیعه در ایران   نویسنده و محقق اسماعیل اسدی دارستانی

https://s27.picofile.com/file/8460670334/1_2_.rar.html

تاریخ دولتهای شیعه در ایران نویسنده و محقق اسماعیل اسدی دارستانی

لطفا برای مطالعه روی لینک را لمس کنید

نبرد فرزندان روح الله نویسنده و محقق اسماعیل اسدی دارستانی

لطفا برای مطالعه روی لینک را لمس کنید

بنام خدای بخشنده مهر بان

بنام خدای که عاشق زبیایی و محبت و مهربانی و صلح است

ان هذه امة امتکم واحده

نبرد مقدس فرزندان روح الله

نویسنده و محقق و مستند ساز :

اسماعیل اسدی دارستانی

کتاب نبرد مقدس فرزندان روح الله:

نویسنده ومحقق مستند ساز اسماعیل اسدی دارستانی

رزمنده هشت سال دفاع مقدس از سن سیزده سالگی از اعزامی از شهرستان رودبار استانئ گیلان لشگرهمیشه پیروز قدس گیلان و درجه دار جانباز بازنشسته ارتش جمهوری اسلامی ایران

زمانی که ارتش متجاوز عراق به رهبری صدام جنایتکار و غرب و شرق و اعراب برای ضربه زدن به نظام نوپای انقلاب اسلامی ایران هجوم را آغاز کردند، تاریخ پرافتخار این مرز و بوم به یاد دارد که از نوجوان گرفته تا کهنسال و از روستای گرفته تا شهری و از هر قشری به خط مقدم مبارزه با ارتش متجاوز و جنایتکار عراق رفتند و نگذاشتند ذره ای از خاک این میهن عزیز به دست نااهلان بیفتد.

در آن دوران هر قشری و صنفی هرچه می‌توانست دریغ نمی‌کرد، عده‌ای جهاد مالی می‌کردند و عده ای دیگر، جهاد جانی و عده‌ای نیز جهاد فکری و فرهنگی. امّا همه در یک صف و یک خط بودند..

بنی آدم اعضای یک پیکرند

که افرینش یک گوهرند

چه عضو به در اورد روزگار دگر عضوها را نماند قرار

وصبت نامه شهیدحمید باکری سردار فاتح ارتش اسلام دررسال ۱۳۶۱

دعا کنید که خداوندشهادت را نصیب شما بکند درغیرراینصپرت زمانش فرا می رسد که دفاع مقدس تمام میشود و رزمندگان امروز سه دسته میشوند. ۱_دسته ای به مخالفت با گذشته خود برمیرخیزند ازکذشته خوذ پشیمان میشوید

۲-دسته ای راه بی تفاوتی بر می گزینندو دررزندگی عادی غرق میشپند وپهمه چیز را فراموش می کننذ.

3_*دسته سوم به گذشته خود وفادار می مانند واحساس مسولیت می منندکه شدت مصائب و غصه هادق خواهندکرد.

پس ازرخدا بخواهید که با وصال شهادت ازعواقب زندگی بعدازجنگ درامان بمانیدد. چون عاقبت دو دسته اول ختم بخیر نخواهد شد وپحزو دسته سوم ماندن بسیار سخت است

ن پ: همین وصیت شامل انقلاب اول انقلاب نیز محسوب میشود

تاکنون کتابهای مدیریت وخدمت ازردیدگاه اسلام ۲_تا زنده ام بسیجی ام۳_داستانهای اسمانی ۴_تاریخ دولتها شیعه در ایران ۵_سرگذشت تالشان(تاریخچه ایالات تالشان ایران از مغان و باکو تا فومنات و تاریخ جغرافیا ووموقعیت تالشان ایران و تالش شمالی وومغان در اشغال دولت جعلی جمهوری اذربایجان) ۶_ بررسی حقوق بشر ومحیط زیست-( تحلیل و متن تحلیل منشور کورش کبیر اولین منشور حقوق بشر جهان و منشور حقوق بشر اسلامی و طبیعت با تفسیر قران و اسلام) 7- نبرد مقدس فرزندان روح الله

۷_نبردمقدس سربازان روح الله تحلیل تشکیل امت واحد جهانی به رهبری مهدی نجات بخش جهان وظهور پ مهدویت وخاطرات بسیجان دواطلب شهید جانباز حاج اسدالله اسدی دارستانی ۵۹تا۶۴و برادران بسیجی دواطلب جنگ ساسان و مهدی ۱۵ساله و اسماعیل ساله دانش اموز و درجه دار ایثارگر ارتش

و چهار کتاب این نویسنده ومحقق ومستند ساز وعکاس خبرنگار جنگی و حماسی در قالب کتاب شعر حماسی و حکایت و مثالها و... در حال اتمام است

ما هم بعنوان یک انسان مخالف جنگ و ستیز و عاشق صلح بودیم و. دوست داشتیم دررسن سیزده و. پانزده سالگی راحت بازی و خوشحالی کنیمـ

انسات ذاتا صلح طلب است.

وقتی من نسل جدید رامی بینم که با افکار علمی یاران هم سن من به تنکولوژی روز در دست دارنند و استفاده منطقی و علمی ندارنند و همه چیز را با زحمت بدست اوردند و دوست دارنند پدران انها همه جیز را در اختیاررانها قرار دهند... تفکر که مانوجوانان قدیم داشتیم ندارنند.

فاصله ها خیلی زیاد شده است و این باید حل یشویم. یعنی انها را بخودمان نزدیک یا خودمان بطرف تسل جدید بردیم نگذاریم شماف افکارنسل ها زیاد شود و نبرد هشت سال دفاع مقدس رامن اسمش گذشتم مجعزه سازان قرن بیست و یکم به رهبری روح الله ایران دربرابر جهان ایستادند. متاسفانه از این هم غافل نشویم. هرایرانی زیر شصت سال همگس به جبهه می رفتند و. فقط یک سطل اب روی اراش متجاوز عراق می ریخت اب عراق می برد نیاززبه سلاح نداشتیم.

درنبرد مقدس ایران در برابر متجاوز حدود جهاردرصد مردم در جنگ مقدس شرکت کردند. و اگر همه واجد شرایط ها یعنی زیرشصت سال به جبهه می امدند هر کدام یک سطل اب روی ارتش عراق می ریختند... اب خالی ریخته شده عراق می برد و عراق هماکنون به دریا وصل به خلیج فارس و اردن و سوریه ایران همسایه می شدند.. پدر جانباز شعید من که اززسال۱۳۵۹تا ۶۴در جبهه بوده است چنین اعتقاد داشت و می گفت بیشتر نوجوان کم و سن سال و نوجوانان جوان بعشق روح الله به جبهه می امدندو پاسدارانی که الان می بینید بازنشست شدنذ اتزمان سیزده پانزده ساله دررجبهه بودندو همینطور بسیحان... دلخوشی ازکارمندان رزمنده نداشت من هم می دانستم دررمحب دیگر به آندخواهیم پرداخت

آن کسی که تو را شناخت جان را چه کند

فرزند و. عیال و. خانمان را چه کند

دیوانه منی هر دو جهانش بخششی

دیوانه تو هرردو جهان را چه مند

تا زنده ام بسیجی ام نویسنده و محقق اسماعیل اسد ی دارستانی

https://s26.picofile.com/file/8460670876/%D9%81%D8%A7%DB%8C%D9%84_%D9%86%D9%87%D8%A7%DB%8C%DB%8C_%D8%AA%D8%A7_%D8%B2%D9%86%D8%AF%D9%87_%D8%A7%D9%85_%D8%A8%D8%B3%DB%8C%D8%AC%DB%8C_%D8%A7%D9%85.rar.html

تا زنده ام بسیجی ام خاطرات دو براذر بسیجی در جنگ ایران و عراق نویسنده و محقق اسماعیل اسدی دارستانی

برای مطالعه روی لینک بزنید

تا زنده ام بسیجی ام نویسنده و محقق اسماعیل اسد ی دارستانی

چاپ دم

+ نوشته شده در شنبه سیزدهم اسفند ۱۴۰۱ ساعت 8:13 توسط اسدی دارستانی-خبرنگاران آزاد | نظر بدهيد

نبرد مقدس فرزندان روح الله نویسنده و محقق اسماعیل اسدی دارستانی

خدمت و مدیرت نظامی از دیدگاه اسلام  

https://s27.picofile.com/file/8460671150/%D8%AE%D8%AF%D9%85%D8%AA.rar.html

خدمت و مدیرت نظامی از دیدگاه اسلام

داستانهای آسمانی  ایران   نویسنده و محقق  اسماعیل اسدی دارستانی

https://s27.picofile.com/file/8460671334/%D8%A2%D8%B3%D9%85%D8%A7%D9%86%DB%8C.doc.html

داستانهای آسمانی ایران نویسنده و محقق اسماعیل اسدی دارستانی

لطفا برای خواندن کتاب روی لینک کلیک کنید

کتاب سر گذشت تالشان ( تالش ایران و جمهوری آذربایجان )  نویسنده و محقق اسماعیل اسدی دارستانی

https://s26.picofile.com/file/8460671526/%D8%B3%D8%B1%DA%AF%D8%B0%D8%B4%D8%AA_%D8%AA%D8%A7%D9%84%D8%B4%D8%A7%D9%86.docx.html

کتاب سر گذشت تالشان ( تالش ایران و جمهوری آذربایجان ) نویسنده و محقق اسماعیل اسدی دارستانی

بررسی  تاریخ حقوق بشر و محیط زیست  نویسنده و محقق و مستند ساز  اسماعیل اسد یدارستانی

بررسی تاریخ حقوق بشر و محیط زیست نویسنده و محقق و مستند ساز اسماعیل اسد ی دارستانی

منشور کورش کبیر منشور حقوق بشر سازمان ملل منشور حقوق بشر اسلامی منشور حقو طبیعت شناخت تروریست

تیراژ: 50000

اکبر اکسیر

انتشار کتاب تازه‌ای از اکبر اکسیر

انتشار کتاب تازه‌ای از اکبر اکسیر

جدیدترین مجموعه شعر طنز فرانو اکبر اکسیر با عنوان «جوجه کلاغ‌ها سیاه به دنیا نمی‌آیند بعداً سیاه می‌شوند» منتشر شد.

به گزارش ایسنا، این مجموعه در ۱۳۵ صفحه با شمارگان ۵۵۰ نسخه و قیمت ۶۵ هزار تومان در انتشارات مروارید راهی بازار کتاب شده است.

در معرفی این کتاب آمده است: این مجموعه گزیده‌ای از شعرهای اکبر اکسیر است با محوریت محیط زیست با زبان ساده و طنز آمیز .

«بفرمایید بنشینید صندلی عزیز»، «زنبورهای عسل ریاست گرفته‌اند، «پسته لال یکوت دندان شکن است»، «ملخ‌های حاصلخیز»، «مالاریا»، «ما کو تا اونا شیم؟»، «گزینه‌های اشعار»، «مارمولک‌های هاچ‌بک» و «رادیاتور» از آثار منتشر شده اکبر اکسیر است که به انسان معاصر و محیط زیست می‌پردازد.

شعر «غبغب» :

قورباغه‌ها، رویاهای بالابلندی دارند

زیر نور ماه، پلنگ می‌شوند

توی آب، کروکودیل

روی برگ، زیبای خفته

زبان درازشان را فقط مگس‌ها می‌فهمند

ملیحه می‌گوید قورباغه را از روی فولکس واگن ساخته‌اند

با ببخشید فولکس واگن، از روی قورباغه رد شد!

شعر «هشدار»:

آب‌های جهان بوی نفت می‌دهند

نفت بوی دلار

دلار بوی خون

خون بوی ایدز

ایدز، بوی حقارت آدم‌های یک‌بار مصرف!

بچه‌ها، تو را به خدا مواظب باشید

بنی‌آدم اعضای

خود می‌فروشد!

****

در پشت جلد شعری از این مجموعه آمده است:

ملیحه می‌پرسد

قورباغه‌ها که این همه قوری‌قور می‌کنند

حتما حرفی برای گفتن دارند

اگر زبان آن‌ها را می‌فهمیدیم

محیط‌ زیست، نیست نمی‌شد

می‌گویم قوری در ترکی یعنی خشک

قوری قوری قور قور

یعنی ای بشرِ احمقِ غافل، عجله کن

تالاب‌ها در حال خشکیدن‌اند!

چند سروده از اکبر اکسیر

چند سروده از اکبر اکسیر

چند سروده از اکبر اکسیر

چند سروده از اکبر اکسیر

چند سروده از اکبر اکسیر

«گرامافون»

خیلی زرنگید

چپ و راست تشویقم می‌کنید

نیچه بخوانم، سمفونی گوش بدهم

نقاشی اجق وجق ببینم

و هیچ چیزی را تأیید نکنم

بعد بروید بنشینید

پشت سرم صفحه بگذارید

فلانی هم روشنفکر شده است

کور خوانده‌اید

روشنفکر، جد و آبادتونه!

***

«برعکس»

از دیوار پذیرایی ما

5 قاب عکس آویزان است

در این عکس‌ها عکبر عکسیر خود را

به شاملو ، براهنی، دولت‌آبادی و مجابی

چسبانده تا معروف شود

در قاب پنجم، ملیحه می‌خندد

به این همه حماقت و سادگی!

***

«دخو»

به من نگویید استاد!

استاد لقب بازنشسته‌هاست

شاعران پیر هم که باشند

از رده خارج نمی‌شوند

مثل لغت‌نامه‌ی دهخدا

آرام در گوشه‌ای می‌نشینند

و می‌شوند کتاب مرجع!

***

«دیپلماسی»

به ما گفته بودند: دنبال سیاست نروید

سیاست پدر و مادر ندارد

از ترس یتیم شدن معلم شدیم

اما به جای گلستان و بوستان

سیاست‌نامه درس دادیم

حالا تمام دیپلم‌ها دیپلمات شده‌اند

چایت سبز

خواده‌ نطیل‌الدین طوطی!

***

«دولایه»

من و ملیحه

دو پسر داریم

عرفان و ایثار

عرفان ساکت

ایثار شلوغ

عرفان باطن من است

ایثار ظاهر من

باطنم خودم را می‌سوزاند

ظاهرم دیگران را! …

***

«دفاعیه»

تیری در رفته

تکه موزاییکی پرتاب شده

چشمی درآمده

دستی شکسته و چند تا نقطه

این وظیفه‌ی تشخیص هویت

یا پزشکی قانونی‌ست

وظیفه‌ی شعر، اظهار همدردی

وظیفه‌ی طنز، افشای حماقت است

آقای بازپرس!

***

دربارۀ اکبر اکسیر

چند سروده از اکبر اکسیر

اکبر اکسیر متولد چهارم اسفندماه سال 1332 در آستارا، کارشناسی ادبیات فارسی دارد و بازنشسته‌ی آموزش و پرورش است. از سال 47 شعر گفتن را شروع کرده و در قالب‌های مختلفی شعر سروده است. اولین مجموعه‌ی شعرش را در سال 1361 با نام «سوگ سپیداران» با قیمت 100 ریال و شمارگان 11هزار نسخه از سوی انتشارات امیرکبیر منتشر کرده است.

اکسیر از سال 71 تا 81 شعر را کنار گذاشته و از سال 81 با شعرهای کوتاه آزاد طنزآمیزی که آن‌ها را «فرانو» می‌نامد، به دنیای شعر برگشته است. حاصل این تلاش دوباره‌ی اکسیر پنج مجموعه‌ی شعر است: «بفرمایید بنشینید صندلی عزیز» (82 / انتشارات نیم‌نگاه / از چاپ دوم تا چهارم انتشارات مروارید)، «زنبورهای عسل دیابت گرفته‌اند» (84 / انتشارات ابتکار نو / چاپ هشتم)؛ برنده‌ی جایزه‌ی 10 سال طنز مکتوب حوزه‌ی هنری و نامزد جایزه‌ی کتاب سال، «پسته‌ی لال سکوت دندان‌شکن است» (86 / انتشارات مروارید / چاپ پنجم)، «ملخ‌های حاصلخیز» (89 / انتشارات مروارید / چاپ سوم)؛ نامزد کتاب سال جایزه‌ی شعر خبرنگاران، و «مالاریا» (90 / انتشارات مروارید).

اکسیر در سال 58 هم نشریه‌ای را به نام «همشهری آستارایی» در هشت شماره منتشر کرده است.

طنز، شعر، نقد و روزنامه‌نگاری از فعالیت‌های اکسیر در طول دوران کاری‌اش بوده و معروف‌ترین مصاحبه‌اش را مصاحبه با رضا براهنی با موضوع «بحران رهبری شعر» می‌داند که در کتاب «طلا در مس» براهنی هم منتشر شده است.

«ملیحه» که اکبر اکسیر شعرهایش را به او تقدیم می‌کند و نام او در شعرهای این شاعر به چشم می‌خورد، همسرش است؛ در سال 1350 با ملیحه نظمی ازدواج کرده و دو پسر دارند با نام‌های ایثار و عرفان.

(منبع: isna)

+ نوشته شده در شنبه سیزدهم اسفند ۱۴۰۱ ساعت 9:6 توسط اسدی دارستانی-خبرنگاران آزاد | نظر بدهيد

اکبر اکسیر

  • بخش آغازین

  • برخی از آثار مهم

    • انتساب شعر پستهٔ لال به حسین پناهی

      • نمونه طنز سروده‌ها

        • جستارهای وابسته

          • منابع

            • پیوند به بیرون

              اکبر اکسیر

              ۱ زبان

              • مقاله
              • بحث
              • خواندن
              • ویرایش
              • نمایش تاریخچه

              از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد

              اکبر اکسیر

              زاده۴ اسفند ۱۳۳۲
              آستارا
              محل زندگیآستارا
              لقبپدر شعر فرانو
              پیشهشاعر، طنزپرداز، منتقد ادبی، طراح نشان‌واره،
              زمینه کاریشاعر، نویسنده، طنزپرداز
              ملیتایرانی
              تحصیلاتلیسانس ادبیات فارسی
              جوایز مهم
              • برگزیده جشنواره کتاب سال جمهوری اسلامی ایران سال ۱۳۸۶،
                * برنده مسابقه نقد سومین جشنواره انتخاب رسانه و خبرنگاران سال ۱۳۸۳
              سبک نوشتارینظم، نثر، فکاهی
              سال‌های فعالیت۱۳۴۷-اکنون[۱]
              بنیانگذارشعر فرانو
              حلقه ادبی فرانو
              کتاب‌هاطایر خیال (گزیده غزلیات میزا محمدرحیم طایر آستارایی)
              مقاله‌هاآستارای من سارای من (نگارش: شهریور ۱۳۷۹)
              دیوان اشعاردر سوگ سپیداران،
              بفرمایید بنشینید صندلی عزیز،
              زنبورهای عسل دیابت گرفته‌اند،
              پسته لال سکوت دندان شکن است،
              ملخ‌های حاصلخیز،
              مالاریا،
              ما کو تا اونا شیم،
              من هارا شورا هارا
              و نمایش حکایت شیر و آدمیزاد
              که در سال ۱۳۶۹ توسط گروه هنری نیمای آستارا در شهرهای آستارا و تالش به روی صحنه رفت
              دلیل سرشناسیابداع سبک فرانو
              همسر(ها)ملیحه نظمی
              فرزند(ان)عرفان اکسیر، ایثار اکسیر
              پدر و مادرنقی اکسیر
              گسترش

              جوایز

              معدل اول دبستان اکبر اکسیر

              اکبر اکسیر (متولد ۱۳۳۲ در آستارا) شاعر، آموزگار بازنشسته زبان و ادبیات فارسی، گرافیست، طنزپرداز معاصر ایرانی و صاحب نظریه شعر فرانو و مجموعه شعرهای در سوگ سپیداران، بفرمایید بنشینید صندلی عزیز، زنبورهای عسل دیابت گرفته‌اند، پسته لال سکوت دندان شکن است، ملخ‌های حاصلخیز، مالاریا، ما کو تا اونا شیم، من هارا شورا هارا و همچنین مجموعه « شعرهای گاوی» است که به صورت مشترک با ابوالقاسم تقوایی به چاپ رسانده است. [۲] طنزپردازی در عین سادگی و ایجاز، از ویژگی‌های برجسته اشعار اکسیر هستند..[۳] اکسیر معتقد به فقر «تولید اندیشه و نظریه‌پردازی» در ادبیات امروز است.[۴] جریان فرانو در ابتدا به صورت گروهی و با عنوان حلقه شعر فرانو مطرح بود و شاعرانی نظیر منصور بنی‌مجیدی، داوود ملک‌زاده، آرش نصرت‌اللهی و افشین خدامرد در آن حضور داشتند و البته برای پیش‌برد این جریان، به انتشار مقاله، مصاحبه و حتی ویژهٔ ادبی پرداختند. مجله ادبی دانشجویی «بلم» به سردبیری داوود ملک‌زاده در سال ۱۳۸۴، با انتشار «ویژهٔ فرانو و اکبر اکسیر» جزو اولین و موثرترین مجلات در راستای تثبیت نام فرانو بوده‌است.

              برخی از آثار مهم[ویرایش]

              • مجموعه شعر «در سوگ سپیداران» / ۱۳۶۱ / نشر: انتشارات امیرکبیر (شامل شعرهای قبل از انقلاب، انقلاب و جنگ)[۵]
              • «بفرمائید بنشینید صندلی عزیز» / ۱۳۸۲ / نشر: نیم نگاه / شیراز
              • چاپ «گزیده غزلیات میزا محمدرحیم طایر آستارایی» با نام (طایر خیال) / ۱۳۸۴ / نشر: گیلکان رشت
              • «زنبورهای عسل دیابت گرفته‌اند» / ۱۳۸۵ / نشر: ابتکار نو / برگزیده کتاب سال طنز از سوی دفتر حوزه هنری / از نامزدان کتاب سال جمهوری اسلامی ایران در بخش شعر ۸۶
              • من هارا شورا هارا /۱۳۹۴/ شامل اشعار طنز ترکی و ترجمه به فارسی[۶]
              • «پسته لال سکوت دندان شکن است» / ۱۳۸۷ / سومین آلبوم شعر فرانو[۷]

              .«شعرهای گاوی»، مشترک با ابوالقاسم تقوایی/ انتشارات نیماژ

              انتساب شعر پستهٔ لال به حسین پناهی[ویرایش]

              انتشار شعری در فروردین ۱۳۹۰ با عنوان «پستهٔ لال» منتسب به حسین پناهی که در واقع سرودهٔ اکبر اکسیر است، واکنش اکسیر و ناشر آثارش را در پی داشت. این شعر با عنوان «اخطار» در یکی از کتاب‌های اکسیر به‌نام پسته‌ی لال سکوت دندان‌شکن است منتشر شده‌است.[۸] اکسیر با اشاره به انتشار شعرهایش به نام حسین پناهی در فضای مجازی، درخواست اصلاح این اشتباه را داد. عنوان‌های «پداگوژی»، «میدان فردوسی»، «صرفه‌جویی» و «مشورت» که برگرفته از کتاب زنبورهای عسل دیابت گرفته‌اند هستند نیز از جمله شعرهایی بودند که به اشتباه، منتسب به حسین پناهی شده بودند.[۹]

              نمونه طنز سروده‌ها[ویرایش]

              کارنامه

              در پیاده‌روی ۴۷ شعری خواندم ملیحه خندید

              گفتم بالاخره بله یا خیر؟ گفت: خیر است انشاالله!

              بعد دراتاق ۵۷ شعری خواندند باران گرفت و صیغه جاری شد

              همان شب شعری خواندیم تخت سرفه کرد، عرفان سروده شد

              بعدها در اتاق ۶۲ شعر تازه‌ای خواندیم تخت عطسه کرد و ایثار به چاپ رسید

              برای نان به مدرسه رفتم؛ بابا شلنگ آب تعارف کرد؛ کلاس به سکسکه افتاد

              بعد آقای مدیر شعری خواندند و من ۳۰ سال پیر شدم

              حالا در اتاق ۸۱ نشسته‌ام آخرین حکم کارگزینی را می‌خوانم

              ملیحه می‌خندد؛ ایثار به افتخار من تست می‌زند و عرفان

              رفته‌است در پیاده‌رو شعر بخواند تا من بعداً پدربزرگ شوم!

              پداگوژی

              بهزیستی نوشته بود:

              شیر مادر، مهر مادر، جانشین ندارد

              شیر مادر نخورده مهر مادر پرداخت شد

              پدر یک گاو خرید

              و من بزرگ شدم

              اما هیچ‌کس حقیقت مرا نشناخت

              جز معلم عزیز ریاضی‌ام

              که همیشه می‌گفت:

              گوساله، بتمرگ!

              اکبر اکسیر


              • در چهارم اسفند 1332در محله آبروان شهرستان مرزی آستارا متولدشد.دوران دبستان ودبیرستان را در آستارا ودوره کاردانی وکارشناسی ادبیات را در رشت به پایان رساند.دبیر ادبیات دبیرستانهای آستارا شد.در سال 1357 با ملیحه نظمی ازدواج نمود که حاصل آن دو پسر به نام های عرفان وایثار می باشد .بازنشسته آموزش وپرورش آستاراودر حال حاضر همراه با طراحی آرم وگرافیک به شعرونقد شعر مشغول است.
              • شعرراازسال 1347شروع نمود ودرانواع قالب ها شعرراادامه داده است .در سال1361اولین مجموعه شعرش به نام "درسوگ سپیداران"توسط انتشارات امیرکبیر (11هزارنسخه)چاپ ومنتشر نمود که شامل شعرهای قبل وبعداز انقلاب می باشد.در طول مدت شعروشاعری نقدشعررا با فعالیت های هنری در زمینه گرافیک ادامه داد.
              • درسال 1372تاسال 1381 از شعر کناره گرفتهوبعد از ده سال با پیشنهاد شعر فرانو به جامعه ادبی دوره جدید شعری خود را آغاز نموده است وطنز به مفهوم مطلق را با شعرهای جدیدش عرضه نموده .
              • اولین آلبوم این نوع شعر به نام "بفرمائید بنشینید صندلی عزیز!"سال 1382ازسوی انتشارات نیم نگاه تهران در سه هزار نسخه چاپ ومنتشر شد که بلافاصله نایاب شد.
              • در سال 1385 دومین آلبوم شعر فرانو با نام "زنبورهای عسل دیابت گرفته اند"از سوی انتشارات ابتکار نوچاپ ومنتشر شد که برگزیده حوزه هنری به عنوان کتاب سال طنزومنتخب کتاب سال جمهوری اسلامی گردیدوبلافاصله به چاپ دوم رسید(1386) وچاپ سوم آن (1387)به بازار عرضه خواهد شد.
              • همزمان با چاپ دوم مجموعه شعر "زنبورهای عسل دیابت گرفته اند"انتشارات مروارید سومین آلبوم شعر فرانو را با نام "پسته لال سکوت دندان شکن است"را در 1650 نسخه (بهار87)منتشر نمود که چاپ دوم آن به زودی منتشر خواهدشد.هم چنین انشارات مروارید اولین آلبوم شعر فرانورا(بفرمائید بنشینید صندلی عزیز!)به چاپ دوم رساند که تا پایان شهریور منتشر خواهد شد .
              • لازم به ذکر است که در سال 1384 مجموعه غزلیات شاعر آستارایی "میرزا محمد رحیم طائر "را که از بنیانگذار ان آموزش نوین آستاراست را با نام "طائر خیال "توسط انتشارات گیلکان رشت به چاپ رسانده است .
              • در محدوده نقد شعر جایزه دوم خبرنگاران را در سال 84 دریافت نموده ودر حال حاضر به انتشار شعرهای فرانویی خود در مطبوعات مشغول است ودرجوار آن به طرح آرم می پردازد .آرم علوم پزشکی گیلان ..شرکت صنعتی جبال و سازمان خصوصی سازی کشور از کارهای اوست .
              • شعر فرانو با ویژگیهایی از قبیل کوتاهی ..ایجاز..طنزنهان ..استفاده از واژه های معمول با سادگی وروانی از محیط زیست ومیراث فرهنگی ومصائب انسان امروز می گویدبا پرهیز از عاشقانه های لوس وشعارهای سیاسیدارای پوسته ای برای عوام وهسته ای برای خواص شعری متناسب با ذوق وذائقه ایرانیبا چنین مهندسی واژگان به جذب مخاطب امروزتوجه داردوتوانسته است با لحنی معصومانه وطنز آلود به معضلات اجتماعی بپردازد ودر جذب مخاطب موفق باشد.
              • اکبر اکسیر در کنار فعالیت های هنری با تشکیل حلقه فرانوشاعران جوان آستارارا به جامعه ادبی ایران معرفی نموده استواز این بابت توانسته در معرفی شعرآستارا موفق باشد.
              • در سال 1385 هفته نامه همشهری آستارایی را تا 8 شماره به صورت دستی چاپ ومنتشر نموده است.
              • مقاله نوستالژیک "آستارای من سارای من"که بهآستارای قدیم وجدید وفولکلور آن می پردازد از معروفترین مقالات ایشان است.
              • مصاحبه معروف بحران ایشان با دکتر رضا براهنی چاپ شده در مجله دنیای سخن و جلد سوم طلا در مس دکتر براهنی از مصاحبه های جنجال برانگیز اکسیر است که اولین نظرات رسمی دکتر براهنی در زمینه شعر امروز و بحران ادبی را دربردارد.
              • از اکبر اکسیر دو مجموعه شامل غزلیاتوشعرهای آزاد بطور چاپ نشده (محصول 1361-71)باقی مانده است که قصد چاپ آنها را ندارد و تمام فعالیت ایشان صرف شعر فرانو می شود .
              • اکسیر اولین انجمن ادبی را بعد از انقلاب در آستارا را تشکیل داده است .
              • لازم به ذکر است اکبراکسیر در جوار فعلیت های روزنامه نگاری.. شعر..نقدوطراحی در زمینه شعرهای فکاهی ترکی نیز سابقه درازی دارد که اکثر شعرها ی انتقادی فکاهی ایشان در آستارا ورد زبان خاص و عام است شعرهایی چون چوروک معلم –اکابر قضیه سی- من هاراشورا هارا .

              در پایان نیز شعر کارنامه از اکبر اکسیر ...

              در پیاده روی 47 شعری خواندم ملیحه خندید
              گفتم بالاخره بله یا خیر؟گفت :خیراست انشاالله!
              بعد دراتاق 57 شعری خواندند باران گرفت وصیغه جاری شد
              همان شب شعری خواندیم تخت سرفه کرد ,عرفان سروده شد
              بعدها در اتاق 62شعر تازه ای خواندیم تخت عطسه کرد وایثاربه چاپ رسید
              برای نان به مدرسه رفتم باباشلنگ آب تعارف کرد کلاس به سکسکه افتاد

              بعد آقای مدیر شعری خواندند ومن 30سال پیرشدم
              حالا در اتاق 81 نشسته ام آخرین حکم کارگزینی را می خوانم
              ملیحه میخندد ایثار به افتخار من تست میزند وعرفان

              رفته است در پیاده رو شعر بخواند تا من بعدا پدربزرگ شوم!

              حقوق طبيعی چيست و چه ارتباطی با حقوق بشر دارد؟

              حقوق طبيعی چيست و چه ارتباطي با حقوق بشر دارد؟ اعتبار حقوق بشر از كجاست؟ (۱)

              انسان موجودي است كه زندگي اجتماعي براي او ضرورت دارد، زيرا در غير اين صورت ابعاد گوناگون وجودي او شكوفا نخواهد شد و از رسيدن به مصالح خود چه در زندگي دنيا و چه در زندگي آخرت باز خواهد ماند. اما چون زندگي اجتماعي بدون وجود مبنايي براي نظم و تامين حقوق افراد و تعيين وظايف ايشان، هرگز ره به جايي نخواهد برد و هر لحظه شاهد هرج و مرج خواهد بود، ناچار بايد قانون بر زيست جمعي حاكم باشد تا مصالح شهروندان به خوبي تأمين شود.

              ولي نكته اساسي آن است كه قانون بايد چه ويژگي‌هايي داشته باشد تا بتواند سعادت انسان را تأمين كند؟ اينجاست كه مكاتب مختلف ديدگاه‌هاي متفاوتي عرضه كرده‌اند. از جمله برخي گفته‌اند قانون تنها بايد نظم و امنيت را در جامعه تامين كند. گروهي ديگر معتقد شده‌اند كه قانون علاوه بر نظم و امنيت بايد عدالت را نيز در جامعه تامين نمايد.(۲) در همين راستا، كساني گفته‌اند كه نبايد قوانيني در جامعه به اجرا گذاشته شود كه خلاف حقوق طبيعي انسان‌ها باشد.

              در هر حال يكي از مكاتب فلسفه حقوق، مكتب حقوق طبيعي است كه از يونان باستان تاكنون طرفداراني داشته است و در دفاع از آن سخنان تند و افراطي بسيار گفته شده كه ما را با آن كاري نيست. به هر حال، عاقلانه‌ ترين معتدل ‌ترين و سالم ‌ترين مطلبي كه در باب حقوق طبيعي در طول تاريخ گفته شده است، اين است كه اگر چيزي مقتضاي طبيعت كلي انسان‌ها بود بايد تحقق يابد. نبايد انسان را از آنچه مقتضاي كلي طبيعتش مي‌باشد، محروم كرد، مانند نياز انسان‌ها به غذا خوردن، سخن گفتن و ... كه هيچ انساني نبايد از آنها محروم بماند. ما نيز معتقديم كه آنچه مقتضاي طبيعت انسان است و طبعا بين همه انسان‌ها مشترك است، نبايد انسان را از آن محروم كرد. در تاييد اين مطلب هم استدلال‌هاي عقلاني وجود دارد كه فعلاً درصدد بيان آن نيستيم.

              اعلاميه جهاني حقوق بشر نيز كه امروزه در حقوق بين الملل مطرح است، با تكيه بر همين حقوق طبيعي انسان‌ها به تدوين درآمده است. در اين اعلاميه حقوقي براي انسان‌ها مطرح شده است كه از جمله آنها حق آزادي بيان، آزادي اختيار مسكن، آزادي اختيار شغل، آزادي مذهب و انتخاب همسر است. اين اعلاميه ابتدا توسط نمايندگان ۴۶ دولت به امضا رسيد و سپس به مرور زمان، كشورهاي ديگري به آنها ملحق شدند و در نتيجه به صورت اعلاميه جهاني مطرح شد.

              با اين همه، درباره اين اعلاميه بحث‌هايي مطرح شد، از جمله اينكه ريشه فلسفي مطالبي كه شما با عنوان حقوق انسان‌ها مطرح مي ‌كنيد و آنها را مطلق مي‌ دانيد و معتقديد كه هيچ كس نبايد آنها را محدود كند چيست؟ و چه استدلالي براي آنها وجود دارد؟ و آيا اين حقوق به طور مطلق فوق قانون‌ اند و هيچ قانوني اجازه محدود كردن اين حقوق را ندارد؟ و اگر آن حقوق محدوديت دارند، چه كسي حق تعيين اين محدوده‌ها را دارد؟ حقيقت اين است كه خود نويسندگان اعلاميه و كساني كه آن را تفسير كرده ‌اند، غالبا از پاسخ دادن صحيح به اين پرسش‌ها طفره رفته‌ اند.

              منشأ اعتبار حقوق بشر

              اعلاميه حقوق بشر در حد انجيل نزد فيلسوفان حقوق غربي محترم است؛ مي‌ گويند: «اين حقوق فوق قانون است و نمي‌ توان آنها را محدود كرد» اما سوال اساسي آن است كه اين اعلاميه از كجا اعتبار و مشروعيت پيدا كرده است؟ آيا دليل عقلي دارد؟ در پاسخ گفته‌اند از آنجا كه نمايندگان كشورها آنرا امضا كرده‌ اند، پس معلوم شد كه اعتبارش تابع امضاء است. حال سوال جدي اين است كه كساني كه اين اعلاميه را امضا نكرده ‌اند و يا به صورت مشروط ـ و نه مطلق ـ امضا كرده ‌اند چطور؟ آيا آنها هم بايد بدون چون و چرا از آن تبعيت كنند؟ و آيا كساني كه اين اعلاميه را به نحو مطلق امضا كرده ‌اند حق دارند كساني را كه آن را امضا نكرده‌اند و يا مشروط امضا كرده ‌اند تحت فشار قرار دهند و آنها را ملزم به تبعيت كنند؟ مگرنه اين است كه به عنوان يك قرارداد بين المللي هر كس با امضا كردن قرارداد وارد آن مي ‌شود و كساني كه آن را امضا نكرده‌ اند و يا مشروط امضا كرده ‌اند از همه يا بخشي از اين قرارداد بيرون‌ اند. پس آيا عقلاً و منطقا صحيح است كه كساني كه اصلاً يا به طور نسبي وارد اين قرارداد نشده ‌اند را تحت فشار گذاشت و آنها را مجبور به اجراي آن كرد؟

              متن اعلامیه جهانی حقوق بشر

              ادامه نوشته