خبرنگار که باشی، پاسدار می‌شوی! نوشته : اسماعیل اسدی دارستانی

اسماعیل اسدی دارستانی نویسنده و محقق و وبلاگک نویس و فعال حقوق بشر و محیط زیست و روزنامه نگار جهانی نوشت:

خبرنگار که باشی لمت برایت ارزش می آورد ارزشمند که شدی تاثیر گذار هم می شوی و امروز است که مسئولیت اطلاع رسانی به دوش توست!

همه از شنیدن اخبار بکر و تازه استقبال می کنند چه دبیرت باشد چه دوستت و چه اعضای خانواده ات! مطلع که باشی عزیز تر هم می شوی!

خبرنگار بودن امروز وجدان می خواهد و صداقت! داغ شدن و تشویقی گرفتن جای خود!

خبرنگار بودن نیاز به کارت شناسایی ندارد خبر که داشته باشی خبرپراکن که شدی همه را مطلع که کردی خبرنگاری!! فقط برچسب خبرنگاری گه گرفتی حفاظت و پاسداشت اخبار و آبرو افراد توی کوله بارت است! از امروز پاسدار شده ای! پاسدار ابرو..

هر چقدر بتوانی چشم پوشی کنی از پراکندن اخبار خصوصی افراد ،برنده ای!

اخلاق که داشته باشی در لیست خبرنگاران مطلع با اخلاق جا می گیری و این یعنی موفقی..موفقیت در شغل هم آرامش به همراه میاورد و برکت!

————-

روز خبر نگار در گیلان و آستارا برگزار نشد… مدیرکل محترم ارشاد گیلان لا اقل ما خبرنگاران را مسخره نکن…ااد

بازهم مرداد آمد…با دنیای خاطره…با زیباییهای خودش…با گرمایی دوست داشتنی که برای من انگیزه قلم زدن را صدچندان می کند…
نمیدانم یادتان هست سال گذشته در آستارا خصوص مراسم تجلیل از روز خبرنگار یادداشتی منعکس کرده بودم با عنوان" لطفا دیگر از ما تجلیل نکنید !!! " یا خیر؟ اگر تمایل داشتید دوباره آن را در سایتم بخوانید با این لینک:

بله، بازهم مرداد آمد و روز خبرنگار و مراسم تجلیل از خبرنگاران…انگار طلسم شده ایم ما خبرنگاران…هرسال اوضاعمان بدتر می شود…هرسال به امید مراسم درخورشانتر ولی بازهم… حلا دولت که رسما خبرنگاراتن سایت ها همان روز نامه های الکترونیکی مجوز دار را هم خبرنگار نمی دانند در صورتیکه فعال ترین خبرنگاران خبر نگاران روزنامه های الکترونیکی در ایران هستند…
با خودم عهد کرده بودم که اگر امسال مراسم روز خبرنگار به صورت متمرکز و بازهم در آستارا برگزار شود قید حضور را بزنم. نگذارید پای شرق و غرب کردن …………. که به والله اینطور نیست.تنها به خاطر مرارتی که برای حضور می کشیدیم و برنامه هایی که شاید ارزش آن همه مرارت را نداشت.این شد که بازهم شال و کلاه کردیم و امسال دو روز زودتر برای تجلیل شدن راهی می خواستم راهی شود .. اما در آستارا و کلا در گیلان مراسم برگزار نشد.. مدیرکل ارشاد گیلان گفته است ۲۶ مراسم برگزار می شود … در جواب مدیرکل ارشاد گیلان می گویم…۱- ما فقط روز خبرنگار رسمی را در ۱۷ مرداد می شناسیم و لاغیر ۲- اول هر سال یا همان عید نوروز ۱ فروردین است یک دفعه ریس جمهور اعلام کند اول روز عید نوروز ۱۴ فرودین است اقای مدیرکل تا کی به خبرنگاران باید در استارا و گیلان توهین کنید.
آقای استاندار گیلان و اقای دکتر اسد پور فرماندار آستارا به خدا می دانیم نمی شود برای مشکلات خبرنگاران خارج از چارچوب های تعیین شده اش کاری کرد حتی برای ما خبرنگاران…اما توی ذوقمان هم نزنید بگذارید از درددل هایمان برایتان بگوییم لااقل…باور کنید همه گلایه های ما برای حل شدن صددرصد آن نیست، باور نمی کنید؟
آقای مدیر کل ارشاد گیلان…خوب می دانستید اما کاش نمی گفتید که در فلان جلسه ای در ۲۶ مرداد برگزار می شود لا اقل ۱۷ مرداد نمی خواستید مراسم برگزار کنید لا اقل ما را مسخره نمی کردید…کاش نمی گفتید…یکدفعه دلمان به حال خودمان سوخت که چرا اینقدر کم شانسیم!!
آقای استاندار گیلان و فرماندار آستارا …شما که این همه خاطرات شیرین دارید و همه را هم از سر صدق برایمان می گویید، یکدفعه فکر نمی کنید در این میان عده ای از منتخبین و منتصبین حرفهایتان را به خودشان بگیرند و بهشان بربخورد؟؟؟!! بماند…گرچه یکی دو روزی بیشتر نیست که برای همه طلب مغفرت کردید!!
وقتی شنیدیم روز تولد خبرنگار را بجای ۱۷ مرداد ۲۶ مرداد می گیرید چقدر خجالت کشیدیم…از چه؟ من که از روی همکاران پیشکسوتم و بقیه همکارانم که مثلا قرار بود تجلیل شوند…!! نمیدانم چرا چنین حسی داشتم…آخر ماه رمضان است…خبرنگار بودنمان هیچ…حرمت روزه داران خبرنگار را چرا نگاه نداشتید؟ . امسال هم گذشت…مراسم روز خبرنگار ۹۲ هم رفت. و مراسم روز خبرنگار در گیلان و آستارا برگزار نشد به همین آسانی ساعاتی از آن گذر کردیم. ولی سوالات زیادی برایم مانده…در استان برنامه های خیلی بزرگتر از این هم برگزار می شود و همه را هم من و همکارانم پوشش می دهیم ولی هیچکدام به این شکل نیست! خیلی سعی می شود که نهایت احترام به خبرنگار و جایگاه والای اجتماعیشان گذاشته شود ولی نمیدانم چرا هرسال دریغ از پارسال!!!
البته نماینده محترم آستارا ما جناب آقای نعیمی قول داد برنامه سال آینده به امسال برگزار شود و اما از صفر هم خبری نشدو حتما الان همکارانم با خواندن این مطلب می گویند ببینیم شما سال آینده چه گلی به سرمان می زنید!! که البته حق دارید. به بدشانس بودن یا بهتر بگویم مظلوم بودن قشر خبرنگار شک ندارم

یاد طالبی افتاد نه بابا طالبی خوردنی نه آقای طالبی دارستانی فرماندار اسبق آستارا هر چه داشت و حتی اگر با خبر نگار لج بود احترامش را روز خبرنگار نگه می داشت …راستی همیشه از خودم سوال می کنم اگر این طالبان شهید صارمی را شهید نمی کردند آیا خبری از روز خبر نگار نبود….

استاندار و مدیر کل ارشاد گیلان ..همه اینها را گفتم تا بهانه ای پیدا کنم بازهم بگویم : لطفا دیگر از ما تجلیل نکنید !!! ۱۷ مرداد را تعطیل کنید، کاری به کارمان نداشته باشید، به موبایلمان زنگ نزنید، به مردم بگویید برایمان از مرغ و نان درددل نکنند، کلنگ نزنید، افتتاح نکنید، روزنامه و هفته نامه نخواهید، در سایت ها دنبال خبر نگردید،…اصلا چطور است شما هم تعطیل کنید بروید و بگردید!! فقط هرکاری می کنید بکنید ولی از ما تجلیل نکنید!!..

فقط این را بگویم استاندار گیلان و مدیر کل ارشاد گیلان و فرماندار آستارا و ریس ارشاد استارا … تولد هر کس در روز تولد است نه یبیشت روز دیگر… ۲۲ بهمن یا ۱۳ آبان و.. را می توان دو روز بعد برگزار کرد و دیگر مراسمات..خواهش می کنم دیگر دم از انتقاد پذیری بفکر خبر بودن نکنید..

ما در گیلان و استارا عادت کردیم مثالش در روز کتاب یا کتابخوانی بجای دعوت از نویسندگان آستارایی از روسای ادارات یا کسانی دعوت می کنید که کار به کار کتاب ندارنند حتی یک نامه دعوت نامه بما نویسندگان نمی دهید و من بارها به مسئول کتابخانه استار ا و ریس ارشاد گفتم هر سال کار خودشان را گفتید ریس محترم اگر نمی خواهید روز کتاب خوانی یا… بدون حضور نویسندگان بومی برگزار کنید لا اقل مراسم نگذارید دیگر چرا بجای نویسنده از جوشکار و بنا و نجار دعوت می کنید…

اسماعیل اسدی دارستانی روزنامه نگار ، نویسنده و محقق و وبلاگ نویس و مدیر مسئول روز نامه های الگترونیکی آستارا نیوز و ایران نیوز و گیلان پرس——- فعال حقوق بشر و محیط زیست

خدایا شکرت که خبرنگار شدم…

چند سالی است که هفدهم مرداد سالروز شهادت محمود صارمی همکار خبرنگارمان در خبرگزاری ایرنا را با نام روز خبرنگار در تقویم هایمان مشاهده می کنیم.
روزها گذشت و تقویم ها ورق خورد و گذر زمان ما را به ۱۷ مرداد رساند…امسال دلم میخواست یک جور دیگر از روز خبرنگار بنویسم.روزی که از آن من و همکارانم در این عرصه است.
خبرنگاری شغل نیست، یعنی اگر قرار باشد شغل حسابش کنی همان اول راه می بوسی و کنارش می گذاری. خبرنگاری دغدغه است، رسالت است، عشق است و شاید بتوان گفت جنون است…
امروز میخواهم خدا را شکر کنم، از اینکه فرصت خبرنگار بودن را به من داد،از اینکه به من فرصت داد تا چشمهایم را بازتر کنم، فرصت داد تا گوشهایم تیزتر باشد، به من فرصت داد تا قلم به دست بگیرم، تفکر کنم، تحلیل داشته باشم، فرصت داد تا بی توجه از کنار مسائل نگذرم…
گرچه تحمل خیلی از روزهایی که بر من و مای خبرنگار می گذرد کار ملال آور و صعبی است،اما خدا را شکر که صبورم کرد و…
دغدغه دانستن و تلاش در جهت پیدا کردن، ریزبینی و مو را از ماست بیرون کشیدن…جسارت پرسیدن و کنکاش کردن، دغدغه رنج مردم و جسارت دفاع از حقوق شان…
وقتی در تاکسی نشستی آنقدر محو شهر می شوی که ببینی فلان خیابان چرا آسفالتش ناجور است و فلان جاده چرا روشنایی هایش در روز روشن است که موقع پیاده شدن یادت نمی آید کرایه را حساب کردی یا…!!
وقتی شب عید است و تو هنوز وقت نکردی سروسامانی به خانه و زندگیت بدهی و مجبوری همه کارهایت را دقیقه ۹۰ انجام دهی…
وقتی جمعه است و همه در حال استراحت ولی تو مجبوری سوژه خبریت را دنبال کنی، به فلان جلسه بروی و بازدید از جایی داشته باشی…
وقتی دلت می گیرد و به جای اهمیت دادن به دلگیری هایت به یاد درد دل همشهریان و هم محلی ها و همسایه هایت می افتی…
وقتی در کوچه قدم میزنی و با اطرافیانت سلام و علیک می کنی، همه از تو می خواهند فکری برای تورم و گرانی بکنی…
وقتی با خانواده به یک رستوران دور افتاده می روی و بازهم می شناسنت و سر درد دل کردن باز می شود…
وقتی دل تنگ می شوی اما کسی نیست تا از دلتنگی های کاریت برایش درددل کنی…
وقتی استرس دیر رسیدن داری و …
وقتی فشار کاری تو را به مرز جنون می رساند اما بازهم باید لبخند بزنی…
وقتی از کارگر و معلم، از بازاری و راننده، از صنعتکار و کارمند، از پزشک و دانشجو، از بیکار و خانه دار، از زن و مردم، از پیر و جوان، از کوچک و بزرگ فقط زورشان به تو می رسد و هرچه داد از دیگران دارند بر سرت خالی می کنند…
وقتی مجبوری صبح بروی و شب برگردی…
وقتی گاهی یادت می رود ناهار خوردی یا نه…
وقتی ده بار برای خودت چای می ریزی و هر ده بار یخ می کند وقت نکردی سرت را بالا بیاوری و…
وقتی گلنج گردنت را به هزار دارو و درمان نمی توانی رفع کنی…
وقتی فراموشی میگیری، آن هم نه برای امور کاریت…برای کارهای شخصیت…
وقتی…
اینها و همه آن چند نقطه های پایانیش دردهای مشترک خبرنگاران است…می دانم هزاران وقتیِ دیگر را می شود در کنار اینها نوشت، اما همین اشاره کوچک کافی است…
میخواهم خدا را شکر کنم…از همه این وقتی هایی که نوشتم…می دانم خیلی دوستم داشته که به من فرصت خبرنگار بودن داده است…
فرصت اینکه برای خودم نباشم و به درد بخورم…فرصت اینکه به " او" نزدیکتر شوم…من با خبرنگار بودن خدا را بیشتر شناختم!…
خدا را شکر که خبرنگار شدم… اسماعیل اسدی دارستانی روزنامه نگار ، نویسنده و محقق و وبلاگ نویس و مدیر مسئول روز نامه های الگترونیکی آستارا نیوز و ایران نیوز و گیلان پرس——- فعال حقوق بشر و محیط زیست

pixel.gif

چهر های ماندگار جهان

چهره ماندگار فعال حقوق بشر و محیط زیست جهانی 


استاد اسماعیل اسدی دارستانی از چهرهای ماندگار کشور

استاد گرانقدر اسماعیل اسدی دارستانی بازنشسته ارتش . فعال حقوق بشر و محیط زیست و نظریه پرداز و.پنج کتاب ایشان تاکنون چاپ شده است و امسال کتاب بررسی حقوق بشر و محیط زیست ایشان به چاپ رسید. روزنامه نگار سردبیر خبر گزاری حقوق بشر و محیط زیست جهانی و عضو شورای اسلامی سیبلی وبلاگ نویس بین المللی .

متولد 1353 آستارا متاهل و دارای یک فرزند نویسنده و محقق و روزنامه نگار ملی ،بازنشسته ارتش ،عضو خانواده شاهد انقلاب ،و.پنج کتاب ایشان تاکنون چاپ شده است و امسال کتاب بررسی حقوق بشر و محیط زیست ایشان به چاپ رسید قبلا کتابهای 1- خدمت و مدیریت نظامی وظیفه ارتش از دیدگاه اسلام 2-تا زنده ام بسیجی ام 3- داستانهای آسمانی 4- سر گذشت تالشان 5- بررسی تاریخ حقوق بشر و محیط زیست به چاپ رسیده است و نگارش و چتاپ نویسنده : 1- حکایتها و مثالها 2- مشاهیر و چهر های ماندگار ایران و جهان 3- نبرد من 4- تکرار تاریخ 5- بررسی محیط زیت و منابع طبیعی 6-حکومت ای ایران و چند رمان از جمله ه سرودهای بنام اسماعیل بابا که بعداز تمام و ویرایش به چاپ خواهد رسید. خبر گزاری حقوق بشر و محیط زیست جهانی را این فعال حقوق بشر و محیط زیست برای آگاهی و دفاع از حقوق بشر و محیط زیست جهانی تاسیس نموده است eadnews.com و در راه مقدس دفاع از حقوق بشر و محیط زیست بارها بازداشت و محاکمه و شنکجه و ربوده شده است اما این مبارز نستوه به فعالیت حقوق بشری و محیط زیستی خود ادمه می دهد و اعلام می کند تا زمانیکه زنده امک به مبارزه ادمه می دهم به خارج نخواهم رفت در کنار نویسندگی و تحیق ایشان فیلم مستندر خصوص محیط زیست بارها تهیه نموده است

زندگینامه اسماعیل اسدی دارستانی فعال حقوق بشر و محیط زیست

ادامه نوشته

مشاهیر و چهره های ماندگار ایران/استاد اسماعیل اسدی دارستانی

استاد اسماعیل اسدی دارستانی از چهرهای ماندگار کشور- نویسنده و محقق رزونامه نگار و وبلاگ نویس بین المللی و... فعال حقوق بشر و محیط زیست و مستند ساز حقوق بشر و محیط زیست جهانی و مدیر مسول خبر گزاری حقوق بشر و محیط زیست جهانی


استاد اسماعیل اسدی دارستانی بازنشسته ارتش . فعال حقوق بشر و محیط زیست و نظریه پرداز و.پنج کتاب ایشان تاکنون چاپ شده است و امسال کتاب بررسی حقوق بشر و محیط زیست ایشان به چاپ رسید. روزنامه نگار سردبیر خبر گزاری حقوق بشر و محیط زیست جهانی و عضو شورای اسلامی سیبلی وبلاگ نویس بین المللی .

متولد 1353 آستارا متاهل و دارای یک فرزند نویسنده و محقق و روزنامه نگار ملی ،بازنشسته ارتش ،عضو خانواده شاهد انقلاب ،و.پنج کتاب ایشان تاکنون چاپ شده است و امسال کتاب بررسی حقوق بشر و محیط زیست ایشان به چاپ رسید قبلا کتابهای 1- خدمت و مدیریت نظامی وظیفه ارتش از دیدگاه اسلام 2-تا زنده ام بسیجی ام 3- داستانهای آسمانی 4- سر گذشت تالشان 5- بررسی تاریخ حقوق بشر و محیط زیست به چاپ رسیده است و نگارش و چتاپ نویسنده : 1- حکایتها و مثالها 2- مشاهیر و چهر های ماندگار ایران و جهان 3- نبرد من 4- تکرار تاریخ 5- بررسی محیط زیت و منابع طبیعی 6-حکومت ای ایران و چند رمان از جمله ه سرودهای بنام اسماعیل بابا که بعداز تمام و ویرایش به چاپ خواهد رسید.

کتاب ›های چاپ شده استاد اسماعیل اسدی دارستانی منبع : خبر گزاری حقوق بشر و محیط زیست جهانی eadnews.com و آستارا نیوز روزنامه ایران زمین اسماعیل اسدی دارستانی نام پر آوازه فعالیت حقوق بشری و محیط زیست جهانی دارد و از سال 1381 تا کنون چندین بار دستگیر و محاکمه زندانی و شنکجه گگردیده است و آخرین مورد قبل از انتخابات 1390 اسفندماه بهمراه همسرش بجرم فعال حقوق بشری و مدنی بازداشت و در تاریخ 12 اسفندماه نود نیز با مصوبه شورای تامین بازداشت و شنکجه گرذدید که ایشان برای برقرارذی حقوق بشر در جهان و برقراری فدارلیسیم در ایران مبارزه مدنی می کند...

25 چهره ماندگار و موثر در ۴۰ سال جمهوری اسلامی ایران

منظور از دریچه متفاوت، انتخاب چهره‌هایی است که شاید کمتر دیده شده باشند یا خوانندگان ما کمتر با آنها آشنا باشند؛ چهره‌هایی که در حوزه‌های مختلف سیاست، اقتصاد، محیط‌زیست و دیگر حوزه‌ها در گذشته یا حال، اقدامات تأثیرگذاری انجام داده‌اند و هنوز آثار این اقدامات در زندگی مردم جاری است. از شهید باکری که علاوه بر حضور تأثیرگذار در میدان جنگ، مدتی شهردار ارومیه بود تا احمد محمود که آثارش به آثار کلاسیک جهانی پهلو می‌زند. در این چند صفحه از چهره‌هایی چون میر مصطفی عالی‌نسب و نقش او در اقتصاد ایران گفتیم و از قاضی‌ای نوشتیم که مجازات جایگزین را وارد فرهنگ قضایی ایران کرد.

احمد مظفری

قاضی پیشرو

قاضی احمد مظفری را می‌توان مبتکر استفاده از مجازات جایگزین حبس نامید

۲۴ چهره ماندگار و موثر در ۴۰ سال جمهوری اسلامی ایران

جواد عزیزی: سال‌ها پیش از اینکه «مجازات‌های جایگزین حبس» در قانون مجازات اسلامی گنجانده شود و قضات دادگاه‌ها در برخی از جرائم موظف شوند از احکام جایگزین به جای مجازات زندان استفاده کنند، یک قاضی تصمیم گرفته بود با استفاده از این نوع از مجازات، کاری کند که کودکان و نوجوانانی که مرتکب بزه می‌شدند، رنگ زندان را نبینند و به‌جای آن با شرکت در کارگاه‌های حرفه‌آموزی و کلاس‌های مختلف، مسیری تازه برای آینده مبهم‌شان خلق کنند.

قاضی احمد مظفری، قاضی دادگاه اطفال بود که نامش از سال78 و به‌خاطر مجازات‌هایی که برای کودکان بزهکار درنظر می‌گرفت بر سر زبان‌ها افتاد. فردی که بی‌شک تأثیر فراوانی در سرنوشت صدها و شاید هزاران بزهکار نوجوانی که خطر حبس و تأثیرات ناشی از آن تهدیدشان می‌کرد گذاشت و اجازه نداد چنین خطری آینده آنها را تهدید کند.

قاضی مظفری بنیانگذار صدور احکام جایگزین حبس در کشور است و تلاش‌های او بود که باعث شد این روزها ده‌ها قاضی در سراسر کشور به استفاده از این مجازات برای مجرمان کم سن و سال یا تازه‌کار روی آورند. او دوباره چالش هایی که برای رسیدن به این هدف با آن روبه‌رو بوده می‌گوید:« نخستین آرای جایگزین حبس را در همان سال78 صادر کردم اما پس از صدور آنها بسیاری از همکاران موضع گرفتند. آنها می‌گفتند چنین آرایی در قانون پیش‌بینی نشده، اما من به استناد برخی مواد قانونی کارم را پیش می‌بردم و سعی می‌کردم بقیه همکارانم را به فواید چنین آرایی آشنا کنم. در مقابل، خانواده‌هایی که نوجوان خطاکارشان را به جای زندان در خانه می‌دیدند و در عین حال می‌دانستند که آنها تحت مراقبت هستند، خوشحال بودند. همین رویکرد باعث شد که در سال‌های بعد که همچنان در دادگاه اطفال بودم، بسیاری از خانواده‌ها بخواهند که پرونده کودکشان به شعبه من ارجاع شود.»

اما ایده استفاده از مجازات‌های جایگزین، چطور به ذهن این قاضی خوشفکر و تأثیرگذار رسید؟ خودش پاسخ می‌دهد: «زمانی که به درخواست خودم به دادگاه اطفال رفتم، پرونده‌ تعداد زیادی از بچه‌هایی که در کانون اصلاح و تربیت بودند را مطالعه کردم و متوجه شدم که بسیاری از آنها به‌دلیل ارتکاب دوباره جرم راهی زندان شده‌اند. از طرفی تعداد زیادی از این بچه‌ها سواد خواندن و نوشتن نداشتند. به همین دلیل ایده‌های جدیدی را به همراه آقای منصور مقاره عابد که رئیس وقت کانون اصلاح و تربیت بود در میان گذاشتم. آن زمان در کانون هم نهضت سوادآموزی وجود داشت و هم کارگاه حرفه‌آموزی. بنابراین این امکان بود که من رای‌هایی بدهم و کانون بتواند بر اجرای آن نظارت کند. بعد از بررسی‌ها تصمیم گرفتم آن بچه‌ها و نوجوان‌ها را به حرفه‌آموزی محکوم کنم.

حتی برای آنها به شرط آنکه در یک دوره مشخص حرفه‌ای را بیاموزند گواهی هم صادر می‌شد. همین باعث می‌شد که آن فرد بعد از اتمام دوره محکومیتش و خروج از کانون اصلاح و تربیت بتواند شغلی داشته باشد».

قاضی مظفری حالا معاون قضایی رئیس‌کل دادگستری استان تهران است و تلاش‌های او و همکارانش باعث شد که بخش‌هایی از قانون مجازات اسلامی جدید، به مجازات جایگزین اختصاص پیدا کند.

نرگس کلباسی

امید در ویرانه‌ها

۲۴ چهره ماندگار و موثر در ۴۰ سال جمهوری اسلامی ایران

فهیمه طباطبایی: اگر نرگس کلباسی را یکی از زنان موفق و عملگرا در فعالیت‌های مدنی و اجتماعی بعد از انقلاب بنامیم، اغراق نکرده‌ایم. او نشان داد که برعکس خیلی از افراد به‌ظاهر فعال حوزه‌های اجتماعی که سالیان دراز در این حوزه‌ها سخنرانی می‌کنند و از موانع و سختی‌های کار در ایران می‌گویند، می‌توان فقط ۲۸سال داشت و عضو هیچ گروه و دسته‌ای نبود، اما دغدغه‌های انسانی داشت و ایستاد و کار کرد. او در فعالیت‌های خیرخواهانه خود چه در خارج و چه در داخل ایران ثابت کرد که فاصله حرف تا عمل بسیار زیاد است و تعداد اندک و انگشت‌شماری هستند که بدون انتقاد و گلایه‌های مکرر از وضع موجود، پای کار می‌ایستند و می‌سازند و آباد می‌کنند. نرگس که در هند و سریلانکا هم فعالیت‌های خیرخواهانه برای کودکان و زندانیان انجام می‌داد، در سال۲۰۱۴ به‌علت غرق‌شدن یکی از کودکان یتیم‌خانه‌اش در دریا طی یک اردوی جمعی، به قتل غیرعمد محکوم و زندانی شد. او سپس به کمک رسانه‌های بریتانیایی و همچنین سرکنسولگر ایران در حیدرآباد هند، تبرئه شد و به ایران بازگشت.

اما مشکلاتی که برای او در هند پیش آمد باعث نشد که خدمات انسان‌دوستانه را کنار بگذارد. نرگس کلباسی ۲روز بعد از زمین‌لرزه ۷ریشتری سرپل ذهاب به مناطق زلزله‌زده رفت؛ درست زمانی که بحث بین فعالان مدنی و طرفداران دولت و نظامیان حاضر در منطقه درباره نحوه کمک‌رسانی بالا گرفته و بازار نقد داغ داغ بود. او در چند روستای دشت ذهاب که جدی‌تر از بقیه آسیب دیده بودند، به زنان و کودکان کمک می‌کرد تا روحیه خود را بازیابی کنند.

نخستین کانکس‌ها را برای زنان روستایی که همسرانشان فوت کرده بودند، تهیه کرد و بحث جمع‌آوری دام‌های کشته‌شده در منطقه را که خطرات بهداشتی داشت، پیگیری کرد. سپس با اطلاع‌رسانی دقیق از شرایط موجود در مناطق زلزله‌زده و نیازهای واقعی مردم آسیب‌دیده، در صفحه اینستاگرام خود تلاش کرد تا کمک‌ها را ساماندهی کند. او بعد از زلزله جزو معدود نفراتی بود که بیش از ۲سال مداوم در روستاهای سرپل ذهاب مانده و در کانکس زندگی می‌کند. نرگس با برنامه‌ریزی منظم و دقیق، بازسازی خانه‌ها و کوچه‌های ۶ روستای همجوار را آغاز کرد و تاکنون کلید ۱۱۲خانه را به زنان روستاها تحویل داده است. علاوه بر این کلباسی در حوزه کارآفرینی مناطق زلزله‌زده، سنجش سلامت روانی کودکان آسیب‌دیده، بازسازی محل نگهداری دام و طیور و... نیز فعال است و از کمک گروه‌ها و انجمن‌های تخصصی در این زمینه استفاده می‌کند.

اطلاع‌رسانی او در زمینه نحوه هزینه‌کرد کمک‌های نقدی مردم و انتشار مستمر فیلم و عکس از خانه‌‌های جدید و مناطق بازسازی‌شده باعث شد که اعتماد مردم به او و تیمش افزایش یابد تاجایی که طبق آمار منتشرشده در صفحه شخصی نرگس، تاکنون بیش از ۱۵میلیارد تومان از سوی مردم به پویش او در مناطق زلزله‌زده کمک شده است.

احمد محمود

مرتفع‌ترین قله از این جایی که ایستاده‌ایم

۲۴ چهره ماندگار و موثر در ۴۰ سال جمهوری اسلامی ایران

محمدحسن شهسواری: آندره ژید هنگامی که می‌خواهد از عظمت داستایفسکی سخن بگوید از تعبیر جالبی استفاده می‌کند. می‌نویسد اگر نزدیک رشته کوهی ایستاده باشید، نزدیک‌‌ترین قله، مرتفع‌ترین به‌نظرتان می‌آید. باید به قدر کافی دور شوید تا بتوانید واقعا بلندترین را ببینید.

گرچه به لحاظ تأثیری‌گذاری بر جریان‌های ادبی، شاگردپروری و حضور مؤثر در جریان‌های روشنفکری، ۲نویسنده نام‌آشنا، رضا براهنی و هوشنگ گلشیری بسیار بیش از محمود تأثیرگذار بودند و به‌حق کل نگاه‌ها را در دهه‌های ۶۰ و ۷۰ شمسی به‌خود متوجه کرده بودند اما هر چه که دورتر می‌شویم آن مرتفع‌ترین قله، بی‌آن که لازم باشد قلل دیگر را بی‌قدر کنیم، به چشم‌مان می‌آید. در واقع برای بزرگی احمد محمود نیازمند تلاش فراوان و نیز فروکاستن از قلل همجوار (براهنی، گلشیری یا هر نویسنده دیگری) نیست. به‌طور طبیعی اگر از وقایع فاصله بگیریم احمد محمود با ۹مجموعه داستان و ۵ رمان (که ۳مجموعه داستان و ۴ رمان آن) پس از انقلاب انتشار یافته، آن مرتفع‌ترین قله است. این مهم به‌ویژه از دهه ۸۰ که برگشتگاه ادبیات معاصر فارسی بود، بیشتر به چشم آمد.

از این دهه بود که نخست داستان‌نویسی، شعر را (از جهت توجه مخاطب) به زیر کشید و گونه برتر ادبی شد. اتفاق بسیار مهم دیگر این بود که پس از انتشار ۳رمان نیمه غائب حسین سناپور و چراغ‌ها را من خاموش می‌کنم زویا پیرزاد و همنوایی شبانه ارکستر چوب‌های رضا قاسمی، رمان بر داستان کوتاه (که باز گونه غالب داستان‌نویسی ما بود) توفق کامل یافت. پس از آن بود که نسل جدید داستان‌نویسان برای ارتباط بیشتر با خواننده به رمان‌نویسی روآوردند و ناشران نیز. به‌طوری که هم‌اکنون تعداد عناوین رمان‌های منتشر شده در هر سال دو برابر مجموعه داستان‌هاست؛ چیزی حدود ۲۵۰رمان.

درحالی‌که پیش از دهه‌۸۰‌، از رمان‌های عامه‌پسند که بگذریم، تعداد رمان‌های منتشر شده در هر سال از ۲۰فراتر نمی‌رفت. خوانندگان با اقبال فراوان به آثار این نویسنده قدر اول، نام او را خیلی زودتر از روشنفکران و ادیبان در دل خود به بزرگی نشانده بودند، احمد محمود با انتشار ۵رمان که ۲تا از آنها (مدار صفر درجه و درخت انجیر معابد) به لحاظ حجم و گستردگی وقایع، پهلو به آثار کلاسیک جهانی می‌زنند، و۲ تا از آنها (همسایه‌ها و داستان یک شهر) به لحاظ ادبی کم‌مانندند، قله‌ رفیعی بود که نگاه‌ها را به‌خود معطوف کرد.

سیدحسن آیت

آیت؛ سیاستمدار رازآلود

۲۴ چهره ماندگار و موثر در ۴۰ سال جمهوری اسلامی ایران

فرزانه آئینی: وقتی که نیمه مرداد ‌ماه سال ۶۰، به ضرب ۶۵ گلوله مقابل خانه‌اش ترور شد، نقش و جایگاهش در شکل‌گیری جمهوری اسلامی عیان‌تر شد؛ تروری دور از ذهن از سوی گروهی ناشناس در روزهای سخت سال‌های جنگ و ساماندهی ساختار نظام جمهوری اسلامی که تئوریسین‌های نظام را هدف گرفته بود.

آیت که بود؟

نام کاملش سیدحسن آیت بود و متولد ۱۳۱۷در نجف‌آباد اصفهان. او تا پایان دوره متوسطه هم در نجف‌آباد اصفهان مشغول تحصیل بود و با قبولی در رشته ادبیات در دانشگاه تربیت معلم به پایتخت رفت و این مهاجرت آغاز ورود او به گردونه سیاست شد.

او همزمان با تحصیل در دانشگاه به حوزه رفت و دروس مقدماتی حوزه را نیز آموخت. ۲۲ساله بود و هنوز از تحصیلات دوره کارشناسی‌اش فارغ نشده بوده که به عضویت حزب زحمتکشان ملت ایران که چهره‌هایی چون مظفر بقایی، خلیل ملکی و... از گردانندگانش بودند، درآمد. حضور دراین حزب ضامن استمرار فعالیت‌های سیاسی‌اش شد و بیراهه نیست که اگر بگوییم او به واسطه افشاگری‌اش در مورد « حمایت بقایی از کابینه‌های قوام» در عالم سیاست شهره شد.

آیت چه کرد؟

انقلاب که به پیروزی رسید، ۴۷ساله بود، با استقرار نظام جمهوری اسلامی در نخستین گامش در روزهای پس از انقلاب به عضویت شورای مرکزی حزب جمهوری اسلامی درآمد و حدود یک سال بعد -در مرداد ۵۸- که آیت‌الله حسینعلی منتظری به دستور بنیانگذار جمهوری اسلامی مأمور تشکیل مجلس خبرگان قانون اساسی برای تدوین قانون اساسی شد، قرعه به نامش درآمد و همراه با ۷۴ معتمد دیگر نظام مأمور به بررسی و اصلاح پیش‌نویس قانون اساسی شد. هرچند آیت جامعه‌شناسی خوانده بود و حقوقدان نبود اما توانست در هیأت‌رئیسه مجمع خبرگان قانون اساسی صاحب مسند شود و در تدوین قانون اساسی نظام جمهوری اسلامی نقش‌آفرین شود. گفته می‌شود که حسن آیت از پیشنهاددهندگان الحاق اصل ولایت فقیه به قانون اساسی بوده و در ایجاد زمینه همگرایی در جمع تصمیم‌گیرنده بسیار تأثیرگذار بوده است.

به نوشته سایت تاریخ ایرانی، سیدحسن آیت تلاش کرد که در مجلس خبرگان، قانون اساسی پیش‌نویس دولت موقت که در آن از ولایت فقیه خبری نبود کنار گذاشته شود و مجلسی که نام اصلی‌اش «مجلس بررسی نهایی قانون اساسی» بود خود قانون اساسی تازه‌ای را تدوین کند. از همین رو دوستان آیت او را پایه‌گذار اصل ولایت فقیه در قانون اساسی می‌دانند. بعد از ورود مجلس خبرگان قانون اساسی به پیش‌نویس پیشنهادی ،قانون اساسی جمهوری اسلامی با تغییرات قابل توجهی در آبان ماه ۵۸ نهایی و اواسط آذر ماه همان سال به رفراندوم گذاشته شد.

۲ ماه بعد از تصویب قانون اساسی در رفراندوم ملی، یعنی در ۲۴ اسفند ۵۸ در انتخابات نخستین دوره مجلس شورای اسلامی از تهران به عرصه رقابت‌ها آمد و توانست به‌عنوان یکی از نمایندگان پایتخت وارد نخستین دوره مجلس شورای ملی شود؛ مجلسی که برجسته‌ترین اقدامش عزل ابوالحسن بنی‌صدر، و رأی به عدم‌کفایت نخستین رئیس‌جمهوری نظام - در ۲۶خرداد سال۶۰- بود. بنا به روایت سیاسیون، آیت در اقناع مجلس به عدم‌کفایت بنی‌صدر رایزنی‌های تأثیر‌گذاری داشته است و آنچه قدرت رایزنی او علیه بنی‌صدر را تقویت می‌کرد، شناخت کامل آیت از بنی‌صدر در زمان دانشجویی‌شان در دوره کارشناسی ارشد رشته جامعه‌شناسی در دانشگاه تهران بود. به این ترتیب افشاگری دوم آیت باز هم برای او در عالم سیاست شهرت‌ساز شد و بنی‌صدر را مجبور به خداحافظی از مسند ریاست ‌جمهوری کرد.

ترور غیرمنتظره

با برکناری بنی‌صدر از ریاست ‌جمهوری مقبولیت آیت بین مسئولان آن روزها بیشتر می‌شد و انتظار می‌رفت او در جایگاه‌های تأثیر‌گذار بیشتری دیده شود. به رغم این انتظار، اما ساعت۸ صبح ۱۴مرداد‌ماه سال۶۰، خبر ترور حسن آیت در اثر شلیک ۶۵ گلوله مقابل منزلش در یکی از محله‌های مرکزی تهران خبرساز شد.

میرمصطفی عالی‌نسب

مرد عبور از پرتگاه‌های اقتصاد

۲۴ چهره ماندگار و موثر در ۴۰ سال جمهوری اسلامی ایران

احمد میرخدائی: میرمصطفی عالی‌نسب، در سال۱۲۹۸در یک خانواده اصالتا تبریزی در شهر کاظمین عراق ‌زاده شد. او مردی است که از نهضت ملی تا انقلاب اسلامی نقشی برجسته در اقتصاد ایران داشت و از شهرت صنعتی او برای تأسیس کارخانه‌های نفت و گازسوز عالی‌نسب و کارتن‌سازی که بگذریم، ذکاوت و پایمردی‌اش در اداره اقتصاد ایران در دوره هشت‌ساله دفاع‌مقدس بود که اسم‌ورسم او را همچنان زنده نگاه داشته است. مسیر تکامل زندگانی عالی‌نسب از شاگردی مغازه‌های تبریز تا حسابداری در تهران و صنعتگری در اقتصاد ایران از او مردی ساخته بود با بینش و تحلیل اقتصادی منحصربه‌فرد؛ مردی که طعم شرایط تأسف‌بار در دوره جنگ جهانی دوم و قحطی و مرگ‌ومیر ناشی از کمبود ارزاق را چشیده بود.

همین تجربیات باعث شد وقتی صدام حسین، نخستین تیر جنگ‌طلبی را به‌سوی ایران انداخت سریعاً خود را به رئیس‌جمهور وقت برساند و دانسته‌هایش از اقتصاد جنگی را بر او عرضه کند. تا جایی که رئیس‌جمهور سریعا جلسه‌ای با شهید رجایی، نخست‌وزیر ترتیب داد و در همان جلسه دستور تشکیل ستاد بسیج اقتصادی را صادر کرد؛ ستادی که به خواسته رئیس‌جمهور باید عالی‌نسب ریاست آن را بر عهده می‌گرفت اما نظر عالی‌نسب این بود که برای کارایی این ستاد در وضعیت جنگی باید بالاترین مقام اجرایی کشور سکاندار آن شود و دیگران عضو و مشاور ستاد باشند و همین شد که شهید رجایی، ریاست ستاد را برعهده گرفت و بعدها با افزایش مشغله‌های اجرایی آن را به مهندس بهزاد نبوی، وزیر مشاور در امور اجرایی واگذار کرد.

دستاورد اعتماد دولت به عالی‌نسب و تشکیل این ستاد، اندیشیدن تمهیداتی برای تأمین و انبارسازی همه کالاهای مورد نیاز کشور بود؛ آن‌هم در شرایطی که درآمد ارزی کشور گاه به‌زحمت به ۱۰میلیارد دلار می‌رسید و هزینه‌های کمرشکن حفظ جبهه و پشتیبانی جنگ نیز باید تأمین می‌شد.

نظام توزیع کوپنی کالا، زاییده همین دوره بود که هدف آن حفظ معیشت و تغذیه جامعه به‌ویژه کودکان و نوجوانان و جلوگیری از بروز قحطی و فقر بود. عقبه ابتکارهای اقتصادی میرمصطفی عالی‌نسب به دوره مرحوم مصدق می‌رسد؛ اما نقطه‌عطف اقدامات اقتصادی او به انقلاب اسلامی و دوران دفاع‌مقدس برمی‌گردد. در دولت مرحوم مصدق، زمانی که دولت ایران صنعت نفت را ملی کرد، تحریم‌های سنگین انگلیس برای از پای درآوردن دولت ملی آغاز شد. در آن زمان مرحوم مصدق به‌عنوان یک تحلیل‌گر برجسته اقتصادی در جلسه شورای مشاوران اقتصادی اعلام کرده بود که تحریم نفت ایران دائمی نخواهد بود اما باید راهی یافت که حتی به‌صورت اندک تقاضای داخلی برای نفت کشور فراهم آید تا دولت مجبور به بستن شیرهای نفت نباشد. این موضوع عاقبت به تأسیس صنایع نفت و گازسوز عالی‌نسب منجر ‌شد؛ کارخانه‌ای که افتخار ملی‌گرایان بود و هنوز هم چراغ آن روشن است. بعدها اما وقتی انقلاب شد و دولت موقت مرحوم مهندس بازرگان آغاز به‌کار کرد، مهندس بازرگان از عالی‌نسب خواست تا به‌عنوان وزیر اقتصاد و دارایی وارد کابینه شود اما استدلال مرحوم عالی‌نسب این بود که اگر به یک دستگاه خاص وابسته نشود می‌تواند مؤثرتر باشد و همین شد که با موافقت مهندس بازرگان، عالی‌نسب حکم مشاور اقتصادی نخست‌وزیر را گرفت و همزمان به‌عنوان مشاور شورای اقتصاد، عضو شورای پول و اعتبار و عضو شورای طرح‌های انقلاب و به‌عنوان مشاور و مددکار دولت برای رفع بحران‌ها و فعال‌سازی واحدهای تولیدی کشور دست‌به‌کار شد. او در اوایل انقلاب مدیریت خودروسازی ایران ناسیونال (ایران‌خودرو) را نیز برعهده گرفت. با روی کارآمدن دولت شهید رجایی، علاوه بر مسئولیت‌های پیشین، عضویت در ستاد بسیج اقتصادی نیز به مسئولیت‌های عالی‌نسب افزوده شد.

عالی‌نسب در دوران نخست‌وزیری مهندس میرحسین موسوی، عضویت در شورای‌عالی کشاورزی و شورای‌عالی صنایع را نیز در کنار دیگر مسئولیت‌ها بر عهده گرفت و همچنان پای‌کار حمایت از انقلاب ماند. نزدیکان عالی‌نسب می‌گویند او مرد عبور از گردنه‌های سخت اقتصادی بوده است، به‌گونه‌ای که نخست‌وزیر زمان جنگ نیز در ملاقات با تورگوت اوزال، نخست‌وزیر وقت ترکیه، هنگام معرفی عالی‌نسب گفته بود این مردی است که تاکنون بارها دولت و ملت ایران را از پرتگاه‌های بزرگ اقتصادی نجات داده است. میرمصطفی عالی نسب، پرچمدار اقتصاد ملی ایران ۴ روز پس از انتخاب محمود احمدی‌نژاد به ریاست‌جمهوری ایران، در هفتم تیرماه ۱۳۸۴در سن ۸۶ سالگی بدرود حیات گفت.

آهنگ کوثر

دانشمند بی‌ادعای حوزه آب

۲۴ چهره ماندگار و موثر در ۴۰ سال جمهوری اسلامی ایران

اسدالله افلاکی: آهنگ کوثر، متولد خرداد۱۳۱۵شیراز، دانش‌آموخته دکتری روابط آب و خاک وگیاه با گرایش مهندسی آبیاری از دانشگاه اورگن آمریکاست. آهنگ از سال۱۳۵۱فعالیت خود را از پژوهش درباره پخش سیلاب در ایستگاه نودهک قزوین در سطحی کوچک آغاز کرد و از دی‌ماه ۵۸ در جونگان ممسنی فارس مشغول فعالیت شد. او از سال۱۳۶۳طرح‌های آبخوان‌داری در منطقه گربایگان فسا و دیگر مناطق مرکزی کشور را به اجرا درآورد. همین فعالیت‌ها سبب شد تا از او به‌عنوان پدر دانش نوین آبخوان‌داری یاد کنند. فعالیت‌های کوثر درحوزه آب، توجه جهانیان را به این دانشمند بی‌ادعای ایرانی جلب کرد. او ۱۹آبان ۸۴در آیین روزجهانی علم در حضور مدیرکل وقت یونسکو، کوییچیرو ماتسورا در بوداپست مجارستان، جایزه عالی آب را دریافت کرد.

با وجود آنکه پژوهش‌ها و ایده‌های کوثر درحوزه آب، از سوی بسیاری از مجامع معتبر جهانی تحسین شده اما در ایران، این ایده‌ها و به‌ویژه آبخوان‌داری آنگونه که باید جدی گرفته نشده است. او هنگام دریافت جا‌یزه معتبر عالی آب از دست رئیس وقت یونسکو در بوداپست گفت:«آب باید مانند هوا به‌عنوان دارایی تمام ساکنان کره‌زمین شناخته شود. این امر با توجه به‌وجود رودها و آبخوان‌های برون و درون‌مرزی گریز‌ناپذیر است». راهکارهای مبتنی بر پژوهش‌های کوثر در وضعیت کنونی که سرزمین ما با بحران آب دست به گریبان است البته می‌تواند گره‌گشا باشد به شرط آنکه گوش شنوایی وجود داشته باشد.

بنا به اعتقاد کوثر، طی سالیان اخیر که کشور با خشکسالی و تغییر اقلیم مواجه بوده است، دولت‌های مختلف سالانه میلیاردها تومان خسارت ناشی از خشکسالی به کشاورزان، روستاییان و دامداران پرداخت کرده‌اند این درحالی است که با یک‌دهم این رقم، می‌توان تمامی آبخوان‌های درشت دانه کشور را با راهکاری کم‌هزینه تجهیز و چندین برابر ظرفیت ۶۵۰سد مخزنی کشور را زیر زمین انباشته از آبی گوارا کرد. آهنگ ، مردی که از «خرخاکی‌ها »ی گربایگان فسا به عنوان بهترین دوستان دوران زندگی خود نام می‌برد و همواره سخنانش را با عبارت «به نام فرو ریزنده باران‌ها ، روان کننده‌تند آب‌ها و پروردگار آبرفت‌های درشت دانه»آغاز می‌کند حالا در ۸۲ سالگی همچنان نگران سرزمین ایران است؛سرزمینی که بیش از هر زمان دیگری نیازمند دانش اوست.

سید محمود دعایی

مرد معتدل سیاست

۲۴ چهره ماندگار و موثر در ۴۰ سال جمهوری اسلامی ایران

اصغر صوفی: نه در حرف و شعار که در عمل به ملزومات میانه‌روی، عقلانیت و اعتدال پایبند است؛ نامش با روزنامه «اطلاعات» پیوند خورده است و نام این روزنامه هم با نام وی. سیدمحمود دعایی، بهترین توصیف را درباره خود بیان می‌کند: «من دیرپاترین مسئولی هستم که در این نظام تحمل شدم. بعد از آیت‌الله واعظ طبسی که نخستین مسئولی بود که توسط بنیانگذار انقلاب اسلامی منصوب شد، شاید من دومین مسئولی هستم که از سال59 تا الان دوام آورده‌ام». او در سخنانی بغض‌آلود خطاب به سیدحسن خمینی می‌گوید: «جد و پدر بزرگوار شما به من اعتماد کردند... می‌خواهم شهادت بدهید که من تا به امروز به عهدم وفادار مانده‌ام». دعایی که سال59 با حکم امام به‌عنوان نماینده ولی‌فقیه در مؤسسه اطلاعات و به سمت مدیر مسئولی این روزنامه منصوب شد، حکمش تا به امروزباقی‌مانده و جایگاه خود را در این سمت حفظ کرده است.

در مقطعی از زمان، ستون «دو کلمه حرف حساب» به قلم کیومرث صابری فومنی (گل آقا) ارزش افزوده روزنامه تحت مدیریت دعایی بود. صراحت لهجه این روزنامه گاهی حاشیه‌ساز شده و گاهی انتقاد طیف‌های تندروی سیاسی را برانگیخته است؛ درحالی‌که سیدمحمد خاتمی در رسانه‌های رسمی کشور ممنوع‌التصویر و ممنوع‌الاسم شده بود، چاپ عکس و مطلبی از سیدمحمد خاتمی در سال۱۳۹۴ در روزنامه اطلاعات خبرساز شد و کمپینی در حمایت از او شکل گرفت. انتشار مقالاتی مانند «دوران عقلانیت» پس از پذیرش قطعنامه توسط ایران، «مهندس بازرگان رادمرد آزاده و مسلمان ایران» پس از فوت مهدی بازرگان، «ارتش بیست میلیونی چه گفت» پس از انتخاب سیدمحمد خاتمی به ریاست‌جمهوری، انتقاد از مواضع سیاسی آیت‌الله مصباح و «فقه و سیاست یا بی‌سیاستی» در انتقاد از رد صلاحیت‌های گسترده شورای نگهبان، از مشی اعتدالی متمایل به اصلاح‌طلبی دعایی و نشریه‌اش حکایت دارد.

اما دعایی پیش از اینکه مدیر روزنامه باشد، اهل سیاست بود؛ او در جریان رویدادهای سیاسی دهه40 شمسی که تحت تعقیب مأموران امنیتی بود، به عراق رفت و سخنگوی نهضت روحانیت مبارز شد؛ همزمان با حضور امام در نجف، دعایی نقش رابط میان او با مسئولان عالی‌رتبه عراقی را عهده‌دار شد. او در عین حال روابط نزدیکی با نیروهای عراقی مخالف صدام داشت. دعایی پس از پیروزی انقلاب، به‌عنوان نخستین سفیر ایران در عراق عازم بغداد شد. انتقال پیام صدام به امام و هشدار درباره حمله عراق به ایران از نقش‌های جنجالی او در دوران سفارتش بود؛ او روایت عبدالعلی بازرگان و ابراهیم یزدی از جلسه دیدارش با امام و گریه کردنش در این ملاقات را تکذیب کرده است. اما بنابر روایت خودش، او در دیدارش با امام از اصرار دولت عراق برای معرفی نماینده از سوی بنیانگذار انقلاب و مذاکره با شخص صدام سخن می‌گوید و از امام پاسخ می‌گیرد؛«من تصور می‌کنم که عراقی‌ها حُسن نیت ندارند و قصد فریب ما را دارند و من مصلحت نمی‌دانم در این شرایط شخصی را از طرف خودم بفرستم.»

دعایی سابقه نمایندگی تهران در 6 دوره نخست مجلس شورای اسلامی را در کارنامه خود دارد؛ دعایی که از اعضای جامعه روحانیت مبارز تهران به‌شمار می‌رفت، در آستانه انتخابات مجلس سوم به همراه جمعی دیگر از اعضا، انشعاب کرده و «مجمع روحانیون مبارز» تشکل سیاسی اصلاح‌طلب را تشکیل دادند. او خود سیاستمداری کم‌حاشیه است، اما کم نیستند کسانی که او را بی‌حاشیه نمی‌خواهند؛ وقتی که او بر پیکر افرادی چون عبدالعلی ادیب برومند، عباس امیرانتظام، عزت‌الله سحابی، محمد بسته‌نگار و ابراهیم یزدی از اعضا و فعالان جبهه ملی نماز میت خواند، از سوی مخالفان سیاسی این افراد مورد هجمه قرار گرفت. اما دعایی خود را همچنان وفادار به امام و پیرو راهش می‌داند.

توران میرهادی

مادر آموزش و پرورش نوین

۲۴ چهره ماندگار و موثر در ۴۰ سال جمهوری اسلامی ایران

فهیمه طباطبایی: آموزش و پرورش در طول دوران حیات خود در ایران، وزیران و مدیران زیادی را دیده که صرفا آمده‌اند که پست و مقامی را کسب کنند و بروند. معلمان زیادی را در خود جای داده که تنها به خاطر دغدغه معاش وارد مدرسه شده‌اند و کارمندان بی‌شماری را که برنامه‌ریزی آموزشی و علمی دغدغه آخرشان بوده. خیلی اندک هستند کسانی که مدرسه خصوصی راه می‌اندازند و بدون چشمداشت به منافع مالی، آموزش به‌روز و کارآمد کودکان و نوجوانان را به‌عهده می‌گیرند و بسیار انگشت‌شمار تر هستند کسانی که تمام زندگی خود را وقف اعتلای آموزش کودکان این سرزمین کنند.

توران میرهادی یکی از این معدود افرادی است که عمر طولانی خود را وقف بهبود وضعیت آموزش کودکان در ایران کرد، آن هم در روزگاری که کودکان هیچ پایگاه اجتماعی‌ای در کشور نداشتند. او بعد از اینکه رشته علوم طبیعی در دانشگاه تهران را رها کرد، در سال۱۳۲۵ شمسی به پاریس رفت تا در رشته روانشناسی تربیتی تحصیل کند. بعد از اینکه در سال۱۳۳۰ به ایران بازگشت کودکستان و سپس مجتمع آموزشی فرهاد را راه‌اندازی کرد که جزو مدارس خاص و مطرح آن دوران شد. در بیشتر سال‌های دهه‌های‌۴۰ و ۵۰ مدرسه فرهاد به واحد تجربی تعلیمات عمومی تبدیل شد و پیشرفته‌ترین دیدگاه‌های درون آموزش و پرورش ایران نخست در این مجتمع بررسی و تجربه و درصورت کسب اعتبار در نظام آموزش و پرورش دنبال می‌شد.

او در کنار لیلی ایمن، معصومه سهراب و توران اشتیاقی یکی از طراحان کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان بود و انتشار کتاب‌های کودکان و نشریه‌های پیک نیز از ایده‌های آنان بوده است. توران میرهادی در زمینه ادبیات کودکان هم فعالیت‌های فراوانی داشته است؛ ایجاد شورای کتاب کودکان در سال۱۳۴۱ در همین راستاست. او پس از انقلاب نیز فعالیت‌های گسترده خود را در زمینه آموزش و ادبیات کودکان نه‌تنها رها نکرد بلکه با انگیزه‌ای بیشتر ادامه داد.

انتشار کتاب‌هایی همچون «جست‌وجو در راه‌ها و روش‌های تربیت»، «فرهنگنامه کودکان و نوجوانان»، « کار مربی کودک» و«آنکه رفت، آنکه آمد» در شورای کتاب کودک، برخی از نوشته‌های او پس از انقلاب اسلامی است. سال گذشته رخشان بنی اعتماد و مجتبی میرتهماسب فیلمی درباره این زن بزرگ و دانشمند ساختند؛توران خانم، زنی تأثیر‌گذار در حوزه کودکان که برخی او را مادر آموزش و پرورش نوین ایران می‌دانند.

محسن نوربخش

وفادار به اقتصاد

۲۴ چهره ماندگار و موثر در ۴۰ سال جمهوری اسلامی ایران

رضا کربلائی: ۴۵ساله بود که از دنیا رفت و اگر زنده می‌ماند حالا ۶۱ ساله بود. او رفت اما تا بود به علم اقتصاد وفادار ماند و گزند روزگار و چرخش انتقادهای جناح چپ و راست و فشارها نتوانست رئیس‌کل فقید بانک مرکزی ایران، یعنی دکتر محسن نوربخش را از دایره وفاداری‌اش به اصول علم اقتصاد خارج کند. او وزیر اقتصاد هم بود و حتی یکی از گزینه‌های نخست‌وزیری در سال‌های نخستین انقلاب اما تدبیر او و تقدیر روزگار چنان رقم خورد که نام او در تاریخ سیاسی و اقتصادی ایران بیشتر با ریاست طولانی‌مدت بر بانک مرکزی رقم زده شود. کسی که ارز را تک‌نرخی کرد و بساط رانت ارزی را برچید، بانک‌های خصوصی را متولد کرد و به انحصار بانکداری دولتی پایان داد و از بحث و نظر با منتقدان و مخالفان اقتصادی و سیاسی‌اش از پای نایستاد؛ تا جایی که جان در بدن داشت. سیاستمدار بود اما اقتصاد را به پای سیاست قربانی نکرد؛ چه اینکه ابوالحسن بنی‌صدر- نخستین رئیس‌جمهور ایران- هم چالش داشت و البته مورد اعتماد نسل اول انقلابیون بود.

محسن نوربخش که در دوران ریاست‌جمهوری اکبر هاشمی رفسنجانی- رئیس‌جمهور فقید ایران- سکان هدایت بانک مرکزی را بر عهده گرفت، این مسئولیت را تا دوم فروردین ۱۳۸۲در دوران دولت نخست سیدمحمد خاتمی بر عهده داشت تا آن شب تلخ که از بیمارستان چالوس خبر رسید قلبش از کار ایستاده است و اقتصاد ایران یکی از متخصص‌ترین و البته متعهدترین چهره‌های وفادار به علم اقتصاد را از دست داد. بانک مرکزی ایران پس از او شاهد ریاست ابراهیم شیبانی، طهماسب مظاهری، محمود بهمنی، ولی‌الله سیف و حالا عبدالناصر همتی بوده و او اگرچه چشم از جهان فروبسته اما اقتصاد ایران یکی از مهم‌ترین دستاوردهای تاریخی‌اش یعنی یکسان‌سازی نرخ ارز را از دست داده است تا همچنان تحلیل‌گران و نخبگان گاه از اثر فقدان نوربخش در اقتصاد ایران سخن بگویند.

رئیس‌کل اسبق بانک مرکزی هرگز با اقتصاد دولتی و نهادگرا میانه خوبی نداشت و در سال‌های حیات خویش مدافع بخش خصوصی و اقتصاد آزاد و رقابتی باقی ماند. او مردی از جنس سازندگی در اقتصاد ایران بود و با تجربه مسئولیت در دوران جنگ تحمیلی و سازندگی پس از جنگ تلاش کرد تا چهره اقتصاد ایران را از تفکرات اقتصاد سوسیالیستی برآمده از نگاه نسل انقلابی‌ها پاکسازی کند. او رفت و اقتصاد ایران را تنها گذاشت و به گمان بسیاری از تحلیل‌گران تا سال‌های پس از نوربخش، همچنان اقتصاد ایران از فقدان او رنج خواهد برد. آیا عبدالناصر همتی، رئیس‌کل فعلی و هم‌حزبی سیدمحسن نوربخش می‌تواند راه او را ادامه دهد؟

کیومرث صابری فومنی

گل‌آقا

۲۴ چهره ماندگار و موثر در ۴۰ سال جمهوری اسلامی ایران

ولی خلیلی: کیومرث صابری فومنی یا همان «گل آقا» را می‌توان به جد پایه‌گذار طنز بعد از انقلاب دانست؛ کسی که در اوج روزهای جنگ تحمیلی از ۲۳دی سال۱۳۶۳ستون روزانه ویژه‌ای با عنوان «دو کلمه حرف حساب» را برای نوشتن از مشکلات مردم و انتقاد از دستگاه‌های دولتی در روزنامه اطلاعات راه‌اندازی کرد. او با بهره‌گرفتن از شخصیت‌هایی که ‌زاده ذهن خلاق او بودند مانند «شاغلام»، «غضنفر» و... که برخی از آنها در ادبیات عامیانه مردم هم جای گرفتند فضایی ایجاد کرده بود که مردم احساس می‌کردند کسی حرف دلشان را با استفاده از طنزی تلخ و حتی گزنده ولی نه کینه‌توزانه به صراحت با مسئولان مطرح می‌کند و از همین‌رو هم بود که وقتی نخستین شماره مجله گل‌آقا به‌صورت مستقل با ۱۰۰هزار تیراژ در سال ۱۳۶۹منتشر شد، بعد از چند ساعت نایاب شد.

کیومرث صابری فومنی، ۷شهریور ۱۳۲۰و در اوج روزهای جنگ جهانی و اشغال ایران در صومعه‌سرا به دنیا آمد. او فارغ‌التحصیل فوق‌لیسانس ادبیات تطبیقی از دانشگاه تهران بود و به همین دلیل هم بعد از پایان تحصیل جذب آموزش و پرورش شد و در سال‌های پیش از انقلاب در دبیرستان‌هایی مانند صفوی و دکتر هشترودی، زبان و ادبیات فارسی درس می‌داد. صابری همزمان با معلمی، طنزنویسی را هم با مجله توفیق شروع کرد ولی باتوجه به توقیف این مجله در سال‌های پیش از انقلاب ادامه چندانی پیدا نکرد. کیومرث صابری یک انقلابی به تمام معنا بود و همین شد که بعد از پیروزی انقلاب هم در دولت موقت به‌عنوان مدیرکل بازرگانی وزارت آموزش و پرورش مشغول به‌کار شد و با تشکیل دولت بنی‌صدر از سوی شهید‌رجایی (نخست‌وزیر وقت) به‌عنوان مشاور فرهنگی انتخاب شد. البته صابری اهل سیاست و سیاست‌بازی نبود و همین شد که کار دولتی را کنار گذاشت (در آستانه انتخاب به‌عنوان وزیر) و با کمک محمود دعایی، سرپرست روزنامه اطلاعات به ستونی در این روزنامه پناه آورد و از آن پس نه کیومرث صابری کارمند دولت که «گل آقا»ی طنزنویس شد.

او حدود ۶سال (۲۳دی ۱۳۶۳تا نیمه پاییز ۱۳۶۹) در ستون دو کلمه حرف حساب نگاه طنزش به تحولات سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و... را با مردم و مسئولان در میان گذاشت و پس از آن به فکر انتشار نخستین هفته‌نامه طنز پس از انقلاب با نام گل‌آقا افتاد؛ مجله‌ای که در کنار او تیمی از بهترین‌ها همچون احمد عربانی، ابوالفضل زرویی نصرآباد، منوچهر احترامی و... قلم می‌زدند و کاری کردند کارستان. کیومرث صابری در بالا‌بردن ظرفیت نقدپذیری در ایران در دهه‌های ۶۰و ۷۰نقشی اساسی بازی کرد؛ نگاهی که جای خالی آن هم‌اکنون به‌شدت احساس می‌شود. صابری همزمان با دوازدهمین سالگرد انتشار هفته‌نامه گل‌آقا در ۲آبان ۱۳۸۱(شماره ۵۴۸) با انتشار سرمقاله‌ای با نام شخصی و نه مستعار گل‌آقا، از پایان انتشار این مجله خبر داد. کیومرث صابری کمتر از ۲ سال بعد از تعطیلی گل‌آقا (۱۱اردیبهشت ۱۳۶۳) براثر سرطان درگذشت.

مه‌لقا ملاح

بانوی محیط‌زیست ایران

۲۴ چهره ماندگار و موثر در ۴۰ سال جمهوری اسلامی ایران

اسدالله افلاکی: مه‌لقا ملاح، ۵ مرداد ۱۲۹۶ در بندرگز به‌دنیا آمد و پس از دریافت مدرک فوق‌لیسانس علوم اجتماعی از دانشگاه تهران برای ادامه تحصیل به پاریس رفت و پس از دریافت مدرک دکتری علوم اجتماعی از دانشگاه سوربن به ایران بازگشت. او در فرانسه دوره کتابداری را نیز در کتابخانه ملی فرانسه گذراند. زندگی مه‌لقا ملاح را می‌توان به ۲دوره تقسیم کرد؛ دوره نخست، دوره‌ای است که پس از بازگشت به ایران در کتابخانه دانشگاه تهران مشغول به کار شد و بعد از مدتی در سال۱۳۴۷ به ریاست کتابخانه مؤسسه تحقیقات روانشناسی برگزیده شد. دوره دوم که او را از دیگران متمایز کرده است فعالیت‌های پس از بازنشستگی است که تمام وقت خود را صرف حفاظت از محیط‌زیست کرد.

او در سال۱۳۵۶ به یک گروه مطالعاتی در سازمان بازرسی کل کشور پیوست که وظیفه‌شان بررسی اثر آلودگی هوای تهران بر کیفیت زندگی شهروندان بود؛ پژوهشی که او را به تأسیس جمعیت زنان مبارزه با آلودگی محیط‌زیست ایران ترغیب کرد و بدین‌ترتیب نخستین تشکل محیط‌زیستی که زنان در آن نقشی مهم داشتند شکل گرفت‌‌. این تشکل در ۱۰ اردیبهشت ۱۳۷۴ رسما اعلام موجودیت کرد؛ تشکلی که طی بیش از دودهه فعالیت، توانسته است بستر مناسبی برای فعالیت بسیاری از دوستداران محیط‌زیست، به‌ویژه بانوان فراهم کند و اکنون این تشکل در ۱۴استان کشور شعبه دارد. ملاح در زندگی فردی خود نیز الگویی برای همه کسانی است که دغدغه محیط‌زیست دارند. او سال‌هاست حجم پسماندهای خانگی‌اش را به حداقل ممکن رسانده است.
ملاح طی سه‌دهه اخیر تمام‌قد به دفاع از محیط‌زیست برآمده و به شیوه‌های مختلف کوشیده است مانع از تخریب طبیعت شود. او آذرماه 92 روی صندلی چرخدار به مجلس رفت تا به واگذاری اراضی ملی به پیمانکاران طلبکار طرح‌های عمرانی اعتراض کند.

ملاح معتقد است اگر تشکل‌های مردم نهاد محیط‌زیستی از نظر مالی وابسته باشند دیگر نمی‌توانند در برابر خواسته‌های مدیران کوتاه بیایند و با همین نگاه است که بخشی از خانه مسکونی خود را در اختیار جمعیت زنان مبارزه با آلودگی محیط‌زیست قرار داده و بخشی از هزینه‌های جاری این تشکل را از حقوق بازنشستگی‌اش می‌پردازد.
مه‌لقا ملاح با آنکه چند‌ماه است ۱۰۰سالگی را پشت سر گذاشته است همچنان با دلسوزی به فعالیت‌های خود برای حفظ محیط‌زیست ادامه می‌دهد و حالا زنان بسیاری با الگو گرفتن از او با جدیت برای حفاظت از محیط‌زیست تلاش می‌کنند. «بانوی محیط‌زیست ایران» و «مادر محیط‌زیست ایران» القابی هستند که مردم به مه‌لقا ملاح داده‌اند و البته این القاب بیش از هر زن دیگری شایسته مه‌لقا ملاح است؛ بانویی که بزرگ‌ترین دغدغه‌اش حفظ طبیعت ایران و فراتر از آن حفظ زمین است.

افسانه بایگان

ستاره دهه 60

۲۴ چهره ماندگار و موثر در ۴۰ سال جمهوری اسلامی ایران

علیرضا محمودی: افسانه بایگان، بازیگر بیش از50فیلم ایرانی است اما 4فیلم ابتدای این کارنامه اهمیت تاریخی دارند. او در این فیلم‌ها 4چهره متفاوت از زن ایرانی را در میان دهه60 ترسیم می‌کند؛ زنانی که قربانی سنت‌های اجتماعی، خانوادگی، سیاسی و تاریخی هستند. در فیلم‌ «گمشده» (مهدی صباغ‌زاده/ 1365)، او زنی است که در تقابل‌های روزمره زناشویی اشتباهات کوچکی مرتکب می‌شود، اما در سازوکار جهان فیلم، این اشتباهات روزمره با کیفر بسیار سهمگینی برای یک مادر جوان روبه‌رو می‌شود. او قربانی سنت‌هایی‌است که فقط مادر را برای فداکاری می‌خواهد. در« بگذار زندگی‌کنم» (شاپور قریب/ 1366)، او زنی است در تنگنای سنت‌های خانواده‌ای ایرانی؛ سنت‌هایی که جهنمی برای قهرمان زن فیلم می‌سازند.

در فیلم «تشکیلات» (مهدی مصیری/ 1366)، بایگان نقش زنی را بازی می‌کند که پدرش برای اهداف سیاسی، او را درگیر بازی عاطفی با همسر سابق و فرزندش می‌کند. در فیلم «حریم مهرورزی» (ناصر غلامرضایی/ 1366) افسانه بایگان یک زن جنگ‌زده است. تنها باری که لبخند می‌زند وقتی است که خبر آزادی خرمشهر را می‌شنود؛ زندگی در غربتی بی‌پایان. در فیلم« دبیرستان» (اکبر صادقی/1366) بایگان تصویر زنی قربانی قوانین عرفی جامعه در شهری کوچک را بازی‌می‌کند. اعتیاد و سنت‌ها او را وادار به ادامه‌دادن زندگی سختی می‌کند که هیچ چشم‌انداز روشنی در آن دیده نمی‌شود.

افسانه بایگان با این فیلم‌ها درخشید و با فروش چشمگیر آنها به‌عنوان ستاره اول زن دهه60 جایگاه خود را تثبیت کرد. او تصویر زنان ایرانی در دوران رقابت‌های خشن سیاسی و سال‌های جنگ بود.

درحالی‌که انقلاب ایران حاصل همکاری زنان و مردان در راهپیمایی‌ها بود و حضور اجتماعی زنان در عرصه‌های این تحول بزرگ اجتماعی غیرقابل انکار، اما نحوه حضور زنان در عرصه هنر‌های نمایشی روشن نبود. فیلم‌های بسیاری به‌خاطر پوشش بازیگران زن برای همیشه به آرشیو منتقل و غیرقابل نمایش شدند. زنانی که در دهه60 نقش مادران و همسران را در سینمای ایران آن سال‌ها بازی می‌کردند، بازیگران میانسال فیلم‌های دهه50 بودند.

درخشش افسانه بایگان درسریال «سربداران» که در آن نقش عروس ارغون شاه را بازی می‌کرد، همه را متوجه حضور زن تازه‌ای در سینما و تلویزیون کرد. حضورش در این سریال با انتقاداتی از سوی تندرو‌ها روبه‌رو شد. درجه‌بندی نازل فیلم‌ها و نگاه سختگیرانه رسمی، قصد داشت که مقابل نیاز طبیعی مردم برای ارتباط با ستاره هر زمان در سینما بایستد،اما افسانه بایگان به لطف درخشش در فیلم‌ها همه تعابیر را کنار زد و مردم را به سینما کشاند تا در دورانی پرابهام بار دیگر چرخ اختراع شود؛ نیاز مردم به ستاره. افسانه بایگان ستاره شد و برای سینمای پس از انقلاب معیاری شد برای ستاره بودن.

محمدرضا باهنر

ژنرال ۷ ستاره جناح راست

۲۴ چهره ماندگار و موثر در ۴۰ سال جمهوری اسلامی ایران

فرزانه آیینی: متولد ۱۳۳۱ است. «برادر شهید باهنر» صفتی است که از همان زمانی که برای نخستین‌بار به کنگره حزب جمهوری اسلامی در تهران دعوت شد پسوند نام و شهرتش شد؛ شهرتی که او را به عالم سیاست کشاند و سبب مقبولیتش میان سیاسیون، به‌ویژه بزرگان جناح راست شد.

اولین سمتش بعد از انقلاب، معاونت سیاسی استاندار کرمان بود، اما بعد از آن عضویت در شورای مرکزی حزب جمهوری اسلامی، سکوی پرش او به انتخابات مجلس دوم شورای اسلامی شد. دبیرکلی جامعه اسلامی مهندسین، نایب‌رئیسی جبهه پیروان خط امام و رهبری، ریاست فراکسیون اصولگرایان مجلس هفتم، نایب‌رئیسی فراکسیون اصولگرایان مجلس هشتم، عضویت به‌عنوان مؤسس شورای هماهنگی نیروهای انقلاب، مسئولیت تشکیلات استان کرمان حزب جمهوری اسلامی، عضویت همزمان در ۲ کمیسیون زیربنایی و سیاسی- امنیتی مجمع تشخیص مصلحت نظام و عضویت کمیسیون تدوین سند چشم‌انداز بیست‌ساله در مجمع تشخیص مصلحت نظام شاخص‌ترین عناوینی هستند که در رزومه اجرایی و سیاسی محمدرضا باهنر دیده می‌شوند.

هرچند رزومه باهنر قابل‌توجه و پربار است، اما بخش اعظم این رزومه را حضور او در ۷ دوره مجلس شورای اسلامی- ادوار دوم، سوم، چهارم، پنجم، هفتم، هشتم و نهم - تشکیل می‌دهد؛ به‌عبارتی دیگر او ۲۸سال از عمر ۶۶ساله‌اش را در مجلس شورای اسلامی سپری کرده است.

«لابی من» بی‌تعارف

محمدرضا باهنر از مجلس هفتم به بعد- یعنی مجالس هشتم و نهم- تأثیرگذار‌ترین چهره در مجلس بود و ورود او به موضوعی به‌معنای به کرسی‌نشاندن طرح و ایده‌ای بود که در ذهن داشت یا همفکرانش‌در آن موضوع برنامه‌ریزی کرده بودند. او بی‌تعارف، جدی و خیلی صریح به موضوعات ورود می‌کرد و همین صراحتش او راچنان بین نمایندگان ۳دوره مذکور بهارستان قدرتمند کرده بود که برهم زدن خواسته‌اش در موضوعات در دستورکار بهارستان؛ از طرح‌های تحقیق و تفحص و استیضاح وزرا گرفته تا به جریان‌انداختن طرح و لایحه‌ای و حتی بودجه‌نویسی تقریبا غیرممکن بود. اوج قدرت باهنر در دوره هفتم مجلس شورای اسلامی بود که اصولگرایان اکثریت مجلس را در قبال اقلیتی شکننده به‌دست آورده بودند. او در این دوره به‌راحتی می‌توانست با جذب رأی اکثریت مجلس بر کرسی ریاست تکیه زند، اما برخلاف این اقبال او همواره ترجیح داد که نایب‌رئیس مجلس بماند. خودش در این‌باره می‌گوید: «واقع قضیه این است که همیشه فکر می‌‌کردم آدم در یک مجموعه نباید خودش را جلو بیندازد. می‌شود عقب‌تر ایستاد و بر امور نفوذ داشت. برای مثال، در مجلس هفتم، اگر می‌خواستم رئیس بشوم می‌‌توانستم؛ این را همه می‌دانند.

تقریبا یک‌ماه مانده به تشکیل مجلس هفتم، شاید با ١٦٠-١٥٠ نفر از نمایندگان منتخب، تک‌تک جلسه گذاشتم و برایشان دلیل و منطق آوردم که من نباید رئیس شوم و بهتر است آقای حداد رئیس شوند. این کار درست برخلاف لابی‌گری‌های مرسوم در دنیاست که طرف می‌رود جلسه می‌گذارد که بیایید به من رأی بدهید.» کوچ از بهارستان او بعد از مجلس نهم، از نمایندگی در مجلس شورای اسلامی کناره‌گیری کرد و با بیان اینکه باید به کارهای مهم‌تری رسیدگی کند به دفترش در خیابان خردمند تهران کوچ کرد. هرچند باهنر در شرح کارهای مهمی که مدعی انجام آن شده سکوت کرده و فعلا جزئیات آن را محرمانه نگه‌ داشته است اما آنچه عیان است اینکه او در ۳سال اخیر اندوخته نمایندگی و رایزنی‌ها قریب به ۳دهه‌اش را بیرون از پارلمان نظم بخشیده و به‌جد مشغول ساماندهی اموری است که بر دوش جناح راست سنگینی می‌کند.

احمد بورقانی

رفیق تحریریه

۲۴ چهره ماندگار و موثر در ۴۰ سال جمهوری اسلامی ایران

ولی خلیلی: بین روزنامه‌نگاران اصلاح‌طلب و به‌صورت کلی‌تر نزد اهالی مطبوعات (حتی اصولگرایان) احمد بورقانی بیشتر رفیق و یار مطبوعات بود تا معاون مطبوعاتی وزارت ارشاد؛ او بیش از اینکه از جایگاه وزارتخانه و دولت به مطبوعات نگاه کند و عینک جایگاهش را به چشم زده باشد، یار و سنگ صبور روزنامه‌ها، نشریات و اهالی قلم بود و همین هم شده بود که روابط قوی دوستانه‌ای حتی با روزنامه‌نگاران منتقد و تندرو داشت و خیلی از روزنامه‌نگاران دوست داشتند با او وارد روابط صمیمی شوند و «احمدآقا» صدایش کنند. احمد بورقانی اگرچه که خیلی زود (۴۶ سالگی در گذشت) اهالی مطبوعات را ترک کرد ولی تأثیرات بسیار مهمی در تاریخ مطبوعات ایران گذاشت و در مقطعی هرچند کوتاه تلاش کرد تا فضایی را ایجاد کند که اهالی مطبوعات با دغدغه کمتری بنویسند. او نخستین معاون مطبوعاتی وزارت ارشاد در دوران اصلاحات و یکی از بنیانگذاران «دوران طلایی» مطبوعات در سال‌های بعد از انقلاب است. احمدآقا با انتخاب سیدمحمد خاتمی به‌عنوان رئیس‌جمهور، معاون مطبوعاتی وزارت ارشاد شد و در بهمن ۱۳۷۷ در اعتراض به فشار نهادهایی بر مطبوعات و توقیف روزنامه‌ها، استعفا کرد.

او کار جدی را با آغاز جنگ تحمیلی و در ستاد تبلیغات شروع کرد و از سال۱۳۶۶ تا پایان جنگ، سخنگوی ستاد شد و پس از آن در دورانی که محمدجواد ظریف در سازمان ملل به‌عنوان نماینده ایران حضور داشت، مسئولیت سرپرستی دفتر خبرگزاری جمهوری اسلامی را در مقر سازمان ملل (از سال۱۳۶۸ تا ۱۳۷۱) برعهده گرفت.

احمد بورقانی با شروع کار دولت اصلاحات به سیدمحمد خاتمی و مهاجرانی وزیر وقت ارشاد که رابطه دوستی قدیمی با آنها داشت پیوست و مسئولیت معاونت مطبوعاتی را برعهده گرفت و نهال جدیدی در این حوزه در کشور کاشت که البته از پس طوفان‌های بسیار در سال‌های بعد فرصت چندانی برای رشد پیدا نکرده است و نیمه‌جان همچنان به حیات خود ادامه می‌دهد. بورقانی با جدا شدن از وزارت ارشاد در سال۷۹ به جمع لیست اصلاحات برای مجلس پیوست و با رأی بالا نماینده تهران شد و با کمک دوستان خود همیشه تلاش کرد تا نقشی پررنگ در مجلس هم داشته باشد. احمد بورقانی ۱۳بهمن ۱۳۸۶و براثر ایست ناگهانی قلب در گذشت. او همیشه به آینده امیدوار بود و تلاش می‌کرد این روحیه را به دیگران هم منتقل کند. بورقانی در یکی از سخنرانی‌هایش بعد از استعفا از معاونت مطبوعاتی بعد از طرح مشکلات بسیار زیاد مطبوعات می‌گوید: «من همچنان امیدوارم. امیدوارم به حرکت و شور و شوق ایجادشده. امیدوار به شور جوانان، بعد از دوم خرداد و افزایش تیراژ مطبوعات که مشخص شد اگر به مردم راست گفته شود مخاطب مطبوعات خواهند بود و این‌همه به ما امید می‌دهد».

سیدمرتضی آوینی

شمایل هنر انقلاب اسلامی

۲۴ چهره ماندگار و موثر در ۴۰ سال جمهوری اسلامی ایران

مرتضی کاردر: سیدمرتضی آوینی زمانی به حوزه‌هنری پیوست که بیشتر چهره‌های شاخص نسل اول شاعران و نویسندگان و هنرمندان، حوزه اندیشه و هنر انقلاب اسلامی را ترک کرده بودند. نویسنده مجله سوره که مدتی بعد سردبیری مجله را عهده‌دار شد خیلی سریع به مغز‌متفکر حوزه هنری تبدیل شد. او در سال‌های پیش از انقلاب، در دانشکده هنرهای زیبا، معماری خوانده بود و ادبیات، هنر مدرن، شعر، داستان، سینما و فلسفه را پیش‌تر و عمیق‌تر از هنرمندانی که با انقلاب هنرمند شده بودند می‌شناخت و طبیعتا از اتوریته لازم برای رهبری و محوریت آنها برخوردار بود.
آوینی در سال‌های پس از جنگ به حوزه هنری آمد. در سال‌های جنگ بیشتر در گروه تلویزیونی جهاد سازندگی مشغول ساخت مجموعه مستندهای روایت فتح بود؛ مستندهای تلویزیونی که سبک تازه‌ای از مستندسازی جنگ را در ایران بنیان گذاشت. صدای گرم و متن‌های شاعرانه او در این مستندها برای مخاطبان بسیاری آشنا بود هرچند که صاحب صدا را نمی‌شناختند.

دوره فعالیت او در حوزه هنری در مجموع 4-3 سال بیشتر نمی‌شود اما در همین دوره کوتاه منشأ آثار و اتفاقات بسیار بود؛ از مجله سوره و ویژه‌نامه‌های نقد سینما که بعدها به مجله‌ای مستقل تبدیل شد و مجله ادبیات داستانی تا مباحث نظری و فیلمنامه‌نویسی و مستندسازی و... . کتاب قطور «هیچکاک همیشه استاد» شاخص‌ترین و جنجالی‌ترین اثر او در دوره فعالیتش در حوزه هنری بود. فعالیت‌های حوزه هنری در دهه۷۰ در حقیقت ادامه فعالیت‌هایی است که آوینی بنیان‌گذاشت. او تلاش می‌کرد تا سینمای داستان‌گو را در مقابل سینمای روشنفکرانه دهه۶۰ با محوریت فیلم‌های تارکوفسکی و پاراجانوف و نسخه‌بدل‌های ایرانی‌شان، ترویج کند؛ از فیلم‌های هیچکاک و جان فورد و کوروساوا تا فیلمسازان ایرانی مثل کیومرث پوراحمد، مجید مجیدی، ابراهیم حاتمی‌کیا، بهروز افخمی و علیرضا داوودنژاد.

از سال۱۳۷۰ گروه روایت فتح دوباره کار خود را آغاز کرد و سیدمرتضی آوینی دوباره به ساختن مستند درباره جنگ روی‌آورد و سرانجام در ۲۰فروردین ۱۳۷۲ در منطقه فکه بر اثر انفجار مین به شهادت رسید. حضور رهبرمعظم انقلاب در تشییع او و تعبیر «سید شهیدان اهل قلم» آوینی را به شمایل هنر انقلاب اسلامی تبدیل کرد. عکس‌های او در شمارگان بسیار چاپ شد و تا سال‌ها بر در و دیوار مؤسسه‌ها و نهادها و گروه‌های کوچک و بزرگ هنری دیده می‌شد. او الگوی شمار زیادی از جوانانی بود که می‌خواستند به ادبیات و هنر بپردازند و دل در گروی ارزش‌های انقلاب اسلامی داشتند. سلسله برنامه‌های سالگرد شهادت او که تا سال‌ها در اقصی‌نقاط ایران برگزار می‌شد محل گردآمدن مجموعه متفاوت و متنوعی از آدم‌ها بود که جز به بهانه گرامیداشت او به سختی دور یک میز جمع می‌شدند؛ از مسعود فراستی، بهروز افخمی ، نادر طالب‌زاده و کیومرث پوراحمد تا سعید قاسمی ، رضا برجی، ابراهیم حاتمی‌کیا و یوسفعلی میرشکاک.

سیدمرتضی آوینی به انقلاب اسلامی سخت باور داشت. او را باید نخستین نظریه‌پرداز انقلاب اسلامی دانست که به تبیین مبانی قدسی انقلاب اسلامی پرداخت. نگاه قدسی او در نوشته‌هایش درباره امام و انقلاب اسلامی و دفاع‌مقدس آشکار است.

در سال‌های پس از شهادت او، مؤسسه روایت فتح، همه نوشته‌ها، مقاله‌ها، مباحث نظری، نریشن‌ها و آثار تلویزیونی او را منتشر کرد.

در سال‌های بعد، پس از آشکار شدن و تغییر مواضع فکری و فرهنگی و سیاسی، دوستان او که هر کدام به شکلی در حلقه‌ای با او گرد آمده بودند، از هم فاصله گرفتند و بحث بر سر اینکه کدام قرائت از آوینی به شخصیت واقعی او نزدیک‌تر است آغاز شد؛ آوینی بسیجی راوی فتح یا آوینی نقد سینما و هیچکاک همیشه استاد؟ بحثی که تا به امروز هم ادامه دارد. با این همه، نمی‌توان انکار کرد که او سبب شد تا طیف تازه‌ای از مخاطبان به مطالعه و بحث درباره سینما و هنر بپردازند؛ طیفی که شمارشان کم نیست و آشنایی و نحوه نگاهشان به سینما از طریق کتاب‌ها و نوشته‌های آوینی شکل گرفته است. او همچنان تأثیرگذارترین چهره هنر انقلاب اسلامی است.

محسن صفایی‌فراهانی

مدیر اقتصادی یا سیاستمدار؟

۲۴ چهره ماندگار و موثر در ۴۰ سال جمهوری اسلامی ایران

بهزاد رنجبر: محسن صفایی‌فراهانی بیش از آنکه یک سیاستمدار باشد یک مدیر اقتصادی توانمند بود که تحولات زیادی را در حوزه‌های فعالیتش به‌وجود آورد.

اگرچه فعالیت‌های او در عرصه سیاست و مبارزات انقلابی آغاز شد ولی بیش از آنکه فعالیت‌های سیاسی را سامان داده باشد در میدان اقتصاد حضوری فعال داشت .صفایی‌فراهانی در بخش اصلی دوران فعالیتش علاقه زیادی به سیاست نشان نداد و عمدتا در حوزه‌های اقتصادی فعال شد، به‌طوری که در کارنامه فعالیت او سوابقی همچون قائم‌مقامی در وزارت صنایع، عضویت در اتاق بازرگانی تهران، قائم‌مقامی مجتمع فولاد اهواز، مدیرعاملی شرکت توانیر و ریاست فدراسیون فوتبال به ثبت رسیده است.

صفایی‌فراهانی که دانش‌آموخته رشته مهندسی عمران در دانشگاه تبریز است فعالیت‌های اقتصادی خود را با شرکت سدسازی در آذربایجان غربی آغاز کرد. او در اوایل دهه۶۰ مدیرعامل شرکت ساختمانی مانا بود، سپس به سازمان گسترش و نوسازی صنایع ایران رفت که در آن زمان حتی جایگاهی به‌مراتب بالاتر از وزارت صنایع سنگین داشت و به‌عنوان معاون طرح و برنامه کارش را آغاز کرد و به عضویت در هیأت عامل درآمد.

با تشکیل دولت سازندگی و بازسازی نیروگاه‌های کشور، مقامات وقت به‌دلیل توان مدیریت بالا، بازسازی نیروگاه‌هایی که در جنگ صدمه دیده بودند را به او سپردند و او مدیرعامل شرکت توانیر شد. او در این دوره شرکت‌های فراب و مپنا را پایه‌گذاری کرد که اکنون در زمره شرکت‌های موفق هستند.

محسن صفایی‌فراهانی پس از این دوره در دی‌ماه ۱۳۷۶ ریاست فدراسیون فوتبال ایران را برعهده گرفت و تا شهریور۱۳۸۱رئیس این فدراسیون بود. در همین دوره او به عضویت کمیته اجرایی کنفدراسیون فوتبال آسیا درآمد و با طرح‌های اقتصادی و نوآوری‌های‌اش فوتبال ایران را دگرگون کرد، به‌طوری عادل فردوسی‌پور -گزارشگر فوتبال- در مقاله‌ای در مجله ورلدساکر، او را از بازی‌گردانان اصلی فوتبال در سال‌های گذشته دانست و نوشت مدیریت او فوتبال ایران را به ‌سمت حرفه‌ای‌شدن هدایت کرد. با این حال صفایی‌فراهانی در سال۸۸ و پس از حوادث انتخاباتی آن دوره به ۶‌ماه حبس تعزیری محکوم شد تا سابقه محکومیت هم به کارنامه او اضافه شود. به این ترتیب این عضو هیأت نمایندگان اتاق بازرگانی، سال‌های پایانی دهه۸۰ را در زندان سپری کرد و هیچ‌گاه تصور نمی‌کرد پس از ۳۰سال حضور در دولت و سال‌ها مبارزه انقلابی با چنین سرنوشتی مواجه شود.

یوسف مجیدزاده

مرد تاریخ ساز باستان‌شناسی ایران

۲۴ چهره ماندگار و موثر در ۴۰ سال جمهوری اسلامی ایران
محمد باریکانی: یوسف مجیدزاده، دکتری باستان‌شناسی با گرایش پیش از تاریخ و تمدن بین‌النهرین، چهره انتخاب شده برای بیش از ۴دهه فعالیت باستان‌شناسی در ایران است. او یکی از مهم‌ترین باستان‌شناس‌هایی است که پس از انقلاب و به‌گفته افرادی که حتی ، مجیدزاده علاقه‌ای به شنیدن نامشان هم ندارد، نقش مهمی در حفظ باستان‌شناسی در ایران داشت.

دکتر یوسف مجیدزاده در فرانسه زندگی می‌کند اما داستان او چیست که او را به چهره این صفحه همشهری تبدیل کرده است؟ در مورد او حرف و حدیث‌ها بسیار است. به‌ویژه آنکه اصرار زیادی داشت که جیرفت را مهد تمدن ایران معرفی کند. او تاکید داشت که جیرفت، حتی پیش از تمدن سومریان در جنوب شرق ایران دارای تمدن بود؛ ادعایی که برخی باستان‌شناس‌های پیشکسوت ایرانی آن ‌را قبول ندارند و حتی جوان‌ترها می‌گویند ادعایش اندکی ژورنالیستی است.

یوسف مجیدزاده متولد سال۱۳۱۵در تبریز است. پس از آنکه لیسانس باستان‌شناسی را با رتبه اول در سال۱۳۴۱ از دانشگاه تهران دریافت کرد، بورسیه دانشجویان ممتاز شد و در سال۱۳۴۴ به دانشگاه شیکاگو رفت و فوق‌لیسانس خود را نیز در رشته باستان‌شناسی گرفت. پس از آن دکتری را با رساله باستان‌شناسی و گرایش« پیش از تاریخ و تمدن بین‌النهرین» از همان دانشگاه دریافت کرد.

کامیار عبدی، دکتری باستان‌شناسی که او نیز در دانشگاه‌های آمریکا به تدریس باستان‌شناسی مشغول بود به همشهری می‌گوید که مجیدزاده همراه با دکتر ملک شهمیرزادی، زیردست دکتر نگهبان تعلیم دیدند و وقتی پروژه دشت قزوین توسط دکتر نگهبان از اداره کل باستان‌شناسی برای دانشگاه تهران گرفته شد، بخش مربوط به دوره نوسنگی آن پروژه را که تپه زاغه بود دکتر ملک‌شهمیرزادی انجام داد و دوره مس و سنگ را مجید‌زاده در تپه قبرستان کاوش کرد.آنطور که عبدی می‌گوید، تلاش‌های یوسف مجیدزاده در تپه قبرستان موجب شناسایی دوره‌بندی پیش از تاریخ در فلات مرکزی ایران شد.

مجیدزاده پس از این دوره بود که به دانشگاه شیکاگو رفت و فوق‌لیسانس باستان‌شناسی گرفت و دوباره به ایران بازگشت ،در دانشگاه تهران استخدام شد و شروع به تدریس کرد. پس از مدتی بار دیگر به آمریکا بازگشت تا دکتری باستان‌شناسی را از دانشگاه شیکاگو دریافت کند و پس از آن در سال۵۵ به ایران بازگشت. انقلاب ایران به پیروزی رسید و همان زمان بود که دکتر نگهبان از ریاست دانشکده ادبیات و علوم انسانی برکنار شد و ارشدترین باستان‌شناس در گروه باستان‌شناسی، یعنی یوسف مجیدزاده به ریاست گروه باستان‌شناسی دانشگاه تهران رسید.

کامیار عبدی، باستان‌شناس می‌گوید: ماجرای انقلاب فرهنگی که پیش آمد برخی از اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی تصور می‌کردند باستان‌شناسی رشته‌ای طاغوتی است و ارتباطی با جشن‌های ۲۵۰۰ساله دارد؛ بنابراین تصمیم به حذف رشته باستان‌شناسی از دانشگاه تهران و تاریخ خواندن دانشجویان باستان‌شناسی داشتند. دکتر یوسف مجیدزاده به شورای عالی انقلاب فرهنگی رفت و در برابر دکتر« سروش»، حجت‌الاسلام «شریعتمداری» و دکتر« حبیبی» به دفاع از رشته «باستان‌شناسی» پرداخت و پس از آن در مقاله‌ای با عنوان« باستان‌شناسی و تاریخ»، دفاع نهایی را از این رشته کرد و همین اقدام موجب شد تا اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی با ماندگاری رشته باستان‌شناسی در دانشگاه‌ها موافقت کنند و این رشته نجات پیدا کند.
عبدی معتقد است اگر تلاش یوسف مجیدزاده نبود، رشته باستان‌شناسی در سال58 منحل و ریشه باستان‌شناسی در ایران خشک می‌شد.

دکتر یوسف مجیدزاده چند سال بعد در دهه60 از دانشگاه تهران اخراج شد. باستان‌شناس‌ها دلیل آن ‌را غرض‌ورزی شخصی خوانده‌اند. مجیدزاده خانه‌نشین شد و همسرش به معلمی زبان پرداخت تا خرج زندگی را بدهد، یوسف مجیدزاده در خانه نشست و چندین کتاب نوشت ومرکز نشر دانشگاهی آنها را منتشر کرد. او در 3جلد کتاب با عنوان «تاریخ بین‌النهرین باستان» به بررسی تاریخ سیاسی، تاریخ هنر و تاریخ اجتماعی بین‌النهرین در دوره باستان پرداخت که، برنده کتاب سال شد.

در دهه70 که دکتر آذرنوش، ریاست پژوهشکده باستان‌شناسی را عهده‌دار شد، غارت‌های جیرفت هم آغاز شده بود. محوطه‌های باستانی جیرفت قطعه‌قطعه شدند و حفاران غیرمجاز هر یک خاک جیرفت را در طمع یافتن گنج و آثار تاریخی به توبره کشیدند. دوران خانه‌نشینی مجیدزاده همین زمان به پایان رسید. توانایی‌های او موجب شد آذرنوش، جیرفت را به او بسپارد.

مجیدزاده توانست با کاوش‌های باستان‌شناسی خود که برخی باستان‌شناس‌ها البته آنها را اغراق‌شده خوانده‌اند بلبشوی جیرفت را جمع و این منطقه را به‌عنوان کهن‌ترین نقطه باستانی ایران معرفی کند. او حفاری‌های لجام‌گسیخته جیرفت را جمع کرد و توانست جلوی غارت محوطه‌های باستانی این شهر را بگیرد.

مجیدزاده معتقد بود که تمدن جیرفت حلقه گمشده تاریخ بشریت است که پیش از سومری‌ها در ایران پایه‌گذاری شده بود. مجیدزاده البته علاوه بر کاوش‌های باستان‌شناسی دشت قزوین، کاوش‌های میدانی تپه چغامیش خوزستان و محوطه ازبکی ساوجبلاغ و مدتی نیز کاوش‌های شهر عیلامی هفت‌تپه را برعهده داشت. یوسف مجیدزاده حالا در فرانسه زندگی می‌کند؛ جایی بسیار دورتر از محوطه باستانی جیرفت؛ جایی دوردست‌تر از تپه‌های ازبکی و محوطه شهر عیلامی هفت تپه در خوزستان. مجیدزاده دلشکسته ایران را ترک کرد و هنوز تصمیم به بازگشت نگرفته است. او چهره تاریخ‌ساز باستان‌شناسی ایران است که خدماتی شایسته در باستان‌شناسی کشور برجای گذاشت و دلشکسته از ایران رفت.

مهدی باکری

شهردار انقلاب

۲۴ چهره ماندگار و موثر در ۴۰ سال جمهوری اسلامی ایران

عباس ثابتی راد: در ابتدای سال ۵۸ سیل، ارومیه را درنوردید. بسیاری از خانه‌های شهر ارومیه به‌ویژه در محدوده بازار قدیمی این شهر زیر آب رفت. حوالی بازار، پشت حمام آخوند، پیرزنی خانه داشت که سیل تمام خانه‌اش را گرفته بود؛ حتی جهیزیه دخترش زیر آب مانده بود. مرد جوانی به کمک پیرزن آمد تا وسایل خانه‌اش را از آب بیرون آورد. پیرزن در حالی که مرد جوان به پیرزن کمک می‌کرد می‌گفت: «خدا به تو خیر بدهد جوان. معلوم نیست این شهر شهردار دارد یا نه؟ هیچ کس به من سر نمی‌زند و کمکم نمی‌کند.» پیرزن، جوان را دعا می‌کرد و شهردار را نفرین.

آن مرد جوان مهدی باکری بود. شهردار ارومیه. باکری بعدها گفت که هیچ وقت سخنان آن پیرزن را از یاد نبرده است. او تا یک سال بعد از پیروزی انقلاب شهردار ارومیه ماند و با آغاز ۸ سال دفاع مقدس به جبهه رفت و به اروند زد و هیچ‌گاه برنگشت.

مهدی باکری بیش از آنکه به عنوان یک شهردار انقلابی معرفی شود، یک فرمانده شجاع بود. او در طول دفاع مقدس فرماندهی لشکر ۳۱ عاشورا را به‌عهده داشت.

خاطرات بسیاری از مهدی باکری در روزگاری که شهردار ارومیه بود نقل شده‌ است؛ شبیه تمام آن خاطراتی که از روزگار فرماندهی‌اش شنیده می‌شود. باکری فردی ساده‌زیست و خدمتگزار بود. او همواره به مردم خدمت می‌کرد و با وجود آنکه جایگاه شهرداری را به‌عهده داشت، تلاش او برای خدمات‌رسانی در شهرداری ارومیه هنوز هم نقل زبان مردم ارومیه است. شاید اگر بخواهیم در طول ۴ دهه گذشته یکی از چهره‌های شاخص مدیریت‌ شهری کشور را نام ببریم، قطعا مهدی باکری است.

محمدحسین ماندگار

پیوند قلب‌ها

۲۴ چهره ماندگار و موثر در ۴۰ سال جمهوری اسلامی ایران

زهرا رفیعی: محمد حسین ماندگار، متولد شهریور ۱۳۳۳ در تهران است.

او بعد از تحصیلات متوسطه، در رشته پزشکی دانشگاه تهران ادامه تحصیل داد و سپس تحصیلات تخصصی جراحی را بین سال‌های ۱۳۵۱ تا ۱۳۵۷در دانشگاه تهران تکمیل کرد. او فوق تخصص جراحی قلب و عروق خود را نیز در سال ۱۳۶۶ از همین دانشگاه دریافت کرد.

دکتر ماندگار مهارت در جراحی پیوند قلب را در سال‌های متمادی و در شهرهای مختلف دنیا به‌دست آورد. وی این دوره را ابتدا در سال۱۹۸۸ درلوزان، سپس در سال۱۹۹۰ در پاریس و بعد در سال ۱۹۹۱ در لندن و در نهایت در سال ۱۹۹۲ در وین گذراند و با شروع جنگ در ایران، مصدومان و مجروحان جنگی زیادی را جراحی کرد. او در سال‌های بعد نیز موفقیت‌های بسیاری را برای نخستین‌بار به نام خود کرد که فهرست بلندبالایی دارد، ازجمله نخستین جراحی دریچه‌های هموگرافت قلب در ایران (۱۳۷۰)، جراحی بای‌پس عروق کرونر قلب با کمک عروق داخلی سینه‌ای چپ و راست و عمل عروق اپیگاستریک تحتانی و عروق گاسترواپیپلونیک راست. محمدحسین ماندگار ماحصل تمامی تجربیات خود را طی این سال‌ها در تاسیس مؤسسه پیوند قلب و ریه بیمارستان دکتر شریعتی به‌کار‌برد و نهایتا در تابستان ۱۳۷۲ نخستین پیوند موفقیت‌آمیز قلب در ایران را به نام خود به ثبت رسانید.

او از سال ۲۰۰۰ در فرهنگستان علوم پزشکی و از سال۱۹۹۰ در سازمان پزشکی قانونی و سازمان نظام پزشکی در سمت مشاور خدمت کرده است. از سال ۲۰۰۲عضو ثابت و رسمی جراحان قفسه سینه آمریکا و از سال ۲۰۰۱عضو رسمی و ثابت جامعه جراحان قلب و قفسه سینه اروپا و از سال ۲۰۰۰عضو دائمی انجمن جراحان قلب و قفسه سینه حوزه مدیترانه شد. وی هم‌اکنون از اعضای مؤسس و هیأت مدیره جامعه جراحان قلب ایران و از اعضای جامعه جراحان و انجمن آترواسکلروز ایران است.

منوچهر غروی

تاوانی برای پرچمدار تولید خودروی ملی

۲۴ چهره ماندگار و موثر در ۴۰ سال جمهوری اسلامی ایران

علی ابراهیمی: با گذشت بیش از نیم‌قرن هنوز هم ضعف تحقیق و توسعه (آرانددی)، کمبود نقدینگی و تامین منابع مالی، پاشنه‌آشیل صنایع خودروسازی کشور است؛ مشکلاتی که به‌جرأت می‌توان منوچهر غروی را از محدود مدیران خودروساز کشور دانست که با شناخت درست از این تنگناها به برنامه‌ریزی برای رفع آن پرداخت. نقطه آغاز حضور منوچهر غروی در مدیریت شرکت‌های خودروسازی را می‌توان به سال ۱۳۶۷و جایگزینی وی در شرکت سایپا به جای تورج منصور به‌عنوان نخستین مدیرعامل سایپا دانست. پراید رهاورد غروی برای سایپا بود که بعدها با توقف تولید پیکان در زمان مدیرعاملی احمد قلعه‌بانی در سایپا به گاو‌شیرده این خودروساز ایرانی تبدیل شد و هنوز به‌عنوان پرتیراژ‌ترین محصول، مهمان این شرکت خودروسازی است. گرچه در دوران مدیریت غروی در سایپا توجه چندانی به داخلی‌سازی‌ خودرو صورت نگرفت و سایپا، شرکت تامین‌کننده موتور و قطعات نداشت اما بعدا در زمان بهرام شریعت بود که مگاموتور و سازه‌گستر برای پاسخگویی به این نیازهای سایپا ایجاد شدند.

نقطه اوج مهندسی غروی در صنایع خودروسازی ایران مربوط به دوره مدیریت هفت‌ساله وی در ایران‌خودرو است. غروی که از سال ۷۳تا ۸۰سکان هدایت بزرگ‌ترین شرکت خودروسازی ایران را در دست داشت در سال۷۳ برنامه‌ای هفت‌ساله برای ایران خودرو تدوین کرد که بر مبنای آن افزایش ظرفیت تولید، توسعه مرکز تحقیقات، ایجاد مرکز مطالعات استراتژیک، تولید پژو استیشن، پژوی تشریفاتی، پژوپارس و پژو۳۰۶، تدوین برنامه دوم ۱۰ساله با هدف جهانی‌شدن صنعت خودرو، طراحی بدنه و تجهیزات داخلی سمند با کمک پلتفرم۴۰۵ در اواخر دهه۸۰، طراحی ۲۰۶ صندوقدار و مذاکره با تاتا و فیات برای تولید خودروی جایگزین پیکان ازجمله دستاوردهای این برنامه بود؛ برنامه‌ای که پس از وی در زمان مدیرعاملی منوچهر منطقی در این شرکت با تولید و عرضه خودرویی که توسط محمد خاتمی- رئیس‌جمهور وقت- سمند نام گرفت و طراحی رانا به‌عنوان دومین خودروی ملی ادامه یافت و به هدفگذاری تولید مینیاتور و نوند(نیوپیکان) در دهه۷۰ یا اوایل دهه۸۰ منجر شد اما این دو پروژه به‌دلیل غیراقتصادی‌بودن متوقف شد و شرکت‌های خودروسازی به جای روی آوردن به ساخت خودروهای ملی، پروژه‌ تولید مشترک خودرو ال- ۹۰را در دستور کار قرار دادند؛ روندی که در سال‌های اخیر نیز در چارچوب مذاکره برای تولید محصولات پژو و رنو در ایران تداوم یافت اما در عمل توفیق چندانی نداشته است.

غروی از رفع مشکل دیگر صنعت خودرو نیز غافل نماند و برای رفع تنگنای مالی ایران‌خودرو ایده تاسیس مؤسسه مالی و اعتباری را ارائه کرد که در سال ۱۳۸۰به بانک پارسیان به‌عنوان دومین بانک خصوصی کشور تبدیل شد. پس از تولید رانا در سال ۱۳۸۰و واپسین ماه‌های مدیریت منوچهر غروی در ایران‌خودرو، اختلافات طراحی سمند با پژوی فرانسه که مایل نبود پلتفرمی از خود برای طراحی مدل‌های بعدی سمند به ایران‌خودرو بدهد، موجب شد تا وی و رضا ویسه- معاون وقتش- به‌دنبال جایگزینی و شریک دیگری برای ایران خودرو باشند.

براین اساس غروی به سمت فیات تمایل پیدا کرد اما بعدها ویسه به سمت رنو و تولید مشترک ال -۹۰رفت. در‌نهایت در سال ۱۳۸۱پس از آنکه ویسه، رئیس سازمان گسترش و نوسازی صنایع ایران شد، غروی از ایران‌خودرو کنار گذاشته شد و رنو جایگزین فیات در ایران شد. غروی که از ایران خودرو کنار گذاشته شده بود با برخی مدیران برکنار‌شده‌اش، شرکت بن‌رو را تاسیس و همکاری با فیات را با تولید فیات‌سیینا و چیرمن آغاز کرد اما این پروژه نیز در‌نهایت شکست خورد و شرکت ورشکسته بن‌رو به تملک سایپا درآمد تا پایانی بر حضور یکی از موفق‌ترین مدیران در صنعت خودرو باشد.

اما این پایان قدردانی از زحمات غروی نبود و بعد از سخنان محمود احمدی‌نژاد درجمع مردم نظرآباد در مورد بانک پارسیان، خبرهایی مبنی بر دستگیری و بازداشت منوچهر غروی- مدیرعامل اسبق ایران‌خودرو- و جمعی از همدستانش به اتهام جعل و خیانت در امانت در خرداد‌ماه سال ۹۰منتشر شد. غروی بعدها از طرف شرکت سرمایه‌گذاری غدیر به‌عنوان رئیس هیأت مدیره شرکت فولاد آلیاژی ایران منصوب شد اما هنوز هم کلکسیون نفیسی از ماکت خودرو‌ها که با سلیقه تمام جمع‌آوری شده است را در دفتر کار خود دارد.

احمد بحری

تحول در حفاظت از حیات‌وحش

۲۴ چهره ماندگار و موثر در ۴۰ سال جمهوری اسلامی ایران

اسدالله افلاکی: احمد بحری، متولد ۱۳۵۹قم، سال۸۵ به‌عنوان محیط بان در اداره کل محیط‌زیست استان قم استخدام شد. او تا سال ۹۵مثل محیط‌بانان دیگر مشغول فعالیت بود اما در این سال، یک ایده او را از دیگر محیط‌بانان متمایز کرد؛ ایده راه‌اندازی «نذر طبیعت». بحری در این‌باره می‌گوید: سال۹۰ که گنجینه پشتیبان زیست‌بوم ایران راه‌اندازی شد فضایی را فراهم کرد تا خیرین به محیط‌زیست به‌عنوان یکی از مولفه‌های کار خیر نگاه کنند. این فضا سبب شد تا ۲میلیارد تومان جمع‌آوری شود که بخشی از آن به رهایی محیط‌بانانی که در انتظار قصاص بودند اختصاص یافت و بخشی هم صرف درمان بیماری و کمک به خانواده‌های محیط‌بانان شد. البته پیش از شکل‌گیری نذر طبیعت، در صفحه اینستاگرام، پیام‌های خصوصی از علاقه‌مندان به طبیعت و حیات‌وحش دریافت می‌کردم که می‌پرسیدند ما می‌خواهیم به حیات‌وحش کمک کنیم. بسیاری از این پیام‌ها حاکی از آن بود که نذر داشتند و می‌خواستند نذرشان را از این طریق ادا کنند.

این پیام‌ها مشوقی شد برای شکل‌گیری نذر‌ طبیعت و سرانجام در تیرماه سال۹۵، نذر طبیعت آغاز به‌کار کرد که خوشبختانه با استقبال مردم مواجه شد.» حالا ۲سال از راه‌اندازی نذر طبیعت می‌گذرد و با تلاش‌های بحری، نذر طبیعت در قالب «انجمن نذر طبیعت برای وطن» فعالیت می‌کند و در شهرهای مختلف نماینده دارد. ساخت آبشخور و تامین علوفه برای حیات‌وحش در مناطق درگیر خشکسالی از جمله اقدامات این انجمن برای کمک به حیات‌وحش است. روزبه‌روز هم بر تعداد خیرین و افرادی که می‌خواهند به حیات‌وحش کمک کنند، افزوده می‌شود. اقدامات این محیط‌بان باذوق فقط به دریافت نذورات برای ساخت آبشخور و تامین علوفه حیات‌وحش در مناطقی که دچار خشکسالی است محدود نمی‌شود.

با همت بحری در کنار این اقدامات، پوسترهایی که حاوی احادیث و روایات مرتبط با محیط‌زیست و حیات‌وحش است در میان کشاورزان و جوامع محلی حاشیه زیستگاه‌های حیات‌وحش پخش می‌شود تا فرهنگ مهربانی با حیات‌وحش ترویج شود. همچنین محیط‌بانان به مدارسی که در مناطق محروم واقع شده‌اند اعزام می‌شوند و در آنجا علاوه بر آموزش محیط‌زیست به دانش‌آموزان، هدایایی شامل بسته‌های آموزشی(حاوی لوازم تحریر و کتاب) اهدا می‌کنند و با این شیوه دانش‌آموزان به حفاظت از محیط‌زیست و حیات‌وحش ترغیب می‌شوند. انجمن نذر طبیعت برای وطن در عمر کوتاه خود امید برای نجات حیات‌وحش کشور را دوچندان کرده است.

محمد توسلی

نخستین شهردار و تحول در ساختار مدیریت شهری

۲۴ چهره ماندگار و موثر در ۴۰ سال جمهوری اسلامی ایران

عباس ثابتی راد: محمد توسلی، نخستین شهردار تهران پس از انقلاب بود که در هفتم اسفند ۵۷ از سوی دولت موقت مهندس بازرگان مسئولیت شهرداری تهران را به‌عهده گرفت. او ۲ گروه را برای پاسخ به یک نیاز راهبردی، یعنی اصلاح ساختار مدیریت شهر تهران مشخص کرد؛ گروه نخست کار تدوین قانون شوراها را در دست گرفت و گروه دیگر نیز برنامه‌ریزی برای منطقه‌بندی جدید شهر و شیوه خدمات‌رسانی در شهر تهران را آغاز کرد. تلاش برای تهیه قانون شوراها و اداره شهر توسط مردم، با تکیه بر تجارب جهانی از یک سو و تعالیم و آموزه‌های ملی و دینی از سوی دیگر، از همان اسفندماه سال ۵۷ آغاز شد. همزمان با آن، تغییر پهنه‌بندی تهران و تبدیل تهران از ۱۲منطقه به ۲۰منطقه شهری با تکیه بر الگوهای اجتماعی و فرهنگی گام دیگری بود که توانست تهران آن‌روزها را منظم و به شهری مناسب برای زندگی تبدیل کند.

گروه مطالعات قانون شوراها ابتدا طرح «تشکیل شوراهای شهری و نحوه اداره شهر تهران» را در ۶فصل و ۴۴ ماده تهیه کرد. این طرح پس از بررسی در وزارت کشور و اصلاحات به‌عمل‌آمده مجددا در ۵ فصل و ۳۰ ماده با عنوان «قانون تشکیل شوراهای شهری و نحوه اداره شهر تهران» در تیرماه ۵۸ به دولت موقت ارسال شد. مرحوم مهندس مهدی بازرگان طرح را با دقت مطالعه و نظرات خود را در حاشیه آن منعکس کرد. براساس این نظرات پیش‌نویس اصلاح و طرح جدید با عنوان «مدیریت واحد شهری» در اول مهرماه سال۱۳۵۸ در شورای انقلاب به تصویب رسید. در اجرای مواد ۴۲و ۴۴ این قانون مجددا طرح آیین‌نامه‌های وظایف و اختیارات شورای شهر تهیه و برای تصویب دولت موقت، ارسال شد.

براساس مطالعات گروه تقسیمات شهری، با توجه به اینکه محدوده غربی شهر تهران مسیل کن بود، در شهر تهران ۳۴۱ محله با اشتراکات فرهنگی و اجتماعی شناسایی شد. از ترکیب تعدادی از محلات، نواحی شهری و از ترکیب چند ناحیه، ۲۰منطقه شهری مشخص شد که محدوده آنها کاملا مرزهای طبیعی و منظمی دارند. بر این اساس شهر تهران به ۲۰منطقه و هر منطقه به تعدادی ناحیه و محله تقسیم‌بندی شد. طبق قانون شوراهای مطالعه‌شده مقرر شد کوچک‌‌ترین واحد حکمروایی، محله باشد و هر محله بین ۱۰ تا ۲۰هزار نفر جمعیت داشته باشد. پیش‌بینی شده بود از هر محله حداقل۵ نفر نماینده انتخاب شوند و از نمایندگان محلات در هر منطقه شورای منطقه تشکیل شود و از هر منطقه نیز چند نماینده در شورای شهر (پارلمان شهر) حضور داشته باشند. به این ترتیب ارتباط ارگانیک بین نمایندگان محلات و مناطق با شورای شهر برقرار می‌شد. در سال‌های اخیر که محدوده غرب مسیل کن وارد محدوده شهر شده، ۲ منطقه ۲۱ و ۲۲ نیز به مناطق شهر تهران اضافه شده است. براساس مطالعات جدیدی که به‌ عمل آمده تعداد کل محلات شهر تهران به ۳۵۴محله رسیده‌است.

محمد توسلی در قامت نخستین شهردار تهران پس از انقلاب، با تکیه بر تجاربش تلاش کرد تا با اصلاح ساختار مدیریت شهری زمینه شکل‌گیری شهرداری‌ها را با تعریف جدید و شیوه و الگوی مردمی طراحی و ساماندهی کند و از طرفی با ساماندهی وضعیت تهران تلاش کرد تا خدمات‌رسانی به شهروندان تهران را به شکلی منظم درآورد.

مریم میرزاخانی

نخبه آرام

۲۴ چهره ماندگار و موثر در ۴۰ سال جمهوری اسلامی ایران

محمد کرباسی: «چیره‌دست در گستره‌ قابل توجهی از تکنیک‌ها و حوزه‌های متفاوت ریاضی.او تجسم ترکیبی کمیاب است از توانایی تکنیکی، بلندپروازی جسورانه، بینش وسیع و کنجکاوی ژرف.»؛ این توصیف کمیته مدال فیلدز از مریم میرزاخانی-ریاضی‌دان ایرانی و استاد دانشگاه استنفورد - است که با درگذشتش در ۴۰سالگی، دنیا از ذهن زیبا و خلاق او محروم شد.

در تاریخ معاصر، علم ایران را نمی‌شود بدون نام مریم میرزاخانی بازخوانی کرد. مریم میرزاخانی که او را با بزرگ‌ترین ریاضی‌دانان دنیا مانند امی نوتر مقایسه می‌کنند آن‌قدر آرام و بی‌حاشیه بود که شاید خیلی از ایرانی‌ها او را تنها پس از مرگش پس از ۴سال نبرد با سرطان شناختند. از او به سختی می‌توانید در کل اینترنت مصاحبه‌ای پیدا کنید. آن‌قدر بی‌حاشیه تمام وجودش معطوف به هدف و تحقیقاتش بود که به هیچ حاشیه دیگری توجهی نداشت.

وقتی مدال فیلدز که بالاترین نشان در ریاضیات است به او اعطا شد به‌خاطر شخصیت باحیایش حتی والدینش را هم از این موضوع باخبر نساخت و آنها از طریق رسانه‌ها از این موضوع باخبر شدند. او به آنها گفته بود که کار بزرگی انجام‌نشده است!

مریم میرزاخانی، نخستین زن و نخستین ایرانی‌ای است که موفق به کسب جایزه فیلدز شده است. از این جایزه به‌عنوان عالی‌ترین نشان در علم ریاضیات یاد می‌شود. برای زنان دنیا، میرزاخانی یک الگو بود که موفقیت را در یک رشته مردسالار از آن خود کرده بود.

برنده‌شدن مدال فیلدز توسط مریم یک دستاورد منحصربه‌فرد است نه‌فقط برای اینکه او نخستین زنی بود که بدان دست‌یافت بلکه ازآن‌جهت که او یک ایرانی است و این تصور که زنان ایرانی تحصیل نمی‌کنند درهم‌شکسته شد.

اولین چیزی که میرزاخانی به همه ما یاد می‌دهد اخلاق نخبگی است. ناراحتی‌اش در زمان مبارزه با سرطان این بود که قرص‌هایی که می‌خورد گیرایی‌اش را کم کرده و تمرکزش پایین آمده است. او با پای خودش به این رتبه و مقام رسید و از هیچ‌کس چیزی یا کمکی نخواست.

کلمه نابغه برازنده این دانشمند ایرانی بوده است. از مریم میرزاخانی به‌عنوان یکی از ۱۰ ذهن جوان برگزیده سال۲۰۰۵ از سوی نشریه پاپیولار ساینس در آمریکا و ذهن برتر در رشته ریاضیات تجلیل شده است. میرزاخانی برنده جوایزی چون جایزه ستر از انجمن ریاضی آمریکا در سال۲۰۱۳ و جایزه کلی در کنار مدال فیلدز در سال۲۰۱۴ است. مریم میرزاخانی در ٣١سالگی و در دانشگاه استنفورد به عالی‌ترین جایگاه دانشگاهی و مقام استادی رسید. نه فقط مسائلی که مریم میرزاخانی حل کرده مسائل مهمی هستند، بلکه روش‌هایی که برای حل آنها ابداع کرده به دیگر ریاضی‌دان‌ها ابزار و دیدگاه‌های خوبی برای حل مسائل دیگر می‌دهد.

شاید برای توصیف لذت او از علم این چند جمله از معدود مصاحبه‌های او کافی باشد: «بدون علاقه داشتن به ریاضی ممکن است آن را سرد و بیهوده بیابید». اما زیبایی ریاضیات خود را تنها به شاگردان صبور نشان می‌دهد. «پرارزش‌ترین بخش (مطالعه ریاضی) لحظه‌ای است که می‌گویی آها!»؛ ذوق کشف و لذت فهمیدن چیزی جدید؛ احساس ایستادن بالای یک بلندی و رسیدن به دیدی شفاف و واضح.

مریم و هم‌نسلی‌های ریاضی‌دان او در ایران نشان می‌دهند که بار دیگر محققان ایرانی می‌توانند در سطوح عالی علم سهیم باشند. او نشان داد که پیشرو‌بودن ایرانی‌ها متعلق به تاریخ و گذشته نیست. آنها می‌توانند در دنیا حرف اول را بزنند.

علیرضا مرندی

مرد جمعیت

۲۴ چهره ماندگار و موثر در ۴۰ سال جمهوری اسلامی ایران

زهرا رفیعی: در میان وزیران بهداشت پس از انقلاب شاید بتوان گفت علیرضا مرندی یکی از تأثیرگذارترین‌هاست. او ۲اقدام بزرگ گسترش واکسیناسیون با تقویت انستیتو سرم‌سازی رازی و اجرای موفق برنامه جامع کنترل جمعیت را در کارنامه کاری خود دارد. طبق بررسی‌های انجام‌شده در اوایل پیروزی انقلاب حداکثر پوشش واکسیناسیون کودکان ۳۰درصد و ایمن‌سازی زنان باردار علیه کزاز ۷/ ۳درصد بود. از سال ۱۳۶۲تلاش برای تقویت ایمن‌سازی کودکان با محوریت تقویت تولید داخلی واکسن آغاز و از سال ۱۳۶۳رسما به‌عنوان یک جزو اساسی از فعالیت‌های خدمات بهداشتی شروع شد.

او در این زمان معاون امور بهداشتی وزارت بهداری بود و سپس تا سال ۶۸ به‌عنوان وزیر بهداری و سپس وزیر بهداشت انتخاب شد. دومین تأثیر کلان دکتر مرندی در حوزه بهداشت و سلامت در کشور را می‌توان در زمینه کنترل جمعیت دید. پس از سرشماری سال ۶۵، دولت وقت تصمیم می‌گیرد که برای کنترل جمعیت برنامه‌ریزی کند.

جنگ که تمام شد کارشناسان اعلام کردند اگر با این فرمان جلو برویم جمعیت کشور هر ۵/۱۷سال ۲برابر می‌شود. در آن زمان مدارس چندشیفته بود و تأمین غذا برای این افراد به‌دلیل کوپنی‌بودن، بسیار سخت بود؛ در نتیجه ارائه خدمات مشکل بود و اجرای این طرح گریزناپذیر. این طرح به دقت اجرا شد و شعار «۲بچه کافی است» تا سال‌ها بر در و دیوار شهرهای دورافتاده هم تبلیغ می‌شد.

مردم با تبلیغات و محدودیت‌هایی که قانون برای بچه چهارم گذاشته بود همراه شدند، به‌طوری که نرخ رشد جمعیت را به ۸/۱رساندند. عوامل متعددی در این تصمیم دخیل بود ولی متوقف نشدن طرح کنترل جمعیت یا به‌عبارت دیگر ‌پایان باز چنین تصمیم کلانی هرم جمعیت را تغییر داد. به اعتقاد بسیاری از کارشناسان حوزه جمعیت و برنامه‌ریزی اجتماعی، برنامه‌ای که در دوره وزارت دکتر مرندی به‌خوبی اجرا شد و بسیاری از مشکلات وقت کشور را برطرف کرد، ‌بایستی در دولت‌های بعدی متوقف می‌شد؛ اما از آنجا که به تبعات بلندمدت اجرای برنامه هیچ‌توجهی نشده بود کار را به جایی رساند که حال از طرف دیگر این بام، افزایش جمعیت تبلیغ شود. به هر روی، دکتر علیرضا مرندی بابت اجرای چنین پروژه‌ای جایزه جهانی گرفت. او که در سال ۸۲ چهره ماندگار شد در سال ۱۹۹۹نشان درجه یک خدمت را از سازمان ملل دریافت کرد.

اسماعیل اسدی د ارستانی تکاور بازنشسته ارتش که در ارتش وقتی از عملیات برون مرزی وی گفته میشود در ارتش این نظامی بازنشسته بعنوان اسطوره و الگو و افسانه شده است و بعداز بازنشستگی بکار تحقیقات و خبرنگاری و فیلم سازی و مستند سازی رو آورد که در این کار هم عجوبه قرن در خبرنگاری و نویسندگی و شاعری دارد

کتاب های چاب شده اسماعیل اسدی دارستانی

1-خدمت و مدیریت نظامی از دیدگاه اسلام

2-تا زنده ام بسیجی ام( خاطرات بسیجی جانباز هشت سال دفاع مقدس مهدی اسدی )

3-داستانهای آسمانی ایران

4-تاریخ دولتها شیعه در ایران

5-سرگذشت تالشان ( تاریخ تالش جنوبی ایرات و تالش شمالی و مغان اشغالی از باستان تاکنون )

6-بررسی تاریخ حقوق بشر و محیط زیست

وی از رهبران جنبش مدنی است که در سال 1388 یکی از محورها دعوت مردم به تظاهرات مسالمت امیز و در سال 1401

نیز در جریان قتل مهسا محوریت مبارزه مدنی در ایران دارد تاکنون یو بالای دو سال زندان و بازداشت موقعیت دارد و در اثر

شنکجه و... کار افتاده شده و ممنوع کار از خبرنگاری شده است و در ایران بنام خبرنگار وشاعر معاصر و ازادهی اسطوره معروف استا

مفاخر گیلان

چهره‌های مشهور علمی
پروفسور ˈفضل الله رضاˈ، دانشمند برجسته ایرانی در حوزه مهندسی برق، ریاضی و شاعرایرانی

پرفسور سمعیی ایجاد كننده زیر شاخه جراحی مغز

دكتر محمود بهزاد

ابراهیم پورداود-فلیسوف


آذراندامی شاعر و دانشمند

شیخ عبدالقادر جیلانی

کیا ابوالحسن کوشیار معروف به جیلی ، اخترشناش و ریاضیدان برجسته مسلمان ایرانی در قرن چهارم هجری است. همچنان که از نامش برمی آید از مردم گیلان بود. با وجود اهمیت علمی آثارش، متأسفانه از زندگی وی اطلاع چندانی به جا نمانده است . زمان تقریبی زندگی وی بین سالهای 330 تا 400 هجری قمری برآورد شده است.

دکتر امین کیوان پدر شیلات ایران

آذَر اَندامی (۱۳۰۵ - ۱۳۶۳) پزشک و باکتری‌شناس ایرانی و از پژوهشگران انستیتو پاستور ایران بود. بخاطر خدمات علمی و انسانی او یکی از حفره‌های برخوردی روی سیاره ناهید، به نام وی «اندامی» نامگذاری شده‌است


دکتر محمدعلی مجتهدی گیلانی ( ۱ مهر ۱۲۸۷، لاهیجان - ۱۰ تیر ۱۳۷۶، نیس) استاد دانشکدهٔ فنی دانشگاه تهران و رئیس دبیرستان البرز بود. او دانشگاه صنعتی شریف را بنیان نهاد. فارغ‌التحصیلان این دو موسسه حجم زیادی از نخبگان اقتصادی، سیاسی فرهنگی ایران را تشکیل می‌دهند. او همچنین در دوره‌هایی ریاست دانشگاه‌های ملی ایران و پهلوی و پلی‌تکنیک تهران را عهده‌دار بود.

یا ابوالحسن کوشیار بن لبّان باشهری گیلانی (حدود ۹۴۰-۱۰۱۰ میلادی / ۳۳۰-۴۰۰ هجری) ریاضی‌دان و ستاره‌شناس گیلانی بود که در پایان قرن چهارم و ابتدای قرن پنجم هجری می‌زیست. وی هم‌چنین طراح ابزارهای اخترشناسی بود.سیروس شَمیسا (زادهٔ ۲۹ فروردین ۱۳۲۷ در رشت) استاد ادبیّات فارسی و نویسندهٔ پرکار ایرانی است که تاکنون بیش از ۴۰ اثر خلق کرده‌است.

عزیز نبوی (۱۳۱۱، بندرانزلی - ۱۰ آبان ۱۳۸۲، مونترو سوئیس) استاد دانشگاه، نویسنده، کارآفرین و بنیان‎گذار مؤسسه عالی حسابداری در ایران بود.

عنایت‌الله رضا (۱۸ خرداد ۱۲۹۹ در رشت - ۲۰ تیر ۱۳۸۹[۱]) فلسفه‌دان، نویسنده و مترجم و محقق تاریخ و جغرافیای تاریخی ایرانی بود.[۲] او برادر پروفسور فضل‌الله رضا است.

دکتر بهزاد بهزادی نویسنده مترجم و پژوهشگر زبان آذری
نیما یوشیج پدر شعر نو که چندین سال در دبیرستان تاریخی حکیم نظامی تدریس می کرده است.
سرهنگ جلیل بزرگمهر وی وکیل مدافع دکتر مصدق بود.
پروفسور مصطفی عسکریان مدرک دکتری سوربن (دانشگاه) فرانسه عضو هیئت علمی دانشگاه خوارزمی
اسماعیل اسدی دارستانی نویسنده و محقق و روز نامه نگار و فعال و مدافع حقوق بشر و محیط زیست وبلاگ نویس جهانی و بازنشسته ارتش وچهر ه سیاسی و مستند سازو اولین وبلاگ نویس ایرانی
دکتر حسن پوربابایی دکترای جنگلداری از دانشگاه تربیت مدرس و رئیس دانشکده منابع طبیعی دانشگاه گیلان
بهروز نعمت الهی محقق و نویسندهٔ کتاب تاریخ جامع آستارا و حکام نمین، دو دیوان شعر فارسی و آذری از وی به جا مانده‌است.
حجت السلام دکتر رضا برنجکار عضو هیأت علمی دانشگاه تهران.
مهندس یونس ابراهیمی پدر کیوی و مرکبات ایران. محقق و نویسنده کتاب و مقالات متعدد در امور کشاورزی در ایران.
عزیز ناطقی نویسنده، دبیر ریاضیات و نویسنده چندین کتاب راهنمای آموزش ریاضیات.
جمشید ملکی محقق و نویسنده تاریخ آستارا.
دکتر شیرین بزرگمهر فرزند سرهنگ جلیل بزرگمهر، نویسنده و دکترای سینما تئاتر. از اساتید دانشگاههای هنر ایران.
آرمان سیف اللهی آذر نمین خبرنگار خبرگزاری جمهوری اسلامی ایران و ترجمه چند کتاب از روسی به فارسی.
اشرف حریری محقق و نویسنده کتاب تاریخ آموزش و پرورش آستارا در دو جلد.
اسداله عبدالهیان نویسنده کتاب زیارت کعبه، آمال مسلمین و تفسیر آیات قرآنی در مثنوی
شهرام آموزنده
استاد عبدلی نویسنده و محقق تالشان
استاد علی عبدلی زمینه فعالیت مردم شناسی و تاریخ شعر از چهر های ماندگار تالشان و ایران متولد

دکتر عسگر غنی / دانشمد هسته ای وزارت دفاع / و مدیر پرو‍ه موشک سفیر امید

دکتر پرویز یگانی (دانشمند ( I T

این دانشمند جهان ارتباطات

کامیار عابدی ( ادیب – پژوهشگر)

کامیار عابدی متولد سال ۱۳۴۷ ماسال ، از ادیبان و سخن شناسان برجسته معاصرمی باشد .ایشان از سال های پایانی دهه ۱۳۶۰ ضمن اشتغال به کار معلمی و همکاری با مطبوعات ،به نقد و پژوهش ادبی روی آورده است . عمده توجه وی به شعر فارسی از اواخر دوره قاجار « دوره های بیداری و مشروطه » تا امروز است

از این ادیب و پژوهشگر تاکنون کتابهای : از مصاحبت آفتاب ، به یاد میهن ، در زلال شعر ، تنها تر از یک برگ ، تپش سایه دوست ، ترنم غزل ، شبان بزرگ امید ، صور اسرافیل و علی اکبر دهخدا ، تصویر ها و توصیف ها در شعر معاصر،با ترانه باران ، زمزمه ای برای ابدیت ، جستجوی گل شیدایی ، به رغم پنجره های بسته ، در روشنی باران ، در جستجوی شعر ، نمونه ای چند از شعر معاصر و بیش از یکصد مقاله ی تحلیلی و تحقیقی از ایشان در مجله هایی چون ادبستان ، رشد ادب فارسی ، کتاب ماه ، جهان کتاب ، آینده ، گیله وا ، چیستا و هستی

هومن اشرف تالش ( مخترع جوان)

هومن اشرف متولد سال ۱۳۶۴ هشتپر تالش است . در حال حاضر دانشجوی رشته مهندسی عمران می باشد و مدیریت بنیاد ملی مقاوم سازی استان گیلان را نیز برعهده دارد .

هومن اشرف که در نخستین گام های پژوهشی و آفرینندگی خویش، موفق گردیده اختراع روکش بتنی ضد خزه « اولین بتن گیاهی جهان » را به نام خود ثبت نماید ؛ افتخارات مشروح زیر را درکارنامه خود دارد :

نفر سوم استان گیلان در چهارمین دوره جشنواره خوارزمی سال ۸۱-۸۰
نفر دوم استان گیلان درپنجمین دوره جشنواره خوارزمی سال ۸۲-۸۱ .
هفتمین مهندس برتر کشور در جشنواره صاحب کرجی سال ۸۵ .
جزو نفرات برگزیده کنفرانس مهندسی عمران بندر عباس سال ۸۳ .
دریافت مدال نقره از مسابقات جهانی اختراعات ژئو سوئس سال ۲۰۰۷ .
دریافت مدال طلای ویژه مسابقات اختراعات آسیایی – آمریکایی کوالالامپور سال ۲۰۰۷ .
کسپ لوج و کاپ بهترین اختراع سال ۲۰۰۷ جهان از کشور تایوان .

دکتر محمد رئوف درویش ( شیمیدان )متولد سال ۱۳۱۵ اسالم ، درای حدود ۴۰ سال پیشینه ی درخشان علمی و پژوهشی ست و اکنون استاد شیمی دانشگاه تهران می باشد .

از ایشان تا کنون افزون بر ۱۸ مقاله علمی به زبانهای انگلیسی و فرانسه و ۲۲ مقاله به زبان فارسی ، کتاب های مشروح زیر نیز چاپ و منتشر شده است :

کاربرد طیف سنجی جذبی در شیمی آلی ( ترجمه )

شیمی فضایی آلی ( ترجمه )

شیمی آلی ( ترجمه )

روش ها در شیمی فضایی آلی ( تالیف )

شیمی ترکیبات هتروسیکل ( تالیف )

لیگاندهای کابرال ( ترجمه )

دکتر فومنی

درحال تكمیل است

چهره‌های مشهور سیاسی و اجتماعی

دکتر محمد باقر نوبخت

بهمن محمد یاری :از ایثارگران انقلاب و هشت سال دفاع مقدس سه دوره نماینده شهرستانهای تالش رضوانشهر و ماسال ..

دکتر حسن زاده : معاون دادگستری گیلان و عضو ارشد فدارسیون ورزشی کشوری و از چهر های ملی و بین المللی

عبدالقادر شجاع
شاپور مرحبا سه ۳ دوره نماینده شهرستان آستارا در مجلس شورای اسلامی (دوره چهارم – پنجم و هفتم). نویسنده چندین کتاب در مورد عملکرد و دستاوردهای پس از انقلاب برای رشد و شکوفایی آستارا
اسماعیل اسدی دارستانی نویسنده و محقق و رزونامه نگار و فعال حقوق بشر و محیط زیست وبلاگ نویس جهانی و بازنشسته ارتش وچهر ه سیاسی
دکتر صفر نعیمی جانباز و از چهرهای ماندگار هشت سال دفاع مقدس معروف به سردار سازندگی آستارا نماینده دوره نهم مجلس
اسماعیل آهنی سیاستمدار واز هنرمندان ایران، نماینده دوره دوم مجلس شورای اسلامی حوزه انتخابیه گیلان (آستارا)
ابراهیم نبوی فعال سیاسی، نویسنده و هجونویس
دکتر کیوان اسدپور فرماندار آستارا / معون بنیاد شهید اسبق گیلان / مدیر کل اسبق هلال احمر / عضو انتخابی هفت نفر مجمع عمومی هلال احمر کشور / ایثارگر و رزمنده ۸سال دفاع مقدس متولد لیسار
حاج بهمن محمدیاری سه دوره نماینده تالشان و از رزمندگان هشت سال دفاع مقدس
محمود شکری نماینده تالشان
( دکتر هوشنگ امیر احمدی ( پژوهشگر – سیاستمدار)
حسن زاده معاون دادگستری گیلان / ریس فدارسیون ملی ..
رادمهر

حق جو معاون اداره کل اطلاعات گیلان /فعالان سیاسی استان
کوچکی نزاد نماینده رشت / ریس سازمان آموزش و پرورش گیلان

جعفر زاده / ریس بیناد شهید گیلان / نماینده رشت / جانباز ۷۰ درصد هشت سال دفاع مقدس

محمود شکری / نماینده تالشان / معاون وزیر دارایی /

خسته بند / چهاره دوره نماینده انزلی

حسن کربلایی / از پایه گذاران انقلاب اسلامی گیلان / دبیر موتلفه اسلامی گیلان

دکتر محمد باقر نوبخت

مهندس سیروس شفقی

مهندس کوچکی نزاد

چهره‌های مشهور هنری و فرهنگی و شاعر


شیون فومنی (میر احمد سید فخری نژاد) جه شاعران محبوب و مشهور گیلان

امیرهوشنگ ابتهاج سمیعی گیلانی

آیت الله قربانی امام جمعه رشت

علی عبدلی پژوهشگر، نویسنده و شاعر می‌باشد که فعالیت خود را در زمینه شناخت اقوام تات و تالش از اوایل دهه ۵۰ شمسی شروع کرده و تا کنون ادامه داده‌است. از این پژوهشگر و شاعر تاکنون حدود بیست کتاب در زمینه‌های زبان تاتی و تالشی و تاریخ، فرهنگ، ادبیات و مردم تالش به چاپ رسیده.

محمد شمس لنگرودی شاعر معاصر و جی اعضای کانون نویسندگان ایران ائیسه اون اوستاد دانشگایه و تارئخ هونر درس دهه.و حافظ موسوی و شهاب مقربین امرا مدیره انتشارات اهنگ ائیسه.

داوود خانی خلیفه محله ، بیه پیش شاعر، 1345 لنگرود شلمان مئن به دونیا بومای. عاشقی پالوی انو چم ایسه.

شاعرمعاصر محسن توکلی شاعر و ترانه سرای گیلانی سال 1319 صومعه سرا درمحله رونکیان به دونیا بامو.

شاعرمحسن آریاپاد سال 1326 به دونیا بومو جه پیشکسوتان گیلان شعر ایسه که علاوه بر شعر گیلکی شعر فارسی هم گه.

دکتر علی فروحی شاعر ، ترانه سرا و محقق گیلانی سال 1308 به دونیا بومو . خو درسا تا جراحی عمومی و آناتومی تخصص ایدامه بدا و ریاست خیلی جه بیمارستانان کیشورا به عهده بیگیفته بو .

شاعر مهرداد فلاح

شاعرایرج هدایتی

شاعرمحمد امین لاهیجی

شاعر تیمور گرگین

سید جلال قریشیشاعر پرسابقه و توانمند شعر گیلکی که مثال بارز کم گویی و گزیده گویی هستند

ابراهیم شکیبایی لنگرودی شاعر گیلانی

میر احمد ثاراللهی

طوفان هل عطایی آهنگساز و خواننده مقیم لس آنجلس
سروش خلیلی هنرپیشه ایرانی تئاتر، سینما و تلویزیون
نیما رهایی هنرپیشه تئاتر، سینما و تلویزیون استانی گیلان(شبکه باران)
منصور بنی مجیدی معلم بازنشسته و شاعر پر آوازه ملی تاکنون ۶ کتاب شعر ایشان چاپ شده‌است.
اکبر اکسیر شاعر، طنز پرداز معروف ملی، معلم بازنشسته و تاکنون چندین کتاب ایشان چاپ شده‌است.
فرهاد دلق پوش نماینده دوره هشتم آستارا و از چهرهای فرهنگی کشور
مجید مجیدی ( کارگردان )
مجید مجیدی متولد ۲۵ فروردین ماه سال ۱۳۳۸در یک خانواده تالش « خاندان مجیدی های ویزنه» می باشد. فعالیت هنری خود را از بیست سالگی و با بازی در نمایش های صحنه ای آغاز کرد.۲۵ مرداد ۱۳۳۰ خلخال (تالشان ) محل زندگی رضوانشهر موسسه تالش شناسی را بنیانگذار می باشد فعالیت های ایشان رادیو گیلان و نخستین پزوهشگر تالش شناسی معاصر و انتشارات متعدد پزوهشی در زمینه های تات و تالش شناسی ..نشریه تالش

چنگیز شکوری / نویسنده و محقق و روز نامه نگار / خدمات به فرهنگ و تاریخ و زبان تالشان / کارمندفرمانداری رضوانشهر
لیلا فروهر

فرشاد فاضلی مقدم خبرنگارو فیلم ساز ملی

اقای فروهر

قلنچ كهندل فیلم ساز و عكاس (دهه 40 تاكنون ) استان گیلان

علی محمد مسیحا

از شعرا و چهره های ادبی لنگرود

نیما رهایی بازیگر نامدارایرانی متولدآستارا

چهره‌های مشهور ورزشی
فردین معصومی

پایان رافت فوتبالیست اسبق باشگاه پرسپولیس تهران و باشگاه فوتبال ملوان بندرانزلی
نیما مجیدی قهرمان جهان و کاپیتان تیم ملی کیک بوکسینگ جمهوری اسلامی ایران
غفور نصیری مربی تیم ملی کیوکوشین کاراته(UFK) جمهوری اسلامی ایران و مسئول کیوکوشین(UFK)آسیا
کاویان داداش زاده دارنده اولین مدال طلای شطرنج آسیا
فریدون برادران دارنده مدال طلای ۱۰۰ کیلومتر تایم تریل در بازی‌های آسیایی ۱۹۷۴ تهران
کیهان فیهیم زاده قهرمان ملی و مربی کشتی لوندویل آستارا

در حال تكمیل است

چهره‌های مشهور نظامی و شهدا شاخص


شهید ایت الله احسان بخش

سردار شهید میثم

سردار شهیدمحمدبیگلو،

سردار شهیدمهدی خوش سیرت،

سردار شهیدحسین املاکی،

سردار شهید محمود قلی پور

سرلشکر سید موسی نامجوی

شهید رودبار محمد دیدگانی

سردار شهیدعلیرضا حسنی،

سردار شهیدسید صادق شفیعی

سردار شهید جهانگیر یوسفی

سردار شهید سیدمحمد تقی مخزن موسوی

سردار شهیدهدایت درویشوند

نخستین شهید پیروزی انقلاب اسلامی شهید حجت الاسلام سیدیونس حسینی رودباری

جوانترین معلم شهید خلبان کشور سرلشکر سیدعلی اقبالی دوگاهه

شهید نوبخت (رشت)


شهید نیکویی سروانی (سرباز شاخص )

شهید ناصر وفادار (سرباز شاخص )

شهید صالحی سراوانی(سرباز شاخص )

سرلشگر شهید آزاده خلبان ایوب حسین نژادی
شهید جانباز حاج اسدالله اسدی دارستانی شاعر و موسس موسسه جایزه صلح سبز جهانی از سرداران هشت سال دفاع مقدس که اولین بسیجی اعزامی از آستارا برای هشت سال دفاع مقدس در سال۱۳۵۹
کیهان هاشم نیا استاندار گیلان / معاون اسبق استاندار گیلان / ریس بنیاد شهید استان گیلان / معاون بنیاد شهید کشور

شهید کلاه چرمینه /سپهسالار ملی / فرمانده ارتش ایران در زمان شاه عباس صفوی با عثمانی

شهید میر حسن خان تالشان / سالار ملی /حاکم سابق ایلات تالشان ایران و سرداران مبارزه با ارتش متجاوز روسیه
سردار جانباز عیرضا نعمتی / متولد چوبر تالش / فرمانده اسبق سپاه آستارا / از سرداران هشت سال دفاع مقدس / استاد دانشگاه

شهیدسردار فاتحی

شهیدسردار مرحبا
شهید میر زا کوچک حان جنگلی

سرهنگ جانباز بازنشسته سپاه جلیل كریم نزاد از فرماندهان هشت سال دفاع مقدس -تالش

سردار بازنشسته آقازاده / فرمانده اسبق سپاه گیلان / فرمانده اسبق ناجا گیلان / نماینده مجلس /

  • از دوستان گیلانی در صورتیكه خود را محقق ثبت بعنوان مشاهیر و چهر های ماندگار می دانند .. لطفا مدارك و شواهد و اسناد را به آستارا ص پ 1178 یا به ایمیل استارا نیوز ارسال نمایند كه بعداز داروی و تایید از سوی شورای داروان چهر های ماندگار درد نیوز اسامی آنها در سایت درج گردد
  • این قشمت در حال به روز رسانی و اصلاح است ..لطفا منتظر نظرات شما هستیم..astarao@yahoo.com 09119812795
  • هوالقادر

مفاخر گیلان

چهره‌های مشهور علمی
پروفسور ˈفضل الله رضاˈ، دانشمند برجسته ایرانی در حوزه مهندسی برق، ریاضی و شاعرایرانی

پرفسور سمعیی ایجاد كننده زیر شاخه جراحی مغز

دكتر محمود بهزاد

ابراهیم پورداود-فلیسوف


آذراندامی شاعر و دانشمند

شیخ عبدالقادر جیلانی

کیا ابوالحسن کوشیار معروف به جیلی ، اخترشناش و ریاضیدان برجسته مسلمان ایرانی در قرن چهارم هجری است. همچنان که از نامش برمی آید از مردم گیلان بود. با وجود اهمیت علمی آثارش، متأسفانه از زندگی وی اطلاع چندانی به جا نمانده است . زمان تقریبی زندگی وی بین سالهای 330 تا 400 هجری قمری برآورد شده است.

دکتر امین کیوان پدر شیلات ایران

آذَر اَندامی (۱۳۰۵ - ۱۳۶۳) پزشک و باکتری‌شناس ایرانی و از پژوهشگران انستیتو پاستور ایران بود. بخاطر خدمات علمی و انسانی او یکی از حفره‌های برخوردی روی سیاره ناهید، به نام وی «اندامی» نامگذاری شده‌است


دکتر محمدعلی مجتهدی گیلانی ( ۱ مهر ۱۲۸۷، لاهیجان - ۱۰ تیر ۱۳۷۶، نیس) استاد دانشکدهٔ فنی دانشگاه تهران و رئیس دبیرستان البرز بود. او دانشگاه صنعتی شریف را بنیان نهاد. فارغ‌التحصیلان این دو موسسه حجم زیادی از نخبگان اقتصادی، سیاسی فرهنگی ایران را تشکیل می‌دهند. او همچنین در دوره‌هایی ریاست دانشگاه‌های ملی ایران و پهلوی و پلی‌تکنیک تهران را عهده‌دار بود.

یا ابوالحسن کوشیار بن لبّان باشهری گیلانی (حدود ۹۴۰-۱۰۱۰ میلادی / ۳۳۰-۴۰۰ هجری) ریاضی‌دان و ستاره‌شناس گیلانی بود که در پایان قرن چهارم و ابتدای قرن پنجم هجری می‌زیست. وی هم‌چنین طراح ابزارهای اخترشناسی بود.سیروس شَمیسا (زادهٔ ۲۹ فروردین ۱۳۲۷ در رشت) استاد ادبیّات فارسی و نویسندهٔ پرکار ایرانی است که تاکنون بیش از ۴۰ اثر خلق کرده‌است.

عزیز نبوی (۱۳۱۱، بندرانزلی - ۱۰ آبان ۱۳۸۲، مونترو سوئیس) استاد دانشگاه، نویسنده، کارآفرین و بنیان‎گذار مؤسسه عالی حسابداری در ایران بود.

عنایت‌الله رضا (۱۸ خرداد ۱۲۹۹ در رشت - ۲۰ تیر ۱۳۸۹[۱]) فلسفه‌دان، نویسنده و مترجم و محقق تاریخ و جغرافیای تاریخی ایرانی بود.[۲] او برادر پروفسور فضل‌الله رضا است.

دکتر بهزاد بهزادی نویسنده مترجم و پژوهشگر زبان آذری
نیما یوشیج پدر شعر نو که چندین سال در دبیرستان تاریخی حکیم نظامی تدریس می کرده است.
سرهنگ جلیل بزرگمهر وی وکیل مدافع دکتر مصدق بود.
پروفسور مصطفی عسکریان مدرک دکتری سوربن (دانشگاه) فرانسه عضو هیئت علمی دانشگاه خوارزمی
اسماعیل اسدی دارستانی نویسنده و محقق و روز نامه نگار و فعال و مدافع حقوق بشر و محیط زیست وبلاگ نویس جهانی و بازنشسته ارتش وچهر ه سیاسی و مستند سازو اولین وبلاگ نویس ایرانی
دکتر حسن پوربابایی دکترای جنگلداری از دانشگاه تربیت مدرس و رئیس دانشکده منابع طبیعی دانشگاه گیلان
بهروز نعمت الهی محقق و نویسندهٔ کتاب تاریخ جامع آستارا و حکام نمین، دو دیوان شعر فارسی و آذری از وی به جا مانده‌است.
حجت السلام دکتر رضا برنجکار عضو هیأت علمی دانشگاه تهران.
مهندس یونس ابراهیمی پدر کیوی و مرکبات ایران. محقق و نویسنده کتاب و مقالات متعدد در امور کشاورزی در ایران.
عزیز ناطقی نویسنده، دبیر ریاضیات و نویسنده چندین کتاب راهنمای آموزش ریاضیات.
جمشید ملکی محقق و نویسنده تاریخ آستارا.
دکتر شیرین بزرگمهر فرزند سرهنگ جلیل بزرگمهر، نویسنده و دکترای سینما تئاتر. از اساتید دانشگاههای هنر ایران.
آرمان سیف اللهی آذر نمین خبرنگار خبرگزاری جمهوری اسلامی ایران و ترجمه چند کتاب از روسی به فارسی.
اشرف حریری محقق و نویسنده کتاب تاریخ آموزش و پرورش آستارا در دو جلد.
اسداله عبدالهیان نویسنده کتاب زیارت کعبه، آمال مسلمین و تفسیر آیات قرآنی در مثنوی
شهرام آموزنده
استاد عبدلی نویسنده و محقق تالشان
استاد علی عبدلی زمینه فعالیت مردم شناسی و تاریخ شعر از چهر های ماندگار تالشان و ایران متولد

دکتر عسگر غنی / دانشمد هسته ای وزارت دفاع / و مدیر پرو‍ه موشک سفیر امید

دکتر پرویز یگانی (دانشمند ( I T

این دانشمند جهان ارتباطات

کامیار عابدی ( ادیب – پژوهشگر)

کامیار عابدی متولد سال ۱۳۴۷ ماسال ، از ادیبان و سخن شناسان برجسته معاصرمی باشد .ایشان از سال های پایانی دهه ۱۳۶۰ ضمن اشتغال به کار معلمی و همکاری با مطبوعات ،به نقد و پژوهش ادبی روی آورده است . عمده توجه وی به شعر فارسی از اواخر دوره قاجار « دوره های بیداری و مشروطه » تا امروز است

از این ادیب و پژوهشگر تاکنون کتابهای : از مصاحبت آفتاب ، به یاد میهن ، در زلال شعر ، تنها تر از یک برگ ، تپش سایه دوست ، ترنم غزل ، شبان بزرگ امید ، صور اسرافیل و علی اکبر دهخدا ، تصویر ها و توصیف ها در شعر معاصر،با ترانه باران ، زمزمه ای برای ابدیت ، جستجوی گل شیدایی ، به رغم پنجره های بسته ، در روشنی باران ، در جستجوی شعر ، نمونه ای چند از شعر معاصر و بیش از یکصد مقاله ی تحلیلی و تحقیقی از ایشان در مجله هایی چون ادبستان ، رشد ادب فارسی ، کتاب ماه ، جهان کتاب ، آینده ، گیله وا ، چیستا و هستی

هومن اشرف تالش ( مخترع جوان)

هومن اشرف متولد سال ۱۳۶۴ هشتپر تالش است . در حال حاضر دانشجوی رشته مهندسی عمران می باشد و مدیریت بنیاد ملی مقاوم سازی استان گیلان را نیز برعهده دارد .

هومن اشرف که در نخستین گام های پژوهشی و آفرینندگی خویش، موفق گردیده اختراع روکش بتنی ضد خزه « اولین بتن گیاهی جهان » را به نام خود ثبت نماید ؛ افتخارات مشروح زیر را درکارنامه خود دارد :

نفر سوم استان گیلان در چهارمین دوره جشنواره خوارزمی سال ۸۱-۸۰
نفر دوم استان گیلان درپنجمین دوره جشنواره خوارزمی سال ۸۲-۸۱ .
هفتمین مهندس برتر کشور در جشنواره صاحب کرجی سال ۸۵ .
جزو نفرات برگزیده کنفرانس مهندسی عمران بندر عباس سال ۸۳ .
دریافت مدال نقره از مسابقات جهانی اختراعات ژئو سوئس سال ۲۰۰۷ .
دریافت مدال طلای ویژه مسابقات اختراعات آسیایی – آمریکایی کوالالامپور سال ۲۰۰۷ .
کسپ لوج و کاپ بهترین اختراع سال ۲۰۰۷ جهان از کشور تایوان .

دکتر محمد رئوف درویش ( شیمیدان )متولد سال ۱۳۱۵ اسالم ، درای حدود ۴۰ سال پیشینه ی درخشان علمی و پژوهشی ست و اکنون استاد شیمی دانشگاه تهران می باشد .

از ایشان تا کنون افزون بر ۱۸ مقاله علمی به زبانهای انگلیسی و فرانسه و ۲۲ مقاله به زبان فارسی ، کتاب های مشروح زیر نیز چاپ و منتشر شده است :

کاربرد طیف سنجی جذبی در شیمی آلی ( ترجمه )

شیمی فضایی آلی ( ترجمه )

شیمی آلی ( ترجمه )

روش ها در شیمی فضایی آلی ( تالیف )

شیمی ترکیبات هتروسیکل ( تالیف )

لیگاندهای کابرال ( ترجمه )

دکتر فومنی

درحال تكمیل است

چهره‌های مشهور سیاسی و اجتماعی

دکتر محمد باقر نوبخت

بهمن محمد یاری :از ایثارگران انقلاب و هشت سال دفاع مقدس سه دوره نماینده شهرستانهای تالش رضوانشهر و ماسال ..

دکتر حسن زاده : معاون دادگستری گیلان و عضو ارشد فدارسیون ورزشی کشوری و از چهر های ملی و بین المللی

عبدالقادر شجاع
شاپور مرحبا سه ۳ دوره نماینده شهرستان آستارا در مجلس شورای اسلامی (دوره چهارم – پنجم و هفتم). نویسنده چندین کتاب در مورد عملکرد و دستاوردهای پس از انقلاب برای رشد و شکوفایی آستارا
اسماعیل اسدی دارستانی نویسنده و محقق و رزونامه نگار و فعال حقوق بشر و محیط زیست وبلاگ نویس جهانی و بازنشسته ارتش وچهر ه سیاسی
دکتر صفر نعیمی جانباز و از چهرهای ماندگار هشت سال دفاع مقدس معروف به سردار سازندگی آستارا نماینده دوره نهم مجلس
اسماعیل آهنی سیاستمدار واز هنرمندان ایران، نماینده دوره دوم مجلس شورای اسلامی حوزه انتخابیه گیلان (آستارا)
ابراهیم نبوی فعال سیاسی، نویسنده و هجونویس
دکتر کیوان اسدپور فرماندار آستارا / معون بنیاد شهید اسبق گیلان / مدیر کل اسبق هلال احمر / عضو انتخابی هفت نفر مجمع عمومی هلال احمر کشور / ایثارگر و رزمنده ۸سال دفاع مقدس متولد لیسار
حاج بهمن محمدیاری سه دوره نماینده تالشان و از رزمندگان هشت سال دفاع مقدس
محمود شکری نماینده تالشان
( دکتر هوشنگ امیر احمدی ( پژوهشگر – سیاستمدار)
حسن زاده معاون دادگستری گیلان / ریس فدارسیون ملی ..
رادمهر

حق جو معاون اداره کل اطلاعات گیلان /فعالان سیاسی استان
کوچکی نزاد نماینده رشت / ریس سازمان آموزش و پرورش گیلان

جعفر زاده / ریس بیناد شهید گیلان / نماینده رشت / جانباز ۷۰ درصد هشت سال دفاع مقدس

محمود شکری / نماینده تالشان / معاون وزیر دارایی /

خسته بند / چهاره دوره نماینده انزلی

حسن کربلایی / از پایه گذاران انقلاب اسلامی گیلان / دبیر موتلفه اسلامی گیلان

دکتر محمد باقر نوبخت

مهندس سیروس شفقی

مهندس کوچکی نزاد

چهره‌های مشهور هنری و فرهنگی و شاعر


شیون فومنی (میر احمد سید فخری نژاد) جه شاعران محبوب و مشهور گیلان

امیرهوشنگ ابتهاج سمیعی گیلانی

آیت الله قربانی امام جمعه رشت

علی عبدلی پژوهشگر، نویسنده و شاعر می‌باشد که فعالیت خود را در زمینه شناخت اقوام تات و تالش از اوایل دهه ۵۰ شمسی شروع کرده و تا کنون ادامه داده‌است. از این پژوهشگر و شاعر تاکنون حدود بیست کتاب در زمینه‌های زبان تاتی و تالشی و تاریخ، فرهنگ، ادبیات و مردم تالش به چاپ رسیده.

محمد شمس لنگرودی شاعر معاصر و جی اعضای کانون نویسندگان ایران ائیسه اون اوستاد دانشگایه و تارئخ هونر درس دهه.و حافظ موسوی و شهاب مقربین امرا مدیره انتشارات اهنگ ائیسه.

داوود خانی خلیفه محله ، بیه پیش شاعر، 1345 لنگرود شلمان مئن به دونیا بومای. عاشقی پالوی انو چم ایسه.

شاعرمعاصر محسن توکلی شاعر و ترانه سرای گیلانی سال 1319 صومعه سرا درمحله رونکیان به دونیا بامو.

شاعرمحسن آریاپاد سال 1326 به دونیا بومو جه پیشکسوتان گیلان شعر ایسه که علاوه بر شعر گیلکی شعر فارسی هم گه.

دکتر علی فروحی شاعر ، ترانه سرا و محقق گیلانی سال 1308 به دونیا بومو . خو درسا تا جراحی عمومی و آناتومی تخصص ایدامه بدا و ریاست خیلی جه بیمارستانان کیشورا به عهده بیگیفته بو .

شاعر مهرداد فلاح

شاعرایرج هدایتی

شاعرمحمد امین لاهیجی

شاعر تیمور گرگین

سید جلال قریشیشاعر پرسابقه و توانمند شعر گیلکی که مثال بارز کم گویی و گزیده گویی هستند

ابراهیم شکیبایی لنگرودی شاعر گیلانی

میر احمد ثاراللهی

طوفان هل عطایی آهنگساز و خواننده مقیم لس آنجلس
سروش خلیلی هنرپیشه ایرانی تئاتر، سینما و تلویزیون
نیما رهایی هنرپیشه تئاتر، سینما و تلویزیون استانی گیلان(شبکه باران)
منصور بنی مجیدی معلم بازنشسته و شاعر پر آوازه ملی تاکنون ۶ کتاب شعر ایشان چاپ شده‌است.
اکبر اکسیر شاعر، طنز پرداز معروف ملی، معلم بازنشسته و تاکنون چندین کتاب ایشان چاپ شده‌است.
فرهاد دلق پوش نماینده دوره هشتم آستارا و از چهرهای فرهنگی کشور
مجید مجیدی ( کارگردان )
مجید مجیدی متولد ۲۵ فروردین ماه سال ۱۳۳۸در یک خانواده تالش « خاندان مجیدی های ویزنه» می باشد. فعالیت هنری خود را از بیست سالگی و با بازی در نمایش های صحنه ای آغاز کرد.۲۵ مرداد ۱۳۳۰ خلخال (تالشان ) محل زندگی رضوانشهر موسسه تالش شناسی را بنیانگذار می باشد فعالیت های ایشان رادیو گیلان و نخستین پزوهشگر تالش شناسی معاصر و انتشارات متعدد پزوهشی در زمینه های تات و تالش شناسی ..نشریه تالش

چنگیز شکوری / نویسنده و محقق و روز نامه نگار / خدمات به فرهنگ و تاریخ و زبان تالشان / کارمندفرمانداری رضوانشهر
لیلا فروهر

فرشاد فاضلی مقدم خبرنگارو فیلم ساز ملی

اقای فروهر

قلنچ كهندل فیلم ساز و عكاس (دهه 40 تاكنون ) استان گیلان

علی محمد مسیحا

از شعرا و چهره های ادبی لنگرود

نیما رهایی بازیگر نامدارایرانی متولدآستارا

چهره‌های مشهور ورزشی
فردین معصومی

پایان رافت فوتبالیست اسبق باشگاه پرسپولیس تهران و باشگاه فوتبال ملوان بندرانزلی
نیما مجیدی قهرمان جهان و کاپیتان تیم ملی کیک بوکسینگ جمهوری اسلامی ایران
غفور نصیری مربی تیم ملی کیوکوشین کاراته(UFK) جمهوری اسلامی ایران و مسئول کیوکوشین(UFK)آسیا
کاویان داداش زاده دارنده اولین مدال طلای شطرنج آسیا
فریدون برادران دارنده مدال طلای ۱۰۰ کیلومتر تایم تریل در بازی‌های آسیایی ۱۹۷۴ تهران
کیهان فیهیم زاده قهرمان ملی و مربی کشتی لوندویل آستارا

در حال تكمیل است

چهره‌های مشهور نظامی و شهدا شاخص


شهید ایت الله احسان بخش

سردار شهید میثم

سردار شهیدمحمدبیگلو،

سردار شهیدمهدی خوش سیرت،

سردار شهیدحسین املاکی،

سردار شهید محمود قلی پور

سرلشکر سید موسی نامجوی

شهید رودبار محمد دیدگانی

سردار شهیدعلیرضا حسنی،

سردار شهیدسید صادق شفیعی

سردار شهید جهانگیر یوسفی

سردار شهید سیدمحمد تقی مخزن موسوی

سردار شهیدهدایت درویشوند

نخستین شهید پیروزی انقلاب اسلامی شهید حجت الاسلام سیدیونس حسینی رودباری

جوانترین معلم شهید خلبان کشور سرلشکر سیدعلی اقبالی دوگاهه

شهید نوبخت (رشت)


شهید نیکویی سروانی (سرباز شاخص )

شهید ناصر وفادار (سرباز شاخص )

شهید صالحی سراوانی(سرباز شاخص )

سرلشگر شهید آزاده خلبان ایوب حسین نژادی
شهید جانباز حاج اسدالله اسدی دارستانی شاعر و موسس موسسه جایزه صلح سبز جهانی از سرداران هشت سال دفاع مقدس که اولین بسیجی اعزامی از آستارا برای هشت سال دفاع مقدس در سال۱۳۵۹
کیهان هاشم نیا استاندار گیلان / معاون اسبق استاندار گیلان / ریس بنیاد شهید استان گیلان / معاون بنیاد شهید کشور

شهید کلاه چرمینه /سپهسالار ملی / فرمانده ارتش ایران در زمان شاه عباس صفوی با عثمانی

شهید میر حسن خان تالشان / سالار ملی /حاکم سابق ایلات تالشان ایران و سرداران مبارزه با ارتش متجاوز روسیه
سردار جانباز عیرضا نعمتی / متولد چوبر تالش / فرمانده اسبق سپاه آستارا / از سرداران هشت سال دفاع مقدس / استاد دانشگاه

شهیدسردار فاتحی

شهیدسردار مرحبا
شهید میر زا کوچک حان جنگلی

سرهنگ جانباز بازنشسته سپاه جلیل كریم نزاد از فرماندهان هشت سال دفاع مقدس -تالش

سردار بازنشسته آقازاده / فرمانده اسبق سپاه گیلان / فرمانده اسبق ناجا گیلان / نماینده مجلس /

  • از دوستان گیلانی در صورتیكه خود را محقق ثبت بعنوان مشاهیر و چهر های ماندگار می دانند .. لطفا مدارك و شواهد و اسناد را به آستارا ص پ 1178 یا به ایمیل استارا نیوز ارسال نمایند كه بعداز داروی و تایید از سوی شورای داروان چهر های ماندگار درد نیوز اسامی آنها در سایت درج گردد
  • این قشمت در حال به روز رسانی و اصلاح است ..لطفا منتظر نظرات شما هستیم..astarao@yahoo.com 09119812795
  • هوالقادر

مشاهیر و چهرهای ماندگار گیلان

چهره‌های مشهور علمی
پروفسور ˈفضل الله رضاˈ، دانشمند برجسته ایرانی در حوزه مهندسی برق، ریاضی و شاعرایرانی

پرفسور سمعیی ایجاد كننده زیر شاخه جراحی مغز

دكتر محمود بهزاد

ابراهیم پورداود-فلیسوف


آذراندامی شاعر و دانشمند

شیخ عبدالقادر جیلانی

کیا ابوالحسن کوشیار معروف به جیلی ، اخترشناش و ریاضیدان برجسته مسلمان ایرانی در قرن چهارم هجری است. همچنان که از نامش برمی آید از مردم گیلان بود. با وجود اهمیت علمی آثارش، متأسفانه از زندگی وی اطلاع چندانی به جا نمانده است . زمان تقریبی زندگی وی بین سالهای 330 تا 400 هجری قمری برآورد شده است.

دکتر امین کیوان پدر شیلات ایران

آذَر اَندامی (۱۳۰۵ - ۱۳۶۳) پزشک و باکتری‌شناس ایرانی و از پژوهشگران انستیتو پاستور ایران بود. بخاطر خدمات علمی و انسانی او یکی از حفره‌های برخوردی روی سیاره ناهید، به نام وی «اندامی» نامگذاری شده‌است


دکتر محمدعلی مجتهدی گیلانی ( ۱ مهر ۱۲۸۷، لاهیجان - ۱۰ تیر ۱۳۷۶، نیس) استاد دانشکدهٔ فنی دانشگاه تهران و رئیس دبیرستان البرز بود. او دانشگاه صنعتی شریف را بنیان نهاد. فارغ‌التحصیلان این دو موسسه حجم زیادی از نخبگان اقتصادی، سیاسی فرهنگی ایران را تشکیل می‌دهند. او همچنین در دوره‌هایی ریاست دانشگاه‌های ملی ایران و پهلوی و پلی‌تکنیک تهران را عهده‌دار بود.

یا ابوالحسن کوشیار بن لبّان باشهری گیلانی (حدود ۹۴۰-۱۰۱۰ میلادی / ۳۳۰-۴۰۰ هجری) ریاضی‌دان و ستاره‌شناس گیلانی بود که در پایان قرن چهارم و ابتدای قرن پنجم هجری می‌زیست. وی هم‌چنین طراح ابزارهای اخترشناسی بود.سیروس شَمیسا (زادهٔ ۲۹ فروردین ۱۳۲۷ در رشت) استاد ادبیّات فارسی و نویسندهٔ پرکار ایرانی است که تاکنون بیش از ۴۰ اثر خلق کرده‌است.

عزیز نبوی (۱۳۱۱، بندرانزلی - ۱۰ آبان ۱۳۸۲، مونترو سوئیس) استاد دانشگاه، نویسنده، کارآفرین و بنیان‎گذار مؤسسه عالی حسابداری در ایران بود.

عنایت‌الله رضا (۱۸ خرداد ۱۲۹۹ در رشت - ۲۰ تیر ۱۳۸۹[۱]) فلسفه‌دان، نویسنده و مترجم و محقق تاریخ و جغرافیای تاریخی ایرانی بود.[۲] او برادر پروفسور فضل‌الله رضا است.

دکتر بهزاد بهزادی نویسنده مترجم و پژوهشگر زبان آذری
نیما یوشیج پدر شعر نو که چندین سال در دبیرستان تاریخی حکیم نظامی تدریس می کرده است.
سرهنگ جلیل بزرگمهر وی وکیل مدافع دکتر مصدق بود.
پروفسور مصطفی عسکریان مدرک دکتری سوربن (دانشگاه) فرانسه عضو هیئت علمی دانشگاه خوارزمی
اسماعیل اسدی دارستانی نویسنده و محقق و روز نامه نگار و فعال و مدافع حقوق بشر و محیط زیست وبلاگ نویس جهانی و بازنشسته ارتش وچهر ه سیاسی و مستند سازو اولین وبلاگ نویس ایرانی
دکتر حسن پوربابایی دکترای جنگلداری از دانشگاه تربیت مدرس و رئیس دانشکده منابع طبیعی دانشگاه گیلان
بهروز نعمت الهی محقق و نویسندهٔ کتاب تاریخ جامع آستارا و حکام نمین، دو دیوان شعر فارسی و آذری از وی به جا مانده‌است.
حجت السلام دکتر رضا برنجکار عضو هیأت علمی دانشگاه تهران.
مهندس یونس ابراهیمی پدر کیوی و مرکبات ایران. محقق و نویسنده کتاب و مقالات متعدد در امور کشاورزی در ایران.
عزیز ناطقی نویسنده، دبیر ریاضیات و نویسنده چندین کتاب راهنمای آموزش ریاضیات.
جمشید ملکی محقق و نویسنده تاریخ آستارا.
دکتر شیرین بزرگمهر فرزند سرهنگ جلیل بزرگمهر، نویسنده و دکترای سینما تئاتر. از اساتید دانشگاههای هنر ایران.
آرمان سیف اللهی آذر نمین خبرنگار خبرگزاری جمهوری اسلامی ایران و ترجمه چند کتاب از روسی به فارسی.
اشرف حریری محقق و نویسنده کتاب تاریخ آموزش و پرورش آستارا در دو جلد.
اسداله عبدالهیان نویسنده کتاب زیارت کعبه، آمال مسلمین و تفسیر آیات قرآنی در مثنوی
شهرام آموزنده
استاد عبدلی نویسنده و محقق تالشان
استاد علی عبدلی زمینه فعالیت مردم شناسی و تاریخ شعر از چهر های ماندگار تالشان و ایران متولد

دکتر عسگر غنی / دانشمد هسته ای وزارت دفاع / و مدیر پرو‍ه موشک سفیر امید

دکتر پرویز یگانی (دانشمند ( I T

این دانشمند جهان ارتباطات

کامیار عابدی ( ادیب – پژوهشگر)

کامیار عابدی متولد سال ۱۳۴۷ ماسال ، از ادیبان و سخن شناسان برجسته معاصرمی باشد .ایشان از سال های پایانی دهه ۱۳۶۰ ضمن اشتغال به کار معلمی و همکاری با مطبوعات ،به نقد و پژوهش ادبی روی آورده است . عمده توجه وی به شعر فارسی از اواخر دوره قاجار « دوره های بیداری و مشروطه » تا امروز است

از این ادیب و پژوهشگر تاکنون کتابهای : از مصاحبت آفتاب ، به یاد میهن ، در زلال شعر ، تنها تر از یک برگ ، تپش سایه دوست ، ترنم غزل ، شبان بزرگ امید ، صور اسرافیل و علی اکبر دهخدا ، تصویر ها و توصیف ها در شعر معاصر،با ترانه باران ، زمزمه ای برای ابدیت ، جستجوی گل شیدایی ، به رغم پنجره های بسته ، در روشنی باران ، در جستجوی شعر ، نمونه ای چند از شعر معاصر و بیش از یکصد مقاله ی تحلیلی و تحقیقی از ایشان در مجله هایی چون ادبستان ، رشد ادب فارسی ، کتاب ماه ، جهان کتاب ، آینده ، گیله وا ، چیستا و هستی

هومن اشرف تالش ( مخترع جوان)

هومن اشرف متولد سال ۱۳۶۴ هشتپر تالش است . در حال حاضر دانشجوی رشته مهندسی عمران می باشد و مدیریت بنیاد ملی مقاوم سازی استان گیلان را نیز برعهده دارد .

هومن اشرف که در نخستین گام های پژوهشی و آفرینندگی خویش، موفق گردیده اختراع روکش بتنی ضد خزه « اولین بتن گیاهی جهان » را به نام خود ثبت نماید ؛ افتخارات مشروح زیر را درکارنامه خود دارد :

نفر سوم استان گیلان در چهارمین دوره جشنواره خوارزمی سال ۸۱-۸۰
نفر دوم استان گیلان درپنجمین دوره جشنواره خوارزمی سال ۸۲-۸۱ .
هفتمین مهندس برتر کشور در جشنواره صاحب کرجی سال ۸۵ .
جزو نفرات برگزیده کنفرانس مهندسی عمران بندر عباس سال ۸۳ .
دریافت مدال نقره از مسابقات جهانی اختراعات ژئو سوئس سال ۲۰۰۷ .
دریافت مدال طلای ویژه مسابقات اختراعات آسیایی – آمریکایی کوالالامپور سال ۲۰۰۷ .
کسپ لوج و کاپ بهترین اختراع سال ۲۰۰۷ جهان از کشور تایوان .

دکتر محمد رئوف درویش ( شیمیدان )متولد سال ۱۳۱۵ اسالم ، درای حدود ۴۰ سال پیشینه ی درخشان علمی و پژوهشی ست و اکنون استاد شیمی دانشگاه تهران می باشد .

از ایشان تا کنون افزون بر ۱۸ مقاله علمی به زبانهای انگلیسی و فرانسه و ۲۲ مقاله به زبان فارسی ، کتاب های مشروح زیر نیز چاپ و منتشر شده است :

کاربرد طیف سنجی جذبی در شیمی آلی ( ترجمه )

شیمی فضایی آلی ( ترجمه )

شیمی آلی ( ترجمه )

روش ها در شیمی فضایی آلی ( تالیف )

شیمی ترکیبات هتروسیکل ( تالیف )

لیگاندهای کابرال ( ترجمه )

دکتر فومنی

درحال تكمیل است

چهره‌های مشهور سیاسی و اجتماعی

دکتر محمد باقر نوبخت

بهمن محمد یاری :از ایثارگران انقلاب و هشت سال دفاع مقدس سه دوره نماینده شهرستانهای تالش رضوانشهر و ماسال ..

دکتر حسن زاده : معاون دادگستری گیلان و عضو ارشد فدارسیون ورزشی کشوری و از چهر های ملی و بین المللی

عبدالقادر شجاع
شاپور مرحبا سه ۳ دوره نماینده شهرستان آستارا در مجلس شورای اسلامی (دوره چهارم – پنجم و هفتم). نویسنده چندین کتاب در مورد عملکرد و دستاوردهای پس از انقلاب برای رشد و شکوفایی آستارا
اسماعیل اسدی دارستانی نویسنده و محقق و رزونامه نگار و فعال حقوق بشر و محیط زیست وبلاگ نویس جهانی و بازنشسته ارتش وچهر ه سیاسی
دکتر صفر نعیمی جانباز و از چهرهای ماندگار هشت سال دفاع مقدس معروف به سردار سازندگی آستارا نماینده دوره نهم مجلس
اسماعیل آهنی سیاستمدار واز هنرمندان ایران، نماینده دوره دوم مجلس شورای اسلامی حوزه انتخابیه گیلان (آستارا)
ابراهیم نبوی فعال سیاسی، نویسنده و هجونویس
دکتر کیوان اسدپور فرماندار آستارا / معون بنیاد شهید اسبق گیلان / مدیر کل اسبق هلال احمر / عضو انتخابی هفت نفر مجمع عمومی هلال احمر کشور / ایثارگر و رزمنده ۸سال دفاع مقدس متولد لیسار
حاج بهمن محمدیاری سه دوره نماینده تالشان و از رزمندگان هشت سال دفاع مقدس
محمود شکری نماینده تالشان
( دکتر هوشنگ امیر احمدی ( پژوهشگر – سیاستمدار)
حسن زاده معاون دادگستری گیلان / ریس فدارسیون ملی ..
رادمهر

حق جو معاون اداره کل اطلاعات گیلان /فعالان سیاسی استان
کوچکی نزاد نماینده رشت / ریس سازمان آموزش و پرورش گیلان

جعفر زاده / ریس بیناد شهید گیلان / نماینده رشت / جانباز ۷۰ درصد هشت سال دفاع مقدس

محمود شکری / نماینده تالشان / معاون وزیر دارایی /

خسته بند / چهاره دوره نماینده انزلی

حسن کربلایی / از پایه گذاران انقلاب اسلامی گیلان / دبیر موتلفه اسلامی گیلان

دکتر محمد باقر نوبخت

مهندس سیروس شفقی

مهندس کوچکی نزاد

چهره‌های مشهور هنری و فرهنگی و شاعر


شیون فومنی (میر احمد سید فخری نژاد) جه شاعران محبوب و مشهور گیلان

امیرهوشنگ ابتهاج سمیعی گیلانی

آیت الله قربانی امام جمعه رشت

علی عبدلی پژوهشگر، نویسنده و شاعر می‌باشد که فعالیت خود را در زمینه شناخت اقوام تات و تالش از اوایل دهه ۵۰ شمسی شروع کرده و تا کنون ادامه داده‌است. از این پژوهشگر و شاعر تاکنون حدود بیست کتاب در زمینه‌های زبان تاتی و تالشی و تاریخ، فرهنگ، ادبیات و مردم تالش به چاپ رسیده.

محمد شمس لنگرودی شاعر معاصر و جی اعضای کانون نویسندگان ایران ائیسه اون اوستاد دانشگایه و تارئخ هونر درس دهه.و حافظ موسوی و شهاب مقربین امرا مدیره انتشارات اهنگ ائیسه.

داوود خانی خلیفه محله ، بیه پیش شاعر، 1345 لنگرود شلمان مئن به دونیا بومای. عاشقی پالوی انو چم ایسه.

شاعرمعاصر محسن توکلی شاعر و ترانه سرای گیلانی سال 1319 صومعه سرا درمحله رونکیان به دونیا بامو.

شاعرمحسن آریاپاد سال 1326 به دونیا بومو جه پیشکسوتان گیلان شعر ایسه که علاوه بر شعر گیلکی شعر فارسی هم گه.

دکتر علی فروحی شاعر ، ترانه سرا و محقق گیلانی سال 1308 به دونیا بومو . خو درسا تا جراحی عمومی و آناتومی تخصص ایدامه بدا و ریاست خیلی جه بیمارستانان کیشورا به عهده بیگیفته بو .

شاعر مهرداد فلاح

شاعرایرج هدایتی

شاعرمحمد امین لاهیجی

شاعر تیمور گرگین

سید جلال قریشیشاعر پرسابقه و توانمند شعر گیلکی که مثال بارز کم گویی و گزیده گویی هستند

ابراهیم شکیبایی لنگرودی شاعر گیلانی

میر احمد ثاراللهی

طوفان هل عطایی آهنگساز و خواننده مقیم لس آنجلس
سروش خلیلی هنرپیشه ایرانی تئاتر، سینما و تلویزیون
نیما رهایی هنرپیشه تئاتر، سینما و تلویزیون استانی گیلان(شبکه باران)
منصور بنی مجیدی معلم بازنشسته و شاعر پر آوازه ملی تاکنون ۶ کتاب شعر ایشان چاپ شده‌است.
اکبر اکسیر شاعر، طنز پرداز معروف ملی، معلم بازنشسته و تاکنون چندین کتاب ایشان چاپ شده‌است.
فرهاد دلق پوش نماینده دوره هشتم آستارا و از چهرهای فرهنگی کشور
مجید مجیدی ( کارگردان )
مجید مجیدی متولد ۲۵ فروردین ماه سال ۱۳۳۸در یک خانواده تالش « خاندان مجیدی های ویزنه» می باشد. فعالیت هنری خود را از بیست سالگی و با بازی در نمایش های صحنه ای آغاز کرد.۲۵ مرداد ۱۳۳۰ خلخال (تالشان ) محل زندگی رضوانشهر موسسه تالش شناسی را بنیانگذار می باشد فعالیت های ایشان رادیو گیلان و نخستین پزوهشگر تالش شناسی معاصر و انتشارات متعدد پزوهشی در زمینه های تات و تالش شناسی ..نشریه تالش

چنگیز شکوری / نویسنده و محقق و روز نامه نگار / خدمات به فرهنگ و تاریخ و زبان تالشان / کارمندفرمانداری رضوانشهر
لیلا فروهر

فرشاد فاضلی مقدم خبرنگارو فیلم ساز ملی

اقای فروهر

قلنچ كهندل فیلم ساز و عكاس (دهه 40 تاكنون ) استان گیلان

علی محمد مسیحا

از شعرا و چهره های ادبی لنگرود

نیما رهایی بازیگر نامدارایرانی متولدآستارا

چهره‌های مشهور ورزشی
فردین معصومی

پایان رافت فوتبالیست اسبق باشگاه پرسپولیس تهران و باشگاه فوتبال ملوان بندرانزلی
نیما مجیدی قهرمان جهان و کاپیتان تیم ملی کیک بوکسینگ جمهوری اسلامی ایران
غفور نصیری مربی تیم ملی کیوکوشین کاراته(UFK) جمهوری اسلامی ایران و مسئول کیوکوشین(UFK)آسیا
کاویان داداش زاده دارنده اولین مدال طلای شطرنج آسیا
فریدون برادران دارنده مدال طلای ۱۰۰ کیلومتر تایم تریل در بازی‌های آسیایی ۱۹۷۴ تهران
کیهان فیهیم زاده قهرمان ملی و مربی کشتی لوندویل آستارا

در حال تكمیل است

چهره‌های مشهور نظامی و شهدا شاخص


شهید ایت الله احسان بخش

سردار شهید میثم

سردار شهیدمحمدبیگلو،

سردار شهیدمهدی خوش سیرت،

سردار شهیدحسین املاکی،

سردار شهید محمود قلی پور

سرلشکر سید موسی نامجوی

شهید رودبار محمد دیدگانی

سردار شهیدعلیرضا حسنی،

سردار شهیدسید صادق شفیعی

سردار شهید جهانگیر یوسفی

سردار شهید سیدمحمد تقی مخزن موسوی

سردار شهیدهدایت درویشوند

نخستین شهید پیروزی انقلاب اسلامی شهید حجت الاسلام سیدیونس حسینی رودباری

جوانترین معلم شهید خلبان کشور سرلشکر سیدعلی اقبالی دوگاهه

شهید نوبخت (رشت)


شهید نیکویی سروانی (سرباز شاخص )

شهید ناصر وفادار (سرباز شاخص )

شهید صالحی سراوانی(سرباز شاخص )

سرلشگر شهید آزاده خلبان ایوب حسین نژادی
شهید جانباز حاج اسدالله اسدی دارستانی شاعر و موسس موسسه جایزه صلح سبز جهانی از سرداران هشت سال دفاع مقدس که اولین بسیجی اعزامی از آستارا برای هشت سال دفاع مقدس در سال۱۳۵۹
کیهان هاشم نیا استاندار گیلان / معاون اسبق استاندار گیلان / ریس بنیاد شهید استان گیلان / معاون بنیاد شهید کشور

شهید کلاه چرمینه /سپهسالار ملی / فرمانده ارتش ایران در زمان شاه عباس صفوی با عثمانی

شهید میر حسن خان تالشان / سالار ملی /حاکم سابق ایلات تالشان ایران و سرداران مبارزه با ارتش متجاوز روسیه
سردار جانباز عیرضا نعمتی / متولد چوبر تالش / فرمانده اسبق سپاه آستارا / از سرداران هشت سال دفاع مقدس / استاد دانشگاه

شهیدسردار فاتحی

شهیدسردار مرحبا
شهید میر زا کوچک حان جنگلی

سرهنگ جانباز بازنشسته سپاه جلیل كریم نزاد از فرماندهان هشت سال دفاع مقدس -تالش

سردار بازنشسته آقازاده / فرمانده اسبق سپاه گیلان / فرمانده اسبق ناجا گیلان / نماینده مجلس /

  • از دوستان گیلانی در صورتیكه خود را محقق ثبت بعنوان مشاهیر و چهر های ماندگار می دانند .. لطفا مدارك و شواهد و اسناد را به آستارا ص پ 1178 یا به ایمیل استارا نیوز ارسال نمایند كه بعداز داروی و تایید از سوی شورای داروان چهر های ماندگار درد نیوز اسامی آنها در سایت درج گردد
  • این قشمت در حال به روز رسانی و اصلاح است ..لطفا منتظر نظرات شما هستیم..astarao@yahoo.com 09119812795
  • هوالقادر

از گردن شکسته فومنی تا گل آقای ایران

از گردن شکسته فومنی تا گل آقای ایران

عضو تالار مشاهیر گیلانیان : کیومرث صابری فومنی در سال ۱۳۲۱ در یکی از روستاهای در آن موقع تابعه صومعه‌سرا در خانواده‌ای مذهبی چشم به جهان گشود. پدرش کارمند جزء اداره دارایی و مادرش از سادات ترک‌نسب و از معدود زنان باسواد روستا بود که بعد از فوت پدر به مکتب‌داری پرداخت. کیومرث در کنار شاگردی دکان خیاطی، تحصیل را ادامه داد و در ۱۸ سالگی در روستای کسما معلم شد.
وی در سال ۱۳۴۰ در کنکور رشته سیاسی دانشکده حقوق تهران قبول شد و در سال ۱۳۴۵ شعرهایش در مجله توفیق با امضای “گردن‌شکسته‌ی فومنی” چاپ می‌شد. البته اولین نوشته‌هایش در سال‌های ۱۳۳۶ تا ۱۳۳۹ در مجله امید ایران به چاپ رسیده بود.
گشایش ستون “دوکلمه حرف حساب” در روزنامه اطلاعات و طنز جسورانه او نام « گل‌آقا » را بر سر زبان‌ها انداخت. سفر او به حج در سال ۱۳۶۳ و نوشتن ستونی طنز با عنوان داستان‌های جعفرآقا در خبرنامه این سفر، او را پس از بازگشت از حج، به کار کردن روی طرح این ستون واداشت که درنهایت ۲۳ دی‌ماه سال ۶۳ عنوان “دو کلمه حرف حساب”‌و نام مستعار “گل‌آقا” را برای خود برگزید و طنزهایش را در روزنامه اطلاعات به چاپ رساند.
طنز سیاسی که تقریبا از سال ۵۹ به این سو تعطیل شده بود، با شکل‌گیری این ستون طنز دوباره احیا شد.

ابوالفضل زرویی نصرآباد – طنز نویس – درباره طنز گل‌آقا معتقد است: در سال‌های بعد از پیروزی انقلاب به‌خاطر شروع جنگ و مسائلی از این دست طنزپردازان بیشتر سعی می‌کردند به مسائل غیر سیاسی بپردازند و مردم به دلیل دغدغه‌های معیشتی حوصله طنز خواندن نداشتند و کسی هم جرأت نزدیک شدن به طنز سیاسی را نداشت. در این دوره بروز و ظهور قلمی به اسم گل‌آقا بین مردم شادمانی زیادی را ایجاد کرد؛ زیرا آنها شاهد نوعی نگارش طنز بودند که تا حالا تجربه نکرده بودند؛ آن هم طنزهای بسیار محکم سیاسی با رویکردی عامه‌فهم و پر گوشه و کنایه که با روحیه هر ایرانی موافق بود.
خود وی در جایی عنوان کرده بود که ما با کسی جنگ و دعوا نداریم؛ هر کسی، مقامی، رییسی،‌ مدیر کلی، معاونی، وزیری که مایل نیست درباره‌اش مطالبی بنویسیم، البته کتبا به ما بنویسد و ما نوشته‌شان را روی چشم می‌گذاریم؛ منتهای مراتب کار خودمان را می‌کنیم و شرط کار هم همین است که هر کس کار خودش را بکند و حالا حالاها میل به کشک ساییدن هم نداریم؛ زیرا که آمده‌ایم بمانیم.
طنز فومنی اغلب به انتقاد از مسؤولان، مشکلات معیشتی مردم و واگویی مشکلات اقتصادی بود.

گیتی صفرزاده – سردبیر ماهنامه گل‌آقا – طنز فومنی را عاری از کینه، نفرت و تهمت و همراه با مهربانی دانست که قصد ترمیم داشت.

کیومرث صابری فومنی در سال ۵۸ به اولین مسؤولیت دولتی خود یعنی مدیر کلی دفتر آموزش بازرگانی و حرفه‌یی وزارت آموزش و پرورش رسید که با سرآمدن دوره دولت موقت، دوره مدیر کلی او هم به سر رسید؛ اما هنگامی که دوست صمیمی او یعنی شهید رجایی به نخست وزیری و ریاست جمهوری رسید، صابری به مشاورت فرهنگی نخست وزیر و رییس جمهور منصوب شد؛ ولی شوق نوشتن و قلم، بر قدرت سیاسی پیروز شد و در سال ۶۲ از مشاغل سیاسی کناره گرفت.
او می‌گفت: به هیچ جناحی وابسته نیستم و سعی می‌کنم با مردم و انقلاب به صداقت رفتار کنم؛ اینها و بسیاری از مسائل دیگر موجب می‌شود تا با همان لحن محکمی انتقاد کنم که یک موافق حمایت و جانبداری می‌کند. با این همه من هم از تیر اتهام جان سالم به در نبرده‌ام؛ بارها به مقابله با من برخاسته‌اند، اما من کار خود را کرده‌ام.
زرویی نصرآباد نیز به این جنبه شخصیت صابری فومنی تأکید دارد و پایبندی وی به اخلاقیات را در کلام و نوشتار از خصوصیات بارز گل‌آقا می‌داند.
مؤسسه فرهنگی گل‌آقا علاوه بر انتشار هفته‌نامه گل‌آقا، نشریات بچه‌ها گل‌آقا و ماهنامه گل‌آقا را نیز منتشر می‌کرد که صابری فومنی شعرهای طنز و کاریکاتورهای مجموعه‌های منشتر شده را به‌صورت کتابهایی منتشر کرده بود. وی همچنین چهار جلد از دو کلمه حرف حساب را به‌صورت کتابی درآورده بود.
اولین شماره هفته‌نامه گل‌آقا در ۲۳ دی ۶۹ منتشر شد اما در ۲ آبان سال ۱۳۸۱، و در سیزدهمین سالگرد انتشار هفته‌نامهٔ گل آقا، همزمان با چاپ ۵۴۸ مین شماره، گل آقا تصمیم به تعطیلی هفته‌نامه به دلایلی نامعلوم گرفت و با چاپ سرمقالهٔ شماره ۵۴۸، که این بار در آن نه شاغلام و غضنفری بود و نه گل آقایی، با نام صابری از تصمیم خود برای پایان کار هفته‌نامه خبر داد.پس از آن دیگر منتشر نشد .

شعرهای طنز صابری برای بچه‌ها که با شعرهای او بزرگ شدند و بزرگسالان که با شعرهایش زیستند، همیشه باقی بوده و خواهد ماند.

گل آقای ایران ما ” گیلانیان ” همچنان دوستت داریم …

مشاهیر و چهر های ماندگار بندر استارا و لوندویل .. هوالمحبوب.. هوالجمیل

مشاهیر و چهر های ماندگار بندر استارا و لوندویل .. هوالمحبوب.. هوالجمیل

هوالمحبوب

مشاهیر و چهر های ماندگار بندر استارا و لوندویل ...

ادموند بورگ ( شخصیت سیاسی انگلستان ) :قرآن ، قانونی است که شامل تمام طبقات اجتماع گردیده و آنها را به یکدیگر ..پیوند می دهد . قانونی است که به عالی ترین نظام قضایی و بهترین روش...علمی و بزرگترین رسم قانون گذاری ترتیب و تنظیم یافته است .

«قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَهِ صَلی اللَهُ عَلَیْهِ وَءَالِهِ وَسَلمَ: ثَلاَثَةٌ یَشْفَعُونَ إلَی اللَهِ عَز وَ جَل فَیُشَفعُونَ: الاْنْبِیَآءُ ثُم الْعُلَمَآءُ ثُم الشهَدَآءُ؛ حضرت رسول صلی الله علیه وآله وسلم گفتند: سه دسته هستند که در پیشگاه پروردگار عز وجل شفاعت می کنند و شفاعت آنها پذیرفته می شود: دستة اول پیغمبران هستند و پس از آن علماء و پس از آن شهداء»

هوالعالم ...

مشاهیر علمی و نخبه آستارا

دکتر امین کیوان پدر شیلات ایران

دکتر بهزاد بهزادی نویسنده مترجم و پژوهشگر زبان آذری

نیما یوشیج پدر شعر نو که چندین سال در دبیرستان تاریخی حکیم نظامی تدریس می کرده است.

سرهنگ جلیل بزرگمهر وی وکیل مدافع دکتر مصدق بود.

پروفسور مصطفی عسکریان مدرک دکتری سوربن (دانشگاه) فرانسه عضو هیئت علمی دانشگاه خوارزمی

اسماعیل اسدی دارستانی نویسنده و محقق وروز نامه نگار و فعال حقوق بشر و محیط زیست وبلاگ نویس جهانی و مستند ساز ودرجه دار بازنشسته ارتش وچهر ه سیاسی و اولین وبلاگ نویس ایرانی

دکتر حسن پوربابایی دکترای جنگلداری از دانشگاه تربیت مدرس و رئیس دانشکده منابع طبیعی دانشگاه گیلان

بهروز نعمت الهی محقق و نویسندهٔ کتاب تاریخ جامع آستارا و حکام نمین، دو دیوان شعر فارسی و آذری از وی به جا مانده‌است.

حجت السلام دکتر رضا برنجکار عضو هیأت علمی دانشگاه تهران.

مهندس یونس ابراهیمی پدر کیوی و مرکبات ایران. محقق و نویسنده کتاب و مقالات متعدد در امور کشاورزی در ایران.

عزیز ناطقی نویسنده، دبیر ریاضیات و نویسنده چندین کتاب راهنمای آموزش ریاضیات.

جمشید ملکی محقق و نویسنده تاریخ آستارا.

دکتر شیرین بزرگمهر فرزند سرهنگ جلیل بزرگمهر، نویسنده و دکترای سینما تئاتر. از اساتید دانشگاههای هنر ایران.

مرحوم آرمان سیف اللهی آذر نمین خبرنگار خبرگزاری جمهوری اسلامی ایران و ترجمه چند کتاب از روسی به فارسی و ی بهمراه اسماعیل اسدی دارستانی درخصوص حیات وحش و نجات واحیای تالاب آق و تالاب استیل نقش اصلی را داشتند / ااد فعال حقوق بشر و میحط زیست می گوید / من در خصوص حقوق بشر و محیط زیست فعالیت می كردم و تالاب استیل را قدیمی و آق را كم ارزش می دانستم ولی استاد آرمان مطالعات علمی خود را دراختیار من گذشتند و قدمت تالاب آق وو اهمیت كشور یو بین المللی آق را بمن مدتها شرح و توضیح با هم برای احیای تالاب فعالیت می كردیم و بعداز مرگ ایشان من پی گیر شدم و با اطلاع رسانی و نامه نگار یو وبلاگ نویسی و فعالیت گسترده موفق شدم آروزی آرمان و من كه احیای تالاب آق بود .... من هم بعنوان شاگرد وی در روز نامه نگاری و فعالیت محیط زیست ادامه دادم موفق به شناساندن تالاب آق و امسال هم احیا شد..

مرحوم اشرف حریری محقق و نویسنده کتاب تاریخ آموزش و پرورش آستارا در دو جلد.

اسداله عبدالهیان نویسنده کتاب زیارت کعبه، آمال مسلمین و تفسیر آیات قرآنی در مثنوی

مهندس داوود عدالت : نویسنده و محقق باستان ایران و محقق و معلم

دکتر عسگر غنی / سردار بازنشسته موشکی وزارت دفاع از دانشمندان و نخبگان موشکی و هسته ای ایران

شهید معلم و استاد دانشگاه یوسف مرحبا نویسنده و استاد دانشگاه

چهره‌های مشهور سیاسی و اجتماعی

دكتر شاپور مرحبا سه ۳ دوره نماینده شهرستان آستارا در مجلس شورای اسلامی (دوره چهارم – پنجم و هفتم). نویسنده چندین کتاب در مورد عملکرد و دستاوردهای پس از انقلاب برای رشد و شکوفایی آستارا- جانباز و بردار شهید

مهندس فرهاد محسنی ریس شورای شهر استارا و چهاره دوره شورا / و از تاثیر گذاران سیاسی و مودب استارا

اسماعیل اسدی دارستانی نویسنده و محقق و روزنامه نگار و فعال حقوق بشر و محیط زیست وبلاگ نویس جهانی و مستند سازو درجه دار بازنشسته ارتش وچهر ه سیاسی و عضو ستاد انتخاباتی دكتر احمد ی نزاد 1388/ و مسئول تبلیغات ستاد روحانی درآستارا و عضو شورای راهبردی شهرستان /اولین وبلاگ نویس ایرانی

تقی عبدالله نیا : عضو اسبق شورای شهر و مدیر اصناف آستارا و از چهرهای شناخته شده و تاثیر گذار در انتخابات آستارا

دکتر صفر نعیمی جانباز و از چهرهای ماندگار هشت سال دفاع مقدس معروف به سردار سازندگی آستارا نماینده دوره نهم مجلس

فرهاد دلق پوش نماینده دوره هشتم آستارا و از چهرهای فرهنگی کشورو معاون وزیر صنعت و معدن وتجارت كشور

اسماعیل آهنی سیاستمدار واز هنرمندان ایران، نماینده دوره دوم مجلس شورای اسلامی حوزه انتخابیه گیلان (آستارا)

ابراهیم نبوی فعال سیاسی، نویسنده و هجونویس

مهندس میثم ضارب نیا استاد دانشگاه و نویسنده و فعال سیاسی

بهمن پریان : چهار دوره ریس شورای شهرستان استاراو چهاره دوره ریس دفتر نمایندگان مجلس و دستیار ویزه نماینده استارا

فرداد پور امن : چهار دوره عضو شورای شهر لوندویل و ریس شورای شهر لوندویل و شهردار فعلی لوندویل و از چهر های شناخته شده اصلاح طلب گیلان

علی پور واجد ….از مدیران بازشسته ارشد وزارت کشور

سردار بازنشسته سپاه و تاجر معرف آستارا جلیل کریم نزاد تاثیر گذار در انتخابات آستارا

استا د محمد صادق برنجی چی فوق لیسانس - معلم بازنشسته - ریس ستاد خاتمی در استارا و ریس ستاد عارف در استارا و ریس ستاداصلاح طلب های مستقل استارا - مدیر مسئول طریقت نو ( گیلان ) جانباز هشت دسال دفاع مقدس

دکتر بیژن خالقوردی پور : تاثیر گذار در انتخابات آستارا ُ ریس اداره بازرگانی ُ معلم و استاد دانشگاه آستارا

علی پویا / معلم و جانباز هشت سال دفاع مقدس / فعال سیاسی

فرهاد مسعود پی / معلم بازنشسته / از فعالان سیاسی مطرح آستارا

حسن زحمتکش معلم بازنشسته یک دوره نماینده / از فعالان سیاسی و اصلاح طلب کشوری /

علی حیدر جویند/ استاد دانشگاه و ریس شورای بخش لوندویل/ ازفعالان مطرح سیاسی شهرستان

حسین زر خواه / پیمانکار / ازفعالان سیاسی لوندویل

دکتر حیدرنیا / پزشک / از فعالان سیاسی تاثیر گذار

مهندس نیماسیفی نزاد / خبرنگار و وبلاگ نویس / فعالان سیاسی آستارا

فرهاد آهنی / فوف لیسانس ریس ستاد كروبی در سال 1388 و ریس ستاد انتخاباتی روحانی در سال 1392 /از جوانان فعال سیاسی شناخته شده استانی .

دكتر كیوان اسد پور - پزشك و از ایثارگران هشت سال دفاع مقدس - شاخص نیروهای ارزسی و اصولگرا آستارا و تالش - مدیر كل اسبق هلال احمر كشور - 5 سال فرماندار بندر استارا - از فعالان سیاسی ارزسی و اصولگرا گیلان- تحلیل گر و نویسنده مسایل روز سیاسی و اجتماعی كشور

توكل مافی - بخشدار بخش مر كزی و بخشدار لوندویل و از چهر های سیاسی متعادل و تاثیر گذار در انتخابات آستارا

مهندس علی كوهی شهردار باسابقه آستارا ... از چهرهای شاخص فرهنگی و سیاسی شهرستان آستارا و ازكارآفرین و تخبگان در امور شهری آستارا

چهره‌های مشهور هنری و اهل قلم استارا و فرهنگی

ن وَالْقَلَمِ وَمَا یَسْطُرُونَ

﴿۱﴾ن، سوگند به قلم، و آنچه را با قلم می‏نویسند

طوفان هل عطایی آهنگساز و خواننده مقیم لس آنجلس

مرحوم سروش خلیلی هنرپیشه ایرانی تئاتر، سینما و تلویزیون

نیما رهایی هنرپیشه تئاتر، سینما و تلویزیون استانی گیلان(شبکه باران)

استاد مرحوم منصور بنی مجیدی معلم بازنشسته و شاعر پر آوازه ملی تاکنون ۶ کتاب شعر ایشان چاپ شده‌است.

استاد اکبر اکسیر شاعر، طنز پرداز معروف ملی، معلم بازنشسته و تاکنون چندین کتاب ایشان چاپ شده‌است.

دكتر داریوش ملک زاده : شاعر طنز پرداز و روز نامه نگار و استاد دانشگاه

مجید جوهری نویسنده و خبرنگار و ریس انجمن تاتر آستارا

تابان هاشم نیا نویسنده و از رو زنامه نگاران پیسكوت استارا

طاهر خیامی : طنز نویس و از روز نامه نگاران پیسكوت استارا

فرشاد فاضلی مقدم بازیگر سینمای کشور و کارگردان و فیلم ساز و مستند ساز ملی

اسماعیل اسدی دارستانی مستند ساز ، مدیر مسئول و موسس روزنامه های الکترونیکی استارا نیوزastaranews.com DARDNEWS.IR و ایران نیوز irannews3.com روزنامه های شناخته شده بین المللی از سال ۱۳۷۷ خبری و تفسیر خبر و تحلیلی و حقوق بشر و محیط زیستی/ فعال حقوق بشر و محیط زیست / نویسنده و محقق تاكنون پنج كتاب ایشان چاپ شده است از جمله داستانهای آسمانی ایران ، سرگذشت تالشات / بررسی تاریخ حقوق بشر و محیط زیست كه دو كتاب اخیر وی مرجع بین المللی شده است و چهار كتاب دیگر در مراحل انتشار است./اولین وبلاگ نویس ایرانی و مستند ساز.و موسس و مدیر اولین روز نامه الكترونیكی تخصصی حقوق بشر و محیط زیست فارسی زبان در جهان در سال 1377

خانم فریبا غزنوی هنرمند و استاد نقاش شناخته ملی

رسول علی نزاد نویسنده طنز و روزنامه نگار

بابک مجیدی کارگردان و فیلم ساز و مستندساز بین الملی

نیما رهایی بازیگر معروف سینما ملی

استاد قلنج كهندل ازپیسكوتان فیلم و عكس در تالش و آستارا (حرفه ای از دهه 30)

چهره‌های مشهور ورزشی

«اٍنَّ اللهَ اصْطَفیهُ عَلَیْكٌمْ وَزادَهٌ بَسْطَةً‌ فِی الْعِلْمِ وَ الْجِسْمِ[43] ؛
خداوند او را بر شما برگزیده و قدرت علمی و جسمی وی را از شما افزون‌تر قرار داده است.»

پایان رافت فوتبالیست اسبق باشگاه پرسپولیس تهران و باشگاه فوتبال ملوان بندرانزلی

نیما مجیدی قهرمان جهان و کاپیتان تیم ملی کیک بوکسینگ جمهوری اسلامی ایران

کاویان داداش زاده دارنده اولین مدال طلای شطرنج آسیا


مهدی رحیم پور خطبه سرا-قهرمان ملی ( آستارا ) DARDNEWS.IR
فرزندان آستارا و ایران ...قهرمان ملی ( آستارا ) مهدی رحیم پور خطبه سرا کارشناس حقوق . مجرد متولد ٦٧/١٠/١٢ فرزند شهرستان استارا..... قهرمان ملی و بین الملی ورزش کیک بوکس و موتای

پیمان آلفته قهرمان کاراته بین المللی

کیهان فیهم زاده کشتی گیر ملی و داور و مربی کشتی کشوری

چهر های مشهور و خوشنام مذهبی و خیرین آستارا :

آیه 18 سوره حشر: «یا ایها الذین امنوا اتقوا الله و لتنظر نفس ما قدمت لغد؛ ای کسانی که ایمان آورده اید! از خدا پروا دارید، و انسان باید بنگرد که برای فردا چه پیش فرستاده است»

مرحوم شیخ قابیل روحانی مبارز علیه طاغوت و از روحانیون با اخلاق و داشمند آستارا

مرحوم شیخ جلیل محسن نزاد : هیات امنا مسجد جعفر صادق ، از خیرین آستارا ، معتمدین معرف آستارا و لوندویل ، از افراد معروف مذهبی منطقه

دکتر بیزن حیات دخت معلم بازنشسته و دندانپزشک و از خیرین معروف منطقه و ریس و وموسس موسسه خیریه منطقه

دكتر بیژن خالقوردی پور معلم و استاد دانشگاه از خیرین و فعالان مذهبی معروف منطقه

حاج كریم زاده معلم بازنشسته و از خیرین و فعالاین مذهبی آستارا

مهران مهر آور از جوانان كار آفرین و خیر مطرح در منطقه تالش و استارا

مرحوم رحیم خان محمدی از اهالی روستای سیبلی از خیرین قدیم آستارا كه قبل از انقلاب وفات یافتند كمك های وی به در راه ماندگان در راه لوندویل و به استارا بخصوص برف و سیل و.. معروف است و در زمان اشغال ایران توسط مزدوران حزب توده برعلیه اشغالگران جنگ چریكی می كرد و جان مردم را نجات می داد و بارها مجروه شده بود ...

دكتر كیوان اسد پور- از خیرین و فعالان مدنی معروف تالش و استارا (شش سال فرماندار آستارا ، مدیركل اسبق هلال احمر گیلان و معاون بنیاد شهید گیلان و عضو شوریا عالی هلال احمر كشور و فعال محیط زیست و روز نامه نگار شناخته شده در سطح كشور )

حجت الاسلام ایدون روحانی جوان خوشنام و خیر آستارایی

چهره‌های مشهور نظامی و تاریخی

سوره بقره، آیه ۱۵۴:

«و لا تقولوا لمن یقتل فی سبیل‌الله اموت بل احیاء ولکن لا تشعرون»

«کسی را که در راه خدا کشته شد، مرده نپندارید، بلکه او زنده جاوید است، ولیکن شما این حقیقت را نخواهید یافت.»

سرلشگر شهید آزده خلبان ایوب حسین نژادی

شهید جانباز سردار حاج اسدالله اسدی دارستانی شاعر و موسس موسسه جایزه صلح سبز جهانی از سرداران هشت سال دفاع مقدس که اولین بسیجی اعزامی از آستارا برای هشت سال(اولین بسیجی اعزامی از آستارا به جبهه به همراه 4 نفردیگر در سال 1359)

مهندس کیهان هاشم نیا : مدیر کل بنیاد شهید گیلان و/ معاون بنیاد شهید کشور / استاندار گیلان / جانباز ۷۰ درصد قطع نخایی/از زفرماندهان هشت سال دفاع مقدس

شهید میر حسن خان تالشان / سالار ملی /حاکم معروف ایالات تالشان جنک پار تیزانی با متجاوزین روس که تا باکو نیروهای متجاوز روس را راند بدستور دولت روسیه و با دسیسه فتعلی شاه خاین در تهران به شهادت رسید

شهیده سارا آستارایی(تالشان ) قهرمان ملی جنگ جهانی دوم/ بانویی آستارایی که در جریان تجاوز مزدوران روس و فداییان شهیده سارا آستارایی (تالشان ) بهمراه عده ای ازشیرزنان آستارایی در بیرون راندن ارتش متجاوز روس و فداییان در راه فاع از ایران در تا آخرین نفس با مزدروان روس جنگید و بالای دویست روس و فدایی مزودر را به هلاکت رساند.

سردار بازنشسته مهندس علیرضا نعمتی از سرداران و جانبازان هشت سال دفاع مقدس ، فرمانده سپاه آستارا ، استاد دانشگاه …

شهید کلاه چرمینه تالشان / سپه سالار دولت صفوی ایران /فرمانده لشکر شاه اسمعیل صفوی با دولت متجاوز عثمانی که بشهادت رسید
شهید سید سعید سید تقویی سردار جانباز شهید هشت سال دفاع مقدس
سردار جانباز بازنشسته سپاه سید عبدالعظیم سید تقویی
شهید سردار یوسف مرحیا از شهدای شاخص گیلان - نویسنده چند جلد كتاب - معلم - از مبارزین زمان طاغوت - ریس دادگاه انقلاب آستارا -
شهید ناصر وفادار - از شهدای سربازوظیفه هشت سال دفاع مقدس وسرباز شهید شاخص هشت سال دفاع مقدس
سرهنگ جانباز بازنشسته سپاه خلیل توشه از فرماندهان هشت سال دفاع مقدس
سرهنگ جانباز بازنشسته جلیل كریم نزاد از فرماندهان هشت سال دفاع مقدس
سرهنگ هوشنگ وقردوست از افسران ارشد هشت سال دفاع مقدس و نویسنده چجندین كتاب و استاد دانشگاه ارتش و ریس كانون ارتش آستارا
سرهنگ جانباز آزاده بازنشسته سپاه حمید مصادیق از جانبازان و ازاده های سرافزار آستارا وبردار شهید
سرهنك جانباز سرخان نزاد از فرماندهان هشت سال دفاع مقدس
شهید سپه سالار كلاه چرمینه تالشان فرمانده ارتش شاه عباس صفوی در جنگ با عثمانی هامتجاوز بشهادت رسید.

نشریات فعال

ن وَالْقَلَمِ وَمَا یَسْطُرُونَ

﴿۱﴾ن، سوگند به قلم، و آنچه را با قلم می‏نویسند

رَبِّ اِنَّهُم عَصَونی وَ اتَّبَعُوا مَن لَم یَزِدهُ مالُهُ وَ وَلَدُهُ اِلّا خَساراً « نوح/21

  • هفته نامه پیام آستارا دریابیان / مهدی حسین نژادی
  • ماهنامه بهار گیلان پروین ساسانیان / بهمن کاظم زاده
  • هفته نامه تارک خزر/ رسول علی نزاد
  • دو هفته نامه آوای آستارا حسین محبوب مقدم
  • طریقت نو: استاد محمد صادق برنجچی
  • سحر خیزان / عزیزی
  • هفته نامه گلین : مهندس خسرو حسن پور
  • ماهنامه آفتاب آستارا : پیمان ناصری
  • دو هفته نامه خط آخر رنجکش / داوود ملک زاده
  • روز نامه الكترونیكی آستارا نیوز astaranews.com/DARDNEWS.IR محمدر ضا اسدی و ااد
  • خبر گزاری ایسنا رامین بشرویه
  • خبر گزاری ایرنا حسن فاخری / یوسف هدایتی
  • خبر گزاری شبستان / پیمان ناصری ناصری
  • خبر گزاری فارس
  • خبر گزاری مهر : مهدی حسین نزادی
  • خبر گزاری تسنیم /
  • خبرنگار صدا وسیما - استارا كامبیز بابایی
  • خبرنگار شبكه باران - استارا - عزت الله برجی
  • پایگاه خبری و تحلیلی استارا خبر -
  • هفته نامه ندای كشاورز گیلان.. م اد
    Astara montage.png از دوستان آستارا و لوندویل در صورتیكه خود را محقق ثبت بعنوان مشاهیر و چهر های ماندار می دانند .. لطفا مدارك و شواهد و اسناد را به آستارا ص پ 1178 یا به ایمیل استارا نیوز ارسال نمایند كه بعداز داروی و تایید از سوی شورای داروان چهر های ماندگار آستارا نیوز و درد نیوز اسامی آنها در سایت درج گردد
  • این قشمت در حال به روز رسانی و اصلاح است ..لطفا منتظر نظرات شما هستیم.. 09119812795
  • هوالقادر ...

کتاب های چاب شده اسماعیل اسدی دارستانی

1-خدمت و مدیریت نظامی از دیدگاه اسلام

2-تا زنده ام بسیجی ام( خاطرات بسیجی جانباز هشت سال دفاع مقدس مهدی اسدی )

3-داستانهای آسمانی ایران

4-تاریخ دولتها شیعه در ایران

5-سرگذشت تالشان ( تاریخ تالش جنوبی ایرات و تالش شمالی و مغان اشغالی از باستان تاکنون )

6-بررسی تاریخ حقوق بشر و محیط زیست

رشته روزنامه نگاری بقلم استاد اسماعیل اسدی دارستانی

رشته روزنامه نگاری بقلم استاد اسماعیل اسدی دارستانی

روزنامه نگاری فعالیت جمع‌آوری، ارزیابی، ایجاد و ارائه اخبار و اطلاعات است. رشته روزنامه‌نگاری نه تنها جدا از دیگر اشکال ارتباطات است بلکه آن چیزی است که برای جوامع دموکراتیک ضروری است. تاریخ نشان می‌دهد که هرچه جامعه دموکراتیک‌تر باشد اخبار و اطلاعات بیشتری باید داشته باشد.

در روزنامه نگاری انواع مختلفی وجود دارد که بسته به موضوع و ترجیح نویسنده مورد استفاده قرار می‌گیرد. اگر به حرفه روزنامه نگاری علاقه دارید، محدود کردن جستجوی شما برای تمرکز روی یک تخصص خاص، به شما امکان می‌دهد موقعیت‌هایی را انتخاب کنید که به بهترین وجهی با مهارت‌ها، مدارک تحصیلی و علایق شما مناسب باشد. یادگیری در مورد انواع مختلف روزنامه نگاری می‌تواند به شما کمک کند تصمیم بگیرید که تخصص خاصی را برای چه کار ترجیح می‌دهید.معرفی رشته روزنامه نگاری

روزنامه نگاری حرفه‌ای است که شامل جمع آوری اطلاعات در مورد یک موضوع خاص، سپس گزارش یافته‌ها و نتیجه گیری برای مخاطبان گسترده‌تر از طریق رسانه‌های چاپی، دیجیتالی یا پخش می‌‌باشد. روزنامه نگاران اطلاعات را در قالب گزارش‌های تحقیقاتی، اخبار، ویژگی‌ها، ستون‌ها و بررسی‌ها گزارش می‌دهند. گزارش‌های تحقیقاتی و مقالات برجسته فرم‌های طولانی‌تری هستند که به طور کامل داستانی را توسعه می‌دهند و جزئیات بیشتری را در بر می‌گیرند. اخبار، ستون‌ها و بررسی‌ها فرم‌های مقاله کوتاه‌تری هستند که برای پرداختن به یک موضوع خاص و بدون جزئیات بیشتر به آن پرداخته شده‌اند. هدف روزنامه نگاری تحقیق و گزارش وقایعی است که به روش‌های مختلف زندگی و جامعه را تحت تأثیر قرار می‌دهد. انواع مختلف روزنامه نگاری، جنبه‌های مختلف زندگی را تحت تأثیر قرار می‌دهد که جامعه را تحت تأثیر قرار می‌دهد.

رشته روزنامه نگاری عبارت است از جمع آوری، تهیه و توزیع اخبار و مطالب مربوط به تفسیر و توصیف از طریق رسانه‌های چاپی و الکترونیکی مانند روزنامه‌ها، مجلات، کتاب‌ها، وبلاگ‌ها، پخش‌های اینترنتی، پادکست‌ها، شبکه‌های اجتماعی و سایت‌های رسانه‌های اجتماعی و پست الکترونیکی و همچنین ایمیل و از طریق رادیو، تصاویر متحرک و تلویزیون.

واژه ژورنالیسم در ابتدا به گزارش وقایع جاری به صورت چاپی، به ویژه روزنامه‌ها اطلاق می‌شد، اما با ظهور رادیو، تلویزیون و اینترنت در قرن بیستم استفاده از این اصطلاح گسترش یافت تا شامل تمام ارتباطات چاپی و الکترونیکی باشد. اولین محصول روزنامه نگاری شناخته شده، یک خبر منتشر شده در روم باستان بود: Acta Diurna، گفته می‌شود مربوط به قبل از سال ۵۹ قبل از میلاد است. Acta Diurna وقایع مهم روزانه مانند سخنرانی‌های عمومی را ثبت می‌کرد. این روزنامه هر روز منتشر می‌شد و در مکان‌های برجسته آویزان می‌شد.

آشنایی با رشته روزنامه نگاری

روزنامه نگاری در قرن ۲۰ با توجه به رو به رشد بودن مشهورتر شد. چهار عامل مهم در این روند وجود داشت: (۱) افزایش سازمان روزنامه نگاران شاغل، (۲) آموزش تخصصی روزنامه نگاری، (۳) ادبیات رو به رشد که با تاریخ، مشکلات و فنون ارتباط جمعی سروکار دارد و (۴) احساس مسئولیت اجتماعی روزافزون روزنامه نگاران. اگرچه هسته اصلی روزنامه نگاری همیشه اخبار بوده است، این کلمه آنقدر معنای ثانویه پیدا کرده است که اصطلاح “خبر سخت” ارزش پیدا کرد تا موارد با ارزش خبری مشخص را از سایر موارد دارای اهمیت حاشیه‌ای متمایز کند.

این امر تا حد زیادی پیامد ظهور گزارش‌های رادیویی و تلویزیونی بود که بولتن‌های خبری را با سرعتی که مطبوعات نمی‌توانست امیدوار باشد مطابقت دهد، به مردم انتقال دهد. روزنامه‌ها برای جلب مخاطبان خود، مقادیر فزاینده‌ای از مطالب تفسیری – مقالاتی درباره پیشینه اخبار، طرح‌های شخصیتی و ستون‌هایی از اظهارنظر به موقع توسط نویسندگان ماهر در ارائه نظر به شکل قابل خواندن – ارائه می‌دادند. در اواسط دهه ۱۹۶۰ اکثر روزنامه‌ها، به ویژه چاپ عصر و یکشنبه، به استناد محتوای آن‌ها در “اخبار سخت”، که در آن قانون سنتی عینیت همچنان وجود داشت، بسیار به تکنیک‌های مجله اعتماد می‌کردند. مجله‌های خبری در بیشتر گزارش‌های خود اخبار را با نظر سرمقاله مخلوط می‌کردند.

رشته روزنامه نگاری

رشته روزنامه نگاری یکی از رشته های علوم انسانی است. به روزنامه نگار اصولا خبرنگار می‌گویند. وظیفه اصلی روزنامه‌نگار پوشش دادن خبرها و رویدادهای مهم روز برای اقشار و گروه‌های مختلف است. اگر در زمان انتخاب رشته تمایل دارید که این رشته را انتخاب کنید باید بدانید که روزنامه نگار باید ذهنی پژوهشگر داشته باشد و به دنبال تحقیق و بررسی موضوعات مختلف باشد و از این کار لذت ببرد.

مهارت‌های مورد نیاز روزنامه نگاری

  • بداهه گویی
  • چیرگی بر احساسات
  • بیان مناسب
  • آشنایی با نگارش و تنظیم خبر
  • مهارت ارتباطی

سرفصل‌های دروس

  • تعداد کل واحدها:۱۳۶ واحد
  • دروس عمومی ۲۱ واحد
  • دروس پایه ۴۰ واحد
  • دروس اختصاصی ۳۵ واحد
  • دروس تخصصی۳۰ واحد
  • دروس اختیاری ۱۰ واحد

کارشناسی ارشد رشته روزنامه نگاری

  • علوم ارتباطات اجتماعی
  • تبلیغ و ارتباطات فرهنگی
  • مطالعات فرهنگی و رسانه
  • مدیریت رسانه
  • ارتباطات اجتماعی با گرایش‌های روزنامه نگاری
  • تحقیق در ارتباطات اجتماعی
  • ارتباطات با گرایش حج و زیارت

آینده شغلی و بازار کار

فارغ التحصیلان این رشته می‌توانند برای شروع کار در روزنامه‌های محلی و مقالاتی که به صورت اینترنتی منتشر می‌شود فعالیت داشته باشند و بعد از اینکه تجربه کافی پیدا کردن در روزنامه‌های سراسری مشغول شوند. از دیگر مشاغل این رشته می‌توان به مدیر روابط عمومی، مجری رادیو/تلوزیون، نویسنده، پژوهشگر و … نام برد.

آنچه یک روزنامه‌نگار باید بداند

روزنامه‌نگاری حرفه‌ای است که لازم است برای موفقیت در آن، روزنامه‌نگار تسلط کافی بر حوزه‌های مختلف داشته باشد. این فرد، گاهی در مقام تحلیل‌گر قرار می‌گیرد و برای تحلیل درست، باید دانش کافی در زمینه تاریخ، جغرافیا، اقتصاد، علوم سیاسی، فرهنگ، جامعه‌شناسی، روانشناسی و سایر علوم مرتبط را داشته باشد.

روزنامه نگاری بقلم دکتر اسماعیل اسدی دارستانی

روزنامه نگاری بقلم دکتر اسماعیل اسدی دارستانی

اگر دوست دارید که یکی از جذاب ترین شغل های دنیا را داشته باشید و در آن تحصیل کنید این مطلب برای شماست. رشته خبرنگاری موضوعیست که امروز می خواهیم درباره آن با شما صحبت کنیم.

اگر به اتفاقات و رویداد های مهم سیاسی، اجتماعی، ورزشی و… علاقه دارید و دوست دارید درباره آنها بنویسید، رشته خبرنگاری برای شما مناسب است.

روزنامه نگار که اغلب خبرنگار نامیده می شود به تحقیق و نوشتن برای روزنامه های ملی و محلی می پردازد. او هر خبر کوچک و بزرگی را از جمله انتخابات شورای شهری و روستایی تا انتخابات ریاست جمهوری کشور ها را پوشش می دهد.

روزنامه نگار معمولا باید ذهنی خلاق داشته باشد و با اتکا به ذوق و استعداد خود به همه اخبار مربوط به جهان علاقه نشان دهد و با استفاده از ابزار رسانه های دسته جمعی این مطالب را به صورت آشکار و واضح به شنوندگان ، بینندگان و علاقمند به این خبر در جهان به خوبی انتقال دهد.

خبرنگار نباید حقیقتی را عمداً تحریف یا خراب کنند و نیز هیچ گونه مطلبی را نباید از دید مردم پنهان کند. در این مطلب می خواهیم درباره رشته خبرنگاری برای شما توضیح دهیم پس در ادامه این مقاله با ما همراه باشید.

وظایف یک خبرنگار

  • انجام مصاحبه با افرادی که درباره رویداد های خاصی اطلاعات دارند.
  • ارزیابی نوشته هایی که در مورد جنبه های خبری می باشند به منظور جداسازی وقایع مهم و جزییات کم اهمیت تر.
  • چیدن خبرها بر اساس اهمیت، قالب و طولانی یا کوتاه بودنشان و سازماندهی آنها به صورت صحیح.
  • تحقیق و تحلیل پیش زمینه های اطلاعات موجود مرتبط به خبر به منظور بسط کامل و درست آن.
  • جمع آوری اطلاعات در مورد وقایعی مانند: مصاحبه ها، تجارب و … همینطور حاضر شدن در محافل سیاسی، ورزشی، هنری، اجتماعی و سایر.
  • ارزیابی و آنالیز خبر به منظور بسط و گسترش آن.
  • بحث با ویرایش کننده های خبر در مورد مسایل موجود به منظور مشخص کردن سلسله مراتب خبرها و جایگاه هر کدام.
  • مطالعه و بررسی کتاب ها، اخبار و رکورد های عمومی شامل کتابخانه ها و … به منظور بازتاب حقایق مرتبط.
  • عکاسی یا فیلم برداری از وقایع توسط خود خبرنگار یا یک عکاس دیگر
  • توسعه ایده های نو برای ستون های موجود یا برای تفسیر خبرها با توجه به مسایل روز و تجارب شخصی
  • انتقال خبر از راه دور با تلفن های ماهواره ای، تلفن ها، فکس و مودم
  • نوشتن مقاله هایی در مواردی مانند ادبیات، موسیقی و به طور کل هنر آن هم بر اساس علم، قضاوت و تجربه
  • نمایش تفسیرهای زنده از طریق رسانه های ضبط شده.
  • ضبط مصاحبه ها و روایات.

وظایف یک خبرنگار

لیست دانشگاه های ارائه دهنده رشته روزنامه نگاری

نام دانشگاهاستان محل تحصیلنوع پذیرشنحوه پذیرشنام رشتهظرفیتجنسیت
دانشگاه علامه طباطباییتهرانروزانهبا آزمونروزنامه نگاری۲۵ نفرزن-مرد
دانشگاه علامه طباطباییتهراننوبت دومبا آزمونروزنامه نگاری۲۵ نفرزن-مرد
دانشگاه علامه طباطباییتهرانشبانهبا آزمونروزنامه نگاری۱ نفرزن-مرد
دانشگاه علامه طباطباییتهرانروزانهبا آزمونروزنامه نگاری۳ نفرزن-مرد
دانشگاه سورهتهرانغیر انتفاییسوابق تحصیلیروزنامه نگاری۶۰ نفرزن-مرد
موسسه کرمانکرمانغیر انتفاییسوابق تحصیلیروزنامه نگاری۶۰ نفرزن-مرد
دانشگاه بنابآذربایجان شرقیپیام نورسوابق تحصیلیروزنامه نگاری۵۰نفرزن-مرد
دانشگاه اصفهاناصفهانپیام نورسوابق تحصیلیروزنامه نگاری۵۰ نفرزن-مرد
دانشگاه بوشهربوشهرپیام نورسوابق تحصیلیروزنامه نگاری۵۰ نفرزن-مرد
دانشگاه تبریزآذربایجان شرقیپیام نورسوابق تحصیلیروزنامه نگاری۵۰ نفرزن-مرد
دانشگاه تهران غربتهرانپیام نورسوابق تحصیلیروزنامه نگاری۵۰ نفرزن-مرد
دانشگاه مرکز دماوندتهرانپیام نورسوابق تحصیلیروزنامه نگاری۵۰ نفرزن-مرد
دانشگاه پردیستهرانپیام نورسوابق تحصیلیروزنامه نگاری۵۰ نفرزن-مرد
دانشگاه ریتهرانپیام نورسوابق تحصیلیروزنامه نگاری۵۰ نفرزن-مرد
دانشگاه مشهدمشهدپیام نورسوابق تحصیلیروزنامه نگاری۵۰ نفرزن-مرد
دانشگاه اهوازاهوازپیام نورسوابق تحصیلیروزنامه نگاری۵۰ نفرزن-مرد
دانشگاه خرمشهرخوزستانپیام نورسوابق تحصیلیروزنامه نگاری۵۰ نفرزن-مرد
دانشگاه شوشخوزستانپیام نورسوابق تحصیلیروزنامه نگاری۵۰ نفرزن-مرد
دانشگاه گرماسرسمنانپیام نورسوابق تحصیلیروزنامه نگاری۵۰ نفرزن-مرد

البته این نکته هم به یاد داشته باشید که این ها نمونه ای از دانشگاه ها می باشد و لیست کل دانشگاه ها نیست.

رعایت بی طرفی در دادن اطلاعات

خبرنگاران باید حتما در حین نوشتن، گفتن و جمع کردن اطلاعات باید مسئله بی طرفی را رعایت کنند و خبرنگاری که وابسته به یک سازمان، دولت، بخش و… باشد، غالبا نمی توانند اخبار کاملا درست را پخش کند؛ زیرا هر خبر بدی که وابسته به یک سازمان باشد خبرنگار محدود می شود تا آن خبر را نشر نکند پس باید حتما این نکته را در نظر گرفت که بی طرفی در دادن اطلاعات رعایت شود.

لیست دانشگاه های ارائه دهنده رشته روزنامه نگاری

دروس رشته خبرنگاری

مهاجرت تحصیلی برنامه آموزشی این دوره شامل ۱۳۶ واحد به این شرح است:

دروس عمومی: ۲۱ واحد
دروس پایه: ۴۰ واحد
دروس اختصاصی: ۳۵ واحد
دروس تخصصی: ۳۰ واحد
دروس اختیاری: ۱۰ واحد

دروس عمومی
معارف اسلامی (۱)زبان فارسی
معارف اسلامی(۲)زبان خارجی
اخلاق و تربیت اسلامیتربیت بدنی (۱)
انقلاب اسلامی و ریشه های آنتربیت بدنی (۲)
تاریخ اسلامجمعیت و تنظیم خانواده
متون اسلامی (آموزش زبان عربی)زبان فارسی


دروس پایه
مبانی جامعه شناسیآمار در علوم اجتماعی
کاربرد رایانه در علوم ارتباطاتزبان تخصصی(۱) – متون ارتباطات اجتماعی
اصول علم اقتصادحقوق اساسی
اقتصاد ایراناصول علم سیاست
کلیات حقوقروان شناسی اجتماعی
مبانی تاریخ اجتماعی ایرانروش های تحقیق در علوم اجتماعی(عملی و نظری)
آمار مقدماتیاصول روابط و سازمان های بین المللی


دروس رشته خبرنگاری



دروس اختصاصی
مبانی ارتباطات جمعینظریه‌های ارتباطات اجتماعی
ارتباطات بین المللگرافیک و صفحه‌آرایی در مطبوعات
ارتباطات سیاسیتکنولوژی‌های ارتباطی
ارتباطات انسانیمبانی جامعه اطلاعاتی
تحلیل محتوای پیام‌های ارتباطیافکار عمومی و وسایل ارتباط جمعی
ارتباطات تصویریمبانی ارتباطات و توسعه


دروس تخصصی
اصول روزنامه نگاریتاریخ مطبوعات
روزنامه نگاری عملی(۱) مصاحبه مطبوعاتینقد و تفسیر و مقاله نویسی
روزنامه نگاری عملی(۲) گزارش مطبوعاتیروزنامه‌نگاری الکترونیکی
ویراستاری و مدیریت اخبارحق و مسئولیت‌های روزنامه نگاری
روزنامه نگاری تخصصیزبان تخصصی(۲) – متون روزنامه نگاری


دروس اختیاری
امور بازرگانیتامین و رفاه اجتماعی
رفتار سازمانیجامعه شناسی شهری
آشنایی با حرفه‌های ارتباطیجامعه شناسی سیاسی
سازمان‌های اداری در ایرانتغییرات اجتماعی
مبانی ارتباطات سازمانیمبانی جمعیت شناسی
اصول بازاریابیکلیات برنامه‌ریزی اجتماعی و اقتصادی
ارتباطات میان فرهنگیمعنی شناسی در رسانه‌ها
روزنامه نگاری رادیویی و تلویزیونیروزنامه نگاری رادیویی و تلویزیونی

دانشجویان رشته روزنامه‌نگاری می‌توانند از بین فهرست دروس فوق و دروس تخصصی رشته روابط عمومی و رشته مطالعات ارتباطی و فناوری اطلاعات تا سقف ۱۰ واحد انتخاب واحد کنند.

مشاوره حرفه ای تخصص ماست

برای مشاوره در زمینه رشته روزنامه نگاری با کارشناسان مرکز مشاوره آویژه تماس حاصل نمایید. ساعت پاسخگویی ۸:۳۰ صبح الی ۱۲ شب ایام تعطیل ۱۰ صبح تا ۱۰ شب.

توصیه کارشناسان ما به شما

در این مقاله رشته روزنامه نگاری را برای شما توضیح دادیم. در این مطلب آنچه لازم بود در مورد این مقاله بدانید، در اختیار شما قرار دادیم. در این مطلب شما با رشته وظایف یک خبرنگار:، معرفی لیست دانشگاه های ارائه دهنده رشته روزنامه نگاری، رعایت بی طرف در دادن اطلاعات، دروس رشته خبرنگاری آشنا شدید. امیدواریم این مطلب مورد پسند قرار گرفته باشد.

اگر شما علاقه مند هستید تا در رشته روزنامه نگاری حرفه ای شوید، می توانید با مشاوران ما در مرکز مشاوره آویژه تماس بگیرید و با آنان در این زمینه، راهنمایی بگیرید.

او خواهد آمد

[تصویر: 20364017685017354060.gif]

فعال حقوق بشر کیست؟

فعال حقوق بشر کیست؟ اسماعیل اسدی دارستانی کارشناس و فعال حقوق بشر و محیط زیست

بحث حقوق بشر ..قرن بیستم خاصه بعد از جنگ جهانی دوم بسیار مورد توجه قرار گرفت به گونه ای که یکی از اهداف سازمان ملل متحد پیشبرد و تشویق احترام به حقوق بشر و آزادیهای اساسی برای همگان بدون تمایز از حیث ن‍ژاد، جنس، زبان مذهب و … اعلام شد.

آستارا نیوز اسماعیل اسدی دارستانی کارشناس حقوق بشر : اگرچه تبعات ناگوار دو جنگ جهانی و هراس از تکرار آن ملل متحد را به دور هم گرد آورد تا اهرمهایی هرچند ضعیف برای پیشگیری از جنگ طراحی کنند، اما دغدغه ای که از آن زمان به بعد و حتی قبل از آن هم همواره وجود داشته و دارد، تنها توسل به زور و قدرت نمایی دولتها در قبال یکدیگر نبود، بلکه گردنکشی حاکمیت ها در قبال افراد تحت حاکمیتشان نیز مهم می نمود. از اینرو دولتها با اکراه برای تضمین حقوق افراد تحت حاکمیتشان ناگزیر به پذیرش حداقل هایی تحت عنوان حقوق مدنی و سیاسی و یا حقوق اجتماعی و اقتصادی و بعدها منع شکنجه، حقوق زنان و یا حقوق کودکان و امثالهم طی کنوانسیونهای متعدد بین المللی شدند. این سازوکارها برای آن بود که دولتها ملزم به تایید حقوق طبیعی افراد تحت حاکمیتشان شوند به گونه ای که نتوانند هرطور که خواستند با آنها رفتار کنند. هرچند دولتهایی که اساسا اعتقادی به این مهم نداشتند، به این تعهدات تن نداده و به کنوانسیون مربوطه نپیوستند و یا بیکار ننشسته و تا جایی که در توان داشتند، در زمان تدوین و تنظیم این حداقل ها به بهانه هایی چون شرایط متفاوت مذهبی و فرهنگی برای کاهش تعهداتشان در قبال افراد تحت حاکمیتشان تلاش کردند و یا با اعمال حق شرط عدم تعهد خود را نسبت به ماده و موادی پیشاپیش اعلام کردند. نهایتاً اینکه در مواردی برای جلوگیری از شکایت سایر دول و یا اتباع خود، تن به سازوکارهای اجرایی مثل پروتکل اول میثاق بین المللی حقوق مدنی و سیاسی، ندادند.

این رویه را به خوبی می توان در پذیرش و قبولی اعلامیه جهانی حقوق بشر و سپس در پیوستن و تصویب کنوانسیون بین المللی حقوق مدنی و سیاسی و پروتکل اول آن و نیز حق شرط هایی که به این کنوانسیون و یا سایر کنوانسیونها از جمله کنوانسیون حقوق کودک وارد شده است، به خوبی مشاهده کرد. میزان گرایش دولتها از پذیرش اعلامیه جهانی حقوق بشر تا سایر کنوانسیونها که جنبه الزام آوری داشتند، رفته رفته کاهش می یابد. هرچند اعلامیه هزاره به عنوان معیار مشترک به طور رسمی مورد تاکید قرار می گیرد و با اقبال و پذیرش تمامی کشورها همراه است اما به واقع و در عمل، وقتی اصول آن، جنبه لازم الاجرایی پیدا می کند، نه تنها دولتهای غیرمردمی، تن به آن نمی دهند بلکه در مناسبات سیاسی نیز دولتها هرگز دوستان خود را متهم به نقض حقوق بشر نمی کنند و بیشتر ترجیح می دهند نقض حقوق بشر را در کشورهای غیردوست خود رصد کرده و جار بزنند.

اما صرفنظر از عملکرد دولتها در مورد مقوله حقوق بشر که هم مخاطب آنند و هم ناقض آن،‌امروزه به نظر می رسد دفاع از حقوق بشر بیش از آنکه مورد حمایت و یا ترویج قرار بگیرد، اغلب به یک ژست بدل گشته است. امروزه همه دولتمردان دم از حقوق بشر می زنند – البته به مفهومی که خود می خواهند و قبول دارند- و اساساً اکنون هیچ حکومتی نمی تواند صراحتاً حقوق بشری افراد تحت حاکمیت خود را به رسمیت نشناسد بلکه با دستاویزهایی چون نسبت گرایی و شرایط خاص مذهبی و قومی و فرهنگی، نقض این حقوق را توجیه می کنند. به زعم آنها حقوق بشر محدوده جغرافیایی دارد، در حالی که در حقوق بشر، فرد به عنوان جهان شمول بودن مورد نظر قرار می گیرد. با این وصف، نقض حق حیات همان اندازه برای یک کودک مسلمان افغانستانی نارواست که برای یک کودک مسیحی یا یهودی در فلسطین و سرزمینهای اشغالی نارواست. به عبارت دیگر، حقوق بنیادین بشری که ملهم از حقوق طبیعی است یعنی فطرت بشر ایجاب می کند، فارغ از درج در معاهدات و یا فارغ از پذیرش دولت یا دولتهایی لازم الاتباع هستند.

از عملکرد دولتها که بگذریم نوبت به افرادی می رسد که حقوق بشر برایشان ابزاری شده جهت شناساندن خود به جامعه داخلی و جهانی. این اقلیت حظ بسیاری از مطرح شدن به عنوان فعال حقوق بشر می برند. اینان بی آنکه عملکرد یک مدافع حقوق بشر را داشته باشند، به صرف شرکت در کارگاه های آموزشی در مورد حقوق بشر، کنفرانس ها و همایش و یا حتی تحصیل در این رشته، خود را فعال حقوق بشر نامیده و بهتر بگوییم دوست دارند با این وصف نامیده شوند. بعضاً عضویت در گروه، دسته و یا اجزای سازمانی صنفی که متعلق به آنند را حق خود دانسته و گاه با استفاده از منابع مالی صنف، خود در چندین کارگاه آموزشی و امثالهم نیز شرکت می کنند، بی آنکه مفاهیم آموخته شده را در مقام یک فعال حقوق بشر آموزش داده یا ترویج کنند.

این در حالیست که عده ای دیگر در لباس وکیل، دانشجو، استاد و حتی کارگر به خاطر دغدغه هایی که برای ترویج و احقاق حقوق بشری دارند، همواره به عنوان یک فرد مخالف و یا به زبان امروزی برهم زننده امنیت و امثالهم تحت فشارند. هرچند بسیار تکرار شده که حقوق بشر سیاسی نیست و نباید آنرا سیاسی کرد اما به واقع مگر می شود مطالباتی که افراد از حاکمیت دارند و نسبت به نقض آن معترضند مثل حقوق برابر زن و مرد، انتخابات آزاد و امثالهم از نظر هر حاکمیتی، سیاسی تلقی نشود؟ اقدامات این افراد بی آنکه خود بخواهند و به واقع چنین باشد، «امنیتی» تلقی شده و با همین انگ در تعقیب و به کیفر رساندن آنها حداقل حقوق مندرج در دادرسی عادلانه که برای متهم اعلام شده است نسبت به این عده نقض می شود. شاید از اینروست که در سال ۱۹۹۸ سازمان ملل ناگزیر برای شناساندن و تفکیک «مدافع حقوق بشر» از «مخالف سیاسی» مبادرت به صدور قطعنامه کرد.

سازمان ملل متحد طی این اعلامیه عبارت «مدافع حقوق بشر» را در مورد کسانی که برای حمایت و اجرای حقوق بشر کمک می کنند، به کار برد؛ به گونه ای که حقوق بشر تماماً برای همگی آحاد بشر محقق شود. این افراد می توانند از اقشار مختلف جامعه و با سطح معلومات متفاوتی از قبیل کارمند، محصل، پزشک، معلم، کارگر، وکیل دادگستری، کاسب، قاضی و امثالهم باشند. مطابق این اعلامیه، هرکس که بخواهد می تواند مدافع حقوق بشر باشد. بدیهی است که ذکر هرکس که می خواهد به منزله آن نیست که فقط بخواهد بلکه عملکرد و اقداماتش نیز باید در جهت ترویج حقوق بشر باشد و این اقدامات می تواند در مورد کلیه مصادیق مندرج در هر چهار نسل حقوق بشر باشد.

این اعلامیه، حقوقی نیز برای مدافعان حقوق بشر برشمرده است که می توان به حق دسترسی به اطلاعات مربوط به حقوق بشر، انتقاد و ارائه پیشنهاد به سازمان ها و ارگانهای مربوطه، حضور در محاکم، حق ارتباط با سازمانهای غیردولتی و امثالهم اشاره کرد.

مدافعان حقوق بشر در کشورهای ناقض این حقوق، تحت فشار حاکمیت اند. آنها در قالب فعالین سیاسی و یا امنیتی تحت تعقیب قرار می گیرند و گاه ارتباط با یک رسانه خارجی و حتی سازمانهای غیردولتی خارجی، گزگی به دست حاکمیت داده تا آزادی و امنیت آنها سلب شود. از اینرو آنهایی که جان سالم به در می برند، گاه جلای وطن کرده و برای آزادی عمل خود در مکانی غیر از کشور خود اقامت می کنند.

صرفنظر از آنکه عمل و شغل وکیل دادگستری خواسته و ناخواسته به عنوان مدافع حقوق مردم و یکی از تضمینات دادرسی منصفانه و چه بسا عادلانه، نوعی فعالیت حقوق بشری محسوب می شود، قابل ذکر است که در میان این صنف، بعضاً این تفکر و تصور وجود دارد که حتماً باید برای گرفتن حق موکل به ابزارهای رسانه ای متوسل شد. شکی نیست که گاهی نقض دادرسی عادلانه به قدری مشهود و زننده می نماید که وکیل ناگزیر از توسل به این ابزارهاست، با این وجود، در برخی موارد که لزومی به استفاده از این ابزار، ضروری به نظر نمی رسد، نه تنها زحمات یک وکیل را تحت الشعاع قرار می دهد بلکه برعکس به ضرر موکل نیز منتهی می شود. این در حالیست که عده ای دیگر از همین صنف، داوطلبانه بدون جاروجنجال و تبلیغات و با تجربه ای که کسب کرده اند، تنها به منافع موکل خود فکر کرده و برای حصول آن، لحظه ای دست از کار نکشیده اند. این عده با آنکه کار و تلاششان کاملاً مصداق فعال حقوق بشر است، نه حظی از مطرح شدن به عنوان حقوق بشر می برند و نه از اینکه به این عنوان شناخته نشوند، نگرانند. اما چه مردم عادی و چه حتی اقلیتی در این صنف، «فعال حقوق بشر» بودن را به شناخته شدن در رسانه ها، آن هم به واسطه پیگیری های پرونده هایی خاص موسوم به امنیتی و یا هر پرونده ای که مجال مطرح شدن آنها را داشته باشند، می دانند. شاید از اینروست که اگر با وصف فعال حقوق بشر مورد خطاب و توجه قرار نگیرند، ناراضی خواهند بود.

به عنوان یک فعال حقوق بشر و محیط زیست و شغل قبلی ام و شغل روز نامه نگاری و ..، شخصاً شاهد نقض حقوق زیادی در پرونده های خانوادگی، ثبتی، حقوقی های ساده و دشوار و حتی چک بلامحل و امثالهم در دادگاه ها و غیردادگاهها بوده ام که هر کدام می توانست به اندازه هر پرونده امنیتی حرفی برای گفتن داشته باشد. حال باید پرسید تا چه اندازه با نگاه نقادانه به این قبیل پرونده ها نیز نگریسته ایم؟! آیا کرامت ذاتی انسان، تنها در آن محاکم نقض می شود؟ آیا حق دفاع به واسطه تبصره ماده ۱۲۸ قانون آیین دادرسی دادگاههای عمومی و انقلاب در امور کیفری نقض شده و یا در دادگاههای انتظامی و اداری نیز چنین است؟ آیا آزادی بیان را برای هر رسانه ای قبول داریم و یا تنها برای رسانه های همسو با تفکرات و عقاید خودمان؟ به عنوان یک وکیل دادگستری که خواسته و ناخواسته حداقل در حیطه دادرسی عادلانه، کاری حقوق بشری انجام می دهیم، تا چه اندازه در معرفی و شناساندن نسل های حقوق بشری به مردم کوشا بوده ایم؟ آیا به جز حق حیات، آزادی بیان و عقیده و مذهب و امثالهم، از حق بر محیط زیست سالم، حق بر صلح و توسعه نیز سخنی به میان آورده ایم؟ شاید بگویید که وکیل هستیم و تنها از دستمان همین قسم حوزه دادرسی عادلانه بر می آید. آری، چه اگر غیر از آن بود و یا جامعه به رشدی که برآمده از آگاهی نسبت به حقوق خود باشد، رسیده بود نسبت به حقمان بر محیط زیست هم همان اندازه صدایمان در می آمد که نسبت به سایر حقوق بشری مدعی هستیم. به عنوان فعال حقوق بشر، نباید تک بعدی به آن پرداخت، بلکه اصولاً باید همه جانبه و نسبت به تمامی مردم دنیا، همه حقوق را خواهان باشیم.

تعدادی از وکلای دادگستری با تمامی دشواریهایی که پرونده های امنیتی برایشان در پی خواهد داشت، دلسوزانه پیگیر دفاع از حقوق موکلین خود در این قبیل پرونده ها هستند. عده ای از آنها بی آنکه ادعایی داشته باشند، نه تنها چنین پرونده هایی را قبول می کنند بلکه در مقام یک وکیل که کارش دفاع از حقوق موکلش است، هرجا که حقوق متهمی را در معرض خطر ببینند به میدان آمده و برای دفاع از آن تلاش وافری می کنند. برای این عده، تفاوتی هم نمی کند که فرد متهم به ارتکاب جرایم امنیتی باشد یا کلاهبرداری و یا مواد مخدر و یا قتل عمد، آنها به رسالت خود به عنوان یک وکیل دادگستری می اندیشند .

به هر حال، همانطور که پیشتر دیدیم، از روند پیوستن حاکمیتها به کنوانسیونهای حقوق بشری، چنین بر می آید که اساساً آنها روی خوشی به حقوق بشر و تعهداتشان نسبت به افراد تحت حاکمیتشان نشان نمی دهند. همین امر است که فعالین حقوق بشر را وادار می کند که برای احقاق آن، همواره هشیار بوده و متذکر آن باشند. اگرچه فعالین حقوق بشر به موجب قطعنامه سازمان ملل حق دارند که با سازمانهای مختلف حقوق بشری غیردولتی در ارتباط بوده، برای انجام رسالتشان به هر نوع اطلاعاتی دسترسی داشته باشند، اما این امر به دشواری صورت می گیرد؛ خاصه در حکومتهای خودکامه، فعالین حقوق بشر بهای سنگینی برای اهداف متعالی خود باید بپردازند.

در این وانفسا، وکلا چون رزمنده ای که در میدان مین گرفتار آمده اند، برای حفظ حقوق موکلینشان چنان باید سنجیده گام بردارند که نه به خود آسیب برسانند و نه موجبات تضییع حقوق موکلینشان را فراهم آورند. آری، می دانم که دست کم در سازوکارهای قضایی کشور ما، این مهم، بعضاً تکلیفی مالایطاق است. در کشور ما وکیل از مصونیت لازمه برخوردار نیست، هر لحظه که می خواهد برای حقوق موکل خود فریاد بزند، باید نیم نگاهی هم به آینده شغلی خود داشته باشد وگرنه سالم از میدان مین بیرون نخواهد آمد. از اینرو وکلایی که به واقع بدون ادعایی و جار و جنجالی حتی حاضرند آینده شغلی خود را نیز به خطر بیندازند که حقی از موکلشان تضییع نشود را باید ستود.

توضیح : متاسفانه فعالیت حقوق بشری و محیطزیستی بصورت مشارکت مردمی خیلی سخت گیرانه است مثال در قانون اساسی ایرا ن بصورت شفاف اصلی بعنوان امر به معروف و نهی از منکر است که کسی را نمی توان بعنوان امر به معروف و نهی ازمنکر محاکمه کرد و این یعنی اصل دفاع از حقوق بشر و محیط زیست است و یا قوانین شفاف تعریف شده ای برای فعالیت جمعیت ها و احزاب تعریف شده است از سال ۱۳۷۷ بارها مدارک لازمه و فرهای تشکیل ججمعیت مدافعان حقوق بشر را از زمان خاتمی و احمدی نزاد به اداره کل احزاب وزارت کشور و استانداری گیلان دادیم..متاسفانه امنیتی با ما برخورد کردند و آنقدر پرونده را پس می دهند و .. اجازه ورود پرونده به کمیسیون نمی دهند بعداز سالها بما مجوز ندادند یعنی آنقدر چند سال رفتم و آمدیم محترمانه بمن گفتند بشما مجوز نمی دهیم و یا جمعیت مدافعان محیط زیست تمام مراحلش گذشته وزارت کشور و فرمانداری و کمیسیون تایید کرده اما فرمانداری آستارا علنا کار شکنی می کند پروانه فعالیت جمعیت مدافعان محیط زیست استارا را نمی دهد کلا نمی خواهند در دولتهای مختلف ایران احزاب مستقل فعالیت کنند ..من هم بعنوان یک فر فعال حقوق بشر و میحط زیست از سال ۱۳۷۷ فعالیت می کنم..الحمدالله موفق بودم…

اسماعیل اسدی دارستانی کارشناس حقوق بشر

اسماعیل اسدی دارستانی فعال حقوق بشر و محيط زيست و اولين وبلاگ نويس ...

اسماعیل اسدی دارستانی فعال حقوق بشر و محيط زيست و اولين وبلاگ نويس ...

اسماعیل اسدی دارستانی: متولد 1353 در شهرستان آستارا است. متاهل و دارای یک فرزند است. نویسنده و محقق/ روزنامه نگار ملی/ بازنشسته ارتش/ عضو خانواده شاهد انقلاب اسلامی/ مستند ساز و مدير عامل شركت تعاوني مستند سازان نور تاكون 4 فيلم مستند حيات وحش و محيط زيست و مذهب ساخته است و.../ از فعالان حقوق بشر و محیط زیست کشور/ عضو اسبق شورای روستای سیبلی- مسولیت در شورا كه رد صلاحيت شد./ و مسئول تبليغات ستاد انتخاباتي روحاني در آستارا / مدير كانون مردمي حاميان يار / دكتر روحاني /hamianeyar/ مدير كانون حاميان مردمي دكتر محمد بافر نوبخت از سال 1390

مصاحبه با اسماعيل اسدي دارستاني نويسنده وو محقق و فعال حقوق بشر و محيط زيسن و وبلاگ نويس :وي تاكنون بخاطر فعاليت هاي حقوق بشري و محيط زيستي بازداشت و زندنداني و محاكمه شده است و بارها توسط افراد مجهول ربوده و شكنجه شده است اما وي مي كويد چون كشور و ملتم را دوست دارم در ايران مي ما نم و به فعاليت مدني خود ادامه مي دهم و آروزي وي با حفظ نظام ج ا ا اصلاحات در قانون اساسي از جمله اداره كشور بصورت فدرالي است و تاكنون مطالب وو مقالات زيادي در اين خصوص نوشته است

وي در مصاحبه با درد نيوز گفت: طبيعت و فعاليت براي حل مشكلات مردم و نوشتن عشق من است ..بخاطر آنها حتي حاضرم جانم را بدهم ...

وئي تصريح كرد : بخاطر فعاليت حقوق بشري و محط زيستي خيلي خسارت جبران ناپذيري روحي و جسمي و مالي و پرونده سازي ديم .. از جمله زندان و شنكجه ، توهين ، ممنوع القلم شدن در روز نامه ها و فيلتر كردن وبلاگها و سايت هايم از سال 1380 تاكنون ، به هر انتشاراتي آثارم را براي مراحل مي دهم فورا به انتشاراتي تذكر چند روز بعدا انتشاراتي بمن يم گويند بخاطر مسايل كه نمي خواهم با بعضي ها درگير شويم كتابت را جايي ديگر ببر ف دستور عدم خريد كتابهايم از سوي وزارت ارشاد ، ممنوع القم .... عدم صدور پروانه هفته آبادگران شمال چندد سال پي گيريي كردم ودر مراحل صدور مجوز يكدفعه ورق در وزارت ارشاد زمان احمدي نزاد سال 1390 برگشت به علت جرمي كه مرتكب نشدم ممنوع الجوز شدم و رد صلااحيت شدم محرمانه بمن گفتند عدم التزام به ولايت فقيه و اسلام و عدم التزام به قاون اساسي و 6 مورد تهت ثابت نشده كه يكي از ارگانها بمن زده همگي سياسي بودند..... خلاصه روحاني هم آمد نامه نوشتم جواب ندادند اما الحمدالله فقط زمان انتخابات 92 چون مسئول تبليغات ستادروحاني در آستارا بودم بازداشت و بازداشت خانگي شدم بمن ابلاغ شد حق راي دادن هم ندارم .... و با اينكه عضو شورا و ريس شوراي سيبلي هم شده بودم مرا طبق ماده 26 بنده د و ج رد صلاحيت كردند عدم التزام به ولايت فقيه و اسلام و عدم التزام و ابراز وفاداري به نظام ج ا ا ......فقط سكوت كردم ...خيلي ها بمن پشنهاد كرد ... و جالب اينجاست ب....

وي ادامه داد : پدرم آخر عمرش بسيجي هشت سال دفاع مقدس‌( دوسال متناوب جبهه بسيجي دارد 1359 تا 1362 .. جانبار 65 درصد) چهار سال بخاطر صدمات جببه و جنگ و جانبازي كلا خانه نشين و هر رزو بستري بيمارستان بود در 12 مهر 1388 در بيمارستان براثر چانبازي شهيد شد...و دكترمعالجش هم تاييد كرده است فوت براثر جانبازي .... ما كه نمي دانستم به دكتر نگفتيم وي جانباز است چون خودش نمي خواست منت كسي سرش بگذرند.. دكتر آخرين علت مرگ را نوشت و بنياد هم بما نگفت علت مرگ را ار بنياد بگيريم تا 40 روز ما سرم با مراسم پدر بود و من كه گيج و منگ بودم ....بنياد شهيد برابر فوت نامه شهادت را تاييد نكرد ..بعداز پي گيريي متوجه شديم بخاطر فعاليت حقوق بشري من و پدرم ..در گيلان بما بدبين هستند اگر دستشان بود جانبازي پدرم را حذف مي كردند و حتي شخصي محرمانه در بنياد استان گيلان گفت مي داني چرا شهادت پدرت تاييد نمي شود چون گزارش نوشتند پدر جانباز65 درصد بسيجي ات و شما مسيحي هستيد .. آن شخصي كه گفت آدم محترم بود و بمن گفت زياد زور نزن فقط يكي از رجال سياسي نيستند دو سازمان و بخصوص يكي اشان اصرار دارنند بايد حكم شهادت پدرت صادر نشود چون اسماعيل اسدي دارستاني مسيحي و فعال حقوق بشر است از حكم شهادت پدرش سو استفاده خواهد كرد...

اين فعال حقوق بشر تصريح كرد : من ديگر مطمن شدم و حرفهاي اين شخص را با رد صلاحيت در شورا توسط يك وزارت خانه و يك اركلن ديگر سبك و سنگين كردم همين ها يك بار هم براي گرفتن مج.ز روز نامه برايم پرونده سازي كذب درست كرده بودم .. و هربار در خصوص من استعلام مي شود در صلاحيت ها اين ارگان مي نويسند عدم التزام به اسلام و ولايت فقيه و اسلام و عدم باراز وفاداري به قاوني اساسي و پس اين كارمند دلسوز بنياد درست گفته است ..اينها مرا ضد انقلاب و مسيحي و يك شورشي مي دانند و حكم شهادت پدرم را نمي گذرند صادر شود با اينكه مدارك موثق است چون مرا مسلمان و موافق ولايت فقيه و قاوني اساسي نمي داندد با اينكه مدرك محكمه پسندي ندارنند....بله حكم شهادت پدرم بخاطر فعاليت حقوق بشري كن توسط يك وزارت خانه و يك ارگان مختومه شده است ... و حتي خدمت مسئولان نوشتم...×دا بخدا پدرم و من مسلمان و شيعه هستيم و اشهد خود را در كاغذ نوشتم و گواهي ثبتي نوشتم كه من مسلمان و موافق ولايت فقيه و قاون اساسي هستم و سوال از مسئولان بنياد كردم پدر من دواطبانه به جبهه بعنوان بسيجي مدتها رفته انهم سال 1359 ....اگر مسلمان نبود چرا قبول كرديد بجبه برود ...در ثاني وي رزمنده اسلام است براثر جانبازي شهيد شدئه است چطورر افرادي با 25 درصد شهيد محسوب مي شود يا افراد توريست كه براي گردش به عذاق مي روند براثر بمب عراقي ها كشته يا زخمي مي شوند بنياد شهيد كشته ها را شهيد و زخمي ها را جانباز اما پدر من در جبهه جانباز 65 درصد شده و چهار سال كار افتاد ه و زمين گير بود براثر جانباز 65 درصد بخاطر اينكه شما مشكوك هستيد ما مسلمان نيستم و من فعال حقوق بشر هستم حكم شهادت پدرم را نمي دهيد ... اما جواب يتاكنون نگرفتم و فقط تهديد كردند ..... بتوريستي كه زمان جنگ حتي برعليه دانقلاب بوده و حتي يك رزو جبهه نرفته براي گردش به عراق با هزينه شخصي مير ود آقايون شهيد مي زنند اما پدرمن جانباز بسيجي هشت يال دفاع مقدس حكم شهادت نمي دهند ..

وي در حايل كه در حال مصاحبه با ما گريه مي كرد : گفت من يك درجه دار بازنشسته ارتش هستم و نويسنده و مشكل مالي ندارم ....اما زورم مي ايد پدرم موقع جان دادن گفت اسمايعل جان حتما روي قبر من بنويسيد شهيد جانباز و اگر حكم شهادت مرا ندادند به اقا بنويس حتما رسيدگي مي كند ..اما......

ااد در ادامه گفت : يك در يك شركت دتعاوني مسئوليت داشتم شركت تعاوني توسعه و عمران لوندويل .. دولت مصوبه داشت براي دادن زمين براي تعاوني هاي كشاورزي و.. خلاصه با هزار زحمت براي 700 عضو مصوبه را گرفتم .. براي غير بومي ها و ميلياردها كه حق اشان نبود زمين كنابع طبيعي را دادند اما براي توسعه و عمران لوندويل يك زمين دادند كه يك خانواده شهيد 20 سال است تصرف كردند و كشاورزي مي كنند خلاصه هر جا من قدم مي گذرم با ذربين نگاه مي كنند و مشكگل تراشي مي كنند و در فعاليت اقتصاد ي هم برايم مشكل درست كردند و نتوانستم كاري كنم..

وي در ادادمه گفت : مثل اينكه با زور مي خواهند من از اين كشور فرار كنم اما من يك ايراني معتقد به جمهوري اسلامي هستم و تا زنده ام در كشور خواهم ماند من نه مخالف انقلاب و اسلام و قانون اساسي نيستم و فعاليت حقو بشري و محيط زيستي و وبلاگ نويسي من مطابق با قانون اساسي است...

اين فعال حقوق بشر گفت : جالب است يك جلد پنجمين كتاب من وزارت ارشاد نخريد اما افرادي كه هستند رونوشت و كپي كردند واسمش را گذشتند كتاب صدهها و هزار ان جلد ارشاد از آنها مي خرد و وام هم مي دهد امام من ممنوع هستم و حتي تاكنون براي رونمايي كتابهايم در اداره ارشاد اسلامي تاكنون مخالفت مي كنند ..

اين وبلاگ نويس گفت : من اولين وبلاگ نويسها و سايت نويسهاي خبري و تحليلي در كشور هستم ..در اداره كل ارشاد گيلان در جلسه از ما خواستندبيايد سايت ها ي خبري را قاوني بكيند و مجوز بگيريد .. من هم گواهي عدم سو پيشنه و مدارك و فرمها را پر كردم و تحويل اداره كل ارشاد گيلان نمودم نزيدك به يكسال است از مجوز خبري نيست قرار بود دو هفته اي مجوز بدهند افرادي بعداز من تشيكيل پرونده دادند مجوز يكساله گرفتند اما من براي درد نيوز dardnews.ir هنوز هنوز مجوز نگرفتم ..يعني مي دانم بعلت عدم صلاحيت رد شدم نمي خواهند كتبا ابلاغ كنند..

اين فعال حقوق بشر و محيط زيست گفت : از سال 1388 بعداز بازنشستگي از ارتش بارها براي تشكيل جمعيت مدافعان حقوق بشر و جمعيت مدافعان محيط زيست آستارا درخواست داديم ..آخرش هم از تاسيس جمعيت مدافعان حقوق بشر منصرف شدم آنقدر رفتم استاندارر يو وزارت كشور و در سال 1388 رسما براي تاسيس جمعيت مدافعان محيط زيست در فرماندار ي آستارا تشكيل پرنده داديم و گواهي عدم سو پيشنه و تمام مراحل انجام شدن ودر سال 1389 بما استانداري پرينت دادند كه فرماندارموافقت كرد با تاسي جمعيت استعلام از استانداري ارسال و جواب مثبت است .. بعداز مراجعه به فرماندار استارا بمن گفتند دوباره مدار ك بدهعم دادم و هرماه يك نامه به فرمكانداري آستارا و استانداري و وزير كشور مي نويسم و چند رزو پيشن رفتم فرماندار استارا نزد خانم اقدام گر ..با كمال تاسف بمن اقدام گفت بعلت عدم پي گيريي از سوي شما بايد دوباره تشكيل پرونده و گواهي عدم پيشنه و. بياوريد من ديگر شاخ در آورم من از سال 1388 هر ماه به معاون سياسي فرمانداري و فرماندار اسبق نامه و حتي حضور مراجعه و حتي هر ماه يكبار به وزير كشور اسبق و فعلي در خصوص صدور پروانه نامه نشتم..فقط اين فهميدم كلا روي من كليد كردند...نه مجوز روزو نامه مي دهند و نه پروانه فعايلت قاوني جمعيت مدافعان ميحط زيست و نه پروانه فعاليت درد نيوز فقط نمي خواهند بمن كتبا ابلاغ كنند در انتخبات شوراها اگر مجبور نبودند ابلاغيه رد صلاحيت را نمي دادنددهمانند اين كاره از جمله حكم شهادت پدرم سر كار مي گذشتند يا همانند پروانه هفته نامه آباگران شمال ، سايت دردنيوز ، جمعيت مدافعان محيط زيست‌استارا و كنسر كردن فعاليت هاي اقتصادي كه به روز سياه و نداري مرا كشانند ....من نمي دانم گنا هم چيست..

من اگر كشور و قانون اساسي و جمهوري اسلامي ايران را دوست نداشتم چرا در اين مملكت مي ماندم مي رفتم با مدارك و اسناد و ديگر علل ها مشهو و وضعيت شغل قبلي و امروز و نويسندگي و وبلاگ نويس .. فقط حتي خواجه حافظ شيرازي هم مرا مي شناسد...مثل آب خوردن مي رفتم پناهنده مي شدم حتي قبلا بمن پشنهاد شد قبول نكردم ..برادر يا خواهر من مسيحي نيستم و عاشق وطن و كشور و قاون اساسي هستم اينقدر مرا اذيت نكيند من 40 سال دارم فوقش عمر كنم 10 سال ...بگذريد اين 10 سال را مثل يك انسان ازاده زندگي كن....من مي خواهم براي جامعه و كشورم مفيد باشم و در خاك و بخاطر وطن ايرانم خابشوم نه خا بيگانه و هيچ مشكلي هم با قانون اساسي و ولايت فقيه ندارم.من از زماينكه چشمم را باز كردم پدر و مادرم و خانواده ام را در نماز و نيايش و خدمت به نظام و ولايت فقيه و جبهه و جنگ ديدم...نمي دانم شما چه مي گويد

****************************

کتاب های چاب شده اسماعیل اسدی دارستانی

1-خدمت و مدیریت نظامی از دیدگاه اسلام

2-تا زنده ام بسیجی ام

3-داستانهای آسمانی ایران

4-سرگذشت تالشان

5-بررسی تاریخ حقوق بشر و محیط زیست

و مشاهير و چهرهاي ماندگار ايران و جهان و حكايت ها و مثالها و چند اثر وي تاليف شده درمراحل انتشاراتي است..

مدير مسئول روزنامه هاي الكترونيكي 1- irannews1.comخبر گزاري حقوق بشر ومحيط زيست /2-astaranews.com آستارا نيور / 3- astaranews1.irاستارا نيوز /4- dardnews.irدرد نيوز

هر آمدنی رفتنی دارد و هر انتصابی دارای عزلی. خوشا به حال آنکه در طاعت خالق و در خدمت مخلئق باشد...نه زندگی آنقدر شیرین نه مرگ انقدر ترسناک است که انسان بخاطر آن شرف خود را بفروشد.

علی بن ابیطالب

منبع : آستارا نیوز

کوته‌کومه

روستای زیبای کوته‌کومه در جنوب آستارا و در 15 کیلومتری بخش لَوَندویل قرار دارد و به دلیل آب و هوای مطبوع و جاذبه‌های دیدنی‌اش مسافران زیادی را به سوی می‌کشاند. از جمله معروفترین جاذبه‌های کوته‌کومه می‌توان به آبشار لاتون اشاره کرد که در 6 کیلومتری روستا قرار دارد و بلندترین آبشار استان گیلان است. البته این تمام جذابیت روستا نیست؛ برای رسیدن به آبشار باید در جنگل پیاده‌روی کنید. جنگلی که آبشار لاتون در آن واقع است هم خود بهشتی بی تکرار است که بودن در آن تجربه‌ای متفاوت برای شما خواهد بود. یکی دیگر از دیدنی‌های معروف روستا، آبگرم کوته‌کومه است که افراد زیادی با هدف درمان دردهای رماتیسمی، درد مفاصل و رفع ضایعات پوستی سری به آن می‌زنند. بناهای تاریخی همچون آسیاب قدیمی آسیه‌شوان، قلعه و گورستان قدیمی و ... نیز از دیگر جذابیت‌های سفر به روستای کوته‌کومه هستند.

جالب است بدانید که مردم روستا بیشتر به زبان تالشی صحبت می‌کنند و به ترکی و فارسی هم آشنایی دارند.

اگر برای اقامت می‌خواهید در روستا بمانید می‌توانید روی اتاق‌ها و سوئیت‌هایی که توسط افراد محلی اجاره داده می‌شود حساب باز کنید.

ساحل صدف

ساحل صدف با نام‌های ساحل لوندویل سیبلی و یا داداش‌آباد، از سواحل زیبایی است که در 7 کیلومتری آستارا به سمت تالش و در مجاورت پناهگاه حیات وحش لوندویل قرار دارد. اگر در آستارا به دنبال ساحلی با امکانات رفاهی و تفریحی خوب می‌گردید بدون شک باید سری به ساحل صدف بزنید. از جمله امکاناتی که در این ساحل می‌توانید به آنها دسترسی داشته باشید می‌توان به سرویس بهداشتی، دوش، محل بازی کودکان، اماکن برپایی چادر، اقامتگاه ساحلی، آلاچیق، فروشگاه، بوفه و ... اشاره کرد. همچنین وجود پلاژ مخصوص آقایان و بانوان و البته حضور غریق نجات و اکیپ امداد باعث می‌شود با خیالی راحت تنی به آب بزنید و لذت ببرید. از بابت نظافت هم خیال‌تان راحت باشد چرا که اولین طرح سالم‌سازی در دریای خزر در این ساحل اتفاق افتاد.

ماسال تالش تفریحات و دیدنی های ماسال شاندرمن

تفریحات و دیدنی های ماسال

شاندرمن

از اولین دیدنی‌های ماسال ،شاندرمن؛ دهکده‌ای توریستی با طبیعت بکر و چشم‌انداز بی‌نظیرش است. شاندرمن در گذشته نام ایلی بزرگ بوده که در این منطقه سکونت داشتند. برخی اعتقاد دارند چون این منطقه دارای کاروانسراهای زیادی بوده و کاروان‌های متعددی از آن رد می‌شده به نام شاندرمن یعنی با من رفتن نام‌گذاری شده است. بر اساس گفته عده‌ای دیگر به دلیل اینکه شاندرمن یک منطقه شاه‌نشین بوده است به این نام معروف شد. شاندرمن دارای پهناورترین روستای استان گیلان به نام سیاهمرد با حدود چهار هزار نفر جمعیت است. شاندرمن در بین قدیمی‌ها به صورت شاندرمین تلفظ می‌شود اما در بعضی از کتب قدیمی به صورت شاندربین، شاندرمند و در مهر حکومت شاندرمن و ماسال به صورت شاندارمَن حک شده‌ است.

دیواره سنگی اسبه ریسه

منطقه باستانی اسبه ریسه در ییلاق اسپی که قدمت آن به حدود هزاره اول پیش از میلاد باز می‌گردد، قرار دارد. اشیای قدیمی مانند خمره، کوزه و بقایای دیواره‌هایی از سنگ و کاه‌گل در این محل یافت شده است. همچنین می‌توانید در گورستان این منطقه آثار به‌جامانده از 28 گور دخمه که متعلق به دوران هخامنشی است را نیز ببینید. دیوار سنگی اسبه ریسه، دیواری با صخره‌های بلند و مناسب برای علاقه‌مندان به سنگ‌نوردی است؛ در این محل مسابقات سنگ‌نوردی به شکلی حرفه‌ای برگزار می‌شود. در پایین صخره نیز رودحانه‌ای جریان دارد که بستری مناسب برای دوست‌داران رفتینگ به شمار می‌رود.

یادمان میرزا کوچک

میرزا کوچک‌خان جنگلی در ارتفاعات ماسال بر اثر کولاک در گذشت. وی ارتفاعات آلاله پشته را به عنوان منطقه امن در نظر گرفته بود و قصد داشت تا با گذر از این منطقه خود را به خلخال برساند که بر اثر برف و کولاک در راه ماند و به شهادت رسید. در این منطقه برای یادبود وی سنگی نصب شده است.

امامزاده شفیع شاندرمن

از جاذبه‌های شاندرمن ماسال که او را از نوادگان امام موسی کاظم (ع) می‌دانند. این امامزاده تنها اثر مذهبی با تاریخ مکتوب است و در ۷ کیلومتری رودخانه مرغک شاندرمن قرار دارد. می‌توانید گنبد طلایی این بارگاه را که از میان انبوه درختان می‌درخشد را هنگام نزدیک شدن به آن ببینید.

روستای سیاهمرد شاندرمن

از پهناورترین روستاهای استان گیلان با حدود 4000 نفر جمعیت که در شاندرمن قرار گرفته است و مناظر چشم‌نواز و مراتع سرسبزی دارد. فصل بهار و تابستان بهترین فصول برای سفر به این منطقه است.

پارک جنگلی ریزه‌ مندان ماسال

این پارک برای حفاظت از طبیعت بکر ماسال و محافظت از جنگل‌ها و درختان این خطه در وسعتی 200 هکتاری تاسیس شده است. پارک جنگلی ریزه‌مندان مکانی ایده‌آل برای تفریح و استراحت گردشگران است.

پارک جنگلی ریزه‌مندان ماسال

پارک جنگلی ریزه‌مندان ماسال

یادبود میرزا کوچک خان

یادبود میرزا کوچک خان

اسب ریسه ماسال

اسب ریسه ماسال

بام سبز ماسال

بام سبز در یک کیلومتری ماسال قرار دارد و هنگامی که برفراز آن می‌ایستید از صومعه‌سرا تا بندر انزلی زیر پای شماست. این منطقه‌ای کوهستانی با گیاهان سرسبز و خانه‌های روستایی جاذبه شگفت‌انگیزی را خلق کرده است.

قلعه کول ماسال

در روستای تاس کوه یا همان قلعه کول، قلعه‌ای کهن بر روی تپه‌ای به ارتفاع حدود 35 متر قرار دارد. این بنای خشتی در تاریخ 9 بهمن 1386 در فهرست آثار ملی ایران ثبت شده است و برای رسیدن به آن باید از جاده ماسال به سمت کیش خانی بروید. بنای قلعه کول متعلق به سده دوم و سوم هجری قمری است و متاسفانه به دلیل عدم رسیدگی کافی در حال حاضر چیز زیادی از آن باقی نمانده است.

بوستان ساحلی ماسال

بوستانی بزرگ در کنار رودخانه خالکایی که از سه بخش اسبه ریسه، ام سبز و اولسبلنگاه تشکیل شده است. این مرکز گردشگری و تفریحی امکاناتی مانند وسایل بازی برای کودکان، آلاچیق، سرویس بهداشتی و صندلی برای گردشگران در نظر گرفته است.

باغ پرندگان تمجیدی ماسال

در این مجموعه گونه‌های جذاب و دیدنی از پرندگان نگهداری می‌شود که دیدنشان خالی از لطف نیست. باغ پرندگان در ییلاقات ماسال در منطقه اسب ریسه قرار دارد.

گورستان خون ماسال

برای علاقه‌مندان به مکان‌های ترسناک و تاریخی اینجا جای مناسبی است. این گورستان با قدمتی که به هزاره یکم قبل از میلاد تا دوران میانه اسلامی باز می‌گردد در تاریخ ۱۳۸۶/۱۱/۰۹ با شماره 20702 در مجموعه آثار تاریخی ایران به ثبت رسیده است. برای دیدن این گورستان باید به سمت دهستان ماسال، روستای خون بروید.

ماسال تالش

ماسال تالش

آبشارهای ماسال

ماسال را با آبشارهای فوق‌العاده‌ای که دارد نیز می‌شناسند که در ادامه به تعدادی از آن‌ها اشاره خواهیم کرد.

  • آبشار ویوز: آبشاری که از یکی از قله‌های بلند گیلان سرچشمه می‌گیرد و در منطقه النزه شاندرمن قرار دارد؛ منظره اطراف از بالای این آبشار بسیار دیدنی است.
  • آبشار رامینه: یکی از آبشارهای پرآب ماسال با 10 متر ارتفاع که برای رسیدن به آن باید از جاده‌ اصلی بالا رفته و از دل جنگل بگذرید.
  • آبشار تولی نسا: یکی از زیباترین آبشارهای ماسال که با طی کردن مسیری دو ساعته (پیاده) به آن خواهید رسید؛ این مسیر را می‌توانید با خودروهای آفرود نیز بروید.

ماسال تالش

ماسال تالش

ماسال تالش

ماسال تالش

ییلاق های ماسال

  • دهکده ییلاقی اولسبلنگاه: یکی از معروف‌ترین ییلاق‌های ماسال که در تمام طول سال جذاب است و امکانات مناسبی برای گردشگران دارد.
  • دشت النزه: این ییلاق زیبا بین کوه‌های شهرستان شاندرمن قرار دارد. النزه دشتی سرسبز با درختانی انبوه و چشم‌اندازی بی‌نظیر است. دراین ییلاق می‌توانید درختان افرایی را ببینید که بیش از 200 سال قدمت دارند.
  • ییلاق سوئه چاله: در ییلاق سوچاله یا همان سوئه‌چاله، خانه‌هایی باسقف‌های رنگی که در یک یا دو طبقه ساخته شده‌اند توجه شما را به خود جلب می‌کنند. این ییلاق در ارتفاع 1800 متری از سطح دریا قرار گرفته که این ویژگی موجب شده تا دریایی از ابر دورتادور منطقه را در بر بگیرد. سوئه چاله در فاصله کمی از اولسبلانگاه واقع شده است.
  • ییلاق تلارگاه: ییلاقی خارق‌العاده که مه و ابر، جنگل و دره همه را در کنار یکدیگر دارد.
  • ییلاق خندیله: این ییلاق در میان کوه‌های بلند قرار دارد و حتی در فصلی مانند تابستان برای سفر به این منطقه باید لباس گرم همراه داشته باشید.
  • ییلاق اسپی: این دشت را مامن اسب‌های وحشی زیبایی می‌دانند که آزادانه در آن به تاختن مشغول‌اند.
  • ییلاق واشیار: در این ییلاق علاوه بر مناظر سرسبز و چشم‌نواز وجود آبشار و آب‌‌های خروشان نیز در نوع خود جالب توجه است. برای سفر به این ییلاق لباس مناسب آب‌تنی و سایر لوازم ضروری را به همراه داشته باشید.
  • سایر ییلاق‌ها: ییلاق ملومه، ییلاق شنبه، ییلاق شالما، ییلاق خشکه دریا، ییلاق خان‌بند و غیره

ییلاقات ماسال

ییلاقات ماسال

ماسال تالش

ماسال تالش

ماسال تالش

ماسال تالش

غار آویشو ماسال

در شهر شاندرمن غاری با دهانه‌ای به ارتفاع ۱۹ متر و عرض ۱۴ متر قرار دارد که تاکنون بیش از ۲ هزار متر از عمق غار توسط غارنوردان و کوهنوردان محلی کشف‌ شده و به آن لقب طولانی‌‌ترین غار ایران را داده‌اند. غار آویشو از غارهای آهکی ایران است که در میان دره‌ای کم آب و در ارتفاع ۱۳۰۰ متری از سطح دریا قرار دارد. بر اساس پژوهش‌های زمین‌‌شناسی صورت گرفته قدمت این غار را در حدود ۷۵ میلیون سال تخمین زده‌اند. در این غار جریان‌های از آب، ۷ آبشار و صدها قندیل به همراه ستون‌های آهکی وجود دارد که خوردگی دیواره‌های آن حاصل از جریان آب بر روی سنگ بوده و از قرن‌ها قبل تا امروز شگل گرفته‌اند و نمونه‌ای خاص محسوب می‌شود.

از دیگر نام‌های این غار می‌توان به آبیشوی، آویشو، آویشوی اشاره داشت که به زبان تالشی به معنی محل فرورفتن آب است. برخی نام این غار را مرتبط با چشمه‌ای می‌دانند که در آن نزدیکی قرار دارد و افراد محلی نیز بر این باورند که در این غار غولی زندگی می‌کند. حدود 17 غار در ماسال کشف شده است که غار آویشو یکی از بزرگ‌ترین و مهم‌ترین آن‌ها به شمار می‌رود؛ این غار در سال ۱۳۸۹ با شماره‌ ۹۰ در فهرست میراث طبیعی ملی کشور به ثبت رسیده است. توجه داشته باشید که برای دیدن این غار بایستی با تجهیزات کافی وارد آن شوید و تبحر لازم در این زمینه را نیز داشته باشید. غار باستانی خندیله پشت، غار چسلی، غار کلچال هم از دیگر غارهای دیدنی ماسال است.

غار آویشو

غار آویشو

ماسال تالش

ماسال تالش

بازارهای محلی ماسال

یکی از مهم‌ترین و جالب‌ترین دیدنی‌های ماسال بازارهای محلی آن است. در جمعه بازار شاندرمن انواع محصولات محلی مانند تخم‌مرغ محلی، سبزی محلی، ماهی و صنایع دستی به فروش می‌رسد. شنبه بازار ماسال نیز حال‌وهوای خاص خود را دارد و در آن می‌توانید انواع محصولات که از تولیدات افراد محلی است را تهیه کنید.

بازار

بازار

سایر جاذبه های ماسال

  • جاذبه‌های تاریخی: وشمه سرا، درخانه، گیله سرا، وردم، سنگ بست (محل دفن ترکان خاتون)، خندیله پشت، تفنگ ساز
  • مناطق جنگلی: شالما، چسلی، بیلگادول، اپسی دشت، ویرگاه، خندیله پشت، مارجونه، رشت پشت، وشنه راه، واشیار، صی فی مانم، نمه پشت، خشکه دریا، تلارگاه ملومه بند، غار خنده پشت
  • روستاهای ماسال: روستای زیبای ورمیه ماسال، روستای وشمه سرای ماسال، روستای مرکیه ماسال، روستای گنذر ماسال، روستای گامیشبان ماسال، روستای کیشه خانی ماسال، روستای کوچکام ماسال، روستای توریستی طاسکوه ماسال، روستای زیارتی شالیمای ماسال، روستای سراکه ماسال، روستای کدرخانه ماسال، روستای دوله ملال ماسال، روستای خانقابر ماسال، روستای کشه خاله ماسال، روستای گردشگری چسلی ماسال

سایر تفریحات ماسال

  • رفتینگ در رودخانه خالکایی
  • عکاسی
  • پیک‌نیک
  • کوهنوردی
  • شکم‌گردی در رستوران‌های محلی

ماسال تالش

ماسال تالش

ماسال تالش

ماسال تالش

حمل و نقل در ماسال

حمل و نقل درون شهری

برای جابه‌جایی در این شهر می‌توانید از تاکسی‌های خطی و تاکسی تلفنی استفاده کنید.

حمل و نقل برون شهری

شرکت مسافربری

تلفن تماس

تلفن انبار

آریا سفر آسیا ماسال - تعاونی 11

01344663365

01344663365

ترمینال پایانه ماسال

01344662522

01344663365

ماسال تالش

ماسال تالش

آب و هوای ماسال

از آنجا که ماسال در منطقه‌ای کوهستانی قرار دارد همانند سایر شهرهای شمال کشور آب‌وهوای شرجی بر آن حاکم نیست اما در طول سال شاهد تغییرات آب‌وهوایی در این خطه خواهیم بود. بهترین فصل سفر به ماسال بهار و تابستان است. ماسال در ناحیه جلگه‌ای آب‌وهوایی مرطوب و در ناحیه کوهستانی آب‌وهوایی نیمه مرطوب کوهستانی دارد.

  • بهار: فصلی که ماسال در مطبوع‌ترین و دل‌چسب‌ترین حالت خود قرار دارد، آب‌وهوای خنک با جوانه‌هایی که تازه سبز شده‌اند برایتان بسیار دل‌انگیز خواهد بود.
  • تابستان: به دلیل کوهستانی بودن ییلاقات و مرتفع بودن در تابستان هوا نسبتا مطلوب، خنک و معتدل است.
  • پاییز: در این فصل درختان با برگ‌های پاییزی انتظارتان را می‌کشند و هوای خنک و رطوبت اندکی را شاهد خواهید بود؛ در پاییز بارش‌های باران، وزش نسیم‌های خنک، وجود ابر و مه را می‌توانید از نزدیک لمس کنید.
  • زمستان: ییلاقات پوشیده از برف می‌شود و علی‌رغم سرمای هوا باز هم دیدنی‌اند، در صورت سفر در فصل زمستان حتما با تجهیزات کافی راهی شوید.

ماسال تالش

ماسال تالش

تقسیمات ماسال

شهرستان ماسال در استان گیلان قرار دارد و از ۲ بخش و ۴ دهستان تشکیل شده است و ماسال و شاندرمن از شهرهای این شهرستان‌اند. این شهرستان با وسعت 622 کیلومتر مربع دارای چندین هزار هکتار جنگل و مرتع، شالیزار و اراضی باغی است؛ میزان بارش سالانه باران در این منطقه به ۱۰۰۰ الی ۱۴۰۰ میلی‌متر می‌رسد. در گذشته این شهرستان بخشی از شهرستان تالش بوده که در سال 1376 مستقل و به شهرستان تبدیل شده است.

بخش مرکزی شهرستان ماسال

بخش شاندرمن

شهر: ماسال

شهر: بازارجمعه

دهستان حومه

دهستان شاندرمن

دهستان ماسال

دهستان شیخ‌نشین

ماسال

ماسال

ماسال تالش

خطه گیلان از جمله مناطقی در ایران است که همیشه و در هر فصل و هر زمانی حرفی برای گفتن دارد و زیبایی‌های خود را به رخ همگان می‌کشد. ماسال منطقه‌ای ییلاقی است که در آن طنازی طبیعت را نظاره‌گر خواهید بود. برای ما از تجربه‌های سفر خود به این بهشت بی‌مانند بگویید.

دربند

روستای دربند، یکی از زیباترین روستاهای شهرستان آستارا می‌گذارد. این روستا در 10 کیلومتری جنوب غرب آستارا واقع شده و مقصد محبوبی برای سفر چند روزه و یا حتی گشت‌وگذاری چند ساعته برای مسافران آستارا به حساب می‌آید.

اشراف به تالاب استیل و کوه‌های سرسبز و همین‌طور مزارع وسیع برنج؛ این توصیف کوتاهی است که می‌توان از زیبایی‌های دربند داشت. وجود تالاب استیل در این روستا سبب شده تا دربند به مکانی محبوب برای پیک‌نیک‌های آخر هفته بدل شود. همین حضور مسافران و مردم محلی، زمینه‌ساز ایجاد امکانات اقامتی و رفاهی مثل یک هتل 5 ستاره در دردبند شده است.

البته بازدید شما از دربند تنها به طبیعت‌گردی و روستاگردی ختم نمی‌شود؛ یک گورستان قدیمی در روستا وجود دارد که بد نیست سری هم به آن بزنید.

جالب است بدانید که افسانه‌ای هم در مورد دربند نقل می‌شود. بر طبق باور مردمان قدیمی آستارا، در بالای کوه دربند گنج‌های طلا نهفته است که ما‌ر‌ها‌ی بزرگی از آن حفاظت می‌کنند.

ماسال بهشت گمشده گیلان

ماسال بهشت گمشده گیلان را با طبیعت بی‌نظیر و چشم‌نوازش می‌شناسند؛ آبشارهای ماسال و ییلاق‌های ماسال از معروف‌ترین و پربازدیدترین جاذبه‌های این شهر است. برای آشنایی با شهر ماسال در این سفر روانه ماسال تالش شدیم تا برایتان از طبیعت این منطقه جذاب بیشتر بگوییم؛ همراه ما باشید تا با سوغات ماسال و دیگر دیدنی‌های این شهر بیشتر آشنا شوید.

ماسال تالش

ماسال تالش

چرا شهر ماسال؟


  • یکی از مقاصد جذاب و خوش آب‌وهوای استان گیلان به شمار می‌رود و آن را بهشت گمشده گیلان می‌دانند.
  • این مقصد زیبای گردشگری، بهترین مکان برای تجربه آرامش و تنفس هوایی پاک و سالم است.
  • در این خطه مناظر زیبا و طبیعت بکری را نظاره‌گر خواهید بود.
  • دومین شهرستان مرتفع استان گیلان پس از رودبار محسوب می‌شود.
  • یکی از ویژگی‌های ماسال، وجود آبشارهای بلند در آن است.

ییلاقات ماسال

ییلاقات ماسال

ماسال

ماسال

ماسال تالش | تجلی بی بدیل بهشت

بیشتر افراد ماسال را با ییلاق‌های زیباییش می‌شناسند، ییلاق‌ اولسبلنگاه یکی از معروف‌ترین مقاصد گردشگری این خطه محسوب می‌شود که در هر فصل زیبایی منحصربه‌فردی دارد. شهر کوچک ماسال پس از رودبار در جایگاه دوم مرتفع‌ترین شهرهای استان گیلان قرار می‌گیرد، شهری که نه تنها ییلاق‌های چشم‌نوازش بلکه آبشارهای مرتفع، جنگل‌ها و غارهای آن در نوع خود جذاب و دیدنی‌اند.

گذر رودخانه خالکایی از ماسال سرسبز بر زیبایی و طراوات آن افزوده، رودخانه‌ای که منشا آن کوه‌های تالش و دامنه‌های کوه شاه‌معلم است و پس از گذر از ماسال به تالاب انزلی می‌ریزد. این شهر مه‌آلود و بارانی دو بخش به نام‌های ماسال مرکزی و شاندرمن دارد و مجموعا از ۹۴روستا تشکیل شده است.

وجه تسمیه

نام ماسال برگرفته از کلمه مزال یا مازال به معنای کوه‌وار یا کوه است که به دلیل قرار گرفتن این خطه در کنار کوه‌های تالش این نام را برای آن برگزیده‌اند. به دلیل گذر رودخانه خالکایی در گذشته‌ به ماسال، رودکنار هم می‌گفتند.

ماسال تالش

ماسال تالش

اطلاعات کلی شهر ماسال

جغرافیا: این شهر با 622 کیلومتر مربع مساحت و 84 متر ارتفاع از سطح دریا، دومین شهرستان مرتفع استان گیلان پس از رودبار است. ماسال از شمال به رضوان‌شهر، از شرق به فومن و صومعه سرا، از غرب و جنوب‌غرب به خلخال و استان اردبیل محدود می­‌شود.

جمعیت: بر اساس سرشماری سال ۱۳۹۵ جمعیت شهرستان ماسال برابر با ۵۲ هزار و ۶۴۹ نفر بوده است.

دین و مذهب: دین مردمان این خطه اسلام (شیعه و سنی) است.

نژاد و زبان: مردم ماسال تالش‌اند و به زبان تالشی با یکدیگر سخن می‌گویند این زبان از گروه زبان‌های ایرانی است که به شاخه شمال‌غرب و به لهجه‌های ساحل دریای خزر تعلق دارد. زبان تالشی فاقد سابقه خط و ادبیات مکتوب است.

اقتصاد: اقتصاد این شهرستان بر پایه کشاورزی و دامداری استوارست و فعالیت‌هایی از قبیل برنج‌کاری، پرورش طیور، پرورش پیله ابریشم و گاو و گوسفند در آن رواج دارد. تولید شال‌بافی، گلیم‌بافی، حصیربافی، ابریشم‌بافی و چوب‌تراشی از صنایع‌دستی این منطقه محسوب می‌شود؛ بازار هفتگی که شنبه هر هفته برگزار می‌شود، نقش مهمی در اقتصاد ماسال دارد. برنج، مرکبات، آلوچه، باقلا و سبزیجات از جمله مهمترین محصولات این ناحیه است؛ مردمان ماسال پس از برداشت برنج به کشت محصولاتی مانند شبدر می‌پردازند. شهرستان ماسال با دارا بودن بیش از 250 هزار واحد دامی سنگین و سبک از مهمترین تولیدکنندگان فرآورده‌های دامی (گوشت قرمز، گوشت مرغ، پنیر، کره، شیر، لر (ترکیبی از شیر و آب پنیر)، ماست، پشم و پوست) به شمار می‌رود. همچنین پرورش زنبور عسل نیز در این شهر رواج دارد و عسل طبیعی آن معروف است.

ماسال تالش

ماسال تالش

ماسال

ماسال

غذاهای ماسال

  • انار مسما
  • ماهی مالاتا
  • کوئی بورانی
  • لونگی
  • شوید قرمه
  • ماهی دودی
  • فسنجان ماهی
  • کته کباب
  • زرین نان (نان محلی که با ترکیبی از مغز گردو، دارچین، زردچوبه، شکر تهیه شده و به روش قدیمی بر روی سنگ داغ طبخ می‌شود.)

ماهی دودی

ماهی دودی

طرز تهیه زرین نان

قطر

معرفی شهر قطر

مهم ترین جاذبه های گردشگری قطر

  • جزیره مصنوعی مروارید
  • روستای فرهنگی کتارا
  • قلعه الکوت
  • برج‌های بارزان
  • موزه ملی قطر
  • موزه هنرهای اسلامی
  • موزه شیخ فیصل بن قاسم آل ثانی
  • بازار قدیمی واقف
  • مسجد امام محمد بن عبدالوهاب
  • تفرجگاه ساحلی کورنیش
  • ساحل بنانا
  • پارک میا
  • پارک اسپایر
  • ساحل تالیامار
  • ساحل دریای داخلی
  • حکاکی‌های الجساسیه
  • قلعه الزباره
  • صحرای دوحه
  • سوق شاهین
  • موزه هنر مدرن عرب

مسجد امام محمد بن عبدالوهاب قطر

مسجد امام محمد بن عبدالوهاب قطر

پارک اسپایر قطر

    شهر رشت

    شهر رشت مانند دیگر شهرهای قدیمی و کهن ، نقطه آغازش به درستی مشخص نیست و مبداء آن نیز با سخنان مجهول و افسانه همراه است .نام رشت اولین بار در کتاب حدود العالم من المشرق الی المغرب که از مولفی ناشناخته در سال 372- ه ق تالیف گردیده، با صفت ناحیه بزرگ آمده است ، در مورد وجه تمثیه رشت ، نظریه های گوناگون و متفاوتی ارائه گردیده که عمدتا به معنی فرو افتاده قلمداد می گردد . شادروان جهانگیر سرتیپ پور ، محقق نامدار گیلانی در مورد رشت به “ در گودی افتاده “ اشاره کرده و در دیگر بررسیها نام رشت را مرکب از رش + ت می دانند که در آن “رش “ به معنای وارش یا همان بارانهای ریز و مداوم است که برگرفته از از زبان گیلکی ، یعنی مکانی که در آن بارانهای مداوم می بارد بوده. شهر رشت از القاب متفاوتی در طول تاریخ برخوردار بوده ، مانند : دروازه اروپا ، عروس شهرهای ایران ، شهر باران ، شهر بارانهای نقره ای و …

    شهر رشت از سال 1004 مصادف با دوران حکومت شاه عباس به عنوان مرکز گیلان انتخاب شده و مرکز معاملات نوغان و ابریشم گردید که در آن زمان محصول اول گیلان محسوب می شد .بعد از آن این شهر مورد توجه مالکان بزرگ ایرانی ، روسی ، یونانی و اروپائی که تاجران عمده نوغان بودند قرار گرفت و پیشرفت چشمگیری کرد .

    این شهر زیبا با موقعیت جغرافیائی بین مدار 37 درجه و 1 دقیقه تا 37 درجه 27 دقیقه عرض شمالی و مابین نصف النهار 49 درجه ، 28 دقیقه تا 49 درجه ، 50 دقیقه طول شرقی با وسعت 1251.603 کیلومتر مربع بزرگترین شهر شمالی کشور بوده که حدود 9 درصد وسعت استان گیلان را در برمی گیرد . شهر کنونی رشت در ابتدا قصبه ای بوده در بین دو رودخانه گوهر رود وسیاهرود. واحدهای مسکونی پراکنده در فضای جنگلی و باغهای مرکبات که به دور مساجد یا بقعه ها شکل گرفته بودند به تدریج هسته مر کزی شهر را تشکیل می دادند . که در آن مبادلات بازرگانی و توسعه بازارهای مختلف در دوران صفویه به اوج شکوفائی و پیشرفت خود رسیده است .

    شهر رشت که در دوران کهن کیفیت قصبه ای داشته ،با وسعتی محدود به محلات مختلف تقسیم می گردید و پیدایش اولین محلات به شکل امروزی در دوران صفویه انجام گردیده که عمده این محلات در اطراف بازار بوده به طوری که مرکز کار و فعالیت ، داد وستد و حمل و نقل کالاها محسوب می گردید .

    از قدیمی ترین مناطق شهر می توان میدان فعلی شهرداری رشت که بقعه آقا سید جعفر در آن قرار داشته و مرکز حکومتی شهر بود و به پیله میدان معرف بوده است و منطقه کیاب ( سبزه میدان فعلی ) اشاره کرد .

    محله هائی که در دل جنگل و بیشه زارها می توان نام برد عبارتند از : خمیران ، چمارسرا ، پسکیا ، استاد سرا ، صیقلان ، زاهدان ، ساغری سازان ، چهار برادران و سرخ بنده

    از کوچه های قدیمی شهر رشت می توان کوچه آذر ، آذر مهر ، آصفی ، اوادیس ، اردشیر کسمائی ، انساندوست ، امام جمعه ، طلوع ، کاوه ، مستوفی ، امینی ، انشائی ، پیربازاری ، چینی چیان ، مستشاری و حاتم را نام برد .

    خیابانهای اولیه شهر رشت عبارتند از : امام خمینی ( ناصریه سابق) ، شریعتی ( شاهپورسابق) ، اعلم الهدی ( شاه سابق ) و سعدی

    اولین خیابان احداثی، خیابان امام خمینی کنونی بوده که به دستور سرتیپ محمد حسین آیرم ساخته شد. ضمنا همه خیابانهای ذکر شده به میدان شهرداری که در آن زمان اولین میدان بلدیه ایران و هسته مرکزی شهر بوده ختم می شدند و در زمان آن سردار به شکل امروزی ساخته شده اند . میدان بزرگ دیگر شهر که در مجاورت میدان اصلی شهر قرار داشته سبزه میدان نامیده می شد که این نام نیز به خاطر سبزه زارها و مزارعی بوده که در اطراف این میدان تا محله چمار سرا امتداد داشته .

    شهر رشت در گذشته شامل 88 باغ می شد که از باغهای معروف آن می توان به باغ داوود زاده ها ، باغ میکائیل ، باغ مقدم ، باغ سمیعی ، باغ زربافی ، باغ ابتهاج ، باغ حاتم ، باغ ابریشمی ، باغ حافظی و باغ وطن آبادی نام برد . که باغ وطن آبادی تنها باغ بجا مانده از رشت قدیم می باشد که در خیابان معلم قرار گرفته است و در سال 1294 توسط پدر باغبانی گیلان ، شادروان ابراهیم الله وردی وطن آبادی احداث گردید .

    نامداران شهر رشت :

    آغداشلو ( نقاش و گرافیست ) ، آذربانی ( قناد ) ، ابتهاج ( شاعر ) ، احراری ( عضو آکادمی جراحان بزرگ آمریکا ) ، اشرف الدین ( روزنامه نگار و شاعر) ، بحر العلوم ( از علما و اشراف سادات ) ، بدر طالعی ( پدر تئاتر گیلان ) ، بشرا ( نویسنده و شاعر) ، بهزاد ( پدر زیست شناسی نوین ایران ) ، پور داوود ( ادیب نویسنده اوستا ) ، پور رضا ( آهنگساز و خواننده ) ، پروفسور رضا ( دکترای الکترونیک و دانشمند بزرگ برجسته جهانی ) ، سرتیپ پور ( نویسنده ) ، پروفسور سمیعی ( جراح برجسته مغز واعصاب جهان ) ، مژدهی ( یکی از خیرین ) ، معین ( شاعر و نویسنده ) ، میرزا کوچک خان ( مبارز بزرگ رشتی ) ، میناسیان ( یکی از خیرین ) ، نامجو( دارنده اولین مدال وزنه برداری و رکورد دار جهان در ایران ) .

    منابع : رشت در آینه تاریخ — جاذبه های تاریخی ، معماری و فرهنگی رشت

    سیبلی

    سیبلی روستای فرهنگی توریستی وساحلی و باستانی – شهر باستانی سلطانیه – تمدن ایران زمین باستان

    روستای سیبلی در قدیم بنام شهر سطانیه می باشد که امروز روستای سیبلی می نامیم . روستای توریستی و باستانی است که از جنوب از صنایع چوب حبیبی پور شروع و در سه راه داداش آباد تمام می شود و در قدیم تا امزاده ابراهیم و قاسم را سیبلی می نامندو در تاریخ هم امامزاده بنام سیبلی نامیده است . از مغرب به رشته کوه تالش و از مشرق به دریای خز وصل می باشد . روستای سیبلی ۲۰۲۰ نفر جمعیت دارد و۶ شهید تقدیم کشور کرده است ودارای دو مسجد و یک پایگاه بسیج ، یک پادگان دریایی ارتش . شرکت تعاونی ماهیگیر پره . رودخانه . مجتمع ساحلی صدف سیبلی .ساحل و جنگل زیبا . املاک کشاورزی سیبلی . مجتمع بزرگ ورزشی سر باز و بسته شهدای سیبلی و چند ورزشکار کشوری و جهانی از جمله جین سا و خانمها محمدی و میر آزند و چند ورزشکار بنام دارد که در آینده معرفی خواهد شد و.

    توضیح : در زمان اشغال آستارا توسط فدائیان دمکرات مزدور دولت خود خوانده آذربایجان مردمان سیبلی به صورت چریکی با فدایان می جنگند که بعلت جنگلی بودن روستا و شجاعت مردم سیبلی روسها و فدایان در زمان اشغال جرات ورود به سیبیلی را نداشتند و

    نامگذاری سیبلی : مردمان سیبلی قبل از اسلام بنام سطانیه نامیده بودند همگی تالش زبان بودند که مرزداران کشور بودند که بعداز حمله عربها شهر ویران و مردمان سطانیه به گوشه های تالشان رفتند به مرور زمان به منطقه چلوندو لوندویل کانرود آمدند اما مردمان اصیل سیبلی تالشان بودند که خلیج ها بعدا به سیبلی آمدند و سطانیه را به سیبلی نامیدند و تا ورود قوم خلیج سیبلی و منطقه لوندویل و کانرود را سلطانیه می نامندند . مرکز شهر سطانیه در داخل شالیزارهای سیبلی و مرکز فرماندهی و قلعه در نورعلی محله سیبلی که امروز کارگاه بتون می باشد. مردمان امروز ی سیبلی از مردمان تالش وقسمتی خلیج فارس که اصالا کرمانشاهی بودند که بقوم خلیج معروف بودند که به مرور زمان خلج معرو ف شدند هماکنون سیبلی همانند گذشته اکثریت با قو م خلیج نیست قومهای ایرانی گلیلک، فارس ، ترک آمدند و به جرات می شود گفت اکثریت مردمان سیبلی ترکها هستند و مردم سیبلی دو رگه شدند و کسی نمی تواند .

    اماکن سیاحتی و تفریحی و اماکن :

    ۱-مجتمع جهانگردی ۱۷ هکتار ساحل صدف سیبلی از جاده ساحلی شهید وفادار سیبلی را دارد و در ساحل سیبلی می باشد و مجتمع ساحلی تمام فصل است از امکانات تفریحی و شنا و حیات وحش برخوردار است و حصار بتونی آن را در سال ۱۳۸۴ سازمان محیطز یست تامین اعتبار و ساخت و دهه ۱۳۷۰ این منطقه باتلاق بود که با بودجه استانداری ساخته شد و در اختیار شهرداری آستارا قرار گرفت. و بعداز اینکه شهرداری در داخل شهر طرح شنا ساخت .. شرکت سرمایه گذاری جهانگردی وابسته به سازمان تایمن اجتما عی مجتمع را اشغال نمود بدون سند و مدرک و نامه و.. بارها شورای اسلامی سیبلی و مردم سیببلی در خواست استرداد مجتمع به دهیاری ئ مردم روستا بودند اما مسئولان شهرستان بی تفاوت و حتی از شرکت که غیر قانونی مجتمع را تصرف کردند حمایت نمودند.

    ۲- مکان طولبه سیبلی : یک قبرستان و مکان مقدس باستانی چندین سال است توسط تربیت بدنی و یک فرد شخصی متصرف شده است .

    ۳- کاخ تاریخی سیلمان خان : که بعداز انقلاب توسط مردم تخریب و خانه سازی شد.

    ۴- ساحل و جنگل وساحل زیبای سیبلی

    ۵- رودخانه مرده سیبلی . روزگاری رودخانه ای زنده مرکز تفریحی و شنا مردم و ماهی گیری بود .

    ۶- تعاونی ماهی گیری پره سیبلی

    ۷- پادگان نیروی دریایی ارتش سیبلی

    ۸- مسجد جامع سیبلی و مسجد ابوالفضل سیبلی

    ۹- پایگاه مقاومت بسیج سیبلی که از این پایگاه خیلی از مردم منطقه به جبهه و دفاع مقدس رفتند سیبلی ۶ شهید بنامهای ۱- ورزشخواه ۲- فلاحتی ۳- وفادار ۴- حبیبی پور ۵- جعفر زاده ۶- شهید جانباز حاج اسدالله اسد ی دارستانی و جانبازان روستا : ۱- کورش پورحسن ۲- مهدی اسدی دارستانی ۳- خلیل بنی جلالی ۴- صدد خانی ۵- تورج رحیم پناه ۶- مرحوم پر ویز دوستار

    نویسندگان و شاعر سیبلی : ۱- شاعر پر آوازه ایران : منصور بنی مجیدی ۶ کتاب شعر ایشان چاپ شده است . ایشان معلم متعهد بود که در کنار معلمی شعر می نوشت و شاعر معاصر و پر آوازه ایران می باشد . ۲- اسماعیل اسدی دارستانی بازنشته ارتش . روزنامه نگار و محقق و نویسنده کتابهای مدیریت و خدمات نظامی از دیدگاه اسلام ، تا زنده امک بسیجی ام ، داستانهای آسمانی ، سرگذشت تالشان چاپ و مورد استقبال می باشد و تاکنون در چندین جشنواره برنده گردیده است و بررسی تاریخ حقوق بشر در حال انتشار و چند اثر وی در حال تحویل است وی هماکنون مسئول شورای اسلامی سیبلی می باشدو موسس و مدیر جمعیت مدافعان محیط زیست آستارا و از فعالان حقوق بشر و محیط زیست بین المللی می باشد.

    مسئولان شهرستانی از سیبلی : آقایون ۱- بیژن خالقوردی پور بعنوان ریس اداره بازرگانی آستارا ۲- سیروی خالقوردی پور بعنو.ان بخشدار لوندویل می باشند اکثر مردم روستا تیز هوش هستند و از تاجرین موفق هستند. از سیبلی معلمان زیادی در آموزش و پرورش کار می کنند.

    شوراهای اسلامی سیبلی : دوره اول بیژن خالقوردی پور کارشناس ارشد سیاسی ، بهزاد دستیار کارشناس امور تربیتی و مدیر مدرسه راهنمایی ، خانم مصریه بنی مجیدی کارمند بازنشسته اداره بهداشت آستارا .

    دوره دوم : خانم مصریه بنی مجیدی که با اولین رای شورا شده بود بعلت بها ندادن مسئولان به شورا زن شرکت نکرد . بیژن و بهزاد رای آوردند و قبادر ریاضی اضافه شد.

    دوره سوم : قباد ریاضی ، بهزاد دستیار . اسماعیل اسدی دارستانی محقق و نویسنده و روزنامه نگار و بازنسشته ارتش فوق دیپلم ( کارشناسی افتخاری ادبیات ) و مدیر عامل شرکت تعاونی توسعه و عمران بخش و شهر لوندو.یل

    دهییاران سیبلی : دوره قبل : قباد ریاضی معلم بازنشسته . چهار سال تاکنون بهزاد باغش زاده دهیار سیبلی فوق دیپلم

    کارهای که بعداز انقلاب برای روستا انجام شده است : برق ، گاز، آب ، تلفن ، آسفالت ، پل ، ساخت و تکمیل سلختمان دهیاری وشورا ، دفتر مخابرات ، کانال کشی ، احداث یک مدرسه جدید، شرکت پره ماهگیری تعاونی سیبلی ، مجتمع ۱۷ هکتاری ساحلی صدف (بجای اینکه در آ»د میلیونی آن صرف عمران و آبادانی روستا شود خرج شرکت خصوصی می شود شورا در صدد بازپس گیری مجتمع به دهیاری است )

    مردمان سیبلی : سیبلی از سه تیره : خلج ، گیلک ، تالش می باشد .. و واکثریت مردم سیبلی مهاجرین هستند و ساکنین اولیه سیبلی خلج ها می باشند که از خلیج فارس آماده اند که مسکن اصلی آنها کرمانشاه می باشد. مردم سیبلی به زبان ترکی و تالشی صحبت می کنند و شغال آنها.. راننده ترانزیت. کشاورزی . باغ داری . ماهی گیری . برداشت صدف . توریسم و تجارت می باشدو سیبلی تاجران معروف بین المللی دارد که نسبت به سنشان که جوان می باشند پیشرفت خوبی داشتند.. از جمله تاجرین جوان سیبلی ۱- عباست وفادار۲- ظاهر میزا قلی پور می باشند.

    مردمان سیبلی در انتخابات مجلس و شوراهای سیبلی تاثیر گذار هستند و در شهرستان هرکس بخواهد بداند کدام نماینده پیروز می شود در سیبلی نظر سنجی می کنندو این در شهرستان در دوران انتخابات ثابت شده است.
    .

    پدیده آورنده : صغری (سارا ) نیکویی سراوانی
    منبع:seble-55.mihanblog.com
    گردآورنده: سایت کرکان بندرانزلی

    تالاب آق آستارا ..

    تالاب آق آستارا ..

    به اميداحيا تالاب استيل با 138 هكتار وسعت و لغو واگذاري تالاب استيل به پيمانكار و شهرداري... به اميد احيا تالاب استيل ...و سپردن امور و مديريت تالاب استيل به سازمان محيط زيست كشور..

    پشنهاد مي كنم .. در شهرستان يگان حفاظت از تالاب آق و تالاب استيل مستقل از اداره محيط زيست آستار ا و تحت اختيار مستقيم گيلان يا كشور تاسيس شود.. تا تالاب بماند و امانت را به آيندگان برسانيم...

    دكتر محمد علي هالو مدير كمپين نجات تالاب بين المللي آق و استيل ...

    به ياري خدا پي گيريها كمپين نجات تالابهاي آستارا جواب داد و تمام زحمات ما هدر نرفت ... مبارزه ادامه مي يابد تا بازپس گيري و لغو واگذاري تالاب استيل به پيمانكار و شهرداري و سپردن مديريت به سازمان محيط زيست كشور.. و بازپس گيري ساحل آق از ويلا سازان و مكتصرفين حيات وحش و بازپس گيري زمينهاي تصرفي توسط يغماگران محيط زيست و حيات وحش استارا .. مبارزه ادمه دارد

    تالاب آق به همت و درخواست و پي گيريه و فعاليت در نشريات و فضاي مجازي بنانم كمپن نجات تالاب بين المللي آق و استيل فعاليت مي كردند بعداز سالها استمداد و كمك از مسئولان كشوري وب ين المللي يكماه است كه 10 هكتار احيا شده و بالاي60 هكتار آبگير شده است... لازم به توضيح است تالاب آق در گذشته بالاي 100 هكتار بود بعلت كم توجهي و از يلد رفتن تالاب توسط سازمان حفاظت محيط زيست به كلي نابود شده بود...

    لازم مي دانم از تمام فعالان محيط زيست و حقوق بشر ايراني و جهاني و الخصوص از خبر گزاري فارس و خبر گزاري ايسنا و ايرنا كه همت كردند اطلاع رساني كردند بخصوص با ياد مرحوم سيف الليهان تقدير و تشكر مي كنم

    فعال حقوق بشر و محيط زيست و مدير مسئول وبلاگهاي كمپن نجات تالاب آق و تالاب استيل استارا

    دكتر محمد علي هالو / عقاب سفيدan13901.mihanblog.com /an13901.blogfa.com / درد نيوز dardnews.ir

    تالاب بین المللی استیل عباس آباد و آق ساحل آستارا

    تالاب بین المللی آق بخاطر بی توجهی مسئولان آستارا که زمانی زیست گاه پرندگان بومی و مهاجر جهان بود هماکنون بخاطر ویلا سازی و خانه سازی غیر قانونی و ساخت بندر بکلی نابود شد و آما بنابر بررسی شده ها توسط فعالان محیط زیست از جمله اسماعیل اسدی دارستانی نویسنده ومحقق ر وزنامه نگار و وبلاگ نویس جهانی تالاب آق قابل احیا است فقط همت می خواهد ایشان افزودن : بنده و فعالان محیط زیست و حقوق بشر سالهاست قبل از نابودی تالاب بین المللی آق می نویسم اعتراض می کینم و اخرش هم دیدید بعلت عد م توجه مسئولان شهرستان تالاب آق بین المللی تصرف و نابود شدو اما دبنبار تحقیقبات زیست محیط ی بنده وفعالان جهانی محیط زیست آق با همت مسئولان و مردم قابل احیا است و بنده بهمراه فعالان محیط زیست و حقوق بشر سالها قبل اعتراض نمودیم که دکل برق را از وسط تالاب استیل رد نکید و جلوی تصرف تالاب توسط افراد با نفوذ را بگیردید کسی گوش نکرد بالا 60 درصد تالاب استیل اول انقلاب توسط هیات واگذاری به کشاوزران دربند و کانرود وعباس آباد واگذار شد لااقل بقیه استیل را برای نسل های آینده نگه داریم.

    تالاب بین المللی استیل

    این تالاب در ۴ کیلومتری شهر آستارا در حاشیه جاده آستارا به تالش قرار دارد. اهمیت اکو توریستی این تالاب از جهت نزدیکی به جاده، تنوع چشم‌اندازهای طبیعی همچون کوهستان، جنگل و مزارع و کشتزارهای اطراف دوچندان می‌شود. ضلع‌غربی آن پوشیده از جنگل و پوشش‌های سبز گیاهی است و در ضلع شرقی آن درختان توسکای شناور منظره بسیار جالب توجهی را بوجود آورده‌است که در بهار و تابستان استراحتگاه مسافران بوده و از نظر گردشگری یکی از جاذبه‌های مهم تلقی می‌شود. از ویژگی‌های مهم این تالاب وجود ماهیان مشهوری مانند کپور و اردک ماهی است همچنین این تالاب طبیعی جایگاه پرندگان کمیاب بوده که برای زاد و ولد از اروپای مرکزی، ماورای خزر و مناطق قطبی به این منطقه مهاجرت می‌کنند که مهم‌ترین آن چینگیر نوک‌سرخ است. این تالاب ۱۳۸ هکتار وسعت دارد و از مکان‌های گردشگرپذیر استان گیلان است. وجود درختان توسکا در این تالاب، جلوه‌ای دیدنی به آن بخشیده‌است. از ویژگی‌های تالاب عباس آباد آستارا این است که درختان این تالاب به علت اینکه ریشه آنها در آب قرار دارد، همواره در پهنای تالاب جا به جا می‌شوند و حرکت می‌کنند. به همین علت، تالاب آستارا به تالاباستیل درختان شناور هم معروف است. (در گویش محلی به این تالاب هستل به معنای آبگیر می گویند)

    از سال ۱۳۸۴ تالاب استیل به عنوان یکی از پنج منطقه نمونه گردشگری استان گیلان شناخته شده‌است.

    وضعيت كنوني تالاب آق استارا : با تغییر مساحت این تالاب از 10 هکتار به 60 هکتار زمستان‌گذرانی پرندگان مهاجر آغاز شده است وتاکنون 40 قطعه پلیکان، انواع مرغابی، چنگر، تعداد انبوهی بالکان کوچک و بزرگ، کشیم کوچک و بزرگ، حواصیل ارغوانی و خاکستری، کاکایی و پرستوی دریایی در تالاب بین‌المللی آق رصد شده و تحت حفاظت اداره محیط زیست است وبیشتر پرندگان از مناطق سردسیری به این تالاب زیبا مهاجرت کرده‌اند، خاطرنشان کرد: استیل عباس‌آباد منطقه شکار ممنوع است و در صورت مشاهده شکارچیان متخلف بر اساس قانون با آنها برخورد می‌شود وانواع پرندگان مانند مرغابی، کشیم، چنگر، حواصیل و بالکان به تالاب آق وارد شدند و پیش‌بینی می‌شود با پایان عملیات آبگیری مانند سال‌های گذشته شاهد فرود گونه‌های نادر باشیم.

    گفتنی است، تالاب آق با وسعت کمتر از 10 هکتار بخشی از پناهگاه حیات بخش لوندویل آستاراست و با توجه به اینکه در مسیر کریدور مهاجرت پرندگان به سمت تالاب های داخل گیلان از جمله تالاب بین المللی انزلی، تالاب امیرکلایه لاهیجان و پارک ملی بوجاق قرار دارد، یک استراحتگاه مناسب برای این پرندگان است.اما هم اکنون بخشی از آن تبدیل به ساختمان‌های ویلایی شده و بخش دیگر نیز آماده برای ساخت و ساز است.

    با توجه به اهمیت موضوع که به لحاظ زیست محیطی و اکوسیستم منطقه این تالاب نقش مهمی دارد، مراسم احیای آن با حضور دکتر ابتکار برگزار می‌شود.

    تالاب بين المللي آق در 1354 جزو ..رامسر مي باشد كه ثبت بين المللي شده است ..

    با تشكر محمد كمپين نجات تالابهاي بين اللملي آق و استيل بندر آستارا / دكتر محمد علي هالو

    فعال حقوق بشر کیست؟

    فعال حقوق بشر کیست؟ اسماعیل اسدی دارستانی کارشناس و فعال حقوق بشر و محیط زیست

    بحث حقوق بشر ..قرن بیستم خاصه بعد از جنگ جهانی دوم بسیار مورد توجه قرار گرفت به گونه ای که یکی از اهداف سازمان ملل متحد پیشبرد و تشویق احترام به حقوق بشر و آزادیهای اساسی برای همگان بدون تمایز از حیث ن‍ژاد، جنس، زبان مذهب و … اعلام شد.

    آستارا نیوز اسماعیل اسدی دارستانی کارشناس حقوق بشر : اگرچه تبعات ناگوار دو جنگ جهانی و هراس از تکرار آن ملل متحد را به دور هم گرد آورد تا اهرمهایی هرچند ضعیف برای پیشگیری از جنگ طراحی کنند، اما دغدغه ای که از آن زمان به بعد و حتی قبل از آن هم همواره وجود داشته و دارد، تنها توسل به زور و قدرت نمایی دولتها در قبال یکدیگر نبود، بلکه گردنکشی حاکمیت ها در قبال افراد تحت حاکمیتشان نیز مهم می نمود. از اینرو دولتها با اکراه برای تضمین حقوق افراد تحت حاکمیتشان ناگزیر به پذیرش حداقل هایی تحت عنوان حقوق مدنی و سیاسی و یا حقوق اجتماعی و اقتصادی و بعدها منع شکنجه، حقوق زنان و یا حقوق کودکان و امثالهم طی کنوانسیونهای متعدد بین المللی شدند. این سازوکارها برای آن بود که دولتها ملزم به تایید حقوق طبیعی افراد تحت حاکمیتشان شوند به گونه ای که نتوانند هرطور که خواستند با آنها رفتار کنند. هرچند دولتهایی که اساسا اعتقادی به این مهم نداشتند، به این تعهدات تن نداده و به کنوانسیون مربوطه نپیوستند و یا بیکار ننشسته و تا جایی که در توان داشتند، در زمان تدوین و تنظیم این حداقل ها به بهانه هایی چون شرایط متفاوت مذهبی و فرهنگی برای کاهش تعهداتشان در قبال افراد تحت حاکمیتشان تلاش کردند و یا با اعمال حق شرط عدم تعهد خود را نسبت به ماده و موادی پیشاپیش اعلام کردند. نهایتاً اینکه در مواردی برای جلوگیری از شکایت سایر دول و یا اتباع خود، تن به سازوکارهای اجرایی مثل پروتکل اول میثاق بین المللی حقوق مدنی و سیاسی، ندادند.

    این رویه را به خوبی می توان در پذیرش و قبولی اعلامیه جهانی حقوق بشر و سپس در پیوستن و تصویب کنوانسیون بین المللی حقوق مدنی و سیاسی و پروتکل اول آن و نیز حق شرط هایی که به این کنوانسیون و یا سایر کنوانسیونها از جمله کنوانسیون حقوق کودک وارد شده است، به خوبی مشاهده کرد. میزان گرایش دولتها از پذیرش اعلامیه جهانی حقوق بشر تا سایر کنوانسیونها که جنبه الزام آوری داشتند، رفته رفته کاهش می یابد. هرچند اعلامیه هزاره به عنوان معیار مشترک به طور رسمی مورد تاکید قرار می گیرد و با اقبال و پذیرش تمامی کشورها همراه است اما به واقع و در عمل، وقتی اصول آن، جنبه لازم الاجرایی پیدا می کند، نه تنها دولتهای غیرمردمی، تن به آن نمی دهند بلکه در مناسبات سیاسی نیز دولتها هرگز دوستان خود را متهم به نقض حقوق بشر نمی کنند و بیشتر ترجیح می دهند نقض حقوق بشر را در کشورهای غیردوست خود رصد کرده و جار بزنند.

    اما صرفنظر از عملکرد دولتها در مورد مقوله حقوق بشر که هم مخاطب آنند و هم ناقض آن،‌امروزه به نظر می رسد دفاع از حقوق بشر بیش از آنکه مورد حمایت و یا ترویج قرار بگیرد، اغلب به یک ژست بدل گشته است. امروزه همه دولتمردان دم از حقوق بشر می زنند – البته به مفهومی که خود می خواهند و قبول دارند- و اساساً اکنون هیچ حکومتی نمی تواند صراحتاً حقوق بشری افراد تحت حاکمیت خود را به رسمیت نشناسد بلکه با دستاویزهایی چون نسبت گرایی و شرایط خاص مذهبی و قومی و فرهنگی، نقض این حقوق را توجیه می کنند. به زعم آنها حقوق بشر محدوده جغرافیایی دارد، در حالی که در حقوق بشر، فرد به عنوان جهان شمول بودن مورد نظر قرار می گیرد. با این وصف، نقض حق حیات همان اندازه برای یک کودک مسلمان افغانستانی نارواست که برای یک کودک مسیحی یا یهودی در فلسطین و سرزمینهای اشغالی نارواست. به عبارت دیگر، حقوق بنیادین بشری که ملهم از حقوق طبیعی است یعنی فطرت بشر ایجاب می کند، فارغ از درج در معاهدات و یا فارغ از پذیرش دولت یا دولتهایی لازم الاتباع هستند.

    از عملکرد دولتها که بگذریم نوبت به افرادی می رسد که حقوق بشر برایشان ابزاری شده جهت شناساندن خود به جامعه داخلی و جهانی. این اقلیت حظ بسیاری از مطرح شدن به عنوان فعال حقوق بشر می برند. اینان بی آنکه عملکرد یک مدافع حقوق بشر را داشته باشند، به صرف شرکت در کارگاه های آموزشی در مورد حقوق بشر، کنفرانس ها و همایش و یا حتی تحصیل در این رشته، خود را فعال حقوق بشر نامیده و بهتر بگوییم دوست دارند با این وصف نامیده شوند. بعضاً عضویت در گروه، دسته و یا اجزای سازمانی صنفی که متعلق به آنند را حق خود دانسته و گاه با استفاده از منابع مالی صنف، خود در چندین کارگاه آموزشی و امثالهم نیز شرکت می کنند، بی آنکه مفاهیم آموخته شده را در مقام یک فعال حقوق بشر آموزش داده یا ترویج کنند.

    این در حالیست که عده ای دیگر در لباس وکیل، دانشجو، استاد و حتی کارگر به خاطر دغدغه هایی که برای ترویج و احقاق حقوق بشری دارند، همواره به عنوان یک فرد مخالف و یا به زبان امروزی برهم زننده امنیت و امثالهم تحت فشارند. هرچند بسیار تکرار شده که حقوق بشر سیاسی نیست و نباید آنرا سیاسی کرد اما به واقع مگر می شود مطالباتی که افراد از حاکمیت دارند و نسبت به نقض آن معترضند مثل حقوق برابر زن و مرد، انتخابات آزاد و امثالهم از نظر هر حاکمیتی، سیاسی تلقی نشود؟ اقدامات این افراد بی آنکه خود بخواهند و به واقع چنین باشد، «امنیتی» تلقی شده و با همین انگ در تعقیب و به کیفر رساندن آنها حداقل حقوق مندرج در دادرسی عادلانه که برای متهم اعلام شده است نسبت به این عده نقض می شود. شاید از اینروست که در سال ۱۹۹۸ سازمان ملل ناگزیر برای شناساندن و تفکیک «مدافع حقوق بشر» از «مخالف سیاسی» مبادرت به صدور قطعنامه کرد.

    سازمان ملل متحد طی این اعلامیه عبارت «مدافع حقوق بشر» را در مورد کسانی که برای حمایت و اجرای حقوق بشر کمک می کنند، به کار برد؛ به گونه ای که حقوق بشر تماماً برای همگی آحاد بشر محقق شود. این افراد می توانند از اقشار مختلف جامعه و با سطح معلومات متفاوتی از قبیل کارمند، محصل، پزشک، معلم، کارگر، وکیل دادگستری، کاسب، قاضی و امثالهم باشند. مطابق این اعلامیه، هرکس که بخواهد می تواند مدافع حقوق بشر باشد. بدیهی است که ذکر هرکس که می خواهد به منزله آن نیست که فقط بخواهد بلکه عملکرد و اقداماتش نیز باید در جهت ترویج حقوق بشر باشد و این اقدامات می تواند در مورد کلیه مصادیق مندرج در هر چهار نسل حقوق بشر باشد.

    این اعلامیه، حقوقی نیز برای مدافعان حقوق بشر برشمرده است که می توان به حق دسترسی به اطلاعات مربوط به حقوق بشر، انتقاد و ارائه پیشنهاد به سازمان ها و ارگانهای مربوطه، حضور در محاکم، حق ارتباط با سازمانهای غیردولتی و امثالهم اشاره کرد.

    مدافعان حقوق بشر در کشورهای ناقض این حقوق، تحت فشار حاکمیت اند. آنها در قالب فعالین سیاسی و یا امنیتی تحت تعقیب قرار می گیرند و گاه ارتباط با یک رسانه خارجی و حتی سازمانهای غیردولتی خارجی، گزگی به دست حاکمیت داده تا آزادی و امنیت آنها سلب شود. از اینرو آنهایی که جان سالم به در می برند، گاه جلای وطن کرده و برای آزادی عمل خود در مکانی غیر از کشور خود اقامت می کنند.

    صرفنظر از آنکه عمل و شغل وکیل دادگستری خواسته و ناخواسته به عنوان مدافع حقوق مردم و یکی از تضمینات دادرسی منصفانه و چه بسا عادلانه، نوعی فعالیت حقوق بشری محسوب می شود، قابل ذکر است که در میان این صنف، بعضاً این تفکر و تصور وجود دارد که حتماً باید برای گرفتن حق موکل به ابزارهای رسانه ای متوسل شد. شکی نیست که گاهی نقض دادرسی عادلانه به قدری مشهود و زننده می نماید که وکیل ناگزیر از توسل به این ابزارهاست، با این وجود، در برخی موارد که لزومی به استفاده از این ابزار، ضروری به نظر نمی رسد، نه تنها زحمات یک وکیل را تحت الشعاع قرار می دهد بلکه برعکس به ضرر موکل نیز منتهی می شود. این در حالیست که عده ای دیگر از همین صنف، داوطلبانه بدون جاروجنجال و تبلیغات و با تجربه ای که کسب کرده اند، تنها به منافع موکل خود فکر کرده و برای حصول آن، لحظه ای دست از کار نکشیده اند. این عده با آنکه کار و تلاششان کاملاً مصداق فعال حقوق بشر است، نه حظی از مطرح شدن به عنوان حقوق بشر می برند و نه از اینکه به این عنوان شناخته نشوند، نگرانند. اما چه مردم عادی و چه حتی اقلیتی در این صنف، «فعال حقوق بشر» بودن را به شناخته شدن در رسانه ها، آن هم به واسطه پیگیری های پرونده هایی خاص موسوم به امنیتی و یا هر پرونده ای که مجال مطرح شدن آنها را داشته باشند، می دانند. شاید از اینروست که اگر با وصف فعال حقوق بشر مورد خطاب و توجه قرار نگیرند، ناراضی خواهند بود.

    به عنوان یک فعال حقوق بشر و محیط زیست و شغل قبلی ام و شغل روز نامه نگاری و ..، شخصاً شاهد نقض حقوق زیادی در پرونده های خانوادگی، ثبتی، حقوقی های ساده و دشوار و حتی چک بلامحل و امثالهم در دادگاه ها و غیردادگاهها بوده ام که هر کدام می توانست به اندازه هر پرونده امنیتی حرفی برای گفتن داشته باشد. حال باید پرسید تا چه اندازه با نگاه نقادانه به این قبیل پرونده ها نیز نگریسته ایم؟! آیا کرامت ذاتی انسان، تنها در آن محاکم نقض می شود؟ آیا حق دفاع به واسطه تبصره ماده ۱۲۸ قانون آیین دادرسی دادگاههای عمومی و انقلاب در امور کیفری نقض شده و یا در دادگاههای انتظامی و اداری نیز چنین است؟ آیا آزادی بیان را برای هر رسانه ای قبول داریم و یا تنها برای رسانه های همسو با تفکرات و عقاید خودمان؟ به عنوان یک وکیل دادگستری که خواسته و ناخواسته حداقل در حیطه دادرسی عادلانه، کاری حقوق بشری انجام می دهیم، تا چه اندازه در معرفی و شناساندن نسل های حقوق بشری به مردم کوشا بوده ایم؟ آیا به جز حق حیات، آزادی بیان و عقیده و مذهب و امثالهم، از حق بر محیط زیست سالم، حق بر صلح و توسعه نیز سخنی به میان آورده ایم؟ شاید بگویید که وکیل هستیم و تنها از دستمان همین قسم حوزه دادرسی عادلانه بر می آید. آری، چه اگر غیر از آن بود و یا جامعه به رشدی که برآمده از آگاهی نسبت به حقوق خود باشد، رسیده بود نسبت به حقمان بر محیط زیست هم همان اندازه صدایمان در می آمد که نسبت به سایر حقوق بشری مدعی هستیم. به عنوان فعال حقوق بشر، نباید تک بعدی به آن پرداخت، بلکه اصولاً باید همه جانبه و نسبت به تمامی مردم دنیا، همه حقوق را خواهان باشیم.

    تعدادی از وکلای دادگستری با تمامی دشواریهایی که پرونده های امنیتی برایشان در پی خواهد داشت، دلسوزانه پیگیر دفاع از حقوق موکلین خود در این قبیل پرونده ها هستند. عده ای از آنها بی آنکه ادعایی داشته باشند، نه تنها چنین پرونده هایی را قبول می کنند بلکه در مقام یک وکیل که کارش دفاع از حقوق موکلش است، هرجا که حقوق متهمی را در معرض خطر ببینند به میدان آمده و برای دفاع از آن تلاش وافری می کنند. برای این عده، تفاوتی هم نمی کند که فرد متهم به ارتکاب جرایم امنیتی باشد یا کلاهبرداری و یا مواد مخدر و یا قتل عمد، آنها به رسالت خود به عنوان یک وکیل دادگستری می اندیشند .

    به هر حال، همانطور که پیشتر دیدیم، از روند پیوستن حاکمیتها به کنوانسیونهای حقوق بشری، چنین بر می آید که اساساً آنها روی خوشی به حقوق بشر و تعهداتشان نسبت به افراد تحت حاکمیتشان نشان نمی دهند. همین امر است که فعالین حقوق بشر را وادار می کند که برای احقاق آن، همواره هشیار بوده و متذکر آن باشند. اگرچه فعالین حقوق بشر به موجب قطعنامه سازمان ملل حق دارند که با سازمانهای مختلف حقوق بشری غیردولتی در ارتباط بوده، برای انجام رسالتشان به هر نوع اطلاعاتی دسترسی داشته باشند، اما این امر به دشواری صورت می گیرد؛ خاصه در حکومتهای خودکامه، فعالین حقوق بشر بهای سنگینی برای اهداف متعالی خود باید بپردازند.

    در این وانفسا، وکلا چون رزمنده ای که در میدان مین گرفتار آمده اند، برای حفظ حقوق موکلینشان چنان باید سنجیده گام بردارند که نه به خود آسیب برسانند و نه موجبات تضییع حقوق موکلینشان را فراهم آورند. آری، می دانم که دست کم در سازوکارهای قضایی کشور ما، این مهم، بعضاً تکلیفی مالایطاق است. در کشور ما وکیل از مصونیت لازمه برخوردار نیست، هر لحظه که می خواهد برای حقوق موکل خود فریاد بزند، باید نیم نگاهی هم به آینده شغلی خود داشته باشد وگرنه سالم از میدان مین بیرون نخواهد آمد. از اینرو وکلایی که به واقع بدون ادعایی و جار و جنجالی حتی حاضرند آینده شغلی خود را نیز به خطر بیندازند که حقی از موکلشان تضییع نشود را باید ستود.

    توضیح : متاسفانه فعالیت حقوق بشری و محیطزیستی بصورت مشارکت مردمی خیلی سخت گیرانه است مثال در قانون اساسی ایرا ن بصورت شفاف اصلی بعنوان امر به معروف و نهی از منکر است که کسی را نمی توان بعنوان امر به معروف و نهی ازمنکر محاکمه کرد و این یعنی اصل دفاع از حقوق بشر و محیط زیست است و یا قوانین شفاف تعریف شده ای برای فعالیت جمعیت ها و احزاب تعریف شده است از سال ۱۳۷۷ بارها مدارک لازمه و فرهای تشکیل ججمعیت مدافعان حقوق بشر را از زمان خاتمی و احمدی نزاد به اداره کل احزاب وزارت کشور و استانداری گیلان دادیم..متاسفانه امنیتی با ما برخورد کردند و آنقدر پرونده را پس می دهند و .. اجازه ورود پرونده به کمیسیون نمی دهند بعداز سالها بما مجوز ندادند یعنی آنقدر چند سال رفتم و آمدیم محترمانه بمن گفتند بشما مجوز نمی دهیم و یا جمعیت مدافعان محیط زیست تمام مراحلش گذشته وزارت کشور و فرمانداری و کمیسیون تایید کرده اما فرمانداری آستارا علنا کار شکنی می کند پروانه فعالیت جمعیت مدافعان محیط زیست استارا را نمی دهد کلا نمی خواهند در دولتهای مختلف ایران احزاب مستقل فعالیت کنند ..من هم بعنوان یک فر فعال حقوق بشر و میحط زیست از سال ۱۳۷۷ فعالیت می کنم..الحمدالله موفق بودم…

    اسماعیل اسدی دارستانی کارشناس حقوق بشر

    اسماعیل اسدی دارستانی فعال حقوق بشر و محيط زيست و  اولين وبلاگ نويس ...

    اسماعیل اسدی دارستانی فعال حقوق بشر و محيط زيست و اولين وبلاگ نويس ...

    اسماعیل اسدی دارستانی: متولد 1353 در شهرستان آستارا است. متاهل و دارای یک فرزند است. نویسنده و محقق/ روزنامه نگار ملی/ بازنشسته ارتش/ عضو خانواده شاهد انقلاب اسلامی/ مستند ساز و مدير عامل شركت تعاوني مستند سازان نور تاكون 4 فيلم مستند حيات وحش و محيط زيست و مذهب ساخته است و.../ از فعالان حقوق بشر و محیط زیست کشور/ عضو اسبق شورای روستای سیبلی- مسولیت در شورا كه رد صلاحيت شد./ و مسئول تبليغات ستاد انتخاباتي روحاني در آستارا / مدير كانون مردمي حاميان يار / دكتر روحاني /hamianeyar/ مدير كانون حاميان مردمي دكتر محمد بافر نوبخت از سال 1390

    مصاحبه با اسماعيل اسدي دارستاني نويسنده وو محقق و فعال حقوق بشر و محيط زيسن و وبلاگ نويس :وي تاكنون بخاطر فعاليت هاي حقوق بشري و محيط زيستي بازداشت و زندنداني و محاكمه شده است و بارها توسط افراد مجهول ربوده و شكنجه شده است اما وي مي كويد چون كشور و ملتم را دوست دارم در ايران مي ما نم و به فعاليت مدني خود ادامه مي دهم و آروزي وي با حفظ نظام ج ا ا اصلاحات در قانون اساسي از جمله اداره كشور بصورت فدرالي است و تاكنون مطالب وو مقالات زيادي در اين خصوص نوشته است

    وي در مصاحبه با درد نيوز گفت: طبيعت و فعاليت براي حل مشكلات مردم و نوشتن عشق من است ..بخاطر آنها حتي حاضرم جانم را بدهم ...

    وئي تصريح كرد : بخاطر فعاليت حقوق بشري و محط زيستي خيلي خسارت جبران ناپذيري روحي و جسمي و مالي و پرونده سازي ديم .. از جمله زندان و شنكجه ، توهين ، ممنوع القلم شدن در روز نامه ها و فيلتر كردن وبلاگها و سايت هايم از سال 1380 تاكنون ، به هر انتشاراتي آثارم را براي مراحل مي دهم فورا به انتشاراتي تذكر چند روز بعدا انتشاراتي بمن يم گويند بخاطر مسايل كه نمي خواهم با بعضي ها درگير شويم كتابت را جايي ديگر ببر ف دستور عدم خريد كتابهايم از سوي وزارت ارشاد ، ممنوع القم .... عدم صدور پروانه هفته آبادگران شمال چندد سال پي گيريي كردم ودر مراحل صدور مجوز يكدفعه ورق در وزارت ارشاد زمان احمدي نزاد سال 1390 برگشت به علت جرمي كه مرتكب نشدم ممنوع الجوز شدم و رد صلااحيت شدم محرمانه بمن گفتند عدم التزام به ولايت فقيه و اسلام و عدم التزام به قاون اساسي و 6 مورد تهت ثابت نشده كه يكي از ارگانها بمن زده همگي سياسي بودند..... خلاصه روحاني هم آمد نامه نوشتم جواب ندادند اما الحمدالله فقط زمان انتخابات 92 چون مسئول تبليغات ستادروحاني در آستارا بودم بازداشت و بازداشت خانگي شدم بمن ابلاغ شد حق راي دادن هم ندارم .... و با اينكه عضو شورا و ريس شوراي سيبلي هم شده بودم مرا طبق ماده 26 بنده د و ج رد صلاحيت كردند عدم التزام به ولايت فقيه و اسلام و عدم التزام و ابراز وفاداري به نظام ج ا ا ......فقط سكوت كردم ...خيلي ها بمن پشنهاد كرد ... و جالب اينجاست ب....

    وي ادامه داد : پدرم آخر عمرش بسيجي هشت سال دفاع مقدس‌( دوسال متناوب جبهه بسيجي دارد 1359 تا 1362 .. جانبار 65 درصد) چهار سال بخاطر صدمات جببه و جنگ و جانبازي كلا خانه نشين و هر رزو بستري بيمارستان بود در 12 مهر 1388 در بيمارستان براثر چانبازي شهيد شد...و دكترمعالجش هم تاييد كرده است فوت براثر جانبازي .... ما كه نمي دانستم به دكتر نگفتيم وي جانباز است چون خودش نمي خواست منت كسي سرش بگذرند.. دكتر آخرين علت مرگ را نوشت و بنياد هم بما نگفت علت مرگ را ار بنياد بگيريم تا 40 روز ما سرم با مراسم پدر بود و من كه گيج و منگ بودم ....بنياد شهيد برابر فوت نامه شهادت را تاييد نكرد ..بعداز پي گيريي متوجه شديم بخاطر فعاليت حقوق بشري من و پدرم ..در گيلان بما بدبين هستند اگر دستشان بود جانبازي پدرم را حذف مي كردند و حتي شخصي محرمانه در بنياد استان گيلان گفت مي داني چرا شهادت پدرت تاييد نمي شود چون گزارش نوشتند پدر جانباز65 درصد بسيجي ات و شما مسيحي هستيد .. آن شخصي كه گفت آدم محترم بود و بمن گفت زياد زور نزن فقط يكي از رجال سياسي نيستند دو سازمان و بخصوص يكي اشان اصرار دارنند بايد حكم شهادت پدرت صادر نشود چون اسماعيل اسدي دارستاني مسيحي و فعال حقوق بشر است از حكم شهادت پدرش سو استفاده خواهد كرد...

    اين فعال حقوق بشر تصريح كرد : من ديگر مطمن شدم و حرفهاي اين شخص را با رد صلاحيت در شورا توسط يك وزارت خانه و يك اركلن ديگر سبك و سنگين كردم همين ها يك بار هم براي گرفتن مج.ز روز نامه برايم پرونده سازي كذب درست كرده بودم .. و هربار در خصوص من استعلام مي شود در صلاحيت ها اين ارگان مي نويسند عدم التزام به اسلام و ولايت فقيه و اسلام و عدم باراز وفاداري به قاوني اساسي و پس اين كارمند دلسوز بنياد درست گفته است ..اينها مرا ضد انقلاب و مسيحي و يك شورشي مي دانند و حكم شهادت پدرم را نمي گذرند صادر شود با اينكه مدارك موثق است چون مرا مسلمان و موافق ولايت فقيه و قاوني اساسي نمي داندد با اينكه مدرك محكمه پسندي ندارنند....بله حكم شهادت پدرم بخاطر فعاليت حقوق بشري كن توسط يك وزارت خانه و يك ارگان مختومه شده است ... و حتي خدمت مسئولان نوشتم...×دا بخدا پدرم و من مسلمان و شيعه هستيم و اشهد خود را در كاغذ نوشتم و گواهي ثبتي نوشتم كه من مسلمان و موافق ولايت فقيه و قاون اساسي هستم و سوال از مسئولان بنياد كردم پدر من دواطبانه به جبهه بعنوان بسيجي مدتها رفته انهم سال 1359 ....اگر مسلمان نبود چرا قبول كرديد بجبه برود ...در ثاني وي رزمنده اسلام است براثر جانبازي شهيد شدئه است چطورر افرادي با 25 درصد شهيد محسوب مي شود يا افراد توريست كه براي گردش به عذاق مي روند براثر بمب عراقي ها كشته يا زخمي مي شوند بنياد شهيد كشته ها را شهيد و زخمي ها را جانباز اما پدر من در جبهه جانباز 65 درصد شده و چهار سال كار افتاد ه و زمين گير بود براثر جانباز 65 درصد بخاطر اينكه شما مشكوك هستيد ما مسلمان نيستم و من فعال حقوق بشر هستم حكم شهادت پدرم را نمي دهيد ... اما جواب يتاكنون نگرفتم و فقط تهديد كردند ..... بتوريستي كه زمان جنگ حتي برعليه دانقلاب بوده و حتي يك رزو جبهه نرفته براي گردش به عراق با هزينه شخصي مير ود آقايون شهيد مي زنند اما پدرمن جانباز بسيجي هشت يال دفاع مقدس حكم شهادت نمي دهند ..

    وي در حايل كه در حال مصاحبه با ما گريه مي كرد : گفت من يك درجه دار بازنشسته ارتش هستم و نويسنده و مشكل مالي ندارم ....اما زورم مي ايد پدرم موقع جان دادن گفت اسمايعل جان حتما روي قبر من بنويسيد شهيد جانباز و اگر حكم شهادت مرا ندادند به اقا بنويس حتما رسيدگي مي كند ..اما......

    ااد در ادامه گفت : يك در يك شركت دتعاوني مسئوليت داشتم شركت تعاوني توسعه و عمران لوندويل .. دولت مصوبه داشت براي دادن زمين براي تعاوني هاي كشاورزي و.. خلاصه با هزار زحمت براي 700 عضو مصوبه را گرفتم .. براي غير بومي ها و ميلياردها كه حق اشان نبود زمين كنابع طبيعي را دادند اما براي توسعه و عمران لوندويل يك زمين دادند كه يك خانواده شهيد 20 سال است تصرف كردند و كشاورزي مي كنند خلاصه هر جا من قدم مي گذرم با ذربين نگاه مي كنند و مشكگل تراشي مي كنند و در فعاليت اقتصاد ي هم برايم مشكل درست كردند و نتوانستم كاري كنم..

    وي در ادادمه گفت : مثل اينكه با زور مي خواهند من از اين كشور فرار كنم اما من يك ايراني معتقد به جمهوري اسلامي هستم و تا زنده ام در كشور خواهم ماند من نه مخالف انقلاب و اسلام و قانون اساسي نيستم و فعاليت حقو بشري و محيط زيستي و وبلاگ نويسي من مطابق با قانون اساسي است...

    اين فعال حقوق بشر گفت : جالب است يك جلد پنجمين كتاب من وزارت ارشاد نخريد اما افرادي كه هستند رونوشت و كپي كردند واسمش را گذشتند كتاب صدهها و هزار ان جلد ارشاد از آنها مي خرد و وام هم مي دهد امام من ممنوع هستم و حتي تاكنون براي رونمايي كتابهايم در اداره ارشاد اسلامي تاكنون مخالفت مي كنند ..

    اين وبلاگ نويس گفت : من اولين وبلاگ نويسها و سايت نويسهاي خبري و تحليلي در كشور هستم ..در اداره كل ارشاد گيلان در جلسه از ما خواستندبيايد سايت ها ي خبري را قاوني بكيند و مجوز بگيريد .. من هم گواهي عدم سو پيشنه و مدارك و فرمها را پر كردم و تحويل اداره كل ارشاد گيلان نمودم نزيدك به يكسال است از مجوز خبري نيست قرار بود دو هفته اي مجوز بدهند افرادي بعداز من تشيكيل پرونده دادند مجوز يكساله گرفتند اما من براي درد نيوز dardnews.ir هنوز هنوز مجوز نگرفتم ..يعني مي دانم بعلت عدم صلاحيت رد شدم نمي خواهند كتبا ابلاغ كنند..

    اين فعال حقوق بشر و محيط زيست گفت : از سال 1388 بعداز بازنشستگي از ارتش بارها براي تشكيل جمعيت مدافعان حقوق بشر و جمعيت مدافعان محيط زيست آستارا درخواست داديم ..آخرش هم از تاسيس جمعيت مدافعان حقوق بشر منصرف شدم آنقدر رفتم استاندارر يو وزارت كشور و در سال 1388 رسما براي تاسيس جمعيت مدافعان محيط زيست در فرماندار ي آستارا تشكيل پرنده داديم و گواهي عدم سو پيشنه و تمام مراحل انجام شدن ودر سال 1389 بما استانداري پرينت دادند كه فرماندارموافقت كرد با تاسي جمعيت استعلام از استانداري ارسال و جواب مثبت است .. بعداز مراجعه به فرماندار استارا بمن گفتند دوباره مدار ك بدهعم دادم و هرماه يك نامه به فرمكانداري آستارا و استانداري و وزير كشور مي نويسم و چند رزو پيشن رفتم فرماندار استارا نزد خانم اقدام گر ..با كمال تاسف بمن اقدام گفت بعلت عدم پي گيريي از سوي شما بايد دوباره تشكيل پرونده و گواهي عدم پيشنه و. بياوريد من ديگر شاخ در آورم من از سال 1388 هر ماه به معاون سياسي فرمانداري و فرماندار اسبق نامه و حتي حضور مراجعه و حتي هر ماه يكبار به وزير كشور اسبق و فعلي در خصوص صدور پروانه نامه نشتم..فقط اين فهميدم كلا روي من كليد كردند...نه مجوز روزو نامه مي دهند و نه پروانه فعايلت قاوني جمعيت مدافعان ميحط زيست و نه پروانه فعاليت درد نيوز فقط نمي خواهند بمن كتبا ابلاغ كنند در انتخبات شوراها اگر مجبور نبودند ابلاغيه رد صلاحيت را نمي دادنددهمانند اين كاره از جمله حكم شهادت پدرم سر كار مي گذشتند يا همانند پروانه هفته نامه آباگران شمال ، سايت دردنيوز ، جمعيت مدافعان محيط زيست‌استارا و كنسر كردن فعاليت هاي اقتصادي كه به روز سياه و نداري مرا كشانند ....من نمي دانم گنا هم چيست..

    من اگر كشور و قانون اساسي و جمهوري اسلامي ايران را دوست نداشتم چرا در اين مملكت مي ماندم مي رفتم با مدارك و اسناد و ديگر علل ها مشهو و وضعيت شغل قبلي و امروز و نويسندگي و وبلاگ نويس .. فقط حتي خواجه حافظ شيرازي هم مرا مي شناسد...مثل آب خوردن مي رفتم پناهنده مي شدم حتي قبلا بمن پشنهاد شد قبول نكردم ..برادر يا خواهر من مسيحي نيستم و عاشق وطن و كشور و قاون اساسي هستم اينقدر مرا اذيت نكيند من 40 سال دارم فوقش عمر كنم 10 سال ...بگذريد اين 10 سال را مثل يك انسان ازاده زندگي كن....من مي خواهم براي جامعه و كشورم مفيد باشم و در خاك و بخاطر وطن ايرانم خابشوم نه خا بيگانه و هيچ مشكلي هم با قانون اساسي و ولايت فقيه ندارم.من از زماينكه چشمم را باز كردم پدر و مادرم و خانواده ام را در نماز و نيايش و خدمت به نظام و ولايت فقيه و جبهه و جنگ ديدم...نمي دانم شما چه مي گويد

    ****************************

    کتاب های چاب شده اسماعیل اسدی دارستانی

    1-خدمت و مدیریت نظامی از دیدگاه اسلام

    2-تا زنده ام بسیجی ام

    3-داستانهای آسمانی ایران

    4-سرگذشت تالشان

    5-بررسی تاریخ حقوق بشر و محیط زیست

    و مشاهير و چهرهاي ماندگار ايران و جهان و حكايت ها و مثالها و چند اثر وي تاليف شده درمراحل انتشاراتي است..

    مدير مسئول روزنامه هاي الكترونيكي 1- irannews1.comخبر گزاري حقوق بشر ومحيط زيست /2-astaranews.com آستارا نيور / 3- astaranews1.irاستارا نيوز /4- dardnews.irدرد نيوز

    هر آمدنی رفتنی دارد و هر انتصابی دارای عزلی. خوشا به حال آنکه در طاعت خالق و در خدمت مخلئق باشد...نه زندگی آنقدر شیرین نه مرگ انقدر ترسناک است که انسان بخاطر آن شرف خود را بفروشد.

    علی بن ابیطالب

    منبع : آستارا نیوز

     اعلامیه جهانی حقوق بشر

    اعلامیه جهانی حقوق بشر» را به عنوان یک استانده ی مشترک و دستاورد تمامی ملل و ممالک اعلان میکند تا هر انسان و هر عضو جامعه با به خاطرسپاری این «اعلامیه»، به جد در راه تعلیم و آموزش آن در جهت ارتقای حرمت برای چنین حقوق و آزادیهایی بکوشد و برای اقدامهای پیشبرنده در سطح ملی و بین المللی تلاش کند تا [همواره] بازشناسی مؤثر و دیدهبانی جهانی [این حقوق ] را چه در میان مردمان «ممالک عضو» و چه در میان مردمان قلمروهای تحت فرمان آنها [تحصیل و] تأمین نماید.

    • ماده ی 1

    تمام ابنای بشر آزاد زاده شده و در حرمت و حقوق با هم برابرند. عقلانیت و وجدان به آنها ارزانی شده و لازم است تا با یکدیگر برادرانه رفتار کنند.

    • ماده ی ۲

    همه انسانها بی هیچ تمایزی از هر سان که باشند، اعم از نژاد، رنگ، جنسیت، زبان، مذهب، عقاید سیاسی یا هر عقیده ی دیگری، خاستگاه اجتماعی و ملی، [وضعیت] دارایی، [محل] تولد یا در هر جایگاهی که باشند، سزاوار تمامی حقوق و آزادیهای مصرح در این «اعلامیه»اند. به علاوه، میان انسانها بر اساس جایگاه سیاسی، قلمروقضایی و وضعیت بین المللی مملکت یا سرزمینی که فرد به آن متعلق است، فارغ از اینکه سرزمین وی مستقل، تحت قیمومت، غیرخودمختار یا تحت هرگونه محدودیت در حق حاکمیت خود باشد، هیچ تمایزی وجود ندارد.

    • ماده ی ۳

    هر فردی سزاوار و محق به زندگی، آزادی و امنیت فردی است.

    • ماده ی ۴

    هیچ احدی نباید در بردگی یا بندگی نگاه داشته شود: بردگی و داد و ستد بردگان از هر نوع و به هر شکلی باید باز داشته شده و ممنوع شود.

    • ماده ی ۵

    هیچ کس نمی بایست مورد شکنجه یا بیرحمی و آزار، یا تحت مجازات غیرانسانی و یا رفتاری قرارگیرد که منجر به تنزل مقام انسانی وی گردد.

    • ماده ی ۶

    هر انسانی سزاوار و محق است تا همه جا در برابر قانون به عنوان یک شخص به رسمیت شناخته شود.

    • ماده ی ۷

    همه در برابر قانون برابرند و همگان سزاوار آن اند تا بدون هیچ تبعیضی به طور مساوی در پناه قانون باشند. همه انسانها محق به پاسداری و حمایت در برابر هرگونه تبعیض که ناقض این «اعلامیه» است. همه باید در برابر هر گونه عمل تحریک آمیزی که منجر به چنین تبعیضاتی شود، حفظ شوند.

    • ماده ی ۸

    هر انسانی سزاوار و محق به دسترسی مؤثر به مراجع دادرسی از طریق محاکم ذیصلاح ملی در برابر نقض حقوق اولیه ای است که قوانین اساسی یا قوانین عادی برای او برشمرده و به او ارزانی داشته اند.

    • ماده ی ۹

    هیچ احدی نباید مورد توقیف، حبس یا تبعید خودسرانه قرار گیرد.

    • ماده ی ۱۰

    هر انسانی سزاوار و محق به دسترسی کامل و برابر به دادرسی علنی و عادلانه توسط دادگاهی بیطرف و مستقل است تا در برابر هر گونه اتهام جزایی علیه وی، به حقوق و تکالیف وی رسیدگی کند.

    • ماده ی ۱۱

    ۱. هر شخصی متهم به جرمی کیفری، سزاوار و محق است تا زمان احراز و اثبات جرم در برابر قانون، در محکمهای علنی که تمامی حقوق وی در دفاع از خویشتن تضمین شده باشد، بیگناه تلقی شود.

    ۲. هیچ احدی به حسب ارتکاب هرگونه عمل یا ترک عملی که مطابق قوانین مملکتی یا بین المللی، در زمان وقوع آن، حاوی جرمی کیفری نباشد، نمیبایست مجرم محسوب گردد. همچنین نمی بایست مجازاتی شدیدتر از آنچه که در زمان وقوع جرم [در قانون] قابل اعمال بود، بر فرد تحمیل گردد.

    • ماده ی ۱۲

    هیچ احدی نمیبایست در قلمرو خصوصی، خانواده، محل زندگی یا مکاتبات شخصی، تحت مداخله [و مزاحمت] خودسرانه قرار گیرد. به همین سیاق شرافت و آبروی هیچکس نباید مورد تعرض قرار گیرد. هر کسی سزاوار و محق به حفاظت قضایی و قانونی در برابر چنین مداخلات و تعرضاتی است.

    • ماده ی ۱۳

    ۱. هر انسانی سزاوار و محق به داشتن آزادی جابه جایی [حرکت از نقطه ای به نقطه ای دیگر] و اقامت در [در هر نقطه ای] درون مرزهای مملکت است. ۲. هر انسانی محق به ترک هر کشوری، از جمله کشور خود، و بازگشت به کشور خویش است.

    • ماده ی ۱۴

    ۱. هر انسانی سزاوار و محق به پناهجویی و برخورداری از پناهندگی در کشورهای پناه دهنده در برابر پیگرد قضایی است.

    ۲. چنین حقی در مواردی که پیگرد قضایی منشأیی غیرسیاسی داشته باشد و یا نتیجه ارتکاب عملی مغایر با اهداف و اصول «ملل متحد» باشد، ممکن است مورد استناد قرار نگیرد.

    • ماده ی ۱۵

    ۱. هر انسانی سزاوار و محق به داشتن تابعیتی [ملیتی] است.

    ۲. هیچ احدی را نمی بایست خودسرانه از تابعیت [ملیت] خویش محروم کرد، و یا حق تغییر تابعیت [ملیت] را از وی دریغ نمود.

    • ماده ی ۱۶

    ۱. مردان و زنان بالغ، بدون هیچ گونه محدودیتی به حیث نژاد، ملیت، یا دین حق دارند که با یکدیگر زناشویی کنند و خانواده ای بنیان نهند. همه سزاوار و محق به داشتن حقوقی برابر در زمان عقد زناشویی، در طول زمان زندگی مشترک و هنگام فسخ آن هستند.

    ۲. عقد ازدواج نمیبایست صورت بندد مگر تنها با آزادی و رضایت کامل همسران که خواهان ازدواجند.

    ۳. خانواده یک واحد گروهی طبیعی و زیربنایی برای جامعه است و سزاوار است تا به وسیله ی جامعه و «حکومت» نگاهداری شود.

    • ماده ی ۱۷

    ۱. هر انسانی به تنهایی یا با شراکت با دیگران حق مالکیت دارد.

    ۲. هیچ کس را نمی بایست خودسرانه از حق مالکیت خویش محروم کرد.

    • ماده ی ۱۸

    هر انسانی محق به داشتن آزادی اندیشه، وجدان و دین است؛ این حق شامل آزادی دگراندیشی، تغییر مذهب [دین]، و آزادی علنی [و آشکار] کردن آئین و ابراز عقیده، چه به صورت تنها، چه به صورت جمعی یا به اتفاق دیگران، در قالب آموزش، اجرای مناسک، عبادت و دیده بانی آن در محیط عمومی و یا خصوصی است.

    • ماده ی ۱۹

    هر انسانی محق به آزادی عقیده و بیان است؛ و این حق شامل آزادی داشتن باور و عقیده ای بدون [نگرانی] از مداخله [و مزاحمت]، و حق جستجو، دریافت و انتشار اطلاعات و افکار از طریق هر رسانه ای بدون ملاحظات مرزی است.

    • ماده ی ۲۰

    ۱. هر انسانی محق به آزادی گردهمایی و تشکیل انجمنهای مسالمت آمیز است.

    ۲. هیچ کس نمی بایست مجبور به شرکت در هیچ انجمنی شود.

    • ماده ی ۲۱

    ۱. هر شخصی حق دارد که در مدیریت دولت کشور خود، مستقیماً یا به وساطه انتخاب آزادانه نمایندگانی شرکت جوید.

    ۲. هر شخصی حق دسترسی برابر به خدمات عمومی در کشور خویش را دارد.

    ۳. اراده ی مردم میبایست اساس حاکمیت دولت باشد؛ چنین اراده ای می بایست در انتخاباتی حقیقی و ادواری اعمال گردد که مطابق حق رأی عمومی باشد که حقی جهانی و برابر برای همه است. رأی گیری از افراد می بایست به صورت مخفی یا به طریقه ای مشابه برگزار شود که آزادی رأی را تأمین کند.

    • ماده ی ۲۲

    هر کسی به عنوان عضوی از جامعه حق دارد از امنیت اجتماعی برخوردار بوده و از طریق تلاش در سطح ملی و همیاری بین المللی با سازماندهی منابع هر مملکت، حقوق سلب ناپذیر اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی خویش را برای حفظ حیثیت و رشد آزادانه ی شخصیت خویش، به دست آورد.

    • ماده ی ۲۳

    ۱. هر انسانی حق دارد که صاحب شغل بوده و آزادانه شغل خویش را انتخاب کند، شرایط کاری منصفانه مورد رضایت خویش را دارا باشد و سزاوار حمایت در برابر بیکاری است.

    ۲. هر انسانی سزاوار است تا بدون رواداشت هیچ تبعیضی برای کار برابر، مزد برابر دریافت نماید.

    ۳. هر کسی که کار می کند سزاوار دریافت اجری منصفانه و مطلوب برای تأمین خویش و خانواده ی خویش موافق با حیثیت و کرامت انسانی بوده و نیز میبایست در صورت لزوم از حمایتهای اجتماعی تکمیلی برخوردار گردد.

    ۴. هر شخصی حق دارد که برای حفاظت از منافع خود اتحادیه صنفی تشکیل دهد و یا به اتحادیه های صنفی بپیوندد.

    • ماده ی ۲۴

    هر انسانی سزاوار استراحت و اوقات فراغت، زمان محدود و قابل قبولی برای کار و مرخصی های دوره ای همراه با حقوق است.

    • ماده ی ۲۵

    ۱. هر انسانی سزاوار یک زندگی با استانداردهای قابل قبول برای تأمین سلامتی و رفاه خود و خانواده اش، من جمله تأمین خوراک، پوشاک، مسکن، مراقبت های پزشکی و خدمات اجتماعی ضروری است و همچنین حق دارد که در مواقع بیکاری، بیماری، نقص عضو، بیوگی، سالمندی و فقدان منابع تأمین معاش، تحت هر شرایطی که از حدود اختیار وی خارج است، از تأمین اجتماعی بهره مند گردد.

    ۲. دوره ی مادری و دوره ی کودکی سزاوار توجه و مراقبت ویژه است. همه ی کودکان، اعم از آن که با پیوند زناشویی یا خارج از پیوند زناشویی به دنیا بیایند، می بایست از حمایت اجتماعی یکسان برخوردار شوند.

    • ماده ی ۲۶

    ۱. آموزش و پرورش حق همگان است. آموزش و پرورش میبایست، دست کم در دروه های ابتدایی و پایه، رایگان در اختیار همگان قرار گیرد. آموزش ابتدایی می بایست اجباری باشد. آموزش فنی و حرفه ای نیز می بایست قابل دسترس برای عموم مردم بوده و دستیابی به آموزش عالی به شکلی برابر برای تمامی افراد و بر اساس شایستگی های فردی صورت پذیرد.

    ۲. آموزش و پرورش می بایست در جهت رشد همه جانبه ی شخصیت انسان و تقویت رعایت حقوق بشر و آزادی های اساسی باشد. آموزش و پرورش باید به گسترش حسن تفاهم، دگرپذیری [تسامح] و دوستی میان تمامی ملتها و گروههای نژادی یا دینی و نیز به برنامه های «ملل متحد» در راه حفظ صلح یاری رساند.

    ۳. پدر و مادر در انتخاب نوع آموزش و پرورش برای فرزندان خود مقدم اند.

    • ماده ی ۲۷

    ۱. هر شخصی حق دارد آزادانه در حیات فرهنگی اجتماع خویش مشارکت کند، از انواع هنرها برخوردار گردد و در پیشرفت علمی سهیم گشته و از منافع آن بهره مند شود.

    ۲. هر شخصی به عنوان آفرینشگر، حق حفاظت از منافع مادی و معنوی حاصل از تولیدات علمی، ادبی یا هنری خویش را داراست.

    • ماده ی ۲۸

    هر شخصی سزاوار نظمی اجتماعی و بین المللی است که در آن حقوق و آزادیهای مصرح در این «اعلامیه» به تمامی تأمین و عملی گردد.

    • ماده ی ۲۹

    ۱. هر فردی در برابر جامعه اش که تنها در آن رشد آزادانه و همه جانبه ی او میسر میگردد، مسئول است.

    ۲. در تحقق آزادی و حقوق فردی، هر کس می بایست تنها تحت محدودیت هایی قرار گیرد که به واسطه ی قانون فقط به قصد امنیت در جهت بازشناسی و مراعات حقوق و آزادی های دیگران وضع شده است تا اینکه پیش شرط های عادلانه ی اخلاقی، نظم عمومی و رفاه همگانی در یک جامعه مردمسالار تأمین گردد.

    ۳. این حقوق و آزادی ها شایسته نیست تا در هیچ موردی مغایر با هدف ها و اصول «ملل متحد» اعمال شوند.

    • ماده ی ۳۰

    در این «اعلامیه» هیچ چیز نباید به گونه ای تفسیر شود که برای هیچ «حکومت»، گروه یا فردی متضمن حقی برای انجام عملی به قصد از میان بردن حقوق و آزادی های مندرج در این «اعلامیه» باشد.