"معمار اعظم فراماسونرها" و معاون ایرانی‌اش کیستند؟

موژان مجیدی، قائم‌مقام و دستیار ویژه لُرد "نورمن فاستر" (معمار اعظم فراماسونرهای جهان و عضو شورای راهبردی جایزه معماری بنیاد ضداسلامی آقاخان) است و با مدیریت پروژه‌های شرکت بین‌المللی فاستر، تلاش فراوانی برای پیشبرد اهداف شیطانی معماران ماسون در کشورهای مختلف دارد.
  فراماسونری یکی از بحث برانگیزترین پدیده های قرون اخیر بوده است. این ویژگی به دلیل ماهیت بسته و گرایش‌های صوفیانه موجب جلب توجه بسیاری از افراد شده است. جریان دین‌زدایی و فراماسونری، جریانی تدریجی است و همان گونه که طی‌کردن مراتب ماسونی یک امر تدریجی است و در قالب سیر صورت می‌گیرد. مکانیسم این جریان بدین‌گونه است که ابتدا عنوان می‌شود مراد از معمار بزرگ جهان، همان خداوند است، سپس اعلام آزادی مذهب در مرام ماسونی و ترویج تساهل در زمینه اعتقادات مذهبی، و مرحله بعد، ترویج نظریه اعتقاد به خداوند بدون اعتقاد به انبیاء و ادیان است که همزمان با آن، آیین مسخ‌شده یهودیت و مسیحیت نیز در بین افراد بهشکل غیرمستقیم و در قالب رمز و برخورد سمبلیک ترویج می‌شود.

استناد به مذاهب تحریف‌شده، حرکتی زیرکانه است برای نفی تدریجی ادیان و سست‌نمودن پایه اعتقادات. در مرحله آخر، نوبت به اعتقاد به خداوند می‌رسد که با ارائه آرا و نظریاتی مغشوش در این زمینه، عباراتی نظیر طبیعت و انرژی جایگزین واژه مقدس خداوند می‌شود. البته حتی رسیدن به این مرحله نیز، که عملاً صورت می‌پذیرد، باعث نمی‌شود آنان در ملأ عام اعلام کفر و الحاد کنند. بدین ترتیب می‌بینیم که اساسی‌ترین وجه فرهنگی هر قوم که همان دین باشد در قدم اول مورد هجوم قرار می‌گیرد. برای روشن‌تر شدن این بحث، که اساس و پایه اول هجوم فرهنگی غرب به کشورهای اسلامی و دیگر کشورها می باشد، سیر دین زدایی را از اسناد و آراء فراماسونری پی می گیریم.
 

  نورمن فاستر،معمار مشهور بریتانیایی و فعالترین معمار فراماسونر
 
 
 
موژان مجیدی،معمار ایرانی تبار؛ وی قائم مقام نورمن فاستر است
 
***سیر استحاله فرهنگی اعضای تشکیلات فراماسونری
در کتاب دیالوگ ماسونی اثر دکتر ایشین داغ، فراماسونر ترک، در خصوص آزادی مذهب در فراماسونی و سیر تغییر افکار دینی اعضاء چنین می خوانیم: "ماسونی به ایمان و عقاید شخصی هیچ برادری مداخله نمی کند. هر ماسون برابر تمنیات روحی خود، دینی را پذیرا می شود. در این خصوص آزادی کامل دارد. در افکار سیاسی نیز وضع به همبن منوال است. ما در فراماسونری این طرز شروع را قبول داریم. ولی در مراحل بعدی و با گذشت زمان و پیشروی درجات فراماسونی موافق با تکامل تدریجی و احراز هویت فراماسونری در رسیدن به عقاید مشترک هستیم. از نظر ما، فراماسونری، نمونه های گوناگون انسانی را در بر می گیرد و با القای اصول و پرنسیب های اصلی آنان را پرورش داده و بار می آورد، می تراشد و صیقل می دهد، متحول می کند، و آنان را برای رسیدن به حکمت و عرفان یاری می کند.

با این اوصاف، فراماسونری فعلی، جدا از بیگانه اولیه، به صورت شخصیت دیگری درآمده و به عرفان می رسد. فراماسونری از طریق علم و حکمت و عقل موجبات تحول افکار و عقاید انسان را فراهم می آورد. می توان گفت فراماسونری یک موسسه آدم سازی است.ابتدا فراماسونری به مسائل دینی، نژادی، ملی و فلسفی و برداشت های سیاسی هم مسلکان نمی پردازد. فقط بعد ها قسمت های مغایر با اصول و دکترین فراماسونری، مانند تراشیده شدن سنگ خام، تراشیده شده و با دور ریخته شدن ناهمواری ها و مغایرت ها و انطباق فرد با عقل و حکمت و عرفان، موجبات ظهور حکما را فرام می سازد. در اینجا آزادی وجدان و افکار جاکم است. فعالیت های معموله صرفا به علت جرح و تعدیل عقاید هم مسلکان انجام می پذیرد. هدف ایجاد کاراکتری مطابق با دکترین فراماسونری در هم مسلک ها است. فراماسونری دارای نظام، آداب و عصاره ای است که در نتیجه دکترین فراماسونری حاصل می شود. برای کسانی که به ساحل عرفان رسیده اند، دیگر عبارت تولد ادیان مفهومی ندارد. آن ها بر ماورای دین مسلط شده اند. از نظر آنان وابستگی به دین و مذهب خاصی بی مورد است".

مطالب نقل شده از کتاب دیالوگ فراماسونری، سیر استحاله فرهنگی اعضای تشکیلات فراماسونری را آشکار می کند. همانطور که ملاحظه می شود، این سیر از ادعای آزادی مذهب آغاز می شود، با رسیدن به عقاید مشترک تداوم می یابد و با نفی مذهب و جایگزینی عقل و علم گرایی به جای آن به پایان می رسد.
 

 
موژان مجیدی در کنار نورمن فاستر
 
 
***تشکیلات فراماسونری در شهر لندن و فرقه های یهودی- صلیبی
عده ای از فراماسون ها معتقدند که زمینه های تشکیل مجامع ماسونی  در بین صاحبان  فن معماری شکل گرفت و دوره ساختن ساختمان های کاتدرال ها-کلیساهای جامع- را که سال های بین ۹۰۰ الی ۱۶۰۰ میلادی را در بر می گیرد، دوران رشد این اجتماعات قلمداد می کنند.
آنان مدعی هستند که در اواخر قرن ۱۲ و اوایل قرن ۱۳ میلادی اولین اتحادیه "کارگران بناخانه" در آلمان به وجود آمد. آلمان های متعصب برای ارضای تمایلات مذهبی خود دست به ساخت کلیساهای بزرگی زدند که مستلزم صرف هزینه، زمان و به کارگیری درازمدت هزاران کارگر و هنرمند در کنار یکدیگر بود. کارگران، استاد کاران و معماران قواعد خاصی را در بین خود برای دفاع از منافع یکدیگر برقرار کردند، محل نگهداری وسایل بنایی و گفتگو در مورد مسائل و معضلات حرفه، لژ نامیده می شد. طرفداران این نظریه می گویند که تشکیلات صنفی بنایان در انگلستان در نیمه اول قرن سیزدهم تأسیس شد. با زوال سبک گوتیک در معماری اروپا، تشکیلات بنایان رفته رفته اهمیت خود را از دست داد. برای نجات تشکیلات مذبور از نابودی، در سال ۱۶۰۰ میلادی ورود افراد غیر بنا به لژهای فراماسونری آزاد شد و اولین فرد غیر بنا به نام "جان بوزول" در همین سال وارد تشکیلات بنایان آزاد گردید و به عضویت لژ ادینبورگ پذیرفته شد. به تدریج اشراف انگلستان برای دستیابی به اهداف سودجویانه خود وارد تشکیلات بنایان آزاد شدند. با ورو افراد غیر بنا به نشکیلات مذبور، واژه "ماسون" پذیرفته شده در بین بنایان متداول شد. حریق بزرگ شهر لندن که در ۱۶۶۶ میلادی به وقوع پیوست باعث تمرکز بنایان از سراسر اروپا در این شهر شد. همین امر باعث رونق گرفتن لژهای فراماسونری گردید.

 
پایان یافتن بازسازی شهر لندن سبب فروکش کردن فعالیت آن ها و تفرقه بنایان شد. بروز شورش های گسترده در سال ۱۷۱۷ در لندن باعث شد تمایل زیادی برای ایجاد  جمعیتی میانه رو که بتواند بر اوضاع ناآرام آن دوره لجام بزند در بین طبقه متوسط و اشراف متمایل به بورژوازی به وجود آمد. هدف این جمعیت این بود که با دعوت مردم به اصول اخلاقی از بروز هرج و مرج جلوگیری کند. نکته ای که در تمامی منابع فراماسونری از آنان تعمدا غفلت می شود، توضیح این نکته است که در صورت صحت ادعاهای آنان درخصوص تاریخچه کهن فراماسونری و حضور معماران و بنایان در آن، چگونه این تشکل صنفی تبدیل به یک جمعیت پنهانی سیاسی-فرهنگی شد که در اندک مدتی توانست مرزهای اروپا،آمریکا، آفریقا و آسیا را در نوردد. نکته دیگری که بسیار حائز اهمیت می باشد عدم پرداختن منابع فراماسونری به تحولات سیاسی انگلستان در آستانه تشکیل لژ بزرگ انگلستان است. "محمد عبدالله عنان" محقق جمعیت های سری و جنبش های تخریبی از این موضوع به عنوان شورش های گسترده در سال ۱۷۱۷ در لندن یاد می کند. پاسخ به برخی سوالات درخصوص منشأ جمعیت فراماسونری و جواب چرایی رسوخ مفاهیم، شعارها و علائم یهودی- صلیبی در این جمعیت را می توان از بررسی تحولات انگلستان در خلال سال های ۱۷۱۷-۱۷۱۴ میلادی. و روی کار آمدن خاندان هابسبورگ با حمایت کانون های یهودی- صلیبی به دست آورد.

لازم به ذکر است که اولین لژ فراماسونری، ۳ سال بعد از صعود خاندان آلمانی هابسبورگ به سلطنت انگلستان در لندن تأسیس شد، این تقارن و حضور موسسین لژ فراماسونری در بین برکشندگان خاندان هابسبورگ در انگلستان از یک سو ارتباط گسترده لژ انگلستان با دربار لندن، از سوی دیگر نشان می دهد که لژ فراماسونری برای استقرار و تثبیت این خاندان که ارتباطی مرموز و ویژه با کانون های زرسالار جهانی داشت در انگلستان تأسیس شد و با بسط حوزه نفوذ خود، مانع آن کانون ها را در سراسر جهان تأمین نمود، و به عنوان بازوی تشکیلاتی استعمار و کانون های استعماری عمل نمود. دکتر جیمز اندرسون و جان تئوفیل دزاگولیه از پیشقدمان این جریان بودند و نقشی اساسی در این زمینه ایفا کردند. نقش موثر این دو تن به حدی بود که عده ای معتقدند تشکیلات فراماسونری را این دو ایجاد کردند. تهیه قانون اساسی فراماسونری توسط جیمز اندرسون و وارد کردن خاندان سلطنتی انگلستان در این تشکیلات توسط دزاگولیه در واقع تحولی اساسی در کارکرد جمعیت بنایی ایجاد کرد. به همین دلیل این دو تن را می توان موسس سازمان فراماسونری تلقی کرد که دیگر کارکرد آن، تعلیم اصول معماری و فنون آن نبود، بلکه تبدیل به نهادی شده بود برای ترویج و تبلیغ بورژوازی و لیبرالیسم. براساس واقعیت های تاریخی، واژه فراماسونری تا قبل از سال ۱۷۱۷ – سال تشکیل لژ بزرگ لندن- به هیچ وجه مرسوم نبوده است.
 


آنچه تا قبل از این تاریخ مرسوم بوده، واژه ماسونری است که به صنف بنایان اطلاق می شده است. دزاگولیه با افزودن صفت "آزاد" به ابتدای این نام در واقع سعی کرد با جعل واژه "فراماسونری" ضمن ساختن پیشینه ای کهن برای تشکیلات جدید خود، اهداف و ماهیت این سازمان را نیز پنهان نماید. با توجه به رسوخ آیین مسخ شده ی یهودیت در فراماسونری، آنچه در روایت رایج به وجود آمدن تشکیلات فراماسونری- یعنی به وجود آمدن فراماسونری از بقایای جمعیت صنفی بنایان- مجهول می ماند، چگونگی و چرایی تأثیرپذیری شدید آیین فراماسونری از فرقه های یهودی-صلیبی به ویژه آیین رازآلود کابالیسم است که در قرون ۱۶و ۱۷ در اروپا به شکل گسترده ای رایج بود. ارتباط ژان تئوفیل دزاگولیه با خانواده "لافی" و سایر سرمایه اندوزان یهودی که در اوایل قرن ۱۸ حضور شایان توجهی در لندن داشتند، محل مناسبی برای ارائه اندیشه های جهان وطنی یهود در قالب تشکیلاتی به ظاهر بی خطر به نام فراماسونری شد که آلات و ادوات بنایی و آیین رازآلود کابالا، جاذبه های فریبنده آن را تشکیل می دادند.
 
***نورمن فاسترِ بریتانیایی، معمار اعظم فراماسونرها
نورمن فاستر، معمار مشهور بریتانیایی،در حال حاضر به فعالترین معمار فراماسونر تبدیل شده است. وی با ساخت ۲۰۰ ابلیسک در سراسر جهان، رکوردی قابل توجه را برای خود ثبت کرده است. فاستر در سال ۱۹۳۵ میلادی، در شهر منچستر انگلستان بدنیا آمد. به سال ۱۹۵۶ میلادی ، وارد دانشگاه منچستر و به سال ۱۹۶۱ از این دانشگاه فارغ التحصیل شد و در همین سال ، با قبولی در بورسیه ی  تحصیلی انجمن ساختمان سازان، به فلوشیب هنری نائل شد. پس از آن،برای گذراندن دوره دو ساله تخصصی در دانشگاه ییل، به آمریکا رفت. وی در آنجا تحت تأثیر "پل رادولف" و "وینسنت اسکالی" قرار گرفت و در همین زمان با "ریچارد راجرز" که مانند خود او دانشجوی بورسیه بود و "جیمز استرلینگ" که برای مدت کوتاهی در همان مدرسه تدریس می‌کرد، ملاقات کرد. او به سال ۱۹۶۲ میلادی، از دانشگاه ییل فارغ‌التحصیل شد و در سال ۱۹۶۳ با همکاری راجرز، گروه طراحی با عنوان "گروه ۴" را در لندن نشکیل داد. او به سال ۱۹۶۷ میلادی، دفتر معماری فاستر و همکاران را تأسیس کرد. به سال ۱۹۸۰ میلادی ،به عضویت انجمن معماران آمریکایی درآمد و در همین سال، دکترای افتخاری دانشگاه آنجلیای شرقی به او اعطاء شد . به سال ۱۹۸۳ میلادی، مدال طلای سلطنتی رشته معماری را از آن خود کرد و به سال ۱۹۸۶ میلادی، مفتخر به دریافت دکترای افتخاری علوم از دانشگاه بت شد. او در سال ۱۹۹۹ میلادی، از طرف ملکه انگلستان، به مقام "سِر" مفتخر شد و در همان سال، بیست و یکمین جایزه صهیونیستی پریتزکر(نوبل معماری) را دریافت کرد.. فاستر بعدها لقب لرد را نیز دریافت کرد.   
 
  
نورمن فاستر طراح اصلی پروژه هویت زدایی از شهر مکه
 
حضور نورمن فاستر در شورای راهبردی جایزه معماری بنیاد ضداسلامی آقاخان نیز از فعالیت گسترده این معمار فراماسون در کشورهای مختلف حکایت می کند. فاستر" طراح اصلی پروژه "هویت زدایی از شهر مکه" نیز می باشد. چند سالی است که دولت سعودی در قالب "طرح توسعه مسجد الحرام" اقدام به احداث ساختمان بلندی با نام "ابراج البیت" نموده است . این روند هرچند در راستای رفاه زائران بیت‌الله الحرام است ولی باطنی پلید در خود جای داده است که از جمله آن می توان به حذف جمره از نماد شیطان و تبدیل آن به یک دیوار بدون هویت و ساخت برج با نمادهای معماری اُبلیسکی در حریم پیرامونی بیت الله الحرام اشاره داشت. اقدامی که از بزرگترین اهداف فراماسون ها در تقابل با دین و مقدسات مسلمانان است و هر روز پر رنگ تر می شود.اما نکته ای که درخصوص این معمار مشهور، در رسانه های ایرانی کمتر مورد توجه قرار گرفته، دستیار ویژه و به عبارتی، قائم مقام وی می باشد. موژان مجیدی یک معمار ایرانی است که به عنوان نفر دوم، دستِ راست نورمن فاستر مطرح است.
 
 
در سال‌های اخیر و طی تصمیم آل سعود به بازسازی مکه، علاوه بر تخریب‌هایی که در بافت تاریخی کعبه روی داد و نیز ساخت و سازهای مشکوکی که پیرامون اطراف مسجدالحرام انجام گرفتند، ستون شیطان نیز با یک دیوار جایگزین گردید. طراحی دیوار مراسم رمی جمرات بر عهده نورمن فاستر و همکارانش بود
 
 
موزه هنر داتونگ- چین
 
 
کاخ صلح- قزاقستان
 
 
برج روسیه-مسکو
 

 

"موژان مجیدی"  در ۹ ژوئن ۱۹۶۴ در تهران به دنیا آمد. وی تحصیلات آکادمیک خود را در دانشگاه استراتکلاید در انگلستان سپری کرد. مجیدی پس از فارغ التحصیلی به گروه نورمن فاستر و شرکا پیوست. وی در سال ۱۹۹۲ به هنگ کنگ رفت و به عنوان مدیر طراحی فرودگاه بین المللی هنگ کنگ مشغول به کار شد. موژان مجیدی در بازگشت به لندن، مدیر پروژه ورزشگاه ومبلی شد. وی در حاضر در کسوت مدیر اجرایی و قائم مقام نورمن فاستر، مدیریت پروژه‌های این شرکت بین المللی را بر عهده گرفته و تلاش فراوانی برای پیشبرد اهداف شیطانی معماران ماسون دارد.
——————————————-

گزارش جدید پنتاگون افشا کرد
گزارش جدید پنتاگون نشان می دهد بر خلاف باور عمومی، ۵۳ درصد یعنی بیش از نیمی از شکایات مرتبط با آزار جنسی و تجاوز در ارتش آمریکا در سال ۲۰۱۲، مربوط به مردان است. در این سال ۲۶ هزار پرونده مرتبط با این موضوع تشکیل شده است.
گزارش جدید پنتاگون نشان می دهد بر خلاف باور عمومی، ۵۳ درصد یعنی بیش از نیمی از شکایات مرتبط با آزار جنسی و تجاوز در ارتش آمریکا در سال ۲۰۱۲، مربوط به مردان است.
به گزارش گروه سیاسی صراط، بر این اساس،  تعداد شکایات مرتبط با آزار جنسی و تجاوز در سال ۲۰۱۲ بیش از ۲۶ هزار پرونده اعلام شده که حدود ۱۴ هزار از موارد آن یعنی ۵۳ درصد مربوط به مردان است.
بی بی سی اخیرا مصاحبه ای با یکی از قربانیان قدیمی این تجاوزها انجام داده است. این مرد که جرامایا آربوگست نام دارد و یکی از سربازان قدیمی تفنگداران دریایی آمریکاست گفته است "دو سال از پیوستنم به تفنگداران دریایی گذشته بود که یکی از مسئولان مافوقم به من تجاوز کرد. از آن لحظه، رویای من مثل تُنگ بلوری شکست. هزار تکه شد. آن قدر افسرده و مضطرب شدم که زندگی برایم تیره و تار شد. آن افسر مافوق رویای من را دزدید. آن قدر شکسته و مایوس شدم که بالاخره در سال ۲۰۰۶ از نیروی دریایی بازنشسته شدم."

 

خودکشی قربانی تجاوز
به گفته این سرباز آمریکایی، خاطرات آن تجاوز نیز تا سال ها دست از سر او برنداشته است تا جایی که یک بار او را به خودکشی کشانده اما از آن جان سالم به در برده است: "سال ۲۰۰۹ بود. تنها چند ماه از ازدواج دومم گذشته بود. دور و برم همه چیز خوب بود اما یک دفعه احساس کردم دیگر تاب و تحمل‌ام تمام شده. خاطرات آن تجاوز لعنتی. شکستن‌های پی در پی در درون خودم. احساس عجز و ناتوانی در پیدا کردن مفهوم دوباره 'مرد بودن'، و هزار علت دیگر برای افسرده بودن و مضطرب شدن. طاقتم 'طاق' شده بود. یک روز در ماه اکتبر، کلت ۹ میلیمتری که داشتم را برداشتم. گذاشتم وسط قفسه سینه و ماشه را کشیدم… بعد که به هوش آمدم فهمیدم چون مست بودم، دستم لرزیده و گلوله به جای قلب ستون فقراتم را شکافته. از آن روز فلج شدم."

دادگاه حفظ آبرو کرد!
جرامایا آربوگست از اینکه دادگاه فرمانده مافوق او را به عنوان متجاوز نشناخته خشمگین است. به گفته او، "با این که دادگاه در نهایت او را مقصر شناخت و از نیروی دریایی با 'خفت و خواری' اخراج شد اما هنوز اسمش در نقشه جرم و جنایت به عنوان یک 'متجاوز جنسی' ثبت نشده. دادگاه گفت که این کار را برای حفاظت از حریم خصوصی او انجام می‌دهد اما من می‌خواستم که نام و مشخصات او بروی نقشه جرم و بزهکاری که در دسترس همه مردم آمریکاست، درج شود تا همسایگان و هم محلی‌های او بدانند که یک متجاوز جنسی ممکن است در کمین دائمی آنها باشد."
گفتنی است موضوع تجاوز جنسی در ارتش آمریکا در سال های اخیر به یک معضل جدی برای دولتمردان آمریکایی بدل شده است. در این زمینه تا کنون چند فیلم مستند نیز ساخته شده که گهگاه واکنش مقامات این کشور را به دنبال داشته است.

وصیت نامه شهید جانباز بسیجی حاج اسدالله اسدی دارستانی

وصیت نامه شهید جانباز بسیجی حاج اسدالله اسدی دارستانی

زنـــده کردی اسلام را با خونت و 
با خون انــصار و اصــحاب باوفایت ای که اسلام را تا ابــــد پایدار و بیمـه کردید . یا حسین(ع) دخیلم آقا جانم وقتی که ما به جبهه می رویم به این نیت می رویم که انتقام آن سیلی که آن نامردان برروی مادر شیعیان زده برای انتقام آن بازوی ورم کرده و گرفتن انتقام آن سینه ســــوراخ شده می رویم . سخت است شنیدن این مصیبتها خدایا به ما نیرویی و توانی عنایت کـن تا بتوانیم بـرای یـاری دینت بکار ببندیم . خدایا به ما توفیق اطاعت و فــرمانبرداری به این رهبر و انقـــلاب عنایت بفرما.خـــــدایا توفیق شناخت خودت آنطور که شـــــهداء شناختند به ما عطا فرما و شهداء را از ما راضـی بفرمــا و ما را به آنها ملحق بفرما .خدایا عملی ندارم که بخواهم به آن ببالم ، جز معصیت چیزی ندارم و الله اگر تو کمک نمی کردی و تو یاریم نمی کردی به اینجا نمی آمدم و اگر تو ستــارالعــیوبی را بر می داشــتی میدانم کـه هیچ کدام از مردم پیش من نمی آمدند ، هیچ بلکه از من فرار می کردند حتی پدر و مادرم  شادروان من . خدایا به رحمت و مهربانیت ببخش آن گناهانی راکه مانع از رسیدن بنده به تو می شود .خدایا تا روز شهادت و مرگم مرا تابع و مدافع ولایت فقیه و جمهوری اسلامی ایران  قرار بده خدایا تا انقلاب مهدی از نهضت خمینی محافظت بفرما و خدایا خانواده و فرزندان مرا در مسیر انقلاب و ولایت فقیه و اسلام فرار بده و نگذار منحرف شوند و خدایا ما را به خیل شهدا اسلام مفختر فرما الهی العفو

به خدا قسم که اگر دشمنان مرا بکشند و خونم را بر زمین ریزند در قطره قطره خونم نام مقدس خمینی را می بینند. ای برادران، خط آل محمد و علی را روش و منش خود قرار دهید و مبادا از این راه بیرون روید که شکست شماها در این صورت حتمی است. ای خواهران، این شعر را الگوی خودتان قرار دهید.
ای زن به تواز فاطمه اینگونه خطاب است
ارزنــده ترین زینت زن حفـظ حجاب است
… 

بر روی قبرم فقط و فقط بنویسید (شهید جانباز بسیجی  ) که میدانم بر سر قبرم رهبر و بسیجان می آیند. 

جانباز بسیجی حاج اسدالله اسدی دارستانی  24/6/1379

 

بسم الله الرحمن الرحیم

وصیت نام شهید جانباز هشت سال دفاع مقدس ایران حاج اسدالله اسدی دارستانی

سـتایش خدای را که ما را به دین خود هدایت نـمود و اگر مـا را هـــدایت نمی کردما هـدایت نمی شــدیم السلام علیک یاثارا… ای چراغ هدایت و کشتی نجات ، ای رهبر آزادگان ، ای آموزگار شهادت بر حران ای که زنـــده کردی اسلام را با خونت و 
با خون انــصار و اصــحاب باوفایت ای که اسلام را تا ابــــد پایدار و بیمـه کردید . یا حسین(ع) دخیلم آقا جانم وقتی که ما به جبهه می رویم به این نیت می رویم که انتقام آن سیلی که آن نامردان برروی مادر شیعیان زده برای انتقام آن بازوی ورم کرده و گرفتن انتقام آن سینه ســــوراخ شده می رویم . سخت است شنیدن این مصیبتها خدایا به ما نیرویی و توانی عنایت کـن تا بتوانیم بـرای یـاری دینت بکار ببندیم . خدایا به ما توفیق اطاعت و فــرمانبرداری به این رهبر و انقـــلاب عنایت بفرما.خـــــدایا توفیق شناخت خودت آنطور که شـــــهداء شناختند به ما عطا فرما و شهداء را از ما راضـی بفرمــا و ما را به آنها ملحق بفرما .خدایا عملی ندارم که بخواهم به آن ببالم ، جز معصیت چیزی ندارم و الله اگر تو کمک نمی کردی و تو یاریم نمی کردی به اینجا نمی آمدم و اگر تو ستــارالعــیوبی را بر می داشــتی میدانم کـه هیچ کدام از مردم پیش من نمی آمدند ، هیچ بلکه از من فرار می کردند حتی پدر و مادرم  شادروان من . خدایا به رحمت و مهربانیت ببخش آن گناهانی راکه مانع از رسیدن بنده به تو می شود .خدایا تا روز شهادت و مرگم مرا تابع و مدافع ولایت فقیه و جمهوری اسلامی ایران  قرار بده خدایا تا انقلاب مهدی از نهضت خمینی محافظت بفرما و خدایا خانواده و فرزندان مرا در مسیر انقلاب و ولایت فقیه و اسلام فرار بده و نگذار منحرف شوند و خدایا ما را به خیل شهدا اسلام مفختر فرما الهی العفو… 

بر روی قبرم فقط و فقط بنویسید (شهید جانباز بسیجی  ) که میدانم بر سر قبرم رهبر و بسیجان می آیند. 

جانباز بسیجی حاج اسدالله اسدی دارستانی  24/6/1379

 

 

لا لا لا لاگل ناز م

 صدای سبز آمدم توی گوشمان

  مخدی بیا  لا لا ی می خونه جاسوس ابلیس

لا لا لا لا گل لاله

زیرآسمون پر ستاره ایران

چشمان مردم پرخوابه

توی خونه اشون، آروم آروم

با لا لایی  موسوی جون می خوابه

لا لا لا لا گل نارنج

هوا شده پر ازعطر سبز فتنه

توی   خاک پاک ایران

جاسوس   ابلیس  لای برگها

داره لالایی می خونه

لا لا لالا گل پونه

صدای نااهل   توی  کوچه

 داره لالایی می خونه برای مردم ایرون

برای گلهای توی  ایرون

لا لا لا لا گل باغها

موسوی  جون رفته به خواب حالا

آسمون ایران ابری امروز

مثل کاغذ بی خط امروز

کبوتران در حال پرواز ،از راه دور تهران

مثل نقطه روی کلمات  امروز

شعرم جاری می شود روی هر خط

می سازند آسمان دلم را زیباترامروز  و غمگین تردیروز  …..

 

شرم دارم از گفتنش که بگویم  سید تنها به رنگ سبز نیست

هیچ دانی مادر سادات کیست

سبز یعنی عاشق مولا شدن

 سبز یعنی ذوب ولایت شدن

با حسین و فاطمه در کربلا

عاشق سبز م نه این سبز ریا

عاشق سبز مولایم ته سبز بین عباس

سبز هم بازیچه شد مهدی بیا

 

قسمتی از سروده  شهید جانباز حاج اسدالله اسدی دارستانی  ( در فتنه سبز ۱۳۸۸)ق

توضیح : شهید جانباز بسیجی حاج اسدالله اسدی دارستانی  در اولین رو زهای شروع تجاوز توسط عراق به لبیک امام آری گفت ..ایشان جزو پنچ نفر هستند که اولین بار از شهرستان آستارا بعنوان بسیجی به جبهه های حق علیه باطل اعزام شدند  و بعداز بارها مجروحیت بعداز سه سال حضور متناوب در جبهه های حق علیه باطل ذر سال ۱۳۶۳ جانباز ۶۵ درصد کار افتاده شد ولی همچنان در پشت جبهه ها فعالیت می نمود بعنوان بسیج فعال  تا روز شهادت فعالیت داشت ایشان بعداز سه سال بیماری و کار افتادگی بر اثر جانبازی که سه سال کلا زمین شده بود و اکثرا در بیمارستانم بستری بود در ۱۲ مهر ماه ۱۳۸۸ در اثر جانبازی ندای الله را لبیک و به دیار حق شتافت ….و اروزیش تاسیس موسسه جایزه صلح جهانی بود همانند جایزه نوبل  چون متعقد بود جایزه نوبل بر ضد مسلمانان کار کرده  و می کند و همیشه می گفت ایران هیچ وقت متجاوز نبود ما ملت صلح طلب بودیم و هستیم و ما برای دفاع به جبه رفتیم و تاریخ بهترین گواه است و همیشه فعالیتهای خیریه و فعالیت مدافع حقو ق بشری  و محیط زیستی  زیست انجام می داد…و عاشق امام و رهبر بود… و می گفت موسوی نخست وزیر امام فردی بزرگ و انقلابی است ..این افراد نفوذی بودند که ایشان را ابرویش را بردند موسوی فرزند انقلاب است و به انقلاب خیانت نمی کند…

——————————

برادران و خواهران ایرانی من بندگیتان کجاست؟

بعضی دنبال جاه و مقام میروند،اشتباه است!

جاه و مقام در این دنیای یکروزه چیست که انسان شب و روز جان بکند؟!

آنقدر کار کنید که به خاطر خدا باشد .

و به مستضعفین کمک کنید.

صلح خوب است ما ایرانیان صلح طلب هستیم ودر این زمان صلح و سازش ننگ است،جواب جنگ جنگ است.

برادران خواهران ایرانی به ولای علی قسم،به جان حسین و رزمندگان و به لحظه ای از عمر امام خمینی ،آنقدر به جبهه خواهیم رفت و جنگ خواهیم کرد که امام تنها نماند؛

و آنقدر به جبهه میروم که قطعه قطعه گردم و آنوقت است که رستگار خواهم شد.

بار خدایا اگر من شهید شدم- شهید راه خودت- بگذار به صورتی که جنازه ام را پور کنند یعنی مثل خاک ،تا باد جنازه ی پودر شده ی مرا ببرد تا زمین را اشغال نکند…" خدیا مرا شهدا و جانبازان خط امام و حضرت ابوالفضل قرار بده …

بعداز چند سال کار افتادگی و بیماری وخانه نشینی در اثر جراحالت جانبازی  و بارها بستر یو.. در بیمارستان آستارا در تاریخ  12 مهر ماه ۱۳۸۸  دنیا را ودا گفت وپیکر مطهر ایشان پس از چند سال چشم انتظاری به آغوش   شهدا بازگشت…

وصیت نامه جانباز شهید بسیجی هشت سال دفاع مقدس حاج اسدالله اسدی دارستانی

———————————————

وصیت نامه شهید جانباز حاج اسدالله اسدی دارستانی اولین بار موقع اعزام به جبه در پاییز ۱۳۵۹  به جبهه های حق  علیه باطل

 بنام الله کوبنده کخ ستمگران

ای را که نظر لطف و کرمش مردم ایران را در برگرفت و این چنین آنان را از خواب دو هزار و پانصد ساله بیدار کرد و مشت های آنان را گره کرده و قدم هایشان را استوار کرده و با بر کندن خزانه دو هزار و پانصد سال ظلم و نابرابری خورشید اسلام را از پشت ابرهای سیاه الحاد و مادیت و دنیا دوستی برابر اینان نمایان کرد تا آنها بوسیله اسلام خود و خدای خود را بشناسند و در نتیجه این شناخت به وی نزدیک گردند و این نزدیکی باعث عشقی شود که برای رسیدن به معشوق از هیچ وسیله ای نترسند و این چنین خود با آغوش باز به استقبال شهادت بروند بار پروردگارا تو هزاران هزار مرتبه شکر می گویم برای این که زندگی مرا در این دوره از زمان قرار دادی تا بتوانم ترا بجویم و به هدفم برسم.خدایا شکر که شیطان و نفس اماره مرا از من دور کردی که مرا در ادامه راه حسین نفریبند.ای دنیا به قول مولا علی ما ترا سه طلاقه کرده ایم و به سوی دیار عاشقان خواهیم شتافت حتی اگر با دادن هستی مان باشد در این جا لازم می دانم این را بگویم که دنیا بداند که جز در سایه مکتب اسلام آن مدینه فاضله خیال های سال های سال بوجود نخواهد آمد دنیا بداند تا اصلی به نام شهادت در اسلام وجود دارد هیچگاه مسلمان ذلیل نخواهد بود آخرین سرحد مشکلات و ناملایمات و تهدیدها مرگ است وقتی ما مسلمانان مرگ را شیرین و شروع زندگی راحت ابدی بدانیم دیگر از هیچ کس و هیچ سلاحی نخواهیم ترسید و علت پیروزی ما همین روحیه شهادت طلبی است به قول شاعر:

مرگ اگر مرد است گونزد من آی،تا در آغوشش بگیرم تنگ تنگ

 

 خدا را شکر می کنم بعنوان یک  مسلمان پیروخط اما م   جزو اولین نفرات  اعزام به جبهه هستم  و وقتی     می بینم من جزو ۵ نفر اعزامی به جبه از آستارا هستم  هزاران بار  خدا را شکر می کنم که   مرا  مورد لطف خود قرار داده تا در راه   اسلام و وطن و امام شهید شوم …. به  همسر خوب و مهربانم    تقدیر و تشکر م یکنم  و توصیه دمی کنم اگر من شهید  شدم خدا را شکر کند و گریه نکند و فرزندانم را پیرو خط امام و اسلام تربیت کند  و به فرزند ارشدم  ساسان اسدی  توصیه می کنم    وقتی به سن قاونی رسیدی  و در خود حس کردی می توانی  سلاح برداری   از خط و راه اما م دفاع و به بردار و خواهرانت نیز    راه اسلام و جهاد  را نشان بده و هیچ وقت    به سخنان دشمنان اسلام و امام گوش نده و کوش بفرمان امام   باش  و اگر من شهید شدهم افتخار کنید و اگر نیاز شد   شما هم راه مرا ادامه بدهید  و از اسلام و امام  و وطن دفاع کنید که این دنیا گذرا می باشد و ما همه مهمان هستیم و اما م خمینی تنها ناجی جهان و ایران است ..

 خدا را شکر کنید به پدرتان عنایت کرده تا در راهش جهاد کنم..انشا الله این انقلاب را به رهبری امام جهانی کنیم…وصیت نامه شهید جانباز بسیجی حاج اسدالله اسدی دارستانی

 خدا یا خدایا  تا انقلاب مهدی خمینی را نگهدار

  بسیجی اسدالله  اسدی دارستانی  …منطقه عملیاتی …..

0
0
  

وصیت نامه شهید جانباز بسیجی حاج اسدالله اسدی دارستانی

زنـــده کردی اسلام را با خونت و 
با خون انــصار و اصــحاب باوفایت ای که اسلام را تا ابــــد پایدار و بیمـه کردید . یا حسین(ع) دخیلم آقا جانم وقتی که ما به جبهه می رویم به این نیت می رویم که انتقام آن سیلی که آن نامردان برروی مادر شیعیان زده برای انتقام آن بازوی ورم کرده و گرفتن انتقام آن سینه ســــوراخ شده می رویم . سخت است شنیدن این مصیبتها خدایا به ما نیرویی و توانی عنایت کـن تا بتوانیم بـرای یـاری دینت بکار ببندیم . خدایا به ما توفیق اطاعت و فــرمانبرداری به این رهبر و انقـــلاب عنایت بفرما.خـــــدایا توفیق شناخت خودت آنطور که شـــــهداء شناختند به ما عطا فرما و شهداء را از ما راضـی بفرمــا و ما را به آنها ملحق بفرما .خدایا عملی ندارم که بخواهم به آن ببالم ، جز معصیت چیزی ندارم و الله اگر تو کمک نمی کردی و تو یاریم نمی کردی به اینجا نمی آمدم و اگر تو ستــارالعــیوبی را بر می داشــتی میدانم کـه هیچ کدام از مردم پیش من نمی آمدند ، هیچ بلکه از من فرار می کردند حتی پدر و مادرم  شادروان من . خدایا به رحمت و مهربانیت ببخش آن گناهانی راکه مانع از رسیدن بنده به تو می شود .خدایا تا روز شهادت و مرگم مرا تابع و مدافع ولایت فقیه و جمهوری اسلامی ایران  قرار بده خدایا تا انقلاب مهدی از نهضت خمینی محافظت بفرما و خدایا خانواده و فرزندان مرا در مسیر انقلاب و ولایت فقیه و اسلام فرار بده و نگذار منحرف شوند و خدایا ما را به خیل شهدا اسلام مفختر فرما الهی العفو... 

بر روی قبرم فقط و فقط بنویسید (شهید جانباز بسیجی  ) که میدانم بر سر قبرم رهبر و بسیجان می آیند. 

جانباز بسیجی حاج اسدالله اسدی دارستانی  24/6/1379

وصیت نامه شهید جانباز بسیجی حاج اسدالله اسدی دارستانی - آستارا

بسم الله الرحمن الرحیم

سـتایش خدای را که ما را به دین خود هدایت نـمود و اگر مـا را هـــدایت نمی کردما هـدایت نمی شــدیم السلام علیک یاثارا... ای چراغ هدایت و کشتی نجات ، ای رهبر آزادگان ، ای آموزگار شهادت بر حران ای که زنـــده کردی اسلام را با خونت و 
با خون انــصار و اصــحاب باوفایت ای که اسلام را تا ابــــد پایدار و بیمـه کردید . یا حسین(ع) دخیلم آقا جانم وقتی که ما به جبهه می رویم به این نیت می رویم که انتقام آن سیلی که آن نامردان برروی مادر شیعیان زده برای انتقام آن بازوی ورم کرده و گرفتن انتقام آن سینه ســــوراخ شده می رویم . سخت است شنیدن این مصیبتها خدایا به ما نیرویی و توانی عنایت کـن تا بتوانیم بـرای یـاری دینت بکار ببندیم . خدایا به ما توفیق اطاعت و فــرمانبرداری به این رهبر و انقـــلاب عنایت بفرما.خـــــدایا توفیق شناخت خودت آنطور که شـــــهداء شناختند به ما عطا فرما و شهداء را از ما راضـی بفرمــا و ما را به آنها ملحق بفرما .خدایا عملی ندارم که بخواهم به آن ببالم ، جز معصیت چیزی ندارم و الله اگر تو کمک نمی کردی و تو یاریم نمی کردی به اینجا نمی آمدم و اگر تو ستــارالعــیوبی را بر می داشــتی میدانم کـه هیچ کدام از مردم پیش من نمی آمدند ، هیچ بلکه از من فرار می کردند حتی پدر و مادرم  شادروان من . خدایا به رحمت و مهربانیت ببخش آن گناهانی راکه مانع از رسیدن بنده به تو می شود .خدایا تا روز شهادت و مرگم مرا تابع و مدافع ولایت فقیه و جمهوری اسلامی ایران  قرار بده خدایا تا انقلاب مهدی از نهضت خمینی محافظت بفرما و خدایا خانواده و فرزندان مرا در مسیر انقلاب و ولایت فقیه و اسلام فرار بده و نگذار منحرف شوند و خدایا ما را به خیل شهدا اسلام مفختر فرما الهی العفو... 

بر روی قبرم فقط و فقط بنویسید (شهید جانباز بسیجی  ) که میدانم بر سر قبرم رهبر و بسیجان می آیند. 

جانباز بسیجی حاج اسدالله اسدی دارستانی  24/6/1379

روستای سیبلی آستارا

سیبلی روستای فرهنگی توریستی وساحلی و باستانی – شهر باستانی سلطانیه – تمدن ایران زمین باستان

روستای سیبلی در قدیم بنام شهر سطانیه می باشد که امروز روستای سیبلی می نامیم . روستای توریستی و باستانی است که از جنوب از صنایع چوب حبیبی پور شروع و در سه راه داداش آباد تمام می شود و در قدیم تا امزاده ابراهیم و قاسم را سیبلی می نامندو در تاریخ هم امامزاده بنام سیبلی نامیده است . از مغرب به رشته کوه تالش و از مشرق به دریای خز وصل می باشد . روستای سیبلی ۲۰۲۰ نفر جمعیت دارد و۶ شهید تقدیم کشور کرده است ودارای دو مسجد و یک پایگاه بسیج ، یک پادگان دریایی ارتش . شرکت تعاونی ماهیگیر پره . رودخانه . مجتمع ساحلی صدف سیبلی .ساحل و جنگل زیبا . املاک کشاورزی سیبلی . مجتمع بزرگ ورزشی سر باز و بسته شهدای سیبلی و چند ورزشکار کشوری و جهانی از جمله جین سا و خانمها محمدی و میر آزند و چند ورزشکار بنام دارد که در آینده معرفی خواهد شد و.

توضیح : در زمان اشغال آستارا توسط فدائیان دمکرات مزدور دولت خود خوانده آذربایجان مردمان سیبلی به صورت چریکی با فدایان می جنگند که بعلت جنگلی بودن روستا و شجاعت مردم سیبلی روسها و فدایان در زمان اشغال جرات ورود به سیبیلی را نداشتند و

نامگذاری سیبلی : مردمان سیبلی قبل از اسلام بنام سطانیه نامیده بودند همگی تالش زبان بودند که مرزداران کشور بودند که بعداز حمله عربها شهر ویران و مردمان سطانیه به گوشه های تالشان رفتند به مرور زمان به منطقه چلوندو لوندویل کانرود آمدند اما مردمان اصیل سیبلی تالشان بودند که خلیج ها بعدا به سیبلی آمدند و سطانیه را به سیبلی نامیدند و تا ورود قوم خلیج سیبلی و منطقه لوندویل و کانرود را سلطانیه می نامندند . مرکز شهر سطانیه در داخل شالیزارهای سیبلی و مرکز فرماندهی و قلعه در نورعلی محله سیبلی که امروز کارگاه بتون می باشد. مردمان امروز ی سیبلی از مردمان تالش وقسمتی خلیج فارس که اصالا کرمانشاهی بودند که بقوم خلیج معروف بودند که به مرور زمان خلج معرو ف شدند هماکنون سیبلی همانند گذشته اکثریت با قو م خلیج نیست قومهای ایرانی گلیلک، فارس ، ترک آمدند و به جرات می شود گفت اکثریت مردمان سیبلی ترکها هستند و مردم سیبلی دو رگه شدند و کسی نمی تواند .

اماکن سیاحتی و تفریحی و اماکن :

۱-مجتمع جهانگردی ۱۷ هکتار ساحل صدف سیبلی از جاده ساحلی شهید وفادار سیبلی را دارد و در ساحل سیبلی می باشد و مجتمع ساحلی تمام فصل است از امکانات تفریحی و شنا و حیات وحش برخوردار است و حصار بتونی آن را در سال ۱۳۸۴ سازمان محیطز یست تامین اعتبار و ساخت و دهه ۱۳۷۰ این منطقه باتلاق بود که با بودجه استانداری ساخته شد و در اختیار شهرداری آستارا قرار گرفت. و بعداز اینکه شهرداری در داخل شهر طرح شنا ساخت .. شرکت سرمایه گذاری جهانگردی وابسته به سازمان تایمن اجتما عی مجتمع را اشغال نمود بدون سند و مدرک و نامه و.. بارها شورای اسلامی سیبلی و مردم سیببلی در خواست استرداد مجتمع به دهیاری ئ مردم روستا بودند اما مسئولان شهرستان بی تفاوت و حتی از شرکت که غیر قانونی مجتمع را تصرف کردند حمایت نمودند.

۲- مکان طولبه سیبلی : یک قبرستان و مکان مقدس باستانی چندین سال است توسط تربیت بدنی و یک فرد شخصی متصرف شده است .

۳- کاخ تاریخی سیلمان خان : که بعداز انقلاب توسط مردم تخریب و خانه سازی شد.

۴- ساحل و جنگل وساحل زیبای سیبلی

۵- رودخانه مرده سیبلی . روزگاری رودخانه ای زنده مرکز تفریحی و شنا مردم و ماهی گیری بود .

۶- تعاونی ماهی گیری پره سیبلی

۷- پادگان نیروی دریایی ارتش سیبلی

۸- مسجد جامع سیبلی و مسجد ابوالفضل سیبلی

۹- پایگاه مقاومت بسیج سیبلی که از این پایگاه خیلی از مردم منطقه به جبهه و دفاع مقدس رفتند سیبلی ۶ شهید بنامهای ۱- ورزشخواه ۲- فلاحتی ۳- وفادار ۴- حبیبی پور ۵- جعفر زاده ۶- شهید جانباز حاج اسدالله اسد ی دارستانی و جانبازان روستا : ۱- کورش پورحسن ۲- مهدی اسدی دارستانی ۳- خلیل بنی جلالی ۴- صدد خانی ۵- تورج رحیم پناه ۶- مرحوم پر ویز دوستار

نویسندگان و شاعر سیبلی : ۱- شاعر پر آوازه ایران : منصور بنی مجیدی ۶ کتاب شعر ایشان چاپ شده است . ایشان معلم متعهد بود که در کنار معلمی شعر می نوشت و شاعر معاصر و پر آوازه ایران می باشد . ۲- اسماعیل اسدی دارستانی بازنشته ارتش . روزنامه نگار و محقق و نویسنده کتابهای مدیریت و خدمات نظامی از دیدگاه اسلام ، تا زنده امک بسیجی ام ، داستانهای آسمانی ، سرگذشت تالشان چاپ و مورد استقبال می باشد و تاکنون در چندین جشنواره برنده گردیده است و بررسی تاریخ حقوق بشر در حال انتشار و چند اثر وی در حال تحویل است وی هماکنون مسئول شورای اسلامی سیبلی می باشدو موسس و مدیر جمعیت مدافعان محیط زیست آستارا و از فعالان حقوق بشر و محیط زیست بین المللی می باشد.

مسئولان شهرستانی از سیبلی : آقایون ۱- بیژن خالقوردی پور بعنوان ریس اداره بازرگانی آستارا ۲- سیروی خالقوردی پور بعنو.ان بخشدار لوندویل می باشند اکثر مردم روستا تیز هوش هستند و از تاجرین موفق هستند. از سیبلی معلمان زیادی در آموزش و پرورش کار می کنند.

شوراهای اسلامی سیبلی : دوره اول بیژن خالقوردی پور کارشناس ارشد سیاسی ، بهزاد دستیار کارشناس امور تربیتی و مدیر مدرسه راهنمایی ، خانم مصریه بنی مجیدی کارمند بازنشسته اداره بهداشت آستارا .

دوره دوم : خانم مصریه بنی مجیدی که با اولین رای شورا شده بود بعلت بها ندادن مسئولان به شورا زن شرکت نکرد . بیژن و بهزاد رای آوردند و قبادر ریاضی اضافه شد.

دوره سوم : قباد ریاضی ، بهزاد دستیار . اسماعیل اسدی دارستانی محقق و نویسنده و روزنامه نگار و بازنسشته ارتش فوق دیپلم ( کارشناسی افتخاری ادبیات ) و مدیر عامل شرکت تعاونی توسعه و عمران بخش و شهر لوندو.یل

دهییاران سیبلی : دوره قبل : قباد ریاضی معلم بازنشسته . چهار سال تاکنون بهزاد باغش زاده دهیار سیبلی فوق دیپلم

کارهای که بعداز انقلاب برای روستا انجام شده است : برق ، گاز، آب ، تلفن ، آسفالت ، پل ، ساخت و تکمیل سلختمان دهیاری وشورا ، دفتر مخابرات ، کانال کشی ، احداث یک مدرسه جدید، شرکت پره ماهگیری تعاونی سیبلی ، مجتمع ۱۷ هکتاری ساحلی صدف (بجای اینکه در آ»د میلیونی آن صرف عمران و آبادانی روستا شود خرج شرکت خصوصی می شود شورا در صدد بازپس گیری مجتمع به دهیاری است )

مردمان سیبلی : سیبلی از سه تیره : خلج ، گیلک ، تالش می باشد .. و واکثریت مردم سیبلی مهاجرین هستند و ساکنین اولیه سیبلی خلج ها می باشند که از خلیج فارس آماده اند که مسکن اصلی آنها کرمانشاه می باشد. مردم سیبلی به زبان ترکی و تالشی صحبت می کنند و شغال آنها.. راننده ترانزیت. کشاورزی . باغ داری . ماهی گیری . برداشت صدف . توریسم و تجارت می باشدو سیبلی تاجران معروف بین المللی دارد که نسبت به سنشان که جوان می باشند پیشرفت خوبی داشتند.. از جمله تاجرین جوان سیبلی ۱- عباست وفادار۲- ظاهر میزا قلی پور می باشند.

مردمان سیبلی در انتخابات مجلس و شوراهای سیبلی تاثیر گذار هستند و در شهرستان هرکس بخواهد بداند کدام نماینده پیروز می شود در سیبلی نظر سنجی می کنندو این در شهرستان در دوران انتخابات ثابت شده است.
.

پدیده آورنده : صغری (سارا ) نیکویی سراوانی
منبع:seble-55.mihanblog.com

نقض حقوق بشر

بعد از صدور رای دادگاه کهریزک، نه نشانی از این حکم مهم در روزنامه ها به چشم می‌خورد و نه حتی نشانه‌ای از این اتفاق بزرگ در رسانه‌های برخط (آنلاین) به جای مانده بود چراکه انتشار رای غیر قطعی غیرقانونی بود و علاوه بر آن، از زمان انتشار نخستین خبر در این رابطه، دادسرا به شدت بر اجرای قانون منع انتشار حکمِ غیر قطعی اهتمام ورزیده بود!
 پس از گذشت حدود یک ماه و نیم از برگزاری آخرین نشست دادگاه قضات تعلیق شده کهریزک، سرانجام رای پنج قاضی پرونده به متهمان و شاکیان و همچنین وکلای مدافع ایشان ابلاغ شد تا گمانه‌زنی‌ها درباره فرجام پرونده پایان یافته و نقطه نهایی پرونده تا اندازه زیادی (به دلیل قابل اعتراض بودن حکم) مشخص شود.

بر اساس این حکم، هر سه متهم در باب اتهامی که مشترکا به ایشان وارد شده بود، مجرم شناخته شده و به انفصال از خدمات قضایی و دولتی محکوم شدند و متهم ردیف نخست پرونده که با دو اتهام دیگر نیز مواجه بود، در یکی محکوم و در دیگری بر اساس رای اکثریت قضات تبرئه شود.

این اتفاق در حالی رخ داد که به جز قاضی حداد، متهم ردیف سوم پرونده که حتی حاضر به حضور در نشست های دادگاه نشد، دو متهم دیگر در اظهار نظرهای متعددی که در جمع خبرنگاران و با رسانه های مختلف داشتند، هرگز به اندازه سر سوزنی خود را مقصر ندانسته و حتی گاه اعمالی که امروز منجر به محکومیت ایشان شده را تا حد جهاد منزه دانسته و مایه مباهات می‌خواندند.

این نکته که در سخنان اولیای دم جان باختگان جنایت کهریزک به دیده نشدن اثرات پشیمانی در چهره ایشان تعبیر می‌شد، تا آنجا ادامه یافت که مرتضوی، دادستان سابق تهران در آخرین روزی که فرصت ارائه لایحه دفاعیه خود به دادگاه را داشت، در جمع فراخوانده خبرنگاران، در خطابه ای طولانی همه را مقصر دانست و خودش را از هر اتهامی مبرا دانست و جالب اینکه دایره خطاکاران را تا دوست و همکار سابق خود، دادیاری که متهم ردیف دوم پرونده است نیز گسترش داد.

او که از یک سو دادگاه را سیاسی می‌دانست، از سوی دیگر ابراز می‌داشت که زمان وقوع جنایت در مرخصی بوده، از جهتی ادعا داشت که بازداشتگاه قانونی بوده و اقدامات مجموعه تحت امرش درست بوده، از طرفی بر صلاحیت دادگاه ایراد وارد می‌دانست، از منظری روند دادگاه را غیر عادلانه توصیف می‌کرد و خلاصه هر ایرادی که می‌توانست به هر چه به ذهنش می‌رسید می‌چسباند و پیش می‌رفت، حالا که با رای دادگاه محکوم شناخته شده و تلویحا دروغگو شناخته شده است، سکوت پیشه کرده است.

این سکوت عجیب که دیگر متهمان هم در آن فرو رفته اند، معنایی نخواهد داشت جز اینکه به رای دادگاه تمکین کرده اند که اگر غیر از این بود، حتما به آن واکنش نشان داده و دست کم به مثابه دفعات قبل، از ارتباطات رسانه ای خود برای نشان دادن اعتراضشان به حکم بهره می‌گرفتند اما این اتفاق رخ نداده تا برخی این گونه تصور کنند که چه بسا ایشان از میزان مجازات های در نظر گرفته شده برای خود رضایت داشته و آن را خفیف تر از تصوراتی یافته اند که نگرانی حاصل از آن موجب شده بود پیش از صدور حکم مواضع تندی اتخاذ کنند.
سکوت متهمان کهریزک از تمکین ایشان به رای و پشیمانی نشات گرفته است؟!
به عبارت بهتر، مگر می‌شود متصور بود که متهمی که حتی درباره حضور اقوام درجه یک شاکیان در دادگاه گلایه مطرح می‌کرد و برای دریافت برائت خود نزد افکار عمومی (مرتضوی در جمع خبرنگاران گفته بود که قضاوت افکار عمومی در این پرونده برایش به مراتب مهم تر از رای دادگاه خواهد بود) حاضر به انجام فعلی غیر قانونی همچون انتشار لایحه دفاعیه ارائه شده به دادگاه غیر علنی در خبرگزاری های دولتی بود، به یک باره سکوت پیشه کرده و حتی برای اقناع افکار عمومی هم که شده، نه در مذمت رای دادگاه سخن بگوید و نه تمکین و چه بسا شادمانی از آن را دستمایه سخنرانی برای رسانه ها کند؟

ماجرا زمانی جالب تر خواهد شد که بدانیم تمکین به رای دادگاه به معنای پذیرفتن ارتکاب جرم توسط متهمان بوده و رد این شائبه هم تاکید دیگری بر شکستن سکوت متهمان خواهد بود؛ مهمی که به رغم سپری شدن حدود یک هفته از ابلاغ رای، هنوز به وقوع نپیوسته و چه بسا رخ دادن آن در روزهای آتی هم نتواند توجیه خوبی برای مدت زمان سپری شده به سکوت توسط ایشان باشد.

این در حالی است که تمامی متهمان سالها در کسوت قضاوت مشغول به کار بوده و می‌بایست به تمامی ابزار کار خود مسلط باشند؛ به این معنی که راهکارهای حقوقی را بدانند و برای تبرئه خود از محکومیت صادر شده، تمامی راه و روش‌های پیش‌بینی شده در قانون را به کار گیرند؛ مگر اینکه اصولا بنیان قضا را در کشورمان قبول نداشته باشند که خود مبحث جدایی خواهد بود و البته متهمان ادعایی در این باره نداشته اند.

کافی است خود را به جای متهمی تصور کنیم که در عین مظلومیت (آنچه مرتضوی و همکاران وی در این پرونده ادعا داشتند) با حکمی سنگین مواجه شده و هم از بابت ارتکاب فعلی همچون بازداشت غیر قانونی (برای هر سه متهم) و هم از باب معاونت در  تنظیم گزارش خلاف واقع (درباره سعید مرتضوی) مجرم شناخته شویم؛ آیا هضم چنین محکومیتی ساده بوده و یا سکوت در برابر چنین اجحافی، عاقلانه و منطبق بر مبانی حقوقی و دینی خواهد بود؟

تلاش برای یافتن پاسخ این پرسش، چاره برایمان باقی نخواهد گذاشت جز تمکین متهمان به رای دادگاه که می‌تواند ریشه های مختلفی داشته باشد؛ تمکینی که شاید با اقدام متهمان نسبت به استفاده از حق قانونی خود برای اعتراض به حکم (با علم به این موضوع که اعتراض به حکم دادگام نمی‌تواند منجر به سنگین شدن مجازات های در نظر گرفته شده شود) کمی به اعتراضات متعدد ایشان به ریز تا درشت دادگاه پیش از اعلام رای دادگاه شباهت پیدا کند.

اینجاست که در این رهگذر ممکن است نشانه های پشیمانی هم در چهره متهمان هویدا شود چرا که چه بخواهیم و چه نخواهیم، اگر روزی هر کدام از ایشان با خانواده جان باختگان جنایت کهریزک مواجه شوند، برخلاف سالهای گذشته و حتی برخلاف رویه معمول ایشان در نشست های دادگاه، این بار ایشان در جایگاه محکوم قرار گرفته اند و اگر پشیمان نباشند، حتی در اقناع اذهان دور و اطرافیان و خانواده خود نیز دچار مشکل خواهند شد!


مراسم تجدید بیعت حسن روحانی با آرمان‌های امام خمینی (ره)

 

دکترصفر نعیمی نماینده مردم آستارا در مجلس شورای اسلامی

20948_orig

 صفر نعیمی نماینده مردم آستارا در مجلس شورای اسلامی ،با بیان اینکه نیروهای انقلابی به حسن روحانی نگاه مثبتی دارند، گفت: آقای روحانی بداند که نمایندگان ایثارگر و فرمانده لشکر مجلس به ایشان نگاهی سه ضلعی دارند، ضلع لباس روحانیت، ضلع روحانی بودن فامیلی‌ایشان و ضلع داشتن سیمای معنوی.

نعیمی گفت: مثلثی که از آقای روحانی در ذهن نیروهای انقلابی و نمایندگان ایثارگر مجلس به وجود آمده است نشانگر اعتماد به آقای روحانی است لذا امیدواریم که او به این اعتماد، پاسخی مناسب بدهد.

نماینده مردم آستارا با تاکید بر اینکه هیچکس با اعتدال مخالف نیست، گفت: انتظار داریم دولت و کابینه آقای روحانی واقعاً اعتدال‌گرا باشد؛ آقای روحانی مختار است که از گروه و جناحی کابینه خود را بچیند اما این امر منوط به رعایت اصول اعتدال و به معنای مقابله با افراط و تفریط است.

وی با بیان اینکه حل مشکلات اقتصادی و تولید کشور باید در اولویت دولت روحانی باشد، تصریح کرد: مردم انتظار دارند آقای روحانی به سرعت مشکلات اقتصادی را حل و فصل کند و در عین حال اجازه ندهد برخی افراطیون با حضور در دولت مسائل اقتصادی را تحت الشعاع قرار دهند.

نعیمی با اشاره به شرایط رای اعتماد مجلس به گزینه‌های پیشنهادی رئیس‌جمهور منتخب، اظهار داشت: یکی از اساسی‌ترین شروطی که مجلس برای رای اعتماد به وزرای پیشنهادی دارد، دوری از فتنه 88 است.

عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس گفت: طبیعی است که مجلس به گزینه‌های حاشیه‌ساز که در فتنه 88 نقش داشته‌اند، رای اعتماد نخواهد داد.

چهارشنبه ۱۹ تیر

سایت گیلان پرسguilanpress.ir

بسم الله الرحمن الرحیم

بازدید کنندگان محترم اخبار شهرستان آستارا از این به بعد اخبار را می توانید در سایت زیر مراجعه فرمایید.



سایت گیلان پرس

guilanpress.ir

guilanpress.ir

guilanpress.ir

guilanpress.ir

كسانی شایستة نمایندگی این مردمندكه

كسانی شایستة نمایندگی این مردمندكه:مردم راولی نعمت خودبدانندونگویندمراازبالاخواسته اند،چون بیان این جمله اهانت به مردم است .
-كسانی شایسته وكالت ازطرف این مردم نجیب هستندكه:به قانون احترام بگذارندوباتبلیغات زودرس وغیرقانونی ابتدائی ترین قوانین انتخابات رازیرپانگذارندزیراعلیرغم اینكه یكی ازشروط كاندیداتوری درماده 28 قانون انتخابات التزام وپایبندی به قانون است امابعضی نامزدهاازهم اكنون نشان می دهندكه نمی توانند قانونگذارخوبی باشند.
-كسانی شایسته نمایندگی این مردم هستند كه :به دنبال خریدفكر،ایمان ورأی مردم نباشند .
-كسانی شایسته داشتن رای ما  هستندكه:علاوه بر توانمندی،سلیم النفس بودن،صداقت،شجاعت بیان و...درعمل ساده زیست بوده واهل زدوبند نباشند .
-كسانی شایسته نمایندگی تالش بزرگ را دارند كه:درطول انقلاب ودربرهه های حساس همواره ثابت قدم بوده ودرمسیرارزش های نظام،انقلاب وولایت فقیه قدم برداشته ودچارتزلزل اراده نشده باشد.
-كسانی شایسته نمایندگی این مردم اندكه:منافع مردم سه شهرستان رابرمنافع شخصی وحزبی و باندیخودواطرافیا
نشان ترجیح دهند .
-كسانی شایسته نمایندگی این مردم اندكه:خود راجدای ازولایت وروحانیت ندانند .
-كسانی شایسته نمایندگی این مردم اندكه:به افكاروعقایددیگران احترام گذاشته ومجموعه نیروهای معتقدبه نظام،انقلاب،امام ورهبری راجزوهرجریان فكری كه باشند،قبول داشته باشندنه آنكه صرفاخودودارودسته شان رامسلمان وصاحب حق دانسته وبقیه راازدایره بیرون بدانند.
-كسانی شایسته ی نمایندگی مردم اند كه:غروروتكبركه بزرگترین بلای انسان است دروجودشان نباشد.
-كسانی شایسته نمایندگی مردم اندكه:همواره به یادداشته باشندمولی علی(ع)دربرابرحتی به امانت گرفتن یك دستبندطلا توسط یكی ازبستگانش ازخزانه داربیت المال چه واكنشی نشان داد؟
-كسانی شایسته نمایندگی مردم اند كه:درهزینه كردن بیت المال برای امورشخصی دستشان بلرزد.

-کسانی شایسته نمایندگی این مردم اند که :کمیته امداد،بهزیستی ونهادهای حمایتی رامتعلق به همه مردم بدانند.نه وسیله ای درراستای جلب نظرورأی مردم برای خودشان.

حتی فکر کردن به او باعث شادی و آرامشتان می‌شود.

وقتی کسی را دوست دارید، حتی فکر کردن به او باعث شادی و آرامشتان می‌شود.
وقتی کسی را دوست دارید، در کنار او که هستید، احساس امنیت می‌کنید.
وقتی کسی را دوست دارید، حتی با شنیدن صدایش، ضربان قلب خود را در سینه حس می‌کنید.
وقتی کسی را دوست دارید، زمانی که در کنارش راه می‌روید احساس غرور می‌کنید.
وقتی کسی را دوست دارید، تحمل دوری‌اش برایتان سخت و دشوار است.
وقتی کسی را دوست دارید، شادی‌اش برایتان زیباترین منظره دنیا و ناراحتی‌اش برایتان سنگین‌ترین غم دنیا ست.
وقتی کسی را دوست دارید، حتی تصور بدون او زیستن برایتان دشوار است.
وقتی کسی را دوست دارید، شیرین‌ترین لحظات عمرتان لحظاتی است که با او گذرانده‎اید.
وقتی کسی را دوست دارید، حاضرید برای خوشحالی‌اش دست به هرکاری بزنید.
وقتی کسی را دوست دارید، هر چیزی را که متعلق به اوست، دوست دارید.
وقتی کسی را دوست دارید، در مواقعی که به بن‌بست می‌رسید، با صحبت کردن با او به آرامش می‌رسید.
وقتی کسی را دوست دارید، برای دیدن مجددش لحظه شماری می‌کنید.
وقتی کسی را دوست دارید، حاضرید از خواسته‌های خود برای شادی او بگذرید.
وقتی کسی را دوست دارید، به علایق او بیشتر از علایق خود اهمیت می‌دهید.
وقتی کسی را دوست دارید، حاضرید به هرجایی بروید فقط او در کنارتان باشد.
وقتی کسی را دوست دارید، ناخود آگاه برایش احترام خاصی قائل هستید.
وقتی کسی را دوست دارید، تحمل سختی‌ها برایتان آسان و دلخوشی های زندگیتان فراوان می‌شوند.
وقتی کسی را دوست دارید، او برای شما زیباترین و بهترین خواهد بود اگرچه در واقع چنین نباشد.
وقتی کسی را دوست دارید، به همه چیز امیدوارانه می‌نگرید و رسیدن به آرزوهایتان را آسان می‌شمارید.
وقتی کسی را دوست دارید، با موفقیت و محبوبیت او شاد و احساس سربلندی می‌کنید.
وقتی کسی را دوست دارید، واژه تنهایی برایتان بی‌معناست.
وقتی کسی را دوست دارید، آرزوهایتان آرزوهای اوست.
وقتی کسی را دوست دارید، در دل زمستان هم احساس بهاری بودن دارید.

به راستی دوست داشتن چه زیباست، این طور نیست؟