* سفارت مجازی را میتوان یکی دیگر از پروژههای اطلاعرسانی سیاست امور خارجه آمریکا به شمار آورد
هیلاری کلینتون وزیر امور خارجه آمریکا، این هفته، در اقدامی که به وضوح
در جهت اهداف دیپلماسی عمومی صورت میگرفت، به شبکه تلویزیونی بیبیسی
فارسی آمد تا مخاطبان ایرانی این شبکه را در جریان مسائلی قرار دهد که
چندان هم بیارتباط با موضوع روابط میان دو کشور ایران و آمریکا نبود. وی
که در برنامهای در قالب یک مصاحبه، سعی داشت تا به برخی از معضلات مهم
موجود در زندگی ایرانیان ساکن ایران یا خارج از کشور بپردازد، در خلال
اظهاراتش، ایده جالبتوجهی را در خصوص ایجاد سفارتخانه مجازی آمریکا در
تهران مطرح کرد که میتواند به منزله تازهترین ابتکار عمل دولت اوباما
برای برقراری ارتباط با ایرانیان به شمار آید. چنین ایدهای، با توجه به
این نکته که از زمان بسته شدن سفارت رسمی آمریکا در ایران بیش از سه دهه
میگذرد، در نگاه اول ایده بسیار درخشان و جذابی به نظر میرسد. اما
سوالها بسیاری نیز در خصوص امکان عملی اجرای این ایده و همینطور اختیارات و
وظایف چنین سفارتی به ذهن خطور میکند، که در صورت نبود توضیحات شفاف،
میتواند درخشش این طرح را در قالب یکی دیگر از برنامههای معمول
اطلاعرسانی بینالمللی وزارت امور خارجه آمریکا، خاموش کند.
* برخوردهای رو در رو و فیزیکی، کارکرد اصلی یا فلسفه وجودی یک سفارتخانه است
مهمترین سوالی که در این مورد به ذهن میرسد این است که یک سفارتخانه
مجازی تا چه اندازه میتواند عملکردی دقیقا مشابه نسخه واقعی خود داشته
باشد؟ پاسخ این پرسش، توضیح مناسبی در مورد میزان قدرت اجرایی سفارتخانه
مجازی آمریکا در ایران خواهد بود. به صورت معمول، سفارتخانهها 3 وظیفه
عمده نمایندگی رسمی، جمعآوری اطلاعات، و مذاکرات دوجانبه میان دو کشور را
بر عهده دارند. بدین معنا که سفارتخانه معمولا به دست سفیری اداره میشود
که به صورت رسمی در مسند نمایندگی کشور خود مینشیند. به علاوه وظیفه
جمعآوری اطلاعات نیز که بر عهده سفارتخانه است غالبا در طی تماس و
برخوردهای مستقیم/فیزیکی با اعضای جامعه میزبان صورت میپذیرد؛ که این شیوه
مستقیم باعث میشود تا اطلاعات به دست آمده، نسبت به سایر منابع اطلاعاتی
از حداقل میزان خطا یا سوء برداشتهای متداول آسیب ببینند؛ و در نهایت یک
سفارتخانه جایی است که غالب مذاکرات محرمانه رسمی میان دو کشور در آنجا و
در طی ملاقاتهای رو در رو (یعنی فیزیکی) صورت میپذیرد. ملاقاتهایی برای
حل و فصل مسائلی که از موضوعات مورد علاقه طرفین محسوب میشود؛ و حالا،
مساله پیش روی سفارتخانه مجازی در تهران این است که به نظر نمیرسد بتوان
چنین وظایفی را در قالب ارتباطات مجازی به درستی به انجام رسانید. این ادعا
را با چند دلیل میتوان بهتر توضیح داد.
* نبود ارتباط فیزیکی با جامعه میزبان، کارکرد سفارتخانه مجازی را تا حد شبکههای اینترنتی تنزل میدهد
اول اینکه، این حقیقت که سفارت مجازی آمریکا در ایران، محیطی در فضای
مجازی است، خود به خود قابلیت جمعآوری اطلاعات به شیوه متداول فیزیکی را
از مجموعه توانمندیهای این سفارتخانه حذف میکند و به تبع کارمندان چنین
سفارتی حتی نمیتوانند درک صحیحی از «ذائقه محلی»، جامعه میزبان داشته
باشند. هرچند به طور قطع این سفارتخانه ظرفیت ایجاد ارتباط با برخی از
ایرانیان را خواهد داشت، اما نوع این ارتباط، کارکرد آن را بیشتر شبیه به
شبکههای معمول اینترنتی (مانند فیسبوک) میسازد که حکومت آمریکا در حال
حاضر نیز از آنها بیبهره نیست. که حتی در این صورت نیز، باز هم نمیتوان
از معضل غیبت فیزیکی چشم پوشید.
* تواناییهای یک سفیر مجازی، در حد یک مسئول ساده روابط عمومی خواهد بود
اما دلیل دومی که میتوان مطرح کرد این است که با وجود اینکه دولت آمریکا
میتواند برای چنین سفارتی، سفیری نیز منصوب کند تا نمایندگی کشورش را بر
عهده گیرد، تواناییهای این سفیر مجازی به سختی از ایراد سخنرانیهایی که
در ابعاد وظایف معمول یک مسئول روابط عمومی است، فراتر خواهد رفت. به دو
دلیل خاص، به سختی میتوان امکان شرکت در مذاکرات پشت پرده را که در حقیقت
مهمترین وظیفه یک سفیر نیز به شمار میآید، برای سفیر مجازی آمریکا در
تهران متصور شد. اول اینکه با توجه به روابط غیر دوستانه فعلی موجود میان
ایران و آمریکا، هیچ یک از مقامات مسئول ایرانی، موقعیت خود را به خاطر
شرکت در یک گفتگوی آنلاین با مقام مسئولی از کشور آمریکا، به خطر نخواهد
انداخت؛ و حتی در صورتی که فردی شخصا این خطر را بپذیرد، مذاکرات حاصل نه
تنها از منظر قانونی بیاعتبار خواهد بود که حتی نمیتوان ضمانت اجرایی
محکمی برای تعهدات حاصل از این گفتوگو متصور شد. به علاوه، با در نظر
داشتن طبیعت بسیار حساس این قبیل مذاکرات در مقابل آمریکا، مقامات ایرانی،
بیش از هر شخص دیگری، نسبت به استفاده از شبکههای مجازی، به جای
ملاقاتهای حضوری، برای به بحث گذاشتن نارضایتیها و موضوعات مد نظر خود با
همتایان آمریکایی بیتمایل خواهند بود.
* مسائل امنیتی ارتباطات آنلاین، مانعی بزرگ در راه ارائه خدمات سفارت مجازی به شمار میآید
سوم اینکه، حتی اگر این سفارت مجازی بتواند از پس انجام وظایفی چون صدور
ویزا برای ایرانیان -فرایندی که به طور معمول نیاز به ارتباطات رو در رو و
حضور فیزیکی متقاضی دارد- برآید، باز هم به سختی میشود قبول کرد که خدمات
کنسولگری را با توجه به حساسیت حکومت آمریکا بر روی مسائل امنیتی، بتوان به
قالب ارتباطات آنلاین درآورده و در اختیار متقاضیان قرار داد.
* سفارت مجازی نیز مانند شبکههای اجتماعی، ابزاری است در جهت نزدیک کردن مردم ایران به دولت آمریکا
چالشها و محدودیتهای ناگزیر ذکر شده، به راحتی میتوانند این ایده
درخشان را در قالب یک برنامه اطلاعرسانی ساده طبقهبندی و بایگانی کنند.
هرچند که در هر صورت، این ایده نشانگر تمایلات جدی دولت آمریکا برای بهبود
دیپلماسی عمومی خود در برابر ایران، با استفاده از قابلیتهای پدیدهای چون
اینترنت است. در حقیقت، دولت اوباما پیش از این نیز برای نشان دادن همدلی
خود با مردم ایران و همینطور تاثیرگذاری بر افکار عمومی، از ابزارهایی چون
توئیتر، فیسبوک، یوتیوب، و سایر شبکههای اجتماعی استفاده کرده است. سفارت
مجازی کلینتون در تهران، بر خلاف عنوان فریبندهاش، ظاهرا تنها یکی دیگر
از ترفندهای دیپلماسی عمومی آمریکا است. در صورتی که این طرح نتواند از
عهده انجام وظایف متداول یک سفارتخانه برآید، آنگاه فقط ایدهای خواهد بود
بسیار شبیه به پروژه America.gov، که طرح اجرایی وزارت امور خارجه در زمان
دولت بوش بود و به سرعت نیز در دستیابی به اهدافی که دنبال میکرد، شکست
خورد. حال باید صبر کرد و دید که آیا سفارت مجازی آمریکا در تهران نیز همین
مسیر را دنبال خواهد کرد یا خیر.
----------------------------------------------------------------------------------------------------------------
یک اندیشکده برجسته آمریکایی که به پنتاگون خدمات مشاوره ارائه میدهد روز
گذشته در مورد عواقب حمله اسرائیل و آمریکا به ایران هشدار داد و تأکید
کرد که چنین حملهای تنها نفوذ ایران در منطقه را افزایش خواهد داد. یک
روزنامه صهیونیستی این اقدام این اندیشکده ارشد آمریکایی، یک هفته قبل از
مذاکرات 1+5 بغداد را «اقدامی آشکار برای اثرگذاری بر مواضع غرب» در خلال
این مذاکرات عنوان کرد.
اندیشکده آمریکایی «رند» در این گزارش تأکید میکند حمله آمریکا یا
اسرائیل اگر تمایل ایران برای دستیابی به سلاح هستهای را زیاد نکند، آن را
کم نمی کند، ضمن اینکه چنین حملهای اگر جلوگیری از نفوذ ایران در منطقه
را دشوارتر نکند، آن را آسانتر نمیکند.
این اندیشکده پر نفوذ آمریکایی به هراس کشورهای همسایه از تواناییهای
ایران برای بسیج کردن «بخشهای مخالف کشورهای همسایه» اشاره کرد و نوشت این
کشورها همچنین از قدرت چانهزنی ایران در میان سرتاسر کشورهای خاورمیانه
به عنوان «سنگر فعالیتهای مبارزه با آمریکا و اسرائیل» هراس دارند.
بر اساس این گزارش، جمعیتهای شیعه در کشورهای لبنان، عراق، عربستان سعودی
، کشورهای خلیج فارس و فلسطین کشورهایی هستند که ایران توان همراه کردن
آنها با خود را دارد.
این اندیشکده در ادامه میافزاید در صورتی که آمریکا و اسرائیل به ایران
حمله نظامی کنند، بازداری این نفوذ ایران به مراتب دشوارتر از پیش خواهد
بود.
بر اساس گزارش این اندیشکده، تقریباّ تمام کشورهای همسایه واکنش خصمانهای
به حمله نظامی علیه ایران نشان خواهند داد. این همدردی کشورهای همسایه با
ایران باعث خواهد شد آمریکا، اسرائیل و دولتهای عرب ـ که در حال حاضر با
واشنگتن متحد هستند ـ برای جلوگیری از نفوذ ایران کار به مراتب دشوارتری
پیش رو داشته باشند.
اندیشکده رند، تلاشهای آمریکا برای تغییر رژیم در ایران را نیز اقدامی
بیاثر میخواند و می نویسد: «تلاشهای مستقیم آمریکا برای تغییر رژیم [در
ایران]، خواه به صورت آشکار و خواه به صورت پنهان، به احتمال زیاد نتایج
معکوس خواهد داد و باعث خواهد شد نظام فعلی ماندگارتر شده و قدرت رهبران
فعلی تقویت شود.»
این گزارش در ادامه بهترین راهبرد آمریکا برای مقابله با ایران را «قدرت
نرم» این کشور میداند و میافزاید آمریکا باید تلاش کند از رشد دموکراسی
در سایر کشورهای منطقه خاورمیانه که آمریکا در آنها از نفوذ و دسترسی
بیشتری برخوردار است حمایت کند.
اندیشکده «رند» می نویسد: «بهترین راه برای استفاده از قدرت نرم، به
عبارتی ساده، این است که موانع قرار گرفتن [ایرانیان] در معرض [اطلاعات] را
از میان برداریم. به عنوان مثال، آمریکا باید کاری کند تا سانسور اینترنت
برای رژیم ایران دشوار شود و کمک کند ایرانیان با مسافرت به کشورهای خارج و
برنامههای تحصیل در این کشورها، در معرض جهان بیرون قرار بگیرند.»
این گزارش در پایان تأکید میکند: «آمریکا و کشورهای دیگر ممکن است
نتوانند از طریق دیپلماسی و تحریم، جمهوری اسلامی را ادامه برنامه
هستهایایش منصرف کنند، امّا میتوانند نشان دهند که آنها طرفدار
ایرانیهای دموکراتی هستند که ممکن است روزی بر این کشور حکومت کنند.»
روزنامه صهیونیستی هاآرتص به این نوشته اندیشکده رند واکنش نشان داد و با
توجه به نفوذ این اندیشکده در پنتاگون، هدف از آن را اثرگذاری بر مواضع طرف
غربی در مذاکرات هفته آینده 1+5 دانست.
--------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
یک ویروس رایانهای بسیار پیشرفته رایانههای کشور ایران و سایر کشورهای خاورمیانه را آلوده کرده است.
رویترز ضمن اعلام این خبر افزود این ویروس حداقل پنج سال پیش برای انجام جاسوسی سایبری دولتی در این کشورها به کار گرفته شده است.
رویترز به نقل از آزمایشگاه شرکت «کاسپرسکای» مینویسد شواهد امر حامی از
آن هستند که این ویروس موسوم به Flame، از سوی همان کشور یا کشورهایی ساخته
شده است که ویروس استاکسنت را برای حمله به تأسیسات هستهای ایران طراحی
کردند.
محققان این شرکت میگویند هنوز برای آنها مشخص نیست آیا ویروس Flame مأموریتی مانند استاکسنت دارد یا خیر.
این محققان از اظهار نظر در مورد اینکه ویروس مورد نظر توسط چه کسانی طراحی شدهاند، خودداری کردهاند.
ایران، معتقد است اسرائیل و آمریکا در ساخت ویروس استاکسنت نقش داشتند.
خبرگزاری رویترز هچنین به نقل از یک آژانس امنیت سایبری در ایران نوشت ویروس Flame شباهت زیادی با ویروس استاکسنت دارد.
بر اساس تحقیقات شرکت کاسپرسکای این ویروس تا کنون در ایران و سرزمینهای
فلسطین بیشترین رایانهها را آلوده کرده است؛ پس از این کشورها، سودان و
سوریه بیش از سایر کشورها به این ویروس آلوده شدهاند.
ویروس Flame که بیش از 20 برابر استاکسنت کد دارد، میتواند فایلهای
داده را جمعآوری کند، تنظیمات رایانهها را از راه دور تغییر دهد،
میکروفون رایانههای شخصی را روشن کرده و مکالمات را ضبط کند و عکسبرداری
کند.
محققان کاسپرسکای می گویند ویروسهای استاکسنت و Flame هر دو با سازوکارهای مشابهی رایانهها را آلوده میکنند.
یک کارشناس این شرکت میگوید این امر نشان میدهد این ویروس جدید توسط همان تیمی ساخته شده که در طراحی استاکسنت نقش داشتهاند.
«شوانبرگ» افزود تنها یک کشور هست که توانایی ساخت چنین ویروسی را دارد،
اما از اظهار نظر در مورد اینکه چه کشوری ممکن است این کار را انجام داده
باشد، خودداری کرد.
رویترز تأکید میکند با آنکه هنوز در مورد اینکه چه کشوری در طراحی این
ویروس نقش داشته است، بحث و جدل وجود دارد، اما بعضی از کارشناسان معتقدند
این ویروس به دست آمریکا و اسرائیل ساخته شده است.
این خبرگزاری به گزارش روزنامه نیویورکتایمز در سال 2011 در مورد ویروس
استاکسنت اشاره کرده و مینویسد بر اساس این گزارش، آمریکا و اسرائیل از
حوالی سال 2004 طرح مشترکی را برای مقابله با برنامه هستهای ایران آغاز
کردهاند.
وزارت دفاع آمریکا، سازمان سیا، وزارت خارجه آمریکا و آژانس امنیت ملی آمریکا تاکنون در این خصوص اظهار نظر نکردهاند.
-------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
هر دوی این شرکتهای بزرگ اطلاعات حساس کاربرانشان را به کمپینهای سیاسی، که قصد جلب مخاطبهای خاصی داشتهاند، فروختهاند.
راشاتودی میافزاید کمپینهای سیاسی به شدت به اطلاعات کاربران اینترنتی نیاز دارند تا برای تبلیغات ساخته خودشان مخاطب جلب کنند.
کمپینهای سیاسی، به شدت به سمت توجه به ویژگیهای خاص مخاطبهایشان پیش میروند و این چیزی نیست که بر حسب تصادف رخ داده باشد:
این کمپینها اطلاعات ترجیحی کاربران را که خود آن کاربران دو دستی تقدیم
شرکتهایی نظیر مایکروسافت و یاهو کردهاند با گنجینهای از دادههای دیگری
که محققان دیگری فراهم میکنن، ترکیب کرده و بدین ترتیب میتوانند در
روزهای مانده به انتخابات بر رأی افراد رأیدهنده تأثیر بگذارند.
هنگامی که افراد حسابهای کاربری ایمیل
مانند یاهو ایجاد میکنند، آنها دو دوستی تمام اطلاعات شخصیشان اعم از
نام، آدرس و فعالیتشان در محیط اینترنت را تقدیم این شرکت میکنند.
در مرحله بعد فایلهای اینترنتی مانند کوکیها که می توانند سابقه آنلاین
مشتریهایشان را ردیابی میکنند، این پایگاه داده ایجاد شده از اطلاعات
کاربران را مدیریت میکنند، اگرچه آنها حق گمنام ماندن مشتریهایشان را
محفوظ نگاه میدارند.
معمولا به این آمارههای بینام اجازه داده میشود بدون اینکه هدفی بیرونی
در کار باشد، روی سرورها شوار شوند، اما به تازگی افشا شده است که هم شرکت
یاهو و هم مایکروسافت این اطلاعات را به شرکتهایی فروختهاند که کارشان
ساختن پروفایلهایی است که کمپینهای سیاسی تشنه برای جمعآوری رأی، آنها
را خریداری میکنند.
در کمپینهای انتخاباتی اخیر آمریکا و حتی
چنانچه عدهای معتقدند در همین انتخابات جدید پیش رو در این کشور،
سیاستمدارن مبالغ هنگفتی پول برای جلب مخاطبهای خاصی پرداخت کردهاند.
شرکتهایی که مستقیما در این شکل جدید از جلب مخاطب نقش داشتهاند
میگویند نام کاربران به صورت عددی کدگذاری میشود و کمیتههای سیاسی به
حجم عظیمی از رأیدهندگانی دست پیدا میکنند که در ویژگیهای معینی نظیر سن
و محل زندگی مشترک هستند.
در همین ماه، «باراک اوباما»، رئیس جمهور
آمریکا به هزاران نفر از هواداران خود ایمیلهایی ارسال کرده و از آنها
خواسته است در ازای پرداخت کمک مالی برای تبلیغات انتخاباتی وی، همراه گروه
انتخاباتی او در کنار یک هنرپیشه زن آمریکایی حاضر شوند.
تحقیقات انجام شده به
وسیله شرکت پروپابلیکا فاش کرد دولت اوباما بر اساس اطلاعات خاصی از جمله
مشارکت قبلی هواداران در کمپین انتخاباتی اوباما، و سن و جنسیت آنها ۷ نوع
ایمیل متفاوت برای آنها ارسال کرده است.
----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
، پایگاه خبری «اکسچنج دیپلماسی» طی گزارشی به قلم «گلب میتکو» درباره
« نقش فضای سایبری و دیجیتالی در پیشبرد سیاست خارجی انگلیس» مینویسد:
بهبود فنآوری در حوزه ارتباطات دیجیتالی، انقلابی را در عملکرد دیپلماسی
تماس با کشورهای خارجی فراهم کرده است.
بر اساس این گزارش، تعداد قابل توجهی از کشورها از این فنآوری نوین
استفاده میکنند و هر ساله کشورها با برنامههای دیجیتالی و منابع اختصاص
یافته به آنها در این فعالیت مشارکت دارند.
* دیپلماسی تماس دیجیتالی، ابزار جدید غرب برای رخنه
کشورهایی که در درک اهمیت کاربرد این نوع فن آوری دیجیتالی ناتوان بودهاند، از این مزیت بیبهره ماندهاند.
برای مثال در مارس سال 2012، مجلس استرالیا و رسانه ملی این کشور از وزارت
امور خارجه به خاطر عدم بهرهبری از این فنآوری جدید انتقاد کردند. به عبارت ساده، دیگر نمیتوان نسبت به دیپلماسی ارتباط دیجیتالی بیتوجهی کرد.
میزان بهکارگیری این فنآوری در بین کشورها متفاوت است. کشورهای صنعتی به
طور کلی بهکارگیری چنین شیوههایی را پذیرفته و به همین دلیل به موفقیت
رسیدهاند.
آمریکا هم اینک 150 کارمند ثابت در منزل و 900 دیپلمات در خارج از
کشور دارد که از یوتیوب، توییتر و وبلاگها برای کارهای دیپلماتیکیشان
استفاده میکنند. با گذشت زمان نیز این کشورها راهبردهای چند وجهی و
پیچیدهتری را در نظر گرفتهاند.
باید عنوان داشت که دیپلماسی ارتباط دیجیتالی با کشورهای خارجی تنها مختص
به کشورهای صنعتی نیست. کشورهای در حال توسعه چون هند نیز بکارگیری از
فنآوریهای جدید را برای اهداف دیپلماتیک شروع کردهاند.
بهخاطر اینکه دیپلماسی ارتباط دیجیتالی در مراحل اولیه توسعه قرار دارد و
بهطور مدام در حال تحول است هنوز موفقیتهای واقعی و قطعی آن حصول نشده
است اما با گذشت زمان کشورها شیوههای نوینتر و مؤثرتری را برای این نوع
فعالیت در نظر خواهند گرفت.
* انگلیس، پیشقراول بهکارگیری دیپلماسی دیجیتالی
در این میان انگلیس یکی از اولین کشورهایی بود که دیپلماسی ارتباط
دیجیتالی را در دستور کار قرار داد و حال توانسته است، راهبردی را دراین
زمینه توسعه دهد که بهطور ویژهای در حال فعالیت به بهترین شکل است.
از طریق بررسی فعالیتهای انگلیس، از جمله عوامل محرک، ساختار و آموزشی
محققین میتوانند درباره ابعاد چند منظوره این نوع دیپلماسی مطالعاتی داشته
باشند. چنین بررسیهایی به تعیین مزایا و یافتن چالشهای فرارو و یافتن
اقدامهای موفقیت آمیز کمک میکند.
قضیه انگلیس در این بین حایز اهمیت است زیرا شناخت مختلفی درباره
راهبردهای موثر را ارائه میدهد. بخش عمدهای از اطلاعات درباره تلاشهای
کشور در این باره طی گفتگو با مقامات رسمی جمع آوری شدند.
در انگلیس، بخش دیپلماسی ارتباط دیجیتالی امور خارجه و کشورهای مشترکالمنافع در این نوع فعالیتها پیشقدم است.
* تشکیل واحد ویژه امور دیجیتالی در وزارت خارجه انگلیس
این بخش دستورالعملهایی مبنی بر چگونگی بهکارگیری رسانههای
اجتماعی و فن آوریهای جدیدتر و آموزش دیپلماتها را توسعه میدهد. این بخش
همچنین نقش نظارتی را بر عهده دارد زیرا مجبور است فعالیتهای پر خطر
دیپلماتها را نظارت و بررسی کند.
در داخل هر سفارتخانه، مقامهای رسمی درباره نحوه تعامل با
کشورهای خارجی آزادی عمل دارند. دیپلماتها در انتخاب موضوع مورد بحث و نوع
اطلاعات ارائه شده به مردم آزاد هستند. بخش دیپلماسی ارتباط دیجیتالی با
اختصاص بهترین امکانات و ترغیب آنها، به دیپلماتها در زمینه مشارکت
تجربیات مثبت و منفی کمک میکند.
انگیزش در زمینه استفاده این نوع دیپلماسی برای انگلیس ناشی از شناخت
مزیتهای این شیوه به نسبت شیوههای سنتی در مواردی همچون سازمان دهی
رویدادها و انتشار مقالات است.
* در دیپلماسی ارتباط دیجیتالی مزایای فراوانی دارد
عوامل بیرونی چون بحران مالی جهانی و ظهور فنآوری جدی ارتباطی
انگیزههای بیشتری را ایجاد کرده است. اولین و مهمترین انگیزش این است که
دیپلماسی ارتباط دیجیتالی بسیار بیشتر مقرون به صرفهتر از راهبردهای سنتی
است و به منابع مالی ، زمان و افراد کمتری نیاز دارد.
در انگلیس این انتظار میرود که هزینههای جاری برای انجام این فعالیتها
در حد خوب کنونی باقی بماند و حتی در آینده کمتر نیز گردد به عبارت دیگر
کشور در آینده به دیپلماسی ارتباط دیجیتالی تا حد بیشتری تکیه خواهد کرد.
بهکارگیری رسانههای اجتماعی و فن آوریهای جدید ارتباطی این
امکان را به دیپلماتها میدهد تا به مخاطبان گستردهتری دست یابند.
دیپلماسی ارتباط دیجیتالی برای انگلیس مهمترین ابزار جهت تعامل با جوانان
دیگر کشورها است. به عنوان مثال، با یک وبلاگ و پیام داخل آن مقامات رسمی
کشور میتوانند به هزاران نفر دستیابی دا